_id
stringlengths
4
10
text
stringlengths
0
5.28k
title
stringlengths
0
104
doc2681300
تک آهنگ CD تبلیغاتی ایالات متحده
به من بگو اکنون چه خواهیم کرد
doc2681301
در اسطوره‌های کلاسیک، کلاه نامرئی (Ἅϊδος κυνέην (H)aïdos kuneēn به یونانی، پوست سگ هادس) کلاه یا کلاهی است که می‌تواند پوشنده را نامرئی کند.[1] همچنین به عنوان کلاهک هادس، هلم هادس[2] یا سکان تاریکی نیز شناخته می شود. در اسطوره های یونانی از کلاه پوشان می توان به آتنا، الهه خرد، خدای پیام آور هرمس و قهرمان پرسئوس اشاره کرد. کلاه نامرئی کاربر را قادر می‌سازد تا برای سایر موجودات ماوراء طبیعی نامرئی شود، و مانند ابری از غبار عمل می‌کند که خدایان خود را در آن احاطه کرده‌اند تا غیرقابل تشخیص شوند.[3]
کلاه نامرئی
doc2681302
یکی از منابع باستانی که کلاه خاصی را به فرمانروای عالم اموات نسبت می‌دهد، Bibliotheca (قرن دوم/1 قبل از میلاد) است که در آن سیکلوپ‌های اورانی صاعقه‌ای را به زئوس، سه‌جانبه پوزئیدون و کلاه ایمنی (kyneê) را به هادس می‌دهند. جنگ علیه تیتان ها
کلاه نامرئی
doc2681303
در اساطیر کلاسیک به طور منظم گفته می شود که کلاه به خدای عالم اموات تعلق دارد. رابله آن را کلاه خود پلوتون[4] و اراسموس کلاهخود ارکوس[5] می نامد. کلاه ایمنی برای کسانی که ماهیت واقعی خود را با تدبیری حیله گر پنهان می کنند، ضرب المثل می شود: «کلاه پلوتون که مرد سیاسی را نامرئی می کند، رازداری در نصیحت است و شجاعت در اعدام».[6]
کلاه نامرئی
doc2681304
همانطور که از نامش پیداست، هادس صاحب کلاه ایمنی بود. پس از اینکه او و برادرانش زئوس و پوزیدون آنها را از تارتاروس آزاد کردند، توسط سیکلوپس بزرگ برای او جعل شد. او سپس از این کلاه ایمنی در طول Titanomachy استفاده کرد و در مسیریابی تایتان ها نقش داشت.
کلاه نامرئی
doc2681305
آتنا، الهه خرد، نبرد، و صنایع دستی، در یک نمونه در طول جنگ تروا کلاه نامرئی را بر سر داشت.[7] زمانی که به دیومدس، دشمن او کمک کرد، از آن برای نامرئی شدن برای آرس استفاده کرد. کمک او حتی دیومدس را قادر ساخت تا خدای جنگ را با نیزه مجروح کند.
کلاه نامرئی
doc2681306
خدای پیام آور هرمس در طول نبرد خود با هیپولیتوس، غول، کلاه را پوشید.[8][9]
کلاه نامرئی
doc2681307
در برخی داستان‌ها، پرسئوس کلاه نامرئی (همراه با صندل‌های بالدار) را از آتنا دریافت کرد، زمانی که او برای کشتن گورگون مدوسا رفت، که به او کمک کرد تا از خواهرانش فرار کند.[10] اما در اسطوره های دیگر، پرسئوس این اقلام را از پوره های استیگی به دست آورده است.[11] کلاه نامرئی برای اجتناب از نگاه‌های متحجر گورگون‌ها مورد استفاده قرار نگرفت، بلکه برای فرار از دست استنو و یوریال جاودانه بعداً پس از قطع سر مدوسا استفاده شد.[12]
کلاه نامرئی
doc2681308
در سری بازی های ویدئویی نقش آفرینی Dragon Quest، تجهیزاتی به نام «هدس» وجود دارد. این مورد نفرین است و بنابراین در هر بازی غیر از Dragon Quest IX که در آن می توان آن را به یک Helm بزرگ تبدیل کرد، بی فایده است.
کلاه نامرئی
doc2681309
در سریال Percy Jackson & the Olympians اثر ریک ریوردان، آنابث چیس (دختر آتنا) یک کلاه بیسبال نیویورک یانکیز را از مادرش دریافت کرد که کلاه پنهانی از نامرئی بود. در همان سریال، آنتاگونیست اصلی، لوک کاستلان، هلم تاریکی هادس و همچنین پیچ و مهره استاد زئوس را به سرقت برد.
کلاه نامرئی
doc2681310
این کلاه همچنین در کمدی اسطوره ای ایتالیایی Arrivano i titani ظاهر می شود، اما قدرت نامرئی آن در این نسخه فقط در شب کار می کند.
کلاه نامرئی
doc2681311
سکان نقش اصلی را در رمان Ilium اثر دن سیمونز ایفا می کند که در آن توماس هاکنبری، راوی مکتبی، از طریق آفرودیت در نقشه خود، مصنوعاتی را به دست می آورد تا جاسوس مکتبی را جاسوسی کند و در نهایت الهه آتنا را ترور کند.
کلاه نامرئی
doc2681312
All I Ever Need Is You یک آهنگ محبوب است که توسط جیمی هالیدی و ادی ریوز نوشته شده و توسط ری چارلز برای آلبوم خود به نام اقدام آتشفشانی روح من در سال 1971 ضبط شده است. شناخته شده ترین نسخه این آهنگ، تک آهنگ موفق Sonny & Cher است که در سال 1971 به رتبه هفت در بیلبورد Hot 100 ایالات متحده رسید [1] و بیشترین ماندگاری تک آهنگ آنها را داشت و 15 هفته را در آن چارت سپری کرد. آلبوم آنها با همین عنوان بیش از 500000 نسخه فروخت و به مقام طلای RIAA رسید.
تمام چیزی که من همیشه نیاز دارم، تو هستی (آهنگ)
doc2681313
All I Ever Need Is You اثر Sonny & Cher همچنین در اواخر سال 1971 به مدت پنج هفته در صدر جدول Easy Listening قرار گرفت. و یکی از ده آهنگ برتر هم در بریتانیا و هم در کانادا بود. بیش از 2250000 نسخه در سراسر جهان فروخته است.
تمام چیزی که من همیشه نیاز دارم، تو هستی (آهنگ)
doc2681314
دو نسخه چارت های موسیقی کانتری را تشکیل دادند: ری سندرز (#18) در سال 1971، و کنی راجرز و داتی وست (شماره 1) در سال 1979.[3] ضبط راجرز و وست در چهار آلبوم گنجانده شد: کلاسیک (آلبوم کنی راجرز و داتی وست) در سال 1979 که بیش از 2000000 نسخه فروخت. دوئت (آلبوم کنی راجرز) در سال 1984 با فروش بیش از 1000000 نسخه. 42 Ultimate Hits (آلبوم کنی راجرز) در سال 2004 با فروش بیش از 500000 نسخه و 21 شماره یک (آلبوم کنی راجرز) در سال 2006 با فروش بیش از 500000 نسخه.
تمام چیزی که من همیشه نیاز دارم، تو هستی (آهنگ)
doc2681315
نسخه هلندی 1984 با عنوان Ik Meen 'T توسط هنرمند ضبط آندره هیز به مدت دو هفته در 9 و 16 مارس 1985 در جدول تک‌آهنگ‌های پاپ در هلند به رتبه اول رسید.[4]
تمام چیزی که من همیشه نیاز دارم، تو هستی (آهنگ)
doc2681316
All I Ever Need Is You با دو نامزدی جایزه گرمی همراه بود: جایزه گرمی 1972 برای بهترین اجرای پاپ توسط یک دوتایی یا گروهی با خوانندگان Sonny & Cher، All I Ever Need Is You. و 1973 بهترین اجرای موسیقی کانتری چت اتکینز و جری رید، من و چت[5] (آلبوم شامل All I Ever Need Is You بود). این آهنگ توسط تام جونز، سامی اسمیت و چندین نفر دیگر ضبط شده است.
تمام چیزی که من همیشه نیاز دارم، تو هستی (آهنگ)
doc2681317
آیا کسی اثبات / %ABV مزرعه بون را می داند؟ حداقل در آیووا روی بطری نوشته نمی شود.
بحث:مزرعه بون
doc2681318
محتوای الکل در وب‌سایت ارجاع‌شده با بررسی برخی از طعم‌ها فهرست شده است: [بررسی [1]] - نظر قبلی بدون امضا توسط 205.231.130.2 اضافه شده است (بحث) 17:14، 6 اوت 2008 (UTC) این در واقع حدود است 3.5 درصد الکل حجمی علت اسمیرنوف 4.5 درصد الکل حجمی است. این مایک ها هستند که 5 درصد از نظر حجم الکل دارند. — نظر قبلی بدون امضا اضافه شده توسط 66.87.139.73 (بحث) 08:34، 11 نوامبر 2015 (UTC)
بحث:مزرعه بون
doc2681319
متوجه نشدم که متن این مقاله به طور کلمه به کلمه از سایت طرفداران فهرست شده در پیوندهای خارجی کپی شده است... 74.192.152.246، 20:29، 15 ژوئیه 2007 (UTC)
بحث:مزرعه بون
doc2681320
قالب WikiWineProject را حذف کرده اند زیرا این مقاله هیچ ربطی به شراب ندارد. --BodegasAmbite (بحث) ۱۱:۲۳، ۲۷ آوریل ۲۰۰۹ (UTC)
بحث:مزرعه بون
doc2681321
به نظر می‌رسد همه اکنون این مواد را می‌نوشند، زیرا ارزان است و شما را سریع مست می‌کند! همچنین آن شراب انگور یهودی نیز همین کار را می کند. پس آیا این چیزها را نباید هوس تلقی کرد؟ ویژگی علمی تخیلی Sextuple! 05:38، 16 ژوئیه 2010 (UTC) — نظر بدون امضای قبلی توسط MagentaTimCurryElbowSex اضافه شد (بحث • مشارکت)
بحث:مزرعه بون
doc2681322
من چند روز پیش یک بطری از مزرعه Boone's Sangria خریدم و برچسب به وضوح نشان داد که شراب انگور با طعم طبیعی. شاید انواع مالت تنها در برخی مناطق فروخته می شود، اما در جایی که من زندگی می کنم نه. —نظر قبلی بدون امضا توسط Lowaystar اضافه شده است (بحث • مشارکت) 23:30، 5 اوت 2010 (UTC)
بحث:مزرعه بون
doc2681323
واقعاً مطمئن نیستم که معنی آن چیست، اما به طور سنتی با شراب‌های غنی‌شده کم‌پایین مرتبط بود... AnonMoos (بحث) 21:40، 8 اوت 2010 (UTC)
بحث:مزرعه بون
doc2681324
خوشبختی ها و بدبختی های مول فلندرز یک فیلم تلویزیونی درام بریتانیایی محصول 1996 به کارگردانی دیوید آتوود، با فیلمنامه ای از اندرو دیویس و با بازی الکس کینگستون است.[1] این اقتباس از رمان Moll Flanders نوشته دنیل دفو است.
خوش شانسی ها و بدبختی های مول فلاندرز (مجموعه تلویزیونی)
doc2681325
مول در نیوگیت از یک زن محکوم به دنیا می آید که بلافاصله پس از زایمان منتقل می شود. پس از دور زدن، کودک به کولی ها می رسد که در حدود هفت سالگی از آنها فرار می کند. او توسط شهردار کولچستر پذیرفته می شود و در خانواده او به عنوان تقریبا یکی از خانواده بزرگ می شود. وقتی آنها مرد جوان می شوند، هر دو پسرش جذب مول می شوند و به او پیشرفت می کنند. او تسلیم پسر بزرگش می شود که به او قول عشق و ازدواج می دهد و به او پول و هدایایی می دهد، اما وقتی برادر کوچکترش از او خواستگاری می کند او را تشویق می کند تا با برادر کوچکترش ازدواج کند. والدین نگران هستند اما اجازه ازدواج را می دهند. پس از چندین سال، شوهر مول می میرد و او کولچستر و فرزندانش را ترک می کند تا به دنبال یک زندگی جدید و هیجان انگیزتر در لندن باشد. او در جامعه اختلاط می کند و در نهایت با مرد جوان ثروتمندی که به ارث رسیده ازدواج می کند. مول و شوهر جدیدش در حال مستی با یکدیگر و خرج کردن پول برای خوشگذرانی خود، سبک زندگی بی پروا و گزافی دارند.
خوش شانسی ها و بدبختی های مول فلاندرز (مجموعه تلویزیونی)
doc2681326
مول که پس از خرج کردن ثروتش و رسیدن مأموران ضابط ناپدید شده، زینت‌آلات خود را می‌پوشد و به دنبال شوهر ثروتمند دیگری می‌رود. او یک کاپیتان دریایی جوان از ویرجینیا را جذب می کند که صاحب یک کشتی و مزارع است و او نیز جذب او می شود. آنها ازدواج می کنند و مول با او به ویرجینیا سفر می کند. او در آنجا با مادرش ملاقات می کند که پس از خصومت اولیه با مول، با او خوب می شود. چندین سال بعد، و اکنون با داشتن دو فرزند، رضایت و خوشحالی مول زمانی از بین می رود که او متوجه می شود که مادرشوهرش در واقع مادر حمل شده خودش است و او با برادر ناتنی خود ازدواج کرده است. او و مول از هم جدا می شوند و او به انگلستان برمی گردد. با این حال، بسیاری از دارایی های او در طوفان های بد گم می شود و او با درآمد کمی از راه می رسد. او دوباره پول خود را خرج لباس می کند و این تصور را ایجاد می کند که یک خانم ثروتمند است و در جستجوی یک شوهر جدید به لنکستر می رود - فوراً یکی را جذب می کند.
خوش شانسی ها و بدبختی های مول فلاندرز (مجموعه تلویزیونی)
doc2681327
مول با عشق زندگی خود ازدواج می کند، اما پس از رفتن به ماه عسل به زودی متوجه می شود که هیچ یک از آنها حقیقت را نگفته اند.
خوش شانسی ها و بدبختی های مول فلاندرز (مجموعه تلویزیونی)
doc2681328
مول تنها و تقریباً بی پول به زندگی جنایتکارانه خود ادامه می دهد. او با دزد همکار لوسی آشنا می شود و آنها شریک جنایت و بهترین دوستان می شوند. بعد از اینکه لوسی دستگیر و به دار آویخته شد، دل مول در دزدی او نیست و به راحتی گرفتار می شود.
خوش شانسی ها و بدبختی های مول فلاندرز (مجموعه تلویزیونی)
doc2681329
مول در زندان نیوگیت لندن از زنی متولد می شود که منتظر انتقال است. دیگر باردار نیست، مادر بلافاصله به مستعمرات فرستاده می شود. Baby Moll چندین بار فروخته می شود و در نهایت به گروهی از کولی ها ختم می شود. او در کودکی فرار می کند و توسط شهردار کولچستر گرفته می شود تا به عنوان تقریبا یکی از اعضای خانواده بزرگ شود. هنگامی که او 18 ساله است، پسر ارشد، رولند ریچاردسون، او را با وعده ازدواج اغوا می کند. پسر کوچکتر، رابین، در واقع پیشنهاد ازدواج می دهد و آنها ازدواج می کنند. پنج سال بعد، پس از اینکه مول دو فرزند برای او به دنیا آورد، می میرد. مول بچه ها را نزد همسرش رها می کند و به لندن نقل مکان می کند. او با دنیل داوکینز، مرد جوانی که از تجارت پارچه فروشی پدرش به ارثی غنی رسید، ازدواج می کند. شوهرش پس از دویدن تمام پول، به علاوه آنچه با خود آورده بود، به فرانسه فرار می کند که مأموران در را می کوبند. مول بی پول و به حال خودش رها شده است.
خوش شانسی ها و بدبختی های مول فلاندرز (مجموعه تلویزیونی)
doc2681330
مول با نام لیدی فلاندر به کنت سفر می کند. او با ناخدای یک کشتی به نام لموئل ملاقات می کند و با او ازدواج می کند. آنها با کشتی به خانه او در ویرجینیا می روند. مول برای او دو فرزند به دنیا می آورد قبل از اینکه به طور تصادفی از مادرشوهرش، خانم گولایتلی، متوجه شود که او و لموئل در واقع خواهر و برادر ناتنی هستند. مول به انگلستان باز می گردد و بیشتر دارایی خود را در طوفانی در دریا از دست می دهد. با رسیدن به لنکستر، او با میسترس سیگریو ملاقات می کند که مول را به برادرش، جیمز «جمی» سیگریو معرفی می کند.
خوش شانسی ها و بدبختی های مول فلاندرز (مجموعه تلویزیونی)
doc2681331
مول و جمی ازدواج کرده اند. هر کدام متوجه می شوند که دیگری یک شکارچی ثروت است. پس از گذراندن شب با مول، جمی او را رها می کند. مول روی صحنه می رود و به لندن می رود که توسط جمی که تبدیل به یک مرد بزرگراه شده است مورد سرقت قرار می گیرد. پس از به اشتراک گذاشتن یک بوسه پرشور، او را ترک می کند و او به سفر خود ادامه می دهد. مول تحت حمایت یک بانکدار به نام جان بلند، یکی از همسفرانش قرار می گیرد. مول پس از متقاعد کردن او برای طلاق از همسر زناکارش، با او ازدواج می کند و دو فرزند از او به دنیا می آورد. شوک خراب شدن بانکش جان را می کشد. هنگامی که مأموران در خانه ظاهر می شوند، مول بچه ها و هر اندازه که می تواند حمل کند، می برد و فرار می کند. او بچه ها را نزد اقوام شوهرش می گذارد و نزد خانم ریوردان اقامت می کند. مول، گرسنه می‌شود، دزد می‌شود.
خوش شانسی ها و بدبختی های مول فلاندرز (مجموعه تلویزیونی)
doc2681332
مول به زندگی جنایتکارانه خود ادامه می دهد و شریکی به نام لوسی دیور می گیرد. لوسی به خاطر جنایاتش دستگیر و به دار آویخته می شود. مول در نهایت در حال سرقت از یک فروشگاه پارچه فروشی دستگیر می شود. او را به نیوگیت می برند و به خاطر جنایاتش به اعدام محکوم می کنند. او ادعا می کند که باردار است بنابراین یک ماه به او مهلت اعدام داده می شود. جمی دستگیر شده و به زندان آورده شده است. آنها اجازه دارند یک ساعت با هم باشند و در این مدت مول به جمی می گوید قبل از اینکه در دادگاه بزرگ شود، درخواست حمل و نقل کند. او جعبه ای به او می دهد که متعلق به سر ریچارد گرگوری است و از جمی می خواهد که آن را نزد سر ریچارد ببرد. جمی قرار است به او بگوید که مول فلندرز به کمک او نیاز دارد وگرنه همسر سر ریچارد در مورد رابطه جنسی مول با شوهرش خواهد شنید. جمی در دادگاه ظاهر می شود و به انتقال به ویرجینیا محکوم می شود. جمله مول آویزان است. همانطور که طناب دور گردنش است، جمی سوار می شود و فریاد می زند که حکم او به حمل و نقل تخفیف داده شده است. او و جمی با هم به ویرجینیا می روند. در آنجا «سر جیمز و لیدی مولی سیگریو شهروندان بسیار ثروتمند و قابل احترامی شدند...»
خوش شانسی ها و بدبختی های مول فلاندرز (مجموعه تلویزیونی)
doc2681333
چهار قسمت در VHS به عنوان دو نوار در 16 اکتبر 1997 منتشر شد.
خوش شانسی ها و بدبختی های مول فلاندرز (مجموعه تلویزیونی)
doc2681334
NIST Special Publication 800-53 فهرستی از کنترل‌های امنیتی را برای همه سیستم‌های اطلاعاتی فدرال ایالات متحده به جز سیستم‌های مرتبط با امنیت ملی ارائه می‌کند. این توسط موسسه ملی استاندارد و فناوری، که یک آژانس غیرقانونی وزارت بازرگانی ایالات متحده است، منتشر شده است. NIST استانداردها، دستورالعمل‌ها و سایر نشریات را برای کمک به آژانس‌های فدرال در اجرای قانون مدیریت امنیت اطلاعات فدرال سال 2002 (FISMA) و کمک به مدیریت برنامه‌های مقرون‌به‌صرفه برای حفاظت از اطلاعات و سیستم‌های اطلاعاتی آن‌ها توسعه و منتشر می‌کند.[1]
انتشارات ویژه NIST 800-53
doc2681335
NIST Special Publication 800-53 بخشی از انتشارات ویژه 800 است که در مورد تحقیقات، دستورالعمل‌ها و تلاش‌های فراگیر آزمایشگاه فناوری اطلاعات (ITL) در امنیت سیستم اطلاعات و فعالیت‌های ITL با صنعت، دولت و سازمان‌های دانشگاهی گزارش می‌دهد. [2]
انتشارات ویژه NIST 800-53
doc2681336
به طور خاص، انتشارات ویژه NIST 800-53 مراحلی را در چارچوب مدیریت ریسک پوشش می دهد که به انتخاب کنترل امنیتی برای سیستم های اطلاعات فدرال مطابق با الزامات امنیتی در استاندارد پردازش اطلاعات فدرال (FIPS) 200 می پردازد. این شامل انتخاب مجموعه اولیه امنیت پایه است. کنترل‌های مبتنی بر تجزیه و تحلیل اثرات بدترین حالت FIPS 199، تنظیم کنترل‌های امنیتی پایه، و تکمیل کنترل‌های امنیتی بر اساس ارزیابی سازمانی ریسک.[3] قوانین امنیتی 17 حوزه از جمله کنترل دسترسی، پاسخ به حادثه، تداوم کسب و کار، و قابلیت بازیابی بلایا را پوشش می دهد.[4]
انتشارات ویژه NIST 800-53
doc2681337
بخش کلیدی فرآیند صدور گواهینامه و اعتباربخشی برای سیستم‌های اطلاعات فدرال، انتخاب و اجرای زیرمجموعه‌ای از کنترل‌ها (ضمانت‌ها) از کاتالوگ کنترل امنیتی (NIST 800-53، ضمیمه F) است. این کنترل‌ها، حفاظت‌های مدیریتی، عملیاتی و فنی (یا اقدامات متقابل) هستند که برای یک سیستم اطلاعاتی برای محافظت از محرمانه بودن، یکپارچگی و در دسترس بودن سیستم و اطلاعات آن تجویز می‌شوند. برای اجرای پادمان‌ها یا کنترل‌های مورد نیاز، آژانس‌ها باید ابتدا دسته امنیتی سیستم‌های اطلاعاتی خود را مطابق با مفاد FIPS 199، «استانداردهای طبقه‌بندی امنیتی سیستم‌های اطلاعات و اطلاعات فدرال» تعیین کنند. طبقه‌بندی امنیتی سیستم اطلاعاتی (کم، متوسط ​​یا زیاد) مجموعه‌ای از کنترل‌ها را تعیین می‌کند که باید اجرا و نظارت شوند. آژانس‌ها این توانایی را دارند که این کنترل‌ها را تنظیم کرده و آن‌ها را به گونه‌ای تنظیم کنند که با اهداف یا محیط‌های سازمانی خود هماهنگی بیشتری داشته باشند.[1]
انتشارات ویژه NIST 800-53
doc2681338
انتظار می‌رود آژانس‌ها ظرف یک سال از تاریخ انتشار (فوریه 2005) با استانداردها و دستورالعمل‌های امنیتی NIST مطابقت داشته باشند، مگر اینکه دستور دیگری داده شود. انتظار می رود سیستم های اطلاعاتی که در حال توسعه هستند پس از استقرار مطابقت داشته باشند.[1]
انتشارات ویژه NIST 800-53
doc2681339
عنوان نسخه 1 و 2 NIST SP 800-53، کنترل های امنیتی توصیه شده برای سیستم های اطلاعات فدرال است.
انتشارات ویژه NIST 800-53
doc2681340
نسخه سوم انتشارات ویژه NIST 800-53، کنترل های امنیتی توصیه شده برای سیستم های اطلاعاتی فدرال و سازمان ها، حاوی چندین توصیه از افرادی است که در مورد نسخه های منتشر شده قبلی نظر داده اند، که کاهش تعداد کنترل های امنیتی برای سیستم های کم تاثیر را توصیه کرده اند. ، مجموعه جدیدی از کنترل‌های سطح برنامه و اختیارات اختیاری بیشتر برای سازمان‌ها برای کاهش درجه کنترل‌ها. همچنین در پیش نویس نهایی، زبانی گنجانده شده است که به آژانس های فدرال اجازه می دهد تا اقدامات امنیتی موجود خود را در صورتی که بتوانند نشان دهند که سطح امنیت برابر با استانداردهای پیشنهادی NIST است، حفظ کنند.[5] نسخه سوم همچنین نشان دهنده تلاشی برای هماهنگ کردن الزامات امنیتی در میان جوامع دولتی و بین سیستم های دولتی و غیر دولتی است. در گذشته، رهنمودهای NIST برای سیستم‌های اطلاعاتی دولتی که به عنوان سیستم‌های امنیت ملی شناسایی می‌شوند، اعمال نشده است. کنترل‌های مدیریتی، عملیاتی و فنی در SP 800-53 Revision 3 یک زبان مشترک امنیت اطلاعات را برای همه سیستم‌های اطلاعات دولتی ارائه می‌کند. کاتالوگ کنترل امنیتی اصلاح شده همچنین شامل اقدامات حفاظتی و اقدامات متقابل پیشرفته برای مقابله با تهدیدها و سوء استفاده های سایبری پیشرفته است. تغییرات قابل توجه در این بازنگری سند عبارتند از
انتشارات ویژه NIST 800-53
doc2681341
به عنوان بخشی از مشارکت مداوم امنیت سایبری بین وزارت دفاع ایالات متحده، جامعه اطلاعاتی، و سازمان های مدنی فدرال، NIST به روز رسانی دوسالانه خود را به انتشار ویژه 800-53، کنترل های امنیتی و حریم خصوصی برای سیستم های اطلاعات فدرال و سازمان ها راه اندازی کرده است. با پیش‌نویس عمومی اولیه که در 28 فوریه 2012 منتشر شد. ابتکار 2011–2012 شامل به‌روزرسانی کنترل‌های امنیتی فعلی، بهبودهای کنترلی، راهنمایی‌های تکمیلی و به‌روزرسانی دستورالعمل‌های خیاطی و تکمیلی است که عناصر کلیدی فرآیند انتخاب کنترل را تشکیل می‌دهند. . حوزه های تمرکز کلیدی شامل، اما محدود به موارد زیر نیست:
انتشارات ویژه NIST 800-53
doc2681342
NIST SP 800-53 Revision 5 کلمه فدرال و سیستم های اطلاعاتی را حذف می کند تا نشان دهد که این مقررات برای همه سازمان ها اعمال می شود، نه فقط سازمان های فدرال، و همه سیستم ها، نه فقط سیستم های اطلاعاتی. تاریخ انتشار پیشنهادی 28 مارس 2017 بود، اما انتشار به تعویق افتاد زیرا بازبینی همچنان تحت بررسی داخلی قرار دارد. طبق مرکز منابع امنیت رایانه ای NIST (CSRC)، [7] تغییرات عمده در انتشارات عبارتند از:
انتشارات ویژه NIST 800-53
doc2681343
انتشارات ویژه NIST 800-53 A با عنوان «راهنمای ارزیابی کنترل‌های امنیتی در سیستم‌ها و سازمان‌های اطلاعاتی فدرال» است.» این نسخه روش‌های آزمایش و ارزیابی را برای 17 خانواده کنترل مورد نیاز توصیف می‌کند.[4] این دستورالعمل‌های ارزیابی برای فعال کردن دوره‌ای طراحی شده‌اند. به گفته ران راس، دانشمند ارشد کامپیوتر و محقق امنیت اطلاعات در NIST، این دستورالعمل ها توسط آژانس های فدرال برای تعیین اینکه چه کنترل های امنیتی برای محافظت از عملیات و دارایی های سازمانی، افراد، سایر سازمان ها و کشور ضروری است، استفاده می شود همچنین به آژانس‌های فدرال اجازه می‌دهد تا ارزیابی کنند که اگر کنترل‌های اجباری به درستی اجرا شده‌اند، طبق برنامه عمل می‌کنند و ... الزامات امنیتی سازمان را برآورده می‌کنند.
انتشارات ویژه NIST 800-53
doc2681344
برای انجام این کار، نسخه A روش‌ها و روش‌های ارزیابی را برای هر یک از کنترل‌های امنیتی اجباری در انتشارات ویژه 800-53 توضیح می‌دهد. این روش ها و رویه ها باید به عنوان دستورالعمل برای آژانس های فدرال استفاده شوند. این دستورالعمل‌ها برای محدود کردن سردرگمی و اطمینان از تفسیر و اجرای کنترل‌های امنیتی به همان شیوه توسط سازمان‌ها است.[4]
انتشارات ویژه NIST 800-53
doc2681345
NIST SP 800-53A Revision 4 به ارزیابی امنیت و کنترل های حریم خصوصی در سیستم ها و سازمان های اطلاعات فدرال می پردازد.
انتشارات ویژه NIST 800-53
doc2681346
لب ها عضوی از بدن قابل مشاهده در دهان انسان و بسیاری از حیوانات هستند.
لب
doc2681347
لب‌ها نرم، متحرک هستند و به‌عنوان دریچه‌ای برای دریافت غذا و بیان صدا و گفتار عمل می‌کنند. لب های انسان یک اندام حسی لامسه است و زمانی که برای بوسیدن و سایر اعمال صمیمیت استفاده می شود، می تواند یک ناحیه اروژن باشد.
لب
doc2681348
لبهای بالا و پایین به ترتیب به عنوان Labium superius oris و Labium inferius oris شناخته می شوند.[1][2] محل اتصال لب ها به پوست اطراف ناحیه دهان، مرز سرخجه است، [3] و ناحیه معمولاً قرمز رنگ در داخل مرزها، ناحیه سرخابی نامیده می شود.[4] مرز سرخابی لب بالا به کمان کوپید معروف است.[5] برآمدگی گوشتی که در مرکز لب بالایی قرار دارد، توبرکلی است که با عبارات مختلفی از جمله procheilon (همچنین prochilon نوشته می‌شود)، tuberculum labii superioris و labial tubercle شناخته می‌شود.[6] شیار عمودی که از پروشیلون تا تیغه بینی امتداد می یابد، فیلتروم نامیده می شود.[7]
لب
doc2681349
پوست لب با سه تا پنج لایه سلولی در مقایسه با پوست معمولی صورت که تا 16 لایه دارد بسیار نازک است. با رنگ پوست روشن، پوست لب حاوی ملانوسیت های کمتری است (سلول هایی که رنگدانه ملانین تولید می کنند و رنگ پوست را به آن می دهند). به همین دلیل، رگ های خونی از طریق پوست لب ظاهر می شوند که منجر به رنگ قرمز قابل توجه آنها می شود. با رنگ پوست تیره تر، این اثر کمتر برجسته است، زیرا در این مورد، پوست لب حاوی ملانین بیشتری است و بنابراین از نظر بصری تیره تر است. پوست لب مرز بین پوست خارجی صورت و غشای مخاطی داخلی داخل دهان را تشکیل می دهد.
لب
doc2681350
پوست لب مودار نیست و غدد عرق ندارد. بنابراین، لایه محافظ معمول عرق و روغن های بدن که پوست را صاف نگه می دارد، عوامل بیماری زا را مهار می کند و گرما را تنظیم می کند، ندارد. به این دلایل، لب‌ها سریع‌تر خشک می‌شوند و راحت‌تر ترک می‌خورند.
لب
doc2681351
لب پایینی از برجستگی فک پایین، شاخه ای از اولین قوس حلقی تشکیل شده است. لب پایینی بدن قدامی فک پایین را می پوشاند. این عضله توسط عضله depressor labii inferioris پایین می آید و orbicularis oris در قسمت پایینی آن قرار دارد.
لب
doc2681352
لب بالایی سطح قدامی بدن فک بالا را می پوشاند. نیمه بالایی آن به رنگ پوست معمولی است و دارای یک فرورفتگی در مرکز آن، مستقیماً در زیر تیغه بینی است که به نام philtrum نامیده می شود که به لاتین پایین بینی است، در حالی که نیمه پایینی آن یک رنگ پوست کاملاً متفاوت و قرمز رنگ است که بیشتر شبیه به آن است. رنگ داخل دهان و اصطلاح سرخابی به قسمت رنگی لب بالا یا پایین اشاره دارد.
لب
doc2681353
توسط levator labii superioris بالا می رود و توسط لایه نازک خود لب به لب پایین متصل می شود که با باز کردن دهان خود در مقابل آینه کاملاً قابل مشاهده است.
لب
doc2681354
نازک شدن سرخابی لب بالایی و صاف شدن فیلتروم دو مورد از ویژگی های صورت سندرم الکل جنینی است، ناتوانی مادام العمر ناشی از مصرف الکل در دوران بارداری.
لب
doc2681355
پوست لب ها اپیتلیوم سنگفرشی طبقه بندی شده است. غشای مخاطی با یک ناحیه بزرگ در قشر حسی نشان داده می شود و بنابراین بسیار حساس است. Frenulum Labii Inferioris فرنولوم لب پایینی است. Frenulum Labii Superioris فرنولوم لب بالایی است.
لب
doc2681356
شریان صورت یکی از شش شاخه غیر انتهایی شریان کاروتید خارجی است.
لب
doc2681357
این شریان هر دو لب را از شاخه های لبی فوقانی و تحتانی خود تامین می کند. هر یک از دو شاخه دوشاخه می شوند و با انشعاب همراه خود از پایانه دیگر آناستوموز می شوند.
لب
doc2681358
ماهیچه هایی که روی لب ها عمل می کنند بخشی از ماهیچه های بیان صورت محسوب می شوند. تمام ماهیچه های بیان صورت از مزودرم قوس دوم حلقی مشتق شده اند و بنابراین (تامین حرکتی) توسط عصب قوس دوم حلقی، عصب صورت (عصب جمجمه هفتم) تامین می شوند. ماهیچه های بیان صورت همگی اعضای تخصصی پانیکولوس کارنوس هستند که به درم می چسبند و به این ترتیب پوست روی آن را چروک یا گودی می کنند. از نظر عملکردی، ماهیچه های بیان صورت به صورت گروهی در اطراف مدارها، بینی و دهان قرار می گیرند.
لب
doc2681359
ماهیچه هایی که روی لب ها عمل می کنند:
لب
doc2681360
از آنجایی که آنها ماهیچه های مخصوص به خود و عضلات مرزی دارند، لب ها به راحتی قابل حرکت هستند. لب ها برای عملکردهای غذا خوردن مانند نگه داشتن غذا یا وارد کردن آن به دهان استفاده می شوند. علاوه بر این، لب‌ها برای بستن دهان و بسته شدن هوا، نگه داشتن غذا و نوشیدنی در داخل و جلوگیری از ورود اشیاء ناخواسته عمل می‌کنند. از طریق ایجاد یک قیف باریک با لب ها، مکش دهان افزایش می یابد. این مکش برای شیردهی نوزادان ضروری است. همچنین می توان از لب ها برای مکیدن در زمینه های دیگر مانند مکیدن نی برای نوشیدن مایعات استفاده کرد.
لب
doc2681361
لب ها برای ایجاد اصوات مختلف - عمدتاً صداهای همخوان لبی، دو زبانی و لبیودنتال و همچنین گرد کردن واکه ها - و بنابراین بخش مهمی از دستگاه گفتار هستند. لب ها سوت زدن و اجرای سازهای بادی مانند ترومپت، کلارینت، فلوت و ساکسیفون را امکان پذیر می کند. افرادی که کم شنوایی دارند ممکن است به طور ناخودآگاه یا آگاهانه لب بخوانند تا گفتار را بدون نیاز به درک صداهای واقعی درک کنند.
لب
doc2681362
لب دارای انتهای عصبی زیادی است و به عنوان بخشی از حواس لامسه (لمسه) واکنش نشان می دهد. لب ها به لمس، گرما و سرما بسیار حساس هستند. بنابراین یک کمک مهم برای کاوش اشیاء ناشناخته برای نوزادان و کودکان نوپا است.
لب
doc2681363
لب ها به دلیل تعداد بالای پایانه های عصبی، منطقه ای اروژن هستند. بنابراین لب ها نقش مهمی در بوسیدن و سایر اعمال صمیمیت دارند.
لب
doc2681364
لب های یک زن نیز نمایانگر باروری اوست. در مطالعات انجام شده بر روی علم جذب انسان، روانشناسان به این نتیجه رسیده اند که جذابیت چهره و جنسی یک زن ارتباط تنگاتنگی با ترکیب هورمون های او در دوران بلوغ و رشد دارد. برخلاف تأثیر تستوسترون بر ساختار صورت مردان، تأثیرات سطح استروژن زنان برای حفظ ساختار صورت نسبتاً «کودکانه» و جوان در دوران بلوغ و در طی بلوغ نهایی مفید است. نشان داده شده است که هر چه یک زن استروژن بیشتری داشته باشد، چشمانش بزرگتر و لب هایش پرتر می شود، ویژگی هایی که بیشتر زنانه تلقی می شوند.[8] نظرسنجی‌های انجام‌شده توسط روان‌شناسان جنسی [که؟] همچنین نشان داده است که در سراسر جهان، مردان لب‌های پر زن را از نظر جنسی جذاب‌تر از لب‌هایی می‌دانند که کمتر جذاب هستند. یک شاخص بیولوژیکی از سلامت و باروری یک زن. رژ لب زنانه (یا تقویت کننده لب های کلاژنی) سعی می کند از این واقعیت با ایجاد این توهم استفاده کند که یک زن بیشتر از آنچه که دارد استروژن دارد و بنابراین بارورتر و جذاب تر است.[9]
لب
doc2681365
اندازه لب با جذابیت جنسی در مردان و زنان مرتبط است. زنان جذب مردانی می‌شوند که لب‌های مردانه دارند، لب‌های متوسط‌تر و نه خیلی بزرگ یا خیلی کوچک. آنها باید ناهموار و حسی باشند. به طور کلی، محققان دریافتند که بینی کوچک، چشم‌های درشت و لب‌های شیطون از نظر جنسی در مردان و زنان جذاب هستند.[10] لب ها ممکن است به طور موقت در هنگام برانگیختگی جنسی به دلیل غرق شدن خون متورم شوند.[نیازمند منبع پزشکی]
لب
doc2681366
لب ها به طور قابل توجهی در حالات چهره نقش دارند. لب ها به طور آشکار احساساتی مانند لبخند یا اخم را بیان می کنند که به طور نمادین با انحنای لب ها یک سهمی به سمت بالا یا پایین باز را تشکیل می دهند. همچنین می‌توان لب‌ها را هنگام ناله‌کردن پف کرد، یا برای تحریک‌آمیز بودن، تند کرد.
لب
doc2681367
به عنوان عضوی از بدن، لب می تواند کانون بیماری باشد یا علائم یک بیماری را نشان دهد:
لب
doc2681368
لب ها اغلب به عنوان نمادی از احساسات و تمایلات جنسی در نظر گرفته می شوند. این ریشه های بسیاری دارد. مهمتر از همه، لب ها یک اندام بسیار حساس اروژن و لمسی هستند. علاوه بر این، در بسیاری از فرهنگ‌های جهان، دهان و لب‌های زن به دلیل ارتباط آنها با فرج، و به دلیل نقش آنها به عنوان اندام جنسی ثانویه زن، پوشیده است.[11]
لب
doc2681369
به عنوان بخشی از دهان، لب‌ها همچنین با نمادی مرتبط با دهان به عنوان روزنه‌ای که توسط آن غذا وارد می‌شود همراه است. لب‌ها همچنین به‌طور نمادین با روان‌شناسی نوزادان مرتبط هستند (برای مثال به مرحله دهانی روان‌شناسی طبق نظر زیگموند فروید مراجعه کنید). .
لب
doc2681370
سوراخ کردن لب یا بزرگ کردن لب گاهی اوقات به دلایل زیبایی انجام می شود. محصولاتی که برای استفاده روی لب طراحی شده اند شامل رژ لب، برق لب و بالم لب می باشد.
لب
doc2681371
در بیشتر مهره‌داران، لب‌ها چین‌های نسبتاً بی‌اهمیتی از بافت هستند که درست خارج از فک‌ها قرار دارند. با این حال، در پستانداران، آنها بسیار برجسته تر می شوند و توسط یک شکاف عمیق از فک جدا می شوند. آنها همچنین در پستانداران تحرک بیشتری نسبت به سایر گروه ها دارند، زیرا فقط در این گروه است که آنها ماهیچه های متصل دارند. در برخی از ماهی های استخوانی، لب ها ممکن است برای حمل هالترهای حساس اصلاح شوند. در پرندگان و لاک پشت ها، لب ها سفت و کراتینه هستند و منقاری جامد را تشکیل می دهند.[12] Clevosaurids مانند Clevosaurus به دلیل وجود لب استخوانی قابل توجه هستند. در این گونه‌ها، برآمدگی‌های فک مانند دندان که در همه اسفنودونتین‌ها مشترک است، یک لبه منقار مانند در اطراف فک‌ها تشکیل می‌دهند که از دندان‌های داخل محافظت می‌کند.[13]
لب
doc2681372
عروق کرونر لبی و غیره
لب
doc2681373
بوسه، اثر فرانچسکو هایز، 1859
لب
doc2681374
دو زن در اوگاندا که لب هایشان توسط شورشیان ارتش مقاومت لرد بریده شده است
لب
doc2681375
راکی تصویر ترسناک نمایش سایه انداختن لب
لب
doc2681376
Make It wit Chu سومین تک آهنگ کوئینز عصر حجر از آلبوم سال 2007 آنها Era Vulgaris است.
آن را با چو بسازید
doc2681377
این آهنگ در اصل یک آهنگ در The Desert Sessions Volumes 9 و 10 بود، با عنوان I Wanna Make It Wit Chu و با PJ Harvey در پشتوانه خواننده؛ [2] همچنین در DVD زنده گروه در طول سال ها و در میان جنگل ظاهر شد. قبل از ضبط مجدد برای پنجمین آلبوم استودیویی خود.
آن را با چو بسازید
doc2681378
Make It wit Chu به عنوان دومین تک آهنگ آلمانی در خبرنامه ای از www.qotsa.de اعلام شد و در 28 سپتامبر 2007 در سه نسخه محدود منتشر خواهد شد. همچنین به عنوان آهنگ بین المللی بعدی گروه نیز تایید شد. [3] بر اساس گزارش NME، B-sides برای این تک‌آهنگ، جلد «White Wedding» است که قبلاً به عنوان یک قطعه جایزه برای Era Vulgaris منتشر شده بود، و ضبط «Needles in the Camel's Eye» از برایان انو Here Come The. جت های گرم بر اساس مصاحبه ای که با گروه در SuicideGirls انجام شد، گزارش شده است که بابی گیلسپی در این مورد دوم نقش داشته است.
آن را با چو بسازید
doc2681379
در جوایز موسیقی ویدئوی MTV در سال 2007، جاش و تروی، همراه با سی لو گرین (خواننده) و دیو گرول (درامز)، این آهنگ را در هتل پالمز کازینو، در یکی از سوئیت های فانتزی، نواختند.[4] این آهنگ شماره 60 در لیست 100 بهترین آهنگ سال 2007 توسط رولینگ استون بود.[5]
آن را با چو بسازید
doc2681380
در پایان آهنگ یک کیبورد شنیده می شود که از ساعت 4:31 شروع می شود. این همان آهنگی است که در زمان کر آهنگ Era Vulgaris پخش شد که از آلبومی به همین نام کنار گذاشته شد.[نیازمند منبع]
آن را با چو بسازید
doc2681381
این آهنگ در بازی ویدیویی Guitar Hero 5، مستند Warren Miller's Playground و برنامه تلویزیونی Blindspot ظاهر می شود.
آن را با چو بسازید
doc2681382
به کارگردانی ریو هکفورد، موزیک ویدیوی رسمی این آهنگ در ماه اکتبر منتشر شد و گروه را در حال اجرا برای یک سری از زوج‌ها نشان می‌دهد. این ویدیو در Joshua Tree فیلمبرداری شده است و همچنین رانچو د لا لونا افسانه ای را نشان می دهد، جایی که Desert Sessions در آن ضبط می شود.
آن را با چو بسازید
doc2681383
این ویدیو با رانندگی جاشوا هوم به سمت رانچو د لا لونا و گروه در حال تنظیم آلات موسیقی خود شروع می شود. سپس شروع به اجرای آهنگ می کنند. این ویدیو تصاویری از اجرای گروه همراه با عکس هایی از چند زوج در حال بیرون آمدن و صحبت کردن را نشان می دهد. به نظر می رسد که گروه برای این زوج ها اجرا می کند.
آن را با چو بسازید
doc2681384
در ویدیو تکنوازی گیتار نیز کوتاهتر از آنچه در آلبوم است است.
آن را با چو بسازید
doc2681385
جلسات صحرا - جلد 9: می بینم که صدایم را می شنوی
آن را با چو بسازید
doc2681386
ملکه های عصر حجر - Era Vulgaris
آن را با چو بسازید
doc2681387
رومن یاکوبسون شش کارکرد زبان (یا کارکردهای ارتباطی) را تعریف کرد که بر اساس آنها می توان یک عمل مؤثر ارتباط کلامی را توصیف کرد.[1] هر یک از توابع دارای یک عامل مرتبط است. برای این اثر، یاکوبسون تحت تأثیر ارگانون-مدل کارل بولر قرار گرفت که کارکردهای شاعرانه، فاتیک و فرازبانی را به آن اضافه کرد.
کارکردهای زبان یاکوبسون
doc2681388
1. تابع مرجع
کارکردهای زبان یاکوبسون
doc2681389
2. کارکرد شاعرانه
کارکردهای زبان یاکوبسون
doc2681390
3. کارکرد عاطفی (که به طور متناوب به آن بیانگر یا عاطفی می گویند)
کارکردهای زبان یاکوبسون
doc2681391
4. تابع ConativeÂ
کارکردهای زبان یاکوبسون
doc2681392
5. عملکرد فاتیک
کارکردهای زبان یاکوبسون
doc2681393
6. تابع فرازبانی (که به طور متناوب به آن «فرازبانی» یا «بازتابی» می‌گویند.
کارکردهای زبان یاکوبسون
doc2681394
ماتورا ( تلفظ (راهنما·اطلاعات)) شهری در ایالت اوتار پرادش در شمال هند است. تقریباً در 50 کیلومتری (31 مایل) شمال آگرا و 145 کیلومتر (90 مایل) جنوب شرقی دهلی واقع شده است. حدود 11 کیلومتر (6.8 مایل) از شهر ورینداوان، و 22 کیلومتر (14 مایل) از گووردان. این مرکز اداری ناحیه ماتورا در اوتار پرادش است. در دوران باستان، ماتورا یک مرکز اقتصادی بود که در محل اتصال مسیرهای مهم کاروان‌ها قرار داشت. سرشماری سال 2011 هند جمعیت ماتورا را 441894 نفر تخمین زد.
ماتورا
doc2681395
در آیین هندو اعتقاد بر این است که ماتورا زادگاه کریشنا است که در مجتمع معبد کریشنا جانماستان واقع شده است.[1] این یکی از ساپتا پوری است، هفت شهر که هندوها آن را مقدس می دانند. معبد Kesava Deo در دوران باستان در محل زادگاه کریشنا (یک زندان زیرزمینی) ساخته شده است. ماتورا پایتخت پادشاهی سوراسنا بود که توسط کانسا، عموی مادری کریشنا اداره می شد.
ماتورا
doc2681396
ماتورا به عنوان یکی از شهرهای میراثی برای طرح توسعه و افزایش شهر میراثی یوجانا دولت هند انتخاب شده است.
ماتورا
doc2681397
ماتورا دارای تاریخ باستانی و همچنین زادگاه و زادگاه کریشنا است که در سلسله یادو متولد شد. بر اساس پلاک بررسی باستان شناسی هند در موزه ماتورا، این شهر در قدیمی ترین حماسه هند، رامایانا، ذکر شده است. در حماسه، شاهزاده ایکشواکو شاترغنا دیویی به نام لاواناسورا را می کشد و مدعی سرزمین می شود. پس از آن، این مکان به عنوان مادووان شناخته شد، زیرا جنگلی انبوه بود، سپس مادوپورا و بعداً ماتورا.[2]
ماتورا
doc2681398
در قرن ششم قبل از میلاد، ماتورا پایتخت پادشاهی سوراسنا شد.[3] این شهر بعداً توسط امپراتوری موریا (قرن چهارم تا دوم قبل از میلاد) اداره شد. Megasthenes، که در اوایل قرن سوم قبل از میلاد نوشته شده است، از Mathura به عنوان یک شهر بزرگ تحت نام Methora (Méthora) یاد می کند.[4] به نظر می‌رسد که هرگز تحت کنترل مستقیم سلسله شونگای بعدی (قرن دوم پیش از میلاد) نبوده است، زیرا حتی یک بقایای باستان‌شناسی از حضور شونگا در ماتورا یافت نشد.[5]
ماتورا
doc2681399
هندو-یونانیان ممکن است بین سالهای 180 تا 100 قبل از میلاد، مستقیم یا غیرمستقیم، کنترل ماتورا را به دست گرفته باشند و بر اساس کتیبه یاواناراجیا، [5] که در شهر ماگهرا، شهری 17 پیدا شد، تا اواخر 70 پیش از میلاد باقی ماندند. کیلومتر (11 مایل) از ماتورا.[6] باز شدن متن 3 خطی این کتیبه به خط براهمی چنین ترجمه می شود: در سال 116 پادشاهی یاوانا...[7][8] یا در سال 116 هژمونی یاوانا (Yavanarajya )[5] با این حال، این نیز با حضور سلسله بومی میترا از حاکمان محلی در ماتورا، تقریباً در همان بازه زمانی (150) مطابقت دارد. قبل از میلاد - 50 قبل از میلاد)، که احتمالاً به یک رابطه مستعفی با هندو-یونانیان اشاره دارد.[5]
ماتورا