_id
stringlengths
4
10
text
stringlengths
0
5.28k
title
stringlengths
0
104
doc400
شرکت فیلمسازی Nippon Eigasha در سپتامبر 1945 شروع به فرستادن فیلمبرداران به ناکازاکی و هیروشیما کرد. در 24 اکتبر 1945، یک پلیس نظامی ایالات متحده یک فیلمبردار Nippon Eigasha را از ادامه فیلمبرداری در ناکازاکی متوقف کرد. تمام قرقره های Nippon Eigasha توسط مقامات آمریکایی مصادره شد، اما توسط دولت ژاپن درخواست شد و از طبقه بندی خارج شد.[243] انتشار عمومی تصاویر فیلم شهر پس از حمله، و برخی تحقیقات در مورد اثرات حمله، در طول اشغال ژاپن محدود شد، [244] اما مجله هیروشیما، چوگوکو بونکا، در اولین شماره خود منتشر شد. 10 مارس 1946، خود را وقف جزئیات خسارات ناشی از بمباران کرد.[245]
بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی
doc401
کتاب هیروشیما، نوشته جان هرسی برنده جایزه پولیتزر، که در ابتدا به صورت مقاله در مجله مشهور نیویورکر [246] در 31 اوت 1946 منتشر شد، گزارش شده است که تا ژانویه 1947 به زبان انگلیسی به توکیو رسیده است. نسخه ترجمه شده در ژاپن در سال 1949 منتشر شد.[247][248][249] داستان زندگی شش بازمانده بمب را از بلافاصله قبل و ماه‌ها پس از انداختن بمب پسر کوچک روایت می‌کند.[246] با شروع در سال 1974، مجموعه‌ای از نقاشی‌ها و آثار هنری ساخته شده توسط بازماندگان بمب‌گذاری شروع شد، و در سال 1977 تکمیل شد، و در قالب کتاب و نمایشگاه، عنوان آتش فراموش‌نشدنی را به خود اختصاص داد.[250]
بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی
doc402
این بمباران باعث شگفتی اتو هان و دیگر دانشمندان اتمی آلمان شد که بریتانیایی ها آنها را در فارم هال در عملیات اپسیلون نگه داشتند. هان اظهار داشت که او باور نمی کرد که یک سلاح اتمی تا بیست سال دیگر امکان پذیر باشد. ورنر هایزنبرگ در ابتدا این خبر را باور نکرد. کارل فردریش فون وایزاکر گفت: فکر می‌کنم انجام این کار برای آمریکایی‌ها وحشتناک است. من فکر می‌کنم این کار آنها دیوانگی است، اما هایزنبرگ پاسخ داد: به همان اندازه می‌توان گفت این سریع‌ترین راه برای پایان دادن به جنگ است. هان سپاسگزار بود که پروژه آلمان در توسعه «چنین سلاح غیرانسانی» موفق نبوده است. کارل ویرتس مشاهده کرد که حتی اگر چنین بود، «ما لندن را محو می‌کردیم، اما هنوز جهان را فتح نمی‌کردیم، و سپس آنها را بر سر ما می‌ریختند».[251]
بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی
doc403
واتیکان موافقت کرد. L'Osservatore Romano ابراز تأسف کرد که مخترعان بمب این سلاح را به نفع بشریت نابود نکردند.[252] کشیش Cuthbert Thicknesse، رئیس سنت آلبانز، استفاده از صومعه سنت آلبانز را برای مراسم شکرگزاری برای پایان جنگ ممنوع کرد، و استفاده از سلاح های اتمی را اقدامی عمده فروشی و قتل عام بدون تبعیض خواند.[253] با این وجود، خبر بمباران اتمی در ایالات متحده با شور و شوق مورد استقبال قرار گرفت. یک نظرسنجی در مجله فورچون در اواخر سال 1945 نشان داد که اقلیت قابل توجهی از آمریکایی ها (22.7٪) آرزو داشتند که بمب های اتمی بیشتری روی ژاپن پرتاب می شد.[254][255] پاسخ مثبت اولیه توسط تصاویر ارائه شده به مردم (عمدتاً تصاویر قدرتمند ابر قارچ) پشتیبانی شد.[254] در طول این زمان در آمریکا، این یک رویه معمول برای سردبیران بود که تصاویر گرافیکی مرگ را از فیلم‌ها، مجلات و روزنامه‌ها دور نگه دارند.[256]
بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی
doc404
برآوردهای متداول این است که 140000 نفر در هیروشیما (38.9٪ از جمعیت) و 70000 نفر در ناکازاکی (28.0٪ از جمعیت) در سال 1945 جان خود را از دست دادند، اگرچه این تعداد بلافاصله در نتیجه قرار گرفتن در معرض انفجار، گرما یا به دلیل آن جان خود را از دست دادند. نسبت به تابش، ناشناخته است. یک گزارش کمیسیون تلفات بمب اتمی در مورد 6882 نفر در هیروشیما و 6621 نفر معاینه شده در ناکازاکی که تا حد زیادی در فاصله 2000 متری از هیپومرکز بودند بحث می کند که در اثر انفجار و گرما آسیب دیدند اما به دلیل عوارضی که اغلب با سندرم تشعشع حاد (ARS) همراه بود جان خود را از دست دادند. )، همه در عرض 20 تا 30 روز.[257][258] متوسط ​​دوز تشعشعی که تقریباً 50٪ از بزرگسالان را می کشد، LD50، تقریباً به نصف کاهش یافت زمانی که فرد آسیب های ناشی از انفجار یا سوختگی همزمان را تجربه کرد، آسیب های معمولی پوستی که ناحیه بزرگی را می پوشاند، اغلب منجر به عفونت باکتریایی می شود، که خطر آن هنگامی که یک دوز معمولی غیر کشنده پرتو، تعداد گلبول های سفید خون را به طور متوسط ​​سرکوب می کند، افزایش می یابد.[259]
بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی
doc405
در بهار سال 1948، کمیسیون تلفات بمب اتمی (ABCC) بر اساس دستور رئیس جمهور از ترومن به آکادمی ملی علوم - شورای ملی تحقیقات برای انجام تحقیقات درباره اثرات دیررس تشعشعات در میان بازماندگان در هیروشیما تأسیس شد. و ناکازاکی.[260]
بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی
doc406
از آنجایی که سرطان ها بلافاصله پس از قرار گرفتن در معرض تشعشع ظاهر نمی شوند، در عوض سرطان ناشی از تشعشع حداقل دوره نهفتگی حدود 5+ سال دارد. یک مطالعه اپیدمیولوژیک توسط RERF تخمین می‌زند که از سال 1950 تا 2000، 46 درصد مرگ‌ومیرهای لوسمی و 11 درصد سرطان‌های جامد با کشندگی نامشخص، می‌تواند ناشی از تشعشعات ناشی از بمب‌ها باشد، با بیش از حد آماری 200 مرگ ناشی از سرطان خون و 1700 مورد سرطان جامد. کشندگی اعلام نشده هر دوی این آمار از مشاهدات تقریباً نیمی از کل بازماندگان به دست آمده است، دقیقاً کسانی که در مطالعه شرکت کردند.[261]
بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی
doc407
در حالی که در طول دوره قبل از لانه گزینی، یعنی 1-10 روز پس از لقاح، قرار گرفتن در معرض تابش بین رحمی حداقل 0.2 گری می تواند باعث عوارض لانه گزینی و مرگ جنین شود.[262] تعداد سقط جنین ناشی از تشعشعات ناشی از بمباران ها، در این دوره حساس به پرتو، مشخص نیست.
بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی
doc408
یکی از مطالعات اولیه انجام شده توسط ABCC در مورد نتیجه بارداری در هیروشیما و ناکازاکی، و در یک شهر کنترل، کور، واقع در 18 مایلی (29 کیلومتر) جنوب هیروشیما، به منظور تشخیص شرایط و نتایج مربوط به قرار گرفتن در معرض تشعشع.[263] جیمز وی. نیل این مطالعه را رهبری کرد که نشان داد تعداد نقایص مادرزادی در میان فرزندان بازماندگانی که در زمان بمباران باردار بودند به طور قابل توجهی بیشتر نبود.[264] او همچنین طول عمر کودکانی را که از بمباران هیروشیما و ناکازاکی جان سالم به در بردند، مطالعه کرد و گزارش داد که بین 90 تا 95 درصد آنها 50 سال بعد هنوز زنده بودند.[265]
بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی
doc409
آکادمی ملی علوم روش نیل را که جمعیت کور را برای قرار گرفتن در معرض تابش احتمالی فیلتر نمی کرد، زیر سوال برد.[266] به طور کلی، در حالی که افزایش آماری ناچیز در نقایص مادرزادی مستقیماً پس از بمباران ناکازاکی و هیروشیما رخ داد، نیل و دیگران خاطرنشان کردند که در حدود 50 انسانی که در زمان بمباران در سن حاملگی اولیه قرار داشتند و همگی در فاصله 1 کیلومتری قرار داشتند. (0.62 مایل) از هیپومرکز، افزایش میکروآنسفالی و آنسفالی در بدو تولد مشاهده شد، با بروز این دو ناهنجاری خاص تقریباً 3 برابر آن چیزی بود که در مقایسه با گروه کنترل در کوره انتظار می رفت، تقریباً 20 مورد بود. در حجم نمونه مشابهی مشاهده شد.[267]
بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی
doc410
در سال 1985، جیمز اف. کرو، ژنتیکدان دانشگاه جان هاپکینز، تحقیقات نیل را بررسی کرد و تأیید کرد که تعداد نقایص مادرزادی در هیروشیما و ناکازاکی به طور قابل توجهی بیشتر نبود.[268] بسیاری از اعضای ABCC و جانشین آن بنیاد تحقیقات اثرات تشعشع (RERF) هنوز به دنبال نقایص احتمالی مادرزادی یا دلایل دیگر در بین بازماندگان دهه‌ها بعد بودند، اما هیچ مدرکی مبنی بر شایع‌تر بودن آنها در میان بازماندگان پیدا نکردند.[265][269]
بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی
doc411
علیرغم حجم نمونه کوچک 1600 تا 1800 نفری که در زمان بمباران ها به عنوان در معرض قبل از تولد قرار گرفتند، که هر دو در نزدیکی دو مرکز هیپومرکز قرار داشتند، برای زنده ماندن از جذب داخل رحمی دوز قابل توجهی از تشعشعات و سپس محیط سوء تغذیه پس از حمله، داده های این گروه از افزایش خطر عقب ماندگی ذهنی شدید (SMR) پشتیبانی می کند، که در حدود 30 نفر مشاهده شد، که SMR یک پیامد رایج میکروآنسفالی فوق الذکر است. در حالی که فقدان داده های آماری، با تنها 30 نفر از 1800 نفر، از تعیین قطعی یک نقطه آستانه جلوگیری می کند، داده های جمع آوری شده نشان می دهد که آستانه دوز داخل رحمی یا جنینی برای SMR، در حساس ترین دوره رشد شناختی به پرتو، زمانی که وجود دارد، می باشد. بیشترین تعداد سلول های عصبی تمایز نیافته (8 تا 15 هفته پس از لقاح) با دوز آستانه تقریباً 0.09 تا 0.15 گری شروع می شود، با خطر افزایش خطی پس از قرار گرفتن در معرض جنین تا 43٪ نرخ SMR. دوز 1 گری در هر نقطه در طول این هفته های نوروژنز سریع.[270][271]
بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی
doc412
با این حال، هیچ یک از طرفین این سن حساس به پرتو، هیچ یک از افرادی که قبل از تولد در سنین کمتر از 8 هفتگی در معرض بمباران قرار گرفته بودند، قبل از سیناپتوژنز یا در سن حاملگی بیش از 26 هفته، مشاهده نشد که دارای عقب ماندگی ذهنی باشند. بنابراین تنها برای افراد 8 تا 26 هفتگی که بیش از تقریباً 0.09 تا 0.15 Gy انرژی تشعشع را جذب می کنند، جدا می شود.[272][273]
بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی
doc413
بررسی افرادی که در دوران بارداری از نظر عملکرد IQ و سوابق تحصیلی در معرض قرار گرفتند، شروع کاهش آماری معنی‌دار در هر دو را مشخص کرد، زمانی که در معرض بیش از 0.1 تا 0.5 خاکستری، در طول همان دوره بارداری 8-25 هفته‌ای قرار گرفتند. با این حال خارج از این دوره، در کمتر از 8 هفته و بیشتر از 26 پس از لقاح، هیچ مدرکی دال بر اثر مرتبط با تشعشع بر عملکرد تحصیلی وجود ندارد.[274]
بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی
doc414
گزارش دوزها بر حسب انرژی جذب شده (Gy و rad) به جای استفاده از Sievert با وزن بیولوژیکی مهم، در هر دو SMR و داده های عملکرد شناختی معمولی است.[275] واریانس دوز آستانه گزارش شده، بین دو شهر، گاهی اوقات به دلیل انتشار شار نوترونی بیشتر توسط پسر کوچک توضیح داده می شود، در حالی که باراتول که هسته مرد چاق را احاطه کرده، پروفایل تشعشع جذب شده را فیلتر یا تغییر می دهد، به طوری که دوز انرژی تشعشع دریافت شده است. در ناکازاکی، عمدتاً ناشی از قرار گرفتن در معرض پرتوهای گاما است، برخلاف محیطی که در فاصله 1500 متری از مرکز هیروشیما قرار دارد، در عوض این دوز عمدتاً به دلیل نوترون های جذب شده است که اثر بیولوژیکی بالاتری در واحد انرژی جذب شده دارد. 276]
بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی
doc415
بسیاری از تحقیقات دیگر در مورد پیامدهای شناختی، مانند اسکیزوفرنی در نتیجه قرار گرفتن در معرض قبل از تولد، با هیچ رابطه خطی آماری قابل توجهی مشاهده نشده انجام شده است، این پیشنهاد وجود دارد که در شدیدترین موارد، کسانی که در فاصله یک کیلومتری یا بیشتر زنده مانده اند، وجود دارد. در هیپومرکزها، روندی شبیه به آنچه در SMR دیده می‌شود، ظاهر می‌شود، اگرچه حجم نمونه برای تعیین با هر معناداری بسیار کوچک است.[277]
بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی
doc416
بازماندگان بمب‌گذاری‌ها هیباکوشا (被爆者، تلفظ ژاپنی: [çibakɯ̥ɕa]) نامیده می‌شوند، یک کلمه ژاپنی که به معنای واقعی کلمه به «افراد آسیب‌دیده از انفجار» ترجمه می‌شود. دولت ژاپن حدود 650000 نفر را به عنوان هیباکوشا به رسمیت شناخته است. تا 31 مارس 2017 [به روز رسانی]، 164621 هنوز زنده بودند، بیشتر در ژاپن.[278] دولت ژاپن حدود 1% از این افراد را دارای بیماری های ناشی از تشعشع می داند.[279] بناهای یادبود در هیروشیما و ناکازاکی حاوی فهرستی از اسامی هیباکوشاهایی است که از زمان بمباران ها مرده اند. هر سال در سالگرد بمب‌گذاری‌ها به‌روزرسانی می‌شود، از اوت 2017[به‌روزرسانی] یادبودها نام تقریباً 485000 هیباکوشا را ثبت می‌کنند. 308725 در هیروشیما[280] و 175743 در ناکازاکی[281].
بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی
doc417
هیباکوشا و فرزندانشان قربانی تبعیض شدید در ژاپن بودند (و هنوز هم هستند) به دلیل ناآگاهی عمومی در مورد عواقب بیماری تشعشع، و بسیاری از مردم معتقد بودند که این بیماری ارثی یا حتی مسری است.[282] این در حالی است که هیچ افزایش قابل اثبات آماری نقایص مادرزادی یا ناهنجاری‌های مادرزادی در میان بچه‌هایی که بعداً حامله شده‌اند، از بازماندگان هیروشیما و ناکازاکی به دنیا آمده‌اند.[283] مطالعه اثرات روانی طولانی مدت بمب گذاری ها بر بازماندگان نشان داد که حتی 17 تا 20 سال پس از وقوع بمباران، بازماندگان شیوع بالاتری از علائم اضطراب و جسمانی شدن را نشان دادند.[284]
بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی
doc418
شاید حدود 200 نفر از هیروشیما به ناکازاکی پناه بردند. مستند 2006 Twice Survived: The Doubly Atomic Bombed of Hiroshima and Nagasaki 165 nijū hibakusha (مردم دوگانه متاثر از انفجار) را مستند کرد که 9 نفر از آنها ادعا کردند که در منطقه انفجار در هر دو شهر هستند.[285] در 24 مارس 2009، دولت ژاپن رسما تسوتومو یاماگوچی را به عنوان هیباکوشا دوتایی به رسمیت شناخت. زمانی که بمب منفجر شد، تایید شد که او در 3 کیلومتری (1.9 مایلی) از زمین صفر در هیروشیما در یک سفر کاری قرار دارد. او از ناحیه سمت چپ به شدت سوخته بود و شب را در هیروشیما گذراند. او در 8 آگوست، یک روز قبل از بمباران، به شهر زادگاهش ناکازاکی رسید و هنگام جستجوی بستگانش در معرض تشعشعات باقی مانده قرار گرفت. او اولین بازمانده رسمی هر دو بمب گذاری بود.[286] او در 4 ژانویه 2010 در سن 93 سالگی پس از مبارزه با سرطان معده درگذشت.[287]
بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی
doc419
در طول جنگ، ژاپن 670000 سرباز وظیفه کره ای را برای کار اجباری به ژاپن آورد.[288] حدود 5000 تا 8000 کره ای در هیروشیما و 1500 تا 2000 نفر دیگر در ناکازاکی کشته شدند.[289] برای سال‌های متمادی، بازماندگان کره‌ای دوران سختی را پشت سر گذاشتند تا برای همان شناختی که هیباکوشا برای همه بازماندگان ژاپنی اعطا شده بود مبارزه کنند، وضعیتی که منجر به محرومیت از مزایای بهداشتی رایگان برای آنها در ژاپن شد. اکثر مسائل در نهایت در سال 2008 از طریق دادخواست رسیدگی شد.[290]
بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی
doc420
هیروشیما متعاقباً توسط طوفان آیدا در 17 سپتامبر 1945 مورد اصابت قرار گرفت. بیش از نیمی از پل‌ها ویران شدند و جاده‌ها و راه‌آهن‌ها آسیب دیدند و شهر را بیشتر ویران کردند.[291] جمعیت از 83000 نفر بلافاصله پس از بمباران به 146000 نفر در فوریه 1946 افزایش یافت.[292] این شهر پس از جنگ، با کمک دولت ملی از طریق قانون ساخت و ساز شهر یادبود صلح هیروشیما که در سال 1949 تصویب شد، بازسازی شد. این شهر کمک مالی برای بازسازی، همراه با زمین اهدایی که قبلاً متعلق به دولت ملی بود و برای مقاصد نظامی استفاده می شد، ارائه کرد. [293] در سال 1949 طرحی برای پارک یادبود صلح هیروشیما انتخاب شد. تالار ترویج صنعتی استان هیروشیما، نزدیک‌ترین ساختمان بازمانده به محل انفجار بمب، بنای یادبود صلح هیروشیما تعیین شد. موزه یادبود صلح هیروشیما در سال 1955 در پارک صلح افتتاح شد.[294] هیروشیما همچنین شامل یک بتکده صلح است که در سال 1966 توسط Nipponzan-Myōhōji ساخته شد.[295]
بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی
doc421
ناکازاکی نیز پس از جنگ بازسازی شد، اما در این روند به طرز چشمگیری تغییر کرد. سرعت بازسازی در ابتدا آهسته بود و اولین خانه های اضطراری ساده تا سال 1946 فراهم نشد. تمرکز بر توسعه مجدد، جایگزینی صنایع جنگی با تجارت خارجی، کشتی سازی و ماهیگیری بود. زمانی که قانون بازسازی شهر فرهنگی بین المللی ناکازاکی در ماه مه 1949 تصویب شد، این به طور رسمی اعلام شد.[292] معابد جدید و همچنین کلیساهای جدید به دلیل افزایش حضور مسیحیت ساخته شد. برخی از آوارها به عنوان یادبود باقی مانده است، مانند توری در معبد Sannō، و یک طاق در نزدیکی زمین صفر. سازه های جدید نیز به عنوان یادبود، مانند موزه بمب اتمی ناکازاکی، که در اواسط دهه 1990 افتتاح شد، مطرح شد.[296]
بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی
doc422
نقش بمب‌گذاری‌ها در تسلیم ژاپن، و مناقشات اخلاقی، قانونی و نظامی پیرامون توجیه ایالات متحده برای آنها موضوع بحث‌های علمی و عمومی بوده است.[297] از یک طرف، استدلال شده است که بمباران باعث تسلیم ژاپن شد، در نتیجه از تلفات احتمالی حمله به ژاپن جلوگیری کرد.[6][298] استیمسون از نجات یک میلیون تلفات صحبت کرد.[299] محاصره دریایی ممکن است ژاپنی ها را بدون تهاجم از گرسنگی تسلیم کند، اما این امر همچنین منجر به مرگ ژاپنی های بسیاری می شد.[300]
بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی
doc423
مورخ ژاپنی تسویوشی هاسگاوا استدلال می کند که ورود اتحاد جماهیر شوروی به جنگ علیه ژاپن نقش بسیار بیشتری نسبت به بمب های اتمی در وادار ساختن ژاپن به تسلیم ایفا کرد، زیرا هر گونه امیدی را که ژاپن می تواند با میانجیگری مسکو به جنگ خاتمه دهد، از بین برد.[301] ] دیدگاهی در میان منتقدان بمباران ها که توسط مورخ آمریکایی گار آلپروویتز در سال 1965 رایج شد، ایده دیپلماسی اتمی است: اینکه ایالات متحده از سلاح های هسته ای برای ارعاب اتحاد جماهیر شوروی در مراحل اولیه جنگ سرد استفاده کرد. اگر چه مورخان جریان اصلی آن را پذیرفته بودند، اما در کتاب های درسی تاریخ مدارس ژاپن به جایگاهی تبدیل شد.[302]
بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی
doc424
کسانی که مخالف بمب گذاری هستند، دلایل دیگری برای دیدگاه خود بیان می کنند. از جمله: اعتقاد به این که بمباران اتمی اساساً غیراخلاقی است، بمب گذاری ها جنایات جنگی محسوب می شوند، تروریسم دولتی هستند،[303] و این که شامل نژادپرستی علیه و غیرانسانی کردن مردم ژاپن می شود.[304]
بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی
doc425
مانند نحوه شروع، نحوه پایان جنگ جهانی دوم سایه ای طولانی بر روابط بین الملل برای دهه های آینده انداخت. تا 30 ژوئن 1946، اجزای تنها برای 9 بمب اتمی در زرادخانه ایالات متحده وجود داشت، همه دستگاه های Fat Man مشابه نمونه مورد استفاده در بمباران ناکازاکی بودند.[305] سلاح‌های هسته‌ای دستگاه‌های دست ساز بودند و کارهای زیادی برای بهبود سهولت مونتاژ، ایمنی، قابلیت اطمینان و ذخیره‌سازی آن‌ها قبل از آماده شدن برای تولید باقی مانده بود. همچنین بهبودهای زیادی در عملکرد آنها وجود داشت که پیشنهاد یا توصیه شده بود، اما تحت فشار توسعه زمان جنگ ممکن نبود.[306] رئیس ستاد مشترک ارتش، دریاسالار ویلیام دی. لیهی، استفاده از بمب های اتمی را به عنوان اتخاذ یک استاندارد اخلاقی مشترک برای بربرهای دوران تاریکی تقبیح کرده بود، [307] اما در اکتبر 1947، او گزارش داد. نیاز نظامی برای 400 بمب.[308]
بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی
doc426
انحصار آمریکا بر تسلیحات هسته ای تنها چهار سال دوام آورد تا اینکه اتحاد جماهیر شوروی در سپتامبر 1949 بمب اتمی را منفجر کرد.[308] ایالات متحده با توسعه بمب هیدروژنی پاسخ داد، سلاحی هسته ای که هزار برابر قوی تر از بمب هایی بود که هیروشیما و ناکازاکی را ویران کردند.[309] چنین بمب های شکافت معمولی از این پس به عنوان سلاح های هسته ای کوچک تاکتیکی در نظر گرفته می شوند.[310] تا سال 1986، ایالات متحده 23317 سلاح هسته ای داشت، در حالی که اتحاد جماهیر شوروی دارای 40159 سلاح بود. تا سال 2017، 9 کشور تسلیحات هسته ای داشتند، [311] اما ژاپن یکی از آنها نبود. ژاپن با اکراه معاهده عدم اشاعه تسلیحات هسته ای را در فوریه 1970 امضا کرد، [312] اما همچنان زیر چتر هسته ای آمریکا پناه می برد. سلاح‌های هسته‌ای آمریکا در اوکیناوا و گاهی در خود ژاپن ذخیره می‌شد، البته برخلاف توافقات بین دو کشور.[313] ائتلاف غربی به دلیل نداشتن منابع لازم برای مبارزه با اتحاد جماهیر شوروی با استفاده از نیروهای متعارف، به استفاده از سلاح های هسته ای برای دفاع از خود در طول جنگ سرد وابسته شد، سیاستی که در دهه 1950 به عنوان نگاه جدید شناخته شد.[314] در دهه‌های پس از هیروشیما و ناکازاکی، ایالات متحده بارها تهدید به استفاده از سلاح‌های هسته‌ای خود کرد.[315]
بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی
doc427
جزیره ویک (همچنین به عنوان آتول ویک نیز شناخته می شود) یک جزیره مرجانی مرجانی در غرب اقیانوس آرام در ناحیه شمال شرقی زیرمنطقه میکرونزی، 1501 مایلی (2416 کیلومتری) شرق گوام، 2298 مایلی (3698 کیلومتری) غرب هونولولو و 1،99 مایلی (1،99) مایل است. 3204 کیلومتر) جنوب شرقی توکیو. این جزیره یک قلمرو سازمان‌یافته و ادغام نشده از ایالات متحده است که جمهوری جزایر مارشال نیز ادعای مالکیت آن را دارد. جزیره ویک یکی از منزوی‌ترین جزایر جهان است و نزدیک‌ترین جزیره مسکونی، جزیره مرجانی Utirik در جزایر مارشال، ۵۹۲ مایل (۹۵۳ کیلومتر) به سمت جنوب شرقی است.
جزیره ویک
doc428
جزیره ویک، یکی از 14 منطقه جزیره ای ایالات متحده، توسط نیروی هوایی ایالات متحده تحت توافق با وزارت کشور ایالات متحده اداره می شود. مرکز فعالیت در جزیره مرجانی در فرودگاه Wake Island (IATA: AWK، ICAO: PWAK) است که عمدتاً به عنوان یک توقف سوخت‌گیری در اقیانوس آرام برای هواپیماهای نظامی و یک منطقه فرود اضطراری استفاده می‌شود. باند 9800 فوت (3000 متر) طولانی ترین باند راهبردی جزایر اقیانوس آرام است. در جنوب باند، مرکز پرتاب جزیره Wake، یک سایت پرتاب موشک از سایت آزمایش دفاع موشکی بالستیک رونالد ریگان است که توسط فرماندهی فضایی و دفاع موشکی ارتش ایالات متحده و آژانس دفاع موشکی اداره می شود. پیمانکار پشتیبانی عملیات پایه در Wake شرکت راه حل فدرال Chugach است. حدود 94 نفر در جزیره زندگی می کنند و دسترسی به آن محدود است. جمعیت بسته به عملیاتی که توسط فعالیت های آژانس دفاع موشکی انجام می شود در نوسان است.
جزیره ویک
doc429
در 11 دسامبر 1941، جزیره ویک محل اولین حمله ناموفق امپراتوری ژاپن به نیروهای آمریکایی در نبرد جزیره ویک بود، زمانی که تفنگداران دریایی ایالات متحده به همراه تعدادی از پرسنل نیروی دریایی ایالات متحده و غیرنظامیان در جزیره، تلاش برای حمله ژاپن را دفع کردند و دو نفر را غرق کردند. ناوشکن های دشمن و یک ترابری. این جزیره 12 روز بعد در حمله دوم به دست نیروهای غافلگیر ژاپنی افتاد، این حمله با پشتیبانی گسترده هواپیماهای حامل ژاپنی که از حمله به پایگاه های دریایی و هوایی پرل هاربر در هاوایی در شرق شرقی تر، چهار روز قبل بازگشته بودند. جزیره ویک تا پایان جنگ در سپتامبر 1945 در اشغال نیروهای ژاپنی باقی ماند.[1]
جزیره ویک
doc430
زمین های غوطه ور و نوظهور در جزیره مرجانی واحدی از بنای یادبود ملی دریایی جزایر دورافتاده اقیانوس آرام است.
جزیره ویک
doc431
جزیره ویک، همراه با هشت منطقه جزایری دیگر، جزایر کوچک دورافتاده ایالات متحده را تشکیل می‌دهد، یک نام آماری که توسط کد ISO 3166-1 سازمان بین‌المللی استاندارد تعریف شده است. آنها در مجموع با کد ISO 3166-1 آلفا-2 UM نشان داده می شوند. خود جزیره ویک با کد ISO 3166-2 UM-79 نشان داده شده است.
جزیره ویک
doc432
جزیره ویک نام خود را از ناخدای دریایی بریتانیایی ساموئل ویک گرفته است که در سال 1796 زمانی که شاهزاده ویلیام هنری را بر عهده داشت، جزیره مرجانی را دوباره کشف کرد. گاهی اوقات این نام به سروان ویلیام ویک نسبت داده می شود، که همچنین گزارش شده است که جزیره مرجانی را از شاهزاده ویلیام هنری در سال 1792 کشف کرده است.[2]
جزیره ویک
doc433
Wake در دو سوم راه بین هونولولو و گوام قرار دارد. هونولولو 2300 مایل (3700 کیلومتر) در شرق و گوام، 1510 مایل قانونی (2430 کیلومتر) در غرب است. نزدیک‌ترین زمین، آتول غیرمسکونی بوکاک است که ۳۴۸ مایل (۵۶۰ کیلومتر) در جزایر مارشال، در جنوب شرقی قرار دارد. جزیره مرجانی در غرب خط تاریخ بین‌المللی و در منطقه زمانی جزیره ویک (UTC+12)، شرقی‌ترین منطقه زمانی ایالات متحده، و تقریباً یک روز جلوتر از 50 ایالت قرار دارد.
جزیره ویک
doc434
اگرچه ویک به طور رسمی یک جزیره به شکل منفرد نامیده می شود، اما در واقع یک جزیره مرجانی مرکب از سه جزیره و صخره ای است که یک تالاب مرکزی را احاطه کرده است:[3]
جزیره ویک
doc435
جزیره ویک در منطقه استوایی قرار دارد، اما در طول زمستان در معرض طوفان های معتدل دوره ای قرار دارد. دمای سطح دریا در تمام طول سال گرم است و در تابستان و پاییز به بالای 80 درجه فارنهایت (27 درجه سانتی گراد) می رسد. طوفان ها گهگاه از روی جزیره عبور می کنند.
جزیره ویک
doc436
در 19 اکتبر 1940، یک طوفان ناشناس با بادهای 120 گره ای جزیره ویک را درنوردید. از زمان شروع رصدها در سال 1935، این اولین طوفان ثبت شده بود که به جزیره ضربه زد.
جزیره ویک
doc437
ابر تایفون زیتون در 16 سپتامبر 1952 با سرعت باد به 150 گره از ویک عبور کرد. زیتون باعث سیل بزرگ شد، تقریباً 85٪ از سازه های آن را تخریب کرد و 1.6 میلیون دلار خسارت وارد کرد.[6]
جزیره ویک
doc438
در 16 سپتامبر 1967 در ساعت 22:40 شب به وقت محلی، چشم ابر تایفون سارا از جزیره عبور کرد. بادهای پایدار در دیواره چشم 130 گره (241 کیلومتر در ساعت) بودند، از شمال قبل از چشم و از جنوب بعد از آن. تمام سازه های غیر مسلح تخریب شدند. صدمات جدی وارد نشد و اکثریت مردم غیرنظامی پس از طوفان تخلیه شدند.[7]
جزیره ویک
doc439
در 28 آگوست 2006، نیروی هوایی ایالات متحده تمام 188 نفر از ساکنان را تخلیه کرد و همه عملیات ها را در حالی که سوپر تایفون دسته 5 آیوک به سمت ویک حرکت می کرد، به حالت تعلیق درآورد. تا 31 آگوست، دیواره چشمی جنوب غربی طوفان از روی جزیره عبور کرد، با بادهایی با سرعت بیش از 185 مایل در ساعت (298 کیلومتر در ساعت)، [8] موج طوفانی به طول 20 فوت (6 متر) را هدایت کرد و امواج مستقیماً به تالاب وارد شد که عمده‌ترین آن را ایجاد می‌کرد. خسارت.[9] یک تیم ارزیابی و تعمیر نیروی هوایی ایالات متحده در سپتامبر 2006 به جزیره بازگشت و عملکرد محدودی را به فرودگاه و تأسیسات بازگرداند که در نهایت منجر به بازگشت کامل به عملیات عادی شد.
جزیره ویک
doc440
سنت شفاهی بومی مارشالی حاکی از آن است که قبل از اکتشاف اروپایی، ساکنان جزیره مارشال در نزدیکی به جزیره ویک کنونی سفر می‌کردند، که مسافران آن را Enen-kio (امل جدید مارشالی: Ānen-kio، [æ̯ænʲɛ̯ɛnʲ(e͡ɯɯ͕)-ɡ. گل کوچک نارنجی بوته ای که گفته می شود در جزیره مرجانی یافت شده است.
جزیره ویک
doc441
در آیین باستانی مارشالی، آداب و رسوم پیرامون خالکوبی سران قبایل، به نام Iroijlaplap، با استفاده از استخوان‌های تازه انسان انجام می‌شد که نیاز به قربانی کردن انسان داشت. اگر یک استخوان بال از یک پرنده دریایی بسیار بزرگ که گفته می شود در Enen-kio وجود داشته است، به دست آورد، می تواند خود را از قربانی شدن نجات دهد. گروه‌های کوچک به امید به دست آوردن این استخوان و نجات جان قربانی بالقوه انسان، شجاعت سفر به جزیره مرجانی را داشتند.[10][11] هیچ شواهد باستان شناسی وجود ندارد که نشان دهد هرگز ساکنان جزیره مارشال در جزیره ویک اسکان دائم یا موقت داشته اند.[12]
جزیره ویک
doc442
جزیره ویک اولین بار توسط اروپایی ها در 2 اکتبر 1568 توسط کاشف و دریانورد اسپانیایی آلوارو د مندانا د نیرا مواجه شد. در سال 1567 مندانا و خدمه‌اش با دو کشتی به نام‌های Los Reyes و Todos los Santos از کالائو، پرو، برای جستجوی سرزمین غنی از طلا در جنوب اقیانوس آرام که در سنت اینکاها ذکر شده است، حرکت کردند. پس از بازدید از تووالو و جزایر سلیمان، اکسپدیشن به سمت شمال حرکت کرد و به جزیره ویک رسید، جزیره بی‌ثمری کم ارتفاع، که حدوداً هشت لیگ فاصله دارد. از آنجایی که تاریخ - 2 اکتبر 1568 - در آستانه جشن سنت فرانسیس آسیزی بود، کاپیتان جزیره را سان فرانسیسکو نامید. کشتی‌ها به آب نیاز داشتند و خدمه آن از بیماری اسکوربوت رنج می‌بردند، اما پس از گردش در جزیره مشخص شد که ویک بی‌آب است و «نه نارگیل و نه پاندانوس» دارد و در واقع «در آن چیزی جز دریا وجود ندارد». -پرندگان و مکان‌های شنی پوشیده از بوته‌ها.»[13][14][15]
جزیره ویک
doc443
در سال 1796 کاپیتان ساموئل ویک از کشتی تجاری بریتانیایی پرنس ویلیام هنری نیز به جزیره ویک آمد و جزیره مرجانی را برای خود نامگذاری کرد. به زودی پس از آن، بریگ هالسیون، تاجر تجارت خز بریتانیایی 80 تنی، وارد ویک شد و استاد چارلز ویلیام بارکلی، که از تماس قبلی و دیگر اروپایی های قبلی کاپیتان ویک بی خبر بود، جزیره مرجانی هالسیون را به افتخار کشتی خود نامید.[16]
جزیره ویک
doc444
در سال 1823، کاپیتان ادوارد گاردنر، در حالی که فرماندهی کشتی نهنگ HMS Bellona نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا را برعهده داشت، از جزیره ای در 19°15'00″N 166°32'00″E / 19.25000°N; 166.53330. 166.53333، که به نظر او 20 تا 25 مایل (32 تا 40 کیلومتر) طول دارد. جزیره پوشیده از چوب بود و ظاهری بسیار سبز و روستایی داشت. این گزارش را مشاهده دیگری از جزیره ویک می دانند.[17]
جزیره ویک
doc445
در 20 دسامبر 1841، اکتشاف اکتشافی ایالات متحده، به فرماندهی ستوان چارلز ویلکس، USN، به Wake در USS وینسنس رسید و چندین قایق را برای بررسی جزیره فرستاد. ویلکس این جزیره مرجانی را به عنوان یک مرجان کم ارتفاع، به شکل مثلث و هشت فوت بالاتر از سطح توصیف کرد. این مرجان دارای یک تالاب بزرگ در مرکز آن است که به خوبی با انواع گونه‌های ماهی پر شده بود، از جمله برخی از کفال‌های خوب. او همچنین خاطرنشان کرد که ویک آب شیرین نداشت، اما پوشیده از درختچه‌هایی بود که «فراوان‌ترین آنها تورنفورتیا بود». طبیعت‌شناس اکسپدیشن، تیتیان پیل، خاطرنشان کرد که تنها بخش قابل توجه در شکل‌گیری این جزیره، بلوک‌های عظیم مرجانی است که در اثر خشونت دریا به بیرون پرتاب شده‌اند. پیل یک تخم از یک آلباتروس دم کوتاه جمع آوری کرد و نمونه های دیگری از جمله موش پلینزی را به مجموعه تاریخ طبیعی این سفر اضافه کرد. ویلکس همچنین گزارش داد که «از نظر ظاهری، جزیره باید گاهی در آب غوطه ور شود، وگرنه دریا به طور کامل از آن عبور می کند».[18]
جزیره ویک
doc446
جزیره ویک اولین بار با شکسته شدن بارک لیبل مورد توجه بین المللی قرار گرفت. در شب 4 مارس 1866، کشتی 650 تنی لیبل برمن با بدنه آهنی به صخره‌های شرقی جزیره ویک در طول طوفانی برخورد کرد. این کشتی به فرماندهی کاپیتان آنتون توبیاس، از سانفرانسیسکو به هنگ کنگ در حرکت بود. پس از سه روز جستجو و حفاری در جزیره برای یافتن آب، خدمه توانستند یک مخزن آب 200 گالنی را از کشتی غرق شده بازیابی کنند. پس از سه هفته با کاهش ذخایر آب و عدم وجود نشانه‌ای از نجات، مسافران و خدمه تصمیم گرفتند ویک را ترک کرده و با دو قایق باقی‌مانده از لیبل به سمت گوام (مرکز مستعمره آن زمان اسپانیا جزایر ماریانا) حرکت کنند. 22 مسافر و برخی از خدمه با قایق بلند 22 فوتی (7 متری) تحت فرماندهی فرست میت رودولف کاوش و بقیه خدمه با کاپیتان توبیاس در مسابقه 20 فوتی (6 متری) حرکت کردند. در 8 آوریل 1866، پس از 13 روز غوغای مکرر، جیره های کوتاه و آفتاب استوایی، قایق بلند به گوام رسید. متأسفانه، کنسرت، به فرماندهی کاپیتان، در دریا گم شد.[19][20]
جزیره ویک
doc447
فرماندار اسپانیایی جزایر ماریانا، فرانسیسکو موسکوسو و لارا، از بازماندگان کشتی غرق شده لیبل در گوام استقبال کرد و به آنها کمک کرد. او همچنین دستور داد تا کشتی آنا که متعلق به دامادش جورج اچ. جانستون و فرماندهی آن بود، به همراه همسر اول کاوش برای جستجوی کنسرت گم شده و سپس به جزیره ویک برای تایید ماجرای غرق شدن کشتی و بازیابی کشتی اعزام شود. گنج دفن شده آنا در 10 آوریل گوام را ترک کرد و پس از دو روز در جزیره ویک، سکه‌های مدفون و سنگ‌های قیمتی و همچنین مقدار کمی نقره زنده را پیدا کرد و نجات داد.[21][22]
جزیره ویک
doc448
در 29 ژوئیه 1870، چای گیر بریتانیایی داشینگ ویو، به فرماندهی کاپیتان هنری واندروورد، از فوچو، چین، در مسیر سیدنی، استرالیا حرکت کرد. در 31 اوت هوا بسیار غلیظ بود، و باد شدیدی از سمت شرق می‌وزید که با طوفان‌های شدید و دریای عظیم همراه بود. ساعت 10:30 شب شکن ها دیده شدند و کشتی به صخره در جزیره ویک برخورد کرد. یک شبه کشتی شروع به شکستن کرد و در ساعت 10:00 صبح خدمه موفق شدند قایق طولانی را بر فراز سمت بادبزن پرتاب کنند. در هرج و مرج تخلیه، کاپیتان یک نمودار و ابزار دریایی را ایمن کرد، اما بدون قطب نما. خدمه یک جعبه شراب، مقداری نان و دو سطل بار کردند، اما آب آشامیدنی نداشتند. از آنجایی که به نظر می‌رسید جزیره ویک نه غذا داشت و نه آب، کاپیتان و خدمه 12 نفره‌اش به سرعت حرکت کردند و با چسباندن یک پتو به پارو یک بادبان موقت ساختند. بدون آب، به هر مرد یک لیوان شراب در روز اختصاص داده شد تا اینکه در روز ششم یک باران شدید باران آمد. پس از 31 روز سختی، با قایق دراز به سمت غرب حرکت کردند و به جزیره کوسره (جزیره استرانگ) در جزایر کارولین رسیدند. کاپیتان Vandervord از دست دادن Dashing Wave را به روش اشتباهی که در آن جزیره Wake در نمودارها گذاشته شده است. بسیار پایین است و حتی در یک شب صاف به راحتی دیده نمی شود نسبت داد.[19][23]
جزیره ویک
doc449
با الحاق هاوایی در سال 1898 و تصرف گوام و فیلیپین در طول جنگ اسپانیا و آمریکا در همان سال، ایالات متحده شروع به در نظر گرفتن جزیره خالی و خالی از سکنه ویک، که تقریباً در نیمه راه بین هونولولو و مانیل قرار دارد، به عنوان یک مکان خوب برای یک ایستگاه کابلی تلگراف و ایستگاه ذغال‌سنگ برای سوخت‌گیری کشتی‌های جنگی نیروی دریایی ایالات متحده که به سرعت در حال توسعه است و کشتی‌های بخار تجاری و مسافربری عبور می‌کنند. در 4 ژوئیه 1898، سرتیپ ارتش ایالات متحده، فرانسیس وی. گرین از تیپ دوم، نیروی اعزامی فیلیپین، از سپاه هشتم ارتش، در جزیره ویک توقف کرد و پرچم آمریکا را در مسیر فیلیپین بر روی کشتی بخار SS به اهتزاز درآورد. چین.[24]
جزیره ویک
doc450
در 17 ژانویه 1899، به دستور رئیس جمهور ویلیام مک کینلی، فرمانده ادوارد دی. تاوسیگ از USS بنینگتون در ویک فرود آمد و به طور رسمی جزیره را برای ایالات متحده در اختیار گرفت. پس از سلام 21 تفنگ، پرچم برافراشته شد و یک صفحه برنجی بر روی میز پرچم نصب شد که روی آن نوشته شده بود:
جزیره ویک
doc451
اگرچه مسیر پیشنهادی برای کابل زیردریایی 137 مایل کوتاهتر خواهد بود، میدوی و نه جزیره ویک به عنوان مکان ایستگاه کابل تلگراف بین هونولولو و گوام انتخاب شد. دریاسالار رویال برد برادفورد، رئیس دفتر تجهیزات نیروی دریایی ایالات متحده، در برابر کمیته بازرگانی بین ایالتی و خارجی مجلس نمایندگان ایالات متحده در 17 ژانویه 1902 اظهار داشت که به نظر می رسد که جزیره ویک در مواقعی توسط دریا برده می شود. تنها چند فوت بالاتر از سطح اقیانوس، و اگر یک ایستگاه کابلی در آنجا ایجاد می شد، کارهای بسیار گران قیمتی نیاز بود، علاوه بر این، هیچ بندری وجود نداشت، در حالی که جزایر میدوی کاملاً قابل سکونت هستند و دارای بندر مناسب برای کشتی های هجده فوتی هستند. [26]
جزیره ویک
doc452
در 23 ژوئن 1902، USAT Buford به فرماندهی کاپیتان آلفرد کراسکی و عازم مانیل، یک قایق کشتی را در ساحل هنگام عبور از نزدیکی جزیره ویک مشاهده کرد. به زودی پس از آن قایق توسط ژاپنی ها در جزیره به آب انداخته شد و برای دیدار با حمل و نقل حرکت کرد. ژاپنی ها به کاپیتان کراسکی گفتند که توسط یک اسکون از یوکوهاما در ژاپن به جزیره فرستاده شده اند و در حال جمع آوری گوانو و خشک کردن ماهی هستند. ناخدا مشکوک بود که آنها به شکار مروارید نیز مشغول هستند. ژاپنی ها فاش کردند که یکی از مهمانی های آنها به مراقبت های پزشکی نیاز دارد و کاپیتان از توضیحات آنها در مورد علائم تشخیص داد که این بیماری به احتمال زیاد بری بری است. آنها به کاپیتان کراسکی اطلاع دادند که نیازی به آذوقه یا آب ندارند و انتظار دارند تا یک ماه دیگر کشتی ژاپنی بازگردد. ژاپنی ها پیشنهاد حمل و نقل به مانیل را نپذیرفتند و برای مرد بیمار مقداری لوازم پزشکی، مقداری تنباکو و چند وسیله جانبی به آنها داده شد.[27]
جزیره ویک
doc453
پس از اینکه USAT Buford به مانیل رسید، کاپیتان کراسکی از حضور ژاپنی ها در جزیره ویک گزارش داد. او همچنین متوجه شد که USAT Sheridan در Wake با ژاپنی‌ها برخورد مشابهی داشته است. این حادثه مورد توجه چارلز دارلینگ دستیار وزیر نیروی دریایی قرار گرفت و او بلافاصله به وزارت امور خارجه اطلاع داد و پیشنهاد کرد که توضیحی از طرف دولت ژاپن لازم است. در آگوست 1902، وزیر ژاپن تاکاهیرا کوگورو، یادداشت دیپلماتیکی ارائه کرد که در آن اظهار داشت که دولت ژاپن «هیچ ادعایی در مورد حاکمیت جزیره ندارد، اما اگر رعایایی در جزیره یافت شوند، دولت امپراتوری انتظار دارد که آنها باید به درستی محافظت شوند. تا زمانی که به مشاغل مسالمت آمیز مشغول باشند».[28]
جزیره ویک
doc454
جزیره ویک در حال حاضر به وضوح یک قلمرو ایالات متحده بود، اما در این دوره فقط گاهی اوقات کشتی های آمریکایی عبوری از جزیره بازدید می کردند. یک بازدید قابل توجه در دسامبر 1906 زمانی که ژنرال ارتش ایالات متحده جان جی پرشینگ، که بعدها به عنوان فرمانده نیروهای اعزامی آمریکا در غرب اروپا در طول جنگ جهانی اول مشهور شد، در Wake در USAT توماس توقف کرد و پرچم 45 ستاره ایالات متحده را به اهتزاز درآورد. بداهه از بوم بادبان.[29]
جزیره ویک
doc455
با منابع محدود آب شیرین، بدون بندر و بدون برنامه‌ای برای توسعه، جزیره ویک در اوایل قرن بیستم جزیره‌ای دورافتاده و خالی از سکنه در اقیانوس آرام باقی ماند. با این حال، جمعیت پرندگان دریایی زیادی داشت که شکارچیان پر ژاپنی را به خود جذب کرد. تقاضای جهانی برای پرها و پرها ناشی از صنعت آسیاب سازی و طرح های مد اروپایی رایج برای کلاه بود، در حالی که سایر تقاضاها از سوی تولیدکنندگان بالش و روتختی بود. شکارچیان ژاپنی کمپ هایی را برای برداشت پر در بسیاری از جزایر دورافتاده در اقیانوس آرام مرکزی راه اندازی کردند. تجارت پر در درجه اول بر روی آلباتروس لایسان، آلباتروس پا سیاه، پرنده نقابدار، پرنده ناوچه کوچکتر، پرنده ناوچه بزرگ، درنای دوده ای و دیگر گونه های درنا متمرکز بود. در 6 فوریه 1904، دریاسالار رابلی دی. ایوانز به جزیره ویک در USS Adams رسید و ژاپنی ها را در حال جمع آوری پرها و گرفتن کوسه ها برای باله های خود مشاهده کرد. خدمه زیردریایی USS Beaver در سال 1922 و USS Tanager در سال 1923 اردوگاه‌های شکار غیرقانونی پر را مشاهده کردند. اگرچه جمع‌آوری پر و بهره‌برداری از پر در قلمرو ایالات متحده غیرقانونی شده بود، هیچ سابقه‌ای مبنی بر هرگونه اقدام اجرایی در جزیره ویک وجود ندارد. [30]
جزیره ویک
doc456
در ژانویه 1908 کشتی ژاپنی Toyoshima Maru که از Tateyama، ژاپن به سمت اقیانوس آرام جنوبی در حرکت بود، با طوفان شدیدی مواجه شد که کشتی را از کار انداخت و ناخدا و پنج خدمه را به داخل کشتی برد. 36 خدمه باقی مانده موفق شدند به جزیره ویک برسند، جایی که پنج ماه سختی، بیماری و گرسنگی بزرگ را تحمل کردند. در ماه مه 1908، کشتی آموزشی نیروی دریایی برزیل بنجامین کنستانت، در حالی که در حال سفر به دور دنیا بود، از کنار جزیره گذشت و یک پرچم آسیب دیده قرمز پاره شده را مشاهده کرد. خدمه که قادر به فرود قایق نبود، عملیات نجات سه روزه چالش برانگیزی را با استفاده از طناب و کابل انجام دادند تا 20 بازمانده را سوار کرده و به یوکوهاما منتقل کنند.[31]
جزیره ویک
doc457
هکتور سی. بایواتر در کتاب خود در سال 1921 در کتاب قدرت دریا در اقیانوس آرام: مطالعه ای درباره مشکل دریایی آمریکا و ژاپن توصیه کرد که یک ایستگاه سوخت رسانی با دفاع خوب در جزیره ویک ایجاد شود تا زغال سنگ و نفت برای کشتی های نیروی دریایی ایالات متحده درگیر در این زمینه فراهم شود. [32] عملیات آینده علیه ژاپن. در 19 ژوئن 1922، زیردریایی مناقصه USS بیور یک طرف تحقیق را برای تعیین عملی و امکان‌پذیری ایجاد یک ایستگاه سوخت‌رسانی نیروی دریایی در جزیره ویک فرود آورد. ستوان Cmdr. شروود پیکینگ گزارش داد که «از نقطه نظر استراتژیک، جزیره ویک نمی‌توانست موقعیت بهتری داشته باشد و مانند میدوی، مسیر هونولولو به گوام را تقریباً به یک سوم تقسیم می‌کند». او مشاهده کرد که کانال قایق با سرهای مرجانی خفه شده بود و تالاب بسیار کم عمق و عمق آن بیش از پانزده فوت نیست و بنابراین ویک نمی تواند به عنوان پایگاهی برای کشتی های سطحی باشد. پیکینگ پیشنهاد کرد که کانال را به سمت تالاب برای پرتاب موتورهای قایقرانی بارگذاری شده پاک کنید تا طرفین در ساحل بتوانند از کشتی های عبوری تدارکات دریافت کنند و اکیداً توصیه کرد که ویک به عنوان پایگاهی برای هواپیماها استفاده شود. پیکینگ اظهار داشت که اگر پرواز طولانی مدت در اقیانوس آرام انجام شود، جزیره ویک باید اشغال شود و به عنوان یک بندر میانی برای استراحت و سوخت استفاده شود. [33]
جزیره ویک
doc458
در سال 1923 یک اکسپدیشن مشترک توسط اداره وقت بررسی بیولوژیکی (در وزارت کشاورزی ایالات متحده)، موزه اسقف برنیس پاواهی و نیروی دریایی ایالات متحده سازماندهی شد تا یک شناسایی بیولوژیکی کامل از جزایر شمال غربی هاوایی را انجام دهد، سپس توسط نیروی دریایی اداره می شد. دفتر بررسی بیولوژیکی به عنوان رزرواسیون پرندگان جزایر هاوایی. در 1 فوریه 1923، وزیر کشاورزی هنری سی والاس با وزیر نیروی دریایی ادوین دنبی تماس گرفت تا از نیروی دریایی درخواست مشارکت کند و گسترش اکسپدیشن را به جانستون، میدوی و ویک، همه جزایری که توسط وزارت کشاورزی اداره نمی‌شوند، توصیه کرد. در 27 ژوئیه 1923، USS Tanager، یک مین روب جنگ جهانی اول، اکسپدیشن تاناگر را تحت رهبری پرنده شناس الکساندر وتمور به جزیره ویک آورد و یک کمپ چادری در انتهای شرقی ویلکس ایجاد شد. از 27 ژوئیه تا 5 آگوست، اکسپدیشن جزیره مرجانی را ترسیم کرد، مشاهدات جانورشناسی و گیاه شناسی گسترده ای انجام داد و نمونه هایی را برای موزه بیشاپ جمع آوری کرد، در حالی که کشتی نیروی دریایی تحت فرماندهی ستوان Cmdr. ساموئل وایلدر کینگ یک بررسی فراساحلی انجام داد. دستاوردهای دیگر در ویک شامل بررسی سه کمپ شکار غیرقانونی پر ژاپنی رها شده، مشاهدات علمی راه آهن جزیره ویک که اکنون منقرض شده است و تأیید اینکه جزیره ویک یک جزیره مرجانی است، با گروهی متشکل از سه جزیره با یک تالاب مرکزی بود. ویتمور جزیره جنوب غربی را برای چارلز ویلکس نامگذاری کرد، کسی که در سال 1841 اکتشاف پیشگام ایالات متحده را رهبری کرد. جزیره شمال غربی به نام تیتین پیل، طبیعت شناس اصلی آن اکسپدیشن 1841 نامگذاری شد.[34]
جزیره ویک
doc459
خوان تریپ، رئیس بزرگترین شرکت هواپیمایی جهان، پان امریکن ایرویز (PAA)، می خواست با ارائه خدمات هوایی مسافری بین ایالات متحده و چین، در سطح جهانی گسترش یابد. برای عبور از اقیانوس آرام هواپیماهای او باید به جزیره پرش کنند و در نقاط مختلف برای سوخت گیری و تعمیر و نگهداری توقف کنند. او ابتدا سعی کرد مسیر را در کره زمین خود ترسیم کند، اما فقط دریای آزاد بین میدوی و گوام را نشان داد. سپس، او به کتابخانه عمومی نیویورک رفت تا سیاهه‌ها و نمودارهای کشتی‌های کلیپر قرن 19 را مطالعه کند و یک جزیره مرجانی مرجانی کمتر شناخته شده به نام جزیره ویک را کشف کرد.[35] تریپ برای ادامه برنامه‌هایش در ویک و میدوی باید به هر جزیره دسترسی داشته باشد و برای ساخت و بهره‌برداری از تأسیسات مجوز بگیرد. با این حال، جزایر تحت صلاحیت هیچ نهاد دولتی خاص ایالات متحده نبودند.
جزیره ویک
doc460
در همین حال، برنامه ریزان نظامی نیروی دریایی ایالات متحده و وزارت امور خارجه به طور فزاینده ای از نگرش توسعه طلبانه امپراتوری ژاپن و جنگ طلبی فزاینده در غرب اقیانوس آرام نگران شدند. پس از جنگ جهانی اول، شورای جامعه ملل قیمومیت اقیانوس آرام جنوبی (Nanyo) را به ژاپن (که در جنگ جهانی اول به نیروهای متفقین ملحق شده بود) اعطا کرد که شامل جزایر میکرونزی قبلاً تحت کنترل ژاپنی ها در شمال این کشور می شد. استوا که بخشی از مستعمره سابق گینه نو آلمان در امپراتوری آلمان بود. اینها شامل ملت/ایالت های مدرن پالائو، ایالات فدرال میکرونزی، جزایر ماریانای شمالی و جزایر مارشال می شود. در دهه‌های 1920 و 1930، ژاپن دسترسی به سرزمین‌های مورد نظر خود را محدود کرد و برخلاف معاهده دریایی واشنگتن در سال 1922، که ایالات متحده و ژاپن را از گسترش استحکامات نظامی در جزایر اقیانوس آرام منع می‌کرد، شروع به توسعه بنادر و فرودگاه‌ها در سراسر میکرونزی کرد. اکنون با عبور از مسیر هوانوردی پن امریکن ایرویز توسط تریپ از میان ویک و میدوی، نیروی دریایی ایالات متحده و وزارت امور خارجه فرصتی را دیدند تا نیروی هوایی آمریکا را در سرتاسر اقیانوس آرام تحت پوشش یک شرکت هواپیمایی تجاری به نمایش بگذارند. در 3 اکتبر 1934، تریپ به وزیر نیروی دریایی نامه نوشت و درخواست اجاره نامه ای پنج ساله در جزیره ویک با گزینه ای برای چهار بار تمدید کرد. با توجه به ارزش نظامی بالقوه توسعه پایگاه PAA، در 13 نوامبر، رئیس عملیات دریایی دریاسالار ویلیام اچ استندلی دستور بررسی Wake توسط USS Nitro را صادر کرد و در 29 دسامبر، رئیس جمهور فرانکلین دی. روزولت، فرمان اجرایی 6935 را صادر کرد که جزیره ویک و همچنین جانستون، جزیره شنی در میدوی و ریف کینگمن تحت کنترل وزارت نیروی دریایی. در تلاش برای پنهان کردن اهداف نظامی نیروی دریایی، دریاسالار عقب هری ای. یارنل سپس جزیره ویک را به عنوان پناهگاه پرندگان تعیین کرد.[36]
جزیره ویک
doc461
USS Nitro در 8 مارس 1935 به جزیره ویک رسید و یک بررسی زمینی، دریایی و هوایی دو روزه انجام داد و مشاهدات استراتژیک و پوشش کامل عکسبرداری از جزیره مرجانی را در اختیار نیروی دریایی قرار داد. چهار روز بعد، در 12 مارس، وزیر نیروی دریایی کلود آ. سوانسون به طور رسمی به پان امریکن ایرویز اجازه ساخت تأسیسات در جزیره ویک داد.[37]
جزیره ویک
doc462
برای ایجاد پایگاه در اقیانوس آرام، پان امریکن ایرویز (PAA) کشتی باری 6700 تنی SS North Haven را که در 9 می 1935 با کارگران ساختمانی و مواد و تجهیزات لازم برای شروع ساخت تأسیسات پان امریکن وارد جزیره ویک شد، اجاره کرد. و برای پاکسازی تالاب برای منطقه فرود قایق پرنده. صخره مرجانی اطراف مرجانی از ورود کشتی و لنگر انداختن آن در خود تالاب کم عمق جلوگیری کرد. تنها مکان مناسب برای حمل تدارکات و کارگران به ساحل جزیره ویلکس نزدیک بود. با این حال، مهندس ارشد اکسپدیشن، چارلز آر. راسل، تشخیص داد که ویلکس بسیار پایین است و گاهی اوقات سیل می‌آید و جزیره پیل بهترین مکان برای تأسیسات پان آمریکاست. برای تخلیه کشتی، محموله از یک کشتی به ساحل دیگر سبک (بارگیری) شد، از ویلکس عبور کرد و سپس به یک بارج دیگر منتقل شد و از طریق تالاب به جزیره پیل منتقل شد. با الهام، شخصی قبلاً ریل‌های راه‌آهن را در نورث هاون بارگیری کرده بود، بنابراین آن‌ها یک راه‌آهن با گیج باریک ساختند تا حمل و نقل ذخایر از طریق ویلکس به تالاب را آسان‌تر کنند. در 12 ژوئن نورث هاون به گوام رفت و تکنسین های مختلف PAA و یک خدمه ساخت و ساز را پشت سر گذاشت.[38]
جزیره ویک
doc463
در وسط تالاب، بیل ملاهی، شناگر دانشگاه کلمبیا، مأموریت داشت صدها سر مرجان را از یک منطقه فرود قایق های پرنده به طول یک مایل، عرض 300 یارد و عمق شش فوتی منفجر کند.[39] ]
جزیره ویک
doc464
در 17 آگوست اولین فرود هواپیما در جزیره ویک زمانی رخ داد که یک قایق پرنده PAA، در یک پرواز نقشه برداری از مسیر بین میدوی و ویک، در تالاب فرود آمد.[40]
جزیره ویک
doc465
دومین اکسپدیشن نورث هاون در 5 فوریه 1936 به جزیره ویک رسید تا ساخت تاسیسات PAA را تکمیل کند. یک لوکوموتیو دیزلی پنج تنی برای راه آهن جزیره ویلکس تخلیه شد و مسیر راه آهن از اسکله ای به اسکله دیگر گسترش یافت. کارگران در سراسر تالاب در Peale، هتل پان امریکن را که یک سازه پیش ساخته با 48 اتاق و ایوان‌ها و ایوان‌های وسیع بود، جمع کردند. این هتل شامل دو بال بود که از یک لابی مرکزی ساخته شده بود و هر اتاق دارای حمام با دوش آب گرم بود. کارکنان تأسیسات PAA شامل گروهی از مردان چامورو از گوام بودند که به عنوان کمک آشپزخانه، مهماندار خدمات هتل و کارگر مشغول به کار بودند.[41][42] دهکده در Peale با نام مستعار PAAville بود و اولین سکونتگاه انسانی دائمی در Wake بود.
جزیره ویک
doc466
تا اکتبر 1936، پان امریکن ایرویز آماده انتقال مسافران در سراسر اقیانوس آرام با ناوگان کوچک سه مارتین M-130 Flying Clipper بود. در 11 اکتبر، China Clipper با ده خبرنگار در یک پرواز مطبوعاتی در Wake فرود آمد. یک هفته بعد، در 18 اکتبر، خوان تریپ، رئیس PAA و گروهی از مسافران VIP به Wake on Philippine Clipper (NC14715) رسیدند. در 25 اکتبر، هاوایی کلیپر (NC14714) با اولین مسافران خطوط هوایی پولی که از اقیانوس آرام عبور کردند، در Wake فرود آمد. در سال 1937 جزیره ویک با دو پرواز برنامه‌ریزی شده در هفته، یکی به غرب از میدوی و دیگری به شرق از گوام، به یک توقف منظم برای خدمات بین‌المللی مسافری و پست هوایی در اقیانوس آرام PAA تبدیل شد.
جزیره ویک
doc467
جزیره ویک به عنوان یکی از موفقیت‌های اولیه هیدروپونیک شناخته می‌شود که به پان امریکن ایرویز اجازه داد تا برای مسافران خود سبزیجات بکارد، زیرا حمل و نقل هوایی با سبزیجات تازه بسیار گران بود و جزیره فاقد خاک طبیعی بود.[43] PAAville تا روز اولین حمله هوایی ژاپن در دسامبر 1941 فعال بود و ایالات متحده را مجبور به جنگ جهانی دوم کرد (به زیر مراجعه کنید).
جزیره ویک
doc468
در 14 فوریه 1941، رئیس جمهور فرانکلین دی. روزولت دستور اجرایی 8682 را برای ایجاد مناطق دفاعی دریایی در مناطق مرکزی اقیانوس آرام صادر کرد. این اعلامیه «منطقه دریایی دفاعی نیروی دریایی ویک آیلند» را ایجاد کرد که شامل آب‌های سرزمینی بین نشانه‌های شدید آب بالا و مرزهای دریایی سه مایلی اطراف ویک می‌شد. «رزرو فضای دریایی ویک آیلند» نیز برای محدود کردن دسترسی به حریم هوایی در منطقه دریایی دفاع دریایی ایجاد شد. فقط کشتی ها و هواپیماهای دولتی ایالات متحده مجاز به ورود به مناطق دفاعی دریایی در جزیره ویک بودند مگر اینکه وزیر نیروی دریایی اجازه دهد.
جزیره ویک
doc469
درست قبل از آن در ژانویه 1941، نیروی دریایی ایالات متحده شروع به ساخت یک پایگاه نظامی در جزیره مرجانی کرد. در 19 اوت اولین پادگان نظامی دائمی، عناصر اولین گردان دفاع دریایی سپاه تفنگداران دریایی ایالات متحده، [44] که مجموعاً 449 افسر و مرد بودند، در جزیره مستقر شدند، به فرماندهی نیروی دریایی Cmdr. وینفیلد اسکات کانینگهام.[45] همچنین 68 پرسنل نیروی دریایی ایالات متحده و حدود 1221 کارگر غیرنظامی از شرکت آمریکایی Morrison-Knudsen Corp در جزیره حضور داشتند.
جزیره ویک
doc470
در 8 دسامبر 1941، روز حمله به پرل هاربر (7 دسامبر در هاوایی، که در طرف دیگر خط تاریخ بین المللی است)، حداقل 27 بمب افکن متوسط ​​ژاپنی میتسوبیشی G3M نل از پایگاه های Kwajalein در جزایر مارشال به جزیره ویک حمله کردند و هشت فروند از 12 هواپیمای جنگنده گرومن F4F Wildcat متعلق به اسکادران 211 نیروی دریایی ایالات متحده (VMF-211) را بر روی زمین منهدم کردند. مکان‌های دفاعی پادگان تفنگداران دریایی در اثر این حمله که عمدتاً هواپیما را هدف قرار می‌داد دست‌نخورده باقی ماند.[46]
جزیره ویک
doc471
پادگان - تکمیل شده توسط کارگران ساختمانی غیرنظامی استخدام شده توسط Morrison-Knudsen Corp. - چندین تلاش ژاپنی برای فرود را دفع کرد.[47] یک روزنامه نگار آمریکایی گزارش داد که پس از شکست حمله اولیه آبی خاکی ژاپن با تلفات سنگین در 11 دسامبر، فرمانده آمریکایی از سوی مافوقش پرسیده شد که آیا به چیزی نیاز دارد یا خیر. افسانه های معروف می گویند که سرگرد جیمز دورو این پیام را ارسال کرد: به ما ژاپنی های بیشتری بفرستید! - پاسخی که معروف شد.[48][49] پس از جنگ، زمانی که سرگرد دورو متوجه شد که او برای ارسال آن پیام اعتبار داشته است، اشاره کرد که او فرمانده جزیره ویک نبوده است و ارسال پیام را تکذیب کرد. تا آنجا که من می دانم، به هیچ وجه ارسال نشده است. هیچ کدام از ما آنقدر احمق نبودیم. ما قبلاً ژاپنی های بیشتری نسبت به توانمان داشتیم.[50] در واقعیت، فرمانده وینفیلد اس. مسئول جزیره ویک بود، نه Devereux.[51] کانینگهام دستور داد که پیام‌های رمزگذاری‌شده در طول عملیات ارسال شود و یک افسر جوان «به ما بفرست» و «Japs بیشتر» را به ابتدا و انتهای پیام اضافه کرده بود تا رمز شکن‌های ژاپنی را گیج کند. این در پرل هاربر جمع آوری شد و به عنوان بخشی از پیام منتقل شد.[52]
جزیره ویک
doc472
نیروی دریایی ایالات متحده تلاش کرد از هاوایی پشتیبانی کند اما در پرل هاربر متحمل خسارات زیادی شده بود. ناوگان امدادی که آنها توانستند سازماندهی کنند به دلیل آب و هوای بد به تاخیر افتاد. پادگان منزوی ایالات متحده توسط یک نیروی تهاجم ژاپنی تقویت شده و بسیار برتر در 23 دسامبر غرق شد.[53] تلفات آمریکایی ها به 52 پرسنل نظامی (دریایی و تفنگداران دریایی) و تقریباً 70 غیرنظامی کشته شدند. تلفات ژاپنی ها از 700 نفر فراتر رفت که برخی تخمین ها تا 1000 نفر را شامل می شود. مدافعان ویک دو ناوشکن ژاپنی و یک زیردریایی را غرق کردند و 24 هواپیمای ژاپنی را سرنگون کردند. ناوگان امدادی در مسیر، با شنیدن خبر از دست دادن جزیره، به عقب برگشتند.
جزیره ویک
doc473
پس از نبرد، بیشتر غیرنظامیان و پرسنل نظامی اسیر شده به اردوگاه های اسرا در آسیا فرستاده شدند، اگرچه برخی از کارگران غیرنظامی به بردگی ژاپنی ها درآمدند و وظیفه بهبود دفاع جزیره را بر عهده داشتند.
جزیره ویک
doc474
پادگان ژاپنی جزیره متشکل از یگان گارد 65 IJN (2000 نفر)، سروان نیروی دریایی ژاپن شیگماتسو ساکایبارا و واحدهای IJA بود که به هنگ مختلط مستقل سیزدهم (1939 نفر) به فرماندهی سرهنگ شیگجی چیکاموری تبدیل شد.[54] جزیره تحت اشغال ژاپن (که توسط آنها Ōtorishima (大鳥島) یا جزیره پرنده بزرگ نامیده می شود)[55] چندین بار توسط هواپیماهای آمریکایی بمباران شد. یکی از این حملات اولین ماموریت رئیس جمهور آینده ایالات متحده جورج اچ دبلیو بود. بوش.[56]
جزیره ویک
doc475
پس از یک حمله هوایی موفقیت آمیز آمریکا در 5 اکتبر 1943، ساکایبارا دستور اعدام همه 98 آمریکایی اسیر شده را که در جزیره باقی مانده بودند را صادر کرد. آنها را با چشمان بسته و مسلسل به انتهای شمالی جزیره بردند.[57] یکی از زندانیان با حک کردن پیام 98 US PW 5-10-43 بر روی یک صخره مرجانی بزرگ در نزدیکی جایی که قربانیان عجولانه در یک گور دسته جمعی دفن شده بودند، فرار کرد. این آمریکایی ناشناس به زودی دستگیر و سر بریده شد.[58] ساکایبارا و زیردستانش ستوان Cmdr. تاچیبانا، بعداً پس از محکومیت برای این جنایات جنگی و دیگر جنایات جنگی، به اعدام محکوم شدند. حکم تاچیبانا بعداً به حبس ابد تبدیل شد. ساکایبارا در 18 ژوئن 1947 در گوام اعدام شد.[59] بقایای غیرنظامیان کشته شده نبش قبر شده و در گورستان ملی یادبود اقیانوس آرام در بخش G دفن شدند.[60]
جزیره ویک
doc476
در 4 سپتامبر 1945، پادگان ژاپنی به گروهی از تفنگداران دریایی ایالات متحده به فرماندهی بریگ تسلیم شد. ژنرال لاوسون اچ ام ساندرسون.[61]
جزیره ویک
doc477
با پایان خصومت‌ها با ژاپن و افزایش سفرهای هوایی بین‌المللی که تا حدی به دلیل پیشرفت‌های هوانوردی در زمان جنگ انجام شد، جزیره ویک به پایگاهی حیاتی در اقیانوس آرام برای خدمات رسانی و سوخت‌گیری هواپیماهای نظامی و تجاری تبدیل شد. نیروی دریایی ایالات متحده کنترل جزیره را از سر گرفت و در اکتبر 1945، 400 زنبور دریایی از گردان ساخت و ساز نیروی دریایی 85 به ویک رسیدند تا جزیره را از اثرات جنگ پاکسازی کنند و تأسیسات اولیه را برای پایگاه هوایی نیروی دریایی بسازند. این پایگاه در مارس 1946 تکمیل شد و در 24 سپتامبر خدمات مسافری تجاری منظم توسط Pan American Airways (Pan Am) از سر گرفته شد. دوران قایق‌های پرنده تقریباً به پایان رسیده بود، بنابراین Pan Am به هواپیماهای دوربردتر، سریع‌تر و سودآورتر روی آورد که می‌توانند در باند مرجانی جدید Wake فرود بیایند. سایر خطوط هوایی که مسیرهای اقیانوس آرام را از طریق Wake ایجاد کردند عبارتند از: British Overseas Airways Corporation (BOAC)، فیلیپین ایرلاینز و Transocean Airlines. با توجه به افزایش قابل توجه تعداد پروازهای تجاری، در 1 ژوئیه 1947، نیروی دریایی اداره، عملیات و نگهداری تأسیسات در Wake را به اداره هوانوردی غیرنظامی (CAA) واگذار کرد. در سال 1949 CAA باند را با سنگفرش روی سطح مرجان و افزایش طول آن به 7000 فوت ارتقا داد.
جزیره ویک
doc478
در ژوئن 1950 جنگ کره با رهبری ایالات متحده نیروهای سازمان ملل علیه کره شمالی آغاز شد. در ماه ژوئیه، حمل و نقل هوایی کره آغاز شد و سرویس حمل و نقل هوایی نظامی (MATS) از فرودگاه و امکانات در ویک به عنوان یک ایستگاه سوخت‌گیری کلیدی در اقیانوس آرام برای مأموریت خود در حمل و نقل افراد و تدارکات به جبهه کره استفاده کرد. در سپتامبر 120، هواپیماهای نظامی هر روز در ویک فرود می آمدند.[62] در 15 اکتبر، رئیس جمهور ایالات متحده، هری اس. ترومن و ژنرال داگلاس مک آرتور در کنفرانس جزیره ویک ملاقات کردند تا در مورد پیشرفت و استراتژی جنگ برای شبه جزیره کره گفتگو کنند. آنها به دلیل نزدیکی آن به کره، دیدار در جزیره ویک را انتخاب کردند تا مک آرتور مجبور نباشد برای مدت طولانی از سربازان در میدان دور باشد.[63] در سال 1953، آخرین سال جنگ، بیش از 85 درصد از ترافیک هوایی از طریق Wake هواپیماهای نظامی یا حامل های قراردادی غیرنظامی بود که از تلاش های جنگی کره حمایت می کردند.
جزیره ویک
doc479
در 6 سپتامبر 1967، نفتکش 18000 تنی استاندارد اویل کالیفرنیا SS R.C. پس از اینکه کشتی نتوانست به دو شناور نزدیک ورودی بندر متصل شود، استونر توسط باد شدید جنوب غربی به صخره در جزیره ویک رانده شد. تخمین زده می شود که شش میلیون گالن نفت کوره تصفیه شده - از جمله 5.7 میلیون گالن سوخت هوانوردی، 168000 گالن نفت دیزل و 138600 گالن سوخت انبار C - به بندر قایق های کوچک و در امتداد ساحل جنوب غربی جزیره ویکنت به سمت Peaco ریخته شده است. تعداد زیادی ماهی در اثر نشت نفت کشته شدند و پرسنل FAA و خدمه کشتی نزدیک ترین منطقه به نشت ماهی های مرده را پاکسازی کردند. تیم نجات نیروی دریایی ایالات متحده واحد پاکسازی بندرگاه دو و افسر نجات ناوگان اقیانوس آرام Cmdr. جان بی اورم برای ارزیابی وضعیت به ویک پرواز کرد و تا 13 سپتامبر، نیروی دریایی USS Mataco و USS Wandank، کشتی‌های نجات USS Conserver و USS Graple، نفتکش USS Noxubee و USCGC Mallow را از هونولولو، گوام و خلیج سابیک وارد کردند. فیلیپین، برای کمک به تمیز کردن و خارج کردن کشتی. در لنگرگاه قایق، تیم نجات نفت را پمپ می‌کردند و روغن می‌زدند و هر روز عصر در چاله‌های مجاور می‌سوزانند. بازیابی توسط تیم نجات نیروی دریایی R.C. با این حال، استونر و محموله‌های باقی‌مانده آن توسط بادهای شدید و دریاهای سنگین با مشکل مواجه شدند. در 16 سپتامبر، ابر طوفان سارا با شدت حداکثری با بادهایی تا 145 گره در جزیره ویک فرود آمد و خسارات گسترده ای به بار آورد. شدت طوفان تأثیر مفیدی داشت که با پاکسازی بندر و شست‌وشوی ساحل، تلاش‌های پاکسازی را تسریع کرد. با این حال، نفت در شکاف های مسطح صخره جاسازی شده و در مرجان ها آغشته شده بود. طوفان همچنین کشتی شکسته را به سه بخش شکسته بود و اگرچه به دلیل دریاهای مواج و آزار و اذیت کوسه‌های صخره‌ای سیاه به تأخیر افتاده بود، تیم نجات از مواد منفجره برای صاف کردن و غرق کردن قسمت‌های باقی‌مانده کشتی که هنوز بالای آب بودند استفاده کرد.[64] 65]
جزیره ویک
doc480
در اوایل دهه 1970، هواپیماهای جت با راندمان بالاتر با قابلیت‌های دوربرد، استفاده از فرودگاه ویک آیلند را به عنوان ایستگاه سوخت‌گیری کاهش دادند و تعداد پروازهای تجاری در ویک به شدت کاهش یافت. Pan Am بسیاری از بوئینگ 707 خود را با 747های کارآمدتر جایگزین کرده بود، بنابراین نیاز به ادامه توقف هفتگی در Wake را از بین برد. سایر خطوط هوایی شروع به حذف پروازهای برنامه ریزی شده خود در Wake کردند. در ژوئن 1972 آخرین پرواز برنامه ریزی شده مسافری Pan Am در Wake فرود آمد و در ژوئیه آخرین پرواز باری Pan Am جزیره را ترک کرد و پایان اوج تاریخ هوانوردی تجاری Wake Island را رقم زد. در همان دوره زمانی، ارتش ایالات متحده به هواپیماهای C-5A و C-141 با برد بلندتر روی آورد و C-130 را به عنوان تنها هواپیمایی باقی گذاشت که به طور منظم از فرودگاه جزیره استفاده می کرد. کاهش مداوم فعالیت های کنترل ترافیک هوایی در جزیره ویک آشکار بود و انتظار می رفت در آینده نیز ادامه یابد.
جزیره ویک
doc481
در 24 ژوئن 1972، مسئولیت اداره مدنی ویک آیلند از FAA به نیروی هوایی ایالات متحده بر اساس توافق نامه ای بین وزیر کشور و وزیر نیروی هوایی منتقل شد. در ژوئیه FAA اداره جزیره را به فرماندهی حمل و نقل هوایی نظامی (MAC) واگذار کرد، اگرچه مالکیت قانونی آن در اختیار وزارت کشور باقی ماند، و FAA به حفظ امکانات ناوبری هوایی و ارائه خدمات کنترل ترافیک هوایی ادامه داد. در 27 دسامبر، ژنرال جان دی. رایان، رئیس ستاد نیروی هوایی (CSAF) به MAC دستور داد تا فعالیت پشتیبانی در مسیر در جزیره ویک را از 30 ژوئن 1973 متوقف کند. در 1 ژوئیه 1973، تمام فعالیت های FAA پایان یافت و نیروی هوایی ایالات متحده تحت نیروهای هوایی اقیانوس آرام (PACAF)، جداشد 4، بال 15 پایگاه هوایی کنترل جزیره ویک را به عهده گرفت.[66]
جزیره ویک
doc482
در سال 1973 جزیره ویک به عنوان محل پرتاب برای آزمایش سیستم‌های دفاعی در برابر موشک‌های بالستیک قاره‌پیما تحت پروژه Have Mill ارتش ایالات متحده انتخاب شد. پرسنل نیروی هوایی در Wake و سازمان سامانه‌های فضایی و موشکی فرماندهی سیستم‌های نیروی هوایی (AFSC) (SAMSO) از آژانس دفاع موشکی بالستیک پیشرفته ارتش (ABMDA) پشتیبانی کردند. یک مجموعه پرتاب موشک در ویک فعال شد و از 13 فوریه تا 22 ژوئن 1974، هفت موشک آتنا H از جزیره به سمت محدوده آزمایشی روی-نامور در کواجالین آتول پرتاب شد.
جزیره ویک
doc483
در بهار سال 1975، جمعیت جزیره ویک متشکل از 251 پرسنل قراردادی نظامی، دولتی و غیرنظامی بود که ماموریت اصلی آنها حفظ فرودگاه به عنوان یک باند اضطراری در اقیانوس آرام بود. با سقوط قریب الوقوع سایگون به دست نیروهای ویتنام شمالی، رئیس جمهور جرالد فورد به نیروهای آمریکایی دستور داد تا از عملیات زندگی جدید، تخلیه پناهندگان از ویتنام حمایت کنند. برنامه های اولیه شامل خلیج سوبیک فیلیپین و گوام به عنوان مراکز پردازش پناهندگان بود، اما به دلیل تعداد زیاد ویتنامی هایی که به دنبال تخلیه بودند، جزیره ویک به عنوان مکان اضافی انتخاب شد. در مارس 1975، فرمانده جزیره، سرگرد بروس آر. هون، توسط نیروی هوایی اقیانوس آرام (PACAF) تماس گرفت و دستور داد ویک را برای مأموریت جدید خود به عنوان یک مرکز پردازش پناهندگان آماده کند که در آن تخلیه‌شدگان ویتنامی می‌توانستند معاینه پزشکی، مصاحبه و انتقال به ایالات متحده یا انتقال داده شوند. سایر کشورهای اسکان مجدد یک تیم مهندسی عمران 60 نفره برای بازگشایی ساختمان‌ها و مسکن‌های تخته‌شده وارد شدند، دو واحد کامل MASH برای راه‌اندازی بیمارستان‌های صحرایی وارد شدند و سه آشپزخانه صحرایی ارتش مستقر شدند. یک تیم 60 نفره پلیس امنیت نیروی هوایی ایالات متحده، ماموران پردازش از خدمات مهاجرت و تابعیت ایالات متحده و سایر پرسنل اداری و پشتیبانی دیگر نیز در ویک بودند. آب آشامیدنی، غذا، تجهیزات پزشکی، پوشاک و سایر لوازم به داخل کشتی فرستاده شد. در 26 آوریل 1975، اولین هواپیمای حمل و نقل نظامی C-141 حامل پناهندگان وارد شد. حمل و نقل هوایی به ویک با سرعت یک C-141 در هر ساعت و 45 دقیقه ادامه یافت، هر هواپیما با 283 پناهنده در هواپیما. در اوج ماموریت، 8700 پناهنده ویتنامی در ویک بودند. هنگامی که حمل و نقل هوایی در 2 اوت به پایان رسید، در مجموع حدود 15000 پناهنده از طریق جزیره Wake به عنوان بخشی از عملیات زندگی جدید پردازش شده بودند.[67][68]
جزیره ویک
doc484
در 20 مارس 1978، جیمز آ. جوزف، معاون وزیر امور داخله ایالات متحده گزارش داد که سطوح تشعشعات ناشی از عملیات چهارراه و دیگر آزمایش‌های اتمی که در دهه‌های 1940 و 1950 در آتول بیکینی انجام شد، هنوز بسیار بالا بود و آن دسته از بومیان جزیره که به بیکینی بازگشتند، بسیار بالا بود. یک بار دیگر باید جابجا شود. در سپتامبر 1979 هیئتی از شورای بیکینی/کیلی به جزیره ویک آمد تا پتانسیل جزیره را به عنوان محل اسکان مجدد احتمالی ارزیابی کند. هیئت همچنین به هاوایی (مولوکای و هیلو)، جزیره مرجانی پالمیرا و جزایر مرجانی مختلف در جزایر مارشال از جمله میلی، ناکس، جالویت، آیلینگلاپلاپ، اریکوب و لیکیپ سفر کرد، اما گروه موافقت کردند که آنها فقط به اسکان مجدد در جزیره ویک علاقه مند هستند. حضور ارتش ایالات متحده و نزدیکی جزیره به بیکینی آتول. متأسفانه برای ساکنان جزایر بیکینی، وزارت دفاع ایالات متحده پاسخ داد که هر گونه اسکان مجدد از این قبیل قابل بحث نیست.[69]
جزیره ویک
doc485
در ژوئن 1979 واحد هواپیمای جنگنده اصلی ویک آیلند با نام مستعار انتقام‌جویان جزیره ویک، اسکادران حمله نیروی دریایی ایالات متحده VMA-211، جت‌های جنگنده A-4 خود را در ویک فرود آورد. این اسکادران از ژاپن به سمت سرزمین اصلی ایالات متحده در حرکت بود.
جزیره ویک
doc486
از 20 آوریل تا 23 آوریل 1981، یک مهمانی متشکل از 19 ژاپنی، از جمله 16 سرباز سابق ژاپنی که در طول جنگ جهانی دوم در Wake بودند، برای ادای احترام به کشته شدگان جنگ خود در معبد شینتو ژاپن از این جزیره دیدن کردند.
جزیره ویک
doc487
در اوایل دهه 1980، خدمات پارک ملی ارزیابی جزیره ویک را انجام داد تا مشخص کند که آیا منابع فرهنگی جنگ جهانی دوم (جنگ جهانی دوم) باقی مانده در ویک، ویلکس و پیل دارای اهمیت تاریخی ملی هستند یا خیر. در نتیجه این بررسی، جزیره ویک در 16 سپتامبر 1985 به عنوان یک نقطه عطف تاریخی ملی (NHL) تعیین شد و به حفظ مکان‌ها و آثار باستانی در جزیره مرجانی مرتبط با جنگ جهانی دوم در اقیانوس آرام و دوران هوانوردی اقیانوس آرام قبل از جنگ کمک کرد. به عنوان یک نقطه عطف تاریخی ملی، جزیره ویک نیز در فهرست ملی مکان های تاریخی گنجانده شد.[72]
جزیره ویک
doc488
در 3 و 4 نوامبر 1985، گروهی متشکل از 167 اسیر جنگی سابق آمریکایی (POW) به همراه همسران و فرزندان خود از ویک دیدن کردند. این اولین ملاقات گروهی از اسرای جنگی سابق جزیره ویک و خانواده هایشان بود.
جزیره ویک
doc489
در 24 نوامبر 1985، یک بوئینگ 747 خطوط هوایی پان امریکن (Pan Am) که به China Clipper II تغییر نام داد، با پروازی در سراسر اقیانوس آرام از جزیره Wake عبور کرد تا به مناسبت پنجاهمین سالگرد افتتاح سرویس Pan American China Clipper به مشرق زمین. نویسنده جیمز A. Michener و لارس لیندبرگ، نوه هوانورد چارلز لیندبرگ، از جمله افراد برجسته در هواپیما بودند.[73]
جزیره ویک
doc490
در 12 مارس 1986، مدیر مدنی جزیره ویک، مشاور کل نیروی هوایی یوجین آر. سالیوان، اعلام کرد که 22 مارس هر سال به عنوان روز جزیره ویک در جزیره مرجانی جشن گرفته خواهد شد.
جزیره ویک
doc491
در 8 دسامبر 1991، مراسم بزرگداشت پنجاهمین سالگرد حمله ژاپن به جزیره ویک با حضور ان سی پیترسون، مشاور کل نیروی هوایی برگزار شد. پرچم ایالات متحده بر روی میله مقابل ساختمان ترمینال فرودگاه به مدت 16 روز به یاد تعداد روزهایی بود که آمریکایی ها جزیره را قبل از تسلیم شدن به دومین نیروی فرود دریایی ویژه مایزورو ژاپن در اختیار داشتند.
جزیره ویک
doc492
متعاقباً، این جزیره برای دفاع استراتژیک و عملیات در طول جنگ سرد و پس از آن مورد استفاده قرار گرفت و جزیره ویک به عنوان سکوی پرتاب موشک‌های نظامی درگیر در آزمایش سیستم‌های دفاع ضد موشکی و آزمایش‌های ورود مجدد جوی عمل کرد. موقعیت مکانی ویک امکان پرتاب و مسیری ایمن را بر فراز اقیانوس خالی از جمعیت با فضای باز برای رهگیری فراهم می کند.
جزیره ویک
doc493
در سال 1987، جزیره ویک به عنوان سایت پرتاب موشک برای برنامه ابتکار دفاع استراتژیک (SDI) به نام پروژه Starlab/Starbird انتخاب شد. در سال 1989، فرماندهی دفاع استراتژیک ارتش ایالات متحده (USASDC) دو سکوی پرتاب را در نقطه طاووس و همچنین تأسیسات پشتیبانی نزدیک برای موشک‌های آزمایشی چند مرحله‌ای استاربرد هشت تنی و شصت فوتی ساخت. این برنامه شامل استفاده از سیستم‌های الکترواپتیکی و لیزری بود که بر روی سکوی استارلب در محفظه محموله یک شاتل فضایی در حال چرخش برای به دست آوردن، ردیابی و هدف‌گیری موشک‌های استاربرد پرتاب شده از کیپ کاناورال و ویک بود. پس از تأثیر تأخیر در زمان‌بندی مأموریت ناشی از انفجار شاتل فضایی چلنجر، این برنامه در اواخر سپتامبر 1990 لغو شد تا از بودجه یک برنامه دفاع موشکی دیگر ارتش آمریکا که به نام سنگریزه‌های درخشان شناخته می‌شود، حمایت شود. اگرچه هیچ موشک استاربرد هرگز از جزیره ویک پرتاب نشد، اما تاسیسات پرتاب استاربرد در ویک برای پشتیبانی از پرتاب موشک برای برنامه سنگریزه درخشان با اولین پرتاب در 29 ژانویه 1992 اصلاح شد. در 16 اکتبر، یک کاستور-اوربوس 30 فوتی انجام شد. موشک هفت دقیقه پس از پرتاب از ویک توسط کنترلرهای زمینی منهدم شد. این برنامه در سال 1993 لغو شد.
جزیره ویک
doc494
فعالیت‌های آزمایش موشک با برنامه آزمایشی پرتابه اتمسفر سبک وزن (LEAP)، یکی دیگر از پروژه‌های دفاع استراتژیک ارتش ایالات متحده که شامل پرتاب دو موشک Aerojet Super Chief HPB از جزیره ویک بود، ادامه یافت. اولین پرتاب، در 28 ژانویه 1993، در 240 مایل (390 کیلومتر) به اوج رسید و موفقیت آمیز بود. پرتاب دوم، در 11 فوریه، در 1.2 مایل (1.9 کیلومتر) به اوج رسید و ناموفق بود.
جزیره ویک
doc495
با توجه به استفاده مداوم ارتش ایالات متحده از جزیره مرجانی برای برنامه های مختلف آزمایش موشکی، در 1 اکتبر 1994، فرماندهی فضایی و دفاع استراتژیک ارتش ایالات متحده (USASSDC) با مجوز موقت از نیروی هوایی ایالات متحده، فرماندهی اداری جزیره ویک را به عهده گرفت. USASSDC از سال 1988 زمانی که ساخت و ساز راه اندازی و پشتیبانی Starbird آغاز شد در Wake فعالیت می کرد. در حال حاضر تحت کنترل ارتش ایالات متحده، این جزیره، که در 690 مایلی (1110 کیلومتری) شمال جزیره مرجانی کواجالین واقع شده است، به محل پرتاب موشک برای محدوده موشکی کواجالین معروف به مرکز پرتاب جزیره ویک تبدیل شد.[74]
جزیره ویک
doc496
در ژوئیه 1995، واحدهای مختلف ارتش ایالات متحده اردوگاهی را در جزیره ویک برای تأمین مسکن، غذا، مراقبت های پزشکی و فعالیت های اجتماعی برای مهاجران غیرقانونی چینی به عنوان بخشی از عملیات بازگشت سریع (همچنین به عنوان بازگشت سریع نیروی کار مشترک شناخته می شود) تأسیس کردند. مهاجران چینی در 3 ژوئیه در کشتی M/V Jung Sheng Number 8 زمانی که کشتی 160 فوتی توسط گارد ساحلی ایالات متحده در جنوب هاوایی منع شد، کشف شدند. یونگ شنگ در تاریخ 2 ژوئن کانتون چین را با 147 مهاجر غیرقانونی چینی از جمله 18 اجرا و 11 خدمه در مسیر ایالات متحده ترک کرده بود. در 29 ژوئیه، چینی ها به جزیره ویک منتقل شدند، جایی که پرسنل ارتش ایالات متحده از آنها مراقبت کردند و در 7 آگوست، آنها را با چارتر هوایی تجاری با خیال راحت به چین بازگرداندند. از 10 اکتبر تا 21 نوامبر 1996، واحدهای نظامی منصوب به عملیات ماراتون اقیانوس آرام از امکانات در جزیره ویک به عنوان منطقه ای برای بازگرداندن گروه دیگری متشکل از بیش از 113 مهاجر غیرقانونی چینی استفاده کردند که در اقیانوس اطلس در نزدیکی برمودا در عرشه کشتی توقیف شده بودند. کشتی قاچاق انسان، Xing Da.[75][76]
جزیره ویک
doc497
در 1 اکتبر 2002، کنترل اداری و پشتیبانی جزیره ویک از ارتش ایالات متحده به بال 15 نیروی هوایی ایالات متحده، یک واحد هوانوردی از نیروهای هوایی اقیانوس آرام مستقر در پایگاه نیروی هوایی Hickam در هاوایی، منتقل شد. بال پانزدهم قبلاً از 1 ژوئیه 1973 تا 30 سپتامبر 1994 کنترل ویک را در دست داشت. اگرچه نیروی هوایی بار دیگر کنترل را در دست داشت، آژانس دفاع موشکی به عملیات مرکز پرتاب جزیره ویک و رونالد ریگان ارتش ایالات متحده ادامه داد. سایت آزمایش دفاع موشکی بالستیک به حفظ و بهره برداری از تاسیسات پرتاب و همچنین ارائه ابزار دقیق، ارتباطات، پرواز و ایمنی زمینی، امنیت و سایر پشتیبانی ها ادامه خواهد داد.[77]
جزیره ویک
doc498
در 6 ژانویه 2009، پرزیدنت جورج دبلیو بوش فرمان اجرایی 8836 را صادر کرد که بنای یادبود ملی دریایی جزایر دورافتاده اقیانوس آرام را برای حفظ محیط های دریایی اطراف جزایر ویک، بیکر، هاولند و جارویس، جانستون آتول، ریف کینگمن و جزیره مرجانی پالمیرا ایجاد کرد. این اعلامیه مدیریت آب‌های مجاور و زمین‌های غرق‌شده و نوظهور جزایر را به وزارت کشور و مدیریت فعالیت‌های مرتبط با شیلات در آب‌های بیش از 12 مایل دریایی از خط متوسط ​​کم آب جزایر به اداره ملی اقیانوسی و جوی واگذار کرد. (NOAA). در 16 ژانویه، وزیر کشور، دیرک کمپتورن، دستور شماره 3284 را صادر کرد که بیان کرد منطقه در جزیره ویک که با فرمان اجرایی 8836 به وزارت کشور اختصاص داده شده است، به عنوان پناهگاه ملی حیات وحش مدیریت خواهد شد. با این حال، مدیریت اراضی اضطراری در جزیره ویک توسط خدمات ماهی و حیات وحش ایالات متحده، تا زمانی که قرارداد مدیریت موجود بین وزیر نیروی هوایی و وزیر کشور خاتمه نیابد، آغاز نخواهد شد.[78][79]
جزیره ویک
doc499
گروه پشتیبانی هوایی 611 (ASG)، یک واحد نیروی هوایی ایالات متحده مستقر در پایگاه مشترک المندورف-ریچاردسون در انکوریج، آلاسکا، کنترل جزیره ویک را از بال پانزدهم در 1 اکتبر 2010 به دست گرفت. 611 ASG قبلاً پشتیبانی و مدیریت می کرد. به سایت‌های مختلف نیروی هوایی از نظر جغرافیایی دور در آلاسکا و افزودن جزیره ویک، فرصت‌های بیشتری را برای پروژه‌های فضای باز در طول ماه‌های زمستان که پروژه‌ها در آلاسکا بسیار محدود است، برای این واحد فراهم کرد. 611th ASG، واحدی از یازدهمین نیروی هوایی، به مرکز پشتیبانی منطقه ای نیروی هوایی اقیانوس آرام (PACAF) تغییر نام داد.[80]
جزیره ویک