content
stringlengths 114
53.3k
| label
stringclasses 7
values | label_id
int64 0
6
|
---|---|---|
فلسفهی گیمدیزاین طراحی تفریقی در ICO جعبهابزار بازیسازان (۱۸) تقریبا سه سالی میشود که کانال یوتیوب مارک براون (Mark Brown) در ویدئوهایی کوتاه و آموزنده به بررسی و توصیف جنبههای مختلف بازیهای ویدئویی و مفاهیم مربوط به این حوزه میپردازد ما هم تصمیم گرفتیم محتوای این ویدئوها را با کمی تصرف و تلخیص و منطبق کردن آن با مدیوم نوشتار، به فارسی برگردانیم این سری مقالات برای کسانی که آرزوی بازیساز شدن را در سر میپرورانند، یا صرفا میخواهند بازیهای ویدئویی را بهتر و عمیقتر درک کنند، بسیار مفید خواهد بود با مجموعه مقالات جعبه ابزار بازیسازان همراه باشیدواژهی الهامبخش (Inspirational) در توصیف بازیهای زیادی به کار رفته است اما در میان بازیهای مدرن، هیچ بازیای از لحاظ تاثیرگذار بودن به پای بازی آرام، زیبا و اقلیتپ-ن- (Cult-Classic) ایکو (ICO) نمیرسدطراحان بازی بارها و بارها در مصاحبات انجامشده اعلام کردهاند که ایکو یکی از منابع الهام اصلی بازیهایی چون پایا و یو (Papa & Yo)، برادران: حکایت دو پسر (Brothers: A Tale of Two Sons)، سفر (Journey) و رایم (Rime) بوده است اما بازیهایی چون آخرین بازمانده از ما (The Last of Us)، شاهزادهی پارسی ۲۰۰۸ (Prince of Persia) و حتی هیلو ۴ (Halo ۴) نیز مستقیم یا غیرمستقیم از این بازی الهام گرفتهانداز هیدتاکا میازاکی (Hidetaka Miyazaki)، سازندهی دارک سولز (Dark Souls) نقل است: ایکو دید من را نسبت به پتانسیل نهفته در بازیهای ویدئویی دگرگون کرد این بازی به ظاهر ساده و بیشیلهپیله چه ویژگیای دارد که بازیسازان کلهگنده را تا این حد تحتتاثیر قرار داده است؟ این بازی آرام و جمعوجور چطور موفق شده مثل توپ در صنعت ویدئوگیم صدا کند؟ ایکو اساسا راجعبه یک پسر و یک دختر است شما کنترل پسرکی به نام ایکو را در دست دارید و باید به دختری به نام یوردا (Yorda) کمک کنید از قصری فرار کند در طول مسیر باید معما حل کنید، با شمشیر یا چوب با هیولاهایی سایهنما مبارزه کنید و… و همین ایکو حتی طبق استانداردهای بازیهای مستقل امروزی هم بسیار مینیمالیستی به نظر میرسد ولی این طراحی مینیمالیستی در میان بازیهای پلیاستیشن ۲ بیسابقه بود در آن دوران از بازیهایی چون لیمبو (Limbo) و پروتیوس (Proteus) خبری نبود البته این گیمپلی ساده و مینیمالیستی بهعمد اینگونه طراحی شده بود فامیتو اوئدا (Fumito Ueda)، طراح ایکو، این بازی را بر اساس فلسفهای طراحی کرد که بعدا نام طراحی تفریقی (Design By Subtraction) را برای آن برگزیدایکو در ابتدا قرار بود روی پلیاستیشین ۱ منتشر شود در این مقطع از جریان ساخت بازی، ایکو سیستم مبارزهی پیچیده، تعداد زیادی شخصیت و مراحل متنوع از قبیل دهکده، جنگلی انبوه و جزیزهای متروکه داشت تمامی این اضافات بهمرور از بازی حذف شدنددلیل این تصمیم صرفهجویی اقتصادی یا محدودیتهای تکنیکی نبود هدفی که اوئدا مدنظر داشت این بود که قلب بازی را پیدا کند و هر عنصری را که تماموکمال با آن مطابقت نداشت، با کمال بیرحمی از بازی حذف کند قلب بازی ارتباط بین ایکو و یورداست درونمایهی بازی رفاقت و همراهی و یاری رساندن به موجودی نیازمند استایکو بازیای است که سعی دارد با مجبور کردن بازیکن به فشار دادن و نگه داشتن دکمهای، حس نگه داشتن دست شخصی دیگر را القا کند بنابراین هر چیزی که در بازی باقی مانده، هدف وجودیاش تقویت درونمایهی مذکور استاجازه دهید از معماها شروع کنیم در بازی هر معمایی را که حل میکنید، راهتان به مکانی جدید باز میشود اما شما فقط نیمی از معما را حل کردهاید برای حل کردن معما به صورت کامل باید مسیری امن فراهم کنید تا یوردا نیز بتواند دنبالتان بیایدایکو در مبارزات نمیمیرد در بازی ایکو فقط به دو طریق شکست میخورد: ۱ هنگامی که از لبهی مکانی مرتفع به پایین سقوط میکند ۲ هنگامی که دشمنهای سایهنما یوردا را با خود میبرند بهعبارتی امنیت خود شما اهمیت ندارد، ولی امنیت یوردا چرا با توجه به اینکه داستان بازی حول محور رشادتهای ایکو نمیچرخد، در بازی از ترازگیری، کمبوهای خفن، دفع ضربات دشمن و اجرای ضربات مهلک نمایشی خبری نیست ایکو در کمال درماندگی چوبش را به این طرف و آن طرف تکان میدهد تا هیولاهای سایهنما از یوردا دور شوندیوردا نیز مثل شخصیت همراه در بسیاری از بازیهای دیگر مسئولیت باز کردن در ورودی به مسیرهای جدید را بر عهده دارد، ولی برای ذخیره کردن بازی نیز به یوردا احتیاج دارید برای ذخیرهی بازی هر دو شخصیت باید روی مبلهای سنگی نشسته باشندبدین ترتیب، اگر در بخش اعظمی از بازی یوردا در کنار شما حضور نداشته باشد، احتمالا حس تنهایی و فلاکت بهتان دست خواهد داد، مگر نه؟ هدف یوئدا این بود که روی جنبههایی از بازی تمرکز کند که تصویری واقعی و باورپذیر از رابطهی عمیق این دو شخصیت و دنیایی که در آن زندگی میکردند به مخاطب عرضه کند برای همین تیم ایکو (Team Ico) تمام تلاش خود را به کار گرفت تا قلعهای بسازد که همهی نقاط آن به هم متصل باشند و شبیه یک مکان واقعی به نظر برسدهمچنین انیمیشن اکسپرسیو و باورپذیر نیز یکی دیگر از ملزومات بازی بود اوئدا به پلتفرمرهایی سینمایی چون دنیایی دیگر (Another World)، فلشبک (Flashback) و شاهزادهی پارسی ۱ علاقهی زیادی داشت و این علاقه در تمایل او به تصویر کشیدن انیمیشنهای باورپذیر بیتاثیر نبود (بله، شاهزادهی پارسی ۱۹۸۹ روی ایکو تاثیر گذاشت و ایکو نیز روی شاهزادهی پارسی ۲۰۰۸ انصافا این بدهبستانهای فرهنگی زیبا نیستند؟) در راستای رسیدن به این هدف، اعضای تیم ایکو تمام عناصر و مکانیزمهایی را که جو قوی بازی را خدشهدار میکردند و یوردا را شبیه به شخصیتی در یک بازی ویدئویی جلوه میدادند، از بازی حذف کردند در بازی از خط جان، نقشه، صفحهی آیتمها، حبابهای گفتگو و حتی موسیقی پسزمینه (جز در بخشهایی معدود) خبری نیست به طور کلی در بازی هیچ چیزی وجود ندارد که ذهن شما را از ارتباط بین ایکو و یوردا منحرف کند برای همین است که این ارتباط بهشدت برای بازیکن ملموس استالتبه حرف من این نیست که تمام بازیها به اندازهی ایکو تکوجهی و مینیمالیستی باشند به نظر خودم بخش مبارزهی ایکو زیادی ساده است و طولی نمیکشد که تکراری میشود حتی خود اوئدا هم اعتراف کرد که شاید در پیادهسازی فلسفهی طراحی تفریقی در این بازی زیادهروی کرده باشد دنبالهی ایکو، سایهی کلوسوس (Shadow of the Colossus)، با اینکه از همین فلسفه پیروی میکند، ولی عناصر و مکانیزمهای بیشتری دارد، منجمله خط جان و موسیقی پسزمینه با این وجود، سایهی کلوسوس بازیای است عاری از دشمنهای عادی، چون هستهی اصلی بازی جنگیدن با موجوداتی غولپیکر است و بهتر است تمرکز بازی نیز روی همین موجودات باقی بمانددر حال حاضر، بیشتر بازیها از فلسفهی طراحی پرملات (Kitchen Sink Design) استفاده میکنند در حال حاضر شرایط طوری شده که در هر بازی دو جین اسلحه، سیستم کرفتینگ (Crafting)، ریزمدیریت (Micromanagement) و صدها ماموریت جانبی چپ-ن-ه شده استبازیسازها باید چیزهایی را که ایده یا مکانیزم نهفته در قلب بازی را خدشهدار میکنند و تحتالشعاع قرار میدهند حذف کنند آیا سری کیش قاتلان واقعا به بخشهای دفاع قلعه (Tower Defense) احتیاج دارد؟ آیا اضافه شدن قابلیت اسکیچینگ (گرفتن عقب خودرو و جلو رفتن با آن) تونی هاکز پرو اسکیتر (Tony Hawk's Pro Skater) را بهبود بخشید؟ فز (Fez) مثال بارز بازیای است که از این فلسفه پیروی میکند فیل فیش (Phil Fish)، سازندهی بازی در مصاحبه با گاماسوترا گفت که روزی روزگاری قرار بود در بازی مستقل او، شخصیت اصلی، همچون لینک در سری زلدا، محفظههای جان متشکل از قلب داشته باشد. همچنین قرار بود در بازی معماهایی با محوریت تقسیم وزن گنجانده شود. ولی در نهایت فیش تصمیم گرفت این عناصر را، بهعلاوهی یک سری ایدهی دیگر، از بازی حذف کند، چون این عناصر از هیچ لحاظ مکانیزم اصلی بازی یعنی چرخاندن دنیای بازی و دیدن محیط آن از یک زاویهی دید دیگر را تقویت نمیکردند. از فیش نقل است: نگرش یوئدا به بازیسازی به من جرات داد تا بازی خود را تکهپاره کنم و هر بار که این کار را انجام میدادم، بازی بهبود پیدا میکرد، چفت و بستش محکمتر و گیمپلیش روانتر میشد. فیش در توصیه به بازیسازهای دیگر میگوید: با دیدی انتقادی و سختگیرانه بازی خود را بررسی کنید و از خودتان بپرسید کدامیک از عناصرش حیاتی هستند، کدامیک از عناصرش به هدفی که در ذهن دارید و میخواهید در بازی پیاده کنید مربوط هستند. اضافه کردن ویژگیهای باحال به بازی، طولانیتر کردن آن یا افزودن جزئیاتی که اشاره به آنها در صفحهی استیم بازی توجه مشتریان را جلب میکند، کار آسانیست. ولی آیا ارزشش را دارد این کار را به قیمت تضعیف کردن قلب بازی، از دست دادن فرصتی برای برخورداری از هویت و درونمایهی قوی، انتقال یک پیام بهیادماندنی و تاثیر گذاشتن روی مخاطب انجام دهید؟ منبع: مارک براون – یوتیوب
|
بازی ویدیویی
| 0 |
یادداشتی درباره درخونگاه: تجربهای دیگر از امین حیایی آنچه که در نگاه اول نظر من را به فیلم درخونگاه جلب کرد، تیتراژ ابتدایی فیلم بود. اول اینکه تقدیم شدن فیلم به مسعود کیمیایی که مثل فیلم قبلی کارگردان خبر از فیلمی میدهد که رنگ و بوی سینمای کیمیایی دارد و دوم موسیقی فیلم، که موسیقی هم حال و هوای فیلمهای دهه شصت و هفتاد سینمای ایران و ویژهتر سینمای کیمیایی دارد؛ موسیقی که در طول فیلم هم زیاد میشنویم و حجم موسیقی در فیلم به عقیده من زیاد بود. قهرمان فیلم شخصیتی به نام رضا است که بعد از هشت سال زندگی در ژاپن و کار در آنجا، به ایران برمیگردد و فیلم روایتگر اتفاقات بعد از بازگشت رضا به ایران است. فیلم روایت باحوصلهای دارد، حرکت دوربین هم به این روایت باحوصله کمک میکند. کاراکتر رضا که فردی عاشق خانواده است و خانواده دوستی محوریترین موضوع برای اوست، به خوبی شکل گرفته است و خوب در آمده. روایت موازی تلاش رضا برای به قول خودش پادشاهی کردن و کشمکش مادر و خواهر رضا از وقتی که او برگشته است، خوب نشان داده شد. فیلم خوب پیش میرود خصوصا سکانس آشنایی امیر با شهرزاد که یادآور رابطه کاوه و رعنا در ساخته قبلی اسعدی یعنی جیببر خیابان جنوبی است تا جایی که رضا با دوستش در تیمارستان دیدار میکند. از آنجا حفرههای فیلمنامه شکل میگیرد و بیشتر و بیشتر میشود؛ اینکه به چه علت رضا و دوستش سالها پیش داشتند فرار میکردند و امیر دوستش را رها کرده است و به چه علت دوست امیر داخل تیمارستان است، بیان نمیشود و بعد از سکانس معاشقه شهرزاد با دوست امیر، که حتی یک دیالوگ هم نداشت و به نظرم خوب درآمده بود، دیگر خبری از دوست امیر نیست جز یک گردنبند که به امیر داد. از مشکلات دیگر فیلمنامه میتوان به نوع رابطه امیر با پدرش اشاره کرد که جز صحنههای اول فیلم که سوغاتی برای پدرش آورده است از نوع رفتار و بیانش نشان میدهد دل خوشی از پدر ندارد که میتوانم به سکانس رویارویی رضا با پدرش در خانه لاجوردی اشاره کنم و دوباره علت این سر سنگینی امیر با پدرش بیان نمیشود و شخصیت پدر خوب پردازش نشده است و در جاهایی ادبیات پدر با سطح سواد او هماهنگی ندارد و شخصیت پدر و شخصیت لاجوردی، که خیلی کم از او میدانیم، در درخونگاه از ضعیفترین شخصیتپردازیهاست که به فیلم لطمه زده است. در مورد یک سوم پایانی فیلم هم باید بگویم که نتیجه روایت بد در میانه فیلم، باعث شد یک سوم پایانی شبیه یک فاجعه باشد. البته به جز سکانس تعقیب و گریز لاجوردی و امیر که خوب درآمده. امیر مانند شخصیتهای فیلمهای کیمیایی است (مثل رضا در ردپای گرگ یا امیر علی در اعتراض) که دل زده از جامعه و زخم خورده است با این تفاوت که زخم را از خانواده خود خورده است. خانوادهای که مفهوم والایی در فیلم کیمیایی داشت اما اینجا به شکل دیگری نمایش داده میشود، حتی ما در این فیلم میبینیم که رضایی که عاشقانه از مادر بزرگش نگهداری میکرد موقع رفتن از خانه حتی ذرهای به او توجه نکرد. در مورد سکانس پایانی فیلم هم نمیدانم چه بگویم، پایانی پر از ابهام و گنگی در حالی که میتوانست با یک میزانسن درستتر و دقیقتر، پایانی با شکوه برای یک فیلم متوسط باشد. درخونگاه از تغییر در ضرباهنگ بیان روایت ضربه میخورد؛ درحالی که روایت به آرامی و خوبی بیان میشود یک دفعه با حضور پدر ضرباهنگ تند میشود و مخاطب با اطلاعات زیادی روبهرو میشود که فقط از زبان شخصیتها بیان میشود و این اطلاعات ضد و نقیض و متفاوت است که یک نمونهاش در دیالوگها بیان میشود از زبان مادر که پدر با خرید قوری پولها را خرج کرده. در جاهای دیگری دلایل دیگری گفته میشود از جمله عیاشی، خرید گاوداری و ربا. در مورد نکات روشن و مثبت فیلم علاوه بر فیلمبرداری، نورپردازی و طراحی صحنه خوب، به انتخاب نام فیلم و متناسب بودن آن با جغرافیا و آدمها که ما در فیلم قابهای زیادی از محله در خونگاه و آدمهایش میبینیم و کارگردان در ایجاد فضا و روح به جغرافیایی که در آن کاراکترها زندگی میکنند، موفق عمل میکند و به نظرم مهمترین شاخصه مثبت فیلم، بازی خوب بازیگران خصوصا امین حیایی و مهراوه شریفی نیا بود و امین حیایی نشان داد که همچنان در حال تجربه کردن در راه جدیدی است که در بازیگری پیش گرفته. این یادداشت را کاربر دیجیکالا مگ نوشته است. محتویات این مطلب بیانگر دیدگاه تحریریه دیجیکالا مگ نیست.
|
هنر و سینما
| 5 |
RTX ۲۰۶۰، ارزانترین کارت گرافیک سری RTX انویدیا معرفی شد شرکت انویدیا ساعاتی پیش در کنفرانس خود که به مناسبت رویداد CES ۲۰۱۹ برگزار کرده بود، از ارزانترین مدل سری جدید کارتهای گرافیک مخصوص بازی خود رونمایی کرد. کارت گرافیک RTX ۲۰۶۰ قیمت بسیار پایینتر در مقایسه با دیگر مدلهای سری جدید RTX دارد؛ طوری که انویدیا کارت گرافیک RTX ۲۰۶۰ را ۳۴۹ دلار قیمتگذاری کرده است. انویدیا با این کارت جدید، میخواهد قابلیتهای کارتهای گرافیک جدید انویدیا که با معماری تورینگ این شرکت ساخته شدهاند را در قیمتی مناسب ارایه دهد؛ طوری که گیمرها میتوانند با این کارت نسبتا ارزان قیمت، قابلیت Ray tracing این سری جدید کارتهای گرافیک انویدیا را داشته باشند. کارت RTX ۲۰۶۰ در واقع چهارمین مدل از سری جدید RTX است؛ طوری که پس از کارتهای RTX ۲۰۸۰ TI و RTX ۲۰۸۰ و RTX ۲۰۷۰ قرار میگیرد. تمام این کارتها قیمتی بیش از ۵۰۰ دلار دارند، در حالی که کارت جدید RTX ۲۰۶۰ با قیمت ۳۵۰ دلاری خود میتواند حسابی جذاب باشد. این کارت جدید انویدیا از چیپست TU۱۰۶ انویدیا استفاده میکند و ۱۹۲۰ هستهی CUDA دارد. فراکانس پایهی این کارت ۱۳۶۵ مگاهرتز و فرکانس آن در حالت بوست برابر با ۱۶۸۰ مگاهرتز است؛ طوری که مجمموعا کارت RTX ۲۰۶۰ انویدیا میتواند قدرتی تا ۶٫۵ ترافلاپس را ارایه دهد. کارتهای سری تورینگ انویدیا هستههای جدید به اسم Ray Tracing Cores دارد که برای انجام پردازشهای گرافیکی Ray Tracing به کار میروند. تعداد هستههای RT در کارت جدید RTX ۲۰۶۰ برابر با ۳۰ عدد و ۶ عدد از کارت RTX ۲۰۷۰ کمتر است؛ طوری که میوان گفت قدرت کارت RTX ۲۰۶۰ برای انجام پردازشهای Ray Tracing برابر با ۵ گیگاری در ثانیه است. این رقم برای اجرای بازیها با این قابلیت با وضوحهای تصویر بالاتر از اچدی کافی نیست و بدون شک انویدیا کارت ضعیفتری در سری RTX عرضه نخواهد کرد. انویدیا در RTX ۲۰۶۰ همچنین ۶ گیگابایت حافظهی GDDR۶ قرار داده است که با سرعت ۱۴ گیگابیت کار میکنند؛ در نتیجه پ-ن-ی باند حافظهی این کارت ۳۳۶ گیگابایت در ثانیه خواهد بود. این مقدار پ-ن-ی باند از یک کارت GTX ۱۰۸۰ که حافظههای GDDR۵X دارد و در سرعت ۱۰ گیگابیت فعالیت میکند، بیشتر است. تمام پورتهای کارتهای سری RTX انویدیا روی RTX ۲۰۶۰ هم قرار دارند؛ مثل ۳ پورت DisplayPort، یک پورت HDMI و یک پورت USB Type-Cکارت GeForce RTX ۲۰۶۰ توسط خود انویدیا، یعنی مدل Founders Edition، از روز ۱۵ ژانویه با قیمت ۳۴۹ دلار وارد بازار خواهد شد. در همین روز میتوانیم همچنین منتظر عرضهی این کارت از سوی شرکتهای دیگر باشیم. منبع: WCCftech
|
بازی ویدیویی
| 0 |
ساعت هوشمند اسکاگن Falster ۳ با سیستم عامل Wear OS معرفی شد شرکت اسکاگن امروز در نمایشگاه CES ۲۰۲۰ جدیدترین ساعت هوشمند خود را معرفی کرد. ساعت هوشمند اسکاگن Falster ۳ جدیدترین محصول این شرکت است و از پردازنده کوالکام اسنپدراگن ۳۱۰۰ استفاده میکند. یک بلندگو برای پاسخدادن به تماسها و دریافت اعلانهای صوتی، یک گیگابایت حافظه رم و هشت گیگابایت حافظه داخلی، از دیگر مشخصات این ساعت هوشمند را تشکیل میدهند. همچنین مثل نسلهای قبلی این ساعت، سیستم عامل گوگل Wear OS روی این ساعت نصب شده است. یک نسخه خاص از این ساعت هم ساخته شده که در طراحی آن، DJ Kygo نروژی نقش داشته است. نسخه استاندارد ساعت هوشمند اسکاگن Falster ۳ با قیمت ۲۹۵ دلار از امروز عرضه میشود اما نسخه خاص Kygo Style قرار است در فصل بهار عرضه شود. به طور کل طراحی Falster ۳ با Falster ۲ اشتراکات زیادی دارد. در کنار این ساعت دو دکمه و یک پیچ دیجیتالی قرار دارد. مشخصات سختافزاری این ساعت هم دقیقا مثل ساعتهای سری Gen ۵ از شرکت فسیل است که البته این موضوع چندان هم دور از انتظار نبود؛ زیرا اسکاگن یکی از برندهای زیرمجموعه فسیل به حساب میآید. اندازه بدنه ساعت ۴۲ میلیمتری است و نمایشگری ۱٫۳ اینچی از نوع OLED در درون آن جای گرفته است. اضافه شدن بلندگو، ویژگی جدید و مهم این نسل از ساعتهای اسکاگن نسبت به نسلهای قبلی به حساب میآید. این بلندگو هم برای تماس کاربرد خواهد داشت، هم برای صحبت با گوگل اسیستنت و هم اعلانها. ویژگیهای دیگری مثل استفاده از ترجمه صوتی گوگل ترنسلیت و پخش موسیقی نیز از جمله مواردی است که با اضافه شدن بلندگو امکانپذیر شده است. ساعت هوشمند اسکاگن Falster ۳ تا ۳۰ متر ضد آب خواهد بودبرای این ساعت بندهای مختلفی هم طراحی شده است. سه مدل بند چرمی، بند فلزی و بند سیلیکونی، از جمله این موارد هستند. از دیگر مواردی که در این ساعت دیده میشوند، میتوانیم به وجود GPS برای ردیابی دقیق مسافت در هنگام فعالیتهای ورزشی و همچنین مسیریابی، NFC برای پرداختهای موبایلی و مقاومت در برابر آب تا ۳۰ متر اشاره کنیم. این مورد آخر به خصوص برای شناگرانی که میخواهند فعالیتهای ورزشی خود در هنگام شنا را با ساعت هوشمند خود ثبت کنند، جذاب خواهد بود. چندین حالت برای مصرف بهینه باتری در سیستم عامل ساعت هوشمند اسکاگن Falster ۳ اضافه شده تا کاربران بتوانند شارژدهی بیشتری از این محصول دریافت کنند. این ویژگیها را هم پیشتر در ساعتهای سری Gen ۵ فسیل دیده بودیم. جدا از این موارد، رابط کاربری دستگاه تفاوت خاصی با دیگر ساعتهای مبتنی بر Wear OS نخواهد داشت. شما درباره این ساعت هوشمند جذاب چه فکر میکنید؟ منبع: TheVerge
|
علم و تکنولوژی
| 3 |
دوربین تلهفوتو گلکسی اس ۲۰ و مدل پلاس در واقع دوربین تلهفوتو نیست سامسونگ در مراسم معرفی گوشیهای گلکسی اس ۲۰ بخش قابل توجهی را به معرفی قابلیتهای دوربین این گوشیها اختصاص داد. در این میان، دوربین گلکسی اس ۲۰ اولترا بهلطف زوم ۱۰۰ برابری دیجیتال توانسته سروصدای زیادی راه بیندازد. اما سامسونگ در همان مراسم اعلام کرد که برای اس ۲۰ و اس ۲۰ هم دوربینهای هیجانانگیزی تعبیه شده است. با نگاه به مشخصات این دو گوشی، میتوانیم ببینیم که هر دو آنها از دوربین تلهفوتو بهره میبرند. معمولا با شنیدن نام دوربینهای تلهفوتو یاد زوم اپتیکال میافتیم زیرا این دوربینها در وهله اول وظیفه زوم را بر عهده دارند. اما در کمال تعجب در فهرست مربوط به مشخصات دوربین تلهفوتو این دو گوشی، به زوم ۳ برابری هیبریدی اشاره شده است. همین اصطلاح هیبریدی باعث شده که نویسندگان سایت NotebookCheck-net بیشتر جستجو کنند و با بررسی سایت سامسونگ متوجه شدهاند که دوربین تلهفوتو گوشیهای گلکسی اس ۲۰ و اس ۲۰ پلاس در حقیقت دوربین واید محسوب میشوند. طبق این اطلاعات، دوربین تلهفوتو موردنظر در مقایسه با دوربین معمولی از پس زوم ۱٫۰۶ برابری برمیآید. این یعنی زوم ۳ برابری هیبریدی تقریبا بهطور کامل زوم دیجیتالی است. از آنجایی دوربین تلهفوتو این دو گوشی از سنسور ۶۴ مگاپیکسلی بهره میبرند، زوم دیجیتالی آنها بدون شک کیفیت بالایی دارد ولی در نهایت با زوم اپتیکال مواجه نخواهیم شد. از آنجایی که گوشیهای نوت ۸ و گلکسی اس ۹ تا اس ۱۰ و نوت ۱۰ از دوربین تلهفوتو با لنز مناسب بهره میبرند، دقیقا معلوم نیست پس چرا سامسونگ برای اس ۲۰ و اس ۲۰ پلاس از چنین لنزی استفاده نکرده است؟ منبع: Phone Arena
|
علم و تکنولوژی
| 3 |
کتاب سبز برنده مهمترین جایزه انجمن تهیهکنندگان آمریکا شد فیلم سینمایی کتاب سبز (Green Book) موفق شد ساعاتی پیش مهمترین جایزه انجمن تهیهکنندگان آمریکا را تصاحب کند و با برنده شدن جایزه داریل اف زانوک که به بهترین فیلم بلند سال اهدا میشود به یکی از شانسهای مهم برنده شدن جایزه بهترین فیلم اسکار ۲۰۱۹ تبدیل شود با برنده شدن جایزه مهم داریل اف زانوک در انجمن تهیهکنندگان میتوان ادعا کرد که فیلم سینمایی کتاب سبز به یکی از فیلمهای پرشانس اسکار ۲۰۱۹ تبدیل شده است اواسط دیماه بود که انجمن تهیهکنندگان، فیلمهای پ-ن- سیاه، بلکککلنزمن، راپسودی بوهمی، آسیاییهای خرپول، سوگلی، کتاب سبز، یک جای ساکت، روما، ستارهای متولد شده است و معاون را به عنوان نامزدهای این بخش معرفی کرد و نهایتا ساعاتی پیش کتاب سبز موفق شد این جایزه را در اختیار بگیرد فیلم سینمایی کتاب سبز پیش از این موفق شده بود در مراسم گلدن گلوب ۲۰۱۹ نیز خوش بدرخشد و به عنوان بهترین فیلم موزیکال یا کمدی هفتاد و ششمین دوره جوایز گلدن گلوب انتخاب شود در واقع کتاب سبز موفقترین فیلم گلدن گلوب ۲۰۱۹ بود و در حالی که پس از فیلم معاون (نامزد ۶ بخش) در ۵ بخش کاندید شده بود، توانست موفقترین عملکرد را از خود نشان دهد و ۳ جایزه بهترین فیلم موزیکال یا کمدی، بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را بگیرد حال و با برنده شدن جایزه مهم داریل اف زانوک در انجمن تهیهکنندگان میتوان ادعا کرد که فیلم سینمایی کتاب سبز به یکی از فیلمهای پرشانس اسکار ۲۰۱۹ تبدیل شده است انجمن تهیهکنندگان آمریکا که ۸۲۰۰ عضو دارند در ۲۹ دوره گذشته توانسته ۲۰ بار برنده بخش بهترین فیلم مراسم اسکار را به درستی پیشبینی کند و از این نظر بسیاری معتقدند که به دست آوردن جایزه این انجمن میتواند بخت هر فیلم سینمایی را برای تصاحب جایزه بهترین فیلم اسکار به شکل قابل توجهی افزایش دهد پیش از این بیشتر پیشبینیها از شانس بالای فیلمهای روما (Roma) و ستارهای متولد شده است (A Star is Born) برای برنده شدن جایزه بهترین فیلم اسکار ۲۰۱۹ یاد میکردند اما با مشخص شدن جایزه انجمن تهیهکنندگان آمریکا در بخش بهترین فیلم، باید کتاب سبز را هم به این دو فیلم افزود. از دیگر جوایز مهم مراسم انجمن تهیهکنندگان اختصاص جایزه بهترین انیمیشن به فیلم سینمایی مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی بود. مرد عنکبوتی در کنار گرینچ، شگفتانگیزان ۲، جزیره سگها، رالف اینترنت را خراب میکند از نامزدهای این بخش انجمن بودند.
|
هنر و سینما
| 5 |
همه آنچه در مورد انواع ماسک صورت باید بدانید آیا آماده هستید تا دانش مراقبت از پوست و زیبایی خود را به یک مرحله بعد ارتقا دهید؟ استفاده از انواع ماسک صورت روش خوبی برای تقویت پوستتان با ویتامین و مواد مغذی مفید است. تنها در ۱۰ الی ۱۵ دقیقه ماسک به پوست شما کمک میکند تا مواد مغذی مورد نیاز خود را به دست بیاورد و ظاهری درخشنده و شاداب پیدا کند. هر کسی که به سلامت پوست خود اهمیت میدهد میداند که پوست نیاز به آبرسانی دارد؛ ماسک صورت میتواند رطوبت مورد نیاز پوست را تامین کند. به همین دلیل ماسک صورت مردانه، ماسک صورت زنانه و انواع ماسک صورت مناسب برای هم خانمها و هم آقایان تولید شده است تا خانمها و آقایان با انواع پوست و انواع مشکلات پوست بتوانند از ماسک صورت استفاده کنند؛ از پوست خشک تا پوست چرب و برای رفع جوش تا سیاهی دور چشم و غیره. به جز برطرف کردن نیازهای پوست و درخشان کردن و آبرسانی سلولهای پوست، استفاده از ماسک صورت میتواند راه خوبی برای صرف کمی زمان برای خودتان باشد. آخر هفته را برای این کار اختصاص دهید، یک موسیقی ملایم پخش کنید، چند شمع روشن کنید و ماسک موردعلاقهتان را روی صورتتان بگذارید یک کتاب جذاب بردارید و در کنار رسیدگی به پوست ریلکس کنید و خستگی هفته را از ذهن و جسم خود خارج کنید. ماسک صورت چه کار میکند؟ ماسک صورت برای آبرسانی پوست و نرم و مرطوب کردن پوست در مدت زمان کوتاه طراحی شده است. بعضی از ماسکهای صورت میتوانند پوست را کاملا درخشان کنند آن هم تنها در ۱۵ دقیقه! چه از ماسک صورت نقابی استفاده کنید و چه از ماسک کرمی فرقی نمیکند، بهترین ماسک صورت کمک میکند تا پوست، شفاف، شاداب و تازه شود. ماسک میتواند به یکی از مراحل مراقبت از پوست همیشگی شما تبدیل شود، لازم نیست هر روز از ماسک صورت استفاده کنید، میتوانید گذاشتن ماسک روی صورت را برای زمانهای خاص، مثل زمانی که میخواهید خیلی ویژه به پوستتان رسیدگی کنید اختصاص دهید. انواع ماسک صورتمدلهای مختلف ماسک صورت وجود دارد که به طور کلی به دو دسته تقسیم میشوند. ماسک کرمی که معمولا در در شیشههای کوچک عرضه میشوند و بعد از استفاده از آنها باید پوست را با آب بشویید. دیگری ماسک نقابی است. ماسکهای معروف و رایجیکه از پنبه، پارچه سیلک، یا کاغذهای خاص که آغشته به سرم هستند ساخته میشوند. ماسک نقابی به شکل صورت طراحی شده است و کل صورت شما را میپوشانند. ماسک صورت مورد علاقه خود را از میان ماسک کرمی و ماسک نقابی انتخاب کنید و استفاده از آن را در برنامه هفتگی خود قرار دهید. ماسک صورت کرمیاین اسم به دلیل بافت کرمی این ماسک روی آن گذاشته شده است. گزینههای زیادی برای انتخاب ماسک کرمی در دنیای ماسک صورت و بدن وجود دارد؛ از ماسک ذغال فعال تا ماسک میوهای آنتی اکسیدان و ماسک آبرسان گیاهی. ماسک کرمی این امکان را به شما میدهد تا آن را مشخصا در نقطه از صورت که مایلید استفاده کنید. شما میتوانید ماسک مخصوص پوست چرب را روی ناحیه T شکل صورتتان (پیشانی و بینی) استفاده کنید و ماسک آبرسان را بر روی گونهها و چانه بزنید این یکی از ویژگیهای ماسک کرمی است که شما میتوانید همزمان از چند نوع ماسک مختلف برای نقاط مختلف صورت استفاده کنید یا فقط یک قسمتی از صورت را ماسک بگذارید، مثل ماسک ضد جوش که فقط بر روی قسمتی از صورت که جوش دارد قابل استفاده است متخصصان ماسک کرمی را برای درمان جوش صوت پیشنهاد میکنند چرا که میتوان از آن فقط بر روی نواحی دارای جوش و به میزان مورد نظر استفاده کرد بدون اینکه نواحی دیگر پوست را درگیر کردماسک خاک رس یکی از انواع ماسکهای کرمی است که برای پوست چرب فواید زیادی به همراه دارد ماسک خاک رس میتواند چربی اضافه پوست را از بین ببرد و منافذ پوست را کوچک کند این نوع ماسک پوستهای مشکلدار را به پوستی درخشان تبدیل میکنند برخی از ماسکها خاک رس دارای خاصیت پاککنندگی هم هستند و آلودگیها و چربی و تعریق را از سطح پوست از بین میبرندماسک نقابیاین ماسک نوع دیگر از ماسکهای صورت است که از یک لایه کاغذ مانند به شکل صورت تشکیل میشوند ماسک نقابی معمولا تمام قسمتهای صورت به جز چشمها و بینی را میپوشانند و میتوانند در حداقل زمان رطوبت مورد نیاز پوست را به آن برسانند زمان مورد نیاز اکثر ماسکهای نقابی بین ۱۰ تا ۱۵ دقیقه است و فقط کافیست آنها را از بسته بندی خارج کنید و روی صورتتان قرار بدهید و ریلکس کنید بعد از چند دقیقه ماسک را از صورت خود بردارید و از دیدن پوست درخشان خود در آینه لذت ببرید! ماسک صورت نقابی یک بار مصرف است و لازم نیست پس از استفاده مواد باقی مانده روی صورتتان را با آب بشویید؛ فقط کافیست پوست صورت را به آرامی ماساژ دهید تا باقی مانده مواد جذب پوستتان شود از انواع ماسک آماده نقابی میتوان به ماسک دور چشم و ماسک ناحیه T شکل صورت نیز اشاره کرد که ویژگیهای ماسکهای نقابی تمام صورت را دارندماسک نقابی صورت بهترین راه برای مراقبت از پوست در سفر است به راحتی میتوانید چند ماسک را در کیف خود به داخل هواپیما، ماشین و قطار ببرید یا حتی آنها در چمدان خود برای سفر بعدی نگهدارید از آنجایی که ماسکهای نقابی جای خیلی کمی میگیرند و تاثیر بسیار خوبی به عنوان یک مرطوب کننده صورت دارند، بهترین گزینه برای داشتن یک پوست خوب در سفرهای جادهای و سفرهایی که مدت زمان طولانی در راه هستیم محصوب میشود؛ همانقدر که در خانه و برای استفاده روزمره به درد بخور هستند روی بستهبندی ماسکها نقابی را با دقت بخوانید تا بدانید برای چه پوستی مناسب هستند و چه مزیتی برای انواع پوست دارند (مثل ماسک آبرسان، ماسک مرطوب کننده، ماسک لایه بردار، ماسک آرامش بخش، ماسک ضد چروک، ماسک نرم کننده، ماسک لیفت صورت و غیره) بیشتر بخوانید: ۶ ماسک صورت خانگی برای داشتن پوستی رویاییبهترین ماسک برای انواع پوستاگر پوست خشک، پوست چرب یا پوست حساس دارید نگران پیدا کردن ماسک مناسب نباشید؛ برای انواع پوست ماسک صورت طراحی شده است اولین قدم شناخت نوع پوست است و به محض اینکه شما پوست خود را شناختید و با نیازهای آن آشنا شدید میتوانید برای مراقبت از پوست برنامهریزی کنید و بدانید که پوست شما چه نوع رسیدگی احتیاج دارد (مثلا چه نوع پاک کننده آرایشی، چه نوع ضد آفتاب، چه نوع کرم مطوب کنند و چه نوع تونر و آب پاککنندهای) برندهای معروف ماسک صورت در بازار وجود دارد، برندهای معروفی مانند لورال (Loreal)، گارنیر (Garnier)، ای سی ام (ACM)، آون (Avon)، بالهآ (Balea)، بیو (Bio) و غیره که هر کدام کیفیت عالی دارند اما بر روی انواع مختلف پوست تاثیر متفاوتی دارند به احتمال خیلی زیاد بهترین ماسک صورت برای پوست شما با بهترین ماسک برای دوستتان کاملا متفاوت باشد به همین دلیل برای خرید ماسک صورت ما مشورت با پزشک و امتحان کردن ماسکهای مختلف را به شما پیشنهاد میکنیمبرای پوست خشکمیتوانید به سراغ ماسک نرم کننده پوست با فرمولهای درخشان کننده مثل هایالورانیک اسید (Hyaluronic Acid) بروید هایالورانیک اسید به پوست کمک میکند تا رطوبت خود را حفظ کند از اسم اسید در مواد آرایشی و بهداشتی نترسید! اسیدهای مجاز یکی از پر کاربردترین مواد تشکیل دهنده در تولید محصولات آرایشی و بهداشتی هستند میتوانید روی ماسک و دیگر محصولات مراقبت از پوست را بخوانید و اسم این اسید یا سدیم هایالورانیک (Sodium Hyaluronate) را با مخفف HA در مواد تشکیل دهنده آنها پیدا کنید این ترکیبات در کنار ترکیبات دیگر شادابی و سلامت پوست را افزایش میدهندبرای پوست چربحتی پوست چرب هم به نرم کننده و مرطوب کننده احتیاج دارد و استفاده از ماسک مرطوب کننده باید جزوی از برنامه مراقبت و رسیدگی به پوست شما باشد اگر پوست شما اکثر اوقات چرب و براق است، به دنبال ماسک مرطوب کننده با مدل یا ویژگی مات کننده باشید همینطور ماسک مرطوب کننده با قابلیت کنترل چربی پوست که با فرمول خاصی تولید چربی اضافه (سبوم) از غدد چربی را کاهش میدهند و براقی بیش از حد پوست را برطرف میکنند. طرز استفاده صحیح از ماسک صورتقبل از گذاشتن ماسک روی صورت، اول باید سطح پوست صورت را از آلودگیهای محیط، مواد آرایشی و چربی تمیز کرد. برای تمیز کردن پوست میتوانید از آب پاک کننده، اسپری آب معدنی صورت یا تونر و یک پنبه یا پد صورت استفاده کنید. پس از استفاده از پاک کننده صورت، پوست شما تبدیل به یک سطح ایدئال برای استفاده از ماسک میشود. حالا اگر از ماسک صورت نقابی استفاده میکنید، ماسک خود را از بسته بندی خارج کنید و جای چشمها و لبها را با چشمها و لبهای خود تنظیم کنید و آهسته بقیه قسمتها را روی پوست خود قرار دهید. سعی کنید ماسک را قبل از ۱۵ دقیقه حرکت ندهید و بعد از ۱۵ دقیقه ماسک را از روی پوست خود جدا کنید و دور بریزید. باقی مانده سرم موجود در ماسک را با انگشت آهسته روی پوست خود ماساژ دهید. بعد از خشک شدن صورت میتوانید از کرم مرطوب کننده خود استفاده کنید. بیشتر بخوانید: ۸ ماسک موثر برای درمان جوش، چروک و التهاب پوستیکی از دلایل محبوبیت و پرطرفدار شدن ماسک نقابی صورت به این سرعت، امکان حمل آسان آنها، قابل دور ریختن بودن پس از استفاده و البته طرز استفاده راحت آنهاست. چند ایده برای زمان مناسب برای گذاشتن ماسک نقابی صورت: زمانی که مدیتیشن میکنید، وقتی برای رفتن به مهمانی حاضر میشوید، یا حتی زمانی که کتاب میخوانید و موسیقی گوش میکنید. از آنجایی که ماسک نقابی فقط ۱۵ دقیق زمان برای تاثیرگذاری احتیاج دارد استفاده از آنها همزمان با انجام کارهای دیگر بسیار راحت است. عصر جمعه بعدی که میخواستید در خانه فیلم ببینید و پاپ کورن بخورید میتوانید ماسک صورت خود را قبل از فیلم آماده کنید. حتی میتوانید یک ماسک صورت در کوله ورزشی خود بگذارید تا بعد از ورزش از آن استفاده کنید و پوست عرق کرده و برافروخته خود را به یک پوست شاداب و شفاف تبدیل کنید. ماسک صورت برای هدیه دادن هم گزینه بسیار خوبی است و میتوانید برای هر کدام از دوستان خود یک ماسک مرطوب کننده متفاوت هدیه بگیرید و عکسهای سلفی خودتان را با هشتگ HOWIMASK در شبکههای اجتماعی منتشر کنید! ماسک کرمی صورت را هم مانند ماسک نقابی باید روی پوست کاملا تمیز و پس از تونر یا آب پاک کننده استفاده کنید. زمان استفاده از ماسکهای کرمی معمولا بین ۳۰ تا ۴۵ دقیقه است اما در محصولات مختلف با ترکیبات مختلف، این زمان متغیر است. طرز استفاده از ماسک کرمی صورت را حتما از روی بستهبندی مطالعه کنید و طبق آن پیش بروید. در مورد ماسک صورت حرفهای هم از متخصص پوست خود در مورد آن سوال کنید و نظر او را بپرسید. چند وقت یکبار میتوان از ماسک صورت استفاده کرد؟ اگر شما پوست معمولی دارید که نه زیادخشک است و نه زیاد چرب، میتوانید هفتهای یک بار از ماسک صورت استفاده کنید. کسانی که پوست خشک دارند میتوانند بیشتر از ماسک استفاده کنند، هفته دو بار برای آبرسانی به پوست خشک مناسب است. برای کساین که پوست چرب دارند مهم است که پوست خود را همیشه تمیز و مرطوب نگهدارند تا از ترشح چربی بیش از حد روی پوست جلوگیری کنند. ماسک مرطوب کننده مات کننده پوست برای کسانی که پوست چرب دارند بسیار مناسب است. پوست چرب نیز بیش از یک بار در هفته به ماسک صورت احتیاج ندارد. همچنین شما میتوانید از ماسک صورت خانگی استفاده کنید که با استفاده از مواد طبیعی تهیه شده باشد. اما چه از ماسک طبیعی استفاده میکنید چه ماسک نقابی و ماسک کرمی، سعی کنید حتما انواع مختلف ماسک صورت را امتحان کنید تا مطمئن شوید کدامیک برای پوست شما بهتر کار میکند.
|
سلامت و زیبایی
| 2 |
چند قدم برای بالابردن اعتماد به نفستان بردارید بالا بردن اعتماد به نفس از مهمترین و تأثیرگذارترین عوامل روی موفقیت ماست. احتمالا بارها افراد موفق را دیدهاید که چطور اعتماد به نفس بالای آنها دیگران را تحت تاثیر قرار میدهد. آنها افراد بانفوذی هستند که میتوانند در هر شرایطی خود را نشان دهند. کسی که اعتماد به نفس بالایی دارد به خود احترام میگذارد و به آینده امیدوار است. درعینحال فردی که اعتماد به نفس پایینی دارد منفی نگر است و به خودش و آینده بدبین. اما خبر خوب برای همه ما این است که اعتماد به نفس را با تمرین و تغییر میتوان بالا برد. اما چطور؟ برای بالا بردن اعتماد به نفس اول باید نگرش مثبت نسبت به خود و روابطتان به وجود بیاورید. در کنارش باید یاد بگیرید با هیجانات منفیتان مبارزه کنید. در نهایت مراقبت از خود را فراموش نکنید. باید یاد بگیرید چطور اهدافتان ر مشخص کنید و ریسکپذیر باشید. این پادکست گام به گام شما را با مهارتهایی بالا بردن اعتماد به نفس همراهی میکند. از اینجا میتوانید سایر پادکستهای روانشناسی را ببینید. نظرتان را در مورد موضوع بعدی پادکست برایمان بنویسید.
|
سلامت و زیبایی
| 2 |
هر دو آیفون OLED امسال، به دوربین سه گانه مجهز میشوند مثل همیشه، امسال هم حوالی پاییز انتظار داریم آیفونهای جدید عرضه شوند. حالا در خبری که امروز منتشر شده، قرار است دو گوشی که جایگزین آیفون XS و آیفون XS مکس میشوند، دوربین سه گانه داشته باشند. پیش از این تصور میشد که تنها آیفونی که جاگیزین آیفون XS مکس میشود، دوربین سه گانه داشته باشد اما حالا قرار است آیفون کوچکتر هم به دوربین سه گانه مجهز شود. این خبر توسط Macotakara اعلام شده و وی دقیقا مشخص نکرده که کدام آیفونهای جدید قرار است دوربین سه گانه داشته باشند اما گفته که امسال دو iPhone با نمایشگر OLED و اندازههای ۶٫۱ اینچی و ۶٫۵ اینچی، دوربین سه گانه دارند. نکته جالب اینجاست که در حال حاضر آیفون XS نمایشگر ۵٫۸ اینچی OLED دارد در صورتی که Macotakara میگوید نمایشگر این گوشی در نسل جدید بزرگتر خواهد شد و به اندازه ۶٫۱ اینچ میرسد. اگر این اتفاق بیفتد، نسل جدید iPhone XS، نمایشگری هم اندازه آیفون XR خواهد داشت با این تفاوت که به جای LCD، دارای پنل OLED خواهد بود. این تصمیم از طرف اپل کمی عجیب به نظر میرسد و باید ببینیم آیا واقعا چنین اتفاقی خواهد افتاد یا خیر. همچنین در ادامه این خبر آمده که اپل امسال هم از پورت لایتنینگ برای آیفونهای جدید استفاده میکند و خبری از پورت USB-C در آیفونهای ۲۰۱۹ نخواهد بود. اما به جای شارژر ۵ واتی، اپل بالاخره میخواهد شارژر ۱۸ واتی در بستهبندی آیفونها قرار دهد و برای این منظور، کابل آیفون هم از USB معمولی به لایتنینگ، به USB-C به لایتنینگ تغییر پیدا میکند. عکسهایی که از پنل داخلی iPhone امسال منتشر شده بود و جایگاه دوربین سه گانه را نشان میداد نیز مربوط به آیفون ۶٫۵ اینچی بود و حتی Ming-Chi Kuo که سابقه درخشانی در لو دادن اطلاعات اپل دارد هم تایید کرده که تنها آیفون ۶٫۵ اینچی دارای دوربین سه گانه خواهد بود. حالا اما خبری که Macotakara منتشر کرده، میگوید آیفون ۶٫۱ اینچی هم دوربین سه گانه خواهد داشت. البته یک نکته وجود دارد و آن این است که تنها مدلهایی از آیفون ۶٫۱ اینچی [ndn دوربین سه گانه دارند که ظرفیت حافظه آنها بیشتر است و یعنی گرانتر هستند و مدل پایه همچنان دوربین دوگانه خواهد داشت. چنین چیزی از اپل بعید به نظر میرسد و باید صبر کنیم تا منابع دیگر نیز چنین خبری را تایید کنند. فعلا یک سوال بزرگ این است که دوربین سوم چه کاربردی خواهد داشت؟ گزارشها و شایعات مختلف، درباره کاربرد دوربین سوم، هنوز مشترک نیستند. برخی میگویند این دوربین سوم از نوع ToF خواهد بود و برای سنجش سه بعدی عمق میدان کاربرد خواهد داشت. خبرهایی دیگری هم توسط Bloomberg منتشر شد که میگفت اپل هنوز نمیخواهد دوربین ToF در آیفون استفاده کند و قصد دارد ابتدا دوربینهای ToF را به آیپد پرو مدل ۲۰۲۰ بیاورد. به جای دوربین ToF، بلومبرگ عقیده دارد که اپل از یک دوربین با زاویه دید عریض استفاده خواهد کرد. در کنار این شایعات، Macotakara میگوید که iPhone جدید ۶٫۱ اینچی و آیفون ۶٫۵ اینچی OLED، ضخامت بیشتری نسبت به iPhone XS و آیفون XS مکس خواهند داشت و این افزایش ضخامت، کمتر از یک میلیمتر خواهد بود. اگرچه این میزان افزایش ضخامت قابل لمس برای بسیاری از کاربران نخواهد بود اما به نوع شایعه قبلی Ming-Chi Kuo را تایید میکند که آیفونهای امسال، باتری حجیمتری خواهند داشت. پشتیبانی از شارژ بیسیم معکوس هم به این گوشیها اضافه میشود که برای شارژ ایرپادز ۲ کاربرد خواهد داشت. اگرچه قرار است اپل در آیفونهای سال ۲۰۲۰ کلا از نمایشگر OLED استفاده کند اما امسال همچنان نسل جدید آیفون XR، نمایشگر LCD خواهد داشت. همچنین نسل جدید آیفون XR هم شارژ بیسیم معکوس را پشتیبانی خواهد کرد. در مورد شارژ بیسیم معکوس، شایعههای این ویژگی زمانی بالا گرفت که اپل نسل جدید ایرپادز را با کیسهای پشتیبانی کننده از شارژ بیسیم، معرفی کرد. شایعه قرارگیری شارژر ۱۸ واتی در بسته بندی آیفونهای جدید نیز اگر صحت داشته باشد، بالاخره شاهد شارژر سریع در بستهبندی آیفونها خواهیم بود. گوشیهای اپل از آیفون ۸ به بعد از فناوری شارژ سریع پشتیبانی میکنند اما اپل همچنان شارژرهای پنج واتی را در بسته بندی آیفون قرار میدهد که ناامید کننده است. در نهایت، این شایعات را نمیتوان به صورت کامل پذیرفت و باید صبر کنیم تا به مرور زمان یا با خبرهای جدید، دوباره شاهد این شایعات باشیم و یا صبر کنیم تا آیفونهای ۲۰۱۹ رسما معرفی شوند. به Macotakara نیز میتوان به نوعی اعتماد کرد چرا که وی جزو اولین لودهندگانی بود که سه سال پیش خبر داده بود اپل جک هدفون را از آیفون ۷ حذف میکند. همچنین وی سابقه درخشان خود را بار دیگر در زمینه لو دادن ویژگیهای مختلف آیپدهای اخیر نشان داده بود. اگر اپل سنت هر ساله خود را رعایت کند، باید در ماه سپتامبر شاهد معرفی آیفونهای جدید این شرکت باشیم. شما درباره آیفونهای ۲۰۱۹ چه فکر میکنید؟ آیا اپل بالاخره دوربین آیفونهای خود را به سطح رقبای اندرویدی خود خواهد رساند یا خیر؟ منبع: TheVerge
|
علم و تکنولوژی
| 3 |
تسلا مدل ۳ ساخت چین راهی بازار میشود تسلا مدل ۳ از این پس در چین ساخته خواهد شد. این خبر سرتیتر خبرگزاریهای خودرویی در روزهای گذشته بوده و نشان دهنده عزم تسلا برای پیشرفت هرچه سریعتر در بازار خودرو جهان است. کارخانه خودروسازی تسلا شانگهای در ۳۵۷ روز به بهرهبرداری رسیده و این شرکت امیدوار است تا راه اندازی این کارخانه نقطه بهبود جنگ تجاری آمریکا و چین باشد. تسلا مدل ۳ ساخت چینیکسال از زمانی که تسلا اعلام کرد خط تولید خودروهایش را در چین راه اندازی میکند، میگذرد. در این مدت کوتاه شرکت آمریکایی توانسته کارخانه جدیدش را به بهره برداری رسانده و نخستین نمونه از تسلا مدل ۳ را در آن به تولید برساند. این خودرو با قیمت تقریبی ۵۰ هزار دلار یا ۳۵۵٫۸۰۰ یوان به فروش خواهد رسید. این قیمت بسیار کمتر از نسخههای وارداتی تسلا مدل ۳ است. نمونههای وارداتی این خودرو در چین حدود ۴۳۹ هزار یوان قیمت دارند. تسلا برای راهاندازی خط تولیدش در چین حدود دو میلیارد دلار سرمایهگذاری کرده است. این کارخانه در شانگهای قرار دارد و همانطور که گفته شد، در کمتر از یکسال به بهره برداری رسیده است. در ابتدا تنها تسلا مدل ۳ در این خط تولید مونتاژ شده و از ماه آینده به مشتریان چینی تحویل داده میشود. به مناسبت افتتاح کارخانه جدید تسلا در چین، ۱۵ دستگاه تسلا مدل ۳ از خط تولید این کارخانه خارج شده و به کارمندان تسلا در چین تحویل داده شدند. حمایت چین از سرمایه گذاری تسلاتسلا تا پیش از راهاندازی این کارخانه، محصولات خود را از طریق واردات به مشتریان چینی عرضه مینمود. اکنون پیش از سال نو قمری چینی که از ۲۵ ژانویه آغاز میشود، محصولات تسلا که در چین تولید شدهاند، به مشتریان تحویل خواهند شد. مراسم افتتاح کارخانه تسلا در چین با حضور یکی از معاونین تسلا، تائو لین برگزار شد. وی در حاشیه این مراسم گفت: از این پس تسلا مدل ۳ های ساخت چین، خیابانها و جادههای این کشور را به تسلط خود در خواهند آورد. دولت چین از ساخت این کارخانه حمایت کرده که این کار بازتابی گسترده در رسانههای جهان داشته است. تسلا نخستین برند غیرچینی است که کارخانهای متعلق به خود را در چین راه اندازی میکند و علاوه برآن، از حمایت پ-ن-برخوردار است. جاذبههای بازار چینبازار خودرو چین جاذبههای فراوانی برای خودروسازان بینالمللی دارد. سال گذشته در چین ۱٫۳ میلیون دستگاه خودرو برقی به فروش رسیدند. این آمار فروش بالا هر تولیدکنندهای از جمله تسلا را برای دستیابی به این بازار وسوسه میکند. بازار خودرو چین برخلاف سایر نقاط جهان هنوز اشباع نشده و خودروسازان میتوانند فروش قابل توجهی در بازار چین داشته باشند. ایلان ماسک مدیرعامل میلیاردر تسلا، بارها نشان داده که از بازاریابی بیزار است، اما جاذبههای فراوان بازار چین هر سرمایهداری را به خود جلب میکند. به گزارش رویترز، فعالیتهای تسلا تنها به ساخت کارخانه محدود نمیشود. این شرکت قصد دارد مراکز خدمات پس از فروش و ایستگاههای شارژ بسیاری را برای اطمینان یافتن از راحتی کاربران در چین احداث نماید. مطابق برنامه تسلا در طی سال آتی مراکز خدماتی و ایستگاههای شارژ این شرکت در چین دوبرابر خواهند شد. همچنین پرسنل این شرکت از ۶۰۰ نفر به ۱۵۰۰ نفر افزایش خواهند یافت. کارخانه تسلا نیز هماکنون میتواند ۲۸۰ خودرو در روز تولید کند و پیشبینی میشود فروش قابل ملاحظهای برای تسلا در چین رقم بزند. منبع: Gadgets
|
علم و تکنولوژی
| 3 |
ماسال؛ دشتی سرسبز در کوههای تالش انگار بهشت چندین تکه شده و یکی از این تکهها افتاده در طبیعت شمال کشور ما. اسم این تکه را ماسال گذاشتهاند. اما ماسال کجاست؟ ییلاق ماسال ناحیهای در غرب استان گیلان و در میان کوههای تالش است. ۳۰ کیلومتری که از قلعه رودخان و فومن دور شوید، میرسید به این منطقه خوش آب و هوا که در اطراف شهری به همین نام قرار دارد. گفته شده ماسال یعنی دارای کوه، کوه وار یا کنار کوه. هنوز کسی معنی دقیق نام این منطقه و دلیل انتخاب آن را نمیداند. بعضی اعتقاد دارند این اسم برگرفته از مازال یا مس ال است؛ ترکیبهایی که معنایشان میشود کوهواره، کوه مانند و منسوب به کوه. با این وجود محققان این نظریه را قبول ندارند. آنها میگویند هنوز وجه تسمیه این نام معلوم نیست. اطلاعات کلی درباره ماسالشهر ماسال بعد از رودبار مرتفعترین شهر گیلان است و کنار رودخانهای به اسم خالکایی قرار گرفته. رودخانهای که سرچشمهاش قله مرتفع شاه معلم است. این رودخانه بعد از پیمودن ۴۰ کیلومتر از میان شهر میگذرد. در قدیم به این شهر رودکنار میگفتهاند. اینجا محل تشکیل شنبهبازاری بوده که امروزه هم برقرار است. وجود همین شنبهبازار باعث رشد آبادی کوچک رودکنار شد. شهرستان ماسال دو بخش مرکزی و شاندرمن دارد. بخشهایی که هر دوتایشان دارای طبیعتی دست نخورده و بکرند. سال ۹۰ که سرشماری شد جمعیت این شهرستان تقریبا ۱۴۵۰۰ نفر بود. محصولات کشاورزی ماسال بیشتر برنج و محصولات دامی است. البته در این منطقه به کارهای دیگری هم مشغولند؛ کارهایی مثل: باغداری، پرورش دام و طیور، زنبورداری، شیلات و پرورش آبزیان و کرم ابریشم. خروجی این فعالیت میشود محصولاتی مثل: عسل طبیعی، پنیر تالشی، مرکبات، حلواهای محلی و برنج. زبان مردم ماسال هم تالشی است. دیدنیهای ماسالماسال دو رودخانه مهم دارد. یکی رودخانه خالکایی و دیگری رودخانه مرغک. رودخانه خالکایی از قله ۳۱۵۰ متری شاه معلم سرچشمه میگیرد و از داخل شهر میگذرد. کنار همین رودخانه یک پارک ساحلی وجود دارد که جان میدهد برای گذران وقت، دم کردن چای و لذت بردن از طبیعت. نکته: این منطقه رایگان به ما هدیه داده شده است. محض خاطر کشورمان هم که شده این هدیه ارزشمند را همانطور که هست به آیندگان تحویل دهیم. آبشارهای ماسالآبشار رامینهماسال منطقهای است پر از آبشارهای زیبا. آبشارهایی مثل آبشار ویوز در نزدیکی منطقه ییلاقی النزه در شاندرمن، آبشار ۱۵ متری خون، آبشار تولی نساء و آبشار رامینه که ۱۰ متر ارتفاع دارد. غارهای ماسالاین منطقه غارهای کوچک و بزرگ زیادی هم دارد. بعضی از این غارها، باستانی هستند؛ مانند غار باستانی خندیله پشت، غار چسلی، غار کلچال. بعضی از این غارها هم طبیعی هستند. در این منطقه بیشتر از ۱۷ غار کوچک و بزرگ وجود دارد. بزرگترینشان غار آویشو است. این غار در بستر درهای کم آب در بین مناطق تائی بنه، انده چو و خماسون قرار دارد. غار آویشو در منطقه شاندرمن قرار گرفته و از دیگر غارهای استان گیلان بزرگتر است. اگر میخواهید به غار آویشو بروید به این صورت عمل کنید: از رشت بروید سمت ماسال و بعد هم شاندرمن. از روستاهای سیاهمرد، چالسرا و سپس از کنار بقعه درویش شاه امیر شاندرمن رد شوید. این مسیر ۳۵ کیلومتری از شاندرمن تا غار را میتوانید با سواری طی کنید. تا به حال بیش از دو هزار متر از غار آویشو کشف شده است. در این غار هفت آبشار و تعداد زیادی قندیل وجود دارد. قدمت غار به بیش از ۷۵ میلیون سال میرسد. صخرهنوردی در ماسالبرای صخرهنوردی باید به روستای اسبه ریسه بروید. برای رفتن به اینجا باید از جاده خاکی انحرافی بعد از هتل رامینه بروید به روستای ماسوله خانی. بعد از پیمودن ۳ کیلومتر به اسبه ریسه میرسید. روستا به دره نزدیک است و رودخانه پرآب از کنار آن میگذرد. اسبه ریسه کنار تخته سنگی بزرگ قرار گرفته و گروههای کوهنوردی و صخرهنوردی را به طرف خودش میکشاند. جاده ماسال به خلخالاگر اهل کوه نوردی باشید حتما جاده زیبا و نیمه آسفالته ماسال به خلخال شما را شگفت زده میکند. بام ماسالعکس از Mansoreh Alahkaramاگر یک کیلومتر از شهر دور شوید میرسید به بام سبز ماسال. از اینجا خیلی جاها را میتوانید ببینید. از بام چشم انداز شهر و بخشهایی از شهرستان صومعه سرا و بندر انزلی را میتوانید ببینید. این چشم انداز حقیقتا مسحور کننده است. یکی از آن جاهایی است که هر کسی حداقل یک بار قبل از مرگش باید ببینید. ییلاقات ماسالیکی دیگر از مناطق دیدنی ماسال، ییلاقهای زیبای آن است. ییلاقات ماسال یکی از دیگری زیباترند. ییلاقهایی که آب و هوای آنها هر کسی را به سمت خود میکشاند. یکی از این ییلاقهای باصفا ییلاق اولسبلنگاه است. اولسبلنگاه یک ییلاق پر جمعیت است که پر است از ساختمانهای مسکونی چوبی. اغلب ساکنین اولسبلنگاه از شهروندان ماسال هستند و برای استراحت و گذراندن فصل گرما در آنجا زندگی میکنند. یکی دیگر از این ییلاقها، ییلاق النزه است. ییلاقهای دیگر هم عبارتند از: ییلاق تلارگاه، ییلاق خندیله پشت، ییلاق بیلگاه دول، ییلاق مارجونه، ییلاق ایسپی دشت، ییلاق رشته پشت، ییلاق مولومه بند، ییلاق شنبه راه، ییلاق واشیار، ییلاق سی فی، ییلاق نمنه پشت و ییلاق سوچاله. اقیانوس ابراحتمالا مستندهایی دیدهاید که در آن فیلمبردار روی تپهای ایستاده و از رقص ابرها در زیر پایش فیلم میگیرد. اگر میخواهید خودتان این صحنه را تجربه کنید لازم نیست ویزای یک کشور خارجی را بگیرید. دیواره سنگی اسبه ریسهیکی دیگر از مناطق دیدنی ماسال دیواره سنگی اسبه ریسه است. این دیواره یکی از صخرههای بلند سنگنوردی کشور است. آرامگاه سردار جنگلاگر میخواهید آرامگاه میرزا کوچک خان جنگلی را ببینید، بروید ماسال. او وقتی میخواسته به خلخال برود در ارتفاعات آلاله گیر میکند و گرفتار کولاک و یخبندان میشود. بازارهای محلییکی از چیزهایی که در استان گیلان با آن مواجه میشوید بازارهای محلی است. یکی از این بازارهای محلی بازار محلی پنجشنبه بازار منطقه شاندرمن است. در این بازار که در میدان اصلی شاندرمن برگزار میشود، میتوانید محصولات محلی و صنایع دستی تهیه کنید. یکی دیگر از بازارهای محلی منطقه، شنبه بازار است. میتوانید از این بازار فرآوردههای دامی مانند پنیر، کره و ترشیهای محلی تهیه کنید. همچنین در فصل نهالکاری انواع و اقسام نهالها به خصوص نهال توت را میتوانید در این شنبه بازار پیدا کنید. بهترین زمان سفر به ماسالهوای اینجا بستگی به فصل و زمان سفر دارد. اما معمولا هر فصلی را که برای سفر انتخاب کنید فرق چندانی نمیکند. هوا خنک است و تمیز. به اضافه این که سکوت و دور بودن از هیاهوی شهر هم جزو ویژگیهای همیشگی این منطقه است. آب و هوای ماسال به خاطر واقع شدن در شمال کشور در نیمه دوم سال اکثرا بارانی است. به همین خاطر بهترین زمان سفر به ماسال معمولا از اواسط اردیبهشت ماه تا پایان تابستان است. با این که این منطقه زیبایی کم نظیری در فصل پاییز دارد، اما مردم در این فصل کمتر به آن سفر میکنند. اقامت در ماسالعکس از: Mohammad Reza Dastafدر ماسال کلبههای جنگلی زیادی برای اقامت وجود دارد. اگر اهلش باشید و موقع گرم سال باشد میتوانید چادر هم بزنید. در ماسال و اولسبلنگاه ویلا و سوئیت هم زیاد پیدا میشود. هتلها و مهمانسراهای فومن و خود ماسال هم انتخابهای دیگری برای اقامت هستند. یکی از هتلهای معروف منطقه هتل فردین معصومی، کشتیگیر معروف اهل ماسال است. این هتل در ابتدای اولسبلنگاه واقع شده. مسیر رفتن به ماسالبرای رفتن به ماسال از هر جای ایران که هستید خود را به استان گیلان برسانید. میتوانید بروید فومن و از آنجا به ماسال بروید. میتوانید اول وارد بندر انزلی شوید و بعد ۵۰ کیلومتر را رانندگی کنید یا تاکسی بگیرید. این مسیر به خصوص برای رفتن به ماسال از طریق پرواز توصیه میشود. وارد ماسال که بشوید از بلوار بلندی میگذرید. همین بلوار شروع جاده ییلاقهای خرم است. یک ساعت که از شهر دور شوید به بام ماسال میرسید، جایی که تا چشم کار میکند سبز است. فاصله ماسال تا تهران ۳۷۰ کیلومتر است و نزدیک ۵ ساعت رانندگی لازم دارد. البته یک راه دیگر این است که با پرواز به رشت بروید و بعد از آنجا به مقصد ماسال تاکسی بگیرید. <span style= display: inline-block; width: ۰px; overflow: hidden; line-height: ۰; data-mce-type= bookmark class= mce SELRES start >< >لطفا به وقت طبیعتگردی، حتما نکات زیر را رعایت کنید: حتما کیسههای زباله بزرگ به همراه داشته باشید و به معنی واقعی، نه چیزی از طبیعت بردارید و نه چیزی در آن برجای بگذارید. اگر همهی مردم بخواهند چنین کاری بکنند از طبیعت چیزی باقی نمیماند. (همانطور که خیلی مکانها تا الان تخریب شدهاند) زبالههایی مثل پوست میوه، پوست تخمه و زبالههای تجزیهپذیر دیگر، همچنان زباله هستند و نباید در طبیعت جا گذاشته شوند تصور کنید تعداد زیادی گردشگر زبالههای ارگانیک خود را در طبیعت رها کنند طبیعت در کوتاه مدت ظرفیت بازیافت این همه زبالهی ارگانیک را نداردبه هنگام پیمایش در طبیعت یا کمپ-ن-، در صورت امکان حتما کیسههای پلاستیکی بزرگ همراه داشته باشید و سعی کنید در مسیری که میروید زبالهها را از روی زمین جمعآوری کنید اگر همه این کار را بکنند، به شکل چشمگیری شاهد کم شدن زبالهها در طبیعت خواهیم بودلطفا در طبیعت سکوت را رعایت کنید و آرامش مکان طبیعی را با بلند کردن صدای موسیقی و برگزاری جشن و میهمانی به هم نزنید این احترام به اکوسیستم و البته گردشگران دیگری است که برای لذت بردن از سکوت به طبیعت سفر کردهاندلطفا در گروههای خیلی بزرگ سفر نکنید برای رفتن به طبیعت یک گروه دوستی در دو یا سه ماشین کافیست، ورود یکبارهی جمعیت بزرگ به مکان طبیعی سرعت تخریب را بیشتر میکندلطفا به هنگام کمپ زدن و اطراق شبانه در طبیعت، آرامش محل را با نورهای قوی و موسیقی بلند برهم نزنید روشنایی کمپ و سر و صدا را حداقل نگه دارید و به طبیعت و به دیگر گردشگران احترام بگذاریدلطفا تا جایی که ممکن است در طبیعت آتش روشن نکنید اگر این کار را کردید، کنترل شده، کوچک و با مصرف حداقل مقدار هیزم باشد حتما به هنگام ترک کردن کمپ، با آب کافی از خاموش شدن کامل آتش اطمینان حاصل کنیدلطفا هرجا مرتع سرسبز و زیبایی دیدید با ماشین از وسط آن رد نشوید اساسا لازم نیست همیشه چشماندازهای زیبا را پیاده یا با ماشین فتح کنیم! خیلی اوقات از دور تماشا کردن و عکس گرفتن لذت بیشتری داردلطفا به خصوص وقتی جاده شلوغ است، درست رانندگی کنید لازم نیست همیشه تخت گاز برانیم، لازم نیست دائما در تلاش برای سبقت گرفتن از ماشین جلویی باشیم و لازم نیست هرسال اثبات کنیم که بعد از رانندگان تانزانیا، لیبی، مالاوی و جمهوری دموکراتیک کنگو، بدترین رانندگان جهان هستیم! (اصلاح این یکی که دیگر دست خودمان است…)
|
سلامت و زیبایی
| 2 |
نصرت کریمی، سینماگر باسابقهی ایران درگذشت نصرت کریمی بازیگر، فیلمساز و مجسمهساز ایرانی دوازدهم آذرماه ۱۳۹۸ در سن ۹۵ سالگی درگذشت. او که در ۱۳۲۰ از شاگردان عبدالحسین نوشین، کارگردان و آموزگار تئاتر مدرن ایران بودو در ۱۳۳۰ در جمهوری چک و ایتالیا، در رشته کارگردانی سینما و تلویزیون، انیمشن و تئاتر عروسکی درس خوانده و آموزش دیده بود. احتمالا نصرت کریمی را با بازی در نقش آقاجان در سریال دایی جان ناپلئون به یاد میآورید اما کارنامهی کاری این هنرمند بزرگ فراتر از یک نقش است. دستیار کارگردان در چندین فیلم مهم از جمله سرب مسعود کیمیایی بود. نویسنده و کارگردان و بازیگر سه فیلم مهم پیش از انقلاب ایران از جمله درشکهچی که بعد از انقلاب فرصت رفتن جلوی دوربین را پیدا نکرد و بیشتر به کار مجسمهسازی پرداخت. با این حال همانطور که دایی جان ناپلئون معرف کارنامهی ناصر تقوایی، غلامحسین نقشینه، سعید کنگرانی و پرویز فنیزاده است در کارنامهی نصرت کریمی هم نقطه عطف است. او در این سریال درخشان نقش پدر سعید را بازی میکند. شوهر خواهر داییجان ناپلئون که همیشه با داییجان سر جنگ دارند چون داییجان او را هم شان خانوادهی خودشان نمیدانند. آقاجان هم از دست داییجان حرصی میشود و به طرق مختلف او را آزار میدهد و مشکلات ذهنی او را بیشتر میکند تا جایی که داییجان کمکم مجنون میشود. البته در نهایت علیرغم همهی دعواها بین آقاجان و داییجان پیوندی برقرار است. اما نصرت کریمی به عنوان عروسکگردان، سازندهی سریال عروسکی و کارگردان هم کارنامهی پرباری دارد. بعد از انقلاب او خانه نشین شد و فقط به ساخت برنامههایی در دههی شصت برای تلویزیون و مجسمهسازی پرداخت. او را نباید با نصرت کریمی، مدیر تولید فیلم دندان مار کیمیایی اشتباه کرد که جلوی دوربین کیمیایی هم رفته بود. به اشتباه در صفحهی ویکیپدیای نصرت کریمی این دو نفر یکی فرض شدهاند. مرحوم نصرت کریمی بعد از انقلاب در تلویزیون هم فعال شد و اواسط دههی شصت هوشی و موشی را برای برنامهی کودک و نوجوان ساخت که علیرضا خمسه هم در آن بازی میکرد. او کارگردان و عروسکگردان مجموعهی عروسکی وروجک هم بود که بین سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۷۶ از صدا و سیما پخش شد. بابک کریمی بازیگر برجستهی سینمای ایران که در فیلمهای اصغر فرهادی و شهرام مکری جلوی دوربین رفته، پسر اوست. دیجیکالا مگ درگذشت این هنرمند ایرانی را تسلیت میگوید.
|
هنر و سینما
| 5 |
اگر نمرهی بیشتر میخواهید، صبح زود امتحان بدهید اگر میخواهید امتحان بدهید یا امتحان بگیرید، این کار را صبح انجام دهید. نتایج تحقیقات نشان میدهد که دانشآموزان در امتحانهای صبح در مقایسه با امتحانهای بعد از ظهر نمرهی بهتری میگیرند. اکثر ما صبح زود را برای امتحان دادن ترجیح میدهیم، چون در آن موقع انرژی بیشتری داریم و فکر میکنیم که بهتر میتوانیم از پس سوالها بر بیاییم. از طرف دیگر، آزمونهای جامع و استاندارد و مهم معمولا صبح زود برگزار میشود. حالا مطالعات محققان نشان دادهاند عملکرد کسانی که صبح امتحان میدهند، بهتر از آنهایی که است بعد از ظهر سر صندلی آزمون مینشینند. هانس هنریک سیورتسن (Hans Henrik Sievertsen) از مرکز ملی تحقیقات اجتماعی دانمارکی در کپنهاگ و اعضای تیماش نمرهی ۲ میلیون دانشآموز بین سنین ۸ تا ۱۵ سال را بررسی کردند. آنها با این کار میخواستند بفهمند که آیا زمان برگزاری آزمون سراسری کشورشان در عملکرد دانشآموزان تاثیری داشت یا خیر. این محققان مشاهده کردند که به ازای هر ساعت که میگذرد، نمرهی دانشآموزان کمتر میشود. طبق گفتهی محققان، این کاهش معادل تاثیر ۱۰ روز مدرسه نرفتن بود. دانشآموزانی که عملکرد بدتری در مدرسه داشتند، بیشتر از دیگران تحت تاثیر زمان برگزاری آزمون قرار میگرفتند. اعضای این تیم معتقدند که علت این تفاوت در خستگی ذهنی و شناختی ریشه دارد. اگر یک آزمون پس از ۲۰ یا ۳۰ دقیقه استراحت برگزار میشد، دانشآموزان نسبتا نمرهی بهتری میگرفتند. معلوم نیست منابع و توانایی ذهنی این دانشآموزان در زمان استراحت چگونه تجدید میشود. سیورتسن میگوید: من خیلی دوست دارم بدانم که در ساعات استراحت چه اتفاقی میافتد. آیا چیزی که میخورند یا هوای تازه در علمکرد آنها تاثیرگذار است؟ اگر این موضوع را بفهمیم میتوانیم حدس بزنیم که چرا ساعت برگزاری آزمون روی بعضی از دانشآموزان تاثیر بیشتری دارد. البته سیورتسن نمیگوید که برنامهی زمانی مدرسهها باید تغییر کند. بلکه او پیشنهاد میدهد که بهتر است آزمونها مطابق همان برنامهی زمانی، اما پس از اندکی وقت استراحت برگزار شوند. او میگوید: یک راه دیگر هم این است که نمرهی امتحانات متناسب با زمان برگزاری آنها تنظیم شود. البته امتحان فقط یکی از جنبههای مدرسه است. بسیاری از مطالعات نشان دادهاند که اگر ساعت مدرسه کمی دیر شروع شود، برای نوجوانان مفیدتر است. به همین خاطر، در بسیاری از کشورها این موضوع مطرح شده که مدرسهها کمی دیرتر شروع شوند تا برای ساعت بدن نوجوانان مناسب باشند. محققان با تخصص در زمینهی خواب پزشکی، نوجوانان سراسر جهان را به طور دقیق مورد مطالعه قرار داده و پی بردهاند که وقتی در روز پیش میرویم، نوجوانان هوشیارتر میشوند. منبع: Science Mag, New Scientist
|
سلامت و زیبایی
| 2 |
الکترونیک آرتز به شکست بتلفیلد ۵ اعتراف کرد چند روز پیش شرکت الکترونیک آرتز (EA) گزارش مالی خود را منتشر کرد و جزئیاتی از آمار فروش بازیها و برنامههای آیندهی خودرا به اشتراک گذاشت به گفته اندرو ویلسون (مدیرعامل EA) بازی Battlefield V عملکرد خوبی نداشته و میزان فروش آن پایینتر از انتظارات شرکت آنها بوده استویلسون دو دلیل اصلی را برای عملکرد ضعیف بازی بیان کرد اولین و مهمترین آنها، تاخیر یک ماههی بازی در عرضه بود؛ بازی Battlefield V قرار بود در روز ۱۹ اکتبر روانه بازار شود، اما در نهایت انتشار آن تا روز ۲۰ نوامبر به تعویق افتاد ماه نوامبر فصل تعطیلات میلادی به حساب میآید و آثار مهمی از جمله Red Dead Redemption ۲ و Call of Duty: Black Ops ۴ در این دورهی زمانی شلوغ منتشر شدند، به همین خاطر بازی نتوانست آنطور که باید بفروشد ویلسون در همین راستا اعتراف کرد که بازاریابی آنها خوب نبوده و یکی از دلایل شکست بازی به همین مورد مربوط میشوداین صحبتها ما را به یاد Titanfall ۲ میاندازد اگر یادتان باشد تایتانفال ۲ هم در فاصلهی کوتاهی با زمان عرضهی یازی Battlefield ۱ روانه بازار شد و نتوانست به توفیق خاصی دست پیدا کند در آن زمان خیلی از افراد دلیل شکست بازی را سیاستهای الکترونیک آرتز و ضعف کمپ-ن-تبلیغاتی آنها قلمداد کردندویلسون دیگر دلیل فروش ضعیف بازی را وجود بخش داستانی و نبودن حالت بتل رویال میداند او گفت که ترجیح بخش تک نفره به حالت بتل رویال باعث شده تا بازی چنین عملکرد ضعیفی را از خود به جای بگذارددر پایان نشست، بلیک یورگنسن (مدیر ارشد مالی شرکت) آمار دقیقی را از فروش بازی اعلام کرد؛ بازی Battlefield V تاکنون توانسته ۷٫۳ میلیون نسخه به فروش برساند؛ این رقم حدود یک میلیون نسخه پایینتر از آن چیزی است که الکترونیک آرتز انتظارش را میکشید. شاید از دیدگاه خیلی از شرکتهای تهیه کننده چنین فروشی یک موفقیت همهجانبه به نظر برسد. با وجود این، سری بتلفیلد همیشه از نظر میزان بازیکنندگان در شرایط خوبی قرار داشته. تنها در سال گذشته ۲۷ میلیون نفر این مجموعه را تجربه کردهاند. در حال حاضر بازیهای Battlefield ۴ و Battlefield ۱ به ترتیب دو و چهار میلیون بازیکننده فعال دارند. حالت بتلرویال Battlefield V در ماه مارس سال جاری میلادی به بازی اضافه میشود. منبع: گیماینفورمر
|
بازی ویدیویی
| 0 |
تریلر محیطهای Hitman ۲ تریلر تازهای برای بازی Hitman ۲ منتشر شده است که محیطهای مختلف این بازی را به تصویر میکشد. این تریلر جدید که Untouchable نام گرفته است را میتوانید در بالا ببینید. نام بازیHitman ۲تهیه کنندهWarner Bros- InteractiveسازندهIO Interactiveسبکاکشن سوم شخصپلتفرمپلیاستیشن ۴، ایکسباکس وان، کامپیوترتاریخ انتشار۲۲ آبان ۱۳۹۷
|
بازی ویدیویی
| 0 |
کالبدشکافی گلکسی فولد جزییات بازطراحی آن را نشان میدهد سایت iFixit شش ماه بعد از اینکه گلکسی فولد را کالبدشکافی کرد و به دلیل اعتراض سامسونگ این گزارش را از سایت خود برداشت، بار دیگر این کار را انجام داده است. پیش از این با توجه به گزارشهای منتشر شده، تا حد زیادی از تغییرات اعمال شده با خبر شده بودیم ولی حالا به لطف این کالبدشکافی دقیق و همه جانبه، با قاطعیت بیشتری میتوانیم در این مورد صحبت کنیم. یکی از تغییرات مهم در نسخه جدید گلکسی فولد، تعبیه یک لایه فلزی جدید برای تقویت دوام نمایشگر گوشی است که سایت iFixit از تاثیرگذاری آن تمجید کرده است. در لولای این گوشی برای جلوگیری از نفوذ گرد و غبار از نوعی نوار چسب استفاده شده و پشت نمایشگر هم مادهای چسبنده قرار دارد تا این نمایشگر محکم باقی بماند. برخی از تغییرات اعمال شده هم در بخش بیرونی قرار دارند و بدون نیاز به کالبدشکافی گلکسی فولد میتوانیم آن را مشاهده کنیم. بهعنوان مثال در بالا و پایین نمایشگر در بخشی که این پنل تا میشود، حالا محافظهای پلاستیکی T شکل توجه را جلب میکنند. لایهی محافظ پلیمری هم که در نسل اول به راحتی از نمایشگر جدا میشد، حالا لبههای آن زیر حاشیههای نمایشگر قرار گرفته تا کاربران دیگر برای جدا کردن آن وسوسه نشوند. iFixit در گزارش خود خاطرنشان کرده که این شرکت، به مشکلات مطرح شده در گزارش نخست رسیدگی کرده است ولی این موضوع به معنای بینقص بودن گجت مذکور نیست. در این گزارش، از گلکسی فولد به عنوان یک گوشی بهطور نگرانکنندهای آسیبپذیر یاد شده و معلوم نیست که در استفاده روزمره تا چه حد میتواند دوام بیاورد. از لحاظ تعمیرپذیری هم این گوشی از ۱۰ نمره ۲ را دریافت کرده که مدل اصلی هم همین نمره را دریافت کرده بود. منبع: The Verge
|
علم و تکنولوژی
| 3 |
چگونه مشکل کامپیوتری را که هنگ کرده برطرف کنیم؟ کامپیوترهای ویندوزی به دلایل مختلف هنگ میکنند. اگر این اتفاق خیلی دیر به دیر رخ دهد، چندان جای نگرانی ندارد ولی وقتی که مرتبا شاهد آن باشیم، بهتر است که مسبب اصلی این موضوع را پیدا کنید. در این مطلب بهصورت مختصر و مفید به کارهایی اشاره میکنیم که هنگام هنگ کردن ویندوز باید انجام دهید و اینکه چگونه میتوانید جلوی وقوع چنین اتفاقاتی را بگیرید. رفع مشکل ویندوز هنگ کردهبا توجه به دلیل اصلی مشکل، میتوان راهحلهای زیادی را ارائه کرد. گاهی اوقات، سیستم در حال انجام پردازشهای مختلف است و اگر فقط چند ثانیه صبر کنید، میبینید که کامپیوتر به وضعیت عادی خود برمیگردد. اگر یک برنامه فولاسکرین، مانند بازیها، هنگ کند و به همین خاطر نتوانید از آن خارج شوید، میتوانید کلیدهای Alt و F۴ را بفشارید. اگر این مشکل صرفا به خاطر مشکلات گرافیکی باشد، با این کار از بازی خارج میشوید ولی اگر بهطور کامل هنگ کرده باشد، چنین راهحلی مثمر ثمر واقع نمیشود. برای اینکه ببینید ویندوز هنگ کرده هنوز جوابگو هست یا نه، کلیدهای Ctrl+Alt+Delete را بفشارید. با این کار، میتوانید بر Task Manager کلیک کنید و برنامههای موردنظر را ببندید یا اینکه مثلا سیستم را ریستارت کنید. در ضمن اگر میخواهید مستقیما Task Manager را باز کنید، کلیدهای Ctrl+Shift+Esc را فشار دهید. در این برنامه، تب Processes را انتخاب کنید. اگر آن را نمیبینید، ابتدا باید بر گزینه More Details کلیک کنید. سپس با انتخاب تب CPU، برنامههایی که بیشترین توان پردازنده را اشغال کردهاند، به ترتیب فهرست میشوند و بعد از انتخاب برنامه مذکور، بر گزینه End Task کلیک کنید تا این برنامه بهطور کلی بسته شود. با این کار اطلاعات ذخیره نشده در آن از دست میرود ولی وقتی که یک برنامه کاملا هنگ کرده، در هر صورت امید چندانی برای دسترسی به این اطلاعات وجود ندارد. گاهی اوقات، بخشهای دسکتاپ ویندوز شامل نوار وظیفه و منوی استارت هنگ میکند و برای این کار باید Windows Explorer را ریستارت کنید. در همان Task Manager، به دنبال Windows Explorer بگردید و بعد از انتخاب آن، بر گزینه Restart کلیک کنید. اگر میبینید که اطلاعات ذخیره نشدهای در ویندوز ندارید، بعد از فشردن کلیدهای Ctrl+Alt+Delete، به گزینهی موجود در سمت راست بخش پایینی مراجعه کنید و Restart را انتخاب کنید. بعد از ریستارت شدن سیستم، معمولا بسیاری از مشکلاتی که منجر به هنگ کردن ویندوز شدهاند، برطرف میشوند. در ضمن برای مراجعه به لاک اسکرین میتوانید کلیدهای Windows و L را بفشارید. از همین صفحه هم امکان ریستارت ویندوز وجود دارد. ولی اگر فشردن کلیدهای Ctrl+Alt+Delete راهگشا نباشد، این کار هم احتمالا موفقیتآمیز نخواهد بود. اگر هیچکدام از این روشها جوابگو نبودند، میتوانید کلیدهای Windows+Ctrl+Shift+B را فشار دهید که این ترکیب مخفی، درایورهای گرافیک سیستم را ریستارت میکند. اگر این موارد منشأ اصلی مشکل باشند، چنین کاری احتمالا سیستم را به وضعیت عادی برمیگرداند. اگر هم ویندوز شما به هیچکدام از این روشها جواب نمیدهد، تنها راهی که پیش روی شما قرار دارد، خاموش کردن سیستم از طریق سختافزاری است. برای این کار، دکمه پاور کامپیوتر را پیدا کنید و آن را به مدت ۱۰ ثانیه فشار دهید. با این کار، سیستم بهصورت سختافزاری خاموش میشود. سپس چند ثانیه صبر کنید، دوباره دکمه مذکور را فشار دهید تا سیستم روشن شود. انجام این کار معمولا چندان توصیه نمیشود. اما در شرایط خاص که هیچ چاره دیگری ندارید، به ناچار باید این کار را انجام دهید. اگر در کامپیوتر خود با صفحه آبی روبرو شوید، تنها از این راه میتوانید استفاده کنید. بهصورت پیشفرض، زمانی که صفحه آبی نمایش داده میشود، ویندوز خود را ریستارت میکند ولی اگر این مشخصه را غیرفعال کرده باشید، باید به صورت دستی این کار را انجام دهید. بیشتر بخوانید: معرفی ۶ برنامه برای ساماندهی خودکار فایلها در ویندوزجلوگیری از هنگ کردن سیستم در آیندهبا بهرهگیری از روشهایی که به آنها اشاره کردیم، سیستم هنگ کرده به وضعیت عادی برمیگردد. اگر فقط یک بار با این موضوع روبرو شدهاید، چندان جای نگرانی نیست و گاهی اوقات کامپیوترها با چنین مشکلاتی روبرو میشوند. اما اگر مرتبا ویندوز سیستم شما هنگ میکند، پس با مشکل جدی روبرو هستید که میتواند نرمافزاری یا سختافزاری باشد. اگر این هنگ کردنها به تازگی آغاز شده و جدیدا ویندوز خود را آپدیت کردهاید یا برنامه جدیدی نصب کردهاید، از قابلیت System Restore بهره ببرید. با این کار، وضعیت سیستم شما به زمانی که شرایط ثبات بیشتری داشته، برمیگردد. برای یافتن این قابلیت، این مسیر را دنبال کنید: Control Panel > System and Security > System > System Protection > System Restoreگاهی اوقات هم بدافزارها چنین مشکلاتی را به وجود میآورند. برای بررسی این موضوع، میتوانید از آنتیویروس داخلی ویندوز استفاده کنید یا اینکه از آنتیویروس موردنظر خود برای اسکن سیستم بهره ببرید. تشخیص مشکلات سختافزاری بسیار سختتر محسوب میشود. بهعنوان مثال شاید کامپیوتر شما بیش از حد داغ میکند یا مشکل از جانب حافظه رم باشد. اگر هنگام اجرای بازی کامپیوتر شما هنگ میکند، شاید این مشکل مربوط به پردازنده گرافیکی یا گرمای بیش از حد باشد. البته در این زمینه قطعات سختافزاری مختلفی میتوانند در هنگ کردن ویندوز نقش داشته باشند. توصیه میشود که محیط داخلی سیستم را از گردوغبار پاک کنید و از کارکرد سیستم خنککننده آن اطمینان حاصل کنید. گاهی اوقات با تعویض جایگاه حافظه رم مشکل برطرف میشود. در ضمن میتوانیم به نصب دوباره ویندوز هم اشاره کنیم. در ویندوز ۱۰ میتوانید سیستم خود را مانند گوشی ریست کنید تا به وضعیت اولیه برگردد و تمام برنامههای نصب شده حذف شوند. اگر هم در ۱۰ روز گذشته آپدیت جدیدی نصب کردهاید و بعد از این کار با مشکلات متعددی روبرو شدهاید، میتوانید به نسخه قبلی آپدیت برگردید. اگر هنگام فرایند ریست، سیستم شما دچار مشکل شد، بهتر است با بهرهگیری از فلش مموری یا دیویدی حاوی فایلهای ویندوز، سیستم را بوت کنید و بهصورت دستی و از ابتدا ویندوز را نصب کنید. اگر هم در حین نصب ویندوز یا بعد از آن کامپیوتر شما دوباره هنگ کرد، پس به احتمال خیلی زیاد مشکل مربوطه سختافزاری است و ارتباطی با نرمافزار ندارد. بیشتر بخوانید: رجیستری ویندوز چیست و چگونه میتوان آن را ویرایش کرد؟ منبع: How To Geek
|
علم و تکنولوژی
| 3 |
نقد فیلم نخستین انسان؛ توان غمناک تحمل تنهایی اولین فیلم دیمین شزل در مقام کارگردان یعنی مرد و مادلین روی نیمکت پارک (Guy and Madeline on a Park Bench) را ندیدهام اما حالا بعد از سه فیلم ویپلش، لالالند و به خصوص فیلم نخستین انسان (First Man) با اطمینان میشود از چیزی به عنوان جهان دیمین شزل یاد کرد. برای یک کارگردان ۳۳ ساله داشتن یک جهان سینمایی، یک تفکر سیال که بشود ردش را در همه فیلمهایش پیدا کرد امتیاز بزرگی محسوب میشود. شاید تاکید بر این بار تنهایی، تاکید بر اینکه نیل آرمسترانگ نمونه یک مرد آمریکایی خانواده آنطور که پروپاگانداها میخواهند نشان بدهند نبوده، به مذاق داوران خوش نیامده استعداد ناب دیمین شزل که اولینبار در فیلم ویپلش خودش را نشان داد یک جنبه کارگردانی دارد و یک جنبه فیلمنامهنویسی. کارگردانیاش معمولا بیشتر به چشم میآید اما حقیقت اینجاست که به همان اندازه فیلمنامهنویس خوبی است. جوری که او موسیقی جز را در تار و پود فیلمنامه ویپلش تنید یا در لالالند توانست به یک قصه کلاسیک با جزییات جهانبینیاش حال و هوای تازهای ببخشد. و حالا در فیلم نخستین انسان هر دو جنبه در اوج و در تعادل کامل با یکدیگر قرار دارند. ویپلش و لالالند فیلمهای سهلالوصولتری برای دوست داشتن بودند. دوست داشتن نخستین انسان به اندازه ویپلش یا لالالند کار سادهای نیست. این درونگراترین فیلم شزل تا امروز است. ویپلش و لالالند المانهای آشکاری داشتند تا خورههای فیلم و موسیقی عاشقشان شوند. ویپلش داستان سیر و سلوک یک پسر جوان عاشق موسیقی است برای رسیدن به قله هنر. مسیری که از جهان تاریکی میگذرد که معلمش مجبورش میکند تجربه کند. مسیری برای گذار از جهان معصومانه یک کودک تا درک جهان متناقض و پیچیده هنرمندی بالغ. لالالند برای عشقفیلمها یادآور دوران اوج موزیکالهای هالیوودی بود. با ترکیب رنگ زرد و آبی مثل چراغهای روشن در شبهای لسآنجلس. مسیر جستوجوی عشق، یافتن آن، روزهای شیرین کنار هم بودن و از دست دادناش برای هدفی بزرگتر یا حداقل هدفی که به نظر میرسید بیشتر از عشق به تکامل قهرمانان قصه کمک میکند. دایره کامل زندگی میا و سباستین اینطوری شکل گرفت. و حالا فیلم نخستین انسان همان جهانبینی مشترک ویپلش و لالالند را دارد. قهرمانی که به تنهایی تن میدهد تا رویای بزرگی را به ثمر برساند. رویایی که یک گام کوچک برای او و یک گام بزرگ برای بشریت است. نخستین انسان سختترین و دیریابترین فیلم شزل است. دوست داشتناش مثل دو فیلم قبلی ساده و دم دست نیست. فیلم سهل و ممتنعی است و اصلا شاید به همین دلیل در فصل جوایز آن را چنان که شایستهاش بود ندیدند. فیلمی درونگرا، به شدت خوددار در ابراز احساسات قهرمانانه و رویاپردازی برعکس دو فیلم قبلی و با کارگردانی حتی آوانگاردتر از فیلم ویپلش. دستمایه کارگردانی شزل در نخستین انسان بیشتر از هر چیزی صدا و موسیقی است. موسیقی در همه فیلمهای شزل اهمیت خارقالعادهای است و اینجا صدا و سکوت هم به آن اضافه شده تا ابهت و اهمیت سفر نیل آرمسترانگ از زمین به ماه را تاثیرگذارتر نمایش بدهد. سکوتی که مهمترین عنصر جهان نیل آرمسترانگ است و در لحظه خروج از جو زمین و دست یافتن به رویای شخصیاش لحظات سکوت مهیبی داریم که ما را به جهان قهرمان وارد میکند. ماموریت آپولو ۱۳ و جریان سفر نیل آرمسترانگ به ماه قصه ناشنیدهای نیست. پیشتر نمونههای خوبی از آن هم در سینما داشتهایم به خصوص در فیلم right stuff اما شزل رویکرد جدیدی به این قصه دارد. در کارگردانیاش بیشتر از آنکه مثل فیلمهای فضایی مطرح هزاره سوم و مهمترینهایشان یعنی جاذبه و میان ستارهای بخواهد روی عظمت فضا مانور بدهد و در شکوه عملیات بزرگ فضایی کارگردانیاش را به رخ بکشد، از دریچه رویای شخصی بزرگ قهرمانش وارد میشود. تمام اتفاقاتی را که در سفینه و در فضا میافتد از نمای نقطه نظر فضانوردان میبینیم. همین باعث میشود آن نگاه سوم شخصی که باعث میشد هر سکانس مثلا میان ستارهای یا جاذبه از لحاظ بصری حیرتآور و عظیم به نظر برسد اینجا بیشتر به دلیل ورود قهرمان به جهان دیگر تماشاگر را بهتزده کند. اولین سکانس شاهد عملیات متهورانه نیل آرمسترانگ هستیم و بعد او را کنار خانوادهاش میبینیم. دو بعد از زندگی قهرمان که در هم تنیده میشوند. بعد از فقدان دختر تنهایی این مرد عجیب و غریب بیشتر میشود و رویایش برای سفر به ماه انگار قرار است پیوند جاودانی او و دختر باشد که حالا روحش جایی غیر از این کره خاکی سرگردان است. نخستین انسان قرار است شرح حال یک آدم متفاوت باشد تا یک عملیات بزرگ. شاید تنها سکانس فیلم که مستقیم احساسات تماشاگر را هدف میگیرد همان لحظهای باشد که بالاخره آرمسترانگ روی ماه قدم گذاشته و تنها چیزی که از زمین با خودش آورده دستبند دخترک است. انگار که دختر تنها چیزی بوده که او را به زمین متصل میکرده و بعد از رفتن دخترک فاصله نیل با خانوادهاش هم بیشتر میشود. تنها لحظهای که واقعا تماشاگر میتواند به قهرمان فیلم نزدیک شود. نمیدانم چقدر تصویر ذهنی شزل از آرمسترانگ واقعی صحت دارد و اهمیتی هم ندارد. هرچند وقتی زندگینامه نیل آرمسترانگ را میخوانید میبینید که واقعا روح سرکشی داشته. انگار بعد از بازگشت از ماه ماموریتی را که برای خودش قائل بوده به انجام رسانده و بعد از آن سر هیچ کاری به طور مرتب نمانده. سکوت، صدا، موسیقی و چهره بیحالت و بازی درخشان خوددارانه رایان گاسلینگ به کمک هم میآیند تا شزل به مقصودش برسد. دریک فضای لایتناهی نوع بشر تنهاست. ما پیوندهای کوچکی با آدمهای اطرافمان داریم که ما را به زمین متصل نگه میدارد. مثل همان سکانس آخر که به نظر میرسد نیل آرمسترانگ و همسرش در سکوت به درک مشترکی از یکدیگر رسیدهاند. بقیهاش تنهایی است. توان تحمل تنهایی. تنهایی که دشواری وظیفه است. شاید تاکید بر این بار تنهایی، تاکید بر اینکه نیل آرمسترانگ نمونه یک مرد آمریکایی خانواده آنطور که پروپاگانداها میخواهند نشان بدهند نبوده، به مذاق داوران خوش نیامده وگرنه چطور میشود کارگردانی لحظه پیوند جمنی با آجینا در فضا و آن هیجان جاری در سکوت و صدای نفسهای فضانوردان را در خلا نادیده گرفت؟ بیشتر بخوانید: نقد فیلم ستارهای متولد شده است؛ شوری به پا کن
|
هنر و سینما
| 5 |
نقد فیلم زهرمار؛ جای این فیلم در فستیوال سینمایی نیست فیلمنامهای که پیمان عباسی برای فیلم زهرمار جواد رضویان نوشته، از دید طرح داستانی، یک فیلمنامه الگومند است که میکوشد قاعدهها و اصلهای ژانر کمدیدرامهای ایرانی را رعایت کند. برای تماشاگر آشنا به اینگونه از فیلمها روشن است که همراهی لیلی یا همان مریم (شبنم مقدمی) با حاجحشمت طهرانی (سیامک انصاری) برای یافتن رهی عباسپور (سیامک صفری) در ادامه به تاثیرپذیری لیلی از حاجحشمت و دورشدن از شمایل یک زن ولگرد و نیز تاثیرپذیری قهرمان داستان از این زن (که در فیلم جواد رضویان، مرد اول که مداح است و عاقد و قصد نامزدی برای انتخابات شورای شهر را دارد، با بازشدن چشماناش به فقر و فلاکت حاکم بر جامعه به خودش میآید و حتی از کاندیداتوری استعفا میدهد) خواهد انجامید اما این را هم از یاد نبریم که طراحی این مسیر الگومند، نیازمند خلق موقعیتها، رویدادها و پیچشهای داستانی و نیز رویارویی دو کاراکتر اصلی با آدمهایی است که آنها را به دل کشمکشهایی بکشاند و در عین تضادهای روحی و شخصیتی به یکدیگر نزدیکشان کند تا بهتدریج بر یکدیگر تاثیر روحی و عاطفی بگذارند اما فیلمنامه پیمان عباسی و فیلم جواد رضویان در طراحی و روایت این مسیر الگوپذیر بسیار ناتوان است زهرمار پر است از رویدادها و موقعیتهایی ایستا و نه پیشبرنده، کاراکترهایی با پرداخت بسیار بد و کنشها و دیالوگهای لوس، و نیز صحنههایی طولانی و ملالآور برای اثبات این ادعاها میتوان به صحنه دو سه دقیقهای، بیکارکرد و شبه تلویزیونی آمادهسازی شام از سوی حاجحشمت برای رهی و لیلی، و یا صحنه بسیار خنک مداحی حاجحشمت بر بالای مزار ابوالحسنخان و با حضور لیلی و نیشوکنایههای او (که بارها در فیلمهایی از این دست دیدهایم) اشاره کرد یا میتوان از نگاه بسیار عقبافتاده و تیپیکال فیلمنامهنویس و کارگردان نسبت به جوانان و بچههای نسلهای تازه در صحنه کلوب ورزشی و کافیشاپ یاد کرد یا از دیالوگهای شعاری لیلی درباره فقر و نداری مردم جامعه گفت که در ادامه کلیپی -شبیه به کلیپهای ماهوارهای و با شعری بهاصطلاح اعتراضی اما خندهدار- آن را همراهی میکند حتی میتوان پای کاراکترهایی همانند یحیی (برزو ارجمند) و محدثه (شقایق فراهانی) با آن شکل رفتار و گفتار بهشدت اغراقشدهشان را به میان کشید پرده سوم داستان فیلم نیز همراه است با قهرمانبازی باورنکردنی حاجحشمت (اینکه بیمقدمه میبینیم او رفته و دزدان فرزند لیلی را لتوپار کرده) و نیز تحول پیشبینیپذیر و بسیار سادهانگارانه لیلی که در قالب پیامی شعاری برای حاجحشمت خود را نشان میدهد و آه را از نهاد مخاطب درمیآورد! بهعنوان یک کمدیدرام ایرانی گیشهپ-ن- هم زهر مار فیلم خوبی نیست! اما در پوشش یک تلهفیلم اخلاقی و خانوادهپ-ن- (که البته مؤلفهها و دستمایههای روایی و دراماتیکاش بسیار کهنه و دمدهاند) میتوان به آن نگریست و حتی دربارهاش ادعا کرد که تودههای مخاطبان را میتواند در بهترین حالت برای یکبار سرگرم کند. اما در این میان، پرسشی بزرگ که به ذهن مخاطب جشنوارهرو میرسد، این است که چرا فیلمی همچون زهر مار باید در یک فستیوال سینمایی -که رسالتاش بهاصطلاح هنری است- یکهتازی کند؟! برای آگاهی از آخرین اخبار و اطلاعات جشنواره فیلم فجر به صفحه ویژه جشنواره فیلم فجر ۹۷ در دیجیکالا مگ بروید.
|
هنر و سینما
| 5 |
آمار تکان دهنده استفاده از تلفن همراه در زمان رانندگی با وجود آنکه مدتهاست پیرامون استفاده از تلفن همراه در حین رانندگی، هشدارهای مختلفی به مردم داده میشود و دولتها سعی کردهاند با ارایه برنامههای آموزشی و تنبیهی گوناگون، استفاده از این وسیله ارتباطی هوشمند را در حین رانندگی متوقف کنند، بازهم شاهد آن هستیم که استفاده از تلفن همراه در حین رانندگی، عملی فراگیر است. بنابر گزارش خبرگزاری بلومبرگ، از بین هر صد راننده، به طور متوسط نیمی از آنها در حین رانندگی، به جاده نگاه نکرده و مشغول استفاده از تلفن همراه خود هستند. در ادامه این آمار، عنوان شده که بین ۱۰ الی ۲۰ درصد از این رانندگان، پس از عدم توجه به جلو، از جاده منحرف میشوند. در آماری دیگر، مطابق اعلام اداره ملی ایمنی ترافیک بزرگراههای آمریکا یا NHTSA، در سال ۲۰۱۷، بیش از ۳۰۰۰ نفر بر اثر حوادث ناشی از حواس پرتی، جان باختند. دادههای ارایه شده از سوی بلومبرگ، توسط پلتفرم TrueMotion بدست آمدهاند. این زیرساخت که توسط شرکتهای بیمه مورد استفاده قرار میگیرد، با جمع آوری دادههای مربوطه، به محققان کمک میکند تا چرایی استفاده مردم از تلفن همراه در حین رانندگی را متوجه شوند. مطابق این دادهها، یک پنجم رانندگان، ۵ الی ۱۰ درصد از اوقات خود را در هنگام رانندگی حواس پرت هستند. یک دهم رانندگان، ۱۵ الی ۲۰ درصد از اوقات خود را به حواس پرتی سپری میکنند. ۵ درصد از رانندگان، ۲۵ الی ۳۰ درصد از زمان رانندگی خود را در حالت حواس پرتی طی میکنند. و در نهایت، یک درصد از رانندگان، نیمی از زمان رانندگی خود را حواس پرت هستند. به عبارت دیگر، یک نفر از هر صد رانندهای که با او در جاده مواجه میشوید، نیمی از زمان رانندگی خود را به عاملی غیر از مسیر روبرویی توجه میکند. رانندگیدر دیگر آمار این گزارش، که توسط اداره ملی ایمنی ترافیک بزرگراههای آمریکا بدست آمده، ذکر شده است که در سال ۲۰۱۷، ۳۱۶۶ نفر در تصادفات رانندگی ناشی از حواس پرتی کشته شدهاند. ۱۴ درصد از این افراد، در هنگام وقوع حادثه درگیر فعالیت با تلفن همراه خود بودهاند. بسیاری از خودروهای جدید، به قابلیتهای اتصال هوشمند تلفن همراه، نظیر اپل کارپلی یا اندروید اتو مجهز شدهاند، اما مطابق تحقیقات NHTSA، هنوز هم افراد زیادی استفاده معمولی از تلفن همراه را ترجیح میدهند. پیشبینی میشود مدت زمان بسیار زیادی تا روز عدم استفاده از تلفن همراه در حین رانندگی، باقی مانده باشد. منبع: CAR and DRIVER
|
علم و تکنولوژی
| 3 |
چرا باید غذای مصنوعی بخوریم؟ غذای مصنوعی؛ چیزی است که ما انسانها این روزها میخوریم. معمولا مردم در واکنش به این جمله میگویند: اوه! بله، واقعا تاسفبار است. مواد ارزان، بیفایده و شبیه به غذا. دیگر وقتش رسیده که به سراغ غذاهای طبیعی برویم. اما نه، منظور من مصنوعی به معنای واقعی کلمه یعنی ساخت دست انسان است، غذایی که با هنر و مهارت توسط انسانها تولید شده است. اجداد دورادور ما در غذایی که طبیعت برایشان فراهم میکرد، هیچ فایدهای نمیدیدند. سبزیجات کالری کافی برای پایداری و ادامه حیات را نداشتند، گوشت در قالب بستههای ناجور و بزرگی چون جانوران زنده پیچیده شده بود و باید خام مصرف میشد، آجیلها تلخ یا روغنی بودند، ریشهها معمولا سمی بودند و غلات بسیار ریز و آنقدر سخت بودند که دستگاه گوارشی ما نمیتوانست آنها را هضم کند. به طور کلی، به دست آوردن و هضم غذا برای انسان آن زمان یک چالش بزرگ و دائمی به حساب میآمد. بنابراین، زمانی در گذشتههای دوردست، حداقل ۲۰ هزار سال پیش یا حتی بیشتر، اعضای گونهی ما به این فکر رسیدند که میتوانند طبیعت را بهتر کنند. آنها کشف کردند که غذاهای خام را با آتش چگونه فرآوری کنند و بپ-ن-، یا اینکه با استفاده از سنگ آنها را ببرند و آسیاب کنند یا با به کارگیری میکروارگانیسمها آنها را تخمیر کنند. اجداد ما برای گونههای خوردنیتر بازار ایجاد کردند و میوههای شیرینتر، ریشههای غیرسمی و غلات بزرگتر پرورش دادند. به طور خلاصه، آنها هنر آشپزی را خلق کردند تا غذای طبیعی را دگرگون کنند. آنها معتقد بودند که هنر آشپزی غذاهایی تولید میکرد که مغذی بودند، هضمشان آسانتر بود و سالمتر، ماندگارتر و خوشمزهتر از گوشت و گیاه خام بودند. انسانشناسانی مثل ریچارد رنگام از دانشگاه هاروارد، به لطف ادراکی که نسبت به گذشته دارند، میگویند بدن انسانها نسبت به گذشته تغییر کرده است، چون انرژی که قبلا صرف هضم غذا میشد، اکنون به سمت مغز میرود و منجر به افزایش اندازه آن شده. جوامع هم در واکنش به غذاهای پخته تکامل یافتند. طی هزاران سال، انسانها به طور پیوسته مواد خام بیفایده و بدهضم را بهسازی کردند. به عنوان مثال، لوبیاهای بیمزه و نفاخ پس از خیس خوردن، کوبیده شدن، مخمر شدن و تحت فشار قرار گرفتن در شرایط کنترلشده به یک چاشنی مغذی تبدیل میشوند که میتوانند سادهترین غذاها را طعمدار و خوشمزه کنند. لوبیای کاکائو هم به همین شکل، پس از طی چند مرحله فرآوری به شکلات خوشمزه و دوستداشتنی تبدیل میشود. هیچیک از این محصولات کوچکترین شباهتی به شکل اصلی و خام ماده ندارد. این محصولات ابداعات جدید و حاصل مهارت، هنر و نبوغ بودند. از این نظر، غذاهای جدید تفاوتی با پارچههایی ندارند که با ابریشم و پشم بافته میشوند؛ به همین ترتیب، میان ساختمانهایی که با چوب، سنگ و آجر ساخته میشوند و غذاهای فرآوری شده و انسانساز تفاوتی وجود ندارد. پس چرا پذیرش این واقعیت که غذا هم مثل لباس و ساختمانها ساخته دست انسان است، اینقدر سخت است. هیچکس نمیگوید به مسکنهای طبیعی برگردیم. اصلا مسکن طبیعی چه بود؟ یک پناهگاه زیر یک صخره بیرونزده یا غار؟ شاید علت این موضوع در کلمه غذا ریشه دارد. کلمه غذا آنقدر کلی و گسترده، یا بهتر بگوییم مبهم و نادرست است که هر چیزی را از محصولات کشاورزی مثل گندم گرفته تا غذای آماده روی میز را در بر میگیرد. اما هیچوقت از واژههای پوشاک و مسکن برای اشاره به پنبه یا الوار چوب استفاده نمیکنیم. انسان با کار و تلاش سخت و روزانه توانست به غذاهای خوب و باکیفیت دست یابد. تنوع خوردنیهای مغذی و جذاب تنها به لطف زحمت اکثریتی بیشتر شد که غذا را فرآوری کردند و پختند. تنها درصد خیلی کوچکی از جمعیت توان و فراغت انجام کارهایی به غیر فرآوری و پختن غذا مثل حکومت کردن، مبارزه کردن، دعا کردن و تفکر کردن را داشتند. طی دو قرن گذشته و در اکثر قسمتهای جهان سوختهای فسیلی جای چوب، آب یا دیگر منابع انرژی سنتی را گرفتند. ماشین بخار و سپس آسیابهای برقی، نیروگاههای سردسازی و کارخانههای کنسروسازی همه در فرایند تکامل غذا نقش داشتند. زنان دیگر مجبور نبودند اکثر وقت روزشان را به شستن و سابیدن و درست کردن کاهگل بگذرانند. اما با در اختیار داشتن حرارت میتوانستند به راحتی آشپزی کنند. زمان غذاهای فرآوری شده صنعتی فرا رسیده بود (یعنی غذاهایی که با استفاده از سوختهای فسیلی آماده میشدند) به دنبال آن، بلافاصله فواید غذاهای فرآوری شده به سلامت انسانها و در نتیجه به جامعه رسید میوههای کمپوتی و یخزده و فراهم بودن سبزیجات در فصل زمستان بیماری اسکوروی را نابود کردند این بیماری بر اثر کمبود ویتامین C به وجود میآید و گریبان مناطق شمالی ایالات متحده را گرفته بود نمک یددار مردم را از شر گواتر (غمباد) خلاص کرد. غذاهای سالمتر و مغذیتر باعث پیدایش جمعیت قدبلندتر و طول عمر بیشتر شد. امید به زندگی از زیر ۵۰ سال در ۱۹۰۰ به ۷۵ سال در پایان قرن ۲۰ رسید. افراد، به ویژه زنان، از فرایندهای سخت و طاقتفرسای فرآوری غذا آزاد شدند و به سراغ مشغولیتهای جدید رفتند. حالا هر کسی میتوانست از کرامت انسانی خوردن نان سفید و گوشت قرمز بهرهمند شود. این غذاها قبلا فقط به افراد ثروتمند و اشرافیان منحصر بودند. این پیشرفتها خطراتی هم با خود به همراه داشتند. با اینکه بیماریهای ناشی از کمبود ویتامین کاهش یافته، اما انواع خطرناکی از باکتریهای e-coli میتوانند به سرعت درون غذاهایی که در کارخانههای بزرگ آماده میشوند، پخش شوند. با افزایش طول عمر، بیماریهای ناشی از غذای فراوان هم مثل دیابت و ناراحتی قلبی بیشتر شده است. با در نظر گرفتن این موارد، میفهمیم که چرا فعالان سلامت تغذیه امیدوارند که جوامع غذاها را به طوری دستی فرآوری کنند. این افراد لزوما چشمانداز تاریخی نسبت به روند تکامل غذای انسان ندارند. همچنین جای تعجب ندارد که شهروندان نگران از همنوعانشان میخواهند که از غذای فرآوری شده اجتناب کنند. این افراد معمولا استدلال میکنند که در تولید غذاهای مصنوعی زیادهروی شده و میگویند بهتر است به زمانهای گذشته و غذاهای طبیعی بازگردیم. اما اکثر کسانی که در اشتیاق یک گذشته ایدهآل هستند، فراموش میکنند که حالا افراد بیشتری با غذای خوشمزه، مغزی و سالم تغذیه میشوند و فرصتهای بیشتری در زندگی دارند. همهی اینها به لطف فرآوری غذا ممکن شده است. وقتی انگشت اتهاممان را به سمت یک غذا میگیریم و آن را بد مینامیم، در واقع فراموش میکنیم که غذا هم مثل دارو است و دوز معینی دارد. قطعا، یک رژیم غذایی بر مبنای چیپس و کیک فکر خوبی نیست و تبعات بدی به دنبال خواهد داشت. اما اینکه هر از گاهی از آنها لذت ببریم اشکالی ندارد. بر خلاف حیوانات، ما هیچوقت خودمان را به محصولات خام و خالص طبیعت محدود نکردهایم. صنایع فرآوری غذا برای کسانی که چیپس و کیک نمیخواهند گزینههای بسیار متنوعی دارد. غذای ارگانیک میخواهید؟ در سوپرمارکت پر از غلات سبوسدار است. غذای بدون گلوتن یا گیاهی میخواهید؟ در هایپرمارکت هر چیزی که به آن احتیاج دارید، پیدا میشود. هر چه نیازها و خواستههای جدیدتری ظاهر میشود، هنر آشپزی هم پیشرفت میکند تا آن نیازها را بر طرف کند چرا که طبیعت هیچوقت نمیتواند این کار را انجام دهد. به همین دلیل، باید خوشحال باشیم که غذا چیزی است که ما میسازیم؛ چیزی که ما فرآوری میکنیم و طبیعی نیست، بلکه مصنوعی است. در نهایت، این به نفع همه تمام میشود. منبع: Aeon
|
سلامت و زیبایی
| 2 |
پس از یوبیسافت، تهیه کنندهی Metro هم طرف اپیک را گرفت بازی مترو: اگزدوس (Metro: Exedus) جزو اولین عناوین بزرگی بود که استیم (Steam) را به نفع فروشگاه اپیک (Epic Games Store) ترک گفت این مسئله ناراحتی بسیاری از مخاطبین بازی را به دنبال داشت، خصوصا به این دلیل که بازی مدتها قبل از انتشار سفارشات متعددی را در استیم دریافت داشته بود البته که در ادامه ناشر به قول خود پایبند ماند و سفارش دهندگان، بازی را روی استیم دریافت داشتند؛ گرچه این به معنی پایان مناقشات نبود کلمنتز کوندراتزه (Klemens Kundratitz) – رئیس شرکت کخ مدیا (Koch Media) – طی مصاحبهای با سایت GIbiz گفته است که با وجودیکه قرارداد انحصاری با اپیک به راستی دستانداز کوچکی ایجاد کرده است، او در مجموع از عملکرد تجاری بازی بسیار راضی است او در این مورد چنین گفت: در مجموع، من هنوز هم بر سر نظر اولم هستم به عنوان عضوی از صنعت و به عنوان یک ناشر، ما باید به اپیک و مدل تجاری آنها خوشامد بگوییم ما رابطه گرمی با اپیک داریم، و در عین حال به رابطه قوی خود با استیم هم ادامه خواهیم داد البته که زمان اعلام این قرارداد نقطه تاریک آن بود، و کونتراتزه آرزو داشت که شرکتش میتوانست این خبر را زودتر اعلام نمایدبنا به گفته کوندراتزه، کخ مدیا – شرکت مادر استودیوی دیپ سیلور (Deep Silver) که خود متعلق به THQ Nordic است – در آینده هم قراردادهای انحصاری با اپیک را مد نظر قرار خواهد داد البته که این شرکت سیاست عبور از استیم را در پیش نگرفته است، چنانکه در ماه سپتامبر بازی Iron Harvest را روی فروشگاه استیم عرضه خواهد کردعرضه انحصاری مترو به خاطر سهم بیشتر اپیک گیمز استور به سازندگان بوده استاما انحصاری شدن بازی مترو روی فروشگاه اپیک، به این دلیل بوده است که این فروشگاه سهم بیشتری از فروش بازی را به ناشرین پرداخت میکند استیم عموما ۷۰ درصد فروش را به ناشرین میپردازد، در حالیکه اپیک سهمی ۸۸ درصدی را برای آنها در نظر میگیرد کوندراتزه در این مورد چنین گفت: ما باید همکاری با شرکتی که مدل تجاری جذابتری را ارائه میدهد، تشویق نماییم؛ و من فکر میکنم که آنها [اپیک] سرمشقی هستند برای ما و سایر شرکتهای پخش دیجیتال – نسبت ۷۰/۳۰ بیرودربایستی، تاریخ گذشته است کوندراتزه قبلا هم در ماه فوریه – که آشکار شد بازی مترو از استیم به اپیک کوچ میکند – موضع مشابهی را اتخاذ کرده بود او گفته بود: سیاست سخاوتمندانه اپیک نقطه عطفی است که به ناشرین اجازه میدهد در ساخت محتوا سرمایه گذاری بیشتری نمایند به نظر نمیرسد که گذر از استیم آسیبی به فروش بازی زده باشد طبق اعلام THQ Nordic مترو: اگزدوس به هنگام عرضه در ماه مه ۲۵ برابر مترو: لست لایت فروخته، و بدین واسطه در مدتی اندک تمام هزینههای توسعه و بازاریابی خود را جبران نموده استپیش از این هم در خبرها خواندیم که شرکت یوبیسافت (Ubisoft) ضمن غیرواقعگرایانه خواندن مدل تجاری استیم، از عرضه بازیهای آینده خود روی این فروشگاه قدیمی انصراف داده است. منبع: Gamespot
|
بازی ویدیویی
| 0 |
سونی در E۳ ۲۰۱۹ شرکت نخواهد کرد سونی رسما اعلام کرده است که این شرکت و برند پلیاستیشن حضوری در نمایشگاه E۳ ۲۰۱۹ نخواهند داشت. طبق گفتهی این شرکت، آنها در طول سال و از طریق رویدادهای دیگری با مخاطبهای پلیاستیشن ارتباط برقرار خواهند کرد. در بیانیهای که سونی به خبرگزاریها ارسال کرده، آمده است: با تکامل بیشتر صنعت، شعبهی سرگرمیهای سونی در همه حال به دنبال ساخت موقعیتهای بیشتر برای درگیر کردن مخاطبهای خود است. طرفداران پلیاستیشن ارزش زیادی برای ما دارند و ما همیشه میخواهیم تفکری متفاوت داشته باشیم و با تجربه کردن و روشهای جدید گیمرها را سرگرم کنیم. در همین راستا، تصمیم گرفتهایم تا در نمایشگاه E۳ ۲۰۱۹ شرکت نکنیم. در حال بررسی روشهایی تازه برای برقراری ارتباط با مخاطب خود در سال ۲۰۱۹ هستیم و در آینده از برنامههای خود برای شما خواهیم گفت. سال آینده سالگرد ۲۵ سالگی رویداد E۳ را رقم خواهد زد؛ رویدادی که از همان ابتدای کار، با حضور سونی و پلیاستیشن همراه بوده است. اولین نمایشگاه E۳ در سال ۱۹۹۵ برگزار شد و سونی هم در این رویداد، کنسول پلیاستیشن را برای اولین بار خارج از ژاپن نشان داد و قیمت و تاریخ عرضهی آن را مشخص کرد. نه تنها سونی در E۳ ۲۰۱۹ کنفرانسی برگزار نمیکند، بلکه غرفهای هم در این نمایشگاه نخواهد داشت. سونی حتی برنامه ندارد تا مثل الکترونیک آرتز رویدادی مجزا از E۳ برگزار کند. سخنگوی پلیاستیشن در پاسخ به این سوال که آیا حول E۳ برنامههایی خواهند داشت یا نه، به خبرگزاری پالیگان پاسخ داده است: کنفرانسی نزدیک به E۳ نخواهیم داشت. در واقع ما هیچ برنامهای در دورهی زمانی E۳ برگزار نخواهیم کرد. اگر رویداد E۳ امسال را دنبال کرده و کنفرانس سونی را دیده باشید، بدون شک متوجه شدهاید که بازیهای پلیاستیشن ۴ رو به پایان است. سونی شخصا سه چهار بازی بزرگ و انحصاری دیگر برای پلیاستیشن ۴ در دست ساخت دارد و مطمئنا پشت پرده، تمام تمرکز خود را روی پلیاستیشن بعدی گذاشته است. این سه چهار بازی باقی ماندهی پلیاستیشن۴ را هم در E۳ ۲۰۱۸ دیدهایم و با اینکه این بازیها زمان عرضهی مشخصی ندارند، ولی نمایش روند بازی آنها نیازمند یک کنفرانس بزرگ نیست و میتوان با یک رویداد کوچکتر یا حتی برنامهای آنلاین و زنده، دربارهی این بازیها صحبت کرد. از طرفی، کم و بیش مطمئن شدهایم که در سال ۲۰۲۰ باید منتظر پلیاستیشن بعدی باشیم، در نتیجه این که سونی برای پایان سال ۲۰۱۹ برنامهی رونمایی از پلیاستیشن ۵ را داشته باشد، دور از ذهن نیست. مطمئنا در ماههای آینده، از بازیهای سونی در رویدادهای مختلفی خواهیم شنید. منبع: Polygon
|
بازی ویدیویی
| 0 |
محققان دیانای HIV را در موشهای زنده از بین بردند گروهی از محققان توانستهاند دیانای ویروس HIV را از ژنهای موشهای زنده توسط سیستم کریسپر جدا کنند؛ موشها هم زنده ماندهاند. هنوز بسیار زود است تا به این متد، به عنوان یک درمان نگاه کنیم، اما این موضوع که چنین روشی روی موجودات زنده جواب داده است، ظرفیتهای تحقیقاتی بسیار زیادی را ممکن میکند. برای مثال، باید دید که آیا میتوان از چنین روشی برای درمان بیماریهای دیگر، مثل سرطان استفاده کرد؟ کامل خلیلی، ویروسشناسی است که روی این تحقیقات کار میکند. او سالهاست که سعی دارد با دستکاری ژنتیکی، ویروس HIV را از بین ببرد. او و تیماش سال گذشته توانسته بودند دیانای HIV را از موشهای زنده خارج کنند، اما نتایجی که امسال گرفتهاند بسیار جدیتر است. برای تحقیقات تازه، پژوهشگران از انواع مختلفی از موشها استفاده کردهاند. گروه اول موشها HIV نهفته داشتهاند، در حالی که گروه دومی هم بوده که ویروس HIV در بدن آنها کپی میشده است. گروه سومی هم وجود داشتهاند که سلولهای ایمنی انسان به آنها تزریق شده است؛ این سلولها HIV نهقته در خودشان داشتهاند. احتمالا میدانید که ویروس HIV میتواند در سلولهای ایمنی بدن انسان مخفی شود و آنها را نابود کند. به همین دلیل هم پیدا کردن درمان برای HIV سخت شده است. خلیلی توضیح داده است: راه درمان فعلی برای HIV در مقابل جلوگیری از تولید مثل ویروس، بسیار موفق عمل میکند. ولی با این حال ویروسهایی که خودشان را وارد ژن کردهاند، از بین نمیروند. در نتیجه اگر بیمار، داروهای خودش را مصرف نکند، ویروسها دوباره کارشان را شروع میکنند. محققان با استفاده از سیستم کریسپر (CRISPR) توانستهاند دیانایهای HIV را بدن موشها نابود کنند، اما هنوز مطمئن نیستند که آیا ژنها خوب همگی سر جایشان هستند یا نه. به همین دلیل هم فعلا تحقیقات ادامه خواهد داشت. در نهایت، این گروه پژوهشگران میخواهند مثل دانشگاه سیچوان چین، آزمایشهای کریسپر را روی انسان انجام دهند. منبع: Engadget
|
سلامت و زیبایی
| 2 |
اسفنجهای این سرنگ جلوی خونریزی را میگیرند محققان یک سرنگ جدید ابداع کردهاند که با اسفنج پر شده و جلوی خونریزی را میگیرد. این سرنگ برای قطع خونریزی تا زمان رساندن مصدوم به مرکز پزشکی و درمان کامل و مجهز کاربرد دارد. در واقع شرکت RevMedx این سرنگ (که XSTAT ۳۰ نام دارد) را سال گذشته برای کاربردهای ارتشی و کمک به افرادی که تیر خوردهاند ساخته بود اما حالا با تشخیص و مجوز وزارت غذا و داروی آمریکا (FDA) برای کاربرد عام، در اختیار امدادگران و پزشکان اورژانس هم قرار گرفته است این وسیله در مواردی که زخم دچار خونریزی فراوان است و نمیتوان از شریانبند استفاده کرد، به کار میروداین سرنگ برای قطع خونریزی تا زمان رساندن مصدوم به مرکز پزشکی و درمان کامل و مجهز کاربرد دارددرون این سرنگ ۹۲ قطعه اسفنج کوچک و فشرده قرار دارد که باد میکنند و زخم را کاملا میپوشانند به این ترتیب تا چهار ساعت جلوی خونریزی گرفته میشود این یک راهکار موقت است و در این مدت باید مصدوم به بیمارستان یا مرکز پزشکی مجهز منتقل شود تا درمان کامل صورت بگیردمحدودیتهایی هم برای استفاده از این وسیله بیان شده؛ مانند اینکه فقط در مورد بیمارانی که شرایط بحرانی دارند، جانشان در خطر است و دچار شوک هموراژیک (Hemorrhagic) هستند باید استفاده شود. در ضمن هم نباید در قسمتهای سینه، ترقوه، لگن خاصره و شکم به کار برده شود. هر سرنگ حاوی ۹۲ قطعه از این اسفنجهای کوچک است که تا چهار ساعت جلوی خونریزی زخم را میگیرند. منبع: Engadget
|
سلامت و زیبایی
| 2 |
۷ کار که بعد از خریدن گوشی سامسونگ باید انجام دهید اگر به تازگی یک گوشی سامسونگ خریداری کردهاید، برای بهبود تجربه کاربری توصیه میکنیم کارهایی را انجام دهید. در این مطلب، به ۷ ترفندی اشاره میکنیم که بعد از خرید گوشی سامسونگ بهتر است آنها را عملی کنید. فعالسازی فرمانهای حرکتیاحتمالا میدانید که بیشتر گوشیهای سامسونگ همراه با دکمههای ناوبری نرمافزاری ارائه میشوند. ولی اگر خواستار تجربه کاربری مدرنتری هستید، باید از همان ابتدا سیستم فرمانهای حرکتی را فعال کنید. بیشتر گوشیهای جدید سامسونگ از همان ابتدا از اندروید پای بهره میبردند و به راحتی میتوانید این مشخصه را فعال کنید. برای این کار، در بخش Settings به Display و سپس Navigation سر بزنید تا بتوانید گزینه Full-screen gestures را فعال کنید. با این کار، دکمههای ناوبری بلافاصله جای خود را به سه خط عمودی میدهند و بهسرعت میتوانید نحوه استفاده از آنها را یاد بگیرید. با این کار، از طریق سوایپ به بالا از بخش مرکزی قسمت پایین نمایشگر روانهی هوم اسکرین میشوید و اگر این کار را انجام دهید و انگشت خود را کمی نگه دارید، میتوانید اپلیکیشنهای باز شده را مشاهده کنید. در کل این فرمانهای حرکتی بسیار ساده هستند و تجربه استفاده از گوشی را لذتبخشتر میکنند. حذف اپلیکیشنهای اضافیسامسونگ با رابط کاربری One UI در زمینهی کاهش اپلیکیشنهای اضافی عملکرد بهتری داشته است. با این حال، در رابط کاربری مذکور، بهخصوص در مورد گوشیهای پایینرده و میانرده، همچنان شاهد چند اپلیکیشن غیرضروری هستیم. برای حذف این اپلیکیشنها، app drawer را باز کنید و با نگه داشتن انگشت خود بر اپلیکیشنهای موردنظر، گزینه Uninstall را انتخاب کنید. علاوه بر این، از طریق مراجعه به Settings و سپس Apps هم میتوانید موارد اضافی را حذف کنید. لازم به ذکر است در گوشیهای سامسونگ امکان حذف برخی از اپلیکیشنهای از پیش نصب شده مانند Files و Notes وجود ندارد. کاهش انیمیشنهااگرچه رابط کاربری One UI سامسونگ از انیمیشنهای جذابی بهره میبرد، اما همین انیمیشنها میتوانند حس کاهش سرعت گوشی را منتقل کنند. خوشبختانه در این رابط کاربری برای تجربه کاربری روانتر بهراحتی میتوانید این انیمیشنها را کاهش دهید. برای این کار، در بخش Settings به قسمت Advanced features سر بزنید و گزینه Reduce animations را فعال کنید. با همین کار، فرایندهای مختلف سریعتر انجام میشود و دیگر شاهد افکتهای کوتاه خواهید بود. تغییر در بخش Quick Settingsبعد از پشت سر گذاشتن این مراحل، حالا وقت آن رسیده که به شخصیسازی گوشی سامسونگ بپردازیم. در رابط کاربری One UI مانند بسیاری از دیگر رابطهای کاربری، شخصیسازی پنل Quick Settings به راحتی امکانپذیر است. به همین خاطر بهتر است موارد بلااستفاده را حذف کنید و در عوض گزینههای را اضافه کنید که به آنها نیاز دارید. برای شخصیسازی، ابتدا از بخش فوقانی نمایشگر به سمت پایین سوایپ کنید تا این پنل نمایش داده شود و سپس بر دکمه منو که به شکل سه نقطه است ضربه بزنید. بعد از این کار، با انتخاب Button Order میتوانید چینش و محتویات این پنل را مشخص کنید. علاوه بر این، با انتخاب گزینه Button Grid تنظیم تعداد گزینههای موجود در این پنل امکانپذیر میشود. در حال حاضر از بین سه حالت شامل ۳ در ۳ و ۵ در ۳ حق انتخاب دارید. تغییر تنظیمات نمایشگر همیشه روشناگر گوشی سامسونگ شما مجهز به نمایشگر AMOLED است، پس مطمئنا با قابلیت نمایشگر همیشه روشن روبرو شدهاید. این قابلیت علاوه بر اینکه ظاهر جذابی برای گوشی به ارمغان میآورد، اطلاعات مفیدی مانند ساعت، نوتیفیکیشنها و تماسها و پیامهای از دست رفته را نمایش میدهد. جذابترین ویژگی آن هم این است که بدون نیاز به آنلاک کردن یا روشن کردن نمایشگر گوشی، میتوانید این موارد را مشاهده کنید. در این میان، باید بگوییم که حالت پیشفرض این مشخصه چندان قابل توجه نیست و خوشبختانه میتوانید بخشهای مختلف آن را شخصیسازی کنید. برای این کار، در بخش Settings به Lock Screen و سپس Always-on display سر بزنید و سپس Clock Style را انتخاب کنید. در این قسمت، به راحتی میتوانید شکل و شمایل ساعت موجود در این بخش را تغییر دهید. اگر از طرحهای پیشفرض راضی نیستید، باید به بخش Galaxy Theme سر بزنید تا بتوانید از بین تمهای ارائه شده یکی را انتخاب کنید. علاوه بر این، در مورد زمان نمایش این اطلاعات هم دست شما باز است. در حال حاضر، میتوانید یکی از گزینههای ضربه برای مشاهده، نمایش همیشگی و نمایش بر اساس برنامه یکی را انتخاب کنید. فعالسازی قابلیت پاپآپ هوشمندقابلیت Smart pop-up display یکی دیگر از ویژگیهای جذاب رابط کاربری One UI محسوب میشود. زمانی که از طرف یکی از اپلیکیشنهای مجاز نوتیفیکیشنی دریافت میکنید، یک آیکون کوچک پدیدار میشود و وقتی بر روی آن ضربه بزنید، جزییات پیام موردنظر در یک پنجره نمایش داده میشود. علاوه بر این، مانند کامپیوتر بهراحتی میتوانید موقعیت و اندازه این پنجره را تغییر دهید. برای فعالسازی این قابلیت، در بخش Advanced Settings به Smart pop-up display مراجعه کنید و برای اپلیکیشنهای موردنظر این قابلیت را فعال کنید. این قابلیت عمدتا برای برنامههای پیامرسان مانند واتساپ و اپلیکیشن پیشفرض messages بهترین کارکرد را دارد. غیرفعال کردن اپلیکیشنهای سامسونگدر نهایت، باید به غیرفعال کردن برخی از اپلیکیشنهای سامسونگ اشاره کنیم. بهعنوان مثال اگر برای مرورگر از کروم یا فایرفاکس استفاده میکنید، پس بهتر است اپلیکیشن Samsung Internet Browser را غیرفعال کنید. برای غیرفعال کردن این موارد، کافی است انگشت خود را بر آیکون آنها نگه دارید و سپس گزینه Disable را انتخاب کنید. بیشتر بخوانید: ۶ دلیل اصلی کند شدن گوشی و راه حل آنهامنبع: Guiding Tech
|
علم و تکنولوژی
| 3 |
فیلم ترسناک مورد علاقهتان را به راحتی پیدا کنید ژانر ترسناک (Horror) زیرشاخههای زیادی دارد. افراد هم سلیقهی خاص خود را دارند و هر کس یک نوع فیلم ترسناک را میپ-ن-د. برخی دوست دارند خشونت زیاد ببینند، اما از سوی دیگر برخی میخواهند فیلم ترسناکشان هیجاناش بیشتر باشد. میتوانید با سردن زدن به وبسایت Reel Scary، قبل از دیدن فیلمها محتوایی که از آنها انتظار دارید را چک کنید. بعضی از فیلمهای ترسناک میخواهند شما را به صندلیتان بچسبانند؛ برخی از آنها میخواهند شوکهتان کنند و برخی با داستانشان با شما بازی میکنند. با این حال زمانی که به دنبال یک فیلم ترسناک هستید، دقیقا نمیتوانید سبک و سیاق و محتوای آن را قبل از دیدناش حدس بزنید. وبسایت Reel Scary برای کمک به شما راه افتاده است. این وبسایت، فیلمهای ترسناک را بر اساس محتوایشان دستهبندی میکند و به آن امتیاز میدهد. یعنی برای مثال میگوید که فیلم The Blair Witch Project خون و خشونت زیادی ندارد، اما حسابی زننده و ترسناک است. میتوانید با سردن زدن به وبسایت Reel Scary، قبل از دیدن فیلمها محتوایی که از آنها انتظار دارید را چک کنید. وبسایت Reel Scary برای هر فیلم صفحهی مخصوصی درست کرده است و در آن، از اطلاعات فیلم گرفته تا عکسهای آنها را به خوبی جمعآوری کرده است. بنابراین از این پس قبل از انتخاب فیلم ترسناکی که میخواهید ببینید، یادتان باشد به این وبسایت هم سری بزنید. منبع: Business Insider
|
هنر و سینما
| 5 |
قدرت عادت را دست کم نگیرید! اینکه شرکتها چطور رگ خواب ما را به دست میآورند و ما را تبدیل به مشتری ثابتشان میکنند، اینکه چطور میتوانیم به وزن مطلوبمان برسیم یا ساعت خوابمان را تنظیم کنیم و اینکه چطور جوامع با تغییر الگوهای اجتماعی و انسانی به تحولات شگرف و پیشرفت میرسند، در ظاهر چند سوال پراکندهاند که به نظر نمیآید ارتباطی به هم داشته باشند. اما پاسخ همه این سوالات در یک نقطه به اشتراک میرسد: آنجا که پای صحبت از قدرت عادت به میان میآید. این عبارت را احتمالا هرکسی که از چند سال پیش تا حالا عادت به گشت زدن در کتابفروشیهای فیزیکی یا آنلاین داشته باشد، روی جلد کتاب قدرت عادت، نوشته چارلز دوهیگ دیده است؛ کتابی که نه تنها در کتابفروشیهای ما بلکه در مبدا یعنی آمریکا هم پرسروصدا و پرفروش شد و تا دهها هفته در لیست پرفروشهای نیویورک تایمز بود. در قدرت عادت با یک کتاب انگیزشی طرف نیستید؛ گرچه بهنوعی میتوان آن را در این دسته کتابها جا داد اما با توجه به بار علمی و تحقیقاتی کتاب، به نظر میرسد این دستهبندی اندکی کملطفی در حق چارلز دوهیگ و کتابش باشد. حقیقتش را بخواهید بیشتر کتابهای انگیزشی هیجانات و احساسات شما را نشانه میروند. نویسندگان آنها روانشناسانی باهوش یا مدیران موفقی هستند که خوب یاد گرفتهاند چطور با انسانها تعامل اثربخش داشته و آنها را اقناع کنند. چارلز دوهیگ اما پیش از هرچیز یک روزنامهنگار است با سابقهی تحصیل در رشته تاریخ در دانشگاه ییل و MBA در مدرسه کسبوکار هاروارد. او در کتاب قدرت عادت دقیقا از همین نقطه حرف میزند که چطور یک الگو یا یک روند را میپذیریم و چطور میتوان از این الگو برای رسیدن به اهداف بزرگتر استفاده کرد. جیم کالینز محقق برجسته حوزه کسبوکار این کتاب را هشیارانه، بحثبرانگیز و مفید توصیف کرده و مطالعهیآن را به همه توصیه میکند. قدرت عادت، کتابی پر از داستانهای ملموسیکی از نقاط قوت و تمایزبخش کتاب قدرت عادت، تکیه آن بر داستانهای ملموس از زندگی روزمره است. نویسنده حتی داستان علاقهمند شدن خود را به مطالعه علمی عادتهای انسان تعریف کرده و شرح داده است که چطور وقتی در بغداد خبرنگار بوده، یک افسر او را متوجه قدرت عادت حتی در سطوح مدنی و سیاسی میکند. در اوج آشوبها و اعتراضات مردم، یکی از افسران بغداد برای مدیریت اغتشاشات در بازار و میدانها دست به اقدام عجیبی میزند و از شهرداری درخواست میکند فعالیت دستفروشان در محدوده بازار را متوقف کند. دستفروشان از بازار جمعآوری میشوند و از هفته بعد اعتراضات مردمی قبل از ساعت هشت در میادین و بازارها خاتمه مییابد. افسر عراقی این توضیح را به چارلز دوهیگ میدهد که مردم معترض وقتی در حوالی عصر گرسنه میشوند، دیگر کبابفروشی در دسترس آنها نیست تا غذایی بخورند و در میدان بمانند. پس به خانه میروند و به دوهیگ یادآوری میکند: شما لزوما به جمعیتها از جنبهی عادتهایشان نگاه نمیکنید! دوهیگ پس از این خاطره، به مطالعه جدیتر میپردازد و در کتاب قدرت عادت با اتکا به تحقیقات علمی از ساختار مغز در شکلگیری عادتها سخن میگوید و درباره روند شکلگیری عادتها به یک چرخه اشاره میکند. او میگوید هریک از عادتهای ما بر اساس یک چرخه بین سه عامل محرک، اقدام و پاداش متولد میشوند. بیش از چهل درصد کارهایی که افراد بهصورت روزمره انجام میدهند، تصمیمات واقعی نیستند، بلکه عادتند. محرک یا برانگیزاننده همان چیزی است که شما را اولین بار به سمت انجام دادن یک عمل خاص سوق میدهد. دوهیگ با اشاره به فرهنگ آمریکایی یک مثال جالب در شرح چرخه عادت میآورد. عادت آمریکایی غذا خوردن در فستفودهای زنجیرهای مکدونالد که شاید بهصورت روتین ماهانه و هفتگی در برنامه هر آمریکایی باشد، در ابتدا با یک محرک شروع شده است. وقتی مادر یا پدر یک خانواده از سرکار برگشته، بچهها را از مدرسه برداشته و به سمت خانه میروند، غرولندهای بچهها در ماشین درباره گرسنگی شروع میشود. تقریبا هر جای شهر که سر بچرخانی، لوگوی قرمزرنگ مکدونالد را میتوانی ببینی. بچهها فستفود دوست دارند، مکدونالد ارزان است، نزدیک است و برندی شناختهشده است. اینها همه محرکهایی هستند که آن پدر و مادر آمریکایی را وا میدارد ماشین را نزدیک یکی از شعبههای مکدونالد پارک کند. اقدام واکنشی است که به محرک میدهیم و به تعبیری بعد از به پایان رسیدن چرخه، باید از روتین کردن این واکنش صحبت کنیم. روند این روتین شدن تا جایی است که شما از نقطهای به بعد دیگر به خاطر نمیآورید چرا و براساس چه محرکی این اقدام را انجام میدهید. این روتینی است که شاید هیچوقت برای آن برنامهای نداشتهاید. اولین بار که آن خانواده آمریکایی با فرزندانشان اقدام به فستفود خوردن در یکی از شعبههای مکدونالد کردند، اولین پاسخ را به محرکهای بالا دادهاند و بعد به عامل بعدی چرخه عادت رسیدهاند. عامل بعدی در چرخه عادت پاداش است. بچهها دست از غرغر برداشتهاند. با پرداخت مبلغ نهچندان زیادی در مدتی کوتاه غذا روی میز حاضر شده و هرکسی مشغول ساندویچ خوردن یا انتخاب سیبزمینیهای برشتهتر و بازی با چنگالش است. پدر و مادر دمی فرصت پیدا میکنند درباره کارهای خانه و به پایان رساندن روز فکر کنند. میز و صندلیها در تمام شعبههای مکدونالد شبیه به هم هستند، کارمندان مثل هم صحبت میکنند و منو همان است. اینها باعث میشوند همهچیز حتی سریعتر از فرآیند سفارش تا غذا خوردن در یک فستفود جدید پیش برود و این خودش پاداشی است که پدر و مادر از این چرخه عادت میگیرند. این سرعت، حس خوشحالی بچهها، تمام شدن دغدغه گرسنگی آنها و دور هم بودن خانواده همان پاداشهایی هستند که بار دیگر خانواده را به شعبه مکدونالد میکشاند. چه میشود که یک خانواده آمریکایی که احتمالا از ابتدا تمایل نداشته هفتهای یک یا حتی چندبار غذای فستفودی و ناسالم به خورد بچهها بدهد، به این عادت تن میدهد بیآنکه برای آن برنامهای بریزد؟ احتمالا پاسخ را در سطرهای بالا گرفتهایم! در سال ۲۰۰۶ ویلیام جیمز یکی از محققان دانشگاه دوک در مقالهای عنوان کرد: بیش از چهل درصد کارهایی که افراد بهصورت روزمره انجام میدهند، تصمیمات واقعی نیستند، بلکه عادتند. این قدرت عادت است که ریشه در مغز انسان دارد. چارلز دوهیگ این چرخه عادت را با استناد به مطالعات علمی در حوزه عصبشناسی مغز هم تشریح میکند. در نهایت نتیجه این نیست که همه عادتها مذموم و ناپ-ن-ند گرچه ممکن است خیلیهایشان باشند. اما در نظر بگیرید که در چرخه عادت شما با صرف کمترین انرژی دست به یک اقدام میزنید و به هرحال پاداش آن را هم دریافت میکنید. این قدرت عادت است. در ابتدای کتاب داستانی از زندگی یک شخصیت به نام لیزا روایت میشود که در میان گروهی از افراد برای تحقیق درمورد الگوهای مغز انسان قرار دارد. لیزای ۳۴ ساله از شانزده سالگی سیگار میکشیده و از جایی در زندگیاش سیگار را ترک میکند. آنجا که در سفری به قاهره، با صدای اذان صبح از خواب بیدار میشود و خوابآلوده سراغ سیگارش میرود اما بعد از فندک زدن بوی پلاستیک بلند میشود و معلوم میشود لیزا خودکارش را روی لب گذاشته است! اسکنهای مغز لیزا که به جز ترک سیگار، پیروزیها و شکستهای بزرگی مثل افسردگی، طلاق، کاهش وزن و سلامت بیشتر را تجربه کرده بود، محققان را به نتیجه عجیبی میرساند. لیزا از زمانی که سیگار را ترک کرده بود، تحت نظر گروه تحقیقاتی بود و رفتارهای او حتی در خانه از چشم محققان دور نمانده بود. در این چند سال اسکنها نشان میدهند که نه این شکستها و پیروزیها بلکه تنها تغییر الگویی که همان عادت سیگار کشیدن بوده، مسیر تصمیمات او را شکل دادهاند. چارلز دوهیگ بهنحوی بیان میکند وقتی میدانیم که قدرت عادت از کجا میآید و ضمنا از پتانسیل آن آگاهیم، اولا بهتر قادر به کنترل و جهتدهی به آن هستیم و ثانیا میتوانیم به نحوی آن را به دست بگیریم که یک عادت مفید و اثربخش را برای خود ایجاد کنیم. مغز از محرک و پاداش، روتین میسازد. پس ما برای هر کاری که میخواهیم تبدیل به عادتش کنیم، میتوانیم محرک و پاداشی برای پاسخهای مکانیکی مغز تعریف کنیم. برای تغییر یک عادت قدیمی باید به یک میل شدید اشاره کرد. شما باید همان نشانهها و پاداشها را قبل از آن نگه دارید و با قرار دادن یک روتین جدید، اشتیاق را تغذیه کنید. بهرهای را که ما میتوانیم از قدرت عادت بگیریم، چارلز دوهیگ در قالب دهها مثال عینی و تحقیق دانشگاهی از زندگی مایکل فلپس، شناگر معروف و قهرمان المپیک تا شرکتهای موفق و جوامع مترقی شرح داده است. وقتی شرکتها به رازهای شما پی میبرندکتاب قدرت عادت با زیرعنوان چرایی کارهایی که در زندگی و کسبوکار انجام میدهیم در سه بخش اصلی عادات افراد، عادات سازمانهای موفق و عادات جوامع نوشته شده است. همانطور که از اسم این سه بخش برمیآید در هر یک از آنها چرخه عادت و نحوه مدیریت یا تغییر آنها در بسترهای حقیقی، حقوقی و حاکمیتی-اجتماعی توضیح داده میشود. یکی از بخشهای موردتوجه این کتاب مربوط به عادات سازمانهاست که مثالهای ملموسی از شرکتهایی با تجربه ایجاد تحول و پیشرفت بر مبنای تغییر الگوها دارد. با تکیه بر این بخش است که خلاصهای از کتاب در مقالهای تحتعنوان چگونه شرکتها به رازهای شما پی میبرند؟ در نیویورک تایمز چاپ شده است. نکتهای که چارلز دوهیگ بهعنوان یک روزنامهنگار و محقق در کتاب قدرت عادت آن را به اثبات میرساند، این است که عادتها نقش موثری در همه شکستها و پیروزیهای انسان دارند. شاید عادتی بهصورت عمومی عادتی خوب یا بد تلقی شود و فرد رفتهرفته به آن آگاه شود و شاید از گروهی از عادتها موسوم به عادات پنهان اطلاعی هم نداشته باشد. شناخت این عادات پنهان و جهتدهی یا تغییر عادتهای آگاهانه همان چیزی است که با مطالعه کتاب قدرت عادت، سررشتهای از آن پیدا میکنید. شاید که به دست گرفتن این قدرت، نه تنها به کار پیروزیها و جلوگیری از شکستهای شخصیتان بیاید، بلکه به موفقیت سازمان یا حتی جامعه خود هم کمکی برساند. در بخشی از این کتاب میخوانید: هنگامی که فرد سیگاری محرک را میبیند یعنی پاکت سیگار را، ذهنش انتظار کشیدن برای دریافت نیکوتین را شروع میکند. فقط دیدن ظاهر سیگار کافی است تا مغز با عجله نیکوتین درخواست کند و اگر به آن دست پیدا نکند، آن قدر تمایل و اشتیاقش افزایش پیدا میکنند که فرد سیگاری، سرانجام، بدون تفکر به سیگار روی میآورد. یا رسیدن ایمیل را در نظر بگیرید؛ هنگامی که هشدار کامپیوتر یا تلفن به صدا در میآید؛ دستگاه با رسیدن یک پیام میلرزد و ذهن بلافاصله مجبور به انتظار کشیدن برای مشغولیتی موقت میشود؛ مشغولیتی که باز کردن یک ایمیل عامل شکلگیری آن است. اگر آن انتظار برآورده نشود، گاهی تصاویری در ذهن شکل میگیرد؛ مثلا، از جلسهای که در آن، مدیرانی حضور دارند که در حال چک کردن پیامهای تلفن خود در زیر میز هستند، حتی اگر بدانند این پیام احتمالا فقط نتایج اخیر فوتبال را در بر دارد؛ از سویی دیگر، اگر صدای لرزش را از بین ببرند، محرک را از میان برداشتهاند. آنگاه فرد میتواند، بدون تفکر ساعتها به چک کردن صندوق ورودیاش بپردازد. دانشمندان دربارهی مغز افراد الکلی، سیگاری و پرخور مطالعه کردند و دریافتند که ساختارها و جریان ذرات عصب شناختی درون مغز آنها با تغییر تمایلتشان تغییر پیدا میکند. به گفتهی دو نفر از محققان دانشگاه میشیگان، عادات قوی واکنشهای اعتیادآوری ایجاد میکنند. در این صورت، درخواست به میلی وسواسی تبدیل میشود که میتواند مغز را به هدایت کنندهای خودکار تبدیل کند؛ حتی در صورت نتایج منفی قوی، از جمله، از دست دادن آبرو، شغل، خانه و خانواده. کتاب قدرت عادت توسط پروین بیات به فارسی ترجمه شده و نشر هورمزد آن را به چاپ رسانده است. نسخه چاپی این کتاب را میتوانید از دیجیکالا تهیه کنید. خرید از دیجی کالاهمچنین اگر علاقهمند به کتابهای صوتی باشید، نسخه صوتی کتاب قدرت عادت با ترجمهای دیگر و گویندگی حسن آزادی روی سایت فیدیبو قابلخریداری است. خرید از فیدیبو
|
کتاب و ادبیات
| 6 |
همه آنچه در مورد لایه برداری پوست صورت باید بدانید گاهی اوقات احساس میکنیم که پوست صورت شادابی و براق بودن همیشگی را ندارد و باید لایه مزاحم و زشتی را از روی پوست صورت برداریم. در لایه برداری صورت یا پیلینگ صورت که توسط اسکراب صورت، ماسکهای لایه بردار یا روشهای دیگر انجام میشود، سلولهای مرده یا آلودگیها از سطح پوست و درون منافذ پاک شده و پوستی سالم و تازه به شما هدیه داده میشود. آیا لایه برداری پوست خوب است؟ چگونه پوست صورت را لایه برداری کنیم؟ چگونه لایه بردار خانگی بسازیم؟ اگر دوست دارید همه چیز را در مورد لایه برداری پوست صورت بدانید، این مقاله را از دست ندهید. در صورتی که پیلینگ پوست بیش از اندازه معمول انجام شود، آنچه باقی میماند پوستی قرمز است که پوسته میدهد. شاید برخی افراد با دیدن این علائم پوستی تصور کنند که لایه برداری به درستی انجام شده و در حال مشاهده نتایج رضایتبخش لایه برداری هستند! یا حتی شاید فکر کنند لایه برداری بیشتر، پوستهای جدیدتر و شفافتری را روی صورتشان باقی میگذارد! ولی این باور کاملا غلط است. با مشاهده پوست قرمز و پوستههای ریز روی آن، در واقع هشداری به شما است برای اینکه باید لایه برداری را متوقف کنید و با فواصل زمانی طولانیتری پیش بروید. پیلینگ چیست؟ اگر میخواهید بدانید که پیلینگ صورت چیست باید گفت پیلینگ یا همان لایه برداری پوست روشی است که میتوان توسط آن سلولهای مرده را از لایه سطحی پوست پاک کرد. در واقع در حین لایه برداری با جدا کردن این لایه پوستی، پوست صورت روشنتر میشود. این فرآیند موجب میشود محصولات مراقبتی مانند کرم، سرم و … در عمق بیشتری از پوست نفوذ کنند و عملکرد بهتری داشته باشند. فواید لایه برداری پوست صورتبا بالا رفتن سن و کم شدن تعویض سلولی (رشد سلولهای جدید و جایگزین شدن با سلولهای قبلی)، پیلینگ صورت یکی از روشهایی است که از پوست رنگ پریده جلوگیری میکند، رشد سلولهای جدید را تحریک میکند و موجب میشود پوست شاداب و جوانتر به نظر برسد. همچنین پیلینگ صورت باعث کمرنگ شدن لکههای پوستی و جای جوش، از بین رفتن جوشهای سر سیاه روی پوست و نرم شدن پوست صورت هم میشود. لایه برداری پوست به صورت فیزیکی و مکانیکی توسط ابزاری مانند برس مخصوص، دستگاه پاکسازی صورت، لیف حمام یا حتی اسکرابهای مخصوص انجام میشود. این نوع از لایه برداری با ایجاد سایش، سلولهای مرده پوست را جدا میکنند. سفیدآب که در زمانهای قدیم بیشتر باب بوده است، در واقع نوعی اسکراب است که به پاکسازی پوست و جدا شدن سلولهای مرده کمک میکند. لایه برداری پوست با سفیداب یکی از روشهای ارزان برای پیلینگ صورت در خانه است و لایه برداری پوست صورت با دستگاه پرهزینهتر است که در دسته لایه بردارهای غیر شیمیایی قرار میگیرد. نوع دیگری از لایه برداری پوست، به صورت شیمیایی انجام میشود و به کمک موادی مانند آلفا هیدروکسی اسید یا بتا هیدروکسی اسید که در محصولات لایه بردار به کار برده شدهاند، سلولهای پوستی از سطح پوست جدا میشوند. کرم پیلینگ صورت و ماسک پیلینگ از جمله محصولات تجاری برای لایه برداری قوی پوست در منزل هستند. انتخاب بهترین نوع برای لایه برداری، چه به صورت فیزیکی باشد و چه شیمیایی، به ترجیح شما و البته نوع پوستتان بستگی دارد. یکی دیگر از روشهای لایه برداری صورت که توسط متخصص و در مطب انجام میشود، میکرودرم نام دارد. میکرودرم لایه بردار عمیق پوست است. این روش توسط دستگاه و با استفاده از کریستالهای ریزی که توسط دستگاه روی پوست ریخته میشود، لایه برداری صورت را انجام میدهد. لایه برداری پوست صورت را چه زمانی انجام دهیم؟ به عنوان یک قانون کلی باید گفت هرچه لایه برداری کمتر انجام شود، بهتر است. هدف از لایه برداری به هیچ وجه باقی گذاشتن لکههای قرمز و یا پوست متورم و ملتهب نیست بلکه هدف این است که پروسه طبیعی جایگزینی پوست تسریع شود و در نهایت پوستی شفاف برای شما باقی بماند. فاصله زمانی تعیین شده بین لایه برداری پوست صورت به نوع پوست شما بستگی دارد. پوست حساس: این نوع پوست باید با لیف نرم، گرم و مرطوب لایه برداری شود. ماسکهای شیمیایی ملایم با درصد کمی از مواد فعال هم برای پوست حساس در صورتی مجاز است که یک یا نهایت دو بار در هفته انجام شود. استفاده از اسکراب و لایه بردار قوی پوست صورت برای پوستهای حساس باعث اذیت شدن لایه پوستی میشود و باید از استفاده آنها صرف نظر کرد. پوست چرب: اگر پوست چرب دارید، باید بدانید که پوست شما مقاومت و تحمل بیشتری نسبت به ابزار و محصولات قوی دارد و میتوانید تا ۵ بار در هفته هم از لایه بردارها استفاده کنید. میتوانید از دستگاه پاکسازی صورت در زمان صبح و از سرم و ماسکهای لایه بردار در زمان شب استفاده کنید. پوست معمولی و مختلط: افرادی که دارای این نوع پوست هستند، دستشان باز است و میتوانند از هر نوع روش لایه برداری استفاده کنند. این نکته را در نظر داشته باشید که نهایت دفعات استفاده از این لایه بردارها برای پوست شما ۳ بار در هفته باشد. پوست خشک: برای لایه برداری پوست خشک بهتر است روشهای غیر شیمیایی و به صورت گیاهی انتخاب شود. لایه برداری پوست برای انواع پوست مفید است؟ اگر پوست صورت شما دارای جوش و آکنه است، برای درمان آکنه به سراغ لایه برداری نروید، چون میتواند پوست را دچار مشکل بیشتری کند. آکنه باعث التهاب و تورم پوست میشود و اگر از محصولات قوی هم استفاده کنید، عوارض لایه برداری پوست صورت را به شکل التهاب و تورم و باقی ماند لکههای تیره روی پوست مشاهده میکنید. خصوصا در زمانی که در حال درمان پوست چرب و دارای جوش و آکنه خود هستید، پوست حساستر است و لایه برداری توصیه نمیشود. اگر پوست خود را برنزه کردهاید، این ماسک پیلینگ و محصولات لایه بردار، لکههای تیرهتری روی پوست شما باقی میگذارند. در پوستهای معمولی که نه جوش دارند و نه حساس هستند، زمانی که پوستتان دارای جراحتهای کوچک و زخم است، لایه برداری را متوقف کنید. خصوصا اگر عفونتی روی پوست صورتتان به وجود آمده است، لایه برداری موجب پخش شدن عفونت میشود. حتی زمانی که پوستتان در معرض آفتاب، دچار سوختگی شده باشد، لایه برداری التهاب و تورم را افزایش میدهد. در این شرایط آبرسانی و درمانهای پوستی را پیش بگیرید. بیشتر بخوانید: من چه نوع پوستی دارم؟ شناخت انواع پوستبرای لایه برداری پوست چه کنیم؟ یک برس تمیز بردارید و یک اسکراب مناسب انتخاب کنید. برس و اسکراب را به آرامی و به صورت دایرههای کوچک در تمام سطح پوست صورت بمالید. تصور کنید گلبرگهای لطیف یک گل را لمس میکنید! سپس صورت خود را با آب ولرم بشویید چون آب داغ پوست را اذیت میکند. صورتتان را خشک کنید و سپس از کرم مرطوبکننده استفاده کنید. این مرحله مهم را فراموش نکنید، چون لایه برداری باعث خشک شدن پوست میشود. زمانی که میخواهید از ماسکهای شیمیایی لایه بردار استفاده کنید هم مرحله اول استفاده را مانند مورد قبلی و به صورت دورانی و با ملایمت روی پوست انجام دهید. با توجه به دستورالعمل ماسک لایه بردار، ممکن است مجبور شوید زمانی را صبر کنید تا ماسک خشک گردد تا به صورت یک پوسته کامل از روی پوست برداشته شود. سپس پوست را آب ولرم بشویید و بعد از خشک شدن صورت، از مرطوبکننده استفاده کنید.۵ روش خانگی و طبیعی برای لایهبرداری پوست صورت و بدنشما میتوانید با استفاده از برخی مواد غیر شیمیایی، لایه برداری پوست با مواد طبیعی را به صورت خانگی انجام دهید. یکی از موادی که به عنوان لایه برداری پوست در خانه اثرگذار استفاده میشود، شکر است. شکر به دلیل اینکه دارای ساختار دانهای و ریز است، مانند اسکراب عمل میکند و میتواند موجب از بین رفتن سلولهای مرده پوست شود. شکر را میتوانید با عسل، آبلیمو و گوجهفرنگی مخلوط کنید و روی پوست صورت بمالید. جو دو سر یکی دیگر از مواد طبیعی است که میتواند برای لایه برداری خانگی پوست صورت به کار برده شود. این ماده غذایی به دلیل اینکه چربی را جذب میکند، لایه بردار مناسب پوست چرب نیز هست. این ماده را میتوانید به صورت جداگانه با عسل، شیر، موز، سیب، توتفرنگی و جوش شیرین به کار ببرید. لایه برداری پوست با جوش شیرین یکی از مشهورترین روشهای لایه برداری پوست به روش خانگی است. به دلیل ساختار دانهای شکل جوش شیرین، به عنوان اسکراب سلولهای مرده را از روی پوست جدا میکند. بهتر است برای لایه برداری پوست صورت با جوش شیرین این ماده را با ترکیبی که دارای ویتامین ای است، به کار ببرید تا به پوستتان آسیب نرساند. لایه برداری پوست صورت با نمک دریایی هم به دلیل دانههای درشت نمک موجب پیلینگ صورت میشود. این روش لایه برداری پوست خانگی، برای پوستهای حساس و آسیبدیده پیشنهاد نمیشود چون باعث التهاب و سوزش در این افراد میگردد. لیمو به عنوان لایه بردار گیاهی پوست صورت شناخته میشود. ترکیب لیمو با شکر، به دلیل خاصیت اسکرابی و همچنین نرمکنندگی و روشن کردن پوست به عنوان لایه بردار قوی پوست بدن مناسب است. برای لایه برداری پوست دست و لایه برداری پوست پا هم میتوانید همه این مواد خوراکی ذکر شده را با دستورالعمل مشابه استفاده کنید.
|
سلامت و زیبایی
| 2 |
عذرخواهی فدراسیون فوتبال آلمان از تیم ملی سوئد فدراسیون فوتبال آلمان از اعضای تیم ملی فوتبال سوئد بابت رفتار چند تن از کارکنانش در جریان مسابقات جام جهانی ۲۰۱۸ عذرخواهی کرد. هجوم دو تن از اعضای کادر فنی تیم ملی فوتبال آلمان به سمت نیمکت تیم سوئد پس از گل دقایق پایانی تونی کروس مقابل این تیم باعث درگیری بین اعضای دو تیم و عصبانیت شدید سرمربی تیم سوئد شد. امیل فورسبرگ، ستاره سوئدی تیم لایپزیگ آلمان هم این اتفاق را حرکتی شرم آور توصیف کرد. فدراسیون فوتبال آلمان در همین زمینه بیانیهای منتشر کرده که در آن آمده: دو نفر از اعضای کادر فنی تیم ملی به سمت نیمکت تیم سوئد هجوم بردند که باید بگوییم این حرکت اشتباه بوده و هر دو نفر بابت آن پشیمان هستند. این دو نفر بلافاصله پس از بازی از اعضای تیم سوئد و همچنین سرمربی این تیم عذرخواهی کردند. فدراسیون فوتبال آلمان بابت این اتفاق از فدراسیون فوتبال سوئد عذرخواهی میکند. فدراسیون آلمان تا به این لحظه تصمیمی در مورد جریمه این دو نفر و یا اخراج آنها از اردوی تیم ملی اتخاذ نکرده است. فیفا باوجود عذرخواهی تیم آلمان با انتشار بیانیهای اعلام کرده به صورت رسمی در مورد رفتار این دو عضو کادر فنی تیم ملی آلمان تحقیق خواهد کرد. براساس گزارش رسانههای آلمان این دو فرد خاطی مسئول رسانهای تیم ملی و همچنین یکی از اعضای فدراسیون هستند. گل لحظات پایانی تونی کروس که منجر به پیروزی ۲-۱ آلمان مقابل سوئد شد، شانس صعود این تیم به مرحله بعد جام جهانی را بیشتر کرد. آلمان با این نتیجه ۳ امتیازی شد تا پس از مکزیک ۶ امتیازی در رده دوم جدول گروه ششم قرار بگیرد. تیمهای سوئد و کره جنوبی هم که هنوز شانس صعود دارند در ردههای بعدی قرار گرفتند. آلمان در دور پایانی به مصاف کره جنوبی میرود و سوئد هم با مکزیک بازی خواهد کرد.
|
سلامت و زیبایی
| 2 |
آدرنالین؛ شوماخر دیوانه و نفرین مادر باتیستون روزهای گذشته در آدرنالین درباره صفت گلر انگلیسی در جام جهانی صحبت کردیم؛ صفتی که معمولا به دروازه بانهای نامطمئن داده میشود. امروز درباره یک صفت دیگر مربوط به دروازه بانها صحبت میکنیم: دروازه بان آلمانی. دروازه بان آلمانی تعریفی از یک دروازه بان کاملا مطمئن و درخشان اما با اخلاق تند است. دروازه بانهای آلمان معمولا اعصاب ضعیفتری نسبت به سایر بازیکنهای تیمشان دارند و دردسرهای زیادی درست میکنند. بی اعصابترین دروازه بان آلمانی تاریخ هارولد تونی شوماخر بود. دروازه بان شماره ۱ آلمان در دهه ۸۰ یکی از خشنترین و بد اخلاقترین بازیکنهای دنیا هم بود. او که به خاطر رفتارهای عجیبش به دیوانه شهرت داشت بعدها با نوشتن کتابی که در آن ریزترین رازهای تیم هایش را افشا کرده بود با انتقادهای زیادی روبرو شد. اولین انتقادهای جدی از شوماخر البته در اوج دوران فوتبالش اتفاق افتاد. در جریان دیدار تیمهای فرانسه و آلمان غربی سابق در نیمه نهایی جام جهانی ۸۲ شوماخر مقابل تعدادی از بهترین بازیکنهای دنیا مثل میشل پلاتینی و آلن ژیرس قرار گرفت. آلمان با یک گل پیش افتاد اما پلاتینی خیلی زود دروازه شوماخر را باز کرد. بازی با همان نتیجه یک – یک در جریان بود که میشل هیدالگو سرمربی فرانسه پاتریک باتیستون را به جای برنارد گنچینی به زمین فرستاد. باتیستون مدافعی بود که در کارهای تهاجمی هم نمایش خوبی داشت. کمتر از ۱۰ دقیقه بعد باتیستون با شوماخر تک به تک شد اما ضربه وحشیانه دروازه بان آلمانها او را نقش زمین و راهی بیمارستان کرد. شوماخر با ضربهای محکم سه دندان و دو دنده باتیستون را شکست. مدافع فرانسه تعویض شد و مستقیم به بیمارستان رفت اما چارلز کورور هلندی این صحنه را حتی خطا هم تشخیص نداد. آلمان در نهایت آن بازی را در ضربات پنالتی برد و در فینال مغلوب ایتالیا شد. مادر باتیستون بعدها گفت هرشب شوماخر را نفرین میکرده است. ویدیوی مربوط به دروازه بانان انگلیسی را اینجا ببینید: آدرنالین؛ بدترین داور تاریخ جام جهانی را بشناسید
|
سلامت و زیبایی
| 2 |
خالق چرنوبیل سریال آخرین بازمانده از ما را برای اچبیاو میسازد شبکه تلویزیونی اچبیاو قرار است به همراه خالق سریال چرنوبیل (Chernobyl) یک مجموعه تلویزیونی جدید بسازد که اقتباسی خواهد بود از بازی آخرین بازمانده از ما (The Last Of Us) از عناوین بسیار مشهور شرکت سونی که برای کنسول پلیاستیشن تولید و روانه بازار شد کریگ مازن نویسنده و سازنده سریال پرطرفدار چرنوبیل به همراه نیل دراکمن نویسنده و کارگردان خلاق این بازی قرار است خالق این سریال جدید باشند که پتانسیل بالایی برای موفقیت دارد کارولین استراوس تولیدکننده سریال چرنوبیل که تا سال ۲۰۰۸ رییس بخش سرگرمیهای شبکه اچیبیاو بوده و ایوان والاس رییس استودیوی توسعه بازی ناتی داگ در امریکا از عوامل کلیدی این تیم برای ساخت این سریال جذاب هستند این پروژه که تولید مشترکی است با بخش تلویزیونی سونی پیکچرز اولین سریال تلویریونی است که با اقتباس از یک بازی ویدیویی پلیاستیشن ساخته میشود به گفته مازن، نیل دراکمن بدون شک بهترین داستاننویس در دنیای بازیهای ویدیویی است و آخرین بازمانده از ما، بزرگترین اثر هنری او است خالق چرنوبیل افزود: اینکه فرصتی برای ساختن این اثر هنری هیجانانگیز برای من به وجود آمده، سالها بخشی از رویای من بوده است و بسیار مفتخرم که با همکاری نیل این کار را انجام میدهم سونی و ناتی داگ آخرین بازمانده از ما را در سال ۲۰۱۳ منتشر کردند و از سوی منتقدین به شکل گستردهای تحسین شدند داستانی که بیست سال بعد از نابودی تمدن مدرن یا بهتر است بگوییم آخرالزمان اتفاق میافتد و بر محوریت رابطه جوئل، مرد بازماندهای که به سختی جان سالم به در برده و دختری چهارده ساله به نام الی است جوئل قرار است الی را از منطقه قرنطینه خارج کند اما پیچ و خمهای بعدی قصه رابطهای عمیق میان این دو بازمانده شکل میدهد در نهایت ماموریتی که در ابتدا چندان پیچیده و عجیب به نظر نمیرسید به سرعت تبدیل میشود به سفری بیرحمانه و دلهرهآور گزارشها حاکی از آن است که بیش از بیست میلیون نسخه از این بازی ویدیویی به فروش رفته است سریال جدید شبکه اچبیاو قرار است حوادث بازی اصلی را پوشش دهد و احتمال دارد محتواهای دیگری به خط اصلی قصه اضافه شود که مربوط میشود به قسمت دوم این بازی یعنی آخرین بازمانده از ما: بخش دوم؛ قسمت دوم این بازی قرار است بیست و نهم ماه میسال ۲۰۲۰ منتشر شود و بسیاری از هواداران بازیهای ویدیویی بیتابانه منتظر تجربه قسمت دوم این بازی ویدیویی برجسته هستند کیسی بلویز رییس بخش برنامهریزی شبکه اچبیاو درباره تولید این مجموعه تلویزیونی میگوید: این برای ما یک فرصت فوقالعاده هیجانانگیز است که با کریگ، نیل، کرولین و تیمهای سونی، ناتی داگ و پلیاستیشن همکاری کنیم تا این بازی تحسینشده را در دنیای واقعی زنده کنیم این پروژه، اولین تجربه تلویزیونی مازن بعد از سریال چرنوبیل است چرنوبیل یک مجموعه تلویزیونی کوتاه است که با تمجید منتقدان روبرو شد و ظرف مدتی کوتاه توانست استقبال گستردهای را در سراسر جهان جلب کند این مجموعه درمورد پیامدهای فاجعه هستهای در اتحاد جماهیر شوروی است؛ وقایعی که در سال ۱۹۸۶ رخ دادند این سریال سال گذشته برنده دو جایزه گلدن گلوب و ده جایزه امی شد از جمله این جوایز جایزه بهترین کارگردانی به مازن رسید پیش از این اعلام شده بود که خالق چرنوبیل در حال حاضر مشغول همکاری با دیزنی در پرژه جدید دزدان دریایی کارائیب است دراکمن کارگردان و نویسنده بازی نیز درباره ساخت این مجموعه در اظهارنظری گفت: اولین باری که با کریگ صحبت کردم از نزدیکیاش به روایت و درک عمیقش از داستان آخرین بازمانده از ما متحیر شدم کریگ و اچبیاو در چرنوبیل یک شاهکار احساسی و در عین حال دلخراش خلق کردند من نمیتوانستم به شرکای بهتری برای جان بخشیدن به داستان این بازی در دنیای واقعی فکر کنم کریس پارنل از روسای استودیوی تلویریونی سونی پیکچرز هم در این مورد گفته: این همکاری مشترک یک اتفاق هیجانانگیز برای ما در بخش تلویریونی سونی پیکچرز است آخرین بازمانده از ما یک دستاورد درخشان در داستانپردازی و شخصیتسازی است و ما خیلی خوش شانس هستیم که فرصتی برای همکاری با این تیم داریم درتمام نمایشهایی که تا به حال عرضه کردهایم این اولینبار است که خیال داریم با دوستان خود در تولیدات پلی استیشن همکاری کنیم دراکمن از سال ۲۰۰۴ به عنوان کارورز وارد استودیوی ناوتی داگ شد و فعالیت برنامهنویسی خود را آغاز کرد در سال ۲۰۰۷ بازی آنچارتد: اقبال دریک (Uncharted: Drake's Fortune) که اولین بخش از سری بازیهای آنچارتد بود را طراحی کرد. او در سال ۲۰۱۳ طرحی را که در زمان دانشجویی در دانشگاه کارنگی ملون مطرح کرده بود روی بازی آخرین بازمانده از ما پیاده کرد.
|
هنر و سینما
| 5 |
اروپا چگونه طاعون را به آسیا صادر کرد؟ جادهی ابریشم در قرون وسطا محور اصلی تجارت میان شرق و غرب بود. از طریق این جاده کالاها، ادویههای شرقی و ایدههای جدید از و آسیای مرکزی وارد اروپا میشد. در سال ۱۳۴۶، احتمالا بیماری مرگبار طاعون گاوی از همین جاده به اروپا راه یافت. این طاعون که به نام مرگ سیاه (black death) معروف است، در طول ۷ سال تقریبا نصف جمعیت اروپا را هلاک کرد بعدها هم این بیماری دوباره با فواصل زمانی در اروپا شیوع پیدا کرد عموما تصور بر این است که این بیماری مهلک از شرق و از همان راه قبلی، یعنی جادهی ابریشم، وارد اروپا شد حالا دانشمندان شواهدی پیدا کردهاند که نشان میدهد گونهی کشندهای از باکتری مرگ سیاه قرنها در اروپا کمین کرده بود و با عواقب هولناکی به سمت آسیا حرکت کرددر جدیدترین نشست انجمن باستانشناسی آمریکا محققان گرد هم آمده بودند و نتایج پژوهشهایشان را گزارش میدادند آنها بقایای قربانیان قرون وسطا در لندن، بارسلونا، اسپ-ن-ا و بولگار (شهری در روسیه) را بررسی کرده بودند این محققان به این نتیجه رسیدند که همهی قربانیان از گونهی بسیار مشابهی از باکتری یرسینیا پستیس (Yersinia pestis) یا همان باکتری طاعون مردند. این باکتری در اروپا دچار جهش ژنتیکی شده و یک دهه پس از مرگ سیاه به سمت شرق حرکت کرد. جاناتان کراوس از موسسهی تاریخ بشر مکس پلانک و نویسندهی این پژوهش میگوید مسیر حرکت این باکتری احتمالا تا ورای روسیه هم ادامه داشته. کراوس معتقد است که یکی از گونههای باکتری طاعون در قرن ۱۴ منشا اکثر بیماریهای واگیردار بزرگ جهان است. یکی از این بیماریهای ویرانگر در قرن ۱۹ و ۲۰ میلادی در شرق آسیا شیوع پیدا کرد. احتمال دارد بیماری واگیرداری که در حال حاضر گریبان ماداگاسکار را گرفته هم از همین باکتری ناشی شده باشد. یک باستانشناس بازنشسته از دانشگاه مرسر به نام اریک کلینگلوفر نظر مثبتی دربارهی تحقیق کراوس دارد. اما یک میکروبشناس مولکولی به نام هولگر شولز دربارهی این پژوهش تردید دارد. او میگوید: من فکر میکنم بعید به نظر میرسد که یک گونهی خاصی از باکتری از چین وارد اروپا بشود، به مدت چند قرن در آنجا دوام بیاورد و دوباره به چین بازگردد. این ایده خیلی ماجراجویانه به نظر میرسد. دانشمندان در تعیین توالی DNA عوامل بیماریزا که در استخوان انسانهای باستانی یافت میشود، پیشرفتهای مهمی داشتهاند. این پیشرفتها زمینه را برای تحقیقات جدید و مناقشه دربارهی اشاعهی طاعون فراهم میکند. در حال حاضر با یافتههای جدید، عدهی بیشتری از محققان به این باور رو آوردهاند که پس از مرگ سیاه طاعون چندین قرن در اروپا باقی ماند. در این میان، تصور تاریخدانان این است که این بیماری در فواصل زمانی مختلفی دوباره از آسیا به اروپا وارد شده است. طاعونی که میلیونها نفر را در اروپا کشت، احتمالا به شکل بیماریهای واگیردار و خطرناک امروزی تکامل پیدا کرده است. یک گروه تحقیقاتی به سرپرستی لیسا سایفرت از دانشگاه لودویگ ماکسیمیلیان گزارش داده که باکتری عامل مرگ سیاه حداقل ۳ قرن در اروپا باقی ماند. آنها با تعیین توالی DNA هشت استخوان در دو مکان خاکسپاری در آلمان به این یافتهها رسیدند. این استخوانها مربوط به قرنهای ۱۴ تا ۱۷ میلادی بودند. براساس این مطالعه، توالی DNA آنها شباهت زیادی به اولین قربانیان اروپایی داشت. این تیم تحقیقاتی در نهایت به این نتیجه رسیدند که این پاتوژن به مدت زیادی در اروپا دوام آورده است. همچنین در ژانویه گروه تحقیقاتی دیگری از موسسهی مکس پلانک شواهدی پیدا کردند که نشان میدهد باکتری عامل مرگ سیاه در اروپا باقی ماند و در آخرین شیوع بیماری طاعون در اروپا نقش داشت. این بیماری در مارسی، یکی از شهرهای فرانسه پخش شده بود. این گروه DNA پنج نفر از قربانیان این بیماری در سال ۱۷۲۲ را بررسی کرده و پی بردند که باکتری یرسینیا پستیس در مارسی از زمان مرگ سیاه تکامل پیدا کرده بود. سرپرست این تحقیق میگوید: نتایج ما نشان میدهد که این بیماری صدها سال در اروپا پنهان شده بود. حالا کراوس شیوع مرگ سیاه در شرق را مورد مطالعه قرار داده است. تیم او اسکلتهایی از قبرستانی نزدیک برج لندن را مطالعه کردند. زمان این اسکلتها به سالهای ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۰ همزمان با وقوع مرگ سیاه بازمیگردد. آنها همچنین اسکلتهایی از یک قبرستان در بارسلونا را موشکافی کردند که به قرن ۱۴ میلادی مربوط میشد. شواهد دیگری هم از مکانی در روسیه به دست رسیده؛ خاکسپاری این قربانیان هم احتمالا بین سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۴۰۰ صورت گرفته است. تعیین توالی DNA از اسکلتهای هر سه مکان نشان داد که همان باکتری یرسینیا پستیس عامل مرگ آنها بوده است. ظاهرا این گونه از اجداد آن باکتریای است که در قرن ۱۹ میلیونها نفر را در چین کشت. کلینگلوفر میگوید: اگر منشا طاعون چین در اصل اروپایی باشد، این یکی از ظالمانهترین قضاهای روزگار میشود چرا که در آن دوران قدرتهای غربی بر چین سلطه داشتند. کراوس میگوید طاعونی که سال گذشته در ماداگاسکار شیوع پیدا کرد از نظر ژنتیکی مشابه گونهای است که در قرن ۱۴ از اروپا وارد آسیا شد. محققان علاقهمند هستند برای طاعون یک شجرهنامه درست کنند تا جا به جاییها و تاثیر گونههای متفاوت باکتری یرسینیا پستیس را بهتر بفهمند. کراوس معتقد است که بین لندن قرن ۱۴ و ماداگاسکار قرن ۲۱ شکافهای زیادی وجود دارد. برای تعیین دقیق جا به جایی این باکتری مرگبار باید به سوالهای زیادی پاسخ داده شود. کراوس میگوید درک سفر طولانی طاعون به محققان کمک میکند که از شیوع آن در آینده جلوگیری کنند. منبع: Science Mag
|
سلامت و زیبایی
| 2 |
گلکسی نوت ۱۰ در برابر نوت ۱۰ پلاس؛ کدام یک برای شما مناسبتر است؟ با معرفی رسمی گوشیهای سری گلکسی نوت ۱۰ سامسونگ، تصمیم گرفتیم دو مدل از این دو گوشی را با یکدیگر مقایسه کنیم تا ببینیم کدام یک به بهترین شکل ممکن قادر خواهد بود نیاز کاربران را برطرف سازد. در طول ۸ سالی که سامسونگ گوشیهای سری نوت خود را معرفی کرد، امسال تنها سالی بود که شاهد معرفی بیش از ۱ گوشی از این خانواده بودیم. درواقع گوشیهای سری نوت ۱۰ در سه مدل به بازار عرضه خواهند شد که با نامهای نوت ۱۰، نوت ۱۰ پلاس و نوت ۱۰ پلاس ۵G شناخته میشوند. از آنجایی که تفاوت نوت ۱۰ پلاس ۵G و نوت ۱۰ پلاس تنها در پشتیبانی از نسل پنجم اینترنت خلاصه میشود، از مقایسه این گوشی با دو مدل دیگر صرف نظر کرده و تنها به بررسی دو مدل اصلی میپردازیم. شاید فکر کنید تفاوت این دو گوشی تنها به سایز آنها بر میگردد اما در حقیقت اینطور نیست و یک سری تفاوت دیگر نیز وجود دارد که شاید برخی از کاربران را به خرید مدل دیگر ترغیب کند. پس با ما همراه باشید تا با بررسی این دو گوشی، به این نتیجه برسیم که کدام مدل برای کاربران مناسبتر است. بیشتر بخوانید: تاریخ عرضه و قیمت مدلهای مختلف گلکسی نوت ۱۰ سامسونگطراحیبرخلاف سریهای قبلی، سامسونگ در طراحی نوت ۱۰ و نوت ۱۰ پلاس، دوربین سلفی را درون یک حفره در بخش فوقانی و مرکز نمایشگر تعبیه کرده است. حاشیههای کناری و بالایی هردو گوشی کاملا یکسان بوده و دکمههای مخصوص پاور و صدا هم در سمت چپ دستگاه قرار دارند. در واقع تنها تفاوت آنها در طراحی کلی، به اندازه دو نمایشگر ختم میشود. نمایشگرهمانطور که گفته شد، اصلیترین جایی که گلکسی نوت ۱۰ و نوت ۱۰ پلاس را از هم متمایز میکند، نمایشگر این دوست. جایی که نوت ۱۰ با یک نمایشگر ۶٫۳ اینچی از نوع داینامیک امولد، وضوح تصویر ۲۲۸۰ در ۱۰۸۰ و تراکم پیکسلی ۴۰۱ پیکسل بر اینچ و برادر بزرگتر آن با یک نمایشگر ۶٫۸ اینچی از نوع مشابه، وضوح تصویر ۳۰۴۰ در ۱۴۴۰ و تراکم پیکسلی ۴۹۸ پیکسل بر اینچ همراه است. اگرچه بکار بردن نمایشگری با چنین مشخصات برای نوت ۱۰ کمی عجیب به نظر میرسد، اما اگر دقیقتر به این قضیه نگاه کنیم، سامسونگ کمی در این زمینه به فکر مشتریان خود بوده. یعنی شما میتوانید با پرداخت هزینهای کمتر، گوشی با مشخصات تقریبا مشابه با نوت ۱۰ پلاس را خریداری کنید. البته باید این نکته را یادآور شد که کیفیت نمایشگر نوت ۱۰ نه تنها به هیچ عنوان کم نیست، بلکه از درخشندگی و کیفیت کاملا مطلوب برخوردار است. همچنین هردو نمایشگر از تأییدیه +HDR۱۰ نیز برخوردارند. نکته دیگری که باید به آن اشاره کنیم وجود حسگر اثر نگشت است که در هردو گوشی درون نمایشگر تعبیه شده و کلید سختافزاری جدایی برای آن در نظر گرفته نشده است. بیشتر بخوانید: با قلم S Pen گلکسی نوت ۱۰ و قابلیتهای جدید آن آشنا شویدسختافزارپردازنده و حافظه رم: هردو گوشی از یک پردازنده اسنپدراگون ۸۵۵ یا اگزینوس ۹۸۲۵ (بسته به مناطق مختلف) بهره میبرند. همچنین پردازنده گرافیکی برای مدلهایی با پردازنده اسنپدراگون، آدرنو ۶۴۰ و برای پردازندههای اگزینوس، Mali-G۷۶ MP۱۲ خواهد بود. اما در بخش رم، قویترین مدل نوت ۱۰ پلاس با ۱۲ گیگابایت رم، یعنی ۴ گیگابایت رم بیشتر نسبت به برادر کوچکتر خود، یک هیولای تمام عیار محسوب میشود. حافظه داخلی: در بخش حافظهی داخلی نیز سامسونگ علاوه بر اینکه نوت ۱۰ پلاس را به دو حافظه ۲۵۶ و ۵۱۲ گیگابایتی تفکیک کرده، برای مدل ۵۱۲ گیگابایتی یک درگاه کارت حافظه نیز در نظر گرفته تا کاربر در صورت نیاز ۵۱۲ گیگابایت دیگر نیز به این حافظه بیافزاید! نوت ۱۰ اما نه تنها از درگاه کارت حافظه بیبهره است، بلکه تنها در یک مدل ۲۵۶ گیگابایتی عرضه میشود. لازم به ذکر است که حافظه داخلی هردو گوشی از نوع UFS ۳-۰ هستند که این امر انتقال فایلهای حجیم در این گوشی را با سرعت بیشتری نسبت به قبل ممکن میسازد. باتری و شارژر: از آنجایی که نوت ۱۰ پلاس از نمایشگر بزرگتر و با کیفیتتر برخوردار است، طبیعی است از یک باتری قویتر نیز برخوردار باشد. اندازه بزرگ نوت ۱۰ پلاس نیز دست سامسونگ را تا حدودی برای انتخاب یک باتری بزرگتر باز گذاشت و نتیجه این امر، یک باتری حجیم ۴۳۰۰ میلیآمپر ساعتی بود که از شارژر سریع ۴۵ واتی نیز پشتیبانی میکند! در طرف مقابل نوت ۱۰ قرار دارد که با یک باتری نسبتا ضعیف ۳۵۰۰ میلیآمپر ساعتی عرضه شده و به وسیله یک شارژر ۲۵ واتی نیز شارژ میشود. البته هر دو این گوشیها با شارژر ۲۵ واتی در جعبه عرضه میشوند و برای تهیه شارژر ۴۵ واتی نوت ۱۰ پلاس باید هزینه اضافی پرداخت کنید. پورتها و اتصالات: سامسونگ برای اولین بار تصمیم گرفت جک محبوب هدفون را در سری نوت خود حذف کند که البته طی یک بیانیه، علت حذف آن را توضیح داد. هردو گوشی نیز از یک کابل USB-C بهره میبرند. به جز این پورت، هیچ ورودی دیگری برای نوت ۱۰ و نوت ۱۰ پلاس در نظر گرفته نشده است. بیشتر بخوانید: سامسونگ توضیح میدهد که چرا جک هدفون از گلکسی نوت ۱۰ حذف شده استدوربیندر بخش دوربین هم تنها یک تفاوت دیده میشود که آن هم مربوط به دوربین زمان پرواز است و در نوت ۱۰ پلاس دیده میشود. به غیر از این دوربین، هیچ تفاوت دیگری بین دوربینهای این دو گوشی دیده نمیشود. هردو گوشی به یک دوربین ۱۲ مگاپیکسلی اصلی، یک دوربین ۱۶ مگاپیکسلی الترا واید با زاویه دید ۱۲۳ درجه و یک دوربین ۱۲ مگاپیکسلی تلهفوتو مجهز هستند و در بخش جلویی نیز یک سنسور ۱۰ مگاپیکسلی وظیفه ثبت تصاویر سلفی را بر عهده دارد. قیمتاگرچه تفاوت بین دو گوشی نوت ۱۰ پلاس و نوت ۱۰ به آن اندازه نیست که دو گوشی را در فاصلهی زیادی نسبت به یکدیگر قرار دهد، تفاوت قیمتی این دو حداقل ۱۵۰ دلار است! نوت ۱۰ در یک مدل با ۸ گیگابایت رم و ۲۵۶ گیگابایت حافظه داخلی عرضه میشود که قیمتی در حدود ۹۵۰ دلار دارد. اما برای خرید نوت ۱۰ پلاس که در دو مدل عرضه میشود، دو قیمت متفاوت ثبت شده است. کاربران برای خرید مدلی با ۸ گیگابایت رم و ۲۵۶ گیگابایت حافظه داخلی باید حدودا ۱۱۰۰ دلار و برای خرید مدلی با ۱۲ گیگابایت رم و ۵۱۲ گیگابایت حافظه داخلی، ۱۲۰۰ دلار بپردازند! نظر شما در رابطه با این گوشیها چیست؟ آیا نوت ۱۰ پلاس واقعا در برابر نوت ۱۰ ارزش خرید بیشتری دارد؟ بیشتر بخوانید: نسخه جدید قابلیت DeX در گلکسی نوت ۱۰ امکانات جذابی را ارائه میدهدمنبع: androidauthority
|
علم و تکنولوژی
| 3 |
دانکرک باکسآفیس را بمباران کرد این هفته جدیدترین فیلم کریستوفر نولن با نام دانکرک (Dunkirk) اکران شد. فیلمی که ۳۷۲۰ سینما را در اختیار داشت و توانست در هفته اول به فروش ۵۰٫۵۱۳ میلیون دلاری در آمریکا و ۱۰۷٫۴ میلیون دلاری در کل دنیا، دست پیدا کند. این فیلم به یکی از مهمترین اتفاقات و نبردهای جنگ جهانی دوم میپردازد که در سال ۱۹۴۰ میلادی رخ داد. فیلم جدید نولن نظر منتقدان را هم به خودش جلب کرد و تا این لحظه در سایت metacritic امتیاز ۹۴ را کسب کرده است. فیلم دوم باکسآفیس این هفته هم Girls Trip نام دارد. فیملی که در هفته اول توانست به فروش ۳۱٫۲ میلیون دلاری دست پیدا کند که در نوع خودش بسیار جالب بود. بد نیست به این موضوع هم اشاره کنیم که این فیلم با بودجه ۱۹ میلیون دلاری ساخته شده بود. جایگاه سوم این هفته را اسپایدرمن به خودش اختصاص داده که در هفتههای گذشته درباره آن صحبت کردیم. فیلمی که هفته گذشته فروش ۲۲ میلیون دلاری را پشتسر گذاشت و در مکان سوم باکسآفیس قرار گرفت. در مکان بعدی هم فیلم War for the Planet of the Apes قرار دارد که فروش ۲۰ میلیون دلاری داشت. یکی دیگر از جدیدترین فیلمهای این هفته که در پادکست هم درباره آن صحبت کردیم Valerian and the City of a Thousand Planets نام دارد. این فیلم فروش ۱۷ میلیون دلاری داشت و در مکان پنجم قرار گرفت. از دیگر فیلمهای جدید این هفته هم Landline نام دارد. یک فیلم کمدی دیگر که با استقبال نسبتا خوب منتقدان مواجه شد.
|
هنر و سینما
| 5 |
پروژکتور سینمایی الجی معرفی شد اگر نمیخواهید برای خرید یک تلویزیون گران قیمت بسیار بزرگ هزینه کنید و یا فضای داشتن چنین محصولی را ندارید، الجی راه حل جدیدی ارائه کرده است. پروژکتور جدید الجی برای همین موضوع ساخته شده و در حالی که فضای بسیار کمی اشغال میکند، تصاویر را در اندازهی بسیار بزرگ پخش میکند. تنها کافی است یک دیوار خالی در اتاق یا خانهی خودتان داشته باشید تا بتوانید از این محصول لذت ببرید. پروژکتور جدید شرکت الجی که LG ProBeam نام دارد به شکل رسمی در CES ۲۰۱۷ معرفی خواهد شد و به عنوان محصولی که میتواند تجربهی سینما در خانه را به کاربر منتقل کند، شناخته میشود. در ساخت این پروژکتور از سیستمی با نام Advanced Laser Engine استفاده شده که میتواند تصاویر را با روشنایی ۲۰۰۰ لومن پخش کند. این محصول توانایی پخش فیلمها با کیفیت Full HD را دارد و میتواند تصاویر بسیار با کیفیتی پخش کند. این پروژکتو به تکنولوژی صوتی Sound Sync Adjusment هم مجهز شده که باعث میشود بتوان آن را به بلندگوهای بلوتوث متصل کرد. همچنین به وسیله ارتباط Wi-Fi و قابلیت Mirroring میتوانید تصویر موبایل خودتان را به وسیلهی این پروژکتور برای افراد مختلف پخش کنید. الجی گفته که دستگاه Pro Beam تنها ۲٫۱ کیلوگرم وزن دارد و حمل و نقل آن چندان دشوار نیست. منبع: ubergizmo
|
عمومی
| 4 |
شورش در شهر برای ایکسباکس وان رایگان شد! مایکروسافت به تازگی لیست بازیهای رایگان کاربران گلد خودش در ماه میرا معرفی کرد. در این لیست بازیهای بسیار خوبی دیده میشوند که از بین آنها میتوانیم به Metal Gear Solid ۵: Phantom Pain اشاره کنیم. براساس اطلاعات منتشر شده دو بازی MGS۵ و Super Mega Baseball ۲ برای ایکسباکس وان و Vanquish و سه گانه Streets of Rage یا شرورش در شهر برای یاکسباکس ۳۶۰ رایگان شدهاند. باید به این موضوع اشاره کنیم که بازی Streets of Rage و Vanquish به صورت Backward روی ایکسباکس وان هم اجرا میشوند. پس میتوانید هر سه بازی کلاسیک شورش در شهر را روی ایکسباکس وان تجربه کنید. در حال حاضر بازی Assassin's Creed: Syndicate برای کاربران گلد شبکه ایکسباکس لایو رایگان است. منبع: vg۲۴۷
|
بازی ویدیویی
| 0 |
بازیگر نقش آلبر در سریال ارتش سری درگذشت خبر درگذشت بازیگر سریال ارتش سری برای ما یادآور نوستالژیهای دهه ۶۰ است. اسم برنارد هپتون از آن تیتراژ خاطرهانگیز سریالی که اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ بارها از تلویزیون پخش شد ممکن است در ذهن کسی نمانده باشد. اما کاراکتر آلبر فوآره را طرفداران آن سریال بخاطر دارند. سریال ارتش سری در دهه ۶۰ یکی از پرطرفدارترین سریالهایی بود که از صدا و سیما پخش میشد. داستان یک گروه نهضت مقاومت در زمان جنگ جهانی دوم در بروکسل که زیر پوشش رستورانی به نام کاندید با نازیها مبارزه میکردند. صاحب رستوران آلبر فوآره با بازی برنارد هپتون بود. بازیگر انگلیسی که روز گذشته در ۹۲ سالگی درگذشت. او یکی از مشهورترین بازیگران تلویزیون بریتانیا در دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی بود. و البته قبلتر از آن روی صحنه تئاتر حضور موفقی داشت. از دیگر نقشهای تلویزیونی او که خیلی موردتوجه قرار گرفت اقتباسی از یکی از داستانهای لوکاره بود که در آن نقش اسمایلی را بازی میکرد. کارآگاهی که جان لوکاره جاسوسینویس خالقش است. گاردین در توصیف بازیگری او نوشته: هیچوقت ستاره اولی نبود که روی جلد مجلات ظاهر شود اما آنقدر حضورش در سریالهای تلویزیونی وزن داشت که چهره آشنایی باشد. حضورش در سینما خیلی کمرنگ بود. مهمترین فیلمش کارتر را بگیر بود که در آن کنار سر مایکل کین نقشآفرینی کرد. در فیلم بری لیندون هم حضور کوتاهی داشت. هپتون در فیلم گاندی ریچارد آتنبارو هم بازی کرده است. هپتون از آن چهرههایی است که به واسطه سریال ارتش سری در ایران شاید بیش از بقیه کشورها شناختهشده و محبوب باشد. سریالی که توسط جرارد گلیستر در شبکه بی. بی. سی تولید شده بود. گلیستر قبلتر خودش خلبان بود و درنتیجه پایه سریال داستانهای واقعی بودند. این وسط باید از دوبلور نقش برنارد هپتون در سریال ارتش سری هم یاد بکنیم. ایرج رضایی از آن دوبلورهای درجه یکی است که در بسیاری از سریالهای انگلیسی از جمله پوآرو و همین ارتش سری کار دوبله انجام داده است.
|
هنر و سینما
| 5 |
نمایشگر وان پلاس ۷ پرو از HDR۱۰+ پشتیبانی میکند بیشتر مشخصات فنی وان پلاس ۷ پرو تایید شده و دیگر با گوشی راز آلودی روبرو نیستیم. درواقع بیشتر مشخصات فنی این گوشی، توسط حساب رسمی وان پلاس و مدیرعامل این شرکت، اعلام شده است. در این بین، به نظر میرسد که نمایشگر، مهمترین بخش گوشی وان پلاس ۷ پرو باشد. امروز مدیرعامل شرکت وان پلاس یعنی Pete Lau، اعلام کرده که نه تنها نمایشگر ۹۰ هرتزی وان پلاس ۷ پرو قرار است رزولوشن QHD+ داشته باشد، بلکه این نمایشگر از تکنولوژی HDR۱۰+ نیز پشتیبانی میکند. HDR۱۰+ نه تنها آینده نمایشگرهای تلویزیونی، بلکه آینده نمایشگرهای موبایلی نیز هست. ما امیدواریم که جدیدترین دستگاه ما، بتواند بنچمارکی در صنعت گوشیهای هوشمند باشد و دریچهای از روان بودن بصری را به روی کاربران باز کند. ما خوشحالیم که در حال به اشتراک گذاری تکنولوژی با کیفیت با دنیا هستیم. در دنیای گوشیهای هوشمند، نمیتوان محصولات زیادی را پیدا کرد که در حال حاضر از تکنولوژی HDR۱۰+ در نمایشگرهای خود بهره میبرند. برای مقایسه، HDR۱۰ میتواند تا ۱۰۰۰ نیتس روشنایی نقطهای را به نمایشگرها بیاورد در صورتی که HDR۱۰+ این عدد را به ۴۰۰۰ نیتس میرساند. اگر به یاد داشته باشید، موسسه DisplayMate که نمایشگرهای موبایلی را بررسی میکند نیز به نمایشگر وان پلاس ۷ پرو امتیاز A+ را داده بود و ما نیز نمیتوانیم صبر کنیم تا ببینیم که نمایشگر وان پلاس ۷ پرو چقدر خوب است. خوشبختانه زمان زیادی هم تا معرفی وان پلاس ۷ پرو باقی نمانده و تنها یک هفته با معرفی این گوشی فاصله داریم. علاوه بر این خبر، مدیرعامل وان پلاس تایید کرده که گوشی OnePlus ۷ Pro از تکنولوژی UFS ۳-۰ برای حافظه داخلی این گوشی استفاده میکند. این یعنی عملکرد این گوشی در مجموع نسبت به نسل قبلی بسیار بهتر و روانتر خواهد شد و به این ترتیب، وان پلاس ۷ پرو اولین گوشی پس از گلکسی فولد است که از این تکنولوژی برای حافظه داخلی خود استفاده میکند. با تمام این تفاسیر، به نظر با یک پرچمدار کامل و عالی از طرف شرکت وان پلاس روبرو هستیم. شما درباره وان پلاس ۷ پرو چه فکر میکنید؟ منبع: GSMArena
|
علم و تکنولوژی
| 3 |
کدام فیلمهای اکران تعطیلات شانس بیشتری برای اسکار دارند؟ فیلمهای تماشاگر پ-ن-، فیلمهای خانوادگی و نقطهی اوج جذابیت تعطیلات؛ اینها ویژگیهای فیلمهای اکران شده در ماه دسامبر هستند. بعضی از این فیلمها در فصل جوایز واجد شرایط برای حضور در فهرست بهترین فیلمها هستند (از بین آنها میشود به زنان کوچک گرتا گرویگ، بمب شل جی روچ و ۱۹۱۷ سام مندس اشاره کرد) بعضی دیگر از فیلمهای اکران تعطیلات هم چالش بزرگتری برای تحتتاثیر قرار دادن منتقدان، طرفداران سینمای هنری و اعضای آکادمی در پیش دارند (برای نمونه باید به فیلمهای جواهرات تراش نخورده و درامهای کلمنسی و فقط بخشش اشاره کرد) بعد نوبت به دو فیلمی میرسد که سه روز دیگر تازه موعد اکرانشان است از کارگردان اسکاری تام هوپر فیلم گربهها را داریم که اقتباس عجیب او از موزیکال اندرو لوید وبر است و فیلمی جیجیآبرامز که قرار است پایانبندی و نتیجهگیری داستانهای لوک اسکایواکر باشد به نام جنگ ستارگان: خیزش اسکایواکر دو فیلمی که احتمالا بین منتقدان یا تماشاگران و یا هر دوی آنها بحثهای زیادی به راه خواهد انداخت سایت ایندیوایر در مطلبی نوشته که احتمال حضور در فصل جوایز هر کدام چهقدر است ۱۹۱۷ کارگردان: سام مندس اکران: ۲۵ دسامبر، یونیورسال این اکشن درام جنگ جهانی اول توسط سام مندس کارگردانی شده و راجر دیکنز مدیر فیلمبرداری آن است فیلم برای شیوههای فنی آن که باعث شده شبیه یک پلان سکانس طولانی بهنظر برسد سر و صدای زیادی ایجاد کرد به علاوه بازیگران جوان آن، جورج مککی و دین چارلز چپ-ن-که روایت فیلم روی دوششان است داستان دو سرباز که در تلاش هستند تا یک پیام فوری را به خط مقدم جبهه برسانند نقاط قوت: ۱۹۱۷ سینمای جسورانه است که توسط اساتید در دوران اوج خودشان اجرا شده است داستان فیلم در یک برداشت ارائه میشود در حالی که مخاطب به همراه دو سرباز پیادهنظام بریتانیایی از سرزمینهای ویران شده عبور میکند و عملیات همه جانبهی آنها را میبیند که با نگرانی به دنبال فضایی هستند تا از شلیکهای مرگبار بعدی در آن پناه بگیرند روایت فقط یکبار قطع میشود: وقتی یکی از سربازها پخش زمین میشود و تصویر سیاه میشود در هر چرخشی خطر نادیدهای که در کمین سربازان است، حس میشود بازیگران مجبور بودند که بعد از ماهها تمرین در یک برداشت بهترین بازی خودشان را اجرا کنند بعد از هر برداشت آنها به خط شروع برمیگشتند تا کل نما را تکرار کنند گاهی اوقات آنقدر دور میرفتند که نمیتوانستند صدای کارگردان را که کات میدهد بشنوند گاهی اوقات شده که ۲۰ برداشت بگیرند جوایز: فیلم سه نامزدی گلدن گلوب در بخشهای بهترین فیلم درام، بهترین کارگردانی و بهترین موسیقی متن برای توماس نیومن به دست آورد در صدر فهرست ده فیلم برتر انستیتو فیلم آمریکا قرار گرفت از طرف انجمن کارگردانان هنری نامزد دریافت جایزه شد در جوایز اتحادیهی منتقدان نامزد هفت جایزه شد راجر دیکنز و توماس نیومن برندهی جایزهی بهترین فیلمبرداری و بهترین موسیقی متن از انجمن منتقدان لسآنجلس شدند فیلم در جمع ده فیلم برتر سال انجمن ملی نقد هم قرار گرفت و آنها به دیکنز جایزهی ویژهی تصویربرداری را دادند نامزدیهای اسکار: به دانکرک و از گور برگشته فکر کنید فیلم ۱۹۱۷ احتمالا در زمینههای بهترین فیلمبرداری، کارگردانی، فیلم، طراحی صحنه، موسیقی متن و تدوین نامزد خواهد شد اگر ۱۹۱۷ برندهی اسکار بهترین فیلم شود یعنی مندس موفق شده ۲۰ سال بعد از اولین فیلمش زیبایی آمریکایی این جایزه را به خانه ببرد چنین اتفاقی قبل از این نیفتاده است نقاط ضعف: بعضیها این فیلم را فقط به عنوان یک دستاورد فنی میبینند تا این که به چشم یک درام تاثیرگذار احساسی به آن نگاه کنند هر چند بازیگران فیلم قوی هستند اما زیاد حرف نمیزنند و دیالوگ چندانی ندارند و بیشتر مشغول دویدن هستند فیلمشان نتوانسته نظر اتحادیهی بازیگران را به خودش جلب کند احتمالا چون بازیگران جوان فیلم ناشناخته هستند به علاوه فیلمنامهی آن هم جای حرف و حدیث باقی میگذارد چون مثلا ۴۵ دقیقهی فیلم فقط شامل ۲۰ خط دیالوگ است بمبشل عنوان اصلی: Bombshell کارگردان: جی روچ اکران: ۱۳ دسامبر، لاینزگیت چارلز رندولف که برای فیلمنامهی فیلم رکود بزرگ برندهی جایزهی اسکار شد و جی روچ کارگردان فیلم ترومبو یک داستان واقعی را روی پردهی سینما بردهاند دربارهی زنانی که در اخبار فاکس کار میکردند مگان کلی (با بازی چارلیز ترون)، گرچن کارلسون (نیکول کیدمن) و یک شخصیت خیالی که تهیهکنندهی اخبار فاکس است (مارگو رابی) علیه رییسشان راجر ایلز به پا میخیزند نقاط قوت: این درام مستند از دل جنبش metoo سر برآورده است همان جنبشی که علیه تبعیض و آزار جنسیتی در هالیوود به پا شد فیلم روی زنانی تمرکز میکند که در اخبار فاکس با فرهنگ مسموم مردانه روبهرو هستند یکی از آن فیلمهای جریان اصلی که مخاطبانش را راضی کرده و در باکس آفیس حضور قوی داشته است گروه بازیگران فیلم قوی و سرگرمکننده هستند و سردستهشان هم چارلیز ترون است که میتواند کار رنه زلوگر را در بخش بهترین بازیگر زن برای فیلم جودی سخت کند ترون هم ستاره و هم تهیهکنندهی فیلم است او تمام تلاشاش را کرده تا کلی مجری قدرتمند شبکهی فاکس را تصویر کند و تصمیم گرفته که برایش مهم نباشد که دوستداشتنی است یا نه هم فیلمنامهنویس و هم کارگردان فیلم از خانوادهای میآیند که در پیشینهشان علاقه به فاکس وجود دارد اما این فیلم را به گونهای ساختهاند که به نظر نمیرسد از نقطه نظر سیاسی طرف کسی را گرفته باشند جوایز: فیلم نامزد چهار جایزهی بازیگری از سوی انجمن بازیگران شد چارلیز ترون و مارگو رابی نامزد گلدنگلوب و انجمن منتقدان هم شدند فیلم در زمینهی چهرهپردازی هم نامزد دریافت جایزه شد نامزدیهای اسکار: اگر چه فیلم ویژگیهای حضور در بخش نامزدهای بهترین فیلم را ندارد، اما در زمینهی بهترین بازیگر زن با چارلیز ترون قطعا حرفهای زیادی برای گفتن خواهد داشت به علاوه کیدمن و رابی هم در بخش بهترین زن مکمل شانس دارند راندولف میتواند نامزد دریافت اسکار بهترین فیلمنامهی اریجینال شود کازوهیرو توسوجی که برای فیلم تاریکترین ساعت برندهی جایزهی اسکار شده بود امسال برای گریم کیدمن، ترون و رابی شانس این را دارد که دوباره نامش جزو نامزدهای اسکار باشد نقاط ضعف: نقدهای نوشته شده روی فیلم متناقض هستند بخش اصلی فیلم که مورد حمایت قرار گرفته گروه بازیگرانش است به جز بخش چهرهپردازی در زمینههای فنی نمیشود انتظار تایید فیلم را داشت زنان کوچک عنوان اصلی: Little Women کارگردان: گرتا گرویگ اکران: ۲۵ دسامبر، سونی این دومین فیلم گرتا گرویگ بعد از لیدیبرد است که اقتباس مدرن او از داستان کلاسیک آمریکایی زنان کوچک نوشتهی لوییزا میآلکوت محسوب میشود نقاط قوت: فیلم از یک فیلمنامهی قوی، کارگردانی خوب و بازیهایی درخشان از یک گروه بازیگری خارقالعاده بهره میگیرد که در صدر آنها سیرشا رونان، ستارهی فیلم لیدی برد اثر قبلی گرویگ قرار دارد او نقش دخترک نویسندهی خانواده یعنی جوی کلهشق را بازی میکند و تیموتی شالامه هم بهترین دوست او لوری است یک بازی قوی از فلورانس پیو در نقش خواهر عصبانی جوانتر جو یعنی امی و مریل استریپ در نقش عمه مارچ پولدار داریم جوایز: بسیاری از منتقدان توجه و اعتبار لازم را به فیلم زنان کوچک دادهاند حلقهی انجمن منتقدان فیلم را نامزد نه جایزه کرد از جمله بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه و بهترین کارگردانی در نتیجه شوکهکننده بود که اتحادیهی بازیگران به کلی فیلم را نادیده گرفت و گلدنگلوب در حالی که سیرشا رونان و الکساندر دسپلا، آهنگساز فیلم را شایستهی نامزد شدن دانست فلورانس پیو و گرویگ را نادیده گرفت فیلم جزو ده اثر برتر انستیتو فیلم آمریکا در سال ۲۰۱۹ شد نامزدهای اسکار: در بخش بهترین فیلم، بهترین فیلمنامهی اقتباسی، بهترین بازیگر زن (رونان) و بهترین بازیگر مکمل زن (فلورانس پیو) شانس دارد نقاط ضعف: این فیلم کریسمسی جشنوارههای پاییزی را از دست داد و هر چند اعضای آکادمی اسکار فرصت کافی برای ارزیابی آن دارند اما حضورش در میان نامزدهای اتحادیهها میتوانست باعث شود که راحتتر بتوان موفقیتش را در اسکار پیشبینی کرد جواهرات تراشنخورده عنوان اصلی: Uncut Gems کارگردانان: جاش و بن سفدی اکران: ۱۳ دسامبر، A۲۴ فیلم پر سر و صدا و برانگیزانندهی برادران سفدی به تمام معنا اثری وحشی است این ستارههای مستقل برخاسته از نیویورک، توانستند در فیلم زمانبندی خوب آن وجه سیاه کاراکتر و البته بازی خوب رابرت پتینسون را بیرون بکشند حالا برای این یکی فیلمشان کاراکتری مشابه برای آدام سندلر نوشتهاند که یک جواهر فروش در محلهی جواهرفروشان نیویورک را به تصویر میکشد نقاط قوت: برادران سفدی در حالی که آدام سندلر را در بازی آزاد گذاشتهاند حواسشان به همه چیز بوده بازیگر کمدی مشهور در این نقش دراماتیک شیرجه زده است و یک قمارباز نترس الماس است که بهترین بازی کارنامهاش را ارائه میدهد عکسالعملها نسبت به فیلم هم مثبت بوده است جوایز: فیلم برندهی بهترین کارگردانی از حلقهی انجمن منتقدان نیویورک شد از انجمن ملی نقد جایزهی بهترین بازی برای آدام سندلر و بهترین فیلمنامه را برای برادران سفدی نصیب خودش کرد آنها جواهرات تراشنخورده را جزو ده فیلم برترشان قرار دادند جوایز انجمن منتقدان فیلم را در چهار بخش بهترین فیلم، کارگردانی، بازیگر و تدوین نامزد کرد احتمال زیادی میرود که از پنج نامزدی در جوایز اسپریت هم چیزی به خانه ببرد نامزدیهای اسکار: درست مثل فیلم ویپلش دیمین شزل این یکی فیلم هم میتواند در همهی بخشهای فنی نامزد دریافت جایزه شود کارگردانی، فیلمنامه، تدوین و صدا رشتههایی هستند که در آنها شانس بالایی دارد نقاط ضعف: در شرایطی که سندلر در نقش تاجر دیوانهی الماس قهرمان فیلم است، به نظر میرسد این بازیگر کمی طول میکشد تا در این نقش گرم شود به همین دلیل هم اتحادیهی بازیگران بازی او را نادیده گرفت که شانس سندلر را برای اسکار کم میکند فیلم برای بعضیها پر سر و صدا و بیرحم است اما آکادمی احتمالا دستاورد سینمایی آن را نادیده نخواهد گرفت ریچارد جوئل عنوان اصلی: Richard Jewell کارگردان: کلینت ایستوود اکران: ۱۳ دسامبر، برادران وارنر در فیلم جدید کلینت ایستوود که از روی یک داستان واقعی ساخته شده است پل والتر هوسر ستارهای که در فیلم من تونیا کشف شد بازی میکند او نقش قهرمان بدنام بمبگذاری سال ۱۹۹۶ آتلانتا را بازی میکند افسر نگهبانی که جان هزاران نفر را از انفجار بمب نجات داد اما توسط روزنامهنگاران و مطبوعات به اشتباه تروریست لقب گرفت سام راکول نقش وکیل مهربانش را بازی میکند نقاط قوت: ایستوود میداند چه کار میکند و میداند چهطور مخاطبش را جلب کند همهی جزییات در این فیلم رعایت میشود تا به لحظهی درست برسد جوایز: کتی بیتس به عنوان مادر قهرمان فیلم نامزد جایزهی گلدن گلوب شد ولی اتحادیهی بازیگران او را نادیده گرفت نامزدیهای اسکار: هیچ این فیلم که جزو فیلمهای مرسوم ایستوودی است بعید است که نظر اعضای آکادمی اسکار را به خودش جلب کند آنها به فیلمهای نمایشیتری علاقه دارند اما به هر حال اسکار این فیلمساز ۸۹ ساله را دوست دارد کافی است نگاهی به سیاههی فیلمها او در اسکار بیاندازید: نابخشوده، رودخانه میستیک، عزیز میلیون دلاری، نامههایی از ایوجیما و آخرین فیلم او که در اسکار حضور داشت: تک تیرانداز آمریکایی نقاط ضعف: فیلم بدترین افتتاحیه را در فروش بین فیلمهای ایستوود داشت جر و بحثهای زیادی در مورد تصویر فیلمنامه از گزارشگر کنگرهی روزنامهی آتلانتا با بازی الیویا وایلد در گرفت گزارشگری که میخواهد با یک مامور افبیآی ارتباط برقرار کند تا به یک سوژه دست پیدا کند در حالی که ایستوود و عوامل فیلم ممکن است به این ماجرا اهمیت چندانی ندهند اما احتمالا اعضای لیبرال آکادمی را پس خواهد زد فقط بخشش عنوان اصلی: Just Mercy کارگردان: دستین دنیل کرتون اکران: ۲۵ دسامبر، برادران وارنر داستان واقعی یک وکیل مدافع محکومان به مرگ به نام برایان استیونسون (با بازی مایکل بیجوردن) و مراجعش والتر مکمیلیان (جیمی فاکس) مرد سیاهپوستی که به اشتباه به جرم جنایت محکوم شده است. از کارگردان فیلم پیش از این short term ۱۲ را دیدهایم. نقاط قوت: این فیلم که متعلق به جریان اصلی است و مخاطبان را از خودش راضی کرده برندهی جایزهی تماشاگران در چند جشنواره شده است. جوایز: جیمی فاکس در کمال تعجب توانست از سوی انجمن بازیگران نامزد دریافت جایزهی نقش مکمل مرد شود. به علاوه از طرف انجمن نقد و انجمن منتقدان آمریکایی آفریقایی هم بازیاش مورد تایید قرار گرفت و جوایز این انجمنها را به خانه برد. نامزدیهای اسکار: اگر اعضای آکادمی به تعداد کافی فیلم را ببینند شانس نامزدی جیمی فاکس برای نقش مکمل مرد وجود دارد. نقاط ضعف: فیلم کاملا یک اثر سرگرمکنندهی استودیویی است که ابعاد هنری چندانی برای جلب رضایت منتقدان ندارد. کلمنسی عنوان اصلی: Clemency کارگردان: چینونی چیکوو اکران: ۲۷ دسامبر، نئون این فیلمنامهنویس-کارگردان درامی دربارهی اعدامیها را از نقطه نظر متفاوتی روایت کرده است: یک نگهبان زن سیاهپوست آفریقایی-آمریکایی زندان. این فیلم چندان برای نشان دادن بیگناهی زندانیان تلاش نمیکند بلکه بیشتر تلاش میکند که تاثیر کشته شدن زندانیان روی اطرافیانشان را دراماتیزه کند. نقاط قوت: وودوارد و هاجز حسابی کاراکترهایی را که باید نقششان را بازی کنند واکاوی کردهاند. و فیلم اصلا قابل پیشبینی عمل نمیکند. ووادوارد به عنوان نگهبان زندان فوقالعاده عمل میکند. او از اعدام تعداد زیادی زندانی تحت فشار است. او سعی میکند زیر آن فشار کارش را هم درست انجام بدهد. این مدل درامهای اکشن-اجتماعی تاریخچهی قدیمی در اسکار دارند. به فیلم راه رفتن مرد مرده در اسکار فکر کنید که نامزدی اسکار بهترین بازیگر مرد را برای شان پن به ارمغان آورد و سوزان ساراندون برای آن جایزهی اسکار را از آن خودش کرد. جوایز: فیلم جایزهی بزرگ هیات داوران را از جشنوارهی ساندنس گرفته است. نامزد سه جایزهی مستقل اسپریت از جمله بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر زن برای وودوارد شد. هر دو بازیگر فیلم در جوایز گاتهام هم تحسینها شده و نامزد دریافت جایزه شدند. نامزدیهای اسکار: وودوارد برای این فیلم میتواند دومین نامزدیاش را بعد از گذرگاه کریک محصول ۱۹۸۳ به دست بیاورد. نقاط ضعف: این درام زندان راه سادهای برای فروش در پیش ندارد. شرکت پخشکنندهی نئون سال گذشته آن را از جشنوارهی ساندنس انتخاب کرد. نئون میخواست با پخش فیلم در پاییز آن را در فصل جوایز زنده کند اما فیلم تحتتاثیر اکران فقط بخشش قرار گرفت. انجمن بازیگران هم از آن حمایت نکرد. به علاوه فیلمهای دیگری که نئون پخششان را برعهده داشت از جمله انگل، سرزمین عسل و آپولو ۱۱ موفقتر ظاهر شدند. بیشتر ببینید: فیلمهایی برای سحر کردن شب یلدا منبع: Indiewire
|
هنر و سینما
| 5 |
شرکت اسنشال به آخر خط رسید؛ شکست خالق اندروید شرکت اسنشال شب گذشته با انتشار یک پست در وبلاگ خود از توقف تمامی فعالیتها برای همیشه خبر داد. این کمپ-ن- طی دوران فعالیت کوتاه خود، فقط توانست یک گوشی را روانهی بازار کند که از سال ۲۰۱۷ تا حالا برای آن جدیدترین نسخه اندروید عرضه شده است. اما این گوشی بعد از اندروید ۱۰ دیگر قرار نیست نسخه جدیدی دریافت کند. اسنشال فون در زمان عرضه مورد انتقادات مختلفی قرار گرفت که بیشتر آنها مربوط به کیفیت پایین دوربین این گوشی بودند. البته این شرکت از طریق آپدیتهای نرمافزاری تا حد زیادی مشکلات دوربین را برطرف کرد ولی این اقدامات منجر به افزایش فروش این گوشی نشد. نخستین گوشی دارای بریدگی نمایشگر شارپ Aquos S۲ نام دارد که فقط سه روز قبل از اسنشال فون معرفی شده ولی در هر صورت این اسنشال فون است که به اعتقاد بسیاری از کاربران نخستین گوشی دارای این مشخصه به حساب میآید. شرکت اسنشال در همان ابتدا وعده داد که برای این گوشی ماژولهای متنوعی ارائه خواهد کرد اما در نهایت فقط دو ماژول دوربین ۳۶۰ درجهای و رابط جک هدفون عرضه شد. چند ماه قبل، موسس و مدیرعامل این شرکت یعنی اندی رابین که خالق اصلی اندروید هم محسوب میشود، چند تصویر از یک گوشی عجیب منتشر کرد. او از این گوشی بهعنوان پروژه GEM یاد کرد و به دلیل بدنه بلندقدی که داشت، تا حدی سروصدا به راه انداخت. اما حالا با تعطیلی اسنشال، توسعه پروژه GEM هم متوقف شده است. پروژه GEMعلاوه بر موارد ذکر شده، شرکت اسنشال در اواخر سال ۲۰۱۸ اپلیکیشن ایمیل Newton Mail را خریداری کرد که این اپلیکیشن هم دیگر به فعالیت خود ادامه نخواهد داد. کاربران این سرویس ایمیل تا ۳۰ آوریل ۲۰۲۰ وقت دارند که از اطلاعات خود بکآپ بگیرند و اپلیکیشن ایمیل جدیدی پیدا کنند. شرکت اسنشال که گوشی مرسومش نتوانست توجه گستردهای را جلب کند و به حاشیه رانده شد، مدیران این شرکت ظاهرا امیدوار بودند که با ساخت یک گوشی عجیب و غریب میتوانند مورد توجه تعداد بیشتری از کاربران قرار بگیرند. اما حالا خبر تعطیلی این کمپ-ن- نشان میدهد که پروژه GEM نتوانسته نظر سرمایهگذاران را جلب کند و در نهایت این شرکت هم در قبرستان شرکتهای شکستخورده برای همیشه دفن میشود. منبع: Android Authority
|
علم و تکنولوژی
| 3 |
تماس صوتی به تلگرام آمد پیامرسان تلگرام در طول ماههای گذشته با ویژگیهای جدیدی بهروزرسانی شد. امروز یک بهروزرسان دیگر برای این پیامرسان محبوب عرضه شده که یک قابلیت هیجانانگیز را در اختیار کاربران قرار میدهد. در بهروزرسان جدید تلگرام کاربران با امکان تماس صوتی (Voice Calls) مواجه میشوند. براساس ادعای تلگرام این ویژگی بسیار سریع، امن و با کیفیت خواهد بود. براساس اطلاعات منتشر شده قابلیت تماس صوتی در حال حاضر در کشورهای غرب اروپا فعال شده و پس از مدتی در دیگر کشورها هم قابل استفاده خواهد بود. استفاده از این امکان جدید هم خیلی راحت است. سازندگان تلگرام به این موضوع اشاره کردهاند که تماس تصویری در این پیامرسان کاملا رمز گذاری شده و استفاده از روش رمزگذاری دو طرفه باعث شده که کاربران تماسهای امنی را تجربه کنند. این امکان هم در اختیار کاربران قرار گرفته تا بتوانند دسترسی مخاطبها به برقراری تماس صوتی را محدود کنند. مثلا میتوانید کاری کنید که تعدادی از دوستان یا آشنایانتان نتوانند از طریق تماس صوتی با شما در ارتباط باشند. حتی میتوانید این ویژگی را غیرفعال کنید تا هیچ کس نتواند با شما تماس صوتی داشته باشد. تلگرام به قابلیت تماس صوتی این ویژگی را اضافه کرده که کاربران بتوانند با مصرف حجم اینترنت بسیار پایین با هم تماس صوتی بر قرار کنند. برای اینکار میتوانید گزینهی Use Less Data را فعال کنید تا در زمان تماس صوتی کمترین حجم از اینترنت شما مصرف شود. از دیگر ویژگیهای جدیدی که در بهروزرسان ۳٫۱۸ به تلگرام اضافه شده میتوانیم به اضافه شدن تنظیمات جدید برای ارسال ویدیوها اشاره کنیم. با این ویژگی کاربران میتونند حجم ویدیوی خودشان را به شکلهای مختلف تغییر دهند و ویدیو را در بهترین حالتی که دوست دارند برای افراد مختلف ارسال کنند.
|
بازی ویدیویی
| 0 |
۱۰ نکته برای اینکه رییس خوبی باشید کمترین اشتباه و کار گروهی باعث میشود که در کارهای مختلف به موفقیت برسید. برای اینکه افراد یک تیم بتوانند کارهای خودشان را به خوبی انجام دهند، به یک رییس خوب نیاز دارند. رییسی که باید ویژگیهای مخصوصی داشته باشد. برای اینکه یک شرکت به موفقیت برسد، تمام افراد آن باید به خوبی کار کنند. موفقیت یک مجموعه وابسته به یک نفر نیست و افراد با کار گروهی میتوانند موجب پیشرفت آن شوند. به وجود آوردن یک گروه کار آسانی است، اما هماهنگ کردن افراد با یکدیگر بسیار مشکل است. افراد باید برای رسیدن به یک هدف مشترک تلاش میکنند و این کار اصلا آسان نیست. یک رییس میتواند کاری کند که تمام افراد به خوبی با هم کار کنند. او میتواند روی کارمندانش تاثیر بگذارد تا آنها کار خودشان را با هیجان بیشتری انجام دهند. اگر همه در یک جهت حرکت کنند، موفقیت خود به خود به وجود میآید. همه دوست دارند که کار خودشان را به بهترین شکل انجام دهند. یک مدیر باید رفتار صادقانهای را با کارمندانش داشته باشد و به آنها احترام بگذارد تا کارمندان هم کارشان را به بهترین شکل انجام دهند. برای اینکه یک مدیر موفق باشید، باید ۱۰ خصوصیت زیر را داشته باشید.۱ – یک الگو باشیدهیچ وقت از تیمی که کنترل آن را بهدست دارید، کاری را نخواهید که خودتان آن را انجام نمیدهید. اگر شما برای بهپایان رساندن یک پروژه تا دیر وقت در سر کار نمیمانید، نمیتوانید از کارمندان خودتان انتظار داشته باشید که بعد از زمان کار در شرکت حضور داشته باشند.۲ – ابزار مناسب را برای کارمندان خود تهیه کنیدآیا میدانید افراد شما برای موفقیت به چه ابزاری نیاز دارند؟ باید از کارمندان خود سوال بپرسید و به جوابهای آنها گوش کنید. شاید آنها به یک نرمافزار یا یکسری دورههای آموزشی نیاز داشته باشند. شما باید در همه حالت از کارمندان خود پشتیبانی کنید.۳ – ریزبینانه مدیریت نکنیداگر شما از افراد درست در مکان صحیح استفاده کردهاید، باید بگذارید که آنها کارهایشان به روش مخصوص خودشان انجام دهند. سر زدن به آنها باعث از بین رفتن زمان شما میشود. اگر فکر میکنید آنها کار خودشان را به خوبی انجام نمیدهند، باید روی انتخاب افراد دقت بیشتری به خرج دهید.۴ – واقعی باشیدیک مدیر هم مانند سایر افراد احساس دارد. اگر بتوانید احساس خود را با کارمندانتان درمیان بگذارید، به آنها این اجازه را دادهاید که مشکلات کار را خودشان برطرف کنند. حتی اگر از یک پروژه راضی هستید باید احساس رضایت خود را اعلام کنید. احترام دو جانبه موفقیتهای زیادی به همراه میآورد.۵ – تمرکز روی ماموریتهیچ وقت سعی نکنید که هدف کار خود را از دست بدهید. افراد تیم شما همیشه قصد دارند خودشان را در پروژههای سودآور شریک کنند. اما شما به عنوان یک مدیر باید آنها را به شکلی مورد استفاده قرار دهید که بتوانند اهداف شرکت را به نتیجه برسانند.۶ – شاد باشیددر محیط کار یک مدیر شاد و سر حال باشید. باید سعی کنید از استرس کارمندان خود کم کنید و به آنها انرژی بدهید. خندیدن باعث به وجود آمدن رابطههای دوستانه میان افراد میشود. در یک محیط شاد همه سعی میکنند با یکدیگر کار کنند و تجربههای مثبتی از این همکاری بهدست میآورند.۷ – همیشه در دسترس باشیدشاید درگیر پروژه خاصی نباشید، اما باید برای پاسخ دادن به سوالات مختلف در دسترس افراد دیگر باشید. حتی شاید بخواهید خودتان سوالی را از سایر کامندان بپرسید و از وضعیت موجود در شرکت باخبر شوید. یک رییس خوب نباید خود را از کارمندانش پنهان کند.۸ – به اشتباهات خود اعتراف کنیدهیچ کس کامل نیست. یک مدیر هم میتواند در کارش اشتباهاتی مرتکب شود. شما باید یک الگوی مناسب برای کارمندان خود باشید. باید به کارهایی که در آن اشتباه کردهاید اعتراف کنید. با این کار میتوانید در بین کارمندان خود اعتماد به وجود بیاورید. در این حالت مشکلات با سرعت بیشتری برطرف میشوند.۹ – به چالش کشیدنیک تیم سالم و موفق همیشه سعی میکند از موقعیتها استفاده کند تا بتواند مشکلات به وجود آمده را حل کند. در این حالت تیم هیچ وقت از منطقه آسایش خودش خارج نمیشود.۱۰ – به تیم خود کمک کنید تا بزرگتر شودهرکدام از اعضای تیم شما قدرت و استعداد خاصی دارند. کار شما هم این است که از آنها یک مدیر موفق به وجود بیاورید. باید سعی کنید که باعث پیشرفت کارمندان خود بشوید. سعی کنید کارهایی انجام دهید که کنجکاوی آنها برانگیخته شود و سعی کنند کارهای مختلفی انجام دهند تا پیشرفت کنند. منبع: Inc
|
سلامت و زیبایی
| 2 |
مراحل ساخت بازی اسپایدرمن به پایان رسید مراحل ساخت بازی مرد عنکبوتی یا همان اسپایدرمن (Spider-Man) به پایان رسیده است استودیوی بازیسازی اینسامنیاک گیمز (Insomniac Games) این خبر را دیروز در حساب کاربری رسمی خود در توییتر اعلام کرد. اینسامنیاک گیمر در پیام خود خبر از گلد شدن بازی داده است. زمانی که یک بازی به اصطلاح گلد میشود، یعنی دیسک نهایی آن تولید و برای شرکتهای توزیع ارسال شده است تا بازی برای روز عرضه آماده شود. اینسامنیاک همچنین از پلیاستیشن و مارول برای پشتیبانی در ساخت این بازی اسپایدرمن تشکر کرده است؛ یک بازی با قصهای کاملا جدید که همه چیز آن توسط اینسامنیاک ساخته شده است. نکتهی جالب دیگر، بازسازی یکی از تصاویر معروف و قدیمی کمیکهای اسپایدرمن است؛ تصویری که در اینترنت به یک جوک تبدیل شده بود. بر و بچههای اینسامنیاک تصویر زیر را در کنار اعلام خبر گلد شدن بازی اسپایدرمن منتشر کردهاند. بازی اسپایدرمن، اولین نتیجهی برنامههای جدید شرکت مارول برای ساخت بازی خواهد بود. مارول که برنامه دارد مثل دنیای سینمایی و بزرگ خود، بازیهای متعددی هم بسازد، برای اینکه از کیفیت اولین بازیشان مطمئن شود، سراغ سونی میرود و از آنها میخواهد تا یک بازی اسپایدرمن برایشان بسازد. سونی هم از استودیوهای همکار خود میخواهد تا ایدههایشان را برای یک بازی ارایه دهند و نهایتا اینسامنیاک گیمز به عنوان استودیوی سازندهی بازی انتخاب میشود. بازی اسپایدرمن قرار است در روز هفتم سپتامبر به صورت انحصاری روی پلیاستیشن۴ منتشر شود. هفتهی گذشته تریلر داستانی این بازی به مناسبت نمایشگاه کامیک کان منتشر شده بود و پیشنهاد میکنیم آن را ببینید. اگر میخواهد دربارهی بازی، دنیا و روند آن بیشتر بدانید، پیشنهاد میکنیم پیش نمایش بازی اسپایدرمن را بخوانید. منبع: توییتر
|
بازی ویدیویی
| 0 |
در جستوجوی آینده؛ همهی آنچه باید دربارهی جهان فردا بدانید چند ماه پیش بود که دیجیکالا مگ با شعار فردا اینجا آغاز میشود کار خود را شروع کرد. در این مدت کوتاه تلاش کردیم تمرکز زیادی روی مطالب و مقالههای مربوط به آینده داشته باشیم؛ چه این آینده متعلق به فناوریها و محصولات باشد و چه در ارتباط با دانش و سرگرمی. دیجیکالا مگ راهنمایی است برای روبرویی با پیچیدگیهای آینده. دیجیکالا مگ میخواهد با دانش، آگاهی و خرد، نگاهتان رو به فردا باشد. بیشک مطالعهی روندهای امروزی در حوزههای فناوری، دانش، سبک زندگی و سرگرمی، دیدی مناسب از اتفاقات و دستاوردهای احتمالی آینده به شما میدهد. در اینجا و در این صفحه میخواهیم گلچینی از مقالات مرتبط به آینده را به شما معرفی کنیم. طی روزها و هفتههای پیش رو، با صفحهی اختصاصی در جستوجوی آینده همراه باشید. هر روز با مطالب جدیدی با شما خواهیم بود.
|
سلامت و زیبایی
| 2 |
با ویژگی جدید استیم، بازیهای چند نفرهی آفلاین را آنلاین بازی کنید بازیهای زیادی هستند که امکان چندنفره بازی کردن را بطور آفلاین فراهم کردهاند، اما بسیاری از آنها این امکان را بطور آنلاین در اختیار نمیگذارند. ویژگی جدید استیم این مشکل را حل خواهد نمود. استیم در حال معرفی ویژگی جدیدی است تحت عنوان Remote Play Together که به بازیکنندگان اجازه میدهد از حالت چند نفره و co-op آفلاین بهصورت آنلاین لذت ببرند. این برنامه از ۲۱ اکتبر به فاز بتا وارد میشود. این سرویس جدید به تعداد محدود و منتخبی از کابران استیم، از جمله آدام اسپرگ (Adam Spragg) – توسعه دهنده بازی Hidden in Plain Sight – معرفی شده است او ایمیلی دریافتی از استیم را به اشتراک گذاشته، که جزییات بیشتری را مشخص میکند ظاهرا این ویژگی جدید – بطور شگفت انگیزی، بدون نیاز به هر گونه تلاش اضافی از سوی بازیکنندگان – از همه بازیهای استیم که واجد حالت co-op split-screen و چند نفره محلی باشند، پشتیبانی خواهد کردبازیکنندگان میتوانند از دوستان خود – احتمالا کسانی که در لیست دوستان استیم قرار دارند – دعوت کنند تا به آنها ملحق شوند این ویژگی برای دو بازیکننده یا بیشتر طراحی شده، گرچه هنوز توضیح مشخصی در مورد سقف افرادی که میتوانند به یک بازی ملحق شوند، مطرح نشده است احتمالا شما هم از دانستن اینکه این سرویس نیازی به ابتیاع بازی توسط تکتک افراد شرکت کننده در آن ندارد، خرسند خواهید شد کافی است یکی از افراد شرکت کننده در حالت چندنفره بازی را داشته باشد؛ هر آنچه در صفحه مانیتور او میگذرد، برای سایرین هم عینا پخش خواهد شد بنابراین نیازی به داشتن چندین نسخه از یک بازی نیست، که میتواند پول قابل توجهی را برای گیمرها ذخیره نمایدگرچه پیش از این هم برخی کنسولها از سرویس مشابهی بهره بردهاند، این ویژگی برای دارندگان کامپیوترهای شخصی کاملا جدید است خصوصیتی که بازیکنندگان را از برنامههای مجزا – و اغلب پر اشکال – که برای این منظور طراحی شده بودند، بینیاز میکند احتمالا بازیسازان هم از این ویژگی استقبال نمایند، چراکه با وجود آن افراد بیشتری به خرید بازیهای co-op محلی گرایش پیدا میکنند، زیرا حالا میتوانند با هر کسی و هر کجا که بخواهند، بازی کننداین ابداع جدید استیم محتملا یکی از آخرین تلاشهای ولو (Valve) است برای حفظ – و چه بسا بازگشت – کاربران در جنگ جدیدی که در پلتفرم کامپیوترهای شخصی به راه افتاده است. بین اوریجین، اپیک، و استیم، بازیکنندگان حالا برای بازی روی پلتفرم مورد علاقهشان، گزینههای بیشتری دارند. لااقل تا زمانیکه که پلتفرمهای رقیب هم سرویس مشابهی را ارائه دهند، شاید اسیتم برتری کوچکی در این رقابت پیدا کرده باشد. منبع: Gamerant
|
بازی ویدیویی
| 0 |
بتلفیلد ۵ کمتر از نصف بتلفیلد ۱ فروخته است یک هفته از عرضهی رسمی جدیدترین شماره از مجموعه بازیهای بتلفیلد (Battlefield) میگذرد. البته الکترونیک آرتز چند وقتی است که در قالب نسخههای گرانتر، بازیهای خود را زودتر به برخی خریداران تحویل میدهد. با این حال، میتوانیم کم و بیش بگوییم که در حال حاضر یک هفته از عرضهی رسمی بازی Battlefield V گذشته است؛ طوری که بازی در لیست فروش هفتهی گذشتهی قرار گرفته. بتلفیلد ۵ در هفتهی اول فروش خود، کمتر از نصف فروش هفتهی اول شمارهی قبلی این مجموعه فروخته است. فروش بتلفیلد ۵ در پنج روز از نصف فروش بتلفیلد ۱ در سه روز کمتر است. البته احتمالا مثل همیشه میدانید که فقط دربارهی نسخههای فیزیکی و دیسکی بازی و آنهایی که در فروشگاههای انگلستان به فروش رسیدهاند، صحبت میکنیم؛ یعنی نسخههای دیجیتال بازی در این آمار محاسبه نشدهاند. با این حال، آمار فروش بتلفیلد ۵ چندان هم جذاب نیست؛ مخصوصا اگر این موضوع را در نظر بگیریم که بتلفیلد ۱ در هفتهی اول فروش خود، در روز جمعه عرضه شده بود، در حالی که بتلفیلد ۵ در روز سه شنبه عرضه شده است. یعنی فروش بتلفیلد ۵ در پنج روز از نصف فروش بتلفیلد ۱ در سه روز کمتر است. نقدها و نمرات بازی هم چندان چنگی به دل نمیزنند. منتقدان گفتهاند که بتلفیلد ۵ بهترین بازی چند نفرهای است که تا به حال در مجموعهی بتلفیلد ساخته شده، ولی در حال حاضر آنقدر مشکل دارد که برای درست شدن بازی باید حداقل چند ماهی صبر کنیم. لیست کامل پرفروشترین بازیهای هفتهی گذشته از این قرار است: FIFA ۱۹Call of Duty: Black Ops IIIIRed Dead Redemption ۲Battlefield VForza Horizon ۴Marvel's Spider-ManFallout ۷۶Pokmon: Let's Go PikachuSpyro Reignited TrilogyMario Kart ۸ Deluxeمنبع: یوروگیمر
|
بازی ویدیویی
| 0 |
تریلر اعلام تاریخ انتشار The Last of Us: Part ۲ در برنامهی دیشب State of Play سونی، شاهد نمایش تریلری جدید از بازی The Last of Us: Part ۲ بودیم. این تریلر، در کنار نمایش بخشهای مختلف بازی، اعم از گیمپلی و داستان، همچنین تاریخ عرضهی آن را رسما اعلام کرد. میتوانیم در روز ۲۱ فوریهی سال آیندهی میلادی، یعنی روز دوم اسفند ۱۳۹۸، بازی The Last of Us: Part ۲ را به صورت انحصاری روی پلیاستیشن ۴ تهیه کنیم. در بالا میتوانید تریلر تاریخ انتشار بازی The Last of Us: Part II را ببینید. نام بازیThe Last of Us: Part IIتهیه کنندهSony Interactive EntertainmentسازندهNaughty Dogسبکماجراجویی اکشنپلتفرمپلیاستیشن ۴تاریخ انتشار۲ اسفند ۱۳۹۸
|
بازی ویدیویی
| 0 |
یک شغل متفاوت در ایران؛ گفتگوی دیجیکالا مگ با یک متخصص بیهوشی حیاتوحش دامپزشکی حیاتوحش در ایران به راستی نوپاست، در اینجا قصد داریم تا شما را با یک تخصص کمتر شناختهشده آشنا کنیم: بیهوشی حیاتوحش. در دنیای علم که تخصص همیشه حرف اول را میزند، بیهوشی را میتوان یکی از تخصصیترین رشتهها قلمداد کرد چرا که طیف وسیع کاربرد آن نهتنها انسان بلکه حتی انواع گونههای جانوری را هم دربرمیگیرد. تفاوتهای ملموس بیهوشی در گونههای مختلف جانوری از خزندگان گرفته تا پ-ن-گان و پستانداران را میتوان دلیلی بر اهمیت این رشتهی تخصصی عنوان کرد. متاسفانه در مقابل اندک تجارب مثبتی که در این زمینه توسط دامپزشکان حرفهای در ایران رقم خورده، هر ساله شاهد تجارب تلخ متعددی نیز هستیم. تلفات تاملبرانگیز گونههای در معرض خطر انقراض در حین زندهگیری، بیهوشی و جابجایی نظیر مورد پ-ن- بمو که در اسفندماه سال گذشته رخ داد یا تلف شدن یک راس گوزن زرد ایرانی (زیرگونه منحصربفرد و بومی ایران) در خلال جابجایی از کرمانشاه به خوزستان در شهریور سال ۹۴ یادآور میشود که این رشتهی تخصصی هنوز آنطور که باید و شاید در ایران جدی گرفته نمیشودآنچه در ادامه میخوانید، گزارشی از مصاحبهی اختصاصی دیجیکالا مگ با دکتر ایمان معماریان فارغالتحصیل رشتهی دامپزشکی دانشگاه تهران و فلوشیپهای بیهوشی، مقیدسازی و بیماریهای حیاتوحش از کشورهای نامیبیا، هلند و اسپ-ن-ا استدکتر معماریان علاوه بر اینکه پشتوانهی سالها تحقیق و تجربه را نهتنها در جراحیهای اختصاصی حیاتوحش مانند جراحی بر روی دندان ریکا پ-ن- ایرانی با سابقهی ۴ بار جراحی بالای ۸ ساعت و جراحی لمینکتومی لورا پ-ن- ایرانی ماده (تنها جراحی موفق بر روی ستون مهرههای پ-ن- در خاورمیانه) در کارنامهی خود دارند بلکه در عین حال در پروژههایی همچون پروژهی تحقیقاتی پ-ن- برفی در قرقیزستان، پروژهی تحقیقاتی گرگ خاکستری در همدان، مطالعه در زمینهی شرایط تکثیر در اسارت پ-ن- ایرانی و یوز آسیایی، معرفی قواعد و تکنیکهای جدید برای بیهوش کردن حیواناتی نظیر گور آسیایی- گرگهای خاکستری و کفتارهای راهراه نیز دستاوردهای قابلتوجهی داشتهانددکتر ایمان معماریان در حال معاینه کویین، ببر سفید باغ وحش ارمبیهوشی، درب تازهای بر روی مدیریت حیاتوحش بیهوشی در حیاتوحش از بسیاری جهات با بیهوشی در انسانها تفاوت دارد بدیهی است که معاینهی خیلی از حیوانات وحشی تنها از طریق بیهوشی آنها امکانپذیر است یک حیوان وحشی مثل انسان نیست که پزشک را در مراحل درمانی یاری رساند البته بیهوشی حیوانات وحشی میتواند دلایل عدیدهی دیگری هم داشته باشد که از آن جمله میتوان به نمونهگیری از حیوان، تجهیز حیوان به ردیابهای خاص ماهوارهای جهت پروژههای خاص مطالعاتی و موارد مشابه دیگر اشاره کرددکتر معماریان اساس تفاوت در بیهوشی انسان با حیاتوحش را اینطور تشریح میکند: مهمترین فرق آن را میتوان در تفاوتهای فیزیولوژیکی و آناتومیکی که نهتنها بین خانوادههای مختلف بلکه حتی میان گونههای مختلف و یا جلوتر از آن در بین افراد یک گونه نیز وجود دارد، جستجو کرد از طرف دیگر قابلیت دسترسی به انسان یکی دیگر از مواردی است که این تفاوت را معنادار ساخته است شما میتوانید از یک انسان بخواهید که در مرحلهی اول یعنی پذیرش بیهوشی با شما همکاری کند، در حالیکه این وضعیت طبیعتا در مورد حیوانات مصداق ندارد همین تفاوت ظاهرا ساده باعث میشود داروهایی که برای القاء بیهوشی (مرحلهی اول بیهوشی) در انسانها کاربرد دارند، در مورد حیوانات کاربردی نباشد چرا که یک حیوان نه اجازه میدهد که برایش ماسک بگذارید و نه میتوانید از طریق تزریق وریدی داروهایی مثل تیوپنتال سدیم (یک نوع باربیتورات) یا فرضا پروپوفول (از دستهی باربیتوراتها نیست اما مثل آنها باید داخل ورید تزریق شود) را برایش استفاده کنید داروهای بیهوشی حیاتوحش معمولا از راه دور و با استفاده از ابزار و تجهیزاتی نظیر دارت و اسلحهی مخصوص بیهوشی به حیوان تزریق میشوند در نتیجهی این نوع تزریق که تزریق عضلانی است، شما را ملزم به استفاده از یکسری داروهای خاص میکند چگونگی استفاده از دارت مخصوص بیهوشیبیهوشی در حیوانات وحشی چگونه و چطور اتفاق میافتد؟ دکتر معماریان مراحل بیهوشی را در حیوانات بدین شرح توصیف میکند: ۴ مرحله بیهوشی در حیوانات به ترتیب عبارت است از مرحلهی اول که حیوان در آن سرپا است فقط اصطلاحا یک مقدار (Dissociate) یا از محیط جدا شده مرحله دوم که حیوان دیگر توانایی ایستادن را ندارد، چشمانش این سمت آن سمت میرود اما کماکان هم حس درد و هم قابلیت تحرک دارد مرحله سوم که در آن حیوان دیگر توان تحرک ندارد، خود سه پلان دیگر دارد که در مرحلهی سه و پلان سه تازه میتوان جراحی را بر روی حیوان آغاز کرد از مرحلهی سه و پلان سه به بعد حیوان بیهوش دیگر به سمت کما یا اصطلاحا (Overdose) میرود یعنی اگر حیوان به مرحله چهار برسد، در حقیقت به مرحله اغماء رسیده و به سمت مرگ میرود دلبر، تنها یوزپ-ن- ماده آسیایی در اسارت، برای انجام سونوگرافی آماده میشودتفاوت داروهای بیهوشی انسان با حیاتوحشداروهای مخصوص بیهوشی حیاتوحش نظر به خطرات و چالشهایی که این نوع عملها با خود به همراه دارند، میبایست حتما چندین ویژگی مهم را داشته باشند دکتر معماریان ویژگیهای مذکور را بدین شرح تشریح کرد: اول اینکه غلظت این داروها بالاست یا اصطلاحا (High Concentrate) هستند یعنی با یک حجم کم آنها میتوان حیوانی حتی درشت جثه را بیهوش کرد از طرف دیگر ظرفیت دارت بیهوشی که ابزاری مخصوص برای تزریق دارو است، معمولا خیلی کم است یعنی اگر آن دارو غلظت کافی و بالا نداشته باشد طبیعتا برای استفاده در خود دارت بعنوان وسیله بیهوشی هم مناسب نیست دوم اینکه دارو اصطلاحا باید (Marginal Safety) خیلی زیادی هم داشته باشد یعنی فاصلهی بین دوز تاثیرگذار تا دوز مرگآور خیلی زیاد باشد اما چرا؟ معمولا یک دامپزشک وقتی میخواهد حیوانی را بیهوش کند باید اول وزن آن را حدس بزند به عنوان مثال حدس میزنیم که این یوزپ-ن- بین ۴۰ تا ۶۰ کیلوگرم وزن دارد قانون دامپزشکی حیاتوحش برای به حداقل رساندن احتمال خطر میگوید که آن حدس بالاتر باید ملاک کار باشد یعنی در اینمورد فرضا ۶۰ کیلوگرم را ملاک کار قرار میدهیم اما در هر صورت آن حدس میتواند اشتباه باشد اگر دارو آن ایمنی یا اصطلاحا (Marginal Safety) زیاد را نداشته باشد، نمیتواند حدس اشتباه شما را پوشش دهد سوم اینکه یک داروی مخصوص بیهوشی حیاتوحش باید با همان تزریق اول حیوان را به مرحله سه بیهوشی ((Surgical Stage برساند یعنی مرحلهای که بتوان عمل جراحی را بر روی آن حیوان آغاز کرد نکتهی چهارم اینکه داروی بیهوشی حیاتوحش باید برگشتپذیر (Reversible) باشد یعنی به محض اینکه دامپزشک احساس کند که شرایط بیهوشی مناسب نیست و احتمال تلف شدن حیوان وجود دارد یا اینکه اگر فرضا حیوان را در طبیعت بیهوش کرده باشد، بتواند با تزریق داروی ضد بیهوشی (آنتیدوت) سریعا حیوان را به وضعیت طبیعی برگرداند مجموع این شرایط باعث شده که عملا تفاوتهای ملموسی میان داروهای بیهوشی حیاتوحش با داروهای بیهوشی مختص انسانها وجود داشته باشد داروهای بیهوشی حیاتوحش حاصل سالها کار و تحقیق متخصصان فعال در این عرصه هستند و اکثر آنها در مورد انسانها به هیچوجه کاربرد ندارند متخصصان در حال معاینه یوزپ-ن- بیهوشچالشهای بیهوشی در حیاتوحشفراموش نکنید که بیهوش کردن یک حیوان وحشی به هیچوجه کار راحتی نیست، دکتر معماریان در پاسخ بدین سوال که مهمترین معضل در بیهوشی حیاتوحش چیست، میگوید: یکی از مشکلات بیهوشی در حیاتوحش این است که گاهی مرز تفاوتها بسیار زیاد است یعنی یک دامپزشک ممکن است که فرضا یکسری ویژگیها را در یک گونه ببیند که در گونهی دیگر اصلا وجود نداشته باشد درست است که در انسانها تفاوتهای فردی خیلی زیاد است، همانطور که در مورد فرضا یک کفتار با کفتار دیگر هم این مساله صادق است اما تفاوتهای بین گونهای در حقیقت مصداق بارز تفاوت از زمین تا آسمان است میزان حساسیتها به دارو هم در گونههای مختلف حیاتوحش خیلی متفاوت است بعنوان مثال تکسمیها در مقایسه با نشخوارکنندگان میزان حساسیت خیلی کمتری نسبت به داروهایی مثل آلفاتوآگونیستها (Alpha ۲-agonists) دارند در حالیکه حساسیت نشخوارکنندگان شاید چیزی در حدود ۱۰ برابر بیشتر است در نتیجه با هر دارویی که مخصوص نشخوارکنندگان است، نمیتوان یک تکسمی را بیهوش کرد. این تفاوتهای گونهای است که باعث میشود نوع داروها به طور کل فرق داشته باشد چرا که نهتنها آناتومی و فیزیولوژی بلکه حتی متابولیسم هم فرق دارد. علاوه بر این در بیهوشی حیاتوحش هر گونه اشتباه میتواند نهتنها برای شخص دامپزشک و حیوان بیهوش بلکه حتی برای کسانی که بنا به دلایل متفاوت در محل حضور دارند خطرناک و مرگبار باشد. مرزبندیهاکنترل پروسهی بیهوشی و علائم حیاتی نهتنها در انسان بلکه حتی در حیوانات نیز سخت است. انجام این پروسه در برخی از گونههای پستانداران و برخی از گونههای پ-ن-گان به نسبت آسانتر است اما وقتی صحبت از خزندگان به میان میآید، کار کنترل علائم حیاتی در مجموع سخت و دشوار است. دکتر معماریان معتقد است که سختی کار در مورد بیهوشی حیاتوحش بیشتر به دلیل تفاوتهای آشکار و ملموس گونهای است. وی در مورد بیهوشی متفاوت خزندگان میگوید: یک مزیت بیهوشی در خزندگان این است که مرگ آنها به واسطهی متابولیسم پایین و سیستم تکاملنایافتهتری که دارند، ناگهانی و به آسانی رخ نمیدهد ولی در عین حال یکی از مشکلات بیهوشی آنها ایجاد وضعیتی مشابه خواب زمستانی است که در آن هم ضربان قلب خیلی کم میشود و هم تنفس به طرز چشمگیری افت میکند. در حیواناتی که متابولیسم بالاتر دارند، مدت زمان بیهوشی معمولا پایینتر است اما بالعکس آنهایی که متابولیسم پایینتری دارند، مدت زمان بیهوشیشان بیشتر و طولانیتر است. دکتر معماریان در حال معاینه کانگروی بیهوش باغوحش ارم تهراناما از آنجایی که بیهوشی خزندگان وابسته به دماست، اگر شما یک خزنده را در محیط گرم بیهوش کنید، هم زود بیهوش میشود و هم زود به هوش میآید اما اگر دمای محیط خیلی خیلی کم باشد، ممکن است شما امروز دارو تزریق کنید ولی مدتها بعد تاثیرش را ببینید و علت این مساله هم این است که متابولیسم آن خزنده بسته به دما آنقدر پایین آمده که طول میکشد تا دارو جذب بدنش شود. دکتر معماریان میافزاید: بیهوشی یک خزنده تکامل نیافته مستلزم این است که شرایط به طور کامل کنترل شود یعنی اگر به شکلی دمای بدن یک خزنده را بالاتر ببرید، زودتر بیهوش میشود اما اگر آن افزایش درجه حرارت را به همین صورت ادامه دهید، زودتر هم به هوش میآید. دکتر معماریان چالشهای بیهوشی حیوانات بزرگجثه را قابلتعمق توصیف کرده و میگوید: در حیواناتی مثل فیل و خرس به دلیل وزن بالا شرایط بیهوشی به نوعی متفاوت است یعنی نحوهی خواباندن آنها، چگونگی گرفتن آنها و کنترل فشاری که به دستگاه گوارش و قفسهی سینهشان وارد میشود، همه از عناصر مهم و کلیدی است. در هنگام بیهوشی گربهسانان و سگسانان درشتجثه یک نکته خیلی مهم این است که هیچوقت از قفسه سینه و شکم نباید آنها را بلند کرد و تنها راه بلند کردن صحیح آنها از طریق پوستشان است. در وضعیت عادی این عضلات هستند که به تنفس ما کمک میکنند اما در هنگام بیهوشی عضلات ارادی کار نمیکنند، اگر شما حیوانی را از ناحیه قفسه سینه نگاه دارید یا نادرست بلند کنید، قطعا میتواند باعث مرگ آنی شود و این مساله در حیواناتی که وزن بیشتری دارند، قطعا خطرناکتر است. در مجموع بیهوشی کلا در حیوانات مختلف تفاوتهای عمدهای با یکدیگر دارد. بذری که کاشته شدمعماریان در خاتمه سخنان خود به نو پا بودن این علم در ایران اشاره کرده و گفت: یک مشکل که امروزه ما در مورد بیهوشی حیاتوحش آن هم در ایران شاهدش هستیم، این است که تحقیق و مطالعه در این زمینه خیلی کم است. علم دامپزشکی حیاتوحش علم نوینی است و در کشور ما شاید بتوان اینطور گفت که صرفا بذر آن کاشته شده یعنی هنوز ما حتی شاهدی بر جوانه زدن آن را هم ندیدهایم. اطلاعات ما در مورد بیهوشی بسیاری از گونههای کشور کافی نیست. این نوع مشکلات زمانی بروز میکند که ما با شرایط خاص و گونههای جانوری ارزشمند برخورد میکنیم، امیدوارم که در آینده و با پیوستن دامپزشکان جوان بیشتر شاهد موفقیتهای بیشتری در این عرصه باشیم.
|
سلامت و زیبایی
| 2 |
تریلر بازیهای کنسول PlayStation Classic سونی ویدیوی جالبی برای معرفی بازیهای پلیاستیشن کلاسیک (PlayStation Classic) ساخته است. این ویدیو عناصر مختلف بازیهایی که قرار است به صورت پیشفرض روی این کنسول قرار داشته باشند را در یک انیمیشن کنار یکدیگر قرار داده است. میتوانید تریلر کنسول PlayStation Classic را در بالا ببینید. کنسول پلیاستیشن کلاسیک قرار است در روز ۴ دسامبر با قیمت ۱۰۰ دلار وارد بازار شود. بیشتر بخوانید: لیست کامل بازیهای PlayStation Classic
|
بازی ویدیویی
| 0 |
Assassin’s Creed؛ فیلمی که هیچکس را راضی نکرد همانطور که احتمالا تا به حال شنیدهاید اکران فیلم سینمایی فرقه اساسین به کارگردانی جاستین کرتزل آغاز شده است. فرقه اساسین یک اکشن ماجراجویی است که براساس بازیای با همین نام ساخته شده و مخاطبانی بویژه از میان گیمرها را منتظر خود گذاشته بود. اما پس از ساخت فیلم منتقدان ابدا به آن روی خوش نشان ندادند. فرقه اساسین از میان ۳۸ نقد نمره متای ۳۶ را دریافت کرد تا منتقدان حجم بیمیلی خود را نسبت به این فیلم کاملا نشان دهند. فیلمی که ۱۸ نقد منفی، ۱۶ نقد میانه و تنها ۴ نقد مثبت داشت. پیشتر در مقالههایی مفصلا به این فیلم و نقدهای منتقدان پیرامون آن پرداختهایم. با وجود نظرات منفی منتقدان، بودهاند فیلمهایی که توانستهاند در سینماهای ایالات متحده آمریکا و سایر کشورهای جهان که فیلمهای هالیوودی را اکران میکنند، خوش بدرخشند. برای مثال در همین سال ۲۰۱۶ فیلم بتمن در برابر سوپرمن نمره متای ۴۴ را دریافت کرد و منتقدان چندان از آن استقبال نکردند اما این فیلم توانست فروش بسیار قابلتوجهی داشته باشد و به ششمین فیلم پرفروش سال (با فروش ۸۷۳ میلیون دلاری) تبدیل شود اما ظاهرا فرقه اساسین از چنین بخت و اقبالی بهرهمند نیست و نه تنها منتقدان از این فیلم خوششان نیامده که مردم هم چندان بیتاب دیدنش نیستند فرقه اساسین روز سهشنبه هفته گذشته آغاز به اکران کرد این فیلم در پیشنمایش خود در ۲۴۷۰ سالن، توانست ۱۳۵ میلیون دلار بفروشد رقمی که کمی بیش از فروش یکی از فیلمهای رقیب یعنی Passengers بود همین موضوع باعث شد برخی از تحلیلگران پیشبینی کنند اساسین میتواند در ۶ روز اول اکران خود به رقمی بین ۳۰ تا ۳۵ میلیون دلار دست پیدا کند با فرا رسیدن روز چهارشنبه (شروع اکران رسمی) هم فرقه اساسین توانست به فروش ۴٫۶ میلیون دلاری برسد و دوباره از رقیب خود Passengers جلو بزند. اما ظاهرا فرقه اساسین نتوانسته از روز چهارشنبه تا جمعه، یعنی در سه روز اول اکران رسمی خود فروشی در حد و اندازه پیشبینیها داشته باشد. ارقام پیشبینی شده فروشی در حدود ۱۳٫۸ میلیون دلار را اعلام میکنند و ظاهرا فروش چهار روز اول این فیلم هم به ۲۰٫۷ میلیون دلار میرسد. نهایتا رقم ۲۸٫۲ میلیون دلار برای فروش ۶ روزه این فیلم مطرح شده که کمتر از رقم ۳۵ میلیون دلاریای است که پیشتر عنوان شده بود. این مساله نشان میدهد فیلم سینمایی فرقهاساسین در این مدت نتوانسته پیشبینیها را محقق کند و به نظر میرسد این بار نظر مردم تا حدی به نظر منتقدان نزدیکتر شده است. منبع: GameSpot
|
عمومی
| 4 |
تنها ۳ ساعت ورزش در هفته قلب را بزرگتر میکند کسانی که در هر هفته سه یا چهار ساعت ورزش میکنند میتوانند قلب بزرگتری داشته باشند، اما شاید پزشکشان به اشتباه تشخیص دهد که ناراحتی قلبی دارند. میدانیم که قلب ورزشکاران حرفهای به خاطر تمرینات سنگینی که انجام میدهند، بزرگتر میشود، اما این اولین بار است که این پدیده در کسانی که تمرینات متعادلی انجام میدهند، مشاهده شده. دکلان اورگان از دانشگاه امپریال لندن و تیمش با اسکن کردن قلب ۱۰۹۶ نفر که قلب سالم داشتند، به این اکتشاف رسیدند. آنها پی بردند که به طور میانگین هر چه این افراد بیشتر ورزش میکردند، قلبشان بزرگتر بود. اورگان میگوید: تقریبا نیمی از افراد مورد مطالعهی ما که در هفته پنج ساعت یا بیشتر ورزش میکردند، قلب بزرگتری داشتند. این پدیده به شکل خفیفترش در افرادی دیده شد که تنها سه ساعت در هفته ورزش میکند. اورگان میگوید: ما مشاهده کردیم که با بیش از سه ساعت ورزش، تاثیر آن بیشتر هم میشود. او البته نگران است که شاید این تغییرات در شکل و اندازهی قلب باعث شود ناراحتی قلبی به اشتباه در فرد تشخیص داده شود. اورگان میگوید به مواردی برخورده که به افراد کاملا سالم و سرحال گفته شده که مشکل قلبی دارند. بدترین تاثیر این موضوع جنبهی روانی آن است که تاثیر بسیار بدی میگذارد و باعث میشود مردم نگران سلامتشان شوند. جوئل رز از یک موسسه خیریه کاردیومیوپاتی میگوید: این یک مشکل بزرگ است. ما واقعا از این تحقیق استقبال میکنیم چون میتواند به کاهش تشخیصهای اشتباه کمک کند. اورگان حالا از پزشکان میخواهد که قبل از نتیجهگیری درباره یک ناراحتی از بیمارانشان بپرسند که آیا ورزش میکنند یا خیر. منبع: New Scientist
|
سلامت و زیبایی
| 2 |
لئوناردو وارد میشود؛ بررسی ۱۰ فیلم برتر باکس آفیس در هفتهی گذشته اگر بهخاطر داشته باشید، هفتهی پیش بعد از غیبتی دو هفتهای با اولین مقالهی بررسی برترینها و پرفروشترینهای باکس آفیس در سال ۲۰۱۶ میلادی، برگشتیم. در باکس آفیس هفتهی گذشته که کاملا متاثر از اکرانهای فصل تعطیلات سال نو میلادی بود، کلی فیلم جدید وارد جدول شده بودند و جای فیلمهای کار درستی که در روزها و هفتههای پایانی سال ۲۰۱۵ روی پرده رفته بودند را گرفتند. نکتهی جالب در خصوص فیلمهای حاضر در جدول برترینهای باکس آفیس هفتهی گذشته، حضور چندتایی فیلم کمدی بیکیفیت بود که صرفا با هدف گیشه ساخته شده بودند و از قضا با استقبال سینما دوستان آمریکایی هم مواجه شده بودند. نکتهی جالبتر اینکه چندتایی از این فیلمها در جدول برترینهای باکس آفیس این هفته هم بهچشم میخورند. این در حالی است که فیلمهای قویتر که هر کدامشان نامزد دریافت چندین و چند جایزهی مختلف شدهاند با اکران فیلمهای جدیدتر، بخش بالایی جدول را ترک کردهاند و از میان ۱۰ برتر جدول پرفروشترینهای باکس آفیس خارج شدهاند. در هفتهای که گذشت و در میان ۱۰ فیلم برتر و پرفروش ایالات متحده، ۳ فیلم برای نخستین بار روی پرده رفتهاند که برای هفتهی سوم نخستین ماه سال میلادی، آمار خوبی بهنظر میرسد. در مجموع هم از میان ۱۰۰ فیلم برتر و پرفروش سینمای آمریکا، ۷ فیلم برای نخستین بار اکران شده بودند که به خروج نسبی سینما از حالت رکود پیش از تعطیلات سال نو میلادی اشاره دارد. در هفتهای که گذشت یک اتفاق سینمایی مهم هم افتاد که میتواند تحلیل برترینهای باکس آفیس این هفته را جالبتر از هفتههای گذشته کند. در هفتهی گذشته انجمن منتقدان فیلم آمریکا، جوایز برترینهای سینما در سال ۲۰۱۵ میلادی را به برندگانشان داد. البته دو سه هفته پیش این برندهها مشخص و از طریق دبیرخانهی انجمن منتقدان آمریکا معرفی شده بودند. اما دو روز پیش منتخبان انجمن دور هم گرد آمدند تا جوایزشان را دریافت کنند. نکتهی خیلی جالب دربارهی منتخبان انجمن منتقدان سینمای آمریکا درو کردن اکثر جوایز توسط فیلم سینمایی مد مکس: جادهی خشم (Mad Max: Fury Road) بود که موفق شد نیم دو جین جایزهی مختلف، از بهترین هنرپیشههای زن و مرد فیلمهای اکشن، تا اکثر دستاوردهای فنی را به خودش اختصاص بدهد در این میان فیلم سینمایی The Revenant، جدیدترین ساختهی الخاندرو گونسالس اینیاریتو هم سرش بیکلاه نماند و موفق شد چندتایی جایزهی مختلف مثل بهترین فیلمبرداری و بهترین بازیگر مرد را بهخودش اختصاص بدهد البته نشان بهترین فیلم سال را هیچکدام از این دو عنوان بهخودشان اختصاص ندادند و در نهایت این Spotlight بود که آمد و یک تنه ارزشمندترین جایزهی انجمن منتقدان فیلم آمریکا را گرفت اگر مجموعه مقالات بررسی برترینهای باکس آفیس را بهطور مداوم دنبال میکنید، حتما با فیلم سینمایی Spotlight هم آشنایی دارید فیلمی که هم فروش خوبی در گیشه داشت و هم توانست دل منتقدان و کارشناسان سینمایی در کنار سینمادوستان را ببرد فیلم سینمایی Spotlight از نامزدهای اصلی کسب جایزهی اسکار بهترین فیلم سال هم هست و تعداد بسیاری از کارشناسان با توجه به ذائقهی خاص داوران آکادمی حدس میزنند Spotlight میتواند نشان بهترین فیلم سال را بهخودش اختصاص بدهد در ادامه قصد داریم مثل گذشته به ۱۰ فیلم برتر جدول باکس آفیس بپردازیم برای آن دسته از خوانندههایی که برای نخستین بار با مطلب باکس آفیس همراه میشوند، در این مجموعه مقاله تلاش شده تا به تحلیل میزان فروش فیلمها در هر هفته و عوامل موثر بر کاهش یا افزایش فروش هر فیلم پرداخته شود همچنین برای هر کدام از فیلمها توضیحات مختصری که میتواند به آشنایی بیشتر خوانندهها منجر شود، ارایه شده است ۱۰- The Hateful Eight هفتههای اکران: ۴ فروش هفتهی گذشته: ۳۵ میلیون دلار مجموع فروش ۴ هفتهی گذشته: ۴۷۷ میلیون دلار رتبهی دهم جدول این هفته در نوع خودش حسابی جالب توجه است جدیدترین ساختهی کوئنتین تارانتینو که هفتهی پیش رتبهی ششم جدول برترین و پرفروشترینهای باکس آفیس را در اختیارش داشت، در هفتهای که گذشت ۴۴ درصد کمتر فروخت تا مستقیما تا رتبهی دهم و مرز خروج از جدول برترینهای باکس آفیس سقوط کند این اتفاق در حالی افتاده که به اعتقاد بسیاری The Hateful Eight یکی از بهترین فیلمهای سال ۲۰۱۵ است و هنوز آنطور که باید به حقاش نرسیده و به اندازهی کافی جایزه و نشان دریافت نکرده است کاهش ۴۴ درصدی فروش The Hateful Eight به کم شدن تعداد سالنهای نمایش دهندهاش هم مربوط میشود جدیدترین فیلم تارانتینو در عرض یک هفته ۵۵۳ سالن سینما را از دست داد که این موضوع مستقیما روی کاهش فروشاش تاثیر گذاشته است البته این کاهش تعداد سالنهای نمایش به عملکرد ضعیف فیلم مربوط نمیشود اگر مقالهی بررسی برترینهای باکس آفیس این هفته را تا انتها مطالعه کنید متوجه خواهید شد که از سالنهای هفتهی گذشتهی The Hateful Eight برای اکران فیلمهای جدیدتری استفاده شده که تعدادشان هم کم نیست بههر حال احتمال اینکه طی هفتهی آینده شاهد حضور The Hateful Eight در میان ۱۰ فیلم برتر جدول باکس آفیس نباشیم بسیار زیاد است جدیدترین فیلم کوئنتین تارانتینو در خارج از خاک ایالات متحده هم فروش چشمگیری نداشته و تا این لحظه تنها موفق شده است ۱۷۴ میلیون دلار بیرون از آمریکا بفروشد مطمئنا یکی از دلایل کمتر فروختن The Hateful Eight در مقایسه با سایر فیلمهای حاضر در جدول، به بیرون درز کردن نسخهی آمادهی پخشاش بوده حدود دو ماه پیش هکرها موفق شدند به این نسخهی فیلم دست پیدا کنند و با آپلودش در فضای اینترنت، بهنحوی فروش فیلم را نابود کردند تکثیر شدن نسخهی غیرقانونی The Hateful Eight یکی از عمده دلایل استقبال کمتر سینما دوستان از آن بوده بماند که چند هفته بعد از این انتشار غیرقانونی خود هکرها بیانهای صادر کردند و از تارانتینو بابت این شبه جنایت هنری (!) عذرخواهی کردند فیلم سینمایی The Hateful Eight در آمار و ارقام هفتهای هم عملکرد خیلی خوبی از خودش بهنمایش نگذاشته و به رکوردهایی که پیشتر ثبت شده، حتی نزدیک هم نشده است جدیدترین ساختهی تارانتینو، فیلمساز مولف این سالهای هالیوود در میان تمام فیلمهایی که در ژانر وسترن ساخته شدهاند از حیث فروش رتبهی هفدهم را بهخودش اختصاص داده است این فیلم در میان سایر عناوینی هم که هفتهی اول اکرانشان را بهصورت محدود آغاز کردهاند، رتبهی نوزدهم را در اختیار دارد جدیدترین ساختهی تارانتینو توانسته نظر مساعد سینما دوستان را به خودش جلب کند و از کاربران سایت IMDB نمرهی میانگین ۸ از ۱۰ را بهخودش اختصاص بدهد اما منتقدان سینما آنجور که شایستهی یکی از فیلمهای تارانتینو باشد The Hateful Eight را تحویل نگرفتهاند و بهطور میانگین نمرهی ۷۵ از ۱۰ را برایاش ثبت کردهاند ۹- Sisters هفتههای اکران: ۵ فروش هفتهی گذشته: ۴۷ میلیون دلار مجموع فروش ۵ هفتهی گذشته: ۸۲۱ میلیون دلار فیلم سینمایی Sisters یکی از آن عناوین طنز نهچندان تراز اول است که توانسته بهخوبی از بههم خوردن تعادل جدول اکران فیلمها بهنحو خودش استفاده کند و برای ۵ هفته خودش را در میان ۱۰ فیلم برتر جدول باکس آفیس، جا کند شاید برایتان جالب باشد که بدانید Sisters که در رتبهی نهم جدول برترینهای باکس آفیس قرار گرفته، جای کدام فیلم را گرفته است هفتهی پیش در همین رتبهی نهم فیلم سینمایی Joy قرار گرفته بود فیلم سینمایی Joy، جدیدترین ساختهی دیوید او راسل مولف است که انتظار میرفت هم فیلم خوبی از آب دربیاید و هم گیشه را بترکاند! حتما میپرسید چرا؟ او راسل برای ساخت این فیلم از فرمول امتحان پس دادهی خودش استفاده کرده بود و انتظار میرفت این فرمول طلایی که شامل کنار هم قرار دادن جنیفر لارنس و بردلی کوپر بههمراه قصهای شبه مستند میشد، این دفعه هم جواب بدهد اما نمرات فیلم و عملکرد گیشه نشان میدهد او راسل باید تکانی به سبک و سیاق سینمایاش بدهد تا در سالهای آینده مثل دو سه سال پیش حرفهای جدیدی برای گفتن داشته باشد فیلم Joy با کاهش فروش ۳۴ درصدی در هفتهی پیش مواجه بود تا به رتبهی یازدهم جدول باکس آفیس قناعت کند جوی تا این لحظه در خاک ایالات متحده ۵۲ میلیون دلار فروخته و در خارج از خانه هم فروشاش به ۳۱ میلیون دلار رسیده است اما بپردازیم به فیلم سینمایی Sisters، جدیدترین ساختهی جیسون مور (Jason Moore) همانطور که در هفتهی پیش هم اشاره کردیم، یکی از عمده دلایل استقبال سینما دوستان از این فیلم کمدی، هنرپیشههای شناخته شده و کار درستاش است در فیلم سینمایی Sisters، تینا فی و امی پولر برای چندمین بار با هم همبازی شدهاند تجربه هم نشان داده وقتی این دو در کنار هم قرار بگیرند، نتیجهی کار شاید خیلی خوب نباشد، اما قطعا میتواند سرگرمکننده از آب دربیاید زوج فی و پولر آنقدر کارشان را خوب بلدند که حتی بارها از آنها برای اجرا در مراسمهای زنده، دعوت به عمل آمده است اما ماجراهای فیلم دربارهی خرده دعواهای دو خواهر است که از نظر شخصیتی و سبک زندگی کمترین شباهتی به هم ندارند شخصیت الیس که در این فیلم نقشاش را امی پولر بازی میکند، ناگهان تصمیم میگیرد خانهی پدریاش را که به او واگذار شده، به بالاترین پیشنهاد ممکن بفروشد الیس دست تنهاست و بههمین خاطر برای کمک مجبور میشود با والدیناش تماس بگیرد تا به او در جمعآوری وسایل منزل کمک کنند والدین الیس هم که خبر دارند او مدتهاست از خواهرش بیخبر است، از او میخواهند با کیت (تینا فی) تماس بگیرد و از او هم بخواهد تا برای کمک به اورلاندو بیاید ورود کیت که هیچ رقم با الیس توافق نظر ندارد پیرنگ اصلی قصهی کمدی Sisters را سروشکل میدهد که قرار است بینندهها را بخنداند و آنها را سرحال بیاورد در مجموع اگر بدتان نمیآید هر از چندگاهی فیلمهای کمدی معمولی ببینید، تجربهی Sisters توصیه میشود فیلم سینمایی Sisters از کاربران سایت IMDB نمرهی میانهی ۶۵ را دریافت کرده و منتقدان هم برایاش نمرهی ۶۰ از ۱۰۰ را درنظر گرفتهاند ۸ The Big Short هفتههای اکران: ۶ فروش هفتهی گذشته: ۵۳ میلیون دلار مجموع فروش ۶ هفتهی گذشته: ۵۰۶ میلیون دلار رتبهی هشتم جدول این هفتهی برترینهای باکس آفیس یکی از آن فیلمهای کاردرست است که تجربهاش به تمام سینما دوستان توصیه میشود جدیدترین ساختهی آدام مککی (Adam McKay) از نخستین هفتهی اکراناش مورد توجه منتقدان و سینما دوستان قرار گرفت البته پیش از اینکه فیلم به مرحلهی اکران برسد هم کلی سروصدا کرده بود دلیل اصلی اینهمه توجه به فیلم سینمایی The Big Short هم استفاده از هنرپیشههای کاربلدی مثل برد پیت، رایان گاسلینگ، کریستین بیل و استیو کارل در کنار هم است آن دسته از خوانندههایی که طرفدار پروپاقرص سینما هستند، حتما میدانند این چهار هنرپیشه هرکدامشان آنقدر پرطرفدار و محبوب هستند که بهتنهایی میتواند بار یک فیلم هالیوودی درست و درمان را به دوش بکشد حالا چرا فیلم در نخستین هفتهی اکراناش مورد توجه قرار گرفت؟ چون با اینکه در تعدادی انگشت شمار سالن سینما اکران شده بود، باز هم موفق شد در همان تعداد سینما آنقدر بفروشد که به جمع پ-ن-ده فیلم برتر جدول پرفروشهای باکس آفیس راه پیدا کند اما در هفتهای که گذشت، با اینکه The Big Short ششمین هفتهی اکراناش را پشتسر میگذاشت، تنها ۱۴۲ کمتر فروخت تا سقوطش به یک سکو پایینتر محدود شود این در حالی است که جدیدترین ساختهی آدام مککی تنها در عرض یک هفته ۷۶۴ سالن سینما را هم از داده است که از این حیث در میان ۱۰ فیلم برتر جدول باکس آفیس رکورددار بهحساب میآید فیلم سینمایی The Big Short بیش از ۲۵ درصد از فروش کلاش را در خارج از سینماهای آمریکا انجام داده است این فیلم تا این لحظه موفق شده در خاک آمریکا ۵۱۷ میلیون دلار بفروشد فروش خارج از خانهی The Big Short هم به ۱۸ میلیون دلار بالغ میشود تا فروش کلی فیلم به ۶۹۷ میلیون دلار برسد احتمالا پیش خودتان فکر میکنید برای جمع کردن این همه هنرپیشهی درست و درمان باید کلی هزینه شده باشد؛ اما حتما برایتان جالب خواهد بود اگر بدانید برای ساخت The Big Short پر ستاره تنها ۲۸ میلیون دلار هزینه شده و همین حالا فروش فیلم کل هزینههایاش را برگردانده است فیلم سینمایی The Big Short موفق شده است از کاربران سایت IMDB بهطور میانگین نمرهی ۸ از ۱۰ را بگیرد که کاملا قابل قبول است منتقدان فیلم هم نگاه مثبتی به بیگ شورت داشتهاند و برایاش بهطور میانگین نمرهی ۸۷ از ۱۰۰ را درنظر گرفتهاند ۷ The Forest هفتههای اکران: ۲ فروش هفتهی گذشته: ۶ میلیون دلار مجموع فروش ۲ هفتهی گذشته: ۲۱۳ میلیون دلار فیلم سینمایی The Forest، ساختهی جیسون زادا، فیلمساز و نویسندهی آمریکایی، تنها تازه وارد هفتهی گذشته جدول برترینهای باکس آفیس بود این تازه وارد بودن هم حسابی به نفع فیلم تمام شد و چون برای سالنهای سینما حسابی جدید بود موفق شد ۱۲۷ میلیون دلار تنها در نخستین هفتهی اکراناش بفروشد اما همانطور که هفتهی پیش هم پیشبینی کرده بودیم این استقبال دیری نپایید و The Forest در دومین هفتهی اکراناش از جایگاه چهارم تا هفتم سقوط آزاد کرده است نکتهی خیلی جالب اینکه فیلم در یک هفتهای که گذشته هیچ سالن سینمایی را از دست نداده و حتی به تعداد سالنهای نمایش دهندهاش ۵۸ تا هم اضافه شده است تا مجموع سالنهای نمایش دهندهاش به ۲۵۰۹ برسد اما با این وجود فیلم آنقدر بد است که از هیچکدام از این ابزارها نتوانسته برای حفظ فروشاش استفاده کند حتما میخواهید بدانید چرا فیلم سینمایی The Forest را جزو عناوین بد طبقهبندی کردهایم؟ پیش از هرچیز بد نیست نیم نگاهی بیاندازیم به داستان و قصهی فیلم که تا دلتان بخواهد سطحی و دم دستی نگاشته شده است فیلم سینمایی The Forest در ژانر ترس و وحشت ساخته شده است ژانری که این روزها مشتری ندارد همانطور که پیشتر بارها گفته بودیم سینمای کشورهای مختلف، خصوصا کشورهای اروپایی و آمریکایی کاملا متاثر از مناسبتها است و بهتناسب هر مناسبت، فروششان فیلمها تغییر میکند شاید اگر فیلم سینمایی The Forest در شبهای منتهی به هالووین اکران میشد، وضعیتاش خیلی بهتر از چیزی بود که الان مشاهده میکنیم همانطور که از نام فیلم برمیآید، اکثر اتفاقاتی که قرار است در جریاناش شاهدشان باشیم در جنگل آئوکیگاهارا میافتند حالا این آئوکیگاهارا کجاست؟ جنگلی در دامنهی شمال غربی کوه فوجی، واقع در کشور ژاپن همانقدر که نام این کوه برای مخاطبان عادی بیمعنی و نامانوس است، برای ساکنان منطقه ترسناک بهنظر میرسد از قدیم رسم بوده که ژاپنیها برای خودکشی که یکی از آداب اجتماعی سختگیرانهشان بهشمار میرود، به این جنگل میرفتند و کار خودشان را تمام میکردند! قصه و ماجراهای The Forest هم قرار است در این جنگل جریان داشته باشد به سارا پرایس، هنرپیشهی نقش اصلی زن فیلم که ساکن ایالات متحده است خبر میدهند که جسد خواهرش در این جنگل پیدا شده سارا هم بدون توجه به نظر منفی نامزدش بار سفر میبندد و خودش را به ژاپن میرساند تا شاهد ماجراهای عجیب و غریب و مرموز جنگل آئوکیگاهارا باشد همانطور که هفتهی پیش هم اشاره کردیم، حضور ناتالی دورمر که با بازی در مجموعه سریالهای بازی تاج و تخت در نقش مارجری تایرل به شهرت رسیده، در هرچه مورد توجه قرار گرفته شدن فیلم سینمایی The Forest تاثیر داشته است اما منتقدان و آن دسته از سینما دوستانی که فیلم را دیدهاند، حسابی از خجالتاش درآمدهاند و با درنظر گرفتن نمرات پایین به بقیه گوشزد کردهاند که دیدن این فیلم خیلی ارزش ندارد و همین هم باعث شده تا The Forest در دومین هفتهی اکران کاهش فروش چشمگیری را تجربه کند فیلم از کاربران سایت IMDB بهطور میانگین نمرهی نهچندان جالب ۵۳ از ۱۰ را دریافت کرده است اما منتقدان حسابی فیلم را مورد عنایتشان قرار دادهاند و نمرهی افتضاح ۱۲ از ۱۰۰ را برایاش درنظر گرفتهاند! ۶ Norm of the North هفتههای اکران: ۱ فروش هفتهی گذشته: ۶۸ میلیون دلار میرسیم به اولین تازه وارد جدول این هفتهی برترینهای باکس آفیس و تنها انیمیشن حاضر در میان ۱۰ فیلم برتر جدول پرفروشترینها انیمیشن Norm of the North یک بار دیگر قانون طلایی فروش انیمیشنها در سینماهای ایالات متحده را یادآوری میکند این قانون طلایی که در چند هفتهی گذشته بارها و بارها امتحاناش را پس داده، میگوید که در میان آمریکاییها و آنهایی که طرفدار فیلم دیدن هستند، همیشه تعداد قابل توجهی هم پیدا میشوند که بههر دلیلی فقط برای دیدن انیمیشنها راهی سینما میشوند فرقی هم نمیکند که این انیمیشن بد باشد یا عالی و استثنایی برای همین هم کمتر دیده شده که این دسته از سینما دوستان از دو انیمیشن بهطور همزمان استقبال کنند و صرفا ترجیح میدهند یکی از آنها را انتخاب و به تماشایاش بنشینند نکتهی جالبتر اینکه این فرمول در مورد انیمیشنها خیلی بد هم جواب میدهد و اگر بهطور اتفاقی یک انیمیشن تقریبا افتضاح اکران بشود، اما عنوانی درخور بهعنوان رقیب پیشرویاش احساس نکند، حداقل برای یکی دو هفته از آن استقبال میشود و حتی میتواند خودش را در میان ۱۰ فیلم برتر و پرفروش جدول باکس آفیس هم ببیند این دقیقا اتفاقی است که برای انیمیشن Norm of the North، جدیدترین ساختهی ترور وال افتاده است بیخودی هم نام ترور وال را در اینترنت جستجو نکنید که تا دلتان بخواهد بی اسم و رسم است و در کارنامهی فیلم و انیمیشنسازیاش هیچ عنوان درست و درمانی دیده نمیشود قصهی انیمیشن Norm of the North هم کاملا سردستی و تکراری است و نمونهاش را بارها در انیمیشنهای دیگر دیدهاید یک خرس قطبی به نام نورم توانایی شکار کردند ندارد یا بهتر بگوییم با اینکه حسابی بزرگ شده اما هنوز نتوانسته شکار کردن بیاموزد اما در عوض نورم میتواند با انسانها صحبت کند که این قابلیت ویژهی اوست تا اینجای کار قصه آنقدر تکراری بهنظر میرسد که حق میدهیم رغبت نداشته باشید، بقیهی قصه را بخوانید! مجموعه اتفاقاتی برای نورم میافتد که او را مجبور میکند از قطب سفر کرده و یک راست عازم نیویورک بشود و ادامهی ماجرای کلیشهای Norm of the North! حتی استفاده از چنتایی صداپیشهی درست و درمان مثل راب اشنایدر و هدر گراهام هم باعث نشده تا فیلم اندکی قابل تحمل بشود این انیمیشن تازه اکران از کاربران سایت IMDB بهطور میانگین نمرهی خیلی خیلی بد ۲۳ از ۱۰ را دریافت کرده است اوضاع آنقدر دربارهی این انیمیشن بد است که نقد کارشناسانی که آن را بررسی کردهاند به حد نصاب درج نمرهی میانگین در سایت Rotten Tomatoes نرسیده است! ۵ Daddy's Home هفتههای اکران: ۴ فروش هفتهی گذشته: ۹۵ میلیون دلار مجموع فروش ۴ هفتهی گذشته: ۱۲۹۴ میلیون دلار رتبهی پنجم جدول برترین و پرفروشترین فیلمهای سینماهای ایالات متحده، چهارمین هفتهی اکراناش را پشتسر میگذارد و میتوان آن را یکی از موفقترین فیلمهای بد در فصل اکران تعطیلات سال نو دانست! فیلم سینمایی Daddy's Home، جدیدترین ساختهی شان آندرس، فیلمساز آمریکایی است هرچقدر که آندرس در میان سینما دوستان نام شناخته شدهای نیست، اما در عوض تا دلتان بخواهد باهوش است و با استفاده از همین هوشاش هم موفق شده یک فیلم پولساز در یکی از رقابتیترین فصلهای اکران سینماهای آمریکا بسازد هفتهی پیش در مورد فرمولی که برای ساخت این فیلم استفاده شده است، سخن گفتیم اما برای آن دسته از خوانندههایی که موفق نشدهاند مقالهی بررسی برترینهای باکس آفیس هفتهی پیش را مطالعه کنند، دوباره دربارهی دلایل فروش بالای Daddy's Home میگوییم معمولا در هفتهی بعد از پایان تعطیلات سال نو میلادی، تعداد فیلمهای طنز تازه اکران کمتر میشود چون معمولا در شبهای منتهی به تعطیلات سال نو میلادی همه دوست دارند فیلم طنز ببینند و معمولا تهیهکنندهها، اکران فیلمهای طنز جدیدشان را برای روزهای منتهی به شب سال نو برنامهریزی میکنند بههمین خاطر هم اگر جوری برنامه ریزی کنی که فیلمات درست بعد از تحویل سال اکران بشود، بهاحتمال زیاد در خلا حضور فیلمهای طنز جدید از آن استقبال خواهد شد البته آنچه در بالا گفته شد تنها بخشی از دلیل فروش بالای Daddy's Home است دلیل اصلی فروش بالای فیلم استفاده از فرمولهای امتحان پس داده است در فیلم سینمایی Daddy's Home، ویل فرل و مارک والبرگ که پیشتر بارها با هم همبازی شدهاند و نتیجهاش فیلمهای طنز درست و درمان بوده، یک بار دیگر در کنار هم قرار گرفتهاند البته قرار است فرل و والبرگ کلی باهم تنش داشته باشند و همین موضوع هم قصه و روایت فیلم را سروشکل داده است برد که نقشاش را ویل فرل بازی میکند اخیرا ازدواج کرده همسر برد از ازدواج قبلیاش یک پسر دارد برد هم که از آن دسته مردانتر و تمیز و سختکوش است، تمام تلاشاش را بهکار میبندد تا با پسر میانهی خوبی برقرار کند و اعتمادش را هم جلب کند همه چیز بهخوبی پیش میرود تا سر وکلهی داستی با بازی مارک والبرگ که پدر واقعی پسربچه است، پیدا میشود ادامهی ماجراها را هم که احتمالا خودتان میتوانید حدس بزنید دعوا و کتککاری میان برد و داستی و اینکه کدامشان میتواند پدر بهتری برای پسربچه باشد فیلم سینمایی Daddy's Home در چهار هفتهای که از اکراناش میگذرد، آنقدر خوب فروخته که در جدول پرفروشترین فیلمهای نخستین روز سال میلادی در طول تاریخ باکس آفیس، رتبهی سوم را بهخودش اختصاص داده تنها دو فیلم در این روز از Daddy's Home بیشتر فروختهاند یکی Les Miserables محصول سال ۲۰۱۲ میلادی و دیگری فیلم سینمایی بلند شرلوک هلمز (Sherlock Holmes) که در سال ۲۰۰۹ میلادی اکران شده بود فیلمس سینمایی Daddy's Home از کاربران سایت IMDB بهطور میانگین نمرهی ۶۵ از ۱۰ را دریافت کرده است البته منتقدان اصلا از فیلم خوششان نیامده و برای نمرهی میانگین پایین ۳۰ از ۱۰۰ را ثبت کردهاند ۴ Thirteen Hours: The Secret Soldiers of Benghazi هفتههای اکران: ۱ فروش هفتهی گذشته: ۱۶۲ میرسیم به دومین تازهوارد جدول این هفتهی برترینهای فروش باکس آفیس فیلم سینمایی ۱۳ ساعت: سربازان مخفی بنغازی از آن دسته عناوین مورد انتظاری بود که حرف و حدیثهای زیادی پیش از اکراناش و در سال گذشته بهراه افتاده بود حتما میخواهید بدانید این فیلم چرا میتواند برای سینما دوستان و اصحاب رسانه از اهمیت زیادی برخوردار باشد؟ دلیل اول به قصه و اتفاقات فیلم برمیگردد که از روی ماجراهای واقعی و جنگ نیروهای آمریکایی در خارج از خاک این کشور اقتباس شده است تجربه نشان داده در چند سال گذشته فیلمسازها در ساخت فیلمهای ژانر مستند جنگی به چنان بلوغی رسیدهاند که بینندهها هم به آنها اعتماد میکنند و همهی اینها فروش بالاتر فیلمها را بههمراه دارد اما دلیل دوم از اولی به مراتب مهمتر است حتما با مایکل بی، چهرهی شناخته شدهی سینما در ژانر اکشن آشنایی دارید بی با ساخت فیلم صخره (The Rock) در سال ۱۹۹۶ میلادی برای خودش اسم و رسمی بههم زد و از آن زمان به بعد هم با دیگر فیلمهای اکشناش مثل پرل هاربر و Armageddon سینمای اکشن را تحت تاثیر قرار داد همهی اینها بهکنار شاید عمده شهرت بی بهخاطر ساخت مجموعه فیلمهای تبدیلشوندگان (Transformers) باشد که تا کنون چهار قسمت از آن ساخته شده است حالا بی بعد از حدود دو سال که از اکران عصر انقراض، جدیدترین و بهنوعی آخرین قسمت از مجموعه فیلمهای تبدیلشوندگان میگذرد، با فیلم سینمایی جدیدش دوباره به سالنهای سنما برگشته همین فیلم سینمایی ۱۳ ساعت: سربازان مخفی بنغازی که قصد دارد ماجرایی واقعی را برای بینندهها روایت کند داستان فیلم از روی کتاب ۱۳ ساعت، اثر میشل زاکوف اقتباس شده است و در آن به حملهی گروههای شورشی و تروریستی به سفارت ایالات متحده در شهر بنغازی، پایتخت کشور لیبی پرداخته میشود در جریان این حمله سفیر وقت آمریکا جاناش را از دست میدهد؛ اما عدهای از نیروهای ویژهی ارتش آمریکا تمام تلاششان را بهکار میبندند تا بازماندههای این حملهی تروریستی را نجات بدهند گفته میشود در جریان این حمله ۴ آمریکایی و بیش از ۱۰۰ مهاجم کشته شدهاند همانطور که گفته شد فیلم سینمایی ۱۳ ساعت: سربازان مخفی بنغازی بازگشت مجدد مایکل بی به سینما و کارگردانی فیلمهای جدید است و از این حیث میتواند برای طرفداران فیلمهایاش از اهمیت ویژهای برخوردار باشد فیلم مورد توجه سینمادوستان قرار گرفته و تا این لحظه نمرهی میانگین ۷۵ از ۱۰ را از کاربران سایت IMDB دریافت کرده است البته درنظر داشته باشید که منتقدان برای این فیلم نمرهی ۵۹ از ۱۰۰ را درنظر گرفتهاند ۳ Star Wars: The Force Awakens هفتههای اکران: ۵ فروش هفتهی گذشته: ۲۶۳ میلیون دلار مجموع فروش ۵ هفتهی گذشته: ۸۵۲۳ میلیون دلار شاید جالبترین رتبهی جدول پرفروشترین فیلمهای باکس آفیس هفتهی گذشته همین سکوی سوم باشد در پنج هفتهی گذشته عادت کرده بودیم همیشه نام جدیدترین قسمت از مجموعه فیلمهای جنگ ستارگان (Star Wars) را روی سکوی نخست ببینیم نیرو برمیخیزد (The Force Awakens) هفتمین و جدیدترین قسمت از مجموعه فیلمهای جنگ ستارگان از نخستین هفتهی اکراناش آنقدر خوب فروخته و برای خودش یکی بعد از دیگری رکورد شکسته که حتی تصور پایین آمدن از جایگاه نخست جدول پرفروشترینها را دربارهی آن نمیتوان کرد اما در هفتهای که گذشت عملا این اتفاق افتاد و جدیدترین شاهکار جی جی آبرامز، فیلمساز مولف آمریکایی در عرض یک هفته سقوطی ۲ پلهای را تجربه کرد نکتهی جالبتر ماجرا همین سقوط دو پلهای است یعنی فیلم جدیدی که آمده بهکنار، جدیدترین قسمت از مجموعه فیلمهای جنگ ستارگان در برابر The Revenant هم نتوانسته مقاومت کند و تا رتبهی سوم پایین آمده بیایید اندکی به دلایل این سقوط دو پلهای بپردازیم پیش از هرچیز بد نیست نیم نگاهی به سالنهای سینما بیاندازیم نیرو برمیخیزدی که برای ساختاش بیش از ۲۰۰ میلیون دلار هزینه شده است، در هفتهای که گذشت ۳۱۲ سالن سینما را از دست داده است همان سالهایی که برای نمایش فیلمهای جدیدتر از آنها استفاده شده است البته در نظر داشته باشید همین حالا نیرو برمیخیزد ۳۸۲۲ سالن سینما را در اختیار دارد این تعداد در میان تمام فیلمهایی که در حال پخش هستند یک رکورد بهحساب میآید و حتی فیلمهای رتبههای دوم و سوم هم این تعداد سالن نمایش در اختیار ندارند همانطور که در آمار مختصر ابتدای این متن هم اشاره کردیم، نیرو برمیخیزد تا این لحظه در سینماهای ایالات متحدهی آمریکا ۸۵۸ میلیون دلار فروخته است البته فروش هفتمین قسمت از مجموعه فیلمهای جنگ ستارگان در سطح جهانی خیلی بیشتر از این حرفهاست و به ۱ میلیارد و ۱۲ میلیون دلار بالغ میشود با این حساب فروش جهانی نیرو برمیخیزد تا این لحظه به چیزی نزدیک به ۱ میلیارد و ۸۷۱ میلیون دلار رسیده است حتما بهتر از ما میدانید که در کل طول تاریخ سینما تنها دو فیلم موفق شدهاند از این مقدار بیشتر بفروشند نخست فیلم سینمایی آواتار که در سال ۲۰۰۹ میلادی اکران شده بود و موفق شد در مجموع هفتههای اکراناش ۲ میلیارد و ۷۸۸ میلیون دلار بفروشد در رتبهی دوم هم فیلم سینمایی تایتانیک قرار دارد که ۲ میلیارد و ۱۸۶ میلیون دلار فروخته است در هفتههای گذشته در خصوص جزییات فیلم سینمایی نیرو برمیخیزد به حد کافی سخن گفتیم و نیازی به تکرار مکررات نیست فقط همینقدر بدانید که آبرامز کار بلد برای ساخت اپرای فضایی جدیدش از هنرپیشههای جدید در کنار بازیگران قدیمی و کهنهکار استفاده کرده است به این ترتیب هم موفق شده تا فروش فیلماش را تضمین کند چون تعداد بسیار زیادی از سینما دوستان صرفا برای تجدید دیدار با هنرپیشههای محبوب قدیمیشان از نیرو برمیخیزد، استقبال کردهاند؛ هنرپیشههایی مثل جان بویگا، دیسی ریدلی، آدام درایور، اسکار آیزاک، اندی سرکیس، دامنل گیلسون، مکس فون سیدو، هریسون فورد، کری فیشر، مارک همیل، آنتونی دنیلز، پتر مایو و کنی بیکر این فیلم زیبا و تاریخساز را رقم زدهاند کاربران سایت IMDB برای جدیدترین قسمت از مجموعه فیلمهای جنگ ستارگان نمرهی میانگین ۸۴ از ۱۰ را در نظر گرفتهاند منتقدان هم تا دلتان بخواهد این فیلم را تحویل گرفتهاند و برایاش نمرهی ۹۳ از ۱۰۰ را درنظر گرفتهاند ۲ The Revenant هفتههای اکران: ۳ فروش هفتهی گذشته: ۳۱۸ میلیون دلار مجموع فروش ۳ هفتهی گذشته: ۸۹۹ میلیون دلار رتبهی دوم جدول باکس آفیس این هفته تنها عنوانی است که در مقایسه با هفتهی پیش از آن هیچ تغییر نکرده است و همچنان سرجای خودش باقی مانده فیلم سینمایی The Revenant جدیدترین ساختهی الخاندرو گونسالس اینیاریتو، فیلمساز مشهور مکزیکی که در چند هفتهای که از اکراناش میگذرد و حتی پیش از آن، کلی سروصدا به راه انداخته است فیلم سینمایی The Revenant تا همین حالا توانسته حسابی جوایز مراسمهای مختلف را درو کند بهعنوان مثال این فیلم موفق شد هفتهی پیش جایزهی گلدن گلوب را در بخشهای بهترین فیلم ژانر درام، بهترین کارگردانی و بهترین هنرپیشهی نقش اول مرد (ژانر درام) بهخودش اختصاص بدهد حتی این فیلم مورد توجه انجمن منتقدان فیلم آمریکا هم قرار گرفته است و موفق شده نشان بهترین بازیگر نقش اول مرد و بهترین فیلمبرداری را بهخودش اختصاص بدهد البته اینطور که انتخابهای داوران انجمن منتقدان فیلم برمیآید، آنها حسابی از فیلم سینمایی مد مکس: جادهی خشم خوششان آمده و نیم دو جین جایزهی مختلف هم برایاش درنظر گرفتند اما فیلم سینمایی The Revenant واقعا چه داشته که تا این حد مورد استقبال سینما دوستان و منتقدان فیلم قرار گرفته است؟ پیش از هر چیز باید نیم نگاهی به سبک خاص و منحصربفرد کارگردانی الخاندرو گونسالس اینیاریتو داشته باشید اینیاریتو که پیش از این با فیلمهای سینمایی ۲۱ گرم، بابل، زیبا و مرد پ-ن-های یا یا فضیلت غیرمنتظره جهل به شهرتی جهانی دست پیدا کرده، پیش از این نشان داده که فیلمسازی مولف است و ساختههایاش اثر و امضای خاص و منحصربفرد خودش را دارند اینطور که از نظرات آنهایی که فیلم را دیدهاند برمیآید، اینیاریتو در The Revenant هم همان سبک خاصاش را پیش گرفته و در این راه تکنیک متد بازیگری لئوناردو دیکاپریو هم در هرچه پررنگتر شدن این شیوهی منحصربفرد تاثیر گذاشته است بسیاری معتقدند سبک بازیگری دیکاپریو در The Revenant آنقدر تمیز و حساب شده از آب درآمده که میتواند برای او اولین اسکار طول حرفهی بازیگریاش را به ارمغان بیاورد الخاندرو گونسالس اینیاریتو برای ساخت جدیدترین فیلماش بجز لئوناردو دیکاپریو سراغ هنرپیشههای کاردرست دیگری مثل تام هاردی، ویل پولتر و دامنل گیلسون رفته است قصه و ماجراهای فیلم هم در اوایل قرن هجدهم میلادی جریان دارد در جریان فیلم یک خرس گریزلی غولپیکر به گروهی شکارچی حمله میکند یکی از اعضای گروه که هوگ گلاس نام دارد و نقشاش را دیکاپریو بازی میکند در اثر حملهی خرس بهشدت مصدوم میشود، اما در نهایت میتواند جان سالم بهدر ببرد بعد از ماجرای تبدیل شدن شکار به شکارچی تعدادی راهزن هم به هوگ حمله کرده و قصد جاناش را میکنند؛ اما او باز هم میتواند زنده از این ماجرا بیرون بیاید بقیهی فیلم هم به انتقام شخصیت هوگ گلاس از کسانی میگذرد که ضربهی سختی به زندگی شخصی او زدهاند فیلم سینمایی The Revenant که از بختهای اصلی کسب جایزهی اسکار بهترین فیلم سال هم بهشمار میرود تا این لحظه موفق شده است از کاربران سایت IMDB نمرهی میانگین ۸۳ از ۱۰ را دریافت کند کارشناسان و منتقدان فیلم هم The Revenant را حسابی تحویل گرفتهاند و برایاش نمرهی میانگین ۸۲ از ۱۰۰ را درنظر گرفتهاند ۱ Ride Along ۲ هفتههای اکران: ۱ فروش هفتهی گذشته: ۳۵۳ میلیون دلار اما در انتها میرسیم به آخرین فیلم تازهوارد جدول برترینهای باکس آفیس هفتهی گذشته که هنوز از راه نرسیده موفق شده است بالاتر از فیلمهای بزرگی مثل نیرو برمیخیزد و The Revenant قرار بگیرد قسمت دوم فیلم سینمایی Ride Along رتبهی نخست جدول برترین و پرفروشترین فیلمهای باکس آفیس را در اختیار دارد اگر اهل دیدن همه مدل فیلم، خصوصا فیلمهای طنز معمولی باشید، احتمالا فیلم سینمایی Ride Along را حتی بهصورت گذری دیدهاید ماجراهای قسمت اول فیلم در مورد دو پلیس با نامهای جیمز و بن بود که مجبور میشوند در یک گشتزنی ۲۴ ساعته همراه هم باشند از قضا کاشف بهعمل میآید جیمز برادر نامزد بن است و همین هم اوضاع و ماجراهای فیلم را پیچیدهتر میکند فیلم سینمایی Ride Along در زمان اکراناش حسابی مورد توجه علاقهمندان سینمای طنز قرار گرفت و با اینکه در سال ۲۰۱۴ تنها ۲۵ میلیون دلار صرف تهیهی این فیلم شده بود، Ride Along موفق شد تنها در خاک ایالات متحده ۱۵۴۵ میلیون دلار بفروشد اما اینکه از قسمت دوم فیلم تا این حد استقبال شده، صرفا به محبوبیت قسمت اول ارتباطی ندارد شاید برایتان جالب باشد که بدانید نقش جیمز را در هر دو فیلم آیس کیوب بازی میکند آیس کیوب برای سینما دوستان بهجز یک هنرپیشهی طنز نسبتا معمولی که همیشه چهرهای عصبی و خشن دارد، آنچنان شناخته شده نیست اما اگر بدانید همین آیس کیوب از اعضای اصلی گروه موسیقی NWA بوده و از سال ۱۹۸۶ تا ۸۹ در آن بهشکل جدی فعالیت میکرده، ماجرا جالبتتر میشود NWA همان گروهی است که ماجرای شکلگیریاش در فیلم بچه ناف کامپتون (Straight Outta Compton) تصویر شده است. این فیلم که در سال ۲۰۱۵ میلادی اکران شد، مورد توجه سینما دوستان و منتقدان فیلم قرار گرفت و در همان بدو روی پرده رفتناش کلی سر و صدا به پا کرد. سرو صدایی که بچه ناف کامپتون ایجاد کرد یک بار دیگر ترانههای گروه N-W-A را در مرکز توجهها قرار داد و رسانهها هم بهشکل خاص به اعضای این گروه که آیس کیوب هم یکی از آنها بود پرداختند. گرد و خاک رسانهای که پیرامون بچه ناف کامپتون راه افتاده هنوز هم ادامه دارد و در چنین شرایطی جدیدترین فیلم آیس کیوب روی پرده رفته است. بدون شک روی بورس بودن بچه ناف کامپتون و آیس کیوب تاثیر مستقیم روی فروش بیشتر Ride Along ۲ داشته است. البته اینجور که از نمرات و نقدهای فیلم برمیآید، Ride Along ۲ ابدا به مذاق بینندهها و منتقداناش خوش نیامده. کاربران سایت IMDB بهطور میانگین برایاش نمرهی ۵٫۸ از ۱۰ را درنظر گرفتهاند. منتقدان هم که اصلا از فیلم خوششان نیامده برایاش نمرهی ۱۳ از ۱۰۰ را ثبت کردهاند.
|
هنر و سینما
| 5 |
مروری بر نشستهای خبری روز دوم جشنواره فیلم فجر نشستهای خبری روز دوم جشنواره فیلم فجر برگزار شد. روز پنجشنبه ۱۱ بهمنماه در دومین روز برگزاری جشنواره فیلم فجر ۹۷ چهار نشست خبری دیگر مربوط به فیلمهای آخرین داستان، تیغ و ترمه، بنفشه آفریقایی و درخونگاه برگزار شد. جای خالی انیمیشن در سینمای ایران منبع: سینماپرس نشست خبری انیمیشن آخرین داستان با حضور اشکان رهگذر (کارگردان)، احسان رسول اف (تهیه کننده)، تینا پاکروان (مسول انتخاب صدا پیشگان)، مجید مظفری، اشکان خطیبی، بانیپال شومون (صدا پیشگان)، بابک ارجمند (سرپرست انیماتورها)، آرمان رهگذر (مجری طرح)، ژینوس پدرام (تدوینگر) و علیرضا علویان (طراحی) برگزار شد اشکان رهگذر کارگردان این انیمیشن در ابتدای نشست توضیحاتی درباره فیلم بیان کرد و گفت: حضور در جشنواره فجر برای هر فیلمساز افتخار بزرگی است به خصوص برای فیلمساز انیمیشن من به نمایندگی از صدها همکارم که در ۹ سال برای این کار تلاش کردند، اینجا هستم و اگر پاسخی میدهم به نمایندگی از آنهاست مجید مظفری در سخنانش به این موضوع اشاره کرد که دوست نداشته امسال در جشنواره حضور پیدا کند اما نظرش تغییر کرده وی در این مورد چنین توضیح داد: دیدم کاری دارد انجام میشود که دوستان ۹ سال درباره آن زحمت کشیدند و باید حمایت شود میدانم مسوولان حمایت نمیکنند زیرا اگر میکردند ۹ سال طول نمیکشید زیرا جای انیمیشن در سینمای ایران خالی است اشکان رهگذر، کارگردان در بخشی از توضیحاتش درباره دو بعدی بودن این انیمیشن گفت: این جریانی است که در دنیا تغییر میکند و این تغییر عادت دیر یا زود به اینجا میرسد تا دو دهه پیش میگفتند انیمیشن دوبعدی دارد نابود میشود اما از ۵ انیمیشنی که در اسکار وجود دارد فقط دو انیمیشن سه بعدی هستند و بسیاری گرایش به انیمیشن دو بعدی دارند متاسفانه ما خیلی مصرف کننده انیمیشن آمریکایی هستیم تینا پاکروان هم درباره استفاده از صدای سوپر استارها و تجاری کردن این انیمیشن گفت: همیشه سعی میشود در بین صداها دو نفر سوپر استار باشند تا برای شناختن آن کمک کند اما ما سعی کردیم از بین کسانی که شناخته شده هستند صداها را انتخاب کنیم کیومرث پوراحمد: اول به فیلم پروانه ساخت ندادند منبع: سینماپرس نشست پرسش و پاسخ فیلم تیغ و ترمه به کارگردانی کیومرث پوراحمد با حضور کارگردان، علی قائم مقام (تهیه کننده)، دنیا زاهدی، آویسا سجادی، لاله اسکندری و پژمان بازغی (بازیگران)، خشایار موحدیان (تدوینگر)، محمود موسوی نژاد (صداگذار)، رضا یزدانی (خواننده)، فردین خلعتبری (آهنگساز)، مهدی شیرازی (طراح چهره پردازی) و بابک اردلان (صدابردار) در دومین روز جشنواره فیلم فجر برگزار شد پوراحمد درباره تجربه ساخت تیغ و ترمه گفت: من حدود ۵۰، ۶۰ تا فیلم تاکنون ساختم اما هربار که میخواهم فیلم بسازم همانقدر استرس دارم هر شب فیلمبرداری در استرس هستم اما در این فیلم یک گوشه ذهنم، خیالم راحت بود که اگر کمی تردید داشته باشم و مطمئن نباشم که دوربین را کجا بگذارم کسی هست که به من کمک میکند، او کسی نیست جز علیرضا زرین دست که جایش در اینجا خالی است او صبح که از ساعت ۸ میآمد تا آخرشب، لبخند از لب او نمیرفت بسیار خوش اخلاق، پرکار و بدونحاشیه است کیومرث پوراحمد درباره استفاده از برخی الفاظ در فیلم گفت: ما در فیلم کلی الفاظ داشتیم که آن را تغییر دادیم در فیلمهای آمریکایی همه جور حرفی به هم میزنند اما اگر به کسی بر خورده است من از شما و تاریخ سینما معذرت میخواهم پور احمد در پاسخ به این سوال که آیا خودش از اثر راضی است، گفت: کودنترین فیلمسازان هم که فیلم میسازند فکر میکنند خوب است من هر فیلمی را ساختم فکر کردم خوب بوده است و وقتی که نمایش داده شده و مردم دیدند متوجه شدم درنیامده است بله من راضی هستم مهم نیست که من راضی باشم مهم این است که شما اصحاب رسانه و بعد مردم راضی باشند و فروشکی بخورد اگر این اتفاق بیفتد میرود جزو فیلمهای خوب من و اگر اتفاق نیفتد میرود جزو فیلمهای بد او ادامه داد: اول به فیلم پروانه ساخت ندادند و یکسال کلنجار رفتم که روی مادر بد کار کنم در ارشاد به من گفتند تو اسطوره مادر خوب در فیلم هستی خانم لاله اسکندری هم بازیگر خوبی است هم هنرمند به تمام معنایی است اگر همه بازیگران میتوانستند نقش ترمه را بازی کنند ولی این نقش را قبول نمیکردند اما خانم اسکندری قبول کرد و چه خوب این شخصیت را درآورد او همچنین درباره موسیقی فیلم گفت: موسیقی اتوبوس شب یکی از بهترینها بود که کسی آن را نفهمید و این فیلم نیز یکی از بهترین موسیقیها را دارد سیاوش اسعدی: بخاطر دغدغههای شخصی فیلم میسازم منبع: سینماپرس نشست خبری فیلم درخونگاه با حضور سیاوش اسعدی (کارگردان)، منصور سهرابپور (تهیهکننده)، امین حیایی، مهراوه شریفینیا، محمود جعفری، نادر فلاح، ژاله صامتی (بازیگران)، تورج اصلانی (مدیر فیلمبرداری)، آرزو حلاجی (طراح گریم)، نیما نادری (نویسنده)، روزبه معین (مشاور پروژه)، علیرضا علویان (طراح و ترکیب صدا) و مجید علی اسلام (طراح صحنه) در دومین روز جشنواره فیلم فجر برگزار شد اسعدی کارگردان اثر در پاسخ به این سوال که چه شد درخونگاه را ساخت، عنوان کرد: من همیشه نقدی نسبت به چنین سوالاتی دارم من فیلمساز هستم باید فیلم بسازم بد است که دیر به دیر فیلم میسازم این حرفه من است بنابراین وقتی فیلمی ساختم، دیگر نباید از من پرسید که چه شد این فیلم را ساختم مگر اینکه مثلا من سالها فیلم کمدی بسازم و بعد یکدفعه سبک دیگری فیلم بسازم اسعدی تاکید کرد: قطعا برای زدن حرفهایی و به خاطر دغدغههای شخصی فیلم میسازم اما اگر قرار باشد آن را بگویم تبدیل به شعار میشود منصور سهراب پور، تهیه کننده اثر در مورد اکران نشدن فیلم در جشنواره پارسال گفت: فیلم ما برای پارسال آماده نبودمن هم احتمال میدادم که فیلم به جشنواره پارسال نرسد اما آن را تحویل دادیم که زودتر دیده شود همین کار باعث تبلیغات هم برای فیلم شد من بدون رانت، با سند خانهام از بانک وام گرفتم و بعد هم ۴۰۰ میلیون بهره بانک را پس دادم چون کار آماده نبود و امکان قضاوت وجود نداشت، به جشنواره پارسال نرسید در بخش دیگری از این نشست پرسش و پاسخ، اسعدی در مورد ضد جنگ بودن فیلمش گفت: جنگ قطعا چیز خوبی نیست ما ضد جنگیم قهرمان فیلم ۸ سال به ژاپن رفته این ۸ سال را میتوان به جنگ ربط داد یا حتی به ۸ سالگی پسر من حالا هرکس میتواند این ۸ سال را به چیزی ربط بدهد سهرابپور در پاسخ به این سوال که چطور تهیهکننده فیلمهای گیشهای سراغ ساخت چنین فیلمی رفته است گفت: دوستان اگر مروری میکردند متوجه میشدند ۱۰ سال پیش پروانه زرین جشنواره فیلم کودک و نوجوان را کسب کردم سریال وفا و پروانه از جمله کارهای معروف من بودند بنابراین ژانر اجتماعی را دوست دارم ضمن اینکه افتخار میکنم، فیلمهایی مثل آیینه بغل من و من سالوادور نیستم که به گیشه سینما کمک میکند، ساختم چون آنها هم جزوی از علاقه من است زندی حقیقی: کلیت فیلم براساس واقعیت ساخته شده منبع: دنیای تصویر آنلاین نشست خبری فیلم بنفشه آفریقایی با حضور مونا زندی حقیقی (کارگردان)، رضا بابک، مریم شیرازی و ندا جبراییلی (بازیگران)، پیمان یزدانیان (آهنگساز)، علیرضا شجاع نوری (تهیه کننده) و حمید بابابیگی (فیلمنامه نویس) برگزار شد. در ابتدای نشست مونا زندی حقیقی کارگردان اثر هم مورد نحوه انتخاب و چینش بازیگرانش و حضور رضا بابک در این فیلم گفت: صددرصد آقای بابک انتخاب ما برای نقش فریدون بودند. اما در مورد آقای آقاخانی و خانم معتمدآریا چون بحث سن بازیگران مطرح بود، بعد از انتخاب خانم معتمدآریا، توصیه ایشان حضور آقای سعید آقاخانی بود که پیشنهاد بسیار خوبی بود. یکی از سختیهای کار پیر کردن آقای بابک بود به گونهای که پشت شان خم شود و تکیده شوند. او در پاسخی به سوالی درباره واقعی بودن داستان و اینکه تا چه حد داستان پردازی کارگردان در فیلم موثر بوده گفت: کلیت فیلم و اینکه زنی شوهر سابقش را از خانه سالمندان به خانه میآورد و مسائلی از این دست کاملا واقعی است اما برخی مسائل مثل رنگرز بودن شکوه زاییده ذهن فیلمنامهنویس است. مونا زندی حقیقی در مورد انتخاب نام فیلم گفت: نام فیلم در ابتدای تابستان بود و بعد نامش شد زنگاری. در ادامه کم کم خود بنفشه آفریقایی در داستان نقش ویژهای گرفت و بالا آمد. ضمن اینکه بنفشه آفریقایی بسیار گیاه ویژهای است و به همین علت با شخصیتی مثل شکوه همخوانی داشت. به این علت در نهایت به این اسم رسیدیم. کارگردان فیلم در خصوص زندگی شوهر سابق یک زن با آن در خانه شوهر فعلیاش در یک خانواده روستایی گفت: این خانواده روستایی نیستند و از شهر تهران به جای دیگری رفتهاند. اما فکر میکنم نکته اینجاست که این زن و شوهر تلاش کردهاند با کمک هم و بدون قضاوت و با کنار گذاشتن برخی تعصبات مسائلی که در گذشته برایشان پیش آمده را حل کنند. ضمن اینکه اصلا موضوعی غیر اخلاقی در فیلم اتفاق نمیافتد.
|
هنر و سینما
| 5 |
دو روح در یک بدن؛ مقایسه مریخنوردهای کنجکاوی و مارس ۲۰۲۰ با اتمام ماموریت مریخنورد فرصت در حال حاضر کنجکاوی تنها مریخنورد فعال ناسا در سیاره سرخ است. با این حال این تنهایی زیاد طول نخواهد کشید و حدود یک سال دیگر و با فرود مریخنورد مارس ۲۰۲۰ بار دیگر ناسا دو مریخنورد فعال در سیاره مریخ خواهد داشت. مارس ۲۰۲۰ از نظر طراحی بسیاری از خصوصیات همتای پیشینش را به ارث برده است. با این حال این دو را نمیتوان مریخنوردهای دوقلو نامید. این دو مریخنورد از جهات مختلف تفاوتهایی با هم دارند که در این مقاله به آنها اشاره میکنیم. ماموریتهایی با اهداف مختلفناسا اهداف مشخصی را برای هر ماموریت تعیین میکند و مریخنوردهای پرشماری که در سالهای اخیر به سیاره مریخ اعزام شدهاند با اهداف و نگاههای مختلفی این سیاره را کاوش کردهاند. مریخنوردهای دوقلوی روح و فرصت که در سال ۲۰۰۴ در مریخ فرود آمدند به یافتههای مهمی دست پیدا کردند که ادامهی مسیر کاوش مریخ را تحت تاثیر قرار داد. مریخنوردهای دوقلوی ناسا توانستند شواهدی مبنی بر جریان آب در سطح مریخ، البته در گذشتههای دور و پیش از آن که این سیاره به کویری یخزده تبدیل شود، پیدا کنند. مقایسه ابعاد تعدادی از مریخنوردهای ناسا. پس از آن نوبت به مریخنورد کنجکاوی رسید که در سال ۲۰۱۲ در سطح مریخ فرود آمد. کنجکاوی از آن زمان تا کنون در دهانه گیل (Gale Crater) مشغول کاوش سیاره سرخ است. دادههای کنجکاوی نشان میدهند که میلیاردها سال پیش در همین منطقه دریاچهای از آب مایع وجود داشته است. منطقهای که در گذشته احتمالا شرایط پشتیبانی از حیات میکروبی را نیز داشته. مارس ۲۰۲۰، که در حال حاضر آخرین مراحل پیش از پرتاب را پشت سر میگذارد، همانند کنجکاوی به کاوش منطقهای مشغول خواهد شد که در گذشته آب در آن جریان داشته است. این مریخنورد اما گام بعدی را در کاوش سیاره سرخ برخواهد داشت و به حستوجوی نشانههای حیات در گذشتهی مریخ مشغول خواهد شد. مارس ۲۰۲۰ با کمک ابزارهای مختلفش آزمایشهایی را روی نمونههایی از سنگ و خاک مریخ انجام خواهد داد تا شاید موفق به کشف شواهدی مبنی بر وجود حیات میکروبی در گذشتهی مریخ شود. از سویی دیگر این مریخنورد برخی از نمونههای مهم را ذخیره خواهد کرد تا شاید در سالهای بعد و در ماموریتهای آینده برای انجام مطالعات بیشتر به زمین بازگردانده شوند. ابزارهابدنهی مریخنورد مارس ۲۰۲۰ حدود ۱۲ سانتیمتر از مریخنورد کنجکاوی بزرگتر است. همچنین مارس ۲۰۲۰ نسبت به کنجکاوی سنگینتر است و وزن آن به ۱۰۲۵ کیلوگرم میرسد. وزن همتای پیشین این مریخ نورد حدود ۹۰۰ کیلوگرم است. تفاوت وزن این دو مریخنورد، که تقریبا ابعاد مشابهی دارند، مربوط به تفاوت در ابزارهایی است که روی آنها نصب شده است. بخشی از تفاوتهای مریخنورد مارس ۲۰۲۰ با مریخنورد کنجکاوی. به طور مثال طول بازوی رباتیک مریخنورد کنجکاوی ۲/۲ متر است که حدود ۳۰ کیلوگرم تجهیزات، مانند آنالیزگر شیمیایی، مته حفاری و دوربین علمی، روی آن نصب شده است. طول بازوی رباتیک مریخنورد مارس ۲۰۲۰ با کنجکاوی برابر است اما وزن آن به ۴۵ کیلوگرم میرسد. مته حفاری و دیگر ابزارهای مارس ۲۰۲۰ نسبت به نمونههایی که کنجکاوی از آنها استفاده میکند بزرگتر هستند و همین مسئله باعث افزایش وزن این بخش از مریخنورد شده است. چشمها و گوشهامریخنورد کنجکاوی در مجموع از ۱۷ دوربین استفاده میکند که از میان آنها چهار دوربین رنگی هستند. یکی از تصاویر مریخنورد کنجکاوی از سطح مریخ.
|
علم و تکنولوژی
| 3 |
نگاتیو: پایان ژانر به یک نگاتیو دیگر گوش میکنید. برنامهای که فصل اول را به بحث مهم ژانر اختصاص داد. از استودیوهای هالیوود شروع کردیم و به وسترنهای پر ماجرا رسیدیم. از پاس گل موسیقی به سینما برایتان گفتیم. در ژانر نوار از نیمه تاریک انسان صحبت کردیم. به سرزمینی سفر کردیم که در آنجا گریه کردن مردها ارزش بود. و در آخر هم از ریشهی ترس انسان و ناشناختهها صحبت کردیم. امروز آخرین قسمت از فصل اول نگاتیو را تقدیمتان میکنیم و امیدواریم که از شنیدن این فصل لذت برده باشید و ما را در فصلهای آینده همراهی کنید. با تشکر
|
هنر و سینما
| 5 |
جهانی وسیع و زیبا در آنسوی مرزهای Read Dead Online انتظار شما را میکشد آیا میدانستید که ممکن است مرزهای بازی Read dead Online را پشت سر گذاشت؟ کار مشکلی است، ولی اگر محل درست را بیابید، و کار درست را انجام دهید، میتوانید از محدودیتی که راکاستار بر شما اعمال کرده است، فراتر روید. و اگر موفق به انجام این مهم شوید، آنچه آن بیرون انتظار شما را میکشد بسیار زیباست. گروهی از بازیسازان استرالیایی تحت نام مادربزرگان (The Grannies) موفق به انجام این کار شدهاند آنها طی یک آخر هفته و با استفاده از گلیچ (Glitch) یافت شده در نقطهای از بازی دیوار نامرئی بازی را شکستند البته که عبور از مرزهای بازی به مراتب مشکلتر از صرف عبور از یک نقطه مشخص استقبل از هر چیز، برای نفوذ به جهان بیرون باید دقیقا به نقطه خاصی از بازی رجوع کنید که در مقابل صخرهای خاص قرار دارد، اسلحه خود را بیرون بکشید و به سوی آن نقطه مشخص حرکت کنید موتور و فیزیک بازی شما را پس خواهد زد، ولی اگر به قدر کفایت اصرار ورزید موفق به خروج خواهید شد (گرچه برای مدتی حتی با خروج از این نقطه، بازی باز هم شما را به درون خواهد کشید) واقعا کار سختی است، بنابراین وقتی یکی از آنها موفق به انجام این کار شد، سایر اعضای گروه یک ساعتی برای خروج از این حفره تلاش کردندوقتی همه موفق به خروج شدند، آنچه یافتند شگفتآور بود بجای اینکه دنیای بازی در مرزها به سادگی به پایان رسد، جهان تا چشم کار میکرد ادامه داشتاما آنچه این تجربه را بینهایت جذاب و شگفتآور میسازد، صرفا این نیست که جهانی عظیم و خالی بیرون از مرزهای بازی وجود دارد؛ این برهوت عظیم تجربه جدیدی است برای پرسهزنی در غرب وحشی البته که مادربزرگان اولین گروهی نیستند که موفق به انجام این کار شدهاند، ولی شیوه نمایش ایشان از این جهان، تجربهای حقا ناب و دوست داشتنی برای ما بیندگان خلق کرده است یکی از اعضای گروه سفرشان را چنین توصیف کرده است: ما فورا خود را در سرزمینی خالی یافتیم آنسوی New Austin با مناظری زیبا و شگفتانگیز هرچه جلوتر میرفتیم، تکسچرها بیشتر به تکرار میافتادند و گاه با تغییر ناگهانی آنها روبرو میشدیم حتی جلوتر هم، نشانی از سازههای ساخت محیط بازی نبود، تنها چشمانداز، برهوتی خالی و گسترده بود در بعضی نواحی، هندسه محیطی ناتمام بازی به شکل اشکالی تند و تیز ظهور میکرد بلاخره به حاشیه بازی رسیدیم، که رزولوشن بالای مناظر جای خود را به رزولوشن پایین دادند در حالیکه به لبه جهان نزدیک میشدیم، میتوانستیم جهان زیرین را ببینیم گاهی آن زیر آب در جریان بود، و گاه یک هیچ بزرگ در نهایت در پایان جهان، پایانی دیگر در انتظار بود در حالیکه میدانستند سفرشان به انتهای خود نزدیک میشود، مادربزرگان شب را کنار هم گذراندند، و پیمان بستند با طلوع خورشید، یکی پس از دیگری، در مغاک فرو شوند در جهان زیرین، همزمان سقوط میکردیم و به بالا رانده میشدیم پس از مدتی فهمیدیم که میتوانیم بر مسیر سقوط خود تاثیر بگذاریم پس از ملاقاتی کوتاه به سوی لبه جهان رهسپار شدیم چرخه روز و شب کماکان قابل مشاهده بود؛ و چه فضای زیبا و غریبی پس از یک ساعت سقوط مداوم، ناگهان خود را در حال شنا یافتیم میتوانستیم سطح آب را ببینیم (در این زمان حالت اول شخص صفحه سیاه هراسآوری بود با صدای ناخوشایند یک مغروق) سپس به سطح آب رانده شدیم تا جاییکه توان داشتیم شنا کردیم! دیگر نایی برایمان نمانده بود هیچ نبود جز نالههای پراحساس دوستان مغروق آرام بخوابی Ion's Cowboy، ممنون که تا پایان جهان همراهم بودی برای تمام سالها کار سختی که برای ساخت Read Dead Redemption و بخش آنلاین آن انجام شده است، این سفر جسورانه به آنسوی مرزهای جهان (و ادای احترامی تصادفی به سریال وست ورلد)، شاید جذابترین چیزی باشد که تاکنون در مورد این بازی دیده شده است.
|
بازی ویدیویی
| 0 |
نگاهی دوباره به اولین نسل گلکسی نوت و ویژگیهای جذاب آن در تابستان ۲۰۱۱، سامسونگ رویکرد نوآورانهای در قبال یک گوشی هوشمند عملی کرد. این گوشی قرار بود بهصورت همزمان مکمل و بهتر از گوشیهای سری گلکسی اس باشد و به همین خاطر سامسونگ برای گلکسی نوت ایدههای جدید مختلفی را عملی کرد. نسل اول گلکسی نوت از نمایشگر-در آن زمان غولپیکر-۵٫۳ اینچی با رزولوشن ۱۲۰۸۰p، باتری حجیم و قلم استایلوس بهره میبرد که استیو جابز همان موقع گفت که تعبیه این قلم در گوشی اشتباه بسیار بزرگی است. ۸ سال بعد، گوشیهای گلکسی نوت هرچه که باشند، نمیتوان آنها را شکستخورده قلمداد کرد. در حقیقت سامسونگ موفق شده هر سال با عرضه نسل جدید این گوشی، توجهات گستردهای را جلب کند. در این مطلب، نگاهی دوباره به اولین نسل گلکسی نوت میاندازیم و ویژگیهای مهم آن را بررسی میکنیم. دریایی از گوشیهای کوچکیکی از مهمترین گوشیهای سال ۲۰۱۱ آیفون ۴S بود که از نمایشگر ۳٫۵ اینچی بهره میبرد. اندازه این آیفون ۱۱۴ در ۵۹ در ۹٫۴ میلیمتر بود که با توجه به استانداردهای امروزی، بسیار کوچک محسوب میشود. البته در همان زمان هم گوشیهایی مانند HTC Sensation و Motorola Droid X۲ تلاش کردند اندازه نمایشگر را به ۴٫۳ اینچ یا بزرگتر برسانند که این تقریبا نهایت اندازهای بود که کاربران مشکلی با آن نداشتند. در آن دوران، نمایشگر ۴٫۳ اینچی به یک نوع استاندارد بدل شده بود و این اندازه مورد استقبال زیادی قرار گرفت. از لحاظ اوضاع سیستمعامل هم باید بگوییم که آیفون ۴S مبتنی بر iOS ۵ بود، بیشتر گوشیهای اندرویدی از اندروید ۲٫۳ استفاده میکردند و نسخه ۷٫۵ ویندوز فون عرضه شده بود. در چنین وضعیتی، اولین نسل گلکسی نوت عرضه شد و مفاهیم مربوط به گوشیهای هوشمند را تا حدی متحول کرد. بلندپروازیهای سامسونگیکی از انگیزههای سامسونگ برای ساخت گلکسی نوت این بود که میخواست مرز بین گوشی و تبلت را کمرنگ کند. این کمپ-ن- همچنین از همان ابتدا، برای این گوشی کاربران حرفهای را مدنظر قرار داد که زمان محدودی دارند و میخواهند از این وقت محدود نهایت استفاده را ببرند. به همین خاطر، گلکسی نوت با نمایشگر بزرگ ۵٫۳ اینچی که برای آن زمان بیسابقه بود، روانهی بازار شد. قلم استایلوس هم بهعنوان ابزاری برای افزایش بهرهوری این دسته از کاربران ارائه شد. قلم استایلوس یا به قول سامسونگ S Pen، از کارهایی مانند یادداشت نویسی و ویرایش اسکرینشاتها پشتیبانی میکرد. گلکسی نوت با داشتن ارتفاع ۱۴۷ میلیمتری و عرض ۸۳ میلیمتری، گوشی بلندقد و عریضی محسوب میشد و از دیگر موارد غولآسای آن هم باید به باتری این گجت اشاره کنیم که باتری قابل تعویض ۲۵۰۰ میلیآمپر ساعتی برای آن در نظر گرفته شده بود. این ظرفیت در حال حاضر بسیار کم است ولی در آن دوران توجهات زیادی را کسب میکرد. مهمترین مشخصه و اولین چیزی که به چشم کاربران میآمد، همین اندازه بزرگ بود که دیگر گوشیها در برابر آن کوچک به نظر میرسیدند. وعدهی قدرتدر آن دوران، مولتیتسکینگ یا چندوظیفگی در اندروید محلی از اعراب نداشت و گلکسی نوت بهلطف پشتیبانی از سریعترین شبکههای مخابراتی توانست توجه کاربران زیادی را جلب کند. در بسیاری از کشورها، فقط شبکههای WCDMA و HSPA+ وجود داشت ولی در آمریکا، کره جنوبی و ژاپن کاربران به شبکه LTE دسترسی داشتند. اگرچه شبکههای ۴G در آن دوران در ابتدای راه خود بودند، ولی این گوشی به کاربران این فرصت را میداد که زودتر از بسیاری از کاربران دیگر به سرعت بالای این شبکه دسترسی داشته باشند. سامسونگ دو نسخه از این گوشی را روانهی بازار کرد که یکی از آنها مبتنی بر تراشه اگزینوس ۴۲۱۰ مجهز به دو هسته ۱٫۴ گیگاهرتزی و پردازنده گرافیکی Mali-۴۰۰ بود. نسخهی دیگر هم از اسنپدراگون S۳ مبتنی بر دو هسته ۱٫۵ گیگاهرتزی و پردازنده گرافیکی Adreno ۲۱۰ بهره میبرد. حافظه رم آن ۱ گیگابایت بود و کاربران از بین حافظه داخلی ۱۶ و ۳۲ گیگابایت حق انتخاب داشتند. یک دوربین ۸ مگاپیکسلی بهعنوان دوربین اصلی انجام وظیفه میکرد که میتوانست با کیفیت ۱۰۸۰p و سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه از مناظر مختلف فیلمبرداری کند. دوربین سلفی هم از نوع ۲ مگاپیکسلی بود و کاربران برای فیلمبرداری با آن باید به کیفیت VGA بسنده میکردند. در هر صورت برای آن دوران، چنین مشخصاتی بسیار جذاب بودند. نقطه عطفتلاش شرکتها برای توسعهی گجت میان گوشی و تبلت به سال ۱۹۹۳ برمیگردد. چند سال قبل از گلکسی نوت، گجتهایی مانند HTC Advantage و Nokia N۸۱۰ عرضه شدند که به نوعی فبلت محسوب میشوند ولی هیچکدام از آنها موفقیت قابل توجهی کسب نکردند. گلکسی نوت اولین گوشی هوشمند مدرنی بود که از دیدگاه بسیاری از کاربران و کارشناسان بهعنوان یک فبلت در نظر گرفته شد و همانطور که میدانید این عنوان به اندازه نمایشگر اشاره دارد که در آن زمان میان گوشیهای هوشمند و تبلتهای کوچکتر قرار میگرفت. در ابتدای عرضه، کنجکاوی زیادی در مورد گلکسی نوت وجود داشت که این کنجکاوی لزوما معادل تحسین نبود. در آن دوران گفته میشد که این گجت بیش از حد بزرگ است و چندان کاربردی محسوب نمیشود. سپس در دسامبر ۲۰۱۱، سامسونگ اعلام کرد که ۱ میلیون گلکسی نوت فروخته است. همچنین عرضه مدل LTE در فوریه ۲۰۱۲، به این گوشی کمک کرد که تا آگوست ۲۰۱۲ آمار فروش خود را به ۱۰ میلیون برساند. به عبارتی دیگر، این گوشی موفقیت گستردهای برای سامسونگ به ارمغان آورد. گلکسی نوت ۱۰ پلاسدر سپتامبر ۲۰۱۲، سامسونگ گلکسی نوت ۲ را معرفی کرد که در عرض فقط ۲ ماه، حدود ۱۰ میلیون عدد از این گوشی به فروش رسید و تا انتهای همان سال، سامسونگ اعلام کرد ۳۰ میلیون گلکسی نوت ۲ فروخته شده است. باقی مدلهای بعدی گلکسی نوت (به غیر از گلکسی نوت ۷) هم برای این شرکت موفقیتآمیز بودهاند. رقبای سامسونگ هم در همان زمان خیلی سریع دست به کار شدند و اینگونه بود که اندازه گوشیهای هوشمند زودتر از آنچه فکرش را میکردیم افزایش پیدا کرد. بیشتر بخوانید: تاریخچه گوشیهای گلکسی نوت شرکت سامسونگمنبع: Android Authority…..
|
علم و تکنولوژی
| 3 |
۷ راه برای تبدیل شکست به موفقیت شکست بخشی از زندگی و قطعا بخشی از تجارت است. اغلب اوقات ما نمیخواهیم آن را بپذیریم، اما شکست هم یک عنصر اساسی برای موفقیت به حساب میآید. شکست یک عنصر اساسی و لازمهی موفقیت است. معمولا ما به طور غریزی از شکست شرمسار میشویم. این شاید به این دلیل است که احساسی را که شکست در ما ایجاد میکند، دوست نداریم یعنی احساس حقارت؛ گویا که ما اشتباهی مرتکب شدهایم. اما اگر شما زاویهی دیدتان را تغییر دهید و به شکست نه به عنوان یک اتفاق شرمآور، بلکه به عنوان یک تجربهی ارزشمند نگاه کنید، درک میکنید که از طریق شکست میتوانید به موفقیت برسید.۱- اشتباهات اهمیتی ندارند، اما یادگیری از آنها چرا. اشتباهاتتان را تشخیص دهید و بلافاصله از آنها درس بگیرید. بسیاری از افراد موفق نوعی از شکست را تجربه کردهاند و از آنها درس گرفتهاند. شکست به شما فرصتی میدهد که علتهای آن را تحلیل کنید تا اشتباهات مشابه را در آینده تکرار نکنید. هر اشتباهی میتواند به رشد ما کمک کند. ۲- مراقب نحوهی حرف زدن با خودتان باشید، زیرا شما به خودتان گوش میدهید. حرف زدن با خود میتواند به شدت آسیبرسان باشد، به خصوص پس از یک شکست. حرف زدن با خود را کنترل کنید و اجازه ندهید که حس بی ارزش بودن بر شما غلبه شود. تمام تلاشتان را بکنید که رویکرود مثبت داشته باشید و روی غلتک بیافتید. ۳- بسیار بهتر است که کاری را ناتمام انجام دهید تا این که هیچ کاری را کامل انجام ندهید. تنها شکست واقعی این است که هیچ کاری انجام ندهید. بیفعالیتی همهچیز را به خطر میاندازد. وقتی که ما هیچ کاری نمیکنیم، یعنی به هیچ سمتی حرکت نمیکنیم. این تضمین میکند که ما بازنده باقی بمانیم. کافی است کاری انجام ندهیم تا شکست بر زندگی ما چیره شود. ۴- ما نتیجهی تصمیمهای گذشتهمان هستیم، اما نباید بگذاریم اشتباهاتمان ما را تعریف کنند. حتی اگر گذشته مطابق میل ما پیش نرفت، آیندهیمان میتواند بهتر از چیزی باشد که تصور آن را داریم. اغلب اوقات، ما از حرف زدن دربارهی گذشته و اشتباهاتمان میترسیم زیرا نگرانیم که آنها هویت ما را تعریف کنند. هیچ حرفی را در دلتان نگاه ندارید، اما به آن چه که پیش رو دارید، تمرکز کنید. ۵- دشمن موفقیت ترس از شکست است. خود شکست زیاد خطرناک نیست، اما ترس از آن جلوی پیشرفت ما را میگیرد. مثل تمام ترسها، شما تنها از طریق مواجهه با آن میتوانید بر آن غلبه کنید. ۶- اعمال یکپارچه نتایج یکپارچه به دنبال دارد. استقامت از کارهایی که شما توانایی انجام آن را دارید ناشی نمیشود، بلکه فراگیری و کسب مهارت در کارهایی که قبلا توانایی انجام آن را نداشتید، نشاندهندهی وجود استقامت در فرد است. بنابراین، هر از گاهی به زمین خوردن مشکلی ندارد، اما یاد بگیرید که هربار بلند شوید و با استواری بیشتر به سمت جلو حرکت کنید. آنچه که شما هر روز انجام میدهید، مهمتر از آن کاری است که هر از گاهی انجام میدهید. یکپارچگی کلید موفقیت است. ۷- اگر نمیتوانید کار مورد نظرتان را به تنهایی انجام دهید، مجبور نیستید تنها باشید. گاهی اوقات شکستهای ما باعث میشود به رکود برسیم و رویهی قدیمیمان را دنبال کنیم. در این جور مواقع ما به حمایت کسی احتیاج داریم که به ما کمک کند عادتهای بدمان را کنار بگذاریم. اگر فکر کنیم باید به تنهایی از پس این بحران بربیایم سخت در اشتباهیم. یک مربی، راهنما یا دوست پیدا کنید که از شما پشتیبانی کند و تجربهی این را داشته باشد که شما را در مسیرتان به سمت موفقیت قرار دهد. منبع: Inc
|
سلامت و زیبایی
| 2 |
احتمال معرفی مدل ۵G پیکسل ۴ در مراسم هفته آینده به لطف تصاویر و گزارشهای مختلف، نکته ناگفتهای در مورد دو گوشی پیکسل ۴ باقی نمانده ولی حالا بهنظر میرسد در مراسم رونمایی از آنها، شاهد معرفی یک گوشی دیگر هم خواهیم بود. طبق گزارش منتشر شده از جانب Nikkei Asian Review، گوگل مشغول آزمایش مدل ۵G پیکسل ۴ است که مطابق انتظار از تراشه اسنپدراگون ۸۵۵ و احتمالا مودم X۵۰ ۵G بهره میبرد. طبق این گزارش، گوگل تولید انبوه گوشیهای پیکسل ۴ را آغاز کرده تا بعد از معرفی آنها، خیلی زود روانهی بازار شوند. اما گفته میشود اگرچه احتمالا در این مراسم شاهد رونمایی از مدل ۵G پیکسل ۴ خواهیم بود، ولی در فصل بهار سال آینده همزمان با معرفی نسل جدید گوشیهای پیکسل مقرون به صرفه، باید انتظار عرضه این گوشی را داشته باشیم. با توجه به اینکه گوگل در زمینهی مخفی نگه داشتن ویژگیهای پیکسل ۴ کاملا ناموفق بوده است، معرفی یک پیکسل ۵G در این مراسم یک غافلگیری بزرگ خواهد بود زیرا تا به حال گزارشی در مورد مدل ۵G پیکسل ۴ منتشر نشده است. در ضمن با توجه به اینکه گوشیهای ۵G به دلیل مصرف انرژی بیشتر از باتریهای بزرگتری بهره میبرند، امیدواریم در صورت وجود پیکسل ۵G، گوگل برای آن از باتری بزرگی استفاده کند. در هر صورت پیکسل ۵G محصول مهمی محسوب میشود زیرا در کشور آمریکا در حال حاضر فقط شرکتهای سامسونگ و الجی گوشی ۵G ارائه میدهند و گوگل با این کار میتواند بخشی از این بازار مهم را از آن خود کند. منبع: Android Authority
|
علم و تکنولوژی
| 3 |
بهترین فیلمهایی که هراس از تکنولوژی را تصویر کردند سنمان بالا میرود. دردها را تحمل میکنیم. میمیریم و بدنمان فاسد میشود و خوراک کرمها میشویم. و در همهی این مراحلی که از سر میگذرانیم وسایل الکترونیکیمان کنارمان میمانند. آنها اسباب و وسایل دائمی هستند که زمان را میکشند و باعث میشوند ملال از زندگیمان کنار برود. اما چقدر طول میکشد تا این اسباببازیهای قیمتی ما خیانت کنند؟ اگر شما هم مثل من جزو کسانی هستید که از تغییرات تکنولوژی هراس دارند و به عبارتی مبتلا به تکنوفوبیا هستند بعضی فیلمها به خوبی این هراس را تصویر کردهاند. بهترین فیلمهای هراس از تکنولوژی آنهایی هستند که حقایق مربوط به تکنولوژی را منعکس میکنند. فیلمهای مربوط به تکنوفوبیا هر چند خشن و سرد به نظر برسند اما دربارهی آدمها صحبت میکنند. حتی آن بخشهایی که مربوط به تکنولوژی و حضور همه جانبهی آن است با حضور انسانها تجسم پیدا میکند. آن حقیقت باقی میماند که استخوان و خون و اجرای تشکیل دهندهی بدن هستند و آن تشکیلدهندههای ارگانیک روزی تاریخشان به سر خواهد آمد. روی دیگر سکه همتایان تکنولوژیک ما جوانتر، سریعتر، شفافتر و با هر به روز رسانی بیشتر در هالهای از ابهام قرار خواهند گرفت. تولد ژانر علمی-تخیلی زمانی اتفاق افتاد که جامعه نشانههایی از سلطهی قریبالوقوع آخرالزمانی را دید. این فیلمسازان را ضدتکنولوژی، پارانویید یا هر چیز دیگری که بخوانید، این هفت فیلمی که در ادامه معرفی خواهیم کرد بهترین فیلمهای هراس از تکنولوژی هستند چون دلایل خوبی برای تکنوفوبیا ارائه میدهند. این فیلمها آیندهای را پیشبینی کردند که ما الان در آن زندگی میکنیم. زجرآور است دریافتن این که بیشتر این فیلمها به ما نشان میدهند که این ماجرای تکنولوژی تا کجا میتواند پیش برود و چهقدر زود ممکن است این اتفاق بیفتد. مرکز خرید ساطوری عنوان اصلی: Chopping Mall کارگردان: جیم وینورسکی محصول ۱۹۸۶ محوریت طرح داستانی فیلم روی نگهبانان روباتیک استوار است. هشت نوجوان عاشق به یک مرکز خرید میروند. آنها میخواهند بعد از نیمهشب در یکی از مغازههای مهمانی بگیرند. وقتی فروشگاه بسته میشود و پیش از آن که آنها بتوانند از آن خارج شوند سیستم روباتهای نگهبان از کار میافتد و شروع به کشتار میکنند. فیلم مرکز خرید ساطوری از ژانر اسلشر و علمی-تخیلی به شیوهی سادهای استفاده میکند تا پیچیدگی تکنولوژی را کشف کند. اگر چه شریرهای این قصه پیچیدگی خاصی ندارند و حال هوایشان سبکتر است اما فیلم همان حال و هوا و هویت ترمیناتور را دارد. فیلم نشان میدهد که چهطور تکنولوژی روی آیندهی بشریت تاثیر میگذارد و چهطور ماشینها میتواند زیبایی لحظه را آلوده کند. فیلم دههی هشتاد وارد سینماها شد پیش از آن که اینترنت تا این حد فراگیر شود. آن زمان فقط ثروتمندان تلفن همراه داشتند و ارتباط میان انسانها تا این حد از طریق تکنولوژی صورت نمیگرفت. فیلم یک پیشبینی تصادفی دقیق دربارهی امروز ما داشت. در گیشه و نزد منتقدان شکست خورد اما تبدیل به یک فیلم کالت در سالهای آینده شد. نفرین فرانکنشتاین عنوان اصلی: The Curse of Frankenstein کارگردان: ترنس فیشر محصول ۱۹۵۷ داستان مری شلی ترس از انقلاب صنعتی را روی پردهی سینما روشن میکند. جامعهی قرن نوزدهم از هیولایی که از دل ماشینیسم بیرون آمده بود، احساس وحشت داشت. کتاب مری شلی به آنها کمک کرد با گسستی که در انتظارشان بود کنار بیایند. در داستان فرانکنشتاین این هیولا تبدیل به یک موجود واقعی میشود و حالا ۲۰۰ سال بعد از اولین انتشار این کتاب، همچنان این داستان هشداردهنده بهخصوص در نسخهی سینماییاش مربوط و مناسب است. هیچ تفسیری به اندازهی نفرین فرانکنشتاین ترنس فیشر نمیتواند وحشت تکنولوژیک امروز ما را تا این حد دقیق بازتاب دهد. این یکی از اولین فیلمهای جریان اصلی بود که خون را به شیوهی تکنیکالر روی پرده نشان داد. نسخهی سینمایی نشان میدهد که چهطور انسان با تکنولوژی ارتبط برقرار میکند. دکتر فرانکنشتاین مردی با اعتماد به نفس بیش از اندازه است که مخلوقی ساخته با تمایل به آدمکشی. در نهایت وقتی آدمها و سازههایشان به هم میپیچند هیچکس از این بازی برنده بیرون نمیآید. پسری با سگش عنوان اصلی: A Boy and His Dog کارگردان: ال. کیو. جونز محصول ۱۹۷۵ فیلم اقتباسی از کتاب علمی-تخیلی هارلن الیسون است. جنگ جهانی چهارم در پنج روز به پایان رسیده است. آمریکا جنگ هستهای را پشت سر گذاشته است و سال ۲۰۲۴ است. یک پسر ۱۸ ساله که پدر و مادرش را از دست داده است و از اخلاقیات هم سر درنمیآورد بیشتر از هر چیزی نگران غذاست. او سگی انسانگریز به نام خون دارد. رابطهی پسر و سگ چندان خوب نیست اما هردویشان میدانند که برای بقا به دیگری نیازمند هستند. در سکانس افتتاحیه فیلم به سوال طبیعت در برابر طبیعت پاسخ میدهد و بدون این که وقت را تلف کند آیندهای غیرقابل تحمل را پیشبینی میکند. حرکات کاراکترها به ما میگوید که اهمیتی ندارد چه اتفاقی بیفتد، پیشفرض بشریت بر خشونت استوار است. فیلم یک کمدی سیاه غیرعادی و عجیب و غریب است که نگاهش به آینده کمی ترسناک هم به نظر میرسد. زندگی بعد از جنگ هستهای هنوز ادامه دارد و به همین دلیل شاهد سقوط فیزیکی و اخلاقی جهان بعد از پیشرفتهای تکنولوژی هستیم. ترمیناتور (نابودگر) عنوان اصلی: The Terminator کارگردان: جیمز کامرون محصول ۱۹۸۴ روباتهای قاتل، تصویر کودکانی که تکنوفوبیا دارند، این فیلم به صریحترین شکل از طریق لنزها وحشت را انتقال میدهد. در فیلم ترمیناتور جیمز کامرون کارگردان فیلم یک داستان موش و گربه روایت میکند. این داستان نه تنها نشان میدهد که وقتی تکنولوژی خودآگاه میشود چه اتفاقی میافتد که به علاوه نتایج آن میتواند تبدیل به چیزی انتقامجویانه بشود. این ماشین قاتل آهنی روی ماموریتش بر بالا رفتن از نردبان داروینی متمرکز است. سال ۱۹۸۴ یک سرباز انسان ماموریت پیدا میکند که یک سایبورگ نابودنشدنی را متوقف کند. هر دوی آنها از سال ۲۰۲۹ فرستاده شدهاند و از جریان اعدام زنی که پسر به دنیا نیامدهاش کلید رستگاری آیندهی بشریت است. فیلم توسط دنبالههایش که بیشتر روی جلوههای ویژه استوار بودند کمرنگ شد. دنبالههایی که لحن مثبتتری داشتند. اما نسخهی اصلی فیلم در قلهی فیلمهای مربوط به تکنوفوبیا میایستد. در قسمتهای بعدی روباتهای کشنده موفق شدند که همدردی بیشتری از خودشان بروز بدهند. پلیس آهنی عنوان اصلی: RoboCop کارگردان: پل ورهوفن محصول ۱۹۸۷ در یک نگاه به نظر میرسد که پلیس آهنی پرچمدار نگاه مثبت به تکنولوژی است. وقتی تعدادی از جنایتکاران رگبار گلوله را به سمت ارگانهای حیاتی الکس مورفی، افسر پلیس میبندند، یکی از اعضای گروه نجات هر کدام از اعضای بدن او را که از کار افتاده با یک قطعهی روباتیک جایگزین میکند. با اولین فیلم پلیس آهنی پل ورهوفن کارگردان یکی دیگر از آن فیلمهای ماشینها در مقابل انسانها را ارائه داد. اما به جای این که تعارض در جنگ و جدلهای خیابان اتفاق بیفتد، در حقیقت این یک جدال درونی برای پلیس آهنی باقی میماند. در ساخته شدن فیلم پلیس آهنی نکات زیادی تاثیرگذار بودند از تاثیر رسانهها گرفته تا اقتدارگرایی و حرص و طمع و سرمایهداری و ضدآرمانشهر و طبیعت انسان. فیلم آنقدر موفق بود که نه تنها در جهان سینما دنبالههایی روی آن ساخته شد که حتی چند کتاب کمیک هم با اقتباس از آن نوشته شد. یادآوری کامل عنوان اصلی: Total Recall کارگردان: پل ورهوفن محصول ۱۹۹۰ این دومین فیلم از پل ورهوفن است که به فهرست بهترین فیلمهای هراس از تکنولوژی راه پیدا میکند. فیلم روی عناصر تجربی از جامعهی دیجیتال شده تمرکز دارد. قهرمان فیلم سال ۲۰۸۴ زندگی میکند. او یک کارگر ساختمانی به نام داگلاس است که رویاهای عجیبی دربارهی مریخ میبیند. همسرش لوری سعی میکند فکرش را از مریخ منحرف کند. در مریخ دولت مشغول جنگ با شورشیان است. داگلاس به سازمانی میرود که کارش ساختن رویاها و خوابهایی است که شما میخواهید و از آنها میخواهد که خوابی در رابطه با سفر به مریخ در مغزش تعبیه کنند. آنها توهم داستانها و روابطی را در مغز به وجود میآورند که یکنواختی زندگی کارگری را به هم بزند. اگر چه ورهوفن فیلمش را با سوالات فلسفی دربارهی این که ما چهطور فکر و رفتار میکنیم پر میکند اما فیلم یادآوری کامل کاملا وارد محدودهی آرام و تفکربرانگیز نمیشود. فیلم تصاویری شمایلگونه از ژانر علمی-تخیلی در اواخر دههی هشتاد و اوایل دههی نود دارد. ۲۰۰۱: اودیسهی فضایی عنوان اصلی: ۲۰۰۱: A Space Odyssey کارگردان: استنلی کوبریک محصول ۱۹۶۸ سکوتی معنادار در سفینهی که میخواهد به مشتری سفر کند. شاهکار استنلی کوبریک، مخاطب را به تفکر در مسیر پیچیدهی پیشرفت انسانها وادار میکند. تکنولوژی اینجا به مثابه سوختی است که نیاز داریم تا جامعه را به جلو سوق بدهد. اما هزینهاش چیست؟ فیلم ابعاد چندگانهای از روان انسان را کشف میکند اما تعارض به یادماندنی بر محوریت دکتر دیو بومن فضانورد با یک کامپیوتر سوپرمدل هال ۹۰۰۰ که تمایل به کشتار آدمها دارد، متمرکز است. این ماشین با چشمهای قرمز یکی را بعد از دیگری میکشد و خودش مرتب و منظم و آرام باقی میماند. این حمام خون میانستارهای تجسم این است که چهطور ما در مسیر پیشرفت برچسبهای اشتباه میزنیم. با وجود اینکه این فیلم در ابتدا واکنشها و نقدهای مختلفی را از سوی تماشاگران و منتقدان دریافت کرد اما کمکم هواداران خود را بدست آورد و به یکی از پرفروشترین فیلمها تبدیل شد. فیلم در چهار فصل مجزا روایت میشود و نامزد چهار جایزهی اسکار شد که از میان آنها فقط اسکار بخش بهترین جلوههای ویژهی بصری را به دست آورد. از میان دیگر فیلمهای هراس از تکنولوژی یا همان تکنوفوبیا میشود به متروپلیس شاهکار فریتز لانگ، بلید رانر ریدلی اسکات و ماه ساختهی دانکن جونز پرداخت که جدیدترین فیلم این فهرست و محصول ۲۰۰۹ است. بیشتر بخوانید: کدام فیلمهای اکران تعطیلات شانس بیشتری برای اسکار دارند؟ منبع: tasteofcinema
|
هنر و سینما
| 5 |
گوشی میانرده شیائومی Mi A۳ رسما معرفی شد جدیدترین گوشی اندروید وان شیائومی به نام Mi A۳ رسما معرفی شد که در حقیقت همان Mi CC۹e محسوب میشود. این یعنی، شیائومی Mi A۳ از نمایشگر ۶٫۱ اینیچ اولد با رزولوشن ۷۲۰ در ۱۵۶۰ بهره میبرد که در مقایسه با رزولوشن ۱۰۸۰p گوشیهای Mi A۲ و Mi A۲ Lite، یک قدم رو به پایین است. شیائومی برای این گوشی قیمت ۲۵۰ یورو در نظر گرفته است. قلب تپنده آن تراشه اسنپدراگون ۶۶۵ است که نسبت به تراشه مدل قبلی یعنی اسنپدراگون ۶۶۰ تفاوت چندان زیادی ندارد. این قیمت برای مدل مبتنی بر حافظه داخلی ۶۴ گیگابایت است و برای مدل ۱۲۸ گیگابایتی باید ۳۰ یورو بیشتر بپردازید. البته بهلطف پشتیبانی از کارت حافظه SD، میتوانید این حافظه را افزایش دهید. یکی از مهمترین ویژگیهای این گوشی، دوربین سهگانه آن است. یک سنسور ۴۸ مگاپیکسلی بهعنوان دوربین اصلی انجام وظیفه میکند و در کنار آن دوربین اولترا واید ۸ مگاپیکسلی و دوربین تشخیص عمق ۲ مگاپیکسلی توجه را جلب میکنند. در بالای نمایشگر هم یک بریدگی قطرهای شکل دیده میشود که در آن دوربین سلفی ۳۲ مگاپیکسلی تعبیه شده است. یکی دیگر از ارتقاهای قابل توجه نسبت به نسل قبلی، بهرهگیری از باتری ۴۰۳۰ میلیآمپر ساعتی (در برابر باتری ۳۰۰۰ میلیآمپر ساعتی) است که البته مانند مدل قبلی از شارژ سریع ۱۸ واتی پشتیبانی میکند. لازم به ذکر است که در جعبه این گوشی یک شارژر ۱۰ واتی قرار دارد. از دیگر ویژگیهای آن، میتوانیم به وجود جک هدفون و حسگر اثر انگشت زیر نمایشگر اشاره کنیم. شیائومی گوشی Mi A۳ را در رنگهای آبی، سفید و خاکستری روانهی بازار میکند. این گوشی ابتدا در اسپ-ن-ا عرضه میشود و کمی بعد به دیگر بازارها راه پیدا میکند. منبع: GSM Arena
|
علم و تکنولوژی
| 3 |
۷۹ درصد از کاربران اپل میوزیک هنوز از آن استفاده میکنند موسسهی تحقیقاتی MusicWatch با تخصص در زمینهی تحقیقات مربوط به موسیقی، اخیرا نتایج یک نظرسنجی را منتشر کرد که روی ۵۰۰۰ نفر انجام شده بود. شرکت اپل در بیانیهای عنوان کرده که ۷۹ درصد از کاربرانی که برای اپل میوزیک (Apple Music) ثبتنام کردهاند، هنوز از این سرویس استفاده میکنند که این موضوع برخلاف نتایج نظرسنجی است این نظرسنجی نشان میداد که سهچهارم کاربران iOS در ایالات متحده در مورد سرویس اپل میوزیک اطلاع داشتند، اما تنها ۱۱ درصد از آنها، از سرویس موسیقی اپل استفاده میکردند حدود ۴۸ درصد از آن شرکتکنندگانی که از اپل میوزیک استفاده میکردند، گفتند در حال حاضر از اپل میوزیک استفاده نمیکنند البته ۶۴ درصد از کاربران فعلی اپل میوزیک گفتند که احتمال بسیار زیادی وجود دارد که پس از اتمام دورهی سه ماههی آزمایشی همچنان به استفاده از این سرویس ادامه دهند از سوی دیگر ۲۸ درصد از کسانی که در این نظرسنجی شرکت داشتند، عنوان کردند که هم از اسپاتیفای پریمیوم (Spotify Premium) و هم از اپل میوزیک استفاده میکنند. تنها ۱۱ درصد از کاربران اسپاتیفای رایگان به طور همزمان از سرویس موسیقی اپل استفاده میکنند. البته بدون آمار و ارقام دقیق از تعداد افرادی که از این سرویسها استفاده میکنند، درصدها بیمعنی است و کمی هم مشکوک به نظر میرسد. ماجرا به همینجا ختم نمیشود. در این میان، اپل هم چنین آمار و ارقامی را رده کرد و دادههای آماری خود را ارایه کرده است. همچنین در بیانیهای به وبسایت The Verge اپل اعلام کرده که ۷۹ درصد از افرادی که برای سرویس موسیقی اپل ثبت نام کردهاند، همچنان به استفاده از این سرویس ادامه میدهند. به طور دقیق مشخص نیست که منظور اپل از استفاده از این سرویس چیست و میتواند معناهای متفاوتی داشته باشد؛ مثلا اینکه صرفا به موسیقی گوش میدهند یا اینکه گزینهی تمدید اتوماتیک حساب را فعال نگاه میدارند. در هر صورت این رقم از آنچه که وبسایت MusicWatch گزارش داده بیشتر است؛ اگرچه ممکن است کمی هم غیرواقعی باشد. منبع: PCMag
|
هنر و سینما
| 5 |
همه آنچه که در مورد گوشی تاشو گلکسی Z Flip سامسونگ میدانیم گوشی تاشو گلکسی Z Flip سامسونگ که پیشتر به عنوان گلکسی فولد ۲ و گلکسی Bloom از آن یاد میشد، قرار است یک ماه دیگر و همراه با گوشیهای گلکسی اس ۲۰ سامسونگ معرفی شود. در همین راستا تصمیم گرفتیم تمام آنچه را که در مورد این محصول میدانیم از قبیل مشخصات فنی، قیمت و تاریخ انتشار به اطلاع شما عزیزان برسانیم. طراحی و نمایشگر گوشی تاشو گلکسی Z Flipبا نزدیک شدن به زمان معرفی گوشی گلکسی فولد ۲ که اکنون باید آن را گلکسی Z Flip نامید، اطلاعاتی که از آن منتشر میشود شک و تردیدهای بیشتری را به یقین تبدیل میکنند. مثلا این توییت آخری بود که مکس وینبچ، یکی از اعضای XDA منتشر کرده بود: سامسونگ حرکت هوشمندانهای در قبال گلکسی Z Flip (تصادفا متوجه شدم چنین نامی دارد) انجام داد آنها قرار است از شیشه فوقالعاده باریک و پلاستیک استفاده کنند سامسونگ میخواهد یک لایه پلاستیکی هم جهت محافظت بیشتر روی شیشه قرار دهد بنابراین اگر خط و خشی هم روی گوشی ایجاد شود، صرفا لایه پلاستیکی صدمه میبیند و شیشه سالم میماندخبر استفاده از شیشه به جای پلاستیک به عنوان پوشش گوشی قبلا منتشر شده بود اما اینکه یک لایه پلاستیکی دیگر هم قرار است روی آن قرار گیرد تا از آن محافظت کند، خبر جدیدی است! هدف استفاده از شیشه، افزایش مقاومت دستگاه و همچنین از بین رفتن چین خوردگی وسط نمایشگر است از طرفی وظیفه لایه پلاستیکی هم محافظت از این شیشه است هنگامی که خبر استفاده از شیشه به عنوان پوشش گلکسی Z Flip منتشر شد، بسیاری از تحلیلگران اعتقاد داشتند این کار نه تنها مقاومت نمایشگر را کاهش میدهد، بلکه باعث افزایش هزینه نیز خواهد شد حال باید دید سامسونگ چگونه این مشکل را در گوشی تاشو جدید خود حل میکند! بیشتر بخوانید: نمایشگر گلکسی فولد ۲ احتمالا از پوشش شیشهای بهره میبردالبته اکثر کاربران ترجیح میدهند نمایشگر گوشی از شیشه باشد اما خب این مورد را هم نباید فراموش کنیم که گوشیهای تاشو تازه در اول مسیر قرار دارند و تا رسیدن به آن طراحی آرمانی فاصله زیادی دارند بعید نیست تا پایان سال جاری، شرکتی موفق به ساخت گوشی تاشویی شود که نمایشگر آن تماما شیشهای باشد! هنوز مشخص نشده که آیا در صورت خط و خش برداشتن این لایه پلاستیکی، امکان تعویض آن وجود دارد یا خیر حتی اگر چنین امکانی وجود نداشته باشد، حداقل خیالمان راحت است که خودمان نمیتوانیم لایه جدیدی روی آن قرار دهیم و باید با همان لایه پلاستیکی سر کنیم! با این اوصاف، ترکیب شیشه و پلاستیک از نظر مقاومت نمایشگر که یکی از بزرگترین چالشهای سر راه گوشیهای تاشو است، بهترین انتخاب ممکن بودنکته جالب در مورد نمایشگر شیشهای این محصول، استفاده از شیشههای بسیار باریک است سامسونگ با شرکتی تحت عنوان DoInsys وارد همکاری شد و از آنها خواسته شیشه روی نمایشگر گلکسی Z Flip را تولید کنند اینکه این شیشهها در اثر خم شدن نمیشکنند، دقیقا به خاطر همین ضخامت بسیار کم آنهاست شما عزیزان میتوانید فرایند ساخت این شیشهها را در ویدئوی زیر تماشا کنید در مورد اندازه نمایشگر این گوشی بحثهای زیادی شکل گرفت در ابتدا گفته میشد این گوشی حین باز شدن، ۶۷ اینچ خواهد بود و هنگامی که تا میشود، یک نمایشگر ۱ اینچی برای نمایش ساعت و اعلانات برای کاربران وجود خواهد داشت این یعنی گوشی حین تا شدن به یک محصول فوقالعاده ایدهال برای حمل کردن تبدیل میشودبیشتر بخوانید: سامسونگ در یک جلسه مخفی نام جدیدترین گوشیهای پرچمدار خود را فاش کرداما خب برخی از مهندسین سامسونگ چنین طراحی را نپذیرفتند آنها معتقد بودند هدف از طراحی یک گوشی تاشو، استفاده از نمایشگری بسیار بزرگتر از نمایشگر گوشیهای معمولی است که با جمع کردن آن بتوان اندازه بزرگ را کنترل کرد چون در حال حاظر آیفون ۱۱ پرو مکس و حتی گلکسی نوت ۱۰ پلاس نیز نمایشگری ۶۵ و ۶۸ اینچی دارند! به همین خاطر نمایشگری ۶۷ اینچی قابلیت پر سر و صدایی نخواهد بوداما ظاهرا فایدهای نداشت و طبق آخرین شنیدهها، گلکسی Z Flip قرار است با همان اندازه ۶۷ اینچ راهی بازار شود با این تفاوت که هنگام جمع شدن، ۳ اینچ نمایشگر در اختیار کاربر قرار خواهد گرفت تا اعلانات و ساعت و مواردی از این دست را چک کند ظاهرا سامسونگ در طراحی این گوشی، بزرگی نمایشگر برایش اهمیت نداشت و صرفا به دنبال طراحی محصولی بود که به بزرگی گوشیهای فعلی باشد، اما قابلیت کوچکتر شدن نیز داشته باشد و به راحتی حمل شود! مشخصات فنی گوشی تاشو گلکسی Z Flipنام محصولگلکسی Z Flipنمایشگر۶۷ اینچی، ۱۰۸۰p، نمایشگر انعطاف پذیر شیشهای با حفرهای برای دوربین سلفی، نمایشگر دوم ۳ اینچی (هنگام تا شدن) برای نمایش تاریخ، ساعت و اعلاناتپردازندهاسنپدراگون ۸۵۵ (۷ نانومتری) دوربیندوگانه ۱۲ مگاپیکسلی در پنل پشتی، دوربین ۱۰ مگاپیکسلی سلفیباتری و فناوری شارژ۳۳۰۰ میلیآمپر ساعت، شارژر ۱۵ واتی درون جعبهمودم۴G LTEدر مورد مشخصات دقیقتر این محصول اطلاعات خاصی نداریم اما با توجه به گوشی تاشو W۲۰۱۹ (طراحی به سبک قدیمی) که سامسونگ سال قبل رونمایی کرد، گلکسی Z Flip نباید مشخصات فنی ظعیفتری از آن داشته باشد W۲۰۱۹ از ۶ گیگابایت رم و ۱۲۸/۲۵۶ گیگابایت حافظه داخلی در کنار پردازنده اسنپدراگون ۸۴۵ بهره میبرد همچنین دو دوربین قدرتمند ۱۲ مگاپیکسلی نیز وظیفه ثبت تصاویر را در آن بر عهده داشتنددوربین ۱۲ مگاپیکسلی W۲۰۱۹ با گشودگی دیافراگم متغیر f/۱۵-۲۴ همراه بود و از لرزشگیر اپتیکال نیز پشتیبانی میکرد از جمله قابلیتهای دیگر دوربین این گوشی میتوان به بزرگنمایی ۲ برابری اپتیکال، فیلمبرداری با کیفیت ۴K با سرعت ۶۰ فریم بر ثانیه و ۱۰۸۰p اسلوموشن با سرعت ۹۶۰ فریم بر ثانیه اشاره کرد باتری که برای W۲۰۱۹ در نظر گرفته شد، یک باتری ۳۰۷۰ میلیآمپر ساعتی بود که برای روشن نگه داشتن نمایشگر ۴۲ اینچی آن کافی به نظر میرسید! بنابراین میتوان گفت گلکسی Z Flip حداقل باید ۶ گیگابایت رم و ۲۵۶ گیگابایت حافظه داخلی داشته باشد! دیگر قابلیتها میتواند بدون تغییر هم در این گوشی استفاده شود مانند دوربین بسیار قدرتمند آن چرا که گلکسی Z Flip قرار است با قیمت کمتری به نسبت گوشیهای تاشو معمول وارد بازار شود و لذا نباید انتظار این را داشت که سامسونگ تمام قابلیتهای پیشرفته پرچمداران خود را در آن جای دهدبیشتر بخوانید: برای تعویض نمایشگر گوشیهای تاشو باید چه مبلغی بپردازید؟ قیمت و تاریخ انتشار گلکسی Z Flipشاید تمام نگاهها روی گوشیهای گلکسی اس ۲۰ سامسونگ منعطف شده باشد که قرار است در تاریخ ۱۱ فوریه (۲۲ بهمن) از آنها رونمایی شود. اما میتوان اطمینان داشت منظور سامسونگ از این جمله محصولاتی نوآورانه که دوره جدیدی از تجربه گوشیهای هوشمند را شکل خواهند داد، تنها به گوشیهای گلکسی اس ۲۰ نبود و باید آن را در یک طراحی عجیب جستوجو کرد و خب چه محصولی بهتر و شایستهتر از گلکسی Z Flip؟! البته شایعات قبل، از این حکایت داشتند که گلکسی Z Flip در ماه آوریل معرفی خواهد شد! اما خب خبرهای موثقتر، ۱۱ فوریه را به عنوان تاریخ نهایی رونمایی از این محصول اعلام کردند. هرچند ممکن است مانند گلکسی فولد، تاریخ رونمایی از این محصول نیز بنا به دلایلی به تاخیر بیفتد. از نزدیکی تاریخ انتشار گلکسی فولد و گلکسی Z Flip هم نباید متعجب بود. چرا که رونمایی از گلکسی فولد به هیچ عنوان طبق برنامه پیش نرفت و معرفی آن ماهها به تعویق افتاد. بنابراین در شرایط عادی، ۱۱ فوریه محتملترین زمانی است که میتوانیم آن را روز معرفی از گوشی تاشو جدید سامسونگ بدانیم. از اینها که بگذریم، به بحث قیمت میرسیم که خب بیشترین تاثیر را در دنبال کردن خبرهای مربوط به این محصول دارد! خوشبختانه طبق شایعات، قیمت گلکسی Z Flip آنقدرها هم زیاد نیست! یکی دو ماه قبل بود که یک منبع کرهای مدعی شد گوشی تاشو جدید سامسونگ قیمتی معادل ۸۵۷ دلار خواهد داشت که تقریبا نصف قیمت موتورولا ریزر است! با این تفاسیر، باید شاهد یک جنگ تمام عیار دیگر، اینبار در بازار گوشیهای تاشو باشیم. بخشی که هنوز محبوبیت بالایی ندارد و شرکتهای زیادی هم درگیر آن نشدهاند! بیشتر بخوانید: موتورولا Razr در برابر گلکسی فولد؛ جدال گوشیهای تاشومنبع: phonearena
|
علم و تکنولوژی
| 3 |
ایران صدرنشین گروه مرگ شد روز دوم جام جهانی ۲۰۱۸ با پیروزی دراماتیک تیم ایران و تساوی پر گل اسپ-ن-ا و پرتغال به پایان رسید. در دومین بازی روز جمعه تیم ملی ایران در نخستین بازی خودش در جام جهانی ۲۰۱۸ از ساعت ۱۹:۳۰ به مصاف مراکش رفت که در نهایت بازی ایران و مراکش با گل به خودی بازیکن حریف در دقیقه ۹۵ به یک پیروزی تاریخی و دلچسب دست پیدا کرد. مراکش بازی را بهتر آغاز کرد اما بازیکنان ایران رفته رفته خودشان را پیدا کردند و در نیمه اول چند بار روی ضد حملات خطرناک ظاهر شدند اما نتوانستند از موقعیتهای خودشان استفاده کنند. بازی در نیمه نزدیک دنبال شد و هر دو تیم نسبت به نیمه اول بازی را محتاطانهتر دنبال کردند تا اینکه تیم ایران در آخرین ثانیههای بازی روی ضربه آزاد ارسالی و گل به خودی عزیز بوهادوز به یک پیروزی شیرین دست یافت. ایران با این نتیجه موفق شد دومین پیروزی تاریخ خود در رقابتهای جام جهانی را جشن بگیرد. در سومین بازی روز دوم جام جهانی، تیم اسپ-ن-ا در جذابترین دیدار دور گروهی از ساعت ۲۲:۳۰ به مصاف پرتغال رفت. این بازی پرگل و تماشایی با نتیجه تساوی ۳-۳ به پایان رسید. پرتغال در همان دقیقه ۴ بازی به دلیل خطا روی کریستیانو رونالدو صاحب پنالتی شد که ستاره رئال مادرید توانست دروازه را باز کند. اسپ-ن-ا در ادامه کنترل بازی را در دست گرفت و در دقیقه ۲۴ در حالی که بازیکنان حریف اعتقاد به خطا داشتند توسط دیگو کاستا به گل تساوی رسید. پرتغال در دقیقه ۴۴ بازی روی شوت زمینی رونالدو و اشتباه بزرگ داوید دخیا به گل دوم خودش هم رسید تا پیروز به رختکن برود. اسپ-ن-ا نیمه دوم را هجومی آغاز کرد و در دقیقه ۵۵ بار دیگر توسط کاستا به گل رسید تا بازی مساوی شود. لاروخا تنها سه دقیقه بعد روی شوت تماشایی ناچو به گل سوم خودش هم دست یافت تا این تیم باخت را با پیروزی عوض کند. در حالی که بنظر میرسید بازی با پیروزی اسپ-ن-ا تمام خواهد شد این رونالدو بود که در دقیقه ۸۸ با یک ضربه آزاد فوق العاده موفق شد هت تریک کند و بازی را به تساوی بکشاند. با این نتایج در دور اول گروهی، تیم ایران با ۳ امتیاز در صدر گروه دوم قرار گرفت و تیمهای اسپ-ن-ا و پرتغال هم به ترتیب با ۱ امتیاز در ردههای بعدی جای گرفتند. مراکش هم بدون امتیاز در قعر گروه قرار گرفت.
|
سلامت و زیبایی
| 2 |
چه ارتباطی میان استرس و اگزمای پوستی وجود دارد؟ هیچوقت به این فکر کردهاید که اگزما و استرس بایکدیگر ارتباط دارند؟ علائم اگزما شامل پوست خیلی خشک، خارش شدید، التهاب و برجستگیهای ریز روی پوست است که گاها در اثر خاراندن پوست پاره میشوند. این علائم همیشه ثابت نیستند و معمولا مدام در حال بدتر و بهتر شدن هستند. تغییر در علائم به دلیل عوامل محرکی است که التهاب اگزما را بیشتر میکند. این عوامل شامل موارد زیر میشوند. خشکی بیش از حد پوستآب و هوای سرد و خشک، مخصوصا در طول زمستانتعریقمحرکهایی مانند فلز، دود سیگار، عطر، اسانس و پارچههایی مانند پشم و پلیاسترآلرژنهایی مثل کپک، گرده، مایتها (Mites) و ذرات روی پوست حیوانات خانگیبرخی از غذاها مانند تخم مرغ، سویا، صدف، بادام زمینی، ماهی، گندم و شیر که باعث عکسالعمل حساسیتی میشوندعفونتهای باکتریایی و قارچیتغییرات هورمونی، خصوصا در طول دوره بارداری یا روزهای قبل از قاعدگیاما یکی از تحریک کنندههای رایج اگزما استرس است برای بعضی از افراد عوامل خارجی مثل مدرسه و کار میتواند باعث استرس شود و در نتیجه آن علائم اگزما را بدتر کند برای برخی دیگر اما تشدید علائم اگزما به دلیل استرس ناشی از داشتن اگزما است یعنی فرد به دلیل داشتن اگزما دچار استرس میشود و اگزما و استرس در این افراد رابطه مستقیم دارداگزما و بهداشت روانیاسترس روانی ناشی از داشتن اگزما یا وجود علائم اگزما در بدن، میتواند منجر به مشکلات قابل توجه دیگری شود بر اساس یکی از تحقیقات ۲۰۱۶ انجمن ملی اگزمای امریکا، حدود نیمی از افراد دارای اگزمای پوستی از مشکلات بدخوابی و مشکلات روحی دیگر مثل افسردگی و اضطراب رنج میبرند در اثر واکنش التهابی اگزما، پوست به عنوان بزرگترین عضو بدن، با احساسات مختلفی مثل درد، گرما، خارش و ناراحتی با مغز ارتباط برقرار میکند و پیامهای مختلفی به مغز میرساند این احساسات میتوانند مشخصا باعث اضطراب، استرس و افسردگی فرد و خستگی و آشفتگی افکارش شونداسترس چگونه علائم اگزما را شدیدتر میکند؟ رابطه میان استرس روانی و اگزما چندوجهی است ولی به نظر میرسد ریشه آن به هورمونهای استرس برگردد هنگامی که ما دچار استرس میشویم، بدن نوعی پاسخ جنگ یا گریز از خود نشان میدهد که به آن واکنش استرسی هم گفته میشود بخشی از این واکنش محور موسوم به HPA را فعال میکند که شبکهای شامل هیپوتالاموس، هیپوفیز و غدد فوق کلیوی و تولید کننده هورمونهاست این شبکه میزان کورتیزول که هورمون استرس است و در بدن میچرخد را افرایش میدهدکورتیزول (Cortisol) تنظیم کننده سیستم ایمنی بدن است و افزایش آن در نهایت باعث عدم تعادل در واکنشهای ایمنی مختلف بدن میشود که نتیجهی آن افزایش مولکولهای سلولی مولد التهاب استبخشی از این واکنش آبشاری ناشی از عدم تعادل سیستم ایمنی بدن، باعث افزایش تولید پادتن یا آنتی بادیهای ایمونوگلوبولین میشود که واکنش آلرژیک در بدن را به همراه دارند همچنین فرد تغییرات روانی مختلف دیگری را هم تجربه میکند که روی پوست تاثیر میگذارند برای مثال، تولید ماست سل (Mast Cell) افزایش پیدا میکند این سلولهای سفید هیستامین آزاد میکنند که باعث خارش پوست میشود استرس علاوه بر این باعث انبساط رگهای خونی ما میشود که خود این موضوع هم باعث تولید هیستامین بیشتر میشود به علاوه عصبهای حسی مولکولی آزاد میکنند که میتواند باعث ایجاد اختلال در عملکرد خارجی پوست شوداین واکنشها و واکنشهای دیگر در زمانهای پراسترس دست به دست هم میدهند و باعث بروز و تحریک علائم اگزما میشوندتمرینات ذهن آگاهی و مدیتیشن برای استرسمحققان توصیه میکنند که تمرینات ذهن آگاهی خصوصا تمرینات ذهن آگاهی بر پایه کاهش استرس (MBSR) میتواند به سبک کردن بار روانی استرس کمک کنند و سلامت روحی را بهبود دهنددر مطالعاتی که در سال ۲۰۱۴ در مجله JAMA Internal Medicine منتشر شد، محققان به این نتیجه رسیدند که تمرینات ذهن آگاهی میتوانند به کاهش استرس، اضطراب، افسردگی و درد کمک کنند جدیدتر از آن، مقالهای که در سال ۲۰۱۷ در مجله Psychiatry Research منتشر شد نشان داد که تمرینات ذهن آگاهی بر پایه کاهش استرس، هورمونهای استرس و مولکولهای مولد ملتهب را در افراد دارای اختلال اضطراب فراگیر (نوعی اختلال اضطرابی است که به صورت نگرانی بیش از اندازه در مورد فعالیتهای روزمره تعریف میشود) کاهش داد محققین توصیه کردند که تمرین بیشتر به این افراد کمک میکند که راحتتر به استرس غلبه کنند و به مرور التهابات بدن را کاهش دهندتمرینات ذهن آگاهی شامل نشستن در حالتی که بدن در وضعیت راحتی باشد، تمرکز روی تنفس عمیق و باثبات و توجه و حضور یافتن در زمان حال، افکاری که در سر دارید، احساسات و تجربههای آن لحظه، میشوددیگر تکنیکهای ریلکس کننده عبارتند از: تمرینات سبک و فرحبخش یوگا، تای چی یا بالهتجسم و تصویرسازی ذهنی، که در آن افکار خود را روی تصویری مرتبط با تغییر دلخواه خود (برای مثال جنگلهای بارانی گرمسیری برای رسیدن به پوست مرطوب) متمرکز میکنیدانجام کارهایی که باعث پرت شدن حواس میشوند، مثل نوشتن، نقاشی کرن، بازیهای کامپیوتری و بافتنی بافتن. گوش کردن به موسیقی آرامبخش یا صدای طبیعتبیشتر بخوانید: ذهن آگاهی؛ رهایی از استرس و زندگی در لحظهاهمیت ورزش برای کاهش استرسورزشهای بدنی راهی شناخته شده برای کمک به تسکین استرس هستند و همچنین راه خوبی برای کاهش اضطراب، افسردگی و دیگر احساسات منفی به شمار میروند. سازمان Health and Human Services آمریکا، پیشنهاد میکند در هفته ۱۵۰ دقیقه تمرینات فیزیکی آرام تا سنگین داشته باشید. برای انجام این فعالیت فیزیکی میتوانید پیادهروی سریع، دویدن، تنیس بازی کردن، شنا کردن، ورزشهای دیگر یا حتی تمرینات تنفس عمیق و کاهش تنش در عضلات را انتخاب کنید. اگر عرق کردن باعث تحریک حساسیت و بروز علائم اگزما در شما میشود، حتما بعد از تمرینات فیزیکی دوش بگیرید و تمام لباسهای خود را عوض کنید. در غیر این صورت میتوانید شنا کردن را به عنوان تمرین ورزشی خود انتخاب و در هفته حداقل ۱۵۰ دقیقه شنا کنید. شنا و آب تاثیر مثبتی بر کاهش استرس و اگزما دارد. برای کمتر شدن علائم اگزما خوب بخوابیدخارش بدن و التهابات ناشی از اگزما ممکن است خوابیدن را بسیار سخت کنند و از طرفی هم کمبود خواب میتواند باعث بدتر و شدیدتر شدن علائم اگزما شوند؛ خصوصا اگر بی خوابی، شب قبل از یک فعالیت مهم یا در طول روز وقتی خسته هستید به سراغ شما بیاید. تحقیقات نشان داده است که کم خوابی حتی برای یک شب هم التهابات را افزایش میدهد. برای داشتن یک خواب شب با کفیت: یک دوش آب گرم یا حمام آب گرم کوتاه قبل از خواب داشته باشیدبعد از حمام از کرم مرطوب کننده استفاده کنید تا خارش پوست را آرام کنیداستفاده از وسایل الکتریکی را تا یکی دو ساعت قبل از خواب محدود کنیدمصرف کافئین بعد از وعده ناهار را محدود کنیداتاق خواب خود را تاریک نگه داریدداروهای ضد حساسیت مثل آنتیهیستامین را با فاصله کمی قبل از خواب بخورید تا خارش بدن را آرام و خوابآلودتان کنندبیشتر بخوانید: چگونه با داشتن استرس زیاد بخوابیم؟ برای کاهش علائم اگزما بیشتر معاشرت کنیدروابط اجتماعی مثبت برای سلامت ذهن و جسم مفید هستند. تحقیقاتی منتشر شده در سال ۲۰۱۶ در مجله PNAS اعلام کرد که روابط اجتماعی در تمام طول زندگی، به اندازه رژیم غذایی و ورزش مهم هستند. برای مثال گوشهگیری و ضد اجتماع بودن در دوران نوجوانی و بلوغ، خطر التهابات اینچنینی را در بدن افزایش میدهد. منبع: Everydayhealth
|
سلامت و زیبایی
| 2 |
همکاری هیوندای و اوبر برای تولید یک تاکسی پ-ن-ه در گذشته نه چندان دور نمایشگاه لوازم الکترونیکی مصرفی لاسوگاس که به اختصار با عنوان CES شناخته میشود، عمدتا میزبان شرکتهای فعال در حوزه فناوریها و ابزارهای دیجیتال بود. اما با باز شدن پای این فناوریها به وسایل نقلیه، چند سالی است که شاهد حضور خودروسازان در CES هستیم. این اتفاق امسال پررنگتر از ادوار پیش رخ داده و چند خودروساز مطرح تصمیم گرفتهاند جدیدترین محصولات و دستاوردهای خود را در لاسوگاس معرفی کنند. هیوندای یکی از خودروسازانی است که در این دوره از نمایشگاه CES حاضر شده تا خبر همکاری خود با اوبر را رسانهای کند. بر اساس مفاد این همکاری، کمپ-ن- کرهای وظیفه تولید یک اتومبیل پ-ن-ه را بر عهده خواهد داشت؛ اوبر نیز مسئول توسعه سرویسهای مربوط به پشتیبانی از خطوط هوایی و ارتباطات زمینی بوده و شبکهای مخصوص اشتراکگذاری مسیر در آسمان ایجاد خواهد کرد. هیوندای اولین شرکت خودروسازی است که به برنامه اوبر Elevate ملحق میشود. در این برنامه که از سال ۲۰۲۳ اجرایی خواهد شد، اوبر پروازهای اشتراکی ارزانقیمتی را برای کاربران خود ارایه خواهد کرد. ماحصل همکاری این دو کمپ-ن- یک خودروی پ-ن-ه به نام S-A۱ است. این خودرو که در لاسوگاس به نمایش گذاشته شده، از پیشرانهای تمام الکتریکی بهره میبرد. درباره مشخصات این پیشرانه فعلا اطلاعاتی در دست نیست، اما به گفته هیوندای امکان پرواز با حداکثر سرعت ۲۹۰ کیلومتر در ساعت را فراهم میکند. شرکت کرهای ارتفاع پروازی S-A۱ را بین ۳۰۰ الی ۶۰۰ متر اعلام کرده و افزوده این اتومبیل پ-ن-ه با یک بار شارژ میتواند تا ۹۶ کیلومتر مسافت را پشت سر بگذارد. هیوندای میگوید S-A۱ ظرفیت حمل چهار مسافر را دارا بوده و در ابتدا توسط خلبان کنترل میشود، اما به مرور با اضافه شدن قابلیتهای جدید کاملا خودران خواهد شد. این خودرو به جای یک روتور بزرگ، به چند روتور کوچک مجهز شده تا صدای تولیدی آن برخلاف هلیکوپترها زیاد و آزاردهنده نباشد. اریک الیسون مدیر اوبر Elevate به تمجید از هیوندای پرداخته و توانمندیهای آن در کمیت و کیفیت تولید را جزو دلایل اصلی انتخاب این شرکت عنوان کرده است. به گفته آقای الیسون توان تولیدی هیوندای کمک شایانی به پیشرفت پروژه و کاهش هزینه سفرهای مشتریان خواهد کرد. در مقابل معاون ارشد دپارتمان حمل و نقل هوایی شهری هیوندای – موسوم به UAM – نیز اوبر را شریکی درست برای تحقق اهداف این دپارتمان دانسته و افزوده با همکاری کمپ-ن- آمریکایی خودروی پ-ن-ه در دسترس بیشترین طیف ممکن از مشتریان قرار خواهد گرفت. منبع: Carscoops
|
علم و تکنولوژی
| 3 |
آیفون ۱۱ با شارژر USB-C و سریع عرضه خواهد شد! امروز خبری منتشر شده که نشان میدهد آیفون ۲۰۱۹ یا همان سه گوشی آیفون ۱۱ که امسال قرار است معرفی شوند، دارای شارژر USB-C در بستهبندی خود خواهند بود و کابل آنها نیز USB-C به لایتنینگ استوبسایت هنگکنگی ChargerLAB در یک توییت این خبر را اعلام کرده و گویا دیگر شاهد شارژرهای ۵ واتی در بستهبندی آیفون ۱۱ نخواهیم بود. این یعنی اپل میخواهد شارژرهای ۱۸ واتی خود را در آیفون قرار دهد و به جای کابل لایتنینگ به USB معمولی، از کابل لایتنینگ به USB-C استفاده خواهد شد. منبع لو دهنده این خبر نیز گفته که این خبر را از یکی از کارکنان ارشد اپل شنیده است. البته با این تفاسیر، نمیتوانیم خیلی به ChargeLAB به عنوان منبع منتشر کننده این خبر اعتماد کنیم. ChargerLAB سال گذشته گفته بود که شارژرهای USB-C را در بستهبندی آیفونهای OLED سال گذشته یعنی آیفون XS و XS مکس خواهیم دید اما در نهایت چنین اتفاقی نیفتاد. به جای آن، اپل شارژر ۱۸ واتی را در بستهبندی آیپد پرو قرار داد. جدا از این موضوع، پیشتر ChargerLAB در ماه ژانویه امسال اعلام کرده بود که شارژر بیسیم AirPower در حال تولید شدن و به زودی به بازار عرضه خواهد شد اما در نهایت این خبر نیز درست از آب در نیامد و ایرپاور از بیخ کنسل شد. اما با این وجود، ما همچنان میتوانیم به خبر جدید این منبع اعتماد کنیم زیرا چندان دور از انتظار نیست. بسیاری در یک سال گذشته حداقل، به اپل بابت گذاشتن شارژرهای پنج واتی در بستهبندی آیفون خرده گرفتهاند. حالا وقت مناسبی است که اپل دست از این کار بردارد و شارژر فست شارژ در بستهبندی آیفون ۱۱ قرار دهد. همچنین جدا از این موضوع، وبسایت ژاپنی Mac Otakara نیز در ماه آوریل اعلام کرده بود که اپل ممکن است شارژر ۱۸ واتی خود را در بستهبندی آیفون ۲۰۱۹ قرار دهد و در کنار یک کابل لایتنینگ به USB-C نیز حضور خواهد داشت. ولی جالب است بگوییم که با این خبرها نیز هنوز هم نمیتوانیم با اطمینان بگوییم اپل چنین کاری خواهد کرد زیرا Mac Otakara که اولین بار چنین شایعهای را مطرح کرده بود، دوباره در مطلبی نوشت که اپل همچنان از شارژر ۵ واتی استفاده خواهد کرد. شاید بتوانیم بگوییم هر دوی این خبرها درست هستند و اپل تصمیم خود را تغییر داده در میانه راه. در هر صورت، کمتر از یک ماه تا معرفی آیفون ۱۱ باقی مانده و با سه گوشی جدید اپل به زودی آشنا خواهیم شد. گفته میشود این مراسم با توجه به اسکرین شاتی که از iOS ۱۳ لو رفته، در تاریخ ۱۰ سپتامبر یا ۱۹ شهریور ماه برگزار میشود. مثل آیفون ۲۰۱۸، امسال هم شاهد سه آیفون خواهیم بود که دو مدل ۵٫۸ و ۶٫۵ اینچی، نمایشگر OLED دارند و آیفون پرچمدار به حساب میآیند و یک مدل هم نمایشگر ۶٫۱ اینچی LCD خواهد داشت که با قیمت کمتری عرضه میشود. نامگذاری این آیفونها نیز به صورت آیفون ۱۱ برای مدل ۶٫۱ اینچی، آیفون ۱۱ پرو برای مدل ۵٫۸ اینچی و آیفون ۱۱ پرو مکس برای مدل ۶٫۵ اینچی خواهد بود. جدا از این موارد، طراحی این آیفونها نیز تغییر چندانی با سه آیفون کنونی ندارد با این تفاوت که ماژول دوربین و طراحی آن تغییر خواهد کرد. دو آیفون رده بالا دارای دوربین سه گانه در یک ماژول مربعی شکل خواهند بود و آیفون ۶٫۱ اینچی نیز دارای دوربین دوگانه در همان ماژول مربعی شکل خواهد بود. شما درباره آیفون ۱۱ چه فکر میکنید؟ منبع: MacRumors
|
علم و تکنولوژی
| 3 |
لامبورگینی اونتادور SVJ با تیونینگ منصوری؛ جذابیت بیشتر برای گاو خشمگین ایتالیایی شرکتهای مختلفی در زمینه تیونینگ در دنیا فعالیت میکنند که هرکدام از آنها تخصص خاصی در شخصیسازی خودروها دارند. با این وجود تنها یک تیونر قادر است خودروهای جذاب را جذابتر کند و آن هم شرکت منصوری است. این تیونر بریتانیایی اکنون به سراغ لامبورگینی اونتادور سوپرولوچه جوتا رفته تا آن را خاصتر از همیشه کند. از این خودرو فقط ۹۶۳ دستگاه ساخته شده و منصوری نیز تنها سه دستگاه از آن را تیون کرده است. ممکن است فکر کنید که منصوری تنها بدنه خودرو را با فیبرکربن از نو طراحی کرده و رینگهای جدیدی برای آن در نظر گرفته است. این تصور کاملا غلط بوده و حجم تغییرات لامبورگینی اونتادور منصوری بیش از این مقدار برآورد میشود. منصوری چراغهای تازهای برای این خودرو در نظر گرفته که چهارگوش هستند و در قسمتی از سپر جلو قرار گرفتند. این چراغهای LED موجب میشوند تا اونتادور تیون شده منصوری با نسخه استاندارد SVJ کاملا متفاوت باشد. در قسمت پشتی خودرو نیز یک سیستم اگزوز سفارشی با چهارلوله بزرگ قرار گرفته که ثابت میکند اونتادور SVJ مذکور در کارخانه به تولید نرسیده و خودرویی دستساز است. تغییرات مخصوص لامبورگینی اونتادوربدنه اونتادور منصوری نیز دچار تغییراتی شده و حالا با خودرویی عریضتر از مدل استاندارد روبرو هستیم. کاپوت این خودرو از فیبرکربن ساخته شده و برخی قطعات خودرو نظیر گلگیرهای جلو و اسپلیتر عقب نیز از نو طراحی شدهاند تا از لامبورگینی اونتادور SVJ متمایز باشند. رینگ و لاستیک خودرو نیز متفاوت از نمونه اصلی است. منصوری برای چرخهای جلو از رینگ ۲۰ اینچی و برای چرخهای عقب از رینگ ۲۱ اینچی استفاده کرده است. تایرهای پیرلی پی زیرو زینتبخش اونتادور SVJ منصوری هستند و در بدنه خودرو و کابین از رنگ سبز استفاده شده است. این رنگ در ترکیب با چرم آلکانترا به همراه تزئینات خاص منصوری جلوهای دوستداشتنی پیدا کرده است. از دیدگاه منصوری، لامبورگینی اونتادور SVJ استاندارد به اندازه کافی قدرتمند نیست و میبایست آن را تقویت کرد. به همین دلیل با دستکاریهای جزئی قدرت و گشتاور موتور را افزایش داده است. لامبورگینی اونتادور منصوری اکنون ۸۰۰ اسببخار قدرت و ۷۸۰ نیوتنمتر گشتاور تولید میکند. موتور ۶٫۵ لیتری این خودرو قادر است تا اونتادور را در طی ۲٫۶ ثانیه از حال سکون به سرعت صد کیلومتربرساعت برساند که نسبت به مدل استاندارد ۰٫۲ ثانیه بهبود را نشان میدهد. سرعت نهایی مدل استاندارد اونتادور SVJ حدود ۳۵۰ کیلومتربرساعت است که اکنون به ۳۵۵ کیلومتربرساعت افزایش یافته است. قیمت نسخه تیون شده از اونتادور SVJ منصوری هنوز اعلام نشده اما با توجه به اینکه نسخه استاندارد SVJ حدود ۵۱۸ هزار دلار قیمت دارد، باید منتظر اعلام یک قیمت فوقالعاده برای این خودرو باشیم که خرید آن را تنها برای کلکسیونرهای خاص و متمولین امکانپذیر میکند. منبع: motor۱
|
علم و تکنولوژی
| 3 |
بهترین فیلمهای جان فورد؛ برای عالیجناب تک چشم در سیر تاریخ هنر و در مقیاسی کوچکتر سینما، همواره هنرمندانی ظهور کردهاند که با جهان بینی خاص خود در صدد ساخت دنیایی متناسب با روحیات و ارزشهای مورد قبول از سوی خود بودهاند. آنها بر خلاف دیگر هنرمندان تنها به تولید فیلم اکتفا نمیکردند، بلکه در حین پروسه خلق، روح و اندیشههای خود را نیز در آنها میدمیدند. به طوری که کارنامه این افراد دارای نوعی یکپارچگی است که آن را تبدیل به یک کل واحد میکند. این دست هنرمندان از زمان سینمای موج نوی فرانسه و در نتیجه نظریه سینمای مولف تروفو که بعدها توسط اندرو ساریس وارد آمریکا شد، سینماگران مولف خوانده میشدند. اگر طبق نظریه مولف کوروساوا را فیلمسازی با رویکرد احیای ارزشهای ساموراییها و سنتهای زندگی ژاپنی، آثار برگمان را محصول یک شک نسبت به هستی و سوالات پرشمار در باب ایمان و خدا و درایر را فیلمسازی مذهبی و معتقد بدانیم، جان فورد فراتر از اینهاست. به همین دلیل انتخاب بهترین فیلمهای جان فورد هم کار دشواری است. ۱۵ فیلم زیر به عنوان بخشی از گنجینه عظیم جان فورد انتخاب شدهاند تا شاید معرف گوشهای از هنر بیهمتای او باشند. ۱- خبرچین عنوان اصلی: The informer سال تولید: ۱۹۳۵ بازیگران: ویکتور مکلاگن، هدر آنجل، پرستون فاستر پیش از این خبرچین جان فورد در جریان تولید نزدیک به ۱۰۰ فیلم شرکت داشته که از مهمترین آنها میتوان به اسب آهنی و چهار پسر اشاره کرد. اما با این فیلم است که فورد موفق میشود نخستین موفقیت جدی خود در عرصه جهانی را بدست آورد. فیلمنامه خبرچین را دادلی نیکولز، از همکاران همیشگی فورد، از روی یکی از رمانهای لیام فلاهرتی به رشته تحریر در آورده است. فیلم با تنهای که به تنه آثار اکسپرسیونیستی میزد به نوعی راه را برای آثار نوآر دهه ۴۰ باز کرد. خبرچین درباره مبارزات انقلابی گروه شین فین در ایرلند سال ۱۹۲۲ استو داستان مردی را روایت میکند که به خاطر پول دوست خود را میفروشد. در نهایت نیز این پولها به او وفا نمیکنند و خود نیز به به سمت سرنوشت تلخ خود رهسپار میشود. فورد در این فیلم برای نخستین بار به شکل جدی دقت خود در امر فیلمسازی را به نمایش میگذارد. ارتباط هندسی بین اشیا، قرارگیری افراد در موقعیتهای مختلف و استفاده از عمق میدان چندین سال پیش از همشهری کین اورسن ولز، خبرچین را در زمره یکی از مهمترین آثار فورد قرار میدهد. از سوی دیگر فورد با ضد قهرمان فیلمش همذات پنداری کرده و حتی در پایان به نوعی با بخشیده شدن از سوی کارکتر مادر او را رستگار نشان میدهد. خبرچین در سال اکران خود موفق شد عنوان بهترین کارگردانی اسکار را برای فیلمسازش به ارمغان بیاورد و او را بیش از پیش به جهانیان معرفی کند. علاوه بر آن ویکتور مکلاگن برای نقش اصلی مرد، دادلی نیکولز برای فیلمنامه و ماکس استاینر برای موسیقی متن نیز موفق به دریافت جایزه اسکار برای این فیلم شدند. ۲- دلیجان عنوان اصلی: Stagecoach سال تولید: ۱۹۳۹ بازیگران: جان وین، کلر ترور، جان کارادین جان وین و جان فورد از این فیلم به بعد یکی از مطرحترین زوجهای کارگردان-بازیگر را در طول تاریخ سینما تشکیل دادند. بیش از ۲۰ فیلم درخشان حاصل این رفاقت و همکاری طولانی مدت بوده است. در دلیجان فورد گروهی از انسانهای ناهمگون را کنار هم به عنوان یک گروه نامتجانس برای مخاطب میسازد و در نتیجه سعی میکند تا مفاهیم انسانی مورد نظر خود را از روابط بین آنها استنباط کند. تک تک شخصیتهای این اجتماع تصادفی برای جان فورد اهمیت دارند و هیچگاه دوربین او آنها را قضاوت نمیکند. فورد در این فیلم استفاده از عناصر طبیعی محیطی خود را به درجهای جدید میرساند و با لانگشاتهای گاه و بیگاه جغرافیای محیط را تبدیل به عاملی اساسی در پیشبرد درام و روایت میکند. در واقع دلیجان نخستین فیلمی است که در دره مانیومنت ولی فیلمبرداری شده است؛ لوکیشنی که فورد بسیاری از آثار خود را آنجا ساخت و دلبستگی فراوانی نسبت به آن داشت. از سوی دیگر صحنههای تعقیب و گریز فیلم جزو درخشانترین نمونههای تعقیب و گریز در تاریخ سینما به شمار میآیند. منتقدان دلیجان را در کارنامه فورد فیلمی خاص ارزیابی کردهاند از آن جهت که کهن الگوهای اساسی ژانر وسترن را پایهریزی میکند و تاثیر فراوانی را بر فیلمهای وسترن – و حتی غیر وسترن – پس از خود میگذارد. ۳- آقای لینکلن جوان عنوان اصلی: Young Mr Lincoln سال تولید: ۱۹۳۹ بازیگران: هنری فوندا، آلیس برادی، مارجوری ویور آقای لینکلن جوان از بهترین فیلمهای زندگینامهای تاریخ سینما به حساب میآید. در اینجا جان فورد استادانه دست روی آن دورهای از زندگی لینکلن میگذارد که هنوز تبدیل به آبراهام لینکلن پرآوازه نشده بود؛ یعنی دوران زندگی روستاییاش. در این فیلم ما با لینکلنی عدالتخواه طرف هستیم که با وجود سن نسبتا کم به عنوان وکیلی چیره دست از عدالت دفاع میکند. داستان اصلی حول تلاشهای لینکلن برای دفاع از دو برادر در اتهام قتل میچرخد که از هر طریقی سعی میکند تا بیگناهی آنها را اثبات کند. نبوغ سیاسی و رفتاری لینکلن در این فیلم بهتر از هر فیلم دیگری درباره لینکلن – از جمله نسخه اسپیلبرگ – به تصویر کشیده میشود. شوخ طبعی همیشگی فورد در سکانس دادگاه فیلم بیش از هر زمان دیگری خودش را نشان میدهد و حال و هوایی سرخوشانه به کلیت فیلم میدهد. هنری فوندا در نقش جوانی لینکلن در این فیلم بسیار خوش درخشیده است. ۴- خوشههای خشم عنوان اصلی: The Grapes Of Wrath سال تولید: ۱۹۴۰ بازیگران: هنری فوندا، جین دارول، راسل سیمسون خوشههای خشم از بهترین آثار اقتباسی فورد به حساب میآید که فیلمنامه آن توسط ناتالی جانسون بر اساس رمان پرآوازه جان اشتاینبک نوشته شده است. فیلم ماجرای هجرت خانوادهای در اثر خشکسالی را روایت میکند و به شیوهای رئالیستی رنجها، معضلات و دردهای آنها را به تصویر میکشد. فورد به شکلی حیرتانگیز موفق شده تا رمان اشتاینبک را از آن خود کند و نه تنها فیلمش ذرهای زیر سایه رمان باقی نمیماند، بلکه موفق میشود تا اثر هنری بزرگتری را خلق کند. خوشههای خشم را میتوان کلاس درسی برای ترجمان بصری یک رمان دانست. خانواده در این فیلم به شکلی تمام قد به تصویر کشیده میشود، تا جایی که پرسوناژ مادر این فیلم را از کاملترین مادرها در تاریخ سینما دانستهاند. از سوی دیگر حدود دو سال پیش از فیلم وسوسه ویسکونتی و چند سال پیش از رم شهر بی دفاع روسلینی، فورد تعدادی از موتیفهای مطرح آثار موسوم به فیلمهای نئورئالیستی را در خوشههای خشم به نمایش میکشد. از این لحاظ به نظر میرسد فیلمسازان جنبش نئورئالیسم ایتالیا در بسیاری از آثارشان گوشه چشمی به این فیلم و دره من چه سرسبز بود از همین فیلمساز داشتهاند. جان فورد با این فیلم موفق شد برای دومین بار جایزه اسکار بهترین کارگردانی را از آن خود کند. ۵- دره من چه سرسبز بود عنوان اصلی: How Green Was My Valley سال تولید: ۱۹۴۱ بازیگران: ماریون اوهارا، دونالد کریسپ، آنا لی شاهکار جاودانه فورد که موفق شد در مراسم اسکار فیلمهای مطرحی مثل همشهری کین اورسن ولز و شاهین مالت جان هیوستون را کنار بزند و عنوان بهترین فیلم سال را به دست بیاورد و از سوی دیگر در سالی که اورسن ولز، جان هیوستون، ویلیام وایلر و هاوارد هاکس در اسکار فیلم داشتند، سومین اسکار کارگردانی را برای جان فورد به ارمغان آورد. دره من چه سرسبز بود فیلمی نوستالژیک و شاعرانه درباره زندگی یک خانواده روستایی معدنچی است. ما داستان را از زبان پسر کوچک خانواده میشنویم که حال بزرگ شده و در فلش بک ماجرا را برای ما روایت میکند. تمام مردان خانواده معدنچی هستند و طی وقایع اجتماعی و معضلات اقتصادی آرام آرام شغل خود را از دست میدهند. دره من چه سرسبز بود را میتوان فیلم خانواده دانست. مادر فیلم با آن عطوفت بی حد و حصرش در زمان نیاز مانند شیرزن از خانواده خود دفاع میکند و تمایل شدیدی به زندگی کوچک و سنتیشان دارد. از سوی دیگر پدر که قهرمان پسر کوچکش است، با وجود تاکیدش بر سنتها و آیینها، اما دوست ندارد پسرش راه او را ادامه دهد. حتی سادهترین کارها در فیلم جلوهای آیینی به خود میگیرد. بازگشت مردان از معدن، همسران منتظر و چشم به راه، مراسم حمام کردن پس از کار، غذا خوردن و دعای پیش از آن از جمله کوچکترین کارهای روزمره مردم روستاست که در فیلم به شکل آیینی نشان داده میشود. از سوی دیگر فیلم با گرامیداشتن مذهب، کار، گرمای خانواده، روزگار از دست رفته و تاکید شدید بر مضامین انسانی جزو انسانگرایانهترین آثار فورد به شمار میآید. دره من چه سرسبز بود به قدری تاثیرگذار، حقیقی و صمیمانه داستان خود را روایت میکند که هر انسانی با کمترین سطح احساسات به تماشای آن بنشیند در دنیای کوچک و جمع و جورش غرق خواهد شد. ۶- کلمنتاین عزیزم عنوان اصلی: My Dear clementine سال تولید: ۱۹۴۶ بازیگران: هنری فوندا، ویکتور ماتیور، لیندا دارنل وسترنی درخشان از فورد درباره وایات ارپ و داک هالیدی، دو اسطوره غرب وحشی که فیلمهای بسیاری از زندگی آنها ساخته شده است. فورد در این فیلم این دو قهرمان را به عنوان پرسوناژهایش در مقابل قطب آنتاگونیست داستان یعنی خانواده شرور کلانتن قرار میدهد. وایات ارپ تمثیلی از اسطوره غرب وحشی و داک هالیدی گویا نیمه گمشده علم و آگاهی و دانش اوست. از سوی دیگر فورد شخصیتی لطیف چون کلمنتاین را وارد داستان میکند که در تقابل با هنری فوندا قرار میگیرد. فوندا که از آداب بدوی و صحرایی برخوردار است در مقابله دیالکتیکی با کلمنتاین با آن برخوردهای لطیف و متمدنانه قرار میگیرد. از سوی دیگر خوش عکسی و کیفیت بصری فیلم حال و هوای شاعرانهای به فیلم بخشیده و دلبستگی فورد به مکان داستانش را به رخ میکشد. فیلم یک سری از محبوبترین ترانهها بین آثار فورد را دارد که گویی ترجمان احساسات شخصیتهای اصلی فیلم نسبت به یکدیگر است. ۷- قلعه آپاچی عنوان اصلی: Fort Apache سال تولید: ۱۹۴۸ بازیگران: جان وین، هنری فوندا، شرلی تمپل تقابلهای دوتایی به عنوان یکی از موتیفهای آثار جان فورد بار دیگر در این فیلم به نمایش گذاشته میشود. قلعه آپاچی که آخرین بازی هنری فوندا برای جان فورد است – البته اگر چگونه غرب پیروز شد که حاصل کار چند فیلمساز بود را کنار بگذاریم – راه را برای جان وین باز میکند تا پس از آن به عنوان ستاره اصلی آثار فورد ایفای نقش کند. در قلعه آپاچی هنری فوندا نقش فرمانده نیمه دیوانهای را بازی میکند که ریاست یکی از پادگانهای نظامی آریزونا را بر عهده دارد. او با بی مبالاتی خود سبب کشته شدن بسیاری از سربازانش میشود اما تا لحظه آخر نیز از موضع خود دست بر نمیدارد. از سوی دیگر فیلم جان وین را رو میکند که در تضاد با فوندا است و مانند تقابلهای دیگر آثار فورد در اینجا نیز همین موضوع عنصر محرک درام است. فوندا با نابخردی خود و بدون توجه به قرارداد لفظی بین جان وین و دشمن، به آنها خیانت میکند و در کل فیلم چهرهای خشن از او به نمایش میگذارد. قلعه آپاچی جزو آثار حماسی فورد به حساب میآید. ۸- سه پدرخوانده عنوان اصلی: ۳ Godfathers سال تولید: ۱۹۴۸ بازیگران: جان وین، هری کری جونیور، پدرو آرمنداریز کمدی-وسترن سرخوشانه فورد که میتوان آن را دینیترین فیلم او دانست. فیلم ماجرای سه سوارکار را روایت میکند که در هنگام فرار پس از دزدی با زنی در حال مرگ برخورد میکنند و قول میدهند تا از فرزند نوزاد او مراقبت کنند. در اینجا مسئله اساسی انسانیت و از خودگذشتگی است. سه راهزن با وجود اینکه اموال مردم را دزدیدهاند اما هیچگاه از قولی که به آن زن دادهاند دست نمیکشند. فیلم معضل بی آبی را پیش میکشد و در پرداخت آن نیز استادانه عمل میکند. ماجرای کمبود آب در بیابان چنان درست ساخته میشود و تشنگی کارکترها تا حدی باورپذیر به تصویر کشیده میشود که سرنوشت تلخ دو نفر از آنها برای بیننده ناراحت کنندهتر میشود. از سوی دیگر فورد راه نجات و رهایی از شرایط سخت را توسل به کتاب دینی میداند و با وجود اینکه در برخی دقایق شعاری و گلدرشت به نظر میرسد، اما عقیده مذهبی خود را به شکل مستقیم بیان میکند. فیلم با وجود تمام دردها و تلخیها هیچگاه از لحن کمدی خود دست نمیکشد و تا ثانیه آخر موفق میشود در محیطی صمیمی، بیننده خود را سرگرم کرده و در لایههای زیرین نیز حرف خود را بزند. ۹- دختری با روبان زرد عنوان اصلی: She Wore A Yellow Ribbon سال تولید: ۱۹۴۹ بازیگران: جان وین، جوآن درو، جان آگار وسترنی دیگر با بازی جان وین که این بار او را در شمایل فرماندهای در شرف بازشنستگی و مسن نشان میدهد. در اینجا فورد تصویری تمام قد از ارتش و زندگی سواره نظام را به تصویر میکشد. سربازانی که با وجود زیست خشن، سختیهای فراوان کار و وضعیت نه چندان راحت، مردانی شجاع و در عین حال احساساتی هستند که با قدرشناسی فراوان برای فرمانده بازنشستهشان هدیه میخرند. این هدیه که یک ساعت جیبی است به شکلی صمیمانه و رسمی از سوی سربازان اهدا میشود و در آن سو نیز جان وین که سعی میکند تا تحت تاثیر قرار گرفتنش را نشان ندهد آن را با نهایت احترام و تشکر از آنها قبول میکند. نگاه فورد به سواره نظام این چنین آکنده از احترام است و در دختری با روبان زرد سعی میکند تا اوج احساسات اصیل انسان و روابط آدمی را به تصویر بکشد. تک تک سربازان و افسران فیلم به شکل شخصیتهای مجزا و خاص در میآیند و در صدر آنها نیز جان وین است که پس از سالها خدمت خالصانه حال قرار است جای خود را به دیگری بدهد. دختری با روبان زرد از بهترین وسترنهای ارتشی جان فورد به حساب میآید. ۱۰- مرد آرام عنوان اصلی: The Quiet Man سال تولید: ۱۹۵۲ بازیگران: جان وین، ماریون اوهارا، ویکتور مکلاگلن یکی از سرخوشانهترین فیلمهای فورد و از جمله معدود همکاریهای غیر وسترن جان وین و جان فورد. فورد در این فیلم ایرلندی به شکلی افراطی با همه چیز شوخی میکند. هیچ نکته جدیای در فیلم وجود ندارد و وقایع مختلف زندگی شخصیتهای فیلم توامان با شوخی است. از این لحاظ شاید فیلم همان جایگاهی را – از نگاه سبکی و نه موفقیت تجاری – در کارنامه فورد داشته باشد که دردسر هری در کارنامه هیچکاک دارد. فورد این بار دوربین خود را به یکی از سرسبزترین نقاط ایرلند میبرد و سود زیادی از نماهای لانگ شات چشمنواز طبیعی میبرد. جان وین – بر خلاف نقشی که بعدها در مردی که لیبرتی والانس را کشت، ایفا میکند – این بار قرار است قطب متمدن داستان باشد. او همان مهمان ناخواندهای است که به روستای سنتی ایرلندی پای میگذارد و زندگی ساکنین آن را دست خوش تغییر میکند. در این میان او عاشق ماریون اوهارا میشود که شمایلی از یک زن روستایی با افکار سنتی است. اوهارا تمام تلاش خود را میکند تا جان وین را تبدیل به مردی بکند که افراد خانوادهاش و دیگر روستاییان انتظار آن را دارند. آداب عمیق و سنتی روستا، دعواهای دست جمعی، ازدواجهای سنتی و تفاوت ارزشها در روستا به نسبت شهر به بهترین شکل ممکن در فیلم مرد آرام نشان داده میشود. فیلم در خلال کمدی سرخوشانه خود به بررسی دو نوع سبک زندگی سنتی و مدرن میپردازد و چالشهای آنان را نشان میدهد. از این حیث میتوان آن را پیش زمینهای برای مردی که لیبرتی والانس را کشت دانست. جان فورد با مرد آرام توانست چهارمین و آخرین اسکار کارگردانی خود را بگیرد و با داشتن چهار اسکار رکوردی جاودانه را برای خود باقی بگذارد. ۱۱- جویندگان عنوان اصلی: The Searchers سال تولید: ۱۹۵۶ بازیگران: جان وین، جفری هانتر، ورا مایلز از غیرممکنهای تاریخ سینما اینجاست که درباره وسترن صحبت شود و نام جویندگان به میان نیاید. جویندگان از جمله پرآوازهترین و مشهورترین وسترنهای تاریخ سینماست که در هر کتاب و هر ارجاعی به سینمای وسترن ناخودآگاه خودی نشان میدهد و با وجود گذر زمان هنوز غبار زمانه را روی تنه ستبر خود احساس نمیکند. جویندگان داستان جان وین را روایت میکند که پس از مدتها از جنگ به خانه برادرش بازگشته و امیدوار است تا بتواند زندگی آرامی را آغاز کند. اما ورود او تقریبا همزمان با حمله سرخپوستها به خانه و کشتن تمام اعضای خانواده و دزدیدن دختر خانواده است. حال سفر ادیسه وار جان وین برای یافتن برادر زادهاش آغاز میشود. در نقطهای از داستان جان وین متوجه میشود دختری که در تمام طول فیلم در پی یافتن و نجات دادن او بوده، با یک سرخپوست کومانچی ازدواج کرده است. در اینجا احساسات دوگانه وین نسبت به کشتن یا نجات برادر زادهاش اوج میگیرد. از یک سو تعصبات شدیدش نسبت به سرخپوستها و از سوی دیگر علاقهای که نسبت به برادر زادهاش دارد، او را در وضعیتی پیچیده قرار میدهد و تصمیم اخلاقی جان وین را تبدیل به موضوعی اساسی در فیلم میکند. جویندگان با نمایی از جان وین که از در خانه بیرون میرود به اتمام میرسد. نمایی خاص در تاریخ سینما که تنهایی یک قهرمان وسترن را بهتر از هر نمای دیگری برای بیننده میسازد. ۱۲- آخرین هورا عنوان اصلی: The Last Hurrah سال تولید: ۱۹۵۸ بازیگران: اسپنسر تریسی، جفری هانتر، دیان فوستر آخرین هورا فیلمی علیه رسانه، تبلیغات و قدرت کنترل جمعی است که با تم یک رقابت انتخاباتی موفق میشود نقدهای تند و تیز خود را به سمت تلویزیون و رسانههای تبلیغاتی روانه کند. در آخرین هورا اسپنسر تریسی در نقش مردی به نام فرانک اسکفینگتون ظاهر میشود که برای ابقا شدن در منصب شهردار باید در انتخابات شرکت کند. روبروی او کاندیدهای دست به یکی کرده، رسانه ناپاک و قدرتهای بیشماری قرار دارند و فرانک باید علیه حملات تمام آنها مقاومت کند. در آخرین هورا سیاستمدارها به درستی به تصویر کشیده میشوند. برای مثال خود اسکفینگتون شخصیتی عادل، شریف و شجاع دارد اما او نیز گاهی با حقههای ناجوانمردانه – البته برای هدفی جوانمردانه – علیه دشمنانش عمل میکند. این ویژگی اکثر قهرمانان مرد آثار فورد است. انگار اسکفینگتون مستقیما از یکی از آثار وسترن فورد برداشته شده و به دنیای قانون و سیاست آمده است. در واقع میتوان او را همان قهرمان زمان آمریکای بیقانون دانست که حال بنا به اقتضای زمانه باید با مسائل جدیدی در یک محیط مدرن دست و پنچه نرم کند. اسکفینگتون جزو به یادماندنیترین سیاستمداران تاریخ سینماست و حتی با وجود شکست خوردن برای لحظهای دست از مبارزه نمیکشد و تا آخرین دم تلاش میکند. ۱۳- مردی که لیبرتی والانس را کشت عنوان اصلی: The Man Who Shot Liberty Valance سال تولید: ۱۹۶۲ بازیگران: جیمز استوارت، جان وین، لی ماروین مردی که لیبرتی والانس را کشت همچون جواهری در گنجینه گرانبهای آثار جان فورد میدرخشد و امروز تبدیل به وسترنی شده که بسیاری آن را بهترین وسترن تاریخ میدانند. فیلم را میتوان کاملترین فیلم فورد دانست چرا که تمام افکار فیلمسازش را فاش میکند و حتی یک سکانس را نمیتوان از آن کم یا به آن اضافه کرد. داستان فیلم که در اکثر دقایق در فلاش بک روایت میشود، داستان سناتوری است که به شهر قدیمیاش بازگشته و در حال به یاد آوردن جزئیات افسانهای است که به او منصوب شده است؛ افسانه کشتن لیبرتی والانس. در مردی که لیبرتی والانس را کشت یکی از به یاد ماندنیترین مثلثهای بازیگری شکل میگیرد؛ جان وین، جیمز استوارت و لی ماروین. بر خلاف مرد آرام این بار جان وین قطب سنتی ماجراست و استوارت نقش مردی قانونمند را بر عهده میگیرد که قرار است تمثیلی از مدرنیته را به نمایش بگذارد. آمریکا در حال گذار از دوره هفت تیرکشی به قانونمداری است و در این بین نگاه فورد با تلخی نوستالژیوارانهای همراه است. در سکانس پایانی فیلم فورد از زبان پرسوناژهایش سودای بازگشت به دوران قدیم را دارد. فیلم تلخ لیبرتی والانس به شکلی اعجاب انگیز شخصیتهای مثبتش را نیز خاکستری به تصویر کشیده است. یک قطب آنتاگونیست سنگدل با بازی لی ماروین در یک سوی ماجراست و دو شخصیت نیمه مثبت استوارت و جان وین در سوی دیگر. اما بین این دو نوعی دیالکتیک رقابت-رفاقت ایجاد میشود و سبب میشود تا یکی از عجیبترین روابط انسانی در بین تمام آثار فورد در اینجا شکل بگیرد. در مردی که لیبرتی والانس را کشت، جان فورد به اوج پختگی در شخصیتپردازی، روایت و کارگردانی رسیده است. حتی کوچکترین افراد حاضر در دهکده نیز دارای شخصیتپردازی مناسب در حد نیاز فیلمساز هستند. در هیچ فیلمی به اندازه این فیلم پرسوناژهای فرعی اینچنین پرداخت درستی ندارند. برخی از منتقدان این فیلم را آخرین شاهکار فورد خواندهاند. ۱۴- پاییز قبیله شاین عنوان اصلی: Cheyenne Autumn سال تولید: ۱۹۶۴ بازیگران: ریچارد ویدمارک، کارول بیکر، جیمز استوارت پاییز قبیله شاین از آن جهت در کارنامه فورد حائز اهمیت است که پاسخ محکم فورد برای منتقدانش به حساب میآید. در طول سالها فعالیت وسترن سازی، فورد همواره از سوی برخی از منتقدانش بخاطر نژاد پرستی موجود در آثارش و سرخپوست ستیزی شماتت میشد. یکی از نمونههایی که منتقدان فورد از آن استفاده میکردند فیلم جویندگان بود و در طول تاریخ همواره برچسبهایی به عنوان فیلمی با ایدئولوژی ضد سرخپوستی به آن زده شده است. فورد در پاییز قبیله شاین دوربین خود را به سمت سرخپوستها میبرد و این بار با نگاه همدلانهای که نسبت به آنها دارد در صدد دلجویی برمیآید. این بار بر خلاف برخی از آثار پیشین فورد، سرخپوستها قطب شرور و غارتگر نیستند بلکه به شکل قومی نشان داده میشوند که با تحمل ظلم و ستم و غارت خانههایشان هیچگاه از مبارزه دست نمیکشند و همواره شرافت خود را حفظ میکنند. فورد در چند سکانس از فیلم که بر خلاف کلیت فیلم لحن کمدی بر آنها غالب است، از جیمز استوارت در نقش وایات ارپ افسانهای استفاده کرده است که به نظر میرسد به یکپارچگی کلی اثر ضربه میزند. اما با این وجود پاییز قبلیه شاین به دلیل نگاه حاکم بر آن از جمله آثار قابل بحث و مهم در کارنامه جان فورد به حساب میآید. ۱۵- هفت زن عنوان اصلی: ۷ Women سال تولید: ۱۹۶۶ بازیگران: آن بنکرافت، سو لیون، مارگارت لیتون واپسین اثر استاد و یکی از نابترین و در عین حال مهجورترین فیلمهای او. هفت زن آخرین فیلمی است که جان فورد افسانهای کارگردانی کرده است. فیلم مانند پاییز قبلیه شاین، پاسخی برای منتقدانی است که فورد را فیلمسازی ضد زن میدانند. این بار تمام پرسوناژهای فیلم فورد زن هستند. مردها یا حضور پررنگی ندارند و یا مانند تونگا خان، آنتاگونیست فیلم، خونخوار و متجاوز هستند. در هفت زن آن بنکرافت نقش دکتر کارت رایت را بازی میکند که سرژ دنه در یکی از مقالههایش او را با جان وین در مردی که لیبرتی والانس را کشت مقایسه کرده است. هر دوی این شخصیتها در نهایت خود را برای آرامش دیگران فدا میکنند. دیگر فصل مشترک این دو شخصیت ایثارگر این است که هر دوی آنها از خلق و خوی تقریبا یکسانی در برخورد با دیگران برخوردار هستند. در واقع میتوان دکتر کارت رایت را بدیلی مونث برای جان وین در مردی که لیبرتی والانس را کشت دانست. آخرین سکانسی که جان فورد در زندگیاش کارگردانی میکند بسیار بحث برانگیز است. آن بنکرافت با خوردن سم به زندگی خود و تونگا خان پایان میدهد. چنین پایان تلخی در کارنامه فیلمسازی که همواره حال و هوای سرخوشانهای را در تمام آثارش حفظ کرده و حتی در تلخترین آثارش نیز نور امیدی را به سمت مخاطبش میتاباند، بسیار کم نظیر است. با ساخت این فیلم کارنامه پربار جان فورد نیز به انتهای خود رسید. پس از آن بود که فورد دیگر نتوانست مانند قدیم فعالیت کند. بیماری و ضعف شدید جسمیاش از یک سو و عوض شدن ذائقه مردم از سوی دیگر از جمله دلایل بیکاری فورد در این دوران بودند. از دهه شصت مضامین جنسی و خشونت به طور مستقیم در آثار سینمایی به تصویر کشیده شد. فورد این مسائل را نمیپ-ن-ید و تایید نمیکرد و از سوی دیگر با باز شدن فضا مردم چنین فضایی را طلب میکردند. آثار فورد و فیلمسازان مانند او دیگر طرفدار نداشت. سینمای وسترن آرام آرام دستخوش تغییر شد و فیلمسازانی مانند سم پکینپا و سرجیو لئونه خشونت را به طور مستقیم وارد ژانر وسترن کردند. در همین دوران بود که لسلی کارون پیشنهاد بازی در یکی از فیلمهای فورد را رد کرد زیرا عقیده داشت فورد مانند نانی لوی یک فیلمساز مدرن نیست زیرا هیچوقت دوربین را تکان نمیدهد! پس از این فیلم فورد چندین سال را در بستری بیماری طی میکند و در نهایت در سال ۱۹۷۳ چشم از جهان فرو میبندد. او حتی در زمانی که در بستر بیماری افتاده بود ناراحت بود که چرا کار نمیکند و همین موضوع نیز بیش از هر چیزی آزارش میداد. در روزهای آخر پیش از مرگش هاوارد هاکس و جان وین به دیدارش رفتند و فورد با آنها به شیوه خودش خداحافظی کرده بود. درباره لحظه مرگ فورد روایتی وجود دارد که کشیشی که در لحظه آخر بالای سر او بود نیز سوگند میخورد که حقیقت دارد. میگویند در واپسین دم پیش از مرگش پیرمرد برای لحظهای چشمانش را باز کرده و با صدای ضعیفی گفته است: کات! نگاهی کلی به کارنامهی سینمایی جان فورد فورد سینماگری برای تمام اعصار، هنرمندی همیشگی و استادی تمام عیار در شناخت انسان و بازآفرینی او روی پرده سینماست. شخصیت او را باید از فیلمهایش شناخت و برعکس سینماگران اروپایی هیچگاه اهل مصاحبه و تعریف از فیلمهایش نبود. در طی سالیان طولانی خبرنگاران و منتقدان بسیاری سعی در باز کردن قفل زبان پیرمرد کابوی داشتهاند اما جز یکی دو مورد هیچگاه موفق نبودهاند. اساسا فورد اعتقادی به اظهار فضل درباره خود و هنرش نداشت، کما اینکه از سر تواضع – مانند همتای دیگرش هاوارد هاکس کبیر – خود را نه هنرمند بلکه صنعتگر میدانست. فارغ از اینکه این صحبتها چقدر سهم بسزایی در جدی گرفته نشدن آنها از سمت برخی منتقدان اروپایی داشته است، فروتنی و تواضع این فیلمسازان شایسته تقدیر است. در زمانی که فیلمسازان اروپایی با مصاحبههای پی در پی درباره خود و آثارشان فلسفهبافی میکردند، فیلمسازانی مانند جان فورد، هاوارد هاکس و رائول والش با گریز از هر گونه بحث و مصاحبه پیرامون آثارشان به شک و شبهههای اروپاییها دامن میزدند. فورد در یکی از مصاحبههایش در پاسخ به اینکه هدف و دلیل او از فیلمسازی چیست پاسخ میدهد من فیلم میسازم تا اجاره خونهام رو در بیارم!. در یکی از مصاحبههای تصویری هنگامی که پیتر باگدانوویچ چندین دقیقه تملق او را میگوید و در انتها میپرسد این نماهای زیبا در آسمان را چطور میگیرید، فورد تنها به گفتن دو کلمه با دوربین اکتفا میکند. حتی در اظهارنظری متواضعانهتر او میگوید بخاطر این آسمانهای زیبا از خدا تشکر کنید نه من. دوربین فورد یکی از مستحکمترین دوربینهای دوران کلاسیک سینماست. فورد تا حد ممکن از تکان دادن دوربین پرهیز میکند و اگر هم نمای تراولینگ بگیرد چنان نامحسوس این کار را میکند که در فیلم احساس نمیشود. در واقع فورد با پایبندی به این موضوع که فیلمساز خوب فیلمسازی است که در فیلم دیده نشود، سعی میکند تا بر خلاف اورسن ولز از تمهیدات تکنیکی خودنمایانه پرهیز کند و آثار خود را به شیوهای سهل و ممتنع بسازد. او در یکی از اظهارنظرهای بازیگوشانه خود در پاسخ به این که چرا انقدر دوربین را کم تکان میدهید، میگوید: به خاطر این که بازیگرها بیشتر پول میگیرند و آنها باید بیشتر حرکت کنند! دیدن آثار فورد آداب خاص خود را میطلبد. باید آرام و فروتنانه به سمت آنها رفت و با قلبی باز اجازه داد تا جادوی فیلمها در ما اثر کند. آثار فورد در وهله نخست تمرکزشان بر تقابل انسان با محیط اطراف و انسانهای دیگر است. انسانهایی که فورد در فیلمهایش میسازد به قدری واقعی مینمایانند و به قدری دقیق پرداخت شدهاند که حتی شخصیتهای فرعی فیلمهای کوچکترش نیز تا مدتها در یاد مخاطب باقی میمانند. مردهای فیلم فورد – خصوصا در وسترنهایش – معمولا با وجود داشتن خصوصیات عدالتطلبی، شجاعت، شرافت و آزادگی از نوعی مرام اصطلاحا بچه پایینی و آداب بدوی برخوردارند که سبب میشود در بسیاری از موقعیتها بیادب قلمداد شوند. از موتیف تکیه دادن پاهای هنری فوندا به میله چوبی جلوی صندلیاش در کلمنتاین عزیزم گرفته تا پرتاب بطری نوشیدنی و گاه و بیگاه تف کردنهای جان وین، همه و همه در جهت پایبندی به مرام و معرفت و خلقیات مذکور در آثار فورد وجود دارند. فارغ از هر نظری که درباره آمریکا داریم، جان فورد شاعر و تصویرگر بلامنازع فلسفه، تاریخ و فرهنگ جامعه آمریکاست. هیچ فیلمسازی در تاریخ نتوانسته آنچنان که جان فورد مواجهههای خود با تاریخ اجتماعش را تبدیل به اثر هنری میکند، عمل کند. برای فورد شرافت، شجاعت و در مرحله بعد انضباط از اهمیت فراوانی برخوردار است. این ویژگیها خصوصا در فیلمهای سواره نظام او و در به تصویر کشیدن ارتش بهتر از هر جای دیگر نمود عینی دارد. از سوی دیگر نگرش فورد به طبیعت باعث میشود تا خصوصا آثار وسترن او قدم به سمت نوعی شاعرانگی خاص بردارد. هیچ یک از نماهای لانگشاتی که فورد از دشتها، بیابانها و صحراهای وسیع در آثارش میگیرد تبدیل به نماهای کارت پستالی نمیشوند. او در آثارش همواره جغرافیا را در خدمت روایت میگیرد و همیشه قصه را در درجه نخست اهمیت قرار میدهد. فورد از نسل مردانی به شمار میرود که معتقد بودند هیچ چیز به با ارزشی یک قصه خوب نیست. اما صحبتکردن درباره کارنامه فورد کاری بسیار سخت است و حتی گاهی ممکن است غیر ممکن بنمایاند. بر طبق فیلمشناسی دو کتاب سینمای جان فورد از پیتر باگدانوویچ و مرد و فیلمهایش نوشته تاگ گالاگر فورد در طول حدود ۵۰ سال فعالیت سینمایی بالای ۱۶۰ فیلم ساخته که نیمی از این آثار امروز گم شده و یا به دلیل جنگ جهانی نگاتیوهای آنها از بین رفته است. گستره تاریخی آثار فورد از زمان صامت تا اواسط دهه شصت و گستره ژانری آثار او از وسترن تا اجتماعی کشیده شده است. درست است که جان فورد را بیشتر برای وسترنهای درخشانی که کارگردانی کرده میشناسند اما تعداد آثار غیر وسترن او نیز به قدری زیاد است که میراثی عظیم را برای علاقهمندانش به یادگار گذاشته است. بیشتر بخوانید: جریانسازترین فیلمهای هنری قرن بیست و یکم بهترین کارگردانان زن جهان در قرن بیست و یکم قصه آدمهای واقعی که امسال روی پرده سینما رفتند
|
هنر و سینما
| 5 |
روزنامه گاردین استعدادهای برتر جام جهانی ۲۰۱۸ را معرفی کرد؛ جهانبخش و ۵ نفر دیگر روزنامه معتبر گاردین که در بررسی استعدادهای کمتر شناخته شده دنیای فوتبال تبحر دارد و هر سال ۱۰۰ ستاره برتر دنیای فوتبال را معرفی میکند در آستانه جام جهانی ۲۰۱۸، شش بازیکنی که احتمال میرود در این رقابتها بدرخشند را هم معرفی کرد. علیرضا جهانبخش (ایران) در ایران هنوز خاطره گل مهدی مهدوی کیا، وینگر راستپای تیم ملی در جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه از پیش چشمان هواداران میگذرد که منجر به پیروزی برابر آمریکا شد و کمک کرد تا مهدوی کیا به بوندس لیگا ترانسفر شود حالا چند سالی است که جهانبخش با مهدوی کیا قیاس میشود اما درخشش در لیگ هلند باعث میشود تا بگوییم شاید از مهدوی کیا نیز بهتر باشد او با ۲۱ گل در فصل ۱۸-۲۰۱۷ لیگ هلند عنوان آقای گلی را از آن خود کرد ضمن اینکه ۱۲ پاس گل نیز از خود به جای گذاشت و اگر او را با محمد صلاح قیاس کنیم شاهد شباهت هایی خواهیم بود جهانبخش که در ماه آگوست ۲۵ ساله میشود فیزیکی و قدرتی گام برمی دارد و گلهای ناگهانی و انفجاری به ثمر میرساند همین ویژگیها افقهای نگرش به گروه B را در میان شاگردان کی روش روشن نگه میدارد و جهانبخش ممکن است با عملکردش به یک لیگ کلاس بالا ملحق شودالکساندر گولووین (روسیه) ضربه آزاد منجر به گل گولووین به پتر چک در جریان پیروزی ۴ بر ۱ آرسنال برابر زسکا موسکو ثابت کرد که او میخواهد در سرتیتر خبرها باشد اگر روسها بخواهند نسبت به چشم انداز تیمشان مثبت اندیشی کنند باید به میانه زمین چشم داشته باشند و بنگرند که گولووین که در ماه می۲۲ ساله شده در خط هافبک برای آنان چه به ارمغان میآورد او از معدود بازیکنان تیم میزبان جام جهانی است که ویژگیهای منحصر به فردی دارد: یک بازی ساز بالفطره که کمک میکند تا دیگر بازیکنان تیم عملکرد بهتری داشته باشند باشگاههای لیگ برتر انگلیس گولووین را به دقت زیر نظر دارند و اگر این بازیکن متولد سیبری و فوتسالیست سابق بتواند روسیه را به سمت یک موفقیت تاریخی رهنمون سازد جای خود را در لیگ انگلیس باز خواهد کردسرگی میلینکوویچ ساویچ (صربستان) همین که گمانه زنیها به سمت انتقال ۸۰ میلیون یورویی میلینکوویچ ساویچ از لاتزیو به منچستریونایتد باشد یعنی باید درجه اهمیت زیادی برای او قائل باشیم او ۲۳ ساله است و در باکسهای زمین حرکت میکند، استعداد حیرت انگیزی در خلق موقعیت دارد و به چهره تأثیرگذار سری آ بدل گشته است هر چه که در پل پوگبا میبینید در این هافبک صربستانی هم نمود دارد عملکرد فوق العاده باشگاهی او موجب شده تا در کشورش روی او حساب باز کنند اسلاووجوب مازلین، سرمربی صربستان که این تیم را راهی جام جهانی کرد در ماه نوامبر از تغییر پست این بازیکن در تیم ملی خبر داده بود زیرا نمیتوانست او را در سیستم خود بگنجاند ملادن کرستاییچ، جانشین او این اشتباه را در تابستان پیش رو تکرار نمیکند و اگر همه چیز به خوبی پیش برود جهان شاهد ظهور یک پتانسیل بالقوه فوتبالی خواهد بودپیونه سیستو (دانمارک) وقتی سیستو در بازی دوستانه مقابل پ-ن-ما توپ را به کنج دروازه حریف فرستاد، او به نقطه امیدی در دانمارک بدل شد نه فقط برای اینکه آنها بازی را بردند؛ حرکت سیستو در آن بازی این نوید را داد که اگر کریستین اریکسن در فرم همیشگی خودش نباشد دانمارک گزینههای دیگری نیز برای پیروزی خواهد داشت سیستو در اوگاندا متولد شد و خانواده او اهل جنوب سودان هستند او یک دریبل زننده قهار است که از هیچ حرکتی نمیترسد، یک وینگر خوش استیل که میتواند در موقعیت غیرمنتظره شادی را به ارمغان بیاورد و به خوبی در سیستم تیم جا میافتد در سن ۲۳ سالگی دو سال است که در لالیگا و تیم سلتاویگو توپ میزند؛ ۹ پاس گل و ۵ گل در فصل ۱۸-۲۰۱۷ یک بازگشت خوب بود و حالا او باید در عرصه بین المللی مثمرثمر باشددنیس زکریا (سوئیس) با عملکرد خوب زکریا با پیراهن مونشن گلادباخ در بوندس لیگا نمیتوان به او بدبین بود این بازیکن ۲۱ ساله در تابستان گذشته به عنوان سرعتیترین بازیکن از یانگ بویز به بودنسلیگا پیوست جدال در میانه زمین ویژگی برجسته اوست که با ۱۱ کارت زرد در فصل قبل تلاش قابل توجهی برای بازپس گیری مالکیت توپ داشته است او میتواند همراه با گرانیت ژاکا محور خط هافبک سوئیس باشد زکریا که اصالتی کنگویی دارد و مانند سیستو خانوادهاش اهل جنوب سودان هستند میتواند برگ برنده ولادمیر پتکوویچ باشد که به همراه صربستان به صعود از گروه E میاندیشندکریستین کوئوا (پرو) احساسات هواداران پرو برای کاپیتانشان پائولو گوئررو – که به نظر میرسد با مثبت اعلام شدن آزمایش کوکائین از جام جهانی کنار گذاشته شده- جریحه دار شده و قلب و روح آنها را در جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه آزرده ساخته است اما آنها میتوانند با عملکرد یک بازیکن دیگر دوباره شور و شعف داشته باشند. این به خاطر کوئوا، پلی میکر ۲۶ ساله سائو پائولوست که قادر است به آنها برای صعود از گروه C کمک کند و کاملا مستعد تبدیل شدن به یک قهرمان ملی است. او پاهای سریع و ایدههای هوشمندانهای دارد: در مرحله انتخابی ۴ گل به ثمر رساند که همه آنها استثنایی بودند و همه بر این عقیده هستند که او در دوران اوج فوتبالی خود قرار دارد. تکرار فرم عالی او میتواند شور و لذت را به خیابانهای لیما، کاسکو و دیگر شهرهای پرو بیاورد.
|
سلامت و زیبایی
| 2 |
کنارهگیری مدیر عامل دیزنی از هیئت مدیره اپل به دلیل ورود اپل به حوزه استریم ویدیو باب ایگر، مدیر عامل دیزنی، به دلیل تصمیم اپل برای راه اندازی سرویس استریم ویدیو اختصاصی خود، از حضور در هیئت مدیره اپل انصراف داد. استعفای ایگر از جایگاه خود در هیئت مدیره اپل، روز جمعه بهطور عمومی توسط کمیسون امنیت و بازرگانی آمریکا منتشر شد. این استعفا نامه در روز سهشنبه نوشته شد، یعنی همزمان با رویداد اختصاصی اپل برای معرفی محصولات و سرویسهای جدید که در جریان آن از معرفی سرویس جدید استریم خود، اپل تیوی پلاس، رونمایی کرد. مدیر عامل کمپ-ن- دیزنی از سال ۲۰۱۱ در هیئت مدیره اپل حضور داشت. اما از زمانی که اپل تصمیم گرفت به دلیل کساد بازار سخت افزاریاش، به سمت درآمد زایی از طریق جایگزینهایی مانند سرویس استریم ویدیو یا سرویسهای خبری اشتراکی روی آورد، شرایط برای حضور ایگر در هیئت مدیر این شرکت سخت شد. حضور او در هیئت مدیره اپل به این دلیل با مشکل مواجه شده است که دیزنی که تحت رهبری ایگر است، در ماه آوریل از سرویس استریم ویدیو خود با نام دیزنی پلاس رونمایی کرد و حالا کوپرتینوییها با اپل تیویپلاس خود یک رقیب جدید برای دیزنی و سرویس دیزنی پلاس محسوب میشوند. باب ایگر در کنار تیم کوکنیویورک تایمز در گزارش خود به این موضوع اشاره کرده است که باب ایگر از مدتی قبل به خبرنگاران اعلام کرده بود زمانی که هیئت مدیره بحث درباره سرویس استریم اپل را آغاز کرده است، او تصمیم گرفته از سمتش به عنوان عضوی از هیئت مدیره این شرکت کنارهگیری کند. اما ایگر میگوید به این دلیل که تا کنون کسب و کار اپل عمدتا بر سخت افزار متمرکز بوده است، او مجبور نبود از حضور در هیئت مدیره استعفا دهد. طبق آنچه در رویداد اخیر اپل اعلام شد، اپل تیوی پلاس در روز اول نوامبر کار خود را آغاز خواهد کرد و هزینه اشتراک ماهانه آن ۵ دلار خواهد بود. ایگر در بیانیهای که در نشریه تایمز منتشر شد گفت: من برای تیم کوک، گروهش و دوستانم در هیئت مدیره احترام زیادی قائل هستم. اپل یکی از تحسین شدهترین شرکتهای دنیاست که به کیفیت و یکپارچگی محصولاتش و افرادش شناخته میشود و من همیشه از این که به عنوان عضوی از هیئت مدیره شرکت خدمت کردهام سپاسگذار هستم. اپل نیز در بیانیهای که توسط تایمز منتشر کرد، در پاسخ به جدایی ایگر از هیئت مدیره این شرکت گفته است: بیش از هر چیز، باب دوست ماست. او با قلبش رهبری میکند و همیشه با صرف زمان و توصیههایش (نسبت به ما) سخاوتمند بوده است. در حالیکه بسیار دلتنگ حضور او به عنوان عضوی از هیئت مدیره خواهیم بود، به تصمیمش احترام میگذاریم و امید داریم که رابطهمان با باب و دیزنی در آینده ادامه خواهد داشت. اما ایگر اولین مدیر رده بالایی نیست که بهخاطر تضاد فعالیتهای اپل با شرکت تحت رهبریاش از عضویت در هیئت مدیره اپل کنارهگیری میکند. اریک اشمیت، مدیر عامل پیشین گوگل نیز در دوران مدیریت استیو جابز در اپل، به همراه او در هیئت مدیره این شرکت حضور داشت. اما با توجه به این که کسب و کار دو شرکت به سمت رقابت گرایش پیدا کرد -بهویژه با رقابت شدیدی که بین اندروید و iOS بهوجود آمد- اشمیت اعلام کرد که اوضاع به شدت عجیب شده است و در نهایت تصمیم گرفت تا استعفا دهد. اریک اشمیت در کنار استیو جابزمنبع: Business Insider
|
علم و تکنولوژی
| 3 |
نسخه جدید هشت نفرتانگیز تارانتینو؛ یک مینیسریال چهار قسمتی ماه میلادی مارس بود که شبکه نتفلیکس خبری هیجانانگیز را برای هواداران فیلمهای کوئنتین تارانتینو اعلام کرد و مشخص شد که این شبکه قرار است یک نسخه متفاوت از فیلم هشت نفرتانگیز (The Hateful Eight) که طولانیتر از نسخه سینمایی است را پخش کند این نسخه طولانی پنجشنبه هفته گذشته از نتفلیکس پخش شد اما با یک غافلگیری بزرگ همراه بود؛ این فیلم سینمایی در قالب یک مینی سریال پخش شده که چهار قسمت دارد و هر قسمت آن هم حدودا ۵۰ دقیقه است قسمت اول نسخه طولانی هشت نفرتانگیز ۵۰ دقیقه، قسمت دوم ۵۱ دقیقه، قسمت سوم ۵۳ دقیقه و قسمت آخر ۵۶ دقیقه است؛ همچنین عنوان قسمت اول Last Stage to Red Rock، عنوان قسمت دوم Minnie's Haberdashery، عنوان قسمت سوم Domergue's Got A Secret و عنوان قسمت چهارم The Last Chapter است فیلم سینمایی هشت نفرتانگیز در ماه دسامبر سال ۲۰۱۵ در سینماها اکران شد گرچه بودجه فیلم حدودا ۵۰ میلیون دلار بود و فروش ۱۵۶ میلیون دلاری را تجربه کرد اما به دلیل ساخت فیلم در قالب ۷۰ میلیمتری در عمل پروژه پرخرجی به حساب آمد این فیلم سینمایی باعث شد انیو موریکونه جایزه اسکار بهترین موسیقی فیلم را بگیرد و دو نامزدی اسکار برای فیلمبردار و بازیگر مکمل نقش زن اثر در پی داشت نسخهای از هشت نفرتانگیز که در سینماها اکران شد ۱۶۸ دقیقهای بود در حالی که این چهار قسمت در مجموع ۲۱۰ دقیقهاند این فیلم سینمایی آخرین اثری است که تارانتینو تا امروز اکران کرده اما امسال منتظر بازگشت این کارگردان با فیلم سینمایی روزی روزگاری در هالیوود (Once Upon a Time in Hollywood) هستیم لئوناردو دیکاپریو که تارانتینو با او در فیلم جنگوی زنجیرگسسته (Django Unchained) همکاری کرده بود و برد پییت که بازیگر حرامزادههای لعنتی (Inglourious Basterds) بود هر دو در جدیدترین فیلم سینمایی تارانتینو حضور خواهند داشت. اما اگر بخواهیم اشارهای مختصر به داستان هشت نفرتانگیز داشته باشیم باید بگوییم که وقایع این فیلم سینمایی در برهه تاریخی پس از جنگ داخلی آمریکا رخ میدهد و درباره هشت نفر است که برای فرار از کولاک در یک مهمانسرا پناه گرفتهاند و همین کنار هم بودن باعث شکلگیری داستان فیلم میشود. ساموئل ال. جکسون، کرت راسل، جنیفر جیسن لی، والتون گوگینس، دمیان بیچیر، تیم راث و مایکل مدسن در هشت نفرتانگیز به ایفای نقش پرداختهاند.
|
هنر و سینما
| 5 |
جشنواره برلین ۲۰۲۰؛ هرگز، به ندرت، گاهی، همیشه در صدر جدول منتقدان فیلم هرگز به ندرت گاهی همیشه با کسب امتیاز ۳٫۴ از ۴ در صدر جدول منتقدان جشنواره فیلم برلین ۲۰۲۰ قرار دارد. در حال حاضر منتقدان درباره اغلب آثار بخش مسابقه جشنواره به اظهار نظر پرداختهاند و با مشخص شدن نمره ۲ فیلم باقیمانده از فهرست آثار بخش مسابقه، میتوان بهترین فیلم از نگاه منتقدان را تعیین کرد. در جدول منتقدان فیلم فاقد ستاره به معنای اثر بد، فیلم دارای یک ستاره به معنای فیلم ضعیف، فیلم دارای دو ستاره به معنای متوسط، فیلم دارای سه ستاره به معنای فیلمی خوب و فیلم چهار ستاره نشاندهنده یک فیلم عالی است. تا اینجا سه فیلم امتیاز بالای ۳ دریافت کردهاند که فیلم سینمایی روزها (Days) به کارگردانی سای مینگ-لیانگ اثر تایوان با نمره ۳۳ و فیلم سینمایی اوندین (Undine) به کارگردانی کریستین پتزولد محصول مشترک آلمان و فرانسه با نمره ۳۱ در کنار هرگز به ندرت گاهی همیشه این سه اثر را تشکیل میدهند فیلم هرگز به ندرت گاهی همیشه ابتدا در جشنواره فیلم ساندنس ۲۰۲۰ به نمایش درآمد و در آن جشنواره میان ۱۶ اثر در بخش مسابقه درامهای آمریکایی شرکت کرد کارگردان این اثر الیزا هیتمن موفق شد جایزه ویژه هیات داوران: نئورئالیزم را در این جشنواره کسب کند هیتمن کارگردان اثر در میان سینماگران منتقدپ-ن- و تحسینشده آمریکایی قرار دارد او سابقه حضور چندینباره در جشنواره ساندنس و کارگردانی چند قسمت سریال برای شبکههایی چون نتفلیکس و اچبیاو را دارد اما فیلم جدید این کارگردان از همین حالا در میان فیلمهای مورد تجمید سال ۲۰۲۰ قرار گرفته منتقدان انگلیسیزبان پس از نمایش آن در جشنواره ساندنس استقبال گستردهای از فیلم نشان دادند؛ نمره ۹۲ از ۱۰۰ در وبسایت متاکریتیک محصول ۱۴ نقد که تمامی مثبت بودهاند در کنار رضایت ۱۰۰ درصدی منتقدان در وبسایت راتن تومیتوز محصول ۳۶ نقد درباره فیلم نمایانگر میزان بالای این تحسین و تایید است حال ۷ منتقد بینالمللی اسکرین در جشنواره برلین هم بر فیلم هرگز به ندرت گاهی همیشه مهر تایید زدهاند امتیاز ۳۴ برای این فیلم در میان آثار بخش مسابقه جشنواره فیلم برلین از سه نقد چهارستاره و چهار نقد سه ستاره تشکیل شده است داستان فیلم هرگز به ندرت گاهی همیشه درباره دو دختر نوجوان (دو دختر عمو) است که از پنسیلوانیا راهی نیویورک میشوند؛ این سفر با دشواریهایی همراه است به ویژه اینکه یکی از دو دختر به شکل ناخواسته باردار شده است. رابرت آبل منتقد د رپ-ن-ره ۹۵ را برای این فیلم مناسب دانسته و میگوید فیلم با نوعی حساسیت ویژه و توجه خاص به جزییات روی موضوعی بحثبرانگیز در دوران معاصر دست گذاشته است و موفق شده صورتی انسانی به این موضوع مناقشهبرانگیز ببخشد. دیوید رونی منتقد وبسایت هالیوود ریپورتر به فیلم نمره ۹۰ داده و معتقد است ماجرای بارداری ناخواسته در فیلم آن را در میان یک دسته از آثار مشخص طبقهبندی میکند اما فیلم به شکل غیرمعمولی تسخیرکننده و به شکل دردآوری واقعی است. این منتقد باور دارد که شاید تعریف بهتر از فیلم این باشد که آن را یک تصویر کوتاه از دوستی، همبستگی و شجاعت زنانه در نظر بگیریم. برایان تالریکو منتقد وبسایت راجر ایبرت که به فیلم نمره ۸۸ داده معتقد است با بازی دو هنرپیشه نوجوان بسیار بااستعداد طرفیم و فیلم از آن دست آثاری است که در تمام طول سال میلادی جاری دربارهاش خواهیم شنید. تیم گریرسون منتقد وبسایت اسکرین دیلی نمره ۸۰ را شایسته این اثر سینمایی دانسته است و مینویسد در حالی که ممکن است این داستان ساده ذاتا مهم به نظر نرسد اما درباره شیوه به حاشیهراندن زنان است بخصوص هنگام تصمیمگیری درباره بدن خود. در ادامه میتوانید جدول مربوط به امتیازات منتقدان به آثار بخش مسابقه جشنواره فیلم برلین ۲۰۲۰ را بررسی کنید:
|
هنر و سینما
| 5 |
نسخهی کامپیوتر Death Stranding تابستان سال آینده عرضه میشود کم و بیش از این موضوع خبر داشتیم، ولی تا به امروز رسما چیزی از وجود نسخهی کامپیوتر بازی Death Stranding نشنیده بودیم. ساعتی پیش، استودیوی بازیسازی کوجیما پروداکشنز رسما از عرضهی بازی Death Stranding برای کامپیوتر خبر داد. طبق گفتهی این استودیوی بازیسازی، نسخهی کامپیوتر بازی دث استرندینگ اوایل تابستان سال آینده عرضه خواهد شد. ده روز تا عرضهی بازی Death Stranding روی پلیاستیشن ۴ باقی است و تصور نمیکردیم تهیه کنندهی این بازی یعنی سونی، به این زودیها اجازهی رونمایی از بازی Death Stranding برای کامپیوتر را صادر کند. با این حال، ساعتی پیش حساب کاربری رسمی استودیوی کوجیما پروداکشنز در توییتر، با انتشار توییت زیر وجود نسخهی کامپیوتر بازی Death Stranding را تایید و زمان عرضهی آن را مشخص کرد. در این توییت آمده است: از شما به خاطر حمایت از دث استرندینگ تشکر میکنیم. بازی دث استرندینگ در روز هشتم نوامبر روی پلیاستیشن ۴ عرضه خواهد شد. همچنین، کوجیما پروداکشنز با خوشحالی اعلام میکند که دث استرندینگ در اوایل تابستان ۲۰۲۰ به کامپیوتر خواهد آمد. بازی Death Stranding، جدیدترین ساختهی هیدئو کوجیما، کارگردان افسانهای مجموعه بازیهای متال گیر است. هیدئو کوجیما که در سال ۲۰۱۵ و پس از ساخت بازی فانتوم پ-ن-از کونامی جدا شده بود، استودیویی جدید در همان سال تاسیس کرد. بازی Death Stranding اولین ساختهی این استودیو محسوب میشود. پیشنهاد میکنیم برای آشنایی بیشتر با این بازی، تریلر رونمایی تاریخ انتشار آن را ببینید یا مجموعه مقالات دث استرندینگ را بخوانید. بازی دث استرندینگ در روز ۱۸ آبان روی پلیاستیشن ۴ عرضه خواهد شد. ببینید: تریلر اعلام تاریخ انتشار بازی Death Stranding
|
بازی ویدیویی
| 0 |
دوپ-ن- نرم افزاری تسلا برای شکست دادن پورشه تایکان بنابر گفتههای جدید ایلان ماسک، مدیرعامل تسلا، با ارایه یک بروزرسانی جدید بر روی نرمافزار تسلا مدل اس، این خودرو اکنون ۵۰ اسب بخار قدرت بیشر تولید میکند. تسلا امیدوار است با ارایه این بروزرسانی و کسب قدرت اضافه، رقیب جدید خود یعنی پورشه تایکان را شکست دهد. چندی پیش، مجله خودرویی تخت گاز، یک درگ میان تسلا مدل اس و پورشه تایکان توربو اس را برگزار کرد. در این درگ، پورشه تایکان به واسطه گیربکس دو دنده خود، شتاب صفر تا صد اعجاب انگیزی را ثبت کرد، و در درگ یک چهارم مایل، توانست با اختلافی قابل توجه، تسلا مدل اس را شکست دهد. حال تسلا ادعا میکند مدل اس جدید، میتواند در ۲٫۴ ثانیه از حال سکون به سرعت صد کیلومتر بر ساعت دست یابد، و بسیاری از افراد باور دارند که دستیابی به چنین شتابی برای تسلا مدل اس امکان پذیر است. مدتی پس از انتشار ویدیو درگ تخت گاز، یک کانال خودرویی یوتیوب، موسوم به DragTimes، این ویدیو را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد، و ادعا کرد تخت گاز در این درگ، برای پورشه تایکان توربو اس از لانچ کنترل استفاده کرده است، در صورتی که این قابلیت برای تسلا مدل اس پرفورمنس فعال نبوده است. ایلان ماسک نیز با تایید تحلیل کانال DragTimes، اعلام کرد با ارایه بروزرسانی نرمافزاری جدید برای تسلا مدل اس، این خودرو قادر خواهد بود هم در شتاب صفر تا صد و هم در درگ چهارصد متر، پورشه تایکان توربو اس را شکست دهد. این بروزرسانی، عملکرد موتور را بهینه سازی میکند و قدرت خروجی بیشتری از پیشرانه برقی کسب میکند. تسلا عادت دارد در بین خودروهای برقی، خود را همیشه برتر و بالاتر از رقبا نشان دهد، و برای شکست دادن پورشه، دست به هرکاری میزند. منبع: electrek
|
علم و تکنولوژی
| 3 |
شما بگویید؛ تیم برزیل بهتر است یا آلمان؟ یکی طبق آمار پرافتخارترین تیم جام جهانی است. برزیل با کسب پنج عنوان قهرمانی در طول تاریخ جام جهانی رکورددار است. از آن طرف آلمان فقط یک قهرمانی کم دارد که رکورد تاریخی برزیل را بشکند و خیلیها معتقدند آلمان امسال این قدرت را دارد که مدافع عنوان قهرمانیاش باشد. برزیل و آلمان همیشه رقیب یکدیگر هستند. آمار برزیل همچنان تکاندهندهتر از تیم آلمان است. آنها از ۱۰۴ مسابقهای که در جام جهانی بازی کردهاند ۷۰ بار توانستهاند برنده بازی شوند. آلمان دو بازی بیشتر از آنها دارد و ۶۶ بار به پیروزی دست پیدا کرده. با این حال طرفداران هر دو تیم معتقدند که تیمشان بهترین تیم جام جهانی ۲۰۱۸ است. برزیلیها و آلمانیها میگویند جام جهانی از روزی آغاز میشود که تیم آنها بازی را شروع میکند. این ماجرا هم به قدرت این دو تیم، هم سابقهشان و هم سابقه هوادارانشان برمیگردد. آمار را که در نظر بگیرید برزیل جلوتر است اما هواداران آلمان معتقدند در تاریخ جام جهانی آلمان مقتدرتر ظاهر شده است. آنها همیشه تیم جنگندهای بودند. هر دو تیم بازیکنان ستارهای در تاریخشان دارند: پله که اسطوره است و بکنباوئر که به قیصر شهرت دارد. همین الان یکی نیمار دارد و آن یکی تونی کروس. در جام جهانی ۲۰۱۸ هم هر دویشان جزو مدعیان قهرمانی هستند اما آلمان در مرحله مقدماتی مقتدرانهتر ظاهر شده است. شما بگویید که بنظرتان آلمان تیم موفقتر و بهتری است یا برزیل؟ شانس کدامشان امسال بیشتر است و هوادار کدام یکی هستید؟ گزیده نظرات شما درباره این دو تیم در ویدیوکستهای جام جهانی روسیه ۲۰۱۸ خوانده میشود و میتوانید فردا در ویدیوکستمان ببینید تیم شما طرفدار بیشتری دارد یا تیم مقابل. بخصوص که امشب هم دو تیم برزیل و آلمان هر دو به مصاف حریفانشان میروند. خوشبختانه یکی در گروه E حضور دارد و دیگری در گروه F و در دوره مقدماتی به هم نمیخورند اما شاید روز یازدهم تیرماه با هم بازی داشته باشند. بنظرتان کدامشان تیم برنده میشود؟
|
سلامت و زیبایی
| 2 |
شما بگویید: آیا گوشی شیائومی مینوت ۱۰ ارزش خرید دارد؟ در این مقاله قصد داریم با بررسی برخی از قابلیتهای ویژه گوشی شیائومی مینوت ۱۰ به این نتیجه برسیم که آیا این گوشی ارزش خرید بالایی دارد یا خیر! گوشی شیائومی مینوت ۱۰ اولین گوشی هوشمندی است که با دوربین ۱۰۸ مگاپیکسلی معرفی شده که وضوح تصاویر آن حدودا ۱۳ برابر یک تلویزیون ۴K است. همچنین مینوت ۱۰ اولین گوشی هوشمندی است که از ۵ لنز دوربین با کاربردهای مختلف بهره میبرد. (برخلاف نوکیا ۹ PureView هر لنز دوربین در این گوشی نقش متفاوتی را بر عهده دارد) اما با همه این اوصاف مینوت ۱۰ یک گوشی میانرده محسوب میشود که مناسب عکاسی طراحی شده قلب تپنده این محصول را یک پردازنده اسنپدراگون ۷۳۰G ساخت شرکت کوالکام تشکیل میدهد که از قدرت بسیار بالایی برخوردار است اما با این حال یک پرچمدار به حساب نمیآید به همین دلیل سرعت فریم ثبت ویدیو با دوربین توانمند این گوشی در وضوح ۲۱۶۰p به ۳۰ فریم محدود میشود و حتی دیگر خبری از رم ۱۲ گیگابایتی هم در آن نخواهد بودمی نوت ۱۰ در کنار پردازنده اسنپدراگون ۷۳۰G از ۶ گیگابایت رم و ۱۲۸ گیگابایت حافظه داخلی از نوع UFS ۲۱ نیز بهره میبرد که همه این موارد این گوشی را به یکی از میانردههای بسیار ارزشمند بازار تبدیل میکند اما اینطور که به نظر میرسد مینوت ۱۰ نام نسخه جهانی این گوشی است که قرار است مدتی بعد نسخه پرو آن با ۸ گیگابایت رم و ۲۵۶ گیگابایت حافظه داخلی روانه بازار شود که دوربین ۱۰۸ مگاپیکسلی آن هم با اندکی تغییر همراه خواهد بود همین گوشی نیز با بررسیهای وبسایت معتبر Dxomark، توانست با کسب امتیاز ۱۲۱ در بخش دوربین، همتراز با گوشی قدرتمند هواوی میت ۳۰ پرو در صدر جدول قرار گیردبنابراین باید گفت کیفیت عکاسی و فیلمبرداری با این گوشی در یک کلام فوقالعاده است! به همین خاطر بی راه نخواهد بود اگر بگوییم مینوت ۱۰ میانردهای است که در بخش دوربین تقریبا هیچ پرچمداری یارای رقابت با آن را ندارد در مورد نامگذاری این محصولات نیز باید به این نکته اشاره کنیم که نام محصولی که در چین عرضه میشود Mi CC۹ پرو و Mi CC۹ پرو پرمیوم نام خواهد داشت که به ترتیب جایگزین مینوت ۱۰ و مینوت ۱۰ پرو خواهند شدبیشتر بخوانید: شیائومی Mi CC۹ پرو با دوربین پنجگانه ۱۰۸ مگاپیکسلی رسما معرفی شدبه دوربین بر میگردیم جایی که شاهد استفاده از ۵ لنز مجزا هستیم همچنین این اولین بار است که گوشی هوشمندی با دو لنز تلهفوتو معرفی میشود یک لنز ۵۰ میلیمتری با قابلیت بزرگنمایی ۲ برابری که بهترین گزینه برای عکاسی پرتره به حساب میآید دیگر لنز تله فوتو این محصول از قابلیت بزرگنمایی ۵ برابری اپتیکال، ۱۰ برابری هیبریدی و ۵۰ برابری دیجیتال برخوردار است که قادر است تصاویر با کیفیتی را نیز ثبت کند به طور کلی دوربینهای این گوشی را یک لنز فوق عریض، عریض، تلهفوتو با بزرگنمایی ۲ برابر و تلهفوتو با بزرگنمایی ۵ برابری و یک لنز ماکرو برای تصویربرداری نزدیک از اجسام تشکیل میدهنداز آن جایی که لنز ماکرو در این گوشی قادر به ثبت ویدیو نیست باید بگوییم کیفیت فیلمبرداری ۴ لنز دیگر بسیار خوب است در مورد نکته اول هم باید اضافه کرد اگرچه لنز ماکرو در این گوشی فیلمبرداری نمیکند اما لنز فوق عریض از حالت فیلمبرداری ماکرو پشتیبانی میکندشیائومی ترجیح داده برای مینوت ۱۰ از یک نمایشگر ۶۴۷ اینچی با وضوح +۱۰۸۰p استفاده کند که اندکی از نمایشگر گوشی ردمی K۲۰ بزرگتر بوده اما از کیفیت مشابهی برخوردار است این نمایشگر بسته به نوع تنظیماتی که انتخاب میکنید از استاندارد HDR۱۰ و DCI-P۳ نیز پشتیبانی میکند کیفیت این محصول در زیر نور خورشید و به طور کلی در نور روز کاملا رضایت بخش است و مشکل خاصی در آن دیده نمیشود اگر بخواهیم خیلی به نمایشگر این محصول سخت بگیریم میتوان گفت عدم پشتیبانی از رفرش ریت ۹۰ هرتزی و همچنین صفحه خمیده آن میتواند بزرگترین نکته آزاردهنده در مورد مینوت ۱۰ باشدبیشتر بخوانید: شیائومی از گوشی میانرده ردمی نوت ۸T رونمایی کردالبته برای برخیها این نقاط ضعف خود به نوعی نقاط قوت محسوب میشوند چر که مصرف انرژی را کاهش داده و لذا مدت زمان بیشتری را میتوانند از گوشی خود استفاده کنند البته باتری ۵۲۶۰ میلیآمپر ساعتی این محصول به قدری خوب هست که بتوان روی دوام بالای آن حساب کرد این باتری بزرگ از شارژر سریع ۳۰ واتی نیز پشتیبانی میکند که در عرض یک ساعت میتواند گوشی را تماما شارژ کند و در مدت نیم ساعت نیز شارژ گوشی را از ۰ به ۵۷ برساندنکته جالب در مورد مینوت ۱۰ این است که شیائومی آن را به جک ۳۵ میلیمتری صدا و حسگر مادون قرمز مجهز کرده! قابلیتهایی که برای محصولات ساخته شده در سال ۲۰۱۹ کم کم در حال محو شدن هستند با این اوصاف این کار شیائومی واقعا تحسین برانگیز است چرا که هنوز شمار زیادی از کاربران ترجیح میدهند گوشی محبوبشان از جک ۳۵ میلیمتری برخوردار باشدمی نوت ۱۰ را میتوان ترکیبی از یک محصول فوقالعاده و به اندازه کافی خوب دانست چون از یک طرف از نظر عکاسی و فیلمبرداری حرف اول را میزند از طرفی دیگر هم ذاتا یک میانرده به حساب میآید در این مواقع مسلما قیمت هست که حرف نهایی را خواهد زد مسلما حدس زدهاید که مینوت ۱۰ نباید گوشی ارزان قیمتی باشد و خب چنین هم نیست! شیائومی برای گوشی جدید خود قیمت ۵۵۰ یورو را در نظر گرفته که این قیمت در مدل پرو با ۸ گیگابایت رم و ۲۵۶ گیگابایت حافظه داخلی به ۶۵۰ یورو افزایش مییابد (این مدل از کارت حافظه جانبی پشتیبانی نمیکند) مدل پرو این محصول تقریبا قیمتی برابر با وان پلاس ۷T پرو داشته و ۱۵۰ یورو نیز بیشتر از شیائومی Mi ۹T پرو و ریل میX۲ پرو است! سه محصولی که از پردازنده بسیار قدرتمند اسنپدراگون ۸۵۵ پلاس و ۸۵۵ بهره میبرند و اگر از دوربین فاکتور بگیریم ارزش خرید به مراتب بالایی به نسبت مینوت ۱۰ دارند. اما انتخاب نهایی مثل همیشه به کاربر بر میگردد. بنابراین به عنوان یک کاربر گوشی هوشمند ترجیح میدهید تجربه عکاسی بینظیری را با دوربین ۱۰۸ مگاپیکسلی شیائومی تجربه کنید یا فکر میکنید قدرت سختافزاری کلی یک گوشی است که ارزش خرید آن را تعیین میکند؟ به نظر شما شیائومی مینوت ۱۰ ارزش خرید دارد؟ منبع: gsmarena
|
علم و تکنولوژی
| 3 |
نگاهی نزدیک به گوشیهای تاشو؛ چرا گلکسی فولد و میت ایکس قابل اعتماد نیستند؟ معرفی گوشی گلکسی فولد و هوآوی میت ایکس بسیاری از کاربران و علاقهمندان به دنیای تکنولوژی را هیجانزده کرد. اما هردوی این گوشیها بنا به دلایلی نتوانستند آنطور که باید و شاید توجه کاربران را به خود جلب کنند. البته که گوشیهای هوشمند تاشو اختراعات بسیار ارزشمندی هستند. به عبارتی دیگر، هر محصولی که از محدودهی تکنولوژی پا فراتر بگذارد هیجانانگیز و جالب است. اما جالب بودن یک محصول هیچوقت کیفیت آن را ضمانت نمیکند! مشکلی که گریبانگیر دو تا از جذابترین محصولات سال ۲۰۱۹ یعنی گلکسی فولد و هوآوی میت ایکس شده است. درحالیکه سامسونگ گمان میکرد گلکسی فولد آمادهی آتش بازی است، شاید هیچوقت به این فکر نمیکرد که ممکن است دود این آتش به چشمان خودشان برود. گلکسی فولد قبل از عرضهی رسمی و صرفا جهت تست در اختیار تعدادی از خبرنگاران حوزه تکنولوژی قرار گرفت، اما در کمال ناباوری با مشکلات زیادی همراه بود. از سوی دیگر هوآوی نیز میت ایکس را معرفی کرد. محصولی که از حیث ظاهر، زیباتر از گلکسی فولد بود، اما تقریبا با همان مشکلی دست و پنجه نرم میکرد که گلکسی فولد گرفتار آن بود. با ما همراه باشید تا نگاهی بیاندازیم به مشکلات جدی گلکسی فولد و میت ایکس که باعث شد این گوشیهای شگفتانگیز تا اطلاع ثانوی از دسترس کاربران خارج شوند و البته محبوبیت خود را نیز تا حدودی از دست بدهند. مشکلات سختافزاریتصویر بالا مربوط به گوشی گلکسی فولد است که جهت تست، در اختیار یک خبرنگار قرار گرفت. بعد از مدتی استفاده از گوشی و بستن صفحهی نمایشگر، مشکلاتی از قبیل پرش تصویر، سیاه شدن بخشی از نمایشگر و شکستگی صفحه در بخش لولاها، گریبان گلکسی فولد را گرفت. برخیها مدعی شدند چون این گوشیها صرفا جهت تست در اختیار تعدادی از کاربران قرار گرفتند و نسخهی اصلی و نهایی گلکسی فولد نیستند، وجود همچین مشکلاتی در آن کاملا طبیعی است، اما مدتی بعد تعدادی از آنها جهت بررسی در اختیار مطبوعات آمریکا قرار گرفت که نتیجه بازهم ناامید کننده بود. یکی دیگر از مشکلاتی که گلکسی فولد با آن دست و پنجه نرم میکرد، خرابی نمایشگر بعد از جدا کردن محافظ صفحه بود. سامسونگ تنها به برخی از کاربران اعلام کرد جهت حفظ سلامت نمایشگر، محافظ صفحه نباید از روی آن جدا شود و تعداد دیگری از کاربران که از این قضیه آگاه نبودند، با جدا کردن محافظ صفحه باعث خرابی نمایشگر گوشی شدند. هنوز مشخص نشده چرا برداشتن همچین محافظ ظریفی باعث بوجود آمدن مشکلی به این بزرگی شده و عجیبتر اینکه چرا سامسونگ موضوع به این مهمی را به گوش همهی کاربرانی که گوشی جهت تست برای آنها فرستاده شدهبود نرساند؟! تصویر بالا را نیز یکی از بررسیکنندگان گلکسی فولد ارسال کرده است. روزنهای که در اثر باز و بسته کردن نمایشگر این گوشی در بخش لولاها بوجود میآید، امکان ورود گرد و غبار به داخل گوشی را افزایش میدهد. اگرچه بخش پشتی گوشی به ظاهر کاملا بسته و پوشانده شده است اما بازهم شکافهایی در آن دیده میشود که گوشی را در مقابل گرد و غبار آسیبپذیر میکنند. همچنین باز و بسته کردن این لولاها باعث ایجاد چینخوردگی در وسط نمایشگر میشود که اصلا نشانهی خوبی برای یک گوشی در این سطح نیست. در سمت دیگر اما هوآوی میت ایکس را داریم. گوشی که همانند گلکسی فولد فراتر از محدودهی تکنولوژی قدم برداشت و در نهایت همانند رقیب خود متحمل شکست شد. لولاهای این گوشی در بخش بیرونی آن تعبیه شدهاند و ظاهر کلی گوشی نیز بسیار زیبا است. شاید زیباتر از گلکسی فولد! البته کاربران یا افراد متخصصی که گلکسی فولد را برای تست و بررسی در اختیار داشتند، موفق به بررسی دقیق میت ایکس نشدند. چرا که هوآوی این اجازه را به افراد زیادی نداد و آن دسته از افرادی که به صورت خصوصی و از نزدیک موفق به دیدن گوشی شدند، تقریبا شاهد همان مشکلاتی بودند که در گلکسی فولد وجود داشت. همچنین محافظ صفحهای که هوآوی برای این گوشی در نظر گرفته بسیار ظریفتر از آن است که بتواند در برابر ضربه یا خط و خش از گوشی محافظت کند. بنابراین منطقی به نظر نمیرسد گوشی به این بزرگی و با قیمت بسیار بالا، در برابر آسیبهای وارده تا این حد آسیبپذیر باشد. نرمافزار؛ اندروید یا هانگ منگ؟ هم هوآوی میت ایکس و هم گلکسی فولد، از سیستم عامل اندروید بهره میبرند و از آنجایی هم که شرکت گوگل این گوشیها را نساخته، بنابراین برخی از برنامههای این سیستمعامل برای نمایشگر اضافی این گوشی بهینه نشدهاند. توسعهدهندگان برنامههای شخص ثالث نیز باید برنامههای خود را برای گوشیهایی با دو نمایشگر بهینه کنند که هنوز این اتفاق نیافتاده است. این موضوع مخصوصا بیشتر برای هوآوی دردسر ساز شده چراکه آمریکا هرگونه مشارکتی با این شرکت بزرگ را برای اکثر شرکتهای خود از جمله گوگل ممنوع کرده است. همین مسئله نیز موجب میشود نه تنها برنامهها بلکه خود سیستمعامل اندروید نیز دیگر از سوی گوگل برای هوآوی پشتیبانی نشود. هوآوی نیز تصمیم گرفت ازین پس از سیستمعامل اختصاصی خود که با نام هانگ منگ (HongMeng) شناخته میشود در گوشیهای خود استفاده کند البته هنوز این اتفاق نیافتاده اما اگر قرار باشد هوای میت ایکس به عنوان محصول شاخص هوآوی به بازار عرضه شود، این شرکت نمیتواند با مجهز کردن آن به سیستمعامل اندروید ریسک کند البته شاید تمام برنامههای هوآوی در این سیستمعامل عملکرد خوبی از خود نشان دهند اما انتشار برنامههای شخص ثالث برای آن فعلا در هالهای از ابهام قرار داردمردم چه میخواهند؟ بعد از شکست دو غول بزرگ تکنولوژی در ساخت گوشیهای تاشو، اعتماد مردم به این گوشیها نیز کاهش پیدا کرد قبلا نیز شاهد انتشار برخی گوشیها همانند یوتافون با دو نمایشگر (یکی در پشت و دیگری در جلو) بودیم که اگرچه مشکل خاصی در آنها دیده نمیشد اما نتوانستند آنطور که انتظار میرفت مورد توجه قرار گیرند یکی از مهمترین دلیل شکست این گوشیها قیمت بسیار بالای آنهاست اگرچه مسئلهی قیمت در برخی موارد تأثیر خاصی در خرید گوشیها ندارد اما برای گلکسی فولد و هوآوی میت ایکس که خطر آسیبپذیری بیشتر از هرگوشی دیگری آنها را تهدید میکند، پرداخت مبلغی بالغ بر ۲۰۰۰ دلار منطقی به نظر نمیرسددرحالیکه سامسونگ و هوآوی با محصولات پر مشکل خود دست و پنجه نرم میکنند، شاهد این هستیم که شیائومی، در فضای مجازی، فیلمی از یک گوشی تاشو با نام میمی فلکس (Mi Mi Flex) به اشتراک گذاشت که بر خلاف گلکسی فولد و هوآوی میت ایکس که از وسط تا میشوند، این گوشی از دو طرف نمایشگر تا میشود. به عبارتی میمی فلکس از سه نمایشگر بهره میبرد که دوتای آن را میتوان تا زد. هرچند همه چیز دربارهی این محصول تنها در حد همان ویدئو باقی ماند و خبر دیگری از آن منتشر نشد. چراکه مسلما این گوشی نیز هنوز آمادهی انتشار نیست و قطعا ضعفهایی در آن وجود دارد.
|
علم و تکنولوژی
| 3 |
اپل نسخه بتای عمومی iOS ۱۳، iPadOS و macOS کاتالینا را منتشر کرد اپل شب گذشته نسخه بتای عمومی سیستمعاملهای iOS ۱۳، iPadOS و macOS کاتالینا را برای کاربران منتشر کرد و این یعنی بدون داشتن اکانت مختص توسعهدهندگان میتوانید نسخه بتا این سیستمعاملها را در گجتهای موردنظر نصب کنید. مهمترین آنها، iOS ۱۳ است که از بین مهمترین قابلیتهای آن میتوانیم به ارائهی حالت تاریک، بازطراحی اپلیکیشنهای Mail، Maps، Notes و Reminders اشاره کنیم. علاوه بر این، نباید بهبود اپلیکیشن Photos، ارائه قابلیتهای بیشتر برای Memoji و بهبود صدای سیری و افزایش سرعت بارگذاری اپلیکیشنها را از قلم بیندازیم. همچنین اپل برای نخستین بار، سیستمعامل iPadOS را برای آیپدها منتشر کرده است. اگرچه iPadOS مبتنی بر iOS است و به همین خاطر شباهتهای زیادی با آن دارد ولی در عین حال امکانات بیشتری را برای آیپدها به ارمغان میآورد. بهعنوان مثال، این سیستمعامل میتواند در هوم اسکرین اطلاعات بیشتری نمایش دهد، تجربه وبگردی مشابه کامپیوتر دسکتاپ را به ارمغان بیاورد، نسخههای مختلف از اپلیکیشن یکسان را اجرا کند، از حافظه خارجی پشتیبانی کند و دیگر مشخصههای جذاب که فاصله بین آیپد و کامپیوتر را کمتر میکنند. در نهایت، نباید macOS کاتالینا را فراموش کنیم که بیشتر تغییرات آن مربوط به اپلیکیشنها است. در این سیستمعامل، آیتونز به اپلیکیشنهای مجزا Music، Podcasts و TV تقسیم شده و کاربران میتوانند با استفاده از صدای خود کل سیستمعامل را کنترل کنند. علاوه بر این، حالا میتوان از آیپد بهعنوان نمایشگر ثانویه کامپیوترهای مک استفاده کرد. میتوان به پروژه کاتالیست هم اشاره کرد که قرار است کار توسعهدهندگان را برای ارائهی اپلیکیشنهای آیپد در macOS راحتتر کند که البته برای مشاهده ثمرات آن فعلا باید منتظر بمانیم. منبع: Engadget
|
علم و تکنولوژی
| 3 |
سامسونگ گلکسی فولد در تاریخ ۱۵ شهریور در کره جنوبی عرضه خواهد شد! به نقل از خبری که از زادگاه سامسونگ یعنی کره جنوبی به گوش رسیده، ممکن است ما از آنچه فکر میکردید، به عرضه گلکسی فولد نزدیکتر باشیم. تا به حال سامسونگ فقط تایید کرده که بالاخره گوشی گلکسی فولد در ماه سپتامبر عرضه خواهد شد اما هنوز زمان عرضه رسمی آن اعلام نشده است. حالا اما منبعی از داخل شرکت سامسونگ خبری به خبرگزاری Yonhap اعلام کرده که میگوید سامسونگ در حال صحبت با اپراتورهای کره جنوبی است تا بتواند گلکسی فولد را از روی ۱۵ شهریور در این کشور عرضه کند. این خبر خوشحال کننده، نشان میدهد که قرار نیست آخر ماه سپتامبر شاهد عرضه این گوشی باشیم و سامسونگ همه تلاش خود را گذاشته در هرچه زودتر گلکسی فولد را به بازار برساند. اسمش را میخواهید بگذارید تصادف یا هرچیز دیگری؛ تاریخ ۱۵ شهریور دقیقا روزی است که نمایشگاه IFA برلین به روی عموم باز میشود و سامسونگ با این کار، میتواند از ابتدا همه توجهات را به سمت خود جلب کند. شاید هم سامسونگ میخواهد این گوشی را دوباره در نمایشگاه IFA معرفی کند! همچنین فراموش نکنید که ۱۹ شهریور ماه اپل هم میخواهد آیفون ۱۱ را عرضه کند که احتمالا از ۲۹ شهریور عرضه آن آغاز میشود. درواقع سامسونگ نه تنها نمیخواهد از هیچ کدام از رقبای خود عقب بیفتد، بلکه میخواهد تمام توجهات را از ابتدای نمایشگاه IFA، به سمت خود جلب کند. در هر صورت، اگر هم سامسونگ گلکسی فولد در تاریخ ۱۵ شهریور در کره جنوبی عرضه شود، باز هم باید تا آخر سپتامبر صبر کنیم تا این گوشی در کشورهای دیگر هم عرضه شود. در این بین چیزی که بیشتر از همه برای آن هیجان داریم، این است که ببینیم در ساخت دوباره این محصول و مواد مورد استفاده در فرآیند ساخت، چه تغییراتی ایجاد شده تا از خرابی نمایشگر داخلی آن جلوگیری کند. شما درباره این خبر چه فکر میکنید؟ منبع: GSMArena
|
علم و تکنولوژی
| 3 |
باکس آفیس؛ بازسازی فیلم فرانسوی محبوب، ابرقهرمان دریایی را شکست داد فیلم قسمت بالایی (the upside) فاتح باکس آفیس هفته گذشته سینماهای آمریکای شمالی بود این کمدی-درام آمریکایی را نیل برگر کارگردانی کرده است فیلمی که فراتر از انتظارهای تحلیلگران عمل کرد و در صدر جدول فروش قرار گرفت و البته طرفداران فیلم آکوامن را ناراحت کرد که نتوانست برای چهارمین هفته پیاپی رتبه اول جدول فروش را داشته باشد هفته چهارم اکران آکوامن این فیلم را یک پله نزول داد این فیلم ابرقهرمانی در رده دوم جدول ایستاد البته فیلم آکوامن تمرکزش را روی صدرنشینی جدول فروش سینماهای آمریکا نگذاشته چون همین الان در فروش بینالمللی رکورد جهان کمیکهای دیسی را زده و فروش آن از مرز یک میلیارد دلار عبور کرده است فیلم مسیر سگ تا خانه (A Dog's Way Home) ساخته چارلز مارتین اسمیت مطابق انتظارات استودیوی سونی فروش موفقی داشت و جزو فیلمهای تازه اکران بود که در رده سوم قرار گرفت در حالی که فیلم المثنی (Replicas) تریلر علمی-تخیلی استودیوی اینترتینمنت نتوانست جزو ده فیلم پرفروش هفته قرار بگیرد با فروش تقریبی ۱۹۵۹ میلیون دلار فیلم قسمت بالایی کاملا دراماتیک صدرنشین جدول فروش شد این فیلم بازسازی فیلم فرانسوی محبوب The Intouchables است که در نسخه اصلی عمر سی و فرانسوا کلوزه بازی میکردند حالا کوین هارت و برایان کرنستون (بازیگری که با سریال برکینگ بد به شهرت رسید) نقشهای اصلی را بازی میکنند در حالی که نقدهای منتقدان روی فیلم متفاوت است اما به نظر میرسد که تماشاگران از دیدن فیلم لذت بردهاند و در سایت سینمااسکور به آن امتیاز A دادهاند قسمت بالایی نگاهی کمیک به رابطه میان دو مرد دارد که یکی از آنها ثروتمند است و روی صندلی چرخدار و دیگری جوان سیاهپوست بیکاری است که سابقه جرم هم دارد اما استخدام میشود تا به مرد در کارهای روزمرهاش کمک کند امتیاز فیلم در سایت متاکریتیک ۴۴ از ۱۰۰ است منتقدان میگویند صحنههای خندهدار فیلم از نمونه اریجینال آن بیشتر است و به خصوص هارت نشان میدهد که چه استعداد خوبی در کمدی دارد اما به جز دو بازی قدرتمند بقیه فیلم فقط یک وقتگذرانی خوشایند برای تماشاگران خواهد بود و چیزی بیشتر از آن در چنته ندارد هفته چهارم اکران آکوامن این فیلم را یک پله نزول داد این فیلم ابرقهرمانی در رده دوم جدول ایستاد محصول کمپ-ن- برادران وارنر هفته گذشته ۱۷۲۶ میلیون دلار فروخت و البته فروش جهانیاش ۲۷۹ میلیون دلار بود و حالا فروش کل آن در جهانی به ۱۰۲ میلیارد دلار رسیده است در بازارهای جهانی هنوز بزرگترین بازار فیلم کشور چین است این اولین فیلم در جهان بسط یافته کمیکهای دیسی است که فروشاش از مرز یک میلیارد دلار عبور کرده و بعد از شوالیه تاریکی برمیخیزد دومین فیلم پرفروش اقتباسی از روی کمیک بوکهای دیسی است منتقدان البته خیلی فیلم آکوامن را نپ-ن-یدهاند و با امتیاز ۵۵ که از ۱۰۰ به آن دادهاند به زیاد بودن صحنههای اکشن آن در مقابل شخصیتپردازی ضعیف و حضور کمرنگ آکوامن اعتراض کردهاند آکوامن داستان آرتور کوری وارث امپراطوری زیر آب آتلانتیس است او باید قدم جلو بگذارد، مردمش را هدایت کند و تبدیل به رهبر جهان شود فیلمهای رده سوم و چهارم و پنجم جدول همگی در انحصار کمپ-ن- سونی هستند فیلم مسیر سگ تا خانه با فروش ۱۱۳ میلیون دلاری کارش را شروع کرد فیلم در سه هزار و نود سالن سینما اکران شد اقتباسی از رمان دبلیو بروس کامرون که از تماشاگران در سایت سینمااسکور امتیاز A- را دریافت کرده است ۵۲ درصد مخاطبان فیلم زن بودند و ۵۱ درصد از آنها ۲۵ سال به بالا داشتند فیلم داستان سگی است که ۴۰۰ مایل را در جستوجوی صاحبش طی میکند امتیاز متاکریتیک فیلم ۵۰ از ۱۰۰ است منتقدان میگویند که فیلم از هم کلیشههایی که ممکن است تصور کنید استفاده میکند تا زمانش را پر کند و البته در نهایت سختیهای این سگ دل سنگدلترین آدمها را هم نرم میکند اما برخی از شگردهای فیلمساز برای احساساتی کردن تماشاگر واقعا شرمآور هستند انیمیشن مرد عنکبوتی: درون دنیای عنکبوتی کمپ-ن- سونی همچنان پرفروش است این انیمیشن که هفته گذشته جایزه گلدن گلوب بهترین انیمیشن را از آن خودش کرد، فقط ۳۱ درصد افت فروش داشت و با ۹ میلیون دلار توانست در جایگاه پنجم جدول فروش قرار بگیرد داستان مایلز مورالز نوجوان که تبدیل به اسپایدرمن میشود امتیاز متاکریتیک فیلم ۸۷ از ۱۰۰ است منتقدان میگویند: این فیلم به طرز غیرقابل باوری هیجانانگیز است از لحاظ احساسی تاثیرگذار است و از زمان اسپایدرمن ۲ تا امروز بهترین کاری است که در مورد کاراکتر مرد عنکبوتی انجام شده است فروش جهانی فیلم هم به ۳۰۰ میلیون دلار رسیده است و با توجه به جوایزی که درو میکند امکان بردن جایزه اسکار را هم دارد خارج از پنج فیلم اول جدول فیلم جدید اکران شده اتاق فرار را هم داریم یک درام اسرارآمیز علمی-تخیلی که آدام رابیتل آن را ساخته و البته فیلم خوبی هم نیست امتیاز فیلم در سایت متاکریتیک ۴۹ از ۱۰۰ است فیلمی که به گفته منتقدان منطق داستانی در آن هیچ نقشی ندارد و اگر نخواهید خیلی در آن عمیق شوید فیلمی است که موقع دیدنش بد نمیگذرد بقیه فیلمهای جدول فروش همانهایی هستند که هفته گذشته دربارهشان حرف زدیم و مهمترینشان احتمالا معاون رییسجمهور ساخته آدام مککی است که جزو فیلمهای مهم فصل جوایز هم به شمار میرود فیلم براساس جنسیت ساخته میمی لدر با بازی فلیستی جونز داستان روث بادر گینسبورگ است که برای برابری حقوق جنسیتی تلاش زیادی کرد او یکی از زنان تاثیرگذار تاریخ قضایی آمریکاست نام فیلم هفته اکران فروش آخر هفته فروش کلی قسمت بالایی ۱ ۱۹۶ ۱۹۶ آکوامن ۱۷۳ ۲۸۷۹ مسیر سگ تا خانه ۱ ۱۱۳ ۱۱۳ مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی ۵ ۹ ۱۴۷۸ اتاق فرار ۲ ۸۹ ۳۲۴ بازگشت مری پاپ-ن- ۷۲ ۱۵۰۷ زنبورعسل (بامبلبی) ۶٫۸ ۱۰۸٫۵ براساس جنسیت ۳ ۶٫۲ ۱۰٫۶ قاطر ۵ ۵٫۵ ۹۰٫۶ معاون رییسجمهور ۳ ۳٫۳ ۳۵٫۹ باکس آفیس هفته گذشته: آکوامن همچنان پادشاه گیشهها باقی ماند
|
هنر و سینما
| 5 |
سونی Xperia F قرار است اولین گوشی سونی با نمایشگر تاشو سونی باشد شنیده میشود که شرکت سونی قصد دارد یک گوشی با نمایشگر تاشو عرضه کند و حتی گفته میشود اسم این گوشی نیز Xperia F خواهد بود. گزارشهایی که در رابطه با این گوشی منتشر شده، هنوز در مرحله ابتدایی هستند و از کشور چین شنیده میشوند. همچنین گفته شده که امسال نباید منتظر این گوشی بود و عرضه Xperia F برای ۲۰۲۰ تخمین زده میشود. نمایشگر این گوشی قرار است مثل گوشیهای جدید سونی، نسبت نمایش ۲۱:۹ داشته باشد و از پنلهای OLED قابل انعطاف ساخت سامسونگ بهره ببرد. همچنین با این نسبت نمایش، انتظار داریم که این گوشی، برخلاف گوشیهای تاشو سامسونگ و هواوی که به صورت افقی تا میشوند، به صورت عمودی تا شود. از این نظر احتمالا میتوانیم این گوشی را اولین رقیب گوشی موتورولا RAZR جدید بدانیم. همچنین گفته شده که Xperia F از شبکه ۵G نیز پشتیبانی میکند که این محصول را تبدیل به اولین گوشی ۵G سونی میکند. البته این موضوع مادامی صدق میکند که شرکت سونی یک گوشی ۵G در نمایشگاه IFA امسال معرفی نکند. درباره مشخصات فنی این گوشی هنوز اطلاعاتی در دسترس نیست اما اگر واقعا Xperia F سال آینده عرضه شود، به احتمال فراوان از جدیدترین پردازنده کوالکام استفاده خواهد کرد. شما درباره این محصول چه فکر میکنید؟ آیا این گوشی و به طور کل گوشیهای جدید شرکت سونی میتوانند اوضاع نابسامان بخش گوشی در این شرکت را بهبود ببخشند؟ منبع: GSMArena
|
علم و تکنولوژی
| 3 |
آیا Until Dawn فیلم ترسناک خوبیست؟ جعبهابزار بازیسازان (۱۷) تقریبا سه سالی میشود که کانال یوتیوب مارک براون (Mark Brown) در ویدئوهایی کوتاه و آموزنده به بررسی و توصیف جنبههای مختلف بازیهای ویدئویی و مفاهیم مربوط به این حوزه میپردازد ما هم تصمیم گرفتیم محتوای این ویدئوها را با کمی تصرف و تلخیص و منطبق کردن آن با مدیوم نوشتار، به فارسی برگردانیم این سری مقالات برای کسانی که آرزوی بازیساز شدن را در سر میپرورانند، یا صرفا میخواهند بازیهای ویدئویی را بهتر و عمیقتر درک کنند، بسیار مفید خواهد بود با مجموعه مقالات جعبه ابزار بازیسازان همراه باشیدهشدار: خطر اسپویلرهایی خفیف از بازی Until Dawnتا سپیدهدم (Until Dawn) یکی از عناوین انحصاری سونی برای کنسول پلیاستیشن ۴ است که تحت عنوان فیلم ترسناک تعاملی به بازیکنان عرضه شد در تریلر بازی صدایی خوفناک میگوید: مردن یا زنده ماندن آنها به انتخابهای شما بستگی دارد من راجعبه این بیانیه حرفهایی برای گفتن دارم، ولی حرفم راجعبه میزان تاثیر انتخابهای بازیکن روی داستان نیست چون سیستم بازی اساسا با سیستم به کار رفته در بازیهای تلتیل (Telltale) و کوانتیک دریم (Quantic Dream) فرقی نداردبله، انتخابهای شما پیرنگ را تحتتاثیر قرار میدهند، ولی با این وجود بازی پر از انتخابهای قلابیست تعدادی از شخصیتها هستند که هر کاری کنید، تا آخر بازی زنده میمانند در بسیاری از موارد، انشعاب یافتن مسیر داستان موقتیست و تمام مسیرهای فرعی دوباره به مسیر اصلی داستان منتهی میشوند و گاهی نیز نشانگری روی صفحه ظاهر میشود که به شما میگوید انتخابتان روی پیرنگ تاثیر خواهد گذاشتالبته در این بازی ایدههایی به کار برده شدهاند که تاکنون در بازیهای همسبک نمونهاش را مشاهده نکردهامبعضی مواقع فلشبکی ظاهر میشود که به شما نشان میدهد کدام انتخاب پیشینتان به واقعهای منجر شد که در حال مشاهدهاش هستیداما گول صفحهای را که مثلا قرار است به شما نشان میدهد انتخابهایتان چه نتیجهای در پی خواهد داشت نخورید: یا گول معیارسنجهای بسیار ریزنگارانهای که ویژگیهای شخصیتی فعلی شما و رابطهیتان با شخصیتهای دیگر را معلوم میسازد: بگذارید حرفم را رک و راست بزنم: این اطلاعات الکی هستندالبته این خیلی هم بد نیست همانطور که در مقالهی داستانهای تعاملی اشاره شد، قرار نیست در بازیهای ویدئویی تعداد بینهایتی خط داستانی پیش روی بازیکن قرار داده شود اغلب خود امر انتخاب کردن رضایتبخشتر از مشاهدهی عواقب متعدد و منحصربفردیست که آن انتخاب ممکن است در پی داشته باشد تازه بازی ساختن به خودی خود کاری پرهزینه است اضافه کردن چند صد میلیون خط داستانی احتمالی واقعا عملی نیست، خصوصا وقتی با بازیای مثل تا سپیدهدم طرف باشیمچیزی که میخواهم راجعبه آن صحبت کنم پیدا کردن جواب یک سوال است: آیا این انتخابها و عواقبشان – خصوصا عواقب دردناک و خونین – میتوانند درام خوب خلق کنند؟ شاید بتوان ادعا کرد هر داستانی که بتوانید روی نحوهی پیشروی آن شخصا اثر بگذارید، معناداتر و بهیادماندنیتر شود، همانطور که تقریبا هر بازیای با اضافه کردن عنصر مشارکت (co-op) به تجربهای بهتر تبدیل میشود ولی آیا این عنصر قادر است به غنای دراماتیک داستانها بیفزاید؟ به نظرم پرسیدن این سوال با محوریت قرار دادن بازی تا سپیدهدم از اهمیت ویژهای برخوردار است، چون این بازی به سبک فیلمهای ترسناک هالیوودی کارگردانی شده است در اینجا با داستان ناتورالیستیای مثل سریال شنود (The Wire) طرف نیستیم که در آن شخصیتها به صورت اتفاقی و واقعگرایانه کشته شوند متاسفانه یا خوشبختانه فیلمهای ترسناک از فرمول خاصی پیروی میکننداین بازی با الهام از فیلمهای اسلشر (Slasher) ساخته شده است و بسیاری از کلیشههای این سبک در آن مشاهده میشود: نوجوانان و جوانان ماجراجویی که پی رابطهی جنسی هستند، دورهمی در کلبهای دورافتاده در جنگل و وقوع اتفاقات داستان در سالگرد اتفاقی وحشتناک در گذشته جا دارد به مهمترین کلیشه نیز اشاره کرد: موجود روانپریشی که میخواهد شخصیتهای داستان را یکییکی سلاخی کند البته المانهایی از وحشت روانشناسانه (Psychological Horror) و فیلمهای شکنجهای (Torture P rn) نیز در بازی مشاهده میشود، ولی برای اسپویل نشدن بخشهای مهم داستان بهتر است صرفا راجعبه شباهت بازی با آثار اسلشر صحبت کنیمدر فیلمهای اسلشر اغلب دلیل مشخصی برای زنده ماندن و مردن شخصیتها وجود دارد بعضی مواقع نیز روی اهمیت ترتیب و توالی قتلها تاکید میشوددر اسلشرهای اولیه مثل هالووین (Halloween) این دلیل بیشتر به اخلاقیات مربوط میشود البته اخلاقیاتی سفتوسخت، سطحی و تحکمآمیز، ولی به هر حال این قانون اسلشرها بود بهعنوان مثال، مهمترین قانون برای زنده ماندن در اسلشرهای اولیه این بود که هیچگاه نباید در آنها با کسی رابطهی جنسی داشته باشید رابطهی جنسی مساوی است با مرگ! همچنین نوشیدن الکل و مصرف مواد مخدر نیز به مرگ ختم میشدند هرکس که این قوانین را میشکست کشته میشد و در آخر یک دختر معصوم و باکره باقی میماند که اغلب باید با هوش و درایت خود قاتل را شکست میداد یکی از انتقادهای واردشده به اسلشرهای اولیه زنستیز بودنشان بود برای همین میشد انتظار داشت که به منبع الهامی قوی برای بازیهای ویدئویی تبدیل شوند! در آثار درام، دلیلی پشت مردن شخصیتها نهفته است خواه این دلیل فداکاری قهرمانانه باشد، خواه انتقام گرفتن، خواه انگیزه دادن به شخصیتی دیگر برای انجام کاری در فیلمهای ترسناک، دلیل مردن شخصیتها ماریجوانا کشیدن، آبجو خوردن یا قلدری کردن است! اما وقتی عنصر تعاملی بودن به معادله اضافه شود، قوانین اهمیتشان را از دست میدهند در تا سپیدهدم شخصیتی به نام امیلی (Emily) وجود دارد که یک عوضی بهتماممعناستمت: بذار فکر کنم امیلی: فکر نکن احمق جان منو از اینجا بیار بیرون! اگر امیلی شخصیت یک فیلم ترسناک بود، به فجیعترین شکل ممکن کشته میشد اما در تا سپیدهدم امکانش هست که او تا صبح زنده بماند، در حالیکه معشوقهاش مت به خاطر ذات نیکوکارانهاش به سرنوشتی شوم دچار خواهد شدجس (Jess) و مایک (Mike) در پی رابطهی جنسی هستند طبق کلیشههای فیلم ترسناک این دو شخصیت باید بمیرند و شخصیتهای معصوم و آفتابمهتاب ندیده زنده بمانند ولی تا سپیدهدم از این کلیشهها پیروی نمیکند در واقع امکان زنده ماندن هر ترکیب قابلتصوری از شخصیتها تا فصل آخر وجود دارد احتمالا در آخر چندین بازمانده برایتان باقی میمانند؛ تازه امکان زنده ماندن همهی شخصیتها نیز وجود دارد در حالیکه در فیلمهای ترسناک رسم بر این است که در آخر فقط یک نفر زنده بماندولی اگر فرمولهای به کار رفته در فیلمهای ترسناک برایتان مهم نیست یا حتی ایدهی فیلم ترسناکی که تمام کلیشههای سبک را نادیده میگیرد برایتان جذاب است، تا سپیدهدم را برای شما ساختهاند حداقل در نگاه اول اینطور به نظر میرسد جنبهی تعاملی بودن تا سپیدهدم کاری کرده که داستان گاهی… چجوری بگویم… مزخرف به نظر برسدمثلا در قسمتی از بازی شخصیت جس کشته میشود، ولی جسدش را نمیبینید طبق کلیشههای سبک میتوان انتظار برگشت او را داشت و این اتفاق هم میافتد چند ساعت بعد او تکوتنها در معدن به هوش میآیددر پلیتروی (Playthrough) من، او چند قدم جلو رفت و بلافاصله کشته شد! اگر این اتفاق بخشی از فیلمنامهی یک فیلم وحشت بود، هر ویراستاری با خواندن آن سردرد میگرفتبا اینکه تعاملی بودن ممکن است روایتهای بهیادماندنیتر، غافلگیرکنندهتر یا شخصیتری رقم بزند، بدون کارگردانی و تدوین حرفهای و صحیح ساختار داستان به هم میریزد و ممکن است توی ذوق آدم بزند و از عناصر مهمی چون قوسهای شخصیتی، به سزای عمل رسیدن شخصیتها (Poetic Justice) و آهنگ روایی استاندارد محروم بماند حالا سوال اینجاست که چطور میتوان این اشکالات را رفع کرد؟ یکی از نکاتی که راجعبه تا سپیدهدم دوست دارم این است که در آن میتوانید هشت شخصیت را کنترل کنید این تعداد شخصیت از تعداد شخصیتهای زندگی عجیب است (Life is Strange)، حکایاتی از سرزمینهای مرزی (Tales from the Borderlands) و ماوراء: دو روح (Beyond: Two Souls) بهمراتب بیشتر استدر بازیهای این مدلی من ترجیح میدهم در قالب شخصیتی مهربان و دلرحم بازی کنم ولی در تا سپیدهدم، با توجه به تعدد شخصیتها و با توجه به اینکه تعدادی از آنها ذاتا عوضی و نارسیسیست هستند، من از ایفا کردن نقش یک آدم عوضی در لباس آنها احساس راحتی بیشتری میکردم و با اینکه تمام تلاشم را کردم تا شخصیتهای مورد علاقهام مثل سم (Sam)، کریس (Chris) و اشلی (Ashley) را نجات دهم، ولی اگر بقیهی شخصیتها تصمیم احمقانه میگرفتند و به خاطر تصمیم احمقانهیشان به شکلی دردناک میمردند زیاد برایم مهم نبودچیزی که از این تجربه متوجه شدم این بود که من جای این شخصیتها ایفای نقش نمیکردم؛ بلکه کارگردان داستان بودم من بنا بر قضاوتهای شخصی خودم تصمیم گرفتم چه کسی بمیرد و چه کسی زنده بماند وقتی با این دید به بازی نگاه کردم، تمام قوانین مربوط به فیلمهای ترسناک احیا شدند و داستان دیگر مثل قبل منفصل و درهموبرهم به نظر نمیرسید این سیستم برای کسانی که میخواهند کلیشههای فیلمهای ترسناک را از نو تعریف کنند، ایدهآل استدر فیلمهای ترسناک دختر بلوند هرزه و خنگ اغلب جزو قربانیان است، مرد سیاهپوست اولین کسیست که کشته میشود و یک دختر آخر فیلم از دست قاتل جان سالم به در میبرد شما میتوانید در تا سپیدهدم تمام این قواعد را در هم بشکنید میتوانید کاری کنید دختر بازمانده درست در لحظهی آخر جانش را از دست بدهدهمچنین شما میتوانید به شکلی محدود، ولی موثر وقایع داستان را تغییر دهید، چون مرگ شخصیتها اغلب پیروی منطقی درونی است اگر رویدادهای فوری (QTE) را درست انجام ندهید، روابط شخصیتها (که با معیارسنج مذکور سنجیده میشود) با هم شکرآب شود یا کلیشههای سبک را نادیده بگیرید (کلیشههایی از قبیل جدا شدن از گروه برای بررسی صدایی نامتعارف – بله، بعضی مواقع مرگ و زندگی شخصیتها به دانش شما از فیلمهای ترسناک بستگی دارد!) امکان مرگ شخصیتها وجود داردیکی دیگر از مکانیکهای هوشمندانهی بازی توتمها هستنددر صورت پیدا کردن و برداشتن این توتمها، کلیپی از کشته شدن یا جان سالم به در بردن یکی از شخصیتها در یک موقعیت خاص نشان داده میشود این کلیپ مبهم است، ولی میتوانید از آن بهعنوان راهنمایی برای انتخابهایی که قرار است در آینده انجام دهید استفاده کنیدولی پیشبینی تمام مرگها به این سادگیها نیست البته این طبیعیست، چون سوپرمسیو (Supermassive)، سازندهی بازی، قصد داشت بازیکن (و البته خیل عظیمی از یوتیوبرهایی را که باعث معروف شدن بازی شدند) غافلگیر کنددر قسمتی از بازی باید تصمیمی به ظاهر بیاهمیت راجعبه یک منورانداز بگیرید، اما این تصمیم پیامدی حیاتی برای شخصیت امیلی و مت در پی خواهد داشت این تصمیم نمونهای از این عناصر غافلگیرکننده و غیرقابلپیشبینی استالبته این موارد در صورتی اهمیت دارند که شما هم مثل من قصد تعریف کردن داستانی مشخص را داشته باشید تا سپیدهدم برای بازیکن دستورالعمل مشخصی صادر نمیکند تنها چیزی که ممکن است شما را به طرز بازی کردن خاصی سوق دهد، تروفیهایی هستند که گرفتنشان فقط با به پایان رساندن بازی با ترکیب خاصی از شخصیتها ممکن است (لازم به ذکر است که این تروفیها مخفی هستند) حالا میخواهم ایدهای مطرح کنم البته قبلش باید اعتراف کنم که شاید دارم سعی میکنم بازی را با اتکا بر انتظارات خودم و بدون احترام به آن چیزی که واقعا هست از نو تعریف کنم – و باید این را هم اضافه کنم که من از تا سپیدهدم در حالت فعلیاش لذت بردم و تجربهی آن را توصیه میکنم – ولی شاید اگر در این بازی واقعا نقش کارگردان یک فیلم ترسناک را بازی میکردید تجربهی جالبتری میشد یعنی بازیای با گیمپلی مشابه؛ با این تفاوت که در ابتدای بازی به شما گفته میشود چه کسی باید بمیرد و چه کسی زنده بماند (حتی با ذکر ترتیب کشته شدنشان) در این صورت، بازیکن مجبور میشود شخصیتها را مجبور کند طور خاصی عمل کنند تا مردن یا زنده ماندنشان تضمین شود اگر قرار است شخصیتی بمیرد، به هنگام بازی کردن با او باید رفتاری ناشایست با بقیه داشته باشید و به آنها حرفهای ناخوشایند بزنید تا شرور داستان او را به سزای اعمالش برساند، یا مثلا مطابق با کلیشههای سبک وحشت، کاری کنید او از گروه جدا شود و تکوتنها به جایی بروددر این صورت بازی بسیار کوتاهتر میشود، ولی با هر دور بازی، دستورالعمل جدیدی به بازیکن صادر خواهد شد و نتیجهی بهدستآمده نیز فرق خواهد کرد البته باید یک سری عناصر تصادفی نیز به بازی اضافه کرد تا بازی تکراری نشود و بخشهای شوکهکننده و معذبکننده تازگیشان را از دست ندهندمشکل اصلی تا سپیدهدم این است که از یک طرف دلش میخواهد یک فیلم ترسناک باشد که در آن شخصیتها به شکلی خشونتبار و دلخراش کشته میشوند اما از طرف دیگر، تا سپیدهدم یک بازی ویدئویی است و در بازیهای ویدئویی هدف پیروز شدن استدر بازیهایی مثل فالاوت (Fallout) بازیکن آموزش داده میشود برای گرفتن بهترین نتیجه، بهترین دیالوگ را انتخاب کند در بازیای مثل شنمو (Shenmue) به بازیکن آموزش داده میشود وقتی کلیدهایی روی صفحه پدیدار میشوند، برای زنده ماندن و پیشبرد بازی آنها را بهموقع فشار دهد سیستمی مثل توتمها که از خطرات پیشرو خبر میدهد، باید قابلحل باشد مگر رسم بازیهای ویدئویی غیر از این است؟ تا سپیدهدم بهعنوان یک فیلم، دلش میخواهد تمام شخصیتها بمیرند ولی تا سپیدهدم بهعنوان یک بازی دلش میخواهد همه زنده بمانند برای آشتی دادن این دو گرایش متضاد، باید بازیکن را روی صندلی کارگردان نشاند باید کاری کرد که او حس کند وس کریون (Wes Craven) یا جان کارپنتر (John Carpenter) است. ولی اگر بازیکن را مجبور نکنید روایت بازی را کارگردانی کند، اگر مکانیزمی اعمال نشود که او را به این مسیر سوق دهد، بازیکنها نمیتوانند از جنبههای تعاملی بازی لذت ببرند و پتانسیل واقعی آن شکوفا نخواهد شد. منبع: مارک براون – یوتیوب
|
بازی ویدیویی
| 0 |
نقدها و نمرات Crackdown ۳ منتشر شدند عرضهی اولین قسمت مجموعه بازیهای کرکداون (Crackdown) به ۱۲ سال پیش باز میگردد؛ زمانی که کرکداون با روند بازی سرگرم کننده و اعتیادآور خود سر و صدای زیادی روی ایکسباکس ۳۶۰ راه انداخت قسمت اول کرکداون، ساختهی استودیوی Realtime Worlds هنوز هم طرفداران زیادی دارد و در خاطر گیمرهای ایکسباکس باقی مانده ساخت قسمت دوم بازی به دست استودیوی دیگری به اسم Ruffian Games سپرده شد و نتیجهی کار یعنی کرکداون ۲، به هیچ وجه مثبت نبودخاطرات بازی کردن اولین کرکداون و گرفتن گویهای بیشمار نقشهی بازی، کاری کرد که رونمایی از کرکداون ۳ هم جمعیت زیادی را خوشحال کندمنتقدان گفتهاند که بازی هیچ پیشرفتی نسبت به اولین قسمت کرکداون نداشتهبا این حال، از زمان رونمایی کرکداون ۳ نزدیک به پنج سال میگذرد، عرضهی بازی بارها به عقب افتاد، استودیوی سازندهی آن بارها تغییر کرد و کارگردان و تهیه کنندهای هم که آن را رونمایی کرده بودند، ذرهای در ساخت بازی نقش نداشتهاندکرکداون ۳ در حالی عرضه میشود که نه تنها هیچ کدام از قولهای مایکروسافت را برآورده نکرده، بلکه حتی آن ذرهی امیدی که در طرفداران بازی اصلی برای دیدن یک قسمت جدید وجود داشت را هم به طور کلی نابود کرده استمنتقدانی که یکی دو هفتهی اخیر را مشغول بازی کردن کرکداون ۳ بودهاند، مجبورند که روی محصول نهایی نظر دهند و نه مراحل و مشکلاتی که ساخت بازی درگیر آن بودهاساسا میتوانیم بگوییم که تمام منتقدان، کرکداون ۳ را یک بازی متوسط میدانند بیشتر نمراتی که به بازی داده شده ۵ و ۶ است در حالی که تعداد نمرهی ۷ هم میتوانیم ببینیم، ولی در مقابل این نمرات هم تعدادی نمرهی ۳ و ۴ وجود دارد که تاثیر آن نمرات حول ۷ را از بین میبردنقدهای بازی از روند تکراری کرکداون ۳ صحبت کردهاند منتقدان گفتهاند که نه تنها روند بازی کرکداون ۳ متعلق به همان دورهی بازی اول است، بلکه هیچ پیشرفتی هم نسبت به اولین قسمت کرکداون نداشتهدر ادامه تعدادی از نقدها را برایتان به صورت خلاصه آوردهایمGameSpot: نمرهی ۵ از ۱۰پریدن روی پشت بامها و پرتاپ کردن وسایل مختلف به سمت دشمنان، تنها چیزهایی هستند که میتوانند در کرکداون ۳ سرگرمتان کنند مدتی نمیگذرد تا از خالی بودن بازی خبردادر شوید بازی به غیر از قابلیت تخریب پذیری جدید خود، که هرگز به خوبی از آن استفاده نشده است، هیچ چیز جدیدی برای ارایه ندارد بازی به شما اجازه میدهد در شهر به این طرف و آن طرف بپرید و همه چیز را منفجر کنید، ولی یک دهه پس از عرضهی کرکداون، که همین تجربه را داشت و چیز دیگری ارایه نمیداد، دیدن این موضوع که کرکداون ۳ هم همان مشکلات را دارد واقعا ناراحت کننده استIGN: نمرهی ۵ از ۱۰پس از این همه سال، کرکداون ۳ همان چیزی را ارایه میدهد که قسمت اول را سرگرم کننده کرده بود و بازی هیچ چیز بیشتری ندارد شاید برای مدتی به لطف آیتمهای جمع کردنی بازی درگیر شود، ولی بخش تک نفرهی کرکداون ۳ پایش را از یک بازی خالی که در آن فقط اتوماتیک نشانه گیری و شلیک میکنید، فراتر نمیگذارد بخش چند نفرهی بازی تخریب پذیری جالبی به لطف پردازش ابری دارد که هرگز به خوبی در بازی آن استفاده نمیشودPC Gamer: نمرهی ۶۰ از ۱۰۰قسمت چهارم Saints Row در سال ۲۰۱۴ تمام قدرتهای ابرقهرمانی را به شما ارایه داد میتوانستید آنقدر سریع بدوید که موج دویدنتان خودروهای اطراف را پرتاب و نابود کند میتوانستید مردم را با قدرتی به زمین پرتاپ کنید که زمین به داخل فرو رود تمام قدرتها را در اختیار داشتید و در واقع هم سوپرمن بودید و هم نیو (ماتریکس)؛ به علاوه بازی بامزه بود و سبک جدید و سرگرم کنندهای را معرفی میکرد. کرکداون ۳ دوازده سال پس از قسمت اول عرضه شده، ولی به اندازهی ۱۲ سال ایدهی جدید ندارد. به آن همه بازی عالی محیط باز نگاه میکنم و پرسم که چرا کرکداون ۳ باید وجود داشته باشد. بازی بد نیست؛ بازی قابل قبول است و شاید یک دههی پیش میتوانست هیجانانگیز باشد. Giant Bomb: نمرهی ۲ از ۵نمیگویم کرکداون ۳ بازی بدی است، ولی میگویم که بازی قدیمی است. نمیدانم چه اتفاقی در مراحل ساخت آن رخ داده، ولی میدانم که این بازی اگر سالها پیش عرضه میشد، بازخورد بهتری دریافت میکرد. در عین حال، کرکداون ۳ به عنوان یک بازی روی سرویس گیم پس مایکروسافت جواب میدهد. شصت دلار برای این بازی پرداخت کردن کاملا احمقانه است. بازی یک بخش داستانی کوتاه و خالی و دو بخش چند نفره دارد که ارزش وقت شما را ندارند. با این حال اگر مشترک سرویس مایکروسافت هستید و میتوانید بدون پرداخت هزینهای آن را بازی کنید، به عنوان یک هله هوله که یک روز بعد از ظهر مصرفش میکنید، قابل قبول است. میتوانید در ادامه تمام نمراتی که به بازی Crackdown ۳ داده شده است را ببینید. کرکداون ۳ روی کامپیوتر و ایکسباکس وان عرضه شده است. Wccftech: نمرهی ۸ از ۱۰God is a Geek: نمرهی ۷٫۵ از ۱۰USgamer: نمرهی ۳٫۵ از ۵Twinfinite: نمرهی ۳٫۵ از ۵Press Start: نمرهی ۷ از ۱۰GamingBolt: نمرهی ۷ از ۱۰Atomix: نمرهی ۶۵ از ۱۰۰PC Gamer: نمرهی ۶۰ از ۱۰۰Game Informer: نمرهی ۶ از ۱۰Destructoid: نمرهی ۶ از ۱۰VideoGamer: نمرهی ۶ از ۱۰Telegraph: نمرهی ۳ از ۵Easy Allies: نمرهی ۵٫۵ از ۱۰GameSpot: نمرهی ۵ از ۱۰DualShockers: نمرهی ۵ از ۱۰IGN: نمرهی ۵ از ۱۰Giant Bomb: نمرهی ۲ از ۵Stevivor: نمرهی ۴ از ۱۰
|
بازی ویدیویی
| 0 |
تصاویر جدید فیلم Justice League را ببینید زک اسنایدر، کارگردان معروف فیلمهایی مثل Watchmen و Sucker Punch حسابی در شبکههای اجتماعی فعال است. عادت داریم روند ساخت فیلمهای او را از حساب کاربری توییترش دنبال کنیم و اسنایدر به تازگی، در توییترش تصاویری از فیلم بعدیاش یعنی Justice League منتشر کرده است. جالبترین تصویر منتشر شده، اولین نگاه ما به جیکی سیمونز در نقش رییس پلیس گوردون است. گوردون مثل همیشه در کنار چراغ بزرگ بت-سیگنال ایستاده و ظاهرا منتظر بتمن است. البته این عکس کمی مبهم و تاریک است و نمیتوانیم پیشبینی کنیم چه اتفاقاتی قرار است بیافتد. کارگردان فیلم Justice League این عکسها را به مناسبت روز بتمن منتشر کرده است. روز بتمن هر ساله از سوی شرکت DC انتخاب میشود و امسال، این رویداد برای دیروز انتخاب شده بود. تصویر بعدی، عکسی از بن افلک در لباس بتمن است. زک اسنایدر در توییترش نوشته است که این لباس، لباس تاکتیکی بتمن است و آخرین فیلمبرداری را با این لباس انجام دادهاند. عکس آخر هم به یکی از جالبترین شخصیتهای فیلم Justice League که در کمیکها، بیمزهترین شخصیت است، اختصاص داده شده. در حالی که شخصیت آکوامن معمولا بسیار به سخره گرفته میشود، در فیلم Justice League بسیار خفن به تصویر کشیده شده است. فیلم Justice League قرار است در سال ۲۰۱۸ میلادی اکران شود. این فیلم، گروه Justice League، یعنی گروه اصلی کمیکهای دیسی را به تصویر میکشد. منبع: The Verge
|
هنر و سینما
| 5 |
مایکروسافت: فعلا همه بازیهای سری ایکس روی ایکسباکس وان هم اجرا میشوند کمتر از یک سال به آغاز نسل نهم کنسولها باقی مانده، و چنانکه مشخص شده است، در نسل آتی، هر دو پلتفرم بطور کامل با بازیهای نسل جاری سازگار خواهند بود (Backwards Compatibility) اما مایکروسافت از این استاندارد هم یک قدم جلوتر رفته تا بازیهای انحصاری نسل آینده – تا اطلاع ثانوی – روی خانواده کنسولهای ایکسباکس وان هم اجرا گردد (Forward Compatibility) با این حساب، هیچ یک از بازیهای انحصاری آتی مایکروسافت منحصر به کنسول جدید ایکسباکس سری ایکس نخواهد بود مت بوتی (Matt Booty) – رئیس استودیوهای داخلی مایکروسافت – طی مصاحبهای با نشریه MCV در این باب چنین گفته است: همه محتوایی که طی یکی دو سال آینده عرضه خواهد شد، همه بازیهای ما، مثل کامپیوترهای شخصی، روی اعضای رده بالاتر یا پایینتر این خانواده اجرا خواهد شد ما میخواهیم مطمئن شویم که اگر کسی از حالا تا [عرضه سری ایکس] روی ایکسباکس سرمایهگذاری کرده باشد، نسبت به این امر احساس خوبی داشته، بداند که ما در حوزه محتوا نسبت به ایشان متعهدیم پیش از این، مایکروسافت لحظاتی از دو بازی انحصاری نسل آینده خود را – Halo Infinite، ساخته استودیوی ۳۴۳ Industries و Senua's Saga: Hellblade ۲ که توسط استودیوی Ninja Theory توسعه داده میشود – نشان داده است طبیعتا در آینده جهت برجستهسازی ویژگیهایی چون گرافیک فوتورئالیستی و تکنولوژی رهگیری پرتوی بیدرنگ، تمرکز نمایشات بیشتر روی کنسول پرقدرت ایکسباکس سری ایکس خواهد بود؛ اما سازگاری بین نسل، خبر خوشی برای دارندگان ایکسباکس وان خواهد بود، چراکه ایشان برای اجرای بازی جدید هیلو نیازی به خرید کنسولهای جدید نخواهند داشتدر عین حال، این استراتژی میتوان آبستن زیان هم باشد چندی پیش بود که فیل اسپنسر (Phil Spencer) – رئیس ایکسباکس – طی مصاحبهای با نشریه گیماسپات (Gamespot) از قدرت پردازش گرافیکی هشت برابری سری ایکس نسبت به ایکسباکس وان خبر داد. اما اگر قرار به سازگاری بازیهای جدید با نسل قبلی باشد، کل خانواده محصولات ایکسباکس، باید با حداقل تواناییها سازگار باشند. اگر قرار است که توسعه دهندگان استودیوهای داخلی مایکروسافت، بازیهای خود را چنان طراحی کنند که توان اجرا در چنین گستره فراخی را داشته باشد، ایا این خطر وجود خواهد داشت که اهداف جاهطلبانه آنها محدود به تواناییهای ایکسباکس وان گردد؟ آیا محدود نبودن ایشان به یک سخت افزار هفت ساله – که حتی در زمان عرضه هم چندان قدرتمند نبود – امکانات بیشتری را در اختیارشان قرار نمیدهد؟ از یک نظر، این مسئله همواره در حوزه کامپیوترهای شخصی وجود داشته است – که گستره به مراتب فراختری دارد. همه انواع بازیهایی که بیشتر از یک دهه از عمرشان میگذرد، هنوز هم روی سیستمهای جدید قابل بازی هستند؛ و بازیهای جدید هم چنان طراحی میشوند که امکان اجرا روی کامپیوترهای قدیمیتر را داشته باشند. البته شخص بوتی هم به این قضیه اشاره کرده، چنانکه بنا به نظر او اکوسیستم ایکسباکس یک جورهایی شبیه کامپیوترهای شخصی کار خواهد کرد. سالهاست که مایکروسافت مشغول تدارک زمینه لازم برای این امر بوده است. این شرکت از مدتها قبل با ابتکاراتی چون Xbox Play Anywhere و Backwards Compatibility بین نسلهای مختلف، حد فاصل بین ایکسباکس و کامپیوترهای شخصی را کمرنگتر کرده است. این شرکت با عرضه ایکسباکس وان ایکس، در عین حفظ چارچوب نرمافزاری و خدماتی ایکسباکس وان، سختافزار آنرا بطور قابل توجهی ارتقا داد. با بازیهای بین نسلی، این فلسفه به مرحله منطقی بعدی خود رسیده است – حذف مفهوم نسلهای مختلف و مجزای کنسولی. این قضیه سونی را هم چنان تحت فشار گذاشته که با وجود اینکه بر خلاف مایکروسافت نقشی در حوزه کامپیوترهای شخصی ندارد، مجبور به در پی گرفتن مسیر مشابهای شده است. باید دید با این حساب، آیا سونی هم بازیهای بین نسلی را برای کنسولهای پلیاستیشن ۴ و ۵ معرفی خواهد کرد یا نه. به هر صورت، و برای آرامش خاطر طرفداران، بوتی تاکید کرده است که توسعه دهندگان عناوین انحصاری، سخت در کارند تا قدرت کنسول ایکسباکس سری ایکس را نمایش دهند؛ به عنوان مثال استودیوی ۳۴۳ Industries قطعا تلاش میکند تا از [امکانات] سختافزار جدید سود برد. تاریخ کنسولها پر است از پورتهای بهبود یافته بین نسلی، که هنگام عرضه یک نسل جدید و برای پرملات کردن بازیهای هنگام عرضه منتشر شده است؛ اما یک تعهد چندین ساله برای حفظ سازگاری – و احتمالا خرید، بازی، و فایلهای ذخیره بین نسلی – بین ایکسباکس وان و سری ایکس، سرمشق جدیدی است که میتوان مفهوم کنسولهای بازی را برای همیشه تغییر دهد. منبع: Polygon
|
بازی ویدیویی
| 0 |
آیا قرار است گوست ریکان جدید رونمایی شود؟ پس از یکی دو شایعه، شرکت بازیسازی یوبیسافت رسما خبر داده است که قرار است در روز پنج شنبه از یک گوست ریکان جدید رونمایی کنند. نمیدانیم این رونمایی مربوط به بستهی الحاقی جدیدی برای بازی Ghost Recon: Wildlands است یا اینکه با بازی کاملا جدیدی روبرو خواهیم شد. ر روز نهم می، پنج شنبه همین هفته شب ساعت ۱۱:۳۰، یوبیسافت تریلری جدید در توییچ و یوتیوب خود منتشر خواهد کرد. هفتهی گذشته بود که وبسایت شرکت تخیلی Skellcon، شرکتی که پهپادهای بازی گوست ریکان را میسازد، خبر از یک رونمایی بزرگ در روز نهم ماه میداد. در حالی که تصور میشد این رونمایی مربوط به یک بازی جدید دیگر در مجموعهی تام کلنسی (Tom Clancy) باشد و شاید حتی با قسمت بعدی اسپلینتر سل روبرو شویم، یوبیسافت دست به کار شد تا این تصور را از ذهنمان حذف کند. قرار نیست شاهد مراسم رونمایی یا چیز دیگری باشیم و در واقع در روز نهم می، پنج شنبه همین هفته شب ساعت ۱۱:۳۰، یوبیسافت تریلری جدید در توییچ و یوتیوب خود منتشر خواهد کرد که مربوط به مجموعهی گوست ریکان است. جدیدترین قسمت مجموعه بازیهای گوست ریکان یعنی بازی Ghost Recon: Wildlands دو سال پیش روی پلیاستیشن ۴، ایکسباکس وان و کامپیوتر عرضه شد و یوبیسافت هم به خوبی در دو سال گذشته از بازی پشتیبانی و برای آن محتوای جدید عرضه کرده است. همین هفتهی گذشته بود که یوبیسافت دو مرحلهی داستانی کاملا جدید را به صورت رایگان به بازی اضافه کرد که جان برنتال، نقش اصلی سریال پ-ن-شر، در این مراحل حضور پیدا کرده بود. به لطف پشتیبانی بسیار خوب یوبیسافت، تعداد بازیکنندههای Ghost Recon: Wildlands نه تنها کاهش پیدا نکرده، بلکه حتی رشد داشته است و انتظار نداریم یوبیسافت بخواهد به این زودیها بیخیال این بازی شود و قسمت بعدی گوست ریکان را معرفی کند؛ طوری که اگر شاهد رونمایی قسمت بعدی گوست ریکان بودیم، احتمالا یوبیسافت این مجموعه را هم تبدیل به یک مجموعهی دوسالانه یا حتی سالانه شبیه به فرقه اساسین کرده است. پیشنهاد میکنیم نوتیفیکشن تریلری که قرار است یوبیسافت در یوتیوب منتشر کند را روشن کنید تا در لحظه از انتشار آن خبردار شوید. تماشا از یوتیوب
|
بازی ویدیویی
| 0 |
بهترین ابزارهای یک دورکاری موفق – بخش دوم با پیشرفت روزافزون فناوریهای ارتباطی، سد بزرگی به نام بعد مسافت از سر راه بشریت برداشته شده. امروزه مراوده با دورترین نقاط زمین برای همگان امکانپذیر است. خصوصا با عالمگیر شدن اینترنت، ارتباط با هر کس و در هر جا بهراحتی هرچه تمامتر صورت میگیرد. همین سهولت در ارتباط باعث شده در بسیاری موارد لزوم حضور فیزیکی در نشستها، قرارها و حتی سر کار کمرنگتر شود؛ تا جایی که در برخی کشورهای توسعهیافته قریب به یک چهارم افراد در منزل کار میکنند و از همانجا با محل کارشان در ارتباطند. اگر شما هم علاقهمند به دورکاری هستید یا در آینده قصد دارید در فضای دلچسب منزل کسب درآمد کنید، بعد از مطالعهی بخش نخست، با ما در قسمت دوم و آخر این مجموعه همراه باشید تا به معرفی بقیهی ابزارهای مورد نیاز برای این امر بپردازیم. ۱- Evernoteچه در پی دورکاری باشید چه نه، حتما به محلی برای یادداشتهای روزانه نیاز دارید. اپهای متعددی این کار را انجام میدهند و Evernote قطعا یکی از بهترینهای آنها است. تحت بسترهای مختلف هم منتشر شده و تقریبا کاربر هر سیستم عاملی باشید میتوانید از آن استفاده کنید. در این میان، اپلیکیشن خوش آب و رنگ Google Keep هم با طراحی متریال خود میتواند نظر خیلیها را جلب کند. همچنین Gnote با امکان رمزگذاری یادداشتها، خود را به فهرست ما تحمیل میکند. و در آخر نباید از OneNote بزرگ مایکروسافت غافل شد. ابزاری بهحقیقت قدرتمند که تقریبا در همهی سیستمهای عامل یافت میشود. بهخصوص اگر کاربر دیگر محصولات مایکروسافت باشید حتما بهترین گزینهی شما خواهد بود. ۲- Infusionsoftاین ارایهدهندهی خدمات ایمیل با مصارف تجاری، به تایید بسیاری از کارآفرینان یک راهکار فوقالعاده بهخصوص برای کسانی است که از راه دور کسبوکار خود را هدایت میکنند. Infusionsoft با امکان خودکارسازی بخش بزرگی از کارها، باعث صرفهجویی در وقت میشود. ۳- Zendeskاگر کارتان مستلزم ارایهی خدماتی به مشتریان است استفاده از Zendesk را فراموش نکنید. زندسک به شما امکان رصد تمام تراکنشهای کسبوکارتان را میدهد. فرقی نمیکند کجای دنیا باشید؛ با این خدمات چیزی برایتان مغفول نمیماند. ۴- Time Tradeهمیشه بخشی از وقت شما جهت تنظیم قرار ملاقاتها صرف میشود؛ Time Trade ابزاری است که برنامهی شما را برای همکاران و مشتریان به نمایش میگذارد تا در صورت لزوم بتوانند در اوقات آزادتان با شما قراری بگذارند. به این شکل میتوانید وقت بیشتری برای کارهای دیگر اختصاص دهید. ۵- Pingdomدوست دارید در یک جای خوش آبوهوا زندگی کنید و از دور، شرکتتان را بهپیش ببرید؛ در این صورت چهکسی وبسایت شما را مدیریت میکند؟ با استفاده از Pingdom میتوانید لحظهبهلحظه وبسایت خود یا شرکتتان را تحت نظر داشته باشید. ۶- MS Officeتقریبا هر کسبوکاری داشته باشید به مجموعه نرمافزارهای Office مایکروسافت نیاز دارید. Word، Excel، PowerPoint به جرات قدرتمندترین ابزارها در نوع خود هستند. از وقتی هم که مایکروسافت تصمیم گرفته همهی آنها را علاوه بر آنلاین، برای اکثر پلتفرمها عرضه کند، عرصه را بر دیگر رقبا بهشدت تنگ کرده. اما اگر به هر دلیل تمایلی به استفاده از MS Office ندارید گوگل هم مجموعهی خوب Docs را در سبد محصولات خود دارد. بهجز ایندو، LibreOffice و WPS Office هم نرمافزارهای توانمندی هستند که به احتمال زیاد ناامیدتان نمیکنند. ۷- شمارهی Skypeاگر زیاد به سفرهای خارجی میروید و قصد کاهش هزینههای تماس خود را دارید، کافی است یک شماره اختصاصی از Skype تهیه کرده و به همکارانتان بدهید. به این روش علاوه بر در دسترس بودن، موقع تماس گرفتن نگران هزینههای سنگین اپراتورهای مخابراتی نیستید. ۸- Preyوقتی در حال جابهجایی هستید همیشه در معرض سرقت وسایل خود قرار دارید. نرمافزارهایی مانند Prey در صورت بروز چنین اتفاقی اطلاعاتی چون محل کنونی دستگاه و چند اسکرینشات و عکس از دوربین آن را برای شما ارسال میکنند. هرچند امیدواریم هیچگاه به کارتان نیاید ولی کار از محکمکاری عیب نمیکند. به علاوه اگر حسابهای زیادی دارید و حفظ کردن رمز تمام آنها دشوار است میتوانید از LastPass کمک بگیرید و نگران لو رفتنشان نباشید. ۹- LogMeInبعضی وقتها لازم دارید به رایانهای در شرکت یا هر جای دیگر دسترسی داشته باشید. LogMeIn از جمله برنامههایی است که امکان دسترسی و کنترل از راه دور رایانه را به شما میدهد. ۱۰- Bufferوقتی در منطقهای با ساعت متفاوت باشید ارتباط در شبکههای اجتماعی واقعا دشوار میشود. Buffer میتواند با اعمال زمانبندی برای پستهای مختلف و در شبکههای اجتماعی مختلف کار شما را ساده کند. ۱۱- Preziبهترین محصول یا خدمت دنیا را هم که داشته باشید اگر نتوانید آن را بهدرستی معرفی و ارایه کنید موفق نخواهید شد. روشهای مختلفی برای ارایهی مطالب وجود دارد؛ ولی از وقتی Prezi پا به عرصه گذاشته توانسته تحول بزرگی در این زمینه ایجاد کند. با توجه به امکان ذخیرهی آن در فضای ابری، ارایههای شما بهراحتی همهجا در دسترس خواهد بود. البته مایکروسافت هم برای اینکه از غافله عقب نماند بهجز PowerPoint که بهطور سنتی برای ارایهی مطالب مورد استفاده است، نرمافزار Sway را جهت رقابت مستقیم با Prezi منتشر کرده. از نظر ما هردو پرقدرت و کاربردی هستند و به سلیقهی خود میتوانید هر یک را بهکار بگیرید. ۱۲- Yammerاین درست است که اپهای پیامرسان و شبکههای اجتماعی عمومی، ارتباط با اطرافیان و همکاران را ساده کردهاند؛ اما گاهی لازم است در یک محیط کاری با کارکنانی که از راه دور با هم در ارتباطند ارتباطی خصوصی و داخلی به سبک شبکههای اجتماعی برقرار باشد. اگر وجود چنین شبکهای را لازم دیدید Yammer میتواند راهحل خوب و رایگانی باشد. میتوانید یک شبکهی انحصاری برای شرکت خود درست کرده و همکاران را در آن عضو کنید تا با هم در ارتباط باشند. شما چه ابزارهایی برای دورکاری میتوانید معرفی کنید؟ اگر تجربهی این نوع کار را دارید از مزایا و معایب آن برای ما و خوانندگان بگویید.
|
سلامت و زیبایی
| 2 |
مستند پیشنهادی دوازدهم فروردین: بزرگتر، پرزورتر، سریعتر بزرگتر، پرزورتر، سریعتر مستندی است به کارگردانی کریستوفر بل (Christopher Bell) دربارهی مصرف استروئید آنابولیک (داروهای تقویتکنندهی عملکرد بدن) و ارتباط آن به رویای آمریکایی در این مستند کارگردان به بررسی مصرف استروئید توسط برادرانش میپردازد دو برادر او اشخاصی مثل آرنولد شوارزنگر، هالک هوگن و سیلوستر استالونه را الگوی خود قرار دادند و به پیروی از آنها به مصرف استروئید روی آوردند در مستند بل، ورزشکاران حرفهای، کارشناسان پزشکی، اعضای باشگاههای بدنسازی و اعضای مجلس آمریکا دربارهی مسائل و مشکلات مربوط به استروئید صحبت میکنندعلیرغم تمام مضرات ناشی از داروهای تقویتکنندهی عملکرد بدن، مدتهاست که ورزشکاران از آن استفاده میکنند و به مصرف آن به یک واقعیت تبدیل شده است به دلیل افزایش رقابت میان ورزشکاران، دستیابی آنها به اهدافشان سختتر و سختتر میشود به همین دلیل، عدهای از آنها برای برنده شدن، مجبور میشوند به داروها روی بیاورند این موضوع پدیدهی جدیدی نیست، اما استفاده از این ترکیبات شیمیایی دقیقا چقدر در جهان و آمریکا رواج یافته است؟ کریستوفر بل این موضوع را در مورد خود و دو برادرش بررسی میکند هر سهی آنها بدنسازانی هستند که از بچگی امثال آرنولد شوارزنگر را الگو قرار داده بودندمستند Bigger, Stronger, Faster در سال ۲۰۰۸ در جشنوارهی فیلم ساندنس (Sundance) به نمایش درآمد. IMDB: ۷-۶Rotten Tomatoes: ۹۶Metascore: ۸۰
|
سلامت و زیبایی
| 2 |
سازندهی تکن: گیمرهای پلیاستیشن و ایکسباکس باید بتوانند با هم بازیکنند یکی از خوبیهای کامپیوترهای شخصی این است که همه گیمرهای این پلتفرم میتوانند یک بازی را با هم تجربه کنند و اصلا هم مهم نیست که از چه برندی استفاده میکنند و یا چه قطعاتی روی کامپیوتر خودشان قرار دادهاند. چیزی که روی کنسولهای بازی مشاهده نمیکنیم. تا این لحظه روش به این گونه بوده که گیمرهای یک پلتفرم نمیتوانستند بازی دلخواه خودشان را با گیمرهای یک پلتفرم دیگر تجربه کنند. مثلا کسی که ایکسباکس وان دارد نمیتواند FIFA ۱۷ را با افرادی که پلیاستیشن ۴ دارند بازی کنند. البته این روند در حال تغییر است. مایکروسافت سال گذشته اعلام کرد که زیرساخت شبکه ایکسباکس لایو برای بازی کردن بین پلتفرمهای مختلف بهینه شده و اگر سونی بخواهد میتوان بازیها را به صورت Cross-Play ساخت. در حال حاضر تعدادی از بازیهایی که روی ایکسباکس وان و کامپیوترهای شخصی عرضه شدهاند را میشود به این صورت بازی کرد. مثلا میشود بازی Rocket League یا Gears of War ۴ را روی PC و ایکسباکس وان با افراد مختلف بازی کنید. البته انجام دادن چنین کاری دشواریهای خاص خودش را هم دارد. بسیاری از پروتوکلهای امنیتی دو شبکه ایکسباکس وان و پلیاستیشن نتورک با هم متفاوت هستند و به همین دلیل توسعه دهندگان یک بازی برای اضافه کردن قابلیت Cross Play به بازی خودشان با دردسرهای زیادی مواجه میشوند. به تازگی کاتسوهیرو هارادا (Katsuhiro Harada) تهیه کننده بازی تکن ۷ هم به همین موضوع اشاره کرد. او به این موضوع اشاره کرد که مشکلات امنیتی بین دو شبکه باعث شده که اضافه کردن قابلیت Cross Play به Tekken ۷ در حال حاضر به کار غیر ممکنی تبدیل شود. او گفت: از آنجایی که Tekken ۷ روی سه پلتفرم مختف عرضه میشود، اضافه کردن ویژگی Cross Play بسیار سختتر از برقرار کردن یک ارتباط دو طرفه بین دو یورز مختلف خواهد بود و رعایت کردن تمام ویژگیهای امنیتی کار بسیار است. به نظر میرسد که مایکروسافت و سونی هم دوست ندارند تنظیمات امنیتی شبکههای خودشان را تغییر دهند و به همین دلیل به این زودیها ویژگی Cross Play به بازیها اضافه نمیشود. تهیه کننده بازی Tekken ۷ به این موضوع اشاره کرد که: در حال حاضر یکسری پیشرفت در این حوزه صورت گرفته و برخی از شرکتهای بازیهای انحصاری کنسولهای بازی با این ویژگی راهی بازار میشوند. البته در حال حاضر اضافه کردن Cross Play به بازیهای شرکتهای دیگر کار دشواری خواهد بود و باید سیاستهای کلی در زمینه بازیهای آنلاین تغییر کند. تا قبل از این تغییرات نمیتوانیم کاری در این زمینه انجام دهیم. منبع: GameSpot
|
بازی ویدیویی
| 0 |
پنجشنبه منتظر مشخصات نهایی ایکسباکس اسکورپیو باشید به نظر میرسد به زمان معرفی رسمی و مشخص شدن سخت افزار نهایی کنسول ایکسباکس اسکورپیو نزدیک میشویم. دیروز در خبرها به این موضوع اشاره شد که مایکروسافت با چند خبرگزاری بزرگ همکاری کرده تا پوشش خبری معرفی کنسول اسکورپیو همه را شگفتزده کند. حالا خبرهای جدید میگویند که این اتفاق روز پنجشنبه رخ میدهد. شایعات میگویند که مایکروسافت قصد دارد کنسول ایکسباکس اسکورپیو که به ادعادی خودش قویترین کنسول بازی دنیا تا این لحظه خواهد بود را چند روز دیگر معرفی کند. به نظر میرسد که باید منتظر منتشر شدن اطلاعات سخت افزاری بیشتر از این کنسول باشیم. حتی به نظر میرسد که مایکروسافت برای معرفی کنسول جدید خودش از سایت Eurogamer و بخش Digital Foundry کمک گرفته است. اگر از جمله افرادی باشید که دوست دارند بازیها را روی پلتفرمهای مختلف مقایسه کنید حتما با Digital Foundry آشنایی دارید. این سایت به خوبی بازیها را بررسی میکند و عملکرد دستگاههای مختلف در زمان اجرای بازی را به گیمرها نشان میدهد. قطعا این سایت میتواند به خوبی بگوید که اسکورپیو چقدر قدرت دارد. معرفی زودتر کنسول اسکورپیو باعث میشود که مایکروسافت در نمایشگاه E۳ سال ۲۰۱۷ زمان بیشتری برای نمایش بازیهای مختلف داشته باشد. همچنین در یک مراسم جداگانه میتواند به خوبی دربارهی مشخصات سخت افزاری آن صحبت کند. به هر حال آمیدواریم که این اتفاق روز پنجشنبه رخ بدهد. شایعات میگویند که دو بازی Forza Motorsport ۷ و Red Dead Redemption ۲ از جمله بازیهایی خواهند بود که با کیفیت ۴K روی این کنسول بازی نشان داده میشوند. منبع: VG۲۴۷
|
بازی ویدیویی
| 0 |
نقدها و نمرات Days Gone منتشر شدند نزدیک به سه سال از رونمایی بازی Days Gone میگذرد و بالاخره شاهد عرضهی این بازی سونی برای کنسول پلیاستیشن ۴ هستیم. آخر هفتهی گذشته بازی Days Gone رسما وارد بازار شد و منتقدان هم نمرات و نظراتشان نسبت به این بازی را منتشر کردند. برخلاف دیگر بازیهای انحصاری سونی، شاهد تحسین بازی نیستیم و منتقدان دیدگاه مثبتی نسبت به Days Gone نداشتهاند. نقدهای بازی Days Gone یک روز قبل از عرضهاش منتشر شدند و همین موضوع میتواند کم و بیش از پیشبینیهای سونی نسبت به نقدهای بازی بگوید. یک هفتهای به عرضهی بازیهایی مثل آنچارتد ۴ یا خدای جنگ جدید باقی مانده بود که سونی به منتقدان اجازه داد نمراتشان را منتشر کنند و دربارهی بازی حرف بزنند، ولی با موقعیتی یکسان به هنگام عرضهی Days Gone طرف نشدهایم. برخلاف دیگر انحصاری سونی شاهد تحسین بازی نیستیم و منتقدان دیدگاه مثبتی نسبت به Days Gone نداشتهاند. بازی یک اکشن سوم شخص محیط باز است و در دنیایی پساآخرالزمانی اتفاق میافتد. با این حال، دنیای زامبیزدهی Days Gone طبق گفتهی منتقدان چیزی بیش از چند ماموریت نه چندان جذاب و تعداد زیادی پایگاه که باید آنها را فتح کنید، در مقابل بازیکننده نمیگذارد. مثل تمام بازیهایی که با تهیه کنندگی سونی ساخته شدهاند، کیفیت ساخت Days Gone از همه لحاظ بالاست و از نظر بصری و فنی بازی حسابی جذاب و چشمگیر است. از محیط بازی گرفته تا دنیای آن و کیفیت میانپردهها و شخصیتها، با یکی از بهترین بازیهای پلیاستیشن ۴ طرف هستیم، ولی به عنوان یک بازی ویدیویی، هستهی اصلی یعنی گیمپلی درست از آب در نیامده است. تعدادی از منتقدان به شخصیت اصلی بازی ایراد وارد کردهاند و گفتهاند که شخصیت دیکن (Deacon) به عنوان یک موتورسوار که همسرش را از دست میدهد و در غم از دست دادن او، زامبی میکشد، اصلا جذاب نیست. قصهی بازی هم طبق گفتهی منتقدان پر از مشکلات منطقی است و در بسیاری از مواقع، بخشهای مختلف قصه به خوبی کنار هم قرار نمیگیرند. در ادامه سعی کردهایم تعدادی از نقدها را به صورت خلاصه برایتان قرار دهیم. Game Informer: نمرهی ۷٫۷۵ از ۱۰ بازیهای زیادی هستند که به زامبیها میپردازند، ولی هیچکدام به خوبی Days Gone دنیای پساآخرالزمانی زامبی-زده را در قالب یک بازی اکشن محیط باز در نمیآورند. پرداختی که از بازیهای انحصاری پلیاستیشن ۴ انتظار دارید در این بازی پیدا نمیشود و برخی از مکانیکهای بازی همیشه هم کار نمیکنند، ولی حس درماندگی که بازیهای زیادی سعی کردهاند آن را تداعی کنند و نتوانستهاند، به خوبی در Days Gone وجود دارد و به خاطر آن میتوان از برخی مشکلات بازی چشمپوشی کرد. بازی Days Gone به هیچ وجه بینقص نیست، ولی اگر حاضرید با مشکلات نه چندان زیاد بازی کنار بیایید، با یکی از بهترین بازیهای محیط باز زامبی-محور تاریخ روبرو میشوید. GameSpot: نمرهی ۵ از ۱۰ در Days Gone کارهای زیادی کردم. تمام آشیانههای زامبیها را نابود کردم، تمام پایگاهها را فتح کردم، موتورم را تا انتها ارتقا دادم و بیهیچ دلیلی هم تعداد زیادی گلهی زامبی را نابود کردم. مثل شخصیتهای Deacon و Sarah در بازی، به دنبال اینکه چیزی پیدا کنم ادامه دادم؛ به امید اینکه به پایانی تاثیرگذار و رضایتبخش و شاید شگفتانگیز برسم. نهایتا، تنها چیزی که نصیبام شده بود، چند تکه آشغال بود. IGN: نمرهی ۶٫۵ از ۱۰ احساس میکنید به Days Gone آب بستهاند؛ مثل فیلمی که یک ساعت طولانیتر از آنچه باید است. بازی گیجکننده و کثیف است، ولی صحنههای هیجانانگیز و خوب زیادی که در آنها با گلههای زامبی روبرو میشوید را در خود جای داده و از طرفی پر از مبارزات نفسگیر است. میتوان در این میان یک بازی خوب پیدا کرد، ولی این بازی خوب زیر یک خط داستانی خسته کننده و مراحل تکراری دفن شده است. اگر توجه به جزییات ریز در بازی بیشتر بود، بازی میتوانست کاراکتر بگیرد. کمی تنظیم و پرداخت میتوانست این بازی را از خسته کنندگی نجات دهد و بازی را به خاطر بخشهای جالب و خاصی که دارد، جلوه دهد. USgamer: نمرهی ۳٫۵ از ۵ به اندازهی کافی به بازیهای سبک زامبی ورود شده است و Days Gone هم به عنوان یک بازی زامبی-محور محیط باز، چندان نمیتواند پایش را از دیگر بازیها فراتر بگذارد. بازی تمرکز زیادی روی داستان و روایت خود دارد، ولی شخصیت اصلی بازی یعنی Deacon St- John چندان هم این بار داستانی را به دوش نمیکشد. بازی بخشهای جذاب و مکانیکها و سیستمهای سرگرم کنندهای دارد، ولی همان ابتدای کار آنها را به بازیکننده نمیدهد و ابتدا کمی او را خسته میکند. با این حال، بازی Days Gone پایه و اساس قدرتمندی دارد و امیدواریم استودیوی Bend این شانس را داشته باشد تا در آینده روی آن کار کند. میتوانید در ادامه تمام نمراتی که منتقدان به Days Gone دادهاند را ببینید. بازی Days Gone به صورت انحصاری روی کنسول پلیاستیشن ۴ عرضه شده است. Levelup: نمرهی ۹٫۴ از ۱۰PlayStation Lifestyle: نمرهی ۹ از ۱۰Wccftech: نمرهی ۸٫۴ از ۱۰GamePro: نمرهی ۸۲ از ۱۰۰IGN Italy: نمرهی ۸ از ۱۰Attack of the Fanboy: نمرهی ۴ از ۵VideoGamer: نمرهی ۸ از ۱۰The Escapist: نمرهی ۴ از ۵PlayStation Universe: نمرهی ۸ از ۱۰Atomix: نمرهی ۸۰ از ۱۰۰Hardcore Gamer: نمرهی ۴ از ۵Game Informer: نمرهی ۷٫۸ از ۱۰IGN Middle East: نمرهی ۷٫۸ از ۱۰Easy Allies: نمرهی ۷٫۵ از ۱۰GamesRadar: نمرهی ۳٫۵ از ۵USgamer: نمرهی ۳٫۵ از ۵Push Square: نمرهی ۳٫۵ از ۵Trusted Reviews: نمرهی ۳٫۵ از ۵Press Start: نمرهی ۷ از ۱۰GamingBolt: نمرهی ۷ از ۱۰IGN: نمرهی ۶٫۵ از ۱۰God is a Geek: نمرهی ۶٫۵ از ۱۰Metro: نمرهی ۶ از ۱۰Destructoid: نمرهی ۶ از ۱۰The Sixth Axis: نمرهی ۶ از ۱۰Guardian: نمرهی ۳ از ۵
|
بازی ویدیویی
| 0 |
اپل در سال ۲۰۲۰ از چه محصولاتی رونمایی میکند؟ ۲۰۱۹ از لحاظ معرفی محصولات مختلف، سال مهمی برای شرکت اپل بوده است. در این سال این کمپ-ن- نهتنها مطابق انتظار ۳ مدل جدید آیفون و مدل تازهنفس اپل واچ را عرضه کرد، بلکه مثلا با عرضه نسل جدید آیپاد واچ و دو سری ایرپاد کاربران تا حدی غافلگیر شدند. اگر شایعات منتشر شده صحت داشته باشند، این کمپ-ن- برای سال آینده هم در مورد عرضه محصولات جدید فعالیت زیادی خواهد داشت. در این مطلب به بخشی از محصولات اپل که در سال ۲۰۲۰ معرفی خواهند شد، میپردازیم. آیپد پرو با دوربین سهبعدیبر اساس گزارشهای مطرح شده، نسل جدید آیپد پرو از دو دوربین اصلی و یک سنسور سهبعدی بهره میبرد. در گزارش مذکور آمده که اپل میخواهد با این کار، امکانات بیشتری در راستای واقعیت افزوده برای کاربران به ارمغان بیاورد و در ادامه قصد دارد در سال ۲۰۲۱ یا ۲۰۲۲ از نخستین هدست واقعیت افزوده خود هم رونمایی کند. در رابطه با تعبیه سنسور سهبعدی در آیپد پرو گزارشهای دیگری هم منتشر شده که در این زمینه میتوانیم به پیشبینی مینگ چی کو هم اشاره کنیم که در رابطه با پیشبینی مشخصههای محصولات اپل سابقهی خیلی خوبی دارد. نسل جدید آیفون SEدر مورد عرضه نسل جدید آیفون SE در سال ۲۰۲۰ با قاطعیت زیادی میتوانیم صحبت کنیم زیرا در این مورد جزییات مختلفی مطرح شده است. آیفون SE در سال ۲۰۱۶ عرضه شد و با داشتن قیمت ۴۰۰ دلاری نسبت به آیفونهای پرچمدار بسیار ارزانتر محسوب میشد و از لحاظ طراحی هم مشابه آیفون ۵ اس بود. مدل جدید آن که قرار است در سال ۲۰۲۰ معرفی شود، احتمالا دارای نمایشگر ۴٫۷ اینچی و مبتنی بر طراحی مشابه آیفون ۸ خواهد بود. گفته میشود اپل برای تراشه آن مانند آیفون ۱۱ از A۱۳ Bionic استفاده کرده و احتمالا با قیمت حدودا ۴۰۰ دلاری روانهی بازار میشود. این یعنی حدود ۳۰۰ دلار از قیمت پایه آیفون ۱۱ ارزانتر خواهد بود. در هر صورت در بین محصولات اپل در سال ۲۰۲۰ این گوشی اهمیت زیادی خواهد داشت. خانواده آیفون ۱۲ و پشتیبانی از فناوری ۵Gاپل هر ساله در ماه سپتامبر از مدلهای جدید آیفون رونمایی میکند و در سال آینده هم شاهد تکرار این روند خواهیم بود. طبق گزارشهای منتشر شده، نسل بعدی آیفونها از قابلیتهایی مانند پشتیبانی از اینترنت ۵G، سنسور ۳ بعدی و اندازه جدید برای مدلهای پرو بهره میبرند. در گزارش خبرگزاری بلومبرگ آمده که این سنسور سهبعدی مشابه سنسوری است که برای آیپد پرو در سال ۲۰۲۰ مورد استفاده قرار میگیرد. علاوه بر این، در سال ۲۰۱۹ بسیاری از شرکتهای سازنده گوشیهای اندرویدی از گوشیهای ۵G رونمایی کردند و سال آینده اپل برای اینکه از این قافله عقب نماند، قصد دارد این قابلیت را برای آیفونهای جدید خود به ارمغان بیاورد. در حال حاضر، آیفون ۱۱ پرو با نمایشگر ۵٫۸ اینچی، آیفون ۱۱ با نمایشگر ۶٫۱ اینچی و آیفون ۱۱ پرو مکس با نمایشگر ۶٫۵ اینچی در بازار حضور دارند. اما در سال آینده، احتمالا شاهد دو آیفون با اندازه جدید خواهیم بود. به همین خاطر، باید انتظار معرفی آیفون با نمایشگرهای ۵٫۴ اینچی، ۶٫۱ اینچی و ۶٫۷ اینچی را داشته باشیم. اپل واچ جدید با قابلیت پایش وضعیت خواباپل معمولا در کنار آیفونهای تازهنفس، از نسل جدید اپل واچ هم رونمایی میکند و سال آینده هم به احتمال زیاد شاهد تکرار این موضوع خواهیم بود. مهمترین ویژگی نسل جدید اپل واچ احتمالا قابلیت پایش خواب است که محصولات شرکتهایی مانند فیتبیت از مدتها قبل چنین مشخصهای را ارائه میدهند. در ضمن طبق گزارش مینگ چی کو، سری ششم اپل واچ از عملکرد سریعتر و مقاومت بیشتر در برابر نفوذ آب بهره میبرد. یک وسیله جانبی برای یافتن اشیاء گمشده با آیفونبرخی سایتها گزارش دادهاند که اپل مشغول توسعه یک وسیله جانبی برای یافتن اشیاء گمشده است. این وسیله احتمالا مشابه ردیاب بلوتوثی Tile است و ظاهرا با اپلیکیشن Find My موجود در آیفون سازگار خواهد بود. هنوز معلوم نیست که آیا اپل اصلا قصد دارد چنین محصولی را روانهی بازار کند و در این صورت چه زمانی میتوانیم انتظار ارائهی آن را داشته باشیم. در هر صورت در نرمافزار آیفون شواهدی مبنی بر وجود این محصول پیدا شده است و احتمالا اپل برای راهنمایی کردن کاربران به سمت شیء گمشده از واقعیت افزوده هم استفاده خواهد کرد. احتمال معرفی اولین هدست واقعیت افزوده اپلمدتی قبل گزارشهایی در مورد احتمال معرفی عینک هوشمند اپل در سال ۲۰۲۰ مطرح شد ولی کمی بعد خبرگزاری بلومبرگ گزارش داد که در سال ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ این شرکت از هدست واقعیت افزوده رونمایی میکند و در سال ۲۰۲۳ به عرضه عینک هوشمند روی میآورد. در همین زمینه مینگ چی کو هم گزارش داده اپل مشغول همکاری با شرکتهای ثالث برای عرضه هدست واقعیت افزوده در سال ۲۰۲۰ است ولی در هر صورت در این مورد هنوز نمیتوانیم با قاطعیت زیادی اظهارنظر کنیم. مجموعه سرویس حاوی اپل تیوی پلاس، اپل نیوز پلاس و اپل موزیکدر سال ۲۰۲۰، احتمالا اپل قصد دارد ۳ مورد از سرویسهای دیجیتالی خود را بهصورت مجموعه ارائه کند. این یعنی کاربران با پرداخت حق اشتراک مشخص میتوانند از ۳ سرویس اپل تیوی پلاس، اپل نیوز پلاس و اپل موزیک بهره ببرند. این شرکت در چند سال اخیر توجه زیادی به سرویسهای دیجیتال نشان داده و چنین حرکتی میتواند توجه کاربران بیشتری را نسبت به استفاده از آنها جلب کند. مدل ارزانتر اسپیکر هوشمند هومپادو در آخر باید به احتمال معرفی مدل ارزانتر اسپیکر هوشمند هومپاد در سال ۲۰۲۰ اشاره کنیم. اپل در سال ۲۰۱۷ از هومپاد ۳۵۰ دلاری بهعنوان یک اسپیکر هوشمند با کیفیت صدای بالا رونمایی کرد و قرار بود با محصولاتی مانند آمازون اکو و گوگل هوم رقابت کند. اما از آن زمان، آمازون و گوگل توجه بیشتری به ارتقای کیفیت صدا نشان دادهاند و به همین خاطر این محصول اپل دیگر در برابر رقبا گجت شاخصی محسوب نمیشود. عرضه مدل ارزانتر این اسپیکر، باعث میشود که برخی طرفداران پروپاقرص اکوسیستم اپل و دستیار دیجیتالی سیری برای خرید چنین محصولی انگیزه بیشتری پیدا کنند. باید ببینیم در بین محصولات اپل در سال ۲۰۲۰ شاهد عرضه این گجت هم خواهیم بود یا نه. بیشتر بخوانید: آیا اپل میتواند عینک هوشمندش را به عنوان جایگزین آیفون معرفی کند؟ منبع: Business Insiderb
|
علم و تکنولوژی
| 3 |
احتمال ساخت دنباله راپسودی بوهمی قوت گرفت به نظر میرسد احتمال ساخت دنبالهای بر فیلم راپسودی بوهمی (Bohemian Rhapsody) از همیشه بیشتر شده است. گیتاریست مشهور گروه کویین برایان میپیش از این در مصاحبهای گفته بود به نظرش کنسرت لایو اید بهترین جا برای پایان یافتن فیلم بود. او در ادامه به این نکته هم اشاره کرده بود که شاید دنبالهای برای فیلم ساخته شد. اگر دنباله راپسودی بوهمی ساخته شود و آنطور که اشاره شد از کنسرت لایو اید هم شروع شود، فیلم باید ۶ سال پایانی زندگی فردی مرکوری را پوشش دهد. با توجه به اینکه مصاحبه برایان میبه ماهها پیش از موفقیتهای گسترده راپسودی بوهمی برمیگردد و او اشاره به دنباله را همراه با لحنی نه چندان جدی مطرح کرده بود تا امروز این احتمال چندان جدی گرفته نمیشد. حال رودی دلزال، کارگردانی که سالها است برای گروه کویین موزیک ویدیو میسازد اخیرا در یک مصاحبه گفته ساخت راپسودی بوهمی ۲ به شدت در خانواده کویین مورد بحث و گفتوگو است. دلزال درباره این دنباله گفته: جیم بیچ مدیر گروه کویین برنامههایی برای ساخت دنباله فیلم دارد و احتمالا این دنباله از کنسرت لایو اید آغاز شود. این خبر هنوز توسط هیچکدام از اعضای گروه تایید نشده اما به نظر میرسد احتمال ساخت دنباله راپسودی بوهمی حالا از هر زمان دیگری بیشتر شده است. راپسودی بوهمی ساخته شد تا نگاه نزدیکتری به گروه کویین، فردی مرکوری و تاثیر آنها بر موسیقی راک اند رول داشته باشد. این فیلم به پرفروشترین فیلم زندگینامهای در حوزه موسیقی تبدیل شده است. در عین حال موفقیت در مراسم اسکار و گلدن گلوب باعث افزایش توجهها به این فیلم شد. با در نظر گرفتن همه این نکات ساخت یک قسمت دیگر آنقدرها هم ایده عجیبی نیست و دست کم باید گفت برای کشاندن مخاطبان به سالنهای سینما لازم نیست اتفاق عجیب و غریبی بیفتد. اگر دنباله راپسودی بوهمی ساخته شود و آنطور که اشاره شد از کنسرت لایو اید هم شروع شود، فیلم باید ۶ سال پایانی زندگی فردی مرکوری را پوشش دهد. البته که در این ۶ سال داستانهای زیادی برای روایت وجود دارند اما این داستانها بیش از آنکه به نقش فردی مرکوری در موسیقی بازگردد داستانهای شخصی زندگی اوست. داستانهایی که معلوم نیست با چه بازخوردهایی مواجه شوند. در عین حال برخی معتقدند اگر فیلم نخواهد به این بخش بپردازد و داستان گروه کویین پس از فردی مرکوری را ادامه دهد اساسا جذابیتهای دراماتیک چندانی نخواهد داشت و به احتمال زیاد با شکست مواجه میشود.
|
هنر و سینما
| 5 |
بازیهای آیندهی یوبیسافت همگی به پلیاستیشن ۵ هم میآیند پس از گزارش مالی چند روز پیش یوبیسافت، ایو گیلمو – رئیس اجرایی و یکی از پایهگذاران شرکت – ضمن پاسخگویی به تعدادی از سوالات سرمایهگذاران و خبرنگاران، آشکار ساخت که بازیهای تازه تاخیر خورده Watch Dogs: Legion، Gods & Monsters، و Rainbow Six: Quarantine بین نسلی خواهند بود، بدین معنا که هم به کنسولهای فعلی (ایکسباکس وان و پلیاستیشن ۴) خواهند آمد، و هم کنسولهای نسل بعد (ایکسباکس اسکارلت و پلیاستیشن ۵). او همچنین گفت که دو بازی اعلام نشده هم مشمول این برنامه خواهند شد. بله، پنج عنوان. آنها هم برای این نسل، و هم برای نسل بعد منتشر خواهند شد. آنها نهایت بهره را هم از همه ویژگیهایی که دستگاههای جدید دارند، خواهند برد، که برای بازیکنندگان واقعا جذاب خواهد بود. شما میتوانید محتوای جدید را خیلی سریعتر دانلود کنید، بازیکنندگان نرخ فریم بهتری را تجربه خواهند کرد، و عناصر خوب زیادی با دستگاههای جدید خواهد آمد. سونی و مایکروسافت هر دو تعطیلات سال ۲۰۲۰ را برای عرضه دستگاههای جدیدشان نشان کردهاند. البته یوبیسافت در باب مدتی که Watch Dogs: Legion، Gods & Monsters، و Rainbow Six: Quarantine تاخیر خوردهاند، چیزی بیان نکرد، ولی به نظر نمیرسد انتشار آنها، همزمان با عرضه سختافزار جدید سونی و مایکروسافت شگفتی چندانی در پی داشته باشد. منبع: Eurogamer
|
بازی ویدیویی
| 0 |
تور سنگاپور، بهاضافه هتل، عروسی و مخلفات! جزو کدام دستهاید؟ وقتی میشنوید فیلم جدیدی آمده که خوب فروخته، مردم دوستش داشتهاند و منتقدان هم حسابی تحویلش گرفتهاند، خودتان را آماده میکنید که در سینما و تلویزیون بنشینید پای یک انتخاب مطمئن و برای دو ساعت از تماشای فیلم لذت ببرید یا آن که شک برتان میبارد و از همان دقیقه اول ذرهبین را برمیدارید و منتظرید تا مچ جماعتی را بگیرید که احتمالا این فیلم را الکی گنده کردهاند. خبر خوب برای هر دو گروه؛ الان فیلمی داریم که به شکل عجیبی پدیده شده و خیلیها دوستش داشتهاند. میتوانید دست به کار شوید: فیلم آسیاییهای ثروتمند دیوانه. آسیاییهای ثروتمند دیوانه حکم یک سفر تفریحی و جذاب را دارد که حوصلهتان را سر نمیبرد ولی اولین کاری که بعد از تمام شدن فیلم میکنید جستجوی سنگاپور در گوگل است. یک خانم پروفسور چینی-آمریکایی، که اقتصاد تدریس میکند، چند وقتی هست که با یک پسر جذاب سنگاپوری (با اصالت چینی) در مراودهی عاطفی تنگاتنگ است (تعبیر دیگری به ذهنتان میرسد؟!) پسر از دختر دعوت میکند که برای تعطیلات بروند سنگاپور تا هم با خانوادهی او آشنا شود و هم این که در عروسی پسرعموی آقا شرکت کنند دختر اول کمی من و من میکند چون میترسد خانوادهی پسره درب و داغان باشند و بخورد توی ذوقش بالاخره راضی میشود و دوتایی میروند سنگاپور تازه در طول سفر میفهمد که خانواده پسر آنقدر پول دارند که میتوانند خانوادهی سلطنتی بریتانیا را بگذارند توی جیب بغلشان و یک کشور هم به خون دختری تشنهاند که پسر رویاهای همه دختران خاور دور را تور کرده و یک لیوان آب هم رویش! از اینجا به بعد تور سیاحتی لاکچری در سنگاپور و نبرد خالهزنکی زنان فامیل با خانم دکتر فرنگی آغاز میشود… هر طور حساب کنید، یک ساعت اول فیلم بهتان خوش میگذرد انگار که رفتهاید سفر و کلی غذای تازه هست که نخوردهاید، کلی جاهای دیدنی هست که ندیدهاید و کلی چهرهی تازه که نمیشناسید پیش میآید که در سفرهای طولانی هم وسط کار توریستها حوصلهشان سر برود و از تفریح و استراحت زیادی خسته شوند وسط کار فیلم دور و برتان را نگاه میکنید و میپرسید که قرار نیست نکتهای، چالشی، چیزی داشته باشد؟ دقیقا از همین جا یک نبرد عروس و مادرشوهری سطح بالا شروع میشود و میفهمید اگر در دانشگاه نیویورک استاد اقتصاد باشید و صاحب بزرگترین گروه اقتصادی شرق آسیا باز هم نمیشود از تکههای درشت و کلفت وسط مجلس خانوادگی پرهیز کرد، حداقل آمریکاییها درباره آسیاییها اینطور تصور میکنند این اقتباس سینمایی از رمان پرفروش کوین کوان را آمریکاییها و آسیاییهای مهاجر دوست داشتهاند ولی نمایش فیلم در آسیا موفق نبوده و با نقدهای متنی و فرامتنی زیادی مواجه شده قابل درک و مثل این است که در آمریکا بروید به یک رستوران چینی که آمریکاییها ادارهاش میکنند اینجا دیگر اصالت پدیده خیلی مهم نیست، برگ برنده برآورده کردن انتظاری است که نسبت به یک پدیده ناشناخته وجود دارد؛ چقدر ملموس باشد و چقدر دستنیافتی چینیها و به عبارت کلیتر آسیاییها امروز همان جایگاهی را دارند که آمریکاییها صد و خردهای سال پیش داشتند در رمانها و قصههای انگیسی قرن نوزدهم کم نیستند شخصیتهای آمریکایی تازه به دوران رسیدهای که معلوم نیست از کجا آمده و چطوری پولدار شدهاند اما میتوانند سر میز شام اشراف اروپایی بنشینند وحتی برایشان تعیین تکلیف کنند نگرانی امروز دستراستیهای آمریکایی همین است؛ آسیایی که دارند با تکنولوژی و صنایع مدرن دنیا را قبضه میکنند البته یادمان باشد که منظور از آسیا، شرق دور است وگرنه ما خاورمیانهایها آخرین باری که بررسی شده هنوز در قفسهی جهان سوم قرار داریم خرپولهای آسیایی همان تصویری را از آسیای توسعهیافته نشان میدهد که آمریکاییها در ذهن خودشان تصور میکنند و جرئت دیدنش در عالم واقعیت را ندارند وگرنه جنس قصه و روایت که تفاوت چندانی با الگوی سریالهای عامهپ-ن- ندارد، فقط اتمسفر لاتین را با شرقی عوض کنید دغدغه و گرفتاری انسانی قابل درکی هم از جماعت فوقپولدار، و نه بورژوا، نمیبینید که با آن ارتباط برقرار کنید، دختر و پسر قصه که از همان اول یارگیری من تو من را خیلی شدید و سنگین دستور کار قرار دادهاند و آنقدر همه خوشهیکل و تر و تمیز اند که حرصتان میگیرد! فیلم بهعنوان یک کمدی-رمانتیک گرم معرفی شده اگر دنبال کمدی-رمانتیکی میگردید با موقعیتهای دوستداشتنی و تعابیر انسانی از مفاهیمی چون رابطه، بلوغ و وابستگی، بهتر است شانستان با فیلم جمعوجوری مثل عروسی سیاحتی (Destination Wedding) امتحان کنید که کیانو ریوز و وینونا رایدر تنها بازیگرانش هستند. آسیاییهای ثروتمند دیوانه حکم یک سفر تفریحی و جذاب را دارد که حوصلهتان را سر نمیبرد ولی اولین کاری که بعد از تمام شدن فیلم میکنید جستجوی سنگاپور در گوگل است.
|
هنر و سینما
| 5 |
هواوی بهزودی مجوز استفاده از نسخه اندروید مجهز به سرویسهای گوگل پلی را دریافت میکند با توجه به مطلبی که بهتازگی در نیویورک تایمز منتشر شده است، هواوی به زودی میتواند دوباره به همکاری با برخی از شرکای آمریکاییاش ادامه دهد. همانطور که احتمالا اطلاع دارید، این شرکت چینی مدتی پیش به دلیل نگرانیهای امنیتی دولت آمریکا، در فهرست تحریمهای وزارت بازرگانی دولت ترامپ قرار گرفت. قرار گرفتن هواوی در این فهرست به این معنی است که کمپ-ن-های آمریکایی باید از ارائه سرویسها و خدمات خود به این شرکت منع میشوند و این در حالی بود که هواوی در سال ۲۰۱۸ مبلغ ۱۱ میلیارد دلار را برای دسترسی به این خدمات به شرکتهای آمریکایی پرداخته بود. یکی از شرکای بزرگ هواوی که از همکاری با چینیها منع شد، گوگل بود که حتی پیش از این تولید یکی از پرچمداران سری نکسوس خود را به این شرکت سپرده بود. اما تحریمها موجب شد تا دسترسی هواوی به مجوز استفاده از سرویسهای گوگل پلی و اپهای اصلی گوگل مانند پلی استور، نقشه، جیمیل، یوتیوب و … قطع شود. در نتیجه لغو همکاری این دو شرکت بزرگ، پرچمداران سری میت ۳۰ با AOSP منبع باز اندروید به همراه فروشگاه اختصاصی هواوی، اپ گالری، راهی بازار میشوند. بیشتر بخوانید: سناتورهای جمهوریخواه سعی دارند مایکروسافت را قانع کنند که خطر هواوی جدی استتایمز در گزارش جدید خود از جلسهای سخن میگوید که در هفته گذشته برگزار شد و ترامپ در حاشیه آن به مقامات آمریکایی دستور داده به شرکتهای این کشور برای همکاری با هواوی چراغ سبز نشان دهند. پیش از این، در اواخر ماه ژوئن و در ملاقات با رئیس جمهور چین، ترامپ اعلام کرده بود: چین خرید حجم انبوهی از تولیدات کشاورزی آمریکایی را آغاز خواهد کرد که در نتیجه آن، شرکتهای آمریکایی نیز میتوانند به هواوی تجهیزات بفروشند. در اینجا صحبت از تجهیزات است که تهدید بزرگی برای امنیت ملی محسوب نمیشوند. این سخنان رئیس جمهور آمریکا در واقع مهر تاییدی بود بر ادعای بسیاری از کارشناسان که تحریم هواوی را بهانه و دستاویزی برای تحت فشار دادن چین به شمار میآوردند. آنطور که از شواهد برمیآید، چین هیچگاه محصولات کشاورزی مازاد از کشاورزان آمریکایی نخرید و دولت ترامپ-ن-ز هیجگاه اجازه دسترسی هواوی به آنچه او تجهیزات آمریکایی مینامد را صادر نکرد. صدور مجوزهای لازم برای تجارت با هواوی توسط نهاد تجاری دولت تایید میشود و یکی از سخنگویان دولتی اعلام کرده است که در حال حاضر این وضعیت (منع تجارت با هواوی) در حال تغییر است. در گزارش منتشر شده به این نکته اشاره شده است که با وجود تحریم، تعدادی از شرکتهای آمریکایی وجود دارند که توانستهاند با استفاده از معرفی محصولات خود به عنوان تولیدات غیر آمریکایی یا با ارسال محصولات خود به هواوی در خارج از خاک آمریکا، همچنان با این شرکت به تجارت بپردازند. یکی از این شرکتهای آمریکایی، Micron Technology است که در زمینه تولید تراشههای حافظه فعال است و هواوی سال گذشته بزرگترین مشتری آن بود. طبق آنچه در خبرها ذکر شده است، این شرکت در ماه ژوئن پس از بررسی قوانین فهرست تحریمهای تجاری متوجه شد که میتواند به طریقی که قانون را هم نقض نکرده باشد، به تجارت با هواوی ادامه دهد. ایالات متحده با توجه به قانونی رسمی در چین که طبق آن به دولت کمونیست اجازه داده میشود تا اطلاعات هر شخص یا نهادی را از هواوی مطالبه کند؛ این شرکت چینی را تهدیدی علیه امنیت ملی خود قلمداد میکند. اقدام آمریکا در این مورد باعث شد تا بسیاری گمان کنند که گوشیهای هوشمند و تجهیزات شبکه هواوی شامل یک در پشتی هستند که اطلاعات شرکتهای آمریکایی و مشتریان آنها را به پ-ن-میفرستد، اما هواوی همواره این موضوع را تکذیب کرده است. روز گذشته اعلام شد که دولت ترامپ به دنبال راهی است که شرکتهای آمریکایی سیسکو و اوراکل را به عنوان رقیب هواوی پر و بال دهد؛ ولی هر دو شرکت امتناع کردند. یکی دیگر از راهکارهای آمریکا این است که در شرکتهای نوکیا و اریکسون سرمایه گذاری کند تا این دو شرکت مخابراتی بتوانند تجهیزات خود را با قیمت مناسبتری به مشتریان آمریکایی هواوی عرضه کنند. با توجه به این که هواوی به سرمایه گذاری بانکهای دولتی چین دسترسی دارد و نگرانیهای مالی چندان ندارد، به مشتریانش اجازه میدهد تا بهای تجهیزات شبکه خریداری شده را در طولانی مدت پرداخت کنند. دولت ترامپ امیدوار است که نوکیا و اریکسون نیز چنین شرایطی را ایجاد کنند و چینیها را از بازار آمریکا دور سازند. هواوی پیش از تحریمها پیشبینی میکرد که در سال جاری رکورد فروش ۳۰۰ میلیون دستگاه گوشی هوشمند را به نام خود ثبت خواهد کرد و میتواند با پشت سر گذاشتن سامسونگ و اپل به جایگاه بزرگترین تولید کننده گوشیهای هوشمند در جهان برسد. اما تحریمهای دولت آمریکا و عدم دسترسی به سرویسهای گوگل پلی باعث کاهش سرعت رشد این شرکت چینی در خارج از خاک وطنش شد و در نتیحه، این شرکت تنها با پیشی گرفتن از اپل، توانست در جایگاه دوم بایستد و همچنان در جایگاهی پایینتر از سامسونگ قرار گیرد. البته گزارشهایی که به تازگی منتشر شدهاند، از پیشبینیهای جدیدی مبنی بر احتمال بازگشت اپل به جایگاه دوم بزرگترین تولید کنندگان گوشی هوشمند در جهان حکایت دارند. هواوی در نیمه اول ۲۰۱۹ موفق شد تعداد ۱۱۸ میلیون گوشی هوشمند به فروش برساند که نسبت به مدت مشابه در سال ۲۰۱۸ تا ۲۴ درصد افزایش داشت و در همین مدت توانست اپل را از جایگاه دوم به زیر بکشد. در ادامه این شرکت با مشکلات ناشی از تحریم دست به گریبان شده است و در همین حین، اپل با معرفی خانواده آیفون ۱۱ فروش بسیار خوبی را تجربه میکند که ممکن است این شرکت را در رسیدن به جایگاه سابق خود یاری کند. هواوی با وجود تحریمها همچنان به رشد خود ادامه میدهد، اما این رشد در حدی نخواهد بود که بتواند او را در جایگاه نخست بنشاند و ظاهرا این شرکت باید به جایگاه سوم رضایت دهد. بیشتر بخوانید: هواوی هفته آینده از یک گوشی با دوربین سلفی زیر نمایشگر رونمایی خواهد کردمنبع: Phone Arena
|
علم و تکنولوژی
| 3 |
نقد فیلم هزارپا؛ وقتی رضا عطاران با شاملو و ویگن شوخی میکند از بیلی وایلدر، کارگردان بزرگ فیلمهای کمدی تاریخ سینما نقل شده است که اگر میخواهی به مردم حقیقت را بگویی یا با شوخی این کار را بکن یا تو را میکشند. این ترفندی است که رضا عطاران خوب به آن گوش فرا داده است. از ابتدای کارنامهاش تا امروز رضا عطاران آینه خصوصیات منفی فرهنگ ایرانی بوده است. منتها عطاران آنقدر توانایی دارد که به پلشتیهای شخصیتی هر کاراکتر، شیرینی و شوخطبعی ببخشد که آن را برای مخاطبش دوستداشتنی کند. آن آدم زرنگی که میخواهد سر دیگران کلاه بگذارد و به هدفش برسد خیلی اوقات حقیقت خود ماست که در کاراکترهای عطاران با شوخطبعی به ما نشان داده میشود. شخصیت رضا در فیلم هزارپا هم در همین دستهبندی قرار میگیرد. فیلم هزارپا یک کمدی سرگرمکننده است که ذرهای ادای روشنفکری در آن وجود ندارد. از عامهپ-ن- بودن خودش خجالت نمیکشد و به همین دلیل هم توانسته بالای ۲۴ میلیارد تومان بفروشد. خوبی فیلم هزارپا این است که برعکس خیلی از کمدیهای سالهای اخیر حضور عطاران باعث نشده جنبههای دیگر کمدیسازی را نادیده بگیرند. اتفاقی که مثلا در فیلم من سالوادور نیستم افتاد و در حقیقت شوخی نوشته نشده بود بلکه دوربین بود و رضا عطاران. ابوالحسن داوودی اما پیشتر در فیلم نان، عشق و موتور هزار نشان داده بود که اگر بخواهد میتواند کمدیهای شیرین بامزه بسازد. نکته مهم نان، عشق و موتور هزار جذابیت کاراکتر قهرمان فیلم یعنی سروش صحت و البته شوخینویسیهای خوب فیلمنامه بود. فیلمنامه را ابوالحسن داوودی به همراه پیمان قاسمخانی نوشته بودند و در آن هم از شوخیهای کلامی و هم موقعیت کلی ماجرا خوب استفاده کردند. در نوشتن فیلمنامه هزارپا البته خود ابوالحسن داوودی دخیل نبوده است. اما ردپای همان تفکر را میتوان در شوخیهای فیلمنامه هزارپا هم پیدا کرد. کمدیهای ایرانی موفق به طور کلی روی فرمول فردی در موقعیت اشتباه (که نمونه درامش ژان والژان بینوایان است) بنا میشوند. میتوان به لیلی با من است و مارمولک کمال تبریزی به عنوان دو تا از موفقترین نمونههای این مدل کمدیها اشاره کرد. فیلم هزارپا البته در کارگردانی به مراتب از این دو فیلم و حتی نان، عشق و موتور هزار ضعیفتر است. یکی از دلایلش البته میتواند صحنههای حذف شده فیلم باشد که جای کاتهایش خیلی بد مشخص شده است. دلیل دیگر احتمالا مشخص نبودن زمان رخدادهای فیلم است. از ظواهر به نظر میرسد که فیلم باید در اواخر جنگ اتفاق بیفتد و همین باعث شده که داوودی از رنگهای نه چندان شارپ و زنده استفاده کند که حس نوستالژیک تصاویر همان دهه را داشته باشد. درنهایت ولی این ماجرا به نقطه ضعف تصاویر فیلم بدل میشود که بیشتر شبیه کارهای تلویزیونی هستند. میزانسنهای بسته و ساده فیلم هم یکی دیگر از دلایلی است که باعث میشود هزارپا از لحاظ بصری کار قابل توجهی نباشد. ابوالحسن داوودی البته چند ویژگی خوب در کارگردانی دارد که در هزارپا هم به چشم میخورند؛ از جمله این که ریتم را خیلی خوب میشناسد. کم پیش میآید که فیلم از ریتم بیفتد و تماشاگر را خسته کند. تقریبا برای همه سکانسها یک شوخی به عنوان دلیل وجودی حضور دارد. درنتیجه سکانس بیکارکرد یا کشدار و خستهکننده نداریم. برخلاف چیزی که تیزر فیلم نشان میدهد تعداد شوخیهای جلف فیلم، از همان شوخیهای لفظی، زیاد نیست. فیلم بیشتر خندهاش را از بازیگرانش میگیرد. آنچه که میخنداند حرفهای عطاران و عزتی نیست بلکه بازی آنها با این شوخیهاست. جواد عزتی در ادای دیالوگهایش آنقدر خوب است که فقط با تکرار کردن اسم رضا میتواند شما را به خنده بیاندازد. رضا عطاران هم که بازیگر باهوش و درجه یکی در واکنش نشان دادن به دیالوگهای بازیگران روبهرویش است. برای استفاده از این ویژگی عطاران تقریبا بیشتر صحنههای فیلم در میزانسنهای دو نفره میگذرد. وقتی درباره کمدی صحبت میکنیم مجازیم که از استاد مسلم سینمای کمدی آقای بیلی وایلدر حتی دو بار نقل قول کنیم. وایلدر جای دیگری درباره سینمای کمدی گفته است: فقط یک چیز است که بیشتر از جدی گرفته نشدن از آن نفرت دارم؛ این که زیادی جدیام بگیرند. هر چند ابوالحسن داوودی گهگاه با ساختن فیلمهایی مثل زادبوم در طبقهبندی فیلمسازانی قرار میگیرد که میخواهند نشان بدهند عمیقتر به مسائل اجتماعی نگاه میکنند، ولی خوشبختانه موقع ساختن کمدی از این ساحت فاصله میگیرد. هزارپا یک کمدی سرگرمکننده است که ذرهای ادای روشنفکری در آن وجود ندارد. از عامهپ-ن- بودن خودش خجالت نمیکشد و به همین دلیل هم توانسته بالای ۲۴ میلیاردتومان بفروشد. لقب پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران قاعدتا به فیلمی میرسد که به مخاطبش دروغ نگوید. هزارپا این خاصیت را دارد. پرفروش بودن لزوما به معنای خوب بودن یک فیلم نیست ولی پرفروشترین شدن قابلیتی است که نیازمند حمایت میلیونها نفر است. بعید به نظر میرسد که فیلمی بتواند به میلیونها نفر دروغ بگوید و نقاب به چهره بزند. دست آخر دلخوریام از فیلم این است که چهرههای فرعی آن بسیار کمرنگ هستند و در حقیقت رویشان هیچ مانوری داده نمیشود. فیلم میداند که زوج عطاران و عزتی نقاط قوت شوخیها هستند و انگار تمام شوخیها را برای آنها نوشته است. کاراکتر سارا بهرامی سردرگم و پا در هواست و هیچ ویژگی مشخصهای ندارد. واکنشهایش گاهی به بلاهت نزدیک میشود و مشکل بزرگ اینجاست که این بلاهت حتی خندهدار هم نیست. به علاوه با وجود این که بهرامی پیشتر در ایتالیا ایتالیا نشان داده خونگرمی دارد که میتواند از پس سکانسهای کمدی بربیاید اینجا بیشتر بازیاش لوس است. همین اتفاق در مورد سپند امیرسلیمانی هم افتاده که کاراکتر کلیشهای خواستگار سمج بدذات را قرار است بازی کند. مشکل اینجاست که اتفاقا این وسط به جز رضا تنها کسی که مغزش درست کار میکند همین خواستگار سمج است! کاراکتر ژوله به کلی قابل حذف است. اصلا کل سکانسهای مربوط به آن گروهک تروریستی بیمزه و در حد آیتمهای تلویزیونی از کار درآمده است. از میان نقشهای مکمل شاید فقط بتوان مهران احمدی و شهره لرستانی را قابل قبول دانست. شوخیهای دونفرهشان متاسفانه از فرط تکرار نخنما شدهاند اما عشق دایی به ماشینش لحظات مفرحی میسازد. دست آخر اینکه هزارپا میان انبوه فیلمهای کمدی که از ابتدای امسال اکران شدهاند خندهدارترینشان است. انتظار من از یک کمدی درست همین است که تماشاگرش را به شیوهای تمیز بخنداند. آن شوخی عطاران با شاملو و ویگن را ببینید تا دستتان بیاید وقتی از بازی خوب عطاران و شوخینویسی خوب فیلمنامهنویسان میگویم بدون این که به ابتذال بیفتند، منظورم چیست. بیشتر بخوانید: نقد فیلم جزیره سگها؛ ادای دین وس اندرسون به سینمای ژاپن
|
هنر و سینما
| 5 |
چرا اسکار بهترین بازیگری به واکین فینیکس میرسد؟ واکین فینیکس بازیگر فیلم سینمایی جوکر (Joker) از جمله هنرپیشههایی است که شانس بالایی برای دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش اصلی مرد در مراسم اسکار ۲۰۲۰ دارد با ورود به سال میلادی جدید بازار پیشبینی جوایز اسکار داغتر از همیشه است از جمله بخشهایی که پیشبینی آن همواره پرطرفدار بوده میتوان به بخش بهترین بازیگر نقش اصلی مرد اشاره کرد سال گذشته این جایزه به رامی ملک رسید؛ هنرپیشه مصری – آمریکایی که بابت نقشآفرینی در فیلم سینمایی راپسودی بوهمی (Bohemian Rhapsody) مورد توجه قرار گرفت. ملک سال گذشته با رقبایی چون کریستین بیل، بردلی کوپر، ویلم دفو و ویگو مورتنسن روبرو بود. اما در مراسم اسکار ۲۰۲۰ در بخش بهترین بازیگر نقش اصلی مرد از همین حالا چندین بازیگر مورد توجه ویژه قرار دارند. یکی از پرشانسترین هنرپیشهها در این رشته واکین فینیکس است در حالی که آنتونیو باندراس برای فیلم درد و شکوه، رابرت دنیرو برای مرد ایرلندی، آدام درایور برای داستان ازدواج و لئوناردو دیکاپریو برای روزی روزگاری در هالیوود از جمله سایر نامزدهایی هستند که شانس زیادی برای دریافت این جایزه دارند. در ادامه به بررسی دلایلی میپردازیم که شانس واکین فینیکس بازیگر فیلم سینمایی جوکر را برای دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی مرد به شکل ویژهای بالا برده است. ۱- واکین فینیکس تحسینشدهترین بازیگر سال احتمالا کمتر بازیگری را سراغ داریم که امسال به اندازه فینیکس مورد توجه مردم و رسانهها قرار گرفته باشد. حتی کسانی که فیلم سینمایی جوکر را چندان دوست نداشتند هم بر این موضوع تاکید کردند که بازی فینیکس در فیلم کیفیت بالایی داشت. در مقایسه با سایر رقبا نمیتوان هنرپیشه دیگری را پیدا کرد که به این میزان تحسین و توجه دست یافته باشد. احتمالا یکی از دلایل تحسین گسترده فینیکس ماهیت نقشی است که او بازی کرده. نقشی که همزمان مجموعه گستردهای از احساسات پیچیده را درون خود دارد. آدمی تحقیرشده، آسیبدیده و همزمان در لحظاتی قدرتمند و ترسناک. ترکیبی از خیر و شر که یک مجموعه پیچیده از احساسات را در مخاطب برمیانگیزاند و امسال کمتر نقشی وجود داشت که این میزان پیچیدگی در خود داشته باشد. ۲- شانس بالای ضدقهرمانهای دوستداشتنی برخی از تحلیلگران معتقدند اساسا شخصیتهایی که نقش یک ضدقهرمان را بازی میکنند شانس بیشتری برای دریافت جایزه اسکار دارند. در مورد جوکر واضح است که آرتور فلک یک قهرمان استاندارد نیست. او از آن دسته ضد قهرمانهای به شدت سمپاتی برانگیز است که هم مردم را به راحتی جذب خود میکند و هم به شکل تاریخی نشان داده که روی اعضای آکادمی تاثیر جدی دارد. برای مثال این بازیگران را به یاد بیاورید. آنتونی هاپکینز در سکوت برهها، کوین اسپیسی در مضنونین همیشگی، دانیل دی-لوئیس در خون به پا خواهد شد، خاویر باردم در جایی برای پیرمردها نیست، هیث لجر در شوالیه تاریکی و کریستف والتس در حرامزادههای لعنتی همه از جمله بازیگرهایی هستند که در نقشهای اصلی یا مکمل موفق به دریافت اسکار شدهاند و ایفای نقش یک ضدقهرمان کم و بیش سمپاتی برانگیز یکی از ویژگیهای اصلیشان بوده. میتوان ادعا کرد جوکر با فاصله یکی از دوستداشتنیترین و همدلیبرانگیزترین نقشهایی است که در سالهای اخیر اجرا شده و از این نظر شانس ویژهای هم برای دریافت جایزه اسکار دارد. ۳- موفقیت در باکس آفیس اساسا اسکار مراسمی است که برای تجلیل از صنعت سینمای آمریکا برگزار میشود. گرچه تفاوت نظر منتقدان و توده مردم در سالهای گذشته باعث شده بسیاری از فیلمهای محبوب سال مورد بیتوجهی آکادمی قرار بگیرد اما خود اعضای آکادمی و برگزارکنندگان مراسم هم از این وضعیت خوشحال نیستند. اگر به واکنشهای آکادمی در سالهای گذشته توجه کنید درمییابید که آنها به شدت علاقه دارند راهی پیدا کنند تا فیلمهای پرمخاطب و موفق در باکس آفیس هم سهم بیشتری در مراسم اسکار داشته باشند. در همین راستا تغییرات یا پیشنهاد تغییراتی در مراسم طی سالهای گذشته اعمال یا دست کم مطرح شده است. فیلم سینمایی جوکر از جمله آثار بسیار موفق در گیشه سال ۲۰۱۹ بود. پرسودترین فیلم ابرقهرمانی، پرفروشترین فیلم با درجهبندی سنی R، بزرگترین افتتاحیه ماه اکتبر و در کل فیلمی با فروش بیش از یک میلیارد دلار که در میان ۱۰ فیلم پرفروش گیشه سینمای آمریکا قرار داشت. قطعا نمیتوان این نکته را نادیده گرفت که جوکر محبوبترین فیلمی است که امسال در بخشهای مختلف مراسم اسکار حضور دارد و بخش عمدهای از این محبوبیت نیز به بازیگر مرد نقش اول آن یعنی واکین فینیکس باز میگردد. ۴- ضعف رقبای واکین فینیکس در نهایت ضعف رقبا هم از جمله دلایلی است که شانس فینیکس برای دریافت جایزه را بیشتر میکند. وقتی از ضعف رقبا حرف میزنیم منظورمان این نیست که سایر نامزدها لزوما بازیهای ضعیفتری ارایه دادهاند اما تقریبا هر کس نقطه ضعفی دارد که باعث میشود شانس بازیگر فیلم سینمایی جوکر بالاتر از همه باشد. برای مثال آنتونیو باندراس در درد و شکوه بازی خوبی از خود به جا گذاشته اما او تا به حال حتی نامزد دریافت جایزه اسکار هم نبوده. سوای اینکه در فیلمی به ایفای نقش پرداخته که آمریکایی نیست و دادن جایزه به او چندان به معنای تجلیل از صنعت سینمای آمریکا نیست. لئوناردو دیکاپریو سال ۲۰۱۵ برای فیلم سینمایی بازگشته اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی مرد را گرفت. دیکاپریو برای متقاعدکردن آکادمی و دریافت دومین اسکار کار به مراتب سختتری در پیش دارد در حالی که فینیکس تا به امروز این جایزه را دریافت نکرده. آکادمی نشان داده به این سادگیها جایزه را به دیکاپریو نمیدهد و ایفای نقشهای بسیار پرمایهتری از حضور او در روزی روزگاری در هالیوود را هم نادیده گرفته است. رابرت دنیرو میتواند یکی از شانسهای دریافت جایزه باشد اما اساسا به نظر نمیرسد دنیرو حتی یکی از چند شانس اصلی به حساب بیاید. بازی دنیرو در مرد ایرلندی بیش از حد کنترلشده و فاقد فراز و نشیبهای تاثیربرانگیزی است که عموما نشان داده اعضای آکادمی را قانع میکند. همچنین مرد ایرلندی فیلم شبکه نتفلیکس است و عدم اکران گسترده آن در سینما به هر حال یکی از نقاط ضعف عوامل این اثر در رقابت اسکار در نظر گرفته میشود. در نهایت آدام درایور هم در میان بازیگرانی قرار دارد که کارشناسان برایش شانس دریافت جایزه اسکار را قایل شدهاند. علاوه بر اینکه داستان ازدواج هم از محصولات نتفلیکس است اما باید به یک دلیل مهمتر اشاره کرد. داستان ازدواج فیلمی است با دو بازیگر اصلی که اگرچه درایور در آن نقش مرکزیتر و کم و بیش همدلیبرانگیزتری ایفا میکند اما نمیتوان گفت کل اثر فیلم آدام درایور است. در همین ویژگی جوکر را در نظر بگیرید که تقریبا از آغاز تا انتها صحنه نمایشگری واکین فینیکس است. از این نظر حتی آدام درایور هم قدرت چندانی برای رقابت با بازیگر نقش آرتور فلک ندارد.
|
هنر و سینما
| 5 |
Subsets and Splits
No community queries yet
The top public SQL queries from the community will appear here once available.