_id
stringlengths 4
10
| text
stringlengths 0
5.28k
| title
stringlengths 0
104
|
---|---|---|
doc300 | فرار از زندان (Prison Break) یک سریال تلویزیونی درام آمریکایی است که در 29 اوت 2005 در شبکه فاکس پخش شد و فصل پنجم آن در 30 می 2017 به پایان رسید. در سراسر جهان فرار از زندان توسط پروداکشن Adelstein-Parouse و در همکاری با تلویزیون موش، تلویزیون اورجینال و تلویزیون فاکس قرن بیستم تولید می شود. این سریال حول محور دو برادر می چرخد: مایکل اسکافیلد (ونتورث میلر) و لینکلن باروز (دومینیک پرسل). در فصل اول، لینکلن به خاطر جنایتی که مرتکب نشده به اعدام محکوم می شود و مایکل عمدا خود را زندانی می کند تا به او کمک کند تا از زندان فرار کند. فصل دوم بر تعقیب فراریان از زندان تمرکز می کند، فصل سوم حول محور فرار مایکل از زندان پاناما می چرخد، و فصل چهارم و آخرین [2] توطئه جنایتکارانه ای را که لینکلن را زندانی کرد، آشکار می کند. | لیست قسمت های فرار از زندان |
doc301 | در مجموع 90 قسمت از Prison Break به اضافه سه قسمت ساخت ویژه پخش شده است. فصل اول از 29 آگوست 2005 تا 15 مه 2006 با یک وقفه چهار ماهه پس از روز شکرگزاری پخش شد. فصل دوم که در 21 آگوست 2006 پخش شد، برنامهای مشابه فصل اول داشت، اگرچه وقفه کوتاهتری داشت. پس از هشت هفته وقفه، فصل دوم در 22 ژانویه 2007 از سر گرفته شد و در 2 آوریل 2007 به پایان رسید. فصل سوم در 17 سپتامبر 2007 با هشت قسمت شروع شد. فصل سوم سریال در طول دوره کریسمس 2007 به دلیل اعتصاب انجمن نویسندگان آمریکا 2007-2008 متوقف شد. در 14 ژانویه 2008 از سر گرفته شد و پنج قسمت آخر فصل پخش شد. فصل چهارم، شامل 22 قسمت، در سپتامبر 2008 شروع به پخش کرد، در دسامبر 2008 متوقف شد و در 17 آوریل 2009 از سر گرفته شد. پس از چند ماه در حال توسعه، فاکس در ژانویه 2016 اعلام کرد که یک مجموعه رویداد محدود را سفارش داده است. می تواند به عنوان ادامه سری اصلی عمل کند. این فصل برای اولین بار در 4 آوریل 2017 در فاکس پخش شد.[3] | لیست قسمت های فرار از زندان |
doc302 | پنج فصل اول Prison Break بر روی DVD و Blu-ray در مناطق 1، 2 و 4 منتشر شده است. و نمایههای بخشهای مختلف Prison Break، مانند زندان ایالتی فاکس ریور یا خالکوبی.[4][5][6][7] Prison Break به صورت آنلاین نیز در دسترس است، از جمله iTunes، Amazon Video، و Netflix.[8][9] پس از پخش فصل دوم فرار از زندان، فاکس پخش آنلاین قسمت هفته قبل را شروع کرد، اگرچه در ابتدا تماشای آن را به ایالات متحده محدود کرد.[10] | لیست قسمت های فرار از زندان |
doc303 | در آخرین مرحله جنگ جهانی دوم، ایالات متحده دو سلاح اتمی را بر فراز شهرهای هیروشیما و ناکازاکی ژاپن به ترتیب در 6 و 9 اوت 1945 منفجر کرد. ایالات متحده بمب ها را پس از کسب رضایت بریتانیا، طبق توافق کبک، پرتاب کرد. در این دو بمباران دست کم 129000 نفر کشته شدند که بیشتر آنها غیرنظامی بودند. آنها تنها استفاده از سلاح های هسته ای در تاریخ جنگ هستند. | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc304 | در سال پایانی جنگ، متفقین برای حمله ای خونین به سرزمین اصلی ژاپن آماده شدند. این اقدام با یک کمپین معمولی و بمباران آتشین که 67 شهر ژاپن را ویران کرد، انجام شد. جنگ در اروپا زمانی به پایان رسیده بود که آلمان سند تسلیم خود را در 8 مه 1945 امضا کرد. همانطور که متفقین توجه کامل خود را به جنگ در جنگ اقیانوس آرام معطوف کردند، ژاپنی ها نیز با سرنوشت مشابهی روبرو شدند. متفقین در بیانیه پوتسدام در 26 ژوئیه 1945 خواستار تسلیم بی قید و شرط نیروهای مسلح امپراتوری ژاپن شدند - جایگزین آن تخریب فوری و کامل بود. ژاپنی ها اولتیماتوم را نادیده گرفتند و جنگ ادامه یافت. | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc305 | تا اوت 1945، پروژه منهتن متفقین دو نوع بمب اتمی تولید کرد و گروه 509 ترکیبی نیروی هوایی ارتش ایالات متحده (USAAF) به نسخه تخصصی سیلورپلیت هواپیمای بوئینگ B-29 Superfortress مجهز شد که میتوانست آنها را تحویل دهد. از Tinian در جزایر ماریانا. دستور استفاده از بمب اتمی در چهار شهر ژاپن در 25 ژوئیه صادر شد. در 6 اوت، یکی از B-29 های آن یک بمب اورانیومی از نوع Little Boy را بر روی هیروشیما پرتاب کرد. سه روز بعد، در 9 آگوست، یک بمب انفجاری پلوتونیومی Fat Man توسط B-29 دیگر در ناکازاکی پرتاب شد. بمب ها بلافاصله اهداف آنها را ویران کردند. طی دو تا چهار ماه آینده، اثرات حاد بمباران اتمی باعث کشته شدن 90000 تا 146000 نفر در هیروشیما و 39000 تا 80000 نفر در ناکازاکی شد. تقریباً نیمی از مرگ و میرها در هر شهر در روز اول اتفاق افتاده است. تعداد زیادی از مردم در اثر سوختگی، بیماری تشعشع، و سایر جراحات، که با بیماری و سوءتغذیه ترکیب شده بود، برای چندین ماه پس از آن به مرگ خود ادامه دادند. در هر دو شهر، اکثر کشته شدگان غیرنظامی بودند، اگرچه هیروشیما دارای پادگان نظامی قابل توجهی بود. | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc306 | ژاپن در 15 اوت، شش روز پس از بمباران ناکازاکی و اعلام جنگ اتحاد جماهیر شوروی، تسلیم خود را به متفقین اعلام کرد. در 2 سپتامبر، دولت ژاپن سند تسلیم را امضا کرد و عملاً به جنگ جهانی دوم پایان داد. توجیه اخلاقی و قانونی بمب گذاری ها هنوز مورد بحث است. | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc307 | در سال 1945، جنگ اقیانوس آرام بین امپراتوری ژاپن و متفقین وارد چهارمین سال خود شد. اکثر واحدهای نظامی ژاپن به شدت جنگیدند و اطمینان حاصل کردند که پیروزی متفقین با هزینه هنگفتی همراه خواهد بود. 1.25 میلیون تلفات جنگی که در مجموع توسط ایالات متحده در جنگ جهانی دوم متحمل شد، شامل پرسنل نظامی کشته شده در عملیات و مجروح شدن در عملیات بود. نزدیک به یک میلیون تلفات در آخرین سال جنگ، از ژوئن 1944 تا ژوئن 1945، رخ داد. در دسامبر 1944، تلفات جنگی آمریکایی ها در نتیجه حمله آردن آلمان به بالاترین میزان ماهانه 88000 نفر رسید. ذخایر نیروی انسانی آمریکا رو به اتمام بود. تعویق برای گروه هایی مانند کارگران کشاورزی تشدید شد و در نظر گرفتن سربازگیری از زنان نیز در نظر گرفته شد. در همان زمان، عموم مردم از جنگ خسته میشدند و خواهان فرستادن سربازان با سابقه خدمت به خانه بودند.[1] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc308 | در اقیانوس آرام، متفقین به فیلیپین بازگشتند، [2] دوباره برمه را تصرف کردند، [3] و به بورنئو حمله کردند.[4] حملاتی برای کاهش نیروهای ژاپنی باقی مانده در بوگنویل، گینه نو و فیلیپین انجام شد.[5] در آوریل 1945، نیروهای آمریکایی در اوکیناوا فرود آمدند، جایی که نبردهای شدید تا ژوئن ادامه داشت. در طول مسیر، نسبت تلفات ژاپنی به آمریکایی از 5:1 در فیلیپین به 2:1 در اوکیناوا کاهش یافت.[1] اگرچه برخی از سربازان ژاپنی اسیر شدند، اما بیشتر آنها تا کشته شدن یا خودکشی جنگیدند. نزدیک به 99 درصد از 21000 مدافع ایوو جیما کشته شدند. از 117000 سرباز اوکیناوا و ژاپنی که در آوریل تا ژوئن 1945 از اوکیناوا دفاع کردند، 94 درصد کشته شدند؛ [6] 7401 سرباز ژاپنی تسلیم شدند که تعداد بی سابقه ای بود. | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc309 | با پیشروی متفقین به سمت ژاپن، شرایط برای مردم ژاپن به طور پیوسته بدتر شد. ناوگان تجاری ژاپن از 5,250,000 تن ناخالص در سال 1941 به 1,560,000 تن در مارس 1945 و 557000 تن در آگوست 1945 کاهش یافت. در طول جنگ رو به وخامت گذاشت و تا اواسط سال 1945 به سطوح فاجعه بار رسید. تلفات کشتیرانی نیز بر ناوگان ماهیگیری تأثیر گذاشت و صید در سال 1945 تنها 22 درصد از آن در سال 1941 بود. برداشت برنج در سال 1945 بدترین از سال 1909 بود و گرسنگی و گرسنگی و سوء تغذیه گسترده شد. تولید صنعتی ایالات متحده نسبت به ژاپن بسیار برتر بود. تا سال 1943، ایالات متحده تقریباً 100000 هواپیما در سال تولید می کرد، در حالی که ژاپن 70000 هواپیما برای کل جنگ تولید می کرد. در اواسط سال 1944، ایالات متحده تقریباً صد ناو هواپیمابر در اقیانوس آرام داشت که بسیار بیشتر از بیست و پنج ناو هواپیمابر ژاپن در کل جنگ بود. در فوریه 1945، شاهزاده فومیمارو کونوئه به امپراتور هیروهیتو توصیه کرد که شکست اجتناب ناپذیر است و از او خواست تا از سلطنت کناره گیری کند.[8] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc310 | حتی قبل از تسلیم آلمان نازی در 8 مه 1945، برنامه هایی برای بزرگترین عملیات جنگ اقیانوس آرام، عملیات سقوط، تهاجم متفقین به ژاپن در دست اجرا بود.[9] این عملیات دو بخش داشت: عملیات المپیک و عملیات تاج. المپیک که قرار بود در اکتبر 1945 آغاز شود، شامل یک سری فرود توسط ارتش ششم ایالات متحده بود که قصد داشت یک سوم جنوبی جنوبی ترین جزیره اصلی ژاپن، کیوشو را تصرف کند.[10] قرار بود عملیات المپیک در مارس 1946 با عملیات Coronet، تصرف دشت کانتو، در نزدیکی توکیو در جزیره اصلی ژاپنی هونشو توسط ارتش های اول، هشتم و دهم ایالات متحده و همچنین یک سپاه مشترک المنافع متشکل از استرالیا دنبال شود. بخش های بریتانیا و کانادا تاریخ هدف برای این انتخاب شد که المپیک بتواند اهداف خود را تکمیل کند، سربازان از اروپا دوباره مستقر شوند و زمستان ژاپنی سپری شود.[11] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc311 | جغرافیای ژاپن این طرح تهاجم را برای ژاپنی ها آشکار کرد. آنها قادر به پیشبینی دقیق برنامههای تهاجم متفقین بودند و بنابراین برنامه دفاعی خود، عملیات Ketsugō را بر این اساس تنظیم کردند. ژاپنی ها یک دفاع همه جانبه از کیوشو را برنامه ریزی کردند، با اندکی ذخیره برای هر گونه عملیات دفاعی بعدی.[12] چهار لشکر کهنه کار از ارتش کوانتونگ در منچوری در مارس 1945 خارج شدند تا نیروها را در ژاپن تقویت کنند، [13] و 45 لشکر جدید بین فوریه و مه 1945 فعال شدند. اکثر آنها تشکیلات غیر متحرک برای دفاع ساحلی بودند، اما 16 لشکر متحرک با کیفیت بالا بودند. تقسیمات.[14] در مجموع، 2.3 میلیون نیروی ارتش ژاپن برای دفاع از جزایر اصلی، با حمایت یک شبه نظامی غیرنظامی متشکل از 28 میلیون مرد و زن، آماده بودند. پیش بینی تلفات بسیار متفاوت بود، اما بسیار بالا بود. معاون ستاد کل نیروی دریایی امپراتوری ژاپن، نایب دریاسالار تاکیجیرو اونیشی، مرگ تا 20 میلیون ژاپنی را پیش بینی کرد.[15] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc312 | یک مطالعه از 15 ژوئن 1945، توسط کمیته برنامه های جنگ مشترک، [16] که اطلاعات برنامه ریزی را در اختیار رئیس ستاد مشترک قرار داد، تخمین زد که المپیک بین 130000 تا 220000 تلفات آمریکایی به دنبال خواهد داشت که از این میان، کشته های ایالات متحده در جنگ خواهد بود. از 25000 تا 46000. این مطالعه که در 15 ژوئن 1945 ارائه شد، پس از بینش به دست آمده از نبرد اوکیناوا، به دفاع ناکافی ژاپن به دلیل محاصره دریایی بسیار مؤثر و کمپین بمباران آتش آمریکایی اشاره کرد. رئیس ستاد ارتش ایالات متحده، ژنرال ارتش جورج مارشال، و فرمانده کل ارتش در اقیانوس آرام، ژنرال ارتش داگلاس مک آرتور، اسنادی را امضا کردند که با برآورد کمیته برنامه های جنگ مشترک موافقت می کرد.[17] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc313 | آمریکایی ها از افزایش ژاپنی ها، که به دقت از طریق اطلاعات فوق العاده ردیابی شد، نگران شدند.[18] وزیر جنگ هنری ال. استیمسون به اندازه کافی نگران برآوردهای بالای آمریکایی ها از تلفات احتمالی بود تا مطالعه خود را توسط کوئینسی رایت و ویلیام شاکلی انجام دهد. رایت و شاکلی با سرهنگ های جیمز مک کورمک و دین راسک صحبت کردند و پیش بینی تلفات توسط مایکل ای. دی باکی و گیلبرت بیبی را بررسی کردند. رایت و شاکلی تخمین زدند که متفقین متجاوز در چنین سناریویی بین 1.7 تا 4 میلیون تلفات متحمل خواهند شد که از این تعداد بین 400000 تا 800000 کشته خواهند شد، در حالی که تلفات ژاپنی ها حدود 5 تا 10 میلیون خواهد بود.[19][20] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc314 | مارشال شروع به فکر کردن به استفاده از سلاحی کرد که به راحتی در دسترس بود و مطمئناً می تواند هزینه زندگی آمریکایی ها را کاهش دهد: [21] گاز سمی. مقادیری از فسژن، گاز خردل، گاز اشک آور و کلرید سیانوژن از ذخایر استرالیا و گینه نو در آماده سازی برای عملیات المپیک به لوزون منتقل شد و مک آرتور تضمین کرد که واحدهای خدمات جنگ شیمیایی در استفاده از آنها آموزش دیده اند.[21] استفاده از سلاح های بیولوژیکی علیه ژاپن نیز مورد توجه قرار گرفت.[22] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc315 | در حالی که ایالات متحده قبل از جنگ اقیانوس آرام برنامه هایی را برای حمله هوایی علیه ژاپن طراحی کرده بود، تصرف پایگاه های متفقین در غرب اقیانوس آرام در هفته های اول درگیری به این معنی بود که این حمله تا اواسط سال 1944 آغاز نشد. بوئینگ B-29 Superfortress برای استفاده در جنگ آماده شد.[23] عملیات ماترهورن شامل B-29های مستقر در هند بود که از طریق پایگاههای اطراف چنگدو در چین برای انجام یک سری حملات به اهداف استراتژیک در ژاپن میرفتند.[24] این تلاش عمدتاً به دلیل مشکلات لجستیکی، مشکلات مکانیکی بمبافکن، آسیبپذیری پایگاههای چینی، و برد بسیار زیاد مورد نیاز برای رسیدن به شهرهای کلیدی ژاپن، به اهداف استراتژیک مورد نظر برنامهریزان دست یافت.[25] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc316 | سرتیپ هیوود اس. هانسل تشخیص داد که گوام، تینیان و سایپان در جزایر ماریانا بهتر است به عنوان پایگاه B-29 خدمت کنند، اما آنها در دست ژاپن بودند.[26] استراتژی ها برای تطبیق با جنگ هوایی تغییر یافتند، [27] و جزایر بین ژوئن و اوت 1944 تصرف شدند. پایگاه های هوایی توسعه یافتند، [28] و عملیات B-29 از ماریانا در اکتبر 1944 آغاز شد. این پایگاه ها به راحتی توسط کشتی های باری تامین می شد.[30] فرماندهی بمب افکن XXI در 18 نوامبر 1944 مأموریت خود را علیه ژاپن آغاز کرد.[31] تلاش های اولیه برای بمباران ژاپن از ماریانا به همان اندازه بی-29های مستقر در چین بی اثر بود. هانسل حتی پس از اینکه این تاکتیک ها نتایج قابل قبولی به همراه نداشت، به انجام به اصطلاح بمباران دقیق در ارتفاع بالا، با هدف صنایع کلیدی و شبکه های حمل و نقل ادامه داد.[32] این تلاش ها به دلیل مشکلات لجستیکی با مکان دور، مشکلات فنی هواپیماهای جدید و پیشرفته، شرایط نامساعد آب و هوایی و اقدام دشمن ناموفق بود.[33][34] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc317 | جانشین هانسل، سرلشکر کورتیس لی می، فرماندهی را در ژانویه 1945 به عهده گرفت و در ابتدا به استفاده از تاکتیک های دقیق بمباران ادامه داد که نتایج به همان اندازه رضایت بخش نبود. این حملات در ابتدا تأسیسات صنعتی کلیدی را هدف قرار دادند، اما بیشتر فرآیند تولید ژاپن در کارگاههای کوچک و خانههای شخصی انجام شد.[38] تحت فشار مقر نیروی هوایی ارتش ایالات متحده آمریکا (USAAF) در واشنگتن، لمی تاکتیکها را تغییر داد و تصمیم گرفت که حملات آتشزای سطح پایین علیه شهرهای ژاپن تنها راه برای از بین بردن قابلیتهای تولیدی آنها است و از بمباران دقیق به بمباران منطقه با مواد محترقه تغییر مکان داد. 39] مانند بسیاری از بمباران های استراتژیک در طول جنگ جهانی دوم، هدف حمله هوایی علیه ژاپن از بین بردن صنایع جنگی دشمن، کشتن یا از کار انداختن کارکنان غیرنظامی این صنایع و تضعیف روحیه غیرنظامیان بود.[40][41] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc318 | طی شش ماه آینده، فرماندهی بمب افکن XXI تحت فرماندهی LeMay 67 شهر ژاپن را بمباران کرد. بمباران آتش سوزی توکیو با نام رمز عملیات Meetinghouse در 9 تا 10 مارس حدود 100000 نفر را کشت و 16 مایل مربع (41 کیلومتر مربع) از شهر و 267000 ساختمان را در یک شب ویران کرد. این مرگبارترین بمباران جنگ بود که هزینه آن 20 فروند B-29 توسط فلک و جنگنده ها سرنگون شد.[42] تا ماه مه، 75 درصد از بمب های پرتاب شده، آتش زا بودند که برای سوزاندن شهرهای کاغذی ژاپن طراحی شده بودند. در اواسط ژوئن، شش شهر بزرگ ژاپن ویران شده بودند.[43] پایان نبرد در اوکیناوا در آن ماه، فرودگاههایی را حتی به سرزمین اصلی ژاپن نزدیکتر کرد و به حملات بمباران اجازه تشدید بیشتر داد. هواپیماهایی که از ناوهای هواپیمابر متفقین و جزایر ریوکیو پرواز می کردند نیز به طور مرتب اهدافی را در ژاپن در طول سال 1945 در آمادگی برای عملیات سقوط هدف قرار می دادند.[44] بمباران آتش به شهرهای کوچکتر با جمعیتی بین 60000 تا 350000 تغییر یافت. به گفته یوکی تاناکا، ایالات متحده بیش از صد شهر و شهر ژاپن را بمباران کرد.[45] این حملات ویرانگر بود.[46] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc319 | ارتش ژاپن قادر به توقف حملات متفقین نبود و تدارکات دفاع مدنی کشور ناکافی بود. جنگندههای ژاپنی و تفنگهای ضدهوایی در درگیری با بمبافکنهایی که در ارتفاع بالا پرواز میکردند، مشکل داشتند.[47] از آوریل 1945، رهگیرهای ژاپنی نیز باید با اسکورت جنگنده آمریکایی بر اساس ایوو جیما و اوکیناوا روبرو می شدند.[48] در آن ماه، سرویس هوایی ارتش امپراتوری ژاپن و سرویس هوایی نیروی دریایی امپراتوری ژاپن، تلاش برای رهگیری حملات هوایی به منظور حفظ هواپیماهای جنگنده برای مقابله با تهاجم مورد انتظار را متوقف کردند.[49] در اواسط سال 1945، ژاپنیها فقط گهگاه هواپیماهایی را برای رهگیری هواپیماهای B-29 که پروازهای شناسایی را بر فراز کشور انجام میدادند، رهگیری میکردند تا در مصرف سوخت صرفهجویی کنند.[50] در ژوئیه 1945، ژاپنی ها 1،156،000 بشکه آمریکا (137،800،000 لیتر) از گاز را برای حمله به ژاپن ذخیره کردند. در آوریل، مه و ژوئن 1945 حدود 604000 بشکه ایالات متحده (72000000 لیتر) در منطقه جزایر اصلی مصرف شده بود.[51] در حالی که ارتش ژاپن تصمیم گرفت از اواخر ژوئن حملات به بمب افکن های متفقین را از سر بگیرد، در این زمان تعداد کمی از جنگنده های عملیاتی برای این تغییر تاکتیک برای جلوگیری از حملات هوایی متفقین وجود داشت.[52] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc320 | کشف شکافت هسته ای توسط شیمیدانان آلمانی اتو هان و فریتز استراسمن در سال 1938، و توضیح نظری آن توسط لیز مایتنر و اتو فریش، ساخت بمب اتمی را به یک امکان نظری تبدیل کرد.[53] ترس از اینکه پروژه بمب اتمی آلمان ابتدا سلاح اتمی تولید کند، به ویژه در میان دانشمندانی که از آلمان نازی و سایر کشورهای فاشیست پناهنده شده بودند، در نامه انیشتین-زیلارد بیان شد. این امر باعث انجام تحقیقات مقدماتی در ایالات متحده در اواخر سال 1939 شد.[54] پیشرفت آهسته بود تا اینکه گزارش کمیته MAUD بریتانیا در اواخر سال 1941 رسید که نشان میداد تنها 5 تا 10 کیلوگرم اورانیوم 235 ایزوتوپی غنیشده برای بمب به جای تنها اورانیوم طبیعی و یک تعدیلکننده نوترونی مانند آب سنگین مورد نیاز است. 55] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc321 | توافقنامه کبک در سال 1943 پروژه های تسلیحات هسته ای انگلستان و کانادا، لوله آلیاژها و آزمایشگاه مونترال را با پروژه منهتن ادغام کرد، [56][57] به سرپرستی سرلشکر لزلی آر. گرووز، جونیور. [58] سپاه مهندسین ارتش ایالات متحده. گرووز جی رابرت اوپنهایمر را به سازماندهی و سرپرستی آزمایشگاه لوس آلاموس پروژه در نیومکزیکو منصوب کرد، جایی که کار طراحی بمب انجام شد.[59] دو نوع بمب در نهایت ساخته شد که هر دو توسط رابرت سربر نامگذاری شدند. Little Boy یک سلاح شکافت تفنگی بود که از اورانیوم 235 استفاده می کرد، ایزوتوپ کمیاب اورانیوم که در کارگاه مهندسی کلینتون در Oak Ridge، تنسی جدا شده بود.[60] دیگری که به عنوان دستگاه Fat Man شناخته می شود، یک سلاح هسته ای قوی تر و کارآمدتر، اما پیچیده تر از نوع انفجاری بود که از پلوتونیوم ایجاد شده در راکتورهای هسته ای هانفورد، واشنگتن استفاده می کرد.[61] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc322 | یک برنامه تسلیحات هسته ای ژاپن وجود داشت، اما فاقد منابع انسانی، معدنی و مالی پروژه منهتن بود و هرگز پیشرفت چندانی در جهت ساخت بمب اتمی نداشت.[62] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc323 | 509th Composite Group در 9 دسامبر 1944 تشکیل شد و در 17 دسامبر 1944 در میدان هوایی ارتش Wendover، یوتا به فرماندهی سرهنگ پل تیبتس فعال شد.[63] تیبتس مأمور سازماندهی و فرماندهی یک گروه رزمی برای توسعه ابزار حمل سلاح اتمی علیه اهداف در آلمان و ژاپن شد. از آنجایی که اسکادران های پروازی این گروه از هر دو هواپیمای بمب افکن و ترابری تشکیل شده بود، این گروه به جای یک واحد «بمباران» به عنوان یک «کامپوزیت» تعیین شد.[64] تیبتز با همکاری با پروژه منهتن در لوس آلاموس، وندور را برای پایگاه آموزشی خود در گریت بند، کانزاس، و مونتین هوم، آیداهو، به دلیل دور بودن آن انتخاب کرد.[65] هر بمب افکن حداقل 50 قطره تمرین بمب کدو تنبل منفجره خنثی یا معمولی را تکمیل کرد و تیبتز گروه خود را آماده رزم اعلام کرد.[66] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc324 | گروه کامپوزیت 509 دارای نیروی مجاز 225 افسر و 1542 سرباز بود که تقریباً همه آنها در نهایت به Tinian اعزام شدند. 509 علاوه بر قدرت مجاز خود، تینیان 51 پرسنل غیرنظامی و نظامی از پروژه آلبرتا، [67] معروف به 1st Technical Deachment، به آن متصل شده بود.[68] اسکادران بمباران 393d گروه 509 کامپوزیت به 15 فروند سیلورپلیت B-29 مجهز شد. این هواپیماها مخصوصاً برای حمل سلاحهای هستهای اقتباس شده بودند و مجهز به موتورهای تزریقکننده سوخت، ملخهای گام برگشتپذیر Curtiss Electric، محرکهای پنوماتیکی برای باز و بسته شدن سریع درهای محل بمب و سایر پیشرفتها بودند.[69] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc325 | رده پشتیبانی زمینی گروه 509 کامپوزیت در 26 آوریل 1945 با راه آهن به بندر خود در سیاتل، واشنگتن منتقل شد. در 6 می، عناصر پشتیبانی در کیپ ویکتوری SS برای ماریاناها حرکت کردند، در حالی که مواد گروه با کشتی اس اس امیل برلینر ارسال شد. کیپ ویکتوری با بندر هونولولو و انیوتوک تماس های کوتاهی برقرار کرد اما مسافران اجازه خروج از اسکله را نداشتند. یک گروه پیشروی از رده هوایی، متشکل از 29 افسر و 61 مرد ثبت نام شده، بین 15 و 22 می با C-54 به سمت شمال فیلد در Tinian پرواز کرد.[70] همچنین دو نماینده از واشنگتن دی سی، سرتیپ توماس فارل، معاون فرمانده پروژه منهتن، و دریاسالار ویلیام آر پرنل از کمیته سیاست نظامی [71] حضور داشتند که برای تصمیم گیری در مورد مسائل سیاسی بالاتر در مورد نقطه آنها همراه با کاپیتان ویلیام اس. پارسونز، فرمانده پروژه آلبرتا، به عنوان رئیس مشترک تینیان شناخته شدند.[72] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc326 | در آوریل 1945، مارشال از گرووز خواست تا اهداف مشخصی را برای بمباران برای تایید نهایی خود و استیمسون معرفی کند. گرووز یک کمیته هدف را به ریاست خود تشکیل داد که شامل فارل، سرگرد جان آ. دری، سرهنگ ویلیام پی فیشر، جویس سی استرنز و دیوید ام. دنیسون از USAAF بود. و دانشمندان جان فون نویمان، رابرت آر. ویلسون و ویلیام پنی از پروژه منهتن. کمیته هدف در 27 آوریل در واشنگتن تشکیل جلسه داد. در لس آلاموس در 10 می، جایی که توانست با دانشمندان و تکنسین های آنجا صحبت کند. و سرانجام در واشنگتن در 28 می، جایی که تیبتز و فرمانده فردریک اشورث از پروژه آلبرتا، و مشاور علمی پروژه منهتن، ریچارد سی. تولمن، توضیحاتی را ارائه کردند. | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc327 | کمیته هدف پنج هدف را نامزد کرد: کوکورا، محل یکی از بزرگترین کارخانه های مهمات ژاپن. هیروشیما، یک بندرگاه و مرکز صنعتی که محل یک مقر اصلی نظامی بود. یوکوهاما، یک مرکز شهری برای ساخت هواپیما، ماشینابزار، اسکله، تجهیزات الکتریکی و پالایشگاههای نفت؛ نیگاتا، بندری با تأسیسات صنعتی از جمله کارخانههای فولاد و آلومینیوم و یک پالایشگاه نفت. و کیوتو، یک مرکز صنعتی بزرگ. انتخاب هدف تابع معیارهای زیر بود: | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc328 | این شهرها تا حد زیادی در طول حملات شبانه بمباران دست نخورده بودند و نیروی هوایی ارتش موافقت کرد که آنها را از لیست هدف خارج کند تا ارزیابی دقیقی از آسیب ناشی از بمبهای اتمی انجام شود. هیروشیما به عنوان یک انبار مهم ارتش و بندر کشتی در وسط یک منطقه صنعتی شهری توصیف شده است. این یک هدف راداری خوب است و به اندازه ای است که بخش بزرگی از شهر می تواند آسیب زیادی ببیند. تپه های مجاور وجود دارد. که احتمالاً یک اثر متمرکز ایجاد می کند که به طور قابل توجهی آسیب انفجار را افزایش می دهد، به دلیل وجود رودخانه ها، هدف آتش زا خوبی نیست.»[74] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc329 | کمیته هدف بیان کرد که موافقت شد که عوامل روانی در انتخاب هدف اهمیت زیادی دارند. دو جنبه از این امر عبارتند از (1) به دست آوردن بیشترین تأثیر روانی علیه ژاپن و (2) استفاده اولیه به اندازه کافی دیدنی برای اهمیت این سلاح باید در سطح بین المللی به رسمیت شناخته شود، زمانی که تبلیغات در مورد آن منتشر شود ... کیوتو از این مزیت برخوردار است که مردم بسیار باهوش هستند و بنابراین بهتر می توانند اهمیت سلاح را درک کنند. هیروشیما این مزیت را دارد که به اندازهای است و با تمرکز احتمالی از کوههای مجاور، بخش بزرگی از شهر ممکن است ویران شود، کاخ امپراتور در توکیو شهرت بیشتری نسبت به هر هدف دیگری دارد، اما دارای کمترین ارزش استراتژیک است. ] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc330 | ادوین او. رایشاور در زندگی نامه خود به طور خاص این ادعا را رد کرد: | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc331 | ... تنها شخصی که شایسته است برای نجات کیوتو از نابودی اعتبار داشته باشد، هنری ال استیمسون، وزیر جنگ در آن زمان است که از زمان ماه عسل خود در آنجا چندین دهه قبل، کیوتو را میشناخت و تحسین میکرد.[75][76] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc332 | در 30 می، استیمسون از گرووز خواست تا کیوتو را به دلیل اهمیت تاریخی، مذهبی و فرهنگی آن از لیست هدف حذف کند، اما گرووز به اهمیت نظامی و صنعتی آن اشاره کرد.[77] سپس استیمسون در مورد این موضوع به رئیس جمهور هری اس. ترومن مراجعه کرد. ترومن با استیمسون موافقت کرد و کیوتو به طور موقت از لیست هدف حذف شد.[78] گرووز در ماه جولای تلاش کرد تا کیوتو را به لیست هدف بازگرداند، اما استیمسون سرسخت باقی ماند.[79][80] در 25 جولای، ناکازاکی به جای کیوتو در لیست هدف قرار گرفت. این یک بندر نظامی بزرگ، یکی از بزرگترین مراکز کشتی سازی و تعمیرات ژاپن، و یک تولید کننده مهم مهمات دریایی بود.[80] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc333 | در اوایل ماه مه 1945، کمیته موقت توسط استیمسون به اصرار رهبران پروژه منهتن و با تأیید ترومن برای مشاوره در مورد مسائل مربوط به انرژی هسته ای ایجاد شد.[81] در طول جلسات در 31 مه و 1 ژوئن، دانشمند ارنست لارنس پیشنهاد داده بود که ژاپنی ها یک نمایش غیر جنگی ارائه دهند.[82] آرتور کامپتون بعداً به یاد آورد که: | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc334 | بدیهی بود که همه به حیله شک می کردند. اگر بمبی در ژاپن با اطلاع قبلی منفجر می شد، نیروی هوایی ژاپن هنوز برای دخالت جدی کافی بود. بمب اتمی یک وسیله پیچیده بود که هنوز در مرحله توسعه بود. عملکرد آن دور از معمول خواهد بود. اگر در طول تنظیمات نهایی بمب، مدافعان ژاپنی حمله کنند، یک حرکت اشتباه ممکن است به راحتی منجر به نوعی شکست شود. چنین پایانی برای نمایش قدرت تبلیغاتی بسیار بدتر از این خواهد بود که این تلاش انجام نمی شد. اکنون آشکار بود که زمانی که زمان استفاده از بمبها فرا میرسد، ما باید تنها یکی از آنها را در دسترس داشته باشیم و پس از آن، بمبهای دیگری در فواصل زمانی بسیار طولانی در دسترس قرار میگیرند. ما نمیتوانستیم این شانس را داشته باشیم که یکی از آنها ممکن است یک آدم بدجنس باشد. اگر این آزمایش در برخی از مناطق بیطرف انجام میشد، به سختی میتوان باور کرد که نیروهای نظامی مصمم و متعصب ژاپن تحت تأثیر قرار گیرند. اگر چنین آزمایش باز ابتدا انجام میشد و تسلیم نمیشد، این شانس از بین میرفت که شوک شگفتانگیزی که بسیار مؤثر بود، وارد شود. برعکس، ژاپنی ها را آماده می کند تا در صورت امکان در حمله اتمی دخالت کنند. اگرچه امکان تظاهراتی که جان انسان ها را از بین نبرد جذاب بود، اما هیچ کس نمی توانست راهی را پیشنهاد کند که از طریق آن بتوان آنقدر قانع کننده ساخت که احتمال توقف جنگ وجود داشته باشد.[83] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc335 | احتمال تظاهرات مجدداً در گزارش فرانک صادر شده توسط فیزیکدان جیمز فرانک در 11 ژوئن مطرح شد و هیئت مشاوره علمی گزارش او را در 16 ژوئن رد کرد و گفت: ما نمی توانیم هیچ نمایش فنی را پیشنهاد کنیم که احتمالاً به جنگ پایان دهد. ما هیچ جایگزین قابل قبولی برای استفاده مستقیم نظامی نمی بینیم. فرانک سپس این گزارش را به واشنگتن دی سی برد، جایی که کمیته موقت در 21 ژوئن برای بررسی مجدد نتایج قبلی خود تشکیل جلسه داد. اما مجدداً تأیید کرد که هیچ جایگزینی برای استفاده از بمب در یک هدف نظامی وجود ندارد.[84] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc336 | مانند کامپتون، بسیاری از مقامات و دانشمندان ایالات متحده استدلال کردند که یک تظاهرات ارزش شوک حمله اتمی را قربانی میکند و ژاپنیها میتوانند مرگبار بودن بمب اتمی را انکار کنند و این امر باعث میشود که مأموریت کمتر تسلیم شود. اسیران جنگی متفقین ممکن است به محل تظاهرات منتقل شوند و توسط بمب کشته شوند. آنها همچنین نگران بودند که بمب ممکن است مزخرف باشد زیرا آزمایش ترینیتی یک دستگاه ثابت بود، نه یک بمب پرتاب شده از هوا. علاوه بر این، تنها دو بمب در آغاز ماه اوت در دسترس بود، اگرچه تعداد بیشتری از آنها در حال تولید بود، و هزینه آنها میلیاردها دلار است، بنابراین استفاده از یکی برای تظاهرات گران خواهد بود.[85][86] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc337 | برای چندین ماه، ایالات متحده با انتشار بیش از 63 میلیون اعلامیه در سراسر ژاپن به غیرنظامیان در مورد حملات هوایی احتمالی هشدار داده بود. بسیاری از شهرهای ژاپن از بمباران های هوایی آسیب های وحشتناکی متحمل شدند. برخی از آنها تا 97 درصد تخریب شدند. لی می فکر میکرد که اعلامیهها تأثیر روانی بمباران را افزایش میدهد و انگ بینالمللی شهرهای بمباران منطقه را کاهش میدهد. حتی با وجود هشدارها، مخالفت ژاپنی ها با جنگ بی اثر ماند. به طور کلی، ژاپنیها پیامهای اعلامیه را درست میدانستند و بسیاری از ژاپنیها شهرهای بزرگ را ترک میکردند. اعلامیه ها چنان نگرانی ایجاد کرد که دولت دستور دستگیری هرکسی را که در دست داشتن اعلامیه بود را صادر کرد.[87][88] متون اعلامیه توسط اسرای جنگی اخیر ژاپنی تهیه شده بود، زیرا تصور می شد بهترین انتخاب برای توسل به هموطنان خود است.[89] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc338 | در آمادهسازی برای پرتاب بمب اتمی در هیروشیما، هیئت علمی کمیته موقت به رهبری اوپنهایمر تصمیم به بمبهای نمایشی و هشدار اعلامیهای ویژه گرفت. آن تصمیمات به دلیل عدم اطمینان از انفجار موفقیت آمیز و همچنین به دلیل تمایل به حداکثر رساندن شوک در رهبری اجرا شد.[90] هیچ هشداری به هیروشیما داده نشد که بمبی جدید و بسیار مخرب تر قرار است پرتاب شود.[91] منابع مختلف اطلاعات متناقضی درباره زمان پرتاب آخرین اعلامیه ها بر روی هیروشیما قبل از بمب اتمی ارائه کردند. رابرت جی لیفتون نوشت که 27 ژوئیه بود [91] و تئودور اچ مک نلی نوشت که 30 جولای بود.[90] تاریخ USAAF اشاره کرد که یازده شهر در 27 ژوئیه با اعلامیه ها هدف قرار گرفتند، اما هیروشیما یکی از آنها نبود، و هیچ گونه پروازی در روز 30 جولای وجود نداشت.[88] پروازهای اعلامیه در 1 اوت و 4 اوت انجام شد. هیروشیما ممکن است در اواخر ژوئیه یا اوایل اوت اعلامیه شده باشد، زیرا گزارش های بازماندگان در مورد تحویل اعلامیه ها چند روز قبل از پرتاب بمب اتمی صحبت می کنند.[91] سه نسخه از یک بروشور چاپ شد که فهرستی از 11 یا 12 شهر هدف بمباران آتش را نشان می داد. در مجموع 33 شهر فهرست شده است. با خواندن متن این بروشور به زبان ژاپنی ...ما نمی توانیم قول بدهیم که فقط این شهرها در میان کسانی که مورد حمله قرار می گیرند...[87] هیروشیما در فهرست قرار نگرفت.[92][93] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc339 | بر اساس توافق کبک با بریتانیا، سلاح های هسته ای علیه کشور دیگری بدون رضایت طرفین استفاده نمی شود. بنابراین استیمسون مجبور شد اجازه بریتانیا را بگیرد. جلسه کمیته سیاست ترکیبی در 4 ژوئیه 1945 در پنتاگون برگزار شد.[94] فیلد مارشال سر هنری میتلند ویلسون اعلام کرد که دولت بریتانیا با استفاده از تسلیحات هستهای علیه ژاپن موافقت کرده است، که به طور رسمی به عنوان تصمیم کمیته سیاست ترکیبی ثبت میشود.[94][95][96] از آنجایی که انتشار اطلاعات به اشخاص ثالث نیز تحت کنترل قرارداد کبک بود، بحث به این موضوع تبدیل شد که چه جزئیات علمی در اطلاعیه مطبوعاتی بمب گذاری فاش می شود. این جلسه همچنین آنچه را که ترومن میتوانست برای جوزف استالین، رهبر اتحاد جماهیر شوروی، در کنفرانس آتی پوتسدام فاش کند، مورد بررسی قرار گرفت، زیرا این امر مستلزم موافقت بریتانیا نیز بود.[94] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc340 | دستورات برای حمله به ژنرال کارل اسپاتز در 25 ژوئیه با امضای ژنرال توماس تی هندی، سرپرست ستاد، از آنجایی که مارشال در کنفرانس پوتسدام با ترومن بود، صادر شد.[97] خوانده شد: | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc341 | آن روز، ترومن در دفتر خاطرات خود نوشت: | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc342 | این سلاح قرار است از هم اکنون تا 10 آگوست علیه ژاپن استفاده شود. من به Sec گفته ام. جنگ، آقای استیمسون، از آن استفاده کند تا اهداف نظامی و سربازان و ملوانان هدف قرار گیرند و نه زنان و کودکان. حتی اگر ژاپنیها وحشی، بیرحم، بیرحم و متعصب باشند، ما به عنوان رهبر جهان برای رفاه عمومی نمیتوانیم آن بمب وحشتناک را بر پایتخت قدیمی [کیوتو] یا [توکیو] جدید بیاندازیم. من و او با هم توافق داریم. هدف صرفاً نظامی خواهد بود.[99] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc343 | موفقیت آزمون ترینیتی در 16 جولای در صحرای نیومکزیکو فراتر از انتظارات بود.[100] در 26 جولای، رهبران متفقین بیانیه پوتسدام را صادر کردند که شرایط تسلیم ژاپن را مشخص می کرد. این اعلامیه به عنوان یک اولتیماتوم ارائه شد و بیان داشت که بدون تسلیم، متفقین به ژاپن حمله خواهند کرد و در نتیجه نابودی اجتناب ناپذیر و کامل نیروهای مسلح ژاپن و به همان اندازه ناگزیر ویرانی کامل میهن ژاپنی خواهد بود. در این بیانیه به بمب اتمی اشاره نشده است.[101] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc344 | در 28 ژوئیه، روزنامه های ژاپنی گزارش دادند که این بیانیه توسط دولت ژاپن رد شده است. آن بعدازظهر، نخست وزیر سوزوکی کانتارو در یک کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد که بیانیه پوتسدام چیزی بیش از تکرار (یاکیناوشی) بیانیه قاهره نیست و دولت قصد دارد آن را نادیده بگیرد (mokusatsu، کشتن با سکوت).[102] این بیانیه توسط روزنامه های ژاپنی و خارجی به عنوان رد آشکار این بیانیه تلقی شد. امپراتور هیروهیتو، که منتظر پاسخ شوروی به صلحطلبان ژاپنی غیرمتعهد بود، هیچ حرکتی برای تغییر موضع دولت انجام نداد.[103] تمایل ژاپن به تسلیم مشروط به حفظ کوکوتای (نهاد امپراتوری و سیاست ملی)، پذیرفتن مسئولیت خلع سلاح و خلع سلاح توسط ستاد امپراتوری، عدم اشغال جزایر اصلی ژاپن، کره یا فورموسا و تفویض مجازات برای جنایتکاران جنگی به دولت ژاپن.[104] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc345 | در پوتسدام، ترومن با درخواست وینستون چرچیل موافقت کرد که در زمان پرتاب بمب اتمی، بریتانیا نماینده داشته باشد. ویلیام پنی و کاپیتان گروه لئونارد چشایر به تینیان فرستاده شدند، اما متوجه شدند که لی می اجازه نمی دهد آنها را همراهی کنند. تنها کاری که آنها میتوانستند انجام دهند این بود که یک سیگنال قوی به ویلسون بفرستند.[105] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc346 | بمب پسر کوچولو، به جز محموله اورانیوم، در آغاز ماه مه 1945 آماده شد.[106] دو جزء اورانیوم 235، یک پرتابه استوانهای توخالی و یک هدف استوانهای وجود داشت. پرتابه در 15 ژوئن تکمیل شد و هدف در 24 جولای.[107] پرتابه و هشت پیشمونتاژ بمب (بمبهای نیمه مونتاژ شده بدون بار پودر و اجزای شکافتپذیر) کشتیسازی نیروی دریایی هانتر پوینت، کالیفرنیا را در 16 ژوئیه با کشتی رزمناو USSÂ ایندیاناپولیس ترک کردند و در 26 جولای به تینیان رسیدند.[108] درج هدف به دنبال هوا در 30 جولای، همراه با فرمانده فرانسیس برچ از پروژه آلبرتا.[107] در پاسخ به نگرانیهای ابراز شده توسط گروه کامپوزیت 509 در مورد احتمال سقوط یک B-29 در هنگام برخاستن، توس طرح Little Boy را اصلاح کرده بود تا یک پلاگ بریچ قابل جابجایی را در خود جای دهد که به بمب اجازه میدهد در هنگام پرواز مسلح شود.[106] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc347 | اولین هسته پلوتونیوم، همراه با آغازگر پولونیوم-بریلیوم خارپشت آن، توسط پیک پروژه آلبرتا، Raemer Schreiber در یک جعبه حمل میدان منیزیم که برای این منظور توسط فیلیپ موریسون طراحی شده بود، منتقل شد. منیزیم به این دلیل انتخاب شد که به عنوان یک دستکاری عمل نمی کند.[109] هسته از میدان هوایی ارتش کرتلند با یک هواپیمای ترابری C-54 از اسکادران 320 حامل نیروی 509 گروه کامپوزیت در 26 ژوئیه حرکت کرد و در 28 ژوئیه به میدان شمالی رسید. و F33 در کرتلند در 28 ژوئیه توسط سه B-29، دو فروند از اسکادران بمباران 393 بعلاوه یک از یگان پایگاه 216 نیروی هوایی ارتش، به میدان شمالی منتقل شدند و در 2 اوت وارد شدند.[110] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc348 | هیروشیما در زمان بمباران، شهری از اهمیت صنعتی و نظامی بود. تعدادی از واحدهای نظامی در نزدیکی آن قرار داشتند که مهمترین آنها مقر ارتش عمومی دوم فیلد مارشال شونروکو هاتا بود که فرماندهی دفاع از تمام جنوب ژاپن را بر عهده داشت[111] و در قلعه هیروشیما قرار داشت. فرماندهی هاتا متشکل از حدود 400000 نفر بود که اکثر آنها در کیوشو بودند، جایی که حمله متفقین به درستی پیش بینی می شد.[112] همچنین در هیروشیما مقر ارتش 59، لشکر 5 و لشکر 224، یک واحد متحرک به تازگی تشکیل شده است.[113] این شهر با پنج توپ ضد هوایی 7 سانتی متری و 8 سانتی متری (2.8 و 3.1 اینچی) لشکر سوم ضد هوایی، شامل واحدهایی از هنگ های 121 و 122 ضد هوایی و 22 و 45 جداگانه دفاع می شد. گردان های ضد هوایی. در مجموع، حدود 40000 پرسنل نظامی ژاپنی در شهر مستقر بودند.[114] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc349 | هیروشیما یک پایگاه تدارکاتی و لجستیکی برای ارتش ژاپن بود.[115] این شهر یک مرکز ارتباطات، یک بندر کلیدی برای کشتیرانی، و یک منطقه تجمع برای سربازان بود.[77] این یک کندوی صنایع جنگی بود که قطعات هواپیما و قایق، بمب، تفنگ و تفنگ می ساخت.[116] مرکز شهر شامل چندین ساختمان بتن آرمه و سازه های سبک تر بود. خارج از مرکز، این منطقه توسط مجموعه متراکمی از کارگاههای کوچک چوبی که در میان خانههای ژاپنی قرار داشت، شلوغ بود. چند کارخانه صنعتی بزرگتر در نزدیکی حومه شهر قرار داشتند. خانه ها از چوب با سقف کاشی ساخته شده بودند و بسیاری از ساختمان های صنعتی نیز در اطراف قاب های چوبی ساخته شده بودند. شهر به عنوان یک کل بسیار مستعد آسیب آتش بود.[117] این دومین شهر بزرگ ژاپن پس از کیوتو بود که هنوز در اثر حملات هوایی آسیب ندیده بود، [118] در درجه اول به این دلیل که فاقد صنعت ساخت هواپیما بود که هدف اولویت فرماندهی بمب افکن XXI بود. در 3 ژوئیه، رئیس ستاد مشترک آن را برای بمب افکن ها، همراه با کوکورا، نیگاتا و کیوتو، ممنوع کرد.[119] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc350 | جمعیت هیروشیما در اوایل جنگ به بیش از 381000 نفر رسیده بود، اما قبل از بمباران اتمی، به دلیل تخلیه سیستماتیک دستور دولت ژاپن، جمعیت به طور پیوسته کاهش یافته بود. در زمان حمله، جمعیت تقریباً 340000-350000 بود.[120] ساکنان تعجب کردند که چرا هیروشیما با بمباران آتش از تخریب در امان مانده است.[121] برخی گمان میکردند که این شهر باید برای مقر اشغال ایالات متحده ذخیره شود، برخی دیگر فکر میکردند که شاید بستگان آنها در هاوایی و کالیفرنیا از دولت ایالات متحده درخواست کرده بودند که از بمباران هیروشیما اجتناب کند.[122] مقامات شهر واقع بینانه تر دستور داده بودند که ساختمان ها برای ایجاد آتش شکن های طولانی و مستقیم تخریب شوند.[123] اینها تا صبح روز 6 اوت 1945 گسترش یافت و گسترش یافت.[124] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc351 | هیروشیما هدف اصلی اولین ماموریت بمباران هسته ای در 6 اوت بود که کوکورا و ناکازاکی به عنوان اهداف جایگزین. اسکادران بمباران 393d B-29 Enola Gay که به نام مادر تیبتس نامگذاری شده و توسط تیبتز هدایت می شود، از میدان شمالی، تینیان، حدود 6 ساعت پرواز از ژاپن به پرواز درآمد. انولا گی را دو فروند B-29 دیگر همراهی می کردند. هنرمند بزرگ، به فرماندهی سرگرد چارلز سوینی، که ابزار ابزار را حمل می کرد، و یک هواپیمای بی نام که بعداً شر ضروری نامیده شد، به فرماندهی کاپیتان جورج مارکوارت، که به عنوان هواپیمای عکاسی خدمت می کرد.[125] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc352 | پس از ترک تینیان، هواپیما به طور جداگانه به ایوو جیما رفت تا با سوئینی و مارکوارت در ساعت 05:55 در ارتفاع 9200 فوتی (2800 متری) قرار ملاقات بگذارد[127] و مسیر خود را برای ژاپن تعیین کند. هواپیما در ارتفاع 31060 فوتی (9470 متری) با دید واضح بر فراز هدف رسید.[128] پارسونز که فرماندهی این مأموریت را بر عهده داشت، بمب را در حین پرواز مسلح کرد تا خطرات در هنگام برخاستن را به حداقل برساند. او شاهد سقوط و سوختن چهار B-29 در هنگام برخاستن بود، و می ترسید که اگر B-29 با یک پسر کوچک مسلح در هواپیما سقوط کند، انفجار هسته ای رخ دهد.[129] دستیار او، ستوان دوم موریس آر جپسون، 30 دقیقه قبل از رسیدن به منطقه هدف، وسایل ایمنی را برداشت.[130] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc353 | در طول شب 5 تا 6 آگوست، رادار هشدار زودهنگام ژاپنی نزدیک شدن تعداد زیادی هواپیمای آمریکایی را که به سمت جنوب ژاپن حرکت می کردند، شناسایی کرد. رادار 65 بمب افکن را به سمت Saga، 102 به سمت Maebashi، 261 در مسیر Nishinomiya، 111 به سمت Ube و 66 به سمت Imabari شناسایی کرد. هشدار داده شد و پخش رادیو در بسیاری از شهرها از جمله هیروشیما متوقف شد. در ساعت 00:05 دقیقه صدای همه جانبه در هیروشیما به صدا درآمد.[132] حدود یک ساعت قبل از بمباران، هنگامی که استریت فلاش بر فراز شهر پرواز کرد، هشدار حمله هوایی دوباره به صدا درآمد. این پیام کوتاهی را پخش کرد که توسط Enola Gay دریافت شد. در آن نوشته شده بود: پوشش ابر کمتر از 3/10 در تمام ارتفاعات. توصیه: بمب اولیه. | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc354 | در ساعت 08:09، تیبتز بمباران خود را آغاز کرد و کنترل را به بمب افکن خود، سرگرد توماس فربی سپرد.[135] رهاسازی در ساعت 08:15 (به وقت هیروشیما) طبق برنامه ریزی انجام شد و پسر کوچک حاوی حدود 64 کیلوگرم (141 پوند) اورانیوم-235، 44.4 ثانیه طول کشید تا از هواپیمای که در ارتفاع حدود 31000 فوتی (9400 متری) پرواز می کرد به سمت انفجار سقوط کرد. ارتفاع حدود 1900 فوت (580 متر) بالای شهر.[136][137] انولا گی قبل از اینکه امواج شوک ناشی از انفجار را احساس کند، 11.5 مایل (18.5 کیلومتر) را طی کرد.[138] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc355 | به دلیل وزش باد متقابل، بمب نقطه هدف، پل Aioi را تقریباً 800 فوت (240 متر) از دست داد و مستقیماً بر فراز کلینیک جراحی شیما منفجر شد.[139] انرژی معادل 16 کیلوتن TNT (67 TJ)، ± 2 kt را آزاد کرد.[136] این سلاح بسیار ناکارآمد در نظر گرفته شد و تنها 1.7 درصد از شکافت مواد آن بود.[140] شعاع تخریب کلی حدود 1 مایل (1.6 کیلومتر) و آتشسوزیهای حاصل در 4.4 مایل مربع (11 km2) بود.[141] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc356 | انولا گی به مدت دو دقیقه بالای منطقه هدف ماند و ده مایلی دورتر از آن بود که بمب منفجر شد. فقط تیبتس، پارسونز و فربی از ماهیت سلاح اطلاع داشتند. به بقیه در بمب افکن فقط گفته شد که منتظر یک فلاش کور کننده باشند و عینک سیاه به آنها داده شد. تیبتس به خبرنگاران گفت: «باور کردن آنچه دیدیم سخت بود»، در حالی که پارسونز گفت: «همه چیز فوقالعاده و الهامبخش بود... مردانی که همراه من بودند به «خدای من» نفس نفس زدند. او و تیبتز موج شوک را با یک انفجار نزدیک از آتش متقابل مقایسه کردند.[142] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc357 | مردم روی زمین گزارش دادند که یک پیکا (ピカ) - یک درخشش درخشان از نور - به دنبال آن یک دان (ドン) - یک صدای بلند بلند را مشاهده کردند.[143] حدود 70،000 تا 80،000 نفر، یا حدود 30 درصد از جمعیت هیروشیما، در اثر انفجار و طوفان آتش ناشی از آن کشته شدند، [144] [145] و 70،000 دیگر مجروح شدند.[146] شاید حدود 20000 پرسنل نظامی ژاپنی کشته شدند.[147] بررسی های ایالات متحده تخمین زده است که 4.7 مایل مربع (12 کیلومتر مربع) از شهر ویران شده است. مقامات ژاپنی تشخیص دادند که 69 درصد از ساختمان های هیروشیما ویران شده و 6 تا 7 درصد دیگر آسیب دیده اند.[148] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc358 | برخی از ساختمانهای بتن آرمه در هیروشیما به دلیل خطر زلزله در ژاپن بسیار قوی ساخته شده بودند و چارچوب آنها فروریخت حتی اگر نسبتاً نزدیک به مرکز انفجار بودند. از آنجایی که بمب در هوا منفجر شد، انفجار بیشتر به سمت پایین هدایت شد تا به طرفین، که تا حد زیادی مسئول بقای سالن تبلیغاتی صنعتی استان، که اکنون معمولاً به عنوان گنبد گنباکو (بمب A) شناخته میشود، بود. این ساختمان توسط معمار چک یان لتزل طراحی و ساخته شده است و تنها 150 متر (490 فوت) از زمین صفر فاصله داشت. این ویرانه بنای یادبود صلح هیروشیما نامگذاری شد و در سال 1996 به دلیل مخالفت های ایالات متحده و چین که نسبت به سایر کشورهای آسیایی متحمل بیشترین خسارت جانی و مالی شده اند، در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار گرفت. و تمرکز بر ژاپن فاقد دیدگاه تاریخی بود.[149] این بمباران باعث آتش سوزی شد که به سرعت در خانه های چوبی و کاغذی پخش شد. مانند سایر شهرهای ژاپن، آتششکنها ناکارآمد بودند.[150] آتشسوزیهای شدید در شعاع 2 کیلومتری (1.2 مایلی) همه چیز را نابود کرد.[151] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc359 | هشدار حمله هوایی در ساعت 07:31 پاک شده بود و بسیاری از مردم بیرون بودند و مشغول فعالیت بودند.[152] Eizō Nomura نزدیکترین بازمانده شناخته شده بود که در زیرزمین یک ساختمان بتن آرمه (که پس از جنگ به عنوان خانه استراحت باقی ماند) در زمان حمله تنها 170 متر (560 فوت) از زمین صفر (هیپومرکز) قرار داشت. 153][154] او در سال 1982 در سن 84 سالگی درگذشت.[155] آکیکو تاکاکورا یکی از نزدیکترین بازماندگان به مرکز انفجار بود. او در زمان حمله تنها در 300 متری (980 فوت) از زمین صفر در بانک محکم هیروشیما بود.[156] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc360 | بیش از 90٪ از پزشکان و 93٪ از پرستاران در هیروشیما کشته یا مجروح شدند - اکثر آنها در منطقه مرکز شهر بودند که بیشترین آسیب را متحمل شدند.[160] بیمارستان ها ویران شده یا به شدت آسیب دیده اند. تنها یک پزشک، تروفومی ساساکی، در بیمارستان صلیب سرخ مشغول به کار بود.[150] با این وجود، در اوایل بعد از ظهر، پلیس و داوطلبان مراکز تخلیه را در بیمارستانها، مدارس و ایستگاههای تراموا ایجاد کردند و سردخانهای در کتابخانه آسانو ایجاد شد.[161] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc361 | بیشتر عناصر ستاد ارتش دوم ژاپن در حال تمرین بدنی در محوطه قلعه هیروشیما بودند که به سختی 900 یارد (820 متر) از مرکز فرود آمدن مرکز آن فاصله داشت. در این حمله 3243 سرباز در محل رژه کشته شدند.[162] اتاق ارتباطات ستاد منطقه نظامی چوگوکو که مسئول صدور و رفع اخطار حمله هوایی بود در یک نیمه زیرزمین در قلعه بود. یوشی اوکا، یک دانشآموز دبیرستان دخترانه هیجیما که برای خدمت به عنوان افسر ارتباطات بسیج شده بود، به تازگی پیامی ارسال کرده بود که زنگ خطر برای هیروشیما و یاماگوچی همسایه آن هنگام انفجار بمب اعلام شده است. او با استفاده از تلفن مخصوص به ستاد مرکزی فوکویاما (حدود 100 کیلومتر (62 مایل)) اطلاع داد که هیروشیما مورد حمله نوع جدیدی از بمب قرار گرفته است. شهر در وضعیت تقریباً نابودی کامل قرار دارد.[163] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc362 | از آنجایی که شهردار سنکیچی آویا هنگام صرف صبحانه به همراه پسر و نوهاش در محل اقامت شهردار کشته شده بود، فیلد مارشال هاتا که فقط کمی زخمی شده بود، اداره شهر را به دست گرفت و تلاشهای امدادی را هماهنگ کرد. بسیاری از کارکنان او کشته یا زخمی شده بودند، از جمله شاهزاده کره ای سلسله چوسون، یی وو، که به عنوان سرهنگ دوم در ارتش ژاپن خدمت می کرد.[164][165] افسر ارشد ستاد بازمانده هاتا سرهنگ مجروح کومائو ایموتو بود که به عنوان رئیس ستاد او عمل می کرد. سربازان از بندر سالم هیروشیما اوجینا از قایقهای انتحاری برای دفع تهاجم آمریکا استفاده کردند تا مجروحان را جمعآوری کرده و آنها را از رودخانهها به بیمارستان نظامی در اوجینا ببرند.[164] کامیون ها و قطارها تدارکات امدادی را آورده و بازماندگان را از شهر تخلیه کردند.[166] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc363 | دوازده نیروی هوایی آمریکایی در مقر پلیس نظامی چوگوکو، در حدود 1300 فوت (400 متر) از مرکز انفجار زندانی شدند.[167] اکثر آنها فوراً جان خود را از دست دادند، اگرچه گزارش شده است که دو نفر توسط اسیرکنندگانشان اعدام شده اند، و دو زندانی که در اثر بمباران به شدت مجروح شده بودند در کنار پل Aioi در کنار Kempei Tai رها شدند و در آنجا سنگسار شدند.[168][169] هشت اسیر جنگی ایالات متحده که به عنوان بخشی از برنامه آزمایش های پزشکی در دانشگاه کیوشو کشته شدند توسط مقامات ژاپنی به دروغ گزارش شد که در انفجار اتمی به عنوان بخشی از تلاش برای پنهان کردن کشته شده اند.[170] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc364 | اپراتور کنترل توکیو شرکت رادیو و تلویزیون ژاپن متوجه شد که ایستگاه هیروشیما خاموش شده است. او سعی کرد با استفاده از خط تلفن دیگری برنامه خود را دوباره برقرار کند، اما آن نیز شکست خورد.[171] حدود 20 دقیقه بعد مرکز تلگراف راه آهن توکیو متوجه شد که تلگراف خط اصلی درست در شمال هیروشیما از کار افتاده است. از چند ایستگاه کوچک راهآهن در فاصله 16 کیلومتری شهر، گزارشهای غیررسمی و گیجکنندهای از یک انفجار مهیب در هیروشیما منتشر شد. همه این گزارش ها به مقر ستاد کل ارتش امپراتوری ژاپن منتقل شد.[172] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc365 | پایگاه های نظامی بارها سعی کردند با ایستگاه کنترل ارتش در هیروشیما تماس بگیرند. سکوت کامل از آن شهر، ستاد کل را متحیر کرد. آنها میدانستند که هیچ حمله بزرگ دشمن رخ نداده است و در آن زمان هیچ انبار قابل توجهی از مواد منفجره در هیروشیما وجود نداشت. به یک افسر جوان دستور داده شد که فوراً به هیروشیما پرواز کند، فرود بیاید، آسیب را بررسی کند و با اطلاعات موثق برای کارکنان به توکیو بازگردد. احساس می شد که هیچ چیز جدی رخ نداده است و این انفجار فقط یک شایعه است.[172] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc366 | افسر ستاد به فرودگاه رفت و به سمت جنوب غربی حرکت کرد. پس از حدود سه ساعت پرواز، در حالی که هنوز نزدیک به 160 کیلومتر (100 مایل) با هیروشیما فاصله داشت، او و خلبانش ابر بزرگی از دود بمب را دیدند. پس از دور زدن شهر به منظور بررسی خسارت، در جنوب شهر فرود آمدند، جایی که افسر ستاد پس از گزارش به توکیو، شروع به سازماندهی اقدامات امدادی کرد. اولین نشانه توکیو مبنی بر اینکه شهر توسط نوع جدیدی از بمب ویران شده بود، از اعلام حمله ترومن، شانزده ساعت بعد، توسط رئیس جمهور ترومن بود.[172] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc367 | پس از بمباران هیروشیما، ترومن بیانیه ای صادر کرد و استفاده از این سلاح جدید را اعلام کرد. وی اظهار داشت: «شاید ما از پراویدنس سپاسگزار باشیم» که پروژه بمب اتمی آلمان شکست خورده است و ایالات متحده و متحدانش «دو میلیارد دلار برای بزرگترین قمار علمی تاریخ خرج کرده اند و برنده شده اند». ترومن سپس به ژاپن هشدار داد: اگر آنها اکنون شرایط ما را نپذیرند، ممکن است انتظار بارانی از هوا را داشته باشند که مانند آن هرگز در این زمین دیده نشده است. در پشت این حمله هوایی نیروهای دریایی و زمینی به دنبال آن خواهند آمد. اعداد و قدرتی که هنوز ندیدهاند و با مهارت جنگی که قبلاً به خوبی از آن آگاه هستند. | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc368 | ایستگاه موج استاندارد 50000 واتی در سایپان، ایستگاه رادیویی OWI، هر 15 دقیقه یک بار پیام مشابهی را در مورد هیروشیما به ژاپن پخش میکند و بیان میکند که در صورت عدم پذیرش فوری شرایط اعلامیه پوتسدام، شهرهای بیشتری ژاپن با سرنوشت مشابهی روبرو خواهند شد. و قاطعانه از غیرنظامیان خواست تا شهرهای بزرگ را تخلیه کنند. رادیو ژاپن، که با عدم تسلیم نشدن به پیروزی برای ژاپن ادامه می داد، [87] ژاپنی ها را از نابودی هیروشیما با یک بمب آگاه کرده بود.[177] نخست وزیر سوزوکی احساس می کرد که مجبور بود با مطبوعات ژاپنی ملاقات کند، زیرا او تعهد دولت خود را برای نادیده گرفتن خواسته های متفقین و مبارزه ادامه داد.[178] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc369 | ویاچسلاو مولوتوف، وزیر امور خارجه شوروی، توکیو را از لغو یکجانبه پیمان بی طرفی اتحاد جماهیر شوروی و ژاپن در 5 آگوست مطلع کرد. در ساعت دو دقیقه بعد از نیمه شب 9 اوت، به وقت توکیو، پیاده نظام، زره پوش و نیروهای هوایی شوروی حمله استراتژیک منچوری را آغاز کردند. عملیات.[179] چهار ساعت بعد، خبر اعلام رسمی جنگ اتحاد جماهیر شوروی به توکیو رسید. رهبری ارشد ارتش ژاپن با حمایت وزیر جنگ کورچیکا آنامی، به منظور جلوگیری از هر کسی که برای برقراری صلح تلاش میکند، آمادهسازی برای اعمال حکومت نظامی بر کشور را آغاز کرد.[180] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc370 | در 7 آگوست، یک روز پس از نابودی هیروشیما، دکتر یوشیو نیشینا و دیگر فیزیکدانان اتمی به شهر رسیدند و آسیب را به دقت بررسی کردند. آنها سپس به توکیو بازگشتند و به کابینه گفتند که هیروشیما واقعاً توسط یک بمب اتمی ویران شده است. دریاسالار Soemu Toyoda، رئیس ستاد کل نیروی دریایی، تخمین زد که بیش از یک یا دو بمب اضافی را نمی توان آماده کرد، بنابراین آنها تصمیم گرفتند حملات باقیمانده را تحمل کنند و اذعان داشتند که تخریب های بیشتری وجود خواهد داشت اما جنگ ادامه خواهد داشت. [181] کدشکن های جادویی آمریکایی پیام های کابینه را رهگیری کردند.[182] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc371 | پورنل، پارسونز، تیبتز، اسپاتز، و لمی در همان روز در گوام ملاقات کردند تا در مورد آنچه که باید در آینده انجام شود، صحبت کردند.[183] از آنجایی که هیچ نشانه ای مبنی بر تسلیم شدن ژاپن وجود نداشت، [182] تصمیم گرفتند که بمب دیگری را پرتاب کنند. پارسونز گفت که پروژه آلبرتا آن را تا 11 آگوست آماده خواهد کرد، اما تیبتز به گزارش های آب و هوایی اشاره کرد که نشان دهنده شرایط بد پرواز در آن روز به دلیل طوفان بود و پرسید که آیا می توان بمب را تا 9 اوت آماده کرد یا خیر. پارسونز موافقت کرد که این کار را انجام دهد. [184] [183] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc372 | شهر ناکازاکی یکی از بزرگترین بندرهای دریایی در جنوب ژاپن بود و در زمان جنگ به دلیل فعالیت های صنعتی گسترده اش از جمله تولید مهمات، کشتی ها، تجهیزات نظامی و سایر مواد جنگی از اهمیت زیادی برخوردار بود. چهار شرکت بزرگ در شهر عبارتند از کارخانه کشتی سازی میتسوبیشی، کارخانه کشتی سازی برق، کارخانه اسلحه سازی، و کارخانه فولاد و تسلیحات، که حدود 90 درصد نیروی کار شهر را به کار می گرفتند و 90 درصد صنعت شهر را تشکیل می دادند.[185] اگرچه ناکازاکی یک شهر صنعتی مهم بود، اما از بمباران آتش در امان مانده بود، زیرا جغرافیای آن مکان یابی آن را در شب با رادار AN/APQ-13 دشوار می کرد.[119] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc373 | برخلاف سایر شهرهای هدف، ناکازاکی با دستور رئیس ستاد مشترک در 3 ژوئیه از محدودیت برای بمب افکن ها خارج نشده بود، [119][186] و پنج بار در مقیاس کوچک بمباران شد. در یکی از این حملات در روز 1 اوت، تعدادی بمب معمولی با انفجار قوی بر روی شهر پرتاب شد. تعداد کمی به کارخانههای کشتیسازی و اسکلهها در بخش جنوب غربی شهر، و تعدادی نیز به کارخانه فولاد و تسلیحات میتسوبیشی برخورد کردند.[185] در اوایل آگوست، هنگ 134 ضد هوایی لشکر 4 ضد هوایی با چهار باتری 7 سانتی متری (2.8 اینچی) اسلحه ضد هوایی و دو باتری نورافکن از شهر دفاع می کرد.[114] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc374 | برخلاف هیروشیما، تقریباً تمام ساختمانها از ساخت و سازهای قدیمی ژاپنی بودند که شامل ساختمانهای چوبی یا اسکلت چوبی با دیوارهای چوبی (با یا بدون گچ) و سقفهای کاشی بود. بسیاری از صنایع کوچکتر و مؤسسات تجاری نیز در ساختمانهایی از چوب یا مواد دیگر قرار داشتند که برای مقاومت در برابر انفجار طراحی نشده بودند. ناکازاکی برای سالها بدون انطباق با هیچ طرح منطقهبندی مشخصی از شهر اجازه رشد داشت. خانهها در مجاورت ساختمانهای کارخانه و تقریباً تا حد امکان نزدیک به یکدیگر در سراسر دره صنعتی ساخته شدند. در روز بمباران، حدود 263000 نفر در ناکازاکی بودند که شامل 240000 ساکن ژاپن، 10000 ساکن کره، 2500 کارگر کره ای اجباری، 9000 سرباز ژاپنی، 600 کارگر چینی اجباری و 400 اسیر متفقین در اردوگاه های جنگی شمالی بودند. ناکازاکی.[187] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc375 | مسئولیت زمان بمب گذاری دوم به تیبتس محول شد. این حمله که برای 11 آگوست در برابر کوکورا برنامه ریزی شده بود، زودتر به مدت دو روز تغییر کرد تا از یک دوره پنج روزه پیش بینی آب و هوای بد که در 10 آگوست آغاز شود، جلوگیری شود.[188] سه پیش مونتاژ بمب به تینیان منتقل شده بود که در نمای بیرونی آنها برچسب های F-31، F-32 و F-33 نشان داده شد. در 8 آگوست، یک تمرین لباس در Tinian توسط Sweeney با استفاده از Bockscar به عنوان هواپیمای پرتاب انجام شد. مونتاژ F-33 برای آزمایش قطعات به پایان رسید و F-31 برای مأموریت 9 اوت تعیین شد.[189] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc376 | در ساعت 03:49 بامداد 9 اوت 1945، Bockscar با پرواز خدمه Sweeney، مرد چربی را با کوکورا به عنوان هدف اولیه و ناکازاکی هدف ثانویه حمل کرد. طرح مأموریت برای حمله دوم تقریباً مشابه مأموریت هیروشیما بود، با دو فروند B-29 که یک ساعت جلوتر به عنوان پیشاهنگ هواشناسی و دو B-29 اضافی در پرواز سوئینی برای ابزار دقیق و پشتیبانی تصویری از مأموریت پرواز می کردند. سوینی با سلاح خود که قبلاً مسلح بود، اما با دوشاخه های ایمنی الکتریکی هنوز درگیر بود، از زمین بلند شد.[191] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc377 | در طول بازرسی قبل از پرواز Bockscar، مهندس پرواز به سوینی اطلاع داد که یک پمپ انتقال سوخت غیرفعال، استفاده از 640 گالن آمریکا (2400 لیتر؛ 530 ایمپ گال) سوخت را که در یک مخزن ذخیره میشود غیرممکن میکند. این سوخت هنوز هم باید به ژاپن و برگشت، با مصرف سوخت بیشتر منتقل شود. تعویض پمپ ساعت ها طول می کشد. انتقال مرد چاق به هواپیمای دیگر ممکن است به همان اندازه طول بکشد و همچنین خطرناک بود، زیرا بمب زنده بود. بنابراین تیبتس و سوینی انتخاب کردند که بوککار ماموریت را ادامه دهد.[192][193] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc378 | این بار به پنی و چشایر اجازه داده شد تا ماموریت را همراهی کنند و به عنوان ناظر در هواپیمای سوم، Big Stink که توسط افسر عملیات گروه، سرگرد جیمز I. هاپکینز، جونیور پرواز میکردند، ناظران هواپیمای هواشناسی هر دو هدف را واضح گزارش کردند. هنگامی که هواپیمای سوئینی برای پرواز او در سواحل ژاپن به نقطه مونتاژ رسید، بیگ استینک موفق به انجام قرار ملاقات نشد.[191] به گفته چشایر، هاپکینز در ارتفاعات متفاوتی از جمله 9000 فوت (2700 متر) بالاتر از آنچه باید بود، بود و همانطور که قبلاً با سوئینی و کاپیتان فردریک سی. بوک، که پشتیبان B- را هدایت می کرد، بر فراز یاکوشیما پرواز نمی کرد. 29 هنرمند بزرگ. در عوض، هاپکینز با الگوهای سگ سگ 40 مایلی (64 کیلومتری) پرواز می کرد.[194] با وجود اینکه دستور داده شد بیش از پانزده دقیقه دور نزند، اما به مدت چهل دقیقه برای بیگ استینک منتظر ماند. قبل از ترک محل قرار ملاقات، سوینی با اشورث، که مسئول بمب بود، مشورت کرد. به عنوان فرمانده هواپیما، سوینی تصمیم گرفت که به مرحله مقدماتی، شهر کوکورا برود.[195] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc379 | پس از گذشت نزدیک به نیم ساعت از محدودیت زمانی اولیه، Bockscar با همراهی The Great Artiste به سمت Kokura در سی دقیقه حرکت کرد. تأخیر در میعادگاه منجر به ایجاد ابرها و سرازیر شدن دود بر فراز کوکورا ناشی از آتشسوزیهایی شده بود که با بمباران بزرگ 224 B-29 در نزدیکی یاهاتا در روز قبل آغاز شد. علاوه بر این، کارخانه فولاد Yawata عمدا قیر زغال سنگ را سوزاند تا دود سیاه تولید کند.[196] ابر و دود منجر به پوشاندن 70 درصد از ناحیه کوکورا شد و نقطه هدف را پنهان کرد. سه بمب در 50 دقیقه بعدی انجام شد، سوخت سوزانده شد و هواپیما بارها و بارها در معرض دفاع سنگین اطراف کوکورا قرار گرفت، اما بمب افکن قادر به پرتاب بصری نبود. در زمان بمباران سوم، آتش ضدهوایی ژاپن در حال نزدیک شدن بود و ستوان دوم یاکوب بسر، که ارتباطات ژاپنی را زیر نظر داشت، فعالیت در باندهای رادیویی جهت جنگنده ژاپنی را گزارش کرد.[197] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc380 | پس از سه بار دویدن بر فراز شهر، و با کم شدن سوخت به دلیل خرابی پمپ سوخت، Bockscar و The Great Artiste به سمت هدف ثانویه خود، ناکازاکی رفتند.[191] محاسبات مصرف سوخت که در مسیر انجام شد نشان داد که Bockscar سوخت کافی برای رسیدن به ایوو جیما ندارد و مجبور خواهد شد به اوکیناوا تغییر مسیر دهد، جایی که تنها شش هفته قبل به طور کامل تحت اشغال متفقین قرار گرفته بود. آشورث پس از تصمیم گیری اولیه مبنی بر اینکه اگر ناکازاکی در بدو ورودشان مبهم باشد، خدمه بمب را به اوکیناوا حمل کنند و در صورت لزوم آن را در اقیانوس منفجر کنند، با پیشنهاد سوئینی موافقت کرد که در صورت پوشاندن هدف، از رویکرد راداری استفاده شود.[198] [199] حدود ساعت 07:50 به وقت ژاپن، هشدار حمله هوایی در ناکازاکی به صدا درآمد، اما سیگنال همه روشن در ساعت 08:30 داده شد. هنگامی که تنها دو B-29 Superfortresses در ساعت 10:53 مشاهده شدند، ظاهراً ژاپنی ها تصور کردند که هواپیماها فقط در حال شناسایی هستند و هیچ هشدار دیگری داده نشد.[200] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc381 | چند دقیقه بعد در ساعت 11:00 هنرمند بزرگ ابزارهای متصل به سه چتر نجات را رها کرد. این ابزار همچنین حاوی نامهای بدون امضا به پروفسور ریوکیچی ساگان، فیزیکدان دانشگاه توکیو بود که با سه تن از دانشمندان مسئول بمب اتمی در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی مطالعه میکرد و از او میخواست که در مورد خطر ناشی از بمب اتمی به مردم بگوید. این سلاح های کشتار جمعی این پیام ها توسط مقامات نظامی پیدا شد اما تا یک ماه بعد به ساگان تحویل داده نشد.[201] در سال 1949، یکی از نویسندگان نامه، لوئیس آلوارز، با ساگان ملاقات کرد و سند را امضا کرد.[202] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc382 | در ساعت 11:01، یک وقفه در آخرین لحظه در ابرها بر فراز ناکازاکی به بمب افکن بوکسکار، کاپیتان کرمیت بیهان، اجازه داد تا به صورت بصری هدف را طبق دستور مشاهده کند. سلاح مرد چربی، حاوی هسته ای حدود 5 کیلوگرم (11 پوند) پلوتونیوم، بر فراز دره صنعتی شهر انداخته شد. 47 ثانیه بعد در ارتفاع 1650 ± 33 فوتی (503 ± 10 متری)، بالای زمین تنیس، [203] در نیمه راه بین میتسوبیشی استیل و آرمز ورکز در جنوب و آرسنال ناکازاکی در شمال منفجر شد. این تقریباً 3 کیلومتر (1.9 مایل) شمال غربی مرکز پاییندستی برنامهریزیشده بود. انفجار به دره اوراکامی محدود شد و بخش عمده ای از شهر توسط تپه های میانی محافظت می شد.[204] انفجار حاصل انرژی معادل 21 ± 2 kt (8.4 ± 87.9 TJ) آزاد کرد.[136] بیگ استینک انفجار را از صد مایلی دورتر دید و برای مشاهده پرواز کرد.[205] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc383 | Bockscar به اوکیناوا پرواز کرد و تنها با سوخت کافی برای یک مسیر رسید. سوینی بارها سعی کرد با برج مراقبت برای ترخیص فرود تماس بگیرد، اما پاسخی دریافت نکرد. او می توانست ترافیک سنگین هوایی را در حال فرود و برخاستن از فرودگاه یونتان ببیند. Bockscar با شلیک هر شعلهای در عرشه برای هشدار به زمین در مورد فرود اضطراری خود، به سرعت وارد شد و با سرعت 140 مایل در ساعت (230 کیلومتر در ساعت) به جای سرعت عادی 120 مایل در ساعت (190 کیلومتر در ساعت) فرود آمد. موتور شماره دو با شروع نزدیک شدن نهایی از گرسنگی سوخت جان خود را از دست داد. بوکسکار با لمس کردن در میانهی مسیر باند فرود، مجدداً حدود 25 فوت (7.6 متر) به هوا پرید و سپس به شدت به پایین کوبید. B-29 سنگین قبل از اینکه خلبانان موفق به کنترل مجدد شوند، به سمت چپ و به سمت ردیفی از بمب افکن های B-24 پارک شده حرکت کرد. ملخهای برگشتپذیر آن برای کاهش سرعت هواپیما کافی نبود و با ایستادن هر دو خلبان روی ترمز، Bockscar یک چرخش 90 درجهای در انتهای باند انجام داد تا از فرار از آن جلوگیری کند. موتور دوم قبل از توقف هواپیما به دلیل اتمام سوخت از بین رفت. مهندس پرواز بعداً سوخت را در مخازن اندازهگیری کرد و به این نتیجه رسید که در مجموع کمتر از پنج دقیقه باقی مانده است.[206] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc384 | پس از انجام ماموریت، در مورد شناسایی هواپیما سردرگمی وجود داشت. اولین گزارش شاهد عینی توسط خبرنگار جنگ ویلیام ال. لارنس از نیویورک تایمز، که مأموریت را در هواپیمای خلبان باک همراهی می کرد، گزارش داد که سوینی مأموریت را در The Great Artiste رهبری می کرد. او همچنین شماره ویکتور آن را 77 ذکر کرد که از Bockscar بود.[207] لارنس با سوئینی و خدمه اش مصاحبه کرده بود و می دانست که آنها از هواپیمای خود به عنوان هنرمند بزرگ یاد می کنند. به جز انولا گی، هیچ یک از B-29 های 393d هنوز نامی بر روی دماغه خود نشان نداده بودند، واقعیتی که خود لارنس در گزارش خود به آن اشاره کرد. لورنس بدون آگاهی از تغییر در هواپیما، ویکتور 77 را هنرمند بزرگ فرض کرد،[208] که در واقع ویکتور 89 بود.[209] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc385 | اگرچه بمب قدرتمندتر از بمب مورد استفاده در هیروشیما بود، اما اثر آن توسط دامنههای تپه به دره باریک اوراکامی محدود شد.[211] از 7500 کارمند ژاپنی که در کارخانه مهمات میتسوبیشی کار می کردند، از جمله دانشجویان بسیج و کارگران عادی، 6200 نفر کشته شدند. حدود 17000 تا 22000 نفر دیگر که در سایر کارخانهها و کارخانههای جنگی در شهر کار میکردند نیز جان باختند.[212] تخمین تلفات برای مرگ و میرهای فوری بسیار متفاوت است و از 22000 تا 75000 متغیر است.[212] حداقل 35000 تا 40000 نفر کشته و 60000 نفر دیگر زخمی شدند.[213][214] در روزها و ماه های بعد از انفجار، افراد بیشتری بر اثر جراحات جان باختند. به دلیل حضور کارگران خارجی بدون مدرک، و تعدادی پرسنل نظامی در حال حمل و نقل، اختلافات زیادی در برآورد کل مرگ و میر تا پایان سال 1945 وجود دارد. دامنه ای از 39000 تا 80000 را می توان در مطالعات مختلف یافت.[120] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc386 | بر خلاف تلفات نظامی هیروشیما، فقط 150 سرباز ژاپنی فورا کشته شدند، از جمله سی و شش نفر از هنگ 134 AAA از لشکر 4 AAA.[114] حداقل هشت اسیر جنگی شناخته شده در اثر بمباران جان خود را از دست دادند و احتمالاً 13 نفر از جمله یک اسیر جنگی بریتانیایی، سرجوخه نیروی هوایی سلطنتی رونالد شاو، [215] و هفت اسیر جنگی هلندی [216]. یکی از اسرای جنگی آمریکایی، جو کییومیا، در زمان بمباران در ناکازاکی بود، اما جان سالم به در برد، بنا به گزارش ها، دیوارهای بتنی سلولش از اثرات بمب محافظت شده بود.[217] 24 اسیر جنگی استرالیایی در ناکازاکی بودند که همگی زنده ماندند.[218] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc387 | شعاع تخریب کلی حدود 1 مایل (1.6 کیلومتر) بود و به دنبال آن آتش سوزی در بخش شمالی شهر تا 2 مایل (3.2 کیلومتر) جنوب بمب بود.[141][221] حدود 58 درصد از کارخانه اسلحه سازی میتسوبیشی و حدود 78 درصد از کارخانه فولاد میتسوبیشی آسیب دیده است. کارخانه میتسوبیشی الکتریک تنها 10 درصد آسیب ساختاری دیده است زیرا در مرز منطقه تخریب اصلی قرار داشت. آرسنال ناکازاکی در این انفجار ویران شد.[222] اگرچه بسیاری از آتش سوزی ها نیز پس از بمباران سوختند، برخلاف هیروشیما که در آن تراکم سوخت کافی وجود داشت، هیچ طوفانی در ناکازاکی ایجاد نشد زیرا مناطق آسیب دیده سوخت کافی برای تولید این پدیده را فراهم نمی کردند. در عوض، باد محیط در آن زمان، آتش را در امتداد دره گسترش داد.[223] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc388 | همانطور که در هیروشیما، بمباران به شدت امکانات پزشکی شهر را جابجا کرد. یک بیمارستان موقت در مدرسه ابتدایی شینکوزن تأسیس شد که به عنوان مرکز اصلی پزشکی عمل می کرد. قطارها همچنان در حال حرکت بودند و بسیاری از قربانیان را به بیمارستان های شهرهای اطراف منتقل کردند. یک تیم پزشکی از یک بیمارستان نیروی دریایی در عصر به شهر رسیدند و گروه های آتش نشانی از شهرهای همجوار در اطفای حریق کمک کردند.[224] تاکاشی ناگای یک پزشک بود که در بخش رادیولوژی بیمارستان کالج پزشکی ناکازاکی کار می کرد. او جراحتی جدی دریافت کرد که شریان گیجگاهی راستش را قطع کرد، اما در درمان قربانیان بمبگذاری به بقیه کادر پزشکی بازمانده پیوست.[225] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc389 | گرووز انتظار داشت که بمب اتمی دیگری را در 19 اوت آماده استفاده کند، با سه بمب دیگر در سپتامبر و سه بمب دیگر در اکتبر.[86] در 10 آگوست، او یادداشتی برای مارشال فرستاد که در آن نوشت که بمب بعدی ... باید در اولین هوای مناسب پس از 17 یا 18 اوت برای تحویل آماده شود. مارشال این یادداشت را با این نظر دست نویس تأیید کرد: این یادداشت بدون مجوز صریح رئیس جمهور نباید در ژاپن منتشر شود، چیزی که ترومن در آن روز درخواست کرده بود. این امر دستور قبلی را تغییر داد که شهرهای مورد نظر باید با بمب اتمی در صورت آماده بودن مورد حمله قرار گیرند.[226] قبلاً در وزارت جنگ در مورد حفاظت از بمبهایی که برای عملیات سقوط تولید میشد، بحث میشد، و مارشال به استیمسون پیشنهاد کرد که شهرهای باقیمانده در لیست هدف از حمله با بمبهای اتمی در امان بمانند.[227] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc390 | دو گردهمایی مرد چاق دیگر آماده شد، و قرار شد فیلد کرتلند را به مقصد تینیان در 11 و 14 آگوست ترک کنند، [228] و لمی به تیبتس دستور داد که برای جمع آوری آنها به آلبوکرکی، نیومکزیکو بازگردد.[229] در لوس آلاموس، تکنسینها 24 ساعت مستقیم کار کردند تا یک هسته پلوتونیومی دیگر را بسازند.[230] اگرچه ریختهگری میشد، اما هنوز نیاز به پرس و پوشش داشت، که تا 16 اوت طول میکشید.[231] بنابراین، میتوانست در 19 آگوست برای استفاده آماده باشد. گرووز که نمیتوانست به مارشال برسد، به اختیار خود در 13 اوت دستور داد که هسته نباید حمل شود.[226] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc391 | تا 9 اوت، شورای جنگ ژاپن همچنان بر چهار شرط خود برای تسلیم پافشاری می کرد. کابینه کامل در ساعت 14:30 روز 9 اوت تشکیل جلسه داد و بیشتر روز را به بحث در مورد تسلیم گذراند. آنامی پذیرفت که پیروزی بعید است، اما با این وجود به نفع ادامه جنگ استدلال کرد. جلسه در ساعت 17:30 بدون هیچ تصمیمی به پایان رسید. سوزوکی برای گزارش نتیجه جلسه به کاخ رفت و در آنجا با کویچی کیدو، لرد حافظ مهر مخفی ژاپن ملاقات کرد. کیدو به او اطلاع داد که امپراطور با برگزاری یک کنفرانس امپراتوری موافقت کرده است و نشانه محکمی مبنی بر اینکه امپراتور با تسلیم شدن به شرط حفظ کوکوتای موافقت خواهد کرد. دومین جلسه هیئت دولت ساعت 18 برگزار شد. تنها چهار وزیر از مواضع انامی مبنی بر پایبندی به چهار شرط حمایت کردند، اما از آنجایی که تصمیمات کابینه باید به اتفاق آرا می بود، قبل از پایان آن در ساعت 22:00 تصمیمی اتخاذ نشد.[232] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc392 | برگزاری کنفرانس امپراتوری مستلزم امضای نخست وزیر و دو روسای خدمات بود، اما هیساتسونه ساکومیزو، دبیر ارشد کابینه، قبلاً از تویودا و ژنرال یوشیجیرو اومزو امضا گرفته بود و او از قول خود مبنی بر اطلاع دادن به آنها در صورت برگزاری جلسه سرپیچی کرد. برگزار شود. جلسه از ساعت 23:50 آغاز شد. تا ساعت 02:00 هیچ اتفاق نظری حاصل نشده بود، اما امپراتور تصمیم ترسناک خود را صادر کرد،[233] و به وزیر امور خارجه، شیگنوری توگو، اجازه داد تا به متفقین اطلاع دهد که ژاپن شرایط آنها را به یک شرط می پذیرد، که این اعلامیه نمی کند. شامل هر خواسته ای است که به اختیارات اعلیحضرت به عنوان یک حاکم مقتدر لطمه می زند.»[234] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc393 | در 12 اوت، امپراتور خانواده امپراتوری را از تصمیم خود برای تسلیم مطلع کرد. یکی از عموهایش، شاهزاده آساکا، سپس پرسید که اگر کوکوتای حفظ نشود، آیا جنگ ادامه خواهد یافت؟ هیروهیتو به سادگی پاسخ داد، البته. [235] از آنجایی که به نظر می رسید شرایط متفقین اصل حفظ تاج و تخت را دست نخورده باقی می گذارد، هیروهیتو در 14 آگوست اعلامیه تسلیم شدن خود را ضبط کرد که روز بعد علیرغم مدت کوتاهی برای ملت ژاپن پخش شد. شورش نظامیان مخالف تسلیم.[236] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc394 | هیروهیتو در بیانیه خود به بمباران اتمی اشاره کرد و به صراحت از شوروی به عنوان عاملی برای تسلیم یاد نکرد: | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc395 | علیرغم بهترین کارهایی که همه انجام داده اند - جنگ شجاعانه نیروهای نظامی و دریایی، همت و پشتکار خدمتگزاران کشور ما و خدمات فداکار یکصد میلیون نفر ما، وضعیت جنگ لزوماً توسعه نیافته است. به نفع ژاپن است، در حالی که روندهای عمومی جهان همه بر خلاف علاقه او بوده است. علاوه بر این، دشمن اکنون دارای یک سلاح جدید و وحشتناک است که می تواند بسیاری از زندگی های بی گناه را از بین ببرد و خسارات غیرقابل محاسبه ای وارد کند. اگر ما به مبارزه ادامه دهیم، نه تنها منجر به فروپاشی و نابودی نهایی ملت ژاپن خواهد شد، بلکه به انقراض کامل تمدن بشری نیز منجر خواهد شد. | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc396 | در این صورت، چگونه میتوانیم میلیونها رعیت خود را نجات دهیم، یا خود را در برابر ارواح مقدس اجداد امپراتوری خود تاوان دهیم؟ به همین دلیل است که دستور به پذیرش مفاد اعلامیه مشترک قوا را داده ایم.[237] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc397 | با این حال، او در «نوشته به سربازان و ملوانان» که در 17 اوت تحویل داده شد، بر تأثیر تهاجم شوروی بر تصمیم خود برای تسلیم تأکید کرد.[238] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc398 | در 10 آگوست 1945، یک روز پس از بمباران ناکازاکی، یوسوکه یاماهاتا، خبرنگار هیگاشی و هنرمند یامادا با دستور ضبط ویرانی برای حداکثر اهداف تبلیغاتی وارد شهر شدند، یاماهاتا تعداد زیادی عکس گرفت و در 21 آگوست ظاهر شدند. در Mainichi Shimbun، یک روزنامه محبوب ژاپنی.[239] ویلفرد بورشت اولین روزنامه نگار غربی بود که پس از بمباران از هیروشیما دیدن کرد و به تنهایی با قطار از توکیو در 2 سپتامبر وارد شد. ارسال کد مورس او، طاعون اتمی توسط روزنامه دیلی اکسپرس در لندن در 5 سپتامبر 1945 چاپ شد. و اولین گزارش عمومی بود که به اثرات تشعشعات و ریزش هسته ای اشاره کرد.[240] گزارشهای او در میان ارتش ایالات متحده، که بورشت را به تحت سیطره تبلیغات ژاپنیها متهم میکردند، محبوبیت نداشت و یک داستان حمایتی ارائه شده توسط جورج ولر از شیکاگو دیلی نیوز را سرکوب کرد. لارنس گزارشهای مربوط به بیماری تشعشع را به عنوان تلاشهای ژاپنی برای تضعیف روحیه آمریکاییها رد کرد، و گزارش خود را که یک هفته قبل منتشر شد نادیده گرفت.[241] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
doc399 | ستوان دانیل مک گاورن، یکی از اعضای سازمان تحقیقات بمباران استراتژیک ایالات متحده، از یک گروه فیلمبرداری برای مستندسازی اثرات بمب گذاری ها در اوایل سال 1946 استفاده کرد. گروه فیلمبرداری 90000 فوت (27000 متر) فیلم را فیلمبرداری کردند که نتیجه آن یک مستند سه ساعته با عنوان The اثرات بمب اتمی علیه هیروشیما و ناکازاکی. این مستند شامل تصاویری از بیمارستان ها بود که اثرات انسانی بمب را نشان می داد. ساختمانها و اتومبیلهای سوخته و ردیفهایی از جمجمهها و استخوانها را روی زمین نشان میداد. برای 22 سال آینده محرمانه طبقه بندی شد.[242][243] | بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی |
Subsets and Splits
No community queries yet
The top public SQL queries from the community will appear here once available.