text
string
label
string
کشف دومین سیاره فراخورشیدی به دور نزدیک‌ترین ستاره به خورشید حدود چهار سال پیش اخترشناسان موفق به کشف یک سیاره فراخورشیدی به دور ستاره پروکسیما قنطورس، نزدیک‌ترین ستاره به منظومه شمسی، ‌ شدند. اکنون داده‌های جدید نشان می‌دهند که احتمالا سیاره‌ای دیگر نیز در این منظومه وجود دارد. این سیاره فراخورشیدی که پروکسیما c نام گرفته یک ابرزمین است که جرم آن حداقل ۶ برابر سیاره ماست. این سیاره هر ۵/۲ سال یک بار به دور ستاره پروکسیما قنطورس می‌گردد. پروکسیما قنطورس نزدیک‌ترین ستاره به منظومه شمسی است که حدود چهار سال نوری از ما فاصله دارد. فاصله پروکسیما c از ستاره مادر حدود ۱/۵ واحد نجومی، یعنی ۱/۵ برابر فاصله زمین از خورشید، است. اما با توجه به این که پروکسیما قنطورس ستاره‌ای کوچک و سرد است انرژی دریافتی پروکسیما c از این ستاره بسیار کم است. در نتیجه این سیاره از نظر دمایی شرایط مناسبی برای شکل‌گیری حیات، حداقل از نوعی که ما می‌شناسیم، ندارد. سیاره‌ای که پیش از این در این سامانه کشف شده پروکسیما b نام دارد. سیاره‌ای با اندازه‌ای در حدود اندازه زمین که هر ۱۱/۲ روز یک بار به دور پروکسیما قنطورس می‌گردد. این سیاره در کمربند حیات این ستاره جای گرفته است. کمربند حیات منطقه‌ای به دور ستاره مادر است که احتمال وجود آب مایع در سطح سیاره‌ای که در آن جا قرار گرفته وجود دارد. کشف پروکسیما b در ابتدا امید دانشمندان برای یافتن حیات در فاصله‌ای بسیار نزدیک از منظومه شمسی را بالا برد. اما بررسی‌های بیشتر نشان داد که فعالیت‌های مغناطیسی ستاره پروکسیما قنطورس احتمالا مدت‌ها پیش جو سیاره را از بین برده است. اخترشناسان با بررسی طیف ستاره پروکسیما قنطورس موفق به ثبت نشانه‌های حضور سیاره پروکسیما c شدند. داده‌های مورد استفاده در این پژوهش بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۷ ثبت شده‌اند. حجم زیاد داده‌ها و بازه زمانی طولانی ثبت آن‌ها احتمال وجود خطا در نتایج این پژوهش را کم می‌کند. با این حال پژوهشگران اعلام کردند که برای قطعی شدن این کشف نیاز به رصدهای تکمیلی و بررسی‌های بیشتری است. رصدهای تکمیلی در آینده و با کمک تلسکوپ‌های زمینی و فضایی مختلف، از جمله ماموریت گایا، آرایه رادیویی آلما و رصدخانه‌های زمینی دیگر، انجام خواهد شد تا کشف این سیاره مورد تایید نهایی قرار بگیرد. پیش از این نیز اخترشناسان از احتمال وجود سیاره پروکسیما c صحبت کرده بودند. اما اکنون و با انتشار مقاله مربوط به این پژوهش در ژورنال Science Advances و بررسی داده‌های بیشتر نسبت به پژوهش قبلی ماجرای کشف این سیاره جدی‌تر دنبال خواهد شد. با توجه به دوره تناوب بسیار طولانی این سیاره تایید کشف آن نیاز به زمانی طولانی و بررسی داده‌های دقیق در بازه چند ساله دارد. همین مسئله تایید این کشف را مشکل می‌کند. عکس کاور: طرحی گرافیکی از منظومه پروکسیما قنطورس. پروکسیما c در سمت راست و پروکسیما b در سمت چپ ستاره پروکسیما قنطورس دیده می‌شوند.
علم و تکنولوژی
جهرمی می‌گوید کلاهبرداری گسترده از طریق خدمات ارزش افزوده را پایان داده است آذری جهرمی، وزیر ارتباطات ایران، طی پیامی در توییتر، از پایان مبارزه سخت خود با شرکت‌های ارزش افزوده خبر داد که طبق گفته او، سال‌هاست از عدم اطلاع مردم سو استفاده کرده و مبالغ هنگفتی را از آن‌ها دریافت کردند. آذری جهرمی در تاریخ ۲۶ شهریور سال جاری، طی پیامی در توییتر با هشتگ پایان وس (VAS)، با سرویس‌های ارزش افزوده وارد جنگی علنی شد‌ وزیر جوان بر این باور است که این شرکت‌ها سال‌هاست که بدون اطلاع مردم از آن‌ها سو استفاده مالی کرده و میلیاردها تومان درآمد نامشروع کسب کرده‌اند‌اما ریشه این مشکلات چیست؟ حقیقت امر این است که مردم برای ورود به خدمات برخی از شرکت‌های خدمات ارزش افزوده، راه دشواری در پیش ندارند‌ اما خروج از این خدمات به سادگی مراحل ورود آن نیست! به عبارتی این ورود آسان و خروج سخت شرایطی است که شرکت‌ها تعمدا آن را ایجاد کردند تا با افزایش تصاعدی مشترکان و همچنین کسر مبلغی بابت هر پیام (متنی یا تصویری)، مبالغ هنگفتی را تصاحب کنند‌ مشکل اینجاست که در ازای دریافت این مبالغ، خدمات ارزشمندی نیز به کاربران ارائه داده نمی‌شود‌ بدین ترتیب آذری جهرمی تصمیم گرفت برای بازپس گرفتن حقوق مردم وارد عمل شود‌برخی از کسانی که به طرفداری از این خدمات پرداخته‌اند اعلام کردند اگر خدمات ارزش افزوده به پایان کار خود برسد، قریب به ۳۰‌۰۰۰ فرصت شغلی نیز از بین خواهد رفت‌ جهرمی نیز در پاسخ به این ادعا اینطور واکنش نشان داد که اگر واقعا چنین تعداد فرصت شغلی ایجاد شده بود، چرا تا کنون نام یکی از این شرکت‌ها نیز به گوش مردم نرسیده؟! با این حساب، جهرمی در آخرین پیام خود که روز گذشته در حساب شخصی‌اش در توییتر منتشر شده بود اعلام کرد: امشب، شب تلخی برای کلاهبرداران است! پول‌هایی که برای شرکت‌های ارزش افزوده در این چند سال از شما اخذ شده را با کد دستوری ۶ ۸۰۰ می‌توانید ببینید‌ شکایتی هم داشتید لطفا از طریق پیامک به ۸۰۰۷ بفرستید‌ کاملا رایگان! برای خانواده نیز انجام دهید‌ کمکم کنید حقتون رو بگیرم‌بدین ترتیب کاربران می‌توانند با شماره گیری کد دستوری ۶ ۸۰۰ (ستاره هشتصد ستاره شش مربع)، اسامی شرکت‌های ارزش افزوده را که در طی سال‌ها از آن‌ها اخاذه کرده‌اند، طی پیامکی تا بعد از ۲۴ ساعت دریافت کنند. لازم به ذکر است اگر مشکلی در ارسال درخواست شما وجود داشته باشد، به احتمال زیاد به خاطر هجمه زیاد کاربرانی است که در حال ارسال درخواست به این سامانه هستند!
علم و تکنولوژی
ساخت Baldur’s Gate ۳ شروع شده است خبرهایی تازه از شروع ساخت قسمت سوم مجموعه بازی‌های دروازه‌های بالدور (Baldur's Gate) می‌گویند‌ به لطف توییت جدیدی از برایان فارگو (Brian Fargo) از این موضوع خبردار شده‌ایم‌ برایان فارگو که یکی از مدیران سابق شرکت قدیمی اینترپلی (Interplay) است، در توییتر خود به تازگی نوشته که او می‌داند چه کسی مشغول کار روی بازی Baldur's Gate ۳ است‌توییتر برایان فارگو، سر و صدای زیادی بین طرفداران مجموعه بازی‌های Baldur's Gate به راه انداخت؛ طوری که طولی نکشید تا شایعه‌ای درباره‌ی استودیوی سازنده‌ی Baldur's Gate ۳ شنیدیم‌ شایعه‌ای از یک تالار گفتگو نه چندان معتبر به بیرون درز کرد که استودیوی بازی‌سازی لاریان (Larian Studios) را به عنوان سازنده‌ی قسمت بعدی مجموعه بازی‌های دروازه‌های بالدور معرفی می‌کرد‌استودیوی بازی‌سازی Larian Studios اخیرا با مجموعه‌ی دیوینیتی (Divinity) خود توانسته است اشتیاق جدیدی برای نقش‌آفرینی‌های کلاسیک نوبتی ایجاد کند و محبوبیت این بازی‌ها را دوباره بازگرداند‌ اینکه ساخت بازی Baldur's Gate ۳ به استودیوی لاریان سپرده شود، اصلا موضوع عجیبی نیست‌با این حال، استودیوی لاریان این موضوع را تکذیب کرد و به خبرگزاری Wccftech در یک بیانیه گفت که در حال حاضر روی مجموعه‌ی دیوینیتی خود کار می‌کنند و حقوق مجموعه‌ی دروازه‌های بالدور را هم در اختیار ندارند‌بازی Baldur's Gate و دنباله‌ی آن که به ترتیب در سال‌های ۱۹۹۸ و ۲۰۰۰ عرضه شدند، از بهترین نقش‌آفرینی‌های تاریخ صنعت بازی هستند‌ استودیوی بازی‌سازی بایوویر (Bioware) با ساخت این دو بازی بود که اسم و رسمی برای خود پیدا کرد. قرار بود قسمت سوم بازی Baldur's Gate در استودیوی Black Isle، یعنی استودیوی سازنده‌ی فال‌آوت ۲ و تورمنت، ساخته شود. با این حال، ساخت Baldur's Gate ۳ لغو شد و تا همین یکی دو سال پیش هم دیگر چیزی درباره‌ی این بازی نشنیدیم. نقش‌آفرینی‌های کلاسیک به تازگی محبوبیت دوباره‌ای پیدا کرده‌اند. اخیرا شاهد عرضه‌ی بازی‌هایی مثل Wasteland ۲ یا Pillars of Eternity بوده‌ایم و از طرفی حتی سازندگان تورمنت دنباله‌ای جدید برای آن به اسم Torment: Tides of Numenera عرضه کردند. دو قسمت اخیر مجموعه‌ی دیوینیتی هم نقش‌آفرینی‌های نوبتی کلاسیک بوده‌اند و بازخورد شگفت‌انگیزی داشته‌اند. بدون شک دوره‌ی فعلی، ‌ بهترین زمان برای بازگشت یکی از مهم‌ترین نقش‌آفرینی‌های کلاسیک تاریخ صنعت بازی است. منبع: Usgamer
بازی ویدیویی
تایید شد: سوسیس و کالباس عامل بروز سرطان هستند براساس تحقیقات انجام شده، گوشت‌های فرآوری شده مانند بیکن، سوسیس و کالباس عامل بروز سرطان هستند. سازمان بهداشت جهانی اعلام کرد که گوشت‌های فرآوری شده مانند کالباس و سوسیس باعث بروز سرطان می‌شوند. سازمان بهداشت جهانی اعلام کرد که خوردن ۵۰ گرم گوشت‌های فرآوری شده (دو برش بیکن) در روز احتمال مبتلا شدن به سرطان را ۱۸ درصد افزایش می‌دهد‌ همچنین در این گزارش گفته شده که گوشت قرمز هم ممکن است باعث ایجاد سرطان شود، اما هنوز دلایل کافی برای اثبات آن به‌دست نیامده است‌ سازمان تحقیقات درباره‌ی سرطان کشور انگلستان (Cancer Research UK) هم گفته که مردم بهتر است استفاده از گوشت قرمز را بسیار کم کنند و ساندویچ بیکن ممکن است احتمال بروز سرطان در افراد را افزایش بدهد. در گوشت‌های فرآوری شده، تغییراتی ایجاد می‌شود که عمر استفاده از آن‌ها افزایش پیدا کند یا مزه‌ی آن‌ها با دودی کردن، اضافه کردن نمک و پخت به روش‌های مختلف تغییر کند. گوشت‌های فرآوری شده مانند بیکن، سوسیس، هات‌داگ و سالامی به دلیل تغییراتی که در آن‌ها ایجاد شده، موجب به خطر افتادن سلامتی می‌شوند. برای تولید این گوشت‌ها کارهای شیمایی مختلفی انجام می‌شود که احتمال بروز سرطان در مردم را افزایش می‌دهند. همچنین پخت غذا در دمای بالا مانند کباب کردن گوشت در باربیکیو مواد شیمایی سرطان‌زا به وجود می‌آورد. در کشور انگلستان ۶ درصد از مردم احتمال دارد که سرطان مبتلا شوند. اگر این افراد در طول روز ۵۰ گرم گوشت فرآوری شده استفاده کنند، این آمار به ۷ درصد می‌رسد. منبع: BBC
سلامت و زیبایی
طرح شماتیک آیفون ۱۱ گزارش‌های قبلی را تایید می‌کند هنوز چندین ماه تا معرفی آیفون ۱۱ فاصله داریم و در رابطه با این گجت مرتبا اخبار و تصاویر جدیدی منتشر می‌شود. حالا اگر این طرح شماتیک صحت داشته باشد، مهر تایید بر طراحی عجیب دوربین سه‌گانه این گوشی می‌زند. اگرچه تعبیه دوربین در یک ماژول مربعی شکل مشخصه‌ی جدیدی محسوب نمی‌شود و مثلا هواوی سال گذشته برای میت ۲۰ از این نوع طراحی استفاده کرد، اما نکته‌ی حائز اهمیت رویکرد اپل، مربوط به چینش این سه دوربین است. اوایل سال ۲۰۱۹، اکانت توییتری OnLeaks تصویری از این دوربین سه‌گانه را منتشر کرد که روی هم رفته یک مثلث را تشکیل می‌دهند. حالا طبق طرح شماتیک مربوط به تراشکاری این بدنه، ظاهرا اپل می‌خواهد به بهره‌گیری از همین طرح روی بیاورد. البته در این طرح شماتیک می‌توانیم دلیل اپل را برای اتخاذ این تصمیم جدید حدس بزنیم. به‌عنوان مثال، این طراحی به اپل اجازه می‌دهد که برای تعبیه دوربین سه‌گانه آیفون ۱۱ موقعیت قطعات دیگر را تا حد زیادی تغییر ندهد و همچنین در این ماژول مربعی شکل می‌توانیم دو حفره دیگر را مشاهده کنیم که احتمالا برای فلش و یک سنسور دیگر خواهند بود. در نهایت چنین طراحی عجیبی پتانسیل این را دارد که اعتراض برخی از کاربران را در پی داشته باشد که البته با توجه به سابقه اپل، این اعتراضات دوام چندانی نخواهد داشت. منبع: Slash Gear
علم و تکنولوژی
نسل جدید آیپد پرو احتمالا از دوربین سه‌گانه بهره می‌برد بر اساس گزارش‌های مختلفی که تا حالا منتشر شده، می‌دانیم که نسل جدید آیفون همراه با دوربین سه‌گانه روانه‌ی بازار می‌شود و در همین زمینه شایعه‌ای منتشر شده که اگر صحت داشته باشد، ظاهرا مدل جدید آیپد پرو هم مجهز به دوربین چندگانه خواهد بود. به گزارش سایت ژاپنی Mac Otakara، آیپد پرو بعدی از دوربین سه‌گانه بهره می‌برد و آیپد معمولی ۱۰٫۲ اینچی مجهز به دوربین دوگانه خواهد بود. ظاهرا چندگانه شدن دوربین این تبلت‌ها به تلاش‌های اپل در راستای عملی کردن پتانسیل‌های واقعیت افزوده برمی‌گردد. اپل مدتی قبل نسل جدید آیپد مینی و آیپد ایر را معرفی کرد و انتظار می‌رود تا انتهای سال جاری، شاهد معرفی مدل جدید آیپد و آیپد پرو هم باشیم. سایت Mac Otakara این شایعه را بر اساس گفته‌های تامین‌کنندگان قطعات محصولات اپل مطرح کرده است. اگرچه چند سال قبل اپل برای آیفون به بهره‌گیری از دوربین دوگانه روی آورد، ولی دوربین چندگانه هیچوقت به تبلت‌های اپل راه پیدا نکرده است. جدیدترین آیپد مینی مبتنی بر دوربین واحد ۱۲ مگاپیکسلی است و نسل جدید آیپد مینی، آیپد ایر و آیپد از دوربین ۸ مگاپیکسلی بهره می‌برند. ظاهرا چندگانه شدن دوربین این تبلت‌ها، به تلاش‌های اپل در راستای عملی کردن پتانسیل‌های واقعیت افزوده برمی‌گردد. مدتی قبل بلومبرگ گزارش داد که یکی از مهم‌ترین کاربردهای دوربین سه‌گانه آیفون جدید، در زمینه‌ی واقعیت افزوده خواهد بود و به احتمال زیادی اپل برای آیپد پرو هم قصد دارد همین مسیر را ادامه دهد. منبع: The Verge
علم و تکنولوژی
حضور مجدد رایان رینولدز و ساموئل ال. جکسون در دنباله فیلم محافظ قاتل رایان رینولدز و ساموئل ال. جکسون بعد از حضور در فیلم محافظ قاتل (The Hitman's Bodyguard) آخرین ساخته پاتریک هیوز در سال ۲۰۱۷، دوباره برای ساخت قسمت دوم این اکشن پرطرفدار کنار هم قرار می‌گیرند‌ دنباله این فیلم محافظ همسر قاتل (The Hitman's Wife's Bodyguard) نام‌گذاری شده است‌ این بار همسر داریس، سونیا (با بازی سلما هایک) قرار است به ایتالیا سفر کند و قصه درباره این سفر و محافظت از سونیا است‌ بعد از موفقیتی که این کمدی اکشن در سال گذشته به دست آورد استودیوی لاینزگیت تصمیم گرفت دنباله محافظ قاتل را همراه با دو بازیگر قبلی آن بسازد‌ رینولدز یکی از دو بازیگر اصلی است که نقش مایکل برایس را بازی می‌کند، فردی که کار دشوار محافظت از داریس کینکید (با بازی جکسون​) را در طول شهادتش در دیوان بین‌المللی کیفری قبول می‌کند‌ دنباله این فیلم محافظ همسر قاتل (The Hitman's Wife's Bodyguard) نام‌گذاری شده است‌ این بار همسر داریس، سونیا (با بازی سلما هایک) قرار است به ایتالیا سفر کند و قصه درباره این سفر و محافظت از سونیا است‌ پاتریک هیوز، کارگردان قسمت اول، ساخت دنباله محافظ قاتل را هم به عهده گرفته و سعی دارد برای نگارش فیلم‌نامه اثر جدیدش از برندن مورفی و فیلیپ مورفی استفاده کند‌ قرار است تولید این اثر سینمایی از فصل بهار سال میلادی آینده شروع شود‌ حضور در این فیلم زمانی به رینولدز پیشنهاد شد که دوره پرمشغله‌ای را می‌گذراند‌ گزارش شده که او برای بازپخش نسخه سانسورشده ددپول۲ درگیر بازی در صحنه‌هایی کاملا جدید از این فیلم است و هم‌زمان با مایکل بی روی فیلم اکشن Six Underground، ساخته نت فلیکس همکاری می‌کند‌ در عین حال، جکسون هم قرار است با بازی دوباره در دنیای سینمایی مارول (Marvel Cinematic Universe) به‌عنوان رییس سازمان شیلد (S‌H‌I‌E‌L‌D‌) ظاهر شود. او را در نقش نیک فری در فیلم کاپیتان مارول و همین‌طور سال آینده در فیلم انتقام جویان ۴ خواهیم دید.
هنر و سینما
چرا باید Destiny ۲ را فقط روی PS۴ بخرید کمتر از یک هفته تا عرضه‌ی Destiny ۲ و آغاز به کار سرورهای این بازی باقی مانده است. اگر از طرفداران بازی هستید یا اینکه پس از دیدن تریلرها و تصاویر آن، از بازی خوش‌تان آمده است، ممکن است به یک موضوع هم فکر کنید: اینکه Destiny ۲ روی کامپیوتر هم عرضه خواهد شد. احتمال اینکه یکی دو کنسول و یک کامپیوتر در خانه داشته باشید، کم نیست. در نتیجه این انتخاب را در مقابل خود می‌بینید که Destiny ۲ را روی کدام پلتفرم بازی کنید. می‌خواهیم نکات مثبت و منفی بازی کردن Destiny ۲ روی هر پلتفرم را بررسی کنیم، ولی اگر حوصله ندارید کل مطلب را بخوانید، بگذارید به شما بگوییم که از نظر ما بهترین گزینه، پلی‌استیشن۴ است. گرافیک بازی چقدر مهم است؟ دلیل اصلی بازی کردن Destiny ۲ روی کامپیوتر، دلیل اصلی بازی کردن هر بازی دیگری روی این پلتفرم است: با گرافیک بهتری مواجه خواهید شد. این دلیل برای برخی افراد آن‌قدر مهم است که عده‌ی زیادی از گیمرها حتی به کنسول فکر هم نمی‌کنند، یا در نهایت یک کنسول در خانه دارند تا روی آن The Last of Us و Gears of War بازی کنند. اگر با هزینه‌ی بالای بازی کردن روی کامپیوتر مشکلی ندارید، می‌توانید مطمپن باشید که کامپیوترهای مخصوص بازی از نسل فعلی کنسول‌ها چند برابر قوی‌تر هستند. پلی‌استیشن۴ و ایکس‌باکس وان در حال حاضر دستگاه‌های ارزانی هستند که پنج سال از عمرشان گذشته است. پلی‌استیشن۴ پرو حتی نمی‌تواند Destiny ۲ را روی وضوح تصویر ۴K با سرعت ۶۰ فریم در ثانیه اجرا کند و پشتیبانی از HDR هم قرار است در آینده به بازی اضافه شود. استودیوی بازی‌سازی بانجی فعلا اطلاعاتی از پشتیبانی بازی روی Xbox One X ارایه نداده. بتا نسخه‌ی کامپیوتر Destiny ۲ عرضه شده و می‌دانیم که بازی مشکلی در اجرا ندارد. حتی یک کامپیوتر مخصوص بازی سه سال پیش هم می‌تواند بازی‌ها را روی درجه‌ی گرافیکی بالاتری از کنسول‌های فعلی اجرا کند. می‌دانیم که Destiny ۲ روی کنسول‌ها با سرعت ۳۰ فریم در ثانیه اجرا می‌شود، ولی اگر سخت‌افزارش را دارید می‌توانید بازی را با وضوح ۴K و سرعت ۶۰ فریم روی کامپیوتر اجرا کنید. نمی‌گوییم که نسخه‌ی کنسولی قرار است بد باشد. موضوع فقط این جاست که همه می‌دانیم یک کامپیوتر مخصوص بازی و قدرتمند، می‌تواند Destiny ۲ را سریعتر و با کیفیت بالاتری اجرا کند. حافظه‌های فلش SSD که بدون شک در کامپیوترهای بازی هستند سرعت لودینگ بازی‌ها را بسیار کاهش می‌دهند. نسخه‌ی کامپیوتر Destiny ۲ بدون شک زیباترین و سریع‌ترین نسخه‌ی این بازی خواهد بود؛ البته روی کامپیوترهای قوی مخصوص بازی. بازی هم‌چنین یک اکشن اول شخص است و می‌دانیم که ماوس و کیبورد برای بازی کردن بازی‌های تیراندازی بسیار دقیق‌تر از دسته‌های بازی عمل می‌کنند. اگر دوست دارید با دسته بازی کنید، Destiny ۲ به صورت خودکار دسته را شناسایی و نحوه‌ی کنترل بازی را شبیه به نسخه‌ی کنسولی می‌کند. موضوع بازی کردن Destiny ۲ روی کامپیوتر با دسته در واقع از زمان رونمایی بازی کمی سر و صدا راه انداخته، چون Aim Assist روی نسخه‌ی کامپیوتر به هنگام استفاده از دسته روشن می‌شود و بازی‌کننده‌ها می‌توانند راحت‌تر هدف بگیرند. بتا نسخه‌ی کامپیوتر Destiny ۲ عرضه شده و می‌دانیم که بازی مشکلی در اجرا ندارد. مطمئن باشید که خبری از مشکلات نسخه‌ی کامپیوتر Arkham Knight نخواهد بود. این عوامل که از آن‌ها صحبت کردیم، بدون شک برای جمعیت بزرگی از بازی‌کننده‌ها مهم خواهد بود. شاید بازی کردن بازی‌های تک-نفره روی تلویزیون و کنسول خوب باشد، ولی بیشتر افراد کامپیوتر را به عنوان بهترین پلتفرم برای تجربه‌ی بازی‌های سبک تیراندازی می‌شناسند. قضیه ممکن است تمام و کمال برای Destiny ۲ فرق کند. بانجی Destiny ۲ را برای کنسول‌ها ساختهاستودیوی بازی‌سازی بانجی از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۱۳ فقط روی مجموعه بازی‌های هیلو (Halo) کار می‌کرد. این استودیو پس از سپردن هیلو به مایکروسافت، کار خودش را روی Destiny شروع کرد، آن هم فقط برای کنسول‌ها. آخرین باری که بانجی یک بازی برای کامپیوتر ساخته بود به اوایل دهه‌ی نود میلادی باز می‌گردد. این استودیو Destiny ۲ را هم برای کنسول‌ها می‌سازد. می‌دانیم که نسخه‌ی اصلی و پرچمدار Destiny ۲، همان نسخه‌ی کنسولی است. نسخه‌ی کامپیوتر Destiny ۲ توسط استودیوی Vicarious Visions ساخته می‌شود که یکی دیگر از استودیوهای شرکت اکتیویژن است. بانجی بارها تاکید کرده که نسخه‌ی کنسولی بازی را به Vicarious Visions نداده‌اند تا یک نسخه‌ی کامپیوتر تحویل بگیرند، بلکه توسعه‌ی نسخه‌ی کامپیوتر Destiny ۲ یک همکاری دو جانبه بین دو استودیو بوده. بانجی اصرار دارد که Destiny ۲ روی کامپیوتر حس یک بازی کامپیوتر را به شما می‌دهد، نه یک بازی کنسولی پورت شده. با توجه به چیزی که در بتا دیدیم، نسخه‌ی کامپیوتر بازی حتی از چیزی که انتظار داریم زیباتر و بهتر است. شاید همه چیز خوب و درست به نظر برسد، ولی می‌دانیم که نسخه‌ی اصلی و پرچمدار Destiny ۲، همان نسخه‌ی کنسولی است که در داخل استودیوی بانجی ساخته می‌شود. اگر بانجی به نسخه‌ی کامپیوتر، مثل نسخه‌ی کنسولی نگاه نکند، منظورمان پس از عرضه و در پشتیبانی از بازی است، Destiny ۲ نهایتا روی کامپیوتر تجربه‌ای ضعیف‌تر را ارایه خواهد داد. تاخیرها و محتوای انحصاری موضوع کوچکی نیستهفته‌ی آینده Destiny ۲ روی کنسول‌ها عرضه می‌شود، ولی اگر بخواهید بازی را روی کامپیوتر تجربه کنید باید تا روز ۲۴ اکتبر یعنی اوایل آبان صبر کنید. این انتظار اصلا کم نیست؛ مخصوصا که با یک بازی آنلاین طرف هستیم. بازی‌کننده‌های کنسولی تا آن روز نه تنها بخش داستانی را تمام کرده‌اند، بلکه Raid جدید بازی را هم فتح کرده‌اند و بهترین تجهیزات بازی را هم دارند. بازی‌کننده‌های کامپیوتر آن وقت تازه می‌خواهند بازی را آغاز کنند. بانجی حرفی از زمان عرضه‌ی بسته‌های الحاقی و محتوای دانلودی بازی نزده است. نمی‌دانیم که آیا محتوای دانلودی نسخه‌ی کنسولی بازی همزمان با کامپیوتر عرضه می‌شود یا نه. شاید به نظرتان این موضوع جدی نباشد، اما تاخیر در عرضه‌ی نسخه‌ی کامپیوتر جامعه‌ی بازی‌کننده‌های Destiny ۲ را دو دسته می‌کند. کسانی که زمان زیادی روی Destiny گذاشته‌اند می‌دانند که شش هفته بسیار طولانی است. بازی‌کننده‌هایی که می‌خواهند زودتر از بقیه Raid اول Destiny ۲ را تمام کنند سراغ نسخه‌ی کنسولی می‌روند. چنین بازی‌کننده‌هایی پیش از این هم روی کنسول Destiny بازی کرده‌اند. شاید اگر نسخه‌ی کامپیوتر همزمان عرضه می‌شد، بخش زیادی از آن‌ها به کامپیوتر کوچ می‌کردند. ولی در حال حضار منفعت‌هایی که نسخه‌ی کامپیوتر دارد به انتظار زیادی که برای عرضه باید کشید، نمی‌ارزد. اگر می‌خواهید بدون اینکه همه چیز بازی در اینترنت لو برود، خودتان Destiny ۲ را تجربه کنید، راهی به جز بازی کردن نسخه‌ی کنسولی ندارید. به اضافه، اگر روی پلی‌استیشن۴ بازی کنید، اسلحه‌هایی خواهید داشت که در نسخه‌های دیگر وجود ندارند. کنسول سونی یک Strike انحصاری هم دارد. می‌توانید مطمئن باشید که محتوای انحصاری بیشتری برای پلی‌استیشن۴ عرضه خواهد شد، چون حال سونی و اکتیویژن با یکدیگر بسیار خوب است و از Call of Duty گرفته تا Crash Bandicoot با یکدیگر حسابی همکاری می‌کنند. اگر می‌خواهید مطمئن شوید که تمام محتوایی که برای Destiny ۲ ساخته شده است را در اختیار دارید، فقط باید به نسخه‌ی پلی‌استیشن۴ فکر کنید. نسخه‌ی کامپیوتر احتمالا پر از متقلب استاگر بگوییم Destiny یک نقش‌آفرینی آنلاین کلان یا همان MMO است، بیراه نگفته‌ایم. پیدا کردن آیتم‌ها و تجهیزات مختلف و تراز گرفتن اساس این بازی است. در نتیجه از همین حالا باید منتظر بازی‌کننده‌هایی باشید که به دنبال پیچاندن بازی برای گرفتن آیتم‌های بهتر هستند. بانجی به سرعت باگ‌های Destiny را برطرف می‌کرد. باگ‌هایی مثل یک مشکل در هوش مصنوعی غولآخر یکی از Raidهای بازی که در آن می‌توانستید غولآخر را به پایین پرتاب کنید. باگ معروف Loot Cave هم که آن‌قدر سر و صدا به پا کرد که بدون شک با آن اشنا هستید؛ همان باگ که باعث شده بود بازی‌کننده‌ها در یک غار پشت سر هم آیتم دریافت کنند. بازی‌کننده‌ها سپس شروع به پیدا کردن Loot Caveهای جدید کردند و بانجی در نهایت تمام آن‌ها را بست. روی کامپیوتر، بانجی باید با گیمرهایی دست و پنجه نرم کند که می‌خواهند آیتم‌های‌شان را کپی کنند، فایل سیو خودشان را هک کنند، یا اینکه یک بات بسازند که به صورت اتوماتیک کاراکتر آن‌ها را به دست می‌گیرد و برای‌شان آیتم پیدا می‌کند. اگر چنین هک و تقلب‌هایی، حتی برای مدتی خیلی کوتاه، برای Destiny ۲ ساخته شوند، آسیب‌های بلند مدتی به بازی می‌زنند. آن همه پیشرفت بازی‌کننده‌های دیگر خراب می‌شود و تعادل بازی به هم می‌ریزد. برای مبارزه با چنین مشکلاتی، بانجی باید نسخه‌ی کامپیوتر را جدا از نسخه‌ی کنسولی بروزرسانی کند. این استودیو باید سیستم‌هایی بسازد که بازی‌کننده‌های متقلب را شناسایی و بن می‌کند. امن نگه داشتن محیط یک بازی روی کامپیوتر، از زمین تا آسمان با نسخه‌ی کنسولی فرق می‌کند و بارها سخت‌تر است. اینکه قرار است نسخه‌ی کامپیوتر Destiny ۲ روی سرویس Battle-net بلیزارد کار کند، کمی ما را امیدوار می‌کند. اینکه قرار است نسخه‌ی کامپیوتر Destiny ۲ روی سرویس Battle-net بلیزارد کار کند، کمی ما را امیدوار می‌کند که شاید چنین مشکلاتی وجود نداشته باشند. بلیزارد بزرگ‌ترین بازی‌های آنلاین دنیا را می‌سازد و آن‌ها را به خوبی پشتیبانی می‌کند. اگر نرم‌افزارهای امنیتی بلیزارد به کمک Destiny ۲ بیایند، خیال بازی‌کننده‌های کامپیوتر راحت‌تر خواهد بود. با تمام این اوصاف، نمی‌توان نگران تقلب در نسخه‌ی کامپیوتر Destiny ۲ نبود؛ مخصوصا وقتی که آن را در کنار نسخه‌ی کنسولی قرار می‌دهیم. تیراندازی شگفت‌انگیز Destiny برای کامپیوتر ساخته نشدهشماره اول Destiny یک بازی بدون داستان است؛ یک بازی که مشکلات طراحی در آن بیداد می‌کنند و بازی‌کننده‌ها به گیج شدن در آن عادت کرده‌اند. با این حال کسانی که سال‌هاست مشغول بازی کردن Destiny هستند، حتی به این مشکلات نگاه نمی‌کنند، چون روند بازی و تیراندازی در Destiny آن‌قدر خوب است که به آن معتاد می‌شوید. استودیوی بازی‌سازی بانجی هر چه باشد سازنده‌ی هیلو است و طراحان این استودیو، متخصص ساخت یک اکشن اول شخص فضایی با سلاح‌های شگفت‌انگیز هستند. بانجی بازی‌هایی می‌سازد که بازی کردن‌شان بسیار لذت‌بخش است. اما آیا این تیراندازی شگفت‌انگیز، روی کامپیوتر هم همان حس خوب را دارد؟ با اینکه بازی‌های اکشن اول شخص روی کامپیوتر و کنسول تفاوت زیادی با هم ندارند، ولی بهترین بازی‌های تیراندازی کنسولی، مثل Destiny یا Halo، از همان ابتدا با این هدف ساخته شده‌اند که با دسته آن‌ها را بازی کنید؛ یعنی این اساس این بازی چگونه طراحی و بالانس قابلیت Aim Assist است؛ قابلیتی که به شما در هدف‌گیری کمک می‌کند. هر اسلحه به صورت جداگانه برای سیستم Aim Assist بازی تنظیم می‌شود. سیستم Aim Assist با طراحی اسلحه‌های Destiny گره خورده و بخشی از این بازی است. این سیستم در Destiny سه روند را دنبال می‌کند. سرعت حرکت نشانه‌ی شما وقتی به یک دشمن می‌رسد پایین می‌آید. نشانه‌ی شما وقتی در مقابل حرکت به سمت دیگری از دشمن مقاومت می‌کند. گلوله‌ها هم به سمت دشمنان جذب می‌شوند، یعنی اگر خیلی نزدیک یک دشمن بزنید، بازی گلوله را به سمت دشمن می‌کشد. وقتی Destiny بازی می‌کنید، بازی در اصل کاری می‌کند که تصور کنید بیشتر از واقعیت، در نشانه‌گیری مهارت دارید. هر اسلحه به صورت جداگانه برای سیستم Aim Assist بازی تنظیم می‌شود و ارتقا برخی اسلحه‌ها هم روی دقت استفاده از Aim Assist آن‌ها تاثیر می‌گذارد. وقتی بانجی می‌خواهد یک سلاح را برای بخش چند نفره متعادل و تنظیم کند، در اولین حرکت سراغ تغییر اعداد و ارقام Aim Assist آن سلاح می‌رود. تنظیم قدرت کلاس‌های مختلف سلاح‌های Destiny و اینکه چرا برای مثال به جای یک Scout Rifle یک Hand Cannon بر می‌دارید، به خاطر همین سیستم Aim Assist است. بازی‌کننده‌های کامپیوتر کنترل دقیق‌تری روی نشانه‌گیری دارند و می‌توانند از ماوس استفاده کنند، در نتیجه آن‌ها نیازی به Aim Assist ندارند. تیراندازی Destiny ۲ روی کامپیوتر با نسخه‌ی کنسولی فرق می‌کند. سلاح‌ها دیگر لگد نمی‌زنند و این موضوع تمام و کمال حسی که در تیراندازی دارید را تغییر داده. پیشرفت و ارتقا اسلحه‌ها هم در نتیجه‌ی این تغییر باید فرق کند. ارتقا قابلیت سلاح‌ها از Destiny به Destiny ۲ آمده و روی نسخه‌ی کامپیوتر هم وجود دارد، ولی به کار بازی‌کننده‌هایی که با ماوس و کیبورد بازی می‌کنند نمی‌آید. احتمالا در حال حاضر ارتقا یک اسلحه روی ماوس و کیبورد هیچ تاثیری ندارد. باید از عرضه‌ی بازی بگذرد و بازی‌کننده‌ها کمی با تمام تنظیمات بازی کلنجار بروند تا تاثیر ارتقاهای اسلحه‌ها را متوجه شوند. بازی‌کننده‌های نسخه‌ی بتا بازی روی کامپیوتر گفته‌اند که تیراندازی هنوز هم لذت بخش است، ولی حس متفاوتی دارد. دو نسخه‌ی کنسولی و کامپیوتر باید جدا از یکدیگر بالانس و تنظیم شوند. استودیوی بانجی در فروم رسمی خود نوشته است که از این موضوع خبر دارند، ولی فعلا درباره‌ی آن صحبت نمی‌کنند. پس می‌دانیم که مشغول کار روی این مشکل هستند. می‌توانید یک دسته به کامپیوتر متصل کنید تا همان حس خوب نسخه‌ی کنسولی را بگیرید، ولی این موضوع را باید در نظر بگیرید که بازی‌کننده‌های مقابل شما ماوس و کیبورد دارند که بسیار دقیق‌تر از دسته است. بعضی از بازی‌کننده‌های بتا Destiny ۲ روی کامپیوتر در فروم‌ها شکایت کرده‌اند که سیستم Aim Assist به کسانی که دسته دارند کمک می‌کند و این موضوع ناعادلانه است؛ ولی این شکایت‌ها بدون شک از سوی کسانی است که تجربه‌ی بازی کردن یک اکشن اول شخص با کامپیوتر را ندارند. با ماوس و کیبورد می‌توان بازی‌کننده‌ای که دسته دارد را نابود کرد، حتی با بهترین سیستم Aim Assist- باید صبر کنیم و ببینیم که این مشکلات تا کجا پیش می‌روند. اساس این بازی چگونه طراحی و بالانس قابلیت Aim Assist است. تصور می‌کنیم که بازی‌کننده‌ها در بخش چند نفره‌ی نسخه‌ی کامپیوتر بازی فقط به استفاده از تفنگ‌های دوربین‌دار یا سلاح‌های کمری روی بیاورند؛ این سلاح‌ها قدرت زیادی دارند، ولی روی کنسول هدشات کردن با آن‌ها سخت است. چون تجهیزات خوبی در بتا بازی ارایه نشده بود، فعلا نمی‌توانیم نظری در این باره بدهیم. بانجی هم حرفی در این باره نزده، چون ممکن است جواب به این سوال خیلی‌ها را خوشحال نکند. اگر بانجی و Vicarious Visions حاضرند تا بالانس سلاح‌های نسخه‌ی کنسول و کامپیوتر را جدا از یکدیگر انجام دهند و آپدیت‌های بازی‌ها هم مرتب و جدا از هم باشد، ممکن است بتوانند تجربه‌ای یکسان روی هر سه پلتفرم ارایه دهند. تیراندازی عنصر اصلی Destiny است و همینکه می‌دانیم تنظیم این بخش روی کامپیوتر به استودیویی غیر از بانجی سپرده شده، نگران می‌شویم. حتی اگر همه چیز روی نسخه‌ی کامپیوتر به خوبی پیش رود، می‌توانید انتظار داشته باشید که درگیری‌های زیادی بین بازی‌کننده‌ها و بازی‌سازها نسبت به بالانس بازی پیش بیاید. چقدر حاضرید صبر کنید؟ اگر کامپیوتری دارید که از پلی‌استیشن۴ یا ایکس‌باکس وان قوی‌تر است، Destiny ۲ روی کامپیوتر شما بهتر و زیباتر اجرا می‌شود. اگر قرار است سه سال آینده را مشغول Destiny ۲ بازی کردن باشید، در آینده هم کیفیت بازی روی کامپیوتر بدون شک بهتر از کنسول‌هایی خواهد بود که در سال ۲۰۱۳ عرضه شده‌اند. ولی بانجی متخصص ساخت بازی‌های کنسولی است و با اینکه اصرار می‌کند نسخه‌ی کامپیوتر هم تحت نظر آن‌ها ساخته شده، ولی بالاخره می‌دانیم که نسخه‌ی کامپیوتر Destiny ۲ را یک استودیوی دیگر ساخته است. شاید همه چیز به خوبی پیش رود. بتای بازی روی کامپیوتر تعدادی از نگرانی‌هایی که نسبت به آن داشتیم را حل کرد، ولی به همه‌ی سوالات هم پاسخ نداد. می‌دانید که نسخه‌ی کنسولی قرار است چه چیزی به شما ارایه دهد: یک Destiny بهتر و بزرگ‌تر. اگر چنین چیزی می‌خواهید، همان روز اول بازی را بخرید. اگر می‌خواهید سراغ نسخه‌ی کامپیوتر بروید، به سوال‌های بی‌پاسخ زیادی برخورد می‌کنید: مشکل بالانس بازی حل می‌شود؟ متقلب‌ها بازی را پر می‌کنند؟ آیا قرار است همان جامعه‌ی خوب نسخه‌ی کنسولی روی کامپیوتر هم شکل بگیرد؟ برای پاسخ به این سوال‌ها باید زمان زیادی از عرضه‌ی نسخه‌ی کامپیوتر بگذرد؛ نسخه‌ای که قرار است همین حالا هم دو ماه دیرتر از نسخه‌ی کنسولی عرضه شود. اگر می‌خواهید بهترین و کامل‌ترین نسخه‌ی Destiny ۲ را داشته باشید، فقط باید سراغ نسخه‌ی پلی‌استیشن۴ بروید. حتی پس از گذشت این زمان هم نمی‌دانیم که آیا بانجی نسخه‌ی کامپیوتر را با بروزرسان‌های متعدد پشتیبانی خواهد کرد؟ آیا بانجی حاضر است نسخه‌ی کامپیوتر را جدا از نسخه‌ی کنسول تنظیم و بالانس کند؟ دوباره به این سوال‌ها بر می‌گردیم، البته نه به این زودی‌ها. در حال حاضر اگر می‌خواهید بهترین و کامل‌ترین نسخه‌ی Destiny ۲ را داشته باشید، فقط باید سراغ نسخه‌ی پلی‌استیشن۴ بروید. منبع: Polygon
بازی ویدیویی
سامسونگ به‌زودی آزمایش دوربین پریسکوپی گلکسی اس ۱۱ را آغاز می‌کند بر اساس گزارش‌های دریافتی از کره جنوبی، گفته می‌شود سامسونگ به‌زودی آزمایش‌های مربوط به دوربین پریسکوپی گوشی گلکسی اس ۱۱ را آغاز می‌کند. این دوربین توسط شرکت کره‌ای MecaTech Systems ساخته می‌شود و سامسونگ می‌خواهد از آن‌ها استفاده کند. شرکت‌های سازنده گوشی‌ها پیش از اینکه به صورت انبوه قطعات سخت‌افزاری مختلف را دریافت کنند، این موارد را تحت بررسی‌های گوناگونی قرار می‌دهند. شرکت MecaTech در کنار دوربین‌های پریسکوپی، دوربین‌های معمولی گوشی و ماژول‌های ToF را هم تولید می‌کند. طبق شایعات مطرح شده، گلکسی اس ۱۱ از زوم اپتیکال ۵ برابری بهره می‌برد. بر اساس شایعات مطرح شده، گلکسی اس ۱۱ از زوم اپتیکال ۵ برابری بهره می‌برد و دوربین اصلی آن هم مبتنی بر سنسور ۱۰۸ مگاپیکسلی ساخت سامسونگ خواهد بود. یکی از شایعات قابل توجهی که در مورد این گوشی مطرح شده، احتمال بهره‌گیری آن از سنسور طیف‌سنج است. چنین سنسورهایی برای تجزیه و تحلیل ترکیبات شیمیایی مورد استفاده قرار می‌گیرند و مثلا می‌توانند مقدار کالری مواد غذایی را تخمین بزنند. چنین سنسوری احتمالا به‌عنوان یک ویژگی مربوط به تندرستی مطرح می‌شود و تا حدی می‌تواند جای خالی سنسور تشخیص ضربان قلب را پر کند. منبع: GSM Arena
علم و تکنولوژی
گوگل در ترکیه پشتیبانی از گوشی‌های اندرویدی جدید را متوقف کرد طبق گزارش خبرگزاری رویترز، شرکت گوگل روند صدور مجوز برای گوشی‌های اندرویدی جدید در ترکیه را متوقف کرده است و این یعنی گوشی‌های مذکور نمی‌توانند از سرویس‌ها و اپلیکیشن‌های گوگل بهره ببرند. تقریبا یک سال قبل نهاد تنظیم رقابت در ترکیه، شرکت گوگل را به دلیل نقض قوانین رقابتی ۹۳ میلیون لیره معادل ۱۷٫۴ میلیون دلار جریمه کرد. اگرچه در آن زمان گوگل با ایجاد تغییرات در جزییات توافقات با شرکای تجاری خود به این تصمیم واکنش نشان داد، اما نهاد قانونی مذکور در ترکیه از این تغییرات رضایت نداشت و بار دیگر خواستار امکان تغییر موتور جستجوی پیش‌فرض در گوشی‌های اندرویدی شد. در این میان، گوگل‌ حالا بیانیه‌ای منتشر کرده که طبق آن گوشی‌های اندرویدی جدید برای عرضه در بازار ترکیه دیگر از مجوزهای گوگل‌ بهره‌مند نخواهند شد. این یعنی چنین گوشی‌هایی نمی‌توانند از پلی استور یا اپلیکیشن‌هایی مانند جیمیل بهره ببرند. البته گوگل خاطرنشان کرده گوشی‌های موجود در بازار که قبلا مجوزهای مربوطه را دریافت کرده‌اند، تحت تاثیر این تصمیم قرار نمی‌گیرند. بر اساس گزارش‌های منتشر شده، مقامات گوگل‌ از شرکای تجاری خود در کشور ترکیه خواسته‌اند که وزیر تجارت و رئیس مرجع تنظیم رقابت ترکیه را برای تغییر موضع تحت فشار قرار دهند. گوگل در این زمینه گفته: ما درک می‌کنیم که این مساله منجر به بروز مشکلاتی برای مصرف‌کنندگان، تولیدکنندگان، توسعه‌دهندگان اپلیکیشن‌ها و اپراتورهای مخابراتی در ترکیه می‌شود و امیدواریم در آینده نزدیک با نهاد تنظیم رقابت به یک راهکار دست پیدا کنیم. در سال ۲۰۱۷، بعد از شکایت موتور جستجوی روسی به نام یاندکس از گوگل، نهاد تنظیم رقابت ترکیه بررسی خود را آغاز کرد. بعد از بررسی‌های انجام شده، این نهاد قانونی شرکت گوگل را در سپتامبر ۲۰۱۸ جریمه کرد و به آن ۶ ماه وقت داد که مشکلات موردنظر را برطرف کند. با این حال، بعد از اعمال تغییرات توسط گوگل در آگوست ۲۰۱۹، نهاد تنظیم رقابت ترکیه ماه گذشته اعلام کرد که تغییرات موردنظر کافی نبوده و تا زمانی که مشکلات برطرف شوند، گوگل باید ۰٫۰۵ درصد از درآمد روزانه به دست آمده در ترکیه را به‌عنوان جریمه پرداخت کند. منبع: The Verge
علم و تکنولوژی
سخن‌رانی‌های برتر TED؛ معمای انگیزه معمای انگیزه، عنوان یکی از پربیننده‌ترین ویدیوهای TED است. در این ویدیو، دنیل پ-ن- (Daniel Pink) معمای پیچیده‌ی انگیزه را رمزگشایی می‌کند‌ او با مستندات و با اشاره به مطالعات مختلف یک تناقض تاریخی را به ما نشان می‌دهد: بین آن‌چه دانشمندان علوم اجتماعی می‌دانند و آن‌چه مدیران و صاحبان مشاغل انجام می‌دهند، یک شکاف عمیق وجود دارد‌ او می‌گوید که پاداش‌ها و مشوق‌های سنتی لزوما باعث بهترشدن عملکرد افراد نمی‌شوند‌ حتی در برخی مواقع، وضعیت را بدتر هم می‌کنند‌ آقای پ-ن- اعتقاد دارد که مشوق‌ها باید درونی باشند‌ ما یک کار را انجام می‌دهیم، چون آن‌ را برای منفعت خودمان انجام می‌دهیم؛ چون آن ‌کار مهم است‌ از دید او سیاست تشویق و تنبیه متعلق به قرن بیستم است‌ در هزاره‌ی جدید باید به شیوه‌ی دیگری در افراد انگیزه ایجاد کرد‌ ویدیوی بالا را حتما ببینید‌ ‌ ‌کلمه‌ی اختصاری TED از یک سه کلمه‌ی فناوری (Technology)، سرگرمی (Entertainment) و طراحی (Design) ریشه گرفته است. TED در واقع به مجموعه‌ای از کنفرانس‌های سخنرانی گفته می‌شود که در آن هر یک از سخنرانان در حدود ۲۰ دقیقه یک ایده‌ی جالب را برای مخاطبان خود مطرح می‌کنند. در حال حاضر نزدیک به ۲۰۰۰ سخنرانی به سبک TED بر روی شبکه اینترنت وجود دارد. ما قصد داریم محبوب‌ترین سخن‌رانی‌های TED را به شما معرفی کنیم. ‌
سلامت و زیبایی
پوشش زنده‌ی کنفرانس بتسدا در E۳ ۲۰۱۷ کنفرانس‌های نمایشگاه E۳ ۲۰۱۷ هنوز هم ادامه دارند. تا به امروز کنفرانس‌های الکترونیک آرتز و مایکروسافت را برای‌تان پوشش داده‌ایم و امروز صبح، نوبت به شرکت بازی‌سازی بتسدا (Bethesda Softworks) رسیده است. انتظار داریم یک ولفنشتاین جدید به اسم Wolfenstein: The New Colossus رونمایی شود و هم‌چنین شاهد رونمایی قسمت دوم بازی The Evil Within باشیم. بتسدا مطمئنا برنامه‌های بزرگ دیگری هم برای کنفرانس خود تدارک دیده است. مثل دیگر کنفرانس‌ها، برای بتسدا هم برنامه‌ی پخش زنده و هم‌چنین لایو بلاگ داریم. برای مشاهده‌ی کنفرانس بتسدا، ساعت ۸:۳۰ صبح با ما باشید. Watch live video from Bethesda on لایو بلاگ زیر خودش آپدیت می‌شود و نیازی به فشردن کلید F۵ نیست.
بازی ویدیویی
فروش گوشی‌های هوشمند هواوی از مرز ۲۰۰ میلیون عبور کرد اگرچه پیش‌بینی می‌شد هواوی امسال سال سختی را به خاطر تحریم‌های دولت آمریکا پیش رو داشته باشد، اما گزارشی که این شرکت از آمار فروش گوشی‌های هوشمند خود منتشر کرد چیز دیگری می‌گوید! طبق این آمار، غول چینی موفق شده از ابتدای سال ۲۰۱۹ میلادی تاکنون، بیش از ۲۰۰ میلیون گوشی هوشمند به فروش برساند. این آمار در سال گذشته تقریبا دو ماه دیرتر بدست آمد و هواوی امسال علی‌رغم تحریم‌ها، نه تنها نسبت به سال گذشته افتی نداشته بلکه پیشرفت نیز کرده است! طبق گزارش غول چینی، گوشی‌های سری P۳۰ و میت ۲۰، با عملکرد خیره‌کننده‌ای که از خود نشان دادند موفق شدند گوشی‌های سری قبل خود را از لحاظ آمار فروش پشت سر گذاشته و نقش پر رنگی در ثبت رکورد فوق‌العاده هواوی ایفا کنند. بیشتر بخوانید: سیستم عامل هارمونی هواوی تا چند سال دیگر نمی‌تواند جای اندروید را بگیردیکی از دلایل موثر و البته تحسین‌برانگیز در مسیر رسیدن به این آمار، کاربران چینی بودند که در شرایط سخت، بزرگ‌ترین تولید کننده گوشی هوشمند کشور خود را تنها نگذاشتند و با حمایت فوق‌العاده خود، جایگاه هواوی را به عنوان برترین فروشنده گوشی در چین تثبیت کردند. با این اوصاف، مدیرعامل این شرکت اعلام کرد هواوی باید انتظار افت ۱۰ درصدی را در سود امسال خود داشته باشد. البته نباید فراموش کنیم که سری میت ۳۰ هنوز به صورت جهانی در دسترس کاربران قرار نگرفته‌اند اما در کشور چین و برخی از کشورهای آسیا-اقیانوسیه، فروش بسیار خوبی را داشته‌اند و انتظار می‌رود بتوانند به هواوی در ثبت رکوردهای بهتر کمک شایانی کنند. با فروش میت ۳۰ و میت ۳۰ پرو در کشور چین، هواوی تخفیف بسیار خوبی نیز برای کاربران چینی در نظر گرفت. همین مسئله نیز آمار فروش این گوشی‌ها را علی‌رغم عدم بهره‌مندی از سرویس‌های گوگل به طور قابل توجهی افزایش داد. سوای این مسائل، این دو گوشی از کیفیت، امکانات و قدرت بسیار بالایی نیز برخوردارند و می‌توانند نیازهای کاربران را به راحتی و بدون هیچ مشکلی مرتفع سازند. با این حساب، باید انتظار داشته باشیم هواوی به راحتی مرز ۲۰۰ میلیون را پشت سر بگذارد. مسئله‌ای که رن ژنگفی، بنیان‌گذار این شرکت، نیز به آن اشاره داشت و اعلام کرد این شرکت تا پایان امسال حدودا ۲۷۰ میلیون گوشی هوشمند به فروش خواهد رساند؛ یعنی ۲۰ میلیون بیشتر از آنچه که تحلیل‌گران پیش‌بینی کرده بودند! در سال ۲۰۱۶، هواوی با صراحت ادعا کرد در سال ۲۰۲۱ به برترین فروشنده گوشی هوشمند دنیا بدل خواهد شد. اما وجود تحریم‌ها اگرچه تاثیری منفی زیادی در موفقیت هواوی نداشته‌اند، اما قطعا در رسیدن به چنین جایگاه جاه‌طلبانه‌ای، از سرعت بالای این شرکت کاسته است. البته اگر هواوی بتواند مرز ۲۷۰ میلیون فروش را رد کند تا حدودی به هدف خود می‌رسد، اما باید این را نیز در نظر بگیریم که سامسونگ در سال گذشته حدودا ۲۹۰ میلیون گوشی هوشمند به فروش رساند. در حال حاضر خبرهای متعددی نیز منتشر شده مبنی بر اینکه گوشی تاشوی این شرکت یعنی هواوی میت ایکس تا اواخر امسال راهی بازار می‌شود. در این دو ماه بسیار شلوغ آخر سال، انتظار می‌رود هواوی بتواند با سیاست‌های خوب خود به موفقیت برسد. بیشتر بخوانید: هواوی میت ایکس از ماه آینده با قیمت ۲۴۰۰ دلار روانه‌ی بازار می‌شودمنبع: gsmarena
علم و تکنولوژی
آهنگ‌ها و ترانه‌های مناسب برای شب یلدا شب یلدا یک‌جور بزم سنتی برای ایرانیان است. دور هم جمع می‌شوند و خوراکی‌های مخصوص یلدا می‌خورند و گل می‌گویند و گل می‌شنوند. مورزیک و موسیقی هم جزء لاینفک این دورهمی است. آهنگ‌های شب یلدا بنا به سلیقه اعضای خانواده می‌توانند شاد یا غمگین، پاپ یا سنتی باشند. این فهرستی از چند آهنگ شب یلدا است که در سال‌های اخیر مورد توجه قرار گرفته‌اند. چند ترانه شب یلدا که می‌توانید در کنار خانواده به آنها گوش یا با هم آن‌ها را زمزمه کنید. ۱- شب یلدا کوروش یغمایی بلندی موی سیاهت شب یلدا اشک‌های تو به پاکی آب چشمه‌ها مثل همه آهنگ‌های درجه یک کوروش یغمایی از گام‌های راک و سازبندی متشکل از گیتار الکتریک و کیبورد در این قطعه استفاده شده است. قطعه‌ای که جزو مشهورترین و ماندگارترین آثار کوروش یغمایی شد. صدای منحصر به فرد یغمایی با حزنی که دارد انتظار عاشق را برای معشوق به بلندای شب یلدا به زیبایی توصیف می‌کند. کوروش یغمایی متولد سال ۱۳۲۵ در شاهرود تنظیم‌کننده، خواننده، آهنگساز و از بنیانگذاران راک ایرانی به شمار می‌رود. یغمایی با قطعه گل یخ مشهور شد که ترانه‌اش بر سر زبان‌ها افتاد: چی بخونم جوونیم رفت و صدام رفته دیگه گل یخ توی دلم جوونه کرده. قطعه بعدی که طرفداران کوروش یغمایی عاشقش هستند همین شب یلدا است. شب یلدا جزو قطعات آلبوم‌های کوروش یغمایی نبود و به صورت تک‌آهنگ منتشر شد. کوروش یغمایی از سوی مجلات جهانی مثل رولینگ استون مورد تحسین قرار گرفته است. آهنگ شب یلدا با وجود حزنی که دارد به خاطر ترانه زیبا و ملایم عاشقانه‌اش جزو محبوب‌ترین قطعات شب یلدایی است. ۲- زمستون افشین مقدم زمستون تن عریون باغچه چون بیابون درختا با پاهای برهنه زیر بارون نمی‌دونی تو که عاشق نبودی چه سخته مرگ گل برای گلدون گل و گلدون چه شب‌ها نشستن بی بهانه واسه هم قصه گفتن عاشقانه قطعه زمستون در آلبومی به همین نام از افشین مقدم سال ۱۳۵۴ منتشر شد و بعد از انقلاب هم یک‌بار دیگر مجوز گرفت و پخش شد. ترانه‌های این آلبوم به شدت مورد استقبال قرار گرفتند اما ترانه آخری که افشین مقدم می‌خواست برای این آلبوم بخواند نیمه‌کاره ماند چون مقدم در یک تصادف رانندگی از دنیا رفت. قطعه آخر آلبوم را کیوان، دوست قدیمی افشین مقدم به یاد او خواند و آلبوم کامل شد. قطعه زمستون بسیار غمگین و محزون و در عین حال لطیف است. با ترانه‌ای ساده و ملودی ملایم و تنظیم خوب. تنظیمی که با استفاده از پیانو وسط قطعه آن را تلطیف می‌کند. یکی از دلنشین‌ترین آهنگ‌های زمستانی است که شب یلدا می‌توانید آن را بشنوید. ۳- شب یلدا رضا صادقی عاشق رنگ سیاهه شب یلدام آخه از روشنی هیچ خیری ندیدم رضا صادقی کم طرفدار ندارد و این قطعه‌ای است که برای طرفداران رضا صادقی پیشنهاد می‌شود. مثلا همه قطعاتش ترانه چاشنی سیاه و اندوه و خیانت دارد و از این منظر خیلی به کار یک شب یلدای شاد نمی‌آید. اما خب کسانی هستند که شب یلدا دوست دارند آهنگ‌های غمگین بشنوند و در این صورت قاعدتا می‌شود این آهنگ رضا صادقی را به آن پیشنهاد کرد. البته که قطعه شروع شادی دارد و به سیاق بقیه کارهای رضا صادقی تنظیم‌اش مایه‌های ترنس دارد و به جز ترانه و صدای خواننده در کل قطعه خیلی غمگینی به حساب نمی‌آید. طرفدار رضا صادقی نیستم ولی قطعه خوبی است و به خصوص تنظیم خوبی دارد. ۴- شب طولانی علی مولایی یه شب طولانی کنار اونایی که دوستشون داری و دوست دارن و تو خوشحالی این شروع ترانه‌ای بود که از شب یلدای سال گذشته بر سر زبان‌ها افتاد. علی مولایی را تا پیش از این ترانه که مخصوص شب یلدا بود کسی نمی‌شناخت. او متولد سال ۱۳۶۰ است و مهندسی مکانیک خوانده ولی از کودکی علاقمند به موسیقی بود. پیانو می‌زند و تجربه اجرای زنده دارد هم به عنوان خواننده و هم پیانیست. بیشتر فعالیتش در زمینه میکس و مستر قطعات موسیقی است. مولایی موسیقی متن دو سریال گنج‌های پنهان و درختان دیر زیست که از شبکه چهار پخش شده‌اند و فیلم سینمایی تونل ساخته بهزاد رسول‌زاده را هم در کارنامه‌اش دارد. او سال ۱۳۸۶ آلبوم بدون کلام بیداری را با حوزه هنری منتشر کرد. ویژگی قطعه شب طولانی تنظیم خوب، ترانه دوست‌داشتنی و شیرین و ریتم ملایم و در عین حال شادش است که از سازبندی گرفته تا همه جزییاتش با شب یلدا هماهنگی دارد. ۵- آخرین یلدا افشین سیاهپوش شب یلدامو قسمت می‌کنم با تو فقط از عشق صحبت می‌کنم با تو از آن آهنگ‌های پاپی است که احتمالا طرفدار زیاد پیدا می‌کند. ترانه عاشقانه ساده‌اش را خود افشین سیاهپوش گفته و ملودی از ساناز کریمی است. پویان اعتصامی کار تنظیم قطعه را انجام داده است. نکته ویژه‌ای ندارد اما به عنوان یک آهنگ مناسبتی قابل قبول است. همه چیزش خیلی ساده است و برای شنیدن در جمع دوستان و خانواده پای سفره یلدا می‌تواند گزینه‌ای باشد. افشین سیاهپوش از آن دسته خوانندگانی بود که در فضای مجازی کارش بیشتر گرفت. از سیاهپوش چند آلبوم منتشر شده است. سیاهپوش چهار سال پیش برای اولین‌بار کنسرت برگزار کرد و آهنگ‌های آلبوم‌هایش را به صورت زنده اجرا کرد. ۶- یلدا حامی شب رسید از راه نوبت مهمانی دل‌هاست شب، شب یلداست او یکی از بهترین خوانندگان پاپ ایران است که با خیال راحت می‌شود شنیدن ترانه‌هایش را توصیه کرد. صدایش خوب است و زیر دست بابک بیات پرورش یافته. آهنگ یلدا را به عنوان تک‌آهنگ منتشر کرد و طبق معمول کارهایش از استانداردهای موسیقی پاپ ایران بالاتر است. از همان ملودی آغازین آهنگ می‌شود این را تشخیص داد. آهنگی ملایم که با صدای باز و گرم حمید حامی تشخص پیدا می‌کند. حمید حامی متولد سال ۱۳۵۵ است. اولین آلبوم حمید حامی به آهنگسازی غلامعلی چراغعلی سال ۱۳۷۹ منتشر شد. او با بزرگان موسیقی ایران مثل بابک بیات، شاهین فرهت و ناصر چشم‌آذر همکاری داشته است. صدای واقعا خوبی دارد و نکته آهنگ یلدا ی حامی همین صدای خوب و ملودی دلنشین‌اش است وگرنه ترانه‌اش خیلی چنگی به دل نمی‌زند. از او هفت آلبوم تاکنون منتشر شده و یلدا جزو تک‌آهنگ‌هایش است که جدا از آلبوم منتشر کرده. حامی ترانه چند فیلم از جمله سام و نرگس و گل یخ را هم خوانده است. ۷- یلدا مازیار فلاحی مست بگو راست بگو تا شب یلداست بگو باز هم یک آهنگ ملایم و نسبتا محزون در ملودی و ترانه برای شب یلدا که بیشتر از طولانی‌ بودن شب یلدا حکایت می‌کند. با یک ملودی تکرارشونده که بیشتر جا را برای صدای خواننده باز می‌گذارد. مازیار فلاحی متولد ۱۳۵۳ مهندسی صنایع خوانده ولی از کودکی گیتار می‌نواخت. مجموعه داستان کوتاه نوشته، فیلم کوتاه ساخته و سال ۱۳۸۰ به عضویت گروه کر دانشگاه تربیت مدرس درآمد. موسیقی را زیر نظر حمید دیبازر به صورت تئوریک خوانده و به همین دلیل هم جزو خوانندگانی است که کم‌غلط می‌خوانند و حتی در کنسرت‌هایش به ندرت صدایش فالش می‌شود. برای دیگران هم آهنگسازی می‌کند و چیزی حدود ۱۳ آلبوم به همراه تعداد زیادی تک‌آهنگ به بازار داده و برای فیلم‌ها و سریال‌هایی مثل قلب یخی هم ترانه خوانده است. ۸- زمستون خدا سرده دمش گرم مهدی مجتبایی زمستون خدا سرده دمش گرم زمین رو مثل یخ کرده دمش گرم یک آهنگ دقیقا چطور هیت می‌شود؟ به نظر می‌رسد مهدی مجتبایی فرمولش را خوب بلد است. با ضرباهنگ خوب ملودی، شروع شاد، صدای شوخ‌طبعانه خواننده و بیشتر از همه ترانه‌ای که بهترین صفت برایش باحال است. این قطعه به تمام معنا سرخوشانه است. پر از شور و شادی برای روزهای سرد زمستان. آهنگی که دلگرم‌کننده است. ملودی پیچیده‌ای ندارد اما سازبندی و تنظیم خیلی خوبی دارد. ترانه روی قطعه خیلی خوب نشسته و البته به نظر می‌رسد که اول ترانه گفته شده و بعد برایش ملودی ساخته‌اند. سال ۱۳۹۵ مهدی مجتبایی اولین آلبوم رسمی‌اش را با نام خطای دید به همراه گروه ۴۰۴ منتشر کرد. از آن خواننده‌های کم‌حاشیه است که با همین قطعه شب یلدایی‌اش در فضای مجازی گل کرد و تا امروز هم این بهترین قطعه‌اش است. قطعه‌ای که واقعا کارش را خوب انجام می‌دهد. ۹- یلدا محمد معتمدی شب‌های چله صدام می‌لرزه دلم می‌گیره شاگرد حمیدرضا نوربخش و یکی از خواننده‌های مهم حوزه موسیقی سنتی ایرانی قطعه‌ای برای شب یلدا خوانده است. او با سالار عقیلی و همایون شجریان همکاری کرده و قطعات و آلبوم‌های سولوی خودش هم شهرت زیادی دارند. کنسرت‌های متعددی برگزار کرده و این قطعه یلدا را به صورت رایگان روی اینترنت منتشر کرده است. سازبندی سنتی و تحریرهای محمد معتمدی یلدا را تبدیل به قطعه‌ای دلنشین کرده است که می‌توان آن را بارها گوش داد. از آن قطعاتی که می‌توانید سر سفره یلدا کنار خانواده گوش بدهید و لذت ببرید. کاملا حال و هوای یک یلدای سنتی را کنار خانواده دارد. قطعه دلنشینی است و محمد معتمدی توانسته از صدایش برای خواندن یک قطعه نیمه سنتی-نیمه پاپ خوب استفاده کند. ۱۰- آهنگ شب یلدا کودکانه باز شب یلدا اومد بلندترین شب سال منتظرش می‌شینیم از سال پیش تا امسال همون شبی که می‌گن بلندتر از هر شبه شب‌های بعد یلدا کوتاه و کوتاهتره یک قطعه شاد و سرخوشانه که خواننده‌اش معلوم نیست و با همخوانی کودکان شکل گرفته است. با ریتم عالی، ملودی ساده در حد یک میزان که در طول قطعه تکرار می‌شود اما بسیار هماهنگ با حال و هوای کودکانه. قطعه‌ای که ترانه‌اش به زبان ساده برای بچه‌ها می‌گوید که شب یلدا چه ویژگی‌هایی دارد. به عنوان یک ترانه کودکانه همه امتیازهای مثبت را می‌گیرد. ترانه ساده و شاد و آموزنده، ملودی ساده که می‌شود با آن همراهی کرد و دل کل قطعه‌ای که حال کوچکترها و بزرگترها را خوش می‌کند. متاسفانه در سایت‌ها اسم آهنگساز و خواننده‌اش نیامده ولی قطعه باز شب یلدا اومد را اگر جست‌وجو کنید می‌توانید به راحتی آن را بشنوید. ۱۱- یلدا گروه سون تو مثل نیمه‌ی تیری گاهی مثل طعم مرداد تو مثل یلدای پاییز پری از خاطره و یاد شهاب حسینی و امین زندگانی را به عنوان بازیگر می‌شناسید و امیرحسین مدرس را به عنوان مجری است ولی شاید برایتان جالب باشد که این سه نفر کنار هم سال‌ها پیش با گروه سون یک قطعه به نام یلدا ضبط کرده‌اند که گوش دادنش در شب یلدا خالی از لطف نیست. با نوای گیتار الکتریک و تنظیمی مدرن آهنگ یلدا حال و هوای خاصی میان آهنگ‌های مناسب شب یلدا دارد. صدای خواننده‌هایش خوب است و ریتم تندی هم دارد که احتمالا نسل جوان از آن بیشتر لذت خواهند برد. به علاوه ترانه‌ی ساده اما جذابی دارد که به محبوبیت کار اضافه کرده است.
هنر و سینما
هیلو جدید برای هدست‌های واقعیت مجازی معرفی شد در حالی که انتظار نداشتیم خبری از مجموعه بازی‌های هیلو (Halo) بشنویم، مایکروسافت اعلام کرد که یک نسخه مخصوص از هیلو را برای هدست‌های واقعیت ترکیبی کامپیوترهای ویندوز ۱۰ عرضه می‌کند. این بازی جدید که Halo Recruit نام دارد از تاریخ ۲۵ مهر ماه به صورت رایگان منتشر می‌شود. این بازی دنیای هیلو را در قالب یک محصول واقعیت مجازی پیش روی گیمرها قرار می‌دهد. استودیوی ۳۴۳industries این بازی را طراحی کرده و به نظر می‌رسد که چیزی شبیه به بازی جنگ‌ ستارگانی باشد که چند وقت پیش برای هدست‌های واقعیت مجازی نشان داده شد. باید به این موضوع هم اشاره کنیم که Halo Recruit یک بازی کامل نیست و گیمرها هم در نقش مستر چیف قرار نمی‌گیرند؛ اما تجربه هیلو آن هم در دنیای واقعیت مجازی می‌تواند هیجان‌انگیز باشد. عرضه بازی‌های مختلف بخشی از استراتژی مایکروسافت در حوزه واقعیت مجازی خواهد بود و این شرکت اعلام کرده بود که از بازی‌های واقعیت مجازی شبکه استیم هم پشتیبانی خواهد کرد. به نظر می‌رسد که توسعه‌دهندگان بازی‌های واقعیت مجازی از امروز این دسترسی را پیدا کرده‌اند که بتوانند بازی‌هایشان را برای هدست‌های واقعیت ترکیبی مایکروسافت بهینه کنند. حالا باید ببنیم که در آینده چه اتفاقاتی رخ می‌دهد. ایا مایکروسافت حاضر است این هدست‌ها را برای ایکس‌باکس وان هم عرضه کند؟ منبع: The Verge
بازی ویدیویی
بتلفیلد بعدی در جنگ جهانی دوم اتفاق می‌افتد و Battlefield V نام دارد بر اساس شایعات منتشر شده، قسمت بعدی مجموعه بازی‌های بتلفیلد (Battlefield) قرار است این مجموعه را به زمان جنگ جهانی دوم ببرد و Battlefield V نام دارد. مجموعه بازی‌های بتلفیلد از سال ۲۰۰۹ و بازی بتلفیلد ۱۹۴۳ سراغ جنگ جهانی دوم نرفته بودند. گفته شده که الکترونیک آرتز به زودی از Battlefield V رونمایی خواهد کرد و این بازی همانطور که انتظار داریم، تا پایان سال وارد بازار خواهد شد. این اطلاعات را منابعی نزدیک به الکترونیک آرتز به خبرگزاری VentureBeat ارایه داده‌اند. ظاهرا اسم رمز بازی به هنگام توسعه Battlefield ۲ بوده است، ولی با یک بازسازی از بتلفیلد ۲ طرف نیستیم و بازی Battlefield V داستانی کاملا جدید در جنگ جهانی دوم تعریف می‌کند. گفته شده که الکترونیک آرتز به زودی از Battlefield V رونمایی خواهد کرد و این بازی همانطور که انتظار داریم، تا پایان سال وارد بازار خواهد شد. الکترونیک آرتز چند روز پیش گفته بود که نمایشی بزرگ از بتلفیلد بعدی را برای کنفرانس نمایشگاه E۳ ۲۰۱۸ خود در نظر گرفته‌اند و قرار است یک دموی قابل بازی به این نمایشگاه بیاورند. در کنار این خبر، هم‌چنین گفته شده که فعلا قرار نیست Battlefield: Bad Company ۳ ساخته شود، ولی الکترونیک آرتز ساخت این بازی را هم در ذهن دارد. منبع: Gematsuبرای عضویت در خبرنامه دیجی‌کالا مگ نام و ایمیل خود را وارد کنید. نام و نام خانوادگی ایمیل موبایل
بازی ویدیویی
تریلر دنیای Control استودیوی بازی‌سازی Remedy Entertainment تریلری تازه از بازی Control منتشر کرده است که محیط‌های مختلف این بازی ماورایی را نشان می‌دهد. راوی تریلر هم شخصیت جدیدی در دنیای Control است که احتمالا به لطف صدای خسته‌ی او، می‌توانید بازیگرش را تشخیص دهید. تریلر نمایش محیط‌های بازی Control را می‌توانید در بالا ببینید. نام بازیControlتهیه کننده۵۰۵ GamesسازندهRemedy Entertainmentسبکاکشن سوم شخصپلتفرمپلی‌استیشن ۴، ایکس‌باکس وان، کامپیوترتاریخ انتشار۲۰۱۹ میلادی
بازی ویدیویی
آشنایی با کانسپت ب‌ام‌و i۴؛ اولین سدان تمام برقی مونیخی‌ها در راه است کمپ-ن- ب‌ام‌و از یک کانسپت جدید به نام i۴ پرده‌برداری کرد. این کانسپت که قرار بود در نمایشگاه خودروی ژنو رسما پرده‌برداری شود، به طور آنلاین معرفی شده و تصاویر و مشخصات آن در اختیار رسانه‌ها قرار گرفته است. تازه‌ترین مفهومی خودروساز آلمانی را می‌توان یک سری ۴ گرن کوپه با چهره‌ای پیشرفته‌تر و پیشرانه الکتریکی توصیف کرد. اگر همه چیز طبق برنامه پیش برود، این خودرو سال آینده تولید خواهد شد. با آنکه کانسپت i۴ به پیشرانه تمام الکتریکی مجهز شده، ولی به رسم محصولات اخیر ب‌ام‌و باز هم شاهد یک جلوپنجره بسیار بزرگ در دماغه آن هستیم. البته جلوپنجره حالت مشبکی نداشته و در حقیقت نقش یک پنل هوشمند را ایفا می‌کند. در پشت این پنل چند سنسور قرار دارند، درباره عملکرد و وظایف این سنسورها فعلا اطلاعاتی منتشر نشده، اما احتمالا به هدایت خودکار خودرو کمک می‌کنند. از لحاظ ظاهری مفهومی ب‌ام‌و i۴ بدنه‌ای کاملا مدرن و آینده‌نگرانه دارد. طراحان سعی کرده‌اند با بهره‌گیری از رنگ آبی در قسمت‌هایی مثل لبه جلوپنجره، چراغ‌ها، پایین درها و حاشیه دیفیوزر عقب این خودرو را مدلی سبز نشان دهند. ضمن اینکه بر روی i۴ از لوگوی جدید ب‌ام‌و که حالتی تخت دارد، استفاده شده؛ در این لوگو قسمت مشکی رنگ حذف شده و دیگر خبری از افکت سه بعدی در آن نیست. با توجه به سادگی و یکدستی بدنه، می‌توان گفت که نسخه تولیدی i۴ تفاوت چندانی با مدل مفهومی کنونی نخواهد داشت. در داخل کابین شکل خاص فرمان و نمایشگر منحنی و عریضی که از پشت آن تا بخش میانی داشبورد امتداد یافته، بسیار جلب توجه می‌کند. برای اینکه راننده بتواند در شرایط نوری مختلف اطلاعات موجود روی نمایشگر را بخواند، از یک لایه مات استفاده شده تا از شدت انعکاس کاسته شود. این را اضافه کنیم به دلیل شیشه‌ای بودن سقف، کابین i۴ نور بسیار زیادی دریافت می‌کند. نیروی مورد نیاز کانسپت ب‌ام‌و i۴ توسط یک موتور برقی تامین می‌شود. این موتور ۵۳۰ اسب بخار قدرت تولید نموده و قادر است در عرض ۴ ثانیه سرعت خودرو را به صد کیلومتر در ساعت برساند. وظیفه تامین الکتریسیته این خودرو بر عهده باتری ۸۰ کیلووات ساعتی گذاشته شده است. ب‌ام‌و می‌گوید در صورت شارژ کامل، i۴ می‌تواند بر اساس استاندارد اروپایی WLTP تا ۶۰۰ کیلومتر و بر اساس استاندارد آمریکایی EPA تا ۴۳۵ کیلومتر مسافت را پشت سر بگذارد. هنوز مشخص نیست که آیا نسخه تولید انبوه نیز برد حرکتی مشابهی خواهد داشت یا خیر. درست است که کانسپت i۴ از پیشرانه برقی سود می‌برد، اما ب‌ام‌و برای هر چه خاص کردن آن به سراغ هانس زیمر رفته و با همکاری این موسیقیدان پرآوازه چند صدای اختصاصی را تولید کرده است. این صداها با انتخاب حالت رانندگی تغییر می‌کنند. منبع: motor۱
علم و تکنولوژی
آیا شما شنونده‌ی خوبی هستید؟ [ویدیوهای آموزشی] در بین اطرافیان و دوستان ما وجود دارند. بعضی‌ها شنونده‌های خیلی خوبی هستند. این افراد معمولا گوش‌های شنوای خوبی برای نشستن پای درد دل و حتی مشاوره دادن هستند. کسانی که شنونده‌ی خوبی هستند، معمولا دوستشان داریم و خیلی اوقات دلمان می‌خواهد با آن‌ها صحبت کنیم. در حقیقت همه‌ی ما می‌توانیم به شنونده‌هایی خیلی خوب تبدیل شویم. شنونده‌ی خوب بودن نه تنها برای اطرافیان خوشایند است، بلکه برای خود آدم هم خیلی مفید و خوب است. شنونده‌های خوب معمولا بیشتر از کسانی که به حرف دیگران دقت نمی‌کنند، چیزهای مفید یاد می‌گیرند و از اشتباهاتشان می‌آموزند. برای اینکه بفهمید چگونه می‌توانید تبدیل به یک شنونده‌ی خوب بشوید حتما ویدیوی بالا را ببینید.
سلامت و زیبایی
یک قدم نزدیک‌تر به ساخت چشم مصنوعی برای نابینایان گروهی از محققان دانشگاه موناش در کلیتون استرالیا، توانسته‌اند تکنولوژی جدیدی برای بازگرداندن بینایی افراد بسازند. با استفاده از این تکنولوژی جدید که طبق گفته‌ی محققان، به طور کلی سیستم بینایی را دور می‌زند، افراد نابینا هم می‌توانند تا حدودی ببینند. تکنولوژی جدید محققان تصاویر ضبط شده را به صورت ساده شده و در ۵۰۰ پیکسل به افراد نابینا نشان می‌دهد. این تکنولوژی جدید، با استفاده از یک دوربین دیجیتال که به عینکی متصل شده است کار می‌کند. دوربین تصاویر را به پردازنده‌ای می‌فرستد و این تصاویر پس از پردازش شدن، به مغز فرستاده می‌شوند. البته فرستادن داده به مغز به همین سادگی‌ها هم نیست. تیم تحقیقاتی ۱۱ بخش مختلف مغز را به دوربین متصل کرده‌اند. این ۱۱ بخش هر کدام از ۴۳ الکترود تشکیل شده‌اند. محققان می‌خواهند تا محدوده‌ی دیدی ۵۰۰ پیکسلی برای افراد نابینا بسازند. این تکنولوژی جدید می‌تواند حتی به افرادی که چشم ندارند، توانایی دیدن اهدا کند. آرتور لاوری از محققان دانشگاه کلیتون است و روی این ایده‌ی جدید کار می‌کند. او می‌گوید: ‌ اصلا لازم نیست حتی حدقه‌ی چشم داشته باشید. پردازنده‌ی همراه دوربین باید توسط کاربر حمل شود. این پردازنده می‌تواند قسمت‌های مهم تصاویر ضبط شده را ببیند و آن‌ها را در ۵۰۰ پیکسلی که افراد خواهند دید نمایش دهد. لاوری درباره‌ی پردازنده می‌گوید: این پردازنده مثل یک کارتونیست می‌ماند؛ یعنی باید یک موقعیت پیچیده را با کمترین میزان اطلاعات نشان دهد. او می‌گوید که مثلا می‌توان یک چهره‌ی انسان را با ده نقطه به تصویر کشید. این تکنولوژی شاید ابتدایی و محدود به نظر برسد، اما برای کسانی که توانایی دیدن‌شان را از دست داده‌اند می‌تواند بسیار مهم باشد. ‌منبع: T۳
سلامت و زیبایی
ددپول و تمام! بررسی ۱۰ فیلم برتر باکس آفیس در هفته‌ی گذشته حتما بهتر از ما می‌دانید که مراسم اسکار امسال در روز نهم اسفند ماه برگزار خواهد شد. ابدا دل‌مان نمی‌خواهد مراسم اسکار را زیادی بزرگ کنیم و به آن شاخ و برگ بی‌خودی بدهیم. اما هرچه هست، هر سال تمام مراسم‌ها برگزار می‌شوند و درست آخر از همه نوبت به اسکار و انتخاب‌ها و نشان‌های‌اش می‌رسد. شاید به‌همین خاطر هم باشد که چشم بیش‌تر سینما دوستان، تحلیل‌گران و منتقدان سینمایی به مراسم اسکار و فیلم‌های برگزیده‌ای دوخته شده که در جریان‌اش معرفی می‌شوند. از همه‌ی این‌ها که بگذریم کم‌تر از دو هفته تا برگزاری مراسم اسکار امسال زمان باقی مانده و همین موضوع بر داغ‌تر شدن تنور مباحث سینمایی، کمک قابل توجهی کرده است. این هفته اتفاق مهم دیگری هم افتاده که آن هم به نوبه‌ی خودش مقاله‌ی بررسی فروش فیلم‌ها در سینماهای ایالات متحده یا باکس آفیس را هیجان‌انگیز‌تر از هر زمان دیگری کرده است. در ابتدای همین هفته آکادمی فیلم و تلویزیون بریتانیا یا همان بفتا (BAFTA) رسما برگزیدگان امسال‌اش را معرفی کرد‌ در میان فیلم‌ها، انیمیشن‌ها و‌ فیلم‌های کوتاهی که توسط داوران بفتا انتخاب شده بودند، نام فیلم سینمایی The Revenant، جدیدترین ساخته‌ی الخاندرو گونسالس اینیاریتو، بیش از بقیه به‌چشم می‌خورد‌ جدیدترین ساخته‌ی اینیاریتو هشت هفته‌ای می‌شود که در جدول برترین‌ها و پرفروش‌ترین‌های باکس آفیس جا خوش کرده و در همین مدت موفق شده است از همایش‌ها و مراسم‌های مختلف، نشان بهترین فیلم سال، بهترین کارگردان سال و بهترین هنرپیشه‌ی نقش اول سال را کسب کند‌ فیلم سینمایی The Revenant در بفتا هم به موفقیت‌های‌اش ادامه داد و موفق شد نشان ویژه‌ی بهترین فیلم، بهترین کارگردان و بهترین هنرپیشه‌ی نقش اول مرد را به‌خودش اختصاص بدهد‌ موفقیت‌های چندباره‌ی The Revenant باعث شده عده‌ی زیادی از کارشناسان و تحلیل‌گران سینمایی بر این باور باشند که امسال هم ساخته‌ی ایناریتو می‌تواند نشان اسکار بهترین فیلم سال که با ارزش‌ترین نشان اسکار هم هست، به خودش اختصاص بدهد‌ اما از سوی دیگر عده‌ای هستند که خلاف این نظر را دارند و معتقدند که برخلاف انتظار‌ها، اسکار بهترین فیلم سال قرار نیست به The Revenant برسد‌ گروه دوم فیلم‌های سینمایی Spotlight جدیدترین اثر تام مک‌کارتی و بیگ شورت (The Big Short)، جدیدترین ساخته‌ی آدام مک‌کی را بخت‌های اصلی کسب اسکار بهترین فیلم سینمایی بلند سال ۲۰۱۵ میلادی معرفی می‌کنند‌ هرچه هست باید تا نهم اسفند ماه منتظر ماند و دید آیا The Revenant می‌تواند نوار موفقیت‌های‌اش را تا پرده‌ی آخر ادامه بدهد یا درست در لحظه‌ی آخر فیلم‌های مک‌کارتی و مک‌کی می‌توانند جدیدترین ساخته‌ی ایناریتو را در راه رسیدن به اسکار ناکام کنند‌ برگردیم به جدول برترین‌ها و پرفروش‌ترین‌های باکس آفیس این هفته‌ در هفته‌ای که گذشت از مجموع ۵۰ فیلمی که در بالای جدول برترین‌ها و پرفروش‌ترین‌های باکس آفیس حاضر بودند، ۱۱ فیلم برای اولین بار روی پرده رفتند‌ همان‌طور که هفته‌های گذشته هم به این موضوع اشاره کردیم، اکران فیلم‌های جدیدتر همیشه نشان از فصل رونق سینما دارد؛ اتفاقی که در دومین ماه میلادی کم‌کم شکل و شمایلی جدی به‌خودش می‌گیرد و احتمالا تا اوایل تابستان سال آینده به اوج خودش خواهد رسید‌ از مجموع ۱۱ فیلم تازه وارد، مثل سه چهار هفته پیش، سه فیلم موفق شده‌اند آن قدر خوب بفروشند که خودشان را تا جمع ۱۰ فیلم برتر و پرفروش جدول بالا بکشند‌ نکته‌ی جالب‌تر این‌که این ۳ فیلم بین رتبه‌های اول تا چهارم جدول جا خوش کرده‌اند‌ بقیه‌ی فیلم‌های تازه وارد هم اکثرشان اکران محدود داشتند و به‌همین خاطر نتوانستند حداقل در هفته‌ای که گذشت، خودشان را تا جمع مدعیان بالا بکشند‌ در هفته‌های آینده حتما درباره‌ی این فیلم‌ها هم سخن خواهیم گفت‌ در ادامه و بدون مقدمه‌ی بیش‌تر می‌رویم سراغ ۱۰ فیلم برتر باکس آفیس هفته‌ی گذشته و پیش از همه هم شماره‌ی ۱۰ جدول را مورد بررسی قرار می‌دهیم: ‌ ۱۰‌ The Boy هفته‌های اکران: ۴ فروش هفته‌ی گذشته: ۳‌۱ میلیون دلار مجموع فروش ۴ هفته‌ی گذشته: ۳۱ میلیون دلار در دو سه هفته‌ی گذشته به دفعات درباره‌ی فیلم سینمایی پسربچه (The Boy)، جدیدترین ساخته‌ی ویلیام برنت سخن گفته‌ایم‌ فیلمی که با بودجه‌ای تقریبا ناچیز ساخته شده، اما با این حساب موفق شده است حداقل ۳ برابر هزینه‌ای که صرف ساختن‌اش شده، بفروشد‌ البته باید اعتراف کنیم در خوش‌بینانه‌ترین حالات ممکن هم نمی‌توانستیم حدس بزنیم این هفته هم شاهد حضور پسربچه درمیان ۱۰ فیلم برتر و پرفروش جدول باکس آفیس باشیم‌ فیلم دو هفته پیش به جایگاه نهم رسیده بود و معمولا بعید است، فیلمی که تا سکوی نهم پایین آمده، در عرض یک هفته، تنها یک پله‌ی دیگر سقوط کند؛ جوری که بتواند خودش را در میان ۱۰ برتر حفظ کند‌ اما این اتفاق برای پسربچه افتاده تا در چهارمین هفته‌ی اکران‌اش هم بتواند در میان برترین‌ها و پرفروش‌ترین‌ها جا خوش کند‌ فیلم سینمایی پسربچه‌ در هفته‌ای که گذشت ۷۶۴ سالن سینمای‌اش را از دست داد‌ سالن‌هایی که از آن‌ها برای نمایش فیلم‌های تازه از راه رسیده استفاده شده است‌ البته با وجود این تعداد سالن کم‌تر، کاهش فروش فیلم چندان هم ناامیدکننده نیست‌ پسربچه در مقایسه با دو هفته پیش تنها ۲۲‌۵ درصد کم‌تر فروخته تا هم‌چنان بتواند خودش را در میان جدول ۱۰ برتر باکس آفیس حفظ کند‌ همه‌ی این‌ها در حالی اتفاق می‌افتد که اکران جهانی فیلم هنوز کلید نخورده است‌ همان‌طور که در بالا هم اشاره کردیم، برای این فیلم چیزی درحدود ۱۰ میلیون دلار هزینه شده است؛ اما با این وجود مجموع فروش فیلم در سینماهای ایالات متحده‌ی آمریکا بیش از ۳۱ میلیون دلار بوده‌ بدون شک یکی از عوامل موفقیت پسربچه، هنرپیشه‌ی نقش اول آن است‌ برنت باهوش برای نقش اول فیلم‌اش از لورن کوهن دعوت به همکاری کرده است‌ کوهنی که به واسطه‌ی نقش‌آفرینی در مجموعه سریال‌های تلویزیونی مردگان متحرک (The Walking Dead) برای خودش اسم و رسمی به‌هم زده‌ همین می‌تواند به‌تنهایی به سینما دوستان انگیزه‌ی کافی برای تجربه‌ی فیلم راه بدهد‌ البته عدم وجود فیلم‌های ژانر ترس و وحشت در این فصل هم می‌تواند به محبوب‌تر شدن پسربچه کمک کرده باشد‌ هرچه هست، بعید به‌نظر می‌رسد طی هفته‌های آینده شاهد حضور این فیلم در میان ۱۰ برتر جدول باکس آفیس باشیم‌ ‌ ۹‌ Ride Along ۲ هفته‌های اکران: ۵ فروش هفته‌ی گذشته: ۴‌۵ میلیون دلار مجموع فروش ۵ هفته‌ی گذشته: ۸۳ میلیون دلار قسمت دوم از مجموعه فیلم‌های Ride Along هم برای مدتی طولانی است که در جدول برترین‌ها و پرفروش‌ترین‌های باکس آفیس حضور دارد؛ تقریبا از اولین روز سال ۲۰۱۶ میلادی! فیلم سینمایی Ride Along ۲ تا این‌جا که یک ماه و نیم از سال ۲۰۱۶ میلادی می‌گذرد، یکی از پول‌سازترین عناوین به نمایش درآمده درسینماهای ایالات متحده به‌شمار می‌رود‌ فیلم با این‌که جزو محصولات درجه یک و تراز اول طبقه‌بندی نمی‌شود، اما برنامه‌ی اکران درست و درمانی داشته و با استفاده از همین ترفند هم موفق شده است، حسابی بفروشد و در میان سینما دوستان به محبوبیت دست پیدا کند‌ همان‌طور که در هفته‌های گذشته هم به این موضوع اشاره کردیم، Ride Along ۲ زمانی اکران شد که جدیدترین قسمت از مجموعه فیلم‌های جنگ ستارگان (Star Wars) حسابی فروخته بود و همه دوست داشتند یک کمدی سطح متوسط تماشا کنند‌ در کنار این‌هایی که گفتیم، هنرپیشه‌ی نقش اول مرد Ride Along ۲ هم نقش بسزایی در فروش‌اش داشته‌ شاید تا همین دو سه ماه پیش همه آیس کیوب را با فیلم‌های کمدی دست چندم‌اش می‌شناختند؛ اما اکران فیلم سینمایی خوش‌ساخت بچه ناف کامپتون (Straight Outta Compton) که در بخشی از آن زندگی‌نامه‌ی آیس‌ کیوب به‌عنوان یکی از اعضای گروه موسیقی NWA به‌تصویر کشیده می‌شود، باعث شد تا سینما دوستان به Ride Along ۲ هم روی خوش نشان بدهند و از اکران‌اش استقبال کنند‌ فیلم در هفته‌ای که گذشت ۶۰۸ سال سینمای‌اش را از دست داد؛ اما در کمال تعجب این تعداد کاهش سالن تاثیر مستقیمی بر فروش فیلم نگذاشته و Ride Along ۲ در مقایسه با دو هفته پیش تنها ۱‌۳ درصد کم‌تر فروخته است‌ البته مثل پسربچه احتمالا این آخرین هفته‌ای است که شاهد حضور جدیدترین ساخته‌ی تیم استوری در میان ۱۰ فیلم برتر و پرفروش باکس آفیس هستیم‌ صرفا برای اطالاعات عمومی، فیلم سینمایی Ride Along ۲ با وجود بودجه‌ی ۴۰ میلیون دلاری که صرف ساخت‌اش شده، تا این لحظه موفق شده است در سطح جهانی بیش از ۱۰۸ میلیون دلار بفروشد‌ ‌ ۸‌ The Choice هفته‌های اکران: ۲ فروش هفته‌ی گذشته: ۵‌۲ میلیون دلار مجموع فروش ۲ هفته‌ی گذشته: ۱۳ میلیون دلار فیلم سینمایی The Choice که محصول همین سال ۲۰۱۶ میلادی هم هست، در هفته‌ای که گذشت، دومین هفته‌ی اکران‌اش را پشت‌سر می‌گذاشت‌ اگر مقاله‌ی هفته‌ی گذشته‌ی بررسی برترین‌ها و پرفروش‌ترین‌های باکس آفیس را مطالعه کرده باشید، حتما می‌دانید که فیلم سینمایی The Choice نه ساختار درست و درمانی دارد و نه قرار است با روایتی که برای‌تان تعریف می‌کند، شما را پای صفحه‌ی نمایش‌گر نگه دارد‌ صرفا راس کنز، کارگردان فیلم، با هوشمندی از خلا فیلم‌های احساسی در این فصل از سال استفاده کرده و با ارایه‌ی محصولی سردستی اما پر از کلیشه‌های ژانر درام بیننده‌ها را به سالن‌های سینما کشانده است‌ فیلم سینمایی The Choice با این‌که در هفته‌ی گذشته هیچ‌کدام از سالن‌های سینمای‌اش را از دست نداده، اما در مجموع در مقایسه با هفته‌ی پیش از آن ۱۳‌۸ درصد کم‌تر فروخته تا مستقیما از رتبه‌ی پنجم تا هشتم سقوط آزاد کند‌ در حال حاضر فیلم سینمایی The Choice در ۲۶۳۱ سالن سینمای کشور ایالت متحده‌ برنامه‌ی اکران دارد؛ اما با این حال موفق شده به‌طور میانگین در هر کدام از این سالن‌های نمایش تنها ۱۹۸۲ دلار بفروشد‌ این مقدار میانگین فروش از تمام فیلم‌هایی که در هفته‌ی گذشته در جدول ۱۰ برتر باکس آفیس حضور داشتند، کم‌تر است‌ همان‌طور که هفته‌ی گذشته هم به این موضوع اشاره کردیم، کارگردان The Choice برای ساخت این فیلم از هنرپیشه‌های دست چندمی مثل بنجامین واکر و ترسا پالمر دعوت به‌همکاری کرده است‌ با این حساب، حتی هنرپیشه‌های درست و درمانی هم در فیلم سینمایی The Choice بازی نمی‌کنند تا سینمادوستان را به تجربه‌ی فیلم تشویق کنند‌ البته در نظر داشته باشید که فیلم هنوز اکران جهانی‌اش را آغاز نکرده است و صرفا در سالن‌های سینمای ایالات متحده برنامه‌ی اکران دارد‌ فیلم با این‌که از کاربران سایت IMDB به‌طور میانگین نمره‌ی ۶‌۱ از ۱۰ گرفته، اما ابدا به مذاق منتقدان و تحلیل‌گران سینمایی خوش نیامده؛ جوری که منتقدان به‌طور میانگین برای فیلم سینمایی The Choice، نمره‌ی ۷ از ۱۰۰ را ثبت کرده‌اند‌ ‌ ۷‌ Star Wars: The Force Awakens هفته‌های اکران: ۹ فروش هفته‌ی گذشته: ۶‌۲ میلیون دلار مجموع فروش ۹ هفته‌ی گذشته: ۹۱۴ میلیون دلار اولین شگفتی جدول برترین‌ها و پرفروش‌ترین‌های باکس آفیس هفته‌ای که گذشت، از همین رتبه‌ی هفتم‌اش آغاز می‌شود‌ قسمت هفتم از مجموعه فیلم‌های جنگ ستارگان (Star Wars) یا همان نیرو برمی‌خیزد (The Force Awakens) در هشت هفته‌ای که از اکران‌اش می‌گذشت، هرگز روی سکویی پایین‌تر از سوم نشسته بود‌ اما در هفته‌ای که گذشت، در کمال ناباوری، نیرو برمی‌خیزد در مقایسه با هفته‌های پیش از آن آن‌قدر کم‌تر فروخت که مستقیما رتبه‌ی سوم‌اش را با هفتم تعویض کرد‌ پیش از این تصور می‌کردیم تا هفته‌ها می‌توانیم شاهد حضور نیرو برمی‌خیزد در میان ۱۰ فیلم برتر و پرفروش باکس آفیس باشیم‌ اما با توجه به وضعیتی که در اکران‌های هفته‌ی گذشته رقم خورد، هیچ بعید نیست ظرف یکی دو هفته‌ی آینده حتی نیرو برمی‌خیزد از میان ۱۰ برتر و جدول پرفروش‌ها خارج هم بشود‌ البته عمده دلیل فروش کم‌تر نیرو برمی‌خیزد در مقایسه با هفته‌های گذشته، اکران فیلم‌های جدیدتر بوده که با از راه رسیدن‌شان هم سالن‌های سینما را در اختیار گرفته‌اند و هم روی فروش فیلم‌های دیگر تاثیر گذاشته‌اند‌ نیرو برمی‌خیزد در هفته‌ای که گذشت در مقایسه با هفته‌های پیش از آن ۴۵۲ سال نمایش‌اش را از دست داد تا مجموع سالن‌هایی که در کشور ایالات متحده این فیلم را نمایش می‌دهند به ۱۸۱۰تا برسد‌ البته با وجود این ریزش تعداد سالن‌ها، نیرو برمی‌خیزد در مقایسه با هفته‌ی پیش از آن تنها ۱۰‌۵ درصد کم‌تر فروخته که خیلی هم به چشم نمی‌آید‌ نیرو برمی‌خیزد، جدیدترین فیلم سینمایی بلند جی‌جی آبرامز در حال حاضر در خاک کشور ایالت متحده ۹۱۶ میلیون دلار فروخته است‌ البته بیش از ۵۴ درصد از فروش فیلم در سالن‌های سینمای خارج از آمریکا بوده‌ به‌نحوی که مجموع فروش فیلم به بیش از ۲ میلیارد و ۲۸ میلیون دلار بالغ می‌شود‌ هفته‌ی گذشته نیرو برمی‌خیزد موفق شد، به عنوان سومین فیلم سینمایی بلند وارد باشگاه ۲ میلیاردی‌ها بشود‌ ‌ ۶‌ Hail, Caesar! هفته‌های اکران: ۲ فروش هفته‌ی گذشته: ۶‌۳ میلیون دلار مجموع فروش ۲ هفته‌ی گذشته: ۲۱‌۱ میلیون دلار شاید بتوانیم از درود سزار (Hail, Caesar!) به‌عنوان ناکام‌ترین فیلم سینمایی هفته‌ای که گذشت، در جدول ۱۰ فیلم برتر و پرفروش باکس آفیس یاد کنیم‌ درود سزار جدیدترین فیلم سینمایی برادران کوئن است که بعید به‌نظر می‌رسد در میان سینما دوستان کسی آن‌ها را نشناسد‌ به‌خاطر کارنامه‌ی فیلم‌سازی پروپیمان برادران کوئن و هنرپیشه‌های درجه‌ یکی که برای حضور در این فیلم از آن‌ها دعوت به‌همکاری شده بود، خیلی‌ها تصور می‌کردند که درود سزار بیش‌تر از این حرف‌ها در بالای جدول باکس آفیس دوام بیاورد‌ خصوصا که فیلم در نخستین هفته‌ی اکران‌اش موفق شده بود با ۲۲۳۶ سالن سینمایی که در اختیارش قرار گرفته بود آن‌قدری بفروشد که در رتبه‌ی دوم جدول باکس آفیس قرار بگیرد‌ اما در هفته‌ای که گذشت، درود سزار با این‌که هیچ سالن سینمایی را از دست نداد، در مقایسه با هفته‌ی پیش از آن ۴۳‌۸ درصد کم‌تر فروخت‌ این مقدار کاهش فروش در میان سایر فیلم‌هایی که در جدول ۱۰ برتر باکس آفیس قرار دارند، رکورددار است‌ شاید برای‌تان جالب باشد که بدانید، درود سزار در هفته‌ای که گذشت نه‌تنها هیچ سالن سینمایی را از دست نداد، بلکه به تعداد سالن‌های نمایش‌دهنده‌اش ۱۶تا هم اضافه شده است‌ پس حتما از خودتان می‌پرسید چه عاملی سبب شده تا استقبال از درود سزار در عرض تنها یک هفته این‌قدر کم‌تر بشود‌ با توجه به نقدها و نمرات فیلم که هیچ‌کدام‌شان خبر از فیلمی بد و سردستی نمی‌دهند، یکی از عمده مقصران کم‌توجهی به درود سزار را می‌توان رتبه‌ی شماره‌ی یک جدول همین هفته دانست! فیلمی که با اکران‌اش کاسبی تمام عناوین تازه‌اکران دیگر را حسابی کساد کرده است‌ در ادامه درخصوص این فیلم جدید هم به‌طور کامل سخن خواهیم گفت‌ فیلم سینمایی درود سزار تا این لحظه موفق شده است ۲۱‌۱ میلیون دلار بفروشد؛ این در حالی است که برای ساخت این فیلم ۲۲ میلیون دلار هزینه شده است‌ با این حساب فیلم جدید برادران کوئن در دومین هفته‌ی اکران‌اش هم موفق نشده است، هزینه‌های تولیدش را سربه‌سر کند‌ ‌ ۵‌ The Revenant هفته‌های اکران: ۸ فروش هفته‌ی گذشته: ۶‌۶ میلیون دلار مجموع فروش ۸ هفته‌ی گذشته: ۱۵۸‌۸ میلیون دلار در مقایسه با نیرو برمی‌خیزد و سقوط تمام عیارش، وضعیت فیلم سینمایی The Revenant، جدیدترین ساخته‌ی الخاندرو گونسالس اینیاریتو، آن‌قدرها هم بد نیست و در عرض یک هفته، تنها یک پله سقوط را تجربه کرده است‌ فیلم سینمایی The Revenant در هفته‌ی گذشته سکوی چهارم را با پنجم عوض کرده‌ یکی از دلایل این سقوط، کم‌تر شدن سالن‌های نمایش فیلم است؛ اتفاقی که تقریبا برای اکثر فیلم‌های حاضر در میان جدول ۱۰ برتر باکس آفیس افتاده است‌ جدیدترین فیلم سینمایی بلند ایناریتو در هفته‌ی گذشته ۷۵۲ سالن نمایش‌اش را از دست داد‌ البته نکته‌ی جالب توجه، نسبت کاهش فروش فیلم در مقایسه با تعداد سالن‌های از دست داده است‌ فیلم سینمایی The Revenant در هفته‌ای که گذشت در مقایسه با هفته‌ی پیش از آن تنها ۴‌۹ درصد کم‌تر فروخته است‌ یکی از دلایلی که سینما دوستان هنوز هم از The Revenant استقبال می‌کنند؛ نزدیک‌تر شدن به روز برگزاری مراسم اسکار است؛ روزی که بالاخره معلوم می‌شود The Revenant شایستگی کسب نشان اسکار بهترین فیلم سال ۲۰۱۵ را دارد، یا نه‌ البته در این میان کسب نشان‌های بهترین فیلم سینمایی بلند، بهترین کارگردان و بهترین هنرپیشه‌ی نقش اول مرد از آکادمی فیلم و تلویزیون بریتانیا یا همان بفتا (BAFTA) هم در این استقبال بی تاثیر نبوده است‌ در ابتدای همین هفته و در جریان مراسم سالیانه‌ی بفتا، فیلم سینمایی The Revenant موفق شد این نشان‌ها را به خودش اختصاص بدهد‌ مطمئنا سینمادوستانی که هنوز این فیلم را تجربه نکرده بودند هم با دیدن هنرنمایی The Revenant در بفتا وسوسه شده‌اند تا به تماشای‌اش بنشینند و همین هم فروش خوب فیلم را با وجود کم‌تر شدن سالن‌های نمایش‌اش در پی داشته است‌ فیلم سینمایی The Revenant بیش از ۵۵ درصد از فروش‌اش را در سالن‌های سینمای خارج از خاک ایالات متحده انجام داده‌ به‌همین خاطر هم هست که مجموع فروش فیلم تا این لحظه بالغ بر ۳۶۲ میلیون دلار شده است‌ با نزدیک‌تر شدن به مراسم اسکار، احتمالا شاهد استقبال دوباره از The Revenant خواهیم بود‌ ‌ ‌ Zoolander ۲ هفته‌های اکران: ۱ فروش هفته‌ی گذشته: ۱۳‌۹ میلیون دلار می‌رسیم به رتبه‌ی چهارم جدول و اولین تازه وارد این هفته‌ی جدول هفتگی برترین‌ها و پرفروش‌ترین‌های باکس آفیس‌ در رتبه‌ی چهارم جدول این هفته، فیلم سینمایی Zoolander، البته قسمت دوم‌اش، ایستاده است‌ قسمت دوم از مجموعه فیلم‌های Zoolander، دنباله‌ی مستقیم قسمت اول است که در سال ۲۰۱۱ میلادی اکران شده بود‌ ژانر فیلم دست‌نخورده باقی مانده و یک بار دیگر شاهد کمدی از جنس بن استیلر (Ben Stiller) هستیم‌ دقیقا مثل قسمت اول، کارگردانی قسمت دوم هم برعهده‌ی خود بن استیلر بوده که در فیلم هم نقش اول را برعهده دارد‌ در کنار استیلر، از هنرپیشه‌های نام آشنای دیگری هم برای بازی در Zoolander ۲ دعوت به‌همکاری شده است که از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به اوون ویلسون (Owen Wilson)، ویل فرل (Will Ferrell) و پنه‌لوپه کروز (Penlope Cruz) اشاره کرد‌ البته استیلر برای این‌که از فروش فیلم‌اش مطمئن شود، دست به‌چندتایی ترفند سردستی هم زده که از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به دعوت از هنرپیشه‌ها و خواننده‌های مشهور، برای حضور چند دقیقه‌ای در فیلم‌اش، اشاره کرد‌ برای مثال حتی جاستین بیبر هم برای چند دقیقه در Zoolander ۲ به ایفای نقش پرداخته است‌ فیلم سینمایی Zoolander ۲ در نخستین هفته‌ی اکران‌اش ۳۳۹۴ سالن نمایش را در اختیارش داشت که به‌نظر تعداد مناسبی می‌رسید‌ فیلم در هر کدام از سالن‌هایی که برای نمایش‌اش درنظر گرفته شده بود، موفق شد ۴۱۱۰ دلار به‌طور میانگین بفروشد تا مجموع فروش‌اش را به ۱۳‌۹ میلیون دلار برساند‌ مبلغ فروش هر سالن Zoolander ۲ در میان تمام فیلم‌هایی که در جدول برترین‌ها و پرفروش‌ترین‌های باکس آفیس حضور دارند، رتبه‌ی چهارم را در اختیار دارد‌ فیلم سینمایی Zoolander ۲ هم‌زمان با آمریکا، اکران‌اش در سایر کشورهای جهان را هم آغاز کرده است‌ مجموع فروش Zoolander ۲ در سطح جهانی تا این لحظه به چیزی در حدود ۲۵‌۸ میلیون دلار بالغ می‌شود‌ ‌ ۳‌ How to Be Single هفته‌های اکران: ۱ فروش هفته‌ی گذشته: ۱۷‌۹ میلیون دلار بلافاصله می‌رسیم به رتبه‌ی سوم و دومین تازه وارد جدول برترین‌ها و پرفروش‌ترین‌های باکس آفیس در هفته‌ی گذشته‌ سکوی سوم جدول باکس آفیس هفته‌ی گذشته در اختیار فیلم سینمایی How to Be Single، جدیدترین ساخته‌ی کریستین دیتر (Christian Ditter)، فیلم‌ساز آمریکایی است‌ داستان و ماجراهای فیلم هم از روی کتابی به همین نام اقتباس شده است که توسط لیز توکیلو به رشته‌ی تحریر درآمده است‌ قصه‌ی فیلم همان‌طور که از نام‌اش پیداست، قرار است به زندگی مجردی چهار زن بپردازد‌ برای ایفای نقش این چهار زن هم دیتر از داکوتا جانسون (Dakota Johnson)، ربل ویلسون (Rebel Wilson)، الیسون بری (Alison Brie) و لزلی من (Leslie Mann) دعوت به همکاری کرده است‌ فیلم سینمایی How to Be Single در نخستین هفته‌ی اکران‌اش، ۳۳۴۳ سالن سینما در اختیار داشت‌ نکته‌ی جالب ماجرا این‌جاست که تعداد سالن‌های نمایش دهنده‌ی How to Be Single از Zoolander ۲ هم کم‌تر بوده، اما در مقایسه با آن موفق شده است، بیش‌تر بفروشد‌ فیلم سینمایی How to Be Single از حیث میانگین فروش هر سالن، در مقایسه با تمام فیلم‌هایی که در جدول برترین و پرفروش‌ترین فیلم‌های سینمایی باکس آفیس قرار دارند، رتبه‌ی دوم را در اختیار دارد‌ این فیلم در هفته‌ای که گذشت موفق شد در هر کدام از سالن‌های نمایش‌دهنده‌اش به‌طور متوسط ۵۳۵۷ دلار بفروشد‌ هم‌زمان با آغاز اکران فیلم سینمایی How to Be Single در ایالات متحده آمریکا، اکران فیلم در سایر کشورهای جهان هم آغاز شده است‌ ۲۸‌۹ درصد از فروش How to Be Single به سالن‌های سینمای خارج از آمریکا مربوط می‌شود‌ فیلم سینمایی How to Be Single تا کنون در مجموع موفق شده است، ۲۸ میلیون دلار بفروشد‌ برای ساخت How to Be Single بیش از ۳۸ میلیون دلار هزینه شده است‌ ‌ ۲‌ Kung Fu Panda ۳ هفته‌های اکران: ۳ فروش هفته‌ی گذشته: ۱۹‌۸ میلیون دلار مجموع فروش ۳ هفته‌ی گذشته: ۹۴ میلیون دلار تنها فیلمی که موفق شد در پس هجوم فیلم‌های تازه اکران شده دوام بیاورد، جدیدترین قسمت از مجموعه انیمیشن‌های پ-ن-ای کونگ‌فوکار (Kung Fu Panda) است‌ قسمت سوم از مجموعه انیمیشن‌های پ-ن-ای کونگ‌فوکار در هفته‌ی گذشته موفق شد ۱۹‌۸ میلیون دلار بفروشد تا رتبه‌ی دوم جدول برترین‌ها و پرفروش‌ترین‌های باکس آفیس را به‌خودش اختصاص بدهد‌ پ-ن-ای کونگ‌فوکار۳ در هفته‌های اول و دوم اکران‌اش، رتبه‌ی اول جدول باکس آفیس را در اختیار داشت‌ البته در هفته‌ای که گذشت، برای اولین بار از تعداد سالن‌های نمایش‌دهنده‌ی پ-ن-ای کونگ‌فوکار۳ هم کاسته شد‌ با کم شدن ۱۴۳ سالن نمایش، تعداد سالن‌های نمایش دهنده‌ی پ-ن-ای کونگ‌فوکار۳ به ۳۸۴۴تا رسید‌ جالب‌تر از همه این‌که با وجود کاهش تعداد سالن‌های نمایش‌دهنده‌ی فیلم، هنوز هم قسمت دوم از مجموعه انیمیشن‌های پ-ن-ای کونگ‌فوکار، رکورددار تعداد سالن در میان تمام فیلم‌هایی است که در حال حاضر در ایالات متحده، برنامه‌ی اکران دارند‌ کاهش همین ۱۴۳ سالن نمایش، روی فروش فیلم بی‌تاثیر هم نبوده است و باعث شده تا در مقایسه با دو هفته پیش، پ-ن-ای کونگ‌فوکار۳، ۶‌۸ درصد کم‌تر بفروشد‌ برای ساخت جدیدترین قسمت از مجموعه انیمیشن‌های پ-ن-ای کونگ‌فوکار از صداپیشه‌های درست و درمانی استفاده شده که از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به جک بلک (Jack Black)، برایان کرانستون (Bryan Cranston)، داستین هافمن (Dustin Hoffman)، آنجلینا جولی (Angelina Jolie) و جکی چان (Jackie Chan)، اشاره کرد. عمده‌ی فروش قسمت سوم از مجموعه انیمیشن‌های پ-ن-ای کونگ‌فوکار در خارج از خاک ایالات متحده‌ بوده. با در نظر گرفتن بیش از ۱۶۲ میلیون دلاری که‌ پ-ن-ای کونگ‌فوکار۳ در خارج از خاک آمریکا فروخته، مجموع فروش‌اش در این لحظه به بیش از ۲۶۳ میلیون دلار بالغ می‌شود. ‌ ۱- Deadpool هفته‌های اکران: ۱ فروش هفته‌ی گذشته: ۱۳۲٫۷ میلیون دلار می‌رسیم به رتبه‌ی اول جدول برترین‌ها و پرفروش‌ترین‌های باکس آفیس و یکی از مورد انتظارترین فیلم‌های سال ۲۰۱۶ میلادی. چیزی در حدود یک سال از رونمایی فیلم سینمایی Deadpool می‌گذرد. در این یک سال، تهیه‌کننده‌ها و کارگردان فیلم با انتشار تصاویر و تریلرهای مختلف از Deadpool عطش طرفداران این ابر قهرمان دنیای مارول را بیش از هر زمان دیگری کردند. حالا فیلم نخستین هفته‌ی اکران‌اش را پشت‌سر گذاشته و آن قدر خوب بوده که موفق شده، چندتایی رکورد فروش به‌نام خودش ثبت کند. فیلم سینمایی Deadpool را تیم میلر، پویا نما و کارگردان آمریکایی ساخته است. احتمالا برای‌تان جالب خواهد بود اگر بدانید Deadpool اولین تجربه‌ی جدی میلر در مقام کارگردان است. او پیش از این در پروسه‌ی ساخت فیلم‌های زیادی نقش داشته؛ اما هرگز کارگردانی این فیلم‌ها به او سپرده نشده و نقش‌اش به طراح عنوان‌بندی و فعالیت‌هایی از این دست محدود شده است. فیلم سینمایی Deadpool ماجراهای ابر قهرمانی متفاوت و تاحدودی نامتعارف را روایت می‌کند. وید ویلسون که پیش‌تر از اعضای گروه ویژه بوده، حالا با گروهی از مزدوران در نیویورک هم‌کاری می‌کند. بین وید که نقش‌اش در فیلم را رایان رینولدز بازی می‌کند، و ونسا، هم‌کارش، با بازی مورینا بکرین، رابطه‌ای احساسی شکل می‌گیرد؛ اما درست زمانی که همه چیز سروسامان گرفته، وید متوجه توده‌ای سرطانی در بدن‌اش می‌شود که به سرعت در حال رشد کردن است. گروهی به وید پیشنهاد می‌دهند که در قبال هزینه‌ای، سرطان‌اش را متوقف کنند و همین هم باعث سروشکل گرفتن خط اصلی داستان فیلم سینمایی جذاب و پر از هیجان Deadpool می‌شود. فیلم سینمایی Deadpool پر است از طنزهای خاص و بعضا سیاه که نمونه‌شان پیش از این در هیچ فیلم دیگری، دیده نشده است. محتوای خاصی که برای فیلم درنظر گرفته شده، باعث شده است تا سازمان رده‌بندی سنی فیلم‌های ایالات متحده، رتبه‌ی R را برای‌اش درنظر بگیرد. بر اساس قوانین آمریکا آن‌هایی که زیر ۱۷ سال دارند و می‌خواهند فیلم‌های درجه‌ی سنی R را ببینند، حتما به اجازه‌ی والدین‌شان نیاز خواهند داشت. اما با این وجود Deadpool در اولین هفته‌ی اکران‌اش ۱۳۲ میلیون دلار فروخت تا رکورددار فروش تمام فیلم‌هایی باشد که با این درجه‌ی سنی روی پرده رفته‌اند. در هفته‌های آینده درباره‌ی Deadpool بیش‌تر خواهیم گفت. ‌ پیشنهاد سینمایی این هفته: برای پیشنهاد سینمایی این هفته، فیلم سینمایی Spotlight را درنظر گرفته‌ایم. جدیدترین فیم سینمایی بلند تام مک‌کارتی که در حال حاضر پ-ن-دهمین هفته‌ی اکران‌اش را پشت‌سر می‌گذارد. فیلم سینمایی Spotlight با این‌که تنها ۴۵۵ سالن نمایش را در اختیارش دارد، رتبه‌ی بیستم جدول برترین‌ها و پرفروش‌ترین‌های باکس آفیس را در اختیارش دارد. Spotlight تا این لحظه موفق شده است بیش از ۳۷ میلیون دلار در سینماهای ایالات متحده بفروشد. Spotlight در سینماهای خارج از ایالات متحده هم اکران محدود داشته و در حدود چهار ماه پیش موفق شده است ۱۶ میلیون دلار بفروشد. مجموع فروش Spotlight به بیش از ۵۳٫۵ میلیون دلار بالغ می‌شود. فیلم سینمایی Spotlight یکی از مهم‌ترین و تاثیرگذارترین عناوین سال ۲۰۱۵ است. سناریو و کارگردانی فیلم بارها در مراسم‌ها و همایش‌های مختلف کاندیدای کسب نشان شده و چندتایی از این نشان‌ها را کسب هم کرده است. اما مهم‌ترین دستاوردی که Spotlight انتظارش را می‌کشد کسب نشان بهترین فیلم سال از آکادمی اسکار است. همان‌طور که در ابتدای متن هم اشاره کردیم، عده‌ی زیادی از کارشناسان سینمایی معتقدند که Spotlight بخت اول کسب نشان اسکار بهترین فیلم سال است. با توجه به این‌که فیلم سینمایی The Revenant تا این لحظه موفق شده است از اکثر مراسم‌ها و همایش‌ها، نشان بهترین فیلم سال را به خودش اختصاص بدهد، هیچ بعید نیست که سلیقه‌ی متفاوت داوران اسکار، Spotlight را به‌عنوان بهترین فیلم سال معرفی کند. اگر به فیلم‌هایی که از روی ماجراهای واقعی ساخته شده‌اند علاقه دارید و بدتان نمی‌آید یکی از بهترین فیلم‌های سال گذشته‌ی میلادی را ببینید، Spotlight یکی از بهترین فرصت‌هاست.
هنر و سینما
پردازنده کایرین ۱۰۲۰ هواوی احتمالا ۵۰ درصد از نسل قبل قدرتمندتر خواهد بود! مدت زمان زیادی نیست که هواوی از پردازنده کایرین ۹۹۰، به عنوان پرچم‌دار پردازنده‌های خود رونمایی کرد. اما با این حال شایعاتی در رابطه با پردازنده جدید این شرکت به گوش می‌رسد که تحت عنوان کایرین ۱۰۲۰ شناخته می‌شود و گفته می‌شود ۵۰ درصد قوی‌تر از نسل قبلی خود است! امروزه طراحی و عرضه محصولات به گونه‌ای شده که هر شرکت در طول سال حداقل دو محصول قدرتمند را راهی بازار می‌کند. شرکت‌های سازنده پردازنده نیز کم کم در حال قدم گذاشتن در این راه هستند. اگرچه هواوی هنوز هیچ خبری در رابطه با پردازنده جدید خود اعلام نکرده و همچنان کایرین ۹۹۰ را به عنوان قلب تپنده قدرتمندترین و جدیدترین محصولات خود می‌بیند، اما شایعات، خبر از وجود پردازنده‌ای دیگر می‌دهد که توسط هواوی در دست ساخت است. با توجه به افرادی که از نام‌گذاری پردازنده‌های هواوی با خبر هستند، گفته می‌شود این پردازنده که با نام رمز بالتیمور (Baltimore) شناخته می‌شود، همان کایرین ۱۰۲۰ بوده و از قدرت بسیار زیادی برخوردار است و می‌تواند تا حدودا ۵۰ درصد از کایرین ۹۹۰ عملکرد بهتری از خود نشان دهد! اگر چنین خبری صحت داشته باشد، هواوی را می‌توان یکی از موفق‌ترین شرکت‌های ساخت پردازنده در سال ۲۰۲۰ دانست! بیشتر بخوانید: در نظرسنجی هواوی شرکت کنید و ساعت Huawei Watch GT۲ برنده شویدهواوی از کایرین ۹۸۰ به ۹۹۰، صرفا مصرف بهینه‌تر و پشتیبانی از اینترنت ۵G را برای کاربران به ارمغان آورد. اما به لطف معماری ساخت ۵ نانومتری و هسته‌های جدید ARM Cortex-A۷۸، کایرین ۱۰۲۰ از نظر عملکرد پردازشی، یک هیولای واقعی خواهد بود! جالب اینجاست که کایرین ۱۰۲۰ یا هرآنچه که هواوی قصد دارد پردازنده جدید خود را بنامد، تنها پردازنده پرچم‌داری است که تماما از هسته‌های ARM Cortex-A۷۸ استفاده می‌کند و هیچ هسته‌ Cortex-A۷۷ در آن دیده نمی‌شود. برای مثال کایرین ۹۹۰ از هسته‌های Cortex-A۷۶ استفاده می‌کرد و پردازنده‌ Dimensity ۱۰۰۰ مدیاتک و اسنپدراگون ۸۶۵ کوالکام نیز از هسته‌های Cortex-A۷۷ برخوردار خواهند بود. بنابراین انتظار می‌رود گوشی‌ میت ۴۰ پرو که اگر همه چیز طبق روال پیش برود در سال آینده راهی بازار خواهد شد، از پردازنده‌ کایرین ۱۰۲۰ به عنوان قلب تپنده خود استفاده کند. پردازنده‌ای که می‌تواند مسیر هواوی را در رسیدن به بزرگ‌ترین شرکت تولید کننده گوشی‌های هوشمند جهان هموار کند. متاسفانه اطلاعات زیادی در رابطه با این پردازنده در اختیار نداریم و خب طبیعتا انتظاری جز این هم نمی‌توان داشت! هواوی معمولا در ماه سپتامبر هر سال از پردازنده‌های خود رونمایی می‌کند. بنابراین هنوز مدت زمان زیادی برای آشنایی با مشخصات فنی این پردازنده باقی مانده! بیشتر بخوانید: هواوی فاصله چندانی تا جایگاه بزرگ‌ترین تولیدکننده موبایل جهان نداردمنبع: gsmarena
علم و تکنولوژی
۱۴ قابلیت و ترفند جالب نینتندو سوییچ کنسول نینتندو سوییچ در حال حاضر در اوج محبوبیت به سر می‌برد. اگر در حال خواندن این مطلب هستید، احتمالا این کنسول را خریده‌اید یا قصد خرید آن را دارید. قبل از این که بازی با این کنسول را آغاز کنید، بهتر است از قابلیت‌ها و ترفندهای جالب توجه موجود در این کنسول خبردار شوید. در ادامه به تعدادی از این موارد می‌پردازیم. به اشتراک گذاشتن تصاویر و ویدیوهابرای ضبط تصاویر، دکمه‌ی screen share در جوی‌کان (Joy-Con) را فشار دهید‌ سپس روانه‌ی آلبوم در منوی اصلی شوید‌ از آنجا می‌توانید تصاویر را در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک بگذارید‌ اگر هم علاقه‌مند به ضبط ویدیو هستید، می‌توانید همان دکمه را نگه دارید تا فرایند شروع ضبط ویدیو آغاز شود‌دیدن آمار فعالیت‌هابرای مشاهده‌ی آمار فعالیت‌ها (activity log)، باید چندساعتی را صرف بازی کنید. اگر صبور نیستید و می‌خواهید این آمار را هرچه زودتر ببینید، با استفاده از اپلیکیشن parental control می‌توانید چنین کاری را انجام دهید. استفاده کردن از تم تیرهسیستم‌عامل سوییچ بسیار سریع است و از افکت‌های صوتی جذابی هم بهره می‌برد. در این میان اگر می‌خواهید ظاهر این سیستم‌عامل را تغییر دهید، می‌توانید از تم تیره‌ی آن استفاده کنید. برای این کار در بخش Setting به قسمت Themes و سپس Basic Black مراجعه کنید. در آنجا می‌توانید رنگ کلی سیستم‌عامل را به رنگ تیره تغییر دهید. گذشتن از بخش انتخاب نام کاربریبه‌صورت پیش‌فرض، بعد از روشن کردن کنسول سوییچ، ناچار به انتخاب نام کاربری خود هستید. اگر تنها شما از این کنسول استفاده می‌کنید، می‌توانید این قابلیت را غیرفعال کنید تا بعد از روشن کردن کنسول، به‌طور خودکار روانه‌ی بخش کاربری خود شوید. برای این کار، به بخش System Settings و سپس Users and setting مراجعه کنید و درنهایت گزینه‌ی Skip Selection Screen را فعال کنید. چت کردن با دوستاناگر می‌خواهید در حین انجام بازی با دوستان خود چت کنید، باید اپلیکیشن اندروید یا iOS نینتندو سوییچ را نصب کنید. بعد از واردکردن مشخصات اکانت سوییچ، می‌توانید چنین کاری را انجام دهید. ایجاد آواتارهای جدیدبرای ایجاد آواتار یا Mii، در بخش Setting به قسمت Mii و سپس Create new Mii سر بزنید. در این بخش می‌توانید انواع و اقسام آواتارها را ایجاد کنید. این آواتارها از امکانات شخصی‌سازی گسترده‌ای بهره می‌برند. بازی کردن در حالت آفلایناگر می‌خواهید هنگام انجام بازی‌های آنلاین دوستانتان از آنلاین شدن شما با خبر نشوند، به صفحه‌ی پروفایل خود و سپس بخش Friend Settings بروید. در این قسمت، می‌توانید تنظیماتی را اعمال کنید تا فقط افراد موردنظرتان از وضعیت آنلاین بودن یا نبودن شما خبردار شوند. استفاده کردن از شارژر همراهنینتندو سوییچ برای شارژ شدن از پورت USB-C استفاده می‌کند که کار افراد را برای شارژ کردن این کنسول بسیار راحت‌تر کرده است. اگر خوره‌ی بازی هستید و می‌خواهید در مکان‌های مختلف از کنسول خود بهره ببرید، خرید یک شارژر همراه را توصیه می‌کنیم. البته توجه داشته باشید که چنین شارژر همراهی باید ظرفیت بسیار بالا و کیفیت بسیار خوبی داشته باشد تا بتواند از پس شارژ این کنسول بربیاید. بهره گرفتن از کارت حافظه‌ی microSDکنسول سوییچ از ۳۲ گیگابایت حافظه‌ی داخلی بهره می‌برد که جوابگوی ذخیره‌ی چند بازی است. برای افزایش این ظرفیت، می‌توانید از کارت حافظه استفاده کنید. خوشبختانه این کنسول تا ظرفیت ۲ ترابایت از کارت حافظه‌ی microSD پشتیبانی می‌کند. پاک کردن بازی‌هااگر اهل خرید بازی‌های دیجیتالی هستید، حتما می‌دانید که این بازی‌ها حافظه‌ی زیادی را اشغال می‌کنند. به همین خاطر اگر کنسول شما ظرفیت آزاد زیادی ندارد، می‌توانید بازی‌هایی را پاک کنید. مزیت بازی‌های دیجیتالی این است که هر وقت که خواستید می‌توانید آن‌ها را دوباره دانلود کنید. اگر داده‌های مربوط به مراحل بازی را پاک نکرده باشید، می‌توانید ادامه‌ی بازی را پی بگیرید. استفاده کردن از تنظیمات کنترل والدینبرای استفاده از تنظیمات کنترل والدین، باید نسخه‌ی اندروید یا iOS اپلیکیشن Nintendo Switch Parental Controls را دانلود کنید. بعد از انجام تنظیمات موردنظر، می‌توانید از بازی کردن‌های فرزند خود باخبر شوید. خریدن کنترلر پروهر چند این کنترلر قیمت چندان ارزانی ندارد، ولی استفاده از آن فرایند بازی را لذت‌بخش‌تر می‌کند. جوی‌کان‌ها چندان خوش‌دست نیستند و استفاده‌ی بلندمدت از آن‌ها دست‌ها را خسته می‌کند. ولی با استفاده از کنترلر پرو، بدون نگرانی از درد گرفتن دست‌هایتان، می‌توانید مدت‌زمان زیادی را صرف بازی‌ها کنید. پیدا کردن جوی‌کان‌های گم‌شدهدسته‌های جوی‌کان نسبتا کوچک هستند و به همین خاطر گم شدن آن‌ها پدیده‌ی چندان عجیبی نیست. اگر این جوی‌کان‌ها در محدوده‌ی کنسول باشند، برای پیدا کردن می‌توانید با استفاده از قابلیت Find Controllers آن‌ها را به لرزه درآورید. برای این کار، به بخش Controllers سر بزنید و گزینه‌ی Find Controllers را فعال کنید. انتقال دادن داده‌های ذخیره‌شده به نینتندو سوییچ جدیدهرچند این فرایند چندان آسان نیست، اما کنسول سوییچ از قابلیت انتقال داده‌های ذخیره‌شده به کنسول دیگر بهره می‌برد. برای این کار، در کنسول مبدأ و مقصد، به بخش System، سپس Settings و بعد Users و در نهایت Transfer Your User and Save Data مراجعه کنید. در این بخش باید کنسول مبدأ و مقصد را مشخص کنید. همچنین علاوه بر اتصال این دو کنسول به برق، هردوی آن‌ها باید به یک شبکه‌ی وای‌فای واحد وصل باشند. بعد از اتمام این فرایند، اطلاعات ذخیره‌شده کنسول شما به کنسول جدید منتقل می‌شود. منبع: tom's guide
عمومی
۳۶ فیلم کمدی برتر سینمای ایران از دهه‌ی شصت تا امروز نیمه‌ی دوم دهه هشتاد و چند سال اخیر گیشه‌ی سینماهای ایران در تسخیر فیلم‌های کمدی بوده است. این فیلم‌های کمدی لزوما بامزه یا خوب نبوده‌اند اما به هر حال توانسته‌اند مخاطب را به سینماها بکشانند. البته معمولا بهترین فیلم‌های کمدی ایرانی در زمان اکران خودشان جزو پرفروش‌ها شده‌اند. این از بدشانسی مخاطب امروز است که معمولا کمدی‌های نازل پرفروش می‌شوند. در حالی که اتفاقا در تاریخ سینمای ایران فیلم‌های کمدی خوبی داریم. حتی می‌شود گفت پیدا کردن بهترین فیلم‌های کمدی از میان این همه فیلم خنده‌دار ایرانی کار سختی است. از ۳۵ فیلم کمدی برتر تاریخ سینمای ایران نه تا محصول دهه‌ی شصت هستند. نکته‌ی جالب این که روند پخش فیلم‌های کمدی خوب در دهه‌های مختلف تقریبا یکسان بوده است. یعنی هر دهه حدود ۱۰ کمدی قابل ملاحظه داشتیم که می‌شود از آن‌ها به عنوان بهترین فیلم‌های کمدی ایرانی نام برد. البته در دهه نود باید به کمدی خوب، بد، جلف پیمان قاسم‌خانی هم اشاره می‌شد. اولین فیلم قاسم‌خانی در مقام کارگردان با بازی پژمان جمشیدی و سام درخشانی که به نوعی ادامه کاراکترهای سریال پژمان بود. اما برای رند شدن تعداد فیلم‌ها مجبور شدیم از آن صرف نظر کنیم. ۱- شهر موش‌ها محصول ۱۳۶۳ کارگردان: مرضیه برومند یکی از موفق‌ترین برنامه‌های تلویزیونی دهه‌ی شصت سریال عروسکی شهر موش‌ها بود. مرضیه برومند تصمیم گرفت قصه‌ای برای آن کاراکترها بنویسد و آن‌ها را روی پرده سینما بیاورد. کاراکترهای موش‌ها خودشان بامزه بودند. نارنجی با آن حساسیت‌هایش، کپل با خوردن زیاد، مبصر و عینکی همه‌شان از حالت تیپ درآمده و تبدیل به کاراکترهایی شیرین شده بودند. در فیلم دشمن موش‌های گربه‌ای است که حتی از گفتن اسمش هم وحشت دارند و به او اسمشو نبر می‌گویند. (سال‌ها بعد در کتاب‌های هری پاتر جادوگرها همین لقب را به جادوگر سیاه، لرد ولدمورت می‌دهند که از او وحشت دارند) ‌ گربه هر از چند گاهی به شهر موش‌ها حمله می‌کند در نتیجه موش‌ها تصمیم به هجرت می‌گیرند و به شهر دیگری می‌روند‌ بزرگترها زودتر می‌روند که شهر را آماده کنند و بچه موش‌ها هم با آقای معلم از راه طولانی‌تر می‌آیند و خطرات هم در کمین‌شان است‌ سال ۱۳۶۴ بودجه‌ی فیلم بالای یک میلیون تومان شد که جزو هزینه‌های زیاد برای تولید یک فیلم بود اما با استقبال فوق‌العاده‌ی مخاطبان هم روبه‌رو شد‌ ۲‌ اجاره‌نشین‌ها محصول ۱۳۶۵ کارگردان: داریوش مهرجویی از نظر من که بهترین کمدی سینمای ایران است‌ بارها در نظرسنجی‌های ماهنامه فیلم هم جزو بهترین کمدی‌های سینمای ایران قرار گرفته است‌ فیلمی که هر چند کمدی است و به شدت خنده‌دار اما در سال ۶۵ به مشکلات سیاسی و اجتماعی هم کنایه می‌زند‌ داستان یک ساختمان که وارثی ندارد و عباس آقا سوپرگوشت مباشر ساختمان است و به نوعی جای صاحبخانه را گرفته‌ عباس آقا فکری به حال تعمیر ساختمان نمی‌کند و مستاجران هم از طبقات مختلف فرهنگی و اجتماعی هستند‌ مادر عباس آقا میانه را می‌گیرد و دعوای عباس آقا با مستاجران را فیصله می‌دهد اما فردای آن روز که قرار است کلنگ تعمیر بخورد دوباره شایعات و پچ‌پچ‌ها عباس آقا را منصرف می‌کند تا دست آخر کل ساختمان روی سر ساکنانش خراب می‌شود‌ بازی‌های درخشان عزت‌الله انتظامی، حمیده خیرآبادی، حسین سرشار و اکبر عبدی در فیلم به یادماندنی است و مهرجویی یکی از سرخوشانه‌ترین کارگردانی‌هایش را ارائه می‌دهد‌ ۳‌ جعفرخان از فرنگ برگشته محصول ۱۳۶۶ کارگردان: علی حاتمی بیشتر از آن که کمدی باشد فیلمی انتقادی است به وضعیت از خودباختگانی که به غرب می‌روند و علی حاتمی با آن نگاه ایرانی‌اش به نقد آن‌ها می‌پردازد‌ کمدی جعفرخان از فرنگ برگشته اقتباسی از نمایشنامه‌ای به همین نام است که نویسنده‌ای به نام حسن مقدم آن را سال ۱۳۰۰ نوشته بود‌ نمایشنامه و فیلم هر دو قرار است به تقابل میان سنت و مدرنیته و فراتر از آن تحجر و غرب‌زدگی بپردازند‌ حاجی یک مرد متمول سنتی است که تنها پسرش جعفرخان را به فرنگ فرستاده تا درس بخواند‌ اما غافلگیر می‌شود وقتی پسرش با سر و وضع عجیب و غریب و یک سگ به ایران برمی‌گردد‌ جعفر که خودش را جفری می‌داند همه را وادار می‌کند به ساز او برقصند و از طرف دیگر پدر در تلاشی ناکام می‌خواهد دوباره پسر را به دل خانواده و ایران برگرداند‌ مرحوم حسین سرشار در به تصویر کشیدن چهره کاریکاتوری جعفرخان درخشان عمل می‌کند و مرحوم عزت‌الله انتظامی هم در نقش پدر سنتی و مستاصل یکی از نقش‌آفرینی‌های نفس‌گیرش را دارد‌ ۴‌ گلنار محصول ۱۳۶۷ کارگردان: کامبوزیا پرتوی آیا همه فیلم‌های کودک کمدی هستند؟ طبعا نه ولی فیلم موزیکال محبوب گلنار کامبوزیا پرتوی که در دهه ۶۰ محبوبیت زیادی به دست آورد و مدت زیادی روی پرده ماند، در داستانک‌هایش شوخ‌طبعی دارد که می‌شود آن را جزو فیلم‌های کمدی را محسوب کرد‌ گلنار دختر دوست‌داشتنی روستاست که به خصوص تخصص زیادی در پختن کلوچه دارد‌ یک دستمال آبی هم دارد که متعلق به مادرش بوده‌ یک روز که دستمال را باد می‌برد گلنار دنبالش داخل جنگل می‌رود و توسط دو خرس به گروگان گرفته می‌شود‌ گلنار خانه‌ی خرس‌ها را تمیز می‌کند و به نوعی خدمتکارشان می‌شود‌ در نهایت با کمک قورباغه‌ای که دوستش است سعی می‌کند خانم خرسه را قانع کند که او را فراری بدهد و در عین حال تبدیل به زن کدبانویی شود که همسرش را راضی کند! ۵‌ ای ایران محصول ۱۳۶۸ کارگردان: ناصر تقوایی یک کار فوق‌العاده‌ی دیگر از ناصر تقوایی که به مناسبت دهمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ساخته شده و داستانی از انقلاب را روایت می‌کند‌ قبل از انقلاب گروهبان مکوندی با بازی اکبر عبدی مامور ژاندارمری در ماسوله است اما در حقیقت نمادی است از دیکتاتوری حکومت شاهنشاهی‌ معلم سرود مدرسه که نقش‌اش را حسین سرشار بازی می‌کند می‌خواهد به مناسبت آمدن یکی از مقامات بلندپایه به شهر به بچه‌ها آموزش خواندن سرود ای ایران را بدهد‌ پسر دانش‌آموز گروهبان مکوندی می‌خواهد وارد گروه سرود شود اما بچه بی‌استعدادی است‌ معلم تا حد امکان مقاومت می‌کند اما در نهایت قدرت لابی گروهبان مکوندی می‌چربد غافل از این که طوفانی در راه است‌ ناصر تقوایی استاد کارگردانی‌های شوخ‌طبعانه است از سریال درخشان دایی جان ناپلئون بگیرید تا ای ایران و بعدتر کاغذ بی‌خط ‌ بازی‌های بازیگران از بچه‌ها گرفته تا سرشار و عبدی عالی است و دیدنش شبیه تماشای یک کمدی بزن بکوب سرحال است‌ ۶‌ پاتال و آرزوهای کوچک محصول ۱۳۶۸ کارگردان: مسعود کرامتی در دهه‌ی ۶۰ فیلم‌های کودک جزو ارکان مهم سینمای ایران بودند و خیلی از آن‌ها فیلم‌های بامزه‌ای از کار درآمدند‌ پاتال و آرزوهای کوچک جزو بهترین‌ها و بامزه‌ترین‌هایشان بود‌ با یک ایده‌ی خیلی خوب و خلق یک کاراکتر عروسکی مهم به اسم پاتال که به نظرم سال‌ها بعد مثلا زی‌زی‌ گولو فرزند خلفش شد‌ فیلم داستان پسربچه‌ای به نام وحید است که سرش پر از آرزوست‌ مادرش برایش یک کره‌ی جغرافیا می‌خرد و از دل آن کره، موجودی به نام پاتال از آن بیرون می‌آید که می‌خواهد آرزوهای وحید را برآورده کند‌ در مقابل وحید هم باید اجازه بدهد که پاتال به سرزمین خودش برگردد‌ وحید دلش می‌خواهد جایش با پدرش عوض بشود و به جای او سر کار برود و پدر را به مدرسه بفرستد‌ طبعا نکته‌ی اخلاقی فیلم این است که هر کسی باید سر جای خودش باشد و بچه‌ها پشیمان می‌شوند اما در طول فیلم اتفاقات بامزه کم نمی‌افتد‌ به نسبت آن سال‌ها فیلم اجرای نسبتا قابل قبولی هم دارد‌ ۷‌ خواستگاری محصول ۱۳۶۸ کارگردان: مهدی فخیم‌زاده اولین چیزی که با اسم فیلم خواستگاری به ذهن می‌رسد بازی معصومانه و درخشان هادی اسلامی است‌ داستان خط ساده‌ای دارد‌ یک پیرمرد دوست‌داشتنی که چندین فرزند و نوه دارد و همسرش را سال‌هاست از دست داده عاشق پیرزن همسایه روبه‌رویی می‌شود که پسری دارد و پسر هم به مادر علاقه فوق‌العاده‌ای دارد‌ پیرمرد به زور بچه‌هایش را راضی می‌کند اما پسر زن به این سادگی‌ها راضی نمی‌شود‌ در نهایت پیرمرد و پیرزن با هم فرار می‌کنند و بچه‌ها که نگران‌شان هستند از پیدا کردن آن‌ها خیال‌شان راحت می‌شود و تصمیم می‌گیرند با ازدواج آن‌ها موافقت کنند‌ مهدی فخیم‌زاده کارگردانی روان و دلپذیری دارد و نقطه مثبت فیلم راحتی بازیگران و بازی‌های شیرین‌شان جلوی دوربین است‌ ۸‌ دزد عروسک‌ها محصول ۱۳۶۸ کارگردان: محمدرضا هنرمند باز هم یک فیلم عروسکی کودک دیگر که آزیتا حاجیان، مهراوه شریفی‌نیا و اکبر عبدی به همراه گروه زیادی از بازیگران تئاتر و سینما در آن ایفای نقش می‌کنند‌ لیلا و بهرام خواهر و برادرند و با مادرشان زندگی می‌کنند‌ آن‌ها صاحبخانه‌ بدجنسی دارند که مادرشان را آزار می‌دهد و مادر خیلی ناراحت است‌ لیلا و بهرام که بچه‌های دوست‌داشتنی هستند می‌خواهند به مادرشان کمک کنند‌ این وسط دزدی هم داریم که می‌خواهد عروسک‌های آن‌ها را بدزدد‌ دزدی که نقش‌اش را اکبر عبدی بازی می‌کند و کاراکتر بامزه‌ای دارد‌ از گریمش گرفته تا شیوه حرف زدنش‌ محمدرضا علیقلی آهنگ‌های خوبی برای فیلم ساخته که به حس شوخ‌طبعی آن در صحنه‌های مربوط به مقابله بچه‌ها با آدم بدها کمک می‌کند‌ ۹‌ آپارتمان شماره ۱۳ محصول ۱۳۶۹ کارگردان: یدالله صمدی یدالله صمدی یکی از مهم‌ترین کارگردانان دهه‌ی شصت سینمای ایران بود که البته بیشتر فیلم‌های درام می‌ساخت‌ درام‌هایی که اتفاقا پرفروش هم شدند‌ آپارتمان شماره ۱۳ جزو معدود فیلم‌های کمدی یدالله صمدی است که نشان داد او در ساخت کمدی هم تبحر دارد‌ علیرضا خمسه، جمشید اسماعیل‌خانی و کتایون ریاحی بازیگران فیلم هستند و طبعا بار کمدی فیلم بیشتر روی دوش علیرضا خمسه است‌ خمسه در دهه‌ی ۶۰ یکی از مهم‌ترین چهره‌های کمدی سینمای ایران بود‌ داستان مردی به نام ایرانمنش که به تهران می‌آید تا آپارتمانی را که میراث پدرش است بفروشد و با دختری که دوست دارد در شهرستان ازدواج کند‌ اما ساکنان آپارتمان‌ آدم‌های سمج و لجوجی هستند که مانع فروش رفتن آپارتمان می‌شوند‌ ایرانمنش باید به یک‌جور سازش با آن‌ها دست بزند‌ ۱۰‌ جیب‌برها به بهشت نمی‌روند محصول ۱۳۷۰ کارگردان: ابوالحسن داوودی کمدی دیگری که باز هم ستاره‌اش علیرضا خمسه است و البته این‌بار زوج او و غلامحسین لطیفی با هم ستون‌های خنده‌آور فیلم‌اند‌ آتنه فقیه‌نصیری و حمیده خیرآبادی هم همان نقش‌های همیشگی‌ زنان در فیلم‌های آن دهه را دارند‌ زنانی نسبتا منفعل که واقعا در درام فیلم نقش چندان مهمی ندارند‌ ابوالحسن داوودی با همین فیلم نشان می‌دهد که در کمدی اصولا نگاه خوبی دارد‌ فیلم داستان یک فروشنده دستفروش و دوره‌گرد است که اسمش دلشاد است اما آدم گرفتاری است که اجاره خانه‌اش عقب افتاده و حالا باید به روش‌های جدید متوسل شود تا پول دربیاورد‌ در نهایت سراغ راهی می‌رود که برای شخصیتی مثل او عجیب‌ترین راه است‌ فیلم البته الان به اندازه سالی که اکران شد بیننده را نمی‌خنداند اما به هر حال جزو کمدی‌های مهمی است که بیشتر تحت‌تاثیر فضای کمدی‌های دهه شصت است‌ ۱۱‌ دیگه چه خبر؟ محصول ۱۳۷۰ کارگردان: تهمینه میلانی هنوز هم خیلی از منتقدان معتقدند که این بهترین فیلم تهمینه میلانی است‌ فیلمی که در آن از مایه‌های فمینیستی خبری نیست و به جایش برداشت شوخ‌طبعانه‌ای از زندگی دختر جوانی دارد که در خانواده‌اش روحیه‌اش کمتر درک می‌شود و اتفاقا برادر همراه دوست‌داشتنی دارد‌ دختر جوان عاشق اختراع کردن است اما اختراعاتش اغلب اوقات با شکست روبه‌رو می‌شوند‌ تا این که یک دستگاه به دردبخور اختراع می‌کند: دستگاهی که می‌تواند فکر دیگران را بخواند‌ دختر که عاشق مدیرعامل شرکتی شده که در آن کار می‌کند موفق می‌شود بعد از کلی رویا‌پردازی دل مدیرعامل را به دست بیاورد‌ بازی ماهایا پطروسیان در نقش دختر جوان عالی است و تهمینه میلانی هم کارگردانی روان و خوبی دارد‌ ۱۲‌ دو نفر و نصفی محصول ۱۳۷۰ کارگردان: یدالله صمدی می‌شود گفت آخرین فیلم صمدی است که با استقبال مخاطبان روبه‌رو شد‌ صمدی از روی کتاب سه مرد و یک سبد نوشته کولین سرو اقتباس آزادی از آن قصه را جلوی دوربین برد‌ در سینما زیاد داریم فیلم‌هایی که مشابه این قصه را دارند‌ نوزاد و کودکی که گم شده و مردانی که چیزی از مادرانگی ندارند پیدایش می‌کنند و با آمدن کودک زندگی‌شان عوض می‌شود‌ علیرضا خمسه، فرامرز قریبیان و آتنه فقیه‌نصیری بازیگران فیلم هستند‌ حضور فرامرز قریبیان در این کمدی جالب است چون او اکثرا به عنوان بازیگر نقش‌های جدی دراماتیک شناخته می‌شد‌ دو نفر و نصفی فیلم سبک و مفرحی است درباره مادری که دختربچه‌ی یازده ساله‌اش به اسم پریسا را به پارک می‌برد و دخترک با کالسکه‌اش گم می‌شود‌ دو مرد او را پیدا می‌کنند و دل‌شان می‌سوزد و سعی می‌کنند تا پیدا شدن مادر دخترک از او مراقبت کنند‌ طبعا این مردهای مجرد چیزی از بچه‌داری نمی‌دانند و همین لحظات شوخ‌طبعانه‌ای را رقم می‌زند‌ ۱۳‌ الو الو من جوجوام محصول ۱۳۷۲ کارگردان: مرضیه برومند یک فیلم کودک بامزه دیگر از مرضیه برومند که از عروسک‌های جوجه و گربه‌ی محبوب سریال دوست‌داشتنی خونه مادربزرگه به عنوان کاراکترهای اصلی استفاده کرده است‌ ماجرا بر سر یک گردنبند است که مادربزرگی می‌خواهد آن را به نوه‌اش ریحان ببخشد اما این‌ وسط مخالفان سرسختی هم هستند از جمله نیمتاج دختر خانم بزرگ و پسرش که چشم‌شان دنبال گردنبند است و سعی می‌کنند با کمک دو دزد گردنبند را بدزدند‌ موفق هم می‌شوند اما موقع فرار دزدها سوار ماشین یک عروسک‌ساز می‌شوند که از قضا عروسک‌هایی که ساخته در ماشین هستند‌ عروسک‌ها می‌خواهند خودشان و گردنبند را از دست دزدها نجات بدهند و یک ماجراجویی بامزه آغاز می‌شود که یک سر آن عروسک‌های بامزه‌اند و طرف دیگر آدم‌بد‌های قصه‌ در طول این سال‌ها مرضیه برومند نشان داده که هیچ‌کس به خوبی او نمی‌تواند فیلم‌های عروسکی بامزه بسازد‌ ۱۴‌ همسر محصول ۱۳۷۲ کارگردان: مهدی فخیم‌زاده از من بپرسید این بهترین فیلم مهدی فخیم‌زاده است و یکی از بهترین بازی‌های کارنامه فاطمه معتمدآریا‌ مردی با بازی مهدی هاشمی به همراه همسرش با بازی فاطمه معتمدآریا در یک شرکت دارویی کار می‌کنند‌ مرد معاون مدیرعامل است و زن یکی از آن کارمندانی که دائم دنبال حق و حقوق است و جار و جنجال در شرکت راه می‌اندازد و مدیرعامل همیشه مرد را صدا می‌زند که همسرش را از دفتر مدیریت بیرون ببرد‌ در نهایت با پیگیری‌های زن و یکی از دوستانش معلوم می‌شود که مدیرعامل اختلاس کرده است‌ زن به پلیس گزارش می‌دهد و مدیرعامل برکنار می‌شود‌ در حالی که مرد انتظار دارد به عنوان معاون مدیرعامل که به زن هم در اثبات ماجرا کمک کرده مدیرعامل شود، هیات‌مدیره زن را به عنوان مدیرعامل انتخاب می‌کنند‌ این انتخاب زندگی زناشویی زن و مرد را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد چون مرد طاقت ریاست همسرش را ندارد‌ ریتم خوب فیلم، بازی درخشان معتمدآریا و مهدی هاشمی و فیلمنامه‌ی شیرین همه عواملی هستند که همسر را تبدیل به یکی از کمدی‌های خوب سینمای ایران می‌کنند‌ ۱۵‌ آدم برفی محصول ۱۳۷۳ کارگردان: داوود میرباقری الان ممکن است همه داوود میرباقری را با سریال‌های عظیم مذهبی که ساخته به یاد بیاورند یا حتی با سریال کمدی شکست‌خورده شاهگوش در شبکه نمایش خانگی اما داوود میرباقری سازنده یکی از بهترین کمدی‌های تاریخ سینمای ایران است‌ چه مناقشه‌هایی که بر سر این فیلم به پا نشد‌ به سینماهای نمایش‌دهنده فیلم حمله شد و فیلم را از اکران پایین کشیدند‌ همه این هیاهوها نه به خاطر سوژه فیلم که فقط به دلیل مردی بود که لباس زنانه می‌پوشید و اکبر عبدی نقش‌اش را بازی می‌کرد‌ هنوز تب مهاجرت داغ نشده بود اما انگار میرباقری چنین روزهایی را پیش‌بینی می‌کرد که سوژه فیلمش درباره مهاجرت بود‌ مردی به نام عباس با بازی اکبر عبدی به ترکیه رفته شاید بتواند ویزای آمریکا بگیرد و مهاجرت کند‌ دنیا با بازی آزیتا حاجیان هم در ترکیه ساکن است که نمی‌تواند به ایران برگردد‌ عباس و زن در یک هتل هستند‌ عباس تصمیم می‌گیرد برای مدتی نقش زن را بازی کند و با یک مرد آمریکایی ازدواج کند که بتواند به آمریکا برود‌ او در لباس زنانه دوست دنیا می‌شود و کم‌کم عاشق او می‌شود‌ به نظر می‌رسد که بخش‌هایی از فیلم وام‌دار بعضیا داغشو دوست دارن بیلی وایلدر است‌ داریوش ارجمند یکی از بهترین بازی‌های کارنامه‌اش را ارائه می‌دهد در نقش مردی که در ترکیه هنوز غیرت و مردانگی‌اش را حفظ کرده اما کارچاق‌کن هم شده و به عباس راهنمایی می‌دهد‌ ۱۶‌ لیلی با من است محصول ۱۳۷۳ کارگردان: کمال تبریزی یکی از بهترین کمدی‌های سینمای ایران که اتفاقا از بهترین فیلم‌های دفاع مقدسی هم محسوب می‌شود‌ کمال تبریزی برای اولین‌بار از خط قرمزهای مربوط به فیلم‌های دفاع مقدس عبور کرد و توانست با یک فیلم جنگی سر شوخی را باز کند‌ کاراکترش مثل بقیه فیلم‌های دفاع مقدسی آن دوره شخصیتی منزه و آسمانی نبود‌ یک آدم معمولی ترسو بود که اتفاقا می‌ترسید به جنگ برود و دست اتفاق باعث شد به جنگ برود‌ هدف والایی هم نداشت و بیشتر می‌خواست بتواند وام بگیرد تا خانه نیمه‌کاره‌اش را تمام کند‌ صادق مشکینی کاراکتر دوست‌داشتنی فیلم بود‌ مردی که با وجود وحشت از جنگ هر چه می‌خواست از خط مقدم دورتر شود، نزدیک‌تر می‌شد و در نهایت حتی مجبور شد آی‌پی‌جی به دست بگیرد‌ پرویز پرستویی در نقش صادق مشکینی درخشید‌ یکی از بهترین بازی‌های پرستویی است‌ فیلمنامه‌ی رضا مقصودی بامزه بود و کارگردانی کمال تبریزی هم حس شوخ‌طبعی فیلم را حفظ کرد‌ فیلم برنده‌ی سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه شد اما در کمال تعجب پرویز پرستویی برای بازی درخشانش حتی نامزد دریافت جایزه‌ی بهترین بازیگر مرد نشد‌ ۱۷‌ کلاه قرمزی و پسرخاله محصول ۱۳۷۳ کارگردان: ایرج طهماسب کلاه قرمزی از همان ابتدا که وارد کنداکتور برنامه‌های تلویزیون شد کاراکتر محبوبی بود‌ تا این که بالاخره ایرج طهماسب تصمیم گرفت شخصیت تلویزیونی محبوب مردم را روی پرده‌ی بزرگ سینما بیاورد‌ فیلم در حقیقت به پیشینه‌ی زندگی کلاه قرمزی اشاره دارد‌ این که او کودکی تنهاست و در حاشیه‌ی تهران با مادربزرگش زندگی می‌کند‌ یک روز در تلویزیون آقای مجری را می‌بیند که با بچه‌ها با مهربانی حرف می‌زند و از آن‌ها دعوت می‌کند که به ساختمان جام‌جم بروند‌ آن هم درست روزی که همه با کلاه‌ قرمزی دعوا کرده بودند‌ کلاه‌قرمزی به شهر می‌آید که همکار آقای مجری شود و پیش پسرخاله‌ی بامرامش ساکن می‌شود اما همین‌طور دردسر پشت دردسر است که به وجود می‌آورد‌ دردسرهای کلاه قرمزی هنوز هم خنده‌دارند از جمله سکانسی که با پسرخاله به خواستگاری می‌روند‌ هر چند بازی ایرج طهماسب و حمید جبلی و فاطمه معتمدآریا بسیار شیرین است اما مشخصا سلطان فیلم کلاه قرمزی و پسرخاله‌اند که حاصل مغزهای متفکر و خلاق طهماسب و جبلی هستند‌ ۱۸‌ مرد عوضی محصول ۱۳۷۷ کارگردان: محمدرضا هنرمند محمدرضا هنرمند دو سال پیاپی دو کمدی درجه یک ساخت‌ اولین‌شان مرد عوضی بود‌ ماجرای مردی به نام خسرو که پودر لباسشویی اختراع کرده که جادویی است‌ خسرو به یک کارخانه تولید پودر می‌رود تا با دیدن مدیرعامل کارخانه بتواند اختراعش را در سطح انبوه تولید کند‌ اما از آسانسور پرت می‌شود‌ مدیرعامل شرکت هم که در شرف ورشکستگی است سکته می‌کند‌ در بیمارستان یک دکتر مغز خسرو را به بدن مدیرعامل پیوند می‌زند و طبعا حالا پودر لباسشویی امکان تولید پیدا می‌کند اما این پودر لباسشویی باعث دردسرهای زیادی می‌شود که حتی در سطح شهر هم دردسر ایجاد می‌کند‌ پرویز پرستویی، افسانه بایگان و فاطمه معتمدآریا بازیگران نقش‌های اصلی بودند و بخش زیادی از بار کمدی فیلم بر دوش آن‌ها بود‌ ۱۹‌ مومیایی ۳ محصول ۱۳۷۸ کارگردان: محمدرضا هنرمند یک‌سال بعد از موفقیت مرد عوضی هنرمند دوباره با پرویز پرستویی در یک کمدی دیگر همکاری کرد که حتی موفق‌تر از قبلی از کار درآمد‌ در آن زمان در سینماهای جهان فیلم ترسناک مومیایی طرفداران زیادی داشت و هنرمند با هوشمندی اسم فیلمش را گذاشت: مومیایی ۳‌ فیلم داستان یک افسر پلیس وظیفه‌شناس است که در کارش دقت و صداقت زیادی دارد‌ او باید کلانتری محل خدمتش را به صاحبخانه پس بدهد اما جای دیگری را هم پیدا نمی‌کند‌ در این گیر و دار یک جسد مومیایی هم به سرقت می‌رود که پیگیری پرونده برعهده اوست‌ پرستویی نشان می‌دهد که چه استعداد خوبی به خصوص در کمدی موقعیت دارد‌ ۲۰‌ نان و عشق و موتور هزار محصول ۱۳۸۰ کارگردان: ابوالحسن داوودی ابوالحسن داوودی بعد از ساختن چندین درام اشک‌انگیز یک کمدی درجه یک با فیلمنامه‌ی پیمان قاسم‌خانی و مشارکت خودش به عنوان همکار فیلمنامه‌نویس ساخت‌ بعدتر البته گفته شد که این فیلمنامه اقتباسی از کتاب شوهر مدرسه‌ای اثر جووانی گورسکی است که داوودی و قاسم‌خانی در تیتراژ نامی از آن نبرده بودند‌ باران دختر نازپرورده رومانتیک ثروتمندی است که عمویش با بازی اکبر عبدی قیم اوست‌ باران دختری رویایی است که به ازدواج تمایل چندانی نشان نمی‌دهد‌ در نتیجه عموجان او را مجبور می‌کند که در مدتی معین همسرش را انتخاب کند‌ یک تعمیرکار جوان به نام برزو با بازی سروش صحت به باران علاقمند می‌شود‌ از آن طرف جوانی متقلب به اسم آریو شمس با بازی حسام نواب صفوی با استفاده از روحیات رومانتیک باران و وعده بردن او به خارج از کشور می‌خواهد دل او را به دست آورد اما برزو به او مشکوک می‌شود‌ عموجان هم پشت برزوست‌ علاوه بر شوخی موقعیت جوانی از سطح پایین که ناگهان وارد خانواده‌ای ثروتمند می‌شود شوخی‌های کلامی از جمله وقتی برادر باران از برزو درباره دوم خرداد می‌پرسد و بی‌اطلاعی او همه باعث می‌شوند فیلم نان، عشق و موتور هزار تبدیل به یکی از بامزه‌ترین فیلم‌های سینمای ایران شود‌ ۲۱‌ صورتی محصول ۱۳۸۱ کارگردان: فریدون جیرانی فریدون جیرانی که عاشق ساختن درام‌هایی به شیوه‌ی پاورقی‌های دهه‌ی ۳۰ و ۴۰ روزنامه‌ها با چاشنی حوادث است تصمیم گرفت با ساختن یک کمدی رومانتیک اثر متفاوتی روی پرده سینما ببرد و موفق هم شد‌ فیلم داستان یک زوج جوان به نام سحر و شهرام است‌ یکی از آن‌ها موزیسین است و دیگری کارگردان تئاتر‌ این زوج که یک پسر کوچک هم دارند تصمیم به جدایی از هم می‌گیرند اما می‌خواهند پسرشان این وسط آسیب نبیند‌ از آن طرف شهرام با لیلا مشرقی آشنا می‌شود‌ زن جذابی که سیاه‌بازی بلد است و این دو نفر به هم علاقمند می‌شوند و تصمیم به ازدواج می‌گیرند‌ امیرحسین (پسر سحر و شهرام) به این ماجرا واکنش نشان می‌دهد و مادرش را در جریان می‌گذارد‌ سحر کنجکاو می‌شود که لیلا را ببیند‌ از طرف دیگر امیرحسین در مقابل ازدواج شهرام و لیلا سرسختی به خرج می‌دهد‌ بازی‌های روان و شیرین میترا حجار، رامبد جوان و فقیهه سلطانی باعث می‌شود تماشای این فیلم به یک تجربه‌ی به شدت دوست‌داشتنی بدل شود‌ فیلمی دوست‌داشتنی که خیلی خوب کارگردانی شده و فیلمنامه‌ی خوبی هم دارد اما متاسفانه آن‌چنان که باید تحویل گرفته نشد‌ ۲۲‌ خواب تلخ محصول ۱۳۸۲ کارگردان: محسن امیریوسفی شروع کمدی‌های متفاوت سینمای ایران با فیلم مستقل و خاص خواب تلخ محسن امیریوسفی بود‌ فیلمی که شاید آن‌قدر خاص بود که چند سالی زمان برد تا بالاخره اجازه اکران محدود بگیرد‌ در شرایطی که در همین فاصله در جشنواره‌های خارجی متعدد اکران و تحسین شد‌ فیلم اولین‌بار در بخش دو هفته کارگردانان کن به نمایش درآمد‌ منتقدان زیادی تحسینش کردند و نامزد دریافت دوربین طلایی کن و برنده جایزه‌ی نگاه جوان شد‌ فیلم دوازده سال در صف اکران قرار داشت تا در نهایت توانست به نمایش دربیاید‌ خواب تلخ داستان یک مرده‌شور پیر به نام اسفندیار است که در یک روستای قدیمی زندگی می‌کند‌ اسفندیار که سال‌ها با مرگ دیگران مواجه بوده حالا خودش با عزراییل روبه‌رو می‌شود‌ همه کاراکترهای این فیلم از اسفندیار گرفته تا قبرکن و دیگران نابازیگرند و در نقش‌های واقعی‌شان جلوی دوربین می‌روند‌ ۲۳‌ مارمولک محصول ۱۳۸۲ کارگردان: کمال تبریزی کمال تبریزی پیش‌تر با فیلم لیلی با من است نشان داده بود که می‌تواند از خط قرمزهایی عبور کند که پیش از کسی تصورش را هم نمی‌کرد‌ فیلم مارمولک شوخی با لباس روحانیت بود و جنجال‌های زیادی هم به دنبال داشت‌ فیلم چنان حاشیه‌هایی داشت که برای اعضای شورای عالی امنیت ملی اکران شد‌ در چند هفته‌ای که اکران بود صف‌های طولانی جلوی در سینماها تشکیل شد و خیلی از دیالوگ‌های فیلم ماندگار شدند‌ رضا مثقالی با بازی پرویز پرستویی زندانی فراری است که به یکی از شهرهای مرزی می‌رود تا بتواند از کشور فرار کند‌ مشابه فیلم بینوایان رییس زندان مردی شبیه بازرس ژاور است که دست از سر رضا برنمی‌دارد‌ رضا به بیمارستان می‌رود و در آن‌جا لباس یک روحانی را می‌دزد و در کسوت روحانی به روستایی می‌رود تا مقدمات خروجش از کشور فراهم شود‌ روستاییان که مدت‌ها منتظر امام جماعت بودند از آمدن رضا ذوق می‌کنند‌ رضا به شیوه‌ی خودش سعی می‌کند از سوالات دینی متعدد مردم قسر در برود‌ هنوز هم فیلم توانایی این را دارد که از خنده روده‌برتان کند‌ فلسفه‌ی ارشاد رضا مارمولک در کسوت روحانیت که مورد استقبال و توجه قرار گرفت این بود: خدا که فقط متعلق به آدم‌های خوب نیست، خدا، خدای آدم‌های خلاف‌کار هم هست و فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی‌گذارد‌ فی‌الواقع خداوند اند لطافت، اند بخشش، اند بی‌خیال شدن و اند چشم‌پوشی و اند رفاقت است‌ ۲۴‌ مهمان مامان محصول ۱۳۸۳ کارگردان: داریوش مهرجویی چه فیلم درجه یکی! چه کمدی دوست‌داشتنی و مهربانی! داریوش مهرجویی، کارگردان کاربلد سینمای ایران در مهمان مامان طبق معمول سفره خوش آب و رنگی می‌اندازد که همه ما را بر سر آن می‌نشاند‌ مامان عفت با بازی درخشان گلاب آدینه همسر آقا یدالله آپاراتچی سینما با بازی شیرین حسن پورشیرازی است‌ آن‌ها در یکی از این خانه‌های قدیمی با همسایه‌هایی از قشرهای مختلف زندگی می‌کنند‌ یکی از همسایه‌ها دانشجوی پزشکی است‌ آن یکی جوان معتادی است که از پدر و مادر مرفهی که دارد قهر کرده و با همسرش زندگی می‌کند‌ یکی دیگر هم پیرزن جنگ‌زده‌ای است که به تهران مهاجرت کرده‌ وسط این فقر و شلوغی خواهرزاده مامان که تازه ازدواج کرده با نوعروس‌اش برای بازدید می‌آیند‌ آقا یدالله به اصرار آن‌ها را برای شام نگهمیدارد در حالی که در خانه چیزی ندارند‌ حالا مامان و همسایه‌ها در به در دنبال انداختن یک سفره آبرومند هستند‌ فیلمی به شدت ایرانی که با جزییات درخشان داستانش را روایت می‌کند‌ داریوش مهرجویی موفق می‌شود از دل یک موقعیت دردناک فیلمی سرخوشانه و بسیار امیدوار خلق کند‌ بازی‌ها همه فوق‌العاده هستند و کارگردانی مهرجویی در چیدن سفره شام شبیه کارگردانی یک کنسرت راک پر ضرباهنگ است‌ همان‌قدر نفس‌گیر‌ ۲۵‌ ازدواج به سبک ایرانی محصول ۱۳۸۳ کارگردان: حسن فتحی فیلم یک نکته مهم داشت: سعید کنگرانی، بازیگر سینمای ایران که قبل از انقلاب در فیلم‌های متعددی بازی کرده بود و به خصوص برای سریال دایی جان ناپلئون مشهور بود بالاخره فرصت پیدا کرد که در یک فیلم بعد از انقلاب هم جلوی دوربین برود‌ شیرین دختر عزیز یک حاج‌آقای سنتی و متعصب است‌ دایی شیرین مدیر یک آژانس هواپیمایی است و شیرین هم پیش دایی‌اش کار می‌کند‌ مادر و دایی شیرین به کمک هم سعی می‌کنند کاری کنند که حاج پولکی گاهی از مواضعش کوتاه بیاید‌ همه چیز خوب است تا این که یک جوان آمریکایی به نام دیوید به آژانس هواپیمایی می‌آید و عاشق شیرین می‌شود‌ شیرین هم به او علاقمند است اما چه کسی می‌تواند حاج آقا پولکی را راضی کند که صاحب یک داماد آمریکایی شود؟ داریوش ارجمند نکته مثبت و البته بامزه فیلم است‌ شیلا خداداد، فاطمه گودرزی، حسام نواب صفوی و محمدرضا شریفی‌نیا دیگر بازیگران فیلم هستند‌ ۲۶‌ آتش‌بس محصول ۱۳۸۴ کارگردان: تهمینه میلانی فیلمی که در زمان خودش یک داستان کمدی را با مایه‌های روانشناسی مخلوط کرد و کتاب کودک درون را بر سر زبان‌ها انداخت‌ فیلم برای چند سالی عنوان پرفروش‌ترین فیلم سینمای ایران را به دوش کشید‌ داستان زنی به نام سایه با بازی مهناز افشار که برای جدا شدن از همسرش یوسف که او هم مهندس است تلاش می‌کند‌ اما پیش از آن که به دادگاه برود گذرش به مطب یک روانشناس می‌افتد و داستان آشنایی‌اش با یوسف و جدل‌هایشان با هم را برای دکتر روایت می‌کند‌ از خلال روایت او معلوم می‌شود که زن و شوهر هر دو در به بن بست رسیدن زندگی‌شان تقصیر دارند اما این آخر راه نیست و ممکن است بتوانند با هم کنار بیایند‌ شروع فیلم‌های پول‌سازی بود که نقش اول‌شان را به مهناز افشار و محمدرضا گلزار می‌دادند و یکی از مهم‌ترین نکات مثبت فیلم هم این بود که شیمی این دو نفر روبه‌روی هم خیلی خوب از کار درآمده بود‌ قسمت دوم آتش‌ بس در دهه‌ی نود ساخته شد و میترا حجار و بهرام رادان این‌بار بازیگران نقش اصلی بودند‌ قسمت دوم هم به شدت پرفروش شد‌ ۲۷‌ بی‌پولی محصول ۱۳۸۶ کارگردان: حمید نعمت‌الله حمید نعمت‌الله بعد از ساختن اولین فیلمش بوتیک کار سختی در پیش داشت‌ بوتیک درام تلخی بود که خیلی خوب زندگی دانشجویی را به تصویر کشیده بود‌ نعمت‌الله برای شکستن کلیشه‌های ذهنی که در مورد او وجود داشت تصمیم گرفت فیلم بعدی‌اش کمدی باشد‌ بی‌پولی از آن کمدی‌های قهقهه‌آور نبود اما لحظات شیرین و مفرح زیاد داشت‌ به خصوص سکانس‌هایی که در آن خانه مجردی با حضور سیامک انصاری و بابک حمیدیان اتفاق می‌افتاد‌ کمدی بی‌پولی هم در موقعیت و هم در دیالوگ‌نویسی بامزه بود‌ داستان مردی از خود متشکر با بازی بهرام رادان که با زنی ساده به اسم شکوه با بازی لیلا حاتمی ازدواج می‌کند‌ مرد در کمال ناباوری از کارش برکنار می‌شود‌ در شرایطی که فکر می‌کند همه‌ی دنیا می‌خواهند او برایشان کار کند بی‌کار می‌ماند اما از طرف دیگر هم نمی‌خواهد جلوی زنش و بقیه کم بیاورد‌ قرار گرفتن مرد در موقعیت ضعف باعث می‌شود زن قوی‌تر شود‌ از این خلاصه داستان شاید خیلی نخندید اما باید دو تایی‌های ایرج (بهرام رادان) با آن رفیقش احمد رنجه را ببینید تا متوجه شوید نعمت‌الله چه فیلم ظریف درجه‌ یکی ساخته است‌ ۲۸‌ دایره زنگی محصول ۱۳۸۶ کارگردان: پریسا بخت‌آور اصغر فرهادی در آن سال‌ها اولین سنگ بناها را گذاشته بود تا تبدیل به یکی از بزرگترین کارگردانان سینمای ایران شود‌ شاید کمتر کسی یادش باشد که او فیلمنامه فیلم دایره زنگی را نوشته است‌ یکی از کمدی‌ها پرستاره دهه‌ی هشتاد که باران کوثری، مهران مدیری، امید روحانی، بهاره رهنما و امین حیایی بازیگران آن بودند‌ فیلمی بود که از آن می‌شد تاویل‌هایی فراتر از آن چه روی پرده می‌دیدیم هم داشت‌ مثل این که آن ساختمان با همسایه‌های متفاوتش نمادی از جامعه ایران بود و ماهواره نقطه افتراق‌ و اشتراک‌شان‌ در یک ساختمان که آدم‌هایی از اقشار متفاوت در آن زندگی می‌کنند برخی از همسایه‌ها یک نصاب ماهواره می‌آورند‌ کم‌کم بقیه‌ی همسایه‌ها هم به هوس می‌افتند که ماهواره نصب کنند‌ این وسط پسر نصاب ماهواره و دختری که همراهش است گرفتاری‌های شخصی هم دارند که به اعضای ساختمان هم آن‌ها را تسری می‌دهند‌ فیلم پرفروش‌ترین فیلم اکران سال ۱۳۹۷ شد‌ ۲۹‌ پسر آدم، دختر حوا محصول ۱۳۸۷ کارگردان: رامبد جوان یک کمدی-رمانتیک عالی و دوست‌داشتنی با بازی‌های خوب و گرم حامد کمیلی و مهناز افشار‌ فیلمی که به شیوه کمدی-رمانتیک‌های آمریکایی ساخته شده و فرمول کشمکش میان زن و مردی را دنبال می‌کند که در نهایت به دام عشق یکدیگر می‌افتند‌ مینا و فرهود هر دو وکیل‌اند و کسی با کلاهبرداری یک دفتر را به این دو نفر داده است‌ حالا آن‌ها بر سر تصاحب دفتر با هم به جنگ و دعوا مشغول می‌شوند‌ البته برای مدتی هر دو مجبورند که در همان دفتر و کنار هم کار کنند تا مشکل‌شان حل شود‌ این وسط هر کدام از آن‌ها وکالت یک زوج را برعهده می‌گیرند که قصد دارند از هم جدا شوند‌ این بهترین بازی کارنامه حامد کمیلی است که نشان می‌دهد می‌تواند یک انتخاب درست برای نقش‌های کمدی باشد‌ شیمی کمیلی و افشار درجه یک از کار درآمده و در کل فیلم بسیار شیرین و بامزه‌ای است‌ رامبد جوان هم مثل همیشه نشان داده که در کارگردانی کمدی بیشتر از بازیگری استعداد دارد‌ ۳۰‌ سن پترزبورگ محصول ۱۳۸۸ کارگردان: بهروز افخمی برادران قاسم‌خانی، پیمان و مهراب، فیلمنامه‌ی سن پترزبورگ را با هم نوشتند و محسن تنابنده و پیمان قاسم‌خانی هم بازیگران نقش‌های اصلی بودند‌ دو تا دزد خرده‌پای رفیق داریم که به صورت اتفاقی نقشه‌ی گنج تزار روسیه به دست‌شان می‌رسد‌ اول هر کدام‌شان سعی می‌کند که نقشه را برای خودش بردارد و چون موفق نمی‌شوند مجبور به همکاری با یکدیگر می‌شوند‌ دو رفیق مجبور می‌شوند در نقش‌های مختلفی بروند تا خودشان را به گنج نزدیک کنند‌ سالی که فیلم اکران شد واکنش‌های متناقضی به دنبال داشت‌ بیشتر احتمالا به این دلیل که از بهروز افخمی همیشه فیلم‌های جدی دیده بودند و این یک مسیر متفاوت بود‌ با این وجود نمی‌شود انکار کرد که فیلمنامه قاسم‌خانی‌ها واقعا بامزه بود و به خصوص شیمی بین محسن تنابنده و پیمان قاسم‌خانی خیلی خوب از کار درآمد و سکانس‌های بامزه فیلم را رقم زد‌ قرار بود قسمت دوم سن پترزبورگ هم ساخته شود که هیچ‌وقت این اتفاق نیفتاد‌ ۳۱‌ اسب حیوان نجیبی است محصول ۱۳۸۹ کارگردان: عبدالرضا کاهانی عبدالرضا کاهانی از سال ۱۳۸۹ خودش را به عنوان مولف فیلم‌های ابزورد کمدی ثبت کرد‌ فیلم اسب حیوان نجیبی است با بازی رضا عطاران، مهتاب کرامتی، حبیب رضایی، پارسا پیروزفر، باران کوثری، بابک حمیدیان و ماهایا پطروسیان فیلم پرستاره‌ای بود که جزو فیلم‌های پرفروش سال شد‌ بهروز (با بازی عطاران) مجرمی است که از زندان به مرخصی آمده و حالا بیست و چهار ساعت مانده به تمام شدن زمان مرخصی‌اش و بازگشت به زندان می‌خواهد کمی از آزادی‌اش سوءاستفاده کند و از مردم به بهانه‌ی مشکلات اخلاقی اخاذی کند‌ اما همه‌ی آدم‌هایی که در مسیر به او می‌پیوندند خودشان گرفتار انواع و اقسام مشکلات هستند‌ از آن فیلم‌هایی است که کمدی‌اش در رابطه آدم‌ها با هم شکل می‌گیرد و در نهایت قرار نیست به جای خاصی برسد‌ کاملا ابزورد و مینی‌مال برگزار می‌شود ولی فیلم بامزه‌ای است‌ ۳۲‌ ورود آقایان ممنوع محصول ۱۳۸۹ کارگردان: رامبد جوان تجربه یک کمدی-رمانتیک موفق دیگر از رامبد جوان با فیلمنامه خوب پیمان قاسم‌خانی و بازی‌های درخشان رضا عطاران، ویشکا آسایش و مانی حقیقی‌ فیلم در یک دبیرستان دخترانه اتفاق می‌افتد‌ خانم مدیر مدرسه به شدت مخالف مردان است و از طرفی با یک دبیرستان پسرانه هم رقابت سرسختانه‌ای دارد‌ طی یک اتفاق مجبور می‌شود معلم شیمی مردی را استخدام کند‌ حالا دانش‌آموزان مدرسه می‌خواهند به نوعی از او انتقام بگیرند و نشان بدهند که عشق آن‌طور که خانم مدیر می‌خواهد به آن‌ها بگوید چیز بی ارزشی نیست‌ نقشه بچه‌ها کمی تا قسمتی با موفقیت روبه‌رو می‌شود هر چند آقا معلم دست و پا چلفتی موفق نمی‌شود درست با آن‌ها همکاری کند‌ پای پدر یکی از بچه‌ها هم به بازی باز می‌شود‌ ۳۳‌ هیچ محصول ۱۳۹۰ کارگردان: عبدالرضا کاهانی هیچ بی‌حاشیه‌ترین و در کمال تعجب تاویل‌برانگیزترین فیلم عبدالرضا کاهانی است که مهدی هاشمی، پ-ن-ه‌آ بهرام و باران کوثری در آن بازی می‌کنند‌ فیلمنامه را کاهانی به همراه حسین مهکام نوشته است‌ داستان عجیب و غریب مردی به نام نادر سیاه‌دره که دچار یک مشکل فیزیکی است و بیش از حد می‌خورد‌ خانواده‌اش برای این که از شرش خلاص شوند ترتیب ازدواج او را با زنی می‌دهند با ذکر این که ماهانه به زن پول خواهند داد‌ اما زن خودش خانواده شلوغ و بی‌پول و پرحاشیه‌ای دارد و کم‌کم متوجه می‌شود که قضیه مرد به این سادگی‌ها نیست‌ بازی‌های فیلم به خصوص مهدی هاشمی و پ-ن-ه‌آ بهرام درخشان است‌ ۳۴‌ تهران ۱۵۰۰ محصول ۱۳۹۰ کارگردان: بهرام عظیمی انیمیشنی که در سینمای ایران کار متفاوتی بود‌ بهرام عظیمی از سوپراستارهای سینمای ایران مانند هدیه تهرانی، بهرام رادان، مهران مدیری و محمدرضا شریفی‌نیا استفاده کرد تا از روی آن‌ها کاراکترهای انیمیشنی طراحی کند و بعد هم هر کدام صداپیشه نقش خودشان باشند‌ داستان این انیمیشن در سال ۱۵۰۰ اتفاق می‌افتد‌ چند روز به تحویل سال باقی مانده و اکبر آقا پیرمرد ۱۶۰ ساله‌ای است که می‌داند عمرش رو به پایان است و از نوه‌اش که در مریخ درس می‌خواند درخواست می‌کند که برگردد و ازدواج کند‌ از آن طرف نوه پیرمرد برای این که خوشحالش کند دنبال مدرکی است که نشان بدهد اکبر آقا سال‌ها پیش در نمایش‌های سیاه‌بازی روی صحنه رفته تا از آن طریق بتواند در قطعه‌ی هنرمندان دفن شود‌ در بدو ورود نوه به تهران یک راننده‌ی تاکسی که او را از فرودگاه به خانه می‌رساند عاشقش می‌شود‌ بیش از دو هزار استوری‌بورد توسط تیم سازنده برای این انیمیشن کشیده شد‌ انیمیشن خوش سر و شکلی است که مهران مدیری و هدیه تهرانی در آن خیلی گرم و بامزه هستند‌ ۳۵‌ رد کارپت محصول ۱۳۹۲ کارگردان: رضا عطاران اولین فیلم رضا عطاران خوابم می‌آد هم کمدی بود اما کاملا متفاوت با کمدی‌های رئالیستی که در آن‌ها بازی می‌کرد‌ اما ردکارپت بازگشت عطاران به قلمروی امنش است‌ یک کمدی رئالیستی اجتماعی که در آن خیلی خوب جامعه‌ی ایرانی در خارج از کشور آسیب‌شناسی می‌شود به علاوه‌ی این که واقعا فیلم بامزه‌ای است‌ رضا عطاران نقش یک عاشق سینما را بازی می‌کند که فیلمنامه‌ای نوشته و می‌خواهد هر طور شده به جشنواره کن برود و فیلمنامه‌اش را به دست استیون اسپیلبرگ برساند تا او فیلمش را بسازد‌ با هر بدبختی شده به کن می‌رود و تاکسیدو می‌پوشد و روی فرش قرمز می‌رود و اتفاقا دستش به اسپیلبرگ هم می‌رسد‌ اما در کن مناسبات ایرانی‌های پیچیده است و فیلم می‌تواند استعاره‌ای از وضعیت سینمای ایران در خارج از کشور باشد‌ آن نمای آخر البته کمدی نیست اما نمای مهمی است‌ وقتی عطاران بی‌پناه گوشه‌ای افتاده و پرچم ایران پناهش می‌شود‌ ۳۶‌ نهنگ عنبر محصول ۱۳۹۳ کارگردان: سامان مقدم راستش فیلم بیشترین امتیازش را از بازی رضا عطاران می‌گیرد و نوستالژی‌بازی با دهه‌ی شصت‌ سامان مقدم المان‌های آن دوره از نوار ویدیو گرفته تا مایکل جکسون و حتی اپل لباس خانم‌ها را خوب در فیلمش پیاده کرده و موفق می‌شود که با استفاده از آن‌ها مخاطب را بخنداند‌ داستان فیلم در دهه‌ش شصت می‌گذرد‌ سال‌های بعد از انقلاب وقتی ارژنگ صنوبر (با بازی رضا عطاران) عاشق رویا می‌شود. اما رویا سودای سفر به خارج از کشور را دارد و ارژنگ را تنها می‌گذارد. ارژنگ می‌خواهد از کشور خارج شود اما جنگ شروع شده و او را به جنگ می‌برند. سال‌ها می‌گذرد و رویا به ایران برمی‌گردد و باز فیل ارژنگ یاد هندوستان می‌کند اما رویا کلا برای او دردسر دارد. فیلم تا مدت‌ها عنوان پرفروش‌ترین فیلم سینمای ایران را داشت و بعد هم قسمت دوم آن یعنی نهنگ عنبر ۲: سلکشن رویا که ساخته شد باز هم مهر تاییدی بر موفقیت سری نهنگ عنبر زد. بعد از نهنگ عنبر ساخت کمدی‌هایی که با نوستالژی دهه‌ی شصت مخاطب را می‌خنداندند مد روز شد. بیشتر بخوانید: بهترین فیلم‌های سینمای ایران پس از انقلاب؛ چهل سال و چهل فیلم ۲۵ فیلم برتر تاریخ سینمای جهان که حتما باید ببینید ۵۰ فیلمی که در سال ۲۰۱۹ نباید از دست بدهید پرفروش‌ترین فیلم‌های ایرانی؛ گیشه در تسخیر کمدی‌ها
هنر و سینما
روی میز (زیبا به رنگ مس) یک میز مسی بچینید و از هنر ایرانی لذت ببریدچند سالی است که دوباره استفاده از ظروف مسی متداول شده‌است. امروزه در بیشتر خانه‌ها یک یا چند ظرف پخت‌وپز از جنس مس پیدا می‌شود. روی میز، برای خرید ظروف مسی از فروشگاه آنلاین دیجی‌کالا پیشنهادهایی دارد؛ ظروفی که به میز پذیرایی‌تان زیبایی می‌بخشند و قیمت مناسبی هم دارند. ‌ ‌قندان مسی زنجانعصرهای طولانی تابستان جان می‌دهد برای گپ‌وگفت‌های دوستانه و چای نوشیدن. می‌توانید با استفاده از قندان مسی زنجان، حال‌وهوای سنتی به سینی‌ چای‌تان ببخشید. از این قندان می‌توانید به‌جای شیرینی‌خوری کوچک روی میز کارتان هم استفاده کنید. به خاطر داشته باشید برای شستن قندان مسی زنجان از آب و صابون و ابر استفاده کنید و آن را در ماشین ظرف‌شویی نگذارید. ‌ ‌سینی تزیینی مسی طرح و ان یکاد اختصاص‌دادن یکی از دیوارهای کوچک اتاق نشیمن‌تان به تابلوهای سنتی، جلوه‌ای خاص به دکوراسیون خانه خواهد بخشید. سینی مسی زنجان با قلم‌زنی آیه‌ی و ان یکاد و نقوش سنتی تزیین شده است. ‌ ‌سینی مسی زنجانرنگ معمولی که از کالاهای مسی می‌شناسیم همان رنگ آشنای آجری و مسی است؛ اما بعضی از محصولات مسی سفیدکاری شده‌اند. سینی هشت ضلعی مسی زنجان با طرح بته‌جقه حکاکی و با قلع سفیدکاری شده‌است. ‌ ‌میوه‌خوری پایه‌داربا ظرف میوه‌خوری پایه‌دار مسی جلوه‌ی میزتان را چند برابر کنید. از این ظرف برای سرو شیرینی‌های کوچک و مربایی هم می‌توانید استفاده کنید. ‌ ‌کاسه‌ی مسی پایه‌داراستفاده از یک یا چند ظرف با طرح سنتی، چیدمان سفره یا میزتان را بسیار متفاوت می‌کند. وقتی در کاسه‌ی مسی پایه‌دار خورش، آش یا سالاد سرو کنید، خواهید دید که مهمان‌های‌تان از دیدن این کاسه‌ی مسی به هیجان می‌آیند. ‌قوری مسی زنجانسرعت زندگی، استفاده از چای کیسه‌ای را بیشتر کرده‌است؛ با این‌حال چای دمی هم‌چنان در دورهمی‌های فامیلی و دوستانه جای خودش را دارد. طعم واقعی چای را در قوری مسی زنجان تجربه کنید. ‌ ‌ ‌شیرجوش مسیشیرجوش یکی از ظروف کاربردی در آشپزخانه است. شیرجوش مسی زنجان برخلاف بیش‌تر ظروف مسی، دسته‌ا‌ی پلاستیکی دارد که استفاده از آن را بسیار راحت کرده است. ملاقه‌ی مسی زنجانملاقه‌ی مسی زنجان کنار کاسه‌ی مسی ترکیب زیبایی را ایجاد می‌کند. اگر خورش را در کاسه‌ی مسی سرو می‌کنید، ملاقه‌ی مسی زنجان را داخلش بگذارید تا حس خوب سفره‌های قدیمی، تمام‌وکمال به شما و مهمان‌های‌تان منتقل شود. لیوان مسی زنجانفکرش را بکنید بعد از یک رانندگی طولانی در بعدازظهر تابستان به خانه رسیده‌اید و یک لیوان شربت بهارنارنج خنک در لیوان مسی زنجان به دست‌تان داده‌اند. لیوان مسی زنجان با طرح قلم‌زنی ظریف برای سرو چای و شربت انتخاب مناسبی است. ‌ ‌کتری مسیاین کتری برای قوری مسی زنجان کوچک است. برای این کتری می‌توانید یک قوری کوچک سرامیکی به رنگ قرمز یا سبز بخرید و از چای دم‌کشیده روی کتری مسی لذت ببرید. ‌ ‌قابلمه‌ی مسی زنجانقابلمه‌های مسی برای پخت خورش بسیار مناسب هستند. قابلمه‌ی مسی حجم مناسبی دارد و می‌توانید به عنوان یکی از قابلمه‌های دم‌دست از آن استفاده کنید. حواس‌تان باشد غذاهایی با طعم غالب ترش در آن نپزید؛ چون مواد اسیدی لعاب قلع را از بین می‌برند. ‌ ‌اگر به این مطلب علاقه داشتنید، سایر مطالب مجله را هم مطالعه کنید. برای مطالعه‌ روی عکس زیر کلیک کنید. ‌ ‌
سلامت و زیبایی
بازگشت شکوهمند Halo: Reach به کامپیوترهای شخصی بازی کلاسیک هیلو: ریچ (Halo: Reach) که چند روز پیش در فروشگاه استیم عرضه شد، فورا به جدول بازی‌های محبوب این فروشگاه – بازی‌هایی که بیشترین تعداد بازی‌کننده همزمان را دارد – پیوسته است‌ مایکروسافت این بازی کلاسیک را، که ده سالی از انتشارش روی کنسول ایکس‌باکس ۳۶۰ می‌گذرد، با یک پورت عالی – نرخ فریم آزاد، حوزه دید بهتر، و حتی پشتیبانی از مانیتورهای فوق عریض – به کامپیوترهای شخصی آورده است‌بازی در زمان عرضه و در اوج خود، ۱۶۱ هزار نفر را بخود جلب کرد، که آن را به جایگاه چهارم عناوین با بیشترین بازی‌کننده همزمان استیم قرار داد‌ گرچه در حال حاضر هیلو: ریچ پشت سر Destiny ۲، Rainbow Six Siege، و GTA V قرار دارد، با خیال راحت جایگاه هفتم جدول را در اختیار گرفته است‌ هیلو: ریچ طی تخفیفات پاییزه استیم – و بدون هیچ تخفیفی – عنوان پرفروشترین بازی این فروشگاه اینترنتی را بدست آورد، که دستاورد قابل توجهی است برای کلکسیونی بازسازی شده از بازی‌های قدیمی ایکس‌باکس (Halo: The Master Chief Collection)، خصوصا اینکه در روز عرضه، خریداران تنها به یکی از این عناوین – هیلو: ریچ – دسترسی داشتند‌گرچه هیلو: ریچ یکی از محبوبترین عناوین کنسول ایکس‌باکس ۳۶۰ بوده است، اینکه پس از گذشت نزدیک به ده سال، هنوز هم می‌تواند در جدول محبوبترین بازی‌های استیم قرار گیرد، دستاورد تحسین برانگیزی است‌ ریچ اولین بازی از مجموعه هیلو است که برای بیش از یک دهه – و از زمانیکه مایکروسافت بازی هیلو ۲: ویستا (Halo ۲: Vista) را در سال ۲۰۰۷ در فروشگاه اختصاصی خود عرضه کرد – به پلتفرم کامپیوترهای شخصی آمده است‌خوشبختانه اینبار مایکروسافت با انتخاب استیم، مسیر درستی را در پیش گرفته است‌ بازی هیلو: ریچ – که اولین بازی از کلکسیون مستر چیف (Halo: The Master Chief Collection) است که روی کامپیوترهای شخصی عرضه می‌گردد – از آزمونهای سختی گذر کرده تا عرضه آبرومندی داشته باشد. طبق برنامه‌ریزی مایکروسافت، بفیه بازی‌های این کلکسیون هم به ترتیب به این پلتفرم خواهند آمد. هر شش بازی این کلکسیون در باندلی ۴۰ دلاری، از طریق فروشگاه استیم، یا فروشگاه مایکروسافت قابل تهیه است. علاوه بر آن، بازی هیلو: ریچ هم بطور مستقل – و با برچسبی ۱۰ دلاری، و یا به عنوان یکی از بازی‌های سرویس گیم پس – در دسترس طرفداران قرار دارد. منبع: The Verge
بازی ویدیویی
پایان یک دوره: تاثیر ماندگار جانی آیو روی اپل و تکنولوژی جانی آیو یا به عبارت دیگر، سر جاناتان آیو، شخصی بوده که در دو دهه گذشته به عنوان مغز متفکر پشت خلاقیت‌های اکثر محصولات سخت‌افزاری بوده است. دیروز به صورت رسمی اعلام شد که وی قصد جدایی از اپل را دارد و می‌خواهد شرکت طراحی خود را با نام LoveForm تاسیس کند. البته که جانی آیو و شرت جدید او، LoveForm، همچنان با اپل به صورت دورکاری، کار خواهند کرد اما این مقطعی است که می‌توانیم آن را پایان یک دوره درخشان برای اپل بنامیم. دورانی که با کمک و بینش جانی آیو، اپل توانست از یک شرکت شکست خورده، به یکی از مهم‌ترین شرکت‌های فعال در عصر امروز تبدیل شود. آیو اولین بار در سال ۱۹۹۲ در اپل مشغول به فعالیت شد و آن زمان به عنوان عضوی از بخش طراحی، فعالیت می‌کرد. اولین پروژه‌ای که او در آن همکاری داشت، تولید کامپیوتر اپل نیوتون بود. پنج سال بعد، جانی آیو آماده بود تا اپل را ترک کند اما این موضوع همزمان شد با بازگشت استیو جابز به اپل و در این زمان جابز، جانی آیو را به عنوان مدیر ارشد بخش طراحی داخلی انتخاب کرد. این انتخاب آغاز یک همکاری خلاقانه بود که اپل امروزی را شکل داد. آنطور که آیو در مصاحبه‌ای با The New Yorker اعلام کرده، او و جابز در ابتدا روی کامپیوتری کار کرده‌اند که حالا آن را با نام iMac می‌شناسیم. همچنین آن‌ها می‌دانستند که در کنار تولید کامپیوتر، باید محصولات دیگری را هم تولید کنند تا اپل را به یک استاندارد طلایی در زمینه طراحی در محصولات تکنولوژی، بدل سازد. درست پس از موفقیت iMac، اپل برگ برنده دیگری رو کرد که حاصل همکاری جابز و آیو بود؛ نسل اول آیپاد. آیپاد محصولی بود که توانست جای جانی آیو را به عنوان دست راست اپل محکم کند. اگر جابز کسی بود که می‌توانست آینده را ترسیم کند و ایده‌های نو برای آینده تکنولوژی بدهد، جانی آیو کسی بود که می‌توانست به این ایده‌ها جامه‌ای مناسب بپوشاند تا محصول نهایی به دست متشری برسد. طراحی که آیو برای آیپاد داشت، آنقدر گسترده بود که حتی هدفون‌های سفید رنگ این وسیله نیز به خوبی تبدیل به نمادی برای اپل و آیپاد شده بودند. و البته می‌رسیم به نسل‌های مختلف آیفون که حالا مهم‌ترین محصولی است که شرکت اپل تولید می‌کند و قطعا محصولی بود که گوشی‌ها را برای همیشه تغییر داد. طراحی این محصول از نمایشگر لمسی تا دکمه Home و فرم گوشی، همگی توسط جانی آیو طراحی شدند. طراحی نسل اول آیفون انقدر روی این صنعت نفوذ و تاثیر داشت که حتی حالا هم این تاثیر ادامه دارد و گوشی‌های مختلفی هستند که هنوز هم طراحی خود را از آخرین نسل آیفون الهام گرفته‌اند. سال ۲۰۱۲، آیو به عنوان مدیر ارشد پروژه‌های Human Interface و جایگزین اسکات فورستال شد. این پست مدیریتی جدید، به آیو این امکان را داد که هم در زمینه سخت‌افزار و هم در حوزه نرم‌افزار، شاهد طراحی‌های او باشیم. یک سال پس از این ارتقا شغلی، شاهد iOS ۷ بودیم که به صورت کامل و زیر نظر جانی آیو، بازطراحی شده بود. iOS ۷ یک بروزرسانی ظاهری بزرگ در تاریخ iOS به حساب می‌آید و آثار آن را حتی همین حالا و در iOS ۱۳ می‌توانیم ببینیم. این موضوع فقط محدود به iOS نمی‌شود و حتی طراحی macOS را هم تحت تاثیر قرار داد. نقش جابز در سال‌های اخیر، مدام تغییر کرده و بالا و پایین داشته است. در سال ۲۰۱۵ وی به عنوان مدیر ارشد طراحی در اپل انتخاب شد که باعث می‌شد دست او بازتر باشد و بتواند وظایف مدیریتی را به مدیران جدید تیم‌ها بسپارد و در عوض، مسئول طراحی‌ها باقی بماند. بسیاری در آن سال فکر می‌کردند که این یعنی آیو می‌خواهد شرکت اپل را به طور کلی ترک کند و این آخرین وظایف او خواهد بود. اما در سال ۲۰۱۷، جانی آیو بار دیگر کنترل بخش طراحی را به طور کامل به دست گرفت. اما این پست جدید نیز چندان دوامی نداشت و حالا جانی آیو می‌خواهد اپل را ترک کند. تمام این‌ها یعنی سخت است بگوییم که نقش جانی آیو در این سال‌ها در اپل دقیقا چه چیزی بوده و به جز ویدیوهای مشهور او در اتاق سفید، چه کارهای دیگری انجام می‌داده است. حتی نمی‌دانیم فرآیند ترک اپل برای او از کی آغاز شده اما می‌دانیم قطعا نقش مهمی در طراحی تک تک محصولات اپل در این سال‌ها داشته است. طراحی‌های جانی آیو در این سال‌ها شامل تغییرات شده‌اند و همیشه ثابت نبوده‌اند. از پلاستیک‌های شفافی که رد نسل‌های اول iMac و iBook شاهد بودیم بگیرید تا طراحی‌هایی سفید و مینیمال و درنهایت رسیدن به عنصر مورد علاقه جانی آیو در جدول تناوبی؛ آلومینیوم. در عصر حاضر و در چند سال اخیر، مدام شاهد استفاده از آلومینیوم در طراحی محصولات این شرکت بوده‌ایم. کارهای جانی آیو نقاط مثبت و منفی مختلفی داشته است. از طراحی آیفون و آیپاد و iMac بگیرید تا طراحی‌های ضعیفی مثل iPod Hi-Fi و یا موشواره Magic Mouse ۲ و اپل پنسل نسل اول. جانی آیو همچنین نشان داده که علاقه خاصی به باریک کردن محصولات دارد که در نهایت این مورد نه تنها باعث شده شاهد عمر باتری کم در آیفون‌ها باشیم بلکه فاجعه کیبرد‌های مک بوک پرو کنونی را به وجود آورده. قطعا ساده است که درباره برخی از این طراحی‌ها شوخی کنیم و برایشان جوک بسازیم اما برخی از همین طراحی‌ها آنقدر هوشمندانه هستند که نمی‌توان آن‌ها را نادیده گرفت. هر گوشی که امروز می‌بینیم، از نسل اول آیفون و نمایشگر آن الهام گرفته است. حتی اکثر لپ‌تاپ‌های امروزی نیز از نسل اول مک بوک ایر الهام گرفته‌اند و لپ‌تاپ‌های پیش از مک بوک ایر، بزرگ، زمخت و طراحی جعبه مانند داشتند. جدا از این موضوع که جانی آیو دارد به صورت رسمی از اپل جدا می‌شود، تاثیر او بر اپل به این زودی‌ها از بین نخواهد رفت. حتی شرکت جدید جانی آیو که LoveForm نام دارد نیز قرار است اپل را به عنوان اولین مشتری خود داشته باشد و روی محصولات زیادی، همکاری نزدیکی با اپل خواهد داشت. همچنین شکی نیست که طراحی‌های جانی آیو همچنان در راهروهای شرکت اپل خودشان را نشان می‌دهند چراکه حتی مقر جدید اپل یعنی همان اپل پارک نیز توسط جانی آیو طراحی شده است! با همه این‌ها، شاید بگویید تیتر این مطلب ایراد دارد و این دوران هنوز به پایان نرسیده اما همین که جانی آیو دیگر در اپل کار نخواهد کرد، به معنی پایان یک دوران درخشان برای آیو و اپل است. حالا هم جانی آیو می‌تواند کمی از محصولات اپل فاصله بگیرد و هم اپل می‌تواند نوآوری‌ها و ایده‌های جدید در طراحی محصولات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری خود داشته باشد. منبع: TheVerge
علم و تکنولوژی
مرد عنکبوتی جدید تابستان ۲۰۲۰ جلوی دوربین می‌رود جدیدترین قسمت از مجموعه فیلم‌های مرد عنکبوتی یا اسپایدرمن که در حال حاضر و پیش‌ از انتخاب نام تحت عنوان فیلم اسپایدرمن ۳ نیز شناخته می‌شود قرار است تابستان سال میلادی ۲۰۲۰ فرایند فیلم‌برداری را طی کند. تام هالند بازیگری که با ایفای نقش مرد عنکبوتی در فیلم سینمایی کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی (Captain America: Civil War) به جهان سینمایی مارول پیوست قرار است در این فیلم جدید نیز حضور پیدا کند‌ هالند پیش از این در دو فیلم دیگر مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه (Spider-Man: Homecoming) و دنباله آن مرد عنکبوتی: دور از خانه (Spider-Man: Far From Home) به ایفای نقش پرداخته بود‌ حضور تام هالند در جهان سینمایی مارول و قسمت جدید مجموعه اسپایدرمن باعث شده برنامه کاری این بازیگر نسبت به همیشه شلوغ‌تر شود‌ او که قرار بود در فیلم سینمایی آنچارتد حضور داشته باشد به دلیل کمبود وقت فعلا نمی‌تواند به این پروژه برسد و احتمالا تولیدکنندگان آنچارتد قادر نخواهند بود طبق اعلام قبلی در دسامبر ۲۰۲۰ فیلم‌ را به اکران برسانند‌ روند تولید فیلم سینمایی مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه و مرد عنکبوتی: دور از خانه به ترتیب در ژوئن ۲۰۱۶ و ژوئیه ۲۰۱۷ آغاز شدند (فصل تابستان) و هر دو در تابستان سال بعد از تولید روی پرده رفتند‌ به همین ترتیب و براساس تاریخی که از همین حالا اعلام شده فیلم اسپایدرمن جدیدی که قرار است در جهان سینمایی مارول ساخته شود روز شانزدهم ژوئیه سال ۲۰۲۱ (در تاریخ ۲۵ تیر سال ۱۴۰۰) روی پرده خواهد رفت. فیلم‌ اسپایدرمن جدیدی که تابستان ۲۰۲۰ جلوی دوربین می‌رود از نظر خط داستانی اتفاقات قسمت قبل را دنبال می‌کند. به گفته هالند در این قسمت اتفاقاتی بسیار متفاوت و بسیار ویژه رخ خواهد داد. او همچنین فیلم اسپایدرمن جدید را بهتر و بزرگتر از همه آثار قبلی دانسته است. ساخت قسمت جدیدی از مجموعه زمانی قطعی شد که دو شرکت سونی و‌ مارول برای ادامه همکاری به توافق رسیدند. کوین فایگی رییس استودیوی مارول درباره توافق جدید صورت گرفته گفته بود او و همه اعضای استودیوی مارول از ادامه‌دار شدن حضور مرد عنکبوتی در جهان سینمایی مارول بسیار هیجان‌زده هستند. به گفته فایگی مرد عنکبوتی شمایلی قدرتمند و قهرمانی است که داستان‌هایش گروه‌های سنی متفاوتی را در سراسر جهان در برمی‌گیرد. پیش از این در سال ۲۰۱۵ مارول و سونی از طریق نوعی تفاهم میان‌استودیویی نه چندان سابقه‌دار همکاری را آغاز کردند که به تولید چندین فیلم پرفروش در گیشه منجر شد.
هنر و سینما
شیائومی ردمی ۸A با باتری ۵۰۰۰ میلی‌آمپر ساعتی روانه بازار خواهد شد طبق جدیدترین اخباری که پیرامون شیائومی و محصولات این شرکت منتشر شده، به نظر می‌رسد جانشین گوشی ردمی ۷A که ماه می‌سال جاری رونمایی شد، قرار است تحت عنوان ردمی ۸A، با باتری ۵۰۰۰ میلی‌آمپر ساعتی و در تاریخ ۲۵ سپتامبر رونمایی شود. طبق اعلام شیائومی، گوشی ردمی ۸A از قابلیت بهبود یافته شارژ سریع، طراحی متفاوت‌ و زیباتر و دوربین‌های با کیفیت که امکان ثبت تصاویر حرفه‌ای را به کاربر می‌دهند برخوردار است. همچنین این گوشی در بالای نمایشگر دارای حاشیه‌ای نسبتا زیاد است اما دیگر بخش‌های آن از حاشیه‌های بسیار کمی برخوردار هستند. شیائومی هنوز اطلاعات بیشتری از این گوشی منتشر نکرده اما به لطف و‌ب‌سایت TENNA، می‌دانیم نمایشگر این گوشی ۶٫۲ اینچ بزرگی خواهد داشت و از نوع +HD است. سرعت پردازنده این گوشی ۲ گیگاهرتز بوده و با رم‌هایی به مقدار ۲/۳/۴ گیگابایت و حافظه داخلی ۱۶/۳۲/۶۴ گیگابایت روانه بازار خواهد شد. در بخش دوربین این گوشی شاهد یک سنسور به بزرگی ۱۲ مگاپیکسل در بخش پشتی و ۸ مگاپیکسل به عنوان دوربین سلفی هستیم که با در نظر گرفتن قیمت و مشخصات این گوشی، قادر به ثبت تصاویر با کیفیتی هستند. هنوز ۴ روز به زمان عرضه این گوشی زمان باقی مانده و انتظار می‌رود تا آن زمان شیائومی اطلاعات بیشتری از گوشی خود منتشر کند. منبع: ‌ gsmarena
علم و تکنولوژی
تریلر سینمایی Gwent: The Witcher Card Game دو سه روزی است که از عرضه‌ی رسمی بازی Gwent: The Witcher Card Game می‌گذرد و شرکت سازنده‌ی این بازی کارتی، تریلری تازه از آن منتشر کرده است. این تریلر جدید سینمایی است و می‌توانید آن را در بالا ببینید. نام بازی‌Gwent: The Witcher Card Gameتهیه کنندهCD ProjektسازندهCD Projekt REDسبککارتیپلتفرمپلی‌استیشن ۴، ایکس‌باکس وان، کامپیوترتاریخ انتشار۱ آبان ۱۳۹۷ (کامپیوتر)، ۱۳ آذر (پلی‌استیشن ۴ و ایکس‌باکس وان)
بازی ویدیویی
سینماگران با رهبری کریستوفر نولان به جنگ تولیدکنندگان تلویزیون می‌روند کریستوفر نولان که این روزها یکی از کارگردان‌ها و تهیه‌کننده‌های مشهور سینمای آمریکا به حساب می‌آید دست به اقداماتی زده که احتمالا باعث خواهد شد لذت دیدن فیلم‌های سینمایی در تلویزیون‌های خانگی بیش از پیش شود. ماجرا به یک ویژگی خاص در تلویزیون‌های جدید برمی‌گردد که motion smoothing نامیده می‌شود و بسیاری از کارگردان‌ها را عصبانی کرده. این حالت به تلویزیون‌ها اضافه شده تا از تار شدن برخی از اجزای تصویر هنگام پخش ویدیو با کیفیت بالا، جلوگیری کند. با این وجود نتیجه نهایی باعث شده بسیاری از سینماگران ادعا کنند، فیلم‌هایشان در این حالت شبیه آثار بی‌کیفیت تلویزیونی نمایش داده می‌شود و حس و حال سینمایی صحنه‌ها از دست می‌رود. اما دلیل اصلی این اتفاق چیست؟ نولان به عنوان یکی از روسای بخش کارگردانان کمیته America's Creative Rights ایمیلی به اعضای بخش کارگردانان‌ زده و اعلام کرده او، رییس دیگر کمیته جاناتان مازلو و پل توماس اندرسن در حال تماس با تولیدکنندگان تلویزیون‌ هستند تا امکاناتی را برای تسهیل قطع‌کردن قابلیت motion smoothing فراهم کنند. حالت Motion smoothing چند فریم فیک بین فریم‌های سیگنال‌های پخش تلویزیونی اضافه می‌کند که باعث وضوح بیشتر و نرخ فریم ۶۰ فریم بر ثانیه می‌شود. این حالت برای پخش برنامه‌های ورزشی بسیار مناسب است چون باعث می‌شود بتوان بسیار ساده‌تر تحرکات درون تصویر را دنبال کرد اما در مورد فیلم‌های سینمایی که هنوز به حالت ۲۴ فریم بر ثانیه ضبط می‌شوند، قابلیت motion smoothing باعث از میان رفتن کیفیت سینمایی تصویر می‌شود. به همین دلایل که شرح آن رفت، کریستوفر نولان به عنوان یکی از روسای بخش کارگردانان کمیته America's Creative Rights ایمیلی به اعضای بخش کارگردانان‌ زده و اعلام کرده او، رییس دیگر کمیته جاناتان مازلو و پل توماس اندرسن یکی از کارگردان‌‎های نام‌آشنای سینمای آمریکا در حال تماس با تولیدکنندگان تلویزیون‌ هستند تا امکاناتی را برای تسهیل قطع‌کردن این حالت خاص فراهم کنند. نولان در ادامه افزوده: بسیاری از شما دیده‌اید که آثارتان هنگام پخش تلویزیونی با آنچه واقعا ساخته‌اید تفاوت دارند. تلویزیون‌های جدید قابلیت‌های تکنیکی فوق‌العاده‌ای دارند و این موضوع از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است که بتوانیم این قابلیت‌ها را چنان مهار کنیم که نزدیک‌ترین نسخه به نسخه اصلی که واجد مقاصد خلاقانه ما است به دست مخاطب برسد. به هر حال این خبر در مجموع برای سینمادوستان اتفاق بسیار مثبتی است به حساب می‌آید؛ آن‌ها می‌توانند مطمئن باشند نولان و تعدادی دیگر از سینماگران هالیوود به فکر تجربه بصری آن‌‎ها هنگام تماشای تلویزیون‌های خانگی‌اند.
هنر و سینما
فیلم‌هایی که باید در تعطیلات عید ببینید؛ دزدان دوچرخه تا امروز سعی کردیم چندین فیلم از فیلم‌های مهم سال ۲۰۱۷ را معرفی کنیم که لازم بود حتما نگاهی بهشان بیندازید. فیلم‌هایی که تا اینجا انتخاب کردیم ترکیبی بودند از فیلم‌های سرگرم‌کننده هالیوودی که در جشنواره‌های سینمایی جایزه برده‌اند در کنار فیلم‌هایی که از نظر منتقدان در میان آثار شاخص سال ۲۰۱۷ قرار گرفته‌اند. در ادامه قصد داریم به معرفی فیلم‌هایی بپردازیم که شاهکارهای مهم تاریخ سینما در نظر گرفته می‌شوند. فیلم‌هایی که اگر سینمادوست باشید و به هر دلیل آن‌ها را ندیده باشید واجب است هر چه زودتر سراغ‌شان بروید. برای شروع باید با دزدان دوچرخه شروع کنیم. یک درام نئورئالیستی ساخته شده به سال ۱۹۴۸ در سینمای ایتالیا. چرا باید دزدان دوچرخه را ببینیم؟ دزدان دوچرخه به گواهی بخش بزرگی از منتقدان و اهالی سینما در میان برجسته‌ترین آثار تاریخ سینما قرار دارد. سوای اینکه فیلم همواره مورد تحسین قرار گرفته، ‌ منشا تغییرات زیادی هم در سایر فیلم‌سازان نسل‌های بعدی بوده است. به این شکل اهمیت آن هم هنری است و هم تاریخی. سوای این‌ها، ‌ دزدان دوچرخه عموما بهترین و معروف‌ترین فیلم موج نئورئالیستی سینمای ایتالیا فرض می‌شود. پس اگر بخواهید از این موج سینمای فقط یک فیلم ببینید، ‌ به احتمال زیاد توصیه عمومی این خواهد بود که دزدان دوچرخه را برای تماشا انتخاب کنید. برش‌هایی از واقعیت ‌تلخ پس از جنگ با پایان جنگ جهانی دوم کشورهایی زیادی ویران شده بودند یا در حال دست و پنجه نرم کردن با بحران‌های اقتصادی و اجتماعی بزرگی بودند. یکی از این کشورها ایتالیا بود که پس از جنگ مردمانش شرایط دشواری را از سر می‌گذراندند. ایتالیا پیش از جنگ جهانی دوم و در دوران بنیتو موسولینی استودیوهای فیلم‌سازی بزرگ تحت عنوان چینه‌چیتا ساخته بود. در این استودیوها عموما فیلم‌هایی نه چندان قدرتمند با مضامین ملی و در جهت حمایت از دولت وقت ساخته می‌شد. مجموعه تلاش فیلم‌سازان آن دوران ایتالیا نتایج چندان چشم‌گیری نداشت و برجسته شدن حضور ایتالیا در سینمای جهان به زمانی پس از جنگ جهانی دوم باز می‌گردد. درست در شرایطی که امکانات فیلم‌سازی تا حد زیادی از بین رفته بود. استودیوها تخریب شده بودند و حتی به دست آوردن نگاتیو برای فیلم‌برداری با سختی‌های زیادی همراه بود. در این وضع فیلم‌سازان ایتالیایی تصمیم گرفتند فیلم‌ها را در محل‌های واقعی بیرون استودیو ضبط کنند. آن‌ها از بازیگران غیرحرفه‌ای استفاده می‌کردند تا همه چیز طبیعی‌تر به نظر برسد و فیلم‌هایی با مضامین اجتماعی می‌ساختند. عمده این فیلم‌ها درباره فقر، ‌ اختلافات طبقاتی، بحران‌های اجتماعی و سایر مشکلات طبقات فرودست بود. مجموعه این فیلم‌ها که از سال ۱۹۴۴ تا حدود سال ۱۹۵۲ ساخته می‌شدند و از نظر محتوا و فرم با هم شباهت‌هایی داشتند، تحت عنوان موج سینمایی نئورئالیستی طبقه‌بندی شدند. نئورئالیسم اینجا در معنای نشان دادن بخش‌ها و تکه‌هایی از واقعیت روزمره مطرح شده بود. نشان دادن تکه‌هایی از شرایط زیست مردم به شکلی که در قالب هنر سینما بتواند بر مخاطبان تاثیر بگذارد. از کارگردان‌های شاخص این موج می‌توان به ویتوریو دسیکا و روبرتو روسلینی اشاره کرد. در کنار این دو بودند فیلم‌سازان دیگری هم‌چون لوچیانو ویسکونتی و فدریکو فلینی که فیلم‌های نئورئالیستی هم ساخته‌اند اما اساسا شهرت‌شان را مدیون این موج سینمایی نیستند و بیشتر به دلیل فیلم‌هایی که در ادامه سال‌های فعالیت حرفه‌ای‌شان کارگردانی کردند، ماندگار شده‌اند. در کنار کارگردان‌های مورد اشاره، چزاره زاواتینی فیلم‌نامه‌نویس و نویسنده ایتالیایی هم نام‌برد که به نوعی از نمایندگان برجسته سینمای نئورئالیستی به حساب می‌آید و در عمل فیلم‌نامه‌نویس چندین و چند نمونه از بهترین آثار این موج سینمایی بوده است. دزدان ناگزیر دوچرخه دزدان دوچرخه روایتی نسبتا ساده دارد. یک خانواده فقیر در ایتالیای پس از جنگ برای امرار معاش با سختی‌های زیادی روبه‌رو است. پدر خانواده آنتونیو ریچی در میان مجموعه گسترده بیکاران شهر رم قرار دارد. عاقبت یک فرصت شغلی برای او ایجاد می‌شود که نیازمند داشتن دوچرخه است. خانواده باقی‌مانده دارایی‌هایش را می‌فروشد و با آخرین پول باقی‌مانده یک دوچرخه می‌خرد. در همان روزهای آغاز کار ریچی، یک لحظه غفلت سبب می‌شود دوچرخه آنتونیو را بدزدند. دزدیده شدن دوچرخه در عمل برای این مرد نوعی تباهی مطلق به حساب می‌آید. از آن لحظه تا پایان فیلم آنتونیو با تمام وجود در پی دوچرخه تمام شهر را جستجو می‌کند و روایت رنج‌های این مرد در کنار رنج‌های بزرگ تمام فرودستان شهر رم تصویری تاثیرگذار و به یادماندنی را ترسیم می‌کند. فیلم برخلاف نمونه‌های بد سینمای نئورئالیستی در دام احساسات آبکی و پرسوز و گداز نمی‌افتد. تلخ، بی‌رحمانه اما واقعی؛ یک آسیب‌شناسی تمام‌عیار هنری. بازیگران فیلم دزدان دوچرخه همه از میان نابازیگرها انتخاب شده‌اند. نقش اصلی را مردی بازی می‌کند که در زندگی عادی‌اش هم یکی از کارگران بیکار پس از جنگ بوده و چند سال بعد از بازی در این فیلم دوباره بیکار می‌شود. فیلم‌نامه توسط چزاره زاواتینی فیلم‌نامه‌نویس برجسته این موج سینمایی از یک رمان اقتباس شده و کارگردان فیلم هم ویتوریو دسیکای مشهور است. بازیگری که بهترین‌ فیلم‌های نئورئالیستی را ساخت ویتوریو دسیکا بازیگر و کارگردان ایتالیایی که در تعداد زیادی فیلم به ایفای نقش پرداخته است در عمل یکی از مهم‌ترین چهره‌های موج نئورئالیستی سینمای ایتالیا بود و چند فیلم از بهترین‌های این موج سینمایی را کارگردانی کرد. دسیکا که از جوانی بازیگر تئاتر بود پس از ملاقات با چزاره زاواتینی تصمیم به همکاری با این فیلم‌نامه‌نویس گرفت. این همکاری‌ها در سال ۱۹۴۴ و با ساخت فیلم بچه‌ها نگاه‌مان می‌کنند آغاز شد و در ادامه با ساخت فیلم‌های واکسی (۱۹۴۶)، دزد دوچرخه (۱۹۴۸)، معجزه در میلان (۱۹۵۱) و اومبرتو دی (۱۹۵۲) چهار نمونه از بهترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایتالیا ساخته شدند. موفقیت دسیکا به ایتالیا محدود نماند؛ ‌ واکسی و دزدان دوچرخه برنده دو جایزه اسکار افتخاری شدند و دو فیلم دیگر دسیکا که پس از پایان یافتن نئورئالیسم در ایتالیا ساخته شد یعنی دیروز، امروز، فردا و باغ فینزی کوینتینی برنده اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی‌زبان شدند. دسیکا نخل طلای جشنواره کن برای فیلم معجزه در میلان و خرس طلایی جشنواره فیلم برلین برای باغ فینزی کوینتینی را هم در کارنامه دارد. مجموعه‌ای از دستاوردها که نشان می‌دهد ویتوریو دسیکای ایتالیایی جایی منحصر به فرد را در میان بزرگترین کارگردان‌های تاریخ سینما به خود اختصاص داده است. تاثیر کارگردان‌هایی هم‌چون دسیکا و اساسا موج فیلم‌های نئورئالیستی بر سینمای جهان و فیلم‌های پس از خود بحث مفصل دیگری است که باید در فرصت مناسب به آن پرداخت. ‌
هنر و سینما
چرا فیلم‌های خانوادگی غم‌انگیز دیزنی خوب نمی‌فروشند؟ کم پیش می‌آید که کمپ-ن- دیزنی در گیشه شکست بخورد. اما وقتی نوبت به فیلم‌های افسانه‌ای خانوادگی‌اش می‌رسد، از آن فیلم‌هایی که قرار نیست تبدیل به فرانچایز شوند و فقط ساخته و فروخته می‌شوند، باید گفت این کمپ-ن- در سال ۲۰۱۸ چندان هم در گیشه موفق نبوده است. دیزنی با بلاک‌باسترهایی مثل پ-ن- سیاه (بلک پنتر)، انتقام‌جویان: جنگ ابدیت و شگفت‌انگیزان ۲ فقط در سینماهای آمریکا به فروش ۲‌۵ میلیارد دلاری رسید‌ امسال برای طرفداران فیلم‌های دیزنی سال بزرگی بوده است‌ اما وقتی نوبت به فیلم‌هایی می‌رسد که متعلق به خود دیزنی هستند، یعنی قصه‌هایی که ساخته و پرداخته خودشان است، اوضاع فرق می‌کند‌ امسال دیزنی دو فیلم خانوادگی به بازار داد که هیچ‌کدام فرانچایز نبودند؛ فیلم چین‌خوردگی در زمان (Wrinkle in Time) ساخته آوا دوورنی و فیلم کریستوفر رابین (Christopher Robin) به کارگردانی مارک فورستر‌ کریستوفر رابین که همین هفته افتتاحیه‌اش بود‌ هر دو فیلم اقتباس آزادی از یک سری داستان ادبی هستند (فیلم دوورنی براساس اولین کتاب سری بچه‌های دوست‌داشتنی نوشته مادلاین لنگل ساخته شده در حالی که فیلم فورستر از متریال و کاراکترهای کتاب ای‌ای‌میلنه استفاده کرده است) ‌ البته از لحاظ عملی هر دوی آنها فیلم‌های مجزایی هستند و شاید بشود تصور کرد که خودشان سرآغاز یک سری فیلم باشند‌ فیلم چین خوردگی در زمان هر دو فیلم در گیشه سینماها فروش چندان خوبی نداشتند‌ چین خوردگی در زمان فقط ۱۳۲ میلیون دلار فروش کرد (در حالی که بودجه تولید آن حدود ۲۵۰ میلیون دلار بود) و کریستوفر رابین در هفته اول نمایش‌اش کمتر از ۳۰ میلیون دلار فروخت و بودجه ساختی که برای آن گزارش شده ۷۵ میلیون دلار است! کارشناسان احتمال یک مشکل را در این فیلم‌ها می‌دهند: این فیلم‌ها برای بچه‌ها بیش از اندازه ترسناک هستند‌ بازاریاب‌های سینما معتقدند که کاملا مشخص است خانواده‌ها نمی‌خواهند ریسک کنند و به دیدن فیلم‌های بروند که ممکن است برای بچه‌های کوچکترشان آسیب‌زننده باشد و آنها را دچار زخم‌های روحی و روانی کند‌ هر دو فیلم از اداره ارزیابی فیلم‌های سینمایی درجه PG را دریافت کرده‌اند به این معنا که فیلم‌ها برای کودکان توصیه نمی‌شوند و کودکان باید تحت نظارت والدین به تماشای آنها بنشینند‌ کریستوفر رابین بخاطر برخی از صحنه‌های اکشنش شامل درجه‌بندی شده و چین‌خوردگی در زمان برای برخی از نشانه‌های تماتیک داستانی‌اش برای کودکان مناسب تشخیص داده نشد‌ اگرچه این درجه‌بندی برای خیلی از تماشاگران بدون مشکل بنظر می‌رسد اما واقعیت این است که اسامی درجه‌بندی‌ها واقعا نشان نمی‌دهد که هر فیلم چقدر سیاه و تاریک است‌ قابل درک است که فیلم دوورنی بیشتر برای بزرگترها ساخته شده باشد‌ به هر حال کتاب‌های لنگل هم برای سن بالای ۹ سال نوشته شده‌اند و همیشه هم خط روایی تاریکی داشته‌اند‌ چین‌خوردگی در زمان داستان سفر به جهان دیگری است که توسط نیروی ذهنی تاریکی اداره می‌شود‌ زمان نمایش فیلم هم کاملا زیرکانه انتخاب شد تا مخاطبانش بیشتر نوجوانان باشند‌ گرچه فیلم می‌توانست برای همه‌ی اعضای خانواده باشد اما گرافیک کامپیوتری ضعیفش به آن ضربه زد‌ جلوه‌های ویژه‌ای که هر چه تیزرهای بیشتری از فیلم منتشر شد بیشتر توی ذوق می‌زد‌ گرافیک کامپیوتری قرار بود به موجوداتی زندگی ببخشد که کابوس کاراکتر اصلی داستان در جهانی مثل ناکجاآباد بودند‌ بعد از اینکه درجه فیلم هم PG شد جای تعجب نداشت که خیلی از خانواده‌ها از دیدنش صرف نظر کردند چون ظاهر فیلم برای کودکان زیادی تند و خشن بنظر می‌رسید‌ هرچند پیام فیلم درباره این که باید خودتان باشید برای همه گروه‌های سنی مفید بود‌ وقتی نوبت به کریستوفر رابین می‌رسد البته اوضاع فرق می‌کند‌ آن غم سنگینی که قلب را تا نیمه فیلم فشرده می‌کند در بازاریابی اولیه فیلم محو شد و بخش روشن‌تر فیلم را به مخاطبان نشان دادند‌ اولین تریلر فیلم با تمرکز روی معرفی بهترین رفیق بچگی کریستوفر رابین (با بازی ایوان مک‌گرگور) یعنی وینی خرسه منتشر شد. گرمای دیدن آن خرس عروسکی بامزه که زنده شده جذاب بود. اما تریلرهای بعدی تم بزرگسالانه فیلم را بیشتر آشکار کرد. و خب غیرقابل اجتناب هم بود: مرد بزرگسالی که با بحران میانسالی روبه‌رو شده و دوستان عزیز دوران نوجوانی‌ و جوانی‌اش را فراموش کرده است. خب راستش این داستانی نیست که بچه‌ها برای دیدن فیلمش به هوا بپ-ن-. در پرده دوم فیلم، کریستوفر رابین و وینی پو در یک جنگل تاریک غمگین رها می‌شوند. کریستوفر نگرانی برگشتن به دوران بزرگسالی‌اش را دارد و دست و پنجه نرم کردن با مشکلاتش در حالی که پو می‌خواهد رفیق پیدا کند. فورستر این روایت را چنان پیش می‌برد که شاید چندان به مذاق تماشاگران جوانترش خوش نیاید. پایان فیلم البته خوش است اما اواسطش واقعا می‌تواند روح را جریحه‌دار کند. حتی ممکن است بنظرتان ترسناک بیاید. فیلم اژدهای پیت سال ۲۰۱۶ دیزنی بازسازی اژدهای پیت را روی پرده سینماها برد که مشابه کریستوفر رابین بود. یک برداشت بزرگسالانه از یک داستان افسانه‌ای دوست‌داشتنی. آن فیلم هم در گیشه‌ها شروع خوبی نداشت اما به تدریج توانست فروش خودش را به ۱۵۰ میلیون دلار برساند. درست مثل فیلم فورستر، برداشت دیوید لووری از افسانه یک پسر و اژدهایش صحنه‌های سخت و اشک‌انگیزی داشت. اصلا دیزنی بدون یک یتیم و تراژدی‌اش چه معنایی دارد؟ منتها باید آن را به روشی مبتکرانه مدیریت کرد. اتفاقی که در بیشتر سکانس‌های کریستوفر رابین رخ نمی‌دهد. منبع: indiewire
هنر و سینما
تریلر رونمایی Inmost استودیوی Hidden Layer Games از بازی جدید خود به اسم Inmost رونمایی کرده است. این بازی مستقل قرار است یک سکوبازی معمایی باشد و در عین حال، داستان خوبی تعریف کند. می‌توانید اولین تریلر Inmost را در بالا ببینید. نام بازیInmostتهیه کنندهChucklefishسازندهHidden Layer Gamesسبکسکوبازی معماییپلتفرمنامشخصتاریخ انتشار۲۰۱۹ میلادی
بازی ویدیویی
مروری بر دهمین روز فعالیت فضاپیمای چانگ‌ای ۴ در سطح ماه سطح‌نشین چانگ‌ای ۴ و ماه‌نورد یوتو ۲ چین دهمین روز فعالیت خود را در نیمه پنهان ماه پشت سر گذاشتند و پس از گذراندن شب سرد ماه هفته آینده فعالیت خود را از سر خواهند گرفت. سطح‌نشین چانگ‌ای ۴ و ماه‌نورد یوتو ۲ پس از سپری کردن دهمین روز در ماه ۱۳ مهر خاموش شدند تا برای گذراندن دهمین شب در سطح ماه آماده شوند. هر شب در سطح ماه چیزی در حدود دو هفته زمینی طول می‌کشد. در طول شب دمای هوا در سطح ماه به منفی ۱۹۰ درجه سانتی‌گراد نیز می‌رسد. دمایی که می‌تواند به فضاپیما آسیب برساند. با این حال سطح‌نشین و ماه‌نورد ماموریت چانگ‌ای ۴ تا کنون ۹ شب را به سلامت در ماه سپری کرده‌اند. ماه‌نورد یوتو ۲ در دهمین روز فعالیت در ماه مسیر کوتاهی را پیمود. این ماه‌نورد در طول دو هفته زمینی تنها حدود پنج متر جابه‌جا شد. این کوتاه‌ترین مسیری است که این ماه‌نورد در طول یک روز پیموده است. دلیل این اتفاق اما بروز مشکل فنی نبود. ماه‌نورد یوتو ۲ چندی پیش مورد خاصی را در یکی از دهانه‌های برخوردی ماه مشاهده کرد و در این مدت مشغول بررسی و تحلیل این منطقه بود. یوتو ۲ در هشتمین روز فعالیت خود در ماه مواد عجیب و خاصی را در مرکز یک دهانه‌ی برخوردی یافت و از آن پس مشغول بررسی این ناحیه شد. تصویر ماه‌نورد چانگ‌ای ۴ از دهانه‌ای با ظاهری خاص در نیمه پنهان ماه.
علم و تکنولوژی
احتمال وجود سیاره‌ای دیگر به دور نزدیک‌ترین ستاره به منظومه‌ی شمسی در سال ۲۰۱۶ بود که خبر کشف سیاره‌ای فراخورشیدی به دور پروکسیما قنطورس، نزدیک‌ترین ستاره به منظومه‌ی شمسی، اعلام شد. اکنون اخترشناسان اعلام کرده‌اند که احتمالا سیاره‌ای دیگر نیز به دور این ستاره قرار دارد. سیاره‌ای که به طور غیررسمی پروکسیما سی (Proxima c) نام گرفته است‌اخترشناسان هنوز از وجود این سیاره مطمئن نیستند و برای تایید کشف این سیاره‌ی فراخورشیدی به رصدهای تکمیلی نیاز دارند‌ با شواهد فعلی به نظر می‌رسد پروکسیما سی در دسته‌ی سیارات فراخورشیدی ابرزمین قرار دارد و جرم آن حداقل حدود شش برابر جرم زمین است‌ فاصله‌ی این سیاره از پروکسیما قنطورس نسبتا زیاد (حدود ۱/۵ برابر فاصله‌ی زمین از خورشید) است و هر بار گردش پروکسیما سی به دور این ستاره حدود ۱۹۰۰ روز طول می‌کشد. بنابراین و با توجه به این که پروکسیما قنطورس یک ستاره‌ی سرد و کوچک است احتمالا این سیاره دنیایی یخ‌زده است. این در حالی است که پروکسیما بی به ستاره‌ی پروکسیما قنطورس نزدیک‌تر است. پروکسیما بی هر ۱۱ روز یک بار به دور این ستاره می‌گردد و در کمربند حیات این ستاره قرار دارد. جایی که آب مایع می‌تواند در سطح سیاره جاری باشد. پروکسیما قنطورس حدود ۴/۲ سال نوری از منظومه‌ی شمسی فاصله دارد و در دسته‌ی کوتوله‌های سرخ قرار می‌گیرد. ستاره‌ای سرد و کوچک که نسبت به خورشید بسیار کم‌نورتر و سردتر است. بنابراین کمربند حیات این ستاره نیز نسبت به خورشید بسیار به آن نزدیک‌تر است. آشکارسازی شواهد مبنی بر وجود سیاره‌ای دیگر به دور ستاره‌ی پروکسیما قنطورس بر اساس همان داده‌هایی صورت گرفت که منجر به کشف پروکسیما بی شده بود. البته علاوه بر این، رصدهایی که در سال ۲۰۱۷ انجام شده بود نیز در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. اخترشناسان در این پژوهش از ابزار HARPS رصدخانه‌ی جنوبی اروپا استفاده کردند. تلسکوپ ۳/۶ متری رصدخانه‌ی جنوبی اروپا که ابزار HARPS روی آن نصب شده است. (
علم و تکنولوژی
سازندگان Destiny ۲ از قابلیت کراس‌سیو و مهاجرت به استیم می‌گویند از زمان انتشار Destiny ۲ برای کامپیوترها خیلی از بازی‌کنان می‌خواستند با اضافه شدن قابلیت کراس‌سیو (Cross-Save) به این پلتفرم مهاجرت کرده و قهرمان خود را با تمام تجهیزاتی که دارد به کامپیوتر منتقل کنند. بانجی هم در نهایت به خواسته هواداران گوش کرد و در کنار معرفی بسته اضافه‌شونده جدید، خبر اضافه شدن قابلیت کراس‌سیو را تایید نمود. با این حال پیش از این نمی‌دانستیم که این ویژگی دقیقا از چه زمانی راه می‌افتد و شروع به کار می‌کند. حال شرکت بانجی در جدیدترین پست وبلاگ خود اعلام کرد که قابلیت کراس‌سیو در تاریخ ۳۰ مرداد در دسترس بازی‌کننده‌ها قرار می‌گیرد و افراد می‌توانند از اکانت دستینی ۲ خود روی پلتفرم‌های مختلفی استفاده کنند. قبل از این بانجی اطلاعات بسیار کمی از نحوه کار کردن کراس‌سیو به اشتراک گذاشته بود. بر هر روی بر اساس آن چیزی که در وب‌سایت بانجی نوشته شده می‌دانیم که اگر مشغول تجربه Destiny ۲: New Light – نسخه رایگان بازی که تمام محتوای سال اول را شامل می‌شود – هستید، می‌توانید آزادانه کاراکتر خود را بین پلتفرم‌ها جابه‌جا کنید. اما اگر قصد دارید Shadowkeep و اساسا هر چیزی که در نسخه رایگان وجود ندارد را بازی کنید، باید بازی را روی آن پلتفرمی که می‌خواهید دوباره خریداری کنید. برای مثال، اگر بازی را روی پلی‌استیشن۴ خریده‌اید و حالا می‌خواهید روی کامپیوتر با قهرمان خود ادامه دهید، باید بازی را دوباره برای کامپیوتر هم بخرید. جدا از این، تمامی Sliverها – واحد پولی بازی – در همان پلتفرم‌هایی که بازی را خریده بودید باقی می‌ماند. این واحد پولی به کاراکترتان تعلق دارد و اگر می‌خواهید بازی را از ابتدا و با شخصیت جدیدی شروع کنید، به آن‌ها دسترسی نخواهید داشت. همان‌طور که در وب‌سایت بانجی گفته شده، برای راه‌اندازی این قابلیت باید تصمیماتی بگیرید. وقتی کراس‌سیو فعال می‌شود، باید از بین پلتفرم‌های موجود یکی را انتخاب کنید و تنها با همان بازی را ادامه دهید. این بدین معناست که تنها قادر خواهید بود از بین اکانت‌های پلی‌استیشن۴، ایکس‌باکس وان و کامپیوتر یکی را انتخاب کرده و دیگر نمی‌توانید بازی را به صورت همزمان با چند قهرمان مختلف روی پلتفرم‌های متفاوتی تجربه کنید. تنها یک شخصیت منتقل خواهد شد. البته این موضوع باعث نمی‌شود باقی کاراکترهای‌تان برای همیشه از بین بروند. بانجی گفته است که با غیرفعال کردن قابلیت کراس‌سیو تمامی قهرمان‌هایتان روی پلتفرم اصلی بازمی‌گردند. البته برای بازگشتن آن‌ها باید ۹۰ روز صبر کنید. بانجی درباره قوانین کراس‌سیو چنین می‌گوید: این سیاست به منظور جلوگیری از فعالیت‌هایی مانند بازیابی حساب کاربران توسط دیگر افراد به وجود آمده است. بانجی در ادامه اطلاعاتی را راجع به نسخه کامپیوتری بازی منتشر کرد. همان‌طور که در زمان معرفی Shadowkeep گفته شده بود، Destiny ۲ پلتفرم بتل‌دات‌نت را به مقصد استیم ترک خواهد کرد. این موضوع قرار بود همزمان با انتشار Shadowkeep محقق شود. با این حال بانجی همین چند روز پیش اعلام کرد که انتشار جدیدترین بسته اضافه‌شونده بازی را به عقب انداخته و قصد دارد در اولین روز ماه اکتبر آن را در اختیار بازی‌کننده‌ها قرار دهد و بر این اساس، جابه‌جایی بین بتل‌دات‌نت و استیم هم با تاخیر روبه‌رو شده است. با این حال دارندگان نسخه کامپیوتر از روز ۲۹ مرداد قادر خواهند تا با اتصال اکانت بتل‌دات‌نت خود و استیم، این فرایند را آسان‌تر و سریع‌تر کنند. با رفتن به استیم تمامی چیزهایی که تاکنون برای بازی خریده‌اید – از بسته‌های الحاقی گرفته تا پول بازی – همگی به اکانت‌تان منتقل خواهند شد.
بازی ویدیویی
گلکسی اس ۲۰ احتمالا بدون دیافراگم متغیر عرضه می‌شود با وجود اینکه سامسونگ طی چند سال گذشته توجه بیشتری به بهبود کیفیت دوربین گوشی‌های خود نشان داده است، اما همچنان در این زمینه نسبت به شرکت‌هایی مانند گوگل، هواوی و اپل حرف کمتری برای گفتن دارد. در این میان، به‌نظر می‌رسد سامسونگ تصمیم گرفته برای گوشی‌های گلکسی اس ۲۰ استفاده از دیافراگم متغیر را کنار بگذارد. باید خاطرنشان کنیم که این مشخصه برای اولین بار با گلکسی اس ۹ معرفی شد. بعد از این گوشی، گجت‌های گلکسی اس ۱۰، نوت ۹ و نوت ۱۰ هم همراه با این قابلیت روانه‌ی بازار شدند. حتی گلکسی فولد هم از این قابلیت بهره می‌برد. این تکنولوژی به لنز دوربین اجازه می‌دهد که گشودگی دیافراگم را برای دریافت نور تغییر دهد تا نور کمتر یا بیشتری روانه‌ی سنسور مذکور شود. به‌عنوان مثال دیافراگم دوربین گلکسی اس ۹ می‌توانست در وضعیت F/۱-۵ یا F/۲-۴ قرار بگیرد که این تغییر به‌صورت دستی یا خودکار انجام می‌گرفت. این نخستین باری بود که چنین قابلیتی در بین گوشی‌ها مورد استفاده قرار می‌گرفت و حالا به نظر می‌رسد سامسونگ شکست آن را پذیرفته و تصمیم گرفته برای گلکسی اس ۲۰ استفاده از آن را کنار بگذارد. یکی از افشاگران مشهور به نام Max Weinbach که اطلاعات زیادی را در مورد گوشی‌های گلکسی اس ۲۰ لو داده، ساعاتی قبل خبر داد که اس ۲۰ بدون دیافراگم دوگانه عرضه می‌شود. کاملا واضح است که حتی اگر این خبر صحت داشته باشد، به معنای کنار گذاشتن کامل این مشخصه نیست و شاید گوشی‌های دیگری همراه با این قابلیت عرضه شوند. اما در هر صورت بهره‌گیری دوباره از دیافراگم متغیر بعید به نظر می‌رسد. روی هم رفته، سامسونگ برای گوشی‌های گلکسی اس ۲۰ از دوربین‌های چندگانه جذابی استفاده کرده که در این میان، باید به مدل اولترا اشاره کنیم که قرار است با دوربین اصلی ۱۰۸ مگاپیکسلی و دوربین تله فوتو با زوم اپتیکال ۱۰ برابری به دست کاربران برسد. بیشتر بخوانید: گشودگی دیافراگم متغیر دقیقا چیست؟ منبع: ۹To۵Google
علم و تکنولوژی
اپل سیستم تشخیص چهره آیفون را به رایانه‌های مک نیز اضافه می‌کند بریدگی نمایشگر آیفون یا همان ناچ معروف یکی از ترندهای دنیای گوشی‌های هوشمند است که اولین بار در سال ۲۰۱۷ به همراه آیفون X معرفی شد. اکنون اپل قصد دارد این ویژگی را به دنیای کامپیوترهای مک نیز بیاورد که این یعنی در آینده‌ای نزدیک شاهد تجهیز رایانه‌های مک به سیستم تشخیص چهره خواهیم بود. به‌تازگی پ-ن-ی فاش شده است که از تمایل اپل به تجهیز مک به سیستم تشخیص چهره این شرکت یا همان Face ID خبر می‌دهد. در این طرح به روشی برای تشخیص هویت بیومتریک اشاره شده است که برای لپ‌تاپ‌ها و رایانه‌های دسکتاپ مناسب به‌نظر می‌رسد. در این روش از چند سنسور برای تاباندن نور به کاربر و سپس تشحیص الگوی بازتاب شده از نور استفاده می‌شود تا هویت کاربر تشخیص داده شود. همان‌طور که مشاهده می‌کنید، این شیوه بسیار شبیه به فناوری Face ID است که در آیفون‌ها و آیپدهای چند سال اخیر به کار گرفته شده است؛ تشخیص چهره این دستگاه‌ها نیز با استفاده از تاباندن نور مادون قرمز از چهره کاربر یک نقشه سه‌بعدی تهیه می‌کند. با توجه به تصاویر کشف شده از این طرح، به‌نظر می‌رسد اپل قصد دارد با طراحی مجدد نمایشگر مک فضایی مشابه ناچ آیفون در آن ایجاد کند که میزبان سنسورهای تشخیص چهره باشد. تمامی آیفون‌های تولید شده پس از سال ۲۰۱۷ به این بریدگی در بالای نمایشگر خود مجهز هستند که محل قرار گرفتن دوربین سلفی و سنسورهای مرتبط با Face ID است. پ-ن- ثبت شده از سوی اپل از احتمال استفاده از فناوری مشابه برای رایانه‌های مک می‌گوید و شامل تصاویری است که لپ‌تاپ‌های خانواده مک و مانیتورهای مستقل مک را با بریدگی شبیه به ناچ آیفون به نمایش گذاشته‌اند. حضور ناچ در آیفون‌ها و سپس گوشی‌های دیگر از همان ابتدا با نقدهایی همراه بود و رسانه‌های بزرگ هر یک اپل را به‌خاطر این طراحی سرزنش کردند. برای مثال، The Outline در یک واکنش سریع اپل را بد در طراحی توصیف کرد و The Verge و CNET نیز تصمیم اپل برای این طراحی را زیر سوال بردند. با این حال، ناچ به سرعت به یک استاندارد فراگیر در میان گوشی‌های هوشمند تبدیل شد. اضافه شدن Face ID و طراحی جدید شامل بریدگی به مک می‌تواند سبب یکپارچگی بیشتر میان محصولات اپل شود و خلق قابلیت‌های جدید و تجربه‌های کاربری پایدار بین مک، آیفون و آیپد را برای اپل ساده‌تر کند. البته ممکن است این پ-ن- هم مانند بسیاری از پ-ن-‌های دیگر به این زودی وارد فاز اجرایی نشود و یا حتی در حد یک طرح باقی بماند و هیچ‌گاه به مرحله تولید نرسد. در طول سال‌های گذشته اپل پ-ن-‌های زیادی را درباره فناوری‌ها و دستگاه‌های جدید به ثبت رسانده که تا کنون هیچ یک از آن‌ها در قالب یک محصول نهایی راهی بازار نشده‌اند، مانند آیفونی با نمایشگر لوله شونده و یا ابزاری پوشیدنی که نمایشگر آن دور مچ دست بسته می‌شود. منبع: Business Insider
علم و تکنولوژی
سلبریتی‌ها چه می‌خوانند؟ یک پند حکیمانه وجود دارد که می‌گوید: برای اینکه یک نفر را بیشتر بشناسید باید ببینید فرد مورد نظر با چه افرادی نشست و برخاست دارد. اما روش دیگری نیز برای شناخت بهتر افرادی که حتی بسیار شناخته شده‌اند، وجود دارد و آن این است که ببینیم هر فرد به چه کتابی علاقه‌مند است و چه کتابی می‌خواند؟ در ادامه قصد داریم به معرفی کتاب سلبریتی‌های مشهور جهان که از آن‌ها به‌عنوان مهم‌ترین کتاب‌های‌ زندگی‌شان نام برده‌اند، بپردازیم. مارک زاکر برگ: انه‌اید اثر ویرژیل زاکربرگ در صحبت‌هایش گفته است که همان سال‌های اول که لاتین آموخت، این کتاب را خوانده و به آن علاقه‌مند شد. او می‌گوید: نکته‌ای که برای من جالب بود انگیزه‌ی انه‌اید برای دنبال کردن سرنوشتش و ساخت شهری است که همیشه در بزرگی بی‌حد و مرز است. انه‌اید، یک شعر حماسی لاتین در دوازده جلد است که سروده‌ی ویرژیل شاعر بزرگی رومی است. این کتاب در سال‌های آخر سده‌ی پیش از میلاد نوشته شده است. داستان کتاب درباره‌ی انه‌اید پهلوان تروایی است که به همراه پدرش از آتش‌سوزی تروا جان سالم به در برده است. او راهی سفری طولانی می‌شود و به ایتالیا می‌رسد. ولادیمیر پوتین: رباعیات خیام پوتین گفته که این کتاب را از همسرش هدیه گرفته است. او از این کتاب به‌عنوان تأثیرگذارترین کتاب زندگی‌اش نام می‌برد و آن را کتاب محبوب خود معرفی می‌کند. این کتاب در سده‌های پنجم و ششم هجری به فارسی سروده‌ شده‌ و افکار و اندیشه‌های فلسفی و عرفانی خیام را به نظم بیان می‌کند. ادوارد فیتزجرالد در سال ۱۸۵۹ این رباعیات را به انگلیسی ترجمه کرد و از این طریق آن را به جهانیان شناساند. گفته می‌شود رباعیات خیام در بین وسایلی بود که در کنار خشکبار و باند و وسایل ضدعفونی، در جعبه‌ی همراه سربازان جنگ جهانی قرار داشت. برای خرید کتاب از دیجی‌کالا کلیک کنیدمدیرعامل آمازون، جف بزوس: بازمانده‌ی روز اثر کازوئو ایشیگورو جف بزوس درباره‌ی این رمان گفته است: پیش از خواندن این کتاب، فکر نمی‌کردم رمان کامل امکان وجود داشته باشد. باید بگویم من مجذوب این کتاب شدم: ایده‌ی دست‌آورد‌های غیرممکن. این کتاب در سال ۱۹۸۹ برنده‌ی جایزه‌ی معتبر بوکر شد. این رمان یکی از محبوب‌ترین آثار ایشی‌گورو نویسنده‌ی مشهور انگلیسی- ژاپنی است. این اثر روایتگر داستان آقای استیونز سرپیش‌خدمتی انگلیسی است که زندگی خود را وقف خدمت وفادارانه به لرد دارلینگتون کرده است. جورج کلونی: جنگ و صلح اثر لئو تولستوی جرج کلونی در بسیاری از مصاحبه‌هایش این شاهکار تولستوی را به‌عنوان بهترین کتابی که تا به‌حال خوانده معرفی کرده است. جنگ و صلح بدون شک یکی از شاهکارهای تاریخ ادبیات روسیه و جهان است. کتابی با بیش از ۵۸۰ شخصیت مختلف، که داستانش به احوالات تاریخی سده‌ی نوزدهم روسیه و جنگ ارتش این کشور با ارتش ناپلئون برمی‌گردد. رمان جنگ و صلح را می‌توان رمانی دانست که در مورد مهم‌ترین موضوعات بشر در طول تاریخ نوشته شده است. موضوعات دراماتیکی همچون عشق و نفرت، تولد و مرگ، عصیان و آرامش و البته جنگ و صلح. برای خرید این کتاب از دیجی‌کالا کلیک کنیداستیفن کینگ: کتاب سالار مگس‌ها اثر ویلیام گلدینگ استیفن کینگ، نویسنده‌ی مشهور آمریکایی که تاکنون بیش از ۲۰۰ اثر در سبک وحشت و خیال‌پردازی نوشته، اعلام کرد بهترین رمان زندگیش سالار مگس‌ها است. درخشش و رستگاری در شاوشنگ، از مهم‌ترین آثار وی است که اقتباس‌های سینمایی مشهوری نیز از آن‌ها صورت گرفته است. این کتاب که با عنوان خداوندگار مگس‌ها نیز ترجمه شده است. کتاب ماجراهای بعد سقوط یک هواپیما را شامل می‌شود و درون‌مایه‌ی آن در ستایش وجود قانون در جوامع انسانی است. ویل اسمیت و مدونا: کیمیاگر اثر پائولو کوئلیو ویل اسمیت هم مثل مدونا به این کتاب بسیار علاقه‌مند است. او آن‌قدر به این رمان علاقه دارد که در جایی خودش را کیمیاگر معرفی کرده بود. ویل اسمیت بعد از خواندن این کتاب در یک مصاحبه، با هیجان درباره‌ی کتاب صحبت کرده و گفته زندگی‌اش را وقف این کرده که به مردم نشان دهد اگر تلاش کنند می‌توانند از غیرممکن، ممکن بسازند. کیمیاگر، رمان مشهور پائولو کوئلیو تاکنون به بیشتر زبان‌های زنده‌ی دنیا ترجمه شده است. این رمان شرح سفر جوان چوپ-ن- به اسم سانتیگو است که در رویایش محل گنجی را در مصر پیدا می‌کند و با دست‌یابی به آن به سفری طولانی قدم می‌گذارد. این داستان با اقتباس از داستانی در مثنوی معنوی نوشته شده است. برای خرید این کتاب روی تصویر کلیک کنیدآلبرت انیشتن: رساله‌ای درباره طبیعت آدمی اثر دیوید هیوم انیشتین در چندین مصاحبه تأکید کرده که رساله‌ای درباره طبیعت آدمی بر روی او تأثیر بسیاری داشته است. جالب است بدانید انیشتن، درست قبل از نظریه‌ی معروف نسبیتش این کتاب را خوانده است. دیوید هیوم یکی از بزرگ‌ترین فیلسوفان بریتانیایی در مکتب تجربه‌گرایی است. تجربه‌گرایی یکی از گرایش‌های مهم است که در مقابل عقل‌گرایی قرار می‌گیرد. کتاب رساله‌ای درباره طبیعت آدمی نوشته دیوید هیوم، منتشر شده در سال ۱۷۳۸ بود. جمیز دین: شازده کوچولو جیمز دین، در ۲۴ سالگی، در یک تصادف جان خود ا از دست داد و همین مرگ غیرمنتظره‌اش از او افسانه‌ای مهم در تاریخ سینما ساخت. او کتاب شازده کوچولو را به حدی دوست داشت که همیشه یک جلد از این کتاب را با خود همراه داشت. درباره‌ی محبوبیت فراگیر کتاب شازده کوچولو همین بس که از این کتاب تاکنون بیش از ۲۰۰ میلیون نسخه به فروش رسیده و به بیش از ۲۵۰ زبان و گویش دنیا ترجمه شده است. برای خرید این کتاب از دیجی‌کالا کلیک کنیدایلان ماسک: ارباب حلقه‌ها اثر جی. آر. آر. تالکین یکی از کتاب‌هایی که ایلان ماسک پیشنهاد خواندنش را به طرفدارانش می‌دهد همین کتاب ارباب حلقه‌هاست. او به نیویورکر گفت: قهرمانان کتاب‌هایی که من خواندم، همیشه این وظیفه را به دوش خود می‌دیدند که دنیا را نجات دهند. ارباب حلقه‌ها یکی از شاهکارهای ادبی معاصر در ژانر تخیلی و حماسی است. جی. آر. آر. تالکین به‌عنوان خالق این اثر، آن را در بین سال‌های ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۹ در سه جلد به چاپ رساند. یاران حلقه، دو برج و بازگشت پادشاه نام جلدهای این مجموعه‌اند. این مجموعه کتاب در سراسر جهان طرفداران زیادی دارد و اقتباس‌های سینمایی از آن نیز جزو فیلم‌های مشهور جهانی‌اند. جی کی رولینگ: اما اثر جین آستین رولینگ نویسنده‌ی رمان‌های محبوب هری پاتر اعتراف کرده هرگز قادر نیست روزی نوشته‌ای به‌ آن خوبی که جین آستین نوشته، بنویسد. رولینگ از طرفداران شخصیت اما در رمان معروف آستن است و دلیل این علاقه را پرداخت بسیار قوی این شخصیت می‌داند. کتاب با این جمله آغاز می‌شود: دوشیزه اما وودهاوس دختری زیبا، باهوش و پولدار بیست و یک سال دارد. او در خانه بزرگ اربابی در هارتفیلد، در نزدیکی روستای بزرگ هایبری با پدر پیر و خودبیمارانگارش زندگی می‌کند. اما یکی از آثار مهم نویسنده‌ی مشهور انگلیسی جین آستن است. این کتاب در ۱۸۱۵ برای نخستین بار به چاپ رسید و روایتگر داستان زندگی و روزمرگی‌های زنان آن دوران در بریتانیا است. برای خرید این کتاب از دیجی‌کالا کلیک کنیدنمایشگاه آنلاین کتاب دیجی‌کالا با تخفیفات ویژه فرصتی برای خرید کتاب‌های هیجان انگیز و البته کتاب سلبریتی‌های جهان است. این فرصت را از دست ندهید.
عمومی
پژو ۲۰۸ جایزه بهترین خودرو سال ۲۰۲۰ را به دست آورد پژو ۲۰۸ با اختلاف نسبت به تسلا مدل ۳ جایزه بهترین خودرو سال ۲۰۲۰ را از آن خود کرد. این سوپرمینی فرانسوی طی مراسمی در مرکز همایش‌های پال‌اکسپو برنده این جایزه شد، جایی که قرار بود نمایشگاه خودرو ژنو ۲۰۲۰ برگزار شود، اما برگزاری آن به دلیل شیوع کرونا لغو شد. چهار خودرو برتر در مراسم امسال یا خودروهای کاملا الکتریکی یا نسخه‌های الکتریکی از خودروهایی با پیشرانه‌های دیگر بودند. پژو ۲۰۸ که با موتورهای احتراق داخلی و پیشرانه‌های الکتریکی عرضه می‌شود، با اختلاف بسیار زیادی برنده این رقابت شد. ۲۰۸ با ۲۸۱ رای در مقابل دو خودرو کاملا الکتریکی یعنی تسلا مدل ۳ با ۲۴۲ و پورشه تایکان با ۲۲۲ رای برنده شد. رنو کلیو رقیب مستقیم ۲۰۸ هم که با موتورهای بنزینی و پیشرانه‌های کاملا الکتریکی عرضه می‌شود در جایگاه چهارم این رده‌بندی قرار گرفت. فورد پوما، تویوتا کرولا و بی ‌ام ‌و سری ۱ در جایگاه پنجم تا هفتم قرار گرفتند. ژان فیلیپ ایمپراتو رئیس پژو گفته این جایزه افتخار بزرگی برای شرکت محسوب می‌شود. او در ادامه گفته: ما عاشق خودروها هستیم و می‌دانیم داوران جایزه بهترین خودرو سال از متخصصان این حوزه تشکیل می‌شوند، پس به خاطر بردن این جایزه بسیار مفتخریم. این سورپرایز خیلی بزرگی برای ماست. از پژو ۵۰۴ تا پژو ۲۰۸طی چند سال گذشته پژو موفقیت‌های زیادی در زمینه بهترین خودرو سال به دست آورده، جایی که در سال ۲۰۱۴ پژو ۳۰۸ و در سال ۲۰۱۷ پژو ۳۰۰۸ برنده این جایزه شدند. این شرکت فرانسوی تاکنون شش بار برنده این جایزه شده است: پژو ۵۰۴ در سال ۱۹۶۹، پژو ۴۰۵ در سال ۱۹۸۸ و پژو ۳۰۷ در سال ۲۰۰۲ دیگر برندگان این جایزه برای پژو بودند. برندگان جایزه بهترین خودرو سال توسط سه نشریه معتبر اروپایی انتخاب می‌شوند. هیئت داوران این مراسم شامل ۶۰ داور از ۲۳ کشور مختلف است. اولین دوره از مراسم بهترین خودرو سال در ۱۹۶۴ برگزار شد که روور ۲۰۰۰ برنده جایزه آن سال شد. سال گذشته هم جگوار I-PACE این جایزه را از آن خود کرد. منبع: autocar
علم و تکنولوژی
پلی‌استیشن۴ طلایی رنگ در راه است طبق شایعاتی تازه، به نظر می‌رسد که قرار است پلی‌استیشن۴ از هفته‌ی آینده با رنگ تازه‌ای وارد بازار شود. تصاویری از رنگ طلایی پلی‌استیشن۴ به بیرون درز کرده‌اند. فروش این کنسول ممکن است از روز نهم ماه ژوئن شروع شود. نکته‌ی جالب این جاست که سونی نه تنها قرار است این کنسول را گرانتر بفروشد، بلکه ظاهرا قیمت پلی‌استیشن۴ کاهش پیدا کرده است. تصویر زیر، توسط یکی از کسانی که در فروشگاه والمارت مشغول گشت و گذار بوده، گرفته شده است. مدل طلایی پلی‌استیشن۴ نه تنها حافظه‌ای یک ترابایتی دارد، بلکه قیمت آن ۲۴۹ دلار خواهد بود. قیمت مدل ۵۰۰ گیگابایتی پلی‌استیشن۴ در حال حاضر ۳۰۰ دلار است و این کاهش قیمت، می‌تواند فروش پلی‌استیشن۴ را حتی از وضعیت فعلی هم بهتر کند. فردی که عکس بالا را گرفته، سپس به سراغ مسوولان فروشگاه می‌رود تا کنسول را خریداری کنند، اما کنسول را سریعا پنهان می‌کنند. فردی دیگر هم گزارش داده که فروشگاه تارگت (Target) هم مدل طلایی پلی‌استیشن۴ را در کامپیوترهای خود وارد کرده است. دسته‌ی این کنسول هم که یک دسته‌ی طلایی از سری اسلیم است، در سرورهای فروشگاه Best Buy پیدا شده. کنفرانس سونی در نمایشگاه E۳ ۲۰۱۷ قرار است در روز ۱۲ ژوئن برگزار شود. می‌توانیم مطمئن باشیم که یا در این کنفرانس، یا احتمالا زودتر، سونی از مدل طلایی پلی‌استیشن۴ رونمایی خواهد کرد. منبع: Polygon
بازی ویدیویی
وقتی در اینستاگرام لایک می‌گیرید، چه اتفاقی برای مغز شما می‌افتد؟ تجربه گرفتن لایک در اینستاگرام موجب تولید دوپامین در بدن می‌شود. همان تاثیری که برخی داروها بر مغز می‌گذارند. دوپامین به ما انرژی و لذت می‌بخشد و کمبود آن باعث خستگی و بی حوصلگی در افراد می‌شود. مصرف بعضی مواد غذایی مثل گوشت در تولید آن موثر است. در این ویدیو آدام آلتر، استاد بازاریابی در دانشگاه نیویورک توضیح می‌دهد که گرقتن لایک و توجه در اینستاگرام چه تاثیر مشابهی بر مغز می‌گذارد! این ویدیو چند ثانیه‌ای را تماشا کنید.
سلامت و زیبایی
تریلر گیم‌پلی Thronebreaker: The Witcher Tales بازی کارتی Gwent قرار است یک بخش داستانی مجزا داشته باشد؛ یک بخش که به صورت جداگانه عرضه شده است. بازی Thronebreaker: The Witcher Tales امروز روی کامپیوتر عرضه شده است و قرار است به زودی به کنسول‌ها هم بیاید. می‌توانید تریلر گیم پلی این بازی کارتی را در بالا ببینید. نام بازیThronebreaker: The Witcher Talesتهیه کنندهCD ProjektسازندهCD Projekt REDسبککارتیپلتفرمپلی‌استیشن ۴، ایکس‌باکس وان، کامپیوترتاریخ انتشار۱ آبان ۱۳۹۷ (کامپیوتر)، ۱۳ آذر (پلی‌استیشن ۴ و ایکس‌باکس وان)
بازی ویدیویی
گوشی هوشمند جدید اسنشال با ظاهری عجیب دیده شد مدتی قبل در خبرها اشاره شد که گوشی هوشمند بعدی شرکت اسنشال در حال پشت سر گذاشتن مراحل آزمایشی است. تنها اطلاعاتی که از این گوشی فاش شده بود، به گزارشی از XDA Developer باز می‌گشت که از نسخه سیستم عامل و چیپست دستگاه سخن می‌گفت. اما امروز اطلاعات جدیدی از این دستگاه منتشر شده است که در نوع خود، هم عجیب و هم جالب است. تصاویر منتشر شده از نسل جدید گوشی هوشمند اسنشال، دستگاهی را به نمایش می‌گذارند که به سختی می‌توان آن را یک تلفن همراه امروزی نامید. اندی رابین، خالق اندروید و مدیر عامل اسنشال، در توییت جدید خود تعدادی تصویر از این گوشی جدید را به نمایش گذاشت که ظاهری عجیب دارد و شاید عجیب‌ترین گوشی هوشمندی باشد که تا کنون دیده‌ایم. با توجه به ظاهر و ابعاد گوشی، به‌ویژه زمانی که در دست گرفته می‌شود، می‌توان گفت این دستگاه بیشتر به یک ریموت کنترل شباهت دارد تا یک گوشی تلفن. اندی رابین از این دستگاه با نام GEM یاد می‌کند که البته در خبرهای قبلی نیز به این اسم رمز اشاره شده بود. GEM قرار است از چیپست اسنپ دراگون ۷۳۰ و اندروید ۱۰ استفاده کند. همچنین، اسنشال امروز اعلام کرد که مدتی است در حال کار روی این گوشی بوده و این محصول اکنون توسط تیم این شرکت، در خارج از آزمایشگاه تست‌های اولیه را پشت سر می‌گذارد. اسنشال وعده داد در آینده‌ای نزدیک، اطلاعات بیشتری از این محصول به اشتراک خواهد گذاشت. ظاهرا اندی رابین قصد داشته پیش از معرفی کمی جنجال به پا کند و به همین دلیل تصاویری را از این گوشی به اشتراک گذاشته است. از جمله بخش‌های گوشی جدید اسنشال که به‌طور واضح در تصاویر دیده می‌شوند، می‌توان به دوربین بزرگی در قسمت پشتی اشاره کرد که با یک فلش LED در لبه بالایی همراه است. همچنین، اسکنر اثر انگشت نیز در پایین دوربین قرار گرفته است. در پنل جلوی دستگاه یک صفحه نمایشگر باریک و بلند را مشاهده می‌کنیم که دوربین سلفی را درون حفره‌ای جای داده است و در بالای حاشیه دور نمایشگر نیز یک حفره برای اسپیکر تماس‌ها به چشم می‌خورد. با توجه به این که رابین مستقیما تصاویری از محصول را که در حال اجرای اپلیکیشن‌هاست به نمایش گذاشته و با توجه به این که اسنشال اعلام کرده که گوشی از مرحله تست در آزمایشگاه خارج شده است؛ انتظار داریم در آینده‌ای نزدیک شاهد معرفی این محصول باشیم. منبع: Phone Arena
علم و تکنولوژی
تریلر توکیو گیم شو Yokai Watch ۴ شرکت Level-۵ بالاخره تریلر توکیو گیم شو بازی Yokai Watch ۴ را منتشر کرده است. این تریلر در طول نمایشگاه بازی توکیو منتشر شده بود، ولی تا به امروز نتوانسته بودیم به صورت رسمی نسخه‌ای کامل و با کیفیت از آن را ببینیم. پیشرفت قسمت چهارم بازی Yokai Watch در مقایسه با شماره‌های گذشته کاملا در این تریلر پیداست؛ مخصوصا که این بار بازی روی یک پلتفرم جدید ساخته و عرضه خواهد شد. نام بازیYokai Watch ۴تهیه کنندهLevel-۵سازندهLevel-۵سبکنقش‌آفرینی نوبتیپلتفرمنینتندو سوییچتاریخ انتشاربهار ۱۳۹۸ (ژاپن)
بازی ویدیویی
به دنبال تیراندازی‌های اخیر آمریکا، پخش زنده‌ی مسابقات Apex Legends به تعویق افتاد به دنبال دو واقعه تیراندازی که در آخر هفته منتهی به سوم اوت در آمریکا رخ داد، کانال ورزشی ESPN پخش مسابقات ایپکس لجندز (Apex Legends) را از لیست برنامه‌های خود خارج کرد‌ مطابق نامه‌ای که بوسیله شبکه ABC فرستاده شده است، این مسابقات دیگر توسط این کانال ورزشی پخش نخواهد شد‌طبق خبری که راد برسلو (Rod Breslou) – روزنامه‌نگار حوزه ورزشهای الکترونیکی – توییت کرده است، مسابقه‌ای که برای این آخر هفته برنامه‌ریزی شده بود دیگر پخش نخواهد شد، و این مسابقه – که برای پخش در روز یازدهم اوت برنامه‌ریزی شده بود – با برنامه دیگری جایگزین شده است‌ طبق متنی که شبکه ABC منتشر کرده است، این تصمیم به جهت احترام به قربانیان و همه کسانیکه تحت تاثیر تیراندازی‌های اخیر قرار گرفته‌اند گرفته شده است‌ مطابق گزارشات برسلو، این مسابقات در تاریخ دیگری در آینده پخش خواهد شد، گرچه هم‌اکنون هم می‌توان آنها را در کانال ورزشهای الکترونیک ESPN در یوتیوب تماشا نمود‌البته – و بنا بر نظر منبعی ناشناس از خبرگذاری بلومبرگ (Bloomberg) – این مسابقات در کانال ESPN۲ طی سه شب در ماه اوت پخش خواهد شد‌ به هر صورت، با وجودیکه این مسابقات در شبکه‌های تلویزیونی بلومبرگ، از جمله ABC و ESPNews، پخش نمی‌شود – طبق گزارش بلومبرگ – کماکان در اپلیکیشن و کانال‌های دیجیتال ESPN استریم خواهد شد‌چندی پیش در همین هفته، رئیس جمهور آمریکا بازی‌های ویدیویی هولناک و وحشتناکی را که امروزه همه‌گیر شده است دلیلی دانست که به بدل شدن تیراندازی‌هایی از این دست به امری طبیعی و نرمال، ختم شده است‌ رئیس تیک تو (Take-Two) در جوابیه‌ای، صحبت‌های رئیس جمهور ایالات متحده را بی‌ادبانه و غیرمسئولانه خواند‌ موسسه ESA هم (سازمانی که مراسم E۳ را پشتیبانی می‌کند)، با باطل شمردن این اظهارات، استدلال نمود که تعداد زیادی از تحقیقات علمی ثابت کرده است که هیچ رابطه علی بین بازی‌های ویدیویی و خشونت وجود ندارد. منبع: Gamespot
بازی ویدیویی
تایر کنتیننتال با قابلیت تنظیم خودکار فشار در حین حرکت معرفی شد تنظیم فشار هوای تایرها، یکی از مهم‌ترین امور در رانندگی محسوب می‌شود، چرا که این ویژگی در فرمان‌پذیری خودرو و مصرف سوخت آن، تاثیر به سزایی دارد و از سوی دیگر، استهلاک یک تایر با فشار هوای تنظیم شده، بسیار کمتر خواهد بود. حال شرکت کنتیننتال که از تولیدکنندگان مطرح تایر به شمار می‌رود، تایری را تولید کرده که قادر است در هنگام حرکت، فشار هوای لاستیک را تنظیم کرده و در مصرف سوخت خودرو صرفه جویی کند. این تایر در نمایشگاه خودرو فرانکفورت رونمایی شد و شرکت سازنده، آن را نمادی از آینده لاستیک‌ها می‌داند. این تایر حاصل ترکیب مهندسی نوین و تجهیزات الکترونیکی است که می‌تواند سلامت لاستیک را دایما چک کرده و در حین حرکت، میزان فشار هوای تایر را زیاد یا کم کند. وقتی صحبت از راندمان و بهینه سازی مصرف سوخت خودروها به میان می‌آید، نقش فشار هوای لاستیک در این امر بسیار پررنگ است. مطابق تحقیقات، اگر فشار هوای تایر هفت و نیم psi کمتر از حد مطلوب باشد، میزان مصرف سوخت خودرو به طور متوسط، ۲٫۸ درصد افزایش خواهد یافت. علاوه برآن، مطابق یافته‌های تحقیقات، یک چهارم خودروهایی که در جاده‌ها تردد می‌کنند، دارای فشار نامناسب هوای تایر هستند. تایر کنتیننتال جدید به طور کامل برای بهبود راندمان خودرو ساخته شده است و می‌تواند همزمان چندین پارامتر را چک کند. این سنجه‌ها عبارتند از: عمق آج لاستیک، میزان یکپارچگی لاستیک و فشار هوای تایر. سیستمی که این پارامترها را دایما بررسی می‌کند، مجموعه فناوری C-A-R-E نامیده می‌شود که شامل دسته‌ای از اتصالات الکتریکی هوشمند، خودمختار و قابل اطمینان است. این سیستم به تایر کنتیننتال جدید اجازه می‌دهد تا تعداد زیادی داده را گردآوری کرده، پردازش کند و در هر لحظه فشار هوای تایر را در حد استاندارد آن نگه دارد. اما تنظیم فشار باد تایر چگونه صورت می‌گیرد؟ برای این کار، کنتیننتال یک پمپ گریز از مرکز را در تایر قرار داده که با استفاده از نیروی چرخشی چرخ، فشار هوای تایر را افزایش داده و میزان فشار هوای تایر را مطابق میزان استاندارد نگه می‌دارد. این فناوری، در طولانی مدت به طریق مستقیم و غیرمستقیم، انتشار کربن دی اکسید هر خودرو را کاهش می‌دهد. این تایر به ویژه برای ناوگان‌ خودروهای تجاری بسیار مناسب است، چرا که راننده نیازی ندارد تا دایما فشار هوای تایر را چک کند و این کار به صورت اتوماتیک انجام می‌شود، در نتیجه ناوگان عملکرد کارآمدتری خواهد داشت و علاوه برآن، مسافران سوار بر خودروهایی ایمن‌تری می‌شوند. علاوه بر مزایایی که در متن گفته شد، کنتیننتال اعتقاد دارد این تایر قادر است عملکرد خودرو را در سرعت و شتاب بهبود بخشد، چرا که فناوری PressureBoost Continental به کار گرفته شده در این تایر، قادر است فشار هوای تایر را در موقعیت‌های مختلف سریعا تغییر دهد و یک متغیر خارج از کنترل در حین رانندگی را کنترل پذیر می‌کند. این مجموعه فناوری‌های هیجان انگیز، قدم بزرگی در توسعه تایرهاست و با بهره‌مندی از یک تایر کنترل پذیر و پویا، شاهد بهبود چشمگیر عملکرد و کارایی هر خودرو خواهیم بود. منبع: MORO۱
علم و تکنولوژی
۶ ماسک صورت مخصوص شب برای داشتن پوستی رویایی اگر فکر می‌کنید که زندگی شلوغ و پرمشغله‌تان شما را از خوابی که برای داشتن پوست خوب احتیاج دارید، یا سرزدن به آرایشگاه دور کرده است، نگران نباشید؛ می‌توانید با استفاده از این ۶ ماسک صورت خانگی مخصوص شب که طرز تهیه آن‌ها بسیار ساده است، نه تنها به پوستی درخشان و شفاف دست پیدا کنید، بلکه هزینه‌ خرید محصولات بهداشتی آرایشی را هم کاهش دهید. تنها کاری که باید انجام دهید این است که چند دقیقه قبل از خواب برای آن وقت بگذارید. این ماسک‌ها روی پوست خشک می‌شوند و وقتی شما خوابید تاثیرشان را می‌گذارند؛ راه حل خوبی برای رسیدن به پوست رویایی و نرمی که آرزو دارید.۱- ماسک زردچوبه و شیرزردچوبه یک تمیز کننده بسیار موثر برای پوست است. خواص زردچوبه در پاک کردن سلول‌های مرده از سطح پوست و درخشان کردن آن است. آرد نخودچی هم تیرگی پوست ناشی از آفتاب و لک‌های تیره پوست را از بین می‌برد و در کنار آن باعث کاهش چربی اضافی پوست می‌شود. زردچوبه و آرد نخودچی در کنار هم باعث از بین رفتن جوش می‌شوند. شیر موجود در این ماسک نیز خواص زیادی برای زیبایی و شادابی پوست دارد. طرز تهیه:۱ قاشق غذاخوری زردچوبه۱ قاشق غذاخوری آرد۱ قاشق غذاخوری آرد نخودچییک کاسه بردارید و زردچوبه، شیر و آرد نخودچی را در آن خوب باهم مخلوط کنید. مخلوط نرمی به دست می‌آید که می‌توانید با استفاده از انگشتان روی تمام صورت و گردن بمالید. اجازه دهید این ماسک روی صورت شما بماند و صبح روز بعد با آب سرد صورت‌تان را شست‌وشو دهید. برای نتیجه بهتر می‌توانید این ماسک را ۳ تا ۴ بار در هفته هم استفاده کنید.۲- ماسک عسل و جو دوسر (پرک) ترکیب عسل و جو دوسر در رفع خشکی پوست بسیار موثر است و علاوه بر آن به پوست آب‌رسانی می‌کند و رطوبت مورد نیاز آن ‌را تامین می‌کند‌ در واقع این ماسک صورت خانگی به عنوان یک پاک کننده طبیعی و جوان‌ساز پوست عمل می‌کند‌ ترکیب این مواد در کنار هم می‌تواند از پوست محافظت کند‌طرز تهیه:۲ قاشق غذاخوری عسل۲ قاشق غذاخوری جود دوسر پرکابتدا این دو را باهم در یک پیاله کوچک ترکیب کنید‌ سپس مخلوط را کنار بگذارید تا به مرور نرم شود و بعد خوب آن‌ را بکوبید و مخلوط کنید‌ این ماسک را قبل از خواب روی صورت و گردن خود بمالید و اجازه دهید تمام شب روی صورت شما بماند‌ این ماسک صورت خانگی تاثیر خوبی در آب‌رسانی و ترمیم پوست‌تان در زمان خواب شما دارد‌ ماسک صورت عسل و جو دوسر برای انواع پوست مناسب و قابل استفاده است‌۳‌ ماسک عسل و گوجه فرنگیگوجه‌فرنگی سرشار از لیکوپن است که پروسه پیر شدن را کند می‌کند‌ همچنین گوجه فرنگی باعث روشن شدن پوست صورت و گردن می‌شود‌ خواص عسل طبیعی هم در آنتی‌باکتریال بودن آن است که باعث رفع جوش صورت و آکنه می‌شود‌ در نهایت این ماسک باعث روشن و پاک شدن پوست از جوش و آکنه می‌شود‌طرز تهیه:۱ قاشق غذاخوری عسل۱ قاشق غذاخوری آب گوجه فرنگی تازهدر یک ظرف کوچک آب گوجه فرنگی و عسل را باهم ترکیب کنید‌ صورت خود را خوب تمیز کنید؛ طوری که هیچ آرایشی روی پوست شما باقی نمانده باشد‌ سپس این ترکیب را روی صورت و گردن خود بمالید‌ با انگشتان خود برای چند دقیقه ترکیب را به صورت دورانی ماساژ دهید‌ صبح روز بعد ماسک را با استفاده از آب گرم از صورت خود بشویید‌بیشتر بخوانید: ۸ ماسک موثر برای درمان جوش، چروک و التهاب پوست۴‌ ماسک توت فرنگ و شیراین ماسک صورت خانگی هنگامی که پوست شما به دلیل قرار گرفتن در معرض اشعه‌های خطرناک نور خورشید دچار آسیب شده است تاثیر خوبی در نجات آن دارد‌ توت‌فرنگی دارای ویتامین C و فولیک اسید است که باعث بهبود فرایند تولید سلول‌های جدید می‌شود‌ شیر هم به عنوان یک تونر صورت عالی عمل و پوست را درخشان می‌کند‌طرز تهیه:۲ عدد توت فرنگی رسیده۱ قاشق غذاخوری شیر خامابتدا توت‌فرنگی‌ها را خوب له و سپس شیر خام را به آن اضافه کنید‌ آن‌ها را خوب با هم مخلط کنید (می‌توانید در صورت نیاز از بلندر یا گوشت کوب برقی استفاده کنید که کاملا باهم مخلوط شوند). قبل از استفاده پوست خود را کاملا تمیز کنید و سپس ماسک صورت توت‌فرنگی و شیر را روی صورت خود قرار دهید و بخوابید. صبح روز بعد ماسک را با آب ولرم از روی صورت خود بشویید. این ماسک هم باعث درخشندگی و شفافیت پوست می‌شود.۵- ماسک سیب‌زمینی و آب لیموترکیب سیب‌زمینی و آب لیمو پوست شما را تغذیه می‌کند. این ماسک صورت خانگی علائم پیری زودرس را نابود، پوست را روشن و جای جوش صورت را محو می‌کند. شما می‌توانید با استفاده از این ماسک صورت پوستی بی‌نقص و جوان داشته باشید. طرز تهیه: سیب‌زمینی متوسطلیمو ترش متوسطبرای تهیه آب سیب‌زمینی می‌توانید سیب‌زمینی خام را به قطعات کوچک تقسیم و سپس در میکسر کاملا له کنید. سپس از صافی آن را رد کنید تا آب سیب‌زمینی جدا شود. حتی می‌توانید سیب‌زمینی را رنده کنید و بعد با فشار دادن روی صافی، آب آن را بگیرید. یک لیمو ترش را نصف کنید و آب نیمی از آن را با آب یک سیب‌زمینی خوب مخلوط کنید. محلول را به خوبی روی صورت و گردن خود ماساژ دهید و اجازه دهید تا صبح روی پوست شما بماند. صبح با آب ولرم صورت خود را بشویید. این ماسک مخصوص پوست‌ چرب است و ترشح چربی پوست را کنترل می‌کند. می‌توانید این محلول را داخل یک شیشه تمیز در یخچال نگه دارید تا شب‌ها قبل از خواب روی پوست تمیز اسپری کنید.۶- ماسک خامه و لیموخامه دارای اسیدهای چرب است که به پوست صورت نفوذ و آن را به صورت عمقی نرم می‌کنند. آب لیمو هم برای روشن کردن پوست مفید است. این دو در کنار هم باعث کاهش جای جوش صورت و آکنه می‌شوند. طرز تهیه: یک قاشق چای خوری خامهیک چهارم قاشق چای خوری آب لیموخامه را با آب لیمو ترکیب کنید. صورت خود را تمیز کنید و آرایش خود را کاملا پاک کنید. سپس این ماسک را روی صورت خود قرار دهید. شب را با این ماسک بخوابید و صبح صورت خود را بشویید. این ماسک صورت خانگی برای افرادی که پوست خشک دارند بسیار مناسب است. بیشتر بخوانید: همه آنچه در مورد ماسک صورت باید بدانیدمنبع: Womens ok
سلامت و زیبایی
عکس‌های سر صحنه‌ی فیلم Assassin’s Creed‌ به بیرون درز کردند تصاویری از صحنه‌ی فیلم‌برداری فیلم فرقه‌ی اساسین (Assassin's Creed) به بیرون درز کرده‌اند‌ این تصاویر مایکل فاسبندر، نقش اصلی و تهیه‌کننده‌ی فیلم را در لباس یک اساسین به تصویر می‌کشند‌ فیلم فرقه‌ی اساسین قرار است در روز ۲۱ دسامبر سال آینده‌ی میلادی (۱ دی ۱۳۹۵) اکران شود‌ عکس‌های گرفته شده، صحنه‌های فیلم را شبیه به اولین شماره در مجموعه بازی‌های فرقه‌ی اساسین نشان می‌دهند‌ فاسبندر قرار است در نقش دو شخصیت بازی کند: کالوم لینچ (Callum Lynch) و جد او که در قرن پ-ن-دهم زندگی می‌کرده است‌ لباسی که فاسبندر در عکس‌ها به تن کرده است، چند ماه پیش به طور رسمی رونمایی شده بود‌ می‌توانید عکس‌هایی که به بیرون درز کرده‌اند را در پایین ببینید‌ حدود یک ماه پیش هم یکی از مسوولان شرکت یوبی‌سافت، سه عکس زیر را در توییتر منتشر کرد که مربوط به فیلم هستند‌ فیلم فرقه‌ی اساسین توسط جاستین کرزل (Justin Kurzel) کارگردانی می‌شود‌ او پیش از این فیلم، مک‌بث را ساخته که فاسبندر در آن هم نقش اصلی است‌ ماریون کوتیارد هم که در مک‌بث ایفای نقش کرده بود، قرار است در فیلم فرقه‌ی اساسین حضور داشته باشد‌ فیلم قرار است در روز ۲۱ دسامبر سال آینده‌ی میلادی (۱ دی ۱۳۹۵) اکران شود. جدیدترین شماره از مجموعه بازی‌های فرقه‌ی اساسین، ماه گذشته برای رایانه‌های شخصی عرضه شد. بازی Assassin's Creed: Syndicate توانسته است از منتقدین نمرات خوبی دریافت کند. منبع: Gamespot
هنر و سینما
دانشمندان مکانیزم ساعت بیدارباش بدن را کشف کردند محققان می‌گویند که توانسته‌اند بخشی از مغز را کشف کنند که فرد را از خواب سبک بیدار می‌کند. خواب سبک زمانی است که چشم‌ها چرخه‌ی حرکتی آرامی دارند (NERM) و پس از این مرحله، انسان از خواب بیدار می‌شود‌می‌توان با استفاده از این تکنیک جدید کشف شده، مشکلات خواب را بررسی کرد‌پروفسور آنتوان آدامانتایدیز، از دانشگاه برن (Bern) و تیم تحقیقاتی همکار او توانسته‌اند یک جریان عصبی را بین دو بخش هیپوتالاموس و تالاموس پیدا و عکس‌العمل آن را روی موش‌ها بررسی کنند. تحریک این بخش مغز باعث بیدار شدن فرد از خواب سبک می‌شود. اگر عمل تحریک ادامه پیدا کند، باعث بیداری طولانی مدت افراد می‌شود. آدامانتایدیز می‌گوید که کشف‌شان بسیار شگفت‌انگیز است، چون به پزشکان اجازه می‌دهد تا افرادی که هوشیاری ندارند را بیدار کنند. هم‌چنین می‌توان با استفاده از این تکنیک جدید کشف شده، مشکلات خواب را بررسی کرد. یا اینکه مشکلات بی‌خوابی افراد را تحت نظر قرار داد. تحریک الکتریکی به خودی خود ایده‌ی جدیدی نیست، اما پیش از این چنین تکنیک‌هایی بدون درک کامل بخش‌های مغز استفاده می‌شد. با این کشف جدید، می‌توان درمان‌های بهتری انجام داد. البته به این زودی‌ها نباید منتظر درمان‌های جدید باشید. آدامانتایدیز می‌گوید: با اینکه توانسته‌ایم قدمی مهم برداریم، اما تا رسیدن به برنامه‌های درمانی زمان زیادی مانده است. ‌منبع: Engadget
سلامت و زیبایی
لیست نهایی کره جنوبی برای جام جهانی؛ آماده برای پارک کردن اتوبوس! شین تائه یونگ سرمربی تیم ملی فوتبال کره جنوبی که جزو تیم‌های جام جهانی است، فهرست نهایی تیمش برای حضور در جام جهانی روسیه را اعلام کرد. در لیست اولیه روی نام بازیکنانی مثل نام تائه هی (الدوحیل قطر)، پارک جونگ وو (الامارات)، جی دونگ ون (دارمشتات)، سوک هیون جون (تروی) و لی دونگ گوک، خط کشیده شده بود‌در لیست نهایی در خط دفاع بازیکنانی مثل کوون کیونگ وون (تیانجین، چین) و کیم جین سو (جونبوک موتورز، کره جنوبی) خط خوردند‌ احتمالا بزرگترین غایب لیست نهایی، لی چونگ یونگ باشد که بعد از سپری کردن فصلی نه چندان خوب در کریستال پالاس، از لیست نهایی خط خورد‌ کوون چانگ هون (دیژون، فرانسه) به دلیل مصدومیت، کره جنوبی را با مشکل مواجه کرد و در نهایت لی کیون هو (گانگوون، کره جنوبی)، مهاجمی بود که به لیست پایانی نرسید‌لیست نهایی تیم ملی کره جنوبی برای جام جهانی ۲۰۱۸: دروازه بان:۱- کیم سیونگ جیو (ویسل کوبه، ژاپن) ۲- کیم جین هیوئن (سرزو اوزاکا، ژاپن) ۳- چو هیون-وو (دائجو، کره جنوبی) مدافعان:۴- کیم یونگ جوون (گوانگژو اورگرند، چین) ۵- جانگ هیون سو (توکیو، ژاپن) ۶- پارک جو هو (اولسان هیوندای، کره جنوبی) ۷- لی یونگ (جونبوک موتورز، کره جنوبی) ۸- گو یو هان (سئول، کره جنوبی) ۹- کیم مین وو (سانگجو، کره جنوبی) ۱۰- هونگ چول (سانگجو، کره جنوبی) ۱۱- یون یانگ سون (سئونگنام، کره جنوبی) ۱۲- جونگ سئونگ هیون (ساگان توسو، ژاپن) ۱۳- او بان سوک (ججو یونایتد، کره جنوبی) هافبک‌ها:۱۴- کی سونگ یونگ (سوانزی، انگلیس) ۱۵- کو جا چئول (آوکسبورگ، آلمان) ۱۶- لی سیونگ وو (هلاس ورونا، ایتالیا) ۱۷- جونگ وو یونگ (ویسل کوبه، ژاپن) ۱۸- مون سئون مین (اینچئون یونایتد، کره جنوبی) ۱۹- جو سه یونگ (آسان، کره جنوبی) ۲۰- لی جائه سونگ (جونبوک موتورز، کره جنوبی) مهاجمان:۲۱- سون هیونگ مین (تاتنهام هاتسپر، انگلیس) ۲۲- هوانگ هی چان (ردبول سالزبورگ، اتریش) ۲۳- کیم شین ووک (جونبوک موتورز، کره جنوبی) تیم ملی فوتبال کره جنوبی در گروه F رقابت‌های جام جهانی روسیه با تیم‌های آلمان، سوئد و مکزیک هم گروه است. این تیم در اولین دیدارش در جریان این رقابت‌ها به مصاف سوئد می‌رود.
سلامت و زیبایی
جورج اورول، قلعه‌ی حیوانات، ضدآرمانشهرها و کتاب‌هایی برای آینده من برای چنین عصری زاییده نشدم شما چطور؟ جورج اورول این را می‌گوید. این دو سطر از شعری سروده‌ی اوست که خودش در مقاله‌ی چرا می‌نویسم؟ از سال ۱۹۳۵ نقل کرده است. جورج اورول نامی نیست که نیاز باشد در ‌ادامه اضافه کنیم: نویسنده، روزنامه‌نگار و منتقد انگلیسی، صاحب آثار درخشانی همچون قلعه حیوانات و ۱۹۸۴- چرا که همه این را می‌دانند! و این درست همان چیزی است که خود نویسنده به دنبالش بود؛ نه از حیث شهرت، بلکه به قول خودش: وقتی می‌نشینم که کتابی بنویسم، به خودم نمی‌گویم می‌خواهم اثری هنری به وجود بیاورم. کتاب را می‌نویسم زیرا دروغی هست که می‌خواهم فاش کنم، واقعیتی وجود دارد که می‌خواهم به آن توجه جلب کنم، و دغدغه اصلی‌ام این است که به گفته‌ام گوش کنند. جورج اورول، مبارزی تمام‌عیار علیه تمامیت‌خواهیاریک آرتور بلر، همان نویسنده‌ای که ما او را با نام مستعار جورج اورول می‌شناسیم، در سال ۱۹۰۳ در خانواده‌ای انگلیسی در هند متولد شد. زادگاه جورج اورول در آن دوره در محدوده‌ی قلمروی بریتانیا (راج بریتانیا) و تحت حاکمیت آن محسوب می‌شد‌ خانواده‌ی او ثروت چندانی نداشتند و به‌خصوص در جامعه‌ی طبقاتی محل سکونت آن‌ها، فشار زندگی روی خانواده پنج نفره‌ی بلر بیشتر آشکار بود‌ با این وجود مادر خانواده تصمیم گرفته بود فرزندانش را از آموزش عمومی‌ای بهره‌مند کند که عملا در اختیار قشر مرفه‌تر جامعه بود‌به هر ترتیب که شده این تصمیم مادر بود و بالاخره با وساطت یکی از آشنایان، هزینه تحصیل اریک، فرزند دوم خانواده، به نصف کاهش پیدا کرد تا او بتواند بی‌آن که بداند با همکلاسی‌هایش فرق دارد، در مدرسه‌ای خوب درس بخواند‌ به‌این ترتیب مادر و دوتا از فرزندانش (آیدا و اریک) به انگلستان می‌روند‌ اریک پنج سال در مدرسه موردنظر مادرش درس خواند اما مدرسه را دوست نداشت‌ به‌خاطر ویژگی‌های خلقی و البته فاصله طبقاتی‌ای که او بعدها فهمید میان او و بقیه شاگردان مدرسه وجود دارد، در مدرسه محبوب نبود و همنشینش تنها کتاب‌ها بودند‌ این بی‌علاقگی به تحصیلات رسمی تا پایان عمر وجود داشت و به همین دلیل برخلاف خواست مادرش، برای پذیرش در دانشگاه اقدامی نکرد‌اریک در عوض از ۱۷ سالگی به خدمت پلیس سلطنتی هند در برمه درآمد‌ کار برای او خوب پیش می‌رفت و پس از چند سال جایگاهش ارتقا پیدا کرد و مسئولیت‌های بزرگی به او سپرده شد‌ گرچه در همین سال‌ها تنها چیزی که حالش را خوب می‌کرد اوقات فراغتی بود که به پرسه زدن در کتابفروشی‌ها و غذا خوردن در آن حوالی می‌گذشت‌سرانجام اریک شغلش را کنار گذاشت و تصمیم گرفت در میان مردم عادی زندگی کند‌ او که فقر را خوب می‌شناخت، به استقبال زندگی در کنار فقرا رفت و مدتی در محله‌های فقیرنشین لندن و پاریس با شغل‌هایی مثل ظرفشویی در رستوران گذران زندگی می‌کرد‌ او زندگی یک پلیس را یک روال خسته‌کننده توصیف می‌کرد و حالا زندگی سخت توام با فقر در کنار مردم عادی را بهتر از آن می‌دانست‌اریک بلر در همین سال‌ها بود که اولین کتابش یعنی آس‌وپاس‌ها در پاریس و لندن را با نام مستعار جورج اورول به چاپ رساند‌ احتمالا دلیل مشخصی برای انتخاب این نام وجود نداشت، جز اینکه نامی انگلیسی‌تر از نام خودش بود‌ به‌هرحال از این دوره به بعد جورج اورول تبدیل به یک نویسنده تمام‌وقت و بسیار پرکار شد‌ رمان روزهای برمه را هم بلافاصله بعد از آس‌وپاس‌ها… روانه بازار کتاب کرد که مشخصا از تجربیات زندگی شغلی‌اش در برمه تاثیر پذیرفته بود‌ پس از آن رمان دختر کشیش را نوشت و سپس زندگی، او را به اتفاقات دهه ۱۹۳۰ رساند تا مثل بسیاری از روشنفکران هم‌عصرش برای مبارزه با ژنرال فرانکو در اسپ-ن-ا راهی جنگ شود‌ البته او از کلمه روشنفکر بیزار بود و همیشه روشنفکران را به باد تمسخر می‌گرفت اما درواقع خودش یک روشنفکر واقعی (و نه مطابق اصطلاحی که دوستش نداشت) بود‌ همچنین او را به‌خاطر نقدها و مقالاتش بهترین وقایع‌نگار فرهنگ و ادب انگلیسی قرن نامیده‌اند‌او که با سابقه‌ی اشتغال در پلیس سلطنتی در واقع به درون امپریالیسم آگاه شده و بعد هم با حکومتی تمامیت‌خواه جنگیده بود، مصرانه می‌خواست موضعی داشته باشد و اینکه کژدار و مریز بخواهد روی مرزهای مواضع سیاسی حرکت کند، چیزی نبود که به دنبالش باشد‌ زندگی در روزگار بلاخیزی که او در آن می‌زیست، با جنگ‌های جهانی و درگیری‌های داخلی و فاصله‌های طبقاتی سرانجام او را به این نقطه رساند که به یک موضع قاطع برسد: جنگ با توتالیتاریسم (تمامیت‌خواهی) ‌خودش می‌گوید: هر سطری از هر اثر جدی که از ۱۹۳۶ تاکنون نوشته‌ام‌ مستقیم یا غیرمستقیم برضد توتالیتاریسم و به هواداری از سوسیالیسم دموکراتیک بر طبق درک و فهم من از آن نوشته شده است‌ به نظر من، در دوره‌ای مانند دوران ما، بی‌معناست که کسی به این فکر باشد که می‌تواند از نوشتن درباره‌ چنین موضوعاتی خودداری کند‌ همه کس زیر پوشش‌های مختلف درباره آنها می‌نویسد‌ تنها مسأله این است که جانب کدام طرف را می‌گیرد و از چه رویکردی پیروی می‌کند‌ هرچه کسی از گرایش سیاسی خود آگاه‌تر باشد، این احتمال قوی‌تر است که بدون فدا کردن صداقت هنری و فکری دست به عمل سیاسی بزند‌ (از مقاله چرا می‌نویسم؟ ترجمه عزت‌الله فولادوند نشریه بخارا) او معتقد بود: هیچ کتابی به‌راستی فارغ از جهت‌گیری سیاسی نیست‌ خود این عقیده که هنر نباید کاری به کار سیاست داشته باشد، موضعی سیاسی است‌ و به این ترتیب جورج اورول که از چهار-پنج سالگی می‌دانست روزی نویسنده می‌شود، در پنج سال پایانی عمرش دست به خلق آثاری زد که حالا ما نام او را جدا از این آثار نمی‌دانیم‌ ابتدا در سال ۱۹۴۵ اثر شگفت‌انگیز و ماندگار قلعه حیوانات را نوشت و بعد در سال ۱۹۴۹ هفت ماه پیش از درگذشتش ۱۹۸۴ را به چاپ رساند‌صحنه‌ای از فیلم ۱۹۸۴ که در سال ۱۹۵۶ با بازی جان هارت بر اساس اثر اورول ساخته شداورول دو بار ازدواج کرد که ازدواج اولش با مرگ همسرش آیلین به پایان رسید و تنها فرزند یا به عبارت دقیق‌تر فرزندخوانده‌اش، ریچارد حاصل این ازدواج بود (او و آیلین، ریچارد را از سه سالگی به فرزندخواندگی قبول کردند) ‌ ازدواج دوم او که در دوره اوج بیماری مادام‌العمرش در نتیجه آشنایی او با سونیا در بیمارستان رخ داد، یک سال بیشتر به طول نینجامید و مرگ جورج اورول در ۴۶ سالگی پایان تلخ آن بود‌همه آثار جورج اورول و تقریبا همه مقالاتش به فارسی ترجمه شده‌اند‌ در ادامه پیشنهاد مطالعه چند اثر از جورج اورول را همراه با معرفی مختصری از آن‌ها می‌خوانید‌قلعه حیواناترویکردی که اورول هیچ‌گاه دست از آن برنداشت، توجه به مردم عادی بود‌ او می‌خواست هنر را برای خدمت به مردم عادی به کار گیرد‌ اما تجربه و بینش عمیقی که او نسبت به مواضعش داشت، اگر می‌خواست روی کاغذ بیاید، همه‌گیر نمی‌شد و به دست مردم عادی نمی‌رسید‌ پس هوش سرشار و علاقه‌ی کودکی‌اش به کتابخوانی را سرمایه خود کرد و داستانی نوشت که به سبک کتاب‌های کودکان، حیوانات شخصیت‌های آن هستند‌ این میانبری بود تا درک مفاهیم را برای مخاطب آسان‌تر کند‌ قلعه حیوانات متاثر از رویدادهای سه دهه نخست قرن بیستم است و اورول در آن به‌وضوح به نقد و استهزای حاکمیت شوروی و شخص استالین می‌پردازد‌ این کتاب همراه با کتاب ۱۹۸۴ روی هم به رکورد فروشی رسیده‌اند که برای هیچ‌یک از نویسند‌گان قرن بیستم تکرار نشد‌با اینکه تاریخ چاپ کتاب و بستر فکری خلق آن مربوط به دهه‌ها پیش است و حکومت شوروی که اورول در قلعه حیوانات از آن انتقاد می‌کند، سال‌هاست به تاریخ پیوسته است، این کتاب هنوز حرف‌های زیادی برای گفتن دارد‌ موضوع کتاب بررسی پیامدهای یک انقلاب کارگری به‌خصوص نیست، بلکه به سرنوشت مبارزات بشر و قدرت‌طلبی او می‌پردازد که در تاریخ نه ابتدا و نه احتمالا انتهایی دارد‌ شهرت قلعه حیوانات تا آنجاست که برخی جملات کتاب به‌شکل ضرب‌المثل در زبان انگلیسی استفاده می‌شوند‌ معروف‌ترین جمله هم این است: همه حیوانات با هم برابرند اما برخی برابرترند‌ همچنین اشاره‌ی دیگری که مستقیما به نقد دیکتاتوری و ظاهرسازی‌های آن می‌پردازد، در بررسی‌های کتاب بسیار مورد توجه قرار گرفته است: همیشه خوک‌ها تصمیم می‌گرفتند، سایر حیوانات هرگز نمی‌توانستند تصمیمی اتخاذ کنند ولی رأی دادن را یادگرفته بودند‌هریک یا هر دسته از شخصیت‌های کتاب درواقع نمادهایی هستند که مصداقشان در جهان بیرون با اشاره‌های نویسنده کاملا قابل‌شناسایی است‌ دقیقا به خاطر همین اشاره‌های بی‌پروا، پنج سالی طول کشید تا کتابفروشی‌ها در سراسر دنیا جسارت ارائه آن را داشته باشند و کتاب به شهرت برسد‌بشر یگانه دشمن واقعی ماست‌ بشر را از صحنه دور سازید، ریشه‬ ‫گرسنگی و بیگاری برای ابد خشک می‌شود‌ ‫بشر یگانه مخلوقی است که مصرف می‌کند و تولید ندارد‌ نه شیر می‌دهد، نه تخم‬ می‌کند، ضعیف‌تر از آن است که گاوآهن بکشد و سرعتش در دویدن به حدی نیست که‬ ‫خرگوش بگیرد‌ معذلک ارباب مطلق حیوان است‌ اوست که آنها را به کار می‌گمارد، و از‬ ‫دسترنج حاصله فقط آنقدر به آنها می‌دهد که نمیرند، و بقیه را تصاحب می‌کند‌ –بخشی از کتاببا اقتباس از قلعه حیوانات، دست کم یک انیمیشن معروف و فیلمی با فیلمبرداری از حیوانات واقعی و صداگذاری روی آن ساخته شده است‌ اقتباس‌ها در تئاتر و فیلم‌های کوتاه و آنها که فرصت معرفی جهانی نداشته‌اند، بدون شک بسیار بیشتر از این تعداد است‌قلعه حیوانات با ترجمه‌های متفاوت در چندین نسخه به زبان فارسی ترجمه شده است‌ نسخه ترجمه امیر امیرشاهی (انتشارات جامی) را می‌توانید در فیدیبو مطالعه کنید‌خرید کتاب از فیدیبو۱۹۸۴۱۹۸۴ یک جهان پادآرمانشهری‌ست و اورول جزو اولین کسانی است که چنین جهانی را به تصویر می‌کشد‌ در این جهان سه کشور بیشتر وجود ندارد و شخصیت اصلی یعنی وینستون اسمیت، شهروند کشور اوشینیاست که از لحاظ جغرافیایی لندن امروزی را هم در برمی‌گیرد‌ در کشور اوشینیا قانون بیشتر از آن که نظم‌دهنده و امنیت‌بخش باشد، سرکوبگر است‌ همه‌چیز از خصوصی‌ترین مسائل شهروندان تا فعالیت‌های اجتماعی آن‌ها تحت کنترل حاکمیت است‌ صفحه‌های نمایشگر بزرگ زندگی مردم را رصد می‌کنند و حقیقت تنها در آرمان‌های حزب خلاصه می‌شود‌ شهروندان حق نوشتن، ازدواج و اظهار نظری جز آنچه حزب می‌گوید ندارند و همه باید مطیع برادر بزرگ که همان رییس حزب است، باشند‌ وینستون اسمیت اما در چنین جهانی تصمیم می‌گیرد آزادی را به زندگی خود برگرداند او عاشق زنی به اسم جولیاست و نمی‌خواهد حزب یا هرچیز دیگری مانع عشق او باشد‌جورج اورول همان‌طور که خودش بارها تایید کرده در این کتاب به‌شدت به نظام‌های تمامیت‌خواه می‌تازد و آشکارا ترس خود را از سلب آزادی و اختیار انسان‌ها تحت چنین حاکمیتی ابراز می‌کند‌ او در تصویر کردن این جهان پادآرمانشهری نشان می‌دهد اگر قدرت به دست تمامیت‌خواهان بیفتد، این اجازه را خواهند داشت که به افکار انسان‌ها هم نظارت داشته باشند‌ به‌این‌ترتیب حتی زبان هم باید دستخوش تغییر شود‌ سیاستگذاران اوشینیا در یک برنامه بلندمدت تصمیم دارند واژه‌های ممنوع را از زبان حذف کنند تا حتی در تفکر چند نسل آینده اصولا معادلی برای واژه‌هایی چون آزادی وجود نداشته باشد تا همه چیز در حزب خلاصه شود‌ دقت بی‌نظیر در جزییات و ریزه‌کاری‌های به تصویرکشیده شده از این شکل از سلطه، شاید از هیچ‌کس جز اورول قابل‌انتظار نباشد‌با اقتباس از این اثر در سال ۱۹۵۶ فیلمی توسط مایکل ردفورد ساخته شد که با بازی درخشان جان هارت به موفقیت خوبی رسید‌وینستون و جولیا در فیلم ۱۹۸۴۱۹۸۴ را می‌توانید با ترجمه صالح حسینی (انتشارات نیلوفر) از فیدیبو مطالعه کنید‌خرید کتاب از فیدیبواگر کتاب را خوانده‌اید یا لو رفتن داستان برایتان اهمیت زیادی ندارد، کتاب اینفوگرافیک ۱۹۸۴ هم که در فیدیبو به‌صورت رایگان وجود دارد، منبع جالبی‌ است که به درک جهان خیالی اورول در ۱۹۸۴ کمک می‌کند‌دانلود کتاب از فیدیبوآس‌وپاس‌ها در پاریس و لندنآس‌وپاس‌ها در پاریس و لندن اولین کتاب اورول است و در روزهایی نوشته شده که او در اوج فقر و با تن دادن به شغل‌های سطح پایین روزگارش را می‌گذراند‌ یعنی همان دوره‌ای که در لندن و پاریس ظرف شستن در هتل و زندگی با مردم عادی را به کار نسبتا پردآمدش ترجیح داده بود‌در این کتاب رویکرد توجه به مردم عادی که اورول همیشه بر آن تاکید داشت، پررنگ است و نویسنده تلاش دارد تصاویر مخدوش از چهره فقر و زندگی فقرا را از ذهن مخاطب پاک کند‌ او می‌خواهد بگوید شادی همیشه در انحصار طبقه فرادست نیست و البته شعور و آگاهی اجتماعی در میان قشر فرودست چه بسا که یافتنی‌تر است‌هرگز برای گارسون‌ها تاسف نخورید‌ بعضی وقت‌ها که شما در رستوران نشسته‌اید و نیم ساعتی به غذا خوردن مشغولید، در حالی که وقت مقرر رستوران پایان یافته، گمان می‌کنید که گارسون خسته که در اطراف شما پرسه می‌زند متوجه شماست و تحقیرتان می‌کند یا تاسف می‌خورد اما در واقع این طور نیست ‌ در عین حال که ممکن است شما را نگاه کند ابدا به شما نمی‌اندیشد که پیش خود بگوید عجب آدم نادان و پرخوری است‌ او با خود فکر می‌کند روزی که توانستم پول کافی داشته باشم، خواهم توانست از سبک غذا خوردن این مرد تقلید کنم‌آس‌وپاس‌ها در پاریس و لندن با ترجمه‌های مختلفی به بازار کتاب ایران معرفی شده و جدیدترین ترجمه را نشر ماهی به چاپ رسانده است‌ این کتاب را که توسط بهمن دارالشفایی ترجمه شده، می‌توانید از دیجی‌کالا تهیه کنید‌خرید کتاب از دیجی کالاهمه جا پای پول در میان استرمان همه‌جا پای پول در میان است در نسخه اصلی درواقع چنین نامی ندارد و با عنوان به آسپیدیستراها رسیدگی کن (Keep the Aspidistras flying) به چاپ رسیده است‌ گیاه آسپیدیسترا نمادی است از احترام به پول و زندگی طبقه متوسط قرن بیستم انگلستان که اورول در عنوان کتاب به مثابه نمادی از اهمیت پول به آن اشاره می‌کند‌ به همین دلیل مترجم ترجیح داده در ترجمه فارسی با صراحت بیشتری از آنچه مخاطب با آن روبه‌رو می‌شود، حرف بزند‌داستان، مربوط به نویسنده‌ی جوانی است در جامعه‌ای که در قبال پول یا باید تسلیم باشی و بپرستی‌اش و یا جنگ را در برابر خدای پول آغاز کنی‌ گوردون کاستاک، شغل پردرآمد و البته خانواده ثروتمندی داشت (هرچند این ثروت را به باد دادند) که برای جنگ مقابل خدای پول همه این‌ها را پشت سر می‌گذارد و به شغل کم‌درآمدی مشغول می‌شود. به این ترتیب می‌تواند کار موردعلاقه‌اش یعنی شاعری را از سر بگیرد. اما رفته‌رفته به حقایقی می‌رسد که حتی از تحمل زندگی در فقر سخت‌تر هستند! این کتاب را که به دست رضا فاطمی ترجمه و توسط نشر مجید به چاپ رسیده، می‌توانید از دیجی‌کالا تهیه کنید. خرید کتاب از دیجی کالابیشتر بخوانید: ویرجینیا وولف، ترکیب سحرآمیز جنون و نویسندگی
کتاب و ادبیات
مقایسه گرافیک‌ RTX ۲۰۶۰ با رادئون RX ۵۶۰۰ XT؛ نبرد میان‌رده‌ها در ۳۲ بازی مختلف! در این مطلب قصد داریم عملکرد RTX ۲۰۶۰ و رادئون RX ۵۶۰۰ XT را به عنوان گرافیک‌های میان رده اما بسیار قدرتمند که جدیدترین اعضای معرفی شده انویدیا و AMD هستند در ۳۲ بازی مختلف با یکدیگر مقایسه کنیم و ببینیم کدام محصول می‌تواند انتخاب بهتری برای یک گیمر با بودجه متوسط باشد. گرافیک‌های RTX ۲۰۶۰ و RX ۵۶۰۰ XT هر دو برای انجام بازی‌ها با جزئیات بالا در وضوح ۱۰۸۰P و بعضا ۱۴۴۰P طراحی شده‌اند و عملکرد آن‌ها به عنوان جدیدترین عضو از کارت‌های انویدیا و AMD بسیار خوب و قابل قبول است! در این بررسی که توسط وب‌سایت techspot صورت گرفته، عملکرد این دو محصول را در ۳۲ بازی خواهیم دید و در آخر نیز به نتیجه نهایی می‌رسیم که RX ۵۶۰۰ XT مناسب‌تر است یا RTX ۲۰۶۰! قبل از شروع مقایسه باید این را هم بگوییم که RTX ۲۰۶۰ حدودا یک سال از رقیب خود بزرگ‌تر است. در حالی که برخی از مدل‌های RTX ۲۰۶۰ با تخفیف‌های ویژه به ۳۰۰ دلار هم رسیده‌اند، اما به طور کلی قیمت آن در محدوده ۳۵۰ تا ۴۵۰ قرار می‌گیرد. RX ۵۶۰۰ XT اما در محدوده قیمتی ۲۸۰ تا ۳۲۰ دلار قرار می‌گیرد که خب با تشکر از AMD بسیاری از کاربران می‌توانند آن را خریداری کرده و تجربه لذت بخشی از بازی‌ها داشته باشند. Sapphire Pulse ۵۶۰۰ XTبه طور کلی و خب همانطور که انتظار هم می‌رود، گرافیک انویدیا در تمامی مدل‌های خود از RX ۵۶۰۰ XT گران‌تر است و برخی از مدل‌های ارزان قیمت و یا نسخه KO آن‌ها نیز در همه بازارها در دسترس نیست. این مسئله باعث می‌شود به طور کلی ارزش نماینده AMD از نظر قیمت به نسبت عملکرد اندکی بهتر باشد. اما خب همانطور که می‌دانید قیمت فقط بخشی از ماجراست و اگر تفاوت عملکرد بین دو محصول بسیار زیاد باشد، تفاوت قیمتی بین آن توجیه شده و محصول ضعیف‌تر ارزش خرید خود را از دست می‌دهد. همچنین در بخش درایورها هم نکته‌ای برای گفتن وجود دارد. بسیاری از کاربران گزارش داده‌اند درایور AMD کمی مشکل دارد و این گزارشات همچنان ادامه دارد. درایور AMD با این کارت گرافیک که بر اساس معماری NAVI طراحی شده ظاهرا هماهنگی لازم را ندارد و باعث شده عملکرد کلی این محصول تحت الشعاع قرار بگیرد. MSI RTX ۲۰۶۰ Gaming Zبیشتر بخوانید: مقایسه گرافیک‌های RTX ۲۰۶۰ Super و RX ۵۷۰۰ XTدر تستی که انجام گرفت، از گرافیک MSI RTX ۲۰۶۰ Z به عنوان نماینده انویدیا و Sapphire Pulse ۵۶۰۰ XT به عنوان نماینده AMD استفاده شده که با آخرین نسخه از بایوس با پشتیبانی از سرعت حافظه ۱۴ گیگابیت بر ثانیه راهی بازار شده است. قلب تپنده سیستم مورد بررسی را یک پردازنده قدرتمند Core i۹-۹۹۰۰K با فرکانس اورکلاک شده ۵ گیگاهرتز تشکیل داده که به همراه ۱۶ گیگابایت رم DDR۴ با سرعت ۳۴۰۰، قرار است در تعداد زیادی از بازی‌ها به همراه دو کارت گرافیک یاد شده خودنمایی کنند! به طور کلی در مقایسه گرافیک‌ RTX ۲۰۶۰ با رادئون RX ۵۶۰۰ XT، تعداد ۱۴ بازی را به صورت بنچمارک مورد بررسی قرار می‌دهیم و جزئیات عملکرد این دو گرافیک را در مجموع ۳۲ بازی دیگر به صورت درصدی به نمایش خواهیم گذاشت. مقایسه گرافیک‌ RTX ۲۰۶۰ با رادئون RX ۵۶۰۰ XT؛ بنچمارک‌هابه عنوان اولین بازی، Assassin's Creed Odyssey را می‌بینیم که خب با توجه به گراف، RX ۵۶۰۰ XT هم متوسط فریم بیشتری داشته و هم در کمترین حالت خود، RTX ۲۰۶۰ را پشت سر گذاشت. همین آمار در حالت ۱۴۴۰P هم رخ داد با این تفاوت که در کم‌ترین میزان فریم ریت، عملکرد محصول انویدیا تنها ۱ فریم بهتر بود، اما در حالت متوسط، AMD توانست با اختلاف ۱ فریم برتر باشد. در بازی Star Wars Jedi Fallen اما ورق برگشت و RTX توانست با اختلاف بسیار کم، عملکرد کلی بهتری از RX داشته باشد. هم در مقایسه اول و هم در این مقایسه باید بگوییم عملکرد تقریبا مشابهی را شاهد بودیم. به The Outer Worlds که رسیدیم، اختلاف فاحشی بین انویدیا و AMD پدید آمد! البته The Outer World همیشه روی انویدیا عملکرد بهتری داشت و خب در این مقایسه نیز چیزی غیر از این حقیقت برای ما روشن نشد. باید به این نکته هم اشاره کنیم که اگرچه RTX هم در وضوح ۱۰۸۰ و هم ۱۴۴۰ توانست فریم متوسط بهتری داشته باشد، اما در کمترین میزان فریم ریت دو محصول با یکدیگر برابر بودند و این یعنی RX ۵۶۰۰ XT تجربه روان و لذت بخشی را برای کاربران به ارمغان خواهد آورد. مقایسه گرافیک‌ RTX ۲۰۶۰ با رادئون RX ۵۶۰۰ XT در بازی Call of Duty: Modern Warfare برنده‌ای نداشت و بار دیگر عملکرد مشابهی را از دو محصول شاهد بودیم؛ خصوصا در کیفیت ۱۴۴۰P که در هر دو حالت دقیقا دو مقدار فریم ریت با یکدیگر برابر بود. در وضوح ۱۰۸۰ هم می‌بینید که عملکرد RTX ۲۰۶۰ به طور کلی ۶ فریم بیشتر و در کمترین مقدار نیز ۲ فریم کمتر بود. بیشتر بخوانید: مشخصات کارت گرافیک‌های قدرتمند RTX ۳۰۷۰ و RTX ۳۰۸۰ انویدیا منتشر شدRed Dead Redemption دیگر عنوانی است که عملکرد دو گرافیک در آن بسیار نزدیک بهم بود اما به طور کلی برتری با اختلاف بسیار ناچیز و قابل چشم‌پوشی برای RTX ۲۰۶۰ است. در بازی Control اما اگرچه باز هم عملکرد دو محصول تا حد زیادی نزدیک به هم است، اما می‌بینیم در کمترین میزان فریم ریت عملکرد RX ۵۶۰۰ XT کمی به نسبت RTX بد بوده. در حقیقت وقتی در تنظیمات گرافیکی بازی از MSAA۴ استفاده می‌شد، افت فریم زیادی را حس می‌کردیم و این مسئله حتی در وضوح ۱۰۸۰P نیز تاثیر مشابهی داشت. با نگاهی به فریم ریت متوسط می‌بینیم RTX ۲۰۶۰ حدودا ۷ درصد بهتر ظاهر شد اما در کمترین میزان فریم ریت شاهد برتری ۱۴ درصدی این محصول هستیم! در بازی World War Z و در وضوح ۱۰۸۰، RX ۵۶۰۰ XT با اختلاف ۱۱ درصدی توانست RTX ۲۰۶۰ را پشت سر بگذارد، اما وقتی به این آمار در وضوح ۱۴۴۰ نگاه بیندازیم، می‌بینیم که نماینده انویدیا توانست ۷ درصد عملکرد بهتری داشته باشد! این را هم باید اضافه کرد که عملکرد محصولات AMD در بازی نام برده غالبا خوب و بدون مشکل است. در بازی F۱، نماینده AMD توانست در وضوح ۱۰۸۰ با اختلاف ۱۰ درصد و در وضوح ۱۴۴۰ با اختلاف ۱۴ درصد پیروز باشد. همانند بازی World War Z، در بازی F۱ نیز عملکرد محصولات AMD بسیار خوب و بهینه است که می‌توانید در نتیجه بدست آمده نیز حقیقت این ادعا را مشاهده کنید. نماینده تیم سبز در بازی Rainbow Six Siege کامبک خوبی داشت و توانست با اختلاف زیادی خصوصا در بخش حداقل فریم ریت، در هر دو کیفیت، نماینده تیم قرمزها را پشت سر بگذارد. این در حالی بود که RTX ۲۰۶۰ از رابط برنامه‌نویسی گرافیکی ولکان بهره می‌برد؛ رابطی که هنوز برای AMD بهینه نشده. انتظار می‌رفت عملکرد RTX ۲۰۶۰ در فورتنایت بهتر باشد که خب در تمامی بخش‌ها این اتفاق افتاد بجز در فریم ریت متوسط وضوح ۱۰۸۰ که با اختلاف ناچیز ۳ فریم، RX ۵۶۰۰ XT پیروز بود. دورانی که فورتنایت به تازگی برای کامپیوترها منتشر شده بود، می‌توانستیم به وضوح هماهنگی بهتر آن را با گرافیک‌های انویدیا حس کنیم، اما اکنون می‌بینیم که AMD نیز تا حدودی توانسته پا به پای رقیب خود پیش رفته و نتیجه‌ای تقریبا برابر با نماینده گران قیمت انویدیا بدست آورد. بیشتر بخوانید: انویدیا ماه بعد دست کم ۶ کارت گرافیک گیمینگ جدید مخصوص لپ تاپ را معرفی می‌کند! با قرار دادن تنظیمات بازی روی حداکثر جزئیات در بازی Gears ۵، می‌بینیم که RX ۵۶۰۰ XT به راحتی رقیب خود را پشت سر گذاشت! در وضوح ۱۰۸۰ با ۱۸ درصد و در وضوح ۱۴۴۰ نیز با ۱۵ درصد بیشتر، شاهد برتری فاحش نماینده قرمزها هستیم! Shadow of the Tomb Raider دیگر بازی بود که نتیجه مشابه‌ای در برداشت. البته به طورکلی AMD برتر بود که این برتری قابل چشم‌پوشی است. در حالت متوسط و در وضوح ۱۰۸۰P، میزان فریم ریتی که RX در بازی Apex Legends داشت، ۱۱۸ و کمترین آن نیز ۹۵ بود. این مقدار برای RTX به ۱۱۰ و ۹۰ رسید که تفاوت نسبتا زیادی است. اما به وضوح ۱۴۴۰P که رسیدیم RTX توانست با مقادیر ۸۵/۷۰، نماینده AMD را با مقدار ۸۱/۶۸ شکست دهد. به طور کلی اما با انتخاب هر دو گرافیک می‌توانید تجربه خوبی از بازی Apex را در وضوح ۲K تجربه کنید. آخرین بازی اما پابجی است! یک بازی بتل رویال دیگر که برخلاف فورتنایت، این بار در همه موارد عملکرد نماینده انویدیا با اختلاف نسبتا محسوسی بیشتر بود. ۹ درصد در وضوح ۱۰۸۰ و ۶ درصد در وضوح ۱۴۴۰، خلاصه‌ای است از عملکرد خوب RTX ۲۰۶۰ به نسبت RX ۵۶۰۰ XT-تفکیک عملکرد RTX ۲۰۶۰ در مقابل RX ۵۶۰۰ XT در ۳۲ بازیهمانطور که مشاهده کردید، هر دو گرافیک تقریبا عملکرد مشابهی از یکدیگر به نمایش گذاشتند و نمی‌توان به طور حتم مشخص کرد کدام محصول از دیگری بهتر است! عملکرد این دو محصول در ۳۲ بازی را می‌توانید در جدول زیر به تفکیک درصد مشاهده کنید. به طور کلی، نماینده تیم قرمز (RX ۵۶۰۰ XT) توانست با ۳ درصد اختلاف، برنده نبرد در وضوح ۱۰۸۰P باشد‌ این اختلاف ۳ درصدی به خاطر اختلاف عملکرد حیرت‌انگیز این گرافیک در بازی Borderlands ۳ و Metro Exodus و همچنین ۲۲ درصدی DiRT Rally ۲ بدست آمد! تنها بازی‌هایی که توانستند واقعا RX ۵۶۰۰ XT را به زحمت بیندازند، The Outer Worlds، The Outer Worlds و Strange Brigade بودند که به ترتیب با درصد‌های -۱۱، -۱۳ و -۱۶، نماینده AMD در آن‌ها ضعیف‌تر از RTX ظاهر شد‌اختلاف ناچیز ۳ درصدی در وضوح ۱۰۸۰P در اینجا (وضوح ۱۴۴۰P) به تنها ۱ درصد می‌رسد که باز هم به لطف اختلاف ۲۱ درصدی این دو محصول در بازی Borderlands ۳ است! به طور متوسط باید عملکرد هر دو گرافیک را مشابه ارزیابی کرد‌ شاید نتوانیم این حرف را در مورد وضوح ۱۰۸۰p هم بگوییم اما ۳ درصد واقعا چیزی نیست که بتوان آن را برتری به حساب آورد‌کدام یک را بخریم؟ اگر از پس هزینه این دو محصول بر بیایید، هر دو می‌توانند بهترین انتخاب برایتان باشند و بیشتر سلیقه است که شما را به خرید یکی از آن‌ها سوق می‌دهد‌ اما در صورتی که در محدودیت بودجه قرار دارید، شاید بتوان به شما نماینده AMD را پیشنهاد داد‌ البته باز هم بستگی به بازی دارد که دوست دارید انجام دهید‌اگر گیمری هستید که همه بازی‌ها را امتحان می‌کند، پس چندان فرق خاصی نمی‌کند کدام محصول را انتخاب کنید‌ البته نباید فراموش کرد که کاربران زیادی گزارش باگ، کرش و صفحه مشکی را در پی درایور مشکل‌دار AMD برای این شرکت فرستاده بودند‌ اگرچه مسلما این مشکل در آینده رو به بهبودی خواهد رفت اما خب شاید روی انتخاب شما تاثیر بگذارد‌RTX ۲۰۶۰ یک سال است که در بازار حضور دارد و محصولی کاملا جا افتاده و امتحان پس داده است! همه از نقاط ضعف و قوت آن آگاه هستند و راه حل مشکلات آن (در صورت وجود) به سادگی قابل یافتن است‌ اگرچه قیمت بالایی دارد (اختلاف قیمت با RX ۵۶۰۰ XT در بازارهای جهانی تقریبا ۳۰ دلار است) اما خیالتان از بابت یک محصول عالی با پشتیبانی از قابلیت Ray Tracing راحت است. در طرف مقابل اما RX ۵۶۰۰ XT نیز محصولی قابل احترام است که توانست با قیمت بسیار مناسبی که دارد، عملکردی پا به پای RTX ۲۰۶۰ از خود نشان دهد. مسلما این گزینه نیز انتخاب بسیار خوبی برای کاربران خواهد بود البته به این شرط که AMD هرچه زودتر این مشکل را به طور کلی برطرف کند. در بازار ایران هنوز RX ۵۶۰۰ XT موجود نشده اما با توجه به اینکه RX ۵۷۰۰ XT در محدوده قیمتی ۸٫۵۰۰٫۰۰۰ تا ۱۱٫۰۰۰٫۰۰۰ قرار می‌گیرد و RTX ۲۰۶۰ نیز در محدوده قیمتی ۷٫۰۰۰٫۰۰۰ تا ۸٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان، به نظر می‌رسد قیمت هر دو محصول در بازار ایران تقریبا برابر باشد. بنابراین نتیجه‌گیری کلی به این صورت خواهد شد: RX ۵۶۰۰ XT در محدوده قیمتی خود یک محصول فوق‌العاده است! فقط به کمی زمان نیاز دارد تا AMD تمام مشکلات درایور آن را حل کرده و محصول مورد نظر را با بایوس بهتری راهی بازار کند. RTX ۲۰۶۰ نیز به همان اندازه، یک محصول فوق‌العاده است. گرافیکی که یک سال در بازار بوده و به خوبی از پس نیاز کاربران بر می‌آید. اگر قصد دارید همین حالا خرید کنید، پیشنهاد می‌شود RTX ۲۰۶۰ را تهیه کنید چون هم موجودی آن در بازار ایران زیاد است و هم مشکل خاصی آن را تهدید نمی‌کند. در طرف مقابل چون موجودی RX ۵۶۰۰ XT در ایران بسیار پایین است و این محصول در حال حاضر با مشکلات درایوری دست و پنجه نرم می‌کند، پیشنهاد می‌شود برای خرید آن مدتی صبر کنید. بیشتر بخوانید: ۴ گام برای خرید کارت گرافیک مناسبمنبع: techspot
علم و تکنولوژی
جدول فروش سینمای ایران؛ هزارپا بخاطر محرم متوقف شد با فرا رسیدن ایام محرم اکران فیلم‌های کمدی تا دهم ماه محرم متوقف شد و این ماجرا قطعا در جدول فروش سینمای ایران تاثیر زیادی خواهد گذاشت. فیلم هزارپا ساخته ابوالحسن داوودی موفق‌ترین فیلم امسال که موفق به رکوردشکنی‌های زیادی شده در حال حاضر اکرانش متوقف شده و تا ده روز آینده نمایشی نخواهد داشت. سال گذشته پرفروش‌ترین فیلم درام سینمای ایران رگ خواب حمید نعمت‌الله بود. در حال حاضر هم شعله‌ور ساخته جدید نعمت‌الله در جدول فروش بعد از فیلم جنگی پر هزینه تنگه ابوقریب تنها درامی است که توانسته فروش نسبتا خوبی داشته باشد. فروش فیلم هزارپا بعد از ۹ هفته یعنی دو ماه اکران از ۳۵ میلیارد تومان هم عبور کرده است. تخمین زده شده که تعداد مخاطبان این فیلم از ۴ میلیون نفر هم گذشته است و به این ترتیب تبدیل به پرمخاطب‌ترین فیلم دهه نود شده است. هزارپا در دهمین هفته اکرانش و پیش از توقف نمایش‌اش به دلیل فرا رسیدن ایام سوگواری برای دهمین هفته پیاپی صدرنشین گیشه فروش سینماهای ایران بود. در حال حاضر این فیلم دوازدهمین فیلم پرمخاطب تاریخ سینمای ایران بعد از انقلاب است و برای رسیدن به جمع ده فیلم برتر نیاز به شکستن رکورد دو فیلم آدم برفی داوود میرباقری و عروس بهروز افخمی دارد که ۴ میلیون و ۴۰۰هزار نفر مخاطب داشتند. باید دید در اکران‌های محدود بعد از دهه محرم فیلم داوودی می‌تواند به این رکورد برسد یا نه. فروش آخرین هفته فیلم هزارپا بالای دو میلیارد تومان بود. هزارپا کمدی با بازی رضا عطاران، جواد عزتی و سارا بهرامی است که داستان دو دزد خرده‌پا را روایت می‌کند. یکی از دزدها که پای مصنوعی دارد تصمیم می‌گیرد خودش را به عنوان یک جانباز جا بزند تا با خانم دکتر ثروتمندی ازدواج کند که نذر کرده همسرش جانباز باشد. فیلم بامزه از کار درآمده و هرچند منتقدان جدی روی خوشی به آن نشان ندادند اما مردم واقعا به شوخی‌های فیلم می‌خندیدند. فیلم جدید بهرام توکلی تنگه ابوقریب چرخشی در کارنامه این کارگردان است فیلم جنگی تنگه ابوقریب ساخته بهرام توکلی دومین فیلم جدول اکران است. فیلمی که از زمان اکران در جشنواره فجر تحسین‌های زیادی نصیب آن شده و بخصوص از لحاظ کارگردانی آن را بالاتر از استانداردهای سینمای ایران می‌دانند. بهرام توکلی را با فیلم‌هایی مثل آسمان زرد کم عمق و اینجا بدون من می‌شناسیم و ساخت فیلم جنگی یک تغییر مسیر بزرگ در کارنامه‌اش است. فیلم بعد از چهار هفته اکران بالای ۳ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان فروخته و فروش کلی‌اش در هفته گذشته بالای ۷۴۳ میلیون دلار است. تنگه ابوقریب ماجرای جنگاوری‌های سربازان ایرانی است. بازی امیر جدیدی در فیلم جزو نکات مثبت آن است. فیلم دم سرخ‌ها کمدی ناموفق امسال است هر چند در جدول فروش حضور دارد دم سرخ‌ها از آن کمدی‌های عامه‌پ-ن- آرش معیریان است که اکرانش با رسیدن محرم متوقف می‌شود ولی در هفته گذشته سومین فیلم پرفروش سینمای ایران بوده است. جواد رضویان، بهنوش بختیاری، رضا شفیعی جم و علی صادقی بازیگران این کمدی هستند. فیلم خوبی نیست ولی در عرض ۵ هفته بالای دو میلیارد و ۳۸۰ میلیون تومان فروخته است. فروش هفته گذشته فیلم ۳۳۱ میلیون تومان بوده. فیلم کاتیوشا ساخته علی عطشانی طبق معمول فیلم‌های این کارگردان سوژه ملتهبی دارد کاتیوشا فیلم علی عطشانی به نسبت کارهای قبلی‌اش یک پله رو به جلو محسوب می‌شود. گروه بازیگران خوبی دارد. هادی حجازی‌فر، احمد مهرانفر و میترا حجار بازیگران فیلم هستند که طبق معمول کارهای عطشانی سوژه جنجالی دارد. یک جوان بسیجی معروف مجبور می‌شود چند روزی را کنار یک پسر جلف پولدار بگذراند. طبعا می‌توانید فکر کنید که اختلاف فرهنگی دو نفر باعث چه شوخی‌هایی می‌شود. فروش کاتیوشا از ابتدای اکران نزدیک به دو میلیاردتومان بوده است. فیلم شعله ور حمید نعمت‌الله از آن آثاری است که می‌شود دیدنش را توصیه کرد سال گذشته پرفروش‌ترین فیلم درام سینمای ایران رگ خواب حمید نعمت‌الله بود. در حال حاضر هم شعله‌ور ساخته جدید نعمت‌الله در جدول فروش به جز فیلم جنگی پرهزینه تنگه ابوقریب تنها درامی است که توانسته فروش نسبتا خوبی داشته باشد و در عرض سه هفته بالای ۷۰۰ میلیون تومان بفروشد. فیلم نعمت‌الله فضای خاصی دارد. ستاره‌اش امین حیایی است و درباره مردی است که عقده‌های زیادش باعث شده تبدیل به یک شکست‌خورده تمام عیار در زندگی و در رابطه با پسرش شود. پسر امین حیایی هم اولین حضور سینمایی‌اش را در فیلم تجربه کرده است. یک‌بار دیگر همایون شجریان و سهراب پورناظری روی تیتراژ فیلم نعمت‌الله خوانده‌اند و هنرنمایی کرده‌اند. فیلم البته هنوز به مرز یک میلیارد تومان نرسیده اما چون برعکس بقیه فیلم‌های پرفروش کمدی نیست در ایام محرم هم اکرانش ادامه خواهد داشت. بین فیلم‌های پرفروش جدول فروش شاید تنها فیلمی است که می‌توان دیدنش را با اطمینان به مخاطبان سینما توصیه کرد. نعمت‌الله فیلمی ساخته که روایت و کارگردانی درخشانی دارد و بعد از مدت‌ها از امین حیایی هم بازی تحسین‌برانگیزی می‌بینیم. فیلم هفته اکران فروش کلی هزارپا ۱۰ ۳۵,۴۵۶,۵۰۲,۰۰۰ تنگه ابوقریب ۵ ۳,۷۹۰,۰۶۲,۰۰۰ دم سرخ‌ها ۶ ۲,۳۸۱,۷۱۴,۰۰۰ کاتیوشا ۷ ۲,۰۴۵,۱۲۰,۰۰۰ شعله‌ور ۷۴۹,۸۲۲,۰۰۰ داش آکل ۲ ۱۵۶,۰۵۵,۰۰۰ دارکوب ۱۱ ۲,۰۵۹,۳۰۴,۰۰۰ خاله قورباغه ۱۱ ۲,۳۱۰,۳۴۲,۰۰۰ آخرین بار کی سحر را دیدی؟ ۲ ۷۵,۴۶۱,۰۰۰ همه چی عادیه ۲۰۸,۵۳۰,۰۰۰
هنر و سینما
مایکروسافت، لوگوی ویندوز و آیکون صدها برنامه دیگر را تغییر می‌دهد سال‌ها تجربه نشان داده اگر مایکروسافت طراح برنامه، گجت یا هر چیز دیگری باشد، دائما آن را در طول سال‌ها چه به شکل خوب و مثبت و چه به شکل منفی، تغییر می‌دهد. از بروزرسانی‌های پر از مشکل و گاهی اوقات ناخواسته ویندوز گرفته تا اکنون که قرار است شاهد تغییرات جدیدی در شکل آیکون لوگوی معروف ویندوز و تعداد زیادی از برنامه‌های دیگر باشیم. این آیکون‌ها متعلق به سرویس‌ها، ابزارها و برنامه‌های خود مایکروسافت هستند و تغییرات جدیدی که به زودی شاهد آن خواهیم بود، در راستای هماهنگی با زبان طراحی این شرکت یعنی Fluent Design انجام خواهد شد. اخیرا نیز برنامه آفیس این شرکت تحت تاثیر این زبان طراحی جدید، در رابط کاربری خود تغییرات زیادی داشت که می‌توانید با ورود به این بخش و وارد کردن حساب کاربری مایکروسافت خود، به نسخه وب آفیس دسترسی داشته باشید و تغییرات جدید را مشاهده کنید. به عبارتی باید Fluent Design را شکل ساده‌تر و مفهومی‌تر طراحی‌های قبلی دانست که با حذف یک سری موارد، هم فضای بیشتری در برخی برنامه‌ها در اختیار کاربر قرار می‌گیرد هم رابط کاربری این برنامه‌ها دیگر برای کاربر سخت و گیج‌کننده نخواهد بود. قبلا هم مایکروسافت آیکون یک سری از برنامه‌ها را تحت تاثیر طراحی Fluent تغییر داده بود، اما اکنون قصد دارد به تعداد این برنامه‌ها اضافه کند. بیشتر بخوانید: مایکروسافت اج کرومیوم رقیبی قدرتمند برای فایرفاکس و کروم استبرنامه‌هایی چون Paint، Outlook، برنامه Mail مایکروسافت و بسیاری از برنامه‌های دیگر به شکلی در خواهند آمد که بیشتر از قبل تداعی‌گر هماهنگی و وحدت بین خود هستند. به عبارتی کاربر با مشاهده این برنامه‌ها متوجه می‌شود که همه آن‌ها به یک شرکت تعلق دارند! البته باید به این نکته نیز اشاره کرد که برخی از تغییرات صورت گرفته لزوما رابط کاربری برنامه‌ها را تغییر نمی‌دهند و صرفا رنگ و شکل ظاهری آن‌ها دستخوش تغییراتی خواهد شد. در هر صورت برای مایکروسافت همین تغییرات کوچک نیز معنای بسیاری خواهد داشت. یکی از معروف‌ترین و جالب‌ترین لوگوهایی که قرار است شکل ظاهری جدیدی را به خود بگیرد، لوگوی ویندوز است. لوگویی که بعد از ارائه ویندوز‌های مختلف، شکل‌های گوناگونی را به خود گرفت و اکنون به شکل صاف و یکدست درآمده که در ویندوز ۸ و ۱۰ شاهد آن هستیم. اما قرار است در لوگوی جدید، هر پنجره از ۴ پنجره تشکیل دهنده این لوگو، رنگ خاصی از آبی را تداعی می‌کنند. با این حال شکل کلی لوگو تغییری نمی‌کند. بیشتر بخوانید: مایکروسافت از لوگوی جدید مرورگر اج رونمایی کردباید این نکته را به خاطر داشته باشید که در حال حاضر تنها آیکون‌ برنامه‌هاست که قرار است تغییر کند و برای یکپارچه سازی تمام برنامه‌ها، خصوصا برنامه‌های یونیورسال، مسلما زمان بیشتری نیاز خواهد بود. متاسفانه خبری منتشر نشده مبنی براینکه مایکروسافت دقیقا در چه تاریخی از آیکون‌های جدید رونمایی می‌کند. مایکروسافت در حال حاضر به دنبال دریافت هرچه بیشتر بازخورد از کاربران است و چه بسا برخی از ایده‌های طراحی خود را نیز از طریق همین بازخوردها دریافت کند. منبع: techspot
علم و تکنولوژی
سازنده Metro Exodus به جنجال‌های اخیر واکنش نشان داد خبر انحصاری شدن Metro Exodus روی فروشگاه اپیک گیمز، واکنش شدیدا منفی بازی‌کنندگان را به همراه داشت؛ طوری که شرکت تهیه‌کننده بازی در این چند روز اخیر حسابی به دردسر افتاده است و مجبور شده تا با جنجال‌های زیادی دست و پنجه نرم کند. در ادامه‌ی این مجموعه اتفاقات، هفته‌ی گذشته یکی از اعضای استودیوی ۴A Games (سازنده بازی) به سیم آخر زد و با انتشار نظرات شخصی خود در یکی از وب‌سایت‌های روسی، سر و صدای زیادی به راه انداخت‌ او گفت که استودیوی ۴A Games به مدت چند سال سعی کرده تا بازی بسیار خوب و ویژه‌ای را تحویل دهد، اما جمعیت خاصی از کاربران اینقدر برای کار ما ارزش قائل نیستند که حاضر نمی‌شوند چند دقیقه را صرف نصب یک برنامه جدید کنند‌در این بین شاید استودیوی ۴A Games بیش‌ترین ضرر را دیده است‌او تهدید کرد که اگر کاربران کامپیوتر از خریدن بازی جلوگیری کنند یا به اصطلاح آن را بایکوت نمایند، قسمت بعدی Metro برای این پلتفرم منتشر نخواهد شد‌پس از انتشار این خبر و ماجراهایی که در موازات آن رخ داد، شرکت Deep Silver (تهیه‌کننده اثر) تاکید کرد که آن‌ها چنین موضعی ندارند و تصمیم انتقال بازی به فروشگاه اپیک گیمز از سوی آن‌ها بوده است‌این شرکت گفت: نظرات اخیری که توسط یکی از کارکنان استودیو ۴A Games منتشر شده، ارتباطی به دیدگاه ما یا استودیوی سازنده بازی در قبال آینده مجموعه ندارد‌ این دیدگاه‌ها تنها نشان‌دهنده ناامیدی فردی است که در پی واکنش افراد به خاطر یک تصمیم در سطح شرکت – که این بازی‌ساز هیچ کنترلی رو آن ندارد – به یک مجادله تبدیل شده‌ شرکت Deep Silver گفته است: چگونگی انتشار قسمت‌های بعدی مجموعه Metro تنها به شرکت Koch Media بستگی دارد‌ تصمیم ما به همکاری با اپیک گیمز به خاطر سرمایه‌گذاری روی آینده بازی و استودیو ۴A Games بوده است‌ ما قصد داریم این مجموعه را ادامه دهیم و نسخه PC همیشه در قلب برنامه‌های‌مان جا دارد‌ در این بین شاید استودیوی ۴A Games بیش‌ترین ضرر را دیده است‌ پس از اعلام این خبر، عده زیادی از بازی‌کنندگان به صفحات قسمت‌های قبلی Metro در استیم رفتند و با انتشار نظرات تند و منفی، انتقادات خود را در قالب نقدهای منفی نسبت به خود بازی ابراز کردند‌زمانی که هفته گذشته این خبر اعلام شد و آن جو منفی پیرامون بازی شکل گرفت، شرکت THQ Nordic (دارنده و صاحب اصلی شرکت‌های Koch Media و Deep Silver) با تاکید فراوان اعلام کرد که این تنها تصمیم شرکتKoch بوده است. به نوعی این شرکت می‌خواست با این صحبت‌ها پای خود را از این ماجرا بیرون بکشد و طوری رفتار کند که انگار آن‌ها هم از این اتفاق چندان دل خوشی ندارند. به هر حال شرکت THQ Nordic چند روز بعد از این بیانیه اعلام کرد که از تصمیم Koch Media تمام و کمال حمایت می‌کند! منبع: GameIndustry-biz
بازی ویدیویی
ونوم موردانتظارترین فیلم پاییز امسال است براساس یک نظرسنجی که توسط سایت Atom Ticket انجام شده فیلم سینمایی ونوم (venom) مورد انتظارترین فیلم پاییز امسال است‌ این اثر سینمایی پیش از این در نظرسنجی سایت Fandango سومین فیلم مورد انتظار پاییز امسال لقب گرفته بود‌ ونوم ساخته روبن فلیشر و با نقش‌آفرینی تام هاردی پیش از فیلم‌های جانوران شگفت‌انگیز: جنایات گریندل‌والد (Fantastic Beasts: The Crimes of Grindelwald) محصول شرکت وارنر برادرز و راپسودی بوهمی (Bohemian Rhapsody) محصول فاکس اکران خواهد شد‌ هم‌زمان با این اثر شاهد اکران عنوان مهمی چون ستاره‌ای متولد شده‌است (A Star Is Born) نیز خواهیم بود‌ الیشا گرازو سردبیر وبسایت Atom Tickets معتقد است هواداران پس از حضور نه چندان دلچسب ونوم در اسپایدرمن ۳ منتظر حضور درخشان این کاراکتر در فیلمی هستند که قرار است به شکل مستقل به او بپردازد‌ ونوم یک شخصیت ابرشرور و از دشمنان معروف اسپایدرمن است‌ رابینز به این نکته هم اشاره می‌کند که ونوم قطعا یکی از مشهورترین کاراکترهای شرور در کل جهان کتاب‌های کمیک است و هواداران سرسخت این کاراکتر به شدت مشتاقند او را در یک اثر درست و حسابی و وفادار به کتاب‌های کمیک ببینند‌ این موضوع باعث شده در مخاطبان فیلم از همین حالا هیجان زیادی موج بزند‌ در عین حال نمی‌توان از جاذبه حضور تام هاردی برای مخاطبان گذشت‌ هاردی پیش از این در فیلم شوالیه تاریکی برمی‌خیزد (The Dark Knight Rises) و در نقش بین (Bane) که یکی از دشمنان بتمن است هم حضور موفقی داشت و بررسی‌ها نشان می‌دهد حتی کسانی که چندان به کلیت فیلم خوشبین نیستند علاقه‌مندند نقش‌آفرینی تام هاردی را در این فیلم ببینند‌ شان رابینز تحلیلگر ارشد BoxOffice‌com پیش‌بینی عملکرد ونوم در برابر فیلم ستاره‌ای متولد شده‌است و هالووین (Halloween) که اولی هم‌زمان و دیگری به فاصله دوهفته از ونوم اکران خواهند شد را دشوار ارزیابی می‌کند‌ این تحلیلگر معتقد است احتمالا استقبال تماشاگران تا حد قابل‌توجهی به نقدهایی که درباره فیلم منتشر می‌شوند بستگی دارد‌ رابینز به این نکته هم اشاره می‌کند که ونوم قطعا یکی از مشهورترین کاراکترهای شرور در کل جهان کتاب‌های کمیک است و هواداران سرسخت این کاراکتر به شدت مشتاقند او را در یک اثر درست و حسابی و وفادار به کتاب‌های کمیک ببینند‌ این موضوع باعث شده در مخاطبان فیلم از همین حالا هیجان زیادی موج بزند‌ یک نکته جالب درباره ونوم ماه اکران شدن آن است‌ به شکل تاریخی ماه اکتبر ماه متعارفی برای اکران فیلم‌های ابرقهرمانی با بودجه‌های سنگین نیست اما تحلیل‌گران باکس‌آفیس معتقدند ونوم می‌تواند از پس این موضوع هم بربیاید و ثابت کند فیلم‌های ابرقهرمانی در هر زمان از سال می‌توانند مخاطبان گسترده خود را به سینماها بکشانند‌ در حال حاضر رکورد پرفروش‌ترین افتتاحیه در ماه اکتبر در اختیار فیلم سینمایی جاذبه (Gravity) ساخته آلفونسو کوارون و با بازی ساندرا بولاک و جرج کلونی است‌ جاذبه موفق شد در سال ۲۰۱۳ در افتتاحیه خود ۵۵‌۸ میلیون دلار بفروشد‌ بعضی از تحلیلگران باکس‌‎آفیس پیش‌بینی کرده‌اند ونوم می‌تواند در افتتاحیه خود بین ۶۰ تا ۷۰ میلیون دلار فروش داشته باشد و رکورد جاذبه را بشکند‌ فیلم سینمایی ونوم که با بودجه‌ای نزدیک به ۱۰۰ میلیون دلار ساخته شده ۵ اکتبر سال میلادی جاری (۱۳مهرماه) اکران خواهد شد.
هنر و سینما
اولین شایعات از هواوی میت ۳۰ پرو منتشر شد به اولین شایعه درباره پرچمدار بعدی هواوی، یعنی گوشی هواوی میت ۳۰ پرو، خوش آمدید. در حال حاضر زمان زیادی تا معرفی هواوی میت ۳۰ پرو باقی مانده و خیلی نمی‌توان به شایعاتی که حالا شنیده می‌شود، اطمینان کرد اما به هر حال، امروز اولین خبر از این گوشی منتشر شده که در ادامه آن‌را با هم بررسی می‌کنیم. این شایعات توسط یکی از منبع لو دهنده که در شرکت هواوی کار می‌کند، به بیرون درز کرده و گویا میت ۳۰ پرو، پیشرفت‌های متعددی نسبت به میت ۲۰ پرو خواهد داشت. اولین تغییر، در زمینه نمایشگر است که هواوی می‌خواهد در گوشی میت ۳۰ پرو، از یک نمایشگر ۶٫۷۱ اینچی AMOLED استفاده کند و سنسور اثر انگشت نیز در زیر این نمایشگر قرار خواهد گرفت. نکته جالب اینجاست که پنل این نمایشگر توسط شرکت چینی BOE ساخته خواهد شد. در درون این گوشی، شاهد پردازنده Kirin ۹۸۵ خواهیم بود که همچنان ۷ نانومتری خواهد بود. همچنین این چیپست به مودم Balong ۵۰۰۰ ۵G مجهز می‌شود و شاهد نسخه ۵G گوشی هواوی میت ۳۰ پرو خواهیم بود. البته هواوی میت ۳۰ پرو در یک نسخه دیگر که فقط تا ۴G پشتیبانی می‌کند نیز عرضه خواهد شد. دوربین این گوشی نیز همانطور که انتظار می‌رود، چهارتایی خواهد بود که دوربین اصلی با لنز معمولی، دوربینی با لنز تله فوتو، دوربینی با لنز زاویه عریض و در نهایت دوربین ToF را، شامل می‌شود. هنوز نمی‌دانیم که دوربین تله فوتو این گوشی لنز پریسکوپی با زوم پنج برابر خواهد داشت یا تنها لنزی با زوم اپتیکال سه برابری دارد. البته اگر الگوی سال‌های پیش تکرار شود، باید انتظار دوربین پریسکوپی در این گوشی داشته باشیم. باتری این گوشی نیز عنوان شده که ۴۲۰۰ میلی‌آمپری خواهد بود و با شارژر ۵۵ واتی که در بسته بندی محصول قرار خواهد گرفت، شارژ خواهد شد. پشتیبانی از شارژ بی‌سیم و شارژ بی‌سیم معکوس تا ۱۰ وات نیز به این گوشی اضافه خواهد شد. برای مقایسه، شارژر بی‌سیم معکوس در گوشی‌های کنونی هواوی، سرعت ۵ وات دارد که در میت ۳۰ پرو، این سرعت دو برابر می‌شود. هواوی معمولا گوشی‌های سری میت را در ماه اکتبر معرفی می‌کند که این یعنی حدود پنج الی شش ماه با معرفی میت ۳۰ پرو فاصله داریم. اما به هر حال شایعات هواوی میت ۳۰ پرو از همین حالا شروع شده و تا روز معرفی این گوشی نیز ادامه خواهد داشت. شما درباره هواوی میت ۳۰ پرو چه فکر می‌کنید؟ منبع: GSMArena
علم و تکنولوژی
کمیسیون اروپا: دانلود غیرقانونی فیلم و بازی تاثیری روی فروش آن ندارد بر اساس گزارش جدیدی که از سوی کمیسیسون ارویا منتشر شده، دانلود غیرقانونی بازی‌ها تاثیر منفی روی فروش آن‌ها ندارد. این گزارش ۳۰۷ صفحه‌ای که توسط موسسه‌ی تحقیقاتی و آماری Ecorys تهیه شده، دانلود غیرقانونی بازی، موسیقی، فیلم یا کتاب و تاثیرات آن را بررسی کرده است.۵۱ درصد بزرگسالان اروپایی و ۷۲ درصد افراد زیر سن قانونی در این کشورها، محتوای غیرقانونی دانلود یا تماشا کرده‌اند. تحقیقات در کشورهای انگلستان، آلمان، فرانسه، اسپ-ن-ا، لهستان و سوئد انجام شده‌اند. از بین این کشورها، دو کشور لهستان و اسپ-ن-ا بیشترین میزان دانلود غیرقانونی را داشته‌اند. این گزارش می‌گوید که ۵۱ درصد بزرگسالان اروپایی و ۷۲ درصد افراد زیر سن قانونی در این کشورها، محتوای غیرقانونی دانلود یا تماشا کرده‌اند. فقط ۱۸ درصد افراد با دانلود بازی به صورت غیرقانونی اعتراف کرده‌اند و ۱۶ درصد هم گفته‌اند که یک کنسول دستکاری شده برای اجرای بازی‌های غیرقانونی داشته‌اند. یکی از اهداف اصلی این تحقیقات، بررسی ضرر مالی بوده که دانلود غیرقانونی به شرکت‌های صنعت سرگرمی وارد می‌کند. در این گزارش آمده است: به صورت کلی، نتایج به دست آمده این موضوع که نقض کپی‌رایت روی فروش تاثیر می‌گذارد را تایید نمی‌کند. البته این نتیجه بدین معنا نیست که دانلود غیرقانونی هیچ تاثیری ندارد، بلکه این تحقیقات و آمار و ارقام به دست آمده نمی‌تواند وجود تاثیر را ثابت کند. این گزارش هم‌چنین می‌گوید که کاهش قیمت یک بازی و تخفیف دادن هیچ تاثیری روی روند دانلود غیرقانونی ندارد. ۵۵ درصد افراد گفته‌اند که حاضرند با همان قیمت اصلی، محتوایی که دانلود غیرقانونی کرده‌اند را خریداری کنند. ظاهرا تاثیر دانلود غیرقانونی نه تنها منفی نیست، بلکه به سود شرکت‌هاست: دانلود غیرقانونی در نهایت منجر به افزایش خرید قانونی محتوا می‌شود. حتما به این موضوع توجه کنید که این تحقیقات در کشورهای اروپایی انجام شده است. دانلود غیرقانونی بازی در کشورهای اروپایی بسیار کم است، در حالی که در امریکای جنوبی، روسیه، چین و مشخصا کشور خودمان، بیشتر محتوایی که به دست مردم می‌رسد، به صورت غیرقانونی دانلود شده. بد نیست تحقیقاتی هم روی تاثیرات این کشورها انجام شود. منبع: VG۲۴۷
بازی ویدیویی
[اینفوگرافیک] چگونه به صورت علمی در زمستان گرم بمانیم؟ زمستان که فرا می‌رسد و هوا سرد می‌شود، بیماری‌های مختلف مثل سرماخوردگی و آنفلوآنزا هم سراغ ما می‌آیند. اگر در شهر یا روستای خیلی سردسیر زندگی می‌کنید هم ممکن است خطرات جدی برای شما ایجاد شود. ولی چگونه می‌توانیم به صورت علمی و اصولی از سرما در امان بمانیم؟ برای فهمیدن این موضوع مقاله‌ی اینفوگرافیک زیر را مطالعه کنید.
سلامت و زیبایی
۱۴ فعالیتی که می‌توانید در اوقات فراغت انجام دهید زمانی که از سر کار به خانه برمی‌گردید و یا آخر هفته در خانه حضور دارید، می‌توانید کارهای مختلفی انجام دهید. کارهایی که می‌توانند یک روز یا یک هفته‌ی هیجان‌انگیز را به همراه بیاورند. در این مطلب ۱۴ فعالیت مختلف برای اوقات فراغت را به شما معرفی می‌کنیم. ‌۱- بخوابیدخوابیدن در برخی موارد بهترین کاری است که می‌توانید انجام دهید. پس از یک روز کاری بسیار سخت و یک هفته‌ی پر دردسر، خوابیدن در آخر هفته تمام خستگی‌ها را از بین می‌برد. ‌۲- ورزش کنیدورزش کردن در باشگاه یا پارک روحیه‌ی شما را افزایش می‌دهد و باعث می‌شود که روز یا آخر هفته‌ی خوبی داشته باشید. ‌۳- دوستان خود را ببینیدملاقات با دوستان یکی از هیجان‌انگیزترین کارهایی است که می‌توانید در آخر هفته انجام دهید. ‌۴- یک مطلب بامزه بخوانیدمطالعه کردن یک مطلب خنده‌دار می‌تواند سوژه‌ی خوبی برای صحبت کردن یا خندیدن به شما بدهد. ‌۵- یک چیز جدید یاد بگیریدهمیشه زمان برای یادگیری یک چیز جدید وجود دارد. سعی کنید یک موضوع جدید هرچند کوچک را یاد بگیرید. ‌۶- به تمیز کردن خانه یا خودروی خود مشغول شویدهمیشه یک وسیله که نیاز به تمیز کردن دارد را مشاهده خواهید کرد. این وسیله می‌تواند یکی از لوازم منزل یا خودروی شخصی خودتان باشد. سعی کنید در آخر هفته آن‌را تمیز کنید. ‌۷- نامه بنویسیددر حال حاضر کسی نامه نمی‌نویسد و همه در شبکه‌های اجتماعی مختلف با یکدیگر در ارتباط هستند. در برخی موارد نوشتن باعث می‌شود که احساسات خود را بهتر بیان کنید. ‌۸- با مادر و پدر خود تماس بگیریداگر از مادر و پدر خود دور هستید، می‌توانید در آخر هفته با آن‌ها تماس بگیرید و کمی صحبت کنید. ‌۹- زمانی را در طبیعت بگذرانیدسفر به طبیعت یا رفتن به پارک یک آخر هفته‌ی بسیار خوب را به همراه می‌آورد. ‌۱۰- کارهای داوطلبانه انجام دهیدشرکت کردن در پروژه‌های داوطلبانه مانند انجام دادن کارهای خیریه هم یک فعالیت خوب برای آخر هفته یا اوقات فراغت است. ‌۱۱- درباره‌ی آینده‌ی خود فکر کنیددر زمان‌های بی‌کاری بهتر است درباره‌ی اهداف زندگی خودتان فکر کنید. با داشتن برنامه‌ریزی دقیق می‌توانید به هدف‌های خود دست پیدا کنید. ‌۱۲- یک فیلم یا سریال خنده‌دار تماشا کنیدتماشا کردن فیلم یا سریالی خنده‌دار به همراه دوستان می‌تواند ذهن شما را از مشکلات مختلف دور کند. ‌۱۳- کاری را انجام دهید که از آن دوری می‌کنیدزمان بی‌کاری فرصت مناسبی برای انجام دادن کارهایی است که تمایلی به آن‌ها ندارید. سعی کنید که این کارها را انجام دهید. ‌۱۴- یک مطلب خوب را درشبکه‌های اجتماعی به اشتراک بگذاریدیک مطلب طنز، ویدیوی جالب و یک خبر را با دیگران به اشتراک بگذارید. ‌منبع: Inc
سلامت و زیبایی
آنابل باکس‌آفیس را به وحشت انداخت در این ویدیو طبق روال هر هفته یک‌بار دیگر ۵ فیلم برتر آخر هفته باکس‌آفیس را بررسی کردیم. فیلم ۵ ام این هفته Girls Trip توانسته هنوز به حضور خود در میان فیلم‌های پرفروش هفته ادامه دهد. Girls Trip این هفته هم ۶٫۴ میلیون دلار فروخت تا روایت یک سفر ۴ نفره زنانه در سینماهای آمریکا به فروش صد میلیون دلاری نزدیک شود. این فیلم نسبتا کم بودجه (بودجه ۱۹ میلیون دلاری) برای چهارمین هفته روی پرده است. Dark Tower این هفته از عرش به فرش رسید و در حالی که هفته پیش پرفروش‌ترین فیلم سینماهای آمریکا بود این هفته حدود ۶۰ درصد از فروشش را از دست داد. برج سیاه آخر هفته را با فروش ۷٫۸ میلیون دلاری به پایان رساند تا عنوانی بهتر از چهارمی نصیبش نشود. The Nut Job ۲ انیمیشنی است که برای اولین هفته در بیش از ۴ هزار سالن سینما به نمایش درآمد و در رده سوم جدول باکس‌آفیس قرار گرفت. این انیمیشن در آخر هفته گذشته ۸٫۳ میلیون دلار فروش داشت. دانکرک برای چهارمین هفته در میان ۵ فیلم برتر جدول باکس‌آفیس قرار داشت. در این ۴ هفته دو هفته را در صدر جدول گذرانده و دو هفته اخیر را در رتبه دوم سپری کرده است. جدیدترین ساخته کریستوفر نولان این آخر هفته حدود ۱۰٫۸ میلیون دلار فروش کرد و در کل به فروش ۱۵۳ میلیون دلاری در سینماهای آمریکا رسید. فیلم اول جدول باکس‌آفیس و پرفروش‌ترین فیلم این آخر هفته سینماهای آمریکا هم یک فیلم ترسناک بود. Annabelle: Creation فیلمی که حدود ۳۵ میلیون دلار فروش داشت برای اولین هفته به نمایش درآمد و صدر نشین باکس‌آفیس شد. در این ویدیو درباره این فیلم و ۴ فیلم دیگر جدول توضیحات بیشتر و دقیق‌تری داده‌ایم. در عین حال می‌توانید تصاویری از تریلرهای این فیلم‌ها را ببینید. صحنه منتخب سینمایی هفته هم برای اولین بار به ویدیومان اضافه شده و از این به بعد هر هفته در پایان ویدیو یک صحنه منتخب سینمایی خواهیم داشت. نسخه صوتی را می‌توانید از اینجا بشنوید:
هنر و سینما
بهترین فیلم‌های نتفلیکس در سال ۲۰۱۹ سال گذشته در چنین روزهایی شبکه‌ی نتفلیکس تخمین زد که سال ۲۰۱۹ چیزی حدود ۹۰ فیلم اریجینال که تولید این شبکه باشد عرضه خواهند کرد. در آن زمان این عدد به نظر به طرز عجیب و غریبی بزرگ و حتی برای بعضی‌ها عصبانی‌کننده بود. این عدد چهار برابر تعداد تولیدات برادران وارنر در ۱۲ ماه مشابه بود و احتمالا هیچ تماشاگری را پیدا نمی‌کنید که این تعداد فیلم برایش در طول سال اهمیت داشته باشد. حالا حدس بزنید چه اتفاقی افتاده است؟ مشخص شد که تخمین ۹۰ فیلم محافظه‌کارانه بوده است. چون نتفلیکس فقط تقریبا همین تعداد فیلم و سریال اریجینال فقط ماه پیش پخش کرده است. در نتیجه انتخاب بهترین فیلم‌های نتفلیکس در سال ۲۰۱۹ کار ساده‌ای نیست. تحت تاثیر قرار گرفتید؟ کارکنان نتفلیکس به همه‌ی این‌ فیلم‌ها تحت عنوان محتوا ارجاع می‌دهند اما اگر بخواهیم از مارتین اسکورسیزی کارگردان مرد ایرلندی نقل قول کنیم این سینما نیست. البته اسکورسیزی این جمله را در رابطه با فیلم‌های مارول گفته بود. به نظر می‌رسد سینما دیگر آن چیزی نیست که مخاطب در سالن سینما می‌بیند. و هیچ عاملی به اندازه‌ی نتفلیکس در ایران جریان تاثیرگذار نبوده است. آن‌ها حتی چند کاخ کلاسیک سینمایی را خریده‌اند که محصولات جدیدشان را در آن‌ها به نمایش بگذارند. وقتی نتفلیکس به کارهای اریجینالش باور داشته باشد، مشترکان درباره‌اش مطلع خواهند شد: از مرد ایرلندی مارتین اسکورسیزی تا ۶ زیر زمین مایکل بی این فیلم‌ها در نتفلیکس نمایش ویژه‌ای دارند و حتی اگر به اندازه‌ی کافی سریع نباشید و رویشان کلیک نکنید دائم در گوشه و کنار صفحه به صورت اتوماتیک برایتان پخش می‌شود. برای تعیین فهرست بهترین فیلم‌های نتفلیکس در سال ۲۰۱۹ منتقد ورایتی می‌نویسد: برای تکمیل این فهرست من بیشتر از آن چه دکتر اجازه داده آثار نتفلیکس را تماشا کردم. هر چه به انتهایش نزدیکتر می‌شدم تصمیم گرفتم به روابط عمومی نتفلیکس زنگ بزنم و فهرست کامل آثار اریجینالشان را از آن‌ها بگیرم که نکند چیزی را جا انداخته باشم. آن موقع بود که متوجه شدم حتی کارکنان نتفلیکس هم نمی‌توانند فهرست تمام کارهایشان را نگهدارند. به هر حال این فهرست بهترین فیلم‌های اریجینالی است که سال ۲۰۱۹ در نتفلیکس تولید و پخش شدند. من بدنم را از دست دادم عنوان اصلی: I Lost My Body کارگردان: جرمی کلاپ-ن-امتیاز متاکریتیک: ۸۱ از ۱۰۰ این یک انیمیشن فرانسوی است. اولین‌بار در هفته‌ی بین‌المللی منتقدان در جشنواره‌ی کن امسال به نمایش درآمد. فیلم جایزه‌ی بزرگ نسپرسو را برد و تبدیل به اولین انیمیشنی شد که در طول تاریخ این جایزه را به خانه می‌برد. به نظر می‌رسد این روزها استراتژی نتفلیکس ترتیب دادن رقابتی است برای این که کاری کند رویاهای مولفان به حقیقت بپیوندد مثل ساخته شدن روما و مرد ایرلندی. اما بودجه‌های بزرگتر لزوما فیلم‌های بهتر را نمی‌سازد. من بدنم را از دست دادم انیمیشن متواضعی است که از نمای نقطه نظر دستی بیان می‌شود که از بدنش جدا شده است! دست از آزمایشگاه فرار می‌کند تا بدنی را که به آن متعلق است پیدا کند. از آن طرف نائوفل مرد جوانی در پاریس است که عاشق دختری به نام گابریل شده است. این اولین فیلم کارگردانش است که تصاویر سورئالی دارد. یکی از خلاقانه‌ترین و اریجینال‌ترین انیمیشن‌هایی است که در سال‌های اخیر ساخته شده است. فیلمی که به طرز غیرمنتظره‌ای شاعرانه از کار درآمده است. دو پاپ عنوان اصلی: The Two Popes کارگردان: فرناندو میرلس امتیاز متاکریتیک: ۷۵ از ۱۰۰ دیدن جاناتان پرایس و آنتونی هاپکینز کنار هم به عنوان دو بازیگر اصلی فیلم خودش یک عیش تمام عیار است. هر دوی آن‌ها برای بازی در نقش دو پراتاگونیست تاثیرگذار استحقاق نامزدی جایزه‌ی اسکار را دارند. هاپکینز نقش پاپ بندیکت را بازی می‌کند. رهبر محافظه‌کار، وفادار و باثبات کلیسا که جهان را با کناره گرفتن از مقامش شوکه کرد و پاپ فرانسیس (با بازی پرایس) به عنوان جانشین او انتخاب شد‌ این پاپ دوم آدم لیبرال و آزادیخواهی بود و این تصمیم‌ها پشت دیوارهای واتیکان گرفته شد‌ از آن جایی که هیچ جزییاتی از این جریان به بیرون درز نکرد، آنتونی مک‌کارتن فیلمنامه‌نویس فیلم دو پاپ این فرصت را پیدا کرده که به دلخواه خودش داستان را بازآفرینی کند‌ قصه‌ای که با گرما و هوش و شوخ‌طبعی روایت می‌شود‌ نتیجه‌اش یک فیلم رفیقانه‌ی عجیب و غیر متداول شده است که در نهایت سرگرم‌کننده‌تر از آن است که فقط نگاهی به سرنوشت کلیسای کاتولیک بیاندازد‌ دختر عنوان اصلی: Girl کارگردان: لوکاس دونت امتیاز متاکریتیک: ۷۳ از ۱۰۰ یک درام آرام و تفکر برانگیز درباره‌ی بزرگ و بالغ شدن‌ این درام مبهوت‌کننده‌ی بلژیکی تماشاگران را جای دختر نوجوانی می‌گذرد که در مسیر گذار است‌ لارای پ-ن-ده ساله چیزی را بیشتر از این نمی‌خواهد که تبدیل به یک بالرین موفق شود‌ او به یک مدرسه‌ی باله در آنتورپ می‌رود اما لارا دوجنسیتی است و از این بابت نگرانی‌های زیادی دارد‌ او یک پدر مهربان و حمایتگر فرانسوی و یک روانشناس هم دارد که هر دو مراقب لارا هستند‌ این فیلم تقریبا به اندازه‌ی روما سال گذشته در فصل جوایز برنده‌ی جایزه‌های مختلف شد‌ چند تا از این جایزه‌ها هم مربوط به بازی ویکتور پولستر تازه‌وارد بود‌ اما در آمریکا به دلیل سوژه‌اش و شیوه‌ی برخورد هنرمندانه‌اش با آن با مشکلاتی روبه‌رو شد‌ فیلم کامل و بی‌نقصی نیست اما از آن آثاری است که موفق می‌شود همدردی مخاطبانش را برانگیزد‌ از آن فیلم‌هایی که این قدرت را دارد که دیدگاهتان را نسبت به سینما تغییر دهد‌ داستان ازدواج عنوان اصلی: Marriage Story کارگردان: نوآ بومباک امتیاز متاکریتیک: ۹۴ از ۱۰۰ وقتی نتفلیکس فیلم داستان‌های مه‌یه‌روویتز نوآ بومباک را خرید خیلی‌ها معتقد بودند بومباک اشتباه بزرگی کرده است‌ نتفلیکس آن فیلم را تبدیل به دیده‌شده‌ترین اثر بومباک تا آن زمان کرد‌ حالا یک‌بار دیگر بومباک با این شبکه یک تیم را تشکیل داده تا این‌بار شخصی‌ترین داستانش را بسازد‌ فیلمی که اقتباسی آزاد از ماجرای جدایی خود فیلمساز از همسرش جنیفر جیسون لی است‌ آدام درایور و اسکارلت جوهانسون نقش یک زوج خلاق را بازی می‌کنند‌ مرد کارگردان نیویورکی است و زن بازیگر لس‌آنجلسی‌ تصمیم آن‌ها برای جدایی و این که وکلا را در این جریان دخالت بدهند باعث می‌شود که تفاوت‌ها و اختلاف‌هایشان بیشتر به چشم بیاید‌ عنوان فیلم ممکن است خیلی‌ها را به اشتباه بیاندازد که این یک فیلم رومانتیک است اما در حقیقت فیلم تلخی درباره‌ی پایان یک زندگی است‌ بازی آدام درایور درخشان است و یکی از گزینه‌های اصلی فصل جوایز به شمار می‌رود‌ از آن فیلم‌هایی است که دوست‌داشتن‌شان کار ساده‌ای است‌ مرد ایرلندی عنوان اصلی: The Irishman کارگردان: مارتین اسکورسیزی امتیاز متاکریتیک: ۹۴ از ۱۰۰ اگر از آن تکنیک جلوه‌های ویژه‌ی جوان‌سازی فیلم و مدت زمان نسبتا طولانی آن صرفنظر کنید، این درام مافیایی مارتین اسکورسیزی که شبیه یک مینی‌سریال است عناصری از فیلم‌های گنگستری قدیمی او مثل رفقای خوب و کازینو را در خودش دارد‌ این فیلم بهترین امتیاز را از سوی منتقدان میان فیلم‌های اسکورسیزی دریافت کرده است‌ بعد از سال‌ها دوباره اسکورسیزی و رابرت دنیرو و جو پشی تشکیل یک تیم داده‌اند‌ (همکاری درخشان آنها در فیلم‌های رفقای خوب و کازینو هنوز در یادها مانده است‌) دیدن فیلم برای همه عشاق سینما و طرفداران اسکورسیزی واجب است. اسکورسیزی دوباره با این فیلم به جهان گنگستری برگشته است که بهترین آثار سینمایی‌اش را در این حوزه تولید کرده است. از فیلم هوانورد تا گاو خشمگین هیچ‌کس مثل اسکورسیزی نمی‌تواند به آثار بیوگرافیک روی پرده سینما جان بدهد. مرد ایرلندی که با فیلم‌نامه‌ای از استیون زایلیان براساس رمان شنیده‌ام خانه‌ها را رنگ می‌زنی اثر چارلز برنت ساخته شده درباره زندگی فرانک شیران خلافکار ایرلندی است. شیران که از رزمندگان جنگ جهانی دوم بوده به یک خلافکار تبدیل شده و نقش او را رابرت دنیرو بازی می‌کند. دنیرو در این اثر در سنین مختلفی نمایش داده می‌شود تا فیلم چندین دهه از زندگی فرانک شیران را روایت کند. آل پاچینو هم در فیلم نقش جیمی هوفا رهبر اتحادیه کارگران آمریکا را ایفا می‌کند. آتلانتیک عنوان اصلی: Atlantics کارگردان: متی دیوپ امتیاز متاکریتیک: ۸۵ از ۱۰۰ صنعت سینمای فرانسه ممکن است در ایجاد محدودیت برای نتفلیکس در جشنواره‌ی کن موفق شده باشد اما آن‌ها نتوانستند از نفوذ این شبکه‌ی آنلاین در دل فیلم‌هایی که افتتاحیه‌شان در جشنواره‌ی کن بوده جلوگیری کنند. آتلانتیک فیلمی درباره‌ی بحران‌های مهاجرت است. در محله‌ای محبوب و پر جمعیت در حومه‌ی شهر داکار کارگدان مشغول ساختن یک برج با معماری فوتوریستی هستند در حالی که ماه‌هاست پولی دریافت نکرده‌اند. آن‌ها تصمیم می‌گیرند از راه اقیانوس از کشور فرار کنند تا در یک کشور خارجی آینده‌ی بهتری برای خودشان بسازند. بین آن‌ها سلیمان است که عاشق آداست و با او قول و قرارهایی گذاشته است. داستانی اثیری از بی‌عدالتی، هبوط و رها شدن در یک شهر مدرن اما آخرالزمانی. این فیلم پر از تغییر لحن‌های غیرمنتظره است. گاهی لحن رئالیستی دارد و گاهی رومانتیک می‌شود و حتی رگه‌هایی از فانتزی ماورالطبیعه در آن می‌شود پیدا کرد. دلمایت نام من است عنوان اصلی: Dolemite Is My Name کارگردان: کرگ بروئر امتیاز متاکریتیک: ۷۶ از ۱۰۰ شیرینی خالص برای همه‌ی خوره‌ی فیلم‌ها. فیلم انگار نسخه‌ای از اد وود یا هنرمند فاجعه است که البته به استثمار سیاهان می‌پردازد. ادی مورفی نقش رودی ری مور را بازی می‌کند. ری مور یکی از اسطوره‌های واقعی سیاهپوستان است که از پیشگامان کمدی و رپ محسوب می‌شد. وقتی کاراکتر او به نام دلمایت که مبارز کونگ‌فوست و بامزه ولی کمی زشت و وقیح است تبدیل به پدیده‌ای در ماجرای استثمار سیاهان در دهه‌ی ۷۰ می‌شود. فیلمنامه‌نویسان کار اسکات الکساندر و لری کاراشوسکی کسانی هستند که ژانر ساختن فیلم‌های زندگی‌نامه‌ای درباره‌ی کسانی که کسی سراغ‌شان نمی‌رود را اختراع کردند. فیلم تمجیدی از گستاخی نمایش‌های آمریکایی-آفریقایی آن دهه است. از دهه‌ی ۸۰ به بعد می‌شود گفت که این بهترین نقشی است که برای ادی مورفی نوشته شده. قلب تپنده‌ی فیلم صحنه‌هایی است که شاهد روی صحنه رفتن ری هستیم و این که چه‌طور تماشاگران به او می‌خندند. به گفته‌ی منتقدان بازی در نقش مردی که جزو پیشگامان کمدی و آدم‌های تاثیرگذار روی ادی مورفی محسوب می‌شود باعث شده که او بعد از مدت‌ها در ایفای یک نقش لذت محض را تجربه کند. همان چیزی که باعث می‌شد در دهه‌ی هشتاد حضورش در فیلم‌های خاصیت معجزه‌واری داشته باشد. بیشتر بخوانید: ۵۱ فیلمی که در سال ۲۰۱۹ نباید از دست بدهید منبع: Variety
هنر و سینما
رادیو پل: نگاتیو – قسمت چهارم (پایان وسترن) اگر می‌خواهید بدانید یک داستان باشکوه چطور به پایان می‌رسد، اگر می‌خواهید مرگ اسطوره‌ها را بهتر بشناسید، اگر می‌خواهید بدانید پایان را چطور می‌نویسند، این شما و پایان حماسه وسترن! نگاتیو، فصل اول (ژانر) قسمت چهارم (پایان وسترن) را بشنوید.
هنر و سینما
بخش آنلاین No Man’s Sky گسترده‌تر می‌شود استودیوی هلو گیمز (Hello Games) جدیدترین بسته‌الحاقی بازی No Man's Sky را با نام Beyond معرفی کرد. این بسته گسترش‌دهنده قرار است در تابستان سال آینده به صورت رایگان در دسترس کاربران قرار بگیرد. طبق اطلاعاتی که در وبلاگ رسمی بازی منتشر شده است، سازندگان قصد دارند سه ویژگی بسیار بزرگ را در این به‌روزرسانی جای دهند. با این حال، آن‌ها تصمیم گرفتند تا دو قابلیت جدید اثر را مخفی نگه دارند و در حال حاضر تنها یکی از آن‌ها را به صورت عمومی معرفی کنند. این ویژگی مربوط به بخش آنلاین بازی می‌شوند. استودیو هلو گیمز در این بسته‌الحاقی قسمت چندنفره اثر را اصلاح کرده و شرایطی را فراهم آورده که بازی‌کنندگان می‌توانند به راحتی یکدیگر را ببینند و با هم بازی کنند. آن‌ها در ادامه خاطرنشان کردند که این تغییر بازی را به یک اثر کاملا MMO و آنلاین تبدیل نمی‌کند. بخش آنلاین No Man's Sky برای تمامی کاربران رایگان است، پرداخت‌های درون‌ برنامه‌ای ندارد و برای تجربه آن هیچ نیازی به اشتراک‌های پلی‌استیشن پلاس یا ایکس‌لایو گلد ندارید. سال گذشته یک به‌روزرسانی بزرگ با نام Next برای بازی منتشر شد. این آپدیت از همه نظر یک بهبود تمام و کامل به حساب می‌آمد و در کنار رفع بسیاری از مشکلات بازی، محتوای زیادی هم به آن اضافه شد. در ادامه هم به‌روزرسانی The Abyss موج دیگری از محتوا را در اختیار مخاطبان قرار داد که از جمله مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به گسترش مکان‌های زیر آب اشاره کرد. منبع: GameSpot
بازی ویدیویی
پپه رینا، دروازه بان حریف ایران با اتهام همکاری با مافیا مواجه شد در فاصله‌ی کمتر از یک ماه تا آغاز رقابت‌های جام جهانی یکی از ستاره‌های سرشناس اسپ-ن-ا به دادگاهی در شهر ناپل احضار شد تا به اتهامات سنگین خود پاسخ دهد. روزنامه گازتا دلاسپورت امروز در خبری جنجالی مدعی شد خوزه پپه رینا دروازه‌بان اسپ-ن-ایی باشگاه ناپولی به اتهام دست داشتن در برنامه‌های مافیا در ایتالیا و همکاری با سردسته‌های این باند خطرناک با اتهامات سنگینی از سوی دادستانی شهر ناپل روبرو شده است. رینا به عنوان دروازه‌بان دوم تیم ملی اسپ-ن-ا در فهرست نهایی ژولین لوپتگی برای حضور در جام جهانی روسیه قرار گرفته است و به زودی در اردوی آماده‌سازی لاروخا برای شرکت در این تورنمنت معتبر راهی کمپ تیم‌های ملی اسپ-ن-ا خواهد شد اما احضار او به دادستانی ناپل ایتالیا آن هم به اتهام مشارکت در اقدامات مافیایی می‌تواند برای این دروازه‌بان سرشناس دردسرساز شود. بنا به نوشته گازتا دلاسپورت اتهام وارد شده به ستاره اسپ-ن-ا درست مثل اتهاماتی است که به دو ستاره سابق ناپل همچون پائولو کاناوارو و سالواتوره آرونا وارد شده ضمن این که در دادخواست ارائه شده به دادگاه در ناپل این سه چهره سرشناس فوتبالی با اتهام همدستی با برادران اسپوزیتو به عنوان سرکرده‌های اصلی باند مافیایی ناپل روبرو شده‌اند که می‌تواند برای آنها با دردسرهای بسیار زیادی روبرو شود. کمیته عالی مبارزه با مافیا در دادستانی ایتالیا در حال بررسی حساب‌های مالی و ارتباطی ستاره اسپ-ن-ا و سایر چهره‌های فوتبالی با گروه‌های مافیایی است تا در صورتی که مراودات مالی و ارتباط‌های نزدیک از پپه رینا و بقیه فوتبالی‌ها با مافیا به دست آورد بلافاصله حکم بازداشت و زندانی شدن را برای آنها صادر کند.
سلامت و زیبایی
بازی کارآگاهی خوب باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟ جعبه‌ابزار بازی‌سازان (۵۶) چند سالی می‌شود که کانال یوتیوب جعبه‌ابزار بازی‌سازان (Game Maker's Toolkit) در ویدئوهایی کوتاه و آموزنده به بررسی و توصیف جنبه‌های مختلف بازی‌های ویدئویی و مفاهیم مربوط به این حوزه می‌پردازد‌ من تصمیم گرفتم محتوای این ویدئوها را با کمی تصرف و منطبق کردن آن با مدیوم نوشتار، به فارسی برگردانم‌ این سری مقالات برای کسانی که آرزوی بازی‌ساز شدن را در سر می‌پرورانند، یا صرفا می‌خواهند بازی‌های ویدئویی را بهتر و عمیق‌تر درک کنند، بسیار مفید خواهد بود‌ با مجموعه مقالات جعبه ابزار بازی‌سازان همراه باشید‌ چند وقت پیش فیلم رودخانه‌ی میستیک (Mystic River) را تماشا کردم‌ سوژه‌ی فیلم قتل زنی جوان به نام کیتی مکرام (Katie Makrum) است و شخصیت‌های اصلی دو کارآگاه‌اند که مسئول یافتن قاتل او هستند‌ تماشای این دو کارآگاه در حال انجام وظیفه بسیار برایم جالب بود‌ فیلم جزئیات زیادی درباره‌ی حل پرونده توسط این دو کارآگاه ارائه می‌کند و پروسه‌ی بازجویی، یافتن مدرک و چیدن قطعات پازل در کنار هم از طریق پی‌گیری حقایق را با جزئیات دقیق نشان می‌دهد‌همچنان که در حال تماشای فیلم بودم، به این فکر کردم که چطور می‌توان این فیلم را به یک بازی ویدئویی تبدیل کرد‌البته همین حالایش هم بازی کارآگاهی زیاد ساخته شده است؛ از بازی‌های اشاره و کلیک کلاسیک مثل KGB و ماموریت‌های جانبی کیش قاتلان (Assassin's Creed) با محوریت حل معمای قتل گرفته تا بازی‌های کارآگاهی خالصی مثل مقتول: روح سرگردان (Murdered: Soul Suspect) ‌ اما بازی‌های اندکی موفق شده‌اند میل من به ایفای نقش کارآگاه را ارضا کنند‌ خیلی کم پیش می‌آید که من به طور کامل در بازی‌های این سبک درگیر شوم‌ منظورم از درگیر شدن این است که عمیقا به مدارک و صحبت‌های شاهدان فکر کنم تا به آن لحظه‌ی ارزشمندی که لامپی در ذهنم روشن می‌شود و پیش خودم می‌گویم: ‌ یافتم! یافتم! برسم‌ عمده‌ی لذت ایفای نقش یک کارآگاه در چنین لحظه‌ای خلاصه می‌شود‌ ولی بازی‌های کارآگاهی در خلق چنین لحظاتی ناتوان‌اند‌ برای همین قصد دارم در این مقاله به این سوال پاسخ دهم: ویژگی‌های یک بازی کارآگاهی خوب چیست؟ بازیسازان چطور می‌توانند مکانیزم‌های جالبی خلق کنند که به بازیکنان اجازه می‌دهد شرلوک درونی‌شان را آزاد کنند؟ پیش از پاسخ دادن به این سوال قصد دارم دوباره به فیلم رودخانه‌ی میستیک برگردم و بررسی کنم ببینم این دو کارآگاه چطور پرونده‌ای را که بهشان محول شده حل می‌کنند‌ شاید از این بررسی، بتوان بهترین راه برای تبدیل کردن پروسه‌های کارآگاهی واقعی به مکانیزم‌های گیم‌پلی را پیدا کرد‌در اولین قدم کارآگاه مدرک و سرنخ جمع‌آوری می‌کند، خصوصا از صحنه‌ی جرم‌ مثلا در فیلم از این سرنخ‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: – پوکه‌ی گلوله‌ای که کیتی با آن کشته شد– فهرست شماره‌تلفن هتل‌هایی که از کوله‌پشتی‌اش برداشته شده‌اند– تماس با پلیس (۹۱۱): ‌پلیس: پسرجان، اسمت چیه؟ تماس‌گیرنده: یارو می‌خواد بدون اسمش (مونث) چیه! پلیس: اسم خودت پسرجون‌ اسم خودت چیه؟ در قدم بعدی دو پلیس از مردم سوال می‌پرسند‌ از پدر و مادر کیتی، از دوستانش، و از زنی که شاهد وقوع جرم بود‌بسیار خب، پیاده کردن این عناصر در یک بازی ویدئویی باید کار آسانی باشد، ‌ نه؟ مثلا در نوآر لس‌آنجلسی (L‌A‌ Noire) جمع‌آوری سرنخ به خوبی پیاده شده است‌ سرنخ‌های بازی سه‌بعدی هستند و می‌توانید آن‌ها را بگردانید و از زوایای مختلف بررسی کنید‌در بازی محکوم (Condemned) نیز بازیکن به گجت‌های باحالی مجهز است که با استفاده از آن‌ها می‌توان اثر انگشت و رد خون را در صحنه‌ی وقوع جرم پیدا کرد‌درخت دیالوگ نیز عنصری پرطرفدار در بازی‌های ویدئویی است و این عنصر هرگاه لازم باشد در بازی‌های کارآگاهی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد‌تا به اینجای کار مشکلی وجود ندارد و تمام عناصر فیلم را می‌توان بی‌کم‌وکاست در بازی‌های ویدئویی پیاده کرد‌ مشکل از قدم بعدی شروع می‌شود‌در فیلم پروسه‌ی حل پرونده به شکلی واقع‌گرایانه نشان داده می‌شود‌ یکی از کارهایی که دو پلیس انجام می‌دهند برملا کردن دروغ مردم است‌ مثلا وقتی دوست کیتی می‌گوید با کسی در رابطه نبوده، دیواین (Devine) به فهرست شماره‌تلفن‌های هتل اشاره می‌کند‌دیواین: یه دختر ۱۹ ساله تنهایی نمی‌ره لاس‌وگاس‌ اون با کی بود؟ پیجئون: برندن‌دیواین: برندن هریس؟ ‌پیجئون: آره، برندن هریس‌با دریافت این اطلاعات، آن‌ها می‌توانند رد سرنخ را بگیرند و ببینند به کجا منتهی می‌شود‌ مثلا حالا آن‌ها بهانه‌ای دارند تا با برندن هریس صحبت کنند‌ همچنین از نتیجه‌ی پرتابه‌شناسی پوکه اینطور برمی‌آید که این پوکه به تفنگی تعلق دارد که در سرقت مسلحانه از مغازه‌ی مشروب‌فروشی در دهه‌ی ۸۰ مورد استفاده قرار گرفته بود‌ این هم سرنخی جدید است‌لونی: من می‌دونم کار کیه! اسمش ری هریس بود‌ قبلا جاست ری (Just Ray) صداش می‌کردن‌در قدم بعد، نگهبان‌ها باید بین سرنخ‌های پیداشده ارتباط برقرار کنند‌ از شواهد و قرائن اینطور برمی‌آید که ری هریس با برندن هریس نسبت دارد‌ حالا بهانه‌ای برای بازجویی از برندن هریس وجود دارد‌برندن: چرا از من می‌پرسید پدرم تفنگ داشت یا نه؟ دیواین: تفنگی که دوست‌دخترت رو باهاش کشتن، همون تفنگیه که ۱۸ سال پیش پدرت حین سرقت از مغازه‌ی مشروب‌فروشی دستش گرفته بود‌در قدم آخر، کارآگاهان باید از زاویه‌ای جدید سرنخ‌های جمع‌شده را بررسی کنند و از این طریق، استدلال‌های منطقی ارائه کنند و با استنتاجی قوی به نتیجه‌ای قطعی برسند‌بازی‌های کارآگاهی تلاش کرده‌اند تا تمام عناصر بالا یعنی افشای دروغ، دنبال کردن سرنخ، پیدا کردن ارتباط بین مدارک و سرنخ‌های جمع‌آوری‌شده و استنتاج کردن را به عناصر گیم‌پلی تبدیل کنند‌ یکی از رایج‌ترین روش‌ها برای انجام این کار استفاده از سوال‌های ساده‌ی چند گزینه‌ای است‌مثلا در قسمتی از بازی گرگ بین ما (The Wolf Among Us)، بیگبی سرنخی پیدا می‌کند و به بازیکن فرصت داده می‌شود درباره‌ی اهمیت سرنخ به سوالی پاسخ دهد‌بخش‌های بازجویی شرلوک هلمز: جنایات و مکافات (Sherlock Holmes: Crimes and Punishment) نیز ساز و کاری مشابه دارند‌ در قسمت‌هایی خاص، دکمه‌ای روی صفحه پدیدار می‌شود، برای شما فرصتی فراهم می‌کند تا دروغ نهفته در بیانیه‌ی شخص را شناسایی کنید و جوابی را که دروغ را افشا می‌کند انتخاب کنید‌به نظر من این سیستم اصلا کار نمی‌کند، چون بازیکن را به چند پاسخ از پیش تعیین‌شده محدود می‌کند‌ به عبارت دیگر، بازیکن از فکر خودش استفاده نمی‌کند، بلکه دنبال منطقی‌ترین جوابی که پیش رویش قرار داده شده می‌گردد‌ در بعضی موارد هم پاسخ او حدسی خشک‌وخالی است‌ اگر در شرلوک هلمز جواب اشتباه را انتخاب کنید، فرصتی دوباره در اختیارتان قرار داده می‌شود‌ فکر می‌کنم چالش اصلی در ساختن یک بازی کارآگاهی در همین نکته خلاصه می‌شود‌اگر طراح بازی بخواهد امتحان کند تا ببیند آیا بازیکن به جواب معما رسیده یا نه، ممکن است در این راه ناخواسته جواب معما را در اختیار او قرار دهد‌ بدین ترتیب، حس رضایت حل معما از بین می‌رود‌ در گرگ بین ما هرگاه بالای صفحه نوشته می‌شد: شما سرنخ‌ها را به هم وصل کردید هیچ حس مثبتی به من دست نمی‌داد‌یکی از راه‌حل‌هایی که بازیسازان برای حل این مشکل اندیشیده‌اند، صرفا اضافه کردن گزینه‌های بیشتر به پاسخ‌هاست‌مثلا این صفحه‌ی استنتاج (Deduction Screen) در بازی کارآگاه گریموار (Detective Grimoire) است‌از این لحاظ بازی شباهت زیادی به گرگ بین ما دارد‌ در بخش‌هایی از پیش تعیین‌شده از بازی گریموار از شما می‌خواهد درباره‌ی حوادثی که اتفاق افتاده به سوالی پاسخ دهید‌ اما به جای این‌که از میان چند گزینه پاسخ صحیح را انتخاب کنید، باید با ترکیب کردن چند ایده و آیتم با هم فکر جدید خلق کنید‌شما ۸ عکس و دو اسلات (Slot) و همچنین دو جایگاه چرخان دارید که هرکدام دربردارنده‌ی ۴ بیانیه هستند‌ به لطف پدیده‌ای به نام انفجار ترکیبی (Combinational Explosion) ۸۹۶ ترکیب محتمل وجود دارد‌ البته بازی همچنان تا حدی شما را به انتخاب جواب صحیح هدایت می‌کند، اما حداقل تصادفی حدس زدن گزینه‌ی صحیح از معادله حذف شده است‌ مثال برجسته‌ی دیگر در این زمینه در بازی اندروید رد (The Trace) استفاده شده است‌ در این بازی باید با کشیدن سرنخ‌ها و مشاهدات‌تان (که به شکل آیتم نمایش داده می‌شوند) به جواب برسید‌با توجه به این‌که هر سوال چند پاسخ دارد، پیشروی بازی از طریق حدس زدن این پاسخ چندان عملی نیست‌سری بازی‌های وکیل حاذق (Ace Attorney) سیستم جالبی دارد‌ در این سری شاهدان شهادت خود را ارائه می‌دهند و شما می‌توانید مدرکی ارائه کنید که تناقض نهفته در بیانات‌شان را ثابت می‌کند‌در یکی از قسمت‌ها، شخصی به نام گام‌شو (Gumshoe) ادعا می‌کند سارق به هنگام سرقت فقط دنبال ارزشمندترین اشیاء می‌گردد، ولی ما می‌دانیم یکی از آیتم‌های دزدیده‌شده – کوزه‌ای مقدس – ارزش مالی ندارد‌ بنابراین اگر این مدرک را در پاسخ به شهادت شاهد ارائه کنید، بیچاره کاملا رسوا می‌شود، چون خطایی بزرگ در شهادتش معلوم شده است‌ در این بازی باید با اتکا بر پنج بیانیه و تعداد زیادی سرنخ و پروفایل جمع‌آوری‌شده حرف‌هایی را که قرار است در دادگاه بزنید از پیش تعیین کنید، بنابراین حدس زدن تقریبا غیرممکن است، خصوصا با توجه به این‌که برای فینکس رایت (Phoenix Wright) نوار سلامتی‌ای تعیین شده که با هر اعتراض اشتباه و بی‌پایه‌واساس کمتر می‌شود‌ بنابراین باید مدرکی را که قرار است در هر بازرسی به دادگاه ارائه کنید، با دقت انتخاب کنید‌مثال‌هایی که بهشان اشاره کردم به‌مراتب بهتر از مثال‌های قبلی هستند و با استفاده از سیستمی که در آن‌ها استفاده شده می‌توان گیم‌پلی کارآگاهی بسیار خوبی طراحی کرد‌ مثلا در زندگی عجیب است‌ (Life is Strange) باید از روی تخته‌ی سرنخ‌ها، سرنخ‌های صحیح را انتخاب کنید تا پی ببرید نیتن پرسکات (Nathan Prescott) بعد از مهمانی فلانی را کجا برد‌ تعداد گزینه‌های موجود برای انتخاب آنقدر زیاد است که دیگر جا برای حدس زدن باقی نمی‌ماند‌ همچنین این سیستم طوری است که شما را تشویق می‌کند به جزئیاتی چون تاریخ وقوع اتفاقات توجه کنید‌مثلا برای سر در آوردن از یکی سرنخ‌ها، باید به این نکته دقت کنید که چراغ عقب وانت این آقا شکسته: بنابراین این عکس پلاک وانتش است‌اگر احیانا پاسخ‌تان غلط باشد، بازخوردی که بازی بهتان نشان می‌دهد به شکلی زیرپوستی شما را به مسیر درست هدایت می‌کند‌ مثلا: مکس: اگه بتونم ارتباط یکی از پیامک‌ها رو با فرانک پیدا کنم، می‌تونم مکان دقیق رو پیدا کنم‌اما این سیستم هم به‌نوعی جواب را لو می‌دهد‌ درست است که گزینه‌هایی به بازیکن ارائه نمی‌شود تا از بینشان جواب صحیح را پیدا کند، اما متن خود سوال به نوعی بازیکن را راهنمایی می‌کند‌ حداقل حداقلش به بازیکن نشان می‌دهد در آن مقطع سوالی هست که باید پرسیده شود‌همچنین در این حالت بازی شبیه به آدم بی‌ادبی به نظر می‌رسد که خودش همه‌چیز را فهمیده و حالا با حالتی تحقیرآمیز می‌خواهد مطمئن شود شما هم به قدر کافی توجه نشان داده‌اید‌ وقتی با چنین سیستمی روبرو باشید، بیشتر حس واتسون بودن را پیدا می‌کنید تا شرلوک بودن‌بنابراین می‌توان یک قدم فراتر رفت و ابزاری در اختیار بازیکن قرار داد تا با استفاده از آن‌ها به تناقض‌ها و ارتباطاتی که در پرونده موجود است برسد، بدون این‌که سوالی پرسیده شود تا او را به آن سمت هدایت کند‌ساز و کار بازی FMV تناقض (Contradiction) همین است‌ در این بازی کارتان این است که از مظنونین بازجویی کنید و فهرستی بلندبالا از بیانات آن‌ها جمع‌آوری کنید‌ سپس می‌توانید بیانات را با هم تطبیق دهید تا ببینید کدام‌شان با هم تناقض دارد‌ پس از شناسایی تناقض می‌توانید مچ دروغگوها را بگیرید‌سیستم این بازی با وکیل حاذق بسیار متفاوت است، چون در وکیل حاذق از قبل می‌دانید که باید در شهادتی که می‌شنوید خطایی پیدا کنید و تا موقعی که موفق به انجام این کار نشوید، پیشروی در بازی ممکن نیست‌ اما در بازی تناقض می‌توانید با یک شاهد حرف بزنید، از پیش او بروید، با چند نفر دیگر گفتگو کنید و دوباره پیش او برگردید، بدون این‌که بدانید چه کسی دارد دروغ می‌گوید‌ برای شناسایی دروغگو باید شش دنگ حواستان را جمع و پرونده را با دقت دنبال کنید‌راستی متناقض‌ترین چیزی که در بازی وجود دارد، رنگ شلوار کارآگاه جنک (Jenk) است، چون در یک نما آبی است و چند قدم بعد، با عوض شدن نما، رنگش سبز می‌شود! بابت این گریز کوتاه عذر می‌خواهم‌این سیستم برای ربط دادن دو سرنخ به هم نیز ایدئال است‌ من به طور خاص از سیستم به کار رفته در مدارک لطفا (Papers, Please) خوشم می‌آید، بازی‌ای که اصلا کارآگاهی نیست و در آن نقش مامور بررسی گذرنامه را بازی می‌کنید‌ اما سیستم به کار رفته در آن در بازی کارآگاهی نیز به‌خوبی جواب می‌دهد‌در این بازی اگر بخواهید مانع از ورود کسی به کشور شوید، باید دلیل موجهی برای تصمیم‌تان ارائه کنید‌ برای پیدا کردن این دلیل، ‌ باید حرف‌های مسافران و مدارک‌شان را با دستورالعمل خودتان تطبیق دهید و ببینید کجای کار می‌لنگد‌ سپس دکمه‌ی بزرگ قرمز را فشار دهید تا تناقض‌های یافته‌شده به شکل برجسته نشان داده شوند‌ مثلا یکی از این تناقض‌ها ممکن است تاریخ انقضای گذرنامه‌ی مسافر با تاریخ فعلی باشد‌ اگر این تناقض یافت شود، می‌توانید گذرنامه‌ی مسافر را رد کنید‌دلیل جالب‌توجه بودن این سیستم‌ها این است که بازیکن دیگر به پیشنهاد بازی واکنش نشان نمی‌دهد، بلکه به‌نوعی خودش به بازی اعلام می‌کند که متوجه نکته‌ی جالبی شده است‌ در مدارک لطفا قابلیت انتخاب کردن هر متنی که روی صفحه است، قابلیت عالی‌ای است‌ تعداد ترکیب‌های موجود آنقدر زیاد است که امکان ندارد بازیکن زورکی یا شانسی جواب درست را پیدا کند‌ بازیکن باید در برقراری ارتباط‌ها نهایت دقت را به خرج دهد تا بازی بپذیرد او در مسیر درست قرار دارد‌ همچنین به لطف این سیستم هر چیزی می‌تواند سرنخ باشد و سرنخ محدود به چیزهایی نمی‌شود که سازندگان صلاح دیده‌اند در کوله‌پشتی‌تان قرار دهند‌این سیستم برای برقراری ارتباط بین سرنخ‌ها و برملا کردن دروغ شاهدان مفید است، اما برای بخش استنتاج کردن به سیستمی جدید احتیاج داریم‌ اجازه دهید با بیان مثالی از بازی جهان‌صحفه نوآر (Discworld Noir) منظورم را دقیق‌تر مشخص کنم‌در این بازی، لوتن (Lewton) هرگاه اطلاعات جالبی دریافت کند، به صورت خودکار آن را در دفترچه‌ای ثبت می‌کند و با ترکیب دو یادداشت در دفترچه می‌توانید نتیجه‌گیری کنید‌در قمستی از بازی‌، عبارتی عجیب روی دیوار صحنه‌ی جرم نوشته شده است: به یاد داشته باشید که مقتول وارونه آویزان شده است‌لوتن: اگه ماندی وارونه آویزون شده، و اگه ماندی پیغام رو نوشته باشه، پس پیغام وارونه‌ست‌این معما جالب است، نه؟ اما برای این‌که معما کار کند، عبارت وارونه و همچنین وارونه آویزان شدن ماندی باید به‌عنوان یادداشت در دفترچه‌یتان ثبت شوند و یادداشت آخری ممکن است راه‌حل معما را لو دهد‌ چون تبدیل کردن افکار به قطعات پازل باعث می‌شود به جای به کار گرفتن از منطق خودتان، به منطق بازی متوسل شوید‌اما برای بهبود این سیستم، به سیستمی نیاز داریم که در آن نه سوالی پرسیده می‌شود، نه گزینه‌ای در اختیار بازیکن قرار داده می‌شود تا با تکیه بر آن پاسخی ارائه کند‌ شاید بپرسید اصلا خلق چنین سیستمی ممکن است؟ خوشحالم که پرسیدید! وقت مقایسه است! مقایسه‌ی سیستم به کار رفته در جهان‌صفحه با بازی کارآگاهی یهودی‌محور شیوا (The Shivah) ‌در قسمتی از بازی مشغول خواندن ایمیل‌های شخصی به نام جک لودر (Jack Lauder) هستید که به‌تازگی فوت کرده‌ در پوشه‌ی او به ایمیل‌های نگران‌کننده‌ای از شخصی به نام ایتن جی (Ethan G‌) برخورد می‌کنید و برایتان سوال ایجاد می‌شود که آیا باید رد او را بزنید؟ حتی اگر اینطور باشد، تا موقعی که نام خانوادگی‌اش را پیدا نکنید، نمی‌توان کاری از پیش برد‌شاید او همان شخص گلدواتر (Goldwater) نامی باشد که همسر جک در این ایمیل به او اشاره کرد‌اما ایتن جی درباره‌ی پول هم حرف می‌زند، بنابراین ممکن است یکی از کارکنان شرکت حسابداری گلدبرگ و ویزل‌بام باشد، شرکتی که در دفتر جک از آن اسم برده شده بود‌ سوال اینجاست که این فرضیات را چطور می‌توان امتحان کرد؟ در قدم اول رفتم سر کامپیوتر و وارد موتور جستجویی خیالی شدم‌در نوار جستجو نام Ethan Goldwater را جستجو کردم‌ نتیجه‌ای نمایش داده نشد‌ سپس Ethan Goldberg را جستجو کردم‌ نتیجه یافت شد: حسابداری که در درگیری مسلحانه‌ی موری هیل کشته شد‌پس از جستجو کردن نام ایتن گلدبرگ این پیغام از زبان شخصیت اصلی روی صفحه نمایش داده می‌شود: می‌دانستم شخص موردنظرم را پیدا کرده‌ام‌ خوشحالی وصف‌ناپذیری وجودم را فرا گرفت‌ حق با شماست خاخام استون‌ به‌شخصه وقتی برای اولین بار بازی را تجربه کردم، حل کردن این پازل باعث شد حس فوق‌العاده‌ای بهم دست بدهد‌ اگر در بازی Ethan G و Goldberg به‌عنوان آیتم‌هایی در فهرست سرنخ‌ها به بازیکن تحویل داده می‌شدند، مثل آب خوردن می‌شد بین‌شان ارتباط برقرار کرد و به اسم صحیح شخص موردنظر رسید‌ اما حالا که چنین امکانی وجود ندارد، بازیکن مجبور است به اطلاعات خارج از دنیای بازی، منطق خودش یا اطلاعاتی که احیانا یادداشت کرده توسل بجوید و خوب روی‌شان فکر کند تا ببیند آیا می‌تواند معما را حل کند یا خیر‌اگر جهان‌صفحه نوآر نیز از چنین سیستمی استفاده می‌کرد و در آن بازیکن مجبور می‌شد این عبارت را جایی تایپ کند، باید از منطقش استفاده می‌کرد و عبارت را وارونه می‌کرد تا بدین ترتیب، ‌ پی ببرد این عبارت در اصل نه AZILE، بلکه ۳۷۱۲V است‌ به نظر من در این صورت این پازل حتی بهتر از حالت فعلی‌اش می‌شد‌البته وقتی از نوار جستجو حرف می‌زنیم، هیچ بازی‌ای به پای داستان او (Her Story) نمی‌رسد‌ این بازی با بازی‌های دیگری که در مقاله بهشان اشاره شد بسیار فرق دارد‌ در این بازی از پرسه زدن و سرنخ جمع کردن در مکان‌های مختلف خبری نیست‌ در این بازی کافی‌ست جلوی کامپیوتر بنشینید و ویدئوکلیپ تماشا کنید‌ همین و بس‌ با این وجود، داستان او با فاصله‌ی زیاد بهترین بازی کارآگاهی‌ای است که تاکنون بازی کرده‌ام‌اجازه بدهید برای کسانی که بازی را انجام نداده‌اند آن را معرفی کنم‌ داستان او در ظاهر درباره‌ی پی بردن به یک راز است: قاتل مردی به نام سایمون اسمیت (Simon Smith) کیست؟ تنها منبعی که برای پی بردن به جواب این سوال در اختیار دارید، ویدئوهای بازجویی از همسرش هنا (Hannah) است‌ ویدئوهای بازجویی هنا به ۳۰۰ ویدئوکلیپ تقسیم شده‌اند، ولی تنها راه برای تماشا کردنشان این است که کلمات یا عباراتی را در نوار جستجوی پایین تایپ کنید: فقط هم پنج نتیجه‌ی اول به شما نمایش داده می‌شود‌ نتایج بر اساس ترتیب وقوع حوادث طبقه‌بندی شده‌اند‌ اساسا در این بازی هیچ اطلاعات قابل‌اتکایی در اختیار شما قرار داده نمی‌شود‌ از سرنخ صحنه‌ی وقوع جرم، شهادت مظنونین، مشاهدات ثبت‌شده در دفترچه یادداشت و عناصر کلیشه‌ای دیگر در بازی‌های کارآگاهی خبری نیست‌ برای پیشروی در بازی (البته پیشروی نه به آن معنای معمولی‌اش) باید استنتاج کنید و تنها راه برای بررسی درست بودن یا نبودن استنتاج‌تان این است که عبارت جدیدی را جستجو کنید و ببینید آیا کلیپ جدیدی نمایش داده می‌شود یا خیر‌ در صورت پیدا کردن کلیپ جدید، حس فوق‌العاده‌ای بهتان دست می‌دهد‌ آن لحظه‌ی یافتم! یافتم! ی که بالاتر به آن اشاره کردم در هیچ بازی‌ای به خوبی داستان او پیاده نشده است‌ تازه ما داریم درباره‌ی بازی جمع‌وجوری حرف می‌زنیم که کل گیم‌پلی آن بر پایه‌ی جستجوی کلمات و عبارات در نوار جستجو می‌چرخد‌یکی دیگر از کاربردهای این سیستم‌ها یافتن سرنخ است، ولی متاسفانه بیشتر بازی‌های کارآگاهی آن را نادیده می‌گیرند‌ در بیشتر بازی‌های کارآگاهی، هرگاه که سرنخ جدیدی پیدا کنید یا با مردم حرف بزنید، مکان‌ها و شاهدان جدید به طور خودکار به فهرست مکان‌ها و افراد قابل‌توجه شما اضافه می‌شوند‌ اما در بلک‌ول (Blackwell)، یکی دیگر از بازی‌های سازنده‌ی شیوا، می‌توانید نام مکان‌هایی را که دیده‌اید و شنیده‌اید در اینترنت جستجو کنید تا آدرسشان را پیدا کنید‌ پس از پیدا کردن آدرس آن مکان به‌عنوان نقطه‌ای قابل سر زدن به نقشه‌یتان اضافه می‌شود‌جادوی نوار جستجو این است که بازی فقط موقعی به شما نشان می‌دهد که این افراد و مکان‌ها سرنخ هستند که خودتان از قبل به سرنخ بودنشان پی برده باشید‌ این قضیه چطور ثابت می‌شود؟ با تایپ کردن این اسامی در نوار جستجو‌ در نظر بازیکنی که از دقت کافی برخوردار نیست، این اسامی صرفا‌ متنی عادی داخل دنیای بازی هستند، اما کسانی که دقت کافی به خرج دهند، حس رضایت بالایی دریافت خواهند کرد‌سیستمی مشابه در شرلوک هلمز: کارآگاه مشاور (Sherlock Holmes: Consulting Detective) نیز مورد استفاده قرار گرفته است‌ این بازی اقتباس یک بازی رومیزی به همین نام است‌یکی از نکات جالب بازی این است که در آن روزنامه برایتان پست می‌شود و شما هم باید روزنامه را بررسی کنید، چون ممکن است در آن مطلب یا مقاله‌ی جالبی که به حل پرونده کمک کند منتشر شده باشد‌ یکی از پرونده‌ها حول محور مرگ سوال‌برانگیز سه باستان‌شناس می‌چرخد‌ در روزنامه‌ی ۱۲ آپریل ۱۸۸۹ مقاله‌ای درج شده است که می‌توان اطلاعات جالبی درباره‌ی پرونده در آن پیدا کرد‌ مثلا در این مقاله ذکر شده که شخصی به نام کاپیتان هرمن رمزی (Herman Ramsey) بازجویی‌های مربوط به باستان‌شناس دوم را پیگیری کرده است‌همچنین در بازی فهرست راهنمایی متشکل از همه‌ی مغازه‌ها و اشخاص ساکن لندن وجود دارد… البته همه که نه، ولی تعداد مدخل‌ها به ۲۰۰ عدد می‌رسد و برای پیدا کردن شخص موردنظر باید این ۲۰۰ مدخل را مرور کنید‌هدف سازندگان این بوده که اسامی‌ای را که دنبال‌شان هستید لابلای دریایی از اطلاعات بی‌ربط پنهان کنند تا برای پیدا کردنشان مجبور شوید کمی فسفر بسوزانید‌ در این بازی، ‌ به جای این‌که سازندگان فهرستی از مکان‌هایی را که باید بهشان سر بزنید پیش رویتان قرار دهند، خودتان باید با مطالعه‌ی دقیق روزنامه‌ها و گوش دادن به اسامی اشخاص و مکان‌هایی که در ویدئوکلیپ‌ها بهشان اشاره می‌شود، سرنخ بعدی را پیدا کنید‌ اگر هم احیانا به ساختمانی سر بزنید که ربطی به پرونده‌یتان ندارد، کلیپی کوتاه پخش می‌شود که در آن شرلوک می‌گوید: چه بد‌ کسی اینجا نیست‌ فکر می‌کنم تا به حال سیستم‌های جالبی مخصوص جمع‌آوری اطلاعات، برملا کردن دروغ، برقراری ارتباط بین سرنخ‌ها، دنبال کردن سرنخ‌ها و استنتاج کردن پیدا کرده باشیم‌ حالا وقتش رسیده تا دوباره به رودخانه‌ی میستیک بپردازیم‌در فیلم پس از این‌که کارآگاه‌ها همه‌ی اطلاعاتی را که لازم داشتند جمع‌آوری کردند، درصدد این برآمدند تا متهم را شناسایی کنند (نگران نباشید؛ قصد ندارم پایان فیلم را اسپویل کنم) ‌با چه سیستمی می‌توان شناسایی متهم را در بازی‌های ویدئویی پیاده کرد؟ سیستمی که صد در صد باید از آن پرهیز کرد، سیستم به کار رفته در کیش قاتلان است‌ در این سری برای تهمت زدن کافی‌ست به یک نفر نزدیک شوید و گزینه‌ی تهمت زدن (Accuse) را فشار دهید‌ اگر اشتباه کرده باشید، کمی امتیاز از دست می‌دهید و می‌توانید شخص دیگری را امتحان کنید‌ اگر به مجرم واقعی تهمت بزنید، پیروز می‌شوید‌ به همین راحتی‌از این سیستم نمی‌توان حس رضایت کسب کرد‌باید راهی پیدا کرد که مطابق آن‌، بازیکن مجبور شود ثابت کند متهم را می‌شناسد و از جزئیات قتل آگاه است‌ دقیقا مثل کارآگاه پوآرو‌یکی از سیستم‌های موردعلاقه‌ی من در بازی رازهای ایگل آی (Eagle Eye Mysteries) – یک بازی کودکانه برای داس که به طور غافلگیرکننده‌ای خوب است – به کار رفته است‌برای پیشروی در این بازی باید با مردم حرف بزنید، آیتم‌ها را بررسی کنید و حرف‌های آن‌ها را ثبت کنید‌ پس از رسیدن به آمادگی کامل برای حل پرونده، باید پنج‌تا از مهم‌ترین بیانیه‌هایی را که در دفترچه یادداشت‌تان ذخیره شده، و البته پروفایل مظنونی که مثلا دستور پخت پیتزا را دزدیده (یادتان باشد، این بازی برای کودکان ساخته شده)، انتخاب کنید‌ این سیستم بسیار ساده، اما موثر است‌ تعداد بیانیه‌هایی که در اختیارتان قرار داده می‌شود زیاد است، اما فقط باید پنج‌تایشان را انتخاب کنید؛ این یعنی باید جرمی را که رخ داده عمقی درک کنید تا بتوانید جواب درست را انتخاب کنید‌ رسیدن به جواب درست از راه حدس‌های تصادفی تقریبا غیرممکن است‌سیستمی مشابه در بازی جدید لوکاس پوپ (Lucas Pope) بازگشت اوبرا دین (Return of the Obra Dinn)، که تجلیل‌خاطری از بازی‌های قدیمی مکینتاش است، به کار رفته است‌ در این بازی ساعتی جیبی در اختیار دارید‌ اگر آن را روی اسکلت‌های پراکنده در محیط بازی استفاده کنید، ‌ به لحظه‌ی مرگ صاحب اسکلت برگردانده می‌شوید‌ سپس می‌توانید با پرسه زدن در صحنه‌ی جرمی که همه چیز در آن بی‌حرکت مانده، سعی کنید از ماجرا سر در بیاورید‌ نکته‌ی مهم اینجاست که می‌توانید استنتاجات خود را در بخشی به نام Crew Muster Roll یادداشت کنید‌ تنها اطلاعاتی که در اختیار شما قرار داده می‌شود، فهرست اسامی است‌ سپس از طریق یک منو می‌توانید دلیل مرگ آن شخص را تعیین کنید‌ تعداد ترکیب‌های موجود بیشتر از آن است که بتوانید با اتکا بر حدسیات راهی از پیش ببرید‌ برای پیشروی باید از قبل معما را در ذهن‌تان حل کرده باشید، چون بازی بهتان ارفاق نمی‌کند‌یکی دیگر از راه‌های ثابت کردن آگاهی داشتن نسبت به جرم اتفاق‌افتاده ترسیم کردن خط زمانی از اتفاقات رخ‌داده است‌ در ناپدید شدن ایتن کارتر (The Vanishing of Ethan Carter)، با شماره گذاشتن روی پیکرهایی شبح‌وار، باید ترتیب حوادثی را که حین وقوع جرم اتفاق افتادند مشخص کنید. حتی سوال‌های چند گزینه‌ای هم در صورتی که در انتهای بازی ارائه شوند، مفرح‌تر خواهند بود. در شرلوک هلمز: کارآگاه مشاور، پیش از این‌که به دادگاه بروید و در قالب سوال‌های چندگزینه‌ای به قاضی جواب پس بدهید، باید به آگاهی عمیقی نسبت به قتل و نیت مقتول دست پیدا کرده باشید تا بتوانید قاضی را متقاعد کنید. خلاصه این‌که ساختن یک بازی کارآگاهی خوب بسیار چالش‌برانگیز است. ما کارآگاه‌ها را به خاطر باهوش بودنشان دوست داریم، مگر نه؟ آن‌ها می‌دانند از شاهدان چه سوال‌هایی بپرسند، و می‌توانند چطور رد یک سرنخ را دنبال کنند. آن‌ها می‌توانند با وصل کردن نقطه‌های کور به حقیقت برسند و با استنتاجات خود با زاویه‌ای جدید به وقایع نگاه کنند. بازی‌های کارآگاهی فرصتی فراهم می‌کنند تا بازیکن نیز چنین حسی پیدا کند، حسی که رسانه‌های دیگر از انتقال آن عاجزند. اما متاسفانه در بسیاری از بازی‌های کارآگاهی آنقدر لی‌لی به لالای بازیکن گذاشته می‌شود که این تجربه خراب می‌شود، چون جواب صحیح عملا دودستی در اختیار او قرار داده می‌شود. اما همچنان جای امید باقی‌ست. بازیسازان بااستعداد راه‌های هوشمندانه‌ی زیادی پیدا کرده‌اند تا هوش بازیکن را به چالش بکشند، بدون این‌که به طور تصادفی جواب را به او لو دهند. مطمئنم سیستم‌های بیشتری نیز ساخته خواهند شد. در این بین، بد نیست به این فکر کنید که کدام یکی از بازی‌هایی که انجام داده‌اید، قدرت شما را در استنتاج کردن به چالش کشیدند. منبع: مارک براون – یوتیوب
بازی ویدیویی
فیل اسپنسر، رئیس ایکس‌باکس: تمام توان‌مان را روی ایکس‌باکس بعدی گذاشته‌ایم مایکروسافت قصد ندارد اشتباهات خود با ایکس‌باکس وان را در نسل آینده تکرار کند. فیل اسپنسر – رئیس ایکس‌باکس – طی مصاحبه‌ای با نشریه ورج (Verge) چنین گفت: من می‌گویم، درسی که از نسل ایکس‌باکس وان می‌توان گرفت اینست که ما نباید در حوزه قدرت و قیمت [کنسول] بلغزیم‌ اگر ابتدای نسل جاری را به یاد آورید، ما صد دلار گرانتر بودیم، و بله، قدرت کمتری هم داشتیم‌ و ما پروژه اسکارلت را با این تیم رهبری با هدف موفقیت در بازار کلید زده‌ایم‌ موفقیت در بازار – آنهم پس از سالها در پی پلی‌استیشن بودن، از لحاظ فروش و بازی‌های انحصاری – نکته کلیدی ایکس‌باکس است‌ در هر صورت، اسپنسر گمان دارد که نسلهای ایکس‌باکس متعددی در راه است‌ ما این بحث را سالها پیش داشتیم که آیا می‌خواهیم یک نسل دیگر هم داشته باشیم؟ بله، و آیا ما تصور می‌کنیم که نسلهای زیادی پیش روی ماست؟ من واقعا فکر می‌کنم که چنین باشد‌ بنابراین ما با تمام قوا وارد می‌شویم‌ ما می‌خواهیم با پروژه اسکارلت تمام توان خود را بگذاریم، و من می‌خواهم رقابت کنم، و می‌خواهم به شکل درستی رقابت کنم‌ به همین دلیل است که تمرکز خود را روی بازی بین پلتفرمی (Cross-Play) و امکان اجرای بازی‌های گذشته (Backward Compatibility) گذاشته‌ایم‌ پیشتر، و در مراسم E۳ امسال بود که مایکروسافت برنامه‌های خود برای پروژه اسکارلت را آشکار ساخت، و سونی هم تایید کرده است که کنسول پلی‌استیشن ۵ برای تعطیلات سال ۲۰۲۰ در دسترس خواهد بود‌ پروژه اسکارلت مایکروسافت از بازی در رزولوشن ۸K، نرخ فریم تا ۱۲۰ فریم در ثانیه، تکنولوژی Ray Tracing، و نرخهای به روز رسانی مختلف (Variable Refresh Rate) پشتیبانی خواهد کرد‌ مایکروسافت همچنین از SSD در پروژه اسکارلت بهره خواهد جست، و نیز یک پردازنده سفارشی بر مبنای AMD Zen ۲ و معماری Radeon RDNA تهیه دیده است‌گرچه ما از کلیات پروژه اسکارلت باخبریم، مایکروسافت در مراسم X۰۱۹ توضیحات چندانی ارائه نکرد‌ در این مراسم بارها از اسپنسر در باب شایعات در مورد وجود دو کنسول مختلف ذیل پروژه اسکارلت، و بازی‌های انحصاری زمان عرضه کنسول سوال پرسیده شد‌ او در جواب چنین اظهار داشت: من گمان می‌کنم که قاعده کلی این باشد که ما قصد سردرگم کردن مردم را نداریم، این چیزی است که فعلا می‌توانم تضمین کنم‌ شاید مایکروسافت آماده صحبت بیشتر در باب پروژه اسکارلت نباشد، با اینحال بسیاری علاقمندند که بدانند شرکت چه رویکردی را نسبت به پلتفرم کامپیوترهای شخصی اتخاذ کرده است‌ اسپنسر تایید کرد که در گذشته کارهای بسیاری برای این پلتفرم انجام شده است، و ما دیده‌ایم که مایکروسافت از استیم (Steam) استقبال کرده، سرویس Xbox Game Bar را برای ویندوز ۱۰ معرفی کرده، و سرویس ایکس‌باکس گیم‌پس را به کامپیوترهای شخصی آورده است‌ با اینحال، به نظر می‌رسد که هنوز بسیاری کارها قابل انجام است‌اسپنسر همچنین در باب احتمال آمدن سرویس گیم‌پس به پروژه استیدیا (Stadia) گوگل چنین گفت: بنابراین آیا ما می‌خواهیم که تجربه ایکس‌باکس را در سایر مکانها هم ارائه دهیم؟ بله، ما مشغول پروژه xCloud و بسیاری کارهای دیگریم، ولی این تجربه باید کامل باشد‌ این بدان معنی است که عناوین تکی مایکروسافت مثل ماینکرفت (Minecraft)، فورتزا (Forza) یا هیلو (Halo) به استیدیا نخواهد آمد، مگر اینکه گوگل تضمین نماید که توان ارائه تجربه ایکس‌باکس بطور کامل را خواهد داشت؛ چیزی که لااقل در آینده نزدیک بعید می‌نماید. منبع: The Verge
بازی ویدیویی
خوراکی‌هایی که باید هنگام آلودگی هوا بخوریم! (فرمول قسمت ۶۱) آیا با خوراکی‌های مفید برای آلودگی هوا آشنا هستید؟ گروهی از مواد غذایی حاوی آنتی‌اکسیدان مثل ویتامین C، ویتامین A و خصوصا بتاکاروتن‌ها و ویتامین E با قربانی کردن خودشان از تخریب سلول‌ها جلوگیری و از بدن در برابر دود و تاثیرات مخرب حاصل از آلاینده‌های سمی که هنگام آلودگی هوا وارد بدن ما می‌شوند، محافظت می‌کنند. اما این مواد غذایی در کدام غذاها بیشتر پیدا می‌شوند؟ غذاهایی مثل جگر، هویج، ماهی سالمون، کره و کلم کالی منبع غنی ویتامین A هستند. برای جذب بتاکاروتن‌ها که در بدن تبدیل به ویتامین A می‌شوند هم کدو تنبل، انبه، طالبی، هویج و سیب‌زمینی شیرین بخورید. بروکلی، پیاز، پرتقال، گریپ‌فروت، انبه و توت‌فرنگی حاوی ویتامین C هستند. غلات، سبزیجات برگ‌پ-ن- گندم، زرده تخم‌مرغ و کره نیز مقادیر قابل توجهی ویتامین E دارند. اما شیر که همه خوردن آن را برای مبارزه با آلودگی هوا توصیه می‌کنند. سرب موجود در سوخت وارد هوا می‌شود و با تخریب گلبول‌های قرمز و کاهش جذب کلسیم، آسیب جدی به بدن وارد می‌کند. کلسیم موجود در شیر در کنار آهن و ویتامین C بهترین مواد غذایی برای کاهش میزان جذب سرب‌ هستند. بیشتر بخوانید: در زمان آلودگی هوا چه چیزهایی بخوریم؟ هنگام آلودگی هوا از چه نوع ماسکی استفاده کنیم؟
سلامت و زیبایی
باکس آفیس؛ شزم جزو ابرقهرمان‌های پرفروش شد بعد از چهار هفته پشت سر هم که هر بار یک فیلم صدرنشین جدول باکس آفیس می‌شد حالا فیلم شزم! محصول کمپ-ن- برادران وارنر موفق شد که برای دومین هفته متوالی تاج پرفروش‌ترین فیلم را بر سر بگذارد و از فیلم‌هایی که تازه اکران شدند جلو بزند. فیلم کوچک (Little) از کمپ-ن- یونیورسال در جدول فروش موقعیت خوبی پیدا کرد و البته از فیلم هل بوی (پسر جهنمی- Hell boy) محصول لاینزگیت بهتر عمل کرد‌ فیلم هل بوی در زمان تولید تنش‌های زیادی داشت و البته پیش از اکران هم نقدهای منفی دریافت کرد‌ فیلم لینک گمشده (Missing Link) نتوانست انتظارها را برآورده کند و فیلم بعد از آن (After) بهتر از انتظارها عمل کرد. در صدر جدول فروش فیلم شزم! را داریم که رقم تقریبی فروش‌اش این هفته به ۲۵٫۱ میلیون دلار رسید. و چیزی حدود ۵۳درصد در هفته دوم اکرانش افت فروش داشت و حالا رقم کلی درآمدش در گیشه‌های داخلی به ۹۵ میلیون دلار رسیده است. علاوه بر آن فیلم در باکس آفیس بین‌الملل هم برای دومین هفته متوالی صدرنشین شد و در بازارهای جهانی فروشی معادل ۳۵٫۹ میلیون دلار داشت و فروش کل فیلم به ۲۵۸٫۸ میلیون دلار رسیده است. فیلم کوچک شروع خوبی در گیشه داشته است. فیلم کوچک یونیورسال پیشتاز فیلم‌های تازه‌وارد اکران است. فیلم حدود ۱۵٫۵ میلیون دلار در هفته اول نمایش‌اش فروخته و در جدول فروش به رتبه دوم رسید. این فیلم که با بودجه ۲۰ میلیون دلاری تولید شده است، امتیاز B+ را از سوی تماشاگران در سایت سینمااسکور دریافت کرده است. ۶۵ درصد مخاطبان فیلم زنان بودند و ۵۶ درصد کل مخاطبان ۲۵ سال به بالا داشتند. نکته جالب دیگر اینکه فیلم برای جمعیتی به نمایش درآمده که ۴۳ درصد از آنها آفریقایی-آمریکایی هستند. در بازارهای بین‌المللی کوچک در یازده کشور به نمایش درآمده است و به فروشی معادل ۱٫۹ میلیون دلار دست پیدا کرده. بیشترین فروش آن در انگلستان با ۷۵۱ هزاردلار بوده است. فیلم به زودی به ترتیب در فرانسه و اسپ-ن-ا هم به نمایش درمی‌آید. این کمدی-رمانتیک فانتزی ساخته تینا گوردون است و رجینا هال بازیگر نقش اصلی‌اش است. منتقدان از فیلم خوش‌شان نیامده و امتیاز ۴۹ از ۱۰۰ را به آن داده‌اند. به نظر آنها نکته‌ای مثبت فیلم بازی بازیگران است و هر وقت داستان حول کاراکترهای مرکزی فیلم می‌چرخد نجات پیدا می‌کند. اما به صورت کلی قهرمان اصلی فیلم مشخص نیست و فیلم بی‌هدف پیش می‌رود. فیلم هل بوی لاینزگیت تلاش‌اش را کرد تا در هفته اول اکرانش در باکس آفیس قرار بگیرد و موفق هم شد که به رتبه سوم دست پیدا کند. فیلم تقریبا ۱۲ میلیون دلار فروش کرد که خب کمتر از حد انتظار استودیو بود که برای آن فروشی بین ۱۷ تا ۲۰ میلیون دلار پیش‌بینی کرده بودند. فیلم هم نقدهای منفی دریافت کرد و هم در طول تولید گزارش‌های منفی از روند فیلمبرداری و تنش‌های سر صحنه منتشر شد که شاید همه این‌ها هم روی فروش کمتر از حد انتظارش تاثیر داشته‌اند. ۵۶ درصد مخاطبان فیلم را مردان تشکیل می‌دادند و ۶۴ درصد از آنها ۲۵ سال یا بیشتر داشتند. سینماروها هم به فیلم امتیاز ناامیدکننده C داده‌اند. فیلم اقتباسی از رمان گرافیکی نوشته مایک میگنولاست. که بین دو جهان انسان‌ها و موجودات ماورالطبیعه می‌گذرد. آنها می‌خواهند یک جادوگر باستانی را به زانو دربیاورند و از او انتقام بگیرند. امتیاز منتقدان در سایت متاکریتیک ۳۰ از ۱۰۰ است. فیلم آنقدر ناسزا و خون و خونریزی دارد که در یک کلام خسته‌کننده و احمقانه به نظر می‌رسد. بازی‌های تخت است و داستان گسسته آن هم کمکی به تماشاگر برای راحت‌تر تحمل کردن فیلم نمی‌کند. در رده چهارم فیلم قبرستان حیوانات خانگی قرار دارد که در هفته دوم اکرانش با افت فروشی معادل ۵۹ درصد روبه‌رو شده است. فیلم در تعطیلات آخر هفته حدود ۱۰ میلیون تومان فروخت و فروش کلی‌اش در سینماهای آمریکا به ۴۱ میلیون دلار رسید. در بازارهای بین‌المللی ۱۲٫۶ میلیون دلار به فروش فیلم اضافه شد و رقم کل فروش جهانی‌اش به ۷۶٫۸ میلیون دلار رسید. در میان پنج فیلم اول جدول دامبو کمپ-ن- دیزنی هم قرار دارد. که فروش‌اش ۴۶٫۹ درصد افت داشته و در سومین هفته اکرانش ۹٫۱۸ میلیون دلار فروخت. کل درآمد فیلم در گیشه داخلی سینماهای آمریکای شمالی به ۹۰ میلیون دلار رسید. فیلم در بازارهای بین‌المللی هم ۲۲ میلیون دلار دیگر به فروش‌اش اضافه کرد تا ۲۶۷ میلیون دلار فروش بین‌المللی‌اش باشد. فیلم بعد از آن جزو فیلم‌های تازه اکران شده بود که بالاتر از حد انتظار ظاهر شد. فیلم در ۲۱۳۸ سالن سینما اکران شد و ۶ میلیون دلار فروخت. مخاطبان در سایت سینمااسکور به فیلم امتیاز B دادند. ۷۶ درصد مخاطبان فیلم را زنان تشکیل داده‌اند و ۷۳ درصد آنها ۲۵ سال به بالا داشتند. این درام رومانتیک را جنی گیگ کارگردانی کرده و بازیگرانش ستاره‌های مشهوری نیستند. هیرو فینس تیفین و جوزفین لنگفورد بازیگران فیلم‌اند. فیلم داستان زنی است که عاشق مردی می‌شود که راز تاریکی در زندگی‌اش دارد. آنها رابطه پرفراز و نشیبی را با هم شروع می‌کنند. فیلم اقتباسی از رمان آنا تاد است و البته منتقدان تقریبا از آن متنفر هستند و با امتیاز ۲۸ از ۱۰۰ می‌شود آن را یک فاجعه ارزیابی کرد. آنها معتقدند که فیلم به شدت مصنوعی است. انگار که دست آخر شما را به این نتیجه می‌رساند که عشق واقعا هم ارزش کشف و شهود ندارد. انیمیشن لینک گمشده که برند لایکا پشت آن است. و در نهایت در رتبه نهم جدول فیلم لینک گمشده قرار دارد. فیلمی که قرار بود طبق تحلیل‌ها بین ۹ تا ۱۲ میلیون دلار بفروشد اما درنهایت با یک فروش ۵٫۸ میلیون دلاری افتتاحیه‌اش را آغاز کرد. این فروش از ۳۴۱۳ سالن سینما به دست آمد. نکته مهم فیلم این است که برند لایکا پشت آن قرار دارد. این انیمیشن کمدی ساخته کریس باتلر است و هیو جکمن در آن صداپیشگی می‌کند. فیلم داستان حیوانی به نام آقای لینک است که از سر لیونل فراست کمک می‌گیرد تا خانواده گمشده‌اش را پیدا کند. آدلینا فورت‌نایت هم به آنها اضافه می‌شود و این سه نفر دست به یک سفر ماجراجویانه اکتشافی می‌زنند. در اکران‌های محدود هم فیلم میا و شیر سفید افتتاحیه ناامیدکننده ۲۳۸هزار و ۹۰۳ دلاری داشت. فیلم مری ماگدالن هم در ۶۲ سالن به نمایش درآمد و حدود ۶۳ هزار دلار فروخت. اولی درام خانوادگی ماجراجویانه‌ای ساخته ژیل دو مستر است که ملانی لوران در آن بازی می‌کند و دومی هم درام گرت دیویس است با بازی رونی مارا و یوآکین فونیکس. منتقدان هیچ‌کدام از این دو فیلم را جدی نگرفته‌اند و امتیاز چندان خوبی ندارند. در حال حاضر فروش سینماهای جهان چندان چشمگیر نیست و باید منتظر هفته آینده و اکران‌های جدید باشیم. نام فیلم هفته اکران فروش آخر هفته فروش کلی شزم! ۲ ۲۵٫۱ ۹۴٫۹ کوچک ۱ ۱۵٫۵ ۱۵٫۵ هل بوی ۱ ۱۲ ۱۲ قبرستان حیوانات خنگی ۲ ۱۰ ۴۱٫۱ دامبو ۳ ۹٫۲ ۸۹٫۹ کاپیتان مارول ۶ ۸٫۶ ۳۸۶٫۵ ما ۶٫۹ ۱۶۳٫۵ بعد از آن ۱ ۶٫۲ ۶٫۲ لینک گمشده ۱ ۵٫۸ ۵٫۸ بهترین دشمنان ۲ ۲ ۸٫۱ باکس آفیس هفته گذشته: یک ابرقهرمان جدید به نام شزم! به سینما آمد
هنر و سینما
۷ روش برای آزادسازی حافظه در ویندوز هارد درایوها روزبه‌روز بزرگ‌تر و بزرگ‌تر می‌شوند ولی در کمال تعجب خیلی سریع پر می‌شوند. در ضمن اگر از حافظه SSD استفاده می‌کنید، از آنجایی که معمولا حجم کمتری نسبت هارد درایو ارائه می‌دهند، این موضوع را بیشتر احساس می‌کنید. در هر صورت اگر از ویندوز استفاده می‌کنید و می‌خواهید بخشی از حافظه سیستم را آزاد کنید، ادامه‌ی این مطلب را بخوانید تا با ترفندهایی برای این موضوع آشنا شوید. اجرای Disk Cleanupخوشبختانه ویندوز برای آزادسازی حافظه از ابزار داخلی مفیدی بهره می‌برد که با بهره‌گیری از آن می‌توانید از شر فایل‌های موقتی و دیگر اطلاعات غیرضروری خلاص شوید. برای دسترسی به آن، در My Computer بر درایو موردنظر راست‌کلیک کنید و روانه‌ی بخش Properties شوید. علاوه بر این، در بخش جستجوی ویندوز می‌توانید عبارت Disk Cleanup را وارد کنید. بعد از ورود به قسمت Properties کافی است بر گزینه‌ی Disk Cleanup (مانند تصویر پایین) کلیک کنید‌در ادامه می‌توانید فایل‌هایی که می‌خواهید از دستشان خلاص شوید، انتخاب کنید و بر گزینه‌ی OK کلیک کنید‌ این موارد شامل فایل‌های موقتی، داده‌های مربوط به گزارش‌های ثبت شده و فایل‌های موجود در سطل زباله ویندوز است‌ علاوه بر این، با کلیک بر Clean up system files امکان حذف فایل‌های سیستمی هم وجود دارد‌بعد از این کار، روانه‌ی بخش More Options شوید تا بتوانید با کلیک بر گزینه‌ی Clean up در قسمت System Restore and Shadow Copies تمام اطلاعات مربوط به ریستور (Restore) ویندوز به غیر از جدیدترین اطلاعات ثبت شده را حذف کنید. البته قبل از کلیک بر این گزینه، از کارکرد درست سیستم خود اطمینان حاصل کنید زیرا با حذف این اطلاعات، نمی‌توانید از اطلاعات قدیمی ریستور برای بازگشت به وضعیت سابق بهره ببرید. بیشتر بخوانید: راهنمای مختصر و مفید تنظیمات ویندوز ۱۰حذف برنامه‌های پرحجمحذف برنامه‌ها روی هم رفته منجر به آزادسازی حافظه می‌شود، ولی بسیاری از آن‌ها حجم بسیار اندکی را اشغال می‌کنند. در بخش Programs and Features در کنترل پنل می‌توانید بر ستون مربوط به حجم کلیک کنید تا برنامه‌های مختلف بر اساس حجمی که اشغال کرده‌اند، به ترتیب چیده شوند. اگر هم این ستون را نمی‌بینید، بر گزینه‌ی قرار گرفته در سمت راست بخش فوقانی این بخش کلیک کنید و گزینه‌ی Details را انتخاب کنید. در ضمن باید بگوییم که اطلاعات این بخش همواره دقیق نیست زیرا برخی از برنامه‌ها در مورد حجمی که استفاده می‌کنند، گزارش نمی‌دهند. به همین خاطر شاید یک برنامه حجم زیادی را اشغال کند ولی شاید در ستون Size اطلاعاتی از آن دیده نشود. علاوه بر این، می‌توانید از برنامه‌هایی مانند Revo Uninstaller هم استفاده کنید که می‌تواند تمام باقی‌مانده‌های برنامه مذکور در اقصی نقاط ویندوز را حذف کند تا دیگر هیچ اثری از آن باقی نماند. اگر هم از ویندوز ۱۰ استفاده می‌کنید، برای حذف برنامه‌ها می‌توانید در بخش Settings به قسمت System و سپس Apps & features مراجعه کنید. تحلیل محتویات حافظهبرای اینکه بدانید که چه نوع محتویاتی حافظه داخلی سیستم را اشغال کرده‌اند، باید از برنامه‌های تحلیل حافظه استفاده کنید. این برنامه‌ها، حافظه داخلی را اسکن می‌کنند و انواع و اقسام محتویات موجود در ویندوز را تشخیص می‌دهند و از بین برنامه‌های موجود، ما استفاده از WinDirStat را توصیه می‌کنیم. بعد از اسکن سیستم، WinDirStat نشان می‌دهد که کدام پوشه‌ها و انواع فایل‌ها بیشترین حجم از حافظه سیستم را اشغال کرده‌اند. فقط مراقب باشید که در این میان، فایل‌های مهمی را حذف نکنید. اگر پوشه‌ی حجیمی از یک برنامه در پوشه Program Files را مشاهده کنید، برای رهایی از برنامه موردنظر بهتر است به صورت اصولی آن را حذف کنید. روی هم رفته، اگر میزان حجم اشغال شده از جانب برنامه‌ها در Programs and Features نمایش داده نشود، از طریق این برنامه می‌توانید حجم دقیق پوشه‌های اصلی آن‌ها را مشاهده کنید. بیشتر بخوانید: ترفندهایی برای استفاده حرفه‌ای از منوی استارت ویندوزپاک‌سازی فایل‌های موقتیDisk Cleanup موجود در ویندوز در کل ابزار بسیار مفیدی است، ولی نمی‌تواند فایل‌های موقتی مربوط به برنامه‌های دیگر را حذف کند. به‌عنوان مثال، از پس حذف فایل‌های کش مرورگرهایی مانند فایرفاکس و گوگل کروم برنمی‌آید که شاید چندین گیگابایت از حافظه داخلی را اشغال کرده باشند. برای یادآوری باید بگوییم که مرورگرها با ذخیره‌سازی فایل‌های کش، سرعت بارگذاری سایت‌ها را افزایش می‌دهند ولی اگر نیازمند حجم بیشتر در حافظه سیستم هستید، بهتر است آن‌ها را حذف کنید. برای حذف چنین فایل‌هایی، بهره‌گیری از برنامه CCleaner را توصیه می‌کنیم که در کنار نسخه پولی، نسخه رایگان آن هم وجود دارد. این برنامه از امکانات زیادی بهره می‌برد که یکی از آن‌ها، شناسایی و حذف فایل‌های موقتی ایجاد شده توسط برنامه‌های مختلف است. علاوه بر این، برای حذف فایل‌های ویندوز از امکانات بیشتری نسبت به Disk Cleanup بهره می‌برد. شناسایی فایل‌های تکراریدر زمینه‌ی شناسایی فایل‌های تکراری مانند عکس‌ها، برنامه‌های زیادی وجود دارد که بسیاری از آن‌ها هم رایگان هستند. ولی در بین آن‌ها، توصیه می‌کنیم از برنامه پولی Duplicate Cleaner Pro استفاده کنید که رابط کاربری جذابی دارد و علاوه بر این، از امکانات گسترده و متنوعی برای این یافتن و حذف فایل‌های تکراری بهره می‌برد. کاهش حافظه مربوط به ریستوراگر قابلیت ریستور ویندوز بخش زیادی از حافظه داخلی را اشغال کرده، می‌توانید در این زمینه محدودیت ایجاد کنید. البته با این کار، اگر مثلا برای سیستم شما مشکلی پیش بیاید، دیگر نمی‌توانید وضعیت سیستم را تا حد زیادی به گذشته برگردانید و در این زمینه دستتان بسته‌تر است. در هر صورت اگر چندان اهل استفاده از این مشخصه نیستید، می‌توانید مقداری از حافظه داخلی را آزاد کنید. برای این کار، در بخش جستجو عبارت Create a restore point را تایپ کنید. سپس در بخش System Protection بر گزینه‌ی Configure کلیک کنید و در اسلایدری که در بخش پایینی وجود دارد، حداکثر حافظه مربوط به این قابلیت را مشخص کنید. دو راه‌حل افراطیاین دو راه‌حل اگرچه منجر به آزادسازی حافظه ویندوز می‌شود، ولی در عوض قابلیت‌های مهمی را از دست می‌دهید. به همین خاطر فقط زمانی به بهره‌گیری از آن‌ها روی بیاورید، که از روی ناچاری نیازمند حجم بیشتری از حافظه داخلی هستید. غیرفعال‌سازی Hibernation – زمانی که با بهره‌گیری از این قابلیت سیستم خود را خاموش می‌کنید، محتواهای موردنظر در حافظه رم ذخیره می‌شود تا وقتی که بار دیگر کامپیوتر را روشن می‌کنید، بتوانید از همان‌جایی که رها کردید، به فایل‌های موردنظر دسترسی داشته باشید. برای غیرفعال کردن این قابلیت راه‌های مختلفی وجود دارد که در فرصتی دیگر به‌صورت مفصل به آن می‌پردازیم. غیرفعال کردن قابلیت ریستور – همانطور که در بخش قبلی گفتیم، می‌توانید حجم مربوط به این قابلیت را محدودتر کنید. ولی اگر به هر دلیلی نیازمند حداکثر حجم در دسترس موجود در حافظه هستید، می‌توانید این مشخصه را به‌طور کامل غیرفعال کنید. فقط باید خاطرنشان کنیم که انجام این کار اصلا توصیه نمی‌شود زیرا در صورت بروز مشکل در سیستم، نمی‌توانید آن را به گذشته بازگردانید. بیشتر بخوانید: ویندوز ۳۲ بیتی و ۶۴ بیتی چه تفاوت‌هایی دارند؟ منبع: How To Geek
علم و تکنولوژی
روحیه‌ از دست رفته خود را با این رنگ‌ها به دست بیاورید! رنگ‌ها علاوه بر تحریک کردن چشم‌ها می‌توانند تمام حواس شما را بیدار کنند. هر کدام از رنگ‌های رنگین کمان، قابلیت برانگیختن یکی از احساسات شما را دارد. بعضی از رنگ‌ها می‌توانند حال شما را بهتر و انرژی شما را بیشتر کنند، به شرطی که از آن‌ها صحیح استفاده کنید! سال‌هاست که روانشناسان روی رابطه قوی رنگ‌ها و احساسات تحقیق می‌کنند. برای مثال برخی از تحقیقات به رنگ دیوارهای محیط کار پرداخته‌اند که می‌تواند روی خوب کار کردن یا نکردن کارمندان تاثیر بگذارد. یا نتیجه‌ی برخی تحقیقات نشان داده رنگ قرمز می‌تواند مردم را تشویق کند تا سریع‌تر حرکت کنند. تمام این شواهد گواه بر این هستند که رنگ‌ها مشخصا می‌توانند در روحیه تاثیر بگذارند. این تاثیر با خانم‌ها به شکل ویژه‌ای مرتبط است. مثلا ما قبل از بیرون رفتن از خانه با استفاده از رنگ لوازم آرایش از انرژی رنگ‌ها بهره‌مند می‌شویم. حتی ناخن‌های دست و پا که شاید در طول روز بارها ببینیم را با استفاده از لاک رنگ می‌کنیم. همان‌طور که برای موها و لباس‌هایمان رنگ‌های متنوع انتخاب می‌کنیم. منظور ما دقیقا این است که شاید رنگ‌هایی که هر روز در آرایش و زیبایی خود استفاده می‌کنید بتوانند کمک کنند از نظر روحی حال بهتری داشته باشید. شاید تغییر در ظاهرتان، در حوصله و مزاج شما تاثیر بگذارد تا میزان انرژی و رضایت را بالا ببرد. سعی کنید رنگ مناسب خود را انتخاب کنید؛ خصوصا رنگ لوازم آرایش که می‌تواند نقش بسیار موثری در تغییر روحیه داشته باشد. برای آرام شدناسترس دارید؟ قبل از بیرون رفتن خط چشم سفید را با کمی رنگ آبی ترکیب و پشت چشمان‌ خود امتحان کنید. در تحقیق وسیعی که اخیرا در آلمان انجام شده، رنگ‌های سفید، سبز و آبی روشن، عرضه کننده آرامش شناخته شدند. برعکس رنگ‌های قرمز و سیاه که با این جنس آرامش در تضاد هستند، پس روزهایی که به آرامش و خلوت احتیاج دارید، از آن‌ها دوری کنید. به نظر می‌رسد شگرد استفاده از این رنگ‌ها اخیرا بسیار هم داغ شده است؛ بسیاری از سالن‌های آرایشی با سایه‌چشم و لاک‌های آبی و سبز پاستلی پر شده‌اند. رنگ آبی، استخر و دریا زیر روزهای آفتابی تابستان را در یاد زنده می‌کند. برای انرژی گرفتنرنگی که بیش از همه با انرژی و حرکات سریع مرتبط است چیزی جز رنگ قرمز، نارنجی و زرد نمی‌تواند باشد. پس اگر احتیاج دارید که چیزی شما را سرحال بیاورد و مثل قبل‌ دوباره با انرژی شوید به سراغ رژ لب قرمز و قرمز نارنجی، یا رنگ مو و لاک قرمز بروید. در کنار قرمزهای مختلف می‌توانید از سرمه‌ای، یاسی، قهوه‌ای و خاکستری در آرایش صورت و موی خود استفاده کنید تا به یک ترکیب رنگی با هارمونی بالا برسید. این رنگ‌ها رنگ‌های کم جان طبیعت هستند و با قرار گرفتن در کنار رنگ زنده‌ای مثل قرمز، بیشتری بر آن تاکید می‌کنند تا این که خودشان توجه جلب کنند. برای متمرکز شدناگر می‌خواهید تمرکز پیدا کنید و بتوانید بر احساسات و افکارتان تسلط بیشتری داشته باشید، می‌توانید روی سفید مایل به شیری، آبی، سبزآبی و تن‌های خاکستری‌ حساب کنید. سایه چشم با ترکیب دو یا چندتا از این‌ رنگ‌ها می‌تواند بهترین انتخاب برای محل کار باشد و هم بر روی شما و هم روی هر کسی که شما را نگاه کند تاثیر خیلی خوبی بگذارد. از رنگ‌های نارنجی، صورتی در این مواقع استفاده نکنید چرا که تحقیقات نشان داده است که این رنگ‌ها بیشتر حواس را پرت می‌کنند. در عوض می‌توانید در کنار آن‌ها از خانواده بنفش‌ها استفاده کنید. برای الهام گرفتناگر به دنبال الهام گرفتن و تشویق شدن برای کاری هستید کمی نارنجی، قرمز، بنفش و هاله‌هایی از زرد را امتحان کنید. حتی توجه به این که چطور و با چه ترکیبی از این رنگ‌ها استفاده کنید می‌تواند شما را خلاق‌تر کند. می‌توانید فقط از هاله‌های یک یا دو رنگ از این رنگ‌ها استفاده کنید تا به یک ترکیب جدید و ظاهری خاص دست پیدا کنید؛ مثلا طلائی روشن را با ردی از بنفش در کنار هم قرار دهید. یا می‌توانید با لاک زدن ناخن‌های دست‌تان سرگرم شوید؛ هر ناخن را با یکی از این رنگ‌ها لاک بزنید تا برای شما الهام بخش فکر تازه و جدیدی باشد.
سلامت و زیبایی
کشف ترکیبات آلی جدید در ذرات یخ فوران‌های قمر انسلادوس با این که ماموریت فضاپیمای کاسینی در اواخر تابستان سال ۲۰۱۷ به پایان رسید، اما کاوش در داده‌های ارزشمند این فضاپیما کماکان ادامه دارد. دانشمندان به تازگی در داده‌های فضاپیمای کاسینی ترکیبات آلی جدیدی را در فوران‌های قمر انسلادوس یافته‌اند. انسلادوس یکی از جذاب‌ترین اقمار منظومه شمسی است که اقیانوسی از آب زیر سطح آن جای گرفته است. ویژگی مهم دیگر این قمر فوران مواد از سطح آن است. مواد آلی که به تازگی در این قمر کشف شده‌اند نیز در فوران‌های ذرات یخ انسلادوس آشکار شده‌اند. اکسیژن و نیتروژن ساختار اصلی این مواد آلی را تشکیل می‌دهند. مواد آلی مشابه در زمین بر اثر واکنش‌های شیمیایی به آمینو اسیدها تبدیل می‌شوند. آمینو اسیدها نیز در نوع خود سنگ‌بنای حیات، حداقل نوعی از حیات که ما می‌شناسیم، هستند. این در حالی است که امکان انجام واکنش‌های شیمیایی مشابه در انسلادوس نیز وجود دارد. به عبارت دیگر اگر شرایط مناسب باشد این مولکول‌ها که از اعماق اقیانوس انسلادوس می‌آیند می‌توانند واکنش‌های شیمیایی مشابه زمین را پشت سر بگذارند. این گفته‌ی Nozair Khawaja، پژوهشگر ارشد این تیم تحقیقاتی است. با این که ماموریت کاسینی دو سال پیش به پایان رسید اما بررسی داده‌های این فضاپیمای ارزشمند برای چند دهه ادامه خواهد داشت. داده‌هایی که در پژوهش اخیر مورد استفاده قرار گرفتند مربوط به ابزار تحلیلگر غبار کیهانی (CDA) فضاپیمای کاسینی بودند‌فضاپیمای کاسینی که در سال ۱۹۹۷ به فضا پرتاب شده بود پس از بیست سال فعالیت در سال ۲۰۱۷ به ماموریت خود پایان داد‌ کاسینی تا آخرین لحظه فعالیت به ثبت داده‌های علمی مشغول بود و در آخرین ماموریت خود که پایان باشکوه نام داشت به سمت جو سیاره زحل سرازیر شد و در آن سوخت‌ماموریت کاسینی-هویگنس حاصل همکاری ناسا، سازمان فضایی اروپا (ESA) و آژانس فضایی ایتالیا بود که جزء مهم‌ترین و موفق‌ترین ماموریت‌های فضایی به شمار می‌رود. عکس کاور: تصویر فضاپیمای کاسینی از فوران‌های انسلادوس که در سال ۲۰۰۷ ثبت شده است.
علم و تکنولوژی
آیا به ژانر کلون دارک سولز (Soulslike) نیاز داریم؟ جعبه‌ابزار بازی‌سازان (۵۴) چند سالی می‌شود که کانال یوتیوب جعبه‌ابزار بازی‌سازان (Game Maker's Toolkit) در ویدئوهایی کوتاه و آموزنده به بررسی و توصیف جنبه‌های مختلف بازی‌های ویدئویی و مفاهیم مربوط به این حوزه می‌پردازد‌ من تصمیم گرفتم محتوای این ویدئوها را با کمی تصرف و منطبق کردن آن با مدیوم نوشتار، به فارسی برگردانم‌ این سری مقالات برای کسانی که آرزوی بازی‌ساز شدن را در سر می‌پرورانند، یا صرفا می‌خواهند بازی‌های ویدئویی را بهتر و عمیق‌تر درک کنند، بسیار مفید خواهد بود‌ با مجموعه مقالات جعبه ابزار بازی‌سازان همراه باشید‌این بازی که عکسش را این زیر می‌بینید دارک سولز (Dark Souls) نیست‌نام این بازی اربابان سقوط (Lord of the Fallen) است‌ اما اگر آن را با یکی از بازی‌های سری سولز اشتباه گرفتید، قابل‌درک است، چون این بازی شبیه دارک سولز است، حس دارک سولز را منتقل می‌کند و بیشتر ایده‌ها و عناصرش را از دارک سولز وام گرفته است: مثل مدیریت بنیه، افتادن تجربه (XP) روی زمین در مکان کشته شدن و قل خوردن‌ بله، دفعات زیادی قل خوردن روی زمین‌در واقع اخیرا بازی‌های زیادی منتشر شده‌اند که اگر بخواهیم از واژه‌ای محترمانه استفاده کنیم، بیشتر ایده‌هایشان را از سری سولز الهام گرفته‌اند‌خروش (The Surge)، بازی دیگری از استودیوی سازنده‌ی ارباب سقوط، معادل علمی‌تخیلی دارک سولز است‌نیو (Nioh) بلادبورن (Bloodborne) است، منتها در دنیای سامورایی‌ها‌نمک و پناهگاه (Salt and Sanctuary) یک کلون سولز دوبعدی است‌قمار مرگ (Death's Gambit) نیز یک کلون دوبعدی دیگر‌این بازی‌ها هم ایده‌های مخصوص به خود را دارند: مثل سیستم مبارزه‌ی مبتنی بر ژست ایستادن و ضربات تمام‌کننده‌ی منحصربفرد، اما در نهایت خون دارک سولز در رگ‌هایشان جاری‌ست‌ جام‌های استوس (Estus Flask)، بان‌فایرها (Bonfires)، سول‌ها و حتی آیتم‌های ویژه‌ای مثل Homeward Bone همه با اسامی متفاوت در این بازی‌ها مورد استفاده قرار گرفته‌اند‌شاید عده‌ای در توصیف این بازی‌ها واژه‌ی کلون را به کار ببرند‌ عده‌ای دیگر، مثل پاتریک کلپک (Patrick Klepek)، نویسنده‌ی سایت وی‌پوینت (Waypoint) اعتقاد دارند این بازی‌ها باید در ژانری جدید طبقه‌بندی شوند‌ مثلا نام این ژانر را می‌توان سولزلایک (Soulslike) یا سولزبورن (Soulsborne) گذاشت‌اجازه دهید این ایده را بررسی کنیم و ببینیم وقتی یک بازی به یک ژانر تبدیل می‌شود، چه اتفاقی می‌افتد‌ خلق یک ژانر جدید معمولا چهار مرحله دارد‌ این مراحل به شرح زیر هستند: مرحله‌ی اول: یک استودیو بازی‌ای می‌سازد که هم نوآورانه است، هم بسیار موفق‌مرحله‌ی دوم: استودیوهای دیگر از آن کلون می‌سازند‌ ما برای این کلون‌ها نام مستعار مثل کلون دوم (Doom Clone) یا کلون دیابلو (Diablo Clone) انتخاب می‌کنیم‌ این شرکت‌ها تقریبا از همه‌ی عناصر بازی اصلی تقلید می‌کنند و صرفا آن را با تمی جدید و با اعمال یک سری تغییرات جزئی به بازار عرضه می‌کنند‌مرحله‌ی سوم: کلون‌ها همچنان ساخته می‌شوند، ولی با اعمال تغییرات بنیادین در فرمول اصلی‌ این تغییرات شامل اضافه کردن ویژگی‌های جدید و حذف کردن بیشتر ویژگی‌های بازی اصلی می‌شود‌ در این مقطع کلون‌ها دیگر شبیه به کلون به نظر نمی‌رسند‌مرحله‌ی چهارم: در این مقطع، پی می‌بریم که وجه‌اشتراک کلون‌ها با یکدیگر چند عامل تغییرناپذیر است، بنابراین این کلون‌ها دیگر کلون نیستند، بلکه زیرمجموعه‌ای از یک ژانر به حساب می‌آیند‌ بنابراین نام‌شان را تغییر می‌دهیم‌ مثلا کلون دوم تبدیل می‌شود به اکشن اول شخص‌برای من سوالی پیش آمده: اگر ژانر از مرحله‌ی دوم فراتر نرود، اگر بازیسازان از مرحله‌ی تقلید کورکورانه از یک بازی خاص فراتر نروند و عنوان کلون فلان بازی تا سال‌ها روی آن بازی خاص بماند، چه اتفاقی می‌افتد؟ سبک روگ‌لایک (Roguelike) مثال خوبی در این زمینه است‌ خیلی‌ها به این موضوع دقت نمی‌کنند، ولی این سبک به این دلیل روگ‌لایک خوانده می‌شوند که بازی‌های آن شبیه به بازی روگ (Rogue) هستند‌ روگ یک بازی سیاه‌چاله‌پیمایی با محتوای تصادفی (Randomly-Generated) است که در سال ۱۹۸۰ منتشر شد‌این بازی بسیار پرطرفدار بود و مثل دوم الهام‌بخش کلون‌های بسیاری شد‌ از این کلون‌ها می‌توان به نت‌هک (NetHack)، موریا (Moria) و انگبند (Angband) اشاره کرد، بازی‌هایی که همه به‌نوبه‌ی خود فرمول روگ را دستخوش تغییر کردند‌اما برای سال‌های متمادی، روگ‌لایک‌ها از این فرمول فراتر نرفتند‌ در سال ۲۰۰۸، عده‌ای بازیساز گرد هم آمدند تا تفسیر برلینی از روگ‌لایک‌ها (Berlin Interpertation of Roguelikes) را تعریف کنند‌ در این گردهمایی ۱۴ ویژگی برجسته و غیربرجسته برای بازی روگ‌لایک تعریف شد‌ویژگی‌های برجسته‌:۱‌ تولید محتوای تصادفی ۲‌ مرگ دائمی ۳‌ گیم‌پلی نوبتی ۴‌ محیط گریدمحور (Grid-based) ۵‌ ساختار غیرمتدی (Non-modal) ۶‌ پیچیدگی ۷‌ مدیریت منابع ۸‌ هک و اسلش ۹‌ تمرکز روی گردش و اکتشافو ویژگی‌های غیربرجسته:۱‌ شخصیت تک‌نفره ۲‌ چالش تاکتیکی ۳‌ گرافیک آسکی (ASCII) ۴‌ سیاهچاله‌ها ۵‌ ارقامهمان‌طور که می‌بینید، بیشتر ویژگی‌های معروف بازی‌های روگ‌لایک در این فهرست آورده شده‌اند‌از دل بازی‌های اکشن اول شخص بازی‌های نظامی، شوترهای مبتنی بر پازل‌های انتزاعی، نقش‌آفرینی‌های محیط‌باز، دیستوپیاهای زیرآبی و… زاده شدند، بنابراین در زایا بودن سبک FPS تردیدی وجود ندارد، اما بیشتر بازی‌های روگ‌لایک کلاسیک بسیار شبیه به یکدیگر بودند و به نظر می‌رسید سازندگان هرکدام صرفا الگوی اصلی را اندکی دست‌کاری کرده باشند‌ این بازی‌ها بیشتر شبیه دنباله‌های بازی اصلی بودند تا بازی جدید‌روگ‌لایک موقعی رونق گرفت که تلاش برای وفاداری به فرمول اصلی دیگر جزو دغدغه‌های سازندگان آن نبود و آن‌ها به ترکیب بهترین ایده‌های بازی روگ با ایده‌های بازی‌های سبک‌های دیگر روی آوردند‌یکی از اولین نمونه از این بازی‌ها اسپلانکی (Spelunky) بود‌ در کتابی که درک یو (Derek Yu) سازنده‌ی بازی درباره‌ی روند ساخت آن نوشته، می‌گوید در دوران جوانی عاشق بازی‌هایی چون نت‌هک بود، چون این بازی‌ها به خاطر مراحل تصادفی‌شان تنوع بالایی داشتند و مردن درشان معنادار بود‌ بنابراین او این عناصر را گرفت و به بازی خود اضافه کرد، ولی عناصر دیگری چون گیم‌پلی نوبتی، گریدها و گرافیک آسکی را نادیده گرفت‌درک یو عناصر موردعلاقه‌ی خود را از روگ وام گرفت و آن‌ها را با ژانر دیگری که عاشقش بود ترکیب کرد: سکوبازی‌یکی از عناصر نامطلوب بازی‌های سکوبازی نیاز به حفظ کردن ساختار مرحله است‌ اما یو با ترکیب کردن سکوبازی با مراحل تصادفی بازی‌های روگ‌لایک این مشکل را حل کرد‌ همچنین گیم‌پلی اکسپرسیو سکوبازی بهانه‌ای شد تا ایده‌های روگ‌لایک به مخاطبان جدیدی معرفی شود‌تقلیل دادن روگ‌لایک به چند عامل محدود مثل مرگ دائمی و مراحل تصادفی جان تازه‌ای به کالبد ژانر دمید و باعث شد به قشر جدیدی از بازیکنان و بازیسازان معرفی شود‌سازوکار روگ‌لایک‌های معاصر با روگ اصلی فرق دارد، ولی حس غافلگیری و خطری که منتقل می‌کنند یکسان است‌وقتی یک بازی به پایه‌ای‌ترین عناصرش تقلیل داده شود، بازیسازها صرفا این عناصر را کپی می‌کنند و نتیجه‌ی نهایی عملا با بازی اصلی فرقی ندارد‌ ولی اگر به این فکر کنیم که تفکر پشت طراحی این عناصر چه بوده و چه تجربه‌ای خلق می‌کنند، بازیسازان می‌توانند راه‌های متفاوتی برای رسیدن به آن حس و تجربه طراحی کنند‌برای مثال، بازی‌های بسیاری را که تحت تاثیر افسانه‌ی زلدا ساخته شدند در نظر بگیرید‌ با وجود این همه بازی، ژانری به نام زلدالایک (Zeldalike) وجود ندارد، چون زلدا الگوی ثابتی ندارد که بتوان به‌راحتی از آن تقلید کرد و هر بازی زلدا با دیگری تفاوت عمده دارد‌بازی‌های سری زلدا در نظر هر بازیساز به دلایل متفاوتی خاص هستند و تفسیر هریک از این بازیسازان از خاص بودن بازی ممکن است الهام‌بخش ساخت یک بازی متفاوت شود‌ بازی‌هایی که با الهام از زلدا ساخته شده‌اند گیم‌پلی متفاوتی دارند، ولی حس‌وحال زلدا را، یا حداقل آن درکی که سازندگانش از حس‌وحال سری زلدا داشته‌اند، به‌خوبی منتقل می‌کنند‌طرفداران روگ‌لایک‌های قدیمی از این‌که ژانر مورد‌علاقه‌یشان گسترده‌تر شده و اکنون شامل ژانرهای دیگری چون سکوبازی و شوتر می‌شود خوشحال نیستند و برای این بازی‌های جدید اسامی خلاقانه‌ای از قبیل Roguelite، Roguelike-like و Procedural Death Labyrinth برگزیده‌اند‌ من می‌توانم با آن‌ها همذات‌پنداری کنم‌ ما معمولا از ژانر برای پیدا کردن بازی‌های جدیدی استفاده می‌کنیم که به بازی‌های موردعلاقه‌یمان شباهت دارند‌ اگر دلیل علاقه‌ی شما به بازی‌های روگ‌لایک گیم‌پلی نوبتی و گریدمحورشان باشد، مسلما جنبه‌های آرکید و گیم‌پلی سرعتی داونول (Downwell) توجه‌تان را جلب نخواهد کرد‌اگر از من بپرسید، ‌ به نظرم بهرین راه‌حل این است که اسم روگ‌لایک را جلوی ژانرهای دیگر قرار دهید (مثلا Roguelike-shooter) ‌ این روش ساده‌ای است‌ اما به نظرم انتخاب نام یک ژانر جدید بر پایه‌ی یک بازی کار خوبی نیست، ‌ چون باعث می‌شود آن بازی حکم متن مقدسی را پیدا کند که همه‌ی سازندگانی آتی برای ساخت بازی‌شان در آن ژانر خاص باید به آن رجوع کنند‌امر العاصر (Amr Al-Aaser)، در مقاله‌ی خود در سایت مدیوم (Medium) که موضوع آن با موضوع این مقاله تقریبا‌ یکسان است می‌گوید: گاهی کیفیت یک بازی که در ژانری خاص ساخته شده، بر اساس قابلیتش در تقلید ویژگی‌های بازی‌های سرشناس آن ژانر خاص سنجیده می‌شود‌ مترویدوانیا زمانی لقب تحقیرآمیزی بود که به بازی‌های کسل‌وانیا که شباهت زیادی به متروید داشتند اطلاق می‌شد‌ اما اکنون لقب اقتخارآمیزی است که به بازی‌هایی که به متروید شباهت دارند اطلاق می‌شود! این ژانر و نامی که یدک می‌کشد اساسا سوپر متروید (Super Metroid) را تا عرش اعلا بالا برده است و کاری کرده بازیکن‌ها آن را به‌عنوان بهترین بازی اکتشاف‌محور به حساب بیاورند‌در این بحثی نیست که پایه‌واساس یک بازی مترویدوانیا باید اکتشاف دنیایی باشد که نقاط محتلف آن به هم وصل هستند، ولی بیشتر بازیسازان صرفا از نگرش نینتندو به ژانر تقلید می‌کنند و قفل‌ها، قابلیت‌ها، روند پیشرفت، مکان‌های مخفی و طراحی دنیای بازی‌شان با سری متروید فرق چندانی ندارد‌خوشبختانه بعضی بازیسازان هستند که نگرش متفاوتی اتخاذ کنند‌ مثلا ساختار دنیای توکی توری ۲ مشابه با متروید است، ولی در آن از آیتم، قابلیت یا حتی مبارزه خبری نیست‌ توکی توری ۲ یک بازی پازل است و در آن با کسب دانش درباره‌ی مکانیزم‌های گیم‌پلی بازی مکان‌های جدید باز می‌کنید، نه از طریق کسب آپگرید‌یکی از نکات آگاهی‌بخش درباره‌ی بازی این است که سازنده‌ی آن توترایبس (Two Tribes)، اعلام کرد که قصد نداشته مترویدوانیا بسازد، بلکه بازی در مسیر ساخته شدن ساختار یک مترویدوانیا را پیدا کرد‌ از توترایبس نقل است: بازی‌ای که می‌خواستیم بسازیم یک سکوبازی دوبعدی بود که در آن چند مسیر متفاوت برای پیشروی وجود داشت، روی نقشه‌اش مشخص می‌شد قبلا به کجاها سر زده‌اید و داستانش تشویق‌تان می‌کرد مسیرهای رفته را برگردید و به مکان‌های اکتشاف‌شده دوباره سر بزنید‌ بت‌سازی از یک بازی ممکن است مانع از این شود که به بازی‌های دیگری که دارند کاری مشابه انجام می‌دهند به قدر کافی توجه شود‌ قبل از این‌که مترویدوانیا به پدیده‌ای فراگیر تبدیل شود، بازی‌های دیگری مثل بلستر مستر (Blaster Master) و پسر عجایب ۳: تله‌ی اژدها (Wonder Boy III: The Dragon's Trap) هم بودند که دنیای متصل به هم داشتند و می‌شد از آن‌ها هم به‌عنوان منبع الهام‌گیری استفاده کرد‌به نظرم می‌رسد شبیه‌سازهای ایمرسیو هم به چنین سرنوشتی دچار شده‌اند‌ با این‌که نام دئوس اکس (Deus Ex) در عنوان این ژانر گنجانده نشده، اما به نظر می‌رسد که همه‌ی شبیه‌سازهای ایمرسیو کارشان شده تقلید از دئوس اکس‌ به همین خاطر، ‌ تعداد زیادی بازی اکشن اول شخص ساخته می‌شود که در آن شخصیت بازی به جادو و قدرت‌های بایونیک مجهز است و می‌تواند نقش یک نینجای مخفی‌کار یا قاتل روانی را بازی کند‌اما تقلید کورکورانه از دئوس اکس فرصت الهام‌گیری از بازی‌ای مثل سارق (Thief) را سلب می‌کند‌ در سارق، فلسفه‌ی گیم‌دیزاین استودیوی لوکینگ گلس (Looking Glass)، که روزی به ژانر شبیه‌ساز ایمرسیو تبدیل شد، حول محور یک چیز می‌چرخد: ایفا کردن نقش یک شخصیت در دنیایی واقع‌گرایانه و حل مشکل به شیوه‌ای که برای آن شخصیت منطقی است‌گرت (Garrett) یک سارق است، بنابراین باید در نقش او از راه مخفی‌کافی و سرقت به حل مشکل بپردازید و تا حد امکان از درگیری مستقیم بپرهیزید‌ در ضمن گرت هیچ ابرقدرتی ندارد‌سارق لیاقتش را دارد تا مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد و تاثیرگذار باشد، اما در بستر ژانر شبیه پروژه‌ی شکست‌خورده‌ای به نظر می‌رسد که سکوی پرتابی برای رسیدن به شبیه‌ساز ایمرسیو بی‌نقص یعنی دئوس اکس بود‌دیمنز سولز (Demon's Souls) نیز به سرنوشتی مشابه دچار شده است‌ بازیسازان آن را به چشم پروتوتایپی ناقص می‌بینند که به ساخته شدن دارک سولز ۱ منجر شد‌ من خودم دیمنز سولز را بازی نکردم، اما ویدئوی The Lost Soul Arts of Demon's Souls را از کانال Matthematosos تماشا کنید تا پی ببرید این بازی چقدر می‌تواند آموزنده باشد‌یکی دیگر از بدی‌های بت‌سازی از یک بازی خاص این است که ژانر اجازه‌ی ساخته شدن بازی‌هایی را که از بازی بت‌سازی‌شده فراتر بروند نمی‌دهد‌ در روزهایی که فلسفه‌ی گیم‌دیزاین لوکینگ گلس در حال توسعه یافتن بود، این فلسفه دائما در حال تکامل و جهش یافتن بود، اما از روزی که به یک ژانر اسم‌دار با یک سری مکانیزم از پیش تعیین‌شده تبدیل شد، به نظر می‌رسد که تکامل ایده به بن‌بست رسید‌وقتی داشتم شکار (Prey) را بازی می‌کردم چنین حسی به من دست داد‌ با این‌که بازی برایم لذت‌بخش بود، ولی احساس کردم این بازی را بارها تجربه کرده‌ام‌ دفترچه خاطرات صوتی، درخت آپگرید، مینی‌گیم هک کردن و راه‌درورهای مخفی همه عناصری تکراری بودند‌ شاید بهتر باشد شبیه‌ساز ایمرسیو را یک حال‌وهوای کلی در نظر بگیریم تا یک فرمول کلی‌ منظور چیست؟ یعنی آن را نوعی طرز فکر نسبت به گیم‌پلی سیستماتیک، قدرت اختیار بازیکن و واکنش‌پذیری دنیای بازی در نظر بگیریم‌ وقتی شبیه‌ساز را ایمرسیو را یک طرز فکر در نظر بگیریم و نه یک فرمول، می‌توان جوهر وجودی آن را به هر بازی‌ای تعمیم داد: از هیتمن گرفته تا افسانه‌ی زلدا: حیات وحش و حتی بازی‌ای که هنوز کسی فکرش را هم نکرده است‌وقتی اسم یک بازی را روی یک ژانر می‌گذاریم، این کار باعث می‌شود دلمان به چیزی که از قبل وجود داشته خوش باشد، در حالی که هدف باید این باشد که مرزها را گسترش دهیم و از خود بپرسیم: قدم بعدی چیست؟ البته امیدوارم منظورم را بد متوجه نشوید‌ تاثیر پذیرفتن از یک بازی خاص اشکالی ندارد‌ هر بازی‌ای از بازی‌های پیشین خود تاثیر پذیرفته است‌ اما اگر یک بازی را به یک ژانر تبدیل کنیم، ‌ ممکن است آن بازی به فرمولی تبدیل شود که همه‌ی بازیسازها به شکلی مشابه از آن تقلید کنند‌ بازیکن‌ها نیز بازی‌های جدید ژانر را بر اساس قابلیتشان در تقلید بازی اصلی قضاوت خواهند کرد‌ غیر از این، ‌ نقش محوری بازی‌های مهم دیگری که در دوره‌ی زمانی یکسان سعی داشتند کاری مشابه انجام دهند نادیده گرفته خواهد شد‌ در نهایت، با توجه به این‌که بازیسازان سعی دارند از یک بازی یکسان تقلید کنند، چشمه‌ی خلاقیت به‌تدریج خشک خواهد شد‌تلاش یک بازیساز برای ساختن بازی‌ای جدید مبتنی بر متروید بهتر است یا این‌که جمعی از بازیسازان برای سال‌های متمادی یک کار یکسان را بارها و بارها تکرار کنند؟ ژانرها فایده‌ی خاص خود را دارند‌ از یک طرف به بازیکنان کمک می‌کنند بازی موردعلاقه‌ی خود را پیدا کنند و از طرف دیگر به بازیسازان کمک می‌کنند برای ساخت بازی خود الگویی فراتر از یک صفحه‌ی خالی داشته باشند‌ اما به نظر من ژانر باید تا حد امکان گسترده باشد و به مکانیزم‌های یک بازی معروف که از آن بت ساخته شده، محدود نشود‌همه‌ی این حرف‌ها را زدم تا برسم به عنوان مقاله: آیا به ژانر کلون دارک سولز یا سولزلایک نیاز داریم؟ اگر قرار است ژانر سولزلایک داشته باشیم، ‌ بهتر است این ژانر خیلی محدودکننده نباشد‌به شیوه‌ی تفسیر برلینی از روگ‌لایک‌ها، بهتر است ویژگی‌های برجسته و غیربرجسته‌ی دارک سولز را هم شناسایی کنیم: ویژگی‌های برجسته:۱‌ قل خوردن ۲‌ شبح‌رانی (Corpse-Running) ۳‌ مدریریت بنیه (Stamina) ۴‌ اکشن دست‌گرمی ۵‌ اهمیت داشتن انیمیشن شخصیت‌ها ۶‌ مبارزه‌ی سوم‌شخص ۷‌ میانبر ۸‌ بخش چندنفره‌ی غیرهمزمان ۹‌ باس‌فایت‌های برجستهویژگی‌های غیربرجسته:۱‌ قصه‌گویی محیطی ۲‌ حال‌وهوای سبک وحشت ۳‌ افزایش یک قابلیت پس از هر ترازگیری ۴‌ دفاع با سپر و حمله از پشت ۵‌ رد خوناگر قرار باشد ژانر سولزلایک داشته باشیم، راه درستش این است که فقط یک یا دو ویژگی از ویژگی‌های بالا را شاخصه‌ی ژانر در نظر بگیریم‌ ویژگی‌ای که به نظر من شاخصه‌ی اصلی بازی است سیستم مبارزه‌ی آن است‌ این سیستم مبارزه مبتنی بر اکشن دست‌گرمی، اهمیت داشتن انیمیشن شخصیت‌ها و مدیریت بنیه است‌ به نظرم همین سه ویژگی به تنهایی به خلق بازی‌های جالب زیادی منجر می‌شوند‌ در واقع همین حالایش هم این سیستم مبارزه در بذار بمیره (Let it Die) گرس‌هاپر (Grasshopper) (یک بازی مجانی با ساختار روگ‌لایک) و سلول‌های مرده (Dead Cells) یک بازی روگ‌وانیا (بله، ظاهرا این ژانر هم وجود دارد! از من نخواهید توضیحش دهم!) پیاده شده است‌در ضمن، بهتر است نام سولزلایک را روی این ژانر نگذاشت‌ چون این نام مانع از رشد ژانر می‌شود؛ چون هر بازی جدیدی که قرار است در این ژانر ساخته شود با دارک سولز مقایسه خواهد شد و شاید سال‌ها طول بکشد تا بازی‌ای ساخته شود که اساسا با دارک سولز تفاوت داشته باشد‌ژانر ساختن تنها راه ادای دین به یک اثر هنری و فرهنگی نیست‌ اگر شما عاشق دارک سولز هستید و می‌خواهید بازی‌ای با الهام گرفتن از آن بسازید، ‌ راهی بهتر از تقلیل دادن بازی به یک دستورالعمل ساده و تقلید از آن وجود دارد‌بهترین روش، یافتن راهی برای انتقال روح دارک سولز است‌ مثل افسانه‌ی زلدا، این روح برای هرکس معنای متفاوتی دارد‌ بنابراین اگر به جای وفاداری به یک فرمول خاص، به روح دارک سولز وفادار بمانیم، تنوع بازی‌هایی که الهام‌بخش بازی خواهند شد افزایش خواهد یافت‌برای برخی، روح دارک سولز درجه‌سختی بالا و مجازات‌گر بازی است؛ برای برخی حس غافلگیری و آرامش خاطر پس از یافتن یک میانبر؛ برای برخی سر در آوردن از پیش‌زمینه‌ی داستانی بازی که از طریق توصیف آیتم‌ها و مجسمه‌ها تعریف می‌شود‌برای شخص من، روح دارک سولز ذات مبهم و نامفهوم آن است‌ شخصیت‌های غیرقابل‌بازی به شکلی معماگونه حرف می‌زنند، صداهایی مرموز بهتان کمک می‌کنند از دشمنانی که در کمین‌تان هستند آگاه شوید و در اقصی‌نقاط بازی تله کار گذاشته شده است‌به شکلی آیرونیک، هیچ‌کدام از بازی‌های سولزلایکی که در ابتدای مقاله مثال زدم این حس را به من منتقل نمی‌کنند، چون همه‌یشان به بازی‌ای آشنا تبدیل شده‌اند‌ ولی مثلا یک بازی مثل هایپر لایت دریفتر (Hyper Light Drifter) قادر به انتقال چنین حسی است. خلاصه‌ی حرف من این است که تاثیر پذیرفتن از بازی‌های موردعلاقه‌یتان بسیار خوب است. اما در تبدیل کردن این بازی‌ها به یک ژانر جداگانه باید جوانب احتیاط را رعایت کرد. این کار چشمه‌ی خلاقیت را می‌خشکاند و مانع از این می‌شود که بازیسازها روی ساخت بازی‌ای کار کنند که به اندازه‌ی دارک سولز مهم و تاثیرگذار خواهد بود. منبع: مارک براون – یوتیوب
بازی ویدیویی
داستان‌های تعاملی جعبه‌ابزار بازی‌سازان (۹) تقریبا سه سالی می‌شود که کانال یوتیوب مارک براون (Mark Brown) در ویدئوهایی کوتاه و آموزنده به بررسی و توصیف جنبه‌های مختلف بازی‌های ویدئویی و مفاهیم مربوط به این حوزه می‌پردازد‌ ما هم تصمیم گرفتیم محتوای این ویدئوها را با کمی تصرف و تلخیص و منطبق کردن آن با مدیوم نوشتار، به فارسی برگردانیم‌ این سری مقالات برای کسانی که آرزوی بازی‌ساز شدن را در سر می‌پرورانند، یا صرفا می‌خواهند بازی‌های ویدئویی را بهتر و عمیق‌تر درک کنند، بسیار مفید خواهد بود‌ با مجموعه مقالات جعبه ابزار بازی‌سازان همراه باشید‌بعضی از بازی‌ها ادعا می‌کنند که خط روایی تعاملی دارند و این خط روایی مطابق با انتخاب‌های شما در طول بازی تغییر می‌کند‌ مثلا در بازی‌های تل‌تیل (Telltale) یا زندگی عجیب است (Life is Strange) پیغامی با این مضمون بالای صفحه ظاهر می‌شود: فلانی حرف شما را به یاد خواهد سپرد‌ یا فلان کاری که انجام دادید، عواقبی در پی خواهد داشت‌ سوال اینجاست که این ادعاها تا چه حد صحیح هستند؟ چون حقیقت امر اغلب بسیار ناامیدکننده است‌ بیایید فصل اول مردگان متحرک (The Walking Dead: Season ۱) را به عنوان مثال بررسی کنیم‌ (خطر اسپویل بعضی از وقایع فصل اول مردگان متحرک) این بازی انتخاب‌های شما را به خاطر می‌سپرد و شخصیت‌ها به طرز رفتار شما واکنش نشان می‌دهند‌ اما توانایی شما در تغییر دادن پیرنگ کلی بازی بسیار محدود است‌در جایی از بازی باید بین نجات شاون (Shawn) و داک (Duck) یک گزینه را انتخاب کنید، اما انتخابتان اهمیتی ندارد‌ چون آخرش شاون می‌میرد‌در جایی از بازی باید بین دادن یا ندادن تفنگ به یک دختر که می‌خواهد خودکشی کند، یک گزینه را انتخاب کنید‌ اما انتخابتان اهمیتی ندارد‌ چون آخرش او خودش را می‌کشد‌مهم نیست با رفتن به دامداری موافقت بکنید یا نکنید، چون آخرش به آنجا خواهید رفت‌تل‌تیل با استفاده از ترفندهایی زیرکانه کاری می‌کند بازیکن فکر کند انتخاب‌هایش اهمیت دارند، اما این انتخاب‌ها پیرنگ را عوض نمی‌کنند‌ مثلا تغییری که در پیرنگ ایجاد می‌شود این است که در یک صحنه‌ی خاص (که وقوع آن اجتناب‌ناپذیر است)، جای دو شخصیت با هم عوض می‌شود‌ هربار هم که پیرنگ انشعاب پیدا کند، طولی نمی‌کشد که دوباره به مسیر اصلی بازگردانده می‌شود‌مثلا در ظاهر به نظر می‌رسد انتخاب بین نجات دادن کارلی (Carley) یا داگ (Doug) در پایان اپیزود اول قرار است تاثیری عمیق در بازی به جا بگذارد، اما هرکدامشان را که نجات داده باشید، در اواسط اپیزود سوم، در نقطه‌ای یکسان کشته می‌شود‌شاید دفاع تل‌تیل این باشد که آن‌ها داستانی خوب در ذهن داشتند و می‌خواستند همان داستان را تعریف کنند و انتخاب‌هایی که در طول بازی انجام می‌دهید، خودشان اهمیت دارند، نه عواقبشان، چون حقایقی ذاتی را راجع‌به نگرش اخلاقی بازیکن نمایان می‌کنند‌البته دلیل اصلی (و البته نه‌چندان محکمه‌پ-ن-!) این تصمیم هزینه‌ی سرسام‌آور ساخت بازی است‌ حتی تصور طراحی کردن، ساختن و تست کردن محتوایی که بسیاری از بازیکن‌ها شاید هیچ‌وقت آن را نبینند، تن هر ناشری را به لرزه می‌اندازد‌برای همین است که بازی‌ای مثل هشتاد روز (۸۰ Days) محتوای به‌مراتب بیشتری پیش روی بازیکن قرار می‌دهد (نزدیک به ۱۱۰۰۰ انتخاب و ۵۰۰ سفر منحصربفرد)، چون محتوای آن کلا از نوشته و عکس‌های ثابت تشکیل شده است‌ البته هدفم این نیست که زحمت سازندگان این بازی را کم‌اهمیت جلوه دهم، ولی مسلما ساختن ۱۵۰ شهر کار راحت‌تری‌ست وقتی پاریستان قرار است این شکلی باشد: و نه این شکلی: دفاعیه‌های بالا منطقی هستند، ولی با این حال وعده‌ی ارائه‌ی یک داستان تعاملی شاید کمی توخالی به نظر برسد، خصوصا وقتی یکی از بازی‌های این مدلی را بیش از یک بار انجام دهید یا تجربه‌یتان را با دوستی به اشتراک بگذارید و ناگهان پی ببرید نتایج تصمیمات‌تان به طور مشکوکی به هم شباهت دارند‌اعتراضات گسترده‌ای که پیرامون پایان اثر جرمی ۳ (Mass Effect ۳) شکل گرفت، نشان‌دهنده‌ی این است که اگر به انتخاب‌های بازیکن‌ها احترام نگذارید، چقدر از دست شما شاکی می‌شوند‌ عدم برخورداری از حق انتخاب از انتخاب قلابی بهتر است‌وقتی از داستان‌های تعاملی حرف می‌زنیم، از چه حرف می‌زنیم؟ از چند مسیر مختلف که به صحنه‌ی از پیش‌تعیین‌شده ختم می‌شوند، از انتخاب‌های دوگانه‌ی تابلو، از نشان دادن صحنه‌ای یکسان با شخصیتی متفاوت و از انتخاب‌هایی که کلا هیچ اهمیتی ندارند؟ آیا بازی‌های ویدئویی قادر نیستند روایت‌های پویا را از این حد فراتر ببرند؟ طبق تجربه‌ی من، شخصی‌ترین و تاثیرپذیرترین روایت‌های تعاملی در بازی‌هایی پیدا می‌شوند که خودشان را تحت عنوان فیلم‌های تعاملی به مخاطب قالب نمی‌کنند یا اصلا ادعای داستان داشتن ندارند! از بازی‌ای مثل تمدن (Civilization) صحبت می‌کنم‌تمدن پیرنگ خاصی ندارد‌ ولی در هر کمپ-ن-جدید، امپراتوری‌هایی که ملاقات می‌کنید، مبارزاتی که درشان پیروز می‌شوید یا شکست می‌خورید، و مسیری که برای سلطه یافتن به جهان برمی‌گزینید، همه داستان‌های خاطره‌انگیزی تولید می‌کنند که از آنچه در بازی‌ای مثل باران شدید (Heavy Rain) مشاهده می‌کنید، بسیار خاص‌تر هستند‌داستان‌هایی که به‌شخصه از قالتاق‌بازی‌های گاندی در تمدن ۵ یا مرگ سرباز موردعلاقه‌ام در ایکس‌کام (XCOM) یا کشورگشایی در پادشاهان صلیبی ۲ (Crusader Kings ۲) تجربه کردم، داستان‌هایی اسکاربگیر نیستند، اما برای شخص من اهمیت ویژه‌ای دارند، چون فقط من آن‌ها را تجربه کرده‌ام‌چنین بازی‌هایی قادر به تولید داستان‌های جالبی هستند، چون سیستم‌های پیچیده‌ای دارند؛ سیستم‌هایی مجهز به قواعد مخصوص، شخصیت‌های تحت‌کنترل هوش مصنوعی و متغیرهای بسیار که ناگهان همه‌یشان یک‌جا رها می‌شوند تا با یکدیگر تعامل برقرار کنند‌این سیستم، اگر درست به کار گرفته شود، منجر به خلق داستان‌هایی می‌شود که کشمکش و تنش دارند و سناریوی رسیدن به پیروزی درست در لحظه‌ی شکست به شکلی تصادفی و غیرقابل‌پیش‌بینی‌ناپذیر در بسترشان خلق می‌شود‌ مغز ما با کمال خرسندی نقاط خالی را پر می‌کند تا از این اتفاقات روایتی عظیم و حماسی بسازد‌اکنون بازی‌های بیشتری به استفاده از داستان‌های پویا روی آورده‌اند‌ در فاکرای ۴ بعضی مواقع صحنه‌هایی می‌بینید که به‌نوعی ماحصل چنین سیستمی هستند: مثل گلاویز شدن دشمنتان با یک ببر یا به آسمان برده شدن یک خوک زیر چنگال‌های یک عقاب‌ این اتفاقات هیچ‌کدام از قبل برنامه‌ریزی نشده‌اند و ماحصل سیستمی هستند که برای متغیرهای آن امکان تعامل برقرار کردن با یکدیگر فراهم شده است‌یوبی‌سافت نام این سیستم را کارخانه‌ی تولید خاطرات (Anectode Factory) گذاشته است، ولی بازی صرفا قادر به تولید داستان‌های بی‌مایه‌ی پنج‌ثانیه‌ای است‌نسل جدیدی از بازی‌ها هستند که با استفاده از سیستم‌های پیچیده و تولید محتوای تدریجی خطوط روایی پیچیده تولید می‌کنند‌سایه‌ی موردور (Shadow of Mordor) واضح‌ترین مثال از چنین نوع بازی‌ای است‌ پیرنگ اصلی بازی در مقایسه با تغیرات دائمی‌ای که در ارتش سارون اتفاق می‌افتد، بسیار خسته‌کننده به نظر می‌رسد‌تمامی کاپیتان‌های ارک در طول بازی از طراحی، اسم، صدا و ویژگی‌های ظاهری منحصربفرد و تصادفی برخوردارند و در موردور رها شده‌اند تا با آزادی نسبی با محیط آن تعامل برقرار کنند‌ همچنان که گذرتان به این جنگاورهای کریه می‌افتد، بازی در لحظه به خلق داستان روی می‌آورد: مثلا یک ارک ممکن است حین مبارزه به یاد داشته باشد دفعه‌ی پیش از دستش فرار کردید و با اشاره به آن حادثه شما را تحقیر کند‌ یا مثلا ممکن است کاپیتانی که گمان کردید کشته‌اید، با زخمی روی صورتش برگردد تا حسابش را با شما صاف کند‌ طولی نمی‌کشد که شما با ارک‌ها رابطه‌ای عمقی برقرار می‌کنید‌ بر پایه‌ی این رابطه، وقتی دوباره اگبور سگ‌جون را ملاقات کنید، او را به آتش خواهید کشید؛ نه لزوما به خاطر این‌که به آتش کشیدن دشمن از روش‌های دیگر موثرتر است، بلکه به خاطر این‌که می‌دانید اگبور از آتش می‌ترسد و جزغاله شدنش روش مناسبی برای انتقام کردن از او بابت کشتن شما در برخورد قبلی‌تان است‌سایه‌ی موردور سیستم نمسیس (Nemesis System) را به دنیای بازی‌های ویدئویی معرفی کرد‌ با این‌که نحوه‌ی استفاده از آن در این بازی محدود است، اما این سیستم پتانسیل زیادی برای گسترش یافتن و تولید داستان‌های منحصربفردی دارد که مردم عاشق به اشتراک گذاشتنشان به صورت آنلاین هستند، چون فقط آن‌ها این داستان را تجربه کرده‌اند‌بازی دیگری که از داستان‌گویی پویا استفاده می‌کند، بازی معمایی آدولت سوییم، وسترادو (Westerado) است‌ در این بازی هدف شما پیدا کردن قاتلی است که به طور تصادفی تعیین می‌شود‌ برای رسیدن به این هدف باید ماموریت انجام دهید و سرنخ جمع کنید‌ ولی این‌که داستان انتقامتان چگونه پیش می‌رود، کاملا به خودتان بستگی دارد‌در تجربه‌ی من از بازی، من هیچ‌گاه نتوانستم به کلینت‌ویل (Clintville) شهر اصلی بازی برگردم، چون به بانک آنجا دستبرد زدم و پس از آن هر بار که وارد شهر می‌شدم، تمام ساکنین آن با هفت‌تیر به جانم می‌افتادند‌ البته این پیشامد تقصیر خود بازی‌ست، چون برای من این امکان را فراهم کرد وسط هر گفتگویی هفت‌تیرم را دربیاورم و هرکس را که دلم می‌خواهد بکشم، حتی عمویم و کلانتری را که بهم ماموریت می‌داد! در وسترادو از موانع و قواعدی که برای جلوگیری از به هم ریختن داستان بازی اعمال شده‌اند خبری نیست‌ این بازی با استفاده از سیستم و محتوای تصادفی‌اش امکانی برای بازیکن فراهم می‌کند تا داستان را آنطور که دلش می‌خواهد پیش ببرد‌در آخر جا دارد به این جنگ من (This War of Mine) اشاره کنم، بازی‌ای تکان‌دهنده راجع‌به شهروندانی که در ناحیه‌ی جنگی گیر افتاده‌اند‌ این بازی دو سبک را که به خاطر پتانسیلشان در خلق خطوط روایی لحظه‌ای زبانزد هستند با هم ترکیب می‌کند: بازی‌های بقاجویانه (Survival) مثل گرسنه نمان (Don't Starve) و بازی‌های شبیه‌سازی مثل سیمز (The Sims) و از این طریق، برای شما فرصتی فراهم می‌کند تا پیرنگ‌های به‌یاد‌ماندنی و معنادار خودتان را خلق کنید‌حالا سوالی که پیش می‌آید این است که آیا داستان پویا می‌تواند به‌خوبی داستان از پیش طرح‌ریزی‌شده باشد؟ اصلا شاید پرسیدن این سوال بی‌فایده باشد، چون کتاب‌ها و فیلم‌ها در زمینه‌ی تعریف کردن داستان‌های از پیش‌طرح‌ریزی‌شده ذاتا عملکرد بهتری دارند‌ولی مسائل دیگری را نیز باید در نظر گرفت‌ آیا در داستان پویا می‌توان عناصری از قبیل پیش‌آگاهی (Foreshadowing)، گره‌گشایی، رستگاری، قوس‌های شخصیتی و آهنگ روایی موازنه‌شده را به کار برد؟ آیا این احتمال وجود دارد که داستان‌هایی بی‌کیفیت و به‌دردنخور نصیب بعضی بازیکن‌ها شود و روی تجربه‌یشان از بازی تاثیر منفی بگذارد؟ این سبک داستان‌گویی به چه میزان دیالوگ از پیش‌ضبط‌شده احتیاج دارد؟ همان‌طور که می‌بینید، تعریف کردن چنین داستانی چندان هم آسان نیست‌ ولی به نظر من تمامی این مسائل ارزش فکر کردن دارند، چون بازی‌های ویدئویی تنها رسانه‌ی بزرگ داستان‌گویی هستند که از تعامل‌پذیری برخوردارند‌ برای همین وقتی بازیسازها سعی می‌کنند از فیلم‌های هالیوود یا سریال‌های HBO یا در بهترین حالت، کتاب‌های قدیمی ماجراجویی‌تان را خودتان انتخاب کنید (Choose Your Own Adventure) تقلید کنند، آدم ناامید می‌شود‌به‌شخصه دوست دارم بازی‌های بیشتری را ببینم که سیستم‌هایی درشان به کار رفته که مخصوص تولید داستان به صورت تصادفی هستند، داستان‌هایی آن‌چنان شخصی و غافلگیرکننده که در مخیله‌ی هیچ نویسنده‌ای نمی‌گنجد‌خبر خوب این‌که برخی سازندگان مشغول کار روی چنین بازی‌هایی هستند‌ کن لوین (Ken Levine) مشغول کار روی بازی‌ای با خط روایی تعاملی است‌ (این اتفاق بسیار آیرونیک است، چون درون‌مایه‌ای اصلی بایوشاک این بود که بازیکن هیچ کنترلی روی اتفاقاتی که برایش می‌افتد ندارد!) ‌ ظاهرا بازی جدید سازندگان برادران: حکایت دو فرزند (Brothers: A Tale of Two Sons) نگرشی کاملا جدید به مقوله‌ی داستان‌گویی دارد‌من از وقوع چنین اتفاقاتی در صنعت بازی حمایت می‌کنم‌ با این‌که من به داستان‌های خطی در بازی‌های ویدئویی علاقه دارم، و البته بازی‌هایی که اجازه می‌دهند اثر (هرچند کوچک) خود را روی پیرنگ بازی به جا بگذارم، فکر می‌کنم داستان‌پردازی پویا بیشتر از هر شیوه‌ی دیگری مختص بازی‌های ویدئویی است و هیچ رسانه‌ی دیگری هیچ‌وقت نمی‌تواند از آن تقلید کند. منبع: مارک براون – یوتیوب
بازی ویدیویی
اپلیکیشن Update for Samsung روی گوگل پلی تقلبی است! اینطور که به نظر می‌رسد، برنامه‌ای قلابی تحت عنوان Update for Samsung (بروزرسانی برای سامسونگ) در فروشگاه گوگل‌پلی وجود دارد که توصیه می‌شود آن را نصب نکنید‌در فروشگاه گوگل‌پلی، بی‌شمار برنامه وجود دارد که هر یک به نوعی ادعا می‌کنند می‌توانند عملکرد گوشی شما را از لحاظ سرعت بهبود ببخشند‌ اما اکثر این برنامه‌ها به نوعی تقلبی هستند و درواقع نه تنها هیچ تأثیر مثبتی روی عملکرد گوشی ندارند، بلکه در برخی موارد باعث بروز مشکلاتی نیز می‌شوند‌یکی از این برنامه‌ها، بروزرسانی سامسونگ نام دارد که اخیرا تحت عنوان Update for Samsung در گوگل‌پلی برای دانلود در دسترس قرار گرفت‌ طبق گزارشات، بیش از ۱۰ میلیون کاربر تاکنون با فرض براینکه این برنامه در راستای بهبود عملکرد دستگاه در فروشگاه وجود دارد، آن را نصب کرده و نه تنها در عمل چیز خاصی از آن ندیده‌اند، بلکه بعد از اجرای آن، به سوی وب‌سایت‌های تبلیغاتی متعددی هدایت شده و با مشکل مواجه می‌شوند‌این موضوع زمانی نگران‌کننده می‌شود که بدانیم این برنامه برای ارائه‌ی بروزرسانی سالانه که در حقیقت وجود خارجی ندارد، ۳۵ دلار نیز از کاربران درخواست می‌کند‌ جالب اینجاست که این برنامه حتی اجازه‌ی دانلود بروزرسانی‌های فرمور (firmware) را نیز به کاربران می‌دهد اما فرآیند دانلود هیچگاه با موفقیت به پایان نمی‌رسد. درحالیکه Update for Samsung یک نرم‌افزار جاسوسی نیست و هیچ‌گونه سو استفاده و یا سرقتی نیز از طریق آن گزارش نشده، اما عجیب به نظر می‌رسد چرا فروشگاه بزرگی همانند گوگل‌پلی از ورود چنین برنامه‌هایی به درون فروشگاه جلوگیری نمی‌کند. درحالیکه گوگل‌پلی از اپ استور شرکت اپل غنی‌تر است، اما به نظر می‌رسد از نظر امنیتی و کیفیت برخی برنامه‌ها، همچنان این دو فروشگاه فاصله‌ی زیادی با یکدیگر دارند. منبع: mspoweruser
علم و تکنولوژی
فار کرای ۵ بهترین فروش هفته‌ی اول مجموعه را داشت عرضه‌ی جدیدترین قسمت مجموعه بازی‌های فار کرای، رکورد فروش جدیدی را برای این مجموعه ثبت کرده است. تنها یک هفته از عرضه‌ی فار کرای ۵ (Far Cry ۵) می‌گذرد و این بازی توانسته است از همین حالا به یکی از بزرگترین بازی‌های سال ۲۰۱۸ تبدیل شود. از همان روز اول بازی و دیدن آمار و ارقام زنده‌ی استیم، موفقیت فار کرای ۵ قابل پیش‌بینی بود، ولی دیروز از موفقیت بازی در دیگر مناطق و پلتفرم‌ها هم مطمئن شویم.۶۰ درصد نسخه‌های فار کرای ۵ که به فروش رفته‌اند، روی کنسول پلی‌استیشن۴ بوده‌اند. فار کرای ۵ نه تنها توانسته است پرفروش‌ترین بازی هفته‌ی گذشته در انگلستان باشد و در صدر جدول بازی‌های پرفروش قرار بگیرد، بلکه فار کرای ۵ بهترین فروش هفته‌ی اول را بین بازی‌های سال جدید میلادی داشته است.۶۰ درصد نسخه‌های فار کرای ۵ که به فروش رفته‌اند، روی کنسول پلی‌استیشن۴ بوده‌اند. البته این آمار و ارقام به نسخه‌ی دیسکی اشاره دارد. با این حال، می‌توانید مطمئن باشید که نسخه‌ی دیجیتالی بیشتر از نسخه‌ی فیزیکی فروخته است. فار کرای ۵ با ورود به لیست بازی‌های پرفروش هفته‌ی گذشته‌ی انگلستان، در بالای لیست قرار گرفت و Sea of Thieves که مکان اول را داشت، به رتبه‌ی سوم نزول پیدا کرد. فیفا ۱۸ هم مثل همیشه از پرفروش‌ترین بازی‌های هفته‌ی گذشته بوده و در رده‌ی دوم پرفروش‌ترین‌ها قرار گرفته. فار کرای ۵ روی پلی‌استیشن۴، ایکس‌باکس وان و کامپیوتر عرضه شده است و منتقدان هم بازخورد بسیار خوبی نسبت به آن داشته‌اند. منبع: VG۲۴۷
بازی ویدیویی
نیمار خواستار حمایت بیشتر داوران از بازیکنان شد نیمار، فوق ستاره تیم ملی برزیل خواستار حمایت بیشتر داوران از بازیکنان تکنیکی شده است. نیمار که در جریان تساوی ۱-۱ تیم ملی برزیل مقابل سوئیس در دور اول مرحله گروهی جام جهانی، ۱۰ بار توسط مدافعان حریف مورد خطا قرار گرفت تا پس از آلن شیرر انگلیسی در جام جهانی ۱۹۹۸ در این زمینه صاحب رکورد جدیدی شود، خواهان حمایت بیشتر داوران از بازیکنان شده است. نیمار پس از بازی گفت: نظری در مورد تعداد بالای خطای بازیکنان سوئیس ندارم. تنها سعی می‌کنم فوتبال خودم را بازی کنم و تشخیص خطای بازیکنان را به داور واگذار می‌کنم. فکر می‌کنم مورد خطا قرار گرفتن اتفاق عادی در فوتبال است اما بنظرم باید توجه بیشتری از سوی داوران به این قضیه شود. بازیکنان تکنیکی به حمایت بیشتری نیاز دارند. نیمار که در دقایق پایانی بازی پس از برخورد با بازیکن سوئیس احساس ناراحتی می‌کرد درباره آخرین وضعیتش گفت: ضربه محکمی به پایم خورد و الان درد دارم اما جای نگرانی نیست. بدنم سرد شده و درد بیشتر شده اما مصدومیتم جدی نیست. نیمار همچنین درباره گل بحث برانگیز تیم سوئیس که به عقیده افراد بسیاری با خطای بازیکن این تیم روی مدافع برزیل بثمر رسید گفت: فکر می‌کنم بازیکن سوئیس روی میراندا خطا کرد. البته صحبت کردن در این مورد وظیفه من نیست. ۴ داور حرفه‌ای قضاوت این بازی را بر عهده داشتند و کار آن‌ها تصمیم گیری در این صحنه بود. ما بهتر از این‌ها می‌توانیم بازی کنیم اما فکر می‌کنم حق مان پیروزی بود. این بازی نشان داد که فتح جام جهانی کار آسانی نیست اما مطمئنم که در بازی‌های بعدی بهتر خواهیم شد. تیم برزیل روز یکم تیرماه در دور دوم مرحله گروهی به مصاف کاستاریکا می‌رود و سپس روز ۶ تیرماه در آخرین بازی این مرحله با صربستان بازی خواهد کرد.
سلامت و زیبایی
Zootopia رکورد انیمیشن‌های دیزنی را شکست زوتوپیا Zootopia، جدیدترین انیمیشن دیزنی در نخستین هفته‌ی اکران‌اش رکورد شکست‌. به‌نظر می‌رسد با توجه به عدم وجود رقیبی جدی در جدول باکس‌ آفیس، این فیلم می‌تواند به موفقیت‌های بزرگ‌تری هم دست پیدا کند. جدیدترین انیمیشن دیزنی که افتتاحیه‌ی اکران‌اش را در جمعه‌ی هفته‌ی پیش پشت سر گذاشته است، ‌موفق شد در سالن‌های سینمای ایالات متحده، ۷۳٫۷ میلیون دلار ‌بفروشد. Zootopia داستان یک خرگوش پلیس، همراهی‌اش با یک روباه خلافکار و درگیری آن دو در افشای یک توطئه را روایت می‌کند. فیلمی که خرگوش و روباه، شکار و شکارچی معروف قصه‌ها را این بار در شمایلی دیگر و مناسباتی جدید کنار هم قرار داده و از این طریق بر جذابیت داستان افزوده است. جذابیت Zootopia باعث شده این انیمیشن رکورد یخ زده (Frozen)، دیگر ساخته‌ی این شرکت را که در اولین هفته‌ی اکران‌اش در سال ۲۰۱۳، معادل ۶۷٫۴ میلیون دلار فروخته بود هم بشکند‌ با این حال باید این نکته را در نظر داشت که فروش این انیمیشن صرفا رکورد جدیدی در میان انیمیشن‌های شرکت دیزنی محسوب می‌شود؛ اما برای انیمیشین‌هایی که شرکت و استودیوهای پیکسار ساخته، رخداد جدیدی نیست‌ در حال حاضر Zootopia در میان پرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخ جدول باکس آفیس رتبه‌ی چهارم‌ را در اختیار دارد‌ Zootopia در شرایطی اکران شده که احتمالا در ادامه‌ی کار هم در فروش موفق خواهد بود؛ چرا که فیلم بزرگ خانوادگی دیگری تا زمان اکران فیلم کتاب جنگل (انیمیشن دیگری از دیزنی) در ماه آوریل اکران نخواهد شد. دیو هالیس از شرکت دیزنی در این خصوص می‌گوید: فیلم، رقیبی ندارد و در شرایطی قرار داریم که می‌توانیم یک موفقیت بسیار بزرگ به دست آوریم. زوتوپیا پیش از این، سه هفته هم به شکل بین‌المللی اکران شده و این هفته ۶۳٫۴ میلیون دیگر فروش خارجی داشته است تا فروش جهانی فیلم را به ۲۳۲٫۵ میلیون دلار برساند. گرچه دیزنی میزان بوجه‌ی ساخت این فیلم را آشکار نکرده اما خبرگزاری ورایتی این بودجه را بیش از ۱۰۰ میلیون دلار، اعلام کرده است. ‌ منبع: GameSpot
هنر و سینما
تریلر کنسول مخصوص Gears ۵ مایکروسافت برای بازی Gears ۵ دسته و کنسولی مخصوص از ایکس‌باکس وان طراحی کرده است و برای نمایش آن ویدیویی ساخته که می‌توانید آن را در بالا ببینید. نام بازیGears of War ۵تهیه کنندهMicrosoft Game StudiosسازندهThe Coalitionسبکاکشن سوم شخصپلتفرمایکس‌باکس وان، کامپیوترتاریخ انتشار۱۹ شهریو ۱۳۹۸
بازی ویدیویی
نگاهی به ویژگی‌های نسخه کم‌حجم اپلیکیشن‌های گوگل اگر پیگیر اپلیکیشن‌های گوگل بوده باشید، احتمالا متوجه شده‌اید که روزبه‌روز به شمار نسخه کم‌حجم اپلیکیشن‌های این شرکت که از پسوند Go بهره می‌برند، افزوده می‌شود. هدف اصلی گوگل از ارائه‌ی این دسته از اپلیکیشن‌ها این است که کاربران ساکن در کشورهای در حال توسعه که دسترسی به اینترنت پر سرعت و با حجم بالا ندارند و گوشی‌هایشان هم احتمالا ضعیف است، بتوانند به‌راحتی از سرویس‌های گوگل بهره ببرند. البته موضوع سرعت پایین اینترنت و حجم پایین آن‌ها مختص کشورهای در حال توسعه نیست و حتی ساکنین برخی مناطق کشورهای پیشرفته هم با چنین مشکلاتی دست و پنجه نرم می‌کنند. لازم به ذکر است که برخی از این اپلیکیشن‌ها در پلی استور گوگل تنها برای برخی مناطق عرضه شده‌اند. به همین خاطر اگر نمی‌توانید آن‌ها را در گوگل پلی پیدا کنید، با مراجعه به سایت‌هایی مانند APKMirror می‌توانید به راحتی آن‌ها را دانلود و نصب کنید. تمام این نسخه‌ها یکپارچگی زیادی با سیستم‌عامل اندروید Go دارند که خود این سیستم‌عامل هم نسخه سبک و کم‌حجم شده اندروید اصلی برای گوشی‌های پایین‌رده و اینترنت‌های ضعیف است. سبک و کم‌حجم بودن سیستم‌عامل هم در نهایت بدین معناست که برخی از ویژگی‌ها حذف شده‌اند. وجه مشترک بین این اپلیکیشن‌ها این است که تمام آن‌ها بسیار کم‌حجم و در حد چند مگابایت هستند. این موضوع نه‌تنها منجر به افزایش سرعت دانلود آن‌ها می‌شود، بلکه حتی در گجت‌های قدیمی‌تر هم سریع‌تر اجرا می‌شوند. نویسنده سایت Gizmodo که این بررسی را انجام داده، اعلام کرده که فقط در مورد اجرای Google Assistant Go (نسخه سبک گوگل اسیستنت) در گوشی‌های خود ناموفق بوده است‌بیشتر بخوانید: هر آنچه باید در مورد اندروید گو بدانیداپلیکیشن Gallery Goاپلیکیشن Gallery Go به تازگی از طرف گوگل معرفی شده و تازه‌نفس محسوب می‌شود‌ مهم‌ترین تفاوت آن با گوگل فوتوز این است که این اپلیکیشن به اینترنت دسترسی ندارد و به همین خاطر صرفا می‌توانید موارد ذخیره شده در گوشی خود را مشاهده کنید‌ با وجود عدم دسترسی به فضای ابری گوگل، اپلیکیشن مذکور تا حدی می‌تواند قابلیت‌های هوش مصنوعی را برای کاربر به ارمغان بیاورد؛ به‌عنوان مثال عکس‌های ثبت شده به طور خودکار در پوشه‌هایی مانند حیوانات، طبیعت و غذا طبقه‌بندی می‌شوند‌ علاوه بر این می‌توانید با توجه به نظر خود پوشه‌ها را به‌صورت دستی ایجاد کنید‌در ضمن این اپلیکیشن فاقد منو یا بخش تنظیمات است و صرفا می‌توانید دو تب مربوط به تصاویر یا پوشه‌ها را مشاهده کنید و قابلیت‌های مربوط به ویرایش هم محدود شده است‌ این یعنی فقط می‌توانید عکس را بچرخانید، کراپ کنید، تنظیمات خودکار اعمال کنید یا از یکی از فیلترهای آماده بهره ببرید‌آیا بهتر است این اپلیکیشن را نصب کنید؟ به‌عنوان یک گالری سبک کار خود را به‌خوبی انجام می‌دهد و اگر چندان اهل ذخیره‌سازی تصاویر در فضای ابری نیستید، با این برنامه صرفا به موارد موجود در گوشی خود دسترسی دارید و در این زمینه استفاده از آن راحت‌تر از گوگل فوتوز است‌ اما اگر از لحاظ دسترسی به اینترنت مشکلی ندارید، احتمالا ترجیح می‌دهید که از گوگل فوتوز و امکانات مختلف آن بهره ببرید‌اپلیکیشن Files Goاپلیکیشن Files Go هم اگرچه نسبت به نسخه اصلی این اپلیکیشن ظاهر ساده‌تری دارد، ولی در نگاه اول از امکانات مشابه آن بهره می‌برد؛ این یعنی می‌توانید به پوشه‌های مختلف موجود در گوشی دسترسی داشته باشید و یا بر اساس نوع فایل‌ها (دانلودها، تصاویر، ویدیو و دیگر موارد) می‌توانید آن‌ها را پیدا کنید‌یکی دیگر از مهم‌ترین کارکردهای اپلیکیشن Files Go در راستای پاک‌سازی گوشی است‌ این اپلیکیشن از یک تب اختصاصی موسوم به Clean بهره می‌برد که به این کار اختصاصی یافته و با بهره‌گیری از آن می‌توانید از دست فایل‌های تکراری و غیر ضروری و دیگر موارد این‌چنینی خلاص شوید و قبل از آغاز فرایند هم به شما گفته می‌شود که با این کار چه مقدار از حافظه داخلی گوشی آزاد می‌شود‌در ضمن افرادی که از اپلیکیشن Files استفاده می‌کنند و در نزدیکی یکدیگر قرار دارند، می‌توانند فایل‌های مختلف را به اشتراک بگذارند‌ چنین سیستمی تا حد زیادی مشابه ایردراپ موجود در iOS است‌ در نهایت باید بگوییم که این Files Go نسخه سبک و کم‌حجم اپلیکیشن Files است که از ویژگی‌های اصلی آن بهره می‌برد‌ به همین خاطر اگر از گوشی بسیار ضعیف یا قدیمی استفاده می‌کنید، بهتر است از Files Go بهره ببرید‌اپلیکیشن YouTube Goاین یکی از اپلیکیشن‌هایی است که نسبت به نسخه اصلی تفاوت‌های زیادی دارد ولی گوگل به‌صورت هوشمندانه این تفاوت‌ها را اعمال کرده است‌ به‌عنوان مثال، رابط کاربری این اپلیکیشن بسیار ساده‌تر محسوب می‌شود و بسیاری از موارد موجود در نسخه اصلی را نمی‌توانیم در نسخه کم‌حجم آن مشاهده کنیم‌در صفحه اصلی آن، می‌توانید بخش جستجو، ویدیوهای توصیه شده و ویدیوهای مربوط به کانال‌هایی که در آن‌ها عضو هستید، ببینید‌ اما یکی از جذاب‌ترین قابلیت‌های آن این است که بعد از ضربه بر ویدیو، گزینه مربوط به پخش آنلاین یا دانلود کردن ویدیو مذکور نمایش داده می‌شود‌ علاوه بر این، برای کیفیت ویدیو هم سه گزینه به نمایش درمی‌آید تا از بین آن‌ها دست به انتخاب بزنید‌ این اپلیکیشن نشان می‌دهد که هرکدام از ویدیوها چه مقدار از حافظه داخلی گوشی را اشغال می‌کند و چقدر حافظه آزاد در گوشی وجود دارد‌به همین خاطر اگر برای پخیش آنلای ویدیوها به اینترنت پرسرعت دسترسی ندارید، می‌توانید از YouTube Go بهره ببرید و ویدیوها را به راحتی ذخیره کنید‌ در نسخه معمولی این اپلیکیشن قابلیت دانلود صرفا برای افرادی وجود دارد که اشتراک پولی آن را خریداری کرده‌اند‌ برخی از ویژگی‌های پیشرفته مانند پخش با کیفیت ۴K و پخش زیرنویس در YouTube Go دیده نمی‌شوند‌اپلیکیشن Gmail Goبرخلاف YouTube Go، اپلیکیشن Gmail Go از لحاظ ظاهری و عملکردی شباهت زیادی به نسخه اصلی خود دارد‌ البته در این میان جای خالی مواردی مانند پاسخ هوشمند و ارائه پیشنهاد هنگام جستجو هم احساس می‌شود‌ در بخش فوقانی آن نوار جستجو قرار ندارد و برای این کار باید بر آیکون موردنظر ضربه بزنید‌ روی هم رفته، ظاهر این اپلیکیشن مشابه نسخه قدیمی جیمیل اصلی است اما در نهایت می‌توان از اکانت‌ها و لیبل‌های مختلف استفاده کرد و روی هم رفته ویژگی‌های اصلی جیمیل برای آن ارائه شده است‌حذف کردن قابلیت‌های پرزرق‌وبرق منجر به سبک‌تر شدن این اپلیکیشن شده است و خیلی سریع‌تر می‌توان (به‌خصوص اگر سرعت اینترنت پایین باشد) از بخش‌های مختلف آن استفاده کرد. با توجه به تمام نکات ذکر شده، اگر گوشی شما می‌تواند نسخه معمولی جیمیل را بدون مشکل خاصی اجرا کند، بهره‌گیری از نسخه کم‌حجم آن را چندان توصیه نمی‌کنیم زیرا بسیاری از ویژگی‌های جذاب و تازه‌نفس آن حذف شده است. اپلیکیشن‌های Maps Go و Navigation for Maps Goاپلیکیشن Maps Go در حقیقت مبتنی بر وب است ولی تمام نشانه‌های مربوط به مرورگر دیده نمی‌شود. مهم‌ترین مزیت این رویکرد این است که تنها در مواقع موردنیاز اطلاعات دانلود می‌شود. گوگل می‌گوید Maps Go از لحاظ اندازه فایل حدود ۱۰۰ برابر کوچک‌تر از اپلیکیشن اصلی Google Maps محسوب می‌شود. این اپلیکیشن سبک از بیشتر ویژگی‌های نسخه اصلی بهره می‌برد ولی رابط کاربری آن ساده‌تر شده است. به‌عنوان مثال دیگر شاهد تب Explore یا تب For You نیستیم ولی همچنان می‌توانید اطلاعاتی مانند وضعیت ترافیک و زمانی که اتوبوس بعدی به ایستگاه موردنظر می‌رسد، مشاهده کنید. بعد از مشخص کردن مسیر حرکت، اپلیکیشن Navigation for Maps Go وارد عمل می‌شود. این اپلیکیشن صرفا بر مسیر تمرکز دارد و فقط اطلاعاتی در مورد ترافیک مسیر به شما ارائه می‌دهد. این یعنی طی حرکت در مسیر نمی‌توانید مکان‌های موردنظر را جستجو کنید یا اینکه پیشرفت حرکت در مسیر را با دیگران به اشتراک بگذارید. خود اپلیکیشن Google Maps چندان هم سنگین نیست و به همین خاطر تقریبا تمام گوشی‌های هوشمند می‌توانند از آن بهره ببرند. گوگل می‌گوید این دو نسخه سبک طوری بهینه‌سازی شده‌اند که حتی در صورت کم‌سرعت بودن اینترنت و قطع و وصل شدن آن هم به کار خود ادامه بدهند. البته Google Maps هم از قابلیت آفلاین بهره می‌برد که به شما اجازه می‌دهد مناطق موردنظر را در گوشی خود ذخیره کنید تا بدون نیاز به اینترنت از آن بهره ببرید؛ به همین خاطر اگر می‌خواهید به جایی بروید که فکر می‌کنید با مشکل اینترنت روبرو خواهید شد، بهتر است به جای نصب نسخه سبک این اپلیکیشن، از قابلیت آفلاین نسخه اصلی بهره ببرید. اپلیکیشن Google Goدر نهایت باید به اپلیکیشن Google Go بپردازیم که مانند نسخه اصلی از قابلیت‌هایی مانند جستجو در وب، ارائه پیش‌بینی آب‌وهوا، باز کردن لینک‌ها در یک مرورگر داخلی بهره می‌برد. گوگل می‌گوید نتایج جستجو به دست آمده از این اپلیکیشن طوری بهینه‌سازی شده‌اند که تا ۴۰ درصد دیتا کمتری مصرف کنند و سرعت این اپلیکیشن هم بسیار بالا است. در حالت معمولی، هنگام جستجو مواردی مانند اخبار و ویدیوها هم نمایش داده می‌شود که در این مورد، چنین نتایجی دیده نمی‌شود و به همین خاطر برای افرادی که هنگام جستجو می‌خواهند فقط اصل مطلب نمایش داده شود، گزینه مناسبی به نظر می‌رسد. در صفحه اصلی اپلیکیشن هم مقالات پیشنهادی نمایش داده نمی‌شود ولی می‌توانید با یک ضربه آن‌ها را مشاهده کنید. اگر به اینترنت بسیار ضعیفی متصل هستید که اپلیکیشن اصلی گوگل به سختی می‌تواند نتایج موردنظر را نمایش دهد، احتمالا نسخه سبک آن در این زمینه عملکرد بهتری برای شما به ارمغان می‌آورد. اگر هم می‌خواهید گوگل به جای نتایج شخصی‌سازی شده کار اصلی خود را انجام بدهد، می‌توانید از اپلیکیشن Google Go بهره ببرید. بیشتر بخوانید: چگونه از امکانات مختلف گوگل ترنسلیت استفاده کنیم؟ منبع: Gizmodo
علم و تکنولوژی
تریلر رونمایی Dragon Ball Project Z: Action RPG شرکت بازی‌سازی باندای نامکو از یک دراگون بال رونمایی کرده است. این بازی هنوز اسم مشخصی ندارد و فعلا به اسم Dragon Ball Project Z: Action PRG شناخته می‌شود. مراحل توسعه‌ی بازی زیر نظر استودیوی CyberConnect۲ پیش می‌روند؛ استودیویی که سال‌هاست به ساخت بازی‌های ناروتو مشغول است. می‌توانید اولین تریلر این دراگون بال جدید که قرار است نقش‌آفرینی اکشن باشد را در بالا ببینید. نام بازیDragon Ball Project Z: Action RPG (اسم موقت) تهیه کنندهBandai Namco EntertainmentسازندهCyberConnect۲سبکنقش‌آفرینی اکشنپلتفرمپلی‌استیشن ۴، ایکس‌باکس وان، کامپیوترتاریخ انشار۲۰۱۹ میلادی
بازی ویدیویی
فروش فیلم بلک‌ پنتر از ۱ مرز میلیارد دلار گذشت برای چهارمین هفته متوالی فیلم بلک پنتر (پ-ن- سیاه) آخرین محصول ابرقهرمانی کمپ-ن- مارول صدرنشین گیشه سینماها شد و توانست فروش‌ بین‌المللی‌اش را از مرز یک میلیارد دلار هم بگذراند‌ پیش از این هم فیلم توانسته بود رکورد فروش چهار روزه آخرین فیلم بزرگ دیزنی یعنی جنگ ستارگان: آخرین جدای را بشکند‌ باکس‌آفیس موجو می‌گوید که فروش قابل توجه فیلم در همان افتتاحیه‌اش در چین به این فروش فوق‌العاده کمک کرده است‌ فیلم در سه روز اول نمایش‌اش در چین ۶۶‌۵ میلیون دلار فروخته بود‌ این فروش شگفت‌انگیز فقط بخشی از مسیر رکوردشکنی‌های بلک پنتر است که شامل مواردی مثل پرفروش‌ترین افتتاحیه همه زمان‌ها در فوریه (با شکست رکورد ددپول) و دومین افتتاحیه بزرگ مارول (بعد از افتتاحیه فیلم اونجرز (انتقام‌جویان) است و چیزی که این روزها خیلی موردتوجه قرار گرفته: بلک پنتر پرفروش‌ترین فیلمی است که توسط یک کارگردان سیاهپوست ساخته شده است‌ به دنبال موفقیت میلیارددلاری این فیلم، کوین فیگ رییس استودیو اعلام کرده که قطعا قسمت دوم بلک پنتر ساخته خواهد شد‌ جزییاتی از قسمت دوم این فیلم منتشر نشده جز اینکه اعلام کرده‌اند ایده‌هایی برای آن دارند و به علاوه کارگردان آن را به صورت قطعی مشخص کرده‌اند‌ با توجه به کاری که رایان کوگلر برای قسمت اول انجام داده و اتفاقا موردتوجه منتقدان هم قرار گرفته است (امتیاز فیلم در متاکریتیک ۸۸ از ۱۰۰ است) احتمال زیادی وجود دارد که خودش کارگردانی قسمت دوم را هم برعهده داشته باشد. فیلم در حال حاضر در گیشه سینماهای چین هم رتبه اول را دارد. این اولین‌بار است که کاراکتر بلک‌ پنتر به عنوان قهرمان یک فیلم به صورت مجزا دیده می‌شود. اولین‌بار بلک پنتر را در فیلم کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی دیدیم. به علاوه این اولین‌باری است که یک ابرقهرمان سیاهپوست روی پرده سینماها می‌رود. مارول موفقیت امسالش را با این فیلم تثبیت کرده است. بلک پنتر ابرقهرمانی آفریقایی-آمریکایی است که طی جنگ‌های قبیله‌ای زخمی شده و با درمان دارویی گیاهی جهش یافته است. منبع: THE VERGE
هنر و سینما
جعبه‌گشایی و نگاه اولیه به سه جاروبرقی خاص (بسته باز – قسمت ۱۲) در این قسمت از بسته باز سه جاروبرقی خاص را آنباکس میکنیم. این سه جاروبرقی هر کدام ویژگی‌هایی دارند که با جاروبرقی‌های مرسوم متفاوت است. جارو برقی روباتیک S۵۲ محصولی از شرکت روبوراک شیائومی یک روبات بانمک است که در محیط مورد نظر می‌چرخد و سطوح را تمیز می‌کند. جاروبرقی جیمی مدل JV۱۱ علاوه بر تمیز کردن گرد و غبار از سطوح پارچه‌ای می‌تواند با کمک اشعه UV به استرلیزه و از بین بردن انواع مواد آلوده آلرژی‌زا به شما کمک کند. و در نهایت جارو شارژی شیائومی مدل V۹D که با موتور ۴۰۰ واتی خود برای تمیز کردن سطوح پر دردسری مثل خودرو و کاناپه‌ها بسیار مناسب است. با این قسمت از بسته باز با ما همراه باشید. خرید محصول از دیجی‌کالا
علم و تکنولوژی
قربانی کردن انسان چگونه باعث پیچیدگی جوامع شد؟ در دوران‌های کهن، قربانی کردن انسان بین بعضی قبایل، جوامع و فرهنگ‌ها رایج بود. یعنی اینکه فرد نگون بختی که شاید اسیر یا برده‌ای بود را وسط میدان شهر می‌آوردند و در یک مراسم آیینی، سرش را از تنش جدا می‌کردند. اکنون در پژوهشی جدید، دانشمندان می‌گویند این نوع قربانی کردن‌ها باعث پیچیده شدن روابط اجتماعی در تمدن‌های کهن جنوب شرق آسیا و جنوب اقیانوس آرام شده و به نوعی در جهت خدمت به حاکمان و تقویت نظام طبقاتی (کاست) بوده است‌ البته بعضی دیگر از دانشمندان با نتایج این پژوهش موافق نیستند‌قربانی کردن انسان برای هزاران سال در سراسر جهان از جمله آیین‌ها و رسومات رایج بود‌ مثلا اگر پادشاهی می‌مرد، بنایی ساخته می‌شد یا ساخت و ساز قایقی به اتمام می‌رسید، حتما پس از آن انسان بیچاره‌ای را قربانی می‌کردند‌ در جزایر اقیانوس هند و اقیانوس آرام، زمامداران قبیله یا کاهنان قدرتمند انجام این کار را بر عهده می‌گرفتند‌ آن‌ها افراد ضعیف و بی‌نوا که معمولا از برده‌ها بودند را انتخاب می‌کردند و به شیوه‌های خشن جان آن‌ها را می‌گرفتند‌هرچند این گونه مراسم‌ها حقیقتا خشن بودند، ولی دست کم برای بعضی از اعضای همان جوامع پر فایده بودند‌ طبق نظریه‌ای به نام فرضیه‌ی کنترل اجتماعی (Social Control Hypothesis)، نخبگان و افرادی که در بالای هرم قدرت آن جوامع قرار داشتند، از قربانی کردن انسان به عنوان وسیله‌ای برای حفظ قدرت استفاده می‌کردند. آن‌ها موقعیت خود را با آوردن دلایل ماورالطبیعی برای قربانی کردن‌ افراد توجیه می‌کردند. یک دانشجوی دوره‌ی دکتری از دانشگاه اوکلند نیوزیلند به نام جوزف وات که در رشته‌ی تکامل فرهنگی تحصیل می‌کند، می‌گوید: شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد در سراسر دنیا از قربانی کردن انسان به عنوان ابزاری برای در اختیار گرفتن کنترل جمعیت استفاده می‌شده است. ولی او می‌افزاید که این شواهد و ایده‌ها تا به حال به صورت نظام‌مند آزمایش نشده بودند. وات و همکارانش ۹۳ جامعه‌ی سنتی استرونزیایی را مورد بررسی قرار دادند. استرونزیایی‌هایی که دارای ریشه‌ی زبانی مشترک هستند، از تایوان منشاء گرفتند و به سوی اقیانوس هند و آرام روانه شدند. آن‌ها در مکان‌های مختلف، از ماداگاسکار گرفته تا جزیره‌ی ایستر و جنوب نیوزیلند ساکن شدند. پژوهشگران با استفاده از مدارکی که از مطالعات پیشین در حوزه‌ی اقوام و تاریخ جوامع بدست آورده بودند، توانستند ببینند که کدام فرهنگ‌ها تا پیش از برقراری ارتباط با جوامع مدرن و صنعتی هنوز قربانی کردن انسان را انجام می‌دادند. در ضمن آن‌ها نشان دادند که میزان طبقه‌بندی اجتماعی در هرکدام از این جوامع به چه میزان است و سپس این جوامع را به سه گروه تساوی‌گرا، طبقاتی و بسیار طبقاتی تقسیم کردند. در جوامع تساوی‌گرا، جایگاه اجتماعی و قدرت نسل به نسل منتقل نمی‌شد. در جوامعی که تا حدودی طبقاتی بودند، جایگاه اجتماعی به نسل بعدی ارث می‌رسید ولی طبقات اجتماعی به صورت خیلی مشخص وجود نداشتند. در جوامع به شدت طبقاتی، تفاوت بین طبقات خیلی جدی بود، کسی طبقه‌اش را نمی‌توانست عوض کند و جایگاه اجتماعی به افراد ارث می‌رسید. قربانی کردن انسان به طبقاتی شدن بیشتر جامعه و استحکام نظام کاستی کمک می‌کرد. حاکمان جامعه از این موقعیت سود می‌بردند. دانشمندان با استفاده از اطلاعات زبان‌شناختی و رسم شجره‌ی خانوادگی توانستند نشان دهند که فرهنگ‌های استرونزیایی چگونه تکامل یافتند و رابطه‌ی آن‌ها با یکدیگر چگونه است. کشیدن شجره‌ی خانوادگی به آن‌ها اجازه داد ببینند آیا قربانی کردن انسان و طبقه‌بندی اجتماعی در یک مکان بوجود آمد یا خیر. یا اینکه آیا این قربانی کردن‌ها می‌توانست تغییراتی در وضعیت طبقاتی جامعه ایجاد کند یا خیر. نتیجه‌ی تحقیق این بود که در جوامع مختلف با سطوح متفاوت شکاف طبقاتی، عمل قربانی کردن انسان انجام می‌گرفت ولی در جوامعی که خیلی شدید طبقاتی بودند، قربانی کردن انسان کاملا رایج‌تر بود. آن‌طور که پژوهشگران در مجله‌ی نیچر می‌گویند، دو سوم جوامع شدیدا طبقاتی مراسم قربانی کردن را انجام می‌دادند و این درحالیست که فقط یک چهارم جوامع تساوی گرا این کار را می‌کردند. شجره‌های خانوادگی نشان می‌دهند که طبقه‌بندی اجتماعی و قربانی کردن انسان با یکدیگر رشد کردند. به بیان دیگر اگر در جامعه‌ای قربانی کردن انسان خیلی رایج بود، نظام طبقاتی خیلی قدرتمندی هم وجود داشت. این پژوهش نشان می‌دهد که چگونه بعضی آیین‌ها ممکن است توسط نخبگان جامعه برای منافعشان به کار گرفته شود. یک انسان‌شناس تکاملی از دانشگاه هاروارد به نام جوزف هنریش می‌گوید که این نتیجه‌گیری خیلی متقاعد کننده است. ولی او به استفاده از درخت‌های زبانی برای توضیح کنش‌های فرهنگی بدبین است. هنریش می‌گوید که این روش امکان اینکه رفتارها می‌توانند بین فرهنگ‌های همسایه تقلید شوند را نادیده گرفته است. این اتفاق مثلا زمانی که یک جامعه بر جامعه‌ی دیگر غلبه می‌کرده هم می‌توانسته بیفتد. هنریش می‌گوید که هیچ مدرکی برای پشتیبانی یا رد رابطه‌ی بین کنش‌های فرهنگی و شجره‌های خانوادگی استرونزیایی وجود ندارد. او می‌گوید تنها راهی که می‌تواند وجود این رابطه را اثبات کند، بررسی یک مورد آزمایشی است. اگر فرهنگ و زبان استرونزیایی با هم مرتبط باشد، پس پیش‌بینی شجره‌های خانوادگی باید با سابقه‌ی تاریخی جور در بیاید. هنوز پژوهشگران بر استفاده از‌ روش‌های آماری پیچیده در تحقیق روی فرهنگ و آیین استقبال می‌کنند. یک اکولوژیست رفتار انسان به نام ریچارد سوسیس از دانشگاه کانکتیکات می‌گوید: مطالعه‌ی آیین‌ها به دلیل تعداد زیاد ایده‌ها و کمبود آزمایش‌های کمی روی این ایده‌ها به بن بست خورده است. او می‌افزاید که این روش‌ها توانمند هستند و حقیقتا می‌توانند در راهی که ما ایده‌ها را گسترش می‌دهیم کارآمد باشند. منبع: Science Mag
سلامت و زیبایی
پول وارد می‌شود (داستان پول – قسمت ۲) پول یا بهتر است بگوییم مفهوم پول چیزی است که در ادوار و سرزمین‌های مختلف به وجود آمد- این مفهوم نیازی به رسیدن به سطح خاصی از لحاظ فنی یا به قول امروز تکنولوژی نداشت؛ بلکه مفهومی بود که باید از طرف همه پذیرفته می‌شد- بهتر است همین الان موضوعی را روشن کنیم- وقتی در مورد پول صحبت می‌کنیم، منظورمان اسکناس یا سکه‌های رایجی که در طول تاریخ استفاده می‌شده نیست- پول در واقع هر چیزی بود که افراد برای نشان دادن قاعده‌مند ارزش اشیا با هدف و منظور تبادل کالا و خدمات از آن استفاده می‌کردند- این مفهوم در فرهنگ‌های مختلف، اشکال مختلفی پیدا می‌کرد- مثلا می‌توانست در یک جا گوسفند و چارپا‌های مختلف باشد، جای دیگر صدف یا چرم یا نمک، پارچه یا هر چیز دیگری که به آن منطقه مربوط می‌شد- حتی سیگار هم می‌تواند تعریف پول را پیدا کند- حتما در فیلم‌ها دیدید که توی زندان‌ها سیگار به عنوان پول رایج آن منطقه استفاده می‌شد- در واقع قیمت هر چیزی با سیگار تعیین می‌شد- مثلا نان با تعدادی از سیگار جابه‌جا می‌شد، یا یک بسته کره مثلا چند نخ بیشتر از قیمت نان و همینطوری الی آخر- بنابراین پول یک واسطه تبادل است که ابعاد جهانی دارد- در واقع پول به افراد اجازه می‌دهد شما به هرچیزی که نیاز داشته باشید به آن برسید- به همین دلیل هم هست که همه افراد به پول نیاز دارند- ما می‌توانیم خیلی ساده با ارائه کالا و خدمات خودمان به فرد دیگری پول دربیاوریم و بعد با پولی که به دست آوردیم از کالا یا خدمات افراد دیگر استفاده کنیم- جور دیگری هم می‌شود به پول نگاه کرد- معنای استفاده از پول ‌این است که دیگر نباید نگران پیدا کردن فرد دیگری باشیم که هم کالای ما را نیاز داشته باشد و هم ما کالای او را نیاز داشته باشیم تا مبادله بتواند شکل بگیرد- اما در نگاه اقتصاد، پول از آن چیزی که عام تعریف می‌شود خیلی متفاوت‌تر است- حجم پول نقش و اثر خیلی روشنی در اقتصاد دارد و بر روی نرخ تورم، بهره، بی‌کاری و تولید کاملا اثرگذار است- در مفهوم اقتصادی پول واحدی برای اندازه‌گیری تولید اقتصادی و همین‌طور واحدی برای ذخیره ارزش اقتصادی است- پول رایج باید ۵ ویژگی داشته باشد: اول اینکه مورد قبول عموم باشددوم بادوام باشدسوم استفاده از آن آسان باشد و امکان تقسیم شدن به بخش‌های کوچکتر را داشتهچهارم اینکه در طول زمان ارزش ثابتی داشته باشدو شاید یکی از مهمترین ویژگی‌های پول این باشد که تولیدش باید محدود باشد- چیزی که در مورد پول وجود دارد این است که تمام افراد به پول احتیاج دارند- شاید خاصیت اصلی پول همین باشد- یعنی با تسهیل کردن دسترسی به آن چیزی که نیاز دارید، حالتی از احتیاج داشتن به پول را ایجاد می‌کند که همه افراد به دنبالش می‌روند- همه افراد به پول احتیاج دارند چون افراد دیگر هم به پول محتاجند- یک کفاش یا بنا یا هر کس دیگری به پول احتیاج دارد، چون در ازای پول می‌تواند آن چیزی را که نیاز دارد تامین کند- بدون پول شبکه‌های تجاری و بازارها سرنوشتی جز محدود شدن در اندازه، پیچیدگی و پویایی نخواهند داشت- قسمت‌های قبلی برنامه‌ی داستان پول را از طریق لینک‌های زیر تماشا کنید: داستان پول؛ از مبادله‌ی کالا به کالا تا بیت‌کوینداد و ستد در دنیایی بدون پول (داستان پول – قسمت ۱) دیجی‌پی، پرداخت باهوش
علم و تکنولوژی
نهایت عنکبوتی (نقد و بررسی Spider-Man) بازی مرد عنکبوتی (Marvel's Spider-Man) نقش شروع‌کننده دوره جدید بازی‌های ابرقهرمانی در صنعت بازی را دارد؛ دوره‌ای که می‌توان از آن با نام پسا آرکام یاد کرد! همگی ما کم و بیش با فیلم‌های ابرقهرمانی آشنایی داریم و در این چندین سال اخیر هم شاهد حضور پررنگ آن‌ها در سینما و تلویزیون بوده‌ایم؛ از اونجرزها بگیرید تا بتمن‌ها و … همه جزو غول‌های سینمایی این سال‌ها بوده‌اند و اکثرشان موفق شده‌اند حتی مردم عادی را هم به سینماها بکشند‌ با یک نگاه کلی و جامع به این سری فیلم‌ها به راحتی می‌توان متوجه شد که آثار ابرقهرمانی حالا در سینما به تکامل مناسبی رسیده‌اند و راه خودشان را پیدا کرده‌اند‌ به همین خاطر است که فیلم‌های این ژانر معمولا ساختار مشابهی دارند و از آنجایی که فعلا پرفروش هستند و مردم از آن‌ها لذت می‌برند، استودیوها هم نیازی به ایجاد تغییرات در استخوان‌بندی این فیلم‌ها ندارند‌ اما وضعیت این قهرمان‌ها در صنعت بازی به چه صورت است؟ آیا این شخصیت‌ها و این داستان‌ها توانسته‌اند به اندازه سینما در بازی‌های ویدیویی موفق باشند؟ حقیقت این است که قدمت حضور بازی‌های ابرقهرمانی در صنعت بازی به چند دهه پیش برمی‌گردد‌ اما اگر بخواهیم از دوره کنسول‌های آتاری، سگا و … صرف نظر کنیم، شاید تعدادی بازی‌های خوبی که با محوریت ابرقهرمان‌ها ساخته شده‌اند به تعداد انگشتان یک دست هم نرسد‌ در این سال‌ها تنها مجموعه بتمن آرکام بوده که توانسته در حد بهترین بازی‌های نسل حساب شود و تحولی عظیم در سبک خود ایجاد کنند‌ به جز این مجموعه، همه آثاری که در این سال‌ها عرضه شده به یکسری کار سفارشی و بنجل محدود شده‌اند که حتی ارزش یکبار تجربه کردن را هم نداشتند‌ این روند انتشار بازی‌های بی‌کیفیت و بعضا فاجعه سبب شد تا یک دید منفی نسبت به بازی‌های ابرقهرمانی در صنعت بازی شکل بگیرد و به همین خاطر هم بوده که بعد از سری آرکام، بازی بزرگ و پرخرجی در این زمینه نداشته‌ایم‌ با تمام این صحبت‌ها، هم ما و هم شرکت‌های تولیدکننده از پتانسیل ابرقهرمان‌ها مطلع هستیم و به خوبی می‌دانیم که اگر این مجموعه‌ها دست افراد کاردرست بیفتد، آثار خوبی از آن‌ها خواهند ساخت‌بازی اسپایدرمن (Marvel's Spider-Man) نقش شروع‌کننده دوره جدید بازی‌های ابرقهرمانی در صنعت بازی را دارد؛ دوره‌ای که می‌توان از آن با نام پسا آرکام یاد کرد! بعد از تجربه بیست و چند ساعته و ۱۰۰ درصد کردن بازی با قاطعیت می‌توانم بگویم که اسپایدرمن یک اثر فوق‌العاده و سرگرم‌کننده است‌ اثری که بیشتر پیامش این است که پتانسیل‌ بازی‌های ابرقهرمانی را به مردم نشان دهد و بگوید که با همین کاراکترهای قدیمی و شناخته شده هم می‌توان یک دنیای فوق‌العاده و جذاب خلق کرد‌ البته همین اثر هم خالی از ضعف نیست و اگر بخواهیم کمی سخت‌گیری کنیم، ایرادهای کوچک و بزرگی می‌توان از آن بیرون بکشیم‌بهتر است پیش از اینکه ادامه مطلب را بخوانیم به این موضوع اشاره کنم که شخصا آشنایی زیادی با کمیک‌های اسپایدرمن و شخصیت‌های آن ندارم و هر چیزی که از این مجموعه می‌دانم، تنها به همان فیلم‌های هالیوودی این سری محدود می‌شود‌ بنابراین سعی شده که در این بررسی بیشتر مکانیک‌های گیم‌پلی بررسی شود و اسپایدرمن را فارق از سابقه کمیک‌هایش و به عنوان یک بازی نقد کنیم‌تارهای شگفت‌انگیزاولین چیزی که به محض تجربه اسپایدرمن توجه شما را جلب می‌کند، سیستم تار زدن و گشت و گذار در شهر است‌ این سیستم همواره یکی از چالش‌برانگیزترین مکانیک‌های گیم‌پلی برای این مجموعه بوده و به همین خاطر هم هست که فقط چند بازی این سری از این امکان برخوردار هستند! خوشبختانه اینسامنیاک گیمز توانسته این سیستم را به بهترین شکل ممکن پیاده‌سازی کند؛ در واقع اینطور می‌توان گفت که این مکانیک کاری با شما می‌کند که ترجیح می‌دهید به جای استفاده از فست تراول، خودتان مسافت‌های زیاد را طی کنید‌ اینکه چرا این سیستم تا این حد خوب از کار درآمده، دلایل بسیار زیادی دارد، اما مهم‌ترین دلیل آن را می‌توان نرم بودن حرکات و انیمیشن‌های بازی دانست‌ هنگامی که به ساختمان تارها می‌زنید و حرکات نرم و روان کاراکتر را مشاهده می‌کنید، اول از هر چیز حسابی بهتان حال می‌دهد و دوست دارید این روند را ادامه دهید! بعد از مدتی متوجه می‌شوید که این سیستم چقدر راحت و ساده کار گذاشته شده است‌ اگر بازی‌های قبلی اسپایدرمن را تجربه کرده باشید، حتما به یاد دارید که تار زدن و حرکت در محیط به وسیله آن چقدر کاری سخت و طاقت‌فرسا بود‌ اما در اینجا همه چیز به آسان‌ترین شکل ممکن انجام می‌گیرد و کنترل ساده این بخش کاری کرده که در لحظه بتوانید به راحتی مسیر خود را تغییر دهید و به هر جایی که می‌خواهید بروید‌ در کنار تمام این موارد، مهم‌ترین دلیلی که من را به استفاده از این بخش ترغیب می‌کرد، فضای شهر منهتن بود‌ تنها دیدن ساختمان‌ها بلند، خیابان‌های شلوغ و نورپردازی فوق‌العاده بازی (خصوصا در شب) کافی است تا بخواهید ساعت‌ها همینطور تار بزنید و بی‌هدف در فضای شهر بگردید‌ردپای آرکامسیستم مبارزات بازی اسپایدرمن دقیقا مشابه سری بتمن آرکام کار شده است؛ یعنی با فشردن یک دکمه به دشمنان ضربه می‌زنید و قبل از حمله‌ور شدن دشمن یک نشانه بالای سر کاراکتر بازی می‌آید که اگر سریع عمل کنید، می‌توانید جاخالی دهید‌ هسته اصلی مبارزات بازی از همین دو کار ساده تشکیل شده، اما در عین حال می‌توانید از امکانات دیگری هم استفاده کنید؛ به عنوان مثال در این مواقع قادر هستید از گجت‌های اسپایدرمن استفاده کنید یا اینکه وسایل محیط را به سمت دشمنان پرتاب کنید‌ با اینکه شخصا از سیستم مبارزات بازی به شدت لذت بردم و آن را تقریبا بی‌نقص می‌دانم، اما باید اعتراف کنم که بازی حداقل در این بخش هیچ چیز جدیدی به مخاطب خود ارائه نمی‌کند و همه چیزش را مدیون سری آرکام است‌ البته این اصلا یک نکته منفی نیست و نمی‌توان از آن به عنوان یک ایراد یاد کرد، چرا که الگوبرداری از یک اثر به هیچ وجه یک عیب نیست و در این سال‌ها آثار زیادی داشته‌ایم که از مکانیک مشابهی بهره برده‌اند‌نکته دیگری که در این بخش نظرم را جلب کرد، تنوع مبارزات بود‌ در اواسط بازی متوجه شدم که دیگری هیچ اشتیاقی برای مبارزه با دشمنان ندارم و روند همه نبردها شکل و شمایل مشابهی به خود گرفته‌اند‌ اینکه چرا چنین تجربه‌ای در عین بازی بهم دست داد، از نظر من سه دلیل مهم دارد‌ اولین دلیل این است که مبارزه با دشمنان (روی درجه سختی متوسط) بسیار آسان است و اساسا هیچ چالشی ندارد‌ متاسفانه این موضوع در مبارزه با غولآخرها هم به چشم می‌خورد و هیچکدام از آن‌ها حداقل از نظر سختی نکته قابل‌توجهی ندارند‌ دومین دلیل به عدم تنوع دشمنان ارتباط دارد‌ وقتی از تنوع دشمنان صحبت می‌کنم، منظورم تنها تنوع از لحاظ ظاهری و لباس‌ها نیست و موضوعی که در اینجا اهمیت بیشتری دارد، استراتژی‌هایی است که برای شکست دادن آن‌ها به کار می‌برید‌ تنوعی که شما را مجبور کند از تمام گجت‌ها و امکاناتی که در اختیارتان قرار دارد، برای شکست دشمنان استفاده کنید‌ به طور خلاصه، اسپایدرمن در این بخش به اندازه کافی خوب کار نکرده‌ به شخصه انتظار داشتم مبارزه با غولآخرها حداقل ما را مجبور کند تا شیوه مبارزه خود را تغییر دهیم و قبل از هر اقدامی، راه‌های مختلف و نحوه مبارزه با آن‌ها را بسنجیم‌ بخشی زیادی از این ایراد باز هم به آسان بودن مبارزات برمی‌گردد‌انتخاب Mister Negative به عنوان شخصیت منفی داستان تصمیم مناسبی بوده و تعامل او با پیتر پارکر روایت بازی را جذاب‌تر کرده استو اما آخرین و سومین دلیلی که ممکن است سبب تکراری شدن مبارزات شود، خود شما هستید! همانطور که در بالاتر گفتم، در اواسط بازی احساس کردم مبارزات آن تب و تاب ابتدای راه را ندارد و دارد به سمت تکراری و خسته‌کننده شدن پیش می‌رود‌ در یک لحظه متوجه شدم مقصر بخشی از این اتفاق، خودم بوده‌ام‌ موضوعی که من را از جنگیدن با دشمنان فراری می‌داد این بود که در هر مبارزه دائما از یک استراتژی برای غلبه بر دشمنان استفاده می‌کردم و کل کاری که می‌کردم این بود که اول دست و پای فرد مقابلم را با تارها می‌بستم و بعد مشت و لگد به سمت آن‌ها روانه می‌کردم! این وسط اگر می‌خواستم خیلی تنوع دهم، یکی از وسایل محیط را به سمت آن‌ها پرت می‌کردم یا نوع تار خودم را تغییر می‌دادم‌ وقتی متوجه این موضوع شدم، سعی کردم از تمام مکانیک‌های گیم‌پلی استفاده کنم و خودم آگاهانه یک تنوع جزئی به این قسمت ببخشم‌ پس اگر تجربه مشابهی مثل من داشتید، سعی کنید از تمام گجت‌ها بهره ببرید و سبک بازی‌تان را تغییر دهید! در جمع‌بندی بخش مبارزات باید بگویم که این قسمت با تمام مواردی که گفته شد، واقعا فوق‌العاده است‌ مخصوصا وقتی گجت‌های مختلف به دست‌تان می‌رسد، آنوقت است که طعم واقعی سرگرمی را می‌چشید‌همگی به خوبی می‌دانیم که بازی‌های جهان باز در این سه چهار سال اخیر حسابی محبوب شده‌اند و بیشتر سازندگان آثار جهان باز را به آثار خطی ترجیح می‌دهند و دیگر کمتر به سمت ساخت بازی به همان روش سنتی و قدیمی می‌روند‌ اما ایرادی که در ساخته‌های این استودیوها به شدت جلب توجه می‌کند این است که اکثر آن‌ها می‌توانند نقشه بزرگ و پرجزییاتی طراحی کنند، ولی از آن طرف نمی‌دانند که این نقشه بزرگ را چگونه پر کنند و چه محتوایی در آن قرار دهند‌ در واقع چالش اصلی تیم سازنده برای ساخت یک بازی جهان باز به همین موضوع ربط دارد‌ در یک نگاه کلی، بازی اسپایدرمن تا حدی توانسته در این بخش موفق عمل کند‌ ایده اینسامنیاک گیمز برای حل مسئله این قسمت – همانند دیگر سازندگان – استفاده از ماموریت‌های فرعی و آیتم‌های جمع‌کردنی (Collectible) بوده است؛ با این تفاوت که این‌بار سازندگان کمیت و کیفیت دقیقا در یک سطح قرار دارند. یکی از چیزهای موردعلاقه‌ام درباره بازی این است که نقشه آن، دقیقا متناسب با محتوای آن طراحی شده و طراحان نیامده‌اند صرفا یک فضای به شدت بزرگ و خالی از محتوا را جلوی بازی‌کنان بگذارند. از حیث کمیت اگر بخواهیم این دو مورد را بررسی کنیم باید گفت که در کل بازی کلا ۱۲ عدد ماموریت فرعی وجود دارد و تعداد آیتم‌های جمع‌کردنی هم نه آنقدر زیاد است که بیخیالشان شوید و نه آنقدر کم که بتوانید در یکی دو ساعت کلشان را جمع کنید. ترکیب گجت‌ها، لذت مبارزات را دو چندان می‌کنداگر از نظر کیفیتی بخواهیم این دو را زیر ذره‌بین ببریم، متوجه لغزش سازندگان می‌شویم. در وهله اول این را بگویم که آیتم‌های جمع‌کردنی یکسری وسیله بیخود نیستند و با جمع کردن آن‌ها قادر هستید تا اطلاعاتی را از داستان و گذشته شخصیت‌ها به دست بیاورید. اگر مثل من عاشق جمع کردن اینجور چیزها هستید، باید بدانید که اسپایدرمن به خوبی توانسته این قسمت را پیاده‌سازی کنید؛ در حدی که بعضی اوقات بیخیال مراحل اصلی می‌شوید و به سراغ گشت و گذار در شهر و جمع کردن این آیتم‌ها می‌روید. اما در سمتی دیگر ماموریت‌های فرعی قرار دارند؛ ماموریت‌هایی که می‌توان ازشان به عنوان ضعف اصلی بازی نام برد و آن‌ها را در بالای لیست نکات منفی این اثر قرار داد! ایراد اصلی این مراحل این است که بیشتر از اینکه یک داستان فرعی عمیق یا کاراکترهای جدید را به نمایش بگذارند، نقش دست‌گرمی برای بازی‌کن دارند و بسیار سطحی هستند. به همین دلیل تقریبا تمامی آن‌ها به سرعت به پایان می‌رسند و خیلی زود هم فراموششان می‌کنید. یک قهرمان بزرگ، چند قهرمان کوچکداستان بازی اسپایدرمن دو ویژگی بارز دارد؛ اول اینکه ماجرای آن ارتباطی به فیلم‌ها و کمیک‌ها ندارد و با یک قصه‌ی کاملا جدید روبه‌رو هستیم. البته کاراکترهای قدیمی این سری همچنان در خلال داستان حضور دارند. ویژگی دوم هم این است که ما دقیقا در نقطه وسط ماجرا وارد بازی می‌شویم. یعنی داستان چندین سال بعد از تولد کاراکتر اسپایدرمن شروع می‌شود و حالا همه مردم نیویورک و خلافکارها با او آشنایی دارند. به همین خاطر هم در بازی اشاره‌ خاصی به گذشته کاراکترها، نقش آن‌ها در داستان و … نمی‌شود. در واقع اینطور می‌توان گفت که نویسنده فرض خود را بر این گذاشته که مخاطب، یک آشنایی نسبی با دنیای کلی اسپایدرمن و سرگذشت کاراکترها دارد. پس اگر تا به حال اسم اسپایدرمن به گوشتان نخورده یا هیچ فیلمی از آن ندیده‌اید، ممکن است در اوایل کار با شخصیت‌هایی مثل مری جین، اتو اکتاویوس و … ارتباط برقرار نکنید و نقششان در داستان را متوجه نشوید. اینکه چرا داستان از وسط کار آغاز می‌شود، به نظر من دلایل زیادی دارد. اولین نکته‌ای که به وضوح می‌توان متوجه شد این است که نویسنده با این تصمیم، کار خود را تا حد زیادی راحت‌ کرده است. یعنی هنگامی که یک نویسنده داستان را از وسط ماجرا آغاز می‌کند، دیگر نیازی نیست تا روابط کاراکترها و گذشته‌شان را از اولین روز به نمایش بگذارید و درک این موارد را به خود بازی‌کن واگذار می‌کند و خود اوست که وظیفه دارد با توجه به صحبت‌ها، نوشته‌ها و … با عقبه‌ی کاراکترها آشنا شود. اما اگر بخواهیم از جنبه مثبت به این قضیه نگاه کنیم باید گفت که این تصمیم سبب شده تا دیگر مقدمه‌های تکراری و خسته‌کننده را نبینیم و مستقیم وارد جریان اصلی داستان شویم. شاید این‌کار برای افراد تازه‌کار خوشایند نباشد، اما برای طرفداران دوآتیشه اسپایدرمن قطعا حرکت خوبی بوده است باعث شده تا بازی روند سریع‌تری به خود بگیرد. مری جین قطعا بهترین شخصیت فرعی بازی است. یک زن شجاع و نترس که از دلسوزی‌ افراطی اسپایدی کلافه شده است! همانطور که پیش از انتشار بازی گفته شده بود، بازی‌کنان در بخش‌هایی از داستان کنترل پیتر پارکر و مری جین را به دست می‌گیرند. هنگامی که این خبر اعلام شد، امیدوار بودم که این کار باعث نشود تا داستان اوج و فرودهای زیادی داشته باشد. در اصل وقتی متوجه این موضوع شدم، دائما بازی Assassin'S Creed و زمان حال آن به یادم می‌آمد؛ سکانس‌هایی که اینقدر خسته‌کننده و حوصله‌سربر بودند که فقط می‌خواستیم زودتر تمام شوند تا بتوانیم دوباره در نقش کاراکتر اصلی بازی قرار بگیریم. اما پس از تجربه بازی با اطمینان می‌توانم بگویم که این قسمت‌ها به همان اندازه‌ای که در نقش اسپایدرمن هستیم، جذاب و درگیرکننده هستند! حقیقتا یکی از مواردی که نویسنده را به خاطرش تحسین می‌کنم، شجاعت او در این قسمت‌ها بوده است. یعنی بعضی مواقع می‌شود که در اوج هیجان داستانی قرار دارید و منتظرید تا سرانجام هدف اصلی‌تان را ببینید، اما در همین لحظه شما در نقش پیتر پارکر یا مری جین قرار می‌گیرید و انگار کلا وارد دنیای جدیدی می‌شوید. جالب است بدانید که این سکانس‌ها باعث نشده تا داستان از ساخت و پرداخت خودش بیفتد و می‌تواند روند خود را حفظ کند. با اینکه در اواخر بازی تعداد این صحنه‌ها به طرز قابل‌توجهی بیشتر می‌شود، اما از آنجایی که کوتاه هستند بازی ریتم خود را حفظ می‌کند و لطمه‌ای به تجربه کلی اثر وارد نمی‌شود. به زیبایی نیویورکپیش از فرا رسیدن روز عرضه، بعضی رسانه‌ها ادعا کردند که گرافیک بازی نسبت به تریلرهای اولیه افت محسوسی داشته است و دیگر شاهد آن جزئیات عمیق نیستیم. با اینکه شخصا بازی را روی پلی‌استیشن۴ معمولی تجربه کردم، اما به طور خلاصه می‌توانم بگویم که اسپایدرمن از لحاظ گرافیکی کاملا مخاطب خود را راضی می‌کند و ضعف بصری خاصی در آن دیده نمی‌شود. برای من همین که بتوانم آسمان‌ خراش‌های نیویورک را ببینم و در بین آن‌ها تار بزنم و تاب بخورم، کافی است! البته گفتنی است که قطعا نمی‌توان گرافیک اسپایدرمن را جزو بهترین‌های تاریخ پلی‌استیشن۴ به حساب آورد. بازی از لحاظ فریم هیچ مشکلی ندارد و در تمام لحظاتش بسیار روان اجرا می‌شود. در طول مدتی که مشغول تجربه بازی بودم، با وجود آن همه افکت مختلف حتی یک‌بار هم متوجه کاهش فریم یا هر چیزی شبیه آن نشدم. با این حال، ممکن است نورپردازی بازی در روشنایی روز کمی توی ذوق بزند؛ مخصوصا وقتی به انعکاس نور آفتاب روی آسفالت‌ خیابان‌ها توجه می‌کنید، این مورد بیشتر به چشم می‌آید. در مابقی موارد، اسپایدرمن از لحاظ بصری هیچگونه مشکلی ندارد و می‌تواند استاندارهای روز را به راحتی به بازی‌کن خود ارائه دهد. اگر بخواهیم نگاهی به جنبه فنی و تکنیکی بازی داشته باشیم، باز هم یکسری ایرادها به چشممان می‌خورد و این‌بار ممکن این عوامل روی تجربه شما اثر بگذارد. از باگ‌های عجیب و غریب و خنده‌دار که فاکتور بگیریم، متاسفانه مواقعی پیش می‌آید که مجبور می‌شوید به آخرین چک‌پوینت برگردید و مراحل را از کمی قبل‌تر آغاز کنید؛ به عنوان مثال، یکی از نمونه‌هایی که شخصا با آن برخورد داشتم مربوط به مبارزه با یکی از غولآخرها می‌شد. وقتی وارد صحنه نبرد شدم، همه چیز به خوبی پیش می‌رفت تا اینکه فهمیدم بیشتر از نیم ساعت است که دارم با این کاراکتر می‌جنگم ولی انگار هیچ اتفاقی قرار نیست بیفتد و این جنگ همچنان ادامه دارد. از آنجایی که پیش از این با نمونه‌های مشابهی برخورد داشتم، به آخرین چک‌پوینت برگشتم و مبارزه را از ابتدا آغاز کردم. در کمال تعجب این‌بار در عرض پنج دقیقه دشمنم را شکست دادم و به مرحله بعدی رفتم. جدای از این، در برخی موارد دیگر هم اشکالات یکسانی دیدم. Spider-Man دقیقا همان چیزی است که طرفداران این کاراکتر سال‌ها منتظر آن بوده‌اند. حالا دیگر می‌توانیم بگوییم که بالاخره اثری منتشر شد که بتواند پتانسیل‌های واقعی این شخصیت را به نمایش بگذارد و استانداردهای جدیدی برای بازی‌های این مجموعه تعریف کند. با اینکه بازی اسپایدرمن بهتری اثری بود که در تابستان تجربه کردم، اما باید اعتراف کنم که خالی از ایراد نیست. سیستم مبارزات لذت‌بخش است، سیستم تار زدن و گشت و گذار در شهر بهترین چیزی است که تا به حال در یک بازی اسپایدرمن دیده‌ایم و قصه‌ی بازی به عنوان یک اثر ابرقهرمانی بسیار خوب کار شده و هیچ کاراکتر اضافی و اعصاب‌خردکنی در طول بازی حضور ندارد. این‌ها از بزرگ‌ترین و برجسته‌ترین نکات مثبت بازی به شمار می‌روند که قطعا همه آن چیزی هستند که یک هوادار اسپایدرمن می‌خواهد آن را تجربه کند. مجموعه تمام این نکات مثبت باعث شده تا بتوانیم Spider-Man را به عنوان بهترین بازی ساخته شده بر اساس این کاراکتر انتخاب کنیم. با این حال، اگر قرار باشد قسمت جدید یا دنباله‌ای برای آن عرضه شود، شخصا انتظار زیادی از آن خواهم داشت و دوست دارم تا اثر بعدی این مجموعه تاثیر به مراتب بیشتری روی تمام بازی‌های ابرقهرمانانه بگذارد. نام بازی: Marvel's Spider-Manتهیه کننده: Sony Interactive Entertainmentسازنده: Insomniac Gamesسبک: اکشن ماجراجوییپلتفرم: PS۴امتیاز: ۴٫۵/۵
بازی ویدیویی
بازیگرانی که از هم متنفر هستند؛ پشت‌صحنه‌ی هالیوود وقتی فیلمی را تماشا می‌کنیم گاهی چنان روابط میان شخصیت‌های فیلم عالی و جذاب و دوست‌داشتنی به نظر می‌رسد که ناخودآگاه با خود فکر می‌کنیم قطعا بازیگران این نقش‌ها سر صحنه و در عالم واقعیت هم دوستان خوبی هستند که توانسته‌اند اینطور حس مثبتی در تماشاگر ایجاد کنند. اما وقتی به فهرست بلند بالایی از بازیگرانی که سر صحنه با هم دچار مشکل شده‌اند نگاه می‌کنیم متوجه می‌شویم که ماجرا به این سادگی‌ها نیست. در میان این فهرست فیلم‌هایی حضور دارند که در زمره‌ی بهترین فیلم‌های سینمای جهان قرار می‌گیرند و تصور وجود مشکلاتی از این دست در آن‌ها کمی عجیب به نظر می‌رسد. در این مطلب نگاهی داریم به تعدادی از مشهورترین دشمنی‌های سینما. ‌ جولیا رابرتز و نیک نولتی در سال ۱۹۹۴ فیلم کمدی رومانتیک من عاشق دردسر هستم با بازی جولیا رابرتز و نیک نولتی روانه اکران شد. این که کدام عقل سلیمی به این نتیجه رسیده بود که این دو بازیگر که در دو دنیای مطلقا متفاوت با یکدیگر به سر می‌برند چطور قرار است نقش زوج عاشق فیلم را بازی کنند نکته‌ای است که هیچ‌کس پاسخ مناسبی برایش پیدا نکرد! فیلم به رغم تبلیغات فراوان و ستاره نوظهورش (رابرتز) در گیشه شکست سختی خورد و منتقدان نیز به شدت به آن حمله کردند‌ همان زمان اخباری مبنی بر نارضایتی رابرتز و نولتی از چارلز شایر (کارگردان) و نانسی مه‌یرز (نویسنده) منتشر شد اما سال‌ها بعد معلوم شد مشکل اصلی فیلم جدا از قصه‌ی ضعیف و کارگردانی سرهم بندی شده آن اختلاف بسیار شدید دو بازیگر اصلی آن بوده است در حدی که صحنه‌های هر یک تا حد امکان بدون حضور دیگری فیلمبرداری شده است‌ رابرتز در گفت‌وگویی در سال ۲۰۰۳ نولتی را فردی کاملا نفرت‌آور توصیف کرد‌ نولتی نیز در پاسخ اظهار داشته بود که: این که بگویید کسی نفرت آور است (کار) خوبی نیست، اما او (رابرتز) هم آدم خوبی نیست‌ همه این را می‌دانند‌ مشکل بین این دو آن‌قدر شدید بوده که هنوز هم گاهی به آن اشاره می‌شود‌ رابرتز در سال ۲۰۰۹ نیز در یک گفت‌وگوی تلویزیونی بشدت به نولتی حمله کرد و بدون این که نامش را بیاورد او را با عنوان فردی بد اخلاق، بددهن با رفتاری وقیح و ناشایست سر صحنه معرفی کرد‌ یول برینر و استیو مک کوئین فیلم هفت دلاور ساخته‌ی جان استرجس (۱۹۶۰) بدون شک یکی از ماندگارترین وسترن‌های تاریخ سینما است‌ فیلمی که بسیاری آن را به خاطر هفت شخصیت اصلی فیلم به یاد می‌آورند‌ ستاره اصلی فیلم یول برینر در کنار بازیگرانی مثل استیو مک کوئین، چارلز برانسون، جیمز کابرن و هوست بوخهولتس که بعدها هر کدام به ستاره تبدیل شدند ترکیبی جادویی ساخته است‌ با این حال ظاهرا اوضاع آنقدرها هم سر صحنه بر وفق مراد نبوده است‌ استیو مک کوئین بازیگر جوان و تازه‌کار فیلم دائما از این که برینر، ستاره‌ی فیلم، بیش از او در مرکز توجه است ناراحت بوده و حتی این ناراحتی خود را با سایر بازیگران به‌خصوص رابرت وان در میان می‌گذاشته است‌ در بسیاری از صحنه‌هایی که آن دو با هم بازی داشتند مک کوئین رفتاری ناخوشایند نسبت به برینر از خود نشان می‌داده در حدی که برینر بالاخره از کوره در رفته و اعلام می‌کند در حضور مک کوئین حاضر نیست هفت تیرش را از غلاف بیرون بیاورد! خوشبختانه با درایت کارگردان، فیلمبرداری هفت دلاور بدون مشکل خاصی به پایان می‌رسد و مک کوئین هم دست از کارهایش برمی‌دارد‌ سال‌ها بعد وقتی برینر بر اثر سرطان در حال مرگ بود، مک کوئین به او تلفن زد و ضمن عذرخواهی بابت رفتارش از او تشکر کرد که او را از سر صحنه‌ی هفت دلاور اخراج نکرده است گرچه امکانش را داشته است‌ برینر عذرخواهی مک کوئین را پذیرفت و در نهایت این دو ستاره به واسطه‌ی مرگ برینر عداوت گذشته را فراموش کردند‌ بیل موری و لوسی لیو وقتی به دنبال موفقیت فیلم نخست فرشتگان چارلی (۲۰۰۰)، ساخت قسمت دوم فیلم در دستور کار کمپ-ن- کلمبیا قرار گرفت نام بیل موری از فهرست بازیگران فیلم دوم حذف شده بود در حالی که یکی از نقش‌های اصلی فیلم، یعنی نقش فرمانده‌ی سه مامور زن فیلم را بر عهده داشت‌ موری که ظاهرا از همان ابتدا با مک جی کارگردان فیلم دچار مشکل بوده، در جریان فیلمبرداری بارها به نحوه بازی لوسی لیو (بازیگر نقش الکس) معترض بوده و به‌طور دائم در حضور سایر بازیگران و عوامل فنی از او ایراد می‌گرفته است‌ در یکی از صحنه‌ها درست وسط فیلمبرداری موری ناگهان بازی را متوقف کرده و خطاب به سه بازیگر زن اصلی فیلم درو بریمور، کمرون دیاز و لوسی لیو می‌گوید: هیچ معلومه دارین چه غلطی می‌کنین؟ شماها بازی بلد نیستین! این اظهار نظر با توجه به سابقه انتقادات بی‌ملاحظه‌ی قبلی، لیو را از کوره در برده و عوامل فنی و بازیگران ناگهان متوجه می‌شوند که لیو به موری حمله ور شده و با توجه به مهارتش در فنون رزمی حسابی دارد از خجالت موری در می‌آید‌ سایر عوامل فیلم به سختی این دو را که در حال مشت و لگد زدن به هم بودند، جدا می‌کنند اما لیو و موری در حالی که از هم جدا شده بودند کماکان به یکدیگر بد و بی‌راه می‌گفتند‌ در نهایت بعد از پایان فیلمبرداری، موری از فیلم بعدی کنار گذاشته شده و برنی مک جایگزین او شد‌ شرلی مک لین و دبرا وینگر در دهه‌ی هشتاد هالیوود فیلم‌های رومانتیک اندکی تولید شد که اکنون به یاد علاقه‌مندان سینما مانده و به فیلمی ماندگار تبدیل شده باشد‌ یکی از این معدود آثار دوران مهرورزی ساخته‌ی درخشان جیمز ال بروکس است‌ فیلمی که به رابطه‌ی پرچالش یک مادر و دختر می‌پردازد و در سال ۱۹۸۳ توانست جوایز اسکار بهترین فیلم، کارگردان، بازیگر نقش اول زن (شرلی مک لین)، نقش دوم مرد (جک نیکلسون) و بهترین فیلمنامه را به دست آورد‌ دبرا وینگر دیگر بازیگر زن فیلم نیز نامزد جایزه‌ی اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن بود ولی رقابت را به هم‌بازی‌اش شرلی مک لین (در نقش مادر) واگذار کرد‌ با این حال سر صحنه رابطه‌ی میان بازیگران مادر و دختر به شدت تیره بود‌ دبرا وینگر اصولا بازیگر خوش اخلاقی نیست و صحبت‌های زیادی درباره درگیری‌اش با سایر همبازی‌هایش مطرح شده از جمله دعوایش با ریچارد‌گر سر صحنه فیلم یک افسر یک آقا ‌ اما اوج این صحبت‌ها به درگیری دائمی‌اش با شرلی مک لین برای همین فیلم دوران مهرورزی مربوط است‌ ظاهرا کارهای وینگر در حدی آزاردهنده بوده که مک لین بسیار خوش اخلاق و ملایم بارها کنترل اعصابش را از دست داده است‌ این دو چندین بار سر صحنه با هم درگیری فیزیکی پیدا کردند و تلاش‌های کارگردان و سایر عوامل فیلم برای درست کردن رابطه‌ی آن‌ها بی نتیجه بوده است‌ بتی دیویس و جوان کرافورد دو بازیگر زن اسطوره‌ای سینمای کلاسیک هالیوود که هر یک ایفاگر تعداد زیادی از بهترین و ماندگارترین نقش‌های تاریخ سینما بوده‌اند در فیلم چه اتفاقی برای بیبی جین افتاده؟ (۱۹۶۲) به کارگردانی رابرت آلدریچ با هم همبازی شدند‌ اتفاقی که می‌توانست برای همه علاقه‌مندان سینما حادثه‌ای جذاب باشد‌ ولی این دو بازیگر هرگز نتوانستند رابطه‌ی مناسبی با هم داشته باشند‌ دیویس و کرافورد شاید به‌خاطر سال‌ها رقابت تنگاتنگ در بالاترین سطح هالیوود یکدیگر را نه به چشم رفیق بلکه دشمن می‌دیدند و سر صحنه چندین بار با یکدیگر درگیر شدند‌ دیویس یک‌بار سهوا با لگد به سر کرافورد کوبید و کرافورد در صحنه‌ای که دیویس قرار بود او را روی زمین بکشد داخل لباسش وزنه گذاشت‌ اما وقتی نامزدهای جایزه اسکار اعلام شدند اوضاع بدتر شد‌ دیویس کاندیدای اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن شده بود و سر کرافورد بی کلاه مانده بود‌ دیویس گفته بود کرافورد نه تنها علیه او یک کمپ-ن-به راه انداخت بلکه به سایر نامزدهای این جایزه گفته بود در صورتی که نتوانستند در مراسم جایزه اسکار حاضر شوند به او اجازه دهند تا از طرفشان جایزه را دریافت کند‌ در نتیجه وقتی آن بنکرافت برنده جایزه شد کرافورد عمدا از جلوی دیویس رد شد و با حالتی پیروزمندانه از طرف بنکرافت جایزه را دریافت کرد‌ بامزه این که چند سال بعد قرار شد کرافورد و دیویس دوباره در فیلم هیس هیس شارلوت عزیز باز هم به کارگردانی رابرت آلدریچ با هم همبازی شوند اما ۴ روز قبل از فیلمبرداری کرافورد به بهانه بیماری از همکاری انصراف داد و الیویا دو هاویلند جانشین او شد‌ می‌گویند علت انصراف کرافورد این بوده که دیویس یک دستگاه نوشابه کوکاکولا سر صحنه نصب کرده تا لج کرافورد را درآورد که همسرش آلفرد استیلی رییس کمپ-ن- پپسی بود! از دعوای این دو نفر دو سال پیش سریال تحسین‌شده‌ی عداوت (feud) ساخته شد‌ پیتر سلرز و اورسن ولز سال ۱۹۶۷ زمانی که فیلم‌های جیمز باند دنیا را تسخیر کرده بود، فیلمی خارج از مسیر تهیه‌کنندگان همیشگی جیمز باند (بروکولی و سالتزمن) توسط چارلز فلدمن تهیه شد که حق روی پرده بردن کتاب کازینو رویال ایان فلمینگ را پیش از موفقیت جهانی باند خریداری کرده بود‌ این فیلم برخلاف آثار رایج باند یک کمدی هجوآلود بی سرو ته است که در تیتراژ آن نام پنج کارگردان دیده می‌شود و البته ستارگان بزرگی چون دیوید نیون، پیتر سلرز و اورسن ولز در آن بازی می‌کنند‌ کازینو رویال به دلیل فیلمنامه ضعیف، کارگردانی ضعیف‌تر و از همه بدتر مشخص نبودن قصد و هدف سازندگان از هجو کردن جیمز باند آن هم با محوریت خودش به شکست همه جانبه‌ای منتهی شد‌ اما جدا از این سر صحنه هم مشکلاتی وجود داشت‌ نخستین مشکل زمانی پدیدار شد که پیتر سلرز خشم و ناراحتی خود را از شرایط تهیه فیلم ابراز کرد‌ او انتظار داشت در یک جیمز باند جدی بازی کند نه یک هجویه‌ غرولندهای سلرز خیلی زود با اعتراض اورسن ولز روبه‌رو می‌شود‌ ولز سلرز را یک آماتور خطاب می‌کند و سلرز هم از ولز بعنوان کسی که اصرار دارد هرغلطی که دلش می‌خواهد انجام دهد یاد می‌کند‌ کم کم تنش بین این دو اسطوره‌ی سینما در حدی بالا می‌گیرد که هیچ‌کدام حاضر نبودند در حضور دیگری سر صحنه حاضر شوند‌ در نتیجه تمام صحنه‌های مشترک آنها با حضور یک بدل در نقش دیگری فیلمبرداری شد‌ تایرس گیبسون و جیمز فرانکو آناپولیس (۲۰۰۶) در کارنامه‌ی بازیگری جیمز فرانکو یا تایرس گیبسون اثر قابل ذکری نیست‌ حتی برای کارگردانش جاستین لین که بعدها با کارگردانی چند فیلم پشت سر هم سریع و خشمگین نامی برای خود دست و پا کرد هم اثر ماندگاری نخواهد بود‌ اما این فیلم هر چه نداشت توانست رابطه‌ی دو بازیگر اصلی فیلم یعنی گیبسون و فرانکو را برای همیشه خراب کند‌ آناپولیس داستان رابطه پر تنش میان یک سرباز نیروی دریایی آمریکا (فرانکو) و افسر مامور آموزش آنها در کمپ تمرینی (گیبسون) است و به نوعی اقتباسی از فیلم یک افسر یک آقا (۱۹۸۲) محسوب می‌شود‌ بعد از اکران فیلم گیبسون در مصاحبه‌ای گفته بود: دیگر هرگز دلم نمی‌خواهد با او (فرانکو) کار کنم و مطمئن هستم او هم چنین حسی دارد. گیبسون اشاره کرده بود که فرانکو سر صحنه بسیار بی‌ادب بوده و در صحنه‌ای که آن‌ها با هم تمرین بوکس می‌کردند عمدا او را زده است. گیبسون چنان از دست فرانکو عصبانی بوده که در گفت‌وگوی دیگری اظهار کرده بود اگر قرار باشد خانه‌ی یک ستاره سینما را منفجر کند آن خانه قطعا خانه‌ی فرانکو خواهد بود!! جیمز فرانکو در دفاع از خود گفته بود که او یک بازیگر پیرو سبک متد اکتینگ است و در نتیجه به شدت در قالب نقش خود فرو می‌رود و قصد آزار دادن گیبسون را نداشته است. فرانکو در گفت‌وگویی اظهار کرده بود: ما با هم آشتی کردیم، یعنی من سعی کردم با او آشتی کنم. شاید من بیش از حد در نقش خودم فرو رفته بودم. من هیچ‌وقت نمی‌خواهم با کسی سر صحنه بی‌ادبانه و بد برخورد کنم. قبلا سعی می‌کردم خودم را ایزوله کنم تا بهتر در قالب نقش فرو بروم ولی بقیه فکر می‌کردند من آدم خودخواه و بی‌ادبی هستم و از آن‌ها دوری می‌کنم ولی اصلا اینطور نبوده است. من هیچ خصومت شخصی با تایرس نداشتم اما فکر می‌کنم سوتفاهم زیادی بین ما وجود دارد. فی داناوی و رومن پولانسکی البته برخلاف موارد قبلی این‌بار یک بازیگر و کارگردان سر صحنه با هم دچار مشکل شده‌اند. رومن پولانسکی بزرگ سر صحنه‌ی محله چینی‌ها که به عقیده‌ی بسیاری بهترین فیلم دوران کاری اوست، به‌شدت با ستاره‌ی زن فیلم فی داناوی به مشکل خورد. ماجرا از جایی آغاز می‌شود که در صحنه‌ای از فیلم داناوی در حال دویدن است و چند تار مو روی پیشانی‌اش می‌ریزد. پولانسکی بی مقدمه جلو می‌رود و موهای او را می‌کند! در قسمت دیگری از فیلم داناوی برای درک بهتر شخصیتش از پولانسکی درباره‌ی انگیزه‌های این شخصیت سوال می‌کند اما پولانسکی فریاد می‌زند که: اون دیالوگ لعنتی رو بگو…انگیزه‌ی تو پولیه که می‌گیری!! بیشتر بخوانید: ‌ حرف‌های کارگردان خون به پا خواهد شد، بهترین فیلم هزاره‌ی سوم به انتخاب گاردین
هنر و سینما
بهترین پرچمداران سال ۲۰۱۹ به انتخاب دیجی‌کالا مگ (گوشی‌های بالای ۱۰ میلیون تومان) با پایان سال ۲۰۱۹ فرصت را در دیجی‌کالا مگ غنیمت شمردیم تا با جمع‌بندی محصولات عرضه شده در سال گذشته، بهترین پرچمداران ساخته شده در سال ۲۰۱۹ را معرفی کنیم- انتخاب بهترین گوشی سال قطعا کار سختی است و ممکن است تمام سلیقه‌ها را هم پوشش ندهد- از همین رو سعی کردیم بهترین گزینه‌هایی که امسال معرفی شده‌اند و برای خرید در بازار کشور موجود هستند را معرفی می‌کنیم- البته ممکن است در این بین گزینه‌هایی ببینید که سخت‌تر برای خرید پیدا می‌شوند اما همچنان چون جزو بهترین‌های امسال بوده‌اند، در این لیست جای گرفته‌اند- این لیست بر اساس رتبه‌بندی نیست- از همین رو ابتدا سراغ آیفون می‌رویم که مدل‌های کمتری دارد و سپس بهترین اندرویدی‌ها را معرفی می‌کنیم- بدون هیچ مقدمه دیگری بگذارید برویم سراغ بهترین پرچمداران سال ۲۰۱۹- آیفون ۱۱آیفون ۱۱ می‌تواند گزینه پیش‌فرض هرکسی باشد که قصد خرید یکی از جدیدترین مدل‌های آیفون را دارد- واقع بینانه اگر بخواهیم نگاه کنیم، این گوشی با توجه به مشخصات فنی و البته قیمت آن، می‌تواند برای بسیاری نسبت به دو مدل گران‌تر آیفون ۱۱ به صرفه‌تر و بهترین انتخاب باشد- این گوشی با قیمت پایه ۶۹۹ دلار، مشخصات فنی بسیار شبیه با مدل‌های پرو از این گوشی دارد- تنها با چند نقطه ضعف مثل نمایشگر ضعیف‌تر و البته یک دوربین کمتر، توانسته قیمت رقابتی‌تری داشته باشد و از همین رو، در این لیست جای می‌گیرد- مشخصات فنی: نمایشگر ۶٫۱ اینچی LCD با رزولوشن ۸۲۸ ۱۷۹۲پردازنده A۱۳ Bionicسه گیگابایت حافظه رمحافظه داخلی ۶۴/۱۲۸/۲۵۶ گیگابایتیدوربین اصلی ۱۲ مگاپیکسل با لنز ۲۶ میلی‌متری و f/۱-۸ – دوربین دوم ۱۲ مگاپیکسلی با لنز ۱۳ میلی‌متری و f/۲-۴دوربین سلفی ۱۲ مگاپیکسلی با لنز ۲۳ میلی‌متری و f/۲-۲پشتیبانی از فیلم‌برداری ۴K تا سرعت ۶۰ فریم در ثانیه و فیلم‌برداری صحنه آهسته تا رزولوشن ۱۰۸۰P با سرعت ۲۴۰ فریم در ثانیه در تمام دوربین‌هافاقد جک ۳٫۵ میلی‌متری هدفونبلوتوث ۵٫۰پورت لایتنینگباتری ۳۱۱۰ میلی‌آمپری با پشتیبانی از شارژ سریع تا ۱۸ وات و پشتیبانی از شارژ بی‌سیم Qiدارای گواهی استاندارد ضد آب و ضد گرد و غبار IP۶۸سیستم تشخیص چهره Face IDقیمت: از حدود ۱۳ میلیون توماندوربین‌های عالیعمر باتری عالیپردازنده A۱۳ Bionicقیمت ارزان‌تر‌شارژر ۵ واتی در بسته‌بندیعرضه شده تنها در یک سایزنمایشگر LCD با رزولوشن پایینآیفون ۱۱ پرو و iPhone ۱۱ Pro Maxاین دو گوشی، بهترین پرچمدارانی هستند که اپل امسال معرفی کرد- قیمت آن‌ها نیز از ۹۹۹ دلار برای مدل کوچک‌تر شروع می‌شود و تا ۱۴۴۹ دلار برای مدل مکس بالا می‌رود- مشخصات فنی این گوشی با آیفون ۱۱ که معرفی کردیم تا به اندازه زیادی شبیه است- مثل آیفون ۱۱ در این گوشی نیز شاهد پردازنده ۷ نانومتری A۱۳ Bionic ساخت اپل هستیم- دوربین اصلی ۱۲ مگاپیکسلی و دوربین اولترا واید ۱۲ مگاپیکسلی نیز در این گوشی با آیفون ۱۱ یکسان است- اما از تفاوت‌ها اگر بخواهیم بگوییم، مدل‌های پرو، دارای یک گیگابایت رم بیشتر (۴ به جای ۳) هستند، یک دوربین در بخش پشتی اضافه‌تر دارند و نمایشگر آن‌ها هم از نوع OLED است‌اگر این تفاوت‌هایی که گفتیم باعث می‌شود تا قیمت بیشتر مدل‌های پرو را بتوانید قانع کننده بنامید، آیفون ۱۱ پرو و iPhone ۱۱ Pro Max بهترین پرچمداران آیفونی امسال برای شما هستند‌ در غیر این صورت نیز همچنان باید بگوییم آیفون ۱۱ گوشی فوق‌العاده‌ای است و تجربه کاربری مشابه را عرضه می‌کند‌ البته یک نکته مهم دیگر این است که اگر بهترین عمر باتری در یک آیفون را می‌خواهید، قطعا باید سراغ آیفون ۱۱ پرو مکس بروید‌مشخصات فنی: نمایشگر ۵‌۸ اینچی OLED XDR با رزولوشن ۱۱۲۵ ۲۴۳۶ در آیفون ۱۱ پرو نمایشگر ۶‌۵ اینچی OLED XDR با رزولوشن ۱۲۴۲ ۲۶۸۸ در آیفون ۱۱ پرو مکسپردازنده A۱۳ Bionicچهار گیگابایت حافظه رمحافظه داخلی ۶۴/۲۵۶/۵۱۲ گیگابایتیدوربین اصلی ۱۲ مگاپیکسل با لنز ۲۶ میلی‌متری و f/۱‌۸ – دوربین دوم ۱۲ مگاپیکسلی با لنز ۱۳ میلی‌متری و f/۲‌۴ – دوربین سوم ۱۲ مگاپیکسلی با لنز ۵۲ میلی‌متری و f/۲‌۰دوربین سلفی ۱۲ مگاپیکسلی با لنز ۲۳ میلی‌متری و f/۲‌۲پشتیبانی از فیلم‌برداری ۴K تا سرعت ۶۰ فریم در ثانیه و فیلم‌برداری صحنه آهسته تا رزولوشن ۱۰۸۰P با سرعت ۲۴۰ فریم در ثانیه در تمام دوربین‌هافاقد جک ۳‌۵ میلی‌متری هدفونبلوتوث ۵‌۰پورت لایتنینگباتری ۳۰۴۶ میلی‌آمپری در مدل پرو و باتری ۳۹۶۹ میلی‌آمپری در مدل پرو مکس با پشتیبانی از شارژ سریع تا ۱۸ وات و پشتیبانی از شارژ بی‌سیم Qiدارای گواهی استاندارد ضد آب و ضد گرد و غبار IP۶۸سیستم تشخیص چهره Face IDقیمت: از حدود ۱۹ میلیون توماندوربین‌های عالیعمر باتری عالیپردازنده A۱۳ Bionic‌گران قیمتفاقد جک هدفون یا دانگل آن در بسته‌بندیگلکسی نوت ۱۰ و نوت ۱۰ پلاسبهترین پرچمداران امسال سامسونگ، در این دو گوشی خلاصه می‌شوند‌ این گوشی‌ها مشخصات فنی شبیه به گلکسی اس ۱۰ و اس ۱۰ پلاس دارند اما برخی ویژگی‌های جدید به آن‌ها اضافه شده است‌ به طور مشخص، گلکسی نوت ۱۰ پلاس دارای دوربین چهارم از نوع ToF در بخش پشتی است که در عکس‌های پرتره و همچنین واقعیت افزوده، کاربردی است‌ طراحی جذاب و دوربین سلفی تکی در حفره‌ای در بالای نمایشگر نیز مورد دیگری است که بسیاری آن را به دو دوربین سلفی گلکسی اس ۱۰ پلاس ترجیح می‌دهند‌قلم S Pen هم از دیگر مواردی است که باعث می‌شود این دو گوشی را در زمره بهترین پرچمداران سال ۲۰۱۹ قرار دهیم‌ تفاوت این دو گوشی نیز در اندازه، رزولوشن نمایشگر و دوربین چهارم ToF است تا اگر کسی گلکسی نوت کوچک‌تر می‌خواهد، سراغ نسخه معمولی گلکسی نوت ۱۰ برود‌ یک نکته مهم درباره این گوشی و دیگر محصولات سامسونگ، خدمات پس از فروش مناسب این گوشی‌ها در کشورمان است‌مشخصات فنی: نمایشگر ۶‌۳ اینچی Dynamic AMOLED با رزولوشن ۱۰۸۰ ۲۲۸۰ در گلکسی نوت ۱۰ نمایشگر ۶‌۸ اینچی Dynamic AMOLED با رزولوشن ۱۱۴۰ ۳۰۴۰ در گلکسی نوت ۱۰ پلاسپردازنده Exynos ۹۸۲۵ (نسخه‌های بین‌المللی دارای اسنپدراگن ۸۵۵ هستند‌) رم هشت گیگابایتی در گلکسی نوت ۱۰ و رم ۱۲ گیگابایتی در گلکسی نوت ۱۰ پلاسحافظه داخلی ۲۵۶ گیگابایتی در نسخه معمولی و حافظه داخلی ۲۵۶/۵۱۲ گیگابایتی در نسخه پلاسدوربین اصلی ۱۲ مگاپیکسل با لنز ۲۷ میلی‌متری و f/۱‌۵-۲‌۴ – دوربین دوم ۱۲ مگاپیکسلی با لنز ۵۲ میلی‌متری و f/۲‌۱ – دوربین سوم ۱۶ مگاپیکسلی با لنز ۱۲ میلی‌متری و f/۲‌۲ – دوربین چهارم ToF (فقط در گلکسی نوت ۱۰ پلاس) دوربین سلفی ۱۰ مگاپیکسلی با لنز ۲۶ میلی‌متری و f/۲-۲پشتیبانی از فیلم‌برداری ۴K تا سرعت ۶۰ فریم در ثانیه و فیلم‌برداری صحنه آهسته با رزولوشن ۷۲۰P با سرعت ۹۶۰ فریم در ثانیهفاقد جک ۳٫۵ میلی‌متری هدفونبلوتوث ۵٫۰پورت USB-Cباتری ۳۵۰۰ میلی‌آمپری در مدل معمولی و باتری ۴۳۰۰ میلی‌آمپری در مدل پلاس با پشتیبانی از شارژ سریع تا ۲۵ وات در مدل معمولی و تا ۴۵ وات در مدل پلاس – پشتیبانی از شارژ بی‌سیم Qiدارای گواهی استاندارد ضد آب و ضد گرد و غبار IP۶۸سنسور اثر انگشت فراصوت در زیر نمایشگرقیمت از حدود ۱۰ میلیون و ۱۲ میلیون تومانقابلیت تشخیص کلمات در دست‌خط شمانمایشگر بزرگ و جذابکیفیت ساخت عالی با بهترین مشخصات فنیدوربین‌های عالی‌گران قیمتفاقد جک هدفونرابط کاربری سامسونگ هنوز جا برای بهبود داردفاقد جایگاه microSD در گلکسی نوت ۱۰پیکسل ۴ و Pixel ۴ XLهرساله انتظارات از گوشی‌های پیکسل، بالاست. امسال هم انتظار داشتیم با پرچمداری عالی از طرف سازنده اندروید یعنی گوگل، مواجه شویم اما متاسفانه انتقادات زیادی به سری پیکسل ۴ وارد است. برای شروع، می‌توانیم با عمر باتری ضعیف این گوشی‌ها، به خصوص مدل پیکسل ۴ اشاره کنیم. در بخش دوربین، متاسفانه هنوز گوگل تصمیم نگرفته تا از دوربین اولترا واید استفاده کند و به دوربین معمولی و تله، بسنده کرده است. در زمینه رادار استفاده شده در بالای گوشی نیز این قابلیت در بسیاری از کشورها محدود شده و این ویژگی در ایران نیز کار نخواهد کرد. اما با تمام این ایرادات، اگر با طراحی این گوشی مشکلی نداشته باشید، پیکسل ۴ و Pixel ۴ XL دو گوشی قدرتمند و البته جذاب از طرف گوگل هستند. نمایشگر ۹۰ هرتزی این گوشی‌ها، تجربه کاربری روان و دلچسبی را ارائه می‌کنند و عملکرد دو دوربین اصلی گوشی نیز بسیار عالی است. متاسفانه اما نبود خدمات پس از فروش برای این گوشی‌ها در ایران وجود دارد و اگر سراغ این سری بروید و گوشی‌تان خراب شود، مشخص نیست چطور می‌توانید آن را تعمیر کنید. مشخصات فنی: نمایشگر ۵٫۷ اینچی P-OLED با نرخ تجدید ۹۰ هرتز در ثانیه و با رزولوشن ۱۰۸۰ ۲۲۸۰ در پیکسل ۴ نمایشگر ۶٫۳ اینچی P-OLED با نرخ تجدید ۹۰ هرتز در ثانیه و با رزولوشن ۱۴۴۰ ۳۰۴۰ در پیکسل ۴ XLپردازنده اسنپدراگن ۸۵۵رم شش گیگابایتی در هر دو مدلحافظه داخلی ۶۴ و ۱۲۸ گیگابایتی در هر دو مدلدوربین اصلی ۱۲٫۲ مگاپیکسل با لنز ۲۷ میلی‌متری و f/۱-۷ – دوربین دوم ۱۶ مگاپیکسلی با لنز ۵۰ میلی‌متری و f/۲-۴دوربین سلفی ۸ مگاپیکسلی با لنز ۲۲ میلی‌متری و f/۲-۰پشتیبانی از فیلم‌برداری ۴K تا سرعت ۶۰ فریم در ثانیه و فیلم‌برداری صحنه آهسته با رزولوشن ۱۰۸۰P با سرعت ۹۶۰ فریم در ثانیهفاقد جک ۳٫۵ میلی‌متری هدفونبلوتوث ۵٫۱پورت USB-Cباتری ۴۵۰۰ میلی‌آمپری پشتیبانی از شارژ سریع تا ۴۰ وات – پشتیبانی از شارژ بی‌سیم Qi تا سرعت ۲۷ واتدارای گواهی استاندارد ضد آب و ضد گرد و غبار IP۶۸دارای سنسور اثر انگشت اپتیکال در زیر نمایشگر همراه با سیستم تشخیص چهره سه بعدیقیمت: از حدود ۱۱ و ۱۳ میلیون تومانسیستم تشخیص چهره سه بعدینمایشگر سریع و جذابدوربین‌های عالی‌عمر باتری معمولیکیفیت پایین فیلم‌برداری نسبت به رقبانبود دوربین اولترا وایدنبود خدمات پس از فروش در ایرانهواوی میت ۳۰ پروسری میت هواوی همیشه جذاب بوده است. امسال هم از این قاعده مستثنی نیست و گوشی هواوی میت ۳۰ پرو جزو بهترین پرچمداران حال حاضر بازار است. نمایشگر این گوشی در لبه‌ها، خمیدگی زیادی دارد و همین موضوع سبب شده تا با محصول خوش‌دست‌تری طرف باشیم. دوربین‌ها همانطور که انتظار داریم، عالی هستند و مشخصات سخت‌افزاری آن نیز شامل بهترین پردازنده هواوی در سال جاری میلادی می‌شود. تقریبا تمام مشخصاتی که از یک پرچمدار انتظار داریم را در این محصول می‌توانیم پیدا کنیم. اما در این بین یک نکته منفی درباره هواوی میت ۳۰ پرو وجود دارد و آن نبود سرویس‌های گوگل به دلیل تحریم‌های آمریکا علیه چین است. درواقع وقتی این گوشی را خریداری کنید، هیچ کدام از اپلیکیشن‌های گوگل از جمله فروشگاه پلی استور، روی این گوشی نصب نشده است. البته می‌توان با راهکارهای مختلف دوباره این اپلیکیشن‌ها را نصب کرد اما همچنان دردسر عجیبی است. جدا از این مورد، رابط کاربری هواوی نیز هنوز جای زیادی برای بهبود دارد. اما در مجموع، میت ۳۰ پرو می‌تواند انتخاب بسیار خوبی برای شما باشد اگر به دنبال خرید یک پرچمدار در حال حاضر هستید. یک نکته منفی دیگر درباره این گوشی این است که قرار نیست هواوی ایران این گوشی را به صورت رسمی وارد بازار کشور کند. از همین رو، اگر این گوشی را گیر بیاروید، فاقد خدمات پس‌ از فروش و گارانتی خواهد بود. اگر این مورد برایتان اهمیتی ندارد، همچنان توصیه می‌کنیم این محصول را هم در بین گزینه‌های خود در نظر بگیرید. مشخصات فنی: نمایشگر ۶٫۵۳ اینچی OLED با رزولوشن ۱۱۷۶ ۲۴۰۰پردازنده Kirin ۹۹۰رم هشت گیگابایتیحافظه داخلی ۱۲۸ و ۲۵۶ گیگابایتیدوربین اصلی ۴۰ مگاپیکسل با لنز ۲۷ میلی‌متری و f/۱-۶ – دوربین دوم ۸ مگاپیکسلی با لنز ۸۰ میلی‌متری و f/۲-۴ – دوربین سوم ۴۰ مگاپیکسلی با لنز ۱۸ میلی‌متری و f/۱-۸ – دوربین چهارم از نوع ToFدوربین سلفی ۳۲ مگاپیکسلی با لنز ۲۶ میلی‌متری و f/۲-۰پشتیبانی از فیلم‌برداری ۴K تا سرعت ۳۰ فریم در ثانیه و فیلم‌برداری صحنه آهسته با رزولوشن ۱۰۸۰P با سرعت ۱۲۰ فریم در ثانیهفاقد جک ۳٫۵ میلی‌متری هدفونبلوتوث ۵٫۰پورت USB-Cباتری ۴۵۰۰ میلی‌آمپری با پشتیبانی از شارژ سریع تا ۴۰ وات – پشتیبانی از شارژ بی‌سیم Qi تا سرعت ۲۷ واتدارای گواهی استاندارد ضد آب و ضد گرد و غبار IP۶۸دارای سنسور اثر انگشت اپتیکال در زیر نمایشگردارای سیستم تشخیص چهره سه بعدیقیمت: از حدود ۱۳ میلیون توماندوربین‌های فوق العادهعمر باتری عالیسیستم تشخیص چهره سه بعدی سریععملکرد سریع دستگاهنمایشگر آبشاری جذاب‌دکمه‌های کم و زیاد کردن صدا به صورت نرم‌افزارینداشتن اپلیکیشن‌ها و سرویس‌های گوگل به صورت پیش‌فرضنبود خدمات پس از فروش در ایرانایسوس ROG Phone IIدر این لیست احتمالا تنها گوشی که در بازار ایران به سختی گیر میاید، ایسوس ROG Phone II است. در همین راستا اگر می‌پرسید چرا این محصول در این لیست قرار گرفته، باید مشخصات سخت‌افزاری آن را بخوانید تا ببینید که واقعا ایسوس ROG Phone II لایق قرار گرفتن در لیست بهترین پرچمداران ۲۰۱۹ است. این گوشی اولین محصولی است که نمایشگری OLED با نرخ تجدید ۱۲۰ هرتز بر ثانیه دارد. پردازنده محصول، بهترین مدل از پردازنده‌های کوالکام در سال ۲۰۱۹ است و برای این محصول حتی یک فن هم ساخته شده تا با آن بتوان گوشی را خنک کرد. ۸ یا ۱۲ گیگابایت حافظه رم و باتری غول آسای ۶۰۰۰ میلی‌آمپری این گوشی را هم فراموش نکنید! به شخصه جدا از باتری و نمایشگر جذاب، یک ویژگی مهم این گوشی رابط کاربری آن است که می‌تواند از بین رابط کاربری خام اندروید و رابط کاربری Asus انتخاب شود. مشخصات فنی: نمایشگر ۶٫۵۹ اینچی AMOLED با رزولوشن ۱۰۸۰ ۲۳۴۰ و سرعت نرخ تجدید ۱۲۰ هرتز در ثانیهپردازنده اسنپدراگن ۸۵۵ پلاسرم ۸ یا ۱۲ گیگابایتیحافظه داخلی ۱۲۸، ۲۵۶ و ۵۱۲ گیگابایتی و همچنین مدل یک ترابایتیدوربین اصلی ۴۸ مگاپیکسل با لنز ۲۶ میلی‌متری و f/۱-۸ – دوربین دوم ۱۳ مگاپیکسلی با لنز ۱۱ میلی‌متری و f/۲-۴دوربین سلفی ۲۴ مگاپیکسلی با لنزی با دیافراگم f/۲-۲پشتیبانی از فیلم‌برداری ۴K تا سرعت ۶۰ فریم در ثانیه و فیلم‌برداری صحنه آهسته با رزولوشن ۷۲۰P با سرعت ۴۸۰ فریم در ثانیهدارای جک ۳٫۵ میلی‌متری هدفونبلوتوث ۵٫۰پورت USB-Cباتری ۶۰۰۰ میلی‌آمپری پشتیبانی از شارژ سریع تا ۳۰ وات – فاقد پشتیبانی از شارژ بی‌سیم Qiفاقد گواهی استاندارد ضد آب و ضد گرد و غبار IP۶۸سنسور اثر انگشت اپتیکال در زیر نمایشگرقیمت: از حدود ۸ میلیون تومانبهترین مشخصات سخت‌افزاری در یک گوشی اندرویدینمایشگر عالیعملکرد سریع برای بازی‌های سنگین اندرویدی‌نبود گواهی مقاومت در برابر آب و گرد و عبارعدم پشتیبانی از شارژ بی‌سیمنبود خدمات پس از فروش در ایرانسخن پایانیاز دیگر گوشی‌هایی که می‌توانستند در این لیست قرار بگیرند، می‌توانیم به ال جی G۸X و گوشی سونی اکسپریا ۱ اشاره کنیم. این دو محصول آنطور که باید و شاید نتوانسته‌اند مخاطبین زیادی را به سمت خود جلب کنند. اگرچه مشخصات سخت‌افزاری آن‌ها با بهترین پرچمداران اندرویدی یکسان است اما نداشتن فاکتورهای هیجان انگیزی مثل دوربین عالی و ویژگی نرم‌افزاری، باعث شده تا این گوشی‌ها کمتر مورد توجه قرار بگیرند. همچنین خدمات پس از فروش مناسبی هم برای این گوشی‌های در بازار کشور وجود ندارد. همچنین دو گوشی گلکسی اس ۱۰ و اس ۱۰ پلاس نیز از بهترین مدل‌های عزضه شده در سال ۲۰۱۹ به حساب می‌آیند و تنها نکته منفی در مورد آن‌ها این است که تا چند ماه دیگر نسل بعدی‌شان در بازار خواهد بود. شما درباره لیست بالا چه فکر می‌کنید؟ آیا شما ۲۰۱۹ را سال خوبی برای گوشی‌های پرچمدار می‌دانید؟
علم و تکنولوژی
سونی: پلی‌استیشن ۵ برای گیمرهای حرفه‌ای است سونی برنامه‌های بزرگی برای کنسول نسل بعدی خود دارد؛ برنامه‌هایی که چند سالی است اجرای آن‌ها شروع شده و زمان زیادی هم تا رونمایی رسمی از آن‌ها باقی نمانده. سونی اخیرا طی جلسه‌ای برای سهامداران خود از استراتژی‌هایی که برای پلی‌استیشن ۵ دارد صحبت کرده است؛ استراتژی‌هایی که از تمرکز این شرکت روی گیمرهای حرفه‌ای و ساخت یک کنسول بسیار قدرتمند خبر می‌دهد. هدف سونی رقابت با مایکروسافت و کنسول نسل بعد این شرکت است و در همین راستا، سونی ذره‌ای برای ساخت پلی‌استیشن ۵ کم نگذاشته است. طبق گزارش وال استریت ژورنال، کنیچیرو یوشیدا، مدیر عامل سونی، معتقد است که کنسول پلی‌استیشن ۵ برای مخاطب وسیعی ساخته نمی‌شود و آن‌ها گیمرهای حرفه‌ای را هدف گرفته‌اند. در واقع مدیر عامل سونی گفته است که پلی‌استیشن ۵ یک محصول خاص است و آن‌ها انتظار دارند که مخاطبی که جدی بازی می‌کنند، سراغ این کنسول بروند. کنیچیرو یوشیدا با اشاره به سخت‌افزار بسیار قدرتمند پلی‌استیشن ۵ گفت که جزییات در ساخت بازی‌ها به موضوعی مهم تبدیل شده است و کنسول نسل بعدی آن‌ها هم توانایی پردازش افکت‌های گرافیکی سنگین مثل Ray Tracing را دارد و این امکان را فراهم می‌کند تا دنیاهای بسیار واقعی‌تری خلق کرد. در همین مراسم، مدیر عامل سونی گفت که آن‌ها مایکروسافت را رقیب اصلی خود در نسل بعدی کنسول‌های بازی می‌دانند. سونی می‌گوید که گوگل و پلتفرم بازی آن‌ها فعلا قرار نیست تهدیدی برای کنسول‌های بازی باشد و با گسترش اینترنت در بازارهای مهم و بزرگ بازی، باید به گوگل هم به عنوان یک رقیب نگاه کرد. از نظر سونی، نینتندو هم رقیب آن‌ها نیست؛ سونی معتقد است که مخاطب نینتندو کاملا متفاوت است و آن‌ها بازی‌کننده‌های جوان را هدف گرفته‌اند، در حالی که سونی به دنبال جذب افراد بزرگسال است. گزارش وال استریت ژورنال می‌گوید که سونی به دنبال فروش بالای کنسول پلی‌استیشن ۵ نیست و آن‌ها می‌خواهند روی بازی‌های بزرگ و تراز اول تمرکز کنند. سونی مشخصا بازی‌هایی مثل Red Dead Redemption و Fallout را به عنوان مثال‌هایی برای ورود به حوزه‌ی بازی‌های آنلاین مطرح کرده است؛ بازی‌هایی که قرار است چند سالی مخاطب‌های خود را سرگرم نگه دارند. در راستای پاسخ به انتظارات این مخاطب‌ها، سونی تصمیم گرفته است تا روابط خود را با شرکت‌های بازی‌سازی بزرگ بهتر کند؛ طوری که نهایتا محتوای بیشتری توسط شرکت‌های بزرگ برای پلی‌استیشن ۵ تولید شود و همچنین سونی بتواند قراردادهایی برای محتوای انحصاری روی کنسول خود تنظیم کند. سونی می‌خواهد بازی‌های تراز اول و بازی‌هایی که با بودجه‌های بالا ساخته می‌شوند را جذب پلتفرم خود کند و به همین دلیل هم کنسولی بسیار قدرتمند برای پشتیبانی از این بازی‌ها ساخته است. تمرکز روی بازی‌های مستقل و همکاری با استودیوهای بازی‌سازی کوچک‌تر، به طور کلی از استراتژی سونی برای پلی‌استیشن ۵ خارج شده است. با این حال، سونی می‌گوید که محبوبیت کنسول بعدی آن‌ها، به خودی خود تمام استودیوهای بازی‌سازی را برمی‌انگیزد تا ساخته‌های خود را روی پلی‌استیشن ۵ هم عرضه کنند. یوشیدا می‌گوید که جهش قدرت پلی‌استیشن ۵ و تفاوت گرافیکی بازی‌های این کنسول آن‌قدر زیاد است که به سادگی خرید و تهیه‌ی آن را توجیه می‌کند. سونی همچنین برنامه دارد تا ساخت بازی‌های بزرگ را در استودیوهای داخلی خود گسترش دهد. تمام صحبت‌های سونی، بدون شک به یک موضوع اشاره دارند: این که پلی‌استیشن ۵ بسیار گران‌قیمت خواهد بود. بیشتر بخوانید: طراح پلی‌استیشن ۵ از سخت‌افزار این کنسول می‌گویدمنبع: mxdwn، توییتر
بازی ویدیویی
بروزرسانی اخیر ویندوز ۱۰ بدترین بروزرسانی بوده که تاکنون برای این سیستم‌عامل منتشر شده! ظاهرا مشکلات ویندوز ۱۰ به خاطر بروزرسانی‌های آن قرار نیست به این زودی‌ها به پایان برسند چرا که مایکروسافت در بروزرسانی آخر این سیستم عامل، مشکلات زیادی را برای کاربران بوجود آورد! مایکروسافت در سال ۲۰۱۵ ویندوز ۱۰ را به عنوان یک ویندوز جدید و با قابلیت‌های فراوان راهی بازار کرد. در این ویندوز کاربران به چند دسته تقسیم می‌شدند. یک دسته مربوط به کاربران عادی و دیگری مربوط به کاربرانی بود که با تست نسخه‌های مختلف ویندوز، مشکلات آن را به همراه پیشنهاد‌ به مایکروسافت اعلام می‌کردند. این دسته که به اینسایدرها معروف هستند هم اکنون نیز نسخه‌های مختلف ویندوز را که برای کاربران معمولی منتشر نمی‌شود تست می‌کنند تا آنچه که در نهایت برای همه کاربران منتشر می‌شود بدون نقص و باگ باشد! اما نکته مهم این است که در طول این ۵ سال اگر نگوییم همیشه، در اکثر مواقع مایکروسافت با بروزرسانی‌های خود همراه با بهبود شرایط، نقاط ضعف عجیب و غریبی را هم ارائه می‌کرد. این مسئله به قدری جدی شد که حتی ویندوز موبایل نیز بعد از عرضه ویندوز ۱۰ و مشکلات زیاد آن کاربران خود را از دست داد و اکنون نیز نامی از آن شنیده نمی‌شود! بیشتر بخوانید: ۴ روش ساده برای پیدا کردن مشخصات کامپیوتر در ویندوز ۱۰دقیقا مشخص نیست چرا و چگونه این همه مشکل از نگاه مهندسین این شرکت باز می‌ماند اما به هر حال نسخه KB۴۵۳۲۶۹۳ که اخیرا برای کاربران منتشر شده بود بدون هیچ دلیلی فایل کاربران را حذف می‌کرد! پیش‌تر هم گزارشی منتشر شد مبنی بر اینکه نسخه KB۴۵۳۲۶۹۳ ویندوز ۱۰ منوی استارت را با مشکل مواجه کرده و میان‌برها و تنظیماتی که کاربران اعمال می‌کردند همگی ناپدید می‌شد! برگرداندن تنظیمات کاربر به حالت پیش فرض مشکل بزرگی است! اما پاک شدن فایل بسیار پر اهمیت‌تر از مشکلات قبلی است و اگرچه برای همه دردسر ساز نشده اما خب همچنان یک مشکل بزرگ تلقی می‌شود. برخی از افراد موفق شدند به هر طریقی فایل‌های پاک شده خود را برگردانند چرا که در برخی مواقع ویندوز فایل‌ها را تغییر نام داده و جابجا می‌کرد! با این حال برخی‌ها که فایل‌هایشان از سیستم پاک می‌شد نتوانستند کاری برای برگرداندن آن انجام دهند. هنوز مشخص نشده مشکل یاد شده گریبان چند نفر را گرفته اما وب‌سایت windowslatest شمار این افراد را زیاد دانسته. این در حالی است که مایکروسافت فعلا توضیح خاصی ارائه نکرده اما از ارائه این بروزرسانی جلوگیری کرد. بدین ترتیب دیگر این بروزرسانی به صورت خودکار روی سیستم افراد دانلود و نصب نمی‌شود. بیشتر بخوانید: ۱۱ ترفند کاربردی ویندوز ۱۰ برای کسانی که به تازگی به این سیستم‌عامل مهاجرت کرده‌انداین بروزرسانی برای کاربرانی با دستگاه‌های HP بسیار مشکل ساز شده بود چرا که لپ تاپ‌های این شرکت از افزونه‌ای امنیتی به نام Sure Start Secure Boot Key Protection استفاده می‌کنند تا به شکل امنی بوت شوند. این مشکل تنها یک نمونه از مواردی بود که در ویندوز ۱۰ به آن اشاره کردیم و مایکروسافت باید سریعا آن را برطرف کند. در غیر این صورت ممکن است با مشکلات جدی مواجه شود! منبع: techradar
علم و تکنولوژی
اظهارات دیدیه دشان فرانسوی پیش از نبرد حساس با بلژیک سرمربی و کاپیتان تیم ملی فرانسه پیش از رویارویی با بلژیک در مقابل رسانه‌ها حاضر شدند. دیدیه دشان در نشست خبری خودش پیش از بازی سه شنبه شب مقابل بلژیک در نیمه نهایی جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه تاکید کرد که تیمش هنوز جای پیشرفت زیادی دارد. تیم‌های فرانسه و بلژیک از ساعت ۲۲:۳۰ سه شنبه به مصاف هم می‌روند. دشان در این نشست درباره عملکرد تیمش در این جام گفت: ما به نیمه نهایی رسیدیم و فرصت حضور در فینال جام جهانی را داریم برای همین نهایت تلاش خودمان را خواهیم کرد. تیمی که تلاش بیشتری بکند به فینال خواهد رسید. تیم فرانسه نسبت به یورو ۲۰۱۶ جوان‌تر شده اما بازیکنان تیم در رده باشگاهی تجربه بالایی دارند. پتانسیل این تیم زیاد است. تجربه حضور در این جام جهانی به بازیکنان کمک خواهد کرد تا در رقابت‌های ملی بعدی بهتر کار کنند. فکر می‌کنم که هنوز بهترین بازی‌های این تیم فرانسه را ندیده‌اید. دشان همچنین درباره حضور تیری آنری در کادر فنی تیم بلژیک گفت: در سال ‌ای آخر دوران بازی‌ام در کنار آنری بازی کردم و خوشحالم که فردا او را بار دیگر خواهم دید. قطعا وضعیت دشواری برای او است اما حتما زمانی که تصمیم گرفت به کادر فنی تیم بلژیک بپیوندد می‌دانست که ممکن است روزی مقابل کشورش قرار بگیرد. سرمربی پیشین تیم یوونتوس درباره عدم حضور کیلیان امباپه در تمرین روز دوشنبه تیمش گفت: در تمرین امروز چند بازیکن شرکت نکردند. تصمیم گرفتیم برای احتیاط به چند نفر استراحت دهیم اما باید بگویم که مصدومی نداریم. هوگو لوریس، کاپیتان فرانسه هم که در این نشست حاضر بود درباره رویارویی با تیری آنری گفت: خوش شانس بودم که برای دو سال در تیم ملی در کنار آنری بازی کردم. او بازیکن بزرگی بود و یکی از ستارگان فوتبال فرانسه محسوب می‌شود. باید بگویم که رویارویی با او در جام جهانی یک مقدار احساس عجیبی دارد اما این شغل تیری است. مطمئنم که در زمان بازی قلبش با فرانسه خواهد بود.
سلامت و زیبایی
۵ دلیل برای اینکه بیشتر با خودمان خلوت کنیم (فرمول قسمت ۷۸) روانشناسان همیشه توصیه می‌کنند که زمانی را برای تنهایی و خلوت با خودمان اختصاص دهیم؛ اما اکثر ما همیشه سرمان برای این کار شلوغ است. جالب است بدانید هرچقدر که سرتان شلوغ‌تر باشد، بیشتر از خلوت کردن با خودتان سود خواهید برد. مزیت اول: تنها وقت گذراندن قدرت همدلی را بالا می‌برد و کمک می‌کند افرادی که در دایره نزدیک شما قرار نمیگیرند را بهتر درک کنید. مزیت دوم: بهره‌وری را افزایش می‌دهد؛ این روزها خیلی از شرکت‌ها فضای open office را برای کار در نظر گرفته‌اند تا ارتباط کارمندان با یکدیگر را ساده‌تر کنند، اما تحقیقات نشان داده محاصره شدن با تعداد زیادی آدم، بهره‌وری افراد را از بین می‌برد. مزیت سوم: قدرت ذهنی شما را افزایش می‌دهد؛ ما انسان‌ها افراد اجتماعی هستیم اما تنهایی هم برای آن‌ها به همان اندازه مهم است. توانایی تحمل تنهایی با شادی، سطح رضایت از زندگی و مدیریت استرس مرتبط است و کسایی که می‌توانند از تنهایی لذت ببرند کمتر افسردگی را تجربه می‌کنند. مزیت چهارم: تنهایی چراغ خلاقیت را روشن می‌کند؛ چون تنها بودن با افکار به ذهن‌تان این فرصت را می‌دهد که به جاهای مختلف سرک بکشد و این کار به خلاقیت شما کمک می‌کند. مزیت پنجم: با تنهایی می‌توانید خودتان را بهتر بشناسید؛ چون در خلوت‌تان احساس راحتی بیشتری می‌کنید؛ می‌توانید خودتان باشید و بدون تاثیرهای بیرونی تصمیم بگیرید. همچنین کمک می‌کند بینش بهتری نسبت به خودتان داشته باشید. پس اهمیت خلوت کردن با خودتان در تنهایی را جدی بگیرید و برای آن وقت بگذارید. بیشتر بخوانید: برای مقابله با احساس تنبلی و بی‌انگیزگی چه کنیم؟
سلامت و زیبایی
خواص معجزه‌آسا و طرز تهیه انواع ماسک قهوه برای صورت و بدن این روزها خیلی از ما روز خودمان را با یک لیوان قهوه داغ شروع می‌کنیم. اما خواص قهوه بیشتر از یک بیدار کننده سر صبح است. خیلی از افراد فکر می‌کنند قهوه خواص معجزه‌آسایی دارد. احتمالا وقتی شما هم با فواید ماسک قهوه برای پوست صورت و دور چشم آشنا شوید غافلگیر خواهید شد. با ما همراه باشید تا نظر محققین در مورد خواص ماسک قهوه برای صورت و بدن را بدانید. در پایان هم به شما خواهیم گفت که چطور در خانه با استفاده از تفاله قهوه، انواع ماسک قهوه برای لک صورت و اسکراب بدن تهیه کنید. آنتی‌اکسیدان‌های موجود در قهوه با پیری می‌جنگد! قهوه سرشار از آنتی‌اکسیدان است و آنتی‌اکسیدان‌ها از پوست در برابر رادیکال‌های آزاد محافظت می‌کنند. از فواید دیگر آنتی اکسیدان می‌توان به خاصیت ضد پیری آن اشاره کرد. بر اساس تحقیقات، خصوصا روغن قهوه خواصی مشابه کرم‌های ضد چروک برای پوست دارد. روغن دانه قهوه کلاژن پوست را افزایش می‌دهد که باعث خاصیت کشسانی پوست شده و به کاهش چین چروک صورت کمک می‌کند. قهوه همچنین آبرسان است چرا که اجازه نمی‌دهد پوست رطوبت خود را از دست بدهد و خشک شود. تمام این فواید از قهوه بو داده به دست نمی‌آید. شما باید از عصاره دانه قهوه (که از پوست قهوه گرفته می‌شود) برای بهره‌مند شدن از این خواص قهوه خام و خواص بی‌نظیر دیگری مثل خاصیت ضد قارچ و آنتی‌میکروبی آن استفاده کنید‌قهوه می‌تواند یک ضد آفتاب مناسب باشدخب درست است که شما پوست دانه قهوه خام در خانه خود ندارید یا عصاره قهوه خوب را به راحتی نمی‌توان پیدا کرد اما حتما کمی پودر قهوه از قهوه‌ای که صبح میل کردید در آشپزخانه باقی مانده است‌ تفاله قهوه دم شده نیز دارای خواص مفید برای پوست است‌تحقیقات زیادی نشان داده است که تفاله قهوه دم شده می‌تواند از پوست در برابر اشعه‌های مضر خورشید مانند UV-B محافظت کند‌ اشعه‌های ماورا بنفش خورشید علاوه بر خطر سرطان، باعث پیری پوست و چین و چروک می‌شوند‌ پودر قهوه دم شده می‌تواند به پوست کمک کند تا در برابر این مضرات مقاوم‌تر شود‌ جالب است بدانید که نوشیدن قهوه هم می‌تواند در محافظت در برابر خورشید موثر باشد‌ کسانی که قهوه می‌نوشند کمتر از دیگران دچار سرطان پوست به ویژه ملانوما (Melanoma) می‌شوند‌البته این به این معنی نیست که می‌توانید قهوه را جایگزین ضد آفتاب کنید‌ شما باز هم باید از ضد آفتاب خود استفاده کنید تا در برابر آفتاب‌ سوختگی و پیری پوست در امان باشید‌بیشتر بخوانید: راهنمای خرید ضد آفتاب برای انواع پوستفواید ماسک قهوه برای پوستحتما می‌پرسید آیا باقی مانده قهوه صبح همان خواص عصاره قهوه را دارد؟ نه، خواص عصاره قهوه خیلی بیشتر از خواص قهوه باقی مانده در فیلتر قهوه‌ساز است! اما تفاله قهوه باقی مانده شما خواصی هم دارد‌ شما می‌توانید در مراقبت‌های روزمره از پوست خود از آن استفاده کنید‌ برای تهیه ماسک صورت خانگی می‌توانید از این پودر قهوه استفاده کنید‌ ماسک صورت قهوه پوست شما را نرم و لطیف می‌کند‌ همین‌طور می‌توانید از این دانه‌های قهوه به عنوان اسکراب بدن و اسکراب پوست هم استفاده کنید‌ اسکراب قهوه به صورت مداوم، سلولیت را رفع و نواحی زبرتر پوست مثل زانوها و آرنج را نرم می‌کند‌کافئین موجود در قهوه نیز می‌تواند ظاهر پوست را زیباتر کند‌ هرچند به طور موقت‌ کافئین پوست را به سرعت لیفت می‌کند و این کشیدگی و لیفت صورت می‌تواند خطوط چین و چروک را برای مدتی کمرنگ کند‌ همین‌طور کشیدگی باعث از بین رفتن پف دور چشم به طور کاملا محسوس می‌شود‌ این ویژگی مجزه‌آسای قهوه همان ویژگی است که ماسک جوان کنند قوه را انقدر محبوب می‌کند‌ شما هم می‌توانید به راحتی همین کار را در خانه انجام دهید؛ بدون این که پول زیادی بابت کرم و ماسک صورت بدهید‌فواید قهوه سبز برای پوستاگر نمی‌دانید تفاوت قهوه سبز با قهوه سیاه چیست، قهوه سبز مانند مانند چای سبز که نوع فرآوری نشده‌ی چای است، نوعی قهوه بونداده و فراوری نشده است‌ همه ما خواص لاغری قهوه سبز را می‌دانیم و کمتر از خواص دیگر آن شنیده‌ایم‌ اما خواص قهوه سبز شامل: تقویت سیستم ایمنی بدن، درمان کچلی، کاهش خستگی، لایه بردار و روشن کننده پوست، تقویت رشد مو و نرم کننده پوست است‌آیا اسکراب قهوه جوش صورت را از بین می‌برد؟ درست است که بوی خوشی به پوست می‌دهد و پوست را نرم و لطیف می‌کند اما قهوه به هیچ عنوان جوش صورت و آکنه را از بین نمی‌برد! اسکراب صورت حتی با بهترین و طبیعی‌ترین مواد هم نمی‌تواند جوش را از بین ببرد‌ اسکراب لایه‌ای از پوست‌های مرده را برمی‌دارد و به منافذ پوست که جوش در آن شکل می‌گیرد نمی‌رسد‌بیشتر بدانید: یک روش موثر برای از بین بردن جوش صورت و آکنهطرز تهیه انواع ماسک قهوه برای صورت و بدنبرای تهیه یک ماسک سریع و راحت نرم کننده پوست، قهوه‌ باقی مانده در فیلتر قهوه یا لیوان قهوه‌ساز را دور نریزید؛ چون مواد اولیه این ماسک‌ها همین پودر قهوه تلخ دم کشیده است‌قبل از تهیه ماسک قهوه برای صورت، احتیاط کنید و مطمئن شوید که پوست شما به قهوه حساسیت نداشته باشد‌ پودر قهوه می‌تواند برای کسانی که پوست حساس دارند کمی قوی باشد و این افراد مجبورند از خواص قهوه فقط با نوشیدن آن بهره‌مند شوند (البته اگر به آن‌ هم حساسیت نداشته باشند!) ‌ نکته مهم دیگر این که هرکدام از انواع پوست صورت را که داشته باشید، نباید پوست خود را شدید با قهوه اسکراب کنید‌ خیلی ملایم اسکراب کنید چون در غیر این صورت دچار قرمزی، التهاب و حساسیت پوستی خواهید شد‌ ماسک‌های صورتی که در زیر آموزش داده می‌شود باید هر بار به صورت تازه تهیه شوند‌ پس باقی‌مانده مواد را دور بریزید و در یخچال نگه ندارید‌ماسک صورت لایه‌بردار۱‌۴ قاشق چایخوری پودر قهوه و ۱ قاشق غذاخوری ماست‌ طعم ماست در این ترکیب مهم نیست پس هر نوع ماست شیرین یا ترشی داشتید می‌توانید استفاده کنید اما ماست شیرین بوی کمتری دارد و در ترکیب با قهوه رایحه بهتری روی پوست شما خواهند داشت‌ این ترکیب را به آرامی بر روی صورت و گردن خود ماساژ دهید و اجازه دهید ۵ دقیقه روی صورت شم بماند‌ سپس با آب گرم صورت خود را خوب بشویید تا پوست‌تان شفاف و نرم شود‌ این ماسک را بیش از یک بار در هفته استفاده نکنید‌بیشتر بخوانید: همه آنچه در مورد ماسک صورت باید بدانیداسکراب بدن قهوه و شکر۱‌۲ فنجان شکر قهوه‌ای یا سفید را با ۲ قاشق غذاخوری پودر قهوه سیاه استفاده شده (باقی مانده در فیلتر قهوه یا قهوه ساز) و ۱‌۴ فنجان روغن بادام شیرین مخلوط کنید‌ این ترکیب را در حمام بر روی کل بدن خصوصا در نقاط زبر و خشک پوست مثل آرنج و زانو خوب ماساژ دهید؛ سپس دوش بگیرید‌ از احساس نرمی و لطافط بدن‌تان لذت ببرید‌اسکراب لایه‌بردار پاپاها معمولا به کمی وقت و توجه بیشتر احتیاج دارند و می‌توانند اسکراب قوی‌ را بهتر از نواحی دیگر بدن تحمل کنند‌ ۱‌۴ فنجان پودر قهوه سیاه استفاده شده، نمک دریایی مرده (Dead Sea Salt) یا نمک حمام، به همراه روغن زیتون را به عنوان اسکراب بر روی پاها ماساژ دهید. پاهای شما نرم و شاداب خواهند شد. نرم کننده لبلب‌های خشک؟ این مشکل را خیلی از خانم‌ها و آقایان هم در فصل تابستان و هم در فصل زمستان دارند. کمی قهوه سیاه استفاده شده خنک را بردارید و با مقداری روغن نارگیل مخلوط کنید. ترکیب این دو را روی لب‌ها ماساژ دهید و سپس آرام با دستمال نرم پوست لب را تمیز کنید. کاهش پف دور چشمیک قاشق چای خوری قهوه سیاه استفاده شده که کاملا خنک شده را روی دستمال یا حوله کاغذی مرطوب قرار دهید و به آرامی روی چشمان‌ بسته بگذارید. بعد از ۲۰ دقیقه کاهش پف چشم‌هایتان مشهود خواهد بود.
سلامت و زیبایی
تصاویر جدید Red Dead Redemption ۲ از کیفیت بالای بازی می‌گویند چند روز پیش شاهد نمایش سومین تریلر یکی از مورد انتظارترین بازی‌های سال جاری بودیم. شرکت بازی‌سازی راک‌استار گیمز (Rockstar Games) با تریلر جدید بازی Red Dead Redemption ۲ باز هم انتظار را تا عرضه‌ی این بازی برای‌مان سخت کرد‌Red Dead Redemption ۲ در روز ۴ آبان روی پلی‌استیشن۴ و ایکس‌باکس وان عرضه می‌شود‌راک‌استار هم‌چنین بازی را به تعدادی از رسانه‌های مختلف، چه داخل و چه بیرون صنعت بازی، نشان داده است؛ طوری که توانستیم کمی درباره‌ی روند بازی Red Dead Redemption ۲ هم اطلاعات کسب کنیم‌ این اطلاعات جدید از روند بازی و نظر رسانه‌های مختلفی که آن را دیده‌اند را در پست دیگری آماده کرده‌ایم‌ در کنار پیش‌نمایش‌های بازی، تصاویری هم از Red Dead Redemption ۲ منتشر شده‌اند‌تصاویر جدید جدیدترین ساخته‌ی راک‌استار گیمز، محیط زیبای بازی، شخصیت‌های جدید و قدیمی مجموعه مثل داچ و جان مارستن و هم‌چنین فعالیت‌های فرعی بازی را نشان‌مان می‌دهند‌می‌توانید همین حالا سراغ Red Dead Redemption بروید و از گرافیک بازی شگفت‌زده شوید و به نظر می‌رسد که این اتفاق قرار است برای دنباله‌ی این بازی هم رخ دهد‌ در تریلرهای گذشته‌ی بازی، انیمیشن‌های بسیار خوب کاراکترها را دیده بودیم و و تصاویر جدید منتشر شده‌اند، این اجازه را به ما می‌دهند تا با دقت بیشتری به نورپردازی، کیفیت بافت‌ها و طراحی محیط نگاه کنیم‌پیشنهاد می‌کنیم حتما تصاویر Red Dead Redemption ۲ را در ادامه ببینید‌بازی در روز ۲۶ اکتبر (۴ آبان) روی پلی‌استیشن۴ و ایکس‌باکس وان عرضه می‌شود.
بازی ویدیویی
تصاویر و مشخصات گوشی ردمی K۳۰ لو رفت شیائومی و ردمی در حال ساخت نسخه جدید گوشی موفق ردمی K۲۰ Pro هستند و حالا اولین تصاویر و البته مشخصات فنی این محصول لو رفته است. گوشی جدید قرار است ردمی K۳۰ نام بگیرد و قطعا مثل نسل قبلی خود، در چند نسخه مختلف عرضه خواهد شد. ماه گذشته بود که اولین بار چند عکس و اطلاعات مختلف از این گوشی لو رفت و برای مثال فهمیدیم که شارژر ۲۷ واتی خواهد داشت و نمایشگر آن نیز سرعت نرخ تجدید ۱۲۰ هرتز دارد. حالا اما تصاویر بیشتری از این گوشی دریافت کرده‌ایم که مربوط به مدل ۴G از گوشی ردمی K۳۰ است. نمایشگر این گوشی ۶٫۶ اینچی و از نوع LCD خواهد بود که نسبت نمایش ۲۰:۹ خواهد داشت. همچنین دو دوربین سلفی ۲۰ و ۲ مگاپیکسلی نیز در یک حفره در بالای نمایشگر قرار می‌گیرد و محل حفره نیز بالا سمت راست تعیین شه است. نکته جالب اما اینجاست که گفته شده سنسور اثر انگشت در زیر این نمایشگر ۱۲۰ هرتزی قرار دارد در صورتی که تا به حال چنین ویژگی را در گوشی‌هایی که نمایشگر LCD دارند، ندیده‌ایم. جدا از این موارد، اطلاعات دوربین چهارتایی این گوشی نیز لو رفته که دوربین اصلی سنسوری ۶۴ مگاپیکسلی خواهد داشت. در کنار این دوربین، یک دوربین تله فوتو ۸ مگاپیکسلی و یک دوربین ۱۳ مگاپیکسلی اولترا واید حاضر خواهند بود. در نهایت دوربین چهارم هم سنسور ۲ مگاپیکسلی خواهد داشت که برای سنجش عمق میدان در عکس‌های پرتره کاربر دارد. در زیر نمایشگر این گوشی، پردازنده اسنپدراگن ۷۳۰G قرار خواهد گرفت و در کنار آن، ۶ گیگابایت حافظه رم و ۶۴ گیگابایت حافظه داخلی قرار می‌گیرد. مشخصات فنی ردمی K۳۰در زمینه باتری نیز گفته شده ردمی K۳۰ دارای باتری ۴۵۰۰ میلی‌آمپری خواهد بود که همانطور که گفتیم، با شارژر ۲۷ واتی با سرعت بالا شارژ می‌شود. دیگر مشخصات فنی این گوشی شامل NFC، سنسور IR Blaster برای کنترل وسایلی مثل تلویزیون و جک هدفون است. سیستم عامل دستگاه نیز اندروید ۱۰ خواهد بود که روی آن رابط کاربری MIUI ۱۱ نصب می‌شود. قیمت این محصول گفته شده در حدود ۲۸۴ دلار خواهد بود و حدس زده می‌شود که در تاریخ ۱۹ مهر ماه، شاهد معرفی این گوشی و احتمالا دیگر نسخه‌های آن خواهیم بود. شما درباره ردمی K۳۰ چه فکر می‌کنید؟ منبع: GSMArena
علم و تکنولوژی
چه آورده‌ای مایکرو؟ (بازی‌چه قسمت ۲) دیشب، یا اساسا بهتر است بگوییم امروز صبح، مایکروسافت رویداد X۰۱۸ خود را برگزار کرد؛ رویدادی که شاید اتفاق جالب و هیجان‌انگیزی نداشت، ولی باز هم در این دوره‌ی بی‌خبری کمی خوشحال‌مان کرد. رویداد امسال X۰۱۸ در مکزیک برگزار شده بود و شاید بهترین بخش این مراسم همین موضوع بود. در قسمت جدید بازی‌چه، تصمیم گرفتیم تا نگاهی کوتاه به اتفاقات این رویداد داشته باشیم. در این قسمت بازی‌چه به صورت خلاصه از برنامه‌ی مایکروسافت صحبت می‌شود، از بازی‌هایی که مایکروسافت در این رویداد نشان داد و هم‌چنین موضوع مهم این رویداد، یعنی خریدن دو استودیوی بازی‌سازی مهم از سوی مایکروسافت. از شما دعوت می‌کنیم این قسمت جدید بازی‌چه را ببینید. بازی‌چه قسمت اول: دیگر آقام بلیزارد تمام شد!
بازی ویدیویی
دنیای علی‌بابا؛ چگونه یک شرکت چینی، تجارت جهانی را متحول کرد (بخش چهاردهم/پایانی) بخش چهاردهم/پایانی/جهشی عظیم و رو به‌ جلوضوابط دولتیوقتی چین سیاست اصلاح و گشایش را در پیش گرفت، دنگ ژیائوپ-ن- در نقل مشهوری گفت: وقتی در را باز بکنی چند تا مگس هم میان تو- دولت چین درهای کشور را به روی اینترنت گشود؛ چون می‌توانست منافع اقتصادی برای کشور داشته باشد- تجارت الکترونیک به‌صورت طبیعی با اهداف دولت منطبق است؛ اما وقتی درهای تجارت الکترونیک باز شدند، چند مگس هم داخل شدند- ظاهر آن‌ها محتوای سیاسی بود و اینکه شهروندان معمولی هم می‌توانستند تظاهراتی ترتیب بدهند که اقتدار حزب کمونیست را زیر سؤال ببرد- در خارج از چین خیلی‌ها فکر می‌کنند دولت چین جوری اینترنت را در سیطره دارد که رشد تجارت الکترونیک مایه‌ی تعجبشان شد- حالا اینکه بزرگ‌ترین شرکت تجارت الکترونیک دنیا چینی است پیشکش؛ ولی این نگاه یک خطای بزرگ دارد: دولت به‌شدت بر اخبار، اطلاعات و اجتماعات نظارت می‌کند؛ یعنی جاهایی که مگس‌ها ممکن است آنجا بپلکند؛ اما به جاهایی که از لحاظ سیاسی مسئله‌دار نیست، عملا هیچ کاری ندارند- با توجه به تأثیر دولت چین بر رشد علی‌بابا، می‌توانم با خیال راحت بگویم خیلی جاها دولت موافق ما عمل کرد و گاهی هم علیه ما؛ ولی هیچ‌یک چنان قدرتمند نبودند که در موفقیت یا شکست علی‌بابا عنصری حیاتی محسوب شوند- آنچه بیش از ارتباط شرکت با دولت اهمیت داشت، ارتباط شرکت با مشتری‌ها بود- فراهم‌آوردن کالاها و خدمات نوآورانه‌ای که با نیازهای کارآفرین‌ها و مشتری‌های آن‌ها جور بود، باعث شد علی‌بابا به جایی برسد که امروز هست- من به‌قدرت باورمندم که علی‌بابا به‌رغم دولت موفق شد نه با کمک دولت- ابعاد علی‌بابا و عرضه‌ی عمومی سهامش احتمالا ارتباط آن را با دولت عوض خواهند کرد- وقتی علی‌بابا بسیار کوچک‌تر بود، تحت نظارت دولت قرار نداشت؛ اما حالا که بخش زیادی از تولید ناخالص ملی کشور از مجرای خدمات علی‌بابا می‌گذرد، دولت نمی‌تواند به آن بی‌توجه باشد و احتمالا بعدا با علی‌بابا از در دوستی خاله‌خرسه وارد خواهد شد و امیدوارم ضربه‌ای به شرکت نزند- عمل‌کردن به آن حرف که جک گفت: عاشق دولت باش؛ ولی باهاش عروسی نکن- به مرور سخت‌تر و سخت‌تر خواهد شد- روی‌هم‌رفته فکر می‌کنم دولت به‌زودی و با رشد بیشتر علی‌بابا بیشتر علیه آن کار کند- جک و علی‌بابا که قهرمانانی بومی هستند، احتمالا در صف دریافت تأییدیه‌های مورددار و حساس، نظیر رسانه و خدمات مالی جزو اولین نفرها خواهند بود و حضور سنگین سرمایه‌گذاران خارجی در ساختار مالکیت شرکت هم مشکلی ایجاد نخواهد کرد- اصرار علی‌بابا بر ماندن شرکت در دست ۲۷ نفر شریک، خیال دولت را از افتادن علی‌بابا به دست نیروهای بیگانه راحت خواهد کرد- اما با نزدیک‌شدن علی‌بابا به دولت چین، شرکت باید حواسش به ارتباط با دولت‌های غربی هم باشد- جک از زمانی که معلم زبان انگلیسی بود، همیشه یکی از رسالت‌های خود را ایجاد پلی بین چین و جهان خارج تصور می‌کرد؛ اما در زمانه‌ای که دولت چین و دولت‌های خارجی علیه هم خرابکاری، جاسوسی و مداخله می‌کنند، نزدیک‌بودن به دولت چین ممکن است به این معنا باشد که بعضی تلاش‌های علی‌بابا برای توسعه ممکن است با پس‌زدن دولت‌های خارجی یا مشتری‌ها مواجه شود- علی‌بابا همان هدف فلزی است که تمام صاعقه‌های انتقاد از دولت چین به آن می‌خورند و جک ما چه خوشش بیاید چه نیاید، تبدیل به چهره‌ای شده که مردم دنیا از شرکت چینی در ذهن دارند- میراث و تأثیرات جهانی علی‌بابابرای اینکه تأثیر علی‌بابا را بر چین درک کنیم، فقط کافی است نگاهی به یک میلیون مغازه‌ای بیندازیم که در مناطق روستایی تأسیس شده‌اند و روی تائوبائو و تی‌مال فعال هستند و هر چیزی از محصولات کشاورزی تا صنایع دستی می‌فروشند- تجارت الکترونیک ابتدا در شهرهای چین و در بین طبقه‌ی متوسط شهری جا باز کرد؛ ولی از آن موقع تا الآن تبدیل به پدیده‌ای ملی شده است و فرصت‌های کاری بسیار زیادی برای راننده‌ها، پیک‌ها و طراحان وب در تمام سطح چین فراهم آورده است- بعضی از این کارآفرین‌ها که پدرها و مادرهای خانواده هستند از آن زمان تا الآن توانسته‌اند برندهایی ملی تولید کنند- تا سال ۲۰۱۴ این ترند به بیست روستای تائوبائو کمک کرده بود و حجم مبادلات آن‌ها در سال بیش از ۱۰ میلیون رنمینبی، معادل ۱٫۶ میلیون دلار شده بود- روستاهای تائوبائو اسمی است که علی‌بابا به روستاهایی می‌دهد که بیش از ۱۰درصد خانوارهای آن به تجارت الکترونیک مشغول هستند- ظهور تجارت الکترونیک در فضای روستایی چین در برهه‌ای حساس پدید آمد- در آن زمان، شغل در مناطق روستایی رو به‌ کاهش بود و بسیاری از جوانان مستعد و تحصیل‌کرده روستایی به شهرها مهاجرت می‌کردند- درحقیقت فرصت‌های تجارت الکترونیک در روستاهای محل زندگی این افراد باعث شد، افراد تحصیل‌کرده به روستاهایشان برگردند و به رشد تجارت الکترونیک دامن بزنند- تجارت الکترونیک بیش از هر برنامه‌ی دولتی یا کمک خارجی توانسته است در مناطق دورافتاده برای کارآفرین‌ها ایجاد موقعیت کند و توان کارآفرینی جمعیت روستایی چین را آزاد ساخته و روستاهای زیادی را از تنگنای فقر برهاند- این روند در کنار رشد طبقه متوسط نشان داد که هرچند تجارت الکترونیک در چین آهسته شروع به کار کرده؛ ولی بالاخره ریشه دوانده و تأثیر آن از نمونه‌های مشابه در آمریکا و اروپا بسیار بیشتر است- همان‌طورکه پیش‌تر هم اشاره کردم، تجارت الکترونیک در آمریکا روندی تکاملی بر تجارت بود؛ ولی در چین روندی انقلابی بود- همان‌طورکه در چین سیستم‌های ارتباطی مستقیم به تلفن‌های همراه جهش کرد و تلفن‌های ثابت را پشت سر گذاشت، تجارت الکترونیک هم جهش داشت و برخلاف غرب، تمام زمینه‌های تجارت سنتی و زیرساخت‌های خرده‌فروشی را دور زد- خبر خوب برای دیگر کشورهای درحال‌توسعه این است که انقلاب تجارت الکترونیک در بازار روبه‌رشد چین مختص چین نیست- حالا که چین نشان داده تجارت الکترونیک می‌تواند در کشورهای درحال‌توسعه هم رشد کند، سرمایه‌گذاران و کارآفرین‌ها در دیگر کشورها از امثال علی‌بابا سرمشق می‌گیرند- وقتی در سال ۲۰۱۴ در دنیا می‌گشتم تا مستندم، یعنی تمساح در رود یانگ‌تسه: داستان علی‌بابا را بسازم، متوجه جریان جالبی شدم- شرکت‌های تجارت الکترونیک در بازارهای روبه‌رشد، خود را آمازون یا ای‌بی کشورهایشان نمی‌نامیدند- مهم هم نبود مؤسس‌های Konga-com در نیجریه باشند یا Flipkart در هند یا Tokopedia در اندونزی- الآن تمام کارآفرین‌ها بیشتر از علی‌بابا می‌آموزند و خود را با آن مقایسه می‌کنند- اگر بیست سال گذشته، داستان توسعه تجارت الکترونیک در جهان غرب را روایت کرده، بیست سال آینده، داستان رشد تجارت الکترونیک در شرق را روایت خواهد کرد- چین که زمانی مقلد اینترنتی شناخته می‌شد، امروزه نوآور عرصه‌ی تجارت الکترونیک محسوب می‌شود- پیشروهای صنعت تجارت الکترونیک در چین تبدیل به سرمشقی برای کارآفرین‌های تجارت الکترونیک در اقصی‌نقاط دنیا شده‌اند و چین امروزه تبدیل به آزمایشگاه ایده‌هایی شده که در آینده در عرصه‌ی جهانی بر تجارت الکترونیک اثرگذار خواهند بود- علی‌بابا چه در طولانی‌مدت موفق شود چه شکست بخورد، بزرگ‌ترین دستاورد آن برای تجارت الکترونیک این بود که نهایتا طرح تجاری جدیدی پی افکنده که بهتر با شرایط بازارهای نوظهور تطبیق می‌یابد- علی‌بابا نشان داده است که کارآفرین‌های تجارت الکترونیک می‌توانند اکوسیستمی برای تجارت بیافرینند که قبلا‌ دولت و دیگر نهادها در خلق آن ناتوان بوده‌اند- از این طریق می‌توان بر محدودیت‌های تجارت الکترونیک در بازارهای درحال‌توسعه فائق آمد- چین در گذشته به‌خاطر کالاهای بسیار ارزان‌قیمتش معروف بود؛ اما امروزه چین جدیدترین مدل علی‌بابا را صادر می‌کند و از این طریق به باقی جهان درحال‌توسعه امید می‌دهد که ممکن است در حال ورود به عصر طلایی تجارت الکترونیک باشند- چهل درس علی‌باباکارکردن در علی‌بابا خیلی چیزها درباره‌ی تجارت و زندگی به من آموخت- تجاربی که کسب کردم گاه برخی از تصورات مرا راجع ‌به توانایی‌های مردم به چالش کشید و به من آموخت اگر انسان در شرایط درست کار کند، هر فردی بدون پیشینه‌ی ویژه می‌تواند دستاوردهای محشری داشته باشد- بیش از هر چیز آموختم برای رسیدن به رؤیاها چه چیزی لازم است و بله، آموختم برخی از کلیشه‌های دوران کودکی ما واقعا در جهان تجارت حقیقت دارند- با درنظرداشتن تمام این‌ها آنچه را از تجاربم در این شرکت فرا گرفته‌ام، طی چهل درسی که از داستان علی‌بابا گرفتم در زیر می‌آورم- راجع‌به رفتن دنبال تحقق رؤیاها۱- رؤیاهایت باید بزرگ باشند- خیلی بزرگ! هروقت جک از مدیرها می‌خواست برای شرکت هدف بگذارند، ما خوشبینانه‌ترین اندیشه‌هایمان را پیش او می‌بردیم- جک معمولا اهداف ما را سه یا چهار برابر بزرگ‌تر می‌کرد- علی‌رغم مخالفت اولیه باقی مدیرها، معمولا جک آن‌ها را به رؤیاپردازی فرا می‌خواند و می‌گفت: ‌ اگه محقق‌شدن چیزی را حتی متصور هم نشین، هیچ‌وقت محقق نمی‌شه- جک این حرف را به همه ما می‌گفت- در پایان هر سال می‌فهمیدیم نه‌تنها به اهداف خود رسیده‌ایم، بلکه معمولا از آن اهداف بلندپروازانه جلو هم زده‌ایم-۲- هیچ‌وقت خودت را دست‌کم نگیر! آن اوایل که به علی‌بابا پیوسته بودم، جک دائما به همه می‌گفت قرار است بعد از چهار سال استعفا کند- می‌گفت: ‌ من درس معلمی زبان انگلیسی خونده‌ام، نه مدیرعامل اجرایی‌شدن- همیشه مضطرب بود که شاید نتواند از پس سمت تخصصی مدیرعامل اجرایی شرکت برآید- در همان زمان به رفقای مؤسسش در علی‌بابا گفته بود، نباید سمت مدیریت ارشد را در شرکت بپذیرند؛ چون هیچ تجربه کاری ندارند- جک و رفقای مؤسسش توانستند از طریق تلاش فراوان، تحصیل خودخوان و پذیرش اندیشه‌های گوناگون رشد کنند و مدیرعامل اجرایی و مدیران ارشد شوند و حتی خودشان هم از این مسئله تعجب کردند- این مسئله به من آموخت که در محیطی که به‌سرعت تغییر می‌کند، جایی مثل اینترنت، هیچ‌کس حرفه‌ای نیست و اولین جایی که باید به دنبال استعداد گشت، توی آینه و بین اعضای گروه خود آدم است-۳- هیچ‌وقت رقیبت را دست‌بالا نگیر! وقتی ما کار تائوبائو را در آپارتمان جک شروع کردیم، خیلی راحت ممکن بود از عظمت رقیبمان، ای‌بی، جا بزنیم- ای‌بی رهبر بازار بود و عزیزدردانه‌ی رسانه‌ها همچنین منابع بسیار بیشتری هم در اختیار داشت؛ ولی شرکت‌های بزرگ دوست دارند تصویر اغراق‌آمیزی از قدرت و تسلط خود نشان دهند؛ درحالی‌که در درون معمولا ضعیف‌تر از چیزی هستند که به‌نظر می‌آید- همان‌طورکه هیچ‌کس نباید خود را دست‌کم بگیرد، نباید رقیب خود را هم دست‌بالا بگیرد-۴- حتما ایده‌های محشر داشته باش! جک رهبری بسیار الهام‌بخش بود؛ ولی هسته‌ی فعالیت‌های علی‌بابا ایده‌ای محشر بود و آن هم متصل‌کردن خریدار و فروشنده به‌شکل آنلاین بود- کارآفرین‌ها اغلب سری پرشور دارند، ارزش‌هایی تعریف کرده‌اند و رؤیاپردازند؛ ولی ایده‌ای محشر برای تجارت خود ندارند- شاید زیادی بدیهی به‌نظر برسد؛ ولی هیچ حجمی از انگیزه جای ایده‌ای را که موقع اجرا درست از آب درمی‌آید نمی‌گیرد-۵- شرکتی بساز که حداقل ۱۰۲ سال عمر کند! وقتی تازه به علی‌بابا پیوسته بودم جک می‌گفت می‌خواهد شرکتی بسازد که هشتاد سال عمر کند- می‌گفت: درست اندازه‌ی عمر یک آدم- اما به‌زودی تغییر عقیده داد و گفت ۸۰ سال زمان کافی نیست و این زمان را به ۱۰۲ سال افزایش داد- گفت: این‌جوری علی‌بابا سه قرن را به چشم می‌بینه- تعیین چنین هدف بلندمدتی ذهنیت همه را عوض می‌کند- کارمندان به‌جای اینکه فصل‌به‌فصل تلاش کنند، تمام سعی‌شان را می‌کنند تا به هدف بلندمدت دست یابند-۶- یادت باشد: مشکل هرچه بزرگ‌تر، فرصتش هم طلایی‌تر! تجارت الکترونیک در غرب خیلی سریع‌تر از چین جای خود را باز کرد و بازاری بسیار پرسود پدید آورد- در آمریکا و اروپا مشکلات کمتری بر سر راه قرار داشت؛ اما وقتی علی‌بابا در چین به سراغ تجارت الکترونیک رفت، موانع آن بی‌حدوحصر به‌نظر می‌آمدند و بسیاری از افراد شکاک می‌گفتند، چین آن‌قدر مشکل دارد که تجارت الکترونیک هرگز جواب نخواهد داد؛ اما علی‌بابا بعد از صرف سال‌ها برای شکل‌دادن زیرساخت تجارت الکترونیک در چین، در موقعیتی قرار گرفت که بیشترین سهم عایدش شد و حتی از همتایان غربی خود هم جلو زد- ۷- امروز سخت است؛ ولی پس‌فردا زیباست! یکی از محبوب‌ترین تکیه‌کلام‌های جک محقق شد- او می‌گفت: امروز سخته، فردا سخت‌تره، پس‌فردا قشنگه؛ ولی خیلی از شرکت‌ها فردا عصر می‌میرن و نمی‌تونن طلوع آفتاب پس‌فردا را ببینن- آدم‌هایی که در طولانی‌مدت هدفمند می‌مانند، باید بدانند همان‌قدر که تأسیس یک شرکت نوپا لذت‌بخش است، دردناک هم هست- تنها راه ساختن چیزی عظیم هم تاب‌آوردن چالش‌های فراوان است- راجع‌به استراتژی۸- روی مشتری متمرکز شو، باقی مشکلات خودبه‌خود حل خواهد شد! علی‌بابا همیشه شعارش این بوده که اول مشتری، بعد کارمند و آخر از همه سرمایه‌گذار- این مسئله همیشه در تناقض آشکار با اندیشه‌ی کسانی است که می‌گویند، اولین وظیفه‌ی شرکت در قبال سهامداران است؛ اما هر دوی این دیدگاه‌ها مختص یک شرکت خاص نیستند و هر شرکتی می‌تواند هر دو را داشته باشد- وقتی دوران حباب اینترنتی B۲B بود، دیدیم که چطور رقبای ما در پی انتظارات سرمایه‌گذاران و تحلیلگران خود را به قعر چاه انداختند- طی رقابتمان با ای‌بی فهمیده بودم که فشار سرمایه‌گذاران وال‌استریت به ای‌بی اجازه نمی‌دهد روی اهداف بلندمدت متمرکز شوند- مهم‌تر از گوش‌دادن به جدیدترین عقیده‌ی رایج میان سرمایه‌گذاران این است که برای مشتری‌های خود کالا و خدمات بهتری فراهم کنید- اگر آنچه برای مشتری و کارمند شما مفید است انجام دهید، سرمایه‌گذار هم نهایتا از آن منتفع خواهد شد-۹- از رقبای خود بیاموز؛ ولی هرگز از آن‌ها تقلید نکن! برایم جالب بود که جک اغلب کتاب‌هایی را که راجع‌به رقبایش است نمی‌خواند؛ اما این کار او معنی خاصی داشت- کپی‌کردن یک طرح تجاری از یک بازار و پیست‌کردن آن در بازار دیگر کار خلاقانه‌ای نیست- همیشه می‌توان از رقبا آموخت؛ ولی مهم‌تر از آن این است که برای مشتری کالا و خدمات فراهم کرد، نه اینکه آن‌ها را از روی دست رقیب کپی کرد- وقتی آدم می‌فهمد دیگران چطور کاری را انجام می‌دهند، آن شیوه‌ی انجام کار در ذهن آدم رخنه می‌کند- جک قضیه را این‌طور تعریف می‌کند: از رقبات یاد بگیر؛ ولی هیچ‌وقت ازشون تقلید نکن- ازشون تقلید کنی می‌میری- ۱۰- خرگوش را عوض نکن! یکی دیگر از نقل‌قول‌های محبوب جک این است: ‌ اگه تو یه گرگ باشی که دنبال خرگوش‌ها می‌کنه روی یه خرگوش تمرکز کن- خودت را برای گیرانداختن خرگوش عوض کن؛ ولی خرگوش را عوض نکن- شرکت‌ها وقتی رسالت بنیادین خود را از یاد می‌برند، به‌سهولت موقعیت خود را از دست می‌دهند- علی‌بابا علی‌رغم تغییر مدل تجاری و ورود به عرصه‌های جدید هرگز تمرکز خود را بر رسالتش از دست نداده است- رسالت او آسان‌کردن انجام تجارت است-۱۱- به‌سرعت خرگوش و به‌صبوری لاک‌پشت باش! کارآفرین‌ها باید هوای دو جبهه را هم‌زمان داشته باشند- از یک سو باید افق دید خود را تا بلندمدت افزایش دهند؛ مثلا جک می‌خواهد شرکتش ۱۰۲ سال عمر کند- از سوی دیگر باید به‌سرعت و روزبه‌روز تغییر مسیر دهد- داشتن هوای هر دو طرف باعث می‌شود شرکت در توازنی بین افق دید بلندمدت و عملکرد کوتاه‌مدت قرار گیرد-۱۲- بهترین‌بودن مهم‌تر از اولین‌بودن است! کارآفرین‌ها معمولا به ایده‌ای می‌رسند؛ ولی وقتی خبردار می‌شوند که یکی دیگر دارد روی آن کار می‌کند، وحشت می‌کنند- اولین‌بودن همیشه آن‌قدرها که مردم فکر می‌کنند اهمیت ندارد- اولین‌بودن در بازار اصلا به اهمیت بهترین‌بودن در بازار نیست- ای‌بی اولین شرکتی بود که وارد بازار چین شد و مدیرانش معتقد بودند، این اولین‌بودن باعث می‌شود پیروز شوند- ولی تائوبائو محصول بهتری ساخت و در نبردی طولانی‌مدت پیروز میدان شد-۱۳- ارائه‌ی رایگان خدمات، گاهی طرح تجاری می‌شود! وقتی تائوبائو اعلام کرد رایگان خواهد بود، ای‌بی خیلی سریع در عموم این حرکت را مسخره کرد و گفت: ارائه‌ی رایگان خدمات که طرح تجاری نمی‌شود- اما گاهی لازم است مدتی خدماتت را رایگان ارائه دهی، آن هم در دنیای اینترنت- این مسئله باعث می‌شود بنگاه‌های تجاری مختلف حجم عمده‌ای از مشتری‌های شرکت را تشکیل دهند و می‌توان در همین زمان از تیم مدیریت شرکت حامی آموخت و مدل تجاری را براساس نیازهای مشتری تنظیم کرد- به شرکت‌های بزرگ اینترنتی امروز که نگاه کنید، متوجه خواهید شد تقریبا همه‌شان ابتدا خدماتشان را رایگان عرضه می‌کردند- جست‌وجوهای گوگل رایگان هستند- استفاده از فیس‌بوک رایگان است- هر دو شرکت وقتی در پای کوه به قطعه‌های طلا برخوردند، حواسشان پرت نشد و بابت این تصمیم، بعدها و وقتی به قله رسیدند پاداش کلان گرفتند-۱۴- زمانی چتر بخر که هنوز باران نمی‌بارد! جک معتقد است بهترین زمان خریدن چتر وقتی است که باران نمی‌بارد- به همین دلیل بود که او در سال ۲۰۰۰ تصمیم گرفت باز هم از سافت‌بانک سرمایه بگیرد، آن هم پیش از زمانی که به پول محتاج شود- دو ماه بعد از اینکه او پول گرفت، بازار خوابید و سرمایه‌گذاران شرکت‌های نوپا پا پس کشیدند- گاهی بهتر است پیش از فرارسیدن طوفان برای رویارویی با آن آماده شد-۱۵- در دل بحران دنبال فرصت بگرد! یکی از موضوعات کلیشه‌ای که محور خیلی از گفت‌وگوهای همکاران من می‌شد، واژه‌ی چینی بحران بود که دو واژه خطر و فرصت را با هم داشت- مثال علی‌بابا حقانیت این موضوع را روشن کرد- وقتی ویروس سارس، چین را در سال ۲۰۰۳ فرا گرفت، بقای شرکت در معرض خطر قرار گرفت- وقتی یکی از همکارانم در علی‌بابا مبتلا تشخیص داده شد، پ-ن-د نفر از کارمندان شرکت که در دفتر مرکزی کار می‌کردند، قرنطینه و مجبور شدند از داخل خانه امور شرکت را بگردانند- از دل این بحران فرصتی برای ما پدید آمد- علی‌بابا تنها شرکتی نبود که در آن دوره برای انجام کارهای خود دچار مشکل شد- مشتری‌های ما هم دچار مشکلاتی شدند- تجارت الکترونیک تنها راهی بود که می‌شد به تجارت ادامه داد- ما مدتی طولانی کوشیده بودیم مزایای تجارت الکترونیک را به همه بگوییم؛ ولی شیوع ویروس سارس سرعت پذیرش تجارت الکترونیک را در دل تجارت چین بالا برد و میزان بازدید از وب‌سایت ما به سطح جدیدی رسید- ما بارها و بارها در دل بحران به فرصت برخوردیم- راز رسیدن به فرصت هم این بود که به‌جای اینکه از وحشت موقعیت موجود فلج شویم، آرام ماندیم و به‌دنبال فرصت گشتیم-۱۶- از نقاط قوت رقیبت علیه خودش استفاده کن! وقتی ای‌بی اعلام کرد صد میلیون دلار به بازار چین اختصاص می‌دهد تا با ما رقابت کند، بعضی در شرکت، ازجمله خود من، خیلی نگران شدند- خوشبختانه جک با آرامش خاطر با قضیه برخورد کرد- او با استفاده از قدرت رزمی‌کار درون خود، متوجه شد می‌تواند از نقاط قوت رقیب علیه او استفاده کند- او ای‌بی را درگیر مبارزه‌ای لفظی و عمومی کرد و ما کاری کردیم که مصرف‌کنندگان و تاجران چینی بابت هر یک دلاری که ای‌بی برای تبلیغ خود می‌پردازد، در اثر آن شلوغی و بلوای کارزارهای روابط عمومی، اسم تائوبائو هم به گوششان بخورد-۱۷- جهش کن! در گذشته مردم شاهد بودند که مصرف‌کنندگان چینی دائم جهش می‌کنند و مثلا از روی تلفن‌های ثابت می‌پ-ن- و مستقیما از تلفن‌های همراه استفاده می‌کنند و دردسرهای فراهم‌آوردن زیرساخت گران تلفن ثابت را به جان نمی‌خرند- تجربیات علی‌بابا به ما نشان داده است که سیستم‌های اقتصادی هم مخصوصا در کشورهای درحال‌توسعه می‌توانند جهش روبه‌جلو داشته باشند؛ مثلا در ایالات متحده و اروپای غربی چند صد سال زمان صرف فراهم‌آمدن زیرساخت خرده‌فروشی شده است؛ ولی زیرساخت تجاری چین توانست مستقیم به عصر اینترنت جهش کند، آن هم بدون اینکه خرده‌فروش‌ها اول زیرساخت گسترده‌ی خرده‌فروشی را بسازند-۱۸- در بهار آماده زمستان شو! تاریخ علی‌بابا دنباله‌ای است از لحظات شادی و خوشی که در پی آن بحران سر رسیده است- پیش از آنکه حباب اینترنت بترکد، ما توانستیم ۲۵ میلیون دلار جذب سرمایه کنیم و قراردادی یک میلیارد دلاری با یاهو! ببندیم و سهاممان در هنگ‌کنگ عرضه‌ی اولیه شد- همه‌ی این‌ها در پی خود بحران‌هایی داشتند- داستان علی‌بابا یک اوج ندارد- این ماجرا بر سر گوگل، فیس‌بوک، اپل و مایکروسافت هم آمد- داوود همیشه قهرمان است، مگر زمانی که خود تبدیل به جالوت می‌شود- زمانی که می‌توان از لحاظ ذهنی برای زمستان آماده شد، بهار است-۱۹- در برابر وسوسه‌ی عرضه‌ی اولیه‌ی سهام مقاومت کن! عرضه‌ی اولیه‌ی سهام نقطه‌ی مهمی است؛ ولی هرگز نباید هدف غایی باشد- در سال ۱۹۹۹ و درست در روزی که علی‌بابا تأسیس شد، جک به گروهش گفت: هدف ما اینه که سال ۲۰۰۲ سهاممون را عرضه کنیم- اگه تا اون موقع عرضه‌ش نکنیم، باید بی‌خیال همه‌چی بشیم- در آن زمان، سه سال، هدفی بسیار بلندمدت به‌نظر می‌رسید؛ اما هرچه به تاریخ عرضه‌ی اولیه‌ی سهام نزدیک‌تر می‌شدیم، جک همیشه مقاومت می‌کرد و به کارمندان می‌گفت: ‌ می‌تونیم همین الآن هم سهام را عرضه کنیم- ولی باید وقتی این کار را بکنیم که به‌قدر کافی قدرتمند شده‌یم وگرنه شرکت از هم می‌پاشه- همان‌طور که جک می‌گفت، عرضه‌ی اولیه‌ی سهام مثل این است که به پمپ‌بنزین بروی و باکت را برای مسیر دور و دراز پیش رو پر کنی-۲۰- خود را در موقعیتی قرار بده که اقبال یاری‌ات کند! گاه‌گداری به آدم‌هایی برمی‌خورم که می‌گویند موفقیت جک فقط به‌خاطر اقبال اوست؛ اما جک بیش از تمام هم‌عصرانش خود را در موقعیتی قرار داده که اقبال یاری‌اش کند- جک که می‌دانست اینترنت در طولانی‌مدت چه تأثیری بر چین خواهد گذاشت، تصمیم گرفت تا پیش از آنکه چین حتی به اینترنت وصل شود، عمر کاری‌اش را صرف این کند که تجارت الکترونیک را به آنجا ببرد- او که توانسته بود رسیدن جریان را پیش از رسیدن واقعی‌اش ببیند، او را قادر ساخت تا وضعیت کاری‌اش را مطابق میل خود طراحی کند- با اینکه نتوانسته بود در اولین تلاش خود، یعنی صفحات چینی، به هدف بزند، اما وقتی اینترنت چهار سال بعد بالاخره به چین رسید، هنوز هم رؤیای رسیدن به هدف را در سر می‌پرورد- وقتی دفعه بعد فرصت پیدا کرد تا کار خود را بکند، علی‌بابا را تأسیس کرد و به هدف زد- راجع‌به رهبری۲۱- کارآفرین‌ها در مواجهه با مسائل غرغر نمی‌کنند؛ حلشان می‌کنند! در دنیا دو دسته آدم داریم- یک دسته کسانی هستند که راجع‌به مشکلات غرغر می‌کنند- دسته‌ی دوم کسانی هستند که آن‌ها را حل می‌کنند- صدالبته که همه‌ی ما گاه‌گداری غرغر می‌کنیم تا عصبانیت خود را خالی کنیم؛ اما وقتی آدم دارد گروه جمع می‌کند، بهتر است کسانی را که به غرغر عادت دارند کنار بگذارد- کسانی که به غرغر عادت دارند، نمی‌دانند که قدرت حل همان مسئله‌ای را دارند که راجع ‌به آن غرغر می‌کنند- در علی‌بابا کسانی که به غرغر عادت داشتند و می‌توانستند از سد مصاحبه‌ها رد و وارد شرکت شوند، زیاد دوام نمی‌آوردند- حل مسئله هسته‌ی مرکزی کارآفرینی است- تجارت‌های نوپای آدم‌های کارآفرین، مسائل را حل می‌کند-۲۲- زمان زیادی صرف اشتباهات نکن! جک عادت داشت به‌شوخی بگوید، اگر یک روز کتابی از روی تجاربش بنویسد، اسمش را خواهد گذاشت علی‌بابا و هزارویک اشتباه- من که جک را حین انجام کارهای مختلف دیده‌ام، فهمیده‌ام هر کارآفرین باید دو ویژگی اصلی داشته باشد: صبوری و فراموشی- جک هر بار که به مشکلی برمی‌خورد حسابی صبور می‌شد- وقتی هم که در اثر اشتباه، کاری را خراب می‌کرد، آن‌چنان به آینده می‌اندیشید که به‌کلی اشتباه را از یاد می‌برد- اشتباه محصول جانبی موفقیت است- باید از آن آموخت و زمان زیادی را صرفش نکرد-۲۳- با تصمیمات دشوار روبه‌رو، از آن‌ها نگریز! امکان ندارد یک رهبر بتواند همه را از خودش راضی نگاه دارد- حتی محبوب‌ترین مدیرعامل‌های اجرایی هم بدون جاروجنجال مدیریت نمی‌کنند- از رهبرانی که در تجارت‌های بزرگ‌مقیاس درگیرند، انتظار می‌رود تصمیمات دشوار بگیرند و مهم است که شخص رهبر با تصمیمات دشوار شاخ‌به‌شاخ و مصمم روبه‌رو شود- جک این مسئله را به‌مرور آموخت- او از یک دبیر زبان انگلیسی به یک مدیرعامل اجرایی تغییر وضعیت داد- در سال ۲۰۰۰ وقتی شرکت از تسلط ما خارج شد، جک به‌کندی برای اخراج تعدادی از کارمندان تصمیم گرفت- اخراج آن افراد برای نجات شرکت لازم بود- ولی او قدم‌هایی کوچک برداشت- این مسئله فقط مشکل را خراب‌تر کرد و شرکت کاملا از دور تجارت خارج شد و ممکن بود همه‌ی کارمندان شرکت بی‌کار شوند- ما بعد از به‌تعویق‌انداختن کار لازم بالاخره چند نفر را اخراج کردیم، ثبات را به شرکت برگرداندیم و جوری رشد کردیم که بسیاری از کارمندان اخراجی را دوباره استخدام کردیم- جک به من گفت: بالاخره یاد گرفتم بعضی وقت‌ها لازمه بگم نه- ۲۴- کاری کن گروه برای هدف بکوشند نه برای رئیس! بسیاری از مدیران سنتی، مخصوصا در آسیا، سبک مدیریتی بالابه‌پایین دارند- رئیس دستوراتی صادر می‌کند و کارمندان توان خود را صرف راضی‌کردن رئیس می‌کنند- معمولا رئیس از این وضعیت بسیار راضی است؛ اما در علی‌بابا جک هدفی بزرگ تعیین می‌کرد و تمام اعضای گروهش را تشویق می‌کرد تا به‌دنبال تحقق هدف باشند- این مسئله باعث می‌شد همه روی چیزی متمرکز شوند- همچنین جلوی منازعات سیاسی را می‌گرفت- آن منازعات معمولا زمانی پیش می‌آیند که همه توان خود را می‌گذارند تا رئیس را از خود راضی نگه دارند-۲۵- از احمق‌های دنیای فناوری چشم‌پوشی نکن! بسیاری از مردم تعجب می‌کنند که چطور یک معلم زبان انگلیسی بدون هیچ سابقه‌ی فنی، توانسته بزرگ‌ترین شرکت تجارت الکترونیکی دنیا را بسازد- مخصوصا در زمانه‌ای که بیشتر شرکت‌های نوپای اینترنتی را مهندس‌ها راه‌اندازی می‌کنند- وقتی در سال ۲۰۰۸ از علی‌بابا بیرون آمدم، جک ما فقط می‌توانست از یک کامپیوتر برای وب‌گردی و ارسال ایمیل استفاده کند- جک معمولا می‌گفت: علی‌بابا، جون به در برد؛ چون من تقریبا هیچی از فناوری سر درنمی‌آرم- تجربه‌ی جک نشان می‌دهد که احمق دنیای فناوری بودن می‌تواند ویژگی خوبی برای تصدی سمت مدیریت یک شرکت فناوری با محوریت مصرف‌کنندگان باشد- هروقت گروه مهندسی علی‌بابا می‌خواست محصول جدیدی معرفی کند، جک می‌نشست و مشغول نوعی آزمون حماقت جک ما می‌شد- اگر جک نمی‌توانست از آن محصول استفاده کند، فرض می‌کرد که کاربران هم از محصول سر درنمی‌آورند- این رویکرد کار کرد- ما سایت خود را ساده نگه داشتیم و به مشتری نزدیک ماندیم- بسیاری از مشتری‌های ما برای اولین بار در عمرشان از اینترنت استفاده می‌کردند-۲۶- نگذار قضیه شخصی شود! مگ ویتمن اشتباه کرد و گذاشت رقابت با علی‌بابا برایش زیادی شخصی شود- وقتی توانستیم تمام فکروذهن او را تسخیر کنیم که ای‌بی زیاده‌ازحد بر رقابت متمرکز شد و ویتمن و تیمش حواسشان از هدف اصلی پرت شد- هدف اصلی ساختن وب‌سایتی برای مصرف‌کنندگان چینی بود- جک هم موقع رقابت با رهبر قبلی یاهو! چین، ژو هونگی، مرتکب همین اشتباه شد و برای همین یاهو! چین هم مدتی از آن استراتژی که قبلا برایش چیده بودیم خارج شد- راجع‌به ساختن گروهی موفق۲۷- گروه جمع ‌کن، نه کلکسیون ستاره! در سال ۲۰۰۰ وقتی داشتیم آماده می‌شدیم تا اندک‌اندک سهاممان را عرضه‌ی اولیه کنیم، در Alibaba-com گروهی رؤیایی از مدیران تشکیل دادیم که همگی فارغ‌التحصیل برترین دانشگاه‌ها بودند یا سابقه‌ی کار در شرکت‌های برتر چندملیتی و شرکت‌های مشاوره‌ای داشتند- رزومه‌ی آن‌ها خیلی چشمگیر بود؛ ولی آن افراد در کنار یکدیگر نمی‌توانستند درست کار کنند- منیت آن‌ها سر راهشان قرار می‌گرفت و این مسئله خیلی زود باعث شد شرکت از مسیر خود خارج شود و به‌شکل خطرناکی تا مرز ورشکستگی پیش برود- وقتی عذر این گروه رؤیایی را خواستیم، مدیریت باز به دست مؤسس‌های اصلی افتاد- با وجود اینکه هیچ‌کس در آن گروه ستاره نبود؛ ولی خیلی خوب با هم کار می‌کردند و در کنار یکدیگر به چیزهایی دست یافتند که هیچ‌کس نمی‌توانست با نگاه‌کردن به رزومه‌ی آن‌ها حتی تصورش را بکند-۲۸- سالی یک بار تمام گروه را دور هم جمع کن! علی‌بابا در چین برای نشست‌های همگانی سالانه‌اش مشهور است- این مهمانی‌ها که برای اولین بار در سال ۲۰۰۰ و با جمع‌شدن تمام کارکنان شروع شده بود، طی سال‌های بعد ادامه یافت و شرکت هرساله تمام کارمندان خود را برای این رویداد سالانه دور هم جمع کرد تا کار به جایی رسید که برای جادادن تمام کارمندان لازم بود یک ورزشگاه در اختیار علی‌بابا باشد- تعداد کارمندان علی‌بابا از صد نفر به ده هزار نفر رسید و کماکان ما همگی از تمام نقاط دنیا در هانگ‌ژو جمع می‌شدیم تا چندین روز را به سخنرانی، فعالیت و کارهای گروهی اختصاص دهیم- جمع‌کردن تمام گروه در هانگ‌ژو برای شرکت کار گران‌قیمتی بود- ولی هم‌سوکردن تمام کارمندان شرکت به‌صورت سالانه با اهداف شرکت عاملی، کلیدی بود در موفقیت شرکت به‌سرعت روبه‌رشد ما- سخنرانی‌ها و ویدیوها به همه یادآوری می‌کرد که ما سال گذشته از کجا به کجا رسیده بودیم و می‌خواستیم طی سال آینده به کجا برسیم- کارهای گروهی به کارمندان این فرصت را می‌داد تا با رفقای قدیمی دیدار کنند و درعین‌حال در شرکت، دوست‌های جدیدی بیابند-۲۹- ثروت را توزیع کن! یکی از اصلی‌ترین چیزهایی که علی‌بابا را از بسیاری از شرکت‌های نوپا که دیده‌ام مجزا می‌کند، این است که جک ما مالکیت علی‌بابا را از طریق عرضه‌ی سهام با کارمندان شریک شد- گرایش طبیعی سرمایه‌گذاران و مؤسسان شرکت این است که مشوق‌ سهام را فقط برای مدیران ارشد نگاه دارند؛ اما جک بعد از اینکه مالکیت شرکت را با هفده نفر از مؤسسان دیگر آن تقسیم کرد، مطمئن شد در تمام سطوح شرکت، همه کارمندان سهمی از شرکت دارند یا حداقل فرصت این را دارند که از طریق بهره‌وری بالا بتوانند بخشی از سهام شرکت را صاحب شوند- وقتی Alibaba-com در سال ۲۰۰۷ عمومی شد، مجبور شد محوطه‌ای را اجاره کند تا تمام صاحبان سهام بتوانند آنجا جمع شوند و از حقوقی که مالکیت سهام برایشان به‌ارمغان می‌آورد بهره‌مند شودند- جدا اعتقاد دارم گروه علی‌بابا این هدف ایدئال را در ذهن داشت که سایتی بسازد تا برای بنگاه‌های اقتصادی کوچک و کارآفرین‌ها ایجاد فرصت کند؛ اما شکی هم نیست که وجود احساس مالکیت باعث شد گروه متحد شوند و در برابر تعدادی طوفان‌های هولناک تاب بیاورند- ما همیشه می‌دانستیم اگر خوب به مشتری خدمت‌رسانی کنیم، از مواهب اقتصادی هم بهره‌مند خواهیم شد- وجود احساس همه‌گیر مالکیت به متحدکردن گروه خیلی کمک کرد-۳۰- ارزش‌ها را در سیستم منابع انسانی شرکت وارد کن- چسباندن ارزش‌های شرکت روی دیوار یک کار است؛ اما لحاظ‌کردن ارزش‌ها در نظارت بر نحوه‌ی عملکرد کارمندان چیز دیگری است- علی‌بابا ۵۰درصد پاداش و مزایای کارمندان را به پیروی از ارزش‌ها اختصاص داده و ۵۰درصد دیگر را به عملکرد- علی‌بابا از این طریق توانست حین گسترش و بیرون‌آمدن از باغ‌های هوپ-ن-و تبدیل‌شدن به شرکتی با بیش از ۲۵ هزار نفر کارمند، کماکان فرهنگ هوپ-ن-خود را حفظ کند-۳۱- به یاد بسپر که صدای عمل بلندتر از حرف است! من که فارغ‌التحصیل MBA و در شرکتی نوپا در چین شاغل بودم، باید بسیاری از چیزهایی را که راجع‌ به تمایل شرکت‌ها در ترجیح‌دادن تحلیل بر عمل یاد گرفته بودم، از یاد می‌بردم- گاهی اوقات خودم را غرق تحلیل یک استراتژی می‌کردم و جک من را مجبور به عمل می‌کرد و به من می‌گفت: اگه اشتباه کنی سرزنشت نمی‌کنم؛ ولی اگه هیچ‌کاری نکنی حسابی شماتت می‌کنم- ورود به بازی و امتحان‌کردن گزینه‌ها مهم‌تر از پذیرفتن خطر فلج‌شدن در اثر تحلیل زیادی است-۳۲- یک شرکت درحال‌توسعه را براساس یک مقطع قضاوت نکن- یک دوره آن را بررسی کن! یکی از دشوارترین کارهایی که مدیر یک شرکت نوپا باید بکند این است که کارمندانی را که از شرکت‌های بزرگ‌تر و بالغ‌تر می‌آیند، در ساختار شرکت ادغام کند- کارمند جدیدی که قبلا هرگز در شرکت‌ نوپا کار نکرده است، طبق غریزه‌ی خود همیشه متوجه مشکلاتی است که شرکت نوپا با آن درگیر است و در شرکت قبلی وجود نداشته است- کارمندی که چنین رفتاری داشته باشد، چالش‌برانگیز است؛ چون دائما احساس پشیمانی می‌کند و به تصمیمش برای پیوستن به شرکت به‌شدت مشکوک است- گروهی از کارمندان که همگی به‌تازگی در شرکت استخدام شده‌اند و همین مشکل را دارند، محیطی سمی گرد خود ایجاد می‌کنند- خیلی مهم است که کارمند جدید درک کند اگر کسی از یک روز کاری آن‌ها در شرکت نوپا عکسی بگیرد، در آن عکس می‌توان ایرادهای فراوانی یافت؛ ولی اگر آن عکس‌ها را کنار هم بگذارند و ورقشان بزنند، خواهند دید که دائم در حال پیشرفت بوده‌اند- علی‌بابا بعد از مدتی فهمید باید حدود یک الی دو هفته زمان صرف آموزش کارمندان جدید کند- کارمندان جدید باید ویدیوهایی تماشا و در سخنرانی‌هایی شرکت می‌کردند که در آن مدیران شرکت به آن‌ها درباره سابقه شرکت و ماهیت آن توضیح می‌دادند- این مدت زمان به کارمندان کمک می‌کرد تا از محیط آن تک‌عکس شلخته بیرون بیایند و با دیدی بهتر وارد زمینه مناسب شوند-۳۳- فرصتی را به تعطیلات اختصاص بده! یکی از بزرگ‌ترین مشکلات شرکت‌های نوپا خستگی مفرط است- کارمندان معمولا ساعات طولانی کار می‌کنند و چندین سال خود را وقف هدف کرده و علایق شخصی‌شان را کنار می‌گذارند- لازم است شرکت‌ها نیاز کارمند را به استراحت درک کنند- شرکت‌هایی که سریعا رشد می‌کنند، لازم دارند کارمندشان بخشی از روز خود را به استراحت گذرانده باشد و سر صبح با توان افزون به شرکت بازگردد- بخت با من یار بود که جک پذیرفت یک سال از شرکت دور شوم و رؤیای سفر دور دنیایم را محقق کنم- وقتی به شرکت برگشتم خستگی کاملا از تنم در رفته بود و آماده بودم تا به جنگ دنیا بروم-۳۴- آدم‌ درست را در زمان درست استخدام کن! معضلی فرهنگی که تقریبا تمام شرکت‌های نوپا با آن مواجه می‌شوند، این پرسش است: چه زمان باید مدیران حرفه‌ای استخدام کنیم؟ کارمند شیفته‌ی ریسک که خیلی سریع است و در آپارتمانی کوچک کار می‌کند، آدم بسیار متفاوتی از آن مدیر پابه‌سن‌گذاشته‌ای است که در شرکتی چندملیتی کار کرده است- برای شرکتی که بخواهد ۱۰۲ سال عمر کند، وجود هر دوی این آدم‌ها لازم است؛ ولی وقتی این دو دسته کنار هم قرار می‌گیرند، نتیجه معمولا چیزی جز دلخوری و جروبحث نیست- در سال ۲۰۰۰ علی‌بابا گروهی از مدیران بین‌المللی ارشد را استخدام کرد تا شرکت را مدیریت کنند- نتیجه این کار فاجعه‌ای سازمانی بود که شکافی عمیق در سازمان به‌جا گذاشت- این کار مثل این بود که موتور جت رولز رویس را روی یک گلایدر کوچک سوار کنی- در آن زمان نمی‌دانستیم که یک شرکت نوپا به آدم‌هایی نیاز دارد تا نقش رابط فرهنگی را ایفا کنند- یکی از این رابط‌ها کسی است که کمک می‌کند شرکت از وضعیت شرکت نوپا به وضعیت بلوغ برسد- این کارمندان کسانی هستند منعطف با شرایط سخت کار در آپارتمان؛ ولی آن‌قدر مهارت دارند که شرکت‌های درحال‌رشد را در مقیاس‌های عظیم اداره کنند- علی‌بابا نیازمند رابط دیگری هم بود- رابطی که به ما کمک کند جهانی شویم و شکاف فرهنگی بین چین و غرب را پشت سر بگذاریم- در اوایل دوران کاری شرکت کارمندانی که مهارتی در زبان چینی و درکی از فرهنگ آن کشور داشتند، بهتر با دیگر کارکنان کنار می‌آمدند تا کسانی که سوابق طولانی در صنعت داشتند؛ ولی تجربه‌ی کاری اندکی در چین داشتند-۳۵- زحمات کسانی را که پیش از تو آمده‌اند محترم بدان! در سال ۲۰۰۳ من مسئول وب‌سایت انگلیسی‌زبان بخش بین‌المللی سایت Alibaba-com شدم- برای نخستین بار بود که کسی مسئول سایت می‌شد که زبان مادریش انگلیسی بود و پیداکردن خیل عظیمی از اشتباهات و همچنین ویژگی‌هایی روی وب‌سایت که باب طبع غربی‌ها نبود، کار دشواری نبود- نخستین حرکت من به عنوان مدیر این بود که در ظاهر سایت و همچنین حسی که القا می‌کرد تغییر ایجاد کنم- در یک جلسه‌ از سایت جدید پرده‌برداری کردم و آن را در مقام مقایسه و رقابت با سایت قدیمی قرار دادم تا به همه راجع‌ به کاری که کرده بودم فخر بفروشم و به طرز ماهرانه‌ای به این نکته اشاره کنم که در سایتی که به ارث برده بودم چه چیزی را به‌عنوان خرابی دیده‌ام- گرچه رئیسم از ارائه‌ای که دادم راضی بود، اما بعدتر دریافتم که باید به کاری که همکارانم در سایت قبلی کرده بودند، بیشتر احترام می‌گذاشتم- یک شرکت نوپا شبیه به یک مسابقه‌ی دو امدادی است: شما چوب را برای مدتی حمل می‌کنید و بعد آن را به نفر بعد می‌دهید تا آن را جلوتر ببرد- احتیاجی نیست کاری را که تیم تا اینجا به‌انجام رسانده کم‌اهمیت جلوه دهید- اینکه برگردید و نگاه کنید به اینکه چه مسافتی را رفته‌اید و بدانید که چوب را مدتی شما حمل کرده‌اید، بسیار لذت‌بخش و مفرح است- راجع‌به تجارت‌کردن در چین۳۶- بدان و آگاه باش که نوآوری در چین حی و حاضر است! به‌نظر می‌رسد قول مشهوری درباره‌ی کارآفرینان عرصه‌ی فناوری در چین هست- می‌گویند چینی‌ها مقلد‌های توانمندی هستند؛ ولی از نوآوری در آن‌ها خبری نیست- حتی شنیده‌ام که گفته‌اند علی‌بابا نسخه‌ای از ای‌بی است- این حرف مثل آن است که بگوییم استیو جابز ایده‌ی آیفون را از روی الکساندر گراهام بل برداشته است- اکوسیستم علی‌بابا از خیلی جهات هیچ شباهتی به اکوسیستم ای‌بی یا آمازون ندارد- حقیقت دارد که بخش‌هایی از اقتصاد چین در سلطه‌ی مقلدهاست؛ ولی من فهمیدم که همکاران من و رهبران بخش‌های دیگری از صنعت در چین حتی از همتایان ما در سیلیکن‌ولی هم نوآورتر هستند- چین دارد به‌سرعت تغییر می‌کند و بازار پویای آن نسل جدیدی از کارآفرین‌های کاردرست تحویل می‌دهد- چینی‌ها همچنین عطش فراوانی برای دانش، سوادآموزی و ارتقای شخصی دارند- این‌ها همه نتیجه‌ی نگه‌داشتن آن‌همه پتانسیل انسانی برای طولانی‌مدت در محبس است-۳۷- تائوئیست درونت را هدایت کن! من هشت سال در علی‌بابا زمان گذاشتم تا بالاخره تفاوت‌های شگرف فرهنگی را که به سبک مدیریت کارآفرین‌های چینی و همتایان غربی آن‌ها شکل می‌داد درک کردم- به من در دانشگاه گفته بودند با گردآوری تمام اطلاعات مرتبط سراغ تصمیم‌گیری بروم و تمام این اطلاعات را در چارچوب‌های ازپیش‌معین بگذارم و تحلیلشان کنم و بعد نقشه‌ی بلندمدت طراحی کنم- در علی‌بابا که بودم این رویکرد را بسیار متفاوت با رویکرد همکارانم می‌دیدم و مجبور بودم آن را تغییر دهم تا در چارچوب بگنجم- طی مدتی طولانی نوعی غریزه در درونم پرورش دادم تا بتوانم تغییرات دائم استراتژی را در شرکت پیش‌بینی کنم و به‌نرمی خود را با آن‌ها منطبق سازم و براساس جریان پیش بروم- وقتی تازه به علی‌بابا پیوسته بودم، از جک خیلی انتقاد می‌شد؛ چون گفته بود: ما در علی‌بابا نقشه نداریم- طی مدتی طولانی فهمیدم که اکثر تصمیم‌های جک براساس غریزه بوده‌اند؛ نه براساس تحلیل سنگین و پیچیده- چنین سبک مدیریتی غریزی، هر فارغ‌التحصیل MBA را دیوانه می‌کرد- با توجه به حجم کار همکاران غربی من در اوایل کار در علی‌بابا آن‌ها واقعا دیوانه می‌شدند- تنها بعد از رفتن از علی‌بابا بود که فهمیدم نیروهای قدرتمند فرهنگی در کار دخیل هستند؛ مثلا تأثیر اندیشه‌های تائوئیست بر فرهنگ همکاران من و شرکت- براساس مفهوم وو وی که مفهومی تائوئیستی است، عمل نباید شامل تقلای فراوان خلاف جهت جریان طبیعی باشد؛ برای مثال آب جریانی طبیعی دارد و از روی صخره‌ها می‌گذرد و نباید آن را منحرف کرد- وقتی سبک‌های مدیریت غربی و چینی با هم یک‌جا جمع می‌شوند، سبک مدیریت چینی شبیه جریان آب است و سبک مدیریت غربی شبیه صخره- علی‌بابا براساس تأثیر متقابل دو نیرو عمل می‌کرد: چین و اینترنت- بر همین اساس مجبور بودیم به‌سرعت تغییر جهت دهیم و خود را با تغییرات صنعت و تغییرات کشور چین منطبق کنیم- در چنین بازاری، جریان‌داشتن مثل آب، خیلی مهم‌تر از ثابت‌ماندن مثل صخره در مسیر حرکت آب است-۳۸- اول کارکن بعد عذر بخواه! چین، بازار به‌سرعت متغیری دارد که قواعد و ضوابط آن دائما درحال تحول‌اند- شرکت‌های اصلی منتظر نمی‌نشینند تا ضابطین قوانین حکومت تمام و کمال نظر خود را راجع ‌به قوانین اعلام کنند- حفظ این توازن بسیار ظریف است؛ ولی در برخی از موقعیت‌ها کارآفرین اول باید کار خود را بکند و بعدا‌ به‌دنبال عذرخواهی باشد- وقتی علی‌بابا، علی‌پی را رونمایی کرد، ای‌بی منتظر اعلام قوانین نشسته بود و برای همین در زمینه‌ی پرداخت آنلاین از علی‌بابا عقب ماند- اگر ای‌بی با ساختاری خلاقانه پا پیش می‌گذاشت و مثل علی‌بابا رفتار می‌کرد، امکان داشت راهی برای ماندن در بازار بیابد- ورودکردن به حوزه‌هایی که از لحاظ ضوابط چندان وضعیت مشخصی ندارند، قطعا باید با محدودیت‌های اخلاقی، قانونی و ارزشی مهار شود؛ ولی قوانین و ضوابط ساخته‌ی دست انسان هستند و اغلب پیش از دوران اینترنت نوشته شده‌اند- برای همین گاهی شرکت‌ها لازم دارند تا حدود ضوابط را کمی جابه‌جا کنند تا بتوانند خدماتی را که نفع اجتماعی دارد ارائه دهند-۳۹- عاشق حکومت باش؛ ولی با آن ازدواج نکن! رابطه‌ با دولت می‌تواند مسئله‌ساز شود- مخصوصا در جاهایی مثل چین که فساد در سطوح بالا رواج دارد- در چنین محیط‌هایی شرکت‌ها اغلب معتقدند تنها راه هم‌داستان‌کردن مسئولان حکومتی پرداخت حق‌حساب یا رشوه است؛ ولی مسئولان حکومتی را با خیلی چیزها می‌توان همدل کرد- یکی از آن‌ها این است که به مافوق‌هایشان نشان دهید، آن‌ افراد قدم مثبتی در راستای بهبود وضعیت شهر، استان یا کشور برداشته‌اند- علی‌بابا این قضیه را متوجه شده بود و ما می‌کوشیدیم هانگ‌ژو، شهر خود، را مرکز نوآوری‌های تجارت الکترونیک در چین کنیم- به همین منظور کنفرانس‌های سطح بالایی با حضور رهبران جهانی و تاجران سرشناس ترتیب دادیم که هانگ‌ژو را در نقشه نوعی سیلیکن‌ولی بهشتی نشان می‌داد- توجه رسانه‌ها کار خودش را کرد و مدت زیادی طول نکشید که علی‌بابا تبدیل به الگوی شرکت‌های شهر شد- این مسئله دو خیر داشت: از یک سو مسئولان حکومتی از ما حمایت می‌کردند و از سوی دیگر هیچ‌یک از بروکرات‌های شهر دنبال گرفتن حق‌حساب از ما نبودند- عاشق حکومت‌بودن به این معنا نیست که باید عاشق تمام سیاست‌های آن هم بود- در وضعیت پرمسئله‌ی امروز هم خیلی سخت بتوان پذیرفت که شرکت‌های غربی بخواهند عاشق تمام سیاست‌های دولت چین باشند و آن را از تمام جوانب بپذیرند- مسئله‌ی مهم‌تر ازدواج نکردن با حکومت است- زیاد نزدیک‌شدن به حکومت برای هر شرکتی خطرناک است- بهترین رویکردی که یک شرکت می‌تواند نسبت به حکومت داشته باشد، این است که بهترین کار را برای مشتری، کارمند و اجتماع انجام دهد و کاری کند که همه‌ی مردم از این کارهای خوب خبردار شوند-۴۰- به خاطر داشته باش که مهم‌ترین گوانژی مشتری تو است! در سال‌های دهه ۱۹۸۰ نقل تمام محافل خارجی‌هایی که در چین کار می‌کردند این بود که چطور بهترین گوانژی (رابطه) را با مسئولان محلی حکومت برقرار کرد‌ آن‌ها می‌توانستند کاری کنند تا در بازار بسیار ضابطه‌مند چین جا باز کرد‌ وقتی چین درهای خود را گشود، اقتصاد چین بیشتر به ارزش‌مداری سوق پیدا کرد‌اولین خارجی‌هایی که به صنعت اینترنت چین وارد شدند، پز ارتباطشان با مسئولان رده‌بالای حکومت را می‌دادند‌ وقتی ای‌بی تجارت خود را به دست یکی از اقوام ثروتمند هنگ‌کنگی، یعنی لی کاشینگ سپرد، اشتباه کرد و پیش خود اندیشید گوانژی به‌تنهایی می‌تواند مشکلات را حل کند‌ بازکردن در مهم بود؛ ولی امروزه دیگر ضامن موفقیت نیست‌در بازار بسیار رقابتی چین درست مثل باقی جاهای دنیا تنها گوانژی که بیش از هر چیز برای آینده‌ی شرکت تعیین‌کننده است، رابطه‌ی آن با مشتری است‌دنیای علی‌بابا؛ چگونه یک شرکت چینی، تجارت جهانی را متحول کرد (بخش اول) دنیای علی‌بابا؛ چگونه یک شرکت چینی، تجارت جهانی را متحول کرد (بخش دوم) دنیای علی‌بابا؛ چگونه یک شرکت چینی، تجارت جهانی را متحول کرد (بخش سوم) دنیای علی‌بابا؛ چگونه یک شرکت چینی، تجارت جهانی را متحول کرد (بخش چهارم) دنیای علی‌بابا؛ چگونه یک شرکت چینی، تجارت جهانی را متحول کرد (بخش پنجم) دنیای علی‌بابا؛ چگونه یک شرکت چینی، تجارت جهانی را متحول کرد (بخش ششم) دنیای علی‌بابا؛ چگونه یک شرکت چینی، تجارت جهانی را متحول کرد (بخش هفتم) دنیای علی‌بابا؛ چگونه یک شرکت چینی، تجارت جهانی را متحول کرد (بخش هشتم) دنیای علی‌بابا؛ چگونه یک شرکت چینی، تجارت جهانی را متحول کرد (بخش نهم) دنیای علی‌بابا؛ چگونه یک شرکت چینی، تجارت جهانی را متحول کرد (بخش دهم) دنیای علی‌بابا؛ چگونه یک شرکت چینی، تجارت جهانی را متحول کرد (بخش یازدهم) دنیای علی‌بابا؛ چگونه یک شرکت چینی، تجارت جهانی را متحول کرد (بخش دوازدهم) دنیای علی‌بابا؛ چگونه یک شرکت چینی، تجارت جهانی را متحول کرد (بخش سیزدهم)
سلامت و زیبایی
۲۰ کاربرد روغن زیتون در خانه اکثر افراد تا به امروز روغن زیتون را چشیده‌اند و آن را برای پخت و پز و مصارف خوراکی مورد استفاده قرار داده‌اند. طعم خوش و خواص روغن زیتون آن را به یکی از مواد تشکیل دهنده مهم برای تهیه غذا تبدیل می‌کند. ولی آیا می‌دانستید کاربرد روغن زیتون محدود به آشپزخانه نمی‌شود و می‌توانید آن را در قسمت‌های مختلف خانه و برای مصارف گوناگون نیز مورد استفاده قرار دهید؟ برای کاربرد روغن زیتون در خانه نیازی نیست به سراغ بهترین کیفیت و البته قیمت بالا برای آن باشید. روغن زیتون ساده و نه چندان خالص هم برای مصارف خانگی کافی است. مقداری از روغن زیتون را در یک بطری اسپری بریزید تا برای کاربردهای معرفی شده آن را مورد استفاده قرار دهید. کاربرد روغن زیتون در آشپزخانهاز آنجایی که روغن زیتون معمولا در کابینت آشپزخانه نگهداری می‌شود، به همین دلیل معرفی فواید و کاربرد روغن زیتون از این فضا آغاز شده است. محافظت از ظروف و ابزار چوبی آشپزخانهابتدا وسیله چوبی مورد نظر را بشویید و آن را خشک کنید. سپس مقداری روغن زیتون را روی سطح چوب بمالید. این لایه از روغن چوب را تغذیه می‌کند و موجب جلوگیری از ترک‌خوردگی و تغییر رنگ آن می‌شود. اجازه دهید روغن ۵ دقیقه روی ظرف باقی بماند و کاملا به بافتش نفوذ کند. سپس با استفاده از یک پارچه نرم، روغن زیتون اضافی را از روی چوب پاک کنید. بیشتر بخوانید: چگونه یک آشپزخانه بی عیب و نقص داشته باشیم؟ جلوگیری از چسبندگی وسایل و سطوحزمانی که می‌خواهید یک غذای خوش‌طعم را از روی دستور پخت آماده کنید، قاشق و پیمانه‌ها را با لایه نازکی از روغن زیتون بپوشانید تا مواد چسبنده‌ای مانند عسل، کره بادام زمینی و خردل به این سطوح نچسبد. بیشتر بخوانید: سالم‌ترین روغن برای پخت و پز چیست؟ درخشندگی استیلیک دستمال پارچه‌ای نرم را به مقداری روغن زیتون آغشته کنید و وسایل برقی آشپزخانه از جنس استیل، قابلمه‌های استیل و سینک ظرف‌شویی را با دستمال تمیز کنید تا از خط و خش، لکه آب، کدر شدن و زنگ‌زدگی پیشگیری شود. در نهایت می‌توانید با دستمال نرم دیگری سطح آن را پاک کنید و برق بیندازید. کاهش کدر شدگی وسایل نقرهروغن زیتون نمی‌تواند کدر شدن نقره را به طور کامل متوقف کند ولی می‌تواند زمان درخشندگی و براق بودن آن را طولانی‌تر کند. برای این منظور مقداری از روغن زیتون را روی پارچه نرم و تمیز بریزید و ظرف یا وسیله از جنس نقره را با آن پاک کنید. این روغن سرعت اکسید شدن نقره را کاهش می‌دهد و در نتیجه کدر شدگی دیرتر اتفاق می‌افتد. پاک کردن برچسبپاک کردن برچسب روی وسایل کمی چالش برانگیز است. برای مثال اگر بخواهید شیشه سس، رب، خیار شور یا مانند آن را دوباره در خانه مورد استفاده قرار دهید، بهتر است برچسب محصول باقی نمانده باشد. چند قطره روغن زیتون را روی برچسب بمالید و سعی کنید به اندازه‌ای این کار را ادامه دهید که برچسب از روغن اشباع شود. ۱۵ دقیقه صبر کنید تا کاربرد روغن زیتون خود را نشان دهد. در این زمان برچسب به راحتی از سطح ظرف شیشه‌ای، پلاستیکی یا حتی چوبی جدا می‌شود. اگر لکه‌های کوچک برچسب کاغذی روی سطح مورد نظر باقی مانده باشد، با شستشوی دستی به راحتی پاک می‌شود. کاربرد روغن زیتون در وسایل شخصی و مراقبت فردیروغن زیتون به سادگی می‌تواند برای نگهداری و تمیز کردن اکسسوری و وسایل شخصی نیز مورد استفاده قرار گیرد. درخشش مرواریداکسسوری‌های مرواریدی به مرور زمان و با گرد و غبار گرفتن کدر می‌شوند و اگر بخواهید از مواد پاک‌کننده قوی برای تمیز کردن استفاده کنید، ممکن است به آنها آسیب بزنید. یک دستمال پارچه‌ای نرم را به مقداری روغن زیتون آغشته کنید و مرواریدها را با دستمال تمیز کنید. سپس با یک پارچه تمیز دیگر آنها را برق بیندازید. بیرون آوردن انگشتر کوچک از دستآیا حلقه ازدواجتان کوچک شده است یا انگشتر کوچکی در دست کرده‌اید که به راحتی خارج نمی‌شود؟ نگران نباشید! انگشت خود را با کمی روغن زیتون چرب کنید. یک پارچه نرم را اطراف انگشتر قرار دهید و به آرامی آن را به سمت بالا بکشید تا به راحتی بیرون بیاید. تعمیر زیپیک گلوله پنبه را در مقداری روغن زیتون فرو ببرید و آن را روی دندانه‌های زیپ بکشید. به آرامی زیپ را بالا و پایین کنید تا دندانه‌ها به درستی بین هم قرار گیرند. برق انداختن کفش و بوتبا یک دستمال پارچه‌ای آغشته به روغن زیتون می‌توانید درخشندگی را به کفش و بوت چرم مصنوعی یا طبیعی خود بازگردانید. بعد از چرب شدن چرم، آن را با دستمال تمیز پاک کنید. روغن زیتون را برای پارچه جیر یا هر جنس پارچه‌ای دیگر به کار نبرید. بیشتر بخوانید: ۶ نکته مهم برای خرید کفش پیاده‌رویمحافظت از تیغ اصلاحتیغ اصلاح نسبتا گران‌قیمت است. برای آنکه بتوانید عمر آن را بیشتر کنید و برای مدت زمان طولانی‌تری تیغ را مورد استفاده قرار دهید، باید از زنگ زدن جلوگیری کنید. یک تکه پنبه بردارید و آن را به روغن زیتون آغشته کنید. پنبه را روی تیغه‌ها بکشید و اجازه دهید قبل از مصرف خشک شود. کاربرد روغن زیتون در این روش جلوگیری از زنگ‌زدگی است. بیشتر بخوانید: همه آنچه آقایان باید درمورد اصلاح صورت بدانندنرم شدن کوتیکول اطراف ناخن و رطوبت رسانی به پوستروغن زیتون یک ماده روغنی طبیعی و فوق‌العاده برای ترمیم کوتیکول زبر اطراف ناخن و پوست خشک بدن است. اگر درون حمام شما وان وجود دارد، آن را با آب گرم پر کنید و مقداری روغن زیتون درون آب بریزید. خوابیدن و حمام کردن در این شرایط باعث نرم شدن پوست بدن می‌شود. بیشتر بخوانید: مراقبت از پوست دست و پا با محصولات خانگیکنترل وز سدن موبرای از بین بردن وز شدگی مو، آن را با برس آغشته به روغن زیتون شانه کنید. همچنین می‌توانید کمی روغن زیتون را کف دست‌های خود بمالید و آن را روی موها بکشید تا حالت وزی مو از بین برود. کاربرد روغن زیتون در این حالت دوطرفه است، هم دست‌ها و هم موهایتان ظاهر بهتری پیدا می‌کنند. بیشتر بخوانید: فواید روغن زیتون برای پوست و مو چیست؟ پاک کردن آرایشروغن زیتون می‌تواند آرایش روی صورت را بدون هیچ ماده شیمیایی که باعث خشکی پوست می‌شود، پاک کند و باعث نرمی پوست صورت شود. حتی برای پاک کردن ریمل مژه هم می‌توانید از روغن زیتون استفاده کنید. این ماده باعث رطوبت رسانی به مژه نیز می‌شود. بیشتر بخوانید: هر آنچه که باید در مورد پاک کننده صورت بدانیداز بین بردن مواد چسبیده به پوست و مواگر رنگ یا آدامس به موهایتان چسبیده باشد، با استفاده از روغن زیتون و بدون درد می‌توانید آنها را پاک کنید. مقداری روغن زیتون روی قسمت چسبناک مو بریزید و به آرامی با استفاده از دستمال آن را ماساژ دهید تا ماده چسبنده یا خشک شده جدا شود. اگر هم بخواهید لکه‌های سرسخت چسبیده به روی پوست مثل رنگ مو، روغن ماشین، جوهر ماژیک و رنگ روغن را پاک کنید، باید چند قطره روغن زیتون را با یک قاشق چای‌خوری شکر مخلوط کنید تا یک اسکراب مؤثر بتواند لکه را از بین ببرد. کاربرد روغن زیتون در خانهموارد ذکر شده را می‌توانید در هر فضایی از خانه استفاده کنید: از بین بردن صدای جیرجیر لولای درچند قطره روغن زیتون را روی لولای در بریزید یا کمی از آن را اسپری کنید تا از شر صدای جیرجیر در اتاق‌ها، کابینت، لوازم برقی یا حتی در خودرو خلاص شوید. پاک کردن لکه آب یا خراش لوازم چوبی منزلبسیاری از وسایل خانه از چوب ساخته شده‌اند و استفاده مکرر آنها در طول زمان موجب خراشیدگی یا به وجود آمدن لکه می‌شود. شما به سادگی می‌توانید زیبایی این وسایل را با کاربرد روغن زیتون بازگردانید. یک دستمال پارچه‌ای نرم بردارید و مقداری روغن زیتون روی آن بریزید. دستمال را روی سطح چوبی بکشید و سپس با یک دستمال خشک دیگر پاک کنید. یک‌چهارم پیمانه روغن زیتون، چهار قاشق غذاخوری سرکه سفید تقطیر شده و دو قاشق چای‌خوری آب لیمو را با هم مخلوط کنید. این براق‌کننده و جلا دهنده طبیعی برای چوب را هفته‌ای یک‌بار به کار ببرید. این مواد را درون یک بطری اسپری بریزید و آن را درون یخچال نگهداری کنید. قبل از هر بار استفاده بطری را به خوبی تکان دهید. نو کردن مبلمان چرمیبعد از مدتی که از حضور مبل چرم در خانه بگذرد، باید برای تازه نگه داشتنش دست به اقدامات نگهداری بزنید و چرم آن را با روغن زیتون تیمار کنید. با این روش نرمی و انعطاف‌پذیری بیشتری به چرم مبل باز می‌گردد. کافی است لایه نازکی از روغن زیتون را روی سطح مبل پخش کنید. بیشتر بخوانید: ۶ قسمت از خانه که تمیز کردن آن‌ها همیشه فراموش می‌شود! کاربرد روغن زیتون در فضای سبزفراموش نکنید که خواص روغن زیتون برای باغچه و گیاهان نیز به کار می‌آید. جلوگیری از حشراتمقداری روغن زیتون را درون بشکه بریزید. روغن زیتون در سطح آب باقی می‌ماند و مانع از تکثیر حشرات می‌شود. اگر گیاهان تکثیر نشوند، به دلیل عمر محدودی که دارند به زودی از بین می‌روند. محافظت از ابزار باغبانیروغن زیتون از دستگیره چوبی ابزار باغبانی محافظت می‌کند تا چوب آن خشک نشود و نشکند. کاربرد روغن زیتون در قسمت فلزی این ابزار هم از زنگ‌زدگی جلوگیری می‌کند و موجب می‌شود گرد و غبار و برف به ابزار نچسبد. چرب کردن این وسایل باعث نرم شدن و روغن رسانی به قسمت‌های متحرک قیچی باغبانی و انبردست هم می‌شود. تقویت گیاهانبرای سرسبزی بیشتر گیاهانی مانند سرخس و نخل می‌توانید دو قاشق غذاخوری از روغن زیتون را به پایه گیاه اضافه کنید. این نوع تغذیه برای هر ماه یک‌بار کافی است. اگر می‌خواهید این روغن را برای دیگر گیاهان آپارتمان یا فضای سبز خانه خود استفاده کنید، در مورد آن مطالعه داشته باشید و با متخصص مشورت کنید. بیشتر بخوانید: ۴ فایده مهم نگهداری از گیاهان در منزلمنبع: The Spurce
سلامت و زیبایی