Datasets:
mteb
/

Modalities:
Text
Formats:
parquet
Languages:
Persian
ArXiv:
Libraries:
Datasets
pandas
License:
Dataset Viewer
Auto-converted to Parquet
text
string
label
string
نمایش تبلیغ در لاک‌اسکرین تعدادی از گوشی‌های هواوی روز گذشته تعداد زیادی از کاربران گوشی‌های هواوی در توییتر اعلام کردند که به‌صورت ناگهانی تبلیغی در لاک اسکرین گوشی‌هایشان پدیدار شده است. وجه مشترک این کاربران هم نمایش تبلیغ سایت Booking-com است. به گزارش ۹to۵Google، ظاهرا این تبلیغ در تعدادی از گوشی‌ها به نمایش درآمده که از قابلیت Magazine Unlock بهره می‌برند. این قابلیت به کاربران گوشی‌های هواوی اجازه می‌دهد که با هر بار آنلاک کردن گوشی، در لاک اسکرین خود شاهد تصویر جدیدی باشند. این تبلیغ فقط مختص به کشور خاصی نیست و کاربران کشورهایی مانند بریتانیا، هلند، ایرلند، آفریقای جنوبی و آلمان هم با این پدیده مواجه شده‌اند. اکانت توییتر هواوی در آلمان در پاسخ به یکی از کاربران نوشته از این بابت که فکر می‌کنید ما قصد نمایش تبلیغات داریم، متاسفیم. کاربران می‌گویند با مراجعه به بخش تنظیمات و تغییر تصویر پس‌زمینه به مواردی که پیش‌فرض گوشی نیستند، می‌توانند از دست این تبلیغ خلاص شوند. هواوی‌ می‌گوید که در این زمینه آن‌ها مقصر نیستند و این تبلیغات ناشی از اپلیکیشن یا سرویس ثالث است. در هر صورت در زمانی که هواوی‌ باید با فشارهای گسترده تحریم آمریکا دست و پنجه نرم کند، چنین اخباری مطمئنا وجهه‌ی خوبی برای این شرکت به ارمغان نمی‌آورد و هواوی‌ باید بیش از پیش مراقب برند خود باشد. منبع: The Verge
علم و تکنولوژی
شکست Justice League در باکس آفیس پس از بازخوردهای بد طرفداران و منتقدان جدیدترین فیلم ابرقهرمانی مجموعه کمیک‌های دی‌سی، یعنی فیلم Justice League، چند روزی است که در سینماها اکران شده. این فیلم توانسته است در ایالات متحده فروشی ۹۶ میلیون دلاری داشته باشد و رتبه‌ی اول باکس آفیس را به خود اختصاص دهد، ولی این رقم، بسیار پایین‌تر از پیش‌بینی تحلیل‌گران است. فروش ۹۶ میلیون دلاری فیلم، پایین‌تر از پیش‌بینی‌ها و سح انتظارات است. پیش‌بینی می‌شد فیلم Justice League در هفته‌ی اول اکران خود بتواند ۱۱۰ میلیون دلار فروش داشته باشد. این رقم از دیگر فیلم‌های اخیر کمیک‌های دی سی کمتر است. فیلم Wonder Woman توانسته بود در هفته‌ی اول اکران ۱۰۳ میلیون بفروشد، فیلم Man of Steel توانسته بود به رقم ۱۱۶ میلیون برسد، فیلم Suicide Squad با اینکه نقدهای خوبی نداشت ولی ۱۳۳ میلیون دلار در همین مدت زمان فروخت و در نهایت فیلم Batman v Superman هم در هفته‌ی اول خود توانسته بود ۱۶۶ میلیون دلار بفروشد. به سادگی می‌توانیم بگوییم که فیلم Justice League ضعیف‌ترین فیلم مجموعه‌ی دی سی شرکت برادران وارنر است. البته بد نیست به این موضوع اشاره کنیم که رقم ۹۶ میلیون دلار اصلا کم نیست و فیلم Justice League توانسته است فروشی ۱۸۵ میلیون دلاری هم در سینماهای خارج از ایالات متحده داشته باشد؛ طوری که مجموعه فروش فیلم در هفته‌ی اول اکران به ۲۸۱ میلیون دلار رسیده است. گفته شده است که بودجه‌ی ساخت فیلم نزدیک به ۳۰۰ میلیون دلار بوده و فیلم Justice League یکی از پرهزینه‌ترین فیلم‌های تاریخ است. نقدها و نمرات Justice League اصلا خوب نبوده‌اند و منتقدان فیلم را کوبیده‌اند؛ داستان، شخصیت‌ها و حتی صحنه‌های اکشن فیلم طبق گفته‌ی منتقدان، خوب از آب در نیامده‌اند. می‌توانید در ادامه، باکس آفیس هفته‌ی گذشته ایالات متحده را ببینید. مثل همیشه، این هفته می‌توانید منتظر بررسی فروش این فیلم‌ها در پادکست هفتگی باکس آفیس باشید. Justice League – فروش ۹۶ میلیون Wonder – فروش ۲۷ میلیون Thor Ragnarok – فروش ۲۱ میلیون Daddy's Home ۲ – فروش ۱۴ میلیون Murder on the Orient Express – فروش ۱۳ میلیون The Star – فروش ۱۰ میلیون A Bad Mom's Christmas – فروش ۶ میلیون Lady Bird – فروش ۲٫۵ میلیون Three Billboards Outside Ebbing Missouri – فروش ۱ میلیون Jigsaw – فروش ۱ میلیون منبع: GameSpot
هنر و سینما
کلاسیک بینی؛ همه چیز در یک شب اتفاق افتاد فیلم یک شب اتفاق افتاد حاصل همکاری درخشان میان کارگردان فرانک کاپرا و فیلمنامه‌نویس رابرت ریسکین است. فیلمی که در فهرست ۲۵۰ فیلم برتر imdb در تاریخ سینما قرار دارد و برنده‌ی پنج اسکار از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه شد. خیلی‌ها تصور می‌کنند دیدن فیلم کلاسیک کار سختی است. به نظرشان فیلم‌های سیاه و سفید دمده هستند و به درد این روز و روزگار نمی‌خورند. از امروز تا شروع سال جدید که فیلم‌های اسکاری هزاره‌ی سوم را در تعطیلات معرفی می‌کنیم هر روز یک فیلم کلاسیک حال خوب‌کن برایتان کنار گذاشته‌ایم. فیلم‌هایی که شیرین هستند و دوست‌داشتنی و حالتان را در این روزها خوب می‌کنند. فیلم‌هایی که نشان می‌دهند دیدن آثار کلاسیک نه تنها کار سختی نیست که می‌تواند یک سرگرمی مفرح باشد. بخش زیادی از موفقیت فیلم مرهون فیلمنامه‌ی جذاب و خوش ریتم رابرت ریسکین با شوخی‌های زیاد است. فیلمنامه‌ی ریسکین بعدتر الگویی برای خیلی از فیلم‌ها شد و در بسیاری از کمدی-رمانتیک‌ها می‌شود رد پای یک شب اتفاق افتاد را جست‌وجو کرد. موقعیت مرکزی فیلم درباره‌ی دختر ثروتمندی است که می‌خواهد با یک مرد لاابالی ازدواج کند. پدرش مخالف ازدواج است و دختر از خانه فرار می‌کند. این وسط یک مرد روزنامه‌نگار که دنبال یک قصه‌ی درجه یک است چون از کارش اخراج شده دنبال این داستان را می‌گیرد و با دخترک همراه می‌شود. بقیه‌اش هم که قابل حدس است. حتی فیلم همسفر که در سال‌های پیش از انقلاب با بازی بهروز وثوقی ساخته شده بود هم از همین الگو پیروی می‌کند. نکته‌ی جالب این که حتی کاپرا که فیلم‌های خودش را گاهی بازسازی می‌کرد هیچ‌وقت نسخه‌ای از روی یک شب اتفاق افتاد نساخت. هیچ بازسازی رسمی از این فیلم صورت نگرفت احتمالا به این دلیل که فیلم چنان الگوی قصه‌گو و روایی درخشانی دارد که به صورت غیرمستقیم بارها و بارها از آن الهام گرفته شده است. جلوی دوربین نمی‌شود نقش مهم کلارک گیبل و کلودت کولبرت را در نقش‌های اصلی فراموش کرد. در دورانی که هر دویشان ستاره هستند و به خصوص کولبرت شیرینی و بامزگی خاصی به نقش دختر اضافه می‌کند. سمج و لجوج است و روند نرم شدنش و خو گرفتن‌اش با زندگی معمولی خیلی بامزه از کار درآمده. گیبل هم همان مرد طعنه‌زن خونسرد همیشگی است که کم‌کم متوجه می‌شود دختر به اندازه‌ای که او تصور می‌کرده لوس و از خودراضی نیست. کاپرا و ریسکین همکارهای خوبی برای یکدیگر بودند. بعد از یک شب اتفاق افتاد همکاری‌های موفق دیگری داشتند که با آقای دیدز به واشنگتن می‌رود ادامه پیدا کرد. کاپرا ریتم شوخی‌های فیلمنامه‌های ریسکین را خوب درک می‌کرد و می‌توانست میزانسن‌هایی بچیند و بازیگرانی انتخاب کند که بهترین تصویر برای فیلمنامه‌ی ریسکین باشند. یک شب اتفاق افتاد تنها چند سال بعد از ورود سینما به دوره‌ی ناطق ساخته شد اما به طرز عجیبی هنوز هم فیلمی است که موقع دیدنش به مخاطب خوش می‌گذرد. ریسکین دیالوگ‌نویسی فوق‌العاده‌ای در فیلم دارد. دیالوگ‌های تند و تیز و شوخ‌طبعانه‌ای که برخی از تعبیرهایش مثل استفاده از دیوار جریکو در فیلم به معنای فاصله‌ی میان مرد و زن در ذهن باقی می‌ماند. اگر بخواهیم درباره‌ی موفقیت فیلم یک شب اتفاق افتاد صحبت کنیم می‌شود به اسکاری اشاره کرد که سال ۱۹۳۴ برای بهترین فیلم به خانه برد. هنوز که هنوز است اعضای آکادمی اسکار فیلم‌های کمدی-رمانتیک را آن قدر جدی نمی‌گیرند. چه برسد که جایزه‌ی اسکار بهترین فیلم را هم به آن بدهند. یک شب اتفاق افتاد جنگ قدرتی میان کاراکتر زن و مردش به راه می‌اندازد. قدرت ریسکین، کاپرا، گیبل و کولبرت در این است که خیلی خوب موفق می‌شوند در این جنگ قدرت موازنه را حفظ کنند. دو بازیگر فیلم هر دو از خودشان مطمئن هستند و در بازی‌شان هم مشخص است. الگوهای قصه‌ی یک شب اتفاق افتاد در حقیقت مرجع بسیاری از کمدی-رمانتیک‌های بعد از خودش است. و با این حال از خیلی از آن‌ها فیلم بهتری است. بیشتر بخوانید: کلاسیک‌بازی؛ بودن یا نبودن کمدی که کهنه نمی‌شود
هنر و سینما
اپل دوباره سراغ رنده رفته چراکه آپگرید کردن سطل آشغال سخت است! اولین نسل از کامپیوترهای مک پرو که درواقع نسخه بروز شده Power Mac G۵ بود، یکی از مشهورترین و البته بهترین کامپیوترها در تاریخ اپل است. این کامپیوتر توانست یک دهه از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۳ در خدمت کاربران باشد. و البته این کامپیوتر از همان ابتدا، به خاطر ظاهر خود مورد تمسخر قرار می‌گرفت و بسیاری آن را به رنده پنیر تشبیه می‌کردند در صورتی که هیچ کدام از سوراخ‌های روی بدنه آن، حالت تیز و رنده مانند نداشتند. مشخصا اولین نسل مک پرو برای اپل کافی نبوده و این شرکت از فرصت استفاده کرد و چند روز پیش، جدیدترین نسل این کامپیوتر را معرفی کرد تا بازهم ثابت کند که می‌تواند رنده‌های زیبایی بسازد. اما چه شد که اپل تصمیم گرفت از طراحی سطل آشغال، دوباره سراغ رنده برود؟ مک پرو نسل دوم که در سال ۲۰۱۳ معرفی شد، بارها و بارها به خاطر تشابه آن به سطل آشغال مورد تمسخر قرار گرفت و حالا می‌خواهیم بررسی کنیم که چرا طراحی این کامپیوترها در نسل سوم دوباره شبیه به نسل اول شده است. خب، این شوخی‌ها را که کنار بگذاریم، بالاخره مشخص شده که کامپیوترهایی شبیه به مک پرو نسل دوم، نمی‌توانند به سادگی ارتقا یابند و از قطعا بهتری در آن‌ها استفاده کرد. این موضوع تا جایی پیش رفت که شرکت اپل در سال ۲۰۱۷، به دلیل مشکلات نسل دوم مک پرو مجبور به عذرخواهی شد. درواقع محصولی که به عنوان نسل دوم مک پرو ساخته شده، محدودیت‌هایی مخصوصا در زمینه خنک کردن دارد و نمی‌توان از پردازنده‌های گرافیکی جدیدی در آن استفاده کرد و به طور خلاصه، تمام مشکلات این نسل مربوط به طراحی آن می‌شود. درواقع اپل در آن زمان یک نکته را فراموش کرده بود و آن این است که کاربران حرفه‌ای و یا به اصطلاح Pro، می‌خواهند که خودشان قطعات داخلی کامپیوترشان را ارتقا دهند. اما با طراحی کیس‌های سیلندری، این موضوع امکان پذیر نیست و جدا از مک پرو نسل دوم، نمونه‌های ویندوزی بسیاری هم در این زمنیه وجود دارد که بگذارید سراغ آن‌ها برویم. عکس بالا، متعلق به کامپیوتر سامسونگ ArtPC Pulse است و بگذارید بخشی از دفترچه راهنمای آن‌را باهم بخوانیم: به دلیل طراحی این کامپیوتر، حافظه رم نمی‌تواند به این کامپیوتر اضافه شود، جایگزین شود و یا ارتقا یابد. همچنین امکان افزایش حافظه داخلی بیشتر هم وجود ندارد. آنطور که در تصاویر بالا هم مشخص است، این کامپیوتر از نوع ماژولار خواهد بود و می‌توان ماژول حافظه اضافی را زیر بلندگوی این کامپویتر نصب کرد. اما مشخص نیست که آیا سامسونگ توانسته از این ماژول‌ها به فروش برساند یا خیر. حتی ماژول‌های بیشتر (حتی با حافظه بیشتر از یک ترابایت) هم برای این کامپیوتر ساخته نشد. جالب اینجاست که ماژول حافظه نیز در بسته‌بندی این کامپیوتر وجود داشت و با این وجود مشخص نیست چرا اصلا حافظه این کامپیوتر به صورت ماژولار درآمده است. ارتقا Corsair One کاملا ساده خواهد بود. این جمله‌ای است که Corsair که سازنده کامپیوتری است که در بالا مشاهده می‌کنید، در زمان عرضه این محصول اعلام کرد. البته ارتقا این کامپیوتر فقط محدود به ارتقا حافظه رم و حافظه SSD می‌شد و اینطور نبود که این کامپیوتر گیمینگ را بتوانید از نظر پردازنده یا گرافیک، آپگرید کنید. به طور کلی با توجه به اینکه سوکت‌های CPU، منبع تغذیه و گرافیک این کامپیوتر از نوع استاندارد بودن، باید بتوان این محصول را ارتقا سخت‌افزاری داد اما کارکنان Corsair توصیه می‌کنند سراغ برزورسانی هیچ کدام از این موارد نروید چرا که با دردسرهای مختلفی مواجه می‌شوید و حتی ممکن است به یک مادر برد جدید نیاز داشته باشید. وقتی MSI کامپیوتر MSI Vortex که در بالا مشاهده می‌کنید را معرفی کرد، رسما در تبلیغات خود اعلام کرد که می‌توانید به لطف طراحی ماژولار این کیس، کارت گرافیک را تعویض کنید. خب این عالی است، مگر نه؟ واقعیتش را بخواهید نه! کارت گرافیک ماژولار این کامپیوتر از نوع MXM است و در بازار نمی‌توانید گزینه‌های زیادی برای کارت‌های گرافیک MXM پیدا کنید. اگر هم گزینه مورد نظر خود را پیدا کنید، قیمت زیادی خواهد داشت و بدتر از آن، ما نتوانستیم نحوه تغییر کارت گرافیک در این کامپیوتر را حتی در وب‌سایت MSI، پیدا کنیم. نهایتا MSI تصمیم گرفت تا کیس‌های کوچک جدید خود را با نام Trident عرضه کند که طراحی متفاوتی داشت و سپس برای ارتقا سخت‌افزار آن نیز، آموزش‌هایی ویدیویی منتشر کرد. کامپیوتر بالا، HP Pavilion Wave نام دارد و این کامپیوتر، اصلا برای کاربران حرفه‌ای ساخته نشده. درواقع این محصول قرار است یک کامپیوتر میان‌رده باشد اما در هر صورت، طراحی این محصول هم به گونه‌ای است که در دفترچه‌های راهنمای آن نوشته شده که این شاسی برای ارتقا سخت‌افزاری طراحی نشده است. اگرچه بسیاری از کامپیوترهای سیلندری ویندوزی در سال‌های ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ و برای پاسخ به طراحی مک پرو عرضه شده‌اند و نمی‌توان آن‌ها را ارتقا سخت‌افزاری داد ولی Asus Mini PC ProArt تنها کامپیوتر ویندوزی جمع و جوری است که مشخصات سخت‌افزاری واقعا خوبی دارد. این کامپیوتر با پردازنده Core i۹، گرافیک Nvidia Quadro P۴۰۰۰ و تا ۶۴ گیگابایت حافظه رم عرضه می‌شود و همه این‌ها در بدنه‌ای کامپکت و جمع و جور قرار گرفته است. اما متاسفانه این کامپیوتر را هم نمی‌توان باز کرد و ارتقا سخت‌افزاری داد. ایسوس حتی در دفترچه محصول نیز باز کردن این کامپیوتر را قدغن کرده و می‌گوید این کار، گارانتی محصول را باطل می‌کند. البته اگر گارانتی برای شما اهمیت نداشته باشد و باز هم بخواهید خودتان برای مثال کارت گرافیک محصول را ارتقا دهید، کار دشواری خواهید داشت که کارت گرافیک تک اسلاته مخصوص برای این کامپیوتر پیدا کنید. وقتی به دنبال کامپیوترهای ویندوزی این چنینی می‌گردیم، لنوو IdeaCentre ۶۲۰S نیز جزو گزینه‌ها خواهد بود. در صفحه این محصول، ادعا می‌شود که کاربارن می‌توانند پردازنده، گرافیک، حافظه و حافظه رم این کامپیوتر را تنها در دو مرحله ارتقا دهند. ابتدا کافی است کاور محصول را باز کنید و سپس با یک پیچ گوشتی، قاب درونی محصول را باز کنید. این چیزی است که در سایت لنوو منتشر شده اما در واقعیت، اوضاع کمی متفاوت است. درواقع حتی می‌توان این ادعای لنوو را دردوغ نامید. آنطور که راهنمای سرویس این محصول نشان می‌دهد، باید ابتدا پایه کامپیوتر را جدا کنید و سپس پنج پیچ را هم برای جدا کردن کاور رویی کیس باز کنید. سپس پنج پیچ دیگر برای بیرون کشیدن قطعات داخلی کیس و دو پیچ دیگر برای جدا کردن کاور داخلی قطعات کیس و سه پیچ دیگر برای خارج کردن کارت گرافیک! باز کردن همه این موارد برای ارتقا سخت‌افزاری، کارت سختی برای کاربران خواهد بود و حتی وب‌سایت IT Pro توصیه می‌کند که این کامپیوتر را به هیچ وجه ارتقا ندهید! در این بین، باور کنید یا نه، ارتقا سخت‌افزاری مک پرو ۲۰۱۳ در زمینه حافظخ رم، ساده‌تر از بسیاری نمونه‌های مشابه ویندوزی است. یک دلیل آن این است که کاور رویی مک پرو ۲۰۱۳ خیلی ساده‌تر از کاور کیس‌های مشابه ویندوزی جدا می‌شود. iFixit در این زمینه می‌گوید که تعویض قطعات مک پرو ساده‌تر است اما اگر مواردی غیر از پردازنده و رم را بخواهید ارتقا دهید، باید قطعات جایگزین را از خود اپل دریافت کنید. اما در نهایت، بروزرسانی و ارتقا سخت‌افزاری تمامی کیس‌هایی که چنین طرحی دارند، کاری سخت و دشوار است. برای ساختن چنین کیس‌هایی، محدودیت‌های زیادی وجود دارد و معمولا هم برای قطعات سخت‌افزاری مختلف، باید باز طراحی در نحوه اتصال آن‌ها صورت گیرد که همین موضوع سبب می‌شود ارتقا سخت‌افزاری این کامپیوترها سخت باشد. حالا اما بیایید نگاهی بیاندازیم به سادگی و کارآمد بودن مک پرو جدید که ارتقا سخت‌افزاری را ساده‌تر می‌کند: حس تازگی که در طراحی این کیس‌های مستطیلی وجود دارد را نمی‌توان انکار کرد و اینکه چقدر ساده‌تر می‌توان قطعات داخلی این مدل کیس‌ها را ارتقا داد. اما باید اعتراف کنیم که در جهانی بهتر، کامپیوترهایی که سیلندری هستند برای کاربران حرفه‌ای بهتر خواهد بود. در این جهان که اپل سعی در ساخت آن داشت، اپل قهرمان استانداردی است که به کاربران PC هم اجازه ارتقا سخت‌افزاری خارج از کیس‌ها را می‌دهد؛ بدون آنکه نیاز باشد چیز جدیدی روی مادربرد دستگاه نصب شود. این تکنولوژی که از آن صحبت می‌کنیم، در ابتدا با نام Light Peak شناخته می‌شد و در اصل تلاش می‌کرد تا کابل‌های فیبر اپتیک را جا بیاندزد. اپل این تکنولوژی را در سال ۲۰۰۹ به اینتل دیکته کرد و حالا آن را با نام تاندربولت می‌شناسیم و جدیدترین استاندارد آن که هم در مک و هم در PCها استفاده می‌شود، تاندربولت ۳ نام دارد. تاندربولت ۳ به کاربر اجازه می‌دهد که تنها با اتصال یک کابل، نه تنها انرژی کافی بلکه دیتای مربوط به نمایش تصاویر، رد و بدل کردن سیگنال‌ها با یک کارت گرافیک اکسترنال یا یک حافظه پرظرفیت را داشته باشیم بدون آنکه نیاز باشد سخت‌افزار داخل کیس تغییری کند. تاندربولت می‌تواند ایده‌ای عالی برای ساخت کامپیوترهای ماژولار باشد. اپل می‌خواست پورت تاندربولت را در همه کامپیوترهایش استفاده کند. مک پرو ۲۰۱۳ نیز دارای شش پورت تاندربولت ۲ بود اما فراگیر شدن این تکنولوژی با مشکلاتی مثل نیازمند بودن پردازنده‌های اختصاصی اینتل، مشکلات لایسنس و نیاز به تغییر سخت‌افزار روبرو بود که جلوی فراگیر شدن آن را گرفت. همچنین جدا از این‌ها، اضافه شدن پشتیبانی نرم‌افزاری نیز مسئله دیگری بود و مهم‌تر از همه، گران بودن دستگاه‌های درای این پورت بود. حالا اما تقریبا دو سالی می‌شود که اینتل مشکلات مربوط به لایسنس را حل کرده و اولین طیف از گرافیک‌های اکسترنال را شاهد هستیم که با تاندربولت ۳ کار می‌کنند. مشکل گرانی اما هنوز هم وجود دارد و برای مثال، یک حافظه هارد با پشتیبانی از تاندربولت ۳، حدود ۵۰ درصد گران‌تر از هاردهای پشتیبانی کننده از USB-C هستند اما به زودی، تمام مزایای تاندربولت ۳ را در تکنولوژی USB ۴ شاهد خواهیم بود. اپل اما قرار نیست صبر کند. این شرکت تکنولوژی تاندربولت را به درون مک پرو جدید برده تا اضافه کردن قطعات جدید و ارتقا سخت‌افزاری این کامپیوتر، ساده‌تر از همیشه باشد. مک پرو جدید اپل، جدی‌ترین شانس این شرکت برای ساخت یک PC است و به نظر می‌رسد اپل از این فرصت به خوبی استفاده کرده است. حالا سوال اینجاست که آیا این کامپیوتر از استاندارد‌های سخت‌افزاری معمول پشتیبانی می‌کند یا اپل می‌خواهد استانداردهای اختصاصی خود را استفاده کند. سوال آخر هم اینجاست که آیا کاربران حرفه‌ای می‌توانند به خرید این کامپیوتر فوق سریع فکر کنند یا خیر. منبع: TheVerge
علم و تکنولوژی
بررسی جزء به جزء بهترین بخش Ori and the Blind Forest جعبه‌ابزار بازی‌سازان (۵۵) چند سالی می‌شود که کانال یوتیوب جعبه‌ابزار بازی‌سازان (Game Maker's Toolkit) در ویدئوهایی کوتاه و آموزنده به بررسی و توصیف جنبه‌های مختلف بازی‌های ویدئویی و مفاهیم مربوط به این حوزه می‌پردازد‌ من تصمیم گرفتم محتوای این ویدئوها را با کمی تصرف و منطبق کردن آن با مدیوم نوشتار، به فارسی برگردانم‌ این سری مقالات برای کسانی که آرزوی بازی‌ساز شدن را در سر می‌پرورانند، یا صرفا می‌خواهند بازی‌های ویدئویی را بهتر و عمیق‌تر درک کنند، بسیار مفید خواهد بود‌ با مجموعه مقالات جعبه ابزار بازی‌سازان همراه باشید‌اگر از کسانی که اوری و جنگل نابینا (Ori and the Blind Forest) را بازی کرده‌اند، بپرسید بخش موردعلاقه‌یشان در بازی کجاست، همه‌یشان جوابی یکسان به این سوال خواهند داد: درخت جینزو (The Ginso Tree) ‌این بخش یکی از سه مرحله‌ی اصلی در این مترویدوانیای سکوبازی زیبا است‌ این مرحله تلفیقی از یکی از سیاه‌چاله‌های زلدا و مراحل سوپرمیت‌بوی (Super Meat Boy) است‌ دلیل این شباهت این است که در این بخش یکی از قابلیت‌های اصلی بازی به شما معرفی می‌شود و از طریق چالش‌های سکوبازی دشوار مهارت‌تان در استفاده از آن به چالش کشیده می‌شود‌در این مقاله قصد دارم جزء به جزء این بخش از بازی را بررسی کنم و نشان دهم بهترین مکانیزم اوری چقدر قوی و انعطاف‌پذیر است‌ همچنین قصد دارم توضیح دهم که سازندگان بازی چه راه‌حل‌هایی اندیشیده‌اند تا ست‌پیس سینمایی انتهایی این بخش به ضعف‌های رایج ست‌پیس‌های مشابه در بازی‌های دیگر دچار نشود‌پیش از این‌که به قابلیت جدید بپردازم، لازم است اشاره کنم که در نیمه‌ی اول بخش درخت جینزو، هدف اصلی سازندگان این است که نشان دهند اوری با قابلیت‌های فعلی‌اش چه کارهایی می‌تواند انجام دهد‌ از این کارها می‌توان به پرش دوتایی، پرش روی دیوار و حمله‌ی شعله‌ی روحانی (Spirit Flame) اشاره کرد‌این بخش با قسمتی شروع می‌شود که در آن اوری باید بین سکوهای معلق پرش دوتایی و پرش روی دیوار انجام دهد و سپس با استفاده از این پورتال‌های جدید و نسبتا نامتجانس در صفحه جابجا شود‌ قسمت بعدی به حل پازل اختصاص دارد‌ در این قسمت باید گلوله‌ای را که از دهان این هیولا شلیک می‌شود: به کمک این پورتال‌ها که مسیر حرکت گلوله را تغییر می‌دهند: به سمت این درختان ترک‌خورده هدایت کنید: قسمت بعدی به مبارزه اختصاص دارد‌ در این قسمت باید با استفاده از قابلیت شعله‌ی روحانی دشمنان حلزون‌مانند حال‌به‌هم‌زن را نابود کنید‌قسمت بعدی باز هم سکوبازی است‌ در این قسمت باید از طریق جابجایی از پورتال‌ها و پرهیز از برخورد به تیغ‌ها، چهار کلید جمع‌آوری کنید‌حالا که حرکات فعلی اوری به طور کامل مورد آزمایش قرار گرفتند، وقت باز شدن قابلیت جدید است‌ این قابلیت هجوم (Bash) نام دارد‌ با کمک این قابلیت می‌توان به فانوس‌ها، گلوله‌ها و دشمنان چسبید و سپس جهتی را انتخاب کرد و اوری را مثل راکت به آن جهت پرتاب کرد‌ هجوم مهم‌ترین قابلیت بازی‌ست و اگر از من بپرسید، در کنار قابلیت Revert در تونی هاوک (Tony Hawk)، High Time در شیطان هم می‌گرید‌ (Devil May Cry)، Rally در بلادبورن (Bloodborne)، Glory Kill در دوم و… جزو بهترین مکانیزم‌های گیم‌پلی در بازی‌های ویدئویی است‌دلایل عالی بودن این قابلیت بسیارند‌ اولا این قابلیت به شما اجازه می‌دهد در هوا باقی بمانید‌ اوری معلق در هوا در بهترین حالت خود قرار دارد‌ به خاطر فیزیک شناور بازی، ‌ سکوبازی دقیق کار راحتی نیست، اما وقتی با حرکاتی زنجیره‌وار سعی می‌کنید خود را در هوا نگه دارید، ‌ حسی فوق‌العاده بهتان دست می‌دهد‌هجوم حرکتی نیست که آنا در دسترس باشد (مثل پرش دوتایی)، چون باید ماهرانه خود را در موقعیت درست قرار دهید تا بتوانید آن را با موفقیت انجام دهید‌ حرکت هجوم نقطه‌ی تلاقی سکوبازی و مبارزه نیز می‌باشد‌ مثلا می‌توانید با هجوم به سمت یک دشمن او را به سمت تیغ‌ها هل دهید یا گلوله‌های پرتاب‌شده از طرف دشمن را به سمت خودش برگردانید‌ کشتن دشمنان با استفاده از این قابلیت از سیستم مبارزه‌ی استاندارد اوری به‌مراتب بهتر است، مگر این‌که علاقه‌ی خاصی به فشار دادن دکمه‌ی X داشته باشید‌همچنین این قابلیت دو چالش یا شاید هم انتخاب پیش رویتان قرار می‌دهد: ۱‌ وقتی با قابلیت هجوم جسم پرتابی را به سمت محل پرتابش برگردانید، اوری به جهت مخالف آن پرتاب می‌شود‌ بنابراین اگر قصد دارید از این قابلیت استفاده کنید، باید حواستان باشد که اوری به سمت تیغ‌هایی که پشت سرش است حواله نشود‌ ۲‌ به هنگام استفاده از این قابلیت زمان کند می‌شود‌ کند شدن زمان فرصتی فراهم می‌کند تا جهت پرتاب شدن را به طور دقیق تعیین کنید‌ این قابلیت هر ۳۶۰ درجه را پوشش می‌دهد، بنابراین بسیار اکسپرسیو است‌ ولی کندی زمان آهنگ گیم‌پلی را دچار اختلال نمی‌کند؛ در واقع لحظه‌ی کند شدن زمان هرچه بیشتر بخش اکشن بازی را برجسته می‌کند‌قابلیت هجوم به آرامی زمینه‌سازی می‌شود و به سرعت به مرحله‌ی اجرا می‌رسد‌ این کنتراست این حرکت را بسیار لذت‌بخش جلوه می‌دهد؛ به لطف آن، حس یک منجنیق را پیدا می‌کنید‌هجوم قابلیتی بسیار انعطاف‌پذیر است، بنابراین تمام پیش‌فرض‌های شما از گیم‌پلی بازی را از نو تعریف می‌کند‌ گلوله‌ها و دشمنان، که پیش از این باید ازشان پرهیز می‌کردید، اکنون بخش مهمی از مهارت سکوبازی، ‌ مبارزه و معما حل کردن شماست‌ بهترین راه برای ثابت کردن این مدعا این است که همه‌ی کارهایی را که در نیمه‌ی اول بخش درخت جینزو انجام دادید، دوباره تکرار کنید، منتها این بار، مجهز به قابلیت هجوم‌بنابراین دوباره بخش سکوبازی پیش رویتان قرار داده می‌شود، اما این بار می‌توانید با قابلیت هجوم از روی گلوله‌های پرتابی بپرید‌سپس پازلی که در آن باید مسیر حرکت یک گلوله را به سمت یک درخت تغییر می‌دادید تکرار می‌شود، اما این بار می‌توانید با استفاده از قابلیت هجوم بدون معطلی آن را به سمت مسیر درست هدایت کنید‌دشمنان حلزون‌مانند پیشین نیز دوباره سرو‌کله‌یشان پیدا می‌شود، اما اکنون خواهید دید که چطور می‌توانید از بمب‌های استفراغی‌شان به نفع خود استفاده کنید‌حال نوبت قسمت سکوبازی‌ای مثل قسمت مشابه در نیمه‌ی اول است، اما حالا که به قابلیت هجوم دسترسی پیدا کرده‌اید، نحوه‌ی پیشروی در این قسمت نسبت به قبل فرق دارد‌در آخر نوبت یک بخش مبارزه‌ی دیگر است‌ اما این بار، تنها راه پیروز شدن در مبارزه استفاده از قابلیت هجوم برای برگرداندن گلوله‌های پرتابی‌ست‌ همچنین در این بخش چه بخواهید، چه نخواهید، یاد خواهید گرفت که چطور باید مانع از پرتاب شدن اوری به دل تیغ‌ها شوید‌ پس از رسیدن به نوک درخت، نوبت دو چالش دیگر است‌ در سمت راست یک چالش معمایی قرار دارد‌ اوری باید با استفاده از قابلیت هجوم و پورتال‌های مذکور یک گلوله را از اینجا: به اینجا: منتقل کند‌ برای موفق شدن در انجام این کار، باید ساختار مرحله را در حافظه ذخیره کنید، دشمنان را شکست دهید و حواستان باشد گلوله به خودتان برخورد نکند‌در چالش سمت چپ همه‌ی راه‌های مختلفی که می‌توان از قابلیت هجوم استفاده کرد، مورد استفاده قرار می‌گیرند‌ در یک اتاق هم بخش مبارزه گنجانده شده، هم سکوبازی و هم حل معما‌حالا نوبت پایان نهایی این بخش است: فرار از درخت جینزو‌ این ست‌پیس، نقطه‌اوجی فوق‌العاده هیجان‌انگیز است که می‌توان آن را معادل باس‌فایت برای اوری در نظر گرفت و در آن قابلیت جدیدش به سخت‌گیرانه‌ترین شکل ممکن مورد آزمایش قرار می‌گیرد‌ در این بخش باید با استفاده‌ی دائمی از قابلیت هجوم، در برابر سیل بی‌انتهایی از دشمنان و گلوله‌های شناور در هوا جاخالی دهید، آن هم در حالی‌که سیلابی از زیر در حال بالا آمدن است و هر لحظه ممکن است به اوری برسد‌ مشکل ست‌پیس‌های سینمایی مشابه این است که اگر وسط کار کشته شوید، با شروع دوباره از چک‌پوینت سراب دلنشینی که سازندگان سعی کردند به وجود بیاورند خراب می‌شود‌ مثل این می‌ماند که کارگردان وسط فیلمبرداری بگوید: کات! کات! یه بار دیگه! صدا، دوربین، حرکت! یکی از راه‌حل‌های جلوگیری از این اتفاق این است که ست‌پیس را آنقدر ساده طراحی کرد که احتمال شکست خوردن بازیکن در انجام آن بسیار پایین باشد، اما در این صورت ست‌پیس از یک صحنه‌ی باحال خشک‌وخالی فراتر نمی‌رود‌ ست‌پیس اوری با ست‌پیس‌های دیگر فرق دارد‌ این بخش بسیار سخت است و مطمئنا حین انجام آن بیش از یک بار کشته خواهید شد‌ اما سازندگان بازی با چند ترفند هوشمندانه مانع از خراب شدن جنبه‌ی سینمایی ست‌پیس شده‌اند‌اولین ترفند این است که اگر شکست بخورید، بازی بلافاصله از سر گرفته می‌شود، بدون نشان دادن صفحه‌ی بارگذاری یا میان‌پرده‌ در صورت شکست خوردن‌، دوباره می‌توانید شانس‌تان را امتحان کنید‌ترفند دوم این است که موسیقی پس‌زمینه (که لازم است اشاره کنم بسیار گوش‌نواز است) متوقف نمی‌شود و به صورت ممتد ادامه پیدا می‌کند‌ اجرای ممتد موسیقی این تصور را ایجاد می‌کند که همه‌ی تلاش‌های شکست‌خورده‌یتان نیز بخشی از ست‌پیس هستند‌ترفند سوم این است که برای این بخش چک‌پوینتی در نظر گرفته نشده است‌ بنابراین وقتی که موفق شوید آن را به پایان برسانید، عملا یک دقیقه چالش سکوبازی را با موفقیت پشت سر گذاشته‌اید‌این ست‌پیس نه جنگ فرسایشی بین چک‌پوینت‌های مختلف است، نه میان‌پرده‌ای با اشانتیون گیم‌پلی، نه سکانسی در ظاهر هولناک و خطرناک که در عمل باید زور بزنید تا در آن شکست بخورید‌ این بخش گیم‌پلی خالص است و خطر مرگ یک ثانیه رهایتان نمی‌کند، اما در نهایت وقتی موفق شوید آن را به سرانجام برسانید، حسابی کیف خواهید کرد‌بخش درخت جینزو نقطه‌ی عطف اوری است‌ سیاه‌چاله‌های بعدی مثل ویرانه‌های غمناک (Forlorn Ruins) و کوهستان هورو (Mount Horu) نیز طراحی خوبی دارند و در ادامه می‌توانید از قابلیت هجوم در سناریوهای خطرناک‌تر و هیجان‌انگیزتر استفاده کنید‌ اما بازی اشکالات خاص خود را دارد‌ساختار مترویدوانیای بازی عمدتا به عقبگرد و گیج شدن منجر می‌شود، نه لذت اکتشاف و مسیریابی‌ نرخ افزایش درجه سختی متوازن نیست و بازی گاهی به طور ناگهانی سخت می‌شود‌ همچنین با توجه به این‌که سازندگان بازی به طور مداوم در حال اضافه کردن قابلیت‌های جدید به بازی هستند، گیم‌پلی بازی موازنه‌ای را که در بخش درخت جینزو داشت، به‌تدریج از دست می‌دهد‌وقتی به بخش انتهایی بازی برسید‌، به قابلیت‌های متعددی چون پرش شارژی، پرش روی دیوار، بالا رفتن از دیوار، پرش سه‌تایی، قابلیت زیر پا له کردن، هجوم، شعله‌ی روحانی، شعله‌ی شارژی و پر کورو (Kuro's Feather) مجهز هستید‌ اگر نسخه‌ی Definite Edition اوری را بازی کنید، قابلیت شتاب (Dash) و انفجار نور (Light Burst) نیز به فهرست بالا اضافه می‌شوند‌از جایی به بعد، عملا تک‌تک دکمه‌های روی دسته فعلی جدید انجام می‌دهند، بنابراین شما باید در گیجی مطلق دکمه‌ها را فشار دهید تا شاید فرمان موردنظرتان اجرا شود، چون نصف چالش بازی این است که خاطر بسپرید کدام دکمه چه کاری انجام می‌دهد‌با تمام این حرف‌ها، اوری بازی بسیار خوبی است و تجربه‌ی آن را توصیه می‌کنم، خصوصا به خاطر بخش درخت جینزو که در آن پتانسیل قابلیت هجوم به بهترین شکل ممکن به تصویر کشیده می‌شود‌ منظور از بهترین شکل ممکن چیست؟ سازندگان بهتان نشان می‌دهند محروم بودن از این قابلیت و برخورداری از آن چه فرقی در بازی ایجاد می‌کند و در نهایت در ست‌پیسی به یاد ماندی مهارت‌تان در استفاده از آن تست می‌شود‌کسی نمی‌داند استودیوی مون (Moon Studios) در دنباله‌ی بازی Ori and the Will of the Wisps چه آشی برایمان پخته است، اما من یکی که دست‌پخت‌شان را خواهم چشید. منبع: مارک براون – یوتیوب
بازی ویدیویی
اپیزود اول فصل هشتم سریال بازی تاج و تخت؛ عشق یا وظیفه؟ در این یادداشت خطر لو رفتن داستان قسمت اول فصل هشتم بازی تاج و تخت وجود دارد. آنهایی که از دیدن قسمت اول فصل هشتم بازی تاج و تخت راضی نشدند به نظرم یادشان رفته که گیم آف ترونز به پایان خودش رسیده است. به این معنا که ما همه معماها را می‌دانیم. چیزی برای کشف و شهود وجود ندارد. حالا دیگر از راز جان اسنو باخبریم. از خیانت سرسی و ادراکات برن و شرافت جیمی لنیستر و خلاصه همه داستان‌های هیجان‌انگیزی که هفت فصل با آنها همراه بودیم. حالا وقت به نتیجه رسیدن قصه‌هاست و نتیجه همیشه به جذابیت، تند و تیزی و آن لحن حماسی طرح معما و کشف آن نیست. بگذریم که این تازه اپیزود اول بود و طبعا خالقان سریال، که به نظر می‌رسد رگ خواب مخاطبان را کاملا در درست دارند، در این قسمت اتفاقا هوشمندانه معماهای حل شده را نمایش دادند. فرض را بر این بگذارید که این سریال یکی از شاهکارهای تلویزیون نبود. اینکه چطور به جان اسنو بگویند که تارگرین است و وارث واقعی تاج و تخت خودش ممکن بود چند قسمت طول بکشد. اینکه ارتش زنده‌ها توسط اژدهایی که در اختیار پادشاه شب قرار گرفته غافلگیر شوند اما حالا برن برای نبرد سخت آماده‌شان کرده است. هر کدام از این اطلاعات که همه‌شان در اپیزود اول در اختیار کاراکترهای سریال قرار گرفتند و البته ما پیش‌تر از آنها خبر داشتیم، می‌توانست توسط سریال‌سازان معمولی چند اپیزود طول بکشد. اما حالا همه اطلاعات داده شده تا اپیزودهای بعدی منتظر اتفاقات جدید باشیم. نبردهای مهمی در پیش است. بنیوف و وایس به عنوان خالقان سریال بازی تاج و تخت جزو باهوش‌ترین دست‌اندرکاران صنعت سرگرمی‌اند. از زمانی که سریال مسیرش را از کتاب نغمه آتش و یخ جورج آر. آر مارتین جدا کرد، طبعا پیچیدگی‌های روایی و ارجاعات اسطوره‌ای و حتی مذهبی که در قصه اصلی وجود داشت کمتر شد. سریال بیشتر به سمت یک سرگرمی صنعت نمایش آمریکا پیش رفت. منتها از آن سرگرمی‌های سطح بالا. در سطح کمدی مثلا در حد و اندازه سریال دوستان (فرندز) که هر قسمتش سرشار از ایده بود‌ اینجا هم داستانک‌ها آنقدر متعدد هستند که تماشاگر را غرق در بمباران اطلاعاتی آن هم با تصاویر فاخر و کارگردانی درخشان می‌کنند‌ جوری که فرصت برای تعمق وجود ندارد‌ در همین اپیزود اول اضطراب برخورد مردم شمال با دنریس تارگرین، ماجراهای سرسی لنیستر و حضور ناگهانی تئون گریجوی و تصمیم یارا و احترام او به برادرش داستانک‌هایی بودند که به مدت یک ساعت تماشاگر را مقهور تصاویر نگه می‌داشتند‌ با این حال صحنه‌هایی مثل اژدها سواری دنریس و جان اسنو زیادی عاشقانه ملودرام بود و به فضای کلی سریال بازی تاج و تخت نمی‌خورد‌ مگر اینکه از آن چشم در چشم شدن اژدها و جان اسنو قرار باشد به نتیجه‌ای برسیم‌ پلان آخر اپیزود اول فصل هشتم آماده‌مان می‌کند که انتظار اپیزود دوم پرشورتری را بکشیم‌ جیمی لنیستر می‌خواهد شرافتش را ثابت کند اما حقیقت اینجاست که در فصل‌های اول سریال او مرتکب جنایات زیادی شده و حالا باید پاسخگوی دنریس و برن باشد‌ کینگ اسلیر ‌ (قاتل پادشاه) هفته آینده گوشه رینگ است و البته که ما در مورد جیمی این فصل‌های آخر به بخشش رای می‌دهیم. به جز این‌ها اما نکته محوری اپیزود اول سوال سانسا از جان اسنو بود: برای حفظ شمال جلوی دنریس تارگرین زانو زدی یا چون عاشقش شدی؟ از اینجا به بعد تصمیم‌های جان اسنو و دنریس تارگرین سرنوشت سریال و کاراکترهایش را مشخص می‌کند. آیا جان اسنو هم سودای پادشاهی را که حق‌اش است در سر می‌پروراند یا ترجیح می‌دهد به زنی خدمت کند که باور دارد ملکه خوبی است؟ و دنریس تارگرین بر خواسته خودش پافشاری می‌کند یا به حقیقت احترام می‌گذارد؟ سریال فعلا در اپیزود اول از این سوژه‌ها گذر کرد. بذرها را کاشت تا احتمالا در دو اپیزود بعدی نگران نبردهای داخلی باشیم تا سرانجام پادشاه شب برسد. بیشتر بخوانید: همه اتفاقات فصل اول تا هفتم گیم آف ترونز
هنر و سینما
چگونه عشق خود را پیدا کنیم؟ عشق؛ غریزه یا انتخاب؟ تصادف یا سرنوشت؟ خودخواسته یا ناخواسته؟ عشق هر کدام از این‌ها که باشد به هر حال در زندگی تجربه‌اش می‌کنیم. به نظر بعید می‌رسد کسی تا پایان زندگی یکبار هم عاشق نشود. اما اگر هنوز عاشق نشده‌اید این مطلب مختص شما است! آلن دوباتن و همکارانش در مدرسه زندگی به این سئوال مهم شما پاسخ داده‌اند: چگونه عشق خود را پیدا کنیم؟ آلن دوباتن در بخشی از کتاب می‌نویسد: ما به طور غریزی، جذب افراد خاصی می‌شویم. وسوسه می‌شویم که به این گرایش‌های غریزی، حال و هوای اسرارآمیزی بدهیم. ما این نوع احساسات خود را عاشقانه می‌دانیم؛ بدون اینکه آن‌ها را تحلیل و بررسی کنیم تسلیم آن‌ها میشویم و با شور و اشتیاق دنبالشان راه می‌افتیم. در واقع ما دوست داریم این نوع احساسات خود را اسرارآمیز بدانیم اما نیستند. احساسات ما تا حد زیادی، گمراه‌کننده هستند. حس عاشقی به‌تدریج، رنگ می‌بازد و دیری نمی‌پاید. اما اگر دنبال روابط پایدار هستیم باید خواهش‌های عاشقانه‌مان را به طور منطقی بررسی کنیم. البته این به معنای کنار گذاشتن غرایز نیست بلکه ارتقاء دادن آن‌هاست. مهم‌ترین بعد غریزه‌ی ما، خاص بودن آن است؛ به عبارت دیگر نمی‌توانیم عاشق هر کسی شویم؛ تیپ‌های ایده‌آل با قدرت و شدت هر چه بیشتر ما را به‌ سوی افراد خاصی سوق می‌دهند. بسیاری از گزینه‌های روی کاغذ، کامل به نظر می‌رسند اما آن‌ها را رد می‌کنیم. ما نمی‌توانیم توضیح بیشتری درباره‌ی کمبودهای آن‌ها بدهیم و فقط می‌گوییم که شم من می‌گوید او همانی نیست که می‌خواهم. بالعکس با قدرت هر چه تمام به ‌سوی افراد دیگری کشیده می‌شویم. ممکن است فکر کنیم که این افراد در مقایسه با گروه اول، تناسب کمتری با ما دارند ولی ما به دلایلی جذب آن‌ها می‌شویم که کاملا ورای آگاهی ماست. مجال انتخاب، برای ما فراهم است. چرا عاشق افراد خاصی می‌شویم و عاشق افراد دیگر نمی‌شویم؟ چگونه است که این ایده‌آل‌ها را در ذهن‌ داریم؟ چه چیز منشا و راهنمای شیدایی‌های ما می‌شود؟ این‌ بخش آغاز کتاب چگونه عشق خود را پیدا کنیم؟ ‌ یکی از کاربردی‌ترین کتاب‌های مدرسه زندگی است. مدرسه زندگی موسسه‌ای آموزشی و روانشناختی است که توسط آلن دوباتن و تعدادی از همکارانش تاسیس شده و هدف اصلی آن کاربردی‌ کردن اصول و نگرش‌های فلسفی است. این موسسه تا کنون ده‌ها عنوان کتاب و دیگر محصولات آموزشی در زمینه‌های خودشناسی، ‌ روانشناسی، ‌خودیاری و الهام‌بخشی منتشر کرده و توانسته توجه بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کند. عشق و نحوه برخورد با حس‌ها و غرایز در زمان عشق‌ورزی یکی از اصلی‌ترین و مهم‌ترین دوران‌های زندگی ماست که برای از سر گذراندن آن همیشه دچار چالش‌های گوناگون هستیم. دوباتن و دیگر نویسندگان مدرسه زندگی در این کتاب به خوبی انواع غرایز ما را شکافته و توضیح داده‌اند عشق چگونه اتفاق می‌افتد و چگونه می‌توان بهترین شریک را برای ارتباط عاشقانه یافت. با خواندن این کتاب به راحتی می‌توانید یک رابطه عاشقانه خوب و شاد داشته باشید. فقط امروز فرصت دارید کتاب قدرت هوش اجتماعی را رایگان از سایت فیدیبو دانلود و مطالعه کنید. دانلود رایگان از فیدیبو
کتاب و ادبیات
فیلم ترسناک راهبه؛ منفور منتقدان، محبوب مردم فیلم ترسناک راهبه (Nun) جدیدترین اثر سینمایی در مجموعه فیلم‌های ترسناک احضار (Conjuring) است که موفق شده بر خلاف نظرات منفی اغلب منتقدان فروش بسیارخوبی را تجربه کند‌ راهبه با فروش بیش از ۵۳ میلیون دلار در اولین آخرهفته توانسته موفق‌ترین افتتاحیه‌ی مجموعه فیلم‌های احضار را تجربه کند‌ در عین حال فقط ۲۷ درصد منتقدان این فیلم سینمایی ترسناک را پ-ن-یده‌اند؛ آماری که راهبه را به ضعیف‌ترین فیلم مجموعه از نگاه منتقدان تبدیل کرده‌ کارشناسان سه علت عمده را به عنوان دلایل استقبال مخاطبان ذکر کرده‌اند‌ علت اول مساله در نظر گرفتن سلیقه مخاطب خارجی است‌ امروزه در هالیوود انتخاب بازیگران در بسیاری موارد براساس تاثیر حضور بازیگر بر میزان فروش جهانی تعیین می‌شود در واقع دوباره در هالیوود با یکی از فیلم‌هایی روبرو هستیم که نقطه اوج تقابل منتقدان و مردم است‌ اما چطور می‌توان علاقه زیاد مخاطبان به این اثر سینمایی را توضیح داد؟ کارشناسان سه علت عمده را به عنوان دلایل استقبال مخاطبان ذکر کرده‌اند‌ علت اول مساله در نظر گرفتن سلیقه مخاطب خارجی است‌ امروزه در هالیوود انتخاب بازیگران در بسیاری موارد براساس تاثیر حضور بازیگر بر میزان فروش جهانی تعیین می‌شود‌ برای مثال کارگردان‌های هالیوود می‌دانند که استفاده از بازیگران آسیایی می‌تواند باعث محبوبیت فیلم‌ها در بازار آسیا و پول سازی بیشتر شود‌ به همین شکل استفاده از بازیگران در فیلم راهبه و اساسا در نظر گرفتن سلیقه جهانی در وجوه دیگر فیلم نقش مهمی در موفقیت آن داشت‌ حضور یک بازیگر مکزیکی محبوب در این اثر باعث شد فیلم در کشورهای خارجی بهترین افتتاحیه را در مکزیک تجربه کند‌ نکته دومی که تحلیل‌گران به آن توجه نشان داده‌اند موضوع نبود یک فیلم ترسناک مخاطب‌پ-ن- در ماه‌های گذشته است‌ البته فیلم‌هایی که اساسا در دسته فیلم‌های ترسناک جای می‌گرفتند اخیرا اکران شده‌اند اما هیچ‌کدام واجد ویژگی‌های کلاسیک یک فیلم ترسناک که آمریکایی‌ها را جذب کند نبودند، در نتیجه فیلم راهبه در این عرصه فضا را آماده بهره‌برداری دیده است و از این فرصت هم برای فروش بیشتر استفاده کرده‌ نهایتا باید به موضوع بازاریابی موفق فیلم هم اشاره کرد‌ راهبه در فرایند بازاریابی فیلم از تمام ظرفیت‌های یک فیلم ترسناک و فیلمی از مجموعه احضار به بهترین شکل استفاده کرد‌ یک تیزر کوتاه از فیلم به دلیل رعایت نکردن قوانین یوتیوب (قوانین مربوط به محتواهای شوکه‌کننده) توسط این سرویس از دسترس کاربران خارج شد و همین موضوع به سر خط اخبار و رسانه‌ها تبدیل شد. اتفاقی که به نوعی دیگر به بازاریابی فیلم و فروش موفق آن کمک کرد.
هنر و سینما
افراد خلاق دیرتر، بیشتر و بدتر می‌خوابند بد می‌خوابید؟ تا به حال به این‌که پیکاسوی بعدی باشید فکر کرده‌اید؟ در یک مطالعه پژوهشگران دانشجویان هنر و علوم اجتماعی را بررسی کردند. نتیجه جالب بود. کسانی که از نظر تصویری خلاق‌تر بودند، اختلالات خواب گزارش کرده بودند و گفتنه بودند که این مسئله باعث می‌شود در طول روز نتوانند آن‌طور که باید کار کنند. در مقابل کسانی که خلاقیت کلامی داشتند بیشتر می‌خوابیدند. این افراد معمولا دیر به رختخواب می‌رفتند و دیرتر هم بیدار می‌شدند. درواقع افراد با این دو نوع خلاقیت الگوی خواب متفاوتی دارند. نقطه‌ی قوت این نظریه این است که نشان می‌دهد مکانیسم‌های روان‌شناختی در پردازش و بیان خلاقیت بصری و کلامی متفاوت است. یکی از این رویکردها برای توصیف خلاقیت بر اساس این چهار ویژگی است: سیال بودن (توانایی تولید یک طیف بزرگ و متنوع از ایده‌ها) انعطاف‌پذیری (توانایی تغییر بین الگوهای مختلف فکری برای تولید ایده‌های متنوع) اصالت (تولید ایده‌های منحصربه‌فرد مرتبط) بسط دادن (توانایی پیشبرد هر ایده به‌صورت مجزا و با جزئیات) ‌دکتر Tamar Shochat و Neta Ram-Vlasov که از فارغ‌التحصیل هنر درمانی خلاقانه است این پژوهش را با همکاری انستیتو خواب و دپارتمان روانشناسی انجام دادند‌ این پژوهشگران نشان دادند که چطور دو نوع خلاقیت (کلامی و بصری) بر جنبه‌های مختلف خواب مثل مدت و کیفیت آن در افراد خلاق موثر است.۳۰ دانشجو از هفت انستیتو دانشگاهی در این پژوهش شرکت داشتند. نیمی از آن‌ها فقط کار هنری انجام می‌دادند و نیمی فقط درگیر علوم اجتماعی بودند. از این افراد تست‌های خلاقیت بصری و کلامی گرفته شد. خواب آن‌ها هم یک‌به‌یک در آزمایشگاه خواب مشاهده و بررسی شد. نتایج نشان داد که سطح بالای خلاقیت بصری با کیفیت پایین خواب رابطه دارد. این بدخوابی‌ها بر کارهای روزانه هم تأثیر منفی دارد. کسانی هم که خلاقیت کلامی بالایی داشتند بیشتر از افراد عادی می‌خوابیدند. آن‌ها شب‌ها تا دیروقت نمی‌توانستند بخوابند و صبح هم دیرتر بیدار می‌شدند. مقایسه‌ی خواب دانشجویان هنر و غیر هنر نشان داد دانشجویان هنر بیشتر می‌خوابند ولی این مسئله به کیفیت خواب آن‌ها مرتبط نمی‌شد. این احتمال وجود دارد که خلاقیت بصری بالا باعث می‌شود فرد بیش از اندازه هوشیار و گوش به زنگ باشد که باعث اختلال خواب می‌شود. از طرف دیگر ممکن است خواب طولانی افراد خلاق فرآیند خلاقیت را هنگام بیداری تسهیل کند. این یافته‌ها شواهدی هم بر این مسئله است که خلاقیت یک مفهوم واحد نیست و مکانیسم‌های مغزی بیشتری در خلاقیت بصری فعال می‌شود. منبع: sciencedaily
سلامت و زیبایی
از بهترین نویسندگان ترکیه چه کتاب‌هایی بخوانیم؟ ادبیات ترکیه برای بیشتر کتاب‌خوان‌ها مساوی با اورهان پاموک و ناظم حکمت است. نویسنده و شاعری که بارها با کلماتشان ما را به قلب کوچه پس کوچه‌های استانبول برده‌اند و دلمان را جایی میان دریا و خشکی جا گذاشته‌اند. اما ترکیه جز این دو نویسنده و شاعر که در ایران بیش از بقیه معروف شده‌اند، نویسندگان دیگری هم دارد که آثارشان جهانی شده و جوایز زیادی کسب کرده است. نویسندگانی که نام ادبیات ترکیه با آنها گره خورده و خواندن آثارشان بر کسانی که ادبیات ملل مختلف را دنبال می‌کنند واجب است. خوشبختانه از بهترین نویسندگان ترکیه کتاب‌های زیادی به فارسی ترجمه شده است و طرفداران زیادی هم دارند. ناظم حکمت از چهار زنداناگر زندگینامه شاعر کتاب از چهار زندان، یعنی ناظم حکمت را بخوانید، متوجه می‌شوید که او چرا شاعر شده است. کسی که در ۲۷ سالگی به ۳۵ سال زندان محکوم می‌شود و سال‌ها از عمرش را در یک سلول کوچک، بدون هیچ ملاقاتی سپری می‌کند، چاره‌ای جز شاعر شدن ندارد. ناظم حکمت در شهری از یونان که آن زمان جزو امپراتوری عثمانی بوده به دنیا می‌آید و از سن ۱۴ سالگی سرودن شعر را آغاز می‌کند. او در جوانی هنگام سفر به آنکارای امروزی، برای اولین بار با زندگی نکبت‌بار زنان و کودکان گرسنه، برهنه و بیمار وطن خود آشنا می‌شود و تا پایان عمر صحنه‌هایی را که دیده است فراموش نمی‌کند. به همین خاطر است که بخش قابل توجهی از اشعارش الهام گرفته از وضعیت زندگی مردم است و سادگی و روانی برآمده از ادبیات مردم عادی را دارد. کتاب از چهار زندان به سروده‌های ناظم حکمت در دوره زندانی بودنش اختصاص دارد و حاوی آخرین شعرهای سروده شده توسط این شاعر می‌شود. این کتاب به دو بخش کلی از جمله از چهار زندان و آخرین شعرها تقسیم شده و در ابتدای کتاب نیز زندگینامه‌ مفصلی از ناظم حکمت آمده که چگونگی شکل‌گیری و سرایش برخی شعرهایش را برای مخاطب شرح می‌دهد. ناظم حکمت یکی از معروف‌ترین شاعران معاصر ترکیه است که بسیاری از سروده‌هایش در ترکیه اجازه انتشار نیافت اما به بسیاری از زبان‌ها از جمله فارسی ترجمه شده‌اند. دانلود کتاب از فیدیبواین کتاب‌ را می‌توانید با ۳۰ درصد تخفیف از سایت فیدیبو دانلود و مطالعه کنید. کد تخفیف: off۳۰الیف شافاکملت عشق ملت عشق پرفروش‌ترین کتاب تمام دوران‌ها در ترکیه است که بیش از ۵۰۰ مرتبه در ترکیه به تجدید چاپ رسیده است. کتابی که توسط الیف شافاک، یکی از معروف‌ترین نویسنده‌های ترک در سراسر جهان نوشته شده و با به دست آوردن جوایز زیاد برای نویسنده‌اش، موجب شهره جهانی این کتاب شده است. ملت عشق پس از ترجمه و چاپ در ایران نیز به سرعت به یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های بازار کتاب ایران تبدیل شد. اما داستان این کتاب پرفروش چیست؟ ملت عشق داستان عشق و رهایی است. روایتگر زندگی یکنواخت زنی در غرب که درگیر اندیشه‌های عرفانی شرق می‌شود. اللا روبینشتاین چهل ساله، در بیست سال زندگی زناشویی‌اش هیچ‌چیز جز زندگی روزمره را تجربه نکرده است. تنها دلیل و عاملی که سمت و سوی زندگی‌اش را تعیین می‌کند خانه و آسایش خانواده‌اش است. تا اینکه بعد از بیست سال زندگی مشترک یک روز صبح تصمیم می‌گیرد خود را از بند این زندگی آزاد کند و سفری بی‌بازگشت را آغاز کند. شاید عشق تنها دلیلی است که اللا را از زندگی آرام و تکراری‌اش جدا کرده و در مسیری پر تلاطم قرار می‌دهد. نویسنده در این کتاب دو داستان موازی و گیرا را روایت می‌کند که هر دو در نقطه‌ای کانونی به نام عشق به هم می‌رسند. یکی از این داستان‌ها در‌حال‌حاضر اتفاق می‌افتد و دیگری در قرن سیزدهم. یکی داستان مولاناست که با معلم معنوی خود، درویش رقصانی به ‌نام شمس تبریزی مواجه می‌شود و دیگری درباره اللا روبینشتاین. همانطور که می‌بینیم کتاب‌های شافاک از فرهنگ‌ها و سنت‌های ادبی گوناگون، ‌ تاریخ، فلسفه، عرفان و سیاست‌های فرهنگی می‌گویند. او که حالا علاوه بر نویسنده بودن، یک فعال سیاسی هم محسوب می‌شود، مطالبش در روزنامه‌ها و مجلات بزرگ مانند گاردین، نیویورک تایمز، ایندیپندنت و … منتشر می‌شود. از او خواندن کتاب شیر تلخ را هم می‌شود توصیه کرد. دانلود کتاب از فیدیبواین کتاب‌ را می‌توانید با ۳۰ درصد تخفیف از سایت فیدیبو دانلود و مطالعه کنید. کد تخفیف: off۳۰یاشار کمال سربازان خدادر میان انبوه رمان‌ها و مجموعه‌داستان‌هایی که یاشار کمال، نویسنده پرآوازه کرد نوشته، سربازان خدا از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. او که همواره در تمامی آثارش توجه ویژه‌ای به کودکان و مشکلات آنها داشته، داستان‌های این کتاب را به صورت اختصاصی حول محور مسائل مربوط به کودکان نوشته و حاصل گفتگویش با چندین کودک کار و خیابان را در ۸ داستان که در واقع هر یک همچون یک مستند است جمع‌آوری کرده است. یاشار کمال این هشت گزارش را در سال ۱۹۷۸ نوشته و در ابتدای کتاب نیز تأکید کرده که تمامی هشت داستان این کتاب اگر بشود داستان نامیدشان براساس مصاحبه‌های حضوری و مستند شخص نگارنده شکل گرفته‌اند و همه‌ شخصیت‌ها و موقعیت‌های کتاب واقعی هستند. البته یاشار کمال خودش هم کودکی بسیار سختی را پشت سر گذاشته است. او در تصادفی چشم راستش را از دست داد و در پنج سالگی شاهد قتل پدری به دست فرزندخوانده‌اش در مسجدی در روز عید قربان بود. یاشار کمال مانند بسیاری از نویسندگان کرد ترکیه با محدودیت‌های زیادی از سوی حکومت روبرو شد و چندین سال از عمرش را در زندان سپری کرد. دانلود کتاب از فیدیبواین کتاب‌ را می‌توانید با ۳۰ درصد تخفیف از سایت فیدیبو دانلود و مطالعه کنید. کد تخفیف: off۳۰عزیز نسینمگه تو مملکت شما خر نیست؟ من از شما می‌پرسم یه خر دو هزار و پ-ن-د لیره می‌ارزه یا نه؟ چی بگم والله. نمی‏دونم آخه… خب، اگه خر با کمالاتی باشه، شاید اون قدر بیرزه. کدوم کمالات حضرت آقا، دارم می‌گم خر قرار نیست سخنرانی بکنه که! یه خر معمولی! تازه، هم‌گر و هم پیر… دو هزار و پ-ن-د لیره فروختش به یارو! عزیز نسین یکی از جالبترین نویسندگان ترکیه است. نویسنده‌ای که در زندگی‌اش از بقالی، دستفروشی و حسابداری تا عکاسی و روزنامه‌نگاری را تجربه کرده و در نهایت به عنوان یک نویسنده اسم خود را در ادبیات ترکیه ثبت کرده است. این ویژگی او، یعنی تجربه شغل‌ها و موقعیت‌های متفاوت، به شیوه کاری او به عنوان یک نویسنده هم سرایت کرده بود. عزیز نسین در طول زندگی ادبی خود در بیشتر حوزه‌های ادبیات فعالیت کرد و از داستان کوتاه و رمان و نمایشنامه گرفته تا نقد و تفسیر و شعر در کارنامه ادبی‌اش به چشم می‌خورد. اما عزیز نسین، نامی است که در ادبیات ترکیه با طنز و فکاهه هم‌نشین است. او که همواره در نقش یک منتقد، شاهد و روایتگر تحولات عصر خود بوده، در این کتاب نیز با زبانی طنز و منتقدانه داستان‌هایی در انتقاد به شرایط ترکیه و ناهنجاری‌های آن نوشته است. مجموعه داستان مگه تو مملکت شما خر نیست؟ یکی از مهمترین کتاب‌های این نویسنده است، چرا که حاصل بهترین داستان‌های نیم قرن نویسندگی او به انتخاب خودش است. او معتقد است این کتاب جمعی از تمام نوشته‌های پرطرفدارش طی این سال‌هاست و شامل بهترین کارهایش می‌شود. پس اگر می‌خواهید داستان‌هایی با حال و هوای طنز بخوانید که هم سرگرمتان کند و هم شما را به فکر فرو ببرد، مجموعه داستان مگه تو مملکت شما خر نیست؟ یکی از بهترین گزینه‌هاست. دانلود کتاب از فیدیبواین کتاب‌ را می‌توانید با ۳۰ درصد تخفیف از سایت فیدیبو دانلود و مطالعه کنید. کد تخفیف: off۳۰اورهان پاموک نام من سرخانتخاب یک کتاب از میان همه شاهکارهایی که اورهان پاموک نوشته و به خاطرش صدها جایزه ادبی گرفته، کار بسیار سختی است. به همین خاطر به دور از علایق شخصی و احساسی، دست روی کتابی می‌گذاریم که جایزه ادبی نوبل را دریافت کرده است. نام من سرخ در سال ۲۰۰۶ برنده جایزه نوبل ادبی شد و شهره‌ای جهانی برای نویسنده‌اش به ارمغان آورد. کتابی که به ۶۰ زبان زنده دنیا ترجمه شده و رگه‌هایی از اثرپذیری از فرهنگ و ادبیات ایران در آن به چشم می‌خورد. خود پاموک در این خصوص می‌گوید: زمانی که کتابم را نوشتم از خواندن شاهنامه و خسرو و شیرین لذت می‌بردم. نویسنده در این کتاب تاریخ ترکیه را در زمان امپراتوری عثمانی و نقاط مشترک تاریخ ایران و ترکیه را به تصویر کشیده است. در این اثر مفاهیمی چون عشق، خشونت، حسادت و.. به ظرافت هرچه تمام‌تر بیان شده است. از جمله انگیزه‌های پاموک برای خلق این اثر، بازآفرینی داستان‌های ادبیات کلاسیک بوده است، در این رمان از کتاب‌های مشهور در فرهنگ اسلامی نام برده شده است، کتاب هایی که بیشتر آن‌ها از جمله آثار فاخر ادبیات فارسی بوده است، آثاری چون آثار فردوسی و نظامی. پاموک همچنین در مصاحبه‌ای که با مجله نافه داشته، گفته به دلیل علاقه وافری که در دوران نوجوانی و جوانی به نقاشی داشته، بعدها که نویسنده معروف ترک شده است سعی بر آن داشته تا اثری را خلق کند که در آن به شرح لذات نقاشی و عقاید نقاشان بپردازد. دانلود کتاب از فیدیبواین کتاب‌ را می‌توانید با ۳۰ درصد تخفیف از سایت فیدیبو دانلود و مطالعه کنید. کد تخفیف: off۳۰بیشتر بخوانید: ۵ کتاب فلسفی که گذران زندگی را برایتان راحت‌تر می‌کند
کتاب و ادبیات
ماشین‌های سینمایی؛ مینی در فیلم The Italian Job امروز هم با یکی دیگر از مطالب سریالی ماشین‌های سینمایی همراه شما هستیم. در این قسمت می‌خواهیم به ماشین مینی ماینر در فیلم The Italian Job نگاهی داشته باشیم؛ خودروهای کوچک دوست‌داشتنی رنگارنگ. فیلم The Italian Job کسب و کار ایتالیایی یا همان The Italian Job یکی از فیلم‌های ساخته شده در سبک جنایی و سرقت به کارگردانی پیتر کالینسن است که در سال ۱۹۶۹ منتشر شد. در سال ۲۰۰۴، توتال فیلم، این فیلم را در رتبه ۲۷ بزرگ‌ترین فیلم‌های بریتانیایی تاریخ، قرار داد. اهمیت و محبوبیت این فیلم باعث شده تا آثار دیگری با مضمون یا تقلید از این فیلم ساخته شوند. از جمله این آثار می‌توان به کسب و کار ایتالیایی (۲۰۰۳) اشاره کرد‌ کسب و کار ایتالیایی هم‌چنین به عنوان سی و ششمین فیلم از ۱۰۰ فیلم برتر بریتانیایی بنیاد فیلم بریتانیا (BFI Top ۱۰۰ British film) انتخاب شد‌ امروز می‌خواهیم مشخصا درمورد محصول ساخته شده در سال ۱۹۶۹ صحبت کنیم‌ در بخشی از تعقیب و گریزهای این فیلم، خودروهای مینی ماینر به عنوان یکی از شخصیت‌های اصلی داستان ظاهر می‌شوند‌ مینی ماینر: وروجک دوست داشتنی مینی یکی از جمله ماشین‌های اصیل باقی مانده در دنیای طراحی خودرو است‌ رقیب با اصالت این اتومبیل را می‌توان فولکس‌واگن بیتل (قورباغه‌ای) دانست‌ مینی سرنوشت چالش‌برانگیزی را در طول عمر خود تجربه کرده است‌ مینی اولین بار در سال ۱۹۵۹ توسط شرکت بریتیش موتورز تولید شد‌ از سال تا ۱۹۸۶تا ۱۹۸۶ میلادی، شرکت British Leyland این ماشین را تولید می‌کرد‌ از سال ۱۹۸۶ تا ۲۰۰۰ شرکت Rover Group مینی ماینر را روی خط تولید خود داشت‌ سرانجام از سال ۲۰۰۰ ب‌ام‌و مالکیت این خودروساز انگلیسی الاصل را به تصاحب خود درآورد و مدل‌های جدید این ماشین را با الگو از زبان طراحی کلاسیک مینی تولید و عرضه می‌کند‌ مینی کوپر اس به عنوان خودرو هاچ‌بک کوچک شهری در فیلم کسب و کار ایتالیایی حاضر شد‌ در فیلم سه عدد از این ماشین ایفای نقش کردند‌ مینی کوپر اس به یک پیشرانه ۴ سیلندر خطی با حجم ۱‌۳ لیتری مجهز شده که می‌تواند حداکثر قدرت ۷۵ اسب‌بخار را تولید کند‌ نهایت سرعت این خودرو ۹۷ مایل بر ساعت (۱۵۶ کیلومتر بر ساعت) اعلام شده است. قیمت اورجینال این خودرو ۱۵۹۵ دلار بود. مینی در سال ۲۰۱۸ مینی امروز با چهره جدید و به‌روز شده در بازار جهانی عرضه می‌شود. جدیدترین مدل‌ این خودرو هم‌اکنون توسط شرکت پرشیا خودرو، نماینده محصولات ب‌ام‌و در ایران وارد شده و به زودی به فروش می‌رود. قیمت گذاشته شده برای مینی در بازار ایران بسیار تند است؛ به طوری که جلوه یک ماشین سدان لوکس مثل رنو تلیسمان را به آن داده است. این وروجک انگلیسی قرار است با قیمت پایه ۲۷۵ میلیون الی ۴۷۵ میلیون تومان به فروش برود. نظر شما درمورد این وروجک دوست داشتنی انگلیسی الاصل و قیمت جدید اعلام شده در بازار ایران چیست؟
علم و تکنولوژی
بزرگترین آرشیو متن ترانه‌ها؛ نگاهی به اپلیکیشن Musixmatch اگر عاشق موسیقی باشید تایید می‌کنید که بخش مهمی از لذت گوش دادن به ترانه‌های مختلف دقت کردن به شعر یا متن آهنگ‌ها است. سایت Musixmatch یکی از بزرگ‌ترین و کامل‌ترین آرشیوهای متن ترانه را در اختیار دارد و با اتکا به همین آرشیو اپلیکیشن Musixmatch را ساخته است. از این اپلیکیشن می‌توانید به عنوان یک پلیر برای پخش کردن موسیقی‌هایی که روی گوشی دارید استفاده کنید. ولی کار اصلی اپلیکیشن Musixmatch نمایش دادن متن آهنگ‌ها است و برای این کار از پلیرها و اپلیکیشن‌های موسیقی دیگر نظیر اسپاتیفای، اپل موزیک یا گوگل پلی موزیک هم پشتیبانی می‌کند. به محض این که یک آهنگ را روی گوشی شروع کنید، اپلیکیشن Musixmatch آن را شناسایی می‌کند و متن ترانه را به صورت هماهنگ روی صفحه به نمایش در می‌آورد. در اندروید حتی می‌توانید از پلیر بیرون بیایید و متن ترانه را روی هر اپلیکیشن دیگری ببینید. در آیفون می‌توانید با استفاده از ویجت‌ها، متن ترانه را روی لاک اسکرین در اختیار داشته باشید. اپلیکیشن Musixmatch حتی این قابلیت را هم دارد که از طریق میکروفون آهنگی را که از منبع دیگری در حال پخش است تشخیص دهد و متن آن را بیابد. این اپلیکیشن از گوشی‌های اندرویدی و آیفون پشتیبانی می‌کند و به تازگی نسخه‌ی ویندوزی آن با پشتیبانی از اسپاتیفای و آیتونز هم منتشر شده است. ‌ ‌
علم و تکنولوژی
شیشه‌های شکسته آیفون XR جدید، رنگ‌های این گوشی را فاش کرد شب گذشته، مارک گورمن که در لو دادن اطلاعات مربوط به محصولات معرفی نشده اپل سابقه درخشانی دارد، رنگ‌های جدید آیفون XR جدید را، لو داد. وی در قالب یک توییت، عکس‌هایی از شیشه‌های شکسته بخش پشتی آیفون XR جدید را منتشر کرد. طبق این عکس‌ها، دو رنگ سفید و مشکی که مثل آیفون XR کنونی است. رنگ زرد نیز همچنان باقی خواهد ماند اما دو رنگ آبی و نارنجی، با رنگ‌های سبز و بنفش جایگزین خواهد شد. این تصاویر نیز احتمالا از خط تولید نسل جدید iPhone XR به بیرون درز کرده و مربوط به نسخه‌هایی است که در فرآیند تولید دچار مشکل شده‌اند. اولین بار، یک وبلاگ ژاپنی در خبری اعلام کرد که رنگ‌های آبی و نارنجی از نسل جدید iPhone XR حذف می‌شوند و رنگ‌های سبز و بنفش جایگزین آن‌ها خواهد شد. اما تا پیش از توییت مارک گورمن، هیچ ایده‌ای نداشتیم که این رنگ‌های سبز و بنفش، چه طیف رنگی خواهند داشت که حالا با آن‌ها آشنا شده‌ایم. همچنین در کنار این رنگ‌ها، اپل همچنان نسخه قرمز رنگ این گوشی را هم با عنوان Product RED به فروش خواهد رساند که این رنگ احتمالا با رنگ قرمز آیفون XR کنونی، تفاوتی نخواهد داشت. در هر صورت، به نظر می‌رسد رنگ‌هایی که اپل امسال برای جایگزین آیفون XR استفاده خواهد کرد، کمرنگ‌تر شده‌اند و به اصطلاح Muted هستند. جدا از این رنگ‌ها، انتظار می‌رود که در بخش پشتی آیفون XR جدید، شاهد دو دوربین باشیم. دوربین دومی که در نسل جدید این گوشی استفاده می‌شود، از نوع تله‌فوتو خواهد بود و زوم دو برابری اپتیکال را به این گوشی می‌آورد. این در شرایطی است که دو آیفون دیگری که امسال معرفی می‌شوند، دارای دوربین سه گانه خواهند بود و علاوه بر دوربین تله‌فوتو، دارای دوربینی با لنز اولترا واید هستند. تغییر دیگری که در این گوشی نسبت به آیفون XR کنونی شاهد خواهیم بود، نحوه قرارگیری دوربین‌ها در یک باکس تقریبا مربعی شکل است که شبیه به دیگر آیفون‌های ۲۰۱۹ خواهد بود. در مجموع، آیفون XR همچنان گزینه‌ای عالی برای بسیاری از کاربران آیفون خواهند بود. این گوشی باز هم قرار است همان تکنولوژی‌های پرچمداران امسال اپل را به همراه داشته باشد و با حذف برخی موارد مثل نمایشگر OLED، با قیمت کمتری عرضه شود. شما درباره آیفون XR جدید چه فکر می‌کنید؟ منبع: TheVerge
علم و تکنولوژی
نامزدهای جایزه گلدن گلوب ۲۰۱۹ مشخص شدند نامزدهای هفتاد و ششمین دوره از جایزه گلدن گلوب پ-ن-دهم آذرماه اعلام شد. در میان نامزدهای جایزه گلدن گلوب ۲۰۱۹ درام زندگی‌نامه‌ای معاون (Vice) با کاندید شدن در شش بخش متفاوت بیش از سایر آثار مورد توجه قرار گرفت‌ پس از معاون، فیلم‌های ستاره‌ای متولد شده است (A Star Is Born)، سوگلی (The Favourite) و کتاب سبز (Green Book) با نامزد شدن در پنج بخش مختلف از دیگر فیلم‌های مهم در بین نامزدهای جایزه گلدن گلوب ۲۰۱۹ بودند‌ در بخش مجموعه‌های تلویزیونی ترور جانی ورساچه (The Assassination of Gianni Versace) در چهار بخش و مجموعه‌های بازگشت به خانه (Homecoming)، روش کامینسکی (The Kominsky Method) و بری (Barry) هر کدام در سه بخش نامزد شدند‌ مراسم گلدن گلوب قرار است شانزدهم دی‌ماه امسال (ششم ژانویه سال ۲۰۱۹) برگزار شود‌ در ادامه می‌توانید فهرست کامل همه نامزدهای جایزه گلدن گلوب ۲۰۱۹ را بخوانید‌ نامزدهای جایزه گلدن گلوب ۲۰۱۹ در بخش سینما نامزدهای بهترین فیلم درام پ-ن- سیاه بلک‌ک‌کنزمن بوهمین راپسودی اگر خیابان بیل می‌توانست حرف بزند ستاره‌ای متولد شده است نامزدهای بهترین فیلم کمدی یا موزیکال آسیایی‌های خرپول سوگلی کتاب سبز بازگشت مری پاپ-ن- معاون نامزدهای بهترین کارگردانی بردلی کوپر، ستاره‌ای متولد شده است آلفونسو کوارون، روما پیتر فارلی، کتاب سبز اسپایک لی، بلک‌ک‌کنزمن آدام مک‌کی، معاون نامزدهای بهترین بازیگر نقش اول مرد درام بردلی کوپر، ستاره‌ای متولد شده است ویلم دفو، در دروازه ابدیت لوکاس هجز، پسر پاک شد رامی ملک، بوهمین راپسودی جان دیوید واشینگتن، بلک‌ک‌کنزمن نامزدهای بهترین بازیگر نقش اول زن درام گلن کلوز، همسر لیدی گاگا، ستاره‌ای متولد شده است نیکول کیدمن، نابودگر ملیسا مک کارتی، هرگز می‌توانی مرا ببخشی؟ روزاموند پایک، یک زندگی خصوصی نامزدهای بهترین بازیگر نقش اول مرد کمدی یا موزیکال کریستین بیل، معاون لین مانوئل میراندا، بازگشت مری پاپ-ن- ویگو مورتنسن، کتاب سبز رابرت ردفورد، پیرمرد و تفنگ جان سی‌ رایلی، استن و الی نامزدهای بهترین بازیگر نقش اول زن کمدی یا موزیکال امیلی بلانت، بازگشت مری پاپ-ن- اولیویا کولمن، سوگلی السی فیشر، کلاس هشتم شارلیز ترون، تالی کنستانس وو، آسیایی‌های خرپول نامزدهای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد ماهرشالا علی، کتاب سبز تیموتی شالامی، پسر زیبا آدام درایور، بلک‌ک‌کنزمن ریچارد ای گرانت، هرگز می‌توانی مرا ببخشی؟ سام راکول، معاون نامزدهای بهترین بازیگر نقش مکمل زن ایمی آدامز، معاون کلیر فوی، نخستین انسان رجینا کینگ، اگر خیابان بیل می‌توانست حرف بزند اما استون، سوگلی ریچل وایس، سوگلی نامزدهای بهترین فیلمنامه آلفونسو کوارون، روما دبورا دیویس و تونی مک‌نامارا، سوگلی بری جنکینز، اگر خیابان بیل می‌توانست حرف بزند آدام مک‌کی، معاون پیتر فارلی، نیک واله‌لونگا، برایان کوری، کتاب سبز نامزدهای بهترین موسیقی فیلم مارکو بلترامی، یک جای ساکت الکساندر دسپلا، جزیره سگ‌ها لودویگ گورانسن، پ-ن- سیاه جاستین هورویتز، نخستین انسان مارک شایمن، بازگشت مری پاپ-ن- نامزدهای بهترین ترانه همه ستاره‌ها، پ-ن- سیاه دختر در فیلم‌ها، دامپلین مرثیه‌ای برای یک جنگ خصوصی، یک جنگ خصوصی افشاگری، پسر پاک شد سطحی، ستاره‌ای متولد شده است نامزدهای بهترین فیلم خارجی کفرناحوم دختر هرگز روی برنگردان روما دزدان فروشگاه نامزدهای بهترین انیمیشن شگفت انگیزان ۲ جزیره سگ‌ها میرای رالف اینترنت را خراب می‌کند مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی نامزدهای جایزه گلدن گلوب ۲۰۱۹ در بخش مجموعه‌های تلویزیونی نامزدهای بهترین سریال کمدی یا موزیکال بری (HBO) محل خوب (NBC) شوخی (Showtime) روش کامینسکی (Netflix) خانم میزل شگفت انگیز (Amazon) نامزدهای بهترین بازیگر مرد سریال موزیکال یا کمدی ساشا بارون کوهن، آمریکا کیه؟ جیم کری، شوخی مایکل داگلاس، روش کامینسکی دونالد گلاور، آتلانتا بیل هدر، بری نامزدهای بهترین بازیگر زن سریال موزیکال یا کمدی کریستن بل، محل خوب کاندیس برگن، مورفی براون آلیسون بری، گلو ریشل بروسنام، خانم میزل شگفت انگیز دبرا مسینگ، ویل و گریس نامزدهای بهترین سریال کوتاه یا فیلم تلویزیونی روانپزشک ترور جانی ورساچه: داستان جنایی آمریکایی فرار در دانمورا چیزهای تیز یک رسوایی خیلی انگلیسی نامزدهای بهترین بازیگر زن سریال کوتاه یا فیلم تلویزیونی امی آدامز، چیزهای تیز پاتریشیا آرکت، فرار در دانمورا کانی بریتون، جان خبیث لورا درن، داستان رجینا کینگ، هفت ثانیه نامزدهای بهترین بازیگر مرد سریال کوتاه یا فیلم تلویزیونی آنتونیو باندراس، نابغه: پیکاسو دانیل برول، روانپزشک دارن کریس، ترور جانی ورساچه: داستان جنایی آمریکایی بندیکت کامبربچ، پاتریک ملروز هیو گرانت، یک رسوایی خیلی انگلیسی نامزدهای بهترین بازیگر زن مکمل سریال، سریال کوتاه یا فیلم تلویزیونی الکس بورنستین، خانم میزل شگفت انگیز پاتریشیا کلارکسون، چیزهای تیز پنه لوپه کروز، ترور جانی ورساچه: داستان جنایی آمریکایی تندی نیوتن، وست‌ورلد ایوان استراهوفسکی، سرگذشت ندیمه نامزدهای بازیگر مرد مکمل سریال، سریال کوتاه یا فیلم تلویزیونی آلن آرکین، روش کامینسکی کیرن کالکین، جانشینی ادگار رامیرز، ترور جانی ورساچه: داستان جنایی آمریکایی بن ویشاو، یک رسوایی خیلی انگلیسی هنری وینکلر، بری نامزدهای بهترین سریال درام آمریکایی‌ها محافظ بازگشت به خانه کشتن ایو ژست نامزدهای بهترین بازیگر مرد سریال درام جیسون بتمن، اوزارک استفن جیمز، در بازگشت به خانه ریچارد مدن، محافظ بیلی پورتر، ژست متئو رایس، آمریکایی‌ها نامزدهای بهترین بازیگر زن سریال درام کترینا بلف، غریبه الیزابت ماس، سرگذشت ندیمه ساندرا اوه، کشتن ایو جولیا رابرتز، بازگشت به خانه کری راسل، آمریکایی‌ها بیشتر بخوانید: با نامزدهای گلدن‌ گلوب ۲۰۱۹ و عجایب این دوره بیشتر آشنا شوید
هنر و سینما
۱۱ وسیله‌ای که باید هر چند وقت یک‌بار تعویض کرد! شاید تا به حال به این موضوع فکر نکرده باشید که هر وسیله‌ای که در خانه وجود دارد، عمر مشخصی دارند و بعد از این مدت کارایی خود را از دست می‌دهند و باید با مدلی جدیدتر جابه‌جا شوند. برخی از وسایل بهداشتی و شخصی را باید با توجه به میزان استفاده و نیاز به بهداشت بیشتر، در مدت زمان مشخصی تعویض کرد. برای مثال مسواک که می‌تواند بستر خوبی برای رشد باکتری‌ها باشد، اگر در زمان مناسب با مسواک جدید جایگزین نشود، می‌تواند باعث بروز مشکلات دهانی شود. پس بهتر است با اطلاع از زمان بهینه استفاده از هر وسیله، برای خرید مدل نو اقدام کنید.۱- دتکتور و آلارم دود و آتش و باتری‌هابرای تعویض این آلارم به صورت کامل بهتر است به دستورالعمل سازنده و تولید کننده این محصول مراجعه کنید. هر ماه این آلارم را تست کنید و باتری‌ها را سالی دو بار تعویض کنید.۲- مسواکشرکت تولید محصولات دهان و دندان اورال-بی پیشنهاد می‌کند مسواک خود را هر سه ماه تعویض کنید. اگر متوجه شدید دندانه و موهای روی سطح مسواک فرسوده شده و از هم باز شده‌اند، لازم است قبل از رسیدن به موعد مقرر آن را عوض کنید. حتی گفته می‌شود بعد از بیماری هم مسواک خود را عوض کنید تا از تولید و منتشر شدن میکروب‌ها روی مسواک‌های کناری هم جلوگیری شود.۳- لوازم آرایشیتقریبا روی بسته همه لوازم آرایشی نوشته‌ای وجود دارد که مدت زمان مجاز برای استفاده این وسیله آرایشی را نشان می‌دهد و این زمان اغلب از زمانی شروع می‌شود که بسته‌بندی محصول باز شود. اغلب محصولات پودری و سایه‌های چشم ۱۲-۱۵ ماه ماندگاری دارند و در برخی مدل‌ها به ۳۰ ماه می‌رسد ولی محصولات مایعی مانند ریمل و خط چشم عمر کوتاه‌تری دارند. همیشه بعد از بهبود تب‌خال یا گل‌مژه، لوازم آرایش خود را عوض کنید.۴- برس‌های آرایشیبرس‌های آرایشی تقریبا هر روز مورد استفاده قرار می‌گیرند کمتر شسته می‌شوند و به ندرت تعویض می‌گردند! اگر متوجه شدید موهای برس باز شده‌اند و حالت کهنگی پیدا کرده‌اند، یا حتی به یاد ندارید آخرین باری که برس جدید خریدید، چه زمانی بوده است، همین حالا آنها را دور بریزید.۵- کرم ضد آفتاببله، کرم ضد آفتاب هم تاریخ انقضا دارد. برای نتیجه بهتر، هر فصل کرم ضد آفتاب جدید بخرید و حتی اگر تیوپ کرم نصفه خالی شده است هم در این کار تردید نکنید. کرم ضد آفتابی که منقضی شده باشد تأثیرگذاری خود و محافظت از پوست در برابر اشعه ماورای بنفش را از دست می‌دهد.۶- برس موگفته می‌شود بهتر است برس موی خود را یک سال تا دو سال یک‌بار تعویض کنید. ولی بهترین معیار سنجش برای تعویض آن، پارگی و ساییدگی برس مو است. برس‌های گرد که معمولا در زمان خشک کردن موها و برای حالت دادن آنها استفاده می‌شوند، معمولا عمر کوتاه‌تری دارند. در برس‌هایی که موهای آنها از جنس پلاستیک ساخته شده است، زمانی که مشاهده می‌کنید دانه‌های گرد هر کدام از این موهای سفت از جای خود در آمده‌اند، برس را دور بیندازید.۷- تیغ اصلاحبسیاری از افراد بعد از مدتی که از تیغ اصلاح خود استفاده می‌کنند، برای اینکه بتوانند کارایی موردنظر را دریافت کنند، در زمان استفاده فشار بیشتری به آن وارد می‌کنند. و تنها زمانی که زنگ می‌زند و حالت دندانه‌ای و خطرناک پیدا می‌کنند، تیغ اصلاح را دور می‌اندازند. به گفته متخصصین آرایشی و بهداشتی، مدل‌های چند تیغه را بعد از ۳ تا ۴ بار استفاده باید تعویض کنید. می‌توانید از مدل‌های دسته ثابتی استفاده کنید که فقط سری تیغ آنها قابل تعویض هستند.۸- ورقه‌های روی طبقات کابینتتا به حال به ورقه‌های روی طبقات کابینت که زیر ظروفتان قرار دارند، نگاهی انداخته‌اید؟ بعد از مدتی رنگ آنها تغییر می‌کند، پاره پاره می‌شوند و گرد و غبار و آلودگی سطحشان را می‌پوشاند. در این شرایط ورقه‌ها را بیرون بکشید و آنها را دور بیندازید تا با انواع تازه‌تر جابه‌جا شوند.۹- بالشت‌هادر طول شب ساعت‌ها روی بالشت خود غلت می‌زنید، سر خود را می‌چسبانید، عرق می‌کنید و صورت و موهایتان را روی آن می‌مالید. درست مثل تشک، بالشت هم بستر خوبی برای گرد و غبار و جانوران ریز است. بهتر است بالشت‌های خود را دو تا سه سال یک‌بار تعویض کنید و اگر هر شب مورد استفاده قرار می‌گیرند، این زمان را به سالی یک‌بار تغییر دهید.۱۰- اسکاچ ظرف‌شوییاسکاچ ظرف‌شویی یکی از بزرگ‌ترین نقاط منزل برای جذب میکروب است، به دلیل رطوبت درز و منافذ ریز سطح اسکاچ، این وسیله پاک کننده را به محیطی برای رشد و زندگی میکروب‌ها تبدیل می‌کند که به راحتی هم ضدعفونی نمی‌شود. با مرطوب کردن اسکاچ و قرار دادن آن به مدت ۲ دقیقه درون ماکروفر، می‌توان اسکاچ را ضدعفونی کرد. به یاد داشته باشید که حداقل سه هفته یک‌بار اسکاچ خود را تعویض کنید.۱۱- تخته برش آشپزخانهدرست مانند اسکاچ، تخته برش هم منبع خوبی برای زندگی و رشد باکتری‌ها محسوب می‌شود که متأسفانه بسیاری از مردم حتی برای سال‌ها برای تعویض آن اقدام نمی‌کنند. آنچه در مورد تمیزی و بهداشت تخته‌های برش اهمیت دارد، اطلاع از زمان تعویضشان است. هر زمان که شیارهای عمیقی روی سطح تخته به چشم بخورد، زمان آن فرار رسیده است. این شیارها بستر خوبی برای رشد و نمو میکروارگانیسم‌های بیماری‌زا هستند.
سلامت و زیبایی
۷ سریال برتر یک دهه‌ی اخیر را بشناسید به دوران طلایی تلویزیون و نقطه اوج سریال‌های تلویزیونی خوش آمدید. زمانی که پیشنهادهای متعددی برای دیدن روی صفحه کوچک تلویزیون وجود دارد. مسأله فقط شلوغی بازار نیست که خالقان سریال‌ها را به سمت نوآوری و جسارت بیشتر سوق می‌دهد تا توجه بیشتری به خودشان جلب کنند. بلکه تعریف خود مدیوم تلویزیون و این که چطور در آن سریال‌ها را می‌بینید این اجازه را می‌دهد که آزادی غیرقابل انتظاری در روایت و قصه‌گویی داشته باشید. در سال‌های اخیر برای هر سلیقه‌ای یک سریال خاص ساخته شده است. البته که ناگهانی به این سطح از نبوغ در تلویزیون نرسیده‌ایم. دوره طلایی تلویزیون از ده سال پیش شروع شده است و منتقدان شروع به نوشتن درباره آن کرده‌اند. از آن زمان هم یک شیب صعودی داشته است. ایندی‌وایر به این نتیجه رسیده که حالا تلویزیون در جایی قرار دارد که می‌شود برخی از سریال‌های ده سال گذشته را به عنوان بهترین سریال‌های تلویزیون معرفی کرد. با این همه تولیدات تلویزیونی در این مورد باید خیلی محتاطانه عمل کرد. سخت است که یک راهنمای سریال تلویزیونی دربیاوریم. درنتیجه ایندی‌وایر چند قانون محدودکننده گذاشته است از جمله این که: سریال‌های باید بین سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹ پخش شده باشند. حتما باید آثاری باشند که برایشان فیلمنامه نوشته شده یعنی یک سری شوهای شبانه بداهه را شامل نمی‌شوند. این که فقط یک فصل سریال درخشان باشد لزوما آن را در فهرست قرار نمی‌دهد بلکه کلیت آن باید از وزن خاصی برخوردار باشد. این که سریالی محبوب شده باشد هم لزومان برای قرار گرفتن آن در فهرست کافی نیست. سریال باید روی فرهنگ مردم تاثیر گذاشته باشد. ۱- بازماندگان شبکه HBO – تاریخ پخش ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ بعضی سریال‌ها در محدوده امن حرکت می‌کنند و برخی دیگر ریسک می‌کنند و خودشان را به در و دیوار می‌زنند و در میانه این دو مسیر سریال بازماندگان را داریم. سریالی که ابعاد جدیدی از روایت را تعریف کرد. در خیلی از سطوح سریال تعریف‌های خودش را به مخاطبان ارائه داد و خیلی از فصل‌هایش هم دقیقا همان چیزی بود که انتظار می‌رفت. داستان سریال با واقعه‌ای شروع می‌شد که در طی آن دو درصد از جمعیت کره‌ی زمین ناپدید می‌شدند. فصل اول سه سال بعد از این اتفاق که نامش را خروج ناگهانی گذاشته‌اند رخ می‌دهد و ۹۸ درصد مردم باقی‌مانده روی کره‌ی زمین در تلاش هستند تا راهی برای زنده ماندن بیابند. سریال سوالات زیادی مطرح می‌کند و برعکس سریال قبلی دیوید لیندلوف که یکی از خالقانش بود یعنی لاست (گمشده) اصلا قرار نیست به این سوالات جوابی بدهد‌ سوالاتی مثل این که: ما چه کسانی هستیم؟ وقتی می‌میریم به کجا می‌رویم؟ آدم‌ها وقتی ناپدید می‌شوند کجا می‌روند؟ و آیا من آدم خوبی هستم؟ زندگی جوابی به این سوال‌ها نمی‌دهد و سریال هم همین‌طور‌ اما به جای پیدا کردن جواب سوال‌ها موقع دیدن بازماندگان به سوالات جدیدی می‌رسید‌ در حقیقت سریال شبیه نوعی کشف و شهود در زندگی است‌ یکی دیگر از نکات مهم سریال موسیقی متن و تم اصلی آن است که توسط آهنگساز مشهور ماکس ریختر ساخته شده‌ منتقدان می‌گویند که سریال ساخت هنرمندانه‌ای دارد و درام تفکربرانگیزی است که هدف بالایی برای خودش قائل است و غالبا هم موفق می‌شود به هدفش برسد‌ ۲‌ فلیبگ شبکه: بی‌بی‌سی و آمازون – تاریخ پخش: از ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۹ به هر آدم ناامیدی وقتی می‌خواهند سریال توصیه کنند می‌گویند: فلیبگ را دیده‌ای؟ حتما ببین‌ شاهکار است‌ شاید به این دلیل که ما در دورانی هستیم که به خنده‌های بلند نیاز داریم‌ فلیبگ شما را وادار می‌کند که قهقهه بزنید‌ دلیل دیگرش هم فیبی والر-بریج خالق این سریال و ستاره اصلی آن است‌ او در این سریال کاری مکاشفه‌آمیز انجام داده است‌ او کاراکتر زن را با چنان دقتی تصویر می‌کند که حیرت‌انگیز است‌ کل ایده این سریال از فستیوال فرینج ادینبورگ آماده که سال ۲۰۱۳ والر بریج در آن نمایش تک نفره‌ای را با خلق کاراکتری به همین اسم اجرا کرد و جایزه اول را هم برد‌ فلیبگ سریال بامزه‌ای است‌ درباره زنی که زندگی‌اش نابود شده و همین‌طور که جلو می‌رود بدترین و بهترین سناریوها در زندگی‌اش رخ می‌دهند‌ در حقیقت زندگی‌اش شبیه همه ماست‌ منتقدان معتقدند که این سریال هوشمندانه و به شدت بامزه و احساس برانگیز است‌ با شوخی‌های نوآورانه درباره یک زن جوان پیچیده که دوره نقاهتش را بعد از یک دوره سخت می‌گذراند‌ کاریزمای فیبی والر بریج در نقش زن جوان غیرقابل انکار است‌ سریالی که انرژی خالص است‌ ۳‌ برکینگ بد شبکه: AMC – تاریخ پخش: ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۳ پنجمین سریال برتر سایت IMDB که سکانس‌های زیادی از آن وارد فرهنگ پاپ جامعه شده و در ذهن‌ها ماندگار است‌ آن سکانس فروپاشی روانی والتر وایت یا سکانس سرقت قطار نمونه‌هایی از همین سکانس‌های فراموش‌نشدنی هستند‌ برکینگ بد شرح یک‌جور سفر اودیسه‌وار یک معلم شیمی است‌ معلمی که متوجه می‌شود سرطان گرفته و تصمیم می‌گیرد دست به یک خودویرانگری بزند‌ والتر وایت برای این که خانواده‌اش از لحاظ مالی بعد از مرگ او تامین باشند با توجه به علمی که دارد آشپزخانه می‌زند و شروع به تولید مواد مخدر می‌کند‌ هر چه کسب و کار زیرزمینی‌اش پیشرفت می‌کند آبرو و اعتبارش بیشتر از بین می‌رود‌ یکی از شاگردان سابق‌اش هم به او می‌پیوندد‌ ونس گیلیگان خالق سریال با برایان کرنستون در چند اپیزود از سریال پرونده‌های ایکس همکاری کرده بود و با شناختی که از او داشت برای نقش والتر وایت انتخابش کرد‌ آنها اسم والتر وایت را به یاد والت ویتمن شاعر آمریکایی انتخاب کردند‌ بسیاری از منتقدان سریال برکینگ بد را بهترین سریال تاریخ تلویزیون می‌دانند‌ در نظرسنجی‌های مختلف این سریال جزو ده سریال برتر تاریخ آمریکا قرار گرفت‌ به گفته منتقدان شیمی بین برایان کرنستون و پل آرون خارق‌العاده است و سریال استعاره شاهکاری از بحران میانسالی را به تصویر می‌کشد‌ سریال برنده ۱۶ جایزه امی شد و ۵۸ بار هم نامزد دریافت این جایزه شد‌ ۴‌ بوجک هورسمن شبکه: نت‌فلیکس – تاریخ پخش: ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۹ این یکی از بهترین سریال‌های انیمیشنی است که تا امروز ساخته شده‌ یک کمدی-درام مخصوص بزرگسالان که رافائل باب واکسبرگ خالق آن است‌ فصل اول سریال با نقدهای متفاوتی روبه‌رو شد اما هرچه جلوتر رفت بیشتر توانست نظر منتقدان را به خودش جلب کند‌ سریال در کنار داستان اصلی‌اش به صنعت سرگرمی در آمریکا طعنه می‌زند‌ بوجک به دلیل برداشت رئالیستی در دست و پنجه نرم کردن با افسردگی، اعتیاد، تروما و رفتارهای خودویرانگر و حتی تبعیض‌ نژادی توانست توجه‌ها را جلب کند‌ بیشتر داستان سریال در هالیوود اتفاق می‌افتد‌ (که البته کمی بعدتر به نام هالیوو شناخته می‌شود چون سر یک ماجرای عاشقانه حرف دال نابود می‌شود‌) در شهری که انسان‌ها و حیوانات با روحیات انسانی کنار هم زندگی می‌کنند‌ بوجک هورسمن ستاره سیت‌کام‌های دهه ۹۰ بوده و حالا می‌خواهد بازگشت بزرگی داشته باشد با داستان اتوبیوگرافیکی که یک نویسنده در سایه به جای او می‌نویسد‌ او با مدیر برنامه‌هایش هم درگیری‌هایی دارد‌ بیشتر منتقدان از فصل دوم شروع به تحسین داستان‌های عمیق روایت سریال کردند و به نظرشان کمدی سریال نسبت به فصل اول جهش خارق‌العاده‌ای داشت‌ ۵‌ هانیبال شبکه: NBC – تاریخ پخش: ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ اقتباس برایان فولر از رمان توماس هریس تریلر روانشناختی ترسناکی از آب درآمد که به رابطه میان یک بازجوی اف‌بی‌آی به نام ویل گراهام و دکتر هانیبال لکتر (با بازی مدز میکلسون) می‌پرداخت. هانیبال لکتر روانشناسی است که قصد دارد تبدیل به دشمن درجه یک گراهام شود. گراهام اخیرا انتخاب شده تا به عنوان رییس بخش علوم رفتاری نیروی پلیس با قاتلان سریالی گفت‌وگو کند. کرافورد که گراهام را به این مقام رسانده به او دستور می‌دهد که با هانیبال لکتر همکاری کند اما هانیبال که خودش قاتل سریالی است فرم‌های اف. بی. آی را دستکاری می‌کند. اما رابطه دوستانه‌ای که با گراهام پیدا کرده همه چیز را پیچیده می‌کند چون مجذوب حس همدردی گراهام با جنایتکاران روان‌پریش می‌شود. سال ۲۰۱۵ ساخت سریال کنسل شد و بعدتر دلیل‌اش را دانلودهای غیرقانونی اعلام کردند. منتقدان شیفته سکانس‌های مهیب اما زیبای سریال شدند که شبیه کارهایی بود که در ویدیوآرت‌ها می‌شد دید. ۶- معاون رییس‌جمهور شبکه: HBO – تاریخ پخش: ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۹ جولیا لویی دریفوس در کارنامه سی ساله بازیگری‌اش دو سریال به یادماندنی دارد که جزو بهترین سریال‌ها قرار می‌گیرند و یکی از آن‌ها معاون رییس‌جمهور است. دریفوس پیش از آن برای کمدی درخشان ساینفیلد شناخته می‌شد و بعد در یک کمدی طعنه‌آمیز سیاسی درخشید. او در سریال معاون رییس‌جمهور نقش سلینا مه‌یر را بازی می‌کند که سریال داستان زندگی شخصی و سیاسی او به عنوان معاون رییس‌جمهور و بعدتر رییس‌جمهور ایالات متحده آمریکاست. به جناح سیاسی او به صورت مستقیم اشاره نمی‌شود هر چند در فصل چهارم شواهدی وجود دارد که او دموکرات است. سریال از همان فصل اولش مورد توجه منتقدان قرار گرفت. آن‌ها می‌گفتند که شوخی‌های سریال بامزه است و جولیا لویی دریفوس در نقش اول بازی درخشانی از خودش ارائه می‌دهد. البته برای فصل اول معتقد بودند که هنوز جای کار دارد تا سریال لحن خودش را پیدا کند اما از فصل دوم به بعد این مشکل هم حل شد و منتقدان نوشتند که حالا بینش سریال عمیق‌تر شده و لحن خاص خودش را پیدا کرده است. ۷- آمریکایی‌ها شبکه: FX – تاریخ پخش: ‌ ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۸ ممکن است خیلی‌ها از خواندن این جمله شوکه شوند اما واقعیت این است که آمریکایی‌ها بیشتر از آن که سریالی درباره جنگ سرد یا کاپیتالیسم یا شکست کمونیسم و دموکراسی باشد، درباره ازدواج است. سریال داستان دو افسر سازمان جاسوسی کا. گ. ب است که با هم ازدواج می‌کنند و تحت پوشش یک زوج آمریکایی به همراه فرزندان‌شان در واشنگتن مشغول کار و زندگی می‌شوند. از قضا همسایه آنها یک افسر اف. بی. آی است. فصل اول سریال درست بعد از سوگند و تحلیف رونالد ریگان به عنوان رییس‌جمهور آمریکا آغاز می‌شود. بسیاری از نشریات لقب بهترین سریال را به آمریکایی‌ها دادند. منتقد سایت راجر ایبرت نوشت در دوره‌ای که سریال‌های خوب زیادی هر سال ساخته و پخش می‌شوند آمریکایی‌ها بهترین آن‌هاست. به عقیده منتقدان این یک تریلر جاسوسی مجذوب‌کننده است و ریتم قابل تحسینی دارد. نقدهای نوشته شده روی سریال آمریکایی‌ها فصل به فصل بهتر شد. سریال نامزد ۱۸ جایزه امی شد.
هنر و سینما
الماسی درخشان روی تاج جنگ ستارگان (KOTOR ۲۰۰۳) حکایت موفقیت جنگ ستارگان حکایت موفقیتی است که همه عاشق شنیدن آن هستند: حکایت آن بازنده‌ی از پیش‌تعیین‌شده‌ای که هیچ‌کس آن را جدی نمی‌گرفت، ولی هنگامی که موعد امتحان پس دادن رسید، تمام احتمالات و انتظارات و فرضیات را به دراماتیک‌ترین شکل ممکن درهم شکست و به چنان موفقیتی دست پیدا کرد که انگار تمام مدت تحت حمایت نیرویی کیهانی بوده است- تقریبا تمام کسانی که قبل از روی پرده رفتن اولین فیلم جنگ ستارگان با آن آشنا بودند، انتظار شکست فیلم را داشتند- هریسون فورد و الک گینس، از بازیگران فیلم، از بد بودن دیالوگ‌هایی که باید ادا می‌کردند گلایه‌مند بودند، برایان دی‌پالما پس از تماشای فیلم آن را بدترین فیلم تاریخ خطاب کرد و حتی کارگردان آن جورج لوکاس به هنگام روی پرده رفتن جنگ ستارگان: امیدی تازه (Star Wars: A New Hope) در سال ۱۹۷۷ برای تعطیلات به هاوایی رفته بود و به خود زحمت شرکت در افتتاحیه‌ی آن را نداد؛ چون یقین داشت فیلم شکست خواهد خورد‌ تنها کسی که به موفقیت فیلم ایمان داشت، استیون اسپیلبرگ بود و حتی سر این موضوع سر ۲‌۵ درصد از سود مجموعه با جورج لوکاس شرط‌بندی کرد، شرطی که به بهترین شکل ممکن به بار نشست‌KOTOR شاید از بعضی لحاظ فاخرترین اثری باشد که نام جنگ ستارگان را یدک می‌کشد‌جنگ ستارگان نه‌تنها به موفقیت رسید، بلکه تعریف جدیدی از به موفقیت رسیدن ارائه کرد‌ برای بعضی‌ها ‌سه‌گانه‌ی اصلی جنگ ستارگان صرفا یک سه‌گانه‌ی سینمایی جذاب و سرگرم‌کننده نیست؛ چیزی است که دوران کودکی‌شان با آن تعریف می‌شود‌ بسیاری از مردان آمریکایی هستند که آرمان تربیتی‌شان این است که فرزندشان را هم مثل خود عاشق سینه‌چاک جنگ ستارگان کنند و برایشان داستان ماجراجویی‌های لوک اسکای‌واکر و هان سولو و چوباکا را تعریف کنند؛ احتمالا با همان نیت، اشتیاق و درجه‌ی تعصبی که وایکینگ‌ها داستان اودین و ثور و لوکی را برای فرزندانشان تعریف می‌کردند‌با وجود این‌که از تولد جنگ ستارگان فقط ۴۰ سال می‌گذرد، آنقدر آثار جانبی اعم از کتاب، کمیک، ویدئوگیم، سریال و… در بستر دنیای آن ساخته شده که اگر یک نفر کل عمرش را پای جنگ ستارگان بگذارد، باز هم نمی‌تواند تمام آثار دنیای گسترده را تجربه کند (دنیای گسترده یا Expanded Universe به مجموعه آثاری از دنیای جنگ ستارگان اطلاق می‌شود که شرکت لوکاس‌فیلمز در ساختشان دخیل نبوده است) ‌ شاید ووکی‌پدیا، دانشنامه‌ی آنلاین ۱۳۵۰۰۰ صفحه‌ای جنگ ستارگان که روز به روز هم در حال گسترده‌تر شدن است و میزان حجم و جزئیات برخی از مقالاتش شگفت‌زده‌یتان خواهند کرد (مقاله‌ی مربوط به آناکین اسکای‌واکر یا همان دارث ویدر نزدیک به صد و شصت هزار کلمه است؛ تقریبا به اندازه‌ی یک کتاب ششصد صفحه‌ای)، ایده‌ی خوبی به شما بدهد که با چه دنیای وسیعی طرف هستید‌البته پس از فروخته شدن حقوق این مجموعه به دیزنی و تصمیم‌گیری برای ساختن اپیزود هفتم، بیشتر این آثار رسما روایت غیرصحیح (Non-canon) یا به لفظ معروف‌تر افسانه (Legend) به حساب آورده شدند تا نویسندگان دیزنی با فراغ خاطر دنیای جنگ ستارگان را آنطور که دوست دارند جلو ببرند‌ برای همین اکنون دنیای گسترده تبدیل شده به آشفته‌بازاری پر از تناقض و ناهمگونی و آثاری که حتی به انگیزه‌ی بالا بردن دانش شخصی راجع‌به دنیای جنگ ستارگان هم نمی‌توان تجربه‌یشان کرد، چون دیگر روایت صحیح به حساب نمی‌آیند‌ از طرف دیگر، با توجه به شلوغ بودن دنیای گسترده، سوا کردن آثاری که فارغ از صحیح یا غیرصحیح بودن، به خاطر کیفیت بالا واقعا ارزش وقتی را که رویشان می‌گذارید داشته باشند، کار راحتی نیست‌ با این اوصاف، شاید بتوان حساسیت‌های کریستوفر تالکین و جلوگیری سرسختانه‌ی او از هرگونه دخالت خارجی در دنیای خیالی پدرش را بهتر درک کرد‌ اگر او هم مثل لوکاس پول‌دوست اجازه می‌داد هرکس هرطور که دلش می‌خواهد دنیای ارباب حلقه‌ها را گسترش دهد، شاید اکنون سرزمین میانه هم مثل کهکشانی دور در زمانی خیلی قبل به آش شله‌قلم‌کار تبدیل شده بود‌با این وجود، در میان آثار جهان گسترده، اثری وجود دارد که از لحاظ کیفیت بالای خود زبانزد خاص و عام است و برای بسیاری از افراد (من‌جمله نگارنده‌ی این مطلب) عامل اصلی علاقه‌مندی به دنیای جنگ ستارگان و پی بردن به ارزش‌ها و پتانسیل‌های آن برای داستان‌گویی بوده است‌ این اثر نقش‌آفرینی شاهکار استودیوی بایوویر است که در سال ۲۰۰۳ منتشر شد و شاید از بعضی لحاظ فاخرترین اثری باشد که نام جنگ ستارگان را یدک می‌کشد؛ این اثر شوالیه‌های جمهوری قدیم (Knights of the Old Republic) نام دارد‌ ۴۰۰۰ سال پیش از نبرد یاوین…اتفاقات شوالیه‌های جمهوری قدیم تقریبا ۴۰۰۰ سال پیش از تشکیل شدن امپراتوری کهکشانی (Galactic Empire) یا به عبارت ساده‌تر، ۴۰۰۰ سال پیش از وقایع شش‌گانه‌ی سینمایی جنگ ستارگان اتفاق می‌افتد‌ برای همین از هیچ لحاظ با شخصیت‌ها و خط داستانی معروف لوک اسکای‌واکر و اوبی‌وان کنوبی و نبرد یاوین که به نابودی اولین دث‌استار منجر شد ارتباط ندارد، اما تقریبا تمام المان‌های نمادین دنیای جنگ ستارگان را در خود به کار می‌گیرد‌داستان بازی از درگیری بین دارث مالیک و دارث رون با جمهوری آغاز می‌شود؛ دارث مالیک و دارث رون دو جدای بودند که به خاطر اختلاف با سران محفل جدای، از آن‌ها جدا شدند و با کشف کردن قدرت نهفته در نیروی تاریکی، به شوالیه‌های تاریک سیث تبدیل شدند‌ جمهوری نیز یک تشکیلات عظیم و دیوان‌سالارانه‌ی بین‌سیاره‌ای است که کار آن حاکمیت بر روی کهکشانی می‌باشد که دنیای جنگ ستارگان در آن واقع شده است‌بازی از لحاظ عمق نقش‌آفرینی چیزی کم و کسر ندارد‌در قسمت آغازین بازی، شخصیت اصلی بازی (که باید او را بسازید و می‌توانید جنسیتش را تعیین کنید) در یکی از سفینه‌های جمهوری به نام اندر اسپایر که تحت حمله‌ی نیروهای دارث مالیک قرار گرفته، از خواب بیدار می‌شود و به همراهی فردی به نام کارث اوناسی که خلبانی ماهر و قهرمان جنگی جمهوری است، با استفاده از سفینک‌های نجات موفق به فرار می‌شود‌پس از فرار موفقیت‌آمیز، شخصیت اصلی و کارث روی سطح سیاره‌ی تاریس (که اندر اسپایر بر فراز آن قرار داشت) فرود می‌آیند‌ در آنجا شخصیت اصلی پی می‌برد که نیروهای مالیک شهر تاریس را تحت کنترل گرفته‌اند تا جدای جوانی به نام باستیلا شان را در آن پیدا کنند؛ جدایی که به خاطر تسلط فوق‌العاده‌اش روی قابلیت مراقبه در نبرد (Battle Mediation) می‌تواند نتیجه‌ی نبرد را به نفع هر جناحی که او را در اختیار داشته باشد، تغییر دهد‌شخصیت اصلی طی ماجراجویی‌هایش در تاریس موفق می‌شود چند همراه دیگر پیدا کند، باستیلا را از دست گروهی خلافکار نجات دهد و نهایتا به همراه آن‌ها از طریق سفینه‌ای به نام ابون هاک از تاریس خارج شود‌شخصیت اصلی به آکادمی تعلیم جدای در سیاره‌ی دانتویین می‌رود و در آنجا، حین تعلیماتش، به وجود استار فورج پی می‌برد، یک ابرکارخانه در فضا که با استفاده از آن می‌توان قوی‌ترین ارتش کهکشان را ساخت و ظاهرا منشا اصلی قدرت دارث مالیک است‌ بدین ترتیب هدف اصلی او تعیین می‌شود: رفتن به سیاره‌های مختلف، کسب اطلاعات بیشتر راجع‌به موقعیت استار فورج و در نهایت پیدا کردن و نابود کردن آن‌حال و هوای شوالیه‌های جمهوری قدیم بسیار نزدیک به حال و هوای فیلم‌های اصلی سری است‌ سیارات و لوکیشن‌هایی که در طول بازی می‌توانید بهشان سفر کنید، تنوع خوبی دارند و از منزلگاه سرسبز و جنگلی ووکی‌ها یعنی کاشیک گرفته تا سیاره‌ی بیابانی و پرجرم و جنایت تاتویین متغیر هستند‌ نزدیکی این حال و هوا با مقایسه‌ی کوتور ۱ با کوتور ۲ که جو تاریک و ساختارشکنانه‌ای داشت و حتی محیط‌های چمنی آن نیز دلگیر به نظر می‌رسیدند، بیشتر معلوم می‌شود‌ کوتور مثل اپیزود پنجم فیلم‌های جنگ ستارگان یک پیچش داستانی بسیار دگرگون‌ساز نیز دارد که اگر از قبل برایتان لوث نشده باشد، مسلما شوکه‌یتان خواهد کرد و همیشه در فهرست بهترین پیچش‌های داستانی در میان بازی‌های ویدئویی حضور دارد‌ کهکشان مکان خودشناسی استطبق سنت بازی‌های بایوویر، که از قضا سنت سری جنگ ستارگان نیز هست، همراهان شما، که از توایلک گرفته تا ووکی بینشان هست، نقش زیادی در پیشبرد و غنی‌تر کردن داستان دارند‌ این همراهان علاوه بر این‌که در مبارزات به شما یاری می‌رسانند، هرکدام حاوی ماموریت‌های مخصوص به خود هستند و با دیالوگ‌هایشان شما را به درک شرایط فعلی و آشنایی با دنیای اطرافتان کمک می‌کنند‌ از میان این همراهان می‌توان شخصیتی چون HK-۴۷ را مثال زد، رباتی روان‌پریش و سادیست که تمایل او به نابودی و تحقیر انسانیت و در عین حال وفاداری بی‌چون و چرایش به شخصیت اصلی او را به شخصیتی طنزآمیز و سرگرم‌کننده تبدیل می‌کند‌گشت و گذار در مراحل کوتور و گوش دادن به موسیقی پس‌زمینه برای طرفداران جنگ ستارگان بسیار دل‌انگیز خواهد بود، چون حال و هوا و طراحی هنری بازی به فیلم‌ها بسیار نزدیک است‌بازی از سیستم اخلاقیات استفاده می‌کند‌ گرایش شما به سمت نیکی یا پلیدی، علاوه بر این‌که تعیین می‌کند شخصیت‌تان به کدامین قابلیت‌های نیرو (یا همان Force) دست پیدا می‌کند، روی پایان‌بندی بازی نیز تاثیر می‌گذارد‌ این انتخاب‌ها معمولا از طریق درخت دیالوگ و نحوه‌ی به سرانجام رساندن ماموریت‌های فرعی انجام می‌شوند، هرچند تمام این انتخاب‌ها نتیجه‌ای را که انتظار دارید به همراه ندارند‌ به عنوان مثال، در یکی از ماموریت‌های بازی در دانتویین، زنی که به رباتش وابستگی افراطی دارد، از شما می‌خواهد ربات را به او بازگردانید‌ اگر این کار را انجام دهید، به سمت نیکی گرایش پیدا می‌کنید، ولی اگر ربات را نابود کنید و به او بگویید که ربات رفته و دیگر برنمی‌گردد، کار پلیدی انجام نداده‌اید، چون این چیزی است که خود ربات از شما می‌خواهد؛ با نابود شدن او، زن می‌تواند به زندگی عادی خود بازگردد‌البته انتخاب‌های اخلاقی بازی تا حدی کلیشه‌ای و واضح هستند و شما را در موقعیت‌های پیچیده‌ای که مرز بین خوبی و بدی مشخص نیست، قرار نمی‌دهند‌ بعضی وقت‌ها هم برخی از انتخاب‌ها هم به قدری مضحک و غیرمنطقی هستند که شاید باعث شوند ترجیح دهید انتخابی در تضاد با جهت‌گیری استاندارد خود انجام دهید‌ مثلا فرض کنید یکی از نزدیک‌ترین افراد به شما در اوج احساسات بهتان ابراز عشق کند و شما در جواب بزنید و او را منهدم کنید! انجام چنین کاری حتی از چنگیزخان هم بعید به نظر می‌رسد، ولی چنین انتخابی در بازی وجود دارد و این باعث می‌شود سیستم اخلاقی بازی بعضی‌وقت‌ها بچگانه جلوه کند‌ ولی در کل انتخابات اخلاقی با درجه‌ی تناسب بالایی روی گیم-پلی و داستان سوار شده‌اند و مسلما انگیزه‌ی خوبی برای چندباره بازی کردن بازی را فراهم می‌کنند‌کوتور پایه‌گذار سیستم مبارزه‌ای است که بعدها دوباره در عصر اژدها از آن استفاده شد: سیستمی نیمه‌نوبتی/نیمه‌همزمان که شما را ملزوم می‌کند یک سری فرمان صادر کنید و منتظر بمانید تا هریک اجرا شود‌سفینه‌ی ابون هاک که پیش‌تر به آن اشاره شد، به نوعی نقش مرکز فعالیت شخصیت اصلی و همراهان او را ایفا می‌کند و از طریق آن می‌توان به سیاره‌های مختلف سفر کرد‌طراحی لوکیشن‌های بازی جزو بزرگ‌ترین نقاط قوت آن است‌ هر سیاره از چند ریزمرحله تشکیل شده و تا موقعی که در حالت مبارزه قرار نداشته باشید، می‌توانید آزادانه در این محیط‌ها بچرخید، با شخصیت‌های محیط یا همان NPCها حرف بزنید و از آن‌ها ماموریت بگیرید‌ حتی در برخی سیاره‌ها مینی‌گیم سفینه‌سواری به نام Swoop Racing نیز وجود دارد که می‌توان از طریق آن پول درآورد و تنوع خوبی در گیم-پلی ایجاد می‌کند‌ریزمرحله‌ها نه به قدری کوچک هستند که حس خطی بودن بازی به شما دست بدهد و نه به قدری بزرگ که در آن‌ها احساس سردرگمی پیدا کنید‌ یکی از مهم‌ترین دلایل اعتیادآور بودن بازی همین محیط‌های خوش‌ساخت و راحت و روان بودن جابجایی بین آن‌هاست‌ دی اند دی سینماییاز کیسی هادسن، کارگردان بازی، راجع‌به سیستم مبارزه‌ی بازی نقل است: ما می‌خواستیم سیستم مبارزه‌ای بسازیم که جنبه‌های استراتژیک سری دروازه‌ی بالدور و شب‌های نوروینتر را با هم ترکیب کند، ولی از طرف دیگر به شکل مبارزه‌ای اکشن، سه‌بعدی، سریع و سینمایی به مخاطب عرضه شود‌ این ایده بسیار بلندپروازانه به نظر می‌رسد‌ واقعا چطور می‌شود دی اند دی (D&D) را سینمایی جلوه داد؟ در سیستم دی اند دی برای انجام هر کاری به محاسبات ریاضی نیاز است؛ برای باز کردن قفل در، متقاعد کردن NPCها، ضربه زدن به دشمن و جاخالی دادن از ضربات او لازم است تاسی ریخته شود، نتایج این تاس با ارقام مربوط به مشخصات شخصیت شما (مثل زور، چابکی، هوش و… که در قالب فرمول خاصی ریخته شده‌اند) و همچنین مهارت‌های خاص او (که با هر ترازگیری قابل افزایش دادن هستند و بدین ترتیب شانس موفقیت درشان بیشتر می‌شود) تطبیق داده شود و اگر رقم تاس از رقم مشخصات و مهارت‌های شخصیت شما کمتر از آب درآمد، آن عمل با موفقیت انجام می‌پذیرد‌ برای انجام هر عمل دیگر (مثلا حمله‌ی دوباره) لازم است که این فرایند دوباره طی شود‌سیستم دی اند دی از یک سیستم نشانه‌گذاری جبری استفاده می‌کند که در نگاه اول شاید پیچیده به نظر برسد و مخاطب تازه‌کار را پس بزند (خصوصا در محاسبات بزرگ‌تر)، ولی یادگیری و درک آن بسیار ساده است‌ به عنوان مثال اگر شما چنین دستوری را دیدید: roll ۲d۲۰ – ۳ می‌توانید آن را این‌گونه بخوانید: دو تاس بیست وجهی را بریز و رقم حاصل‌شده را منهای سه کن‌ اگر تاس اول ۱۳ و تاس دوم ۴ دربیاید، آن را با هم جمع و از ۳ کم می‌کنید و عدد ۱۴ به دست می‌آید‌توصیف سیستم دی اند دی با این‌گونه کلمات، چندان هیجان‌انگیز به نظر نمی‌رسد، ولی در عمل، ماهیت شانسی و ریاضیات حساب‌شده‌ی آن تجربه‌ی نقش‌آفرینی عمیق و در عین حال پیش‌بینی‌ناپذیری فراهم می‌کند و دلیل محبوبیت آن نیز همین است‌ با این وجود، احتمالا بایوویر به این آگاه بود که نمایش داده شدن نشانه‌گذاری‌های جبری وسط مبارزات، برای کسانی که به عشق جنگ ستارگان سراغ بازی آمده‌اند و نه دی اند دی، چندان خوشایند نیست‌ برای همین تمام این محاسبات را به پس‌زمینه برده و شما بدون دانستن چیزی راجع‌به دی اند دی هم می‌توانید بازی را به‌راحتی پیش ببرید‌از طریق نقشه‌ی فضایی می‌توانید به سیاره‌های مختلف سفر کنید‌ هیچ ترتیب التزامی خاصی برای سفر کردن به این سیاره‌ها وجود ندارد‌با این وجود، ذات دی اند دی بازی تاثیر خودش را روی گیم-پلی گذاشته و مبارزات کوتور هم مثل مبارزات شب‌های نوروینتر بین حالت نوبتی و همزمان معلق هستند و اگر به خاطر انیمیشن‌های خوب شخصیت‌ها نبود، اصلا سریع و سینمایی به نظر نمی‌رسیدند‌ هرچند این قضیه به هیچ عنوان یک نقطه‌ضعف به حساب نمی‌آید‌به هنگام شروع شدن مبارزه، شما می‌توانید بازی را متوقف کنید و یک سری فرمان به شخصیت اصلی و دو همراه او در گروه صادر کنید‌ این فرمان‌ها در صف انتظار جمع شده و یکی‌یکی اجرا می‌شوند‌ این فرمان‌ها از طریق یک منوی سه قسمتی صادر می‌شوند‌ قسمت اول به ضربات معمولی با سلاحی که در دست دارید، قسمت دوم به استفاده از قابلیت‌های نیرو و قسمت سوم هم به استفاده از آیتمی از کوله‌پشتی (مثلا انواع و اقسام نارنجک) اختصاص داده شده است‌به لطف همراهانی که دارید، مبارزات بازی چندان دشوار نیستند و اگر شخصیتتان راه پلیدی را انتخاب کند، قدرت‌های تهاجمی و مخربی که از نیمه‌ی تاریک نیرو به دست می‌آورید، این مبارزات را هرچه بیشتر آسان خواهد کرد‌ لذت اصلی مبارزات بازی در تماشای نحوه‌ی به بار نشستن حملاتی است که ترتیب دیده‌اید‌ مسلما برای طرفداران جنگ ستارگان، تماشای هلاک شدن دشمنان با ترکیب ضربات قدرتی و سرعتی لایت‌سیبر هیچ‌وقت حوصله‌سربر نخواهد شد‌به طور کلی سیستم مبارزه‌ی بازی شاید آنطور که هادسن ادعا می‌کند سینمایی و سریع نباشد و بیشتر شبیه به معادل بهبودیافته‌ی سیستم مبارزه‌ی شب‌های نوروینتر به نظر برسد، ولی اتفاقا این یک نقطه‌ی قوت برای بازی است، چون لایت‌سیبرها و تفنگ‌های لیزری معروف دنیای جنگ ستارگان به بهترین شکل ممکن خود را با این سیستم وفق داده‌اند و پایبندی بایوویر به اصول دی اند دی مانع از سطحی شدن گیم-پلی شده است‌کوتور در دنیای جنگ ستارگان از مقام بالایی برخوردار است؛ طوری که حتی نزد برخی از طرفداران، حتی مقامی بالاتر از فیلم‌ها دارد‌ بازی به هنگام عرضه‌اش، در دنیای بازی‌های ویدیویی نیز سر و صدای زیادی به راه انداخت و در فهرست‌های مرتبط با بهترین نقش‌آفرینی‌های تاریخ و بهترین بازی‌های تاریخ نام آن زیاد یافت می‌شود‌ دنباله‌ی بازی که استودیوی آبسیدین آن را ساخته، با وجود مشکلاتی که در زمان انتشار داشت، اکنون به لطف ماد بازیابی محتوای حذف‌شده (Restored Content Mod) و پچ‌هایی که برای آن منتشر شده، به مقامی هم‌سطح با بازی اول رسیده و حتی به عقیده‌ی برخی، داستان و شخصیت‌پردازی پیچیده‌ی آن فرسنگ‌ها از بازی اول بهتر است. این‌که دنیایی خیالی بسازی و حجم عظیمی از خلاقیت و استعداد برای غنی‌تر کردن آن صرف شود، برای هرکسی که دنیایی خیالی در پس ذهنش دارد، واقعا افتخار بزرگی است و به لطف آثاری چون کوتور، باید به جورج لوکاس بیشتر از هر خیال‌پرداز دیگری در دنیای معاصر غبطه خورد.
بازی ویدیویی
کی روش: رونالدو و همبازیانش حیواناتی درنده هستند! سرمربی تیم ملی ایران تاکید کرده شاگردانش از انگیزه زیادی برای شکست پرتغال برخوردار هستند. بازی ایران و پرتغال در جام جهانی ۲۰۱۸ برای هر دو کشور سرنوشت‌ساز است. کارلوس کی روش در نشست خبری خودش پیش از بازی امشب با پرتغال از دور سوم مرحله گروهی جام جهانی که ساعت ۲۲:۳۰ برگزار می‌شود، از بازی با کریستیانو رونالدو و همبازیانش به عنوان سخت‌ترین بازی ایران در جام بیست و یکم نام برد. کی روش به خبرنگاران گفت: ما هنوز زنده هستیم و برای رسیدن به دور دوم رقابت‌ها تلاش می‌ کنیم. برای تیم ایران یک افتخار است که در اینجا حضور دارد. پرتغال نه تنها جزو مدعی‌های قهرمانی در جام جهانی است بلکه تیم محبوبی هم محسوب می‌شود. مسعود شجاعی که به عنوان کاپیتان تیم در این نشست حضور دارد می‌تواند بگوید که ما چقدر مفتخر هستیم و آماده هستیم به این مسابقه بپردازیم. از بازی با مراکش و اسپ-ن-ا درس‌های زیادی یاد گرفتیم. می‌خواهم از طرفداران روس تشکر ‌کنم. در بازی اول و دوم با حضور هواداران مان فکر می‌کردیم در خانه بازی می‌ کنیم. مردم روسیه برخورد خوبی با ما داشتند. سرمربی ایران درباره تاکتیک تیمش برای این بازی گفت: فکر می‌ کنم بازی دشواری داریم چون فرناندو سانتوس با حیوانات قوی وارد بازی می‌ شود. آنها می‌توانند خیلی قوی گاز بگیرند. فلسفه ما همانند گذشته است. باید به رقبای خودمان احترام بگذاریم. باید واقع بین باشیم چون مقابل یکی از قوی ‌ترین تیم‌های دنیا بازی می‌کنیم. پرتغال مدعی قهرمانی این جام است. چند تیم ملی را می‌توانید نام ببرید که بازیکنان زیادی دارد که در تیم بزرگی بازی می‌کنند و نتوانستند به جام جهانی بیایند؟ پرتغال تیمی بسیار خوب و هماهنگ است. فردا روز خاصی است. مردم با لباس‌های قرمز و سبز در استادیوم حضور خواهند داشت. تفاوت این خواهد بود که برخی بیشتر قرمز و برخی بیشتر سبز باشند ولی قرمز و سبز هر دو در زمین حضور خواهند داشت و این از همه مهم ‌تر است. ما ضرب ‌المثلی در پرتغال داریم که می‌گوید دوستان دوست هستند اما فوتبال یک چیز دیگر است. من دوستان زیادی در پرتغال دارم اما فردا نهایت تلاش خودمان را خواهیم کرد و می‌خواهیم پیروز شویم. کی روش در واکنش به سوال خبرنگاری مبنی بر این که در دوره گذشته بازیکنان ایران در بازی سوم خود از نظر بدنی کم آوردند گفت: رسانه‌های پرتغالی اینجا حضور دارند و من نمی‌توانم به شما پاسخ بدهم. اگر من جواب بدهم پرتغالی‌ها ظرف ۳۰ ثانیه می‌فهمند چه می‌گویم. پرتغال سخت‌ترین حریف ما است. برای برخی از بازیکنان من مانند رویا بود که تیم ایران بتواند به روسیه بیاید و با کریستیانو رونالدو و این همه بازیکن خوب پرتغالی بازی کنند. بازیکنان ما برای این بازی هیجان زده هستند. می‌خواهیم از دقیقه اول تا آخر مبارزه می‌کنیم. چیزی برای از دست دادن نداریم. سرمربی پرتغال ایران که پس از شکست مقابل اسپ-ن-ا از کمک داور ویدیویی انتقاد کرد درباره این فناوری گفت: نمی‌خواهم درباره داوری قبل از بازی صحبت کنم چون بعضی فکر می‌کنند می‌خواهم بهانه بیاورم. نباید گروهی پشت صحنه با هم صحبت کنند و تصمیم بگیرند. برای فوتبال این موضوع خوب نیست. تنها می‌توانم بگویم که باید همه چیز روشن باشد. فوتبال متعلق به مردم است و این موضوع نباید تغییر کند. در سال ۲۰۱۴ مقابل آرژانتین در یک صحنه داور حکمی داد که به ضرر ما بود. انسان اشتباه می‌ کند و شکست می‌خورد و این طبیعی است. کمک داور ویدیویی آنجا نبود که اشتباه انسان را اصلاح کند. این سیستم به وجود آمد که اشتباهات انسانی را اصلاح کند. این درست نیست که انسان این اشتباهات را بررسی کند و بهانه‌های گذشته را بیاورد. الان هیچ کسی نمی‌ فهمد چه اتفاقی در زمین رخ می‌دهد. ما می‌ خواهیم بدانیم فردا که بازی می‌کنیم چه کسی بازی را قضاوت می‌کند. داور و یا افرادی که مسئول بررسی تصاویر ویدیویی هستند؟ باید نحوه استفاده از این فناوری روشن‌تر شود.
سلامت و زیبایی
دانشمندان انگلیسی، به دنبال دستکاری ژنتیکی رویان انسان هستند محققان انگلیسی می‌خواهند برای اولین بار، به‌صورت رسمی یک رویان (Embryo) انسان را تغییر ژنتیکی دهند. به موجودی که از لحظه‌ی لقاح تا هشت هفته‌ی بعد در رحم به‌وجود می‌آید، رویان می‌گویند. پس از هفته‌ی هشتم، رویان به جنین یا Fetus تبدیل می‌شود. قوانین انگلستان، به محققان اجازه‌ی تغییر ژنتیکی رویان‌های انسان را نمی‌دهند، مگر اینکه آن‌ها را پس از انجام تحقیقات نابود کنند. قرار است رویان‌های تغییر ژنتیکی داده شده، پس از انجام تحقیقات از بین بروند و در رحم کسی قرار داده نشوند. دولت انگلستان گفته است که هنوز اجازه‌ی انجام تحقیقات را صادر نکرده، اما در حال بررسی این موضوع است. انجام تغییرات ژنتیکی روی رویان‌ها در انگلستان ممنوع است. سخنگوی سازمان رویان‌شناسی و لقاح انسانی انگلستان گفته است: اخیرا درخواستی برای استفاده Crispr ۹ یا انجام تغییرات ژنتیکی دریافت کرده‌ایم. این موضوع را بررسی خواهیم کرد. محققان چینی چند ماه پیش خبر از انجام تغییرات ژنتیکی روی رویان انسان داده بودند. حتی با اینکه این رویان‌ها هرگز در بدن کسی قرار داده نشدند، اما باز هم این موضوع سر و صدای زیادی به راه انداخت. تغییرات ژنتیکی، مستقیما روی DNA انجام می‌شود. در نتیجه هر تغییر انجام شده‌ای می‌تواند از طریق تولید مثل به نسل‌های بعدی هم انتقال یابد. قوانین انگلستان هم انجام تغییرات ژنتیکی را ممنوع کرده است. با این حال، امکان انجام این کار برای تحقیقات، در صورتی که پس از آن رویان‌ها نابود شوند وجود دارد. پژوهشگران انگلیسی می‌خواهند تا با تغییر ژنتیکی رویان‌ها، اولین مراحل تشکیل انسان را بررسی کنند. هدف آن‌ها هم از این بررسی، پیدا کردن راه‌هایی برای جلوگیری از نابود شدن رویان‌ها در زنان باردار است. دکتر کتی نیاکان، محقق اصلی این پروژه می‌گوید که می‌خواهد ژن‌هایی که رویان انسان برای به‌وجود آمدن نیاز دارد را پیدا کند. او می‌گوید: رویان‌هایی که به ما اهدا شوند، فقط برای اهداف تحقیقاتی به کار گرفته خواهند شد. تکنیک جدیدی برای تغییرات ژنتیکی به اسم Crispr ۹ ساخته شده است که می‌تواند ژن‌ها را با دقت زیادی دستکاری کند. موضوع تحقیقات ژنتیکی رویان‌ها و بچه‌هایی که هنوز به دنیا نیامده‌اند، بحث‌های اخلاقی زیادی را به راه انداخته است. امریکا هم اخیرا قوانینی مختص این موضوع وضع کرده که تغییرات ژنتیکی را محدود می‌کند. منبع: BBC
سلامت و زیبایی
ستاره تیم ملی مراکش متهم به قتل غیرعمد شد بی احتیاطی ستاره تیم ملی مراکش در جام جهانی ۲۰۱۸ منجر به کشته شدن یک فرد شد. فدراسیون فوتبال مراکش و همچنین پلیش این کشور با انتشار بیانیه‌ای از تصادف بازیکن تیم ملی این کشور خبر داده‌اند که منجر به کشته شدن یک عابر پیاده ۳۰ ساله شده است. پلیس اعلام کرده پاسپورت امین حارث را ضبط کرده و این بازیکن ۲۱ ساله باید روز دوشنبه خودش را به دادگاه معرفی کند. برادر ۱۴ ساله این بازیکن هم هنگام حادثه در ماشین حضور داشته است. رسانه‌های مراکش در ابتدا از حضور برادر حارث پشت فرمان خبر دادند اما پس از انتشار بیانیه پلیس این کشور مشخص شد که خود امین حارث مقصر اصلی بوده است. در بیانیه‌ای کوتاهی که باشگاه شالکه منتشر کرده آمده: امین حارث هنگامی که مشغول رانندگی بوده در یک لحظه کنترل ماشین را از دست داده که منجر به حادثه‌ای تراژیک شده است. باشگاه شالکه و حارث با خانواده فرد کشته شده ابراز همدردی می‌کنند. حارث که برای باشگاه شالکه آلمان بازی می‌کند، عضو تیم ملی مراکش در جام جهانی ۲۰۱۸ بود که پس از شکست مقابل ایران و پرتغال و تساوی مقابل اسپ-ن-ا از دور رقابت‌ها کنار رفت. حارث باوجود شکست ۱-۰ مراکش مقابل ایران در دور اول مرحله گروهی جام جهانی از سوی فیفا به عنوان بهترین بازیکن زمین انتخاب شد. حارث در شهر پ-ن-واز فرانسه به دنیا آمد و در دوران نوجوانی برای باشگاه‌های پاریسن ژرمن و نانت این کشور بازی کرد. این بازیکن که در پست هافبک بازی می‌کند در سال ۲۰۱۶ به تیم اول باشگاه نانت ملحق شد و سپس در سال ۲۰۱۷ به شالکه پیوست. حارث که سابقه بازی از تیم زیر ۱۸ ساله‌های فرانسه تا زیر ۲۱ ساله‌های این کشور را دارد در سال ۲۰۱۷ تصمیم گرفت برای تیم ملی مراکش به میدان برود.
سلامت و زیبایی
هواوی چگونه می‌تواند گوشی P۴۰ پرو را در بازارهای جهانی عرضه کند؟ طبق گزارشی که به تازگی منتشر شده، ظاهرا هواوی قصد ندارد عرضه بین‌المللی گوشی هواوی P۴۰ پرو را لغو کند. با توجه به اینکه میت ۳۰ پرو با وجود گذشت چند ماه از معرفی هنوز در بازارهای جهانی عرضه نشده، چنین تصمیمی قابل توجه محسوب می‌شود. میت ۳۰ پرو و برادر ارزان‌ترش یعنی میت ۳۰ از جمله بهترین گوشی‌های ۲۰۱۹ محسوب می‌شوند. با این حال به دلیل وجود تحریم‌های آمریکا، این گوشی‌ها نمی‌توانند از سرویس‌ها و اپلیکیشن‌های گوگل بهره ببرند و به همین خاطر فعلا فقط کاربران چینی می‌توانند این گوشی‌ها را خریداری کنند. حتی اگر این گوشی‌ها از کشور چین خریداری شوند و در کشور دیگری مورد استفاده قرار بگیرند، هنوز راهکار مطمئن و بادوامی برای نصب اپلیکیشن‌های گوگل ارائه نشده است. روی هم رفته، میت ۳۰ پرو می‌تواند به‌عنوان یکی از گزینه‌های مربوط به بهترین گوشی اندرویدی ۲۰۱۹ مطرح شود ولی به دلیل اینکه حتی نمی‌تواند یک اپلیکیشن ساده مانند گوگل مپ را اجرا کند، از رقابت کنار رفته است. با توجه به اینکه هواوی هنوز نتوانسته میت ۳۰ پرو را در بازارهای جهانی عرضه کند، چگونه می‌خواهد برای هواوی P۴۰ پرو چنین کاری را انجام دهد؟ در این زمینه به تئوری‌هایی می‌پردازیم ولی در ابتدا بهتر است تا حدی پس‌زمینه این ماجراها را مطرح کنیم. هواوی در سال ۲۰۱۹؛ دقیقا چه اتفاقاتی رخ داد؟ شرکت هواوی هر سال از دو پرچم‌دار اصلی رونمایی می‌کند؛ در اوایل سال شاهد معرفی سری P هستیم و در نیمه دوم سال هم از سری میت رونمایی می‌شود. امسال گوشی هواوی P۳۰ پرو توانست نظر کاربران زیادی را جلب کند و به‌خصوص کیفیت دوربین چندگانه آن مورد ستایش زیادی قرار گرفت. کمی بعد از معرفی گوشی‌های سری P۳۰، تحریم‌های آمریکا علیه هواوی آغاز شد. این تحریم بسیار گسترده و پیچیده است ولی اساسا به این شرکت اجازه نمی‌دهد با کمپ-ن-‌های آمریکایی مانند گوگل همکاری داشته باشد. به همین خاطر گوشی‌های هواوی دیگر نمی‌توانند از سرویس‌ها و اپلیکیشن‌های گوگل بهره ببرند. این یعنی گوشی‌های جدید این شرکت بدون داشتن اپلیکیشن‌هایی مانند جیمیل، گوگل مپ، یوتیوب روانه‌ی بازار می‌شوند. بدون سرویس‌های موبایل گوگل (GMS)، یک گوشی اندرویدی بسیاری از امکانات خود را از دست می‌دهد‌خوشبختانه، تا حالا دولت آمریکا چند بار معافیت‌های موقتی ۹۰ روزه برای هواوی صادر کرده که جدیدترین آن مربوط به چند روز قبل است‌ این معافیت‌ها تا حدی محدودیت‌های مربوط به تحریم را کاهش می‌دهد و مثلا این شرکت می‌تواند برای گوشی‌های فعلی خود به‌روزرسانی اندروید ارائه دهد‌به همین خاطر گوشی‌هایی مانند هواوی P۳۰ و P۳۰ پرو بدون هیچ مشکلی می‌توانند فروخته شوند و حداقل تا مارس ۲۰۲۰ هم می‌توانند از آپدیت‌های اندروید بهره ببرند‌ با این حال، هواوی میت ۳۰ و میت ۳۰ پرو که بعد از آغاز تحریم‌ها معرفی شده‌اند، از چنین مزیتی بهره نمی‌برند‌ با توجه به این موضوع، دیگر گوشی‌های جدید هواوی-شامل هواوی P۴۰ پرو-هم نمی‌توانند از سرویس‌ها و اپلیکیشن‌های گوگل بهره ببرند مگر اینکه دولت آمریکا مجوز جداگانه‌ای برای گوگل صادر کند‌ در همین رابطه، در ادامه به اولین تئوری مربوط به چگونگی عرضه هواوی P۴۰ پرو در اوایل سال آینده می‌پردازیم‌تئوری ۱: هواوی می‌داند تحریم‌های آمریکا در ادامه ضعیف‌تر می‌شود یا حتی پایان می‌یابداین بدیهی‌ترین تئوری مربوط به عرضه جهانی هواوی P۴۰ پرو است‌ مقامات دولت آمریکا بارها اعلام کرده‌اند که مشغول بررسی مجوزهایی هستند تا به برخی از شرکت‌های آمریکایی اجازه همکاری با هواوی داده شود‌ از آنجایی که چند روز قبل هواوی بار دیگر مجوز بهره‌گیری از نرم‌افزارهای مایکروسافت را به دست آورد، ارائه‌ی مجوز برای بهره‌گیری گوشی‌های هواوی از سرویس‌های گوگل موضوع بسیار محتملی محسوب می‌شود‌هواوی پیش از این گفته که در صورت دریافت مجوز، در عرض ۲۴ ساعت می‌توانند سرویس‌ها و اپلیکیشن‌های گوگل را برای میت ۳۰ پرو عرضه کنند‌ آیا ما می‌دانیم که چنین چیزی قطعا اتفاق می‌افتد؟ نه، به هیچ عنوان‌ اما شاید هواوی از مسائل پشت پرده امیدوارکننده خبر دارد یا شاید هم امیدوار است تا زمان عرضه هواوی P۴۰ پرو چنین مجوزهایی برای این شرکت صادر می‌شود‌شاید هم تا زمان عرضه این گوشی، تحریم‌های آمریکا علیه هواوی به‌طور کامل لغو شود که البته چنین چیزی بعید به نظر می‌رسد‌ با توجه به اینکه دولت آمریکا چند روز قبل بار دیگر معافیت ۹۰ روزه را تمدید کرده، کنار گذاشتن کامل این تحریم تا مارس سال آینده بعید ولی البته محتمل است‌ در ضمن بدون شک مدیران هواوی هم صرفا با اتکا بر خوش‌بینی برنامه‌ریزی نمی‌کنند و این ما را به تئوری بعدی می‌رساند‌تئوری ۲: هواوی P۴۰ پرو اصلا P۴۰ نخواهد بودمدتی قبل، آنر ۹X در بازارهای جهانی عرضه شد که در هر صورت یک گوشی هواوی محسوب می‌شود‌ این گوشی مدت‌ها بعد از آغاز تحریم آمریکا عرضه شده و به همین خاطر انتظار داشتیم که بدون داشتن سرویس‌ها و اپلیکیشن‌های گوگل به دست مشتریان برسد‌ اما در کمال تعجب، این گوشی از سرویس‌های مذکور بهره می‌برد‌اما چطور چنین چیزی امکان‌پذیر است؟ برای آگاهی از جزییات این رویکرد، می‌توانید این مقاله را مطالعه کنید‌ اساسا، آنر ۹X اصلا یک گوشی جدید نیست‌ از لحاظ ظاهری یک گوشی تازه‌نفس به نظر می‌رسد و به‌عنوان یک گوشی جدید هم مطرح شده اما از لحاظ ویژگی‌های سخت‌افزاری شباهت بسیار زیادی به آنر P Smart Z دارد که کمی قبل از آغاز تحریم‌های آمریکا عرضه شده است‌زمانی که گوگل مجوز مربوط به ارائه‌ی سرویس‌های خود برای گوشی خاصی را صادر می‌کند، این مجوز را برای شماره مدل به‌خصوصی صادر می‌کند‌ بنابراین، هواوی از مجوز دریافتی مربوط به آنر P Smart Z برای آنر ۹X استفاده کرده است‌ برای این مجوز، ظاهر گوشی یا حتی بخش‌هایی از سخت‌افزار اهمیتی ندارد و فقط بخش‌های مربوط به مجوز سرویس‌های گوگل حائز اهمیت است‌شاید هواوی قصد دارد این رویکرد را برای P۴۰ پرو تکرار کند‌ با این کار، این شرکت می‌تواند از مجوز مربوط به P۳۰ پرو-یا هر گوشی هواوی دیگری-استفاده کند و با اعمال برخی تغییرات، آن را به‌عنوان P۴۰ پرو معرفی کند‌ چنین کاری (حداقل تا الان) نقض تحریم هواوی محسوب نمی‌شود‌با این حال، چنین رویکردی برای بلندمدت نمی‌تواند جوابگو باشد‌ حتی اگر هواوی با این ترفند P۴۰ پرو را روانه‌ی بازار کند، کاربران اساسا با پرداخت مبلغی هنگفت یک پرچم‌دار ۲۰۱۹ یا در سال ۲۰۲۰ خریداری خواهند کرد‌ به همین خاطر شاید این رویکرد در اوایل ۲۰۲۰ جوابگو باشد، ولی در ادامه این سال نمی‌تواند آن را ادامه دهد‌ البته این روش می‌تواند برای هواوی زمان موردنیاز را به ارمغان بیاورد که در نهایت ما را به تئوری آخر می‌رساند‌تئوری ۳: ارائه جایگزین اپلیکیشن‌ها و سرویس‌های گوگلهواوی همین حالا هم برای جبران فقدان سرویس‌های گوگل، سرویس‌های موبایل هواوی (HMS) را ارائه کرده است‌ روی هم رفته این سرویس‌ها همان کار سرویس‌های موبایل گوگل (GMS) را انجام می‌دهند با این تفاوت که نمی‌توانند به اپلیکیشن‌های گوگل دسترسی داشته باشند. با این حال، HMS از طریق بهره‌گیری از دیگر اپلیکیشن‌ها می‌تواند امکانات مشابه اپلیکیشن‌های گوگل را برای کاربران ارائه کند. در جدیدترین کنفرانس توسعه‌دهندگان هواوی این شرکت از برنامه‌های خود برای ترغیب توسعه‌دهندگان به سمت بهره‌گیری از امکانات HMS و سیستم‌عامل اختصاصی هواوی موسوم به هارمونی خبر داد. از لحاظ تئوری، هواوی می‌تواند بسیاری از قابلیت‌های مشابه سرویس‌ها و اپلیکیشن‌های مرسوم در گوشی‌های اندرویدی را بدون همکاری گوگل برای کاربران ارائه دهد. البته عملی کردن چنین هدفی چندان ساده نیست و برای این کار، هواوی باید هزاران توسعه‌دهنده را راضی کند که اپلیکیشن‌های خود را برای سازگاری با HMS تا حدی تغییر دهند. حتی اگر بتواند چنین کاری را انجام دهد-که البته اگر بزرگی است-این شرکت سپس باید کاربران را به تجربه زندگی دیجیتال بدون گوگل ترغیب کند. با وجود اینکه گوگل به دلیل نقض حریم خصوصی کاربران مورد انتقاد زیادی قرار می‌گیرد، ولی فقط تعداد اندکی از کاربران حاضر هستند اکوسیستم جذاب این شرکت را برای استفاده از گوشی هواوی ترک کنند. در نهایت، اگر هواوی می‌خواهد سرویس‌های خود را برای P۴۰ پرو آماده کند، به زمان زیادی نیاز دارد؛ این در حالی است که مطابق انتظارات، چند ماه دیگر گوشی هواوی P۴۰ پرو معرفی می‌شود و چنین زمانی برای آماده‌سازی یک اکوسیستم کامل اصلا کافی به حساب نمی‌آید. در نهایت باید بگوییم که به احتمال زیاد، هواوی برای عرضه جهانی P۴۰ پرو از مجوز گوگل مربوط به P۳۰ پرو یا یک گوشی دیگر استفاده خواهد کرد. این موضوع به این شرکت اجازه می‌دهد گوشی مذکور را در بازارهای جهانی عرضه کند تا کاربران کشورهای مختلف بتوانند بار دیگر پرچم‌دار جدید هواوی را خریداری کنند. در حال حاضر، این شرکت مطمئنا سخت مشغول کار بر سرویس‌های موبایل خود و اکوسیستم مربوط به سیستم‌عامل هارمونی است. در همین حین، مدیران این شرکت امیدوارند که تحریم‌های آمریکا هرچه زودتر به پایان برسند تا آن‌ها بتوانند روند معمول خود را ادامه بدهند. اما در آخر یک موضوع حتمی است؛ ۲۰۲۰ سال بسیار قابل توجهی برای هواوی خواهد بود. بیشتر بخوانید: ۶ ماه از آغاز تحریم هواوی گذشت؛ آیا این کمپ-ن- شکست‌ناپذیر است؟ منبع: Android Authority
علم و تکنولوژی
عرضه‌ی Psychonauts ۲ تا سال ۲۰۲۰ به عقب افتاد این طور که به نظر می‌رسد، معلوم نیست بالاخره قرار است در چه سالی شاهد عرضه‌ی دنباله‌ی بازی Psychonauts باشیم. استودیوی بازی‌سازی دابل فاین دوباره تاریخ عرضه بازی Psychonauts ۲ را تغییر داده و آن را تا سال آینده‌ی میلادی به عقب انداخته است. تیم شیفر (Tim Schafer)، مدیر و موسس استودیوی بازی‌سازی دابل فاین، در یک آپدیت به سرمایه‌گذاران بازی Psychonauts ۲ گفته است که بازی زودتر از سال ۲۰۲۰ عرضه نخواهد شد. بازی Psychonauts ۲ در سال ۲۰۱۵ در قالب یک کمپ-ن-سرمایه‌گذاری شد؛ طوری که مجموعه‌ی زیادی از افراد با کمک به ساخت بازی، در سود آن شریک شدند. در ابتدا قرار بود بازی در سال ۲۰۱۸ عرضه شود، ولی عرضه‌ی آن تا سال ۲۰۱۹ به عقب افتاد و دو سه روز پیش هم که شنیدیم حداقل باید تا سال ۲۰۲۰ برای عرضه‌ی آن صبر کنیم. البته بد نیست به این موضوع اشاره کنیم که اتفاقات متعددی برای بازی و همچنین استودیوی دابل فاین رخ داده است. شرکت Starbreeze که قرار بود یکی از تهیه کننده‌های بازی Psychonauts ۲ باشد، به تازگی اعلام ورشکستگی کرد. از طرفی مایکروسافت به طور کلی استودیوی بازی‌سازی دابل فاین را خرید و در حال حاضر دابل فاین یکی از استودیوهای زیر مجموعه‌ی مایکروسافت محسوب می‌شود. مایکروسافت همچنین به جای Starbreeze به عنوان تهیه کننده و توزیع‌کننده‌ی بازی Psychonauts ۲ فعالیت خواهد کرد. البته پلتفرم‌های اصلی بازی سر جای خود است و بازی روی پلی‌استیشن ۴ و ایکس‌باکس وان و کامپیوتر عرضه خواهد شد. بازی Psychonauts ۲ در دسامبر سال ۲۰۱۵ رونمایی شد و یک ماه بعد، دابل فاین از طریق پلتفرم جدید خودشان به اسم Fig بودجه‌ی آن را جمع‌آوری کرد؛ سرویسی که برخلاف کیک‌استارتر به افراد اجازه می‌دهد به نسبت رقمی که به ساخت بازی کمک می‌کنند، در سود حاصل از فروش آن هم سهمی داشته باشند. بودجه‌ای نزدیک به ۴ میلیون دلار برای ساخت بازی Psychonauts ۲ جمع‌آوری شد و پس از مدتی هم شرکت Starbreeze به عنوان تهیه کننده وارد پروژه شد و سرمایه‌ی بیشتری را به آن تزریق کرد. تیم شیفر در قالب یک پیغام، از سرمایه‌گذاران و افرادی که به ساخت بازی کمک کرده‌اند، معذرت‌خواهی کرده و گفته است: می‌دانیم که به خاطر انتظار بیشتر، شما را همیشه ناراحت می‌کنیم، ولی همچنین می‌دانیم که شما حمایتی شگفت‌انگیز از این موضوع خواهید داشت، چون شما هم مثل ما می‌خواهید بازی تا جای ممکن خوب باشد. قسمت نخست بازی Psychonatus در سال ۲۰۰۵ برای کامپیوتر، پلی‌استیشن ۲ و گیم‌کیوب عرضه شده بود و یک سکوبازی اکشن، با قصه‌ای بانمک و صد البته عجیب بود. منبع: Polygon
بازی ویدیویی
۱۲ بازی درخشان در فیلم‌هایی که نقدهای ضعیف دریافت کردند بازی‌های خوب منحصر به فیلم‌های بزرگ نیستند. اگر اکران فیلم حماسه کولی قرار باشد فقط یک نکته را ثابت کند این است که حتی در فیلم‌هایی که منتقدان به آنها تاخته‌اند هم می‌شود بازی‌هایی پیدا کرد که مردم برایش هیجان‌زده شوند و بین منتقدان سر و صدا به پا کند. نمونه‌اش طبعا همین رامی مالک است که در فیلم حماسه کولی برایان سینگر نقش فردی مرکوری را بازی می‌کند. این فهرستی از فیلم‌هایی است که منتقدان بازی بازیگران آن‌ها را دوست داشتند اما نظرشان درباره خود فیلم‌ها مثبت نبوده است. رامی مالک (حماسه کولی) Bohemian Rhapsody سال ساخت: ۲۰۱۸ امتیاز متاکریتیک: ۴۹ از ۱۰۰ نقدها با فیلم برایان سینگر چندان مهربان نبوده‌اند‌ فیلم زندگینامه فردی مرکوری به نام حماسه کولی که دبیر ارشد ایندی‌وایر آن را شرم‌آور خوانده است‌ در ایندی‌وایر به فیلم امتیاز D+ داده‌اند‌ دیلی بیست فیلم را توهینی به میراث فردی مرکوری می‌داند‌ تنها چیزی که منتقدان رویش توافق دارند بازی انرژیک رامی مالک در نقش اول است که کار برجسته‌ای ارائه داده است‌ منتقدان معتقدند او باید یکی از ده بازیگر پیشتاز برای نامزدی در بخش جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد نقش اول باشد‌ فیلم داستان فردی مرکوری را تا کنسرت لایو اید روایت می‌کند‌ کنسرتی که درست پیش از آن فهمید مبتلا به بیماری ایدز شده است‌ اما ترانه حماسه کولی را پیش‌تر سروده بود‌ انگار که به سرنوشتش آگاه بوده است‌ فردی مرکوری از بنیانگذاران گروه راک انگلیسی کویین یکی از بزرگترین خوانندگان معاصر بود که رامی مالک توانسته فراز و فرودهای روحی و فیزیکی‌اش را خیلی خوب در فیلم تصویر کند‌ نیکول کیدمن (پسر روزنامه‌فروش) The Paperboy سال ساخت: ۲۰۱۲ امتیاز متاکریتیک: ۴۵ از ۱۰۰ لی دنیلز بعد از موفقیت نسبی فیلم گرانبها فیلم پسر روزنامه‌فروش (PaperBoy) را ساخت که به گفته منتقدان یک فیلم نوآر آشغال است‌ داستان گزارشگری که به زادگاهش، فلوریدا بازمی‌گردد تا درباره پرونده یک محکوم به مرگ تحقیق کند‌ اما در این فیلم بد هم نمی‌شود از بازی نیکول کیدمن و مغناطیسی که دارد گذشت‌ او نقش زنی را بازی می‌کند که عاشق یک محکوم به مرگ است‌ کیدمن کاری می‌کند که سکانس‌های او تبدیل به یک اثر هنری سطح بالا بشوند‌ منتقد تایم گفته بود که بازی کیدمن در این نقش مثل یک الهام می‌ماند‌ کیدمن برای بازی در این فیلم ضعیف هم نامزد جایزه گلدن‌گلوب و هم نامزد جایزه اتحادیه بازیگران شد‌ رابرت دووال (قاضی) The Judge سال ساخت: ۲۰۱۴ امتیاز متاکریتیک: ۴۸ از ۱۰۰ هنک پالمر وکیل یک شهر بزرگ به زادگاهش برمی‌گردد‌ جایی که پدرش قاضی است و حالا مظنون به یک قتل شده‌ هنک تصمیم می‌گیرد حقیقت را کشف کند و البته با خانواده عجیب و غریبش دوباره ارتباط برقرار کند‌ ستاره فیلم البته رابرت داونی جونیور بود که بازی‌اش را منتقدان نادیده گرفتند‌ فیلم قاضی یکی از آن فیلم‌های کلیشه‌ای رابطه پدر و پسر و البته بیش از اندازه طولانی بود‌ اما ستاره مقابل داونی جونیور یعنی رابرت دووال چنان درخشان بود که برای نقش‌اش نامزد اسکار، گلدن‌گلوب و جایزه اتحادیه بازیگران برای بهترین بازیگر نقش مرد مکمل شد‌ منتقدان نوشتند که چطور او توانسته در این فیلم تجسم شر باشد‌ بازی کاریزماتیک دووال تنها نقطه عطف فیلم بود‌ کریستن استوارت (افراط آمریکایی) American Ultra سال ساخت: ۲۰۱۵ امتیاز متاکریتیک: ۵۰ از ۱۰۰ این اکشن کمدی علمی-تخیلی یک بی‌مووی بود که حتی در حد و اندازه‌های بی‌مووی هم نتوانست ظاهر شود‌ فیلمی که انگار می‌خواست ادای کارهای تارانتینو را دربیاورد و ناموفق بود‌ به جایش کریستن استوارت بازی امیدوارکننده‌ای در یک نقش مکمل کمدی داشت‌ استوارت کاری کرد که این داستان عاشقانه دیوانه‌وار قابل تماشا شود‌ او نقشی را که می‌توانست کلیشه ساده یک دوست دختر محافظ باشد گرفت و آن را با رنگین کمانی از احساسات سرشار کرد‌ مایکل فاسبندر (پرومتئوس) Prometheus سال ساخت: ۲۰۱۲ امتیاز متاکریتیک: ۶۴ از ۱۰۰ فیلم گیج‌کننده ریدلی اسکات که به نوعی ادامه‌ای بر سری فیلم‌های بیگانه به شمار می‌رفت، داستان دنبال کردن سرنخ‌هایی برای یافتن اصل نوع بشر است‌ فیلم در مقاطع زمانی متفاوت روایت می‌شود‌ اول سال‌های پیش از به وجود آمدن بشر را می‌بینیم و موجودی شبیه انسان‌ها که ردای قربانیان به تن کرده‌ بعد به سال ۲۰۷۹ میلادی می‌رویم که باستان‌شناسان در اسکاتلند غاری کشف کرده‌اند که روی دیوارهایش چند انسان نقاشی شده است‌ وسط این قصه عجیب و غریب که سر و ته هم ندارد و بیشتر طرفداران و منتقدان فیلم از سوراخ‌های متعددی که در قصه‌اش وجود دارد ابراز نارضایتی کرده‌اند، بازی فاسبندر موردتوجه قرار گرفت‌ مجله امپایر او را یک بازیگر تمام عیار خواند در نقشی که تنها دلیل برای دنبال کردن فیلم است‌ فاسبندر برای بازی در این فیلم نامزد یکی دو جایزه هم شد‌ مریل استریپ (جولی و جولیا) Julie & Julia سال ساخت: ۲۰۰۹ امتیاز متاکریتیک: ۶۶ از ۱۰۰ فیلم جولی و جولیا ساخته نورا افرون البته تبدیل به یک فاجعه تمام عیار نشد اما تقریبا تمام منتقدان نظر مشابهی نسبت به آن داشتند‌ فیلمی بیوگرافیک که انگار دو نیمه دارد‌ جولیا چایلد شمایل آشپزی در آمریکا محسوب می‌شود و زن بلاگر جوانی در تلاش است که دستور پخت غذاهای او را احیا کند‌ منتقدان دوست داشتند که این فیلم فقط درباره جولیا چایلد باشد چون بازی مریل استریپ توسط منتقدان بسیار تحسین شد‌ به هر حال استریپ بازیگری است که حضورش در هر فیلمی باعث می‌شود سطح آن فیلم چند پله بالاتر رود‌ بازی او به گفته منتقدان فراتر از یک تقلید فیزیکی صرف از جولیا چایلد بود‌ استریپ برای این نقش نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن شد‌ اوا گرین (سایه‌های سیاه) Dark Shadows سال ساخت: ۲۰۱۲ امتیاز متاکریتیک: ۵۵ از ۱۰۰ بازسازی فیلم سایه‌های سیاه توسط تیم برتون یک فاجعه تمام عیار بود‌ کمدی فانتزی وحشت درباره یک خون‌آشام که زندانی بوده و حالا آزاد شده و به خانه اجدادی‌اش برمی‌گردد‌ فضای فیلم تا نیمه درست پیش می‌رود اما از جایی به بعد انگار برتون همه چیز را رها می‌کند به جز اوا گرین که پیش‌تر در نقش پنی دردفول در این سریال محبوب برای طرفداران آثار وحشت چهره‌ای محبوب شده بود و اینجا هم درخشید‌ در نقش جادوگر انتقام‌جو جزو معدود نکات مثبت فیلم بود‌ مانولا دارجیس، منتقد ارشد نیویورک تایمز از طرفداران پروپاقرص گرین در این فیلم بود و نوشت: او چابک و چالاک، بامزه و فوق‌العاده است‌ ویل اسمیت (تمرکز) Focus سال ساخت: ۲۰۱۵ امتیاز متاکریتیک: ۵۶ از ۱۰۰ داستان یک کلاهبردار کارکشته که اول کار زنی (با بازی مارگو رابی) می‌خواهد او را فریب دهد اما نیکی گولش را نمی‌خورد‌ زن از او می‌خواهد که مربی‌اش شود‌ از آن فیلم‌های رومانتیک جنایی کلیشه‌ای که چرخش‌های مضحک فیلمنامه‌اش توی ذوق منتقدان زد‌ اما بیشترشان معتقد بودند که این فیلم یک بازگشت خوشایند برای ویل اسمیت به بازیگری در سطوح بالاست‌ به گفته منتقدان او همه کاریزمای ستاره بودنش را برای این فیلم جمع می‌کند و تبدیل به یک نماد مردانه می‌شود‌ مارگو رابی هم در این فیلم بازی خوبی داشت اما درخشش اسمیت آنقدر زیاد بود که بازی خوب رابی را تحت‌الشعاع قرار داد‌ جاش برولین (دبلیو) W سال ساخت: ۲۰۰۸ امتیاز متاکریتیک: ۵۶ از ۱۰۰ الیور استون سراغ یک فیلم جنجالی رفت: داستان زندگی و دوران کاری جورج دبلیو بوش، رییس‌جمهور جمهوری‌خواه ایالات متحده آمریکا رفت‌ حاصلش یکی از ضعیف‌ترین کارهای کارنامه استون بود که حتی سر و صدای زیادی هم بابت سوژه‌اش به پا نکرد‌ فیلم بیش از اندازه در تصویر کردن جورج بوش کاریکاتوری عمل کرد و علاوه بر آن درک روانشناختی درستی هم از او ارائه نداد‌ با این وجود جاش برولین از نظر منتقدان بازی خوبی در نقش بوش ارائه داد که با توجه به اینکه شخصیت بوش درست پرداخت نشده بود، کارش سخت‌تر هم بود‌ بازی برولین یکی از معدود نکاتی بود که باعث می‌شد شخصیت بوش کمی برای تماشاگر قابل باور جلوه کند‌ جنیفر انیستون (کیک) Cake سال ساخت: ۲۰۱۴ امتیاز متاکریتیک: ۴۹ از ۱۰۰ دنیل بارنز فیلمی زنانه ساخت که البته با شکست روبه‌رو شد‌ کلر زنی است که سال‌ها پیش در یک تصادف پسرش را از دست داده و خودش مدت‌هاست که در یکی از گروه‌های درمانی عضو است‌ یکی از اعضای این گروه خودکشی می‌کند و مرگ او کلر را مبهوت و درگیر می‌کند‌ جنیفر انیستون به نامزد شدن در اسکار بسیار نزدیک شده بود اما فیلم ضعیف‌تر از آن بود که پشتیبانی لازم از سمت منتقدان را به دست بیاورد‌ با این وجود بدون توجه به نقاط ضعف فیلم برای بازی انیستون مثبت‌ترین نقدهای کارنامه کاری‌اش نوشته شد‌ منتقدان در ستایش بازی او گفتند: به طرز نفس‌گیری بازی‌اش خوب است و قلب مخاطب را می‌شکند‌ جیک جیلنهال (چپ دست) Southpaw سال ساخت: ۲۰۱۵ امتیاز متاکریتیک: ۵۷ از ۱۰۰ درام آنتوان فوکوا درباره یک قهرمان بوکس بود که در تلاش است دخترش را از زیر حمایت بهزیستی پیش خودش برگرداند و در عین حال کارنامه حرفه‌ای‌اش را هم احیا کند‌ فیلمنامه پر از نقطه ضعف فیلم باعث نارضایتی منتقدان شد‌ اما منتقدان معتقد بودند که بازی جیک جیلنهال در نقش اصلی باعث نجات فیلم شد‌ جیلنهال با تمام قلبش و متعهدانه نقش قهرمان فیلم را ایفا کرد و همین باعث شد که حداقل فیلم اثر سرگرم‌کننده‌ای از کار دربیاید‌ یکی از بهترین بازی‌های جیلنهال تا همین امروز است‌ فیلمی که متاسفانه حیف شد وگرنه اصل داستان از آن ماجراهایی بود که می‌توانست دل منتقدان را نرم کند اگر فوکوآ در نوشتن فیلمنامه ظرافت بیشتری به خرج می‌داد‌ احتمالا می‌توانست اولین اسکار جیلنهال را برایش به ارمغان بیاورد یا حداقل برای دومین‌بار بعد از کوهستان بروکبک برای این درام ورزشی نامزد اسکار شود‌ لئوناردو دی‌کاپریو (گتسبی بزرگ) The Great Gatsby سال ساخت: ۲۰۱۳ امتیاز متاکریتیک: ۵۵ از ۱۰۰ باز لورمن از داستان کلاسیک اسکات فیتز جرالد فیلم مجللی و پرزرق و برقی ساخت که منتقدان را به دو دسته تقسیم کرد‌ برخی آن را یک اثر کلاسیک مدرن نامیدند و به عقیده برخی دیگر نسخه کلاسیک فیلم با بازی رابرت ردفورد فیلم بهتری بود (هرچند آن فیلم هم از نظر منتقدان بسیار ضعیف است‌) اما در این مورد منتقدان متفق‌القول بودند که لئوناردو دی‌کاپریو در نقش گتسبی بزرگ بی‌نقص است. بازی او باعث می‌شود که فیلم لورمن تبدیل به اثری تاثیرگذار شود. منتقد بوستون گلوب حتی از این هم هیجان‌زده‌تر می‌شود و می‌گوید که: خارق‌العاده تنها کلمه‌ای است که برای بازی لئوناردو دی‌کاپریو در نقش گتسبی می‌شود به کار برد. منبع: Indiewire
هنر و سینما
End of preview. Expand in Data Studio

DigikalamagClassification

An MTEB dataset
Massive Text Embedding Benchmark

A total of 8,515 articles scraped from Digikala Online Magazine. This dataset includes seven different classes.

Task category t2c
Domains Web
Reference https://hooshvare.github.io/docs/datasets/tc

Source datasets:

How to evaluate on this task

You can evaluate an embedding model on this dataset using the following code:

import mteb

task = mteb.get_tasks(["DigikalamagClassification"])
evaluator = mteb.MTEB(task)

model = mteb.get_model(YOUR_MODEL)
evaluator.run(model)

To learn more about how to run models on mteb task check out the GitHub repitory.

Citation

If you use this dataset, please cite the dataset as well as mteb, as this dataset likely includes additional processing as a part of the MMTEB Contribution.

 

@article{enevoldsen2025mmtebmassivemultilingualtext,
  title={MMTEB: Massive Multilingual Text Embedding Benchmark},
  author={Kenneth Enevoldsen and Isaac Chung and Imene Kerboua and Márton Kardos and Ashwin Mathur and David Stap and Jay Gala and Wissam Siblini and Dominik Krzemiński and Genta Indra Winata and Saba Sturua and Saiteja Utpala and Mathieu Ciancone and Marion Schaeffer and Gabriel Sequeira and Diganta Misra and Shreeya Dhakal and Jonathan Rystrøm and Roman Solomatin and Ömer Çağatan and Akash Kundu and Martin Bernstorff and Shitao Xiao and Akshita Sukhlecha and Bhavish Pahwa and Rafał Poświata and Kranthi Kiran GV and Shawon Ashraf and Daniel Auras and Björn Plüster and Jan Philipp Harries and Loïc Magne and Isabelle Mohr and Mariya Hendriksen and Dawei Zhu and Hippolyte Gisserot-Boukhlef and Tom Aarsen and Jan Kostkan and Konrad Wojtasik and Taemin Lee and Marek Šuppa and Crystina Zhang and Roberta Rocca and Mohammed Hamdy and Andrianos Michail and John Yang and Manuel Faysse and Aleksei Vatolin and Nandan Thakur and Manan Dey and Dipam Vasani and Pranjal Chitale and Simone Tedeschi and Nguyen Tai and Artem Snegirev and Michael Günther and Mengzhou Xia and Weijia Shi and Xing Han Lù and Jordan Clive and Gayatri Krishnakumar and Anna Maksimova and Silvan Wehrli and Maria Tikhonova and Henil Panchal and Aleksandr Abramov and Malte Ostendorff and Zheng Liu and Simon Clematide and Lester James Miranda and Alena Fenogenova and Guangyu Song and Ruqiya Bin Safi and Wen-Ding Li and Alessia Borghini and Federico Cassano and Hongjin Su and Jimmy Lin and Howard Yen and Lasse Hansen and Sara Hooker and Chenghao Xiao and Vaibhav Adlakha and Orion Weller and Siva Reddy and Niklas Muennighoff},
  publisher = {arXiv},
  journal={arXiv preprint arXiv:2502.13595},
  year={2025},
  url={https://arxiv.org/abs/2502.13595},
  doi = {10.48550/arXiv.2502.13595},
}

@article{muennighoff2022mteb,
  author = {Muennighoff, Niklas and Tazi, Nouamane and Magne, Lo{\"\i}c and Reimers, Nils},
  title = {MTEB: Massive Text Embedding Benchmark},
  publisher = {arXiv},
  journal={arXiv preprint arXiv:2210.07316},
  year = {2022}
  url = {https://arxiv.org/abs/2210.07316},
  doi = {10.48550/ARXIV.2210.07316},
}

Dataset Statistics

Dataset Statistics

The following code contains the descriptive statistics from the task. These can also be obtained using:

import mteb

task = mteb.get_task("DigikalamagClassification")

desc_stats = task.metadata.descriptive_stats
{
    "test": {
        "num_samples": 852,
        "number_of_characters": 2935825,
        "number_texts_intersect_with_train": 0,
        "min_text_length": 40,
        "average_text_length": 3445.8039906103286,
        "max_text_length": 36911,
        "unique_texts": 852,
        "min_labels_per_text": 5,
        "average_label_per_text": 12.762910798122066,
        "max_labels_per_text": 14,
        "unique_labels": 18,
        "labels": {
            "\u0633": {
                "count": 328
            },
            "\u0644": {
                "count": 715
            },
            "\u0627": {
                "count": 787
            },
            "\u0645": {
                "count": 642
            },
            "\u062a": {
                "count": 488
            },
            " ": {
                "count": 1470
            },
            "\u0648": {
                "count": 1590
            },
            "\u0632": {
                "count": 358
            },
            "\u06cc": {
                "count": 1975
            },
            "\u0628": {
                "count": 408
            },
            "\u0639": {
                "count": 289
            },
            "\u06a9": {
                "count": 302
            },
            "\u0646": {
                "count": 624
            },
            "\u0698": {
                "count": 277
            },
            "\u0647": {
                "count": 180
            },
            "\u0631": {
                "count": 193
            },
            "\u062f": {
                "count": 235
            },
            "\u062e": {
                "count": 13
            }
        }
    },
    "train": {
        "num_samples": 6896,
        "number_of_characters": 23218475,
        "number_texts_intersect_with_train": null,
        "min_text_length": 114,
        "average_text_length": 3366.948230858469,
        "max_text_length": 53321,
        "unique_texts": 6896,
        "min_labels_per_text": 5,
        "average_label_per_text": 12.764936194895592,
        "max_labels_per_text": 14,
        "unique_labels": 18,
        "labels": {
            "\u0639": {
                "count": 2342
            },
            "\u0644": {
                "count": 5794
            },
            "\u0645": {
                "count": 5194
            },
            " ": {
                "count": 11904
            },
            "\u0648": {
                "count": 12878
            },
            "\u062a": {
                "count": 3961
            },
            "\u06a9": {
                "count": 2451
            },
            "\u0646": {
                "count": 5046
            },
            "\u0698": {
                "count": 2245
            },
            "\u06cc": {
                "count": 15977
            },
            "\u0647": {
                "count": 1451
            },
            "\u0631": {
                "count": 1552
            },
            "\u0633": {
                "count": 2654
            },
            "\u0627": {
                "count": 6371
            },
            "\u0628": {
                "count": 3309
            },
            "\u0632": {
                "count": 2897
            },
            "\u062f": {
                "count": 1900
            },
            "\u062e": {
                "count": 101
            }
        }
    }
}

This dataset card was automatically generated using MTEB

Downloads last month
46