_id
stringlengths 4
10
| text
stringlengths 0
5.28k
| title
stringlengths 0
104
|
---|---|---|
doc100 | سرمایه داری آنگلوساکسون به شکلی از سرمایه داری که در کشورهای انگلیسی زبان غالب است و با اقتصاد ایالات متحده مشخص می شود، اشاره دارد. این با مدل های اروپایی سرمایه داری مانند مدل بازار اجتماعی قاره ای و مدل نوردیک در تضاد است. سرمایه داری آنگلوساکسون به یک رژیم سیاست اقتصادی کلان و ساختار بازار سرمایه مشترک در اقتصادهای آنگلوفون اشاره دارد. از جمله این ویژگیها، نرخهای پایین مالیات، بازارهای مالی بازتر، حمایتهای کمتر از بازار کار، و دولت رفاه کمتر سخاوتمندانهتر که از طرحهای چانهزنی جمعی در مدلهای سرمایهداری قارهای و اروپای شمالی دوری میکند، است. | اقتصاد بازار |
doc101 | مدل سرمایهداری آسیای شرقی نقش مهمی برای سرمایهگذاری دولتی دارد و در برخی موارد شامل شرکتهای دولتی میشود. دولت نقش فعالی در پیشبرد توسعه اقتصادی از طریق یارانه ها، تسهیل قهرمانان ملی و یک مدل رشد مبتنی بر صادرات دارد. عملکرد واقعی این مدل در کشور متفاوت است. این نامگذاری برای اقتصادهای سنگاپور، ژاپن، تایوان، کره جنوبی و جمهوری خلق چین اعمال شده است. | اقتصاد بازار |
doc102 | یک مفهوم مرتبط در علوم سیاسی، دولت تکوینی است. | اقتصاد بازار |
doc103 | این مدل توسط آلفرد مولر-آرماک و لودویگ ارهارد پس از جنگ جهانی دوم در آلمان غربی پیاده سازی شد. مدل اقتصاد بازار اجتماعی (که گاهی اوقات سرمایه داری راین نامیده می شود) مبتنی بر ایده تحقق منافع اقتصاد بازار آزاد، به ویژه عملکرد اقتصادی و عرضه بالای کالاها و در عین حال اجتناب از معایب مانند شکست بازار، رقابت مخرب، تمرکز قدرت اقتصادی و اثرات مضر اجتماعی فرآیندهای بازار. هدف اقتصاد بازار اجتماعی تحقق بیشترین رفاه همراه با بهترین امنیت اجتماعی ممکن است. یک تفاوت با اقتصاد بازار آزاد این است که دولت منفعل نیست، بلکه اقدامات نظارتی فعال انجام می دهد.[10] اهداف سیاست اجتماعی شامل سیاستهای اشتغال، مسکن و آموزش و همچنین ایجاد توازن با انگیزه اجتماعی-سیاسی در توزیع رشد درآمد است. ویژگی های اقتصادهای بازار اجتماعی یک سیاست رقابتی قوی و یک سیاست پولی انقباضی است. پس زمینه فلسفی نئولیبرالیسم یا اردولیبرالیسم است[11] | اقتصاد بازار |
doc104 | سوسیالیسم بازار به انواع مختلفی از سیستم های اقتصادی اشاره دارد که در آن ابزار تولید و نهادهای اقتصادی مسلط یا در مالکیت عمومی یا مشارکتی هستند اما بر اساس قوانین عرضه و تقاضا عمل می کنند. این نوع اقتصاد بازار ریشه در اقتصاد کلاسیک و آثار آدام اسمیت، سوسیالیستهای ریکاردی و فیلسوفان متقابل دارد.[12] | اقتصاد بازار |
doc105 | وجه تمایز بین سوسیالیسم غیربازاری و سوسیالیسم بازار، وجود بازار برای عوامل تولید و معیارهای سودآوری برای بنگاه ها است. سود حاصل از شرکتهای دولتی میتواند بهطور متفاوتی برای سرمایهگذاری مجدد در تولید بیشتر، برای تامین مالی مستقیم دولت و خدمات اجتماعی، یا توزیع عمومی از طریق سود سهام اجتماعی یا سیستم درآمد پایه مورد استفاده قرار گیرد.[13] | اقتصاد بازار |
doc106 | در دهه 1930، اسکار لانگ و آبا لرنر، اقتصاددانان، مدلی از سوسیالیسم را توسعه دادند که بر این باور بود که یک نهاد عمومی (موسوم به «هیئت برنامه ریزی مرکزی») می تواند قیمت ها را از طریق روش آزمون و خطا تعیین کند تا زمانی که با هزینه نهایی تولید برابری کند. به منظور دستیابی به رقابت کامل و بهینه پارتو. در این مدل از سوسیالیسم، بنگاهها دولتی بوده و توسط کارکنانشان مدیریت میشوند و سود آن در میان مردم به صورت سود اجتماعی پرداخت میشود. این مدل به عنوان «سوسیالیسم بازار» شناخته شد زیرا شامل استفاده از پول، سیستم قیمت و شبیه سازی بازارهای سرمایه بود. که همه آنها در سنت سوسیالیسم غیربازاری غایب بودند. | اقتصاد بازار |
doc107 | یک مدل معاصرتر از سوسیالیسم بازار مدلی است که توسط اقتصاددان آمریکایی جان رومر ارائه شده است که از آن به عنوان دموکراسی اقتصادی یاد می شود. در این مدل، مالکیت اجتماعی از طریق مالکیت عمومی سهام در اقتصاد بازار به دست میآید. یک دفتر مالکیت عمومی (BPO) دارای سهام کنترلی در شرکت های سهامی عام خواهد بود، به طوری که سود تولید شده برای تامین مالی عمومی و تامین درآمد پایه استفاده می شود. | اقتصاد بازار |
doc108 | سوسیالیستهای لیبرتارین و آنارشیستهای چپ اغلب شکلی از سوسیالیسم بازار را ترویج میکنند که در آن شرکتها بهطور مشترک توسط نیروی کارشان مالکیت و مدیریت میشوند تا سود مستقیماً به صاحبان کارمند پاداش دهد. این شرکتهای تعاونی با یکدیگر رقابت خواهند کرد، به همان شیوهای که شرکتهای خصوصی در بازار سرمایهداری با یکدیگر رقابت میکنند. اولین شرح و بسط عمده این نوع سوسیالیسم بازار توسط پیر جوزف پرودون انجام شد و «متقابل گرایی» نام گرفت. | اقتصاد بازار |
doc109 | سوسیالیسم بازار خودگردان در یوگسلاوی توسط اقتصاددانان برانکو هوروات و یاروسلاو وانک ترویج شد. در مدل سوسیالیسم خود مدیریتی، شرکتها مستقیماً در مالکیت کارکنان خود قرار میگیرند و هیئت مدیره توسط کارکنان انتخاب میشوند. این شرکتهای تعاونی هم در بازار برای کالاهای سرمایهای و هم برای فروش کالاهای مصرفی با یکدیگر رقابت میکنند. | اقتصاد بازار |
doc110 | به دنبال اصلاحات سال 1978، جمهوری خلق چین آنچه را «اقتصاد بازار سوسیالیستی» می نامد، توسعه داد، که در آن بیشتر اقتصاد تحت مالکیت دولت است، با شرکت های دولتی که به عنوان شرکت های سهامی سازماندهی شده اند و آژانس های دولتی مختلف دارای سهام کنترل کننده هستند. یک سیستم سهامدار قیمت ها توسط یک سیستم عمدتاً قیمت آزاد تعیین می شود و شرکت های دولتی تحت مدیریت خرد توسط یک سازمان برنامه ریزی دولتی قرار نمی گیرند. سیستم مشابهی به نام اقتصاد بازار سوسیالیستی در ویتنام به دنبال اصلاحات Đổi Mới در سال 1986 پدیدار شد. این سیستم اغلب به عنوان سرمایه داری دولتی به جای سوسیالیسم بازار شناخته می شود زیرا درجه معنی داری از خود مدیریتی کارکنان در شرکت ها وجود ندارد. زیرا شرکتهای دولتی سود خود را به جای توزیع آن بین نیروی کار یا دولت حفظ میکنند و بسیاری از آنها بهعنوان شرکتهای خصوصی عمل میکنند. سودها نه سود سهام اجتماعی را تأمین می کند تا به نفع مردم باشد و نه به کارکنان آنها تعلق می گیرد. | اقتصاد بازار |
doc111 | در جمهوری خلق چین، این مدل اقتصادی به عنوان مرحله مقدماتی سوسیالیسم برای توضیح تسلط شیوه های مدیریت سرمایه داری و اشکال سازماندهی شرکت در بخش دولتی و غیردولتی ارائه می شود. | اقتصاد بازار |
doc112 | جوزف استیگلیتز، اقتصاددان، استدلال میکند که بازارها از ناکارآمدی اطلاعاتی رنج میبرند و کارایی مفروض بازارها از مفروضات نادرست اقتصاد رفاه نئوکلاسیک، بهویژه فرض اطلاعات کامل و بیهزینه، و مشکلات انگیزشی مرتبط ناشی میشود. اقتصاد نئوکلاسیک تعادل ایستا را فرض میکند، و بازارهای کارآمد مستلزم این هستند که هیچ گونه تحدب وجود نداشته باشد، حتی اگر غیرمحدبها در اقتصادهای مدرن فراگیر باشند. نقد استیگلیتز هم برای مدلهای موجود سرمایهداری و هم برای مدلهای فرضی سوسیالیسم بازار اعمال میشود. با این حال، استیگلیتز از جایگزینی بازارها حمایت نمی کند، اما بیان می کند که نقش مهمی برای مداخله دولت برای افزایش کارایی بازارها و رسیدگی به شکست های فراگیر بازار که در اقتصادهای معاصر وجود دارد، وجود دارد.[14] یک اقتصاد بازار منصفانه در واقع یک مدل حرکتی Martingale یا Brownian است و برای یک رقیب شرکت کننده در چنین مدلی بیش از 50٪ شانس موفقیت در هر لحظه وجود ندارد. با توجه به ماهیت فراکتال هر بازار منصفانه و مشارکت در بازار مشمول قانون رقابت که سرمایه گذاری مجدد بخش فزاینده ای از سود را تحمیل می کند، میانگین شانس آماری ورشکستگی در نیمه عمر هر شرکت کننده نیز 50 درصد است [15] و 100٪ آیا یک نمونه بی نهایت از زمان در نظر گرفته می شود. | اقتصاد بازار |
doc113 | رابین هانل و مایکل آلبرت ادعا میکنند که «بازارها ذاتاً شکاف طبقاتی ایجاد میکنند». شکاف طبقاتی ایجاد می شد. | اقتصاد بازار |
doc114 | بدون در نظر گرفتن این بحث، بدیهی است که در یک سیستم بازار با توزیع نابرابر کار توانمندساز، مانند دموکراسی اقتصادی، برخی از کارگران بیش از دیگران قادر خواهند بود از منافع اقتصادی بهره ببرند. به عنوان مثال، اگر یک کارگر اتومبیل طراحی کند و دیگری آنها را بسازد، طراح بیشتر از سازنده از مهارت های شناختی خود استفاده می کند. در بلندمدت، طراح نسبت به سازنده در کار مفهومی ماهرتر خواهد شد و به اولی قدرت چانه زنی بیشتری در یک شرکت بر سر توزیع درآمد می دهد. یک کارگر مفهومی که از درآمد خود راضی نیست، می تواند تهدید کند که در شرکتی کار خواهد کرد که حقوق بیشتری به او خواهد داد. این اثر یک تقسیم طبقاتی بین کارگران مفهومی و یدی، و در نهایت مدیران و کارگران، و یک بازار کار واقعی برای کارگران مفهومی است.[16] | اقتصاد بازار |
doc115 | دیوید مکنالی استدلال میکند که منطق بازار ذاتاً نتایج ناعادلانهای ایجاد میکند و به مبادلات نابرابر میانجامد، و استدلال میکند که قصد اخلاقی و فلسفه اخلاقی آدام اسمیت مبنی بر مبادله برابر با عملکرد بازارهای آزاد که او مدافع آن بود، تضعیف شد. توسعه اقتصاد بازار مستلزم اجبار، استثمار و خشونت بود که فلسفه اخلاقی آدام اسمیت نمی توانست آن را تحمل کند. مکنالی همچنین از سوسیالیستهای بازار انتقاد میکند که معتقد به امکان بازارهای «عادلانه» مبتنی بر مبادلات برابر هستند که با پاکسازی عناصر «انگلی» از اقتصاد بازار، مانند مالکیت خصوصی ابزار تولید، به دست میآیند. مک نالی استدلال می کند که سوسیالیسم بازار زمانی که سوسیالیسم به عنوان پایان کار مبتنی بر دستمزد تعریف می شود، بسیار بد است.[17] | اقتصاد بازار |
doc116 | پل تاپان زی که رسماً به نام ماریو کومو فرماندار سابق نیویورک، پل فرماندار سابق ماریو کومو نامگذاری شده است، یک پل کابلی دوقلو است که برای جایگزینی پل اصلی تاپان زی بر روی رودخانه هادسون نیویورک ساخته شده است. دهانههای دوقلوی جدید در شمال و تقریباً موازی پل موجود تاپان زی قرار خواهند گرفت و از رودخانه هادسون در جهت موازی شرقی-غربی عبور میکنند. | پل تاپان زی (2017–اکنون) |
doc117 | در پیکربندی نهایی پل جدید، دهانه شمالی ترافیک خودروهای I-87 و I-287 به سمت شمال و غرب را حمل خواهد کرد. همچنین مسیری با کاربری مشترک برای دوچرخه و عابران پیاده خواهد داشت. دهانه جنوبی، ترافیک خودروهای I-87 و I-287 به سمت جنوب و شرق را حمل خواهد کرد. | پل تاپان زی (2017–اکنون) |
doc118 | Tappan Zee Constructors ساخت و ساز را در سال 2013 آغاز کرد. دهانه شمالی به طور رسمی در 26 آگوست 2017 به روی ترافیک غرب باز شد. همچنین در 6 اکتبر 2017 به روی ترافیک شرق باز شد. سازندگان Tappan Zee سپس شروع به تخریب پل قدیمی کردند. با تکمیل آن، ترافیک شرق به سمت جنوب تغییر خواهد کرد. انتظار می رود هر دو دهانه تا 15 ژوئن 2018 به بهره برداری برسد. | پل تاپان زی (2017–اکنون) |
doc119 | پل اصلی تاپان زی یک پل کنسولی بود که طی سال های 1952-1955 ساخته شد. این پل 3 مایل (4.8 کیلومتر) طول داشت و در دومین نقطه عریض خود بر روی هادسون قرار داشت. گذرگاه رودخانه Tappan Zee توسط مهاجران هلندی قرن هفدهم نامگذاری شد. پل تاپان زی، همراه با پل کوچکتر کوه خرس، تنها گذرگاه های هادسون بین شهرستان های وستچستر و راکلند هستند که هر دو بخشی از حومه شمالی پرجمعیت شهر نیویورک هستند. | پل تاپان زی (2017–اکنون) |
doc120 | این ساختار رو به وخامت به طور متوسط روزانه 138000 وسیله نقلیه حمل می کند که به طور قابل توجهی بیشتر از ظرفیت طراحی شده آن ترافیک است. در طول دهه اول خود، این پل روزانه کمتر از 40000 وسیله نقلیه را حمل می کرد. بخشی از توجیه جایگزینی پل ناشی از ساخت آن بلافاصله پس از جنگ کره با بودجه کم تنها 81 میلیون دلار بود. برخلاف پلهای بزرگ دیگر در کلانشهر نیویورک، پل تاپان زی تنها 50 سال طراحی شد.[4] پل جدید قرار است حداقل 100 سال دوام بیاورد.[5] | پل تاپان زی (2017–اکنون) |
doc121 | فروریختن پل I-35W مینهسوتا رودخانه میسیسیپی در سال 2007 نگرانیهایی را در مورد یکپارچگی ساختاری پل تاپان زی برانگیخت.[6] این نگرانیها، همراه با ظرفیت مازاد ترافیک و افزایش هزینههای تعمیر و نگهداری، بحثهای جدی در مورد جایگزینی تاپان زی با یک تونل یا یک پل جدید را تشدید کرد.[7][8] شش گزینه شناسایی و برای مطالعه پروژه و بررسی محیطی ارائه شد.[9] | پل تاپان زی (2017–اکنون) |
doc122 | اداره بزرگراه فدرال گزارشی را در اکتبر 2011 منتشر کرد که جایگزین Tappan Zee را به عنوان یک پل دوقلو دو دهانه تعیین کرد. پل جدید اکنون در چند متری شمال پل موجود در دست ساخت است و به مسیرهای بزرگراه موجود در ایالت نیویورک (I-87/I-287) در هر دو سواحل رودخانه متصل خواهد شد.[10] ساخت و ساز طبق برنامه در اکتبر 2013 آغاز شد، [11][12] با هدف تکمیل برای سال 2017.[13] پس از مدتی تأخیر، در حال حاضر انتظار میرود این پروژه تا 15 ژوئن 2018، [14] با هزینه 3.98 میلیارد دلار تکمیل شود.[15] | پل تاپان زی (2017–اکنون) |
doc123 | در ابتدا، برخی از رانندگان فکر میکردند که عوارض پل میتواند بیش از دو برابر شود (به 12 تا 15 دلار برای اتومبیلها، فقط به شرق)، که به گذرگاههای رودخانه هادسون شهر نیویورک میرسد.[5] با این حال، ایالت قانونی را به تصویب رساند که عوارض پل را تا سال 2020 در 5 دلار در سال 2016 مسدود کرد.[16] | پل تاپان زی (2017–اکنون) |
doc124 | پل جدید تاپان زی شامل چهار خط خودرو در هر دهانه، در مجموع هشت خط، و همچنین یک مسیر دوچرخه و عابر پیاده با کاربری مشترک است. مانند سلف خود، پل جدید تاپان زی قرار است توسط اداره ترووی ایالت نیویورک اداره شود. این مقام حامی پروژه، همراه با وزارت حمل و نقل ایالتی است.[10] | پل تاپان زی (2017–اکنون) |
doc125 | شورای حمل و نقل متروپولیتن نیویورک پل تاپان زی را به فهرست پروژه های واجد شرایط برای بودجه فدرال در آگوست 2012 اضافه کرد.[17] وزارت حمل و نقل ایالات متحده این طرح را در 25 سپتامبر 2012 تصویب کرد. روند تصویب بر خلاف روند سنتی چند ساله کمتر از 10 ماه طول کشید زیرا در یک مسیر سریع برای تصویب توسط دولت اوباما قرار گرفت. [18] در 17 دسامبر 2012، مقامات ایالتی نیویورک پیشنهاد خود را برای افزایش 45 درصدی عوارض ایالت Thruway برای کامیون ها کنار گذاشتند، در حالی که پروژه 3.14 میلیارد دلاری برای جایگزینی پل را پیش بردند.[19] | پل تاپان زی (2017–اکنون) |
doc126 | پل جدید Tappan Zee توسط Tappan Zee Constructors ساخته شده است، یک شرکت طراحی ساخت LLC متشکل از Fluor Corporation، American Bridge، Granite Construction Northeast و Traylor Bros. در یک زمان.[20] تا پایان سال 2013، جنرال الکتریک چهار فصل لایروبی را برای حذف آلاینده ها از کف رودخانه به پایان رساند. تقریباً 70 درصد از رسوبات مورد نظر برای لایروبی حذف شدند (در مجموع بیش از 1,900,000 یارد مکعب (1,500,000 m3) رسوب).[21] | پل تاپان زی (2017–اکنون) |
doc127 | جدول زمانی پروژه در ابتدا نشان داد که پل قدیمی در سال 2016 بسته می شود و تخریب پل قدیمی در فوریه 2017 آغاز می شود، [22] با این حال، این جدول زمانی از آن زمان اصلاح شده است. اولین دهانه پل در 26 آگوست 2017 به روی ترافیک غرب باز شد، [3] و انتظار میرود این پروژه تا 15 ژوئن 2018 تکمیل شود.[14] | پل تاپان زی (2017–اکنون) |
doc128 | پس از تکمیل، پل جدید تاپان زی یکی از عریضترین پلهای کابلی در جهان خواهد بود که دارای عرض ترکیبی در هر دو عرشه 183 فوت (56 متر) است.[2] دهانه های جدید برابر با عرض پل لئونارد زکیم با دهانه نسبتا کوتاه و کابلی در مرکز شهر بوستون خواهد بود.[23] سومین پل بسفر ترکیه که در سال 2016 تکمیل شد، دارای یک عرشه به عرض حدود 192 فوت (59 متر) است. پل جدید تاپان زی نیز یکی از طولانیترین دهانههای کابلی در کشور خواهد بود.[2] | پل تاپان زی (2017–اکنون) |
doc129 | در 19 جولای 2016، جرثقیل مورد استفاده برای ساخت پل بر روی پل قدیمی موجود فرو ریخت. پنج نفر از جمله سه راننده و دو کارگر پل مجروح شدند. هیچ کس کشته یا بشدت زخمی نشد.[24][25] | پل تاپان زی (2017–اکنون) |
doc130 | دهانه جدید به شمال/غرب در 26 اوت 2017 افتتاح شد.[3][26] ترافیک جنوب به شرق تا 6 اکتبر 2017 در دهانه موجود باقی ماند، زمانی که به دهانه جدید به سمت شمال/غرب منتقل شد تا امکان تکمیل دهانه جدید به سمت جنوب/به شرق فراهم شود.[27] | پل تاپان زی (2017–اکنون) |
doc131 | در غرب تاپان زی، 680000 نفر ساکن شهرستانهای راکلند و اورنج در حال حاضر حملونقل انبوه بسیار محدودی به شهر نیویورک از طریق خط بندر جرویس در NJ Transit و خدمات راهآهن رفتوآمد دره Pascack Valley یا اتوبوسهای Coach USA's Rockland Coaches دارند. طرح پل صرفاً به عنوان یک هدف شامل تأمین گذرگاهی است که مانع از خدمات حمل و نقل ترانس هادسون در آینده نشود.[10] | پل تاپان زی (2017–اکنون) |
doc132 | سیستم حمل و نقل سریع اتوبوس پیشنهادی با استفاده از پل جدید به عنوان بسیار گران قیمت کنار گذاشته شد. با این حال، پل از نظر ساختاری برای توسعه با BRT و/یا راه آهن رفت و آمد در تاریخ بعدی ساخته شد. ایستگاه تاری تاون موجود در خط هادسون مترو-نورث در فاصله 2000 فوتی (610 متری) از فرود شرقی پل جدید قرار دارد. در سال 2011، ایالت تخمین زد که یک اتصال اتوبوس به ایستگاه حدود 151 میلیون دلار هزینه دارد که حدود 3 درصد از هزینه پیش بینی شده پل است.[28] در پاسخ به نگرانی های گسترده در مورد فقدان سرویس حمل و نقل عمومی جدید، برنامه ریزان پل تنها با ساخت یک خط اختصاصی اتوبوس سریع السیر در هر جهت برای استفاده در ساعات شلوغی موافقت کردند.[29] | پل تاپان زی (2017–اکنون) |
doc133 | در طول ساخت و ساز، وب سایت پروژه به این گذرگاه به عنوان پل جدید نیویورک اشاره کرد.[30] با این حال، منابع دیگر به این گذرگاه به عنوان پل جدید تاپان زی اشاره کردند.[31][32] | پل تاپان زی (2017–اکنون) |
doc134 | فرماندار اندرو کومو در تصویب قانونی برای نامگذاری پل به نام پدرش، فرماندار سابق ماریو کومو، در 29 ژوئن 2017 موفق بود.[33] این با انتقاد شدید روبرو شد زیرا نظرسنجی Reclaim New York Initiative از ساکنان شهرستان راکلند و وستچستر نشان داد که تنها 14.7٪ از پاسخ دهندگان از نام جدید حمایت می کنند.[34] بسیاری به زمان رأی گیری مجلس قانونگذاری ایالت نیویورک در آخرین جلسه قبل از پایان دوره تابستانی و آخرین فرصت برای تصویب بودجه ایالتی اشاره کرده اند.[35] از تاریخ 29 نوامبر 2017، بیش از 100000 نفر طوماری را امضا کرده اند که Change.org نام دارد به نام پل کومو را به نام اصلی آن برگردانید: تاپان زی. این پل تاریخچه ماست.[36][37] | پل تاپان زی (2017–اکنون) |
doc135 | در 6 دسامبر 2017، نماینده مجلس ایالتی کوین برن، یک جمهوری خواه اهل ماوپاک در شهرستان پاتنم، اعلام کرد که قانونی را برای برگرداندن نام پل به پل مالکوم ویلسون تاپان زی، پس از فرماندار سابق مالکوم ویلسون، معرفی خواهد کرد.[38] پل قدیمی تاپان زی از سال 1994 تا ژوئن 2017 به نام ویلسون نامگذاری شده بود.[39] | پل تاپان زی (2017–اکنون) |
doc136 | Can't Help Falling in Love یک تصنیف پاپ است که در اصل توسط الویس پریسلی خواننده آمریکایی ضبط شده و توسط گلدیس موزیک، شرکت انتشاراتی پریسلی منتشر شده است. این توسط هوگو پرتی، لوئیجی آفریدگار و جورج دیوید وایس نوشته شده است.[2] این ملودی بر اساس Plaisir d'amour، [4] یک رمان عاشقانه محبوب ژان پل ژید مارتینی (1784) است. این آهنگ در فیلم 1961 پریسلی، آبی هاوایی، نمایش داده شد. در طول چهار دهه بعد، توسط هنرمندان متعدد دیگری از جمله Tom Smothers، گروه پاپ سوئدی A-Teens، و گروه رگی بریتانیا UB40، که نسخه 1993 آن در جدول های ایالات متحده و بریتانیا در صدر قرار گرفت، ضبط شد. | نمی توان از عاشق شدن جلوگیری کرد |
doc137 | نسخه الویس پریسلی از این آهنگ در سال 1962 در صدر جدول های بریتانیا قرار گرفت. این آهنگ توسط RIAA برای فروش بیش از یک میلیون نسخه در ایالات متحده گواهی پلاتینیوم را دریافت کرد. در ایالات متحده، این آهنگ در رتبه 2 در بیلبورد هات 100 ایالات متحده پس از جوی دی و پیچ نعناع فلفلی [5] از استارلیترها به اوج رسید و به مدت شش هفته به رتبه 1 جدول بزرگسالان معاصر رسید.[6] [7] | نمی توان از عاشق شدن جلوگیری کرد |
doc138 | در طول اجرای زنده اواخر دهه 1960 و 1970 پریسلی، این آهنگ به عنوان آخرین نمایش اجرا شد. مهمتر از همه، این آهنگ همچنین در بخش زنده برنامه ویژه تلویزیونی NBC او در سال 1968، و به عنوان نزدیکتر برای پخش تلویزیونی جهانی او در سال 1973، Aloha از هاوایی خوانده شد. نسخه ای با تنظیم سریع تر، شماره پایانی در آخرین ویژه تلویزیونی پریسلی، الویس در کنسرت بود. Can't Help Falling in Love همچنین آخرین آهنگی بود که او در کنسرت خود در ایندیاناپولیس در میدان مارکت آرنا در 26 ژوئن 1977 به صورت زنده اجرا کرد.[8] | نمی توان از عاشق شدن جلوگیری کرد |
doc139 | در سال 2015، این آهنگ در آلبوم If I Can Dream به مناسبت هشتادمین سالگرد تولد پریسلی قرار گرفت. این نسخه از صداهای ضبط شده بایگانی پریسلی و خوانندگانش استفاده می کند که توسط ارکستر فیلارمونیک سلطنتی انجام شده است. | نمی توان از عاشق شدن جلوگیری کرد |
doc140 | 7 اینچی تک | نمی توان از عاشق شدن جلوگیری کرد |
doc141 | در سال 1993، گروه رگی بریتانیا UB40 این آهنگ را به عنوان اولین تک آهنگ از آلبوم خود در سال 1993 Promises and Lies ضبط کرد. این آهنگ در ماه می 1993 در اکثر کشورهای جهان منتشر شد. در نهایت پس از اولین حضور در رتبه 100، به رتبه 1 در بیلبورد Hot 100 ایالات متحده رسید و به مدت هفت هفته در آنجا ماند. همچنین در بریتانیا، اتریش، هلند، سوئد، استرالیا و نیوزلند شماره 1 بود. | نمی توان از عاشق شدن جلوگیری کرد |
doc142 | این آهنگ در موسیقی متن فیلم Sliver، [9] تریلر Fools Rush In، و قسمتی از Hindsight ظاهر می شود. در ایالات متحده، و در موسیقی متن Sliver، عنوان آهنگ به جای آن چیزی که در آستین ضبط دیده می شد، به عنوان Can't Help Falling in Love ذکر شد. تک نسخه این آهنگ نیز دارای ریتم و ملودی پشتوانه کمی متفاوت است. | نمی توان از عاشق شدن جلوگیری کرد |
doc143 | این آهنگ و گروه همچنین در سال 1997 در فیلم Speed 2: Cruise Control ظاهر شدند. | نمی توان از عاشق شدن جلوگیری کرد |
doc144 | 10 اینچ تک | نمی توان از عاشق شدن جلوگیری کرد |
doc145 | 7 اینچی تک | نمی توان از عاشق شدن جلوگیری کرد |
doc146 | *ارقام فروش تنها بر اساس گواهینامه
ارقام محموله ها فقط بر اساس گواهینامه است | نمی توان از عاشق شدن جلوگیری کرد |
doc147 | این آهنگ اولین تک آهنگ A-Teens از اولین پخش طولانی آنها Pop 'til You Drop!، و همچنین برای موسیقی متن فیلم Lilo & Stitch بود که در ابتدا قرار بود شامل چندین آهنگ پریسلی باشد، A-Teens آن را برای گنجاندن انتخاب کردند. در موسیقی متن این آهنگ بعداً همچنین به عنوان یک آهنگ جایزه در سومین آلبوم استودیویی آنها، New Arrival برای بازار اروپا، ارائه شد. بنابراین این ویدئو در چندین کانال تلویزیونی در معرض دید بسیار زیادی قرار گرفت و گروه A-Teens در نهایت این آهنگ را در آلبوم سوم خود قرار دادند. در نتیجه، این آهنگ دو موزیک ویدیو داشت، یکی برای تبلیغ فیلم دیزنی و دیگری برای آلبوم. همچنین در آلبوم تلفیقی پاپ نوجوانان، Disney Girlz Rock نیز نشان داده شده است. | نمی توان از عاشق شدن جلوگیری کرد |
doc148 | این آهنگ در سوئد به شماره 12، در آرژانتین به شماره 16 و در استرالیا به شماره 41 رسید. | نمی توان از عاشق شدن جلوگیری کرد |
doc149 | این ویدیو توسط گریگوری دارک کارگردانی و در لس آنجلس، کالیفرنیا فیلمبرداری شده است. دو نسخه متفاوت داشت. نسخه دیزنی، همانطور که طرفداران آن را نامگذاری کردند، دارای صحنه هایی از فیلم و همچنین صحنه های جدید A-Teens با لباس های ساحلی است. نسخه A-Teens این ویدئو، A-Teens را در پس زمینه سفید با کلوزآپ ها و رقص های مختلف و صحنه هایی با توله سگ ها و لباس های مختلف نشان می دهد. | نمی توان از عاشق شدن جلوگیری کرد |
doc150 | آهنگ های علامت گذاری شده + آهنگ های A-Teens نیستند. | نمی توان از عاشق شدن جلوگیری کرد |
doc151 | سی دی تک آهنگ اروپایی 2 | نمی توان از عاشق شدن جلوگیری کرد |
doc152 | سی دی ماکسی اروپایی/استرالیایی | نمی توان از عاشق شدن جلوگیری کرد |
doc153 | کریستوفر آلن لوید (زادهٔ ۲۲ اکتبر ۱۹۳۸) [۱] بازیگر، صداپیشه و کمدین آمریکایی است. او بیشتر به خاطر ایفای نقش امت «دک» براون در سه گانه «بازگشت به آینده»، قاضی دووم در فیلم Who Framed Roger Rabbit (1988)، مرلوک جادوگر در فیلم Duck Tales the Movie: Treasure of the Lost Lamp (1990)، عمو شناخته می شود. فستر در خانواده آدامز (1991) و دنباله آن ارزش های خانوادگی آدامز (1993) و گریگوری راسپوتین در آناستازیا (1997). | کریستوفر لوید |
doc154 | لوید دارای یک پروفایل تلویزیونی به همان اندازه برجسته است و دو جایزه Primetime Emmy را برای بازی جیم ایگناتوفسکی در سریال کمدی تاکسی (1978-1983) دریافت کرده است. او سومین جایزه امی را برای حضور مهمان خود در سال 1992 در Road to Avonlea به دست آورد.[2] او همچنین صداپیشگی گستردهای را برای برنامههای انیمیشن انجام داده است که مهمترین آنها صداپیشگی The Hacker در سریال PBS Kids Cyberchase (2002–اکنون) و در نقش The Woodsman در مینی سریال شبکه کارتونی Over The Garden (2015) است. نقش قبلی برای او دو نامزدی جایزه امی روز را به همراه داشت. | کریستوفر لوید |
doc155 | لوید در 22 اکتبر 1938 در استمفورد، کانکتیکات، پسر ساموئل آر. .[1][3] او کوچکترین از چهار دختر و سه پسر است که یکی از آنها، ساموئل لوید، در دهه 1950 و 1960 بازیگر بود.[4] پدربزرگ مادری لوید، لوئیس هنری لافام، یکی از بنیانگذاران شرکت نفت تگزاکو بود، [5] و لوید نیز از نوادگان مسافران Mayflower از جمله جان هاولند است.[6] لوید در نیو کنعان، کانکتیکات بزرگ شد.[4] | کریستوفر لوید |
doc156 | لوید کار خود را با کارآموزی در تئاترهای تابستانی در کوه کیسکو، نیویورک، و هیانیس، ماساچوست آغاز کرد.[7] او در 19 سالگی در کلاس های بازیگری در شهر نیویورک شرکت کرد - برخی از آنها در مدرسه تئاتر محله Playhouse با سنفورد مایزنر [4] - و به یاد آورد که اولین حضور خود را در تئاتر نیویورک در نمایشنامه فرناندو آرابال و آنها دستبند به گل ها می گذارند، انجام داد. ، من جایگزین بودم و این اولین نوع کار من در نیویورک بود. [4] او اولین کار خود را در برادوی در فیلم کوتاه مدت قرمز، سفید و مدوکس (1969) انجام داد و در ادامه نقش های آفرود برادوی را در آن بازی کرد. رویای یک شب نیمه تابستان، کاسپار (فوریه 1973)، [8] فاحشه و شکار، مرغ دریایی (ژانویه 1974)، [9] کسوف کامل (فوریه 1974)، [10] مکبث، در اتاق بوم بوم، شکاف، شرکت رزیدنت حرفه ای، آنچه هر زن می داند، پدر، شاه لیر. شکست قدرت، و در اواسط سال 1972، در یک لایحه دوبل ژان کوکتو، Orphee و The Human Voice، در تئاتر Jean Cocteau در خیابان باند 43 ظاهر شد.[11] | کریستوفر لوید |
doc157 | لوید برای موزیکال Happy End به برادوی بازگشت.[4] او در اقتباس آندری وایدا از تسخیر داستایوفسکی در تئاتر رپرتوری ییل، [12] و در نمایش نخست پلیکان سفید توسط جی برود در P.A.F. خانه بازی در ایستگاه هانتینگتون، نیویورک، در لانگ آیلند.[13] | کریستوفر لوید |
doc158 | در سال 1977، او در مورد آموزش خود در خانه نمایش محله زیر نظر مایسنر گفت: کار من تا آن زمان بسیار ناهموار بود. یک شب خوب و شب دیگر کسل کننده خواهم بود. مایزنر به من آگاهی داد که چگونه در استفاده از بهترین ها ثابت باشم که باید ارائه دهم، اما حدس میزنم هیچکس نمیتواند مهارت یا هر چیز دیگری را به شما بیاموزد که به شما کمک میکند روی صحنه زندگی کنید.»[14] | کریستوفر لوید |
doc159 | اولین نقش او در فیلم به عنوان یک بیمار روانی در فیلم پرواز بر فراز آشیانه فاخته (1975) بود.[15] او بیشتر به خاطر نقشهای «کشاورزی» جیم ایگناتوفسکی، تاکسی هیپی سابق در تاکسی کمدی، شناخته میشود، که برای آن دو جایزه امی پرایم تایم برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در یک سریال کمدی دریافت کرد؛ [16] و مخترع عجیب و غریب امت. دکتر براون در سه گانه بازگشت به آینده که برای آن نامزد دریافت جایزه کیوان شد. در سال 1985 در قسمت آزمایشی سریال Street Hawk ظاهر شد. او در سال 1986 نقش پرفسور بی. Beanes در مجموعه تلویزیونی Amazing Stories. نقش های دیگر عبارتند از Klingon Commander Kruge در Star Trek III: The Search for Spock (1984) (به پیشنهاد بازیگر و دوست همکار لئونارد نیموی)، پروفسور پلام در سرنخ (1985)، پروفسور دیمپل در قسمتی از Road to Avonlea (که برای آن او برنده جایزه Primetime Emmy برای بهترین بازیگر نقش اول در سریال درام شد. شرور Judge Doom در Who Framed Roger Rabbit (1988); یک مرد جلوه های صوتی حواس پرت به نام زولتان در Radiland Murders (1994); و عمو فستر در اقتباس های سینمایی خانواده آدامز (1991). | کریستوفر لوید |
doc160 | لوید این شخصیت ستاره را در بازی ماجراجویی Toonstruck که در نوامبر 1996 منتشر شد به تصویر کشید. در سال 1999، او در یک قسمت از Spin City با عنوان بازگشت به آینده IV - روز قضاوت که در آن لوید بازی میکند، با مایکل جی فاکس دوباره روی صفحه قرار گرفت. اوون کینگستون، مربی سابق شخصیت فاکس، مایک فلاهرتی که برای دیدن او به شهرداری رفت تا خود را خدا اعلام کند. در همان سال، لوید در بازسازی فیلم سریال مریخی محبوب من در دهه 1960 بازی کرد. او در اواسط دهه 1990 در مجموعه تلویزیونی بازی های مرگبار بازی کرد و در اواسط دهه 2000 در سریال کمدی Stacked حضور داشت. در سال 2003، او در سه قسمت از 13 قسمت تولید شده ترمورز: سری در نقش شخصیت کلتوس پوفنبرگر نقش آفرینی کرد. در نوامبر 2007، لوید با همبازی سابق خود در تاکسی، جاد هیرش، در قسمت چهارم «گرافیک» سریال تلویزیونی Numb3rs، دوباره روی پرده قرار گرفت. او در سال 2008 در فیلم سرود کریسمس در تئاتر کداک به همراه جان گودمن و جین لیوز در نقش ابنزر اسکروج بازی کرد. [نیازمند منبع] در سال 2009 در یک تریلر کمدی برای یک فیلم ترسناک ساختگی با عنوان Gobstopper ظاهر شد که در آن نقش ویلی ونکا را بازی کرد. به عنوان یک شخصیت شرور به سبک فیلم های ترسناک.[17] در اکتبر 2009، او یک نمایش دو نفره با جو گالویز، مجری طنز در چندین شهر غرب میانه انجام داد.[نیازمند منبع] | کریستوفر لوید |
doc161 | در تابستان 2010، او در نقش ویلی لومان در تولید وستون پلی هاوس مرگ فروشنده بازی کرد.[18] در سپتامبر آن سال، او نقش خود را به عنوان دکتر امت براون در بازگشت به آینده: بازی، یک سری بازی ماجراجویی اپیزودیک که توسط Telltale Games ساخته شده بود، تکرار کرد.[19] در 21 ژانویه 2011، او در قسمت کرم شب تاب از سریال تلویزیونی فرینج جی جی آبرامز ظاهر شد.[20] در ماه اوت، او نقش دکتر امت براون (از بازگشت به آینده) را به عنوان بخشی از یک کمپین تبلیغاتی برای Garbarino، [21] یک شرکت لوازم خانگی آرژانتینی، و همچنین به عنوان بخشی از شرکت نایک بازگشت برای آینده دوباره ایفا کرد. کمپین به نفع بنیاد مایکل جی فاکس. در سالهای 2012 و 2013، لوید نقش براون را در دو قسمت از سریال استاپ موشن جوجه ربات بازی کرد. او در سال 2013 در نقش مارتین خان در 100 اپیزود کمدی کمدی شبکه USA Psych به عنوان ستاره مهمان حضور داشت. | کریستوفر لوید |
doc162 | در می 2013، لوید به عنوان راوی و شخصیت ازدک در نمایشنامه برتولد برشت، دایره گچی قفقازی، تولید شده توسط کمپانی کلاسیک استیج در نیویورک ظاهر شد.[22] | کریستوفر لوید |
doc163 | در 21 اکتبر 2015، اپیزود جیمی کیمل لایو، لوید و مایکل جی فاکس در یک طرح بازگشت به آینده برای بزرگداشت تاریخ قسمت دوم از سه گانه فیلم ظاهر شدند.[23] | کریستوفر لوید |
doc164 | لوید پنج بار ازدواج کرده است اما هرگز فرزندی نداشته است.[24] او اولین بار در 6 ژوئن 1959 با کاترین دالاس دیکسون بوید ازدواج کرد.[7] این زوج در سال 1971 پس از 12 سال ازدواج طلاق گرفتند.[25] او از سال 1974 تا 1987 با بازیگر کی تورنبورگ ازدواج کرد.[26] ازدواج سوم لوید، با کارول آن ونک، از سال 1988 تا 1991 ادامه یافت.[27] ازدواج چهارم او با فیلمنامه نویس جین واکر وود، از سال 1992 تا 2005 ادامه یافت.[25][28] | کریستوفر لوید |
doc165 | لوید پس از طلاق از وود، در مونته سیتو، کالیفرنیا، در 23 مارس 2007 خانه کوچکتری خرید و در آن ماه می املاک قدیمی 8.07 هکتاری خود را به قیمت بیش از 11 میلیون دلار فهرست کرد. اگرچه بعداً قیمت آن به 6.5 میلیون دلار کاهش یافت. وود و او این خانه را در سال 1997 به قیمت 1.6 میلیون دلار خریده بودند. این خانه، که در آن زمان در بازار بود، در آتش سوزی چای نوامبر 2008 در Montecito، کالیفرنیا نابود شد.[29] در 5 آگوست 2016، لوید با لیزا لویاکونو[30] یک دلال املاک نامزد کرد. لوید در نوامبر 2016 با لویاکونو ازدواج کرد که تونی دانزا شاهد آن بود.[31] | کریستوفر لوید |
doc166 | مادر نیکوکار لوید، روث لافام لوید، در سال 1984 در سن 88 سالگی درگذشت. فرزندان او در آن زمان به غیر از کریستوفر، دونالد ال. مایگات، آنتوانت ال. [32] سام لوید، برادرزاده لوید، بیشتر به خاطر بازی در نقش تد باکلند، وکیل اسکرابز شناخته می شود. | کریستوفر لوید |
doc167 | تبلیغات تنباکو تبلیغات محصولات تنباکو یا استفاده (معمولاً سیگار کشیدن) توسط صنعت تنباکو از طریق رسانه های مختلف از جمله حمایت مالی، به ویژه رویدادهای ورزشی است. در حال حاضر یکی از قوانین بسیار منظم بازاریابی است. برخی یا همه انواع تبلیغات تنباکو در بسیاری از کشورها ممنوع است. | تبلیغات تنباکو |
doc168 | اولین تبلیغ شناخته شده در ایالات متحده مربوط به انفیه و محصولات تنباکو P. Lorillard and Company بود و در روزنامه نیویورک در سال 1789 درج شد. از محصولات دیگر: تأثیر منفی تنباکو بر سلامت در آن زمان ناشناخته بود. از روزنامه های محلی و منطقه ای به دلیل تولید و حمل و نقل کم این کالاها استفاده می شد. اولین نام تجاری واقعی که در مقیاس بزرگتر در ایالات متحده شناخته شد، Bull Durham بود که در سال 1868 ظهور کرد، با تبلیغات تاکید بر اینکه چقدر آسان است خود را بچرخانید.[1] | تبلیغات تنباکو |
doc169 | توسعه لیتوگرافی رنگی در اواخر دهه 1870 به شرکت ها اجازه داد تا تصاویر جذابی برای ارائه بهتر محصولات خود ایجاد کنند. این منجر به چاپ تصاویر روی کارتهای سیگار شد، که قبلاً فقط برای سفت کردن بستهبندی استفاده میشد، اما اکنون به یک مفهوم بازاریابی اولیه تبدیل شده است.[2] در ربع آخر قرن نوزدهم، مجلاتی مانند پانچ تبلیغاتی برای برندهای مختلف سیگار، انفیه و تنباکو پیپ منتشر میکردند. در طول جنگ جهانی اول و دوم، توزیع سیگارهای مارک دار رایگان یا یارانه ای برای سربازان به تبلیغات کمک قابل توجهی کرد. اختراع دوم یک دستگاه سیگار بود که در دهه 1880 ساخته شد.[3] | تبلیغات تنباکو |
doc170 | تبلیغات مدرن با تکنیکهای ابتکاری مورد استفاده در تبلیغات تنباکو در دهه 1920 ایجاد شد.[4][5] | تبلیغات تنباکو |
doc171 | تبلیغات در دهه های منتهی به جنگ جهانی دوم عمدتاً شامل آگهی های تمام صفحه، مجلات رنگی و روزنامه ها بود. بسیاری از شرکت ها شعارهایی برای سیگارهای خاص خود ایجاد کردند و همچنین از مردان و زنان مشهور تأییدیه گرفتند. برخی از تبلیغات حتی شامل کودکان یا پزشکان در تلاش آنها برای سوق دادن مشتریان جدید به برند خاص خود بود. بیشتر این تبلیغات به دنبال این بودند که سیگار کشیدن را برای مردان و زنان مد روز و مدرن جلوه دهند. همچنین، از آنجایی که اثرات سلامتی سیگار در این زمان به طور کامل اثبات نشده بود، تنها استدلال واقعی مخالف سیگار بر اساس دلایل اخلاقی بود. با این حال، هنوز تعداد قابل توجهی از پزشکان و دانشمندان وجود داشتند که معتقد بودند کشیدن سیگار خطری برای سلامتی دارد.[6] در طول جنگ جهانی دوم، سیگار در جیره غذایی سربازان آمریکایی گنجانده شد زیرا بسیاری از شرکتهای دخانیات برای سربازان سیگار میفرستادند. فروش سیگار در این مرحله به بالاترین حد خود رسید، زیرا شرکتهای سیگار نه تنها توانستند سربازان را به تنباکو معتاد کنند، بلکه مارکهای خاص گروه جدیدی از مشتریان وفادار را نیز پیدا کردند، زیرا سربازانی که سیگار خود را دود میکردند از جنگ بازگشتند.[7] ] | تبلیغات تنباکو |
doc172 | پس از جنگ جهانی دوم، شرکت های سیگار اغلب در برنامه های تلویزیونی تبلیغ می کردند. کمیسیون ارتباطات فدرال برای مقابله با این اقدام شرکتهای سیگار، از ایستگاههای تلویزیونی خواسته بود که تبلیغات ضد سیگار را بدون هیچ هزینهای برای سازمانهای ارائهدهنده چنین تبلیغاتی پخش کنند. در سال 1970، کنگره ابتکار خود را برای مبارزه با سیگار یک قدم جلوتر برد و قانون سیگار کشیدن سیگار در بهداشت عمومی را تصویب کرد، که تبلیغات سیگار در تلویزیون و رادیو را از 2 ژانویه 1971 ممنوع کرد. پس از ممنوعیت تلویزیون، بیشتر تبلیغات سیگار در مجلات انجام شد. ، روزنامه ها و روی بیلبوردها. با این حال، در سال 1999، تمام تبلیغات بیلبورد سیگار با پیام های ضد سیگار جایگزین شد، به طوری که برخی از این پیام های ضد سیگار با پخش تقلید از شرکت های سیگار، فیگورها و شعارهای تبلیغاتی می کردند. از سال 1984، به دلیل تصویب قانون فدرال برچسبگذاری و تبلیغات سیگار، شرکتهای سیگار نیز مجبور شدند اخطارهای عمومی جراح را روی همه بستههای سیگار و تبلیغات قرار دهند.[8] محدودیتها بر روی شرکتهای تولید سیگار در سال 2010 با قانون پیشگیری از سیگار کشیدن و کنترل دخانیات در خانواده تشدید شد. این قانون شرکتهای دخانیات را از حمایت مالی از ورزش، موسیقی و سایر رویدادهای فرهنگی منع میکند و همچنین از نمایش آرم یا محصولات آنها بر روی تیشرت، کلاه یا سایر لباسها جلوگیری میکند.[9] قانون اساسی این قانون و برچسبهای هشدار گرافیکی جدید سازمان غذا و دارو بر اساس اولین اصلاحیه حقوق شرکتهای سیگار زیر سوال رفته است.[10] | تبلیغات تنباکو |
doc173 | برخی از مینی موتورسیکلت ها دارای علامت تجاری سیگار یا دیگر تنباکو هستند. چنین مینی موتورسیکلتهایی با نام تجاری در نیوزلند پیدا شدهاند که قوانین تبلیغاتی تنباکو را نقض میکنند.[11] | تبلیغات تنباکو |
doc174 | قبل از دهه 1970، بیشتر تبلیغات تنباکو در ایالات متحده و اکثر کشورهای اروپایی قانونی بود. در ایالات متحده، در دهههای 1950 و 1960، برندهای سیگار اغلب از برنامههای تلویزیونی حمایت مالی میکردند. | تبلیغات تنباکو |
doc175 | یکی از معروفترین جنگهای تلویزیونی آن دوره از تبلیغ سیگار وینستون به دست آمد. شعار وینستون مانند یک سیگار طعم خوبی دارد! ثابت کرد که جذاب است، و هنوز هم امروزه نقل قول می شود. هنگامی که برای معرفی Gunsmoke (تفنگ = دود) استفاده می شد، درست زمانی که شنوندگان انتظار شنیدن کلمه سیگار را داشتند، دو گلوله در وسط صدای جینگل شنیده شد. دیگر شعارهای محبوب دهه 1960 عبارت بودند از: «ما سیگاریهای تاریتون ترجیح میدهیم بجنگیم تا جابجایی!» که برای تبلیغ سیگار تاریتون استفاده میشد و «یک مایل برای شتر راه میرفتم». | تبلیغات تنباکو |
doc176 | در سال 1954، شرکت های دخانیات تبلیغ یک بیانیه فرانک را منتشر کردند. این تبلیغ اولین بار در یک کمپین برای مخالفت با گزارشهایی بود که سیگار کشیدن میتواند باعث سرطان ریه شود و اثرات خطرناک دیگری برای سلامتی داشته باشد.[12] | تبلیغات تنباکو |
doc177 | در دهه 1950، تولیدکنندگان شروع به اضافه کردن فیلترها به سیگارها کردند تا مقداری از قطران و نیکوتین را هنگام دود کردن سیگار از بین ببرند. مارک های سیگار «ایمن تر» و «کمتر قوی تر» نیز معرفی شدند. سیگارهای سبک چنان محبوب شدند که تا سال 2004، نیمی از سیگاریهای آمریکایی آنها را به سیگارهای معمولی ترجیح دادند.[13] طبق گفته موسسه ملی سرطان دولت فدرال (NCI)، سیگارهای سبک هیچ فایده ای برای سلامت افراد سیگاری ندارند.[14][15] | تبلیغات تنباکو |
doc178 | در سال 1964، سیگار و سلامت: گزارش کمیته مشورتی به جراح عمومی ایالات متحده منتشر شد. این بر اساس بیش از 7000 مقاله علمی است که مصرف تنباکو را با سرطان و سایر بیماری ها مرتبط می کند. این گزارش منجر به قوانینی شد که برچسبهای هشداردهنده روی محصولات تنباکو را ملزم میکردند و تبلیغات تنباکو را محدود میکردند. با شروع به اجرا شدن این موارد، بازاریابی تنباکو ظریفتر شد و تعدادی از تبلیغات برای جذابیت کودکان طراحی شد، به ویژه تبلیغاتی که جو کمل را نشان میداد که منجر به افزایش آگاهی و پذیرش سیگار در بین کودکان شد.[16] با این حال، محدودیتها بر نرخ ترک سیگار در بزرگسالان تأثیر داشت، به طوری که استفاده از آن به حدی کاهش یافت که تا سال 2004، تقریباً نیمی از آمریکاییهایی که تا به حال سیگار میکشیدند، آن را ترک کردند.[17] | تبلیغات تنباکو |
doc179 | شرکتهای دخانیات از تبلیغات برای ایجاد آگاهی از برند و ترجیح برند در بین سیگاریها استفاده میکنند تا فروش و افزایش وفاداری مشتری و برند را افزایش دهند. یکی از اشکال اصلی این گنجاندن کارتهای سیگار، مجموعهای کلکسیونی از ابداع بود. | تبلیغات تنباکو |
doc180 | یونیورسال پیکچرز یک خط مشی در مورد نمایش تنباکو در فیلم دارد. در فیلمهایی که پیشبینی میشود با رتبهبندی G، PG یا PG-13 در ایالات متحده اکران شوند، حوادث سیگار (تصویر کشیدن سیگار، علائم مرتبط با تنباکو یا لوازم جانبی) تنها زمانی ظاهر میشوند که دلیل قابلتوجهی برای انجام آن وجود داشته باشد. در این صورت، فیلم با هشدار بهداشتی در تیتراژ پایانی، بسته بندی دی وی دی و غیره منتشر می شود.[18] | تبلیغات تنباکو |
doc181 | از ماه مه 2007، انجمن تصویر متحرک آمریکا ممکن است به یک فیلم جذاب سیگار کشیدن یا به تصویر کشیدن سیگار کشیدن فراگیر در خارج از یک بافت تاریخی یا سایر زمینههای کاهشدهنده امتیاز بالاتری بدهد.[19] | تبلیغات تنباکو |
doc182 | همچنین اقداماتی برای کاهش نمایش سیگار کشیدن قهرمانان داستان در برنامههای تلویزیونی، بهویژه برنامههایی که هدفشان کودکان است، صورت گرفته است. برای مثال، تد ترنر اقداماتی را برای حذف یا ویرایش صحنههایی انجام داد که شخصیتهای کارتونهایی مانند تام و جری، فلینت استونز و اسکوبی دو را نشان میدهند، [20] که در شبکه کارتون و کانالهای تلویزیونی بومرنگ او نشان داده میشوند. | تبلیغات تنباکو |
doc183 | سیستمهای رتبهبندی محتوای بازیهای ویدیویی به استفاده از تنباکو در بازیهای ویدیویی نیز توجه کردهاند. یک بازی ویدیویی که استفاده از تنباکو را به تصویر میکشد ممکن است رتبه بالاتری داشته باشد. | تبلیغات تنباکو |
doc184 | یکی از فیلمهایی که استفاده از تنباکوی بدون دود را به تصویر میکشید، فیلم بیسیک جان تراولتا در سال 2003 بود که در آن نام تجاری بدون دود Skoal استفاده شد.[21][22] | تبلیغات تنباکو |
doc185 | هر دو گوگل و مایکروسافت سیاست هایی دارند که تبلیغ محصولات تنباکو را در شبکه های تبلیغاتی خود ممنوع می کند.[23][24] با این حال، برخی از خرده فروشان تنباکو می توانند با ایجاد صفحات فرود که لوازم جانبی تنباکو مانند مرطوب کننده سیگار و فندک را تبلیغ می کنند، این سیاست ها را دور بزنند. | تبلیغات تنباکو |
doc186 | قبل از سال 1964، بسیاری از شرکت های سیگار با ادعای اینکه محصول آنها خطرات جدی برای سلامتی ندارد، نام تجاری خود را تبلیغ می کردند. چند نمونه عبارتند از: «با فیلیپ موریس ایمن بازی کنید» و «پزشکان بیشتری شتر می کشند». چنین ادعاهایی هم برای افزایش فروش محصولاتشان و هم برای مبارزه با افزایش دانش عمومی در مورد اثرات منفی سیگار بر سلامتی مطرح شد.[25] | تبلیغات تنباکو |
doc187 | اکثر مردم سیگار کشیدن را در بزرگسالی به دلیل تصمیم گیری آگاهانه شروع نمی کنند. در نتیجه، بسیاری از تبلیغات سیگار هدف قرار دادن جوانان بود و جوانانی را در حال سیگار کشیدن و استفاده از تنباکو به عنوان شکلی از اوقات فراغت و لذت به تصویر میکشیدند.[26] شرکتهای بزرگ سیگار مارکهای خود را در برنامههای تلویزیونی محبوبی مانند The Flintstones و The Beverly Hillbillies که توسط بسیاری از کودکان و نوجوانان تماشا میشد، تبلیغ میکردند.[27] در سال 1964، پس از مواجهه با فشارهای زیاد از سوی مردم، کد تبلیغاتی سیگار توسط شرکتهای دخانیات ایجاد شد، که تبلیغاتی را که برای جوانان ارسال میشد ممنوع میکرد.[25] | تبلیغات تنباکو |
doc188 | استفاده از افراد مشهور و ورزشکاران مشهور نیز باعث تشویق جوانان به سیگار می شود. کمدین محبوب باب هوپ برای تبلیغات برای شرکت های سیگار استفاده شد.[25] مجله آفریقایی-آمریکایی Ebony اغلب از ورزشکاران برای تبلیغ مارک های اصلی سیگار استفاده می کرد.[28] | تبلیغات تنباکو |
doc189 | قبل از سال 2009، بسیاری از شرکتهای دخانیات تنباکوی طعمدار را که اغلب در آب نباتهای رنگارنگ بستهبندی میشد، میساختند تا کاربران جدیدی را جذب کنند که بسیاری از آنها مخاطبان جوانتری بودند. با این حال، این سیگارهای طعم دار در 22 سپتامبر 2009 توسط قانون پیشگیری از سیگار کشیدن و کنترل دخانیات در خانواده ممنوع شد. علیرغم این ابتکار، سیگارهای طعمدار همچنان در حال افزایش هستند، زیرا شرکتهای دخانیات محصولات خود را کمی تغییر میدهند، بنابراین سیگارهای فیلتر شده یا باریک هستند، که طبق این قانون ممنوع نشده است.[29] | تبلیغات تنباکو |
doc190 | مخاطبان مورد نظر از تبلیغات دخانیات در طول سال ها تغییر کرده است، به طوری که برخی از مارک ها به طور خاص به سمت یک جمعیت خاص هدف قرار می گیرند. به گفته شرکت Reynolds American Inc، کمپین Joe Camel در ایالات متحده برای تبلیغ نام تجاری Camel برای جوانان سیگاری ایجاد شد. شاکیان و سیاستمداران، تصاویر جو کامل را یک کارتون توصیف کردند که هدف آن تبلیغ این محصول برای افراد زیر سن قانونی سیگار کشیدن است. تحت فشار گروه های مختلف ضد سیگار، کمیسیون تجارت فدرال و کنگره ایالات متحده، کمل در 10 ژوئیه 1997 به این کمپین پایان داد. | تبلیغات تنباکو |
doc191 | شرکتهای دخانیات اغلب بازار زنان را هدف قرار دادهاند و آن را بهعنوان یک منطقه بالقوه رشد میبینند، زیرا بهطور سنتی بزرگترین بخش بازار مردان بوده است. معرفی برند ویرجینیا اسلیمز در دهه 1960، و به ویژه کمپین های تو راه طولانی را آمده ای عزیزم و لاغرتر از سیگارهای چاق مردانه، به طور خاص زنان را هدف قرار داد.[30] | تبلیغات تنباکو |
doc192 | هنگام بازاریابی سیگار برای کشورهای در حال توسعه، شرکت های دخانیات از سبک زندگی غربی به عنوان مکانیزمی برای جذب این جمعیت به خرید محصولات خود استفاده می کنند.[31] صنعت تنباکو مردان جوان روستایی را با ایجاد تبلیغاتی با تصاویر گاوچران، شکارچیان و رانندگان خودروهای مسابقه ای هدف قرار داد. نوجوانان در مناطق روستایی کمتر در معرض پیام های ضد دخانیات در رسانه ها قرار می گیرند. محلههای کم درآمد و عمدتاً اقلیتها اغلب خردهفروشان تنباکو و تبلیغات تنباکو بیشتری نسبت به محلههای دیگر دارند.[32] | تبلیغات تنباکو |
doc193 | صنعت تنباکو طی سالها گروههای به حاشیه رانده شده، از جمله آمریکاییهای آفریقایی تبار، [33] اقلیتهای جنسی، [34] و حتی افراد بیخانمان و بیماران روانی را هدف قرار داده است.[35] طبق گزارش CDC استفاده از محصولات دخانیات در میان بزرگسالان در سال 2015، بومی سرخپوست آمریکایی/آلاسکا، غیر اسپانیایی، 0 تا 12 سال (بدون دیپلم) و سطح تحصیلات GED، درآمد سالانه خانوار کمتر از 35000 دلار، جمعیت LGB، افراد فاقد بیمه، و افرادی که تحت پریشانی روانی جدی هستند، بالاترین درصد گزارش شده از مصرف هر محصول دخانیات را دارند.[36] صنعت دخانیات تبلیغات خود را به سمت این گروههای آسیبپذیر متمرکز میکند و به اختلاف زیاد در مصرف سیگار و مشکلات سلامتی کمک میکند.[37] | تبلیغات تنباکو |
doc194 | شرکت های دخانیات بودجه های زیادی را برای کمپین های تبلیغاتی خود در نظر گرفته اند. کمیسیون تجارت فدرال ادعا کرد که تولیدکنندگان سیگار در سال 1999 8.24 میلیارد دلار برای تبلیغات و تبلیغات هزینه کردند که بالاترین میزان در آن زمان بود. FTC بعداً ادعا کرد که در سال 2005، شرکت های سیگار 13.11 میلیارد دلار برای تبلیغات و تبلیغات هزینه کردند که از 15.12 میلیارد دلار در سال 2003 کمتر بود، اما تقریباً دوبرابر میزان هزینه شده در سال 1998 بود. جذاب برای مخاطبان جوان تر، از جمله پیشنهادات چند خرید و هدایایی مانند کلاه و فندک، همراه با فروشگاه سنتی تر و تبلیغات مجله.[30] | تبلیغات تنباکو |
doc195 | مشاوران بازاریابی ACNielsen اعلام کردند که در بازه زمانی سپتامبر 2001 تا اوت 2002، شرکتهای دخانیات تبلیغاتی در بریتانیا 25 میلیون پوند، بدون حمایت مالی و تبلیغات غیرمستقیم، به شرح زیر هزینه کردند: | تبلیغات تنباکو |
doc196 | ارقام مربوط به آن زمان همچنین تخمین زدند که شرکتها سالانه 8 میلیون پوند برای حمایت مالی از رویدادها و تیمهای ورزشی (به استثنای فرمول یک) و 70 میلیون پوند دیگر برای فرمول یک در بریتانیا هزینه میکنند.[38] | تبلیغات تنباکو |
doc197 | 25 میلیون پوند خرج شده در بریتانیا تقریباً به ازای هر نفر 0.60 دلار در سال 2002 بود. 15.12 میلیارد دلار در ایالات متحده در سال 2003 به بیش از 45 دلار برای هر فرد در ایالات متحده، بیش از 36 میلیون دلار در روز، و بیش از 290 دلار برای هر فرد سیگاری بزرگسال در ایالات متحده. | تبلیغات تنباکو |
doc198 | اتحادیه اروپا و سازمان بهداشت جهانی (WHO) هر دو تصریح کرده اند که تبلیغات تنباکو نباید مجاز باشد. کنوانسیون چارچوب سازمان جهانی بهداشت در مورد کنترل دخانیات، که در 27 فوریه 2005 به اجرا درآمد، از تمامی 168 کشوری که با این معاهده موافقت کرده اند، می خواهد تبلیغات دخانیات را ممنوع کنند، مگر اینکه قانون اساسی آنها آن را ممنوع کرده باشد. | تبلیغات تنباکو |
doc199 | برخی کشورها نیز الزامات قانونی را برای بسته بندی محصولات دخانی اعمال می کنند. به عنوان مثال، در کشورهای اتحادیه اروپا، ترکیه، استرالیا [39] ایران [40] و آفریقای جنوبی، بسته های سیگار باید به طور برجسته با خطرات سلامتی مرتبط با سیگار نشان داده شوند.[41] کانادا، استرالیا، تایلند، ایسلند، کلمبیا، مکزیک، برزیل و برخی از کشورهای اتحادیه اروپا نیز برچسبهایی را بر روی پاکتهای سیگار اعمال کردهاند که به سیگاریها در مورد اثرات آن هشدار میدهد و شامل تصاویر گرافیکی از اثرات بالقوه سیگار بر سلامتی است. در کانادا نیز کارت هایی در بسته های سیگار قرار داده می شود که دلایل سیگار نکشیدن و روش های مختلف ترک سیگار را توضیح می دهد. | تبلیغات تنباکو |
Subsets and Splits
No community queries yet
The top public SQL queries from the community will appear here once available.